سن قانونی برای به رسمیت شناخته شدن بلوغ در کشور ما و بسیاری کشور های دیگر ۱۸ سال اســت. اما مشخص اســت که بلوغی که قانون مد نظر دارد با بلوغ فکری که یک فرد بالغ را از یک فرد نابالغ متمایز می کند متفاوت اســت. انتظاراتی که از یک فرد ۱۸ ساله می رود می تواند از فرهنگی به فرهنگ دیگر و حتی خانواده ای به خانواده دیگر کاملاً متفاوت باشد، اما برخی مهارت ها را می توان بایسته هایی در نظر گرفت که هر فرد ۱۸ ساله برای موفقیت در زندگی، باید تا این سن در وجود خود پرورش داده باشد. در نظر داشتن این موارد هم برای والدین و هم برای خود نوجوانان بسیار مفید واقع می شود.
جولی لیتکات هیمز، رئیس سابق یکی از دانشکده های دانشگاه استنفورد و نویسنده، در پاسخ به اینکه یک فرد ۱۸ ساله به چه مهارت هایی نیاز دارد ۸ مورد را ذکر کرده اســت که در ادامه آنها را با هم مرور می کنیم؛ مواردی که خیلی از آنها در عین سادگی به راحتی مغفول واقع می شوند.
اساتید و رئیس دانشگاه، مشاوران، صاحبخانه، کارکنان فروشگاه، مدیران منابع انسانی، همکاران، متصدیان بانک، کارکنان بخش بهداشت و درمان، راننده های اتوبوس، تعمیرکارهای خودرو، همه و همه از جمله کسانی هستند که یک فرد بالغ در زندگی واقعی با آنها مواجه خواهد شد. خیلی از ما به فرزندانمان یاد می دهیم با غریبه ها حرف نزنند، در حالی که باید به آنها مهارت مهم تری را بیاموزیم؛ مهارت تشخیص معدود غریبه های بد از اکثریت خوب یا حداقل بی آزاری که به تعامل با آنها نیاز خواهند داشت. عدم آموزش این مسئله باعث می شود نوجوانان بدون آنکه چگونگی مواجهه ی محترمانه با غریبه ها را یاد بگیرند به مرحله ی تازه ای از زندگی خود قدم بگذارند. از یاد نبریم که فرد بالغ در دنیای واقعی نیاز پیدا می کند از غریبه ها کمک و راهنمایی بگیرد.
۲- اطراف خود را بشناسد
محیط دانشگاه و شهر محل سکونت، کار یا تحصیل، از جمله مواردی هستند که ۱۸ ساله ها با آنها مواجه می شوند و باید بتوانند موقعیت مورد نظر خود را در آنها بیابند. بسیاری از والدین فرزندان خود را به هر جایی که لازم باشد می رسانند یا آنان را همه جا همراهی می کنند، حتی وقتی خودشان با اتوبوس، دوچرخه و یا حتی پیاده می توانند از پس این کار بر بیایند. به همین دلیل بسیاری از نوجوانان نمی دانند چگونه باید از محلی به محل دیگر بروند، از چه وسایل نقلیه ی عمومی استفاده کنند، کی و کجا از اتومبیل شخصی کمک بگیرند، و یا حتی چگونه بنزین بزنند. رساندن و برداشتن همیشگی فرزندان از نقاط مختلف همیشه به آنان کمک نمی کند.
۳- تکالیف و وظایف خود و سررسید های آنها را مدیریت کنند
بسیاری از والدین همه چیز را خودشان به فرزندانشان یادآوری می کنند؛ مثلاً اینکه چه کاری را چه موقع انجام دهند. حتی گاهی اوقات در انجام این وظایف به آنها کمک هم می کنند و گهگاه به جای آنها کاری را انجام می دهند. این می شود که نوجوانان یاد نمی گیرند چطور بدون یادآوری دیگران کارهایشان را اولویت بندی و حجم تکالیفشان را مدیریت کنند و یا کارهایشان را به موقع به انجام برسانند.
والدین این روزها در انجام کارهای منزل زیاد از فرزندان خانواده درخواست کمک نمی کنند، چرا که فکر می کنند کارهای مدرسه و فوق برنامه وقت زیادی برای کاری دیگر باقی نمی گذارد. به همین دلیل، بچه ها یاد نمی گیرند روی پای خود بایستند، نیازهایشان را برطرف کنند، به نیازهای دیگران احترام بگذارند، و یا سهم خود را به عنوان عضوی از جمع ادا کنند.
