امروزه پرمصرف ترین “داروی تب بر” استامینوفن است که امکان تهیه آن به صورت بدون نسخه از داروخانه ها ممکن است. برای کودکانی که کمتر از یک سال سن دارند معمولا از قطره استامینوفن به عنوان تب بر استفاده می شود.
علت تب کردن کودکان چیست؟
تب یک مکانیسم دفاعی طبیعی بدن است که در اغلب موارد به مداخله درمانی خاصی نیاز ندارد، اما این به آن معنا نیست که باید نسبت به آن بی توجه بود، زیرا تب شدید می تواند به بروز عوارض خطرناکی مانند تشنج منجر شود. تشنج ناشی از تب ،شایع ترین نوع تشنج در کودکان است. حدود 3 تا 4 درصد کودکان با سن کمتر از شش سال دچار این نوع تشنج می شوند.
درجه حرارت بدن در طول شبانه روز بین ۳۶ تا ۳۷.۵درجه سانتی گراد متغیر است. افزایش درجه حرارت بدن از ۳۷.۵ درجه به بالا را تب می نامند. در تب های شدید گاهی دمای بدن به 41 درجه سانتی گراد نیز می رسد که در صورت وقوع آن باید اقدامات خاص اورژانسی برای کاهش تب انجام شود. همچنین تبی که بیش از هشت هفته طول کشیده و هیچ علت خاص بالینی برای آن یافت نشده است به بررسی های پاراکلینیکی نیاز دارد. تب در نوزادان زیر هشت ماه و بخصوص زیر یک ماه اورژانسی است و باید آن را جدی گرفت.
تب های شدید در شیرخواران زیر یک سال ممکن است ناشی از مننژیت یا عفونت های ادراری باشد. بنابراین باید حتما به پزشک مراجعه کرد. معمولا تب به علت اختلال در سیستم تنظیم حرارت بدن، سرطان ها، عفونت و التهاب، اختلال سیستم ایمنی آنسفالیت، علل دارویی و واکنش های آلرژیک بروز می کند. از مهم ترین داروهایی که می تواند باعث ایجاد تب شود می توان به آنتی هیستامین ها، داروهای شیمی درمانی، ضدقارچ ها و آنتی بیوتیک ها، شل کننده های عضلانی، آمفتامین ها، بعضی داروهای ضدجنون و در نهایت ضدافسردگی ها اشاره کرد. تب متوسط (40 ـ 38 درجه سانتی گراد) و شدید (بالای 40 درجه سانتی گراد) به دارودرمانی نیاز دارد.
امروزه پرمصرف ترین دارو برای کنترل تب استامینوفن است که امکان تهیه آن به صورت بدون نسخه از داروخانه ها ممکن است. برای کودکانی که کمتر از یک سال سن دارند معمولا از قطره استامینوفن به عنوان کاهنده تب استفاده می شود. مقدار مصرف این دارو در کودکان دو تا سه قطره به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در هر چهار تا شش ساعت است. به عنوان مثال برای یک کودک با وزن پنج کیلوگرم می توان ده قطره استامینوفن در فواصل ذکر شده استفاده کرد.
برای کودکان با سن بالاتر از یک سال معمولا از شربت یا سوسپانسیون استامینوفن برای کنترل تب استفاده می شود که به طور کلی میزان مصرف آن معادل 4 دهم سی سی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در هر چهار تا شش ساعت است. شیاف استامینوفن در موارد بروز ناگهانی تب بخصوص زمانی که تب بالاست یا کودک امکان بلع دارو را ندارد قابل استفاده است.این شکل دارویی برای کودکان، حاوی 125 میلی گرم ماده موثره است و می توان با دوز 10 تا 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن با فاصله هر چهار تا شش ساعت از آن استفاده کرد.
داروی دیگری که در کنترل درد و تب کودکان استفاده می شود ایبوپروفن است که، اشکال مختلف آن با دوز کلی ده میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن کودک قابل استفاده است. میزان استفاده از سوسپانسیون ایبوپروفن برای کاهش تب در کودکان معادل نیم سی سی به ازای هر کیلو وزن بدن در هر شش ساعت است.
یکی از مواردی که در زمان بروز “تب در کودکان” باید به آن توجه داشت استفاده نکردن از داروی آسپرین برای کنترل تب به دلیل احتمال بروز سندرمRey است. این بیماری تمام ارگان های بدن را تحت تاثیر قرار می دهد، اما عارضه اصلی آن روی مغز و کبد پدیدار می شود. سندرم Rey باعث افزایش حاد فشار در مغز و تجمع چربی در کبد و اندام های دیگر می شود و اگر درمان نشود، می تواند بسرعت باعث از کار افتادن کبد، آسیب مغزی و حتی مرگ شود. بیش از 30 درصد کودکان و نوجوانانی که به سندرم ری مبتلا می شوند جان خود را از دست می دهند و 70 درصد مابقی نیز که زنده می مانند معمولا دچار آسیب مغزی پایدار می شوند.
منبع:aftabir.com
حصبه، که تب روده نیز نامیده میشود ، در اثر باکتری هایی به نام سالمونلای تیفوزا ایجاد می گردد
حصبه ، که تب روده نیز نامیده میشود ، در اثر باکتری هایی به نام سالمونلای تیفوزا ایجاد می گردد. آلودگی به این بیماری معمولا در اثر مصرف غذا یا آب آلوده به باکتری هایی که از مدفوع فرد مبتلا وارد آب یا غذا شده است ، ایجاد میشود.
حصبه وقتی ایجاد میشود که باکتری ها وارد جریان خون شوند ، و موجب تب و دیگر علائم مسمومیت خونی میشود. به افرادی که به کشورهای در حال توسعه سفر می کنند واکسیناسیون علیه این بیماری توصیه میشود ، زیرا در مناطق یاد شده شایع است.
علائم بیماری چیست؟
پس از یک دوره ی نهفتگی 7 تا 14 روزه ، علائم زیر ممکن است ظاهر شود :
تبی که به تدریج تا 39 الی 40 درجه سانتی گرد بالا میرود و سپس بدون تغییرات روزانه ، حدود 4 هفته در این سطح می ماند.
* سردرد
* ضعف
* درد شکم
* یبوست یا اسهال
* جوش های صورتی رنگ برجسته روی شکم و سینه . این جوش ها در هفته ی دوم بیماری ظاهر میشود و حدود یک روز می ماند.
اگر حصبه درمان نشد ، خونریزی یا سوراخ شدن روده یا عوارض دیگری ممکن است در هفته ی دوم یا سوم بیماری ایجاد شود.
اگر حصبه درمان نشد، خونریزی یا سوراخ شدن روده یا عوارض دیگری همراه دارد
آیا باید به پزشک مراجعه کرد؟
ظرف 24 ساعت از بروز علائم احتمالی حصبه ، باید کودک مورد معاینه ی پزشک قرار گیرد.
اگر پزشک مشکوک به حصبه شود ، احتمالا ترتیب بستری شدن کودک را در بیمارستان خواهد داد. اطمینان از تشخیص با کشت نمونه ای از مدفوع یا ادرار یا با آزمایش خون حاصل میشود. پزشک ممکن است کودک را با آنتی بیوتیک درمان کند. گاهی اگر علائم حاد باشد ، آنتی بیوتیک درون رگ تزریق میشود.
چشم انداز بیماری چگونه است؟
علائم بیماری معمولا چند روز بعد از شروع درمان فروکش می کند. بیشتر کودکان ظرف 2 یا 3 هفته کاملا بهبود می یابند. اگر درمان سریع انجام شود احتمال بروز عوارض ضعیف است.
منبع:koodakonline.com
خوردن صبحانه کامل از موارد مهمی است که باعث افزایش تمرکز و انرژی در کودکان میشود
خوردن صبحانه باعث افزایش تمرکز و انرژی در کودکان و بزرگسالان می شود که علی رغم مفید بودن لبنیات توصیه می شود قبل از خواب استفاده شود چرا که لبنیات به دلیل خاصیت آرامش بخشی فرد را در طول روز دچار کسالت می کند.
همزمان با بازگشائی مدارس گروه های سنی مختلف کودکان و نوجوانان وارد عرصه جدیدی از درس و تلاش و کوشش می شوند و خود را برای کسب علم و آگاهی آماده می کنند. در این بین وجود عادت های رفتاری و غذایی مناسب می تواند روند یادگیری و علم آموزی دانش آموزان را تا حدود زیادی بهبود بخشیده و آنان را با روحیه ای شادتر وارد این عرصه کند.
