مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

طناب ‌دار در انتظار قاتل دختر جوان

جام جم سرا به نقل از شرق: این پرونده از زمانی تشکیل شد که کارآگاهان جنایی استان فارس جنازه دختری جوان را در منطقه‌ای کوهستانی پیدا کردند. شواهد اولیه نشان می‌داد این دختر در همان محل به قتل رسیده است. شواهد و نشانه‌های موجود از آن حکایت داشت که قربانی قاتل یا قاتلان را از پیش می‌شناخته و به همین دلیل با آنها همراه شده و به محلی خلوت رفته است.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی‌قانونی، هویت قربانی به‌نام مریم را فاش کردند و به تحقیق از اعضای خانواده او پرداختند. در این اثنا پزشکی‌قانونی اعلام کرد مریم با جسمی نرم و قابل‌انعطاف خفه شده است. همچنین در این نظریه تاکید شد قربانی مورد آزار جنسی نیز قرار گرفته است. به همین دلیل افسران جنایی به تحقیق درباره زندگی خصوصی مریم پرداختند و پی بردند او از چندی قبل با پسری جوان به‌نام داریوش رابطه داشته.
کارآگاهان پی بردند داریوش و مریم به هم علاقه‌مند شده بودند و هرازگاهی با هم ملاقات می‌کردند. در این میان شاهدی پیدا شد که خبر داد روز حادثه مریم را سوار موتوسیکلت داریوش دیده است. به این ترتیب پسر جوان به‌عنوان مظنون اصلی پرونده شناسایی و بازداشت شد.
او که ابتدا قصد داشت خودش را بی‌گناه معرفی و وانمود کند از قتل مریم اطلاعی ندارد، وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت به ارتکاب این جنایت اقرار کرد.
متهم گفت: «من و مریم از مدت‌ها قبل با هم دوست بودیم و به یکدیگر علاقه داشتیم. روز حادثه قرار گذاشتیم تا برای تفریح به کوه برویم. در آنجا با مریم رابطه برقرار کردم. او از این کار به‌شدت ناراحت شد و گفت موضوع را به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد. این طور بود که با هم مشاجره کردیم و من کمربند مانتو او را دور گردنش انداختم و خفه‌اش کردم.»
داریوش ادامه داد: «آن لحظات به‌شدت عصبانی بودم و نتوانستم خودم را کنترل کنم.»
متهم بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. اولیای‌دم مقتول در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شدند. سپس داریوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز بعد از اینکه مریم تهدید کرد موضوع رابطه‌مان را به خانواده‌اش می‌گوید گفتم اگر چنین کاری بکند او را می‌کشم. سپس کمربند را دور گردن مریم انداختم اما دلم برای او سوخت و به مریم گفتم بهتر است حرفش را پس بگیرد اما او همچنان روی گفته‌اش پافشاری کرد و من که به‌شدت عصبانی شده بودم این‌بار او را خفه کردم و بعد، از ترس، سریع از آن محل دور شدم.»
هیات قضات متهم را بعد از اتمام جلسه محاکمه به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند که این رای مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت. این در حالی است که داریوش به اتهام آزار و اذیت قربانی نیز به مرگ محکوم شده بود که این حکم در دیوانعالی کشور نقض شده و قضات دادگاه کیفری باید یک‌بار دیگر رای خود را در این خصوص اعلام کنند.


ادامه مطلب ...

قاتل نوعروس کارمند: نتوانستم بدنامش کنم، کشتمش!

جام جم سرا به نقل از اعتماد: ۱۵ مهرماه امسال پس از تماس‌های محلی، ماموران کلانتری شهرستان رودسر در جریان وقوع یک فقره قتل در یکی از مجتمع‌های تحت نظارت بهزیستی در منطقه رحیم‌آباد این شهرستان قرار گرفتند و خود را به محل حادثه رساندند. آنها در محل جنایت با جسد دختری جوان مواجه شدند که پس از گزارش موضوع به پلیس آگاهی استان گیلان، تیمی از کارآگاهان در محل حادثه حاضر شدند.
در بررسی‌های اولیه پلیس از جسد مقتول، نشانه‌های ضربات متعدد با جسم سخت روی سر به وضوح دیده می‌شد؛ آثاری که ذهن کارآگاهان را بر فرضیه قتل متمرکز کرد.
به گفته کارمندان اداره بهزیستی، مقتول مرضیه ۲۶ ساله از کارمندان‌‌ همان اداره است که قرار بود همزمان با عید غدیر خود را در لباس عروسی ببیند اما اکنون این قطرات خون اوست که به‌جای جوهر بر کارت‌های عروسی او نشسته است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی بررسی صحنه جرم از سوی کارآگاهان آغاز شد.
در بازرسی‌های اولیه از صحنه جنایت، تناقضات آشکاری دیده می‌شد که نشان می‌داد قاتل از همکاران مرضیه بوده و با نقشه قبلی او را به قتل رسانده است.
به گفته سرهنگ فلاح کریمی، رییس پلیس آگاهی استان گیلان، پرونده یکی از مراجعه‌کنندگان که روز قبل با مرضیه درگیری لفظی داشت روی میز غرق خون مقتول دیده می‌شد؛ تناقضی آشکار که از ساختگی بودن صحنه جرم خبر می‌داد چرا که جز همکاران مقتول هیچ فرد دیگری به پرونده‌های اداره دسترسی نداشت. به این ترتیب فرضیه قتل از سوی کارمندان اداره ثابت شد و با محدود شدن گستره متهمان به همکاران مقتول، به تدریج پرونده وارد مسیر تازه‌ای شد.
در این میان گزارش پزشکی قانونی نیز سرنخ‌های مهم دیگری در اختیار ماموران گذاشت. در گزارش پزشکی قانونی ضربات پی در پی و مهلک جسم سخت بر سر مقتول به عنوان عامل اصلی مرگ عنوان شده بود که کارآگاهان با در نظر گرفتن آن به تحقیقات خود مسیر روشن‌تری دادند.
سرهنگ کریمی در تشریح روند تحقیقات پلیس به «اعتماد» گفت: در تحقیقات اولیه از صحنه جرم وسایل شخصی مقتول کشف نشد در حالی که در روز حادثه چندین پیامک از شماره موبایل مقتول با این محتوا که «من برای ماموریت به رشت می‌روم پس نگران نباشید» به خانواده‌اش فرستاده شده بود؛ شواهدی که نشان می‌داد قاتل نقشه قتل را از پیش طراحی کرده بود و قصد داشت تا در روز نخست کسی از حادثه خبردار نشود.
در حالی که بازجویی‌ها از کارمندان اداره بهزیستی رودسر ادامه داشت نقطه مشترکی در تمامی اظهارنظر‌ها دیده می‌شد: راضیه، یکی از همکاران مقتول مدت‌ها با او درگیری لفظی شدیدی داشته است. به این ترتیب کارآگاهان با جمع‌بندی اطلاعات به دست آمده و با کسب مجوز از مراجع قانونی، راضیه را به عنوان متهم اصلی قتل دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند.
به گفته سرهنگ کریمی وقتی راضیه در جریان بازجویی‌ها با مدارک پلیس روبه‌رو شد از انکار حقیقت چشم‌پوشی و راز قتل نوعروس رودسری را فاش کرد و گفت: «من از مدت‌ها قبل با مرضیه اختلاف داشتم و آبمان با هم در یک جو نمی‌رفت. وقتی فهمیدم که او می‌خواهد ازدواج کند تصمیم گرفتم که او را بدنام کنم بنابراین به یکی از همکارانم ۲۰۰ هزار تومان دادم و او را اجیر کردم که مرضیه را زنی خراب جلوه دهد و خواستگار او را منصرف کند.»؛
سرهنگ کریمی با اشاره به دستگیری مرد جوان که قصد بدنام کردن مرضیه را داشت، گفت: «این مرد هیچ نقشی در قتل نداشت و راضیه با توهمات خود و بتنهایی در روز حادثه نقشه قتل را عملی کرد»
راضیه در ادامه اعترافاتش گفت: «وقتی دیدم نقشه بدنام کردن مرضیه بخوبی پیش نمی‌رود تصمیم گرفتم که او را به قتل برسانم. بنابراین در روز حادثه یک آچار همراه خودم به محل کارم بردم تا با آن نقشه قتل مرضیه را عملی کنم. وقتی در اتاق او را دیدم دوباره درگیری لفظی بین ما شروع شد و من که از قبل نقشه قتل او را کشیده بودم بعد از مطمئن شدن از اینکه هیچ کسی در اداره نیست، به آرامی به پشت میز کامپیوترش رفتم و چند ضربه محکم با آچار به سر او زدم. بعد از آن برای اینکه ذهن ماموران را منحرف کنم یکی از پرونده‌های مراجعه‌کنندگان را که در آن روز با مرضیه درگیری لفظی داشت روی میزش گذاشتم تا قتل را گردن او بیندازم.»
هرچه اعترافات راضیه پیش می‌رفت جزییات این حادثه هولناک بیشتر روشن می‌شد. به گفته سرهنگ کریمی راضیه که به فرستادن پیامک‌ها نیز اعتراف کرده بود حتی روز بعد از جنایت نخستین نفر به محل کار خود رفت و شخصا با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت تا ذهن ماموران را منحرف کند؛ نقشه‌ای که در روند تحقیقات شکست خورد و ثابت کرد که راضیه، به دلیل اختلافات شخصی و توهمات خود، مرضیه را به قتل رسانده است.