۵- از پس حل مشکلات بینافردی بر بیاید
بسیاری از والدین برای حل سؤ تفاهم ها و یا تسکین احساسات جریحه دار شده ی فرزندان خود پا به میان می گذارند. این می شود که نوجوانان یاد نمی گیرند بدون پادرمیانی بزرگترهای خود چگونه با تنش های بین فردی مواجه شوند و آنها را حل و فصل کنند. عدم توانایی در حل مشکلات بین فردی بعد ها در آمار بالای پدیده هایی مثل طلاق به وضوح خود را نشان می دهد.
۶- با بالا و پایین های زندگی کنار بیاید
کلاس های مختلف، فشار کاری، تکالیف دانشگاهی، رقابت های درسی، معلم ها، اساتید، و یا رؤسای بد قلق از جمله مواردی هستند که هر فرد بالغی باید بتواند با آنها کنار بیاید. بسیاری از والدین هر وقت مشکلی پیش می آید پادرمیانی می کنند، کارهای فرزندانشان را انجام می دهند، مهلت بیشتری برایشان می گیرند، و به جای آنان صحبت می کنند. به این ترتیب نوجوانان این حقیقت را یاد نمی گیرند که در مسیر زندگی واقعی، اوضاع همیشه بر وفق مرادشان پیش نمی رود. آنها یاد نمی گیرند که درصورت خوب پیش نرفتن اوضاع، چگونه باید خودشان را مدیریت کنند.
۷- درآمد داشته باشد و پول خود را مدیریت کند
اکثر نوجوانان کار نیمه وقتی انجام نمی دهند و هر زمان لازم باشد از والدینشان پول توجیبی دریافت می کنند. به همین دلیل مسئولیت پذیری لازم برای انجام وظایف محوله، پاسخگویی در برابر مقام بالاتری که لزوماً وابستگی عاطفی به آنها ندارد، و یا قدردانی به خاطر چیزهای مختلف و مدیریت کردن پول را یاد نمی گیرند.
۸- ریسک کند
مسیری که اکثر نوجوانان در زندگی خود طی می کنند به وسیله ی والدینشان طراحی و تمام موانع و نواقص آن برطرف شده اســت. به همین دلیل اکثر آنان این حقیقت را فرا نمی گیرند که موفقیت نتیجه ی تلاش، شکست و تلاش مجددی اســت که تنها با کنار آمدن با ناملایمات زندگی میسر می شود.
برخی مهارت ها را می توان بایسته هایی در نظر گرفت که هر فرد 16 ساله باید به عنوان یک نوجوان برای موفقیت در زندگی آیندهاش، تا این سن در وجود خود پرورش داده باشد.
«جولی لیتکات هیمز»، رئیس سابق دانشکده روان شناسی دانشگاه استنفورد، در پاسخ به این که یک فرد 16 ساله به چه مهارت هایی نیاز دارد ۸ مورد را ذکر کرده اسـت که در ادامه آن ها را با هم مرور می کنیم؛ مواردی که خیلی از آن ها در عین سادگی به راحتی مغفول واقع می شوند.
1- باید بتواند با دیگران وارد گفتوگو شود
استادان
و رئیس دانشگاه، مشاوران، صاحبخانه، کارکنان فروشگاه، مدیران منابع
انسانی، همکاران، متصدیان بانک، کارکنان بخش بهداشت و درمان، راننده های
اتوبوس، تعمیرکاران خودرو، همه و همه از جمله کسانی هستند که یک فرد بالغ
در زندگی واقعی با آن ها روبه رو خواهد شد.
خیلی از ما به فرزندانمان یاد می دهیم با غریبه ها حرف نزنند، در حالی که باید به آن ها مهارت مهم تری را بیاموزیم؛ مهارت تشخیص معدود غریبه های بد از اکثریت خوب یا حداقل بی آزاری که به تعامل با آن ها نیاز خواهند داشت. نبود آموزش این مسئله باعث می شود نوجوانان بدون آن که چگونگی رویارویی محترمانه با غریبه ها را یاد بگیرند به مرحله تازه ای از زندگی خود قدم بگذارند. از یاد نبریم که فرد بالغ در دنیای واقعی نیاز پیدا می کند از غریبه ها کمک و راهنمایی بگیرد.
