مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

دختران و پسران دوقلو در شهر بوزیم [مجموعه عکس]

یکشنبه 30 فروردین 1394 ساعت 08:58

جام جم سرا- در بوسنی و هرزگوین شهری به نام «بوزیم» هست که در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵، یعنی طی ۳ سال، ۲۱ مورد دوقلوزایی گزارش شده است. از همین رو مسئولان شهری تصمیم گرفته‌اند این موضوع را به امکانی برای جذب گردشگر تبدیل کنند.


ادامه مطلب ...

بیداد مخدر «گل» در میان زنان و دختران جوان

سعید صفاتیان می‌گوید: ما در این زمینه آماری نداریم اما گزارش‌های میدانی ما این موضوع را تأیید می‌کند، حتی افزایش تعداد مراجعه‌کنندگان به مطب‌ها که در سابقه مصرفشان به «گل» اشاره می‌کنند، بدون اینکه بدانند مخدر است.
براساس آمار‌ها، یک میلیون و ٣٢۵ هزار نفر فرد معتاد در کشور شناسایی شده است و اکنون ١٠درصد از معتادان را زنان تشکیل می‌دهند. براساس نظر کار‌شناسان، آمار زنان مصرف‌کننده مواد مخدر و روانگردان‌ها در کشور روزبه‌روز در حال افزایش است.
طبق آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، که برگرفته از آمارهای پزشکی قانونی است، ٢٧٩ زن معتاد در سال ٩٣ جان خود را از دست داده‌اند که این آمار بسیار نگران‌کننده است چرا که نسبت به سال ٩٢ این آمار ٣٣درصد رشد دارد. همچنین در این مدت دو هزار و ۴۶٨ نفر معتاد مرد جان خود را از دست داده‌اند که نسبت به مدت مشابه سال قبل سه‌درصد کاهش دارد اما آمار مرگ‌ومیر زنان با رشد چشمگیری روبه‌رو بوده است.
چرا میزان مرگ‌ومیر در زنان معتاد نسبت به سال قبل آن افزایش چشمگیری دارد؟ صفاتیان در پاسخ به این پرسش، علت افزایش ٣٣ درصدی مرگ زنان معتاد در یک سال گذشته را اوردوز، مراجعه بیشتر به پزشکی قانونی، تمایل بیشتر پزشکی قانونی در مرگ زنان معتاد برای کالبدشکافی، تغییر الگوی مصرف به سمت مواد صنعتی و افزایش ناخالصی‌ها در مواد مخدر می‌داند.
وی مسائلی چون افزایش شمار مراکز و تنوع مواد مخدر، احساس ایمنی بیشتر توزیع‌کنندگان مواد روانگردان در آرایشگاه‌ها و سالن‌های ورزشی، ضعف‌های جسمانی دختران در سنین نوجوانی و‌ گاه نیاز آن‌ها به مصرف بیش‌ازحد را دلایلی بر رشد مرگ‌ومیر زنان بر اثر اعتیاد می‌داند.


دکتر صفاتیان می‌گوید: از آنجا که تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان در چندسال گذشته بیشتر شده است، متأسفانه آمار مصرف این مواد و اعتیاد زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است. اغلب دختران ١۶ تا ١٧ ساله گرایش زیادی به موادمخدر و روانگردان‌ها دارند و کمتر مشاهده می‌شود یک بانوی ۴٠ ساله به این روانگردان‌ها اعتیاد پیدا کند.
دکتر صفاتیان همچنین به توزیع مواد مخدر در آرایشگاه‌ها، سالن‌ها و باشگاه‌های ورزشی ویژه بانوان اشاره کرده و می‌گوید: اغلب این مراکز غیر قانونی و غیر مجاز فعالیت دارند اما مکانی برای خرید مواد مخدر دختران جوان معتاد شده‌اند. موارد خیلی زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه می‌کنند و این معامله‌ای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاه‌ها و آرایشگاه‌های بی‌رونق است که به‌دنبال سود بیشتر هستند.
وی درباره علل گرایش زنان و دختران به مواد مخدر می‌گوید:

موارد زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه می‌کنند که معامله‌ای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاه‌ها و آرایشگاه‌های بی‌رونق محسوب می‌شود

مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماری‌های جسمی، شکست تحصیلی و عشقی و تحت‌فشاربودن از سوی خانواده یا مسئولیت‌پذیرنبودن خانواده‌ها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است. این مجموعه عوامل باعث می‌شود که میزان مصرف موادمخدر به‌ویژه روانگران‌ها نیز در زنان بیشتر شود. متأسفانه بسیاری از کسانی که این مواد را مصرف می‌کنند، در سنین جوانی هستند و اطلاعات درستی از نوع مواد و مضرات آن ندارند و همین موضوع باعث شده که با مصرف زیاد آن، باعث مرگ خودشان شوند. از سویی دیگر به دلیل شرایط جسمانی زنان، عوارض مواد مخدر روی قلب، ریه، کلیه و... آن‌ها بیشتر است و همچنین این زنان به دلیل اقامت در خانه و مشغول‌بودن به خانه‌داری و بچه‌داری اختلال عملکرد را خیلی سریع منتقل می‌کنند. زنان معتاد در محیط‌های اجتماعی زود‌تر به سمت فساد و فحشا می‌روند و به این دلیل، احتمال ابتلا به بیماری‌های مقاربتی از جمله اچ‌آی‌وی در زنان معتاد بیشتر از مردان معتاد است.
صفاتیان ادامه می‌دهد: اکنون بسیاری از خانواده‌ها نیز ارتباط مرگ‌ومیر فرزند خود با مصرف مواد مخدر و روانگردان‌ها را نیز متوجه شده‌اند و درصورت مرگ فرزندشان، موضوع را به پزشکی قانونی اطلاع می‌دهند تا مشخص شود که علت مرگ آن‌ها ناشی از مصرف مواد مخدر بوده یا نه. همین موضوع نیز باعث شده میزان مرگ و میر در میان دختران و زنان از طریق استفاده بیش‌ازحد موادمخدر نیز بیشتر قابل تشخیص باشد.
صفاتیان در ادامه با بیان اینکه برخی بانوان تمایل زیادی برای درمان اعتیاد خود دارند، می‌گوید: با توجه به اینکه مراکز خاص ترک اعتیاد ویژه زنان در کشور بیشتر شده است، مراجعه زنان نیز رو به رشد است که این موضوع می‌تواند امیدوارکننده باشد. (شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

ازدواج زورکی دختران با مردانی که دوستشان ندارند

نکاتی باریکتر از مو

اگر می‌خواهید به خودتان کمک کنید یا با مورد مشابه ماجرای عاطفه روبه‌رو هستید حتماً به مسائل زیر توجه کنید:


- بر اساس ماده 206 قانون مدنی، هرگاه شخصی که تهدید شده است بداند که تهدید کننده نمی‌تواند تهدید خود را عملی کند، مکره - کسی که به کاری (اینجا ازدواج) مجبور شده است- محسوب نمی‌شود.
- هرگاه خود شخصی که مجبور به ازدواج شده قادر باشد بدون مشقت اکراه را از خود دفع کند و عقد را جاری ننماید آن شخص مکره محسوب نمی‌شود.
- اگر کسی در نتیجه اضطرار، اقدام به معامله کند، مکره محسوب نشده و معامله اضطراری معتبر خواهد بود. مثلاً برای گرفتن اقامت کشوری یا ویزا تن به ازدواج دهد.
- (ماده 206 قانون مدنی) اگر دختر برای رهایی از سختگیری خانواده، تن به ازدواج دهد مکره محسوب نخواهد شد.


