ذرت تفت داده شده: واقعیت این اســت که این نوع ذرت به تنهایی نمی تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد اما اقلام غذایی اینچنینی با کیسه هایی حاوی مواد شیمیایی به نام پرفلوئورواکتانوئیک اسید بسته بندی شده اند که مطالعات ثابت کرده این مواد شیمیایی خطر ناباروری در زنان و ابتلا به برخی از انواع سرطان را افزایش می دهند.
گوشت های فراوری شده: انواع این گوشت ها از قبیل سوسیس، هات داگ، بیکن و ... در بلند مدت خطر ابتلا به برخی سرطان های خاص از جمله سرطان روده بزرگ را افزایش می دهد. مطالعات نشان داده که مصرف بیش از 160 گرم از گوشت های فراوری شده در طول روز، خطر افزایش مرگ های ناشی از سرطان را در طول زمان تا 44 درصد افزایش می دهد.
کنسرو گوجه فرنگی: ماده شیمیایی بیس فنول در این کنسروها خطرناک اســت و اسیدیته گوجه فرنگی به احتمال زیاد منجر به حل بیس فنول در مواد غذایی می شود.
گوشت قرمز کبابی: ساختار مولکولی و شیمیایی گوشت قرمز هنگام فرایند کبابی شدن تغییر می کند و خطر ابتلا به سرطان پروستات و سرطان سینه را افزایش می دهد.
نوشابه های گازدار: سودا پر از قند، رنگ های غذایی و مواد شیمیایی اســت؛ این نوع نوشیدنی ها بدن را اسیدی می کنند و سلول های سرطانی را پرورش می دهند. سودا یا آب گازدار یا آب کربناته، آبی اســت که در آن کربن دی اکسید، تحت فشار حل شده باشد.
روغن های هیدروژنه: روغنهای هیدروژنه معمولا برای ذخیره غذاهای فراوری شده استفاده میشود که میتواند به بیماری های ناتوان کننده سیستم بدنی، مانند سرطان منجر شود.
غذاهای اصلاح شده ژنتیکی: مصرف این نوع محصولات غذایی یک نگرانی عمده از نظر ابتلا به انواع مشکلات سلامتی اســت و بهتر اســت محصولات آلی و ارگانیک جایگزین آنها شوند.
ماهی پرورشی: ماهی آزاد پرورشی کمبود ویتامین دی دارد و اغلب با مواد شیمیایی سرطان زا آلوده شده و آلوده به بی فنیل های پلی کلرینه، و آفت کش ها اســت.
الکل: اینطور ثابت شده که مصرف نوشیدنی های الکلی در طول روز خطر ابتلا به سرطان سینه را در زنان تا 30 درصد افزایش می دهد. در واقع الکل دومین علت ابتلا به سرطان بعد از دخانیات اســت.
خبرگزاری آریا - کشور ایالات متحده گرچه صاحب ذخایر انرژی های فسیلی است، اما از دهه 1950 میلادی تا کنون همواره یک وارد کننده منابع انرژی به حساب می آمده است. حالا گزارشی تازه از اداره کل اطلاعات انرژی این کشور نشان می دهد که در صورت تحقق برخی پیش بینی ها، آمریکا تا یک دهه آینده به یک صادر کننده سوخت های فسیلی تبدیل خواهد شد.
گزارش این نهاد دولتی هفت مدل مختلف را برای پیش بینی آینده وضع انرژی در دنیا ارائه داده است. در دو مدل از این موارد این طور آمده که به تدریج در طی سال های آینده تولید و صادرات نفت رو به افول خواهد رفت و در عوض حجم کشف ذخایر و تولید گاز طبیعی افزایش می یابد، بدین سان کشور آمریکا می تواند به یک صادر کننده انرژی در دنیا تبدیل شود.
البته این به معنی آن نیست این کشور دیگر وارداتی نخواهد داشت، بلکه در آن زمان حجم صادرات میعانات گازی از حجم واردات نفت و فراورده های آن پیشی می گیرد.
یکی از دو مدلی که در بالا به آنها اشاره شد حالتی است که قیمت نفت رشد شدیدی را تجربه کند، به شکلی تا سال 2040 قیمت آن به رقم بشکه ای 226 دلار افزایش یابد. در این صورت مصرف این ماده به شکل قابل توجهی کاهش خواهد یافت و کشورهای دنیا بیشتر به گاز طبیعی و انرژی های نو متمایل خواهند شد.
مدل دیگری که آمریکا را به سمت صادر کننده شدن سوق می دهد، مربوط به زمانی خواهد بود پیشرفت های تکنولوژیک یا شرایط زمین شناسی و آب و هوایی وضع را به سمتی هدایت کنند که هزینه تولید انرژی های نو پایین تر از استخراج منابع فسیلی شود.
اما در دیگر شرایط از جمله کاهش قیمت جهانی نفت به بشکه ای 43 دلار تا بیست سال آینده، یا افزایش هزینه های استخراج و فراوری نفت، ایالات متحده همچنان یک وارد کننده انرژی باقی خواهد ماند.
کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - بالأخره یک لحظه دنیا را نگه میداری، یک نفس متفاوت میکشی، فکر میکنی، عمیق میشوی، یاد میگیری و تغییر میکنی.
بالأخره بین انبوه افکارت راهت را پیدا میکنی، خودت را لمس میکنی، خودت را از بین دنیا و بازیها و بازیگرهایش جمع میکنی، وابستگیهایت را دور میریزی، خودت میمانی و خودت.
هنر همینجاهاست که پیدا میشود؛ به شکل صدا، حرکت، کلمه، نقش. حرفهای نگفتهات را با حنجرهی هنرت ترانه میکنی. هنر امنترین جا برای شناکردن است. زمینهی حالت خوب میشود. لبخند میزنی. هنر که باشد، منطق هست، حس هست و تداخل آزار نمیدهد.