2- اطراف خود را بشناسد
محیط
دانشگاه و شهر محل سکونت، کار یا تحصیل، از جمله مواردی اسـت که 16 ساله ها
با آن ها مواجه می شوند و باید بتوانند موقعیت مورد نظر خود را در آن ها
بیابند. بسیاری از والدین فرزندان خود را به هر جایی که لازم باشد می
رسانند یا آنان را همه جا همراهی می کنند، حتی وقتی خودشان با اتوبوس،
دوچرخه و یا حتی پیاده می توانند از پس این کار بر بیایند. به همین دلیل
بسیاری از نوجوانان نمی دانند چگونه باید از محلی به محل دیگر بروند، از چه
وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند، کی و کجا از خودروی شخصی کمک بگیرند یا
حتی چگونه بنزین بزنند. رساندن و برداشتن همیشگی فرزندان از نقاط مختلف
همیشه به آنان کمک نمی کند.
3- تکالیف و وظایف خود را مدیریت کند
بسیاری
از والدین همه چیز را خودشان به فرزندانشان یادآوری می کنند؛ مثلاً این که
چه کاری را چه موقع انجام دهند. حتی گاهی اوقات در انجام این وظایف به آن
ها کمک هم می کنند و گاهی به جای آن ها کاری را انجام می دهند. این می شود
که نوجوانان یاد نمی گیرند چطور بدون یادآوری دیگران کارهایشان را اولویت
بندی و حجم تکالیفشان را مدیریت کنند و یا کارهایشان را به موقع به انجام
برسانند.
4- از پس امور منزل بر بیاید
والدین
این روزها در انجام کارهای منزل زیاد از فرزندانشان درخواست کمک نمی کنند؛
زیرا فکر می کنند کارهای مدرسه و فوق برنامه وقت زیادی برای کاری دیگر
باقی نمی گذارد. به همین دلیل، بچه ها یاد نمی گیرند روی پای خود بایستند،
نیازهایشان را برطرف کنند، به نیازهای دیگران احترام بگذارند یا سهم خود را
به عنوان عضوی از جمع ادا کنند.
5- از پس حل مشکلات بینافردی بر بیاید
بسیاری
از والدین برای حل سوءتفاهم ها یا تسکین احساسات جریحهدار شده فرزندان
خود پا به میان می گذارند. این می شود که نوجوانان یاد نمی گیرند بدون
پادرمیانی بزرگ ترهای خود چگونه با تنش های بین فردی مواجه شوند و آن ها را
حل و فصل کنند. نداشتن توانایی در حل مشکلات بین فردی بعدها در آمار بالای
پدیده هایی مثل طلاق به وضوح خود را نشان می دهد.
6- با بالا و پایین های زندگی کنار بیاید
کلاس
های مختلف، فشار کاری، تکالیف دانشگاهی، رقابت های درسی، معلم ها، استادان
یا رؤسای بدقلق از جمله مواردی هستند که هر فرد بالغی باید بتواند با آن
ها کنار بیاید. بسیاری از والدین هر وقت مشکلی پیش می آید پادرمیانی می
کنند، کارهای فرزندانشان را انجام می دهند، مهلت بیشتری برایشان می گیرند و
به جای آنان صحبت می کنند. به این ترتیب نوجوانان این حقیقت را یاد نمی
گیرند که در مسیر زندگی واقعی، اوضاع همیشه بر وفق مرادشان پیش نمی رود. آن
ها یاد نمی گیرند که در صورت خوب پیش نرفتن اوضاع، چگونه باید خودشان را
مدیریت کنند.
7- درآمد داشته باشد و پول خود را مدیریت کند
بیشتر
نوجوانان کار نیمه وقتی انجام نمی دهند و هر زمان لازم باشد از والدینشان
پول توجیبی دریافت می کنند. به همین دلیل مسئولیت پذیری لازم برای انجام
وظایف محوله، پاسخگویی در برابر مقام بالاتری که لزوماً وابستگی عاطفی به
آن ها ندارد، و یا قدردانی به خاطر چیزهای مختلف و مدیریت کردن پول را یاد
نمیگیرند.
8- ریسک کند
مسیری
که بیشتر نوجوانان در زندگی خود طی می کنند به وسیله والدینشان طراحی و
تمام موانع و نواقص آن برطرف شده اسـت. به همین دلیل بیشتر آنان این حقیقت
را فرانمی گیرند که موفقیت نتیجه تلاش، شکست و تلاش مجددی اسـت که تنها با
کنار آمدن با ناملایمات زندگی میسر می شود.