البته گروه هایی مانند کلاس اولی ها هستند که به عنوان تازه وارد شناخته می شوند و بالطبع از حساسیت زیادی برخوردارند که تلاش دوچندان والدین و مربیان مدرسه را به خود جلب می کند.
کلاس اولی ها و به طور عمومی کسانی که وارد سال تحصیلی جدید می شوند با توجه به اینکه در سه ماه تابستان به استراحت مشغول بودند دچار تغییراتی در خواب و خوراک می شوند که با شروع فصل تحصیلی باید به آن توجه داشته باشند.
والدین باید توجه داشته باشند کودکانشان به موقع به رختخواب روند و اگر در تعطیلات تابستان عادت به شب نشینی داشتند با شروع پائیز طوری برنامه ریزی کنند که حداکثر تا 10 شب فرزندانشان بخواب بروند تا صبح روز بعد با حالی خوش و بدون کسالت بیدار شده و در کلاس درس حاضر شوند.
خوردن صبحانه کامل و مقوی از موارد مهمی است که باعث افزایش تمرکز و انرژی بیشتر هم در کودکان و هم بزرگسالان می شود وعلی رغم مفید بودن لبنیات برای کودکان و نوجوانان توصیه می شود قبل از خواب استفاده شود چرا که لبنیات به دلیل خاصیت آرامش بخشی فرد را در طول روز دچار کسالت می کند.
بهتر است صبحانه حاوی غلات، پروتئین، قند مانند کره، مربا، عسل، خامه و نان تازه باشد چرا که علاوه بر مفید بودن از طرفی شادی آور بوده و کودکان را سر ذوق می آورد.
میان وعده و خوراکی های دانش آموزان نیز دارای اهمیت است؛خوردن تنقلات سالم مثل مغزها و عدم مصرف خوراکی های غیرمجاز مثل پفک، ترشک ها و غیره موجب آرامش و یادگیری دانش آموزان می باشد، پس بهتر است بچه ها میان وعده را از منزل ببرند تا این که از بوفه مدارس خوراکی های ناسالم تهیه کنند.
منبع: تسنیم
سرماخوردگی به مفهوم عفونت بینی و گلو میباشد
سرماخوردگی درمانی ندارد و درمانهای رایج هیچگونه نقشی در بهبودی سریعتر بیماری ندارد . تجویز دارو در جهت کاهش علائم آن همانند تب و یا درد موثر است.
درمان ضد تب درد :
در صورتیکه سن کودک زیر 3 ماه است و تب دارد توسط پزشک معاینه شود . در کودکان بالای سه ماه می توان از استامینوفن جهت کاهش تب استفاده کرد. میزان مورد نیاز در صورتیکه بخواهیم از قطره استفاده کنیم 2 قطره به ازای هر کیلوگرم از وزن کودک می باشد ( وزن کودک ضربدر 2 ) و هر چهار ساعت تکرار می شود.
بطور مثال یک کود ک با وزن 10 کیلوگرم میزان استامینوفن مورد نیاز 20 قطره هر 4 ساعت می باشدو می توان تا زمان قطع تب ادامه داد. در صورت مصرف شربت میزان مصرف نیم میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم است بعبارت دیگر وزن تقسیم بر 2 می کنیم مثلا در یک کودک 10 کیلوگرمی میزان مناسب شربت 5 میلی لیتر و هر چهار ساعت تکرار می شود.
در “کودکان بالاتر از شش ماه” می توان از شربت بروفن استفاده نمود گر چه بهتر است در این سن هم از استامینوفن استفاده نمود.آسپرین اثرات ضد تب دارد ولی به علت آسیب شدید کبدی که بدنبال مصرف آن در کودکان مبتلا به آبله مرغان و آنفلونزا ایجاد می کند استفاده از آن در افراد کمتر از 18 سال بشدت ممنوع شده است.بیماری کشنده ای که به دنبال سرماخوردگی در کودکانی که از اسپرین استفاده نموده اند ایجاد می شود سندرم ری نام دارد.
درمان گرفتگی و آبریزش بینی
مصرف داروهای ضد احتقان و گرفتگی بینی به علت عوارضی که دارند در کودکان ممنوع می باشد.تنها داروی مجاز در این زمینه محلول آب نمک رقیق(کلرور سدیم) بوده که به صورت قطره و یا اسپری بینی در داروخانه ها موجود می باشد. بهتر است در کودکان کمتر از یک سال از قطره و کودکان بزرگتر از یک سال از اسپری کلرور سدیم استفاده گردد.
پس از استفاده از این دارو تمیز کردن ترشحات بینی با پوار ( فن گیر ) توصیه می شود تا راه بینی برای تنفسی بهتر و آسانتر باز شود.استفاده ازبخور گرچه در باز کردن بینی و کاهش ترشحات آن بی تاثیر نیست ولی توصیه به استفاده از آن در زمان سرماخوردگی نمی گردد.دستگاههای بخوری که در بازار وجود دارند بیشتر جنبه تجاری دارند تا استفاده های درمانی.
سرماخوردگی معمولا بیضرر بوده و دارای علائمی مانند آبریزش بینی ,گلودرد و سرفه میباشد
درمان سرفه
سازمان غذا و داروی امریکا(FDA) قویا توصیه می کند که از تجویز دارو های ضد سرفه در کودکان سرماخوده خودداری شود.در بررسی های اخیر مشخص شده است که تجویز داروهائی همانند دیفن هیدرامین هیروکسی زین و سائر آنتی هیستامین ها در کودکان زیر دو سال ممکن است منجر به مرگ ناگهانی کودک شده و لازم است جدا از مصرف انها در این گروه سنی خوداری گردد.
دارو هائی همانند داروهای فوق و دکسترومتورفان و شربت سرماخوردگی کودکان نه تنها اثری در بهبودی کودکان مبتلا به سرماخوردگی ندارد بلکه باعث عوارضی از قبیل طپش قلب،تشنج نیز می گردند.موثر بودن استفاده از اینگونه از داروها در کودکان بالاتر از 2 سال اثبات نشده است.
بروز عوارض این داروها زمانی بیشتر می شود که دو داروی مشابه ،همزمان مصرف گردد. به طور مثال مشاهده می شود که بعضی از والدین همزمان از شربت دیفن هیدرامین و سرماخوردگی برای کودک خود استفاده می کنند که بسیار خطر ناک است
تجویز شربت عسل
عسل بهترین دارو برای سرفه خفیف شبانه ناشی از سرماخوردگی در کودکان بالای 2 سال است. تهیه شربت عسل با آب گرم می تواند موثر باشد.استفاده از عسل در کودکان زیر یکسال ممنوع است.در بررسی های انجام شده اثرات ضد سرفه ای شربت عسل در مقایسه با سائر داروهای ضد سرفه همانند آنتی هیستامینها،دکسترومتورفان،کدئین ،اکسپکتورانت و شربتهای سرماخوردگی موجود در داروخانه بیشتر بوده است.
مصرف مایعات
والدین، کودک بیمار خود را تشویق کنند تا مایعات را به اندازه کافی بنوشد. اجبار کردن کودک به مصرف مایعات فراوان توصیه نمی شود. منظور از مایعات آب معمولی ، شیر ویا سوپ می باشد.
آنتی بیوتیک
در سرماخوردگی تجویز آنتی بیوتیک ممنوع است و استفاده بی مورد از آن علاوه بر اینکه ممکن است حساسیت داروئی را بدنبال داشته باشد منجر به ایجاد مقاومت نیز می گردد. در صورتیکه در آینده، کودک نیاز مبرمی به این گونه آنتی بیوتیکها داشته باشند تجویز آن موثر نخواهد بود.در مواردی که کودک سرماخورده دچار عارضه شده باشد، همانند ابتلا به عفونت گوش و سینوزیت، تجویز آنتی بیوتیک توسط پزشک لازم است.
داروهای گیاهی و خانگی
اثر بخشی هیچیک از داروههای خانگی و گیاهی در سرماخوردگی اطفال اثبات نشده است.داروهائی مثل عصاره اکیناسه ، تجویز ویتامین C و شربت روی در کودکان توصیه نمی گردد. تا کنون اثر بخشی سائر ویتامینها نیز در بهبودی سرماخوردگی اثبات نشده است. شربتهای ویتامینه موجود در بازار که بعنوان شربتهای تقویتی شناخته می شوند ببیشتر جنبه تجاری دارند.