تو هنرت میشوی و جایت به آدمها نزدیک. عمقت یواشکی بینشان تراوش میکند، بیآسیب. تأثیر میگذاری، روی آدمهای دنیا و دنیای آدمها. بهبود پیدا میکنی، بهبود پیدا میکنی، بهبود پیدا میکنی. شاید رؤیایت همین شود. شاید رؤیایت همین بوده.
سروناز احمدی
17ساله از تهران
عکس: نوشین صرافها، خبرنگار جوان از تهران
گروهی از پژوهشگران از دانشگاه فنلاند شرقی ۲۶۰۱ مرد در سنین ۴۲ تا ۶۰ سال را مورد مطالعه قرار دادند که در یک بررسی درازمدت درباره عوامل خطرساز برای بیماری قلبی شرکت کرده بودند.
این مردان از نظر میزانهای سرمی ۲۵ هیدروکسی ویتامین دی، شاخصی برای وضعیت ویتامین دی در بدن، آزمایش شدند و در ۶۸ درصد این مردان میزان سرمی ویتامین دی کمتر از ۵۰ نانومول در لیتر بود که عموماً آستانه کمبود ویتامین دی محسوب میشود.
همچنین از این مردان خواسته شده بود که فراوانی دچار شدن به سردرد را گزارش کنند.
این پژوهشگران پس از تقسیم این مردان بر اساس میزان سرمی ویتامین دی به چهار گروه دریافتند که گروه با کمترین میزانهای ویتامین دی نسبت به گروه با بیشترین میزان این ویتامین بیش از دو برابر (۱۱۶ درصد) بیشتر در معرض سردردهای مزمن بودند.
همچنین سردردهای مزمن در مردانی که در ماههایی غیر از ماههای تابستان معاینه شده بودند، با فراوانی بیشتری گزارش شده بود. در ماههای غیر تابستانی به علت کمبود تابش اشعه ماورای بنفش نوع بی (UVB) نور خورشید به پوست، به مقدار کمتری مواد پیشساز ویتامین دی در پوست به ویتامین دی فعال بدل میشوند، بنابراین میانگین سرمی ویتامین دی ممکن است کاهش یابد.
این بررسی به شمار فزایندهای از شواهد دراینباره افزوده میشود که کمبود ویتامین دی میتواند اثرات بدی بر سلامت بگذارد و باعث افزایش خطر دچار شدن به بیماریهای مزمن گوناگون ازجمله زوال شناختی، اسکلروز متعدد یا اماس، نشانگان روده تحریکپدیر (IBS) و سرطان مثانه شود. همچنین کمبود ویتامین دی در زنان باردار با افزایش دچار شدن کودکانشان به اوتیسم، اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD) و آسم همراهی دارد.میزانهای پایین ویتامین دی قبلاً هم - البته در بررسیهای کوچکتر- با افزایش خطر سردرد مربوط شده بود.
اکنون این نتایج بیانگر آن است که در فنلاند و کشورهای دیگر دور از خط استوا، باید در ماههای غیر تابستانی مراقبت بیشتری از لحاظ افزایش میزانهای این ویتامین با خورد ماهیهای چرب، گوشت قرمز یا جگر، تخممرغ یا روغن کبد ماهی یا مکملهای ویتامین دی انجام داد.
۵۴۵۴
به گزارش پدال، این یک پورشه 356 سوپر اسپیداستر مدل 1958 است که بر اساس نسخهٔ اصلی 356 کابریولت ساخته شده و مجهز به پیشرانهٔ نسبتاً قویتری است. 356 سوپر اسپیداستر مجهز به یک پیشرانهٔ 1.6 لیتری چهار سیلندر تخت است که تنها 75 اسب بخار قدرت دارد اما بااینحال 25 درصد قویتر از موتور 1.5 لیتری 60 اسب بخاری نسخهٔ استاندارد است.
این 356 برای اولین بار به یک خریدار در لسآنجلس تحویل داده شد و او برای بیش از یک دهه آنرا در پارکینگش انبار کرده بود. سپس به خریدار دیگری فروخته شد و او هم به مدت ربع قرن آنرا در پارکینگ نگهداری کرد. صاحب فعلی این 356 نیز آنرا در اواخر هزارهٔ گذشته خریداری کرده و بازهم 356 داستان ما را تا اوایل سال جاری در انبار نگهداری کرده است.
بنابراین این پورشهٔ کلاسیک، 42 سال از عمر 58 سالهٔ خود را در پارکینگها و انبارها سپری کرده است اما حالا دوباره کشف شده است. ولی این 356 در طول این سالها صدمات زیادی دیده و ازکارافتاده شده است بهگونهای که رنگ بیرونی آن تقریباً از بین رفته و تودوزی آن نیز بهطور کامل نابود شده است.
بااینحال قرار است بهزودی این پورشه 356 سوپر اسپیداستر با همین وضعیت به حراج گذاشته شود؛ بنابراین فرصت بسیار خوبی برای علاقهمندان فراهم شده تا آنرا خریداری کرده و بازسازی کنند. البته این خودرو حتی با همین وضعیت وخیم هم هرگز ارزان نیست زیرا پیشبینی میشود در حراجیای که چند هفتهٔ دیگر در سکاتزدیل آریزونا برگزار میشود با قیمتی بین 200 هزار تا 275 هزار دلار فروخته شود.
بنابراین این پورشهٔ کلاسیک دوستداشتنی پسازاینکه مدتها عمر خود را در پارکینگها گذرانده و ازنظرها پنهان بوده است حالا میتواند بعد از گذشت این رنجها، مجدداً بازسازی شده و به دوران اوج خود بازگردد که در این صورت قیمتی و ارزشی بسیار بیشتر از مبلغ فعلی پیدا خواهد کرد.