خیلی‌ها فکر می‌کنند دیگر دوره و زمانه اجبار در ازدواج و به زور شوهر دادن دختران سر آمده. می‌گویند آنقدر قحطی شوهر است که دخترها با سر به شوهر جواب مثبت می‌دهند!
متأسفانه نگاهی به آمارها نشان می‌دهد در هر ۳ ثانیه یک دختر در جهان به زور به خانه بخت می‌رود. هنوز هم در همین مملکت خودمان بعضی از دخترها به زور پای سفره عقد می‌نشینند و زن مردی می‌شوند که هیچ علاقه‌ای به آن ندارند. عمری با نفرت زندگی می‌کنند و با نفرت می‌میرند. واقعاً تکلیف این ازدواج‌های زوری در قانون چیست؟ قانون ما به زن چطور نگاه می‌کند و به او تا چه اندازه حق نفس کشیدن و زندگی‌کردن می‌دهد؟


***

گریه می‌کند. متنفر است. از مردی که مجبور است از این به بعد در کنارش سر به بالین بگذارد. آرزوهای زیادی داشته همه را بر باد رفته می‌داند، مثل ابر بهار گریه می‌کند:
«پدرم زندگی‌ام را تباه کرد. من هم مثل مادرم بدبخت شدم. در زندگی‌ام روز خوش ندیدم. چشم باز کردم و جان کندن مادر را دیدم و اعتیاد پدرم. هرچه در می‌آورد می‌کشید مادر بیچاره‌ام آبرودار بود. معلم بود نمی‌گذاشت کسی سر از زندگی ما در بیاورد. طفلک همیشه حامی‌ ما بود هم سهم کتک خودش را می‌خورد هم سهم ما را. خودش را کشت که ما درس بخوانیم و برای خودمان کسی شویم تا خودمان را از این منجلاب نکبتی بیرون بکشیم. حیف که همه چیز برباد رفت. مادرم دیگر رمقی ندارد و من هم دستم به جایی بند نیست.»


از زاویه‌ای دیگر: رفیق خوب، زغال بد

می‌پرسم چه بلایی به سرش آمده که این طور بی‌قراری می‌کند. می‌گوید: «بدبخت شده‌ام! چه رؤیاهایی داشتم. می‌خواستم درس بخوانم و به دانشگاه بروم. آنجا با یک پسر خوب آشنا شوم و ازدواج کنم اما پدرم مرا معامله کرده، به همین راحتی، پای منقل مرا به رفیقش باخته. سر من شرط بسته‌اند و مرا باخته. این قدر بی‌غیرت است. سر دختر نوزده ساله‌اش شرط می‌بندد.»
یعنی چه تو را باخته؟
«اولش اصلاً به روی خودش نیاورد. گفت عاطفه سریع حاضر شو می‌خواهیم برویم خرید. مادرم بو برد گفت چه وقت خریده؟ عاطفه امتحان دارد. پدر دوباره با ملایمت گفت حاضر شو زود برمی‌گردیم. خلاصه لباس پوشیدم و با او رفتم. نگو مدارک را از قبل برداشته بود و مستقیم مرا به دفتر عقد و ازدواج برد. شستم خبردار شد و شروع کردم به جیغ و داد کشیدن که کتک‌هایش شروع شد. دم در محضر سر و کله خود داماد هم پیدا شد. مرا از ماشین پیاده کرد و به زور مرا به راه پله کشید. داماد گفت من عقل توی کله‌ام نیست نه بگویی هم خودت را می‌کشم و هم مادرت را آنقدر می‌زنم که بمیرد. روی چونه‌اش جای چاقو بود. کشان کشان مرا از پله‌ها بالا برد. پدر بی‌غیرتم هم پشت سرش. خلاصه به زور و کتک جلوی عاقد نشستم و صیغه عقد جاری شد. از محضر که بیرون آمدیم توانستم از یک لحظه غفلت و البته خوشحالی بی‌حد و حصر آنها استفاده کنم و با تمام توان فرار کنم. به خانه خاله‌ام رفتم و حالا هم اینجا هستم. زن مردی شده‌ام که اصلاً نمی‌دانم چه کسی است. بیچاره و ناتوانم. زندگی‌ام بر باد رفته و کمر مادر زحمتکشم شکسته است.»


اکراه در نکاح

به عاطفه گفتم که نگران نباش. ازدواج تو یک ازدواج اکراهی است و قانون برای این جور ازدواج‌ها راه درمانی دارد. واژه ازدواج اکراهی برایش غریبه بود که مجبور شدم بیشتر توضیح بدهم. برایش توضیح دادم که طبق قانون ما مهمترین و ابتدایی‌ترین عنصر در صحیح بودن عقد ازدواج راضی بودن طرفین است. یعنی هم زن هم مرد. قانون مدنی ما در این باره می‌گوید: «رضایت زوجین شرط نفوذ عقد است و هرگاه مکره بعد از زوال کره، عقد را اجازه کند نافذ است.»
در صورتی که در عقد نکاح (ازدواج) با عدم رضایت یکی از طرفین مواجه باشیم، بنابر مفهوم ماده 1070 قانون مدنی و اصول کلی جاری در عقود « نکاح» غیر نافذ است.»
پیداست کمی سردرگم شده و با معنی کلمه غیر نافذ مشکل دارد. برایش توضیح می‌دهم که غیر نافذ یک حالت بلاتکلیف دارد؛ یعنی نه صحیح است نه غلط و باید منتظر بمانیم تا ببینیم شخص اکراه شده (مجبور به انجام عقد شده) بعد از زوال کراهت (یعنی بعد از اینکه اجبار از بین رفت)، صحیح بودن آن را تأیید می‌کند یا آن را باطل می‌داند؟ یعنی به اصطلاح، آن را تنفیذ می‌کند یا اینکه راضی نشده و حاضر به برقراری رابطه نکاح نیست و بنابراین آن را رد می‌کند.
علت آن هم این است که روابط خانوادگی افراد دستخوش تهدیدات و فشارهای خارجی وارده بر آنها نگردد و قانونگذار درصدد حمایت از اشخاصی است که بر اثر اکراه و تحمیل، تن به ازدواج داده‌اند.