به طور کلی مطالب فوق را می توان در دو جمله زیر خلاصه نمود :
در کودکان مبتلا به سرماخوردگی که کمتر از شش سال سن دارند هیچ داروئی به جز استامینوفن و قطره کلرور سدیم توصیه نمی گردد . در کودکان بالای 6 سال تجویز داروهای سرماخوردگی موثر نیست ولی تجویز آن نیز خطر زیادی ندارد.
منبع:drmodaresi.ir
مدرسه، برای اغلب بچه ها، اولین مکانی است که در آن زندگی در کنار همسالان را تجربه می کنند. مدرسه، یک نهاد کوچک اما پراهمیت است که نمی توان آنرا جدا و متفاوت از جامعه دانست. به این ترتیب ممکن است هر رویداد اجتماعی بر مدرسه هم اثر گذارد.
مدرسه، مکانی مهم برای دانش آموزان است. دانش آموزانی که برای زندگی آماده می شوند، باید بیاموزند اجتماعی شدن و نحوه تعامل با اطرافیان، از طریق احترام به دیگران و پذیرفتن آنان صورت می گیرد.
اما مقوله احترام به دیگران، شاید به ظاهر موضوع پیچیده ای نباشد اما به نظر می رسد ضرورت یادگیری این موضوع برای دانش آموزان، از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر یک دانش آموز در سنین اولیه ورود به مدرسه، مقوله رفتاری مربوط به احترام را بیاموزد و یا این الگوی عمل رشد کند و البته به طور مداوم این رفتارهای اجتماعی را از جانب اولیای مدرسه هم مشاهده کند و در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن هم به این مقوله معتقد هستند، آن زمان می توان امیدوار بود که فردی با شخصیت طبیعی و با برخورداری از معیارهای یک انسان محترم و مودب رشد کرده و با این خصلت ها به جامعه بزرگتری وارد می شود تا به ایفای نقش خویش بپردازد.
به راستی هر یک از والدینی که فرزند نونهالی دارند که در سال تحصیلی جاری در مدرسه حضور پیدا کرده، تا چه حد به این موضوعات اهمیت می دهند؟
بسیاری از والدین گرفتار دغدغه هایی هستند که به سطح درسی و میزان یادگیری فرزندانشان مربوط می شود، که هرچند بحث علم آموزی هم مهم است و جایگاه توجه به آن محفوظ، اما به نظر می رسد که مسائل و مباحث مربوط به تربیت فرزندان، از هر مقوله ای مهمتر است. این همان اصل مهمی است که شاکله شخصیت یک انسان را می سازد. تربیت همان فرایند پراهمیتی است که کوتاهی در آن، مقدمه ای می شود برای بروز و ظهور انواع مشکلات و آسیب های اجتماعی.
چه باید کرد؟
بسیاری از والدین در شرایط فعلی از اسارت فرزندان در چنگال تکنولوژی می نالند و این معضلی است که والدین نسل های گذشته، هرگز به اندازه والدین فعلی به آن فکر نمی کردند.
ارتباط بچه ها با تلویزیون، سی دی های متنوع فیلم و کارتون، اینترنت و شبکه های اجتماعی، اثرات مختلفی را برای آنها به دنبال دارد که بحث و بررسی در این باره، مجالی طولانی و مفصل می طلبد. به همین جهت در این نوشتار به ذکر یک مثال در این دایره وسیع می پردازیم.
خشونت در بین دانش آموزان
یکی از معضلاتی که والدین و اولیای مدارس و خصوصا مدارس پسرانه با آن روبرو هستند، موضوع خشونت در میان بچه هاست که این خشونت می تواند در سطح کلامی و فیزیکی رخ دهد.
همان طور که می دانید خشونت یکی از مهم ترین آسیب هایی است که سلامت روان فرد و در نهایت جامعه ای را به خطر می اندازد. به همین دلیل است که آموزش خشونت توسط بچه ها، در مدرسه در مقایسه با اماکن دیگر از حساسیت های ویژه ای برخوردار است.
خشونتی که در کلاس، در بین هم شاگردی ها، بین معلم و دانش آموز و خشونت در حیاط و محیط مدرسه بین دانش آموزان مشاهده می شود…این موضوعی است که برای اغلب والدین آزار دهنده است اما متاسفانه تماشای فیلم های هیجانی و خشونت آمیز و خو کردن پسربچه ها با شخصیت هایی همچون مرد عنکبوتی، مرد آهنین، سوپر من و بتمن، نتیجه ای جز بروز رفتارهای هیجانی و خشونتی در بچه ها، نخواهد داشت.
این موضوعی است که توجه ویژه والدین را می طلبد. دور نگه داشتن فرزندان از این موارد احتمالا کار ساده ای نخواهد بود. آنهم در جامعه ای که تصویر مرد عنکبوتی در روی کیف مدرسه و کفش و لباس و کلاه تولد، نفش بسته است. که همین ابزارهای دم دستی هم به طور مجدد برای کودکان تداعی کننده نقشی هستند که ممکن است روزی به تماشای آن نشسته باشد و حتی اگر بخواهد آنرا فراموش کند، این تکرارهای مکرر مانع می شود.
به این ترتیب این عجیب نیست که پسربچه ها در همزاد پنداری با این شخصیت ها، به ایفای نقش های خیالی در محیط های مختلف بپردازند که البته این ایفای نقش در مدرسه و در میان گروه همسالان، برای آنها جذاب تر است تا به این وسیله بتوانند خودی نشان دهند و نگاه ها را به سمت خود برگردانند که وقتی موفق به این کار شدند، احتمالا رفتارهای متنوع تری نشان می دهند، رفتارهایی شامل زورگویی، باج گیری، تهدید، آسیب رساندن به هم کلاسی و یا وسایل مدرسه باشد.
آنچه مهم است شناسایی علل و عوامل بروز خشونت در میان پسربچه هاست که این امر باید با همفکری والدین و اولیای مدرسه صورت گیرد.
دشواری های اجتماعی، نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی می تواند از علل زمینه ساز بروز خشونت در مدرسه باشد. فقر، بیکاری، بیسوادی پدر و مادر، طلاق و اعتیاد مواردی از نابسامانی های اجتماعی به شمار می روند که بیشتر از همه، مدارس مناطق محروم و شهرک های دور از مرکز را گرفتار می سازد. هرچند که قشر مرفه جامعه هم از این موضوع مصون نیستند و موضوع خشونت در مدارس غیرانتفاعی هم وجود دارد که به نظر می رسد بیشتر به تماشای فیلم توسط دانش آموزان مربوط می شود.
بهتر است باور کنیم که شرایط خانوادگی در بروز رفتارهای مختلف از فرزندانمان در مدرسه، تاثیر مستقیم دارد. بنابراین به این موضوع بیندیشیم که محیط خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل کنیم تا زمینه های بروز رفتارهای خشن را در بچه ها کاهش دهیم.
منبع:tebyan.net
با آمدن فصل سرما فرزندانمان در معرض ابتلا به سرماخوردگی هستند .
در اینجا نکاتی برای درمان سرماخوردگی کودکان ذکر می شود :
بچه های بزرگتر اگر علائم شدید و جدی نداشته باشند نیاز به مراجعه به پزشک ندارند . ولی اگر کودک کوچکتر از سه ماه دارد با بروز اولین علائم سرماخوردگی به متخصص اطفال مراجعه نمایید . چون در بچه های کوچک علائم سرماخوردگی می تواند به خاطر یک بیماری جدی تر باشد یا به سرعت یک سرماخوردگی به یک بیماری شدید مثل ذات الریه تبدیل شود .
در بچه های بزرگتر از سه ماه اگر علائم زیر وجود داشت به پزشک مراجعه نمایید :
اگر کودک به سختی نفس می کشد، تعداد تنفس افزایش یافته و پوست در بالا یا پایین دنده ها در زمان نفس کشیدن به داخل کشیده می شود .
اگر لب ها یا ناخن ها به رنگ آبی در آمده است .
اگر ترشحات بینی بیش از ده روز خلطی باقی بماند.
اگر سرفه ها بیش از ده روز طول بکشد .
اگر کودک دچار گوش درد است .
اگر تب بیشتر از ۳۸٫۹ باشد .
اگر کودک خواب آلودگی زیادی داشته باشد .
متاسفانه “درمان قطعی برای سرماخوردگی” وجود ندارد. آنتی بیوتیک ها برای از بین بردن باکتری هایی که با بیماری همراهی دارد استفاده می شود ولی روی ویروس اثری ندارد . پس بهترین کاری که شما برای فرزندتان می توانید انجام دهید این است که علائم بیماری را کم کنید . باید بچه به اندازه کافی استراحت کند
ومایعات فراوان بنوشد .