۵۴۵۴
باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده در یکی از سخنرانیهای خود که در دسامبر/آذرماه گذشته ایراد کرد، گفت: «به رغم این که تضمینی برای یکسان بودن نتایج نمیدهیم، اما میکوشیم تا فرصتهای برابر را در اختیار همه قرار دهیم؛ اینکه موفقیت ... وابسته به تلاش و شایستگی اســت». چیزی که اوباما نگفت، این بود که امروزه در ایالات متحده، موفقیت بیش از هر روز دیگری وابسته به زاده شدن در ثروت و قدرت اســت.
در انگلیس هم، بوریس جانسن، شهردار لندن (که برخی او را از هماکنون نخستوزیر آینده انگلیس میدانند) به تازگی به مشکل رشد اختلاف طبقاتی پرداخته اســت، ولی از دیدگاهی متفاوت با اوباما. به ادعای جانسن، موفقیت کاملا وابسته به بهره هوشی اســت، در نتیجه تمام کاری که میتوانیم انجام دهیم، این اســت که بهترین فرصت برای موفقیت را در اختیار باهوشترین کودکان قرار دهیم.
هرچه این سخنرانیها در مورد مسائل متعددی بود، اما در قلب آنها دو دیدگاه متضاد پیرامون راه رسیدن به موفقیت قرار داشت. برای برخی، مسئله کاملا مربوط به طبیعت اســت و این که موفقیت را ژنها تعیین میکنند. برای برخی دیگر، مسئله فقط پرورش اســت و اینکه باید فرصت موفقیت را در اختیار مردم قرار داد. سوال اینجا اســت که کدام یک از این دو دیدگاه به واقعیت نزدیکتر اســت؟
نیاز به ذکر نیست که واقعیت پیچیدهتر از این اســت. ژنهایی که به ارث میبریم اهمیت دارند، ولی محیط هم بیتاثیر نیست. حتی آیکیو (شاخص هوش) که ادعا میشد معیار اندازهگیری هوش ذاتی اســت، میتواند در دوره تربیت کودک کم یا زیاد شود. این بدان معنی اســت که خیلی کارها میتوان انجام داد تا فردی موفقتر شود؛ اما آیا دولتها، مدارس و والدین کار درست را انجام میدهند؟
پژوهش جدیدی که به رهبری رابرت پلومین از کینگز کالج لندن انجام شده، به این نتیجه رسیده اســت که تفاوت در عملکرد تحصیلی کودکان در مدارس انگلیس بیشتر ناشی از عوامل ارثی اســت تا آموزش و دیگر عوامل محیطی و انتشار مقاله آن دوباره به این چالش دامن زده اســت. این نتایج نباید خیلی تعجببرانگیز باشند، چرا که کمتر کسی در این شک دارد که هوش تا حد زیادی وابسته به ژنهای ما اســت و کودکان باهوش، در مدارس عملکرد بهتری دارند.
ولی نتایج به این معنی نیست که تدریس معلم نقشی در عملکرد کودکان ندارد. نفی نقش معلم مانند این اســت که بگوییم از آنجاکه بلندی قد عمدتا ناشی از ژنها اســت، پس نوع تغذیه در کودکان دچار سوء تغذیه، اثری بر کوتاهی قد آنها ندارد. به گفته پلومین، در حقیقت نقش بزرگ ژنها میتواند چیز خوبی باشد، چون در محیط یکسان، ژنها نقش بیشتری پیدا میکنند (در مقابل ثروت والدین در شرایط محیطی تبعیضآمیز). اما از یافتههای او نمیتوان چنین نتیجه گرفت که باید منابع را در اختیار یک طبقه کوچک خواص قرار دهیم.
تجربه عجیب دستچین کردن نخبگان
به یک دلیل، کودکان دارای بالاترین بهره هوشی، الزاما موفقترین آدمها در زندگی نیستند. در دهه 1920/1300، روانشناسی از دانشگاه استنفورد به نام لویس ترمان، 1528 کودک در ایالت کالیفرنیا را که در آزمون بهره هوشی استنفورد- بینت بالاترین نمرهها را کسب کرده بودند، سر کار فرستاد. ترمان هم مانند جانسن متقاعد شده بود که بهره هوشی کلید موفقیت در زندگی اســت و بر حسب درآمد و دستاوردها سنجیده میشود (بله، موفقیت را میتوان بر حسب عوامل دیگری مانند شادی هم سنجید، اما این مقاله روی تعریفهایی محدودتر و مادیتر تمرکز کرده اســت). از یک منظر او درست حساب کرده بود: «مورچههای کارگر» او تا میانه زندگی خود، تقریبا 2000 مقاله پژوهشی منتشر کردند، دست کم 230 حق امتیاز ثبت کردند و 33 رمان و 375 داستان کوتاه و نمایشنامه منتشر کردند. متوسط درآمد آنها تقریبا 3 برابر متوسط درآمد امریکاییها بود.
ولی این داستان جنبه دیگری نیز داشت که آنقدرها خوشایند نبود. به رغم این که متوسط بهره هوشی این کودکان 147 بود، در نهایت تقریبا یک چهارم آنها تنها به شغلهای سطح پایینی مانند کارمند دفتری، پلیس، فروشنده یا تعمیرکار رسیدند. هیچ یک از اعضای گروه نتوانستند به دستاورد آکادمیک چشمگیری در حد جایزه نوبل برسند یا عضوی از طبقه خواص روشنفکر جامعه شوند. در واقع، با تمرکز روی بهره هوشی، ترمان کودکانی مانند لوئیز الوارز یا ویلیام شاکلی را از گروه منتخب خود بیرون گذاشت که هر دو آنها برنده جایزه نوبل فیزیک شدند.