چقدر ترسیده‌ای؟

اما عقودی که به زور انجام می‌شوند، همیشه غیرنافذ نیستند. گاهی اوقات این عقود از همان ابتدا باطل می‌شوند اگر اکراه که به درجه اجبار (سلب اراده و اختیار) برسد، به علت فقدان قصد، عقد باطل می‌باشد و رضایت بعدی نیز موجب تنفیذ عقد باطل نمی‌شود. مثال بارز این گونه اکراه، جایی است که دختر به درجه‌ای می‌ترسد که معنی کلماتی را که بر زبان جاری می‌کند، متوجه نمی‌شود.
انتهای ماده 1070 قانون مدنی (مگر اینکه اکراه به درجه‌ای بوده که عاقد فاقد قصد باشد.) در مورد این جور ازدواج‌ها صحبت می‌کند.
پس قانون در مورد ازدواج اجباری کاملا از زن حمایت می‌کند؛ البته همه این حمایت‌ها زمانی است که زن بتواند اجباری و اکراهی بودن ازدواج را ثابت کند که البته ثابت کردن آن کار مشکلی است.


چه بلایی سرمان می‌آید؟

سؤال مهم، هم برای عاطفه و هم برای شما احتمالاً این است که اگر زنی ازدواج اکراهی کرد چه اتفاقی می‌افتد؟ تکلیف دختر باکره‌ای که ازدواج اکراهی کرده و به زور هم با شوهر خود همبستر شده چیست؟
در صورتی که شخص تهدید شده «نکاح اکراهی» را رد کند، عقد از ابتدا باطل است و روابط زن و مرد خارج از یک نکاح صحیح، خواهد بود. مثلاً در صورت نزدیکی (البته در صورتی که زن رضایتی به این امر نداشته باشد) نزدیکی به شبهه تلقی شده و زن مستحق مهرالمثل است.


مهرالمثل چیست؟

به مهری که در هنگام عقد ازدواج برای زن معلوم نشده و پس از زفاف (نزدیکی)، مهریه زنان هم شأن او - از نظر حسب، نسب، سن، عقل و ثروت - تعیین می‏‌شود. مهرالمثل گفته می‌شود.


اختیارات پدر

عاطفه از دست پدرش دیوانه شده و ناراحت است: «می‌ترسم اگر به این ازدواج راضی نشوم و آن را تنفیذ نکنم، مجبور شوم تا آخر عمر در خانه پدرم بمانم و پدرم اجازه شوهر کردن به من ندهد، می‌خواهم بدانم پدرم چقدر حق دخالت در زندگی من را دارد و آیا قانوناً می‌شود مانعش شد»؟
برای عاطفه توضیح می‌دهم که قانون ما تا حدودی دخالت پدر را در زندگی دختر مجاز شمرده. اما پیش‌بینی‌هایی هم در مورد پدران غیر مسئول دارد.
قانون مدنی در ماده 1043، اذن پدر یا جد پدری را در نکاح دختر باکره لازم شمرده است اما مواردی هم پیش‌بینی شده که در آن اجازه پدر ساقط می‌شود. در این گونه از موارد، اعتبار اذن ولی ساقط می‌گردد و دختر باکره می‌تواند بدون اذن پدر یا جد پدری خویش اقدام به ازدواج کند، چنین ازدواجی به حکم قانون صحیح و نافذ است و در موارد زیر رخ می‌دهد:
الف: ولی باید در قید حیات باشد، وگرنه اجازه او لازم نیست. اگر پدر یا جد پدری دختر فوت کرده باشند، دختر مکلف به کسب اذن شخص دیگری نیست و اعتباراذن ولی ساقط می‌گردد.
ب: ولی حاضر باشد، اگر ولی مسافر یا غایب بود، ولایت او ساقط و اذن وی غیرلازم می‌گردد. ماده 1044 قانون مدنی، اصلاحی سال 1370، به تبع فقه این چنین مقرر می‌دارد: «در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آنها نیز عادتاً غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید.
ج : ولی خود باید اهلیت داشته باشد؛ اگر ولی و سرپرست خود محجور باشد، حق دخالت ندارد. اگر، پدر یا جد پدری دختر به علتی محجور و تحت قیمومیت باشد، اذن شخص دیگری مانند قیم او لازم نمی‌باشد.
د: ولی باید در ازدواج دختر مصلحت‌شناسی کند، زیرا اختیار او محدود به مصلحت دختر است.


مصلحت اندیشی

ولی باید در رعایت مصلحت، دلسوز باشد؛ ممانعت بی‌جهت به موجب قانون ولایت ولی را ساقط می‌نماید. هدف قانونگذار از معتبر دانستن «اذن ولی در نکاح دختر باکره» حفظ مصالح دختر، خانواده و جامعه است.
در صورتی که ولی از اختیار خویش سوء‌استفاده کند و بدون دلیل یا به دلیلی غیر‌موجه از ازدواج دختر باکره با همسر مناسب و شایسته او جلوگیری کند، وجهی برای باقی ماندن اعتبار اذن او وجود ندارد.
از این رو، قانون مدنی در ذیل ماده 1043 اعلام می‌کند: «... و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط است و در این صورت، دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.دختری که قصد ازدواج دارد، اگر مدعی باشد که پدر بهانه‌جویی می‌کند و دلیل موجهی برای مخالفت ندارد می‌تواند از طرف دادگاه اجازه لازم را اخذ کند.»


زندگی عاطفه

شکی در این نیست که عاطفه شرایط سختی دارد، زیرا بدترین نوع ازدواج ،ازدواج تحمیلی است، کلیه عقود از جمله عقد ازدواج دارای اصولی می‌باشد که مهم ترین اصول آن عبارتند از:
1- آزادی اراده: این اصل در ازدواج تحمیلی وجود ندارد و اگر اراده معیوب باشد، عقد صحیح نیست. البته حتی اگر اراده وجود داشته باشد و ظاهری باشد قانونگذار آن را نمی‌پذیرد زیرا قصد و اراده باید باطنی باشد.
2- سمت و سو و هدف ازدواج : این در عقد باید به درستی شناخته شده باشد.
3- مشروعیت: در عقد نکاح، جنبه اخلاقی عقد بیش از سایر عقود مورد توجه است. به عبارت دیگر هدف زوجین، باید زندگی مشترک باشد. اگر هدف، زندگی مشترک باشد جهت آن مشروع است. اما چنانچه مردی خواهان ازدواج با زنی با هدف نامشروع است و قصد سوء استفاده از آن زن را دارد هرچند به طور مستقل در قانون مطرح نشده است به دلیل داشتن جهت نامشروع، درست نیست. حتی اگر ازدواج با نیت رفتن به خارج از کشور باشد، نیز عقد صحیح نیست، زیرا به رغم قصد و رضایت باطنی، ازدواج صوری است.
عاطفه برای اینکه از این چاهی که در آن افتاده بیرون بیاید باید زحمت زیادی بکشد اما ازدواج تحمیلی خلاص شدنی است؛ فقط نیاز به تلاش و پیگیری دارد. (زهرا سپید نامه - وکیل پایه‌یک دادگستری/ ایران بانو)


ادامه مطلب ...