اگر تب دارد یا بی قرار است به او استامینوفن یا ایبوپروفن بدهید . در بچه های بزرگتر از شش ماه می توان ایبوپروفن داد و استفاده این دارو بلامانع است .به شرط اینکه بچه کم آبی نداشته باشد و یا مبتلا به استفراغ های زیاد نباشد . و البته مطمئن باشید که مقدار درستی به او داده شود .
این مهم است که توجه داشته باشید از هر داروی سرماخوردگی یا ضد سرفه در بچه های زیر دو سال نمی توان استفاده کرد چون می تواند خطر آفرین باشد . به یاد داشته باشید که سرفه باعث می شود که قسمت های تحتانی دستگاه تنفسی ( ریه ها ) از خلط پاک شود و نباید جلوی سرفه را گرفت .
اگر به خاطر بسته بودن بینی کودکتان نفس کشیدن برایش سخت می شود یا نمی تواند به خوبی شیر یا غذا بخورد از قطره ها یا اسپری های سالین استفاده کنید .می توانید بعد از ریختن قطره از وسائلی که مخصوص مکش ترشحات بینی است استفاده نمایید . پانزده تا بیست دقیقه قبل از شیر دادن به بچه دو قطره داخل بینی بریزید . هرگز از قطره های بینی که حاوی دارو است استفاده ننمایید و تنها مجاز به مصرف قطره کلرید سدیم می باشید .
هنگامی که از وسایل مکشی استفاده می کنید باید حباب آنرا در بیرون از بینی فشار داده و به آرامی نوک آنرا داخل بینی قرار داده و حباب را آهسته رها کنید . این وسیله در بچه های بالای شش ماه کارآیی زیادی ندارد ولی به هر حال قطره بینی در هر سنی موثر است .
یکی از شیوه های طبیعی برای درمان این عارضه استفاده از جوشانده گل بنفشه است .
بوییدن بخار به دست آمده از جوشانده گل بنفشه در کودکان و خردسالانی که توانایی و شکیبایی لازم برای استفاده از بخور را داشته باشد می تواند به برطرف شدن انسداد گرفتگی بینی آن هاکمک می کند.
اما در صورتی که کودک بی تابی دارد و حوصله کافی برای استنشاق جوشانده را ندارد با قطره چکان ۲ قطره از این جوشانده را در حفره بینی او خالی کنید.
یک دستگاه بخور در اتاق کودک روشن کنید . این وسیله باعث می شود ترشحات نرم شود و بچه احساس راحتی بیشتری کند .دستگاه را در نزدیک کودک ولی در محلی امن قرار دهید .حتما هر روز آب آنرا تعویض نمایید و مطمئن باشید که آب داخل آن تمیز باشد . توصیه می شود دستگاه بخور سرد مورد استفاده قرار گیرد .
منبع: niniban.com
تب در بیشتر مواقع به این معنی است که بدن در حال مبارزه با یک عفونت است
درجه حرارت طبیعی بدن در صورت اندازه گیری آن از راه دهان، ۳۷ درجه سانتی گراد است درجه حرارت مقعدی را پزشکان بالای این میزان تعریف می کنند.
گرفتن هر دو درجه حرارت به دماسنج های دیجیتال بسیار دقیق نیاز دارد.
درجه حرارت بالای بدن می تواند یک علامت هشداردهنده باشد، اما در یک کودک سالم، معمولا بروز آن اغلب جدی نیست. تب در بیشتر مواقع به این معنی است که بدن در حال مبارزه با یک عفونت است.
در این موارد باید تب را به پزشک اطلاع داد:
اگر کودک زیر ۴ ماه با درجه حرارت مقعدی ۱۰۰٫۴ درجه فارنهایت یا بالاتر بود.
اگر کودک سه تا ۶ ماهه با درجه حرارت ۱۰۱ درجه فارنهایت یا بالاتر برای بیش از یک روز تب داشت.
اگر کودک بزرگ تر از ۶ ماه و کمتر از یک سال با درجه حرارت ۱۰۳ یا بالاتر برای بیش از یک روز تب داشت.
اگر کودک یک تا دو سال تب بالای بیش از ۲۴ ساعت داشت.
اگر کودک در هر سنی با درجه حرارت بالای ۱۰۴درجه فارنهایت تب داشت.
استفراغ و اسهال شدید در کودک.
بروز علائم کم آبی، گریه بدون اشک، خشکی دهان یا غشاهای مخاطی.
تب منجر به تشنج.
بروز بثورات جلدی همراه با تب.
سفت شدن گردن.
تورم نقطه ظریف در سر.
خس خس کردن یا مشکل در تنفس.
ناله کردن.
رنگ پریدگی.
برای کودکان کمتر از ۴ ماه، دقیقترین راه اندازه گیری درجه حرارت بدن، از راه مقعد است. اگر قادر به این کار نبودید، دماسنج را زیر بغل کودک بگذارید. اگر تب بالاتر از ۹۹ درجه فارنهایت بود، توصیه به انجام دوباره این کار از راه مقعد با استفاده از دماسنج رکتوم برای خواندن دقیقترین میزان دما است.
اگر درجه حرارت بدن کودک بالاتر از ۱۰۰٫۴ فارنهایت بود، بهترین راه تماس با پزشک است. حمام کردن کودک با آب ولرم ممکن است تا حدی تب را کاهش دهد. از آب سرد و یا حمام یخ و الکل به هیچ وجه نباید استفاده کرد.
استامینوفن درد را تسکین داده و تب کودک را کم می کند
زمانیکه کودک شما ایرادگیر و بهانه جو شده باشد، شما می توانید به او مقداری دارو دهید.
استامینوفن درد را تسکین داده و تب را کم می کند. مقدار این دارو بستگی به سن و وزن کودک دارد. برچسب روی بسته این دارو را بررسی کرده و یا از پزشک میزان استعمال آن را بپرسید. قبل از مصرف ایبوپروفن برای کودک، حتما با پزشک مشورت کنید.
توجه داشته باشید که:
یشتر از ۵ دوز از دارو در طول یک روز به کودک ندهید.
به نوزاد کوچکتر از ۳ ماه دارو ندهید مگر اینکه پزشک به شما بگوید.
بر چسب را با دقت بخوانید، مطمئن شوید کودک مقدار درستی از دارو را مصرف می کند.
چنانچه از قطره استفاده می کنید، قطره چکان را تا خط روی آن پر کنید.
برای اکسیرهای مایع، از یک وسیله اندازه گیری مایع استفاده کنید یا مطمئن شوید مقدار درست دارو را به کودک می دهید.
مایعات یا نوشیدنی فراوان به کودک بدهید تا از بروز کم آبی در بدن او جلوگیری کنید.
مطمئن شوید کودک به اندازه کافی استراحت می کند.
درجه حرارت اتاق را چک کنید تا زیاد بالا یا پایین نباشد.
لباس خواب کودک باید نخی و سبک باشد.
اگر کودک سردش شد، پتوی اضافه استفاده کنید و اگر احساس گرما کرد، فورا پتو را بردارید.
منبع: سلامت نیوز
دختر ۵ ساله ام جدیدا مرتب دست هایش را می شوید و نسبت به چرب و چسبناک شدن دست هایش خیلی حساس شده است و بارها میز غذا را ترک می کند تا دستهایش را بشوید.
حتی اگر دست هایش ماژیکی شوند واکنش شدیدی مثل گریه کردن نشان می دهد. لطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه با او رفتار کنم؟
بهترین نوع درمان اختلال وسواس در کودکان استفاده از روش های رفتاردرمانی است.
من توصیه جدی دارم حتما فرزندتان را چند جلسه نزد روان شناس کودک و نوجوان ببرید چرا که درمان کودکان دارای روشهای خاص خود است.
بر طبق این روش ها، ابتدا رفتار درمانگر، کودک را تشویق می کند تا افکار و آئین های وسواسی خود را به طور دقیق و جزءبه جزء شرح دهد، تا او بتواند اجزای کلیدی این رفتارها را شناسایی کند.
آن گاه از او می پرسد که انجام دادن کدام یک از رفتارهای وسواسی اش ضروری نیست و آیا می تواند بدون آن که نگران و مضطرب شود، از انجام آن بخش از رفتارهایش صرف نظر کند.
در این مرحله درمانگر، ضمن پذیرش حالات، افکار و رفتار کودک، سعی می کند به او بفهماند که هر فردی ممکن است در مواردی دچار خشکی رفتار و اشتغالات ذهنی وسواسی شود که به دلایل نامفهومی مدام آن ها را تکرار می کند.