علاوه بر آن، هیچ یک از آنها تجارت موفقی را پایهگذاری نکردند و در نتیجه هیچ کدام به «ثروتآفرین» بزرگی تبدیل نشدند. یکی از استدلالها برای حمایتهای ویژه از طبقه خواص این اســت که آنها برای کشور، ثروت میآفرینند. در عوض، پس از 25 سال، ترمان دریافت که «هوش و دستاورد، ارتباط خاصی با هم ندارند».
ژن در مقابل محیط
درست اســت که هوش عامل مهمی اســت، اما به خودی خود تضمینی برای موفقیت نیست. مدارک غیر قابل انکاری هم از اهمیت عوامل محیطی در دست هستند، به خصوص عواملی که مرتبط با وضعیت اقتصادی- اجتماعی هستند. کودکانی که در مناطق فقیر با دسترسی محدود به کامپیوتر و کتاب رشد میکنند، و کسانی که احتمالا بهره چندانی از نظم و توجه والدین نبردهاند، نه تنها وضع سلامت ضعیفتری دارند، بلکه احتمالا ضعف آنها در مدرسه هم بیشتر اســت. این مسائل، موفقیت آنها را در بزرگسالی خیلی سختتر میکند. در مقابل، خیلی از کارآفرینهای موفق، رهبران و بزرگان هنری در خانههایی سرشار از تحریک و تهییج و درمحاصره کتابهای متعدد بزرگ میشوند و همواره این شانس را دارند که سر میز شام، از بحثهای الهامبخش بزرگترها بهره ببرند.
کودکانی که والدینشان جدا شدهاند یا کسانی که در خانههایی با شرایط احساسی نامتعادل بزرگمیشوند هم فارغ از پسزمینه اجتماعی خود مستعد شکست هستند. آنها عمدتا در مدرسه هم رفتار خوبی ندارند.
ادوارد ملهویش از دانشگاه لندن که در مورد رشد کودکی تحقیق میکند، هشدار میدهد آن دسته از کودکان زیر 5 سال که محبت پایدار و ارتباط کافی را از والدین یا سرپرستان خود دریافت نمیکنند، رشد اجتماعی و احساسی کاملی نخواهند داشت. این امر بر مهارتهای زبانی آنها هم تاثیر میگذارد و به همین دلیل، کودکان خانوادههای مشکلدار، عمدتا در مدرسه هم ناموفق هستند. ملهویش میگوید: «رشد کامل زبانی به تقویت رشد شناختی، سواد خواندن و نوشتن و دستاوردهای آموزشی و همچنین مهارتهای اجتماعی کمک میکند».
به عبارت دیگر، اثر محیط بسیار ژرف اســت. بزرگ شدن در فقر میتواند بر مهارتهای شناختی کودک تاثیر منفی گذاشته و تا 9 امتیاز از بهره هوشی او بکاهد. در مقابل، پسزمینه برتر میتواند بهره هوشی را بیشتر کند. کودکانی که در فقر به دنیا آمدهاند، ولی به فرزندی قبول شده و در خانوادههای ثروتمند بزرگ شدهاند، در مقایسه با برادران و خواهران دیگر خود که در همان محیط فقیر باقی ماندهاند بهره هوشی بالاتری کسب میکنند.
دورههای پراهمیت پیشدبستانی
یافتههای این پژوهشها معنای روشنی دارند. برای اینکه کودکان بتوانند ظرفیتهای خود را آزاد کنند، نباید تا زمان آغاز سن مدرسه صبر کرد؛ شاید تا آن وقت خیلی دیر شده باشد. به گفته ملهویش چیزی که لازم اســت، «مراکز آموزش اولیه» باکیفیت اســت که مهدکودک، بهزیستی، خدمات درمانی و آموزش را یک جا جمع کند؛ مداخلهای که سودمند بودن آن برای کودکان با هر پسزمینهای و بخصوص برای کودکان دارای خانوادههای ندار اثبات شده اســت.
اهمیت مداخله از سنین خردسالی اکنون تقریبا برای همه روشن شده و منجر به مشوقهای رشدی کودکان در ایالات متحده و انگلیس شده اســت. اوباما اکنون به دنبال حمایت هر دو حزب از برنامههایش برای گسترش دسترسی به آموزشهای پیشدبستانی اســت. وی در ماه ژانویه/دی گفت: «پژوهشها نشان میدهند یکی از بهترین سرمایهگذاریهایی که میتوانیم در زندگی یک کودک انجام دهیم، آموزشهای باکیفیت در سنین خردسالی اســت». ولی در انگلیس، بودجه این مشوقها در دو سال گذشته به یک سوم کاهش یافته اســت.
ولی برای موفقیت، به چیزی بیشتر از استعداد ذاتی و رشد در محیطی که به شما برای کشف آن استعداد کمک کند، نیاز اســت. روانشناسی به نام کی. آندرس اریکسون از دانشگاه ایالتی فلوریدا میگوید: «به نظر نمیرسد که هوش و توانایی شناختی تفاوتهای شخصی در عملکرد افراد متخصص را پیشبینی کنند». او و همکارانش چنین استدلال میکند که موفقیت در عملکرد نخبگان در بسیاری از حوزهها مانند موسیقی، ورزش، شطرنج و کارهایی که نیاز به حافظه دارند، بیشتر از این که ناشی از استعداد ذاتی باشد، متاثر از تمرکز و تمرین اســت.
تمرین، پشتکار، ثابتقدم بودن و ...