یک کلیک تا رسوایی؛ مرگ و زندگی دختران و پسران در هیاهوی اینترنت

بعضی کاربران نیازی به سرچ هم نداشتند، شبکه‌های اجتماعی آن‌قدر گسترده شده که چه بخواهی و چه نخواهی شاهد رد و بدل کردن این فیلم‌ها و عکس‌های خصوصی هستی. عکس‌ها و فیلم‌هایی که دخترک خودش هم از دیدن آن‌ها خجالت می‌کشید. بار این رسوایی وحشتناک آن‌قدر برای دختر جوان سنگین بود که در یک لحظه ورق زندگی‌اش را برگرداند و تنها چیزی که می‌دید سیاهی و تاریکی بود.
اشتباه کرده بود، اما تاوان این اشتباهش آن‌قدر زیاد و سخت بود که نتوانست آن را تحمل کند. ترس و وحشت از خانواده از یک طرف و ترس و وحشت از اجتماع از طرف دیگر او را آزار می‌داد. همین افکار کافی بود تا به نقطه تاریک زندگی‌اش هر لحظه نزدیک و نزدیک‌تر شود. نقطه‌ای به اسم مرگ.
دست به دست چرخیدن عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی همواره مسأله‌ای بوده که قربانیان زیادی برجا گذاشته؛ دست‌هایی در پشت پرده انتشار آنها که به دلایل مختلف دست به انتقام وحشتناکی می‌زنند. معمولا هم قربانیان آن دختران هستند؛ دخترانی که قربانی اعتماد و ساده‌لوحی خویش شده و دست به اشتباهی زده‌اند که تاوان سنگینی برایشان داشته است.
منظور از قربانی تنها مرگ نیست، فرد می‌تواند از لحاظ روحی بمیرد و خودش را در میان نگاه‌های سنگین اطرافیانش خرد شده ببیند. خودکشی اولین و راحت‌ترین راهی است که در چنین شرایط تاریک زندگی به ذهن فرد خطور می‌کند اما هستند کسانی که می‌مانند و مبارزه می‌کنند و با این رسوایی کنار می‌آیند و سعی می‌کنند اعتبار خود را دوباره به‌دست آورند.
١٠‌ سال پیش، سال ۱۳۸۴ بازیگرهای یک سریال خبرساز شدند. آن هم خبرهایی غمگین و ناراحت کننده. مرگ یکی از بازیگرهای این سریال برای همه تلخ و ناراحت‌کننده بود اما از همه بد‌تر خبری بود که در مورد یکی دیگر از بازیگرهای این سریال منتشر شد: پخش فیلم خصوصی بازیگر زن این سریال. انگار فقط او بود که فیلم خصوصی‌اش منتشر و تیتر همه رسانه‌ها شد. حتی بعد از گذشت ١٠‌سال از این ماجرای تلخ باز هم این اتفاق به‌طور کامل از ذهن‌ها محو نشده و هرازگاهی حرفی در این مورد به میان می‌آید.
آن زمان شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه این بازیگر جوان به خاطر این رسوایی دست به خودکشی زده است، ولی واقعیت آن بود که او خودکشی را به‌عنوان راه حل انتخاب نکرد. او ترک وطن کرد.


سوختن در میان شعله‌های رسوایی

در این سال‌ها شاهد عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی افراد مشهور و نا‌شناس در شبکه‌های اجتماعی بوده‌ایم. از ماجرای تلخ دختر دانشجوی شیرازی هم [که چندی پیش رخ داد] نمی‌توان به‌سادگی عبور کرد.
این روز‌ها هم چند عکس از یک دختر جوان در شبکه‌های اجتماعی رد و بدل می‌شود. تقریبا هر کس که کاربر انواع و اقسام شبکه‌های اجتماعی باشد، این عکس‌ها را در میان رد و بدل کردن بقیه عکس و فیلم‌های عمومی می‌بیند. عکس‌هایی از ارتباط صمیمی و البته خصوصی میان یک دختر جوان و پسری که در عکس‌ها از او به‌عنوان یک ظالم سنگدل یاد شده است. زیر این عکس‌ها نوشته شده که دختر جوان پس از انتشار عکس‌های خصوصی‌اش به خاطر بی‌آبرویی دست به خودسوزی زده است. بعضی‌ به این عکس‌ها عکس‌العمل نشان دادند و بعضی‌ هم به خیال این‌که این هم یک شایعه و نمایش باشد از کنار آن بی‌تفاوت گذشتند. اما خبر تلخ اینجاست که به جز سن و ‌سال دختر، هیچ‌کدام از آن عکس‌ها و نوشته‌های آن، شایعه نبوده و همه واقعیت داشته است.
دختری ٢٠ ساله وقتی عکس‌های مبتذلش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد روبه‌روی دانشگاه محل تحصیلش دست به خودسوزی زد. این دختر که دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود، درست روز ١٧ اردیبهشت اقدام به خودسوزی کرد و روز بعد یعنی بامداد روز دوشنبه بر اثر شدت سوختگی جان باخت. این دختر دانشجو که متولد ١٣٧۴ و ساکن شیراز بود روز ١٧ اردیبهشت با رفتن به پارکینگ خصوصی پردیس دانشگاه آزاد اسلامی شیراز دست به خودسوزی زد و با وجود تلاش‌های تیم پزشکی، به علت سوختگی ١٠٠ درصدی، جان باخت.
او پیش از این اقدامش در‌‌ همان شبکه‌های مجازی اعلام کرده بود که قصد خودکشی دارد و اطرافیانش را از تصمیمش باخبر کرده بود ولی هیچ‌کس نتوانست او را نجات دهد. درحال حاضر نیز پسر جوانی که این عکس‌ها را منتشر کرد در بازداشت به سر می‌برد.