به گفته سرهنگ کریمی در بازرسی از منزل قاتل، آلت قتاله کشف و همزمان وسایل شخصی مرضیه نیز در مرکز بازیافت زباله پیدا شد. به این ترتیب پرونده با تکمیل جزییات مختومه و راضیه به عنوان قاتل نوعروس رودسری به مراجع قضایی تحویل داده شد.


ادامه مطلب ...

مراقب قاتل خاموش باشیم

جام جم سرا: حتما شنیده‌اید پزشکان افراد را به حفظ فشارخون در محدوده طبیعی سفارش می‌کنند و به شما اخطار می‌دهند استرس را کاهش دهید تا پرفشاری را درمان کنید یا از آن دور بمانید. معنی اینها ​و محدوده طبیعی و غیرطبیعی آن چیست؟

فشارخون

قلب جریان خون را از طریق رگ‌ها به تمام بدن می‌رساند. وقتی جریان خون از سرخرگ‌ها می‌گذرد به دیواره آنها فشار وارد می‌کند تا فضای بیشتری برای جریان یافتن ایجاد کند. فشاری که در حین عبور خون از رگ‌های بدن به دیواره سرخرگ‌ها وارد می‌شود فشارخون نامیده می‌شود.

اعداد فشارخون به چه معناست؟

فشارخون با دو عدد نشان داده می‌شود: فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک. عدد اول (عدد بیشتر) فشار سیستولیک است و عدد دوم (عدد کمتر) فشار دیاستولیک است. بنابراین اگر فشارخونتان 80/120 است، به​این معناست که فشار سیستولیک یا هنگام پمپ خون از قلب فشارخو‌نتان 120 میلی‌متر جیوه است و فشار دیاستولیک یا زمان استراحت قلب فشارخونتان 80 میلی‌متر جیوه است. همان‌طور که مشخص است عدد فشار سیستولیک بیشتر است، چون وقتی قلب می‌زند و خون را پمپ می‌کند تا خون جریان پیدا کند فشار زیادتری به دیواره شریان‌ها (سرخرگ‌ها) وارد می‌شود. واحد سنجش فشارخون میلی‌متر جیوه است.

فشارخون طبیعی چه عددی است؟

اگر فشارخونتان 80/120 است، خبرخوشی است. در همه جا این عدد را فشارخون طبیعی می‌دانند.

فشارخون سیستولیک

فشاری است که جریان خون به دیواره سرخرگ‌ها در وقتی وارد می‌کند که قلب منقبض می‌شود تا خون را به تمام قسمت‌های بدن پمپ کند. این فشار در پایان یک چرخه کامل قلب در زمان انقباض دهلیزها اتفاق می‌افتد. برای افراد میانسال و مسن فشارخون با عدد فشار سیستولیک شیوه تشخیصی بهتر و موثرتر است. دو عارضه این فشارخون عبارت است از: فشارسیستولیک بالا و فشار سیستولیک پایین.

فشارخون دیاستولیک

فشاری است که جریان خون به دیواره سرخرگ‌ها در زمانی وارد می‌آورد که قلب بین دو زدن متوالی یا دو انقباض متوالی در حالت استراحت است. فشارخون دیاستولیک تا پنجاه و پنج سالگی افزایش ​‌یافته و بعد از آن کاهش می‌یابد. به عبارت دیگر با افزایش سن، فشار دیاستولیک کاهش و فشار سیستولیک افزایش می‌یابد. دو عارضه این فشارخون عبارت است از: فشار دیاستولیک بالا و فشار دیاستولیک پایین.

فشار سیستولیک بالا

پرفشاری سیستولیک عارضه‌ای است که در آن فقط فشار سیستولیک بالا بوده ، درحالی‌که فشار دیاستولیک طبیعی و نرمال است. به عبارت دیگر، فشار
سیستولیک 140 یا بالاتر است. فشار سیستولیک بالا رایج‌ترین شکل پرفشاری است که با سن افزایش می‌یابد و نشانه‌ای از افزایش احتمالی خطر حمله قلبی یا مغزی و نارسایی کلیوی است. پرفشاری سیستولیک بسیار بیشتر از پرفشاری دیاستولیک رایج است و نباید نادیده گرفته شود؛ چون ممکن است به نارسایی قلبی دیاستولیک منجر شود.

فشار سیستولیک پایین

معمولا فشارخون پایین با کاهش فشارخون سیستولیک و کاهش فشارخون دیاستولیک اتفاق می‌افتد. ولی گاهی اوقات ممکن است فشار دیاستولیک شما در محدوده تقریبا طبیعی باشد، ولی فشار سیستولیک‌تان پایین‌تر از حد طبیعی باشد. به این عارضه کم‌فشاری سیستولیک می‌گویند و با علایم و نشانه‌هایی در اغلب موارد همراه است و فقط با یک عدد فشار خون مشخص نمی‌شود.