چرا برخی از مردم بیشتر از بقیه تمرین میکنند؟ در سنین خردسالی، پاسخ این سوال میتواند والدین سختگیر باشد. ولی برای هر کس که بخواهد خود را در اوج ببیند، وجود یک سری عاملهای بخصوص ضروری اســت. برای مثال، بدون داشتن پشتکار و متعهد ماندن به دستیابی به اهداف دوردست یا به عبارتی «ثبات قدم» نمیتوانید به اهداف خود برسید. آنجلا داکورث از دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «افراد ثابتقدم موفقتر از دیگران هستند، بخصوص در موقعیتهای شدیدا چالشبرانگیز».
حال نوبت این سوال میرسد که چه چیزی فرد را ثابتقدم میسازد؟ بخشی از پاسخ در انگیزه نهفته اســت. داکورث نشان داده که وقتی پای انگیزه و تشویق (مثلا یک پاداش مالی کوچک) در میان باشد، در آزمون بهره هوشی هم شاهد نمرات بالاتری خواهیم بود. این یافتهها کاربرد مهمی در مطالعه موفقیت دارند. روانشناسان، اقتصاددانها و دانشمندان علوم اجتماعی عموما ارتباط بین بهره هوشی و دستاوردهای زندگی را مدرکی میدانند دال بر این که موفقیت تا حد عمدهای به هوش وابسته اســت. ولی از کار داکورث چنین میتوان نتیجه گرفت که آزمونهای بهره هوشی، چیزی بیشتر از هوش را میسنجند (و این که انگیزه، دارایی بسیار باارزشی اســت).
پشتکار نیاز به چیز دیگری هم دارد: عزم راسخ برای دیدن چیزی فراتر از افق. این دربردارنده سختکوشی اســت و مقاومت در برابر هوا و هوسهایی که فرد را از نیل به هدف باز میدارند. عزم راسخ تا حدی زیادی در مورد کنترل نفس یا خودداری اســت که تعقیب هدف را به دو شیوه بسیار مهم امکانپذیر میسازد.
اول، از فواید کنترل نفس (مانند هوش) میتوان تا پایان عمر بهره برد. در میان افراد بالغ، این عامل بیشتر در نتایج امتحان تاثیر میگذارد تا بهره هوشی. دانشجویانی که کنترل نفس بهتری دارند، با احتمال بالاتری بهموقع در مدرسه یا دانشگاه حاضر شوند، تمرینهایشان را انجام میدهند و کمتر تلویزیون میبینند که طبق یافتههای داکورث، منجر به بالاتر رفتن نمراتشان میشود. نتایج پژوهش جدیدتری که هزار دانشآموز نیوزیلندی را از بدو تولد تا 32 سالگی دنبال میکرد، نشان داد آنهایی که در دوران کودکی کنترل نفس بالاتری داشتند، در بزرگسالی سالمتر و به لحاظ عاطفی پایدارتر بودند.
خودتان را کنترل کنید!
این یافتهها بازتابدهنده مطالعه مشهوری اســت که توسط والتر میشل، روانشناس و استاد فعلی دانشگاه کلمبیا در نیویورک انجام شد. او در اواخر دهه 1960/1340، به کودکان خردسال بین خوردن بلافاصله یک خوراکی یا نگه داشتن آن به مدت 15 دقیقه و دریافت 2 خوراکی به جای آن، حق انتخاب داد (آزمایش مارشملو). سالها بعد او کشف کرد کودکانی که صبر کرده بودند، در دوران دبیرستان عملکرد بهتری به نسبت شکموترهایی داشتند که نتوانسته بودند 15 دقیقه صبر کنند. آنهایی که صبر پیشه کرده بودند، در دوران بلوغ در بین همتایان خود نیز محبوبتر بودند، کمتر دچار اضافه وزن شده و حقوق بالاتری نیز میگرفتند.
دومین نکته مهم در مورد کنترل نفس یا خویشتنداری این اســت که میتوان آن را بهبود بخشید. روی باومیستر از دانشگاه ایالتی فلوریدا آن را به عضلهای تشبیه میکند که میتوان با ورزش کردن تقویت کرد. گروه او دریافتهاند که تمرین خویشتنداری در یک زمینه خاص در زندگی، میتواند خویشتنداری را در تمام جنبهها بهبود بخشد. اعضای گروه او همچنین دریافتند که پیشرفت در برخی افراد بیشتر از دیگران اســت، که احتمالا به این دلیل اســت که خویشتنداری بیشتری در آغاز تمرین داشتهاند و در نتیجه بیشتر به انجام تمرینها متعهد میمانند.
باومیستر میگوید: «این فرایندی بازخوردی اســت که خود مهمترین دلیل برای این اســت که چرا والدین باید در همان آغاز کودکی به تشویق پشتکار در فرزند خود اولویت بدهند». خویشتنداری همچنین به گفته او برای تمرینهای تمرکزی (که برای رشد هر نوع مهارتی ضروری اســت) نیز عاملی کلیدی اســت، چرا که اساس تمرین بر این اســت که خود را وادارید به جای این که به چند حرکت اکتفا کنید، سختترین کارها را انجام دهید.
امان از تفکرات صلب!
دانستن این که میتوانیم پشتکار خود را بیشتر کنیم و در مواجهه با مشکلات ثابت قدمتر شویم، میتواند ما را در مورد تواناییهایمان خوشبینتر کند. شوربختانه، ما معمولا باورهایمان را در مورد خود و توانایی تغییر خودمان رها نمیکنیم. روانشناسان رشدی نشان دادهاند که داشتن یک طرز تفکر خشک و بیتغییر (غیر قابل تغییر تصور کردن مشخصاتی مانند هوش و شخصیت) منجر به ترس از شکست، رفتار بد در مقابل نقد و اجتناب از موقعیتهای جدید یا دشوار میشود، که بخت چندانی برای موفقیت باقی نمیگذارد. در مقابل این باور که ویژگیهای ما قابل تغییرند، ما را به آموختن مهارتهای جدید و تجربههای تازه مشتاقتر میسازد.