هدف او از این کار آن است که تا حدود زیادی افکار وسواسی کودک را متزلزل کند تا حدی که رفته رفته بتواند گام های موثری برای حذف این گونه رفتارها بردارد.
گروه دیگری از رفتار درمانگران که روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار کرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در کودکان سعی می کنند
ابتدا به کودک بیاموزند که چگونه می تواند احساسات و افکارش را درباره فکر و عملی که انجام می دهد، تغییر دهد.
برای مثال، اگر کودکی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند که دست هایش را کثیف کند
(مثلاً گل آلود، چرب، خمیری، ماسه ای و …) و سعی کند بدون آن که چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید.
در این روش، تغییر نگرش کودک درباره کثیفی و آلودگی مدنظر است و این که او بتواند به خود بقبولاند که خمیر نوعی وسیله بازی برای کودکان است
که از مواد بهداشتی درست شده است و لزومی نیست در حین خمیربازی چندین بار دست هایش را بشوید.
روش های درمان رفتاری، زمانی که اعضای خانواده هم درگیر حل مشکل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود.
طبق نظر روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری، کودکانی که برای درمان خود از این گونه شیوه ها استفاده می کنند،
نیاز به حمایت، همکاری و مشارکت تمام اعضای خانواده دارند.
در حقیقت، درصد بهبودی کودک بدون همراهی خانواده خیلی کم می شود،
زیرا شیوه های درمان شناختی رفتاری اغلب با قدری اضطراب و نگرانی توام هستند که اگر حمایت روانشناس،
والدین و اعضای خانواده را همراه نداشته باشد، درمان و بهبود کودک را به تاخیر می اندازد.
زمانی که کودکی دچار مشکل وسواس می شود، اطرافیان او باید به این نکته توجه داشته باشند که کودک گناه و تقصیری ندارد.
وقتی شما قصد درمان و بهبودی کودک را دارید، باید از هر جهت او را مورد حمایت خود قرار دهید.
شما باید بتوانید کمترین بهبودی کودک را تشخیص دهید و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهید.
تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند.
آنان باید تا حد امکان شرایط را برای کودک آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشکلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل کند.
خانه ای پرتنش و اضطراب هیچ گاه نمی تواند به کودک کمک کند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله نماید.
منبع:tebyan.net
اغلب ما افراد وسواسی را به عنوان آدم هایی که خیلی می شویند و می سابند می شناسیم.
این نمونه آشنایی از رفتار وسواسی است، اما رفتارهای وسواسی دامنه گسترده ای دارند.
رفتارهایی مثل چک کردن، شمردن، انجام آداب و مناسک خاص می توانند در زمره رفتارهای وسواسی قرار گیرند.
گاهی وسواس در سطح فکر بروز می کند، که به آن وسواس فکری می گویند.
در وسواس فکری یک فکر آزار دهنده به طور غیر قابل مقاومتی وارد ذهن فرد می شود و تکرار می شود.
محتوای فکر می تواند شامل تصاویر و صحنه های وحشتناک مثل آتش سوزی و تصادف و تخریب باشد.
فرد از غیرمنطقی بودن افکار خود آگاه است اما نمی تواند جلوی ورود آنها به ذهن اش را بگیرد.
سارا بشدت از آلوده شدن می ترسد، اگر او احساس آلودگی بکند، به هیچ وجه نمی خواهد بدن خود و یاحتی چیزهای متعلق به خود را در خانه و دور و بر آن لمس کند.
او به هیچ وجه دستگیره درها و حتی شیر آبی که قبلا دست دیگران به آنها خورده را لمس نمی کند و درها را با پا و یا با آرنج خود باز می کند و حتی شیرهای آب را با آرنج خود باز و بسته می کند.
سارا سعی کند از دستکش برای گذاشتن آشغال ها در ظرف آشغال استفاده کند.
او به هیچ وجه حاضر نیست چیزی را از زمین بردارد، با دیگران دست نمی دهد و به طور کلی از دست زدن به هر چیزی که به نظرش آلوده می رسد اجتناب می کند.
اختلال وسواس فکری عملی (Obsessive Compulsive Disorder)
در کودکان به صورت تفکرات مزاحم و تکرار کلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می کند
که موجب نگرانی آنان می شود. این گونه افکار ناخواسته بوده و همیشه مزاحم و ناراحت کننده هستند.
رفتار و عادت های وسواسی، اعمالی هستند که کودک آن ها را بارها و بارها تکرار می کند. این افکار نه تنها خوشایند نبوده بلکه مفید هم نیستند.
در بسیاری از موارد، وسواس در کودکان همانند بزرگسالان است ولی غالبا تشخیص و درمان نمی شود.
وقتی وسواس کودک بسیار شدید باشد، دوستان و همکلاسی های او علائم و نشانه های وسواس او را به سخره گرفته و باعث گریه و آزار او می شوند.
عاقبت کودک منزوی و از مدرسه گریزان می شود. دانشمندان هنوز علت واقعی وسواس را به طور کامل کشف نکرده اند
و مانند سایر بیماری های روانی، تحقیقات زیادی باید در این زمینه انجام شود تا علت واقعی این نوع بیماری ها آشکار گردد.
وسواس نتیجه ترکیب عوامل مختلف زیستی(ژنتیک)، روانی و اجتماعی است.در فردی ممکن است علل عمده این بیماری، عوامل زیستی(ژنتیک) باشند،
در حالی که در فرد دیگر، ممکن است عوامل روانی یا اجتماعی باشند.
به عنوان مثال، ممکن است پسر جوانی در مقابل عفونت گلو مصونیت کمتری داشته باشد
و این امر باعث به وجود آمدن علائم و نشانه های وسواس شود که در این صورت می توان گفت این فرد به طور زیستی آسیب پذیرتر بوده است.
در حالی که یک زن ممکن است علائم و نشانه های وسواس را بعد از یک واقعه تجاوز جنسی کسب کرده باشد که در چنین حالتی می گوییم عوامل روانی در ایجاد وسواس دخالت داشته اند.
در بعضی افراد مخصوصا کودکان، عوامل به وجود آورنده وسواس بیشتر جنبه ژنتیک دارد.
در واقع می توان گفت که علائم و نشانه های وسواس فکری عملی تنها در۱۰ تا ۱۵ درصد افراد بسیار نزدیک کودک مبتلا به وسواس دیده می شود
حتی اگر افرادی به طور ژنتیک مستعد مبتلا شدن به وسواس باشند باید این زمینه به وسیله عوامل اجتماعی تحریک شده باشد
و اگر شرایط زندگی اجتماعی خوب باشد ممکن است فرد هرگز به این بیماری مبتلا نشود.
شرایط زندگی اجتماعی شامل وقایع بسیار جدی در دوران کودکی و نوجوانی است
که فرد ممکن است از نظر عاطفی کمبود داشته و یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد.
از طرف دیگر وقایع کم اهمیت دیگری مثل تغییر شغل و مدرسه نیز می تواند باعث شدت آن شوند.
بزرگسالانی که مبتلا به وسواس هستند، می ترسند مبادا آن را به کودکان خود منتقل کنند.
با این حال، احتمال منتقل شدن این امر ۵ درصداست.
بعلاوه اگر فرزند این افراد بدشانس باشد و این انتقال به وقوع بپیوندد، آنان به اندازه کافی از مشکل آگاهی دارند و می توانند در همان مراحل اولیه به فرزند خود کمک کنند.
اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و نتوانید در مقابل آن مقاومت کنید آن وقت است که می گوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است.
این افکار وسواسی و رفتارهای غیرارادی وسوسه معمولا وقتی مشکل ساز می شوند
که زندگی بزرگسالان یا نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث افزایش استرس و نگرانی می شود.
همه ما عادت های کوچکی داریم که شاید با انجام آنها احساس راحتی و آرامش کنیم یا حتی ممکن است
این عادت ها ما را از انجام کارهای مهمتر بازدارد. یک نمونه از این کارها چک کردن لامپ ها، پنجره ها و درهای خانه قبل از خواب است.
اگر این کار را نکنیم وسوسه می شویم که برگردیم و آن را انجام دهیم. ممکن است دوست داشته باشیم
که همیشه قهوه یا چای خود را در زمان و مکان و با افراد خاصی بنوشیم.
این عادت به ما کمک می کند از استرس روزانه دور شویم و احساس کنیم چیزی تغییر نکرده است
در حالی که عادتی که ممکن است ما را تسلی دهد گاهی می تواند آزاردهنده، تحمیلی و نگران کننده باشد.
اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و نتوانید در مقابل آن مقاومت کنید آن وقت است
که می گوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است. این افکار وسواسی و رفتارهای غیرارادی وسوسه معمولا وقتی مشکل ساز می شوند
که زندگی بزرگسالان یا نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث افزایش استرس و نگرانی می شود.
این که آیا کودکان هم دچار وسواس می شوند یا نه همواره مورد بحث بوده است.
سن بروز وسواس به طور متوسط حدود ۱۱ ۱۲ سالگی است و بروز آن غالبا به طور تدریجی است،
گرچه در برخی موارد بروز ناگهانی هم گزارش شده است. شکل گیری وسواس و بروز کمرنگ علائم آن از سنین پایین قابل مشاهده است.
ویژگی وسواس کودکانه این است که کودکان بر خلاف بزرگسالان به بی اساس بودن افکار یا رفتار خود آگاهی ندارند.
برخی از رفتارها می تواند بیانگر وسواس در کودک باشد، مثلا کودکی که هنگام غذا خوردن حتما باید در جای خاصی بنشیند
و در غیر اینصورت دچار اضطراب و بی قراری زیادی می شود و از غذا خوردن امتناع می کند
یا ممکن است اصرار داشته باشد که هنگام خواب ملحفه و رختخواب اش به شکل خاصی قرار بگیرد
یا مناسک خاصی را مثل سه بار بوسیدن بابا و سه بار بوسیدن مامان را حتما انجام دهد
وگرنه دچار اضطراب می شود و از خوابیدن امتناع می کند، یا ممکن است کودکی به حفظ تقارن در چیدن اسباب بازی هایش بسیار حساس باشد،
و در غیر این صورت آنقدر سرو صدا و قشرق به پا کند تا شرایط دلخواه او فراهم شود.
در بعضی از کودکان سنین دبستانی ممکن است عقاید خرافی وسواس گونه پدیدار شود،
مثلا هر روز با پای راست باید از خانه بیرون بیاید و بعد قدم هایش را جفت کند،
در غیراین صورت اتفاق بدی برایش می افتد. یا ممکن است معتقد باشد اگر با یک پا به توپ لگد زد باید با پای دیگر هم حتما لگد بزند.
گاهی وسواس به شکل کندی در کار نمودار می شود.
کودکی که انجام اعمال معمول روزانه اش بیش از حد طول می کشد،
مثل مسواک زدن، غذا خوردن، توالت رفتن، لباس پوشیدن، این کندی می تواند بیانگر وسواس باشد.
در کودکان دبستانی زیاد پاک کردن و اصلاح مکرر کلمات به طوری که ممکن است بارها کلمه ای را بنویسد و پاک کندو در نهایت هم راضی نشود، می تواند هشدار دهنده وسواس باشد.
افکار وسواسی
نگرانی زیاد درباره رخ دادن اتفاق بد و ناگوار، تکرار کردن کلمات یا عبارات، عدم اعتماد و خودناباوری، تمیز کردن بیش از حد، تکرار چک کردن ها،
شستن مرتب دست ها، کندن مو یا پوست، تعدادی از این افکار وسواسی هستند.
افکار و عادت های وسواسی می تواند برای بچه ها بسیار آزاردهنده باشد و باعث استرس و نگرانی آنها شود.
گاهی افراد از دلیل وسواس، عادت ها و افکار تحمیلی خیلی آگاه نیستند اما اغلب می ترسند
که اگر این عادت را ترک کنند اتفاق بدی رخ دهد یا کنترل ذهنشان را از دست بدهند.
مطالعات نشان می دهد که از هر صد کودک یک نفر مشکل وسواس و عادت های وسواسی را تجربه کرده است.
گرچه این مشکل بیشتر برای کودکی به وجود می آید که معمولا یکی از اعضای خانواده اش با این مشکل روبرو است.
بچه هایی که استرس دارند یا زندگی شان با تغییرات بزرگ و ناگوار مثل استرس امتحان، اختلافات خانوادگی، انزوای اجتماعی
یا مصیبت بزرگ همراه بوده است بیشتر دچار مشکل وسواس می شوند. معمولا این کودکان خیلی نگران و آشفته هستند ومی ترسند دیگران فکر کنند آنها دیوانه اند.
–
شایع ترین نشانه های رفتارهای وسواسیشناخت علائم و نشانه های این اختلال در اغلب کودکان وسواسی قدری مشکل است؛
زیرا بچه ها قادرند خیلی ماهرانه افکار و رفتارهای وسواس گونه خود را مخفی نگه دارند.
گاهی نیز والدین توانایی کشف افکار و اعمال وسواسی آن ها را ندارند. به طور کلی رایج ترین افکار و رفتار وسواسی کودکان عبارتند از:
– ترس از گرد و خاک و عفونت و بیماری که با شستشوی وسواسی همراه شود،
از جمله شایع ترین نشانه های رفتار وسواسی است.
افکار وسواسی هراس از کثیفی و عفونت ها و نیز اعمال وسواسی است که با شستشوی فراوان و نامتناسب همراه است.
ترس از کثیفی و عفونت، اغلب در هر دو گروه دختران و پسران مشاهده شده است.
به عنوان مثال وقتی که یک کودک و یا نوجوان هر ۱۰ دقیقه یک بار و یا به دفعات مشخصی در روز(متجاوز از ۱۰۰ مرتبه یا بیشتر) دستش را بشوید،
اگر با وجود عادت های وسواسی در شستشو، از این گونه اعمال بر حذر داشته شود،
شدیدا احساس ناخوشایندی کند و یا رفتار خشنی از خود بروز دهد، مبتلا به وسواس است.
بعضا شستشوی وسواسی چنان شدید می شود که به خشکی مفرط پوست دست و پا، حساسیت و پوسته شدن و حتی کنده شدن پوست بدن و نهایتاً مشکلات جدی تر می انجامد.
دومین نشانه شایع از علائم وسواس، چک کردن های مداوم است.
کودکی که از علائم وسواس به صورت چک کردن در عذاب است،
به طور مداوم و بکرات موارد خاصی را چک می کند.
به عنوان مثال، هر ۵ دقیقه یک بار به در منزل سر می زند تا مطمئن شود کاملا بسته است
و یا اطمینان یابد که پدر و مادرش در منزل هستند. بعضی از این کودکان به علت داشتن علائم وسواسی ممکن است ساعت ها پشت در بایستند.
– یکی دیگر از انواع شایع افکار وسواسی به بیماری و مرگ مربوط می شود.
به افکار وسواسی در ارتباط با بیماری، غالبا مالیخولیا گفته می شود که کودک همواره فکر می کند
به نوعی بیماری مبتلا است. کودک در ذهن خود به بررسی این افکار می پردازد و هر قدر که سعی می کند در مقابل آن ها مقاومت کند، متاسفانه موفق نیست.
– تمایل به پاکیزگی و نظم. نیاز به ایده آل بودن در بسیاری از کودکان خصوصا در مراحل خاصی از رشد دیده شده ولی اگر این تمایل تقویت
و یا در آن زیاده روی شود، می تواند نشانه ای از وسواس باشد که تصحیح چندین و چند باره تکالیف شب و یا غلط گیری و پاکنویس کردن مکرر یک نامه نمونه هایی از این رفتار است.
بعضی از کودکان مبتلا به وسواس نظم، تمایل زیادی به نظم بخشیدن به امور دارند؛
مثلا همه وسایل اتاق باید در مکان خاصی و با نظم مخصوصی قرار گرفته باشد.
پاره ای از کودکان مبتلا به شمارش های وسواسی اند، مانند شمارش یک عدد خاص،
شمارش با فواصل معین، شمارش ضمن حرکت. به عنوان مثال کودک احساس می کند باید تمام پنجره ها و یا منازل را در طول مسیرش بشمارد.
این نوع شمارش چنان وسواسی است که اگر کودک شک کند آیا بدرستی شمارش را انجام داده یا خیر،
باید مجددا از ابتدا شروع به شمردن کند. پاره ای از کودکان با علائم وسواس، تصاویر ذهنی ناخواسته و مزاحمی از صحنه های خشونت و زشت دارند.
غالبا این افکار آن چنان آشفته و بی ربط هستند که دوستان یا والدینشان بندرت به صحبت ها و افکار آن ها گوش می دهند.
کندی وسواس بیشتر در بزرگسالان مبتلا به وسواس و بندرت در کودکان دیده شده است
که این عارضه بیشتر در ارتباط با ناتوانی در تصمیم گیری امور حتی مسائل روزمره ساده باشد.