شاید اگر بخواهیم به مهمترین مهارت موفقیت در کار اشاره کنیم، غلبه بر احساسات و خصوصیات و عادات اخلاقی منفی باشد. اما مهارتهای دیگری نیز هست که با یادگیری آن میتوانید به موفقیتهای قابل توجهتری در زندگی شغلی خود دست پیدا کنید. در زیر به 5 مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
یاد گرفتن مرز ظریف بین هدایت کردن و محول کردن کارها یکی از سختترین مهارتهاست. میل طبیعی بسیاری از ما این است که میخواهیم همه کارها را خودمان انجام دهیم که مطمئناً غیرممکن است.
باید مدام خودتان را چک کنید. مطمئناً خیلی از ایدآل دور هستید. وقتی از چند نفر دیگر در کارتان کمک میگیرید، موفقیت بیشتری در انتظارتان خواهد بود. همانطور که از قدیم میگویند: یک دست صدا ندارد.
افکار و اعتقادات زیادی درمورد رشد و پیشرفت فردی وجود دارد. بعضی از آن مکتبهای فکری اعتقاد دارند که یا باید کاری را بزرگ شروع کنید، یا اصلاً شروع نکنید.
شاید راحتترین رویکردی که بتوانید در زندگی الگو قرار دهید، این باشد که محصولات و خدمات خود را به صورت تدریجی و با پیشرفت تدریجی ایجاد کنید.
کوچک شروع کنید و تاجایی که ممکن است کم هزینه کنید و خواهید دید که خیلی زود موفقیت نصیبتان می شود. اما خیلی زود باید چیزهایی که به دردتان نمیخورد را از کارتان بیرون کنید.
اگر این رویکرد را انتخاب کنید، احتمال و خطر اینکه راه اشتباه را بروید و وقت و هزینه زیادی را صرف آن راه اشتباه بکنید کمتر خواهد شد.
همچنین با این روش میتوانید در مدت زمان انجام کار وقت برای تحقیق بیشتر داشته باشید. یاد میگیرید که مشتری شما چه میخواهد و همانها را وارد کارتان خواهید کرد.
خیلی وقتها توصیههایی را میشنوید که میگوید باید مشکلاتتان را دور از ذهنتان نگه دارید، مخصوصاً شبها که میخواهید استراحت کرده و کمی بخوابید. اما برای حل مشکلات کاری، خلاف این موثر است. سعی کنید 15 دقیقه قبل از اینکه وارد رختخواب شوید، پشت میز کارتان بنشینید و به مشکل کاریتان فکر کنید. بعد از اینکه فکر کردنتان تمام شد، آن وقت به رختخواب بروید.
ذهن ناخودآگاه در زمان خواب فعال است. فکر کردن به یک مشکل کاری قبل از خواب، باعث میشود ذهن ناخود آگاهتان را مجبور کنید به آن مشکل فکر کند.
گاهی اوقات وقتی صبح از خواب بیدار میشوید، راهحل آن مشکل در ذهنتان خواهد بود.
برای میلیونها نفر در سراسر جهان، کامپیوتر بزرگترین تجهیزات موجود برای کار آنهاست. بدون یک سیستم کامپیوتر، خیلی از کارها قابل انجام نیستند.
اما چرا باز هم خیلی از ما با کامپیوترهایمان درست برخورد نمیکنیم؟ بیشتر وقتها فراموش میکنیم از اطلاعاتمان کپی بگیرید. به تعمیرات آنها رسیدگی نمیکنیم. فایلهایمان به هم ریخته و نامنظم هستند. معمولاً تازمانی که مشکلی ایجاد نشده، سیستم کامپیوترمان را نادیده میگیریم و آن وقت است که آن مشکل به یک بحران حلنشدنی تبدیل میشود.
مسئلهای که باید به خاطر داشته باشید این است که تعمیرات و رسیدگی منظم سیستم کامپیوتری، تولید شما را مرتبتر و بیشتر خواهد کرد.
هر کسی در بیزنس این توصیه را بارها و بارها شنیده است که باید حساب و کتابتان دقیق باشد. متاسفانه، ارائه این توصیه آسان و عمل کردن به آن دشوار است.