در دهه گذشته، گروهی به رهبری کارول دوک از دانشگاه استنفورد، نمرات هزاران دانشآموز و دانشجو را در ایالات متحده بهبود بخشیدند، آن هم فقط با آموختن اینکه «هوش ثابت نیست، سختکوشی میتواند شما را باهوشتر کند، مشکل داشتن در هماهنگ کردن خود با کالج فرایندی طبیعی در آموزش اســت و نشانه کمهوش بودن کسی نیست». دوک میگوید: «یک طرز تفکر رشد یافته در تمام مراحل زندگی به درد میخورد. این طرز تفکر به شما کمک میکند که بر چالشهای بیشتری غلبه کنید، و در مواجهه به شکستها ناامید نشوید».
خطرات یک طرز تفکر صلب، به خصوص برای اعضای گروههایی که جامعه نگرشی منفی به آنها دارد (برای مثال، سیاهپوستان در امریکا که ناخواسته باید کلیشههای ذهنیتی اجتماع را تحمل کنند) شدیدتر اســت. در مقایسه با خصوصیات اجتماع که تغییر آنها کار سادهای نیست، تغییر طرز تفکر فرد کار سادهتری اســت. گروه دوک، به تازگی در تحقیقی که هنوز منتشر نشده، با ارتقای طرز تفکر دانشآموزان سیاهپوست تازه وارد به کالج، به بهبود عملکرد آنها در کالج کمک کردهاند.
از تحقیقات در مورد نیروی اراده و طرز تفکر چنین برمیآید که ما میتوانیم بر چیزهایی که از بدو تولد همراهمان بودهاند هم تاثیر بگذاریم. ولی این هم درست نیست که فکر کنیم تربیت مهمتر از طبیعت اســت. اسکات بری کافمن که در دانشگاه نیویورک به مطالعه هوش و خلاقیت میپردازد، میگوید: «تقریبا در هر ویژگی روانشناختی که در نظر بگیرید، عوامل ژنتیک در تفاوت بین افراد نقش دارند، چه ویژگیهای فردی و چه خصوصیات شناختی. با این وجود، همه خصوصیات را باید پرورش داد. محیط و تصمیماتی که فرد اتخاذ میکند، در این پرورش نقشی اساسی دارند».
عقیده اریکسون این اســت که در اکثر موارد، فرد میتواند با داشتن زمان کافی و تمرین و ممارست در جهت درست، به هر تخصصی دست یابد. ولی به گفته کیت سیمونتون از دانشگاه دیویس کالیفرنیا، کسانی که سریعتر میآموزند (آنها که استعداد بیشتری دارند) همیشه در رقابت با کندترها برنده میشوند: «یقینا اگر من به مدت طولانی تمرین کنم، میتوانم یک ویولننواز ماهر شوم، ولی اگر قرار باشد این زمان 50 سال طول بکشد و تازه آن موقع به حدی از مهارت رسیده باشم که بتوانم برای جایی در ردیف دوم یک ارکستر امتحان بدهم، چه فایدهای برای من خواهد داشت؟»
رویاهایتان را جدی بگیرید
همانطور که برخی افراد بااستعدادتر از دیگران هستند، افراد مختلف استعدادهای متفاوتی هم دارند. اگر به همه کودکان، چیزهای مشابهی و به شیوههای مشابهی آموخته شود، تنها اندکی از آنها میتوانند موفق شوند. سیستم آموزشی یکدست انگلیس (مشابه سیستم آموزشی ایران) که در آن برنامههای درسی یکسان کشوری برای همه مدارس به منظور کمتر کردن نابرابریها وجود دارد، ناخواسته فقط در خدمت بخشی از این کودکان اســت. تقریبا تمام روانشناسها و متخصصین پرورشی از سیستمهای آموزشیای حمایت میکنند که طیف گستردهتری از استعدادها و علایق را پوشش دهند، و کمتر بر معیارها و نمرهها تمرکز کنند.
اریکسون میگوید: «همه دانشآموزان مشابه هم نیستند، در نتیجه لازم اســت که حق انتخاب وجود داشته باشد». مسئله را اینگونه در نظر بگیرید: هرچه شرایط محیطی بیشتری در یک باغ داشته باشیم (آفتابی، سایه، مرطوب و مواردی از این دست)، طیف گیاهانی که میتوانیم بکاریم گستردهتر اســت.
به گفته کافمن، مدارس باید آموزش عمیقتر و شخصیتر در حوزههای تخصصیتر را تشویق کنند، و به کودکان امکان بدهند که با سرعت مناسب حال خودشان رشد کنند. به گفته او، خیلی از استعدادهای کودکان دیر شکوفا میشوند، به خصوص در زمینه هنر و علم که نیاز به طیفی از مهارتهای شناختی و اجتماعی دارد. «برای برخی غلبه بر موانع زمان زیادی به طول میانجامد، ولی پس از آن آنها ناگهان شتاب میگیرند و مسیر موفقیت را در مدت کوتاهی میپیمایند».
به گفته کارشناسان، آنچه کمک نمیکند، معرفی آزمونهای استاندارد بیشتر اســت و این دقیقا همان کاری اســت که انگلیس انجام میدهد. با وجود این که سیستم امریکایی تمرکز کمتری دارد، اما آن سیستم هم تحت سیطره آزمونهای سراسری استاندارد اســت. توصیه کافمن این اســت: «به رویاهای کودکان گوش کنید، و آنها را تشویق کنید، مهم نیست که نمره امتحان یا پس زمینه آنها چگونه اســت. به تلاش و پیشرفت پاداش دهید، نه به خروجی استاندارد».