هیچ‌کس مسئول مرگ افرادی که خودکشی می‌کنند، نیست

باید دید که بر سر کسانی که بی‌صدا حریم خصوصی افراد را فریاد می‌زنند و دست به انتشار عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی دیگران می‌زنند چه خواهد آمد.
دکتر طیرانیان، حقوقدان، می‌گوید: «معمولا در این موارد که منجر به انتشار فیلم یا عکس‌های مبتذل دختر و پسر می‌شود، اگر هیچ‌کدام نسبتی با هم نداشته باشند و به هم محرم نباشند، هر دو نفر مجرم به حساب می‌آیند. چراکه هر دو اقدام به ایجاد یک ارتباط نامشروع کرده و این خودش در قانون جرم به حساب می‌آید. برای همین هر دو نفر در فیلم یا عکس‌های منتشر شده باید از بابت ارتباط نامشروع مجازات شوند. حال در این میان موارد زیادی مثل همین دختر دانشجوی شیرازی بوده که پس از رسوایی دست به خودکشی زده‌اند و مرگ را تنها راه مقابله با این اتفاق تلخ انتخاب کرده‌اند. در موارد مشابه، فردی که دست به انتشار فیلم یا عکس‌های خصوصی زده باشد، از لحاظ قانونی هیچ‌گونه ارتباطی با مرگ طرف مقابل ندارد و نمی‌توان گفت که او مسبب مرگ بوده است. چراکه وقتی فردی دست به خودکشی می‌زند کاملا با اراده خویش و با فکر و تصمیم خودش جان باخته و هیچ‌کس مسئول مرگ او نیست. او می‌توانست زنده بماند و با این مشکلی که سر راهش قرار گرفته مبارزه کند، ولی خودش با خواست خودش مرگ را انتخاب کرده و نمی‌توان در این رابطه کسی را مجازات کرد. اما مسأله دیگر انتشار حریم خصوصی افراد است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد. یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم می‌گیرد که چه اندازه مجازات برای این فرد تعیین کند.»


باید ماند و مبارزه کرد

سخت است باشی و ببینی عکس‌های خصوصی‌ات دست به دست بین مردم جامعه می‌چرخد و هر روز این رسوایی بیشتر و بیشتر می‌شود.
عزیزالله تاجیک اسماعیلی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اگر خودکشی را یک اقدام شخصی در نظر بگیریم تبعات آن از دو جنبه قابل بررسی است. جنبه اجتماعی و جنبه فردی. افرادی که دست به خودکشی می‌زنند از لحاظ روحی قوی نیستند و در اجتماع هیچ وسیله‌ای برای دفاع از خویش پیدا نمی‌کنند. آن‌ها راه‌های مبارزه را بلد نیستند و تصمیم می‌گیرند که پس از بروز یک مشکل خود را از صفحه روزگار محو کنند. آن‌ها کسانی هستند که در جامعه دچار بی‌هویتی و سردرگمی هستند و نمی‌توانند مبارزه کنند. درباره انتشار عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی نیز اگر فردی دست به خودکشی بزند همین موضوع برایش صدق می‌کند. او فکر می‌کند که تا دیروز در میان جامعه و خانواده‌اش دارای اعتبار و آبرو بود و حالا به یکباره همه این اعتبار و آبرو را از دست داده است. برای همین بدون اینکه تلاش کند تا دوباره این اعتبار و آبروی از دست رفته‌اش را به دست آورد دست به خودکشی می‌زند. از طرفی معمولا این افراد پس از رسوایی هم از جامعه و هم از خانواده طرد می‌شوند و خود را بی‌پناه می‌بینند. این هم می‌تواند یکی دیگر از دلایلی باشد که فرد در چنین شرایطی دست به خودکشی می‌زند.»
این روان‌شناس در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «اگر راهی باشد تا بتوان از این افراد حمایت کرد و آن‌ها را در چنین شرایطی تنها نگذاشت شاید بتوان از مرگ و خودکشی آن‌ها جلوگیری کرد. باید به آن‌ها این اطمینان را داد که می‌توانند بمانند و با این رسوایی مبارزه کنند و در این راه هم تنها نیستند. اگر فرد از به هم ریختگی و بی‌هویتی اجتماعی نجات پیدا کند و بتواند از راه‌های قانونی مشکلش را حل کند راحت‌تر می‌تواند با این مسأله کنار بیاید و زندگی‌اش را نجات دهد. هرچند که همه ما می‌دانیم در چنین شرایطی فرد دیگر نمی‌تواند زندگی گذشته‌اش را به دست آورد ولی باید بتواند با زندگی جدیدش کنار بیاید.»
اگر تمام این مسائل را در نظر بگیریم باز هم کمتر کسی می‌تواند در چنین شرایطی توان مقابله داشته باشد و با این موضوع به راحتی کنار بیاید. (سیما فراهانی/ شهروند)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