یکی از دلایل اینکه خیلی از کسانی که به تازگی کار یا بیزنسی را شروع میکنند از حسابداری کتبی وضعیت کارشان خودداری میکنند این است که فکر میکنند ممکن است اعداد به دست آمده از حسابهایشان جور نباشد یا سود خوبی را به آنها نشان ندهد.
اما این آمار و ارقام و حساب و کتابها هیچ وقت بهتر نمیشود مگر اینکه شهامت لازم برای مواجه شدن با آنها را داشته باشید.
بزرگترین چالش شما ممکن است گذشتن از سد احساسی باشد. برای غلبه بر آن سد، میتوانید وانمود کنید یک بخش حسابداری دارید و خودتان نیستید که مستقیماً به حساب و کتابها رسیدگی میکنید. یعنی اگر شکست و ضرر و اشتباهی را متوجه شدید، حس کنید تقصیر شما نبوده است.
رسیدگی به حساب و کتابها یکی از مشخص کنندهترین فعالیتهاست. با آن کار میتوانید چیزهایی را در کارتان ببینید و متوجه شوید که قبلاً نمیدیدید و روی سود دهی خود تمرکز کنید.
خبرگزاری آریا -
مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی و روحی فرد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هر قدر مهارت های زندگی فردی بالاتر باشد، او بهتر می تواند سلامت روان و رفتار خود را حفظ کند و به شیوه ای منطقی و کارآمد مشکلات پیش آمده را برطرف کند.
مهارت های زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد، شخص می توان مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهدو از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.
سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:
1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه
مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، می تواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.
مهارت همدلی
همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه، روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.
مهارت روابط بین فردی
این مهارت، مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر
با کسب این مهارت، افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوه ای درست، به صحبت های آنها گوش دهند. همچنین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی
زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است. اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.
مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.
مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.
هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.***
منبع:مجله موفقیت
چه صاحب یک شرکت بزرگ با صدها کارمند باشید، چه بیزنس کوچکی داشته باشید که همه مشتریانتان را به اسم بشناسید، مهارتهای مدیریت روابط همیشه شما را از رقبایتان جدا کرده و کمکتان میکند مشتریانتان را حفظ کنید.
اینجا به ۱۰ مهارت اشاره میکنیم که کمکتان میکند با این مهارتها آشنا شده و در آنها استاد شوید.
در دنیای بیزنس تازهکارید؟ چه تجارت کوچکی را شروع کرده باشید یا بخواهید تجارت کوچکتان را گستردهتر کنید، برای یادگیری نحوه ارتباط با مشتریها این نکات را بخوانید.
فقط در شرایطی خواهید توانست مشتری را به سمت خودتان جذب کرده و او را متقاعد به کار کردن با خودتان کنید که از نیازهای او خبر داشته باشید. دانستن اولویتهای صنعتی که در آن کار میکنید بخش مهمی از نشان دادن ارزش به مخاطبین و ایجاد روابط اســت.
یکی از بهترین راهها برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد بازار هدف، تحقیق از مشتریان کنونی درمورد نیازها و خواستههایشان اســت. اینکار را میتوانید با نظرسنجیهای آنلاین و مصاحبهها انجام دهید.
بسیاری تجارتها به دقت میزان پولی که صرف به دست آوردن مشتری میکنند را کنترل میکنند ولی مراقب وقتی که برای اینکار صرف میکنند نیستند. وقت شما باارزش اســت و اینکه بتوانید ارزش وقتتان را محاسبه کنید، مدیریت روابطتان را بسیار سادهتر میکند.
اصول بازاریابی مستقیم – از هزینه وقتتان تا ارتقای میزان فروشتان – را یاد بگیرید و خواهید دید چقدر راحتتر میتوانید با مشتریهای جدید روابط کاری شکل دهید و ارتباط با مشتریهای قبلیتان را حفظ کنید.
زمان نوعی سرمایه اســت و توجه به آن باعث میشود محاسبه بازده سرمایهتان آسانتر شود.
دستیابی به مخاطبین جدید و تبدیل کردن آنها به مشتری کار سادهای نیست. حتی تواناترین فروشندهها هم وقتی مخاطب علاقه چندانی به کار کردن با شرکت آنها نشان نمیدهد، دچار اضطراب و ترس میشوند.
یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت روابط توانایی کنار آمدن با غریبهها اســت. از تماسهای بیهدف تا کسانیکه در نمایشگاهها و رویدادها با آنها روبهرو میشوید، مهارت گفتگو و اقناع (حرف زدن با مشتری و قانع کردن او) مدیریت روابط شما را سادهتر میکند.