به عنوان مثال کودک و یا نوجوان مبتلا در مورد این که آیا لباس قرمزرنگ را بپوشد یا آبی رنگ را دچار سردرگمی شده و در نتیجه در تصمیم گیری فلج می شود.
تحقیقات نشان داده که اکثر کودکان فقط رفتار وسواسی دارند و افکار وسواسی در آن ها دیده نشده در حالی که احتمال عکس این قضیه در بیماران بزرگسال بیشتر است.
به هر حال همه کودکان همیشه یک نوع علامت وسواس را ندارند و علائم در کودکان، متفاوت است.
اهمیت شناخت اولیه
اگر در همان مراحل اولیه که بیماری کودک(وسواس) شناخته شد تحت درمان قرار گیرد،
خیلی بهتر است. در غیر این صورت، آداب رفتاری و رفتارهای اجتنابی، فرصت رشد کردن خواهند داشت
و در نتیجه وسواس به دیگر قسمت های زندگی فرد گسترش می یابد.
گفتنی است نیمی از افراد بزرگسال مبتلا به این اختلال، در کودکی نیز این ناراحتی را داشته اند. وسواس معمولا بر اثر گذشت زمان تغییر می کند.
کودکی که وسواس شستن دارد، وقتی بزرگ تر می شود ممکن است وسواس کنترل کردن نیز داشته باشد.
دقیقا نمی دانیم چرا در دوران کودکی این علائم در بعضی از افراد دوره ای و در بعضی دیگر مزمن و دائمی هستند.
آن چه ما بخوبی می دانیم این است که شناخت و درمان آن در مراحل اولیه، نتایج بسیار مفیدی به بار می آورد،
به طوری که فرد را در بزرگسالی از شر آن خلاص می کند. در واقع تشخیص وسواس در کودکان همانند تشخیص آن در بزرگسالان است،
با این تفاوت که کودکان نسبت به موقعیت و شرایط خود چندان آگاهی ندارند.
کودکان برخلاف بزرگسالان نمی فهمند وسواس آن ها غیرمنطقی یا نتیجه یک بیماری است.(اگر چه کودکان این رفتار خود را احمقانه و غیرضروری می دانند.)
● چه زمانی رفتارهای وسواسی بیمار ی تلقی می شود؟
تکرار بعضی از اعمال مانند چک کردن و انجام بعضی از آداب و یا کندی در بعضی از کارها ممکن است
برای هر فردی پیش بیاید، هنگامی که شدت نشانه ها طوری باشد
که در زندگی طبیعی و کارکرد فرد اختلال ایجاد کند باید به عنوان یک بیماری جدی تلقی شود.
در کودکان بروز رفتارهای وسواسی ممکن است موقتی و در پاسخ به تنش محیطی یا یک موقعیت استرس زا باشد،
در اینصورت به تدریج نشانه ها کمرنگ شده و خود به خود از بین می رود.
اما در صورتی که نشانه ها دوام پیدا کند، سبب اختلال تعامل اجتماعی، بازی و شادکامی کودک می شود و خود انگیختگی و خلاقیت کودک کاهش پیدا می کند.
در اینصورت باید نشانه ها جدی گرفته شود و با درمانگر متخصص کودک مشورت شود.
چگونه بفهمیم کودک یا نوجوان ما دچار افکار یا رفتار وسواسی شده است؟
آیا آنها وقت زیادی برای انجام کار عادی صرف می کنند: مثل شستن دست یا لباس پوشیدن؟
آیا آنها وقت زیادی برای انجام تکلیف مدرسه صرف می کنند؟
آیا آنها وقت زیادی برای شروع یک کار صرف می کنند؟
آیا آنها کار خود را چند بار چک و بررسی می کنند؟
آیا نگران مرتب کردن و گذاشتن اشیا سر جای خود هستند؟
آیا آنها رفتار خاصی را خیلی تکرار می کنند مثل لمس کردن کلید برق یا دسته در؟
آیا آنها بیش از حد به اعداد و کلمات توجه نشان می دهند؟
آیا به نظم و تقارن خیلی اهمیت می دهند؟
به خودتان فکر کنید.
ممکن است تشخیص این رفتار از سوی افراد نزدیک کودک دشوار باشد. اگر تنها به احساسات خود (خشم، ناامیدی و …) واکنش نشان می دهید ممکن است نتوانید به فرزندتان کمک کنید. بهتر است احساس و افکار ناامیدکننده را از خود دورکنید.
چه کاری نباید کرد؟
هرگز آنها را به خاطر عادت یا وسواسی که دارند مسخره نکنید.
هرگز کودک یا نوجوان خود را ترغیب نکنید عادت یا رفتار وسواس آمیزش را تکرار کند، به این دلیل که فقط به او آرامش می دهد چون با گذشت زمان ترک آن رفتار دشوار خواهد بود. هرگز با تنبیه بدنی سعی نکنید او را مجبور به ترک عادت کنید.
چه موقع با متخصص یا روانشناس مشورت کنیم:
اگر رفتار یا افکار وسواسی کودک شما خیلی شدید و حاد بود به گونه ای که او را از کارهای روزانه مثل مدرسه رفتن بازمی دارد و یا شستن بیش از حد دست باعث مشکلات پوستی مثل اگزما شده است. اگر با وجود کوشش و همکاری شما بهبودی در رفتارش حاصل نشد و روز به روز وخیم تر شد و نشانه ای از بهبودی مشاهده نشد.
چه کار می توانید بکنید
کار نادرست درباره بچه های وسواسی این است که بگذارید عادت های خود را تکرار کنند تا احساس راحتی و آرامش کنند. در حقیقت متوقف کردن آنها از تفکر و رفتار وسواسی یکی از چیزهایی است که در دراز مدت باعث می شود آنها احساس بهتری پیدا کنند.
به یاد داشته باشید که تکرار افکار و عادات وسواسی، آنها را روز به روز مضطرب تر و نگران تر می کند. بنابراین با آرامش به آنها نزدیک شوید و آنها را تشویق کنید ترس و عادت های خود را توضیح دهند. انتظار نداشته باشید فورا با شما همکاری کنند. باید ببینید چه چیزی باعث به وجود آمدن عادت یا وسواس شده است؟میگنا دات آی آر.چه مدت و چه موقع است که این افکار و عادات آنها را آزار می دهد؟ تا آنجا که می توانید در این زمینه اطلاعات کسب کنید و اجازه دهید کودک یا نوجوان شما هم مطلع شود. با کسی که می تواند کمک کند، مشورت کنید.
هر مشکلی که می تواند روی او تاثیر بگذارد مثل اختلافات خانوادگی، استرس و زورگویی را از او دور کنید.
به او اطمینان دهید که این افکار و عادات رایج اند و اکثر مردم تجربه آن را دارند. یک مثال از خودتان بزنید که مثلا قبل از خواب لامپ ها و در و پنجره را چک می کنید. به سخنان او خوب گوش کرده و به آن اهمیت بدهید. به او بگویید که می دانید ترک کردن این عادات ابتدا کمی دشوار است.
از زبان و لحن خاص و متناسب با سنشان برای توضیح افکار و رفتار آنها استفاده کنید. تکنیک های آرامبخش را به آنها یاد دهید گرچه به کارگیری تکنیک آرامش نباید در زمان خاصی استفاده شود. در حالی که تلاش می کند عادتی را ترک کند، چون ممکن است این آرامش بعدا بخشی از عادات شود. آنها را تشویق کنید و حمایت کنید.
کودک یا نوجوان را ترغیب نکنید که احساساتش را سرکوب کند. وقتی به او در راه ترک وسواس و عادت کمک کنید به طور طبیعی این نگرانی ها کم کم فروکش می کند.
کمک کنید اعتماد به نفس و توانایی اش را برای ترک وسواس بالا ببرد و انرژی و زمان بیشتری صرف ترک افکار و رفتارهای تحمیلی کند.
–
● چه کنیم که کودکانمان وسواسی نشوند؟
وسواس جزء اختلال های اضطرابی است که از دو عامل وراثت و محیط نشات می گیرد. عامل وراثت ممکن است مستعد بودن فرد برای ابتلا به وسواس را تعیین کند و عوامل محیطی تسهیل کننده و فراهم کننده شرایط بروز بیماری شود. به طور کلی پژوهش ها نشان داده اند که سهم محیط در بروز وسواس بسیار زیاد است و این به آن معناست که میتوان از بروز وسواس پیشگیری کرد.