فشار دیاستولیک بالا چیست؟

پرفشاری دیاستولیک عارضه‌ای است که در آن افزایش فشار دیاستولیک مشاهده می‌شود. فشار دیاستولیک طبیعی و نرمال حدود 80 میلی‌متر جیوه است و اگر این فشار بالاتر از 90 میلی‌متر جیوه شود فشارخون دیاستولیک بالا تلقی می‌شود که غالبا به دلیل سفت‌شدن رگ‌های خونی، پیر شدن ماهیچه‌های قلب، کلسترول بالا، مصرف طولانی دخانیات و چاقی ایجاد می‌شود. این نوع فشار خون بالا معمولا در افراد زیر 50 سال و افراد جوان دیده می‌شود و خطر حمله قلبی، مغزی و نارسایی کلیوی را در افراد جوان بیشتر می‌کند. بعد از سن 50، فشار سیستولیک بالا و فشار دیاستولیک کاهش می‌یابد. بدین ترتیب، بتدریج فاکتورهای خطرناک برای ابتلا به پرفشاری خون با افزایش سن افزایش می‌یابد و پرفشاری دیاستولیک نشانه مهمی در رفتن به این سمت است و به همین دلیل نباید نادیده گرفته شود. فشار دیاستولیک بالا در درازمدت ممکن است به رگ‌های خونی کوچک آسیب برساند. طبق تحقیقات اخیر این فشار عوارض سخت‌تر و جدی‌تری از فشار سیستولیک بالا بر بدن می‌گذارد.

فشار دیاستولیک پایین چیست؟

فشار دیاستولیک 60 میلی‌متر جیوه پایین محسوب می‌شود و شاخصی است که مشکلات فشار خون را در بین افراد جوان نشان می‌دهد. در این عارضه به‌دلیل کاهش جریان خون به سلول‌ها و بافت‌های بدن عرضه اکسیژن و مواد مغذی به سلول‌ها کاهش می‌یابد و برای مدتی طولانی ممکن است به آسیب سلولی و حتی مرگ سلولی منجر شود.

پرفشاری خون

فشار خون طبیعی 80/120 میلی‌متر جیوه است و اگر این فشار به 90/140 یا بالاتر برسد گفته می‌شود فرد به فشار خون بالا یا پرفشاری خون مبتلاست. فشار خون از دو نیرو تشکیل شده است: یکی نیروی پمپ قلب و دیگری مقاومت سرخرگ‌ها. علت مقاومت سرخرگ‌ها در مقابل جریان خون ذرات انباشته‌شده در دیواره آنهاست که کلسترول نامیده می‌شوند و مانعی در سر راه جریان خون هستند. بنابراین قلب برای ​جلو راندن خون باید بیشتر کارکند. وقتی پمپ زدن قلب سخت و دشوار می‌شود، یعنی نیرویی که لازم است تا خون را از میان شریان‌ها عبور دهد افزایش می‌یابد. مسلم است به قلب فشار وارد می‌شود و حتی ممکن است به سرخرگ‌ها آسیب برسد.

این نوع پرفشاری خون که علت اصلی آن مشخص نیست به پرفشاری اصلی یا پرفشاری اولیه معروف است و عوامل ژنتیکی و وراثتی ممکن است یکی از دلایل آن باشد. الگوی خواب نامنظم، دریافت نمک زیاد، استرس، کمبود پتاسیم و کلسیم، رژیم غذایی نامناسب، سبک زندگی ناسالم، اضافه‌وزن و قرص‌های ضدبارداری حاوی استروژن و بارداری سهم بسزایی در ایجاد آن دارد.

نوع دیگر پرفشاری خون پرفشاری ثانویه نامیده می‌شود و به این معناست که علت اصلی آن مشخص است. بیماری‌های کلیوی از شایع‌ترین عوامل آن است. تومورهای غدد آدرنال نیز ممکن است موجب این نوع پرفشاری شود. این تومورها یا غدد آدرنال غیرطبیعی موجب ترشح هورمون‌های زیادی می‌شوند که به پرفشاری منجر می‌شود.

خطرات فشار خون بالا

یکی از نگران‌کننده‌ترین مسائل درباره پرفشاری خون این است که علائم و نشانه‌های آن خیلی​ واضح نیست؛ به همین دلیل قاتل خاموش نامیده می‌شود. علائم آن تقریبا پنهان و ​در​نهایت​ ممکن است سردرد، سرگیجه، خستگی و کوبیده شدن و ضربه زدن محکم به قفسه سینه، گردن و گوش‌ها باشد. به‌دلیل فشار اضافی واردشده به قلب برای پمپ کردن خون فرد ممکن است در معرض خطر بالای بیماری‌های قلبی، مغزی، بیماری‌های کلیوی و تصلب شرایین قرار بگیرد و اندام‌های بدن آسیب ببینند.

فشار خون پایین یا کم‌فشاری چیست؟

از نظر پزشکی فشار خون پایین زمانی اتفاق می‌افتد که فشار خون سیستولیک 90 میلی‌متر جیوه یا کمتر و فشار خون دیاستولیک 60 میلی‌متر جیوه یا کمتر باشد. در این وضع قلب به دلیل برخی دلایل نهفته قادر به حفظ فشار خون طبیعی نیست. فشار خون پایین به ​این معنی است که اکسیژن و مواد غذایی به قدر کافی به اعضای بدن نمی‌رسد و بدین ترتیب آنها برای همیشه آسیب می‌بینند.

عوارض فشار خون پایین

یکی از خطرات اصلی فشار خون پایین، کاهش جریان خون در سرخرگ‌ها و وریدهاست که به گردش جریان خون در دیگر قسمت‌های بدن از جمله مغز، کلیه و قلب آسیب جدی می‌رساند. در صورت کمبود خون و اکسیژن، اعضای بدن نمی‌توانند درست کار کنند. برای مثال اگر کلیه‌ها خون و اکسیژن کافی دریافت نکنند، نمی‌توانند مواد زائد مثل اوره و کراتین را خوب از بدن دفع کنند و در نتیجه مقدار این مواد در خون بالا می‌رود. اگر فشار خون آن‌قدر پایین بیاید که شریان‌های کرنری (قلبی) خون کافی دریافت نکنند، احتمال زیادی برای درد قفسه سینه و حتی حمله قلبی وجود دارد. فردی با فشار خون بسیار پایین احتمالا به‌طور مکرر ناتوانی در ادای کلمات، تپش قلب، منگی، تاری دید، عدم تعادل، سردی و نمناکی پوست و تنفس سریع را تجربه می‌کند. همچنین این عارضه ممکن است با ایجاد تهوع روی سطح تمرکز و وضع عمومی سلامت فرد تاثیر بگذارد.

نوسان فشارخون

گاهی اوقات فشارخونتان ممکن است به دلیل عواملی خاص نوسان پیدا کند، ولی همیشه مشکلی جدی نیست. نوسان خفیف حدود 10 درصد کاملا طبیعی است، ولی اگر به مشکلی مزمن تبدیل شود، موضوعی نگران‌کننده خواهد بود.