کلاهبرداری میلیونی؛ شکار دختران جوان با لباس خلبانی

دختر جوان وقتی به ملاقات پسر موردعلاقه‌اش می‌رفت نمی‌دانست که طعمه چه دام عجیبی شده است. او در اینترنت با فرشاد آشنا شده بود. فرشاد خودش را یک خلبان حرفه‌ای معرفی کرده بود و چندین عکس با لباس خلبانی‌اش نیز برای دختر جوان فرستاده بود تا اعتماد او را جلب کند. اما پشت‌پرده این ماجرا، یک نقشه حرفه‌ای و حساب شده کلاهبرداری طراحی شده بود.
ماجرا از این قرار بود که دختر جوان پس از مدت کوتاه آشنایی با پسر مورد علاقه‌اش درحالی که نمی‌دانست چه فریبی خورده است، از پسر خلبان خواست او را به‌عنوان مهماندار به یک شرکت هواپیمایی معرفی کند. پسر جوان نیز که خیلی در اجرای نقشه‌اش حرفه‌ای عمل کرده بود، اطلاعات کافی در مورد استخدام مهماندار را به این دختر داد و در ‌‌نهایت از او خواست مبلغی به حسابش واریز کند تا بتواند به شرکت هواپیمایی ارایه دهد.
واریز ۶ میلیون تومان پول کافی بود که راز نقشه کلاهبرداری این خلبان قلابی فاش شود اما دیگر دیر شده بود، پسر جوان پس از دریافت پول ناپدید شده بود و تازه اینجا بود که دختر ساده‌لوح متوجه شد چه کلاهی سرش رفته است. او روز ٣١ فروردین ماه به دادسرای ناحیه ۵ تهران رفت و از این پسر کلاهبردار شکایت کرد. وقتی پرونده‌ای در این زمینه تشکیل شد به دستور شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۵ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. این دختر پس از حضور در پایگاه دوم پلیس آگاهی، به ماموران گفت: «حدود یک‌سال پیش از طریق شبکه اجتماعی فیس‌بوک با جوانی به نام «فرشاد» آشنا شدم که خود را خلبان و دارای مدرک تحصیلی دکترا و بالا‌تر معرفی کرد؛ مدتی از آشنایی من و فرشاد گذشت تا این‌که با هم قرار ملاقات گذاشتیم. در اولین ملاقات، فرشاد با لباس خلبانی آمد و ادعا کرد که پس از این دیدار باید برای پرواز به فرودگاه مهرآباد برود. پس از گذشت مدتی و به خاطر علاقه زیادی که به شغل مهمانداری هواپیما داشتم، از فرشاد خواستم تا در صورت امکان از ارتباطات خود در شرکت هواپیمایی استفاده کند و مرا به‌عنوان مهماندار در آن شرکت استخدام کند. فرشاد از این پیشنهاد من استقبال کرد و گفت برای تسریع در انجام برخی امور استخدامی نیاز به پرداخت مقداری پول دارد و به این بهانه، ۶‌میلیون تومان از من دریافت کرد. مدتی از پرداخت پول به فرشاد گذشته بود تا این‌که فرشاد با دادن یک معرفی‌نامه که آن را در داخل سربرگ دارای آرم شرکت هواپیمایی نوشته بود گفت که معرفی‌نامه را نزد خودم نگه داشته تا آخرین هماهنگی‌های لازم را برای طی کردن دوره آموزشی مهمانداری انجام دهد اما پس از آن دیگر از وی خبری نشد».
با اعلام این شکایت، تحقیقات در این خصوص آغاز شد. کارآگاهان در نخستین گام از مرحله تجسس‌های خود، به دفتر شرکت هواپیمایی که فرشاد ادعا کرده بود در آن‌جا خلبانی می‌کند رفتند و اطلاع پیدا کردند که مردی به نام فرشاد در این شرکت مشغول به کار نبوده و معرفی‌نامه ارایه شده به شاکی جعلی است.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی محل تردد فرشاد در فرودگاه مهرآباد شدند. فرشاد ٢٧ ساله با لباس و کیف فرم خلبانی دارای درجه کاپیتانی در ترمینال شماره ٢ فرودگاه مهرآباد درحال تردد بود که توسط کارآگاهان پایگاه دوم شناسایی شد. بنابراین ضمن انجام هماهنگی با عوامل حراست و پلیس فرودگاه مهرآباد، سرانجام این پسر فریبکار ٢۴ اردیبهشت‌ماه دستگیر شد.
پس از دستگیری فرشاد راز کلاهبرداری‌های میلیونی از ده‌ها دختر دیگر نیز فاش شد و ماموران متوجه شدند که تنها شاکی، طعمه این پسر نبوده و دختران دیگری نیز فریب او را خورده‌اند.
بررسی تصاویر مدارک شناسایی متعلق به افراد غیر، نشان می‌داد که دختران به بهانه استخدام در مشاغل «مهمانداری» و «اداری» طعمه این مرد شده بودند و پول‌های میلیونی به او پرداخت کرده بودند. متهم که چاره‌ای جز اعتراف نداشت به ماموران گفت: «به‌خاطر علاقه شدید به خلبانی، لباس خلبانی تهیه کردم و خود را به‌عنوان خلبان در شبکه‌های اجتماعی معرفی می‌کردم. در این مدت با مطالعه دقیق درباره خلبانی و انواع هواپیماهای مسافربری اطلاعات نسبتا دقیقی از اصطلاحات خلبانی پیدا کرده بودم؛ قصد داشتم تا با پولی که از طریق دختران جوان به‌دست می‌آورم، هزینه دوره‌های آموزشی ویژه خلبانی را تأمین کنم». (شهروند)


ادامه مطلب ...

زنان و دختران «دویدوخ»: تزریق هنر دست در رگ‌های زندگی [عکس]

نگاهی به صنایع دستی، پوشاک و هنر و زندگی زنان روستایی

شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 09:58

جام جم سرا- روستای دویدوخ در منطقه جرگلان از توابع استان خراسان شمالی واقع شده است و سابقه‌ای طولانی در تولید صنایع دستی از جمله فرش ابریشم دارد. گوشه‌ای از زندگی، کار و بویژه هنر زنان این روستا را در ادامه به تماشا بنشینید که بر فرش‌ها و بخصوص تار و پود البسته و پوشاک آن‌ها جلوه‌ای از زیبایی را منتشر می‌کند.


ادامه مطلب ...

وقتی که جو باربی بودن دختران را می‌گیرد

به گزارش جام جم سرا ، امروزه در دنیا تب لاغری و تناسب اندام خیلی‌ها را درگیر کرده است که این نیاز گاهی فردی است و گاهی در جریان ارتباط با دیگران و به‌ دلیل تاثیری که افراد روی یکدیگر می‌گذارند به‌وجود آمده است.

داروهای لاغری مثل قارچ‌هایی که هر جایی را برای رشد و نمو مناسب می‌یابند، همه جا گسترده شده‌اند؛ از برخی داروخانه‌ها گرفته تا سوپرمارکتی‌ها و از عطاری‌ها گرفته تا دستفروشان.

در شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های مجازی، تبلیغات زیادی روی مکمل‌های لاغری می‌شود؛ به طوری که در تبلیغات‌شان، مانکن و لاغر بودن را نوعی زیبایی افراد معرفی کرده و از این راه سعی در فروش قرص‌های لاغری خود می‌کنند که محتوای این قرص‌ها متأسفانه چیزی جز مواد مخدر مثل شیشه و کریستال نبوده و فرد مصرف کننده با خوردن این مکمل‌ها شاید به ظاهر لاغر شود اما در باطن معتاد شده و دچار بیماری اعتیاد می‌گردد.

بر این اساس دکتر تیرنگ نیستانی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به مکمل‌های لاغری اظهار داشت: مکمل‌های لاغری به صورت پودر و قرص بوده که مواد تشکیل دهنده آن، عصاره چای سبز و نوعی جلبک است که بعضی از این مکمل‌ها دارای پروانه ساخت از وزارت بهداشت بوده و در داروخانه‌ها به فروش می‌رسد اما متأسفانه قسمت اعظمی از این مکمل‌ها وارداتی بوده و به صورت غیرمجاز به دست مصرف کننده می‌رسد.

مکمل‌های ماهواره‌ای کالاهای دروغین

وی ابراز داشت: یکسری مکمل‌های قلابی که در ماهواره تبلیغ آن می‌شود، این تفکر را بر افراد مصرف کننده القا می‌کنند که این مکمل‌ها، چربی را از طریق پوست، ادرار و مدفوع دفع می‌کند که در حقیقت کالری اضافی در بدن مطلقاً از طریق پوست بیرون نمی‌رود و تنها راه خارج شدن آن، از راه سوخت و ساز و فعالیت‌های بدنی است.