رفتار جاهطبانه و پرانگیزه برای موفقیت هر تجارتی الزامی اســت. افرادیکه تمایل دارند به مشتریان جدید دست پیدا کنند و بفهمند نیازهای مشتریان کنونیشان چیست، همیشه از رقبای خود جلو میافتند.
جاهطلبی در فروش و خدمات مشتری اصلاً چیز بدی نیست. درواقع، در عصر خدمات مشتری اتوماتیک و آنلاین، بسیاری از مشتریهای شما خیلی دوست دارند بتوانند با نمایندههایی دلسوز از شرکت شما حرف بزنند.
با داشتن گرایش و رفتار پرانگیزه و جاهطلبانه هیچوقت برای ارتباط برقرار کردن با مشتریها و کشف نیازهایشان مشکل نخواهید داشت.
پیدا کردن اولین مشتری همیشه سختتر از پیدا کردن مشتری دوم اســت. بسیاری بیزنسهای کوچک به این دلیل در مدیریت روابط مشکل دارند که نمیتوانند برای رشد مستمر مشتری جدید پیدا کنند.
یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت روابط توانایی پیدا کردن مشتریهای جدید در عین حفظ مشتریهای سابق اســت. سادهترین راه برای انجام این کار این اســت که یک بخش فروش اتوماتیک و سیستمیک داشته باشید.
وقتی با کمتر از ۱۰۰ مشتری سروکار داشته باشید، شاید بتوانید آنها را بدون هیچ استراتژی مدیریت کنید. ولی وقتی با هزارها مشتری روبهرو هستید، ضروری اســت که برای روابطتان استراتژی خاص داشته باشید.
هرچقدر هم که مهارتهای خدمات مشتریتان خوب و قابلقبول باشد، نخواهید توانست بدون یک استراتژی مشخص روابطتان را مدیریت کنید. استراتژیهای روابط، از راهکارهای مشکلات متداول گرفته تا اصول و قواعد ساده، اهمیت بسیار زیادی در کار و تجارت دارند.
مدیریت هزاران مشتری اصلاً کار سادهای نیست. با استفاده از نرمافزار جدید مدیریت روابط مشتری (CRM) میتوانید گزارشی از روابط با مشتریهای خود را ثبت کنید.
یادگیری نحوه کارکرد بهترین نرمافزارها و برنامههای CRM فواید زیادی برای حفظ روابطتان بین شرکتها و سازمانهای مختلف خواهد داشت. همچنین کمکتان میکند روابط جدیدی شکل دهید.
خدمات مشتریان و مدیریت روابط فقط در علاقهمند نگه داشتن مشتریها به بیزنستان نیست. بلکه ایجاد روابطی اســت که به تجارتتان این امکان را میدهد در کنار مشتریها رشد کند.
به این دلیل، خیلی مهم اســت که دانش کافی درمورد تصویر بزرگ داشته باشید: اینکه تجارت شما چطور با زندگی و نیازهای انسانها مرتبط میشود. تجارت شما چه فوایدی برای مردم درد و چرا مشتریها به جای رقیبانتان باید به شما رجوع کنند؟
مدیریت روابط به طرق مختلف یعنی تبدیل تجارتتان به بهترین انتخاب بازار. یاد بگیرید که چطور تجارتتان را بالاترین سطح در آن صنعت ارتقا داده و به محبوبترین برند مشتریها تبدیل کنید.
وقتی با شرکتها و کمپانیهای دیگر کار میکنید، با یک شرکت سروکار ندارید، بلکه با افراد تشکیل دهنده این شرکتها مواجهید. اینکه بتوانید درعین حفظ رفتار حرفهای، دوستانه برخورد کنید، رمز کار مدیران موفق اســت.
سعی کنید در برخورد با مشتریان اصلیتان بین اهمیت حرفهایگری و فواید رفتار دوستانه تعادل ایجاد کنید. در بسیاری صنایع – به ویژه IT – رفتارهای کمتر رسمی رمز موفقیت در ایجاد روابط اســت.
از پیدا کردن آدرس ایمیل کسی تا پیدا کردن خبرنگارها و روزنامهنگارانی که درمورد محصولاتتان بنویسند، اینکه بتوانید درمورد مخاطبینتان تحقیق کنید و بفهمید چطور باید با آنها ارتباط برقرار کنید، برای ایجاد روابط کاری الزامی اســت.