رویاپردازی را تشویق کنیم؟ برای خیلیها این توصیه شباهتی به دستورالعمل موفقیت ندارد، ولی احتمالا این مهمترین عامل موفقیت برای همه مردم اســت. یک روانشناس امریکایی به نام الیس پاول تورنس، زندگی چند صد فرد خلاق با دستاوردهای بزرگ را از دوران دبیرستان تا میانسالی بررسی کرد که در میان آنها دانشمندان، نویسندگان، مخترعان، معلمان، مشاوران، مدیران اجرایی و یک ترانهسرا دیده میشدند. او دریافت که این تواناییهای علمی یا فنی یا دستاوردهای دوران مدرسه نبود که آنها را از دیگران جدا میکرد، بلکه خصوصیاتی مانند احساس هدف داشتن، شجاعتِ خلاق بودن، لذت بردن از تفکر عمیق و احساس راحتی در عین در اقلیت بودن بود. مهمتر از همه به باور او، «عاشق یک رویا شدن» بود، بخصوص اگر در سنین جوانی اتفاق افتاده باشد و فرد تمام تلاش خود را برای رسیدن به این عشق به کار گرفته باشد.
تورنس گروه افراد بلندپرواز خود را «فراترها» نامید. او بر این عقیده بود که موفقیتهای آنها فراتر از هر چیزی بود که یک آزمون استاندارد آموزشی بتواند پیشبینی کند، و البته فراتر از دوردستترین رویاهای عموم مردم.
منبع: هفتهنامه نیوساینتیست، شماره 2959، مورخ 8 مارس 2014، صفحه 30 تا 34
ترجمه: مجید جویا
با این وجود ویژگی های جالبی در لا به لای تنظیمات و منوهای پلی استیشن ۴ یافت می شود که احتملا بسیاری از کاربران حتی از وجود آن خبر هم ندارند. به همین منظور در ادامه این متن به پنج ویژگی منحصر به فرد جدیدترین کنسول ژاپنی ها اشاره می کنیم که ممکن است چیزی در مورد آن ها ندانید.
استفاده از آنالوگ ها برای پیدان کردن کلمات روی کیبورد مجازی کنسول کاری خسته کننده و طاقت فرسا است. با این حال به لطف تکنولوژی های جدیدی که در دوال شاک ۴ استفاده شده می توانید تا حدودی این روند را بهبود بخشید و با استفاده از حسگرهای حرکتی به تایپ کردن بپردازید.
برای انجام این کار می بایست در زمانی که کیبورد مجازی پلی استیشن روی صفحه نقش بسته است گزینه مربوط به این ویژگی را با توجه به عکس زیر فعال کنید و از آن پس تنها با تکان دادن کنترلر به جهت های مختلف، به تایپ کردن متن خود مشغول شوید.
سونی همچنین راه حل هوشمندانه تری برای کاربران در خصوص تایپ کردن در نظر گرفته است. مسلما هیچ چیز نمی تواند جایگزین خوبی برای یک کیبورد فیزیکی در هنگام تایپ کردن باشد. به همین منظور سونی امکانی در پلی استیشن ۴ ایجاد کرده که کاربران بتوانند با استفاده از تلفن های هوشمند خود به تایپ کردن متن بپردازند. برای دسترسی به این ویژگی می بایست اپلیکیشن پلی استیشن اپ را روی موبایل خود نصب کنید.
عمر باتری کنترلر را افزایش دهید
شاید در نگاه اول حضور لایت بار روی کنترلر پلی استیشن ۴ چیز جالبی به نظر آید. اما باید بدانید که دوست کوچکمان عامل اصلی تمام شدن سریع شارژ باتری کنترلر است. خوشبختانه این مشکل به راحتی و با کم کردن نور لایت بار کنترلر قابل حل است. برای کم کردن نور لایت بار کافی است سری به منو تنظیمات بزنید و با اعمال تغییراتی، مدت زمان بیشتری از کنترلر بی سیم خود لذت ببرید.
شاید این ویژگی از نظر بسیاری آنقدر هم کارآمد نباشد؛ چرا که شاید تنها چند ثانیه طول بکشد تا هر دو دستگاه را به صورت جداگانه روشن کنید و به اجرای بازی های خود بپردازید. با این حال روشن کردن همزمان هر دو دستگاه خالی از لطف نیست و می توانید سریع تر به پلی استیشن و تلویزون خود دسترسی پیدا کنید و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
پلی استیشن ۴ را به پی سی یا مک بیاورید
پلی استیشن ۴ با استفاده از سیستم ریموت پلی به کاربران اجازه می دهد که به وسیله پی سی یا مک به اجرای بازی ها بپردازند. اما برای استفاده از این سیستم می بایست ابتدا از طریق این لینک فایل مورد نظر برای دسترسی به ریموت پلی را روی کامپیوتر خود دریافت کنید.
منبع : دیجیاتو
خبرگزاری آریا - کشور ایالات متحده گرچه صاحب ذخایر انرژی های فسیلی است، اما از دهه 1950 میلادی تا کنون همواره یک وارد کننده منابع انرژی به حساب می آمده است. حالا گزارشی تازه از اداره کل اطلاعات انرژی این کشور نشان می دهد که در صورت تحقق برخی پیش بینی ها، آمریکا تا یک دهه آینده به یک صادر کننده سوخت های فسیلی تبدیل خواهد شد.