علل نوسان فشارخون

نوسان فشارخون دو وجه یا شکل متفاوت دارد که در یک شکل آن فشار خون بالا می‌رود و در دیگر شکل فشارخون پایین می‌آید.

1ـ هنگامی که نوسان فشار خون به سمت بالاست به این معنی​که قلب سخت کار می‌کند و تلاش بسیار زیادی برای پمپ کردن خون انجام می​دهد. برخی علل این مسئله عبارت است از:

ـ فشار خون بالا

یکی از دلایل اصلی نوسان خون، فشار خون بالاست که علت آن ممکن است برخی بیماری‌های قلبی باشد که تشخیص داده نشده‌اند. بیماری‌های کلیوی، مسائل هورمونی و بارداری و وراثت نیز ممکن است در مشکل پرفشاری خون دخیل باشند.

ـ حساسیت به برخی غذاها و نوشیدنی‌ها

برخی غذاها و نوشیدنی‌ها ممکن است ناگهان فشار خون را بالا ببرند و غذاهای شور از این جمله‌اند. اگر این مسئله مدام اتفاق بیفتد، تغییر عادات غذایی ضروری است. کافئین که ماده‌ای تحریک‌کننده است غالبا فشارخون را افزایش می‌دهد؛ زیرا موجب انقباض و تنگی رگ‌های خونی می‌شود و تاثیر آن بخصوص روی افرادی است که به‌طور منظم قهوه نمی‌نوشند. بنابراین، این افراد باید روزانه دو سه فنجان قهوه بنوشند.

ـ استرس

استرس و نگرانی یکی دیگر از علت‌های اصلی نوسان فشار خون است. تحقیقات نشان داده است 70 درصد افراد نمی‌توانند فشار خون طبیعی داشته باشند فقط به این دلیل که نمی‌توانند استرسشان را مهار کنند.

ـ عوارض داروها

برخی داروها ممکن است نوسان فشار خون ایجاد کنند؛ از جمله قرص‌های ضدبارداری، داروهای مسکن، داروهای ضدافسردگی و برخی داروهای سرماخوردگی.

2ـ وقتی نوسان فشار خون در جهت پایین آمدن فشار خون باشد که در این صورت ممکن است موجب کاهش حجم خون شود و این به ​آن معناست که قلب نمی‌تواند به هر دلیلی تند بزند. برخی علل این مساله عبارتند از:

ـ دهیدراسیون شدید یا کم‌شدن آب بدن که در این وضع​ بدن مقدار زیادی مایع از دست می‌دهد.

ـ کم‌خونی شدید به‌دلیل خونریزی زیاد از جراحت و زخم شدید. این خونریزی ممکن است ناشی از زخم داخلی ​یا ​ خارجی باشد .

ـ کمبود مواد مغذی از جمله کمبود برخی عناصر معدنی و ویتامین‌ها مثل آهن، ویتامین B و ویتامین B12 که ممکن است تولید گلبول‌های‌قرمز را که یکی از اجزای اصلی خون است کاهش دهد. در نتیجه، خون کافی در دستگاه گردش خون وجود نخواهد داشت که در نهایت به کاهش فشار خون منجر می‌شود.

ـ عفونت جدی​ فردی که به عفونت شدید مبتلاست نیز ممکن است نوسان فشار خون داشته باشد. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که یک عامل بیماری‌زا سعی می‌کند وارد جریان خون شود.

تشخیص و درمان

نخستین مرحله یعنی نوسان هیچ علائمی ندارد. بعد از مدتی علائم شایع و رایج آن شامل سردرد، بی‌تابی و بی‌قراری و سرگیجه مشاهده می‌شود. علائم دیگر آن ضعف، عدم تعادل هنگام بلند شدن، گیجی و منگی و تهوع است. اگر متوجه نوسان فشار خون شدید، حداقل سه بار در روز در سه زمان مختلف از شبانه‌روز فشار خون را بگیرید و اگر متوجه تغییرات مستمری در فشار خون شدید،​ برای یافتن علت دقیق آن باید با پزشک مشورت کنید. پزشک نخست سعی می‌کند علت پنهان و نهفته را تشخیص دهد و بعد شروع به درمان می‌کند، داروهایی برای تثبیت فشار خون تجویز کرده و بدقت اندازه‌گیری فشار خون را تحت نظر می‌گیرد تا این عارضه مرتفع شود. اگر فشار خون بالاتر از حد طبیعی باشد، رژیم غذایی کم‌نمک و پرفیبر توصیه می‌شود، ولی اگر نوسان فشار خون در جهت فشار پایین است مواد غذایی حاوی مقدار زیاد آهن، ویتامین C و ویتامین B کمپلکس تجویز می‌شود.

دلایل پزشکی قاطعی وجود ندارند که باعث نوسان فشار خون شوند. فعالیت‌های فیزیکی مثل دویدن، هیجانات شدید، قرارگرفتن در دمای خیلی بالا یا پایین بخش ناچیزی از این علل است. در چنین وضعی​ اگر کمی به استراحت و آرامش بپردازید، فشار خون بعد از مدتی خودبه‌خود طبیعی و نرمال می‌شود. ولی برای جلوگیری از عوارض آن باید در فواصل زمانی معینی فشار خون خود را بگیرید. (ضمیمه سیب)

مترجم:‌ مریم شاهسون

منابع: Yahoo Health، WebMd


ادامه مطلب ...

۱۱ سال کابوس یک قاتل در زندگی زیرزمینی

جام جم سرا به نقل از ایران: روز ۱۸ آبان ماه پرونده یک جنایت با تقاضای قاضی شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی شوشتر استان خوزستان، در اختیار اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. کارآگاهان تهران با بررسی ابتدایی جنایت پی‌ بردند روز ۲۲ بهمن ماه سال ۸۱ مردی به نام «امیر» در درگیری با مرد دیگری به نام «اصغر» با ضربات چوب به سرش از پای درآمده و قاتل نیز از آن زمان فراری است.
با انجام تحقیقات از سوی پلیس آگاهی شوشتر مشخص ‌شد قاتل در تهران زندگی پنهانی‌ای دارد. بنابراین کارآگاهان جنایی با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه اصغر در بزرگراه شهید خرازی و داخل یک کارگاه ساختمانی شدند. این کارگاه، محل کار قاتل فراری بود.
ساعت ۴ عصر ۲۱ آبان ماه اصغر به دام افتاد و در بازجویی‌ها گفت: ساعت ۱۰ صبح روز جنایت با موتورم در بلوار اصلی شوشتر تردد می‌کردم که یک پیکان مدام پشت سرم بوق زد؛ با دست به راننده اشاره کردم که عبور کند اما راننده پیکان پس از عبور، ناگهان جلوی من پیچید و با بیرون کشیدن چوب به سمت من حمله‌ور شد.
وی افزود: من چوب را از دست او گرفته و ضربه‌ای به سرش زدم؛ زمانی که دیدم وی بی‌هوش روی زمین افتاد، بلافاصله پا به فرار گذاشتم و وقتی فهمیدم وی کشته شده است شهرمان را ترک کردم و در ۱۱ سال فرارم در شهرهای یزد، اصفهان، قم و چند شهر دیگر بتنهایی و مخفیانه زندگی می‌کردم و همیشه کابوس می‌دیدم.
اصغر ادامه داد: «من در شرایطی قرار گرفتم که چاره‌ای جز دفاع از خودم نداشتم ولی‌ ای کاش وقتی چوب دستی را گرفتم خشم خودم را کنترل می‌کردم و سوار بر موتورم فرار می‌کردم، ۱۱ سال است کابوس می‌بینم و خواب راحتی ندارم و امیدوارم خانواده قربانی مرا ببخشد.»