یکی از بهترین راهها برای تحقیق درمورد آدمها، جستجوی بیرونی اســت. با داشتن یک دستیار بصری در تیم کاریتان میتوانید در عین تمرکز بر برنامه کاری روزانهتان، مشتریان جدید را کشف کرده و یاد بگیرید چطور با آنها ارتباط برقرار کنید.
توانایی ایجاد روابط جدید و مدیریت روابط قبلی چیزی اســت که مدیرها را از هم متمایز میکند. وقتی بتوانید با مردم ارتباط گرفته و درمورد تجارتتان برایشان توضیح دهید، خیلی زود از رقبایتان جلوتر میافتید.
منبع مقاله : udemy.com
مترجم : زینب آرمند
در این ساختنی روشی را برای ساخت عروسک یاد میگیرید که به هیچ مهارتی نیاز ندارد. تنها مهارتی که برای ساخت این عروسک کاموایی بامزه نیاز دارید، صبر است! وسایل لازم برای ساخت عروسک کاموایی هم بسیار ارزان هستند و ممکن است همین حالا در خانه تان پیدا بشوند. با ساختنی همراه شوید.
این عروسک کاموایی را میتوانید براحتی از سقف هم آویزان کنید و جلوه بسیار زیبایی به اتاق تان بدهید. اگر همیشه دوست داشتید عروسک سازی را تجربه کنید اما از خیاطی و بافتنی بدتان میآمده، این ساختنی را از دست ندهید.
گام اول ساخت عروسک کاموایی، بریدن کاموا به تکههای ۲۳ سانتیمتری است. ساده ترین راه برای بریدن کاموا، پیچاندن آن دور یک تکه کارتن مستطیلی است. طرف کوتاه مستطیل را به طول ۷٫۵ سانتیمتر و طرف بلند را به طول ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر ببرید.
از یک طرف شروع کنید و کاموا را به آرامیدور کارتن بپیچید. نباید کاموا را خیلی محکم بپیچید چون آن وقت کوتاه تر از طول مورد نظرتان میشود. سعی کنید در حین پیچاندن کامواها را روی هم نیاندازید.
سپس کاموا را از لبه مستطیل ببرید. اینکار را برای تمام رنگهایی که انتخاب کرده اید، تکرار کنید.
سطل را برگردانید و گره زدن کاموا از لبه بالایی شروع کنید. سه تکه کاموا بردارید و آنها را از یک سوراخ رد کنید و از سوراخ کناری بیرون بکشید. سپس کامواها را گره بزنید و محکم بکشید. گرهها باید روی گوشه کناری طرح الماس توری قرار بگیرند (این نقاط در تصویر با ستاره مشخص شده اند). اگر با رد کردن کاموا از سوراخها مشکل دارید، میتوانید از میل قلاب بافی استفاده کنید.
ترکیب رنگ کاموایی که برای ساخت عروسک کاموایی استفاده میکنید، کاملاً اختیاری است. اما توصیه ما ترکیب دو رنگ روشن با رنگ مشکی (یا هر رنگ تیره دیگر) است.
بهتر است گره زدن کامواها را به صورت لایه ای ادامه بدهید. از پایین شروع کنید و به کامل کردن حلقههای دور سطل به سمت بالا حرکت کنید.
پوشاندن تمام سوراخها با کاموا کمیطول میکشد اما نتیجه کار ارزش زمانی که صرف میکنید را دارد.
وقتی به بالای سطل رسیدید، باید جای چشمها را مشخص کنید. سپس کار گره زدن کامواها را درست زیر محل قرارگیری چشمها متوقف کنید.
وقتی به محل اضافه کردن چشمها رسیدید، آن قسمت را با رد کردن یک تکه کاموا علامت گذاری کنید. میتوانید از ماژیکهای براق هم استفاده کنید (اما حواستان باشد به کاموا نخورد).
بهتر است چشمها را با کاموا ترکیب کنید. برای اینکار چند تکه کاموای کوتاه تر از موهای عروسک کاموایی ببرید و دور هر دو چشم بچسبانید. اگر میخواهید چشمهای عروسک کاموایی را نزدیک بهم بچسبانید، مقدار کاموای لبه داخلی چشمها را کمتر کنید. در غیر این صورت کاموا بین دو چشم عروسک متراکم میشود و جلوی چشمها را میگیرد.