عوامل زیر میتواند بروز وسواس را تسهیل کند که با دانش و رعایت والدین میتوان محیط وسواسی کننده را شناخت و در جهت اصلاح آن کوشید.
الگو برداری کودک از بزرگسال وسواسی: معمولا وقتی کودکی دچار وسواس می شود، میتوان رد پای وسواس را در والدین یا دیگر افراد بزرگسال مهم زندگی کودک مشاهده کرد. ممکن است پدر یا مادر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، خواهر، برادر یا یک بزرگسال نزدیک که روی کودک تاثیر می گذارد دچار وسواس باشد. در این صورت هم با اوامر و دستورات وسواسی اش کودک را به رفتار وسواسی سوق می دهد و هم با الگو برداری ناهشیار کودک این رفتارها در او تقویت می شوند.
بنابر این اگر خودتان دارای رفتارهای وسواسی یا افکار وسواسی هستید، و نگران وسواس فرزندتان هستید، ابتدا به به مداوا و رفع نشانه های خود بپردازید. تنش ها: وجود نزاع و تنش در خانواده و عدم وجود امنیت روانی و صمیمیت در خانواده سبب اضطراب در کودک می شود و در صورت مستعد بودن کودک به وسواس، کودک با رفتارهای وسواسی تلاش می کند تا اضطراب اش را کاهش دهد.
تلاش کنید تا جوی آرام و ایمن برای کودکتان فراهم کنید. سخت گیری های مکرر، کمال طلبی والدین و داشتن انتظارات بالاتر از سطح سن کودک، عدم گذشت در برابر خطاهای کودک، تنبیه و وجود جو مستبدانه و انعطاف ناپذیر، ریشه های وسواس را در کودکان آبیاری می کند. از کودکتان انتظارات فراتر از حد توان و رشد عقلی آنها نداشته باشید و در برابر خطاهای کودک بی گذشت و غیرمنعطف و تنبیه گر بر خورد نکنید.
نقش خانواده در درمان
در شیوه عکس العمل نشان دادن در مقابل کودک مبتلا به وسواس، بین اعضای خانواده معمولا اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان مثال، یکی ممکن است روش مراقبت کننده در پیش گیرد، دیگری ممکن است کاملا مخالف باشد و خشمگین شود و یکی هم ممکن است روش عاطفی در پیش بگیرد و بخواهد خارج از جو خانواده به کودک مبتلا به وسواس کمک کند.
با این حال، همه این عکس العمل ها برای کمک کردن به کودکی است که مبتلا به وسواس است و خانواده او را دوست دارند. در حقیقت دخیل کردن خانواده، خصوصا پدر و مادر در درمان کودک مبتلا به این بیماری، ضرورتی انکارناپذیر است. تجربه درمانگران حاکی از آن است که خانواده شدیدا در بروز علائم وسواسی یا سیستم وسواسی کودک نقش دارد. به عنوان مثال یکی از ملاحظات والدین این است که آن ها هیچ گونه مهمانی به منزل دعوت نمی کنند، چرا که افراد تازه وارد با خود ناپاکی و باکتری را به منزل می آورند و احتمالا هیچ گونه رابطه ای با اعضای فامیل، دوستان و آشنایان وجود ندارد و کودک نیز هراس دارد مبادا به میکروب هایی که از منازل دیگران آورده می شود مبتلا شود. بارها دیده شده که مادر لباس و ملحفه های کودک را چندین بار می شوید تا ترس فرزندش را در این رابطه کاهش دهد. اطمینان دادن های مکرر حتی تا صد بار بیشتر در روز درباره یک مساله خاص یا اختصاص دادن تمام یک بعد از ظهر به مراسم وسواسی کودک طرز عمل بسیاری از والدین است.
والدین کودکان مبتلا به وسواس همانند بیشتر والدین که کودکان شان به بیماری های روانی دیگری مبتلا هستند، از احساس گناه رنج می برند و احساس می کنند نمی توانند بخوبی از پس کارها برآیند. خود بیمار نیز مسئولیت رنج و عذاب خانواده اش را متوجه خود می بیند و احساس می کند همه چیز در نتیجه اشتباهات اوست.
به واسطه این گونه افکار باید بدانیم هر نشانه وسواس چگونه بر فرد فرد اعضای خانواده و نیز کل خانواده به عنوان یک مجموعه تاثیرگذار است. مهم ترین نکته این است که به یاد داشته باشیم وسواس، یک بیماری واقعی است که کودک و کل خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد.
در جریان مشاوره های خانوادگی، میزان درگیر شدن والدین با تمرین های خانگی بیمار(کودک) موضوعی مهم به حساب می آید. باید به یاد داشت در بسیاری از کودکان که بشدت تحت تاثیر این بیماری قرار دارند، روند بیماری سخت و ماندگار است که تا پایان عمر شکل های مختلف با درجات مختلفی از علائم وسواسی را تجربه خواهند کرد.
روش های درمان اختلال وسواس در کودکان
معمول ترین روش درمان که در مطالعات نیز به عنوان موثرترین راه در درمان های کوتاه مدت و بلندمدت شناخته شده، ترکیبی از رفتار درمانی، شناخت درمانی و کاربرد داروست. در شکل های خفیف وسواس، رفتار درمانی به تنهایی کافی است، اما در موارد پیچیده تر وسواس، درمان با دارو نیز ضروری به نظر می رسد. یک برنامه رفتار درمانی می تواند در درمان کودکان مبتلا به وسواس موثر باشد. این روش باید دقیقا به کار گرفته شود و در واقع تمرینی کاملا اختصاصی است.
حمایت والدین کودک در اجرای این برنامه در منزل بسیار مهم است و به طور کلی هر چه بیمار کم سن تر باشد، مشارکت والدین در درمان این بیماری باید جدی تر باشد. در اجرای مراحل درمان اولین نکته این است که کودک و خانواده او باید بدانند وسواس اختلالی است که خود کودک(بیمار) در ایجاد آن هیچ گونه مسئولیتی ندارد. ممکن است کودک و حتی خانواده او بر اثر تکرار اعمال وسواس خسته و عاجز شوند. باید وسواس به عنوان اختلالی تصور شود که بر کودک تحمیل شده و او قربانی این بیماری است و مبارزه علیه بیماری به شکل درمان باشد.
گام بعدی، تعیین ابعاد اعمال وسواسی است، در چه موقعیت هایی این اعمال ظاهر می شود و چند وقت یک بار کودک مورد هجوم افکار وسواسی است که در این خصوص توصیه شده فهرستی از علائم وسواسی بیمار را مطابق با گفته های خودش تهیه کنیم.
گروه دیگری از رفتار درمانگران که روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار کرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در کودکان سعی می کنند ابتدا به کودک بیاموزند چگونه می تواند احساسات و افکارش را درباره فکر و عملی که انجام می دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر کودکی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند دست هایش را کثیف کند و بکوشد بدون آن که چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید. در این روش تغییر نگرش کودک درباره کثیفی و آلودگی مدنظر است.
روش های درمان رفتاری، زمانی که اعضای خانواده هم درگیر حل مشکل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود. در مورد دارو درمانی می توان گفت دارو، یک جادو نیست که فورا علائم وسواسی را به طور کامل زائل گرداند، ولی به هر حال کودکان پس از مصرف دارو حس می کنند که هجوم افکار وسواسی شان به مراتب کمتر شده و احساس نیاز به تکرار اعمال و آداب وسواسی کم کم رنگ باخته است. زندگی کودک خود را به عنوان یک باغچه در نظر بگیرید.
افکار و اعمال وسواسی به عنوان علف های هرز تمام شاخ و برگ و ریشه درختان باغچه را گرفته و هر لحظه به رشد و نمو خود ادامه می دهند. به منظور قلع و قمع کردن آن ها به طرق مختلف از قبیل هرس کردن(دارو درمانی) یا کاشتن درختان جدید(از قبیل افزایش فعالیت ها و کارهای مورد علاقه بیمار) و از همه مهم تر تغییر شیوه های طرز تلقی اقدام کنید.
یکی از روش هایی که احتمال رشد و نمو مجدد علف های هرز را از میان می برد، این است که وقتی آن ها را هرس می کنید باید از ریشه قطع کنید نه این که فقط شاخ و برگ های ظاهری و رویی آن ها را از میان ببرید. قسمت هایی از وسواس ممکن است در زندگی کودک شما به صورت خیلی ظریف باقی بمانند. بکوشید روی آن ها کار و به طور کامل آن ها را از ریشه نابود کنید.
http://www.migna.ir/vdcevv8z.jh8eei9bbj.html