ادامه مطلب ...

قرص برنج؛ قاتل آفت یا قاتل آدم؟

جام جم سرا: تنها در روز دهم مردادماه امسال 5 دختر در نقاط مختلف شهر تهران با قرص برنج دست به خودکشی زدند که 4 نفر از آنان زیر 25سال بودند.
باید توجه داشت خیلی از کسانی که دست به خودکشی می‌زنند از اثرات مصرف این قرص بی‌رحم بی‌خبرند و مثل هر کس دیگری که دست به خودکشی می‌زند در لحظات رو به رو شدن با مرگ پشیمان می‌شوند اما در مورد قرص برنج باید بدانید که هیچ راه برگشتی وجود ندارد و از دست هیچ پزشکی کاری ساخته نیست.
دکتر سلطانی‌نژاد مسئول آموزش آزمایشگاه‌های‌ سازمان پزشکی قانونی کشور با اشاره به اینکه تاکنون مکانیسم دقیق بروز اثرات سمی «فسفید آلومینیوم» در انسان شناخته نشده است و هیچ پادزهر اختصاصی در درمان مسمومیت حاد به آن وجود ندارد می‌گوید: «کسانی که دست به خودکشی با قرص برنج می‌زنند بعد از 15-10 دقیقه علائم و نشانه‌های مسمومیت درآنها ظاهر می‌شود و ممکن است مرگ در مدت کمتر از 6 ساعت رخ دهد. در صورت مسمومیت، علائم تحریکی دستگاه گوارش شامل تهوع، استفراغ و دردهای شکمی است».
او ادامه می‌دهد: «بیشتر مرگ و میرها در خلال 12 تا 24 ساعت اولیه مسمومیت اتفاق می‌افتد و معمولاً ناشی از ایست قلبی ـ تنفسی است و مرگ و میر بعد از 24 ساعت بیشتر ناشی از نارسایی کبدی و کلیوی است. علائم بالینی در این نوع مسمومیت، ناشی از درگیری سیستم قلبی ـ عروقی، گوارشی، عصبی و ریوی است.»
تحقیقات کارشناسان پزشکی قانونی نشان می‌دهد در کشور ما، استفاده از قرص‌های برنج حاوی فسفید آلومینیوم در کشاورزی به دلیل کارآیی بالای این فراورده برای از بین بردن آفات، ارزانی، راحت بودن استفاده، باقی نماندن اثرات سم در محصول و در دسترس بودن آن، در میان کشاورزان بسیار محبوب است اما در سالیان گذشته با آمار نسبتاً بالای مسمومیت‌های ناشی از این سم بویژه در برخی استان‌ها مانند تهران، گیلان، مازندران، گلستان و لرستان روبه‌رو بوده‌ایم. قرص برنج برای جلوگیری از آفت زدگی در کیسه برنج قرار داده می‌شود که آثار آن هنگام طبخ با شست و شو از بین می‌رود.


مقایسه آمار مرگ ناشی از مسمومیت

تعداد مرگ ناشی از مسمومیت در سال 92 با انواع سم هزار و 101 نفر بوده است که استان گیلان، لرستان و تهران در صدر جدول 32استان قرار دارند.
در این میان خودکشی با قرص برنج با60درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است و در رتبه‌های بعدی آفات نباتی با5/12درصد، الکل3/12درصد، سایرموارد11درصد، سیانور5/2درصد و سایرجونده‌کش‌ها 2 درصد قرار دارند.
آخرین آمارها نشان می‌دهد، این تلفات در 7 ماهه امسال با کاهش 3/ 1 درصدی مواجه بوده و از 398 نفر در 7ماهه سال گذشته به 393 نفر در سال‌جاری رسیده است. ازاین تعداد 232 نفر را مردان و 161 نفر را زنان تشکیل می‌دهند.
در این مدت استان‌های تهران با 136، مازندران با 53 و گیلان با 44 فوتی بیشترین آمار تلفات مسمومیت با قرص برنج را داشته‌اند. این تعداد در مقایسه با سال گذشته به ترتیب در تهران و گیلان 3/32 و 1/8 درصد کاهش و در استان مازندران 4/51 درصد افزایش داشته است. بر این اساس و با وجود افزایش تلفات مسمومیت با قرص برنج در سال‌های گذشته، در 7 ماهه نخست امسال با روند کاهشی نامحسوسی رو به رو هستیم.

آمارهای جهانی حاکی از آن است که استفاده از قرص برنج برای خودکشی بیشتر در کشورهای اردن، هند، عراق، سریلانکا و ایران صورت می‌پذیرد.
این قرص با توجه به هشدارها و سختگیری‌های بهداشتی کمتر از سوی کشاورزان مورد استفاده قرار می‌گیرد اما هنوز در عطاری‌ها به قیمت 10 هزار تومان قابل دسترسی است. قرصی که این روزها مورد مصرفی جز خودکشی ندارد.
فکرش را بکنید بروید عطاری بگویید «جناب یک قرص برای خودکشی می‌خواهم که قوی عمل کند و راه برگشتی هم نداشته باشد. 24 ساعت دست و پنجه نرم کردن هم با مرگ مهم نیست. 10 هزار تومن هم بیشتر ندارم...»
چندی پیش دکتر محمود خدادوست رئیس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی در حاشیه همایش آموزشی قوانین و مشکلات حقوقی حرفه پزشکی در آمل عنوان کرد که عطاری‌ها حق فروش داروهای ترکیبی و غیرترکیبی را ندارند و فروش قرص برنج در عطاری‌ها غیرقانونی است و در این زمینه برای آنها مجوز فروش صادر نشده است.
او با اعلام اینکه صنف عطاران را وزارت صنعت، معدن و تجارت به طور مستمر و دائمی بازرسی می‌کند، گفت: «در صورت گزارش موارد تخلف با طرح شکایت افراد به صنف‌ مربوطه عطاری‌ها بررسی و مورد پیگیرد قانونی قرار می‌گیرد.»
هر از گاهی مسئولی، مدیری، رئیسی یا معاونی عنوان می‌کند که با فروشندگان قرص برنج برخورد می‌کنیم اما آیا واقعاً نظارت سرسختانه‌ای در این زمینه وجود دارد؟ اگر چنین است چرا آمار خودکشی با این قرص مرگبار کاهش پیدا نمی‌کند؟ (حمید حاجی‌پور/ایران)


ادامه مطلب ...

قاتل «محسن خشخاشی» معلم بروجردی دستگیر شد

سرهنگ علیرضا دلیری، امروز (سه شنبه) در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: دستگیری قاتل معلم بروجردی بنا به دلایلی چون کم سن و سال بودن قاتل، نداشتن پرونده قضایی و انتظامی و نا‌شناسی وی با تاخیر مواجه شد.