عدم تعادل کالری و فعالیت برابر با چاقی

وی بیان کرد: هنگامی که کالری و سوخت و ساز بدن متعادل نباشد، این امر سبب بروز چاقی در فرد شده و برای لاغر شدن باید انرژی بدن را کم کرده تا بر هر دو عامل تأثیر گذاشته و فرد لاغر شود.

این متخصص تغذیه با بیان این که اکثر مکمل‌های لاغری به وسیله سازمان غذا و دارو تأیید نشده است، افزود: مکمل‌هایی که وزن را کم می‌کند، بر روی قسمت مرکزی مغز و در مرکز سیری و گرسنگی اثر می‌گذارد و این داروها عوارض خاص خود را مانند افسردگی، اضطراب، پریشان فکری، پریشان خوابی بر فرد مصرف کننده می‌گذارد و همچنین در مطالعاتی نشان دادند که متأسفانه بر روی قلب هم تأثیر منفی می‌گذارد.

نخوردن؛ بهترین مکمل لاغری

نیستانی ادامه داد: مکمل‌هایی در داروخانه‌ها موجود است که با مصرف آن سبب جذب آب شده و از این طریق حجم زیادی از معده را آب فرا گرفته و موجب سیری کاذب می‌شود اما به طور کلی عملکرد درمانی چاقی در افرادی که حجم معده بزرگی دارند، با خوردن این مکمل‌ها حل شدنی نیست.

وی اضافه کرد: بعضی از این مکمل‌ها متأسفانه وابستگی و اعتیاد به دنبال دارد و فرد مصرف کننده را عصبی می‌کند.

بهترین رژیم اصلاح غذا خوردن

نیستانی گفت: برای کم کردن وزن، ما باید عادات بد غذا خوردن را کنار گذاشته و آن را اصلاح کنیم و مسئله تغذیه و کنترل وزن یک مقوله مادام العمر است تا اسیر عوارض آن نشویم.

بر همین اساس دکتر جعفر بای آسیب‌شناس اجتماعی با اشاره به شیوع مصرف مکمل‌های لاغری در جامعه اظهار داشت: متأسفانه امروزه مقوله لاغر شدن برای این است که بتوانند مردم به خصوص دختران جوان ثابت کنند که از زیبایی ظاهری برخوردار هستند.

مد و جلب توجه عامل لاغری سریع

وی بیان کرد: لاغر شدن برای جوانان سخت و زمان‌بر است؛ به همین علت این نسل به جای انجام فعالیت‌های ورزشی و رژیم غذایی مناسب رو به مصرف مکمل‌های غذایی آورده و به این مواد متأسفانه وابستگی شدیدی پیدا می‌کند.

وی با بیان این که مد شدن لاغری سبب مصرف مکمل‌های لاغری است، افزود: در بین جوانان، خصوصاً دختران داشتن بدنی باربی و مانکنی یک مد شده و متأسفانه برای جلب توجه و دیده شدن، خود را ملزم به لاغری می‌کنند.

اعتیادآور بودن مکمل‌های لاغری

در مکمل‌های لاغری متأسفانه از شیشه و مواد آمفتامین که اعتیادآور صنعتی بوده، استفاده می‌کنند و همین امر سبب وابستگی شدید و معتاد شدن مصرف کنندگان خواهد شد.

وی در پایان گفت: یکی از مسائلی که دختران خصوصاً سراغ مصرف مکمل‌های لاغری می‌روند، چشم و هم‌چشمی در بین فامیل و همچنین جلب توجه برای دیگران است و این قضیه تا حدی برایشان مهم است که حاضرند سلامتی خود را به خطر اندازند تا اندامی باربی و لاغر داشته باشند.

گفتنی است، مصرف مکمل‌های لاغری در پی چاق شدن جوانان در جامعه ماشینی و اینترنتی امروزه متأسفانه باب شده که خیلی از این مکمل‌ها قلابی بوده و باعث بروز عوارضی چون تیک‌های عصبی، یبوست، استرس و اضطراب، پریشان فکری و نداشتن خواب‌های منظم است که دامنگیر مصرف کنندگان می‌شود و سبب وابستگی و اعتیاد این افراد به مکمل‌های لاغری که از شیشه و دیگر مواد صنعتی درست شده، بسیار شدید خواهد شد.


ادامه مطلب ...

برای دختران کوچک لاک ناخن نزنید

به گزارش جام جم سرا، متاسفانه بعضی مادران روی ناخن‌های کوچک و زیبای دختربچه‌های کم سن‌و سال خود لاک‌های رنگی مختلف می‌زنند، اما لاک‌های ناخن حاوی مقادیری مواد شیمیایی هستند که فقط بافت نسبتا محکم ناخن‌ها می‌توانند آنها را تحمل کنند.

متخصصان پوست معتقدند که ممکن است چشم و پوست کودکان در اثر تماس با این مواد لاک، دچار تحریک و حساسیت شود. این تحریک و حساسیت برای مخاط دهان به مراتب شدیدتر و بدتر اتفاق خواهد افتاد.

به گفته این متخصصان؛ ترکیب لاک ناخن سرطان‌زا شناخته شده است و باعث تغییراتی در هورمون‌ها، مشکلات تیروئیدی و بارداری بخصوص در پسرها می‌‌شود. فرمالدئید یک ماده شیمیایی است که برای نگهداری اجساد از آن استفاده می‌‌شود و به عنوان ماده نگهدارنده در ترکیب لاک ناخن به کار برده می‌‌شود.

‌‌این ماده نیز سرطان‌زا شناخته شده است و تماس پوست با‌‌ این ماده باعث واکنش‌‌های آلرژیک می‌‌شود. خشکی و آسیب به ناخن‌‌ها از عوارض استفاده از آن گزارش شده است.

از سوی دیگر، وجود ماده بسیار مضر سرب در لاک‌های رنگی دور از انتظار نیست. به همین دلیل والدین برای پیشگیری از ابتلا به ناراحتی‌های پوستی، چشمی، مخاطی یا عوارض گوارشی، بهتر است از خیر استفاده از لاک روی ناخن‌های فرزندشان بگذرند.

همچنین، از آنجا که برخی بچه‌های کوچک، عادت به جویدن ناخن‌های خود یا در دهان کردن انگشت و ناخن‌ها دارند، ممکن است در صورت آغشته بودن ناخن‌ها به لاک، مقداری از لاک ناخن را بجوند و با بلعیدن مواد شیمیایی موجود در آن، دچار واکنش‌های دهانی یا ناراحتی‌های گوارشی بشوند.

منبع : فارس


ادامه مطلب ...