گزارش این نهاد دولتی هفت مدل مختلف را برای پیش بینی آینده وضع انرژی در دنیا ارائه داده است. در دو مدل از این موارد این طور آمده که به تدریج در طی سال های آینده تولید و صادرات نفت رو به افول خواهد رفت و در عوض حجم کشف ذخایر و تولید گاز طبیعی افزایش می یابد، بدین سان کشور آمریکا می تواند به یک صادر کننده انرژی در دنیا تبدیل شود.
البته این به معنی آن نیست این کشور دیگر وارداتی نخواهد داشت، بلکه در آن زمان حجم صادرات میعانات گازی از حجم واردات نفت و فراورده های آن پیشی می گیرد.
یکی از دو مدلی که در بالا به آنها اشاره شد حالتی است که قیمت نفت رشد شدیدی را تجربه کند، به شکلی تا سال 2040 قیمت آن به رقم بشکه ای 226 دلار افزایش یابد. در این صورت مصرف این ماده به شکل قابل توجهی کاهش خواهد یافت و کشورهای دنیا بیشتر به گاز طبیعی و انرژی های نو متمایل خواهند شد.
مدل دیگری که آمریکا را به سمت صادر کننده شدن سوق می دهد، مربوط به زمانی خواهد بود پیشرفت های تکنولوژیک یا شرایط زمین شناسی و آب و هوایی وضع را به سمتی هدایت کنند که هزینه تولید انرژی های نو پایین تر از استخراج منابع فسیلی شود.
اما در دیگر شرایط از جمله کاهش قیمت جهانی نفت به بشکه ای 43 دلار تا بیست سال آینده، یا افزایش هزینه های استخراج و فراوری نفت، ایالات متحده همچنان یک وارد کننده انرژی باقی خواهد ماند.
کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - بالأخره یک لحظه دنیا را نگه میداری، یک نفس متفاوت میکشی، فکر میکنی، عمیق میشوی، یاد میگیری و تغییر میکنی.
بالأخره بین انبوه افکارت راهت را پیدا میکنی، خودت را لمس میکنی، خودت را از بین دنیا و بازیها و بازیگرهایش جمع میکنی، وابستگیهایت را دور میریزی، خودت میمانی و خودت.
هنر همینجاهاست که پیدا میشود؛ به شکل صدا، حرکت، کلمه، نقش. حرفهای نگفتهات را با حنجرهی هنرت ترانه میکنی. هنر امنترین جا برای شناکردن است. زمینهی حالت خوب میشود. لبخند میزنی. هنر که باشد، منطق هست، حس هست و تداخل آزار نمیدهد.
تو هنرت میشوی و جایت به آدمها نزدیک. عمقت یواشکی بینشان تراوش میکند، بیآسیب. تأثیر میگذاری، روی آدمهای دنیا و دنیای آدمها. بهبود پیدا میکنی، بهبود پیدا میکنی، بهبود پیدا میکنی. شاید رؤیایت همین شود. شاید رؤیایت همین بوده.
سروناز احمدی
17ساله از تهران
عکس: نوشین صرافها، خبرنگار جوان از تهران
گروهی از پژوهشگران از دانشگاه فنلاند شرقی ۲۶۰۱ مرد در سنین ۴۲ تا ۶۰ سال را مورد مطالعه قرار دادند که در یک بررسی درازمدت درباره عوامل خطرساز برای بیماری قلبی شرکت کرده بودند.
این مردان از نظر میزانهای سرمی ۲۵ هیدروکسی ویتامین دی، شاخصی برای وضعیت ویتامین دی در بدن، آزمایش شدند و در ۶۸ درصد این مردان میزان سرمی ویتامین دی کمتر از ۵۰ نانومول در لیتر بود که عموماً آستانه کمبود ویتامین دی محسوب میشود.
همچنین از این مردان خواسته شده بود که فراوانی دچار شدن به سردرد را گزارش کنند.
این پژوهشگران پس از تقسیم این مردان بر اساس میزان سرمی ویتامین دی به چهار گروه دریافتند که گروه با کمترین میزانهای ویتامین دی نسبت به گروه با بیشترین میزان این ویتامین بیش از دو برابر (۱۱۶ درصد) بیشتر در معرض سردردهای مزمن بودند.
همچنین سردردهای مزمن در مردانی که در ماههایی غیر از ماههای تابستان معاینه شده بودند، با فراوانی بیشتری گزارش شده بود. در ماههای غیر تابستانی به علت کمبود تابش اشعه ماورای بنفش نوع بی (UVB) نور خورشید به پوست، به مقدار کمتری مواد پیشساز ویتامین دی در پوست به ویتامین دی فعال بدل میشوند، بنابراین میانگین سرمی ویتامین دی ممکن است کاهش یابد.
این بررسی به شمار فزایندهای از شواهد دراینباره افزوده میشود که کمبود ویتامین دی میتواند اثرات بدی بر سلامت بگذارد و باعث افزایش خطر دچار شدن به بیماریهای مزمن گوناگون ازجمله زوال شناختی، اسکلروز متعدد یا اماس، نشانگان روده تحریکپدیر (IBS) و سرطان مثانه شود. همچنین کمبود ویتامین دی در زنان باردار با افزایش دچار شدن کودکانشان به اوتیسم، اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD) و آسم همراهی دارد.میزانهای پایین ویتامین دی قبلاً هم - البته در بررسیهای کوچکتر- با افزایش خطر سردرد مربوط شده بود.
اکنون این نتایج بیانگر آن است که در فنلاند و کشورهای دیگر دور از خط استوا، باید در ماههای غیر تابستانی مراقبت بیشتری از لحاظ افزایش میزانهای این ویتامین با خورد ماهیهای چرب، گوشت قرمز یا جگر، تخممرغ یا روغن کبد ماهی یا مکملهای ویتامین دی انجام داد.
۵۴۵۴