وی جستجو برای دستگیری قاتل معلم بروجردی در شهرستان‌های اهواز، آبادان، نهاوند و بروجرد را یادآور شد و افزود: مرز ایران هنگام خروج زائران اربعین حسینی نیز به طور کامل بررسی و توسط پلیس مرزبانی و پلیس آگاهی بروجرد تحت کنترل درآمد.

فرمانده انتظامی شهرستان بروجرد با اشاره به بررسی بسیاری از اجساد بدون هویت در سراسر کشور اظهار کرد: در ‌‌نهایت، تطبیق عکس از قاتل باعث شناسایی وی در یکی از کانون‌های اصلاح و تربیت تهران شد.

وی افزود: قاتل فراری بعد از عزیمت به تهران اقدام به درگیری و ضرب و شتم دوباره کرده بود که توسط پلیس تهران دستگیر و با تشکیل پرونده قضایی با نام «محمد امین ص» فرزند علی تحویل کانون اصلاح و تربیت شده بود.

سرهنگ دلیری گفت: پلیس آگاهی شهرستان بروجرد به همراه پدر قاتل به تهران عزیمت و قاتل را شناسایی کردند. این قاتل از طریق دادگستری تهران به نیروی انتظامی بروجرد تحویل و اکنون در حال انتقال به بروجرد است.

فرمانده انتظامی شهرستان بروجرد گفت: بررسی پرونده و سرنوشت قاتل بروجردی را مقامات قضایی شهرستان و قاضی پرونده مشخص می‌کنند.

یادآور می شود ساعت ۱۱ صبح روز اول آذر امسال، محسن خشخاشی چهل و سه ساله در حال تدریس درس فیزیک در دبیرستان پسرانه حافظی در خیابان ۴۵ متری بسیج شهرستان بروجرد بود که دانش آموز پانزده ساله وارد کلاس شد.
دانش آموز نوجوان بدون هیچ حرفی به سمت نیمکتش حرکت کرد. معلم از او خواست به دلیل غیبت‌های غیر موجه خود از دفتر نامه بیاورد که پسر نوجوان به طرفش حمله ور شد و با چاقویی که همراه داشت ضرباتی به گردن و سینه معلم خود وارد کرد و گریخت.
پیکر نیمه جان معلم به بیمارستان شهید چمران منتقل شد، اما تلاش پزشکان برای نجات جان او موثر واقع نشد و معلم فیزیک جان خود را از دست داد.

مرحوم خشخاشی متاهل و دارای یک پسر ۱۰ ساله و یک دختر سه ساله است. (ایرنا)

گفتنی‌ست، گفت‌وگوی اختصاصی «جام جم سرا» با او را که در فرصتی کوتاه انجام شده می‌توانید با کلیک روی لینک «قاتل معلم بروجردی: آقای خشخاشی آدم خوبی بود، نمی‌خواستم بمیرد» یا از طریق قسمت اخبار مرتبط در همین صفحه بخوانید.


ادامه مطلب ...

قاتل معلم بروجردی: آقای خشخاشی آدم خوبی بود، نمی‌خواستم بمیرد

به گزارش جام جم سرا، «محمد - ک» که خود را «محمد امین - ص» فرزند علی معرفی کرده، افزود: وقتی آن اتفاق افتاد، فکر نمی‌کردم مرده باشد، بعد که متوجه شدم مرده، خیلی ترسیدم و فرار کردم.

او گفت: خیلی زود از کار خود پشیمان شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم و مجازات شوم، اما خیلی ترسیده بودم و نتوانستم این کار را انجام بدهم، بنابراین کمی پول تهیه کردم و از شهر بروجرد فرار کردم.

محمد اضافه کرد: بعد از مدتی به تهران آمدم. در تهران مدتی آواره بودم تا این‌که با یک نفر درگیر شدم و سر از کانون اصلاح و تربیت درآوردم اما اسم واقعی خودم را به آنها نگفتم.

این متهم نوجوان همچنین گفت: من اشتباه کردم، آقای خشخاشی آدم خوبی بود، از کارم پشیمانم، نمی خواستم بمیرد.

وی تاکنون هیچ اشاره ای به انگیزه کار خود نکرده است و کاراگاهان و متخصصان رفتار درمانی مشغول بررسی انگیزه او از دست زدن به این اقدام خشن هستند.


ادامه مطلب ...

چرا کودک 2 ساله قاتل شد؟ [+عکس]

بازهم خبر تیراندازی و قتل از رسانه‌های آمریکایی منتشر شد. اما این بار قاتل نه یک پدر و مادر است و نه یک دانش آموز دبیرستانی. این بار یک بچه دوساله توانست مادر خود را به قتل برساند!

مانند سایر وقایع تیراندازی در آمریکا، هیچ عکسی از صحنه جرم اتفاق روزچهارشنبه گذشته منتشر نشد و تنها به انتشار چند عکس از نمای بیرون فروشگاه والمارت (محل وقوع حادثه) بسنده شد.

آتلانتیک در تحلیلی حول ماجرای تیراندازی روز چهارشنبه گذشته در ایالت آیداهوی آمریکا نوشت: زیاد اتفاق نمی‌افتد که یک تیراندازی مرگبار توجه عمومی و ملی را در آمریکا به خود جلب کند. طبق تحقیق صورت گرفته بر روی اینگونه حوادث در دو سال گذشته، ده‌ها تیراندازی منجر به مرگ رخ داده که از توجه روزمره مردم بدور مانده است. حتی تشعشعات تیرباران‌های دسته جمعی نیز به ندرت باعث جلب توجه رادار احساسات آمریکایی‌ها شده است.

در این بین، گهگاهی حوادثی رخ داده‌اند که حقیقتاً نفس جامعه آمریکا را به شماره انداخته‌اند. یکی از آن‌ها، واقعه دیروز آیداهوست که در آن کودکی که بهمراه مادرش در فروشگاه زنجیره‌ای والمارت در حال قدم زدن بود، به ناگاه اسلحه پنهان مادرش را از کیف او بیرون آورد و با شلیک به سمت مادرش، او را کشت. دلایل زیادی برای توجیه جلب توجهات عمومی به این حادثه وجود دارد: اکنون فصل تعطیلات و تفریح آمریکایی‌هاست و جریان اخبار در جامعه آرام و کند است؛ قربانی مادری جوان بوده و تنها ۲۹ سال سن داشته است؛ این واقعه در فروشگاه والمارت که یک شعبه از آن بیخ گوش بسیاری از آمریکایی‌هاست، رخ داده است.

ورونیکا راتلیج (مقتول) و پسرش

با تمام این اوصاف و دلایل گفته شده ، دلیل اصلی برجسته شدن این خبر، قاتل کوچک آن است؛ پسر بچه‌ای دو ساله که حتی نمی‌دانسته در حال انجام چه جنایتی ست، مادرش را بنا به اتفاق کشته است. این اتفاق چطور می‌توانسته رخ دهد؟ چند مرتبه در آینده شاهد چنین وقایعی خواهیم بود؟ مثل بسیاری از سوالات درباره خشونت‌های ناشی از تیراندازی در جامعه آمریکا، جواب به این سوالات نیز نامعلوم و مبهم است و مع الاسف آمار قابل اتکایی از وقایع تیراندازی بوسیله کودکان در دسترس نیست.