سبقت پسران در سن ازدواج از دختران

به گزارش جام جم آنلاین، علی‌اکبر محزون در پاسخ به این پرسش که آیا تعادل جمعیتی در سن ازدواج به هم خورده است، اظهار داشت: تعادل جمعیتی در سن ازدواج موضوعی است که از الگوی سن ازدواج کشور حاصل می‌شود و بحث مهمی است، به‌عنوان مثال اختلاف سن 5 سال برای ازدواج در نگاه اول بسیار ساده به نظر می‌رسد.

وی افزود: در 12.1 درصد ازدواج‌ها زوجین همسن هستند،‌ 77.5 درصد مرد بزرگتر از زن و در 10.4 درصد ازدواج‌ها زن بزرگتر از مرد است. اتفاقی که هم‌اکنون باید رُخ دهد تغییر مدل ازدواج است، هم‌اکنون آقایان 20 تا 34 ساله و خانم‌های 15 تا 29 ساله بیشتر ازدواج می‌کنند و هرم سنی در هر سن کاملاً متقارن است اما اختلاف سنی 5 سال برای ازدواج تقارن را به هم می‌ریزد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال گفت:‌ قبل از سال 1390 تعداد دختران در سن ازدواج بیشتر از پسران بود اما با تغییر هرم سنی،‌ پس از سال 1390 ذوزنقه سن ازدواج وارونه می‌شود و این بار آقایان در سن ازدواج بیشتر از خانم‌ها هستند.

محزون ادامه داد:‌ در سال‌های قبل از 1390 دختران در سن ازدواج بیشتر از پسران بود و این تجرد قطعی دختران را بالا برده بود اما از سال‌ 1390 به بعد تعداد پسران در سن ازدواج بیشتر شده است و خطر تجرد قطعی در پسران وجود دارد.

وی با اشاره به اینکه برای رسیدن به تعادل جمعیتی باید اختلاف سن برای ازدواج کمتر از 5 سال باشد، گفت:‌ اختلاف سن یک یا دو سال برای ازدواج کافی است و این موضوع هرم سنی را تعدیل کرده و به تعادل نزدیک می‌شویم.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال بیان کرد: بالاترین سن ازدواج برای آقایان در تهران، البرز و کرمانشاه و برای خانم‌ها تهران، البرز و ایلام است. کمترین سن ازدواج برای آقایان در خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و یزد و برای خانم‌ها سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و خراسان جنوبی است.

وی ادامه داد: بالاترین میانگین سن ازدواج برای آقایان در تهران 30.1، البرز 29، کرمانشاه 28.6 و برای خانم‌ها تهران 26، البرز 25.3 و ایلام 24.3 است و کمترین سن ازدواج برای آقایان در خراسان شمالی 25.3، سیستان و بلوچستان 25.4، یزد 26.3 و کمترین سن ازدواج برای خانم‌ها در سیستان و بلوچستان با 20.8، خراسان شمالی 20.9 و خراسان جنوبی 21.4 سال است.

محزون در پاسخ به این پرسش که علت افزایش میانگین سن ازدواج در هر سال چیست، افزود: این تحلیل‌ها را به جامعه شناسان و جمعیت شناسان می‌سپاریم تا ارزیابی کنند "شاخص‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بالارفتن سن ازدواج چه‌تأثیری داشته است و مشخص شود علت این تغییر و تحولات چیست؟" البته این موضوع نیاز به تحلیل بسیاری دارد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال در پاسخ به این پرسش که شاخص‌های فرهنگی در بالارفتن سن ازدواج بیشتر تأثیرگذار است یا شاخص‌های اقتصادی، بیان کرد: معتقدیم جاهایی بوده که حتی اگر شرایط اقتصادی نیز فراهم باشد در تمایل به ازدواج رسمی بی‌رغبتی وجود دارد و الگوی غرب یعنی زندگی مشترک با یکدیگر بدون ازدواج رواج دارد، البته این نام ازدواج سفید را برای این معضل نمی‌پذیریم چون یک واژه فریبنده است و عبارت هم‌خانگی برای آن به کار می‌رود.

وی افزود:‌ در برخی مناطق با وجود سطح رفاه بالا شاهدیم که ازدواج در اولویت قرار نگرفته است بنابراین عوامل اقتصادی در بالا رفتن سن ازدواج تأثیرگذار است اما نباید بگوییم که سایر عوامل بی‌تأثیر هستند بلکه سبک زندگی و عوامل فرهنگی نیز در ازدواج تأثیرگذار است.

منبع: تسنیم


ادامه مطلب ...

تاثیر شیمی درمانی مادر بر قدرت باروری دختران

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر ،یافته های محققان دانشگاه ادینبرگ بریتانیا نشان داده است داروی موسوم به «اتوپوسید» توانست به رشد بافت تخمدان موش بزرگ شده در محیط آزمایشگاه آسیب برساند.

اتوپوسید برای درمان چندین نوع سرطان مورد استفاده قرار می گیرد و استفاده از آن در طول بارداری ایمن تصور می شود چراکه دارای ریسک پایین سقط جنین و ایجاد عیب بر روی نوزاد است. با این حال آگاهی کمی در مورد تاثیرات بلندمدت این دارو بر روی نوزاد متولدنشده در سنین بالاتر وجود دارد.

مجققان دریافته اند این دارو بر سلول های خاصی موسوم به سلول های جنسی که موجب رشد تخم ها می شوند، تاثیر می گذارد. طول عمر باروری یک زن قبل از تولد تعیین می شود درحالیکه تخمدان ها در داخل رحم رشد می کنند.

سه ماهه دوم و سوم بارداری بسیار حائز اهمیت است چراکه در این مدت زمان سلول های جنسی زنانه ساختاری موسوم به فولیکول ها را تشکیل می دهند که تعیین می کند یک زن در طول عمرش چه تعداد تخم می تواند آزاد کند.

رشد این فولیکول ها از حدود هفته ۱۷ بارداری در رحم آغاز می شود و تا مراحل پایانی بارداری تکمیل می شود.

این مطالعه آشکار ساخته است انجام شیمی درمانی قبل از تشکیل ۹۰ درصد از سلول های جنسی در فولیکول ها تاثیرات منفی بر جنین دارد. اما شروع درمان بعد از تشکیل فولیکول هیچ عوارض جانبی به همراه ندارد.

دکتر نورا اسپیرز، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «اگر این نتایج مشاهده شده از مطالعات موش ها قابل تکثیر در بافت انسانی نیز باشد، بدین معناست که دختران متولدشده از مادران قرارگرفته تحت درمان اتوپوسید در دوره بارداری از قدرت باروری کمی برخوردار هستند.»

همچنین محققان هشدار دادند که این دختران باید بدانند زودتر از موعد هم یائسه می شوند.


ادامه مطلب ...