بگذارید از آیداهو شروع کنیم؛ خبرنگاران از معاون کلان‌تر پرسیدند چرا مقتول توانسته اسلحه به فروشگاه بیاورد؟ جواب این بود که این مساله بسیار معمولی در این منطقه است و بسیاری از مردم، اسلحه به همراه‌ دارند. مردم ایالت آیداهو از لحاظ شمار تملک اسلحه جزو ایالت‌های پیشتاز هستند و مقتول این ماجرا، مجوز حمل پنهان سلاح داشته است. پدرخوانده مقتول عنوان کرده، اسلحه داخل یک کیسه زیپ دار در داخل کیف زنانه مقتول قرار داشته اما پسر بچه توانسته آن را باز کرده و اسلحه را بدست آورد.

در ابتدای سال ۲۰۱۴ و در حین تمرین تیراندازی در آریزونا نیز، کنترل یک اسلحه یوزی از دست یک کودک ۹ ساله خارج شد و منجر به مرگ مربی او گشت. هر چند اینگونه وقایع اغلب توسط رسانه‌ها گزارش می‌شود، اما پایگاه داده‌ای موجود نیست و ارگانی وجود ندارد که بتواند آمار دقیق اینگونه وقایع را اعلام کند. مرکز کنترل و بیماری آمریکا اعلام کرده که تنها آمار ۱۷ ایالت در سال ۲۰۱۱ موجود است و بر طبق آن، ۱۱ مورد قتل بر اثر تیراندازی افراد کمتر از ۱۴ سال رخ داده است. هر چند این یک داده قابل اعتناست اما چیزی درباره تصویر کلی اینگونه حوادث در کل کشور ارائه نمی‌دهد. برای مثال پاسخ به این سوالات همچنان مبهم است: آیا این اعداد در ایالت‌هایی با آمار اسلحه بالا بوده است یا کم؟ آیا در این ایالت‌ها قوانین سفت و سختی برای حمل سلاح وجود داشته یا قوانین سهل و آسان بوده‌اند؟ چند قاتل زیر ۱۰ سال دارند؟ اوضاع در مورد وقایع رخ داده توسط نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ سال چگونه است؟

در سال ۲۰۱۳، روزنامه نیویورک تایمز، یک نگاه دلخراش به تیراندازی‌های منجر به مرگ توسط کودکان انداخت و در انت‌ها اینطور نتیجه‌گیری کرد: «ما صد‌ها مورد از این وقایع که در آن‌ها قاتل یک کودک بوده‌است را بررسی کرده و دریافتیم میزان واقعی این وقایع دو برابر آن چیزی است که رسماً توسط مقامات بیان می‌شود». حال بحث اینجاست که مادامی که اسلحه و مجوز حمل آن به وفور در جامعه آمریکا وجود دارد، چطور می‌توان از دسترسی اطفال به سلاح‌های موجود در دست افراد بزرگسال جلوگیری کرد؟(مجله مهر)


ادامه مطلب ...

پدر جاسکی، شب قبل از قصاص قاتل پسرش را بخشید

این درگیری مرگبار سال 85در محله غریب آباد جاسک رخ داد و در جریان آن جوان 22ساله‌ای به نام ایوب جوان دیگری به نام علی را با ضربات چاقو به قتل رساند.

به‌دنبال این جنایت دستگیری متهم به قتل در دستور کار پلیس قرار گرفت و در نهایت مأموران موفق شدند ایوب را دستگیر کنند. او در جریان بازجویی‌ها انگیزه‌ ناموسی را به‌عنوان دلیل ارتکاب قتل مطرح کرد و گفت مقتول به خواهرش نظر بدی داشت، به همین دلیل او را به قتل رسانده است.

در چنین شرایطی پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان هرمزگان فرستاده شد. در جلسه محاکمه پدر و مادر مقتول به‌عنوان اولیای‌ دم خواستار قصاص متهم شدند. او نیز بار دیگر انگیزه‌ ناموسی را مطرح کرد اما هیچ دلیلی برای اثبات ادعایش نداشت. قضات دادگاه بعد از شور، ایوب را مجرم تشخیص دادند و او را به قصاص محکوم کردند. این رأی در دیوان عالی کشور نیز تأیید و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جاسک فرستاده شد.


شب سرنوشت ساز

ایوب می‌دانست با قطعی شدن رای، فاصله چندانی تا طناب دار ندارد. به همین دلیل از خانواده‌اش خواست برای جلب رضایت اولیای‌دم دست‌به‌کار شوند. با وجود تلاش‌های اولیه، پدر و مادر مقتول حاضر به گذشت نبودند. به این ترتیب روز پنجشنبه برای اجرای حکم درنظر گرفته شد.
مقدمات اجرای حکم در حال انجام بود. ایوب به سلول انفرادی منتقل شده و قرار بود سحرگاه پنجشنبه، پیش از طلوع خورشید به دار مجازات آویخته شود. با وجود اینکه پدر علی گفته بود حاضر نیست قاتل پسرش را ببخشد اما شامگاه چهارشنبه، حسین حبیب‌زاده بیژنی، دادستان جاسک همراه با فرماندار و امام جمعه شهر راهی خانه مقتول شدند تا آخرین تلاش‌های‌شان را برای جلب رضایت آنها انجام دهند. صاحبخانه با آغوش باز از آنها استقبال کرد اما وقتی فهمید آنها برای پادرمیانی مهمانش شده‌اند به فکر فرو رفت.
او به روزی فکر کرد که پسرش بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد، فقط به‌دلیل یک سوء ظن با ضربات چاقو به قتل رسید. مرد وقتی آن روز را در ذهنش مرور ‌کرد ناخودآگاه اشکش جاری شد. دادستان می‌دانست پدر علی مرد مهربان و دلرحمی است. به همین دلیل سر صحبت را با او بازکرد.
او به آیه‌های قرآن استناد کرد و از پدر داغدیده خواست برای رضای خدا قاتل را ببخشد. این جلسه تا پاسی از شب طول کشید. افراد زیادی پشت در خانه منتظر نتیجه بودند. دل توی دل هیچ کدام‌شان نبود اما وقتی صدای صلوات از داخل خانه شنیده شد همه فهمیدند پدر علی چه تصمیم بزرگی گرفته است. او قاتل پسرش را بخشیده بود.
همان شب خبر پایان خوش این پرونده در شهر کوچک جاسک پر شد و وقتی خبر به زندان شهر رسید جوان خطاکار به‌دلیل فرصت دوباره‌ای که برای زندگی به او داده شده بود در سلول انفرادی سجده شکر به جا آورد. حالا دیگر او کابوس هایش به پایان رسیده بود و می‌توانست بار دیگر طلوع خورشید را ببیند.


چرا بخشش‌؟

حسن بهره‌بر، پدر مقتول بعد از این تصمیم بزرگ، درباره دلیل کاری که کرده گفت: «من با خدا معامله کردم. همان طور که خدا حق قصاص را به من داده این حق را هم به من داده تا قاتل را ببخشم. من هم برای رضای خدا راه دوم را انتخاب کردم»
وی ادامه داد:« قاتل به پسرم تهمت زده بود اما از مسئولان قوه قضاییه تشکر می‌کنم که در این‌باره تحقیق کردند و بالاخره معلوم شد که پسرم بی‌گناه کشته شده است. این را دیوان عالی کشور هم تأیید کرد.»

وی درباره تلاش‌های مسئولان و اهالی شهر برای جلب رضایت او می‌گوید: «همه آنها از روی خیرخواهی به خانه‌ام می‌آمدند و می‌خواستند به‌خاطر جوانی قاتل به او رحم شود. من هم وقتی این رفت‌وآمد‌ها را دیدم شرمنده‌شان شدم و تصمیم گرفتم او را ببخشم.»
بخشش قاتل سبب‌شده این پدر داغدار حالا خوشحال‌تر از همیشه باشد. او درباره حس خوب بخشش می‌گوید:« من چون با خدا معامله کردم حالا هم حس خوبی دارم. مطمئنم پسرم هم از تصمیمی که گرفتم راضی است. امیدوارم قاتل پسرم از این به بعد در زندگی‌اش مرتکب خطایی نشود. من او را بخشیدم اما معلوم نیست اگر باز‌هم مرتکب خطایی شود این فرصت به او داده شود.»
در همین حال حسین حبیب‌زاده بیژنی، دادستان جاسک نیز در این‌باره گفت:« قاتل از کاری که کرده پشیمان است و همین پشیمانی باعث شد بزرگان شهر و مسئولان قضایی برای بخشش او تلاش کنند. او می‌گفت که تصمیم اشتباهی گرفته و ناخواسته مرتکب قتل شده است. امیدوارم او در ادامه این تصمیم اشتباه را جبران کند» (همشهری)


ادامه مطلب ...

قاتل استحکام استخوان‌های بدن

ایران یکی از پرمصرف‌ترین کشورهاست که میانگین روزانه مصرف نمک مردم آن دو تا سه برابر استاندارد جهانی است. طبق نظر محققان میزان مصرف نمک در ایران حدود ۱۰ تا ۱۵ گرم در روز است که این میزان بسیار بیشتر از حد استاندارد مصرف نمک است. سرانه مصرف نمک در یک سال توسط ایرانی‌ها، شش کیلوگرم است؛ در حالی که در جهان سالانه سه کیلوگرم نمک مصرف می‌شود.


از هر ۸۰۰ مرگ، ۳۰۰ مورد آن ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی است

امروزه با توجه به شیوع بالای بیماری‌های قلبی و عروقی و فشار خون، مصرف زیاد نمک به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل خطر در بروز این بیماری‌ها شناخته شده است. آمار‌ها نشان می‌دهد از هر ۸۰۰ مورد مرگ و میر در کشور، ۳۰۰ مورد آن ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی بوده است. همچنین تحقیقات انجام شده نشان دهنده این است که شیوع فشار خون بالا در کشورهایی که دریافت بالای نمک دارند، بیشتر است و هر قدر میزان نمک مصرفی روزانه در جوامع کمتر باشد به‌‌ همان نسبت شیوع فشار خون بالا کاهش می‌یابد. در صورتی که افراد تنها سه گرم از مصرف روزانه نمک خود را کاهش دهند، حدود ۵۰ درصد از بیماری‌های قلبی - عروقی در آن‌ها کاهش خواهد یافت.

کاهش مصرف نمک نه تنها در بزرگسالان ضروری است، بلکه با توجه به این امر که ذائقه هر فرد از دوران کودکی یعنی بین دو تا پنج سالگی شکل می‌گیرد، نقش خانواده در ذائقه سازی سالم کودکان از اهمیت بسزایی برخوردار است.


برخی نکاتی که باید در مصرف نمک به آن‌ها توجه کرد

- به غذای کودک زیر یکسال نمک اضافه نکنید تا ذائقه او به غذاهای شورعادت نکند.
- در افرادی که در طول زندگی خود غذاهای شور و پر نمک مصرف کرده‌اند، شانس افزایش فشار خون بیشتر است.
- انواع محصولات غذایی مانند سوسیس، کالباس، کنسرو‌ها، خیارشور، تنقلات شور مانند چیپس و انواع فراورده‌های غلات حجیم شده و انواع سس‌ها حاوی مقادیر زیادی نمک هستند.
- سرطان معده ارمغان مصرف زیاد نمک است که این سرطان چهارمین سرطان رایج در جهان و از سرطان‌های شایع در کشور ماست.
- مصرف زیاد نمک غذاهای پرنمک و تنقلات شور می‌تواند مخاط معده را تخریب کند و این اتفاق یکی از عوامل افزایش خطر ابتلا به سرطان معده است.
- همیشه مصرف بالای نمک به معنی شور کردن غذا‌ها نیست، بلکه درصد بالایی از نمکی که روزانه مصرف می‌کنیم، نمک پنهان است که در درون مواد غذایی گوناگون وجود دارد.
- نان، انواع گوشت‌های فراوری شده مانند همبرگر و سوسیس، کالباس، گوشت و ماهی نمک سود شده و همچنین خیار شور، انواع ترشی‌ها و شور‌ها، پنیر و خشکبار بوداده حاوی نمک زیادی هستند.

همچنین بر اساس مطالعات، شانس ابتلا به سرطان معده در کسانی که روزانه ۱۲ تا ۱۵ گرم نمک مصرف می‌کنند، بیشتر است.


نمک مانعی بزرگ برای داشتن اسکلت محکم

بیماری پوکی استخوان به کم شدن توده استخوانی و نابودی ساختمان بافت استخوان اطلاق می‌شود. در این بیماری، فرد با کوچک‌ترین ضربه دچار شکستگی استخوان می‌شود و افزایش خطر شکستگی در استخوان لگن، ستون فقرات و مچ دست بیشتر است. دریافت زیاد سدیم نمک و مصرف غذا و تنقلات شور و پرنمک سبب کاهش باز جذب کلسیم از کلیه شده و دفع ادراری آن را افزایش می‌دهد که خود عامل مهمی در کاهش تراکم استخوان و پوکی استخوان است.

از دست دادن توده استخوانی به طور خاموش و بی‌سر و صدا اتفاق می‌افتد و اغلب هیچ علامتی تا زمان رخ دادن شکستگی وجود ندارد. حدود نیمی از زنان مسن‌تر از ۴۵ سال و ۹۰ درصد زنان مسن‌تر از ۷۵ سال به بیماری پوکی استخوان مبتلا می‌شوند. مردان مسن نیز به پوکی استخوان مبتلا می‌شوند که البته میزان ابتلای آنان کمتر از زنان است. همچنین باید گفت که کاهش تراکم توده استخوان به دنبال دریافت زیاد نمک در زنان یائسه بیشتر از سایر زنان است. بنابراین مصرف بیش از پنج گرم نمک در روز بر تراکم استخوان اثر منفی واضحی دارد. (ایسنا)

288


ادامه مطلب ...