حالا چشمها را با مقدار زیادی چسب به جایی که مشخص کرده اید، بچسبانید. حواستان باشد چسب را روی کاموا نچکانید. اگر از چشمهایی که روشن میشوند یا چشمک میزنند، استفاده میکنید باید آنها را طوری بچسبانید که از طریق یکی از سوراخها با سوئیچ دسترسی داشته باشید.
یکبار عروسک کاموایی را چک کنید و هر قسمتی که کاموای کافی ندارد را بپوشانید. اگر میخواهید عروسک را از سقف آویزان کنید یا در قفسههای بلند بگذارید، لازم نیست قسمت بالای سطل (یا همان کف سطل) را با کاموا بپوشانید. اما اگر میخواهید سطل اصلاً دیده نشود، این قسمت را هم با همان روش بپوشانید.
برای تزیین بیشتر میتوانید گل سینه، پاپیون، دست یا هر چیز دیگری که دوست دارید به عروسک اضافه کنید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
بدون مهارت خیاطی و بافتنی عروسک کاموایی بامزه و متفاوت بسازید
توضیح کوتاه
برای ساخت این عروسک به هیچ مهارت یا ابزاری نیاز ندارید.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
جهان پیش تر نیز تغییراتی در این مقیاس را به خود دیده است. نخستین تحول صنعتی در قرن هجدهم میلادی رخ داد، یعنی زمانی که قدرت ماشینی جایگزین نیروی حیوانی شد؛ دومین مرحله نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وقوع پیوست، دوره ای که میزبان پیشرفت قابل توجهی در سیستم های حرکتی، حجم بالایی از تولیدات و ارتباطات بوده است. سومین تحول نیز در نیم قرن گذشته و پس از ورود کامپیوتر و گشایش دنیای دیجیتال رخ داد.
انقلاب چهارم صنعتی در مقایسه با این تحولات، با سرعت بیشتری در حال روی دادن است و نواحی بیشتری را نیز در بر می گیرد. در حال حاضر مهم ترین بحث این است که در زمان وقوع تحول یا انقلاب چهارم، می توان موقعیت ها را مطابق میل شکل داد و ریسک ها را کم کرد.
با این حال اگر بخوهیم به شیوه تفکر و آنچه در تحولات قبل رخ داده بسنده کنیم، موفق به این کار نخواهیم شد. پیش از هر چیز باید انقلاب صنعتی چهارم را مورد بررسی قرار دهیم و ابعاد آن را بشناسیم:
ما مدیون افزایش قابل توجه در اتصالات همیشه در دسترس جهانی و اتصال سنسورها، روبات ها و تجزیه و تحلیل قدرتمند هستیم که هم در خدمت صنایع تولیدی و هم صنایع خدماتی قرار دارند، ما شاهد بروز تکنولوژی هایی هستیم که قدرت هدایت تمام چرخه جدید فعالیت های اقتصادی را دارند.
این رشد قابل توجه می تواند عمیق باشد اما این در حالی است که ما هنوز کمابیش از این انقلاب در مقایسه با انقلاب های قبلی نگران هستیم. به خصوص با توجه به نحوه توزیع منافع آن، چگونگی مدیریت ظهور و بروز آن، میزان اطمینان از افزایش بهره وری و این که باعث افزایش تورم و بیکاری نشود.
اگر بتوانیم حق انتخاب ها را در یک سطح جمعی در نظر بگیریم، منافع این موج می تواند نه تنها برای بشریت که برای محیط زیست نیز قابل ملاحظه باشد. «جیمز مودی» و «بیانکانو گرادی» در کتاب «موج ششم»، توصیف می کنند که برای نخستین بار نوع بشر فرصت استفاده از توانایی های افزایش یافته اش را یافته تا با تکیه بر مواد اولیه و طراحی مجدد سیستم های تولید و مصرف، اقتصادی را بسازد که به جای مصرف منابع بر پایه بازده آنها قرار گرفته است؛ در نتیجه بشریت وارد دورانی می شود که از وابستگی به سوخت های فسیلی فاصله می گیرد، کما این که این وابستگی از ویژگی های انقلاب های صنعتی پیشین بوده است.
انقلاب چهارم صنعتی همگرایی دنیای دیجیتال، انسان ها و حوزه های فیزیکی را با خود به دنبال دارد. چه اتفاقی می افتد که نرم افزاری «جهان را می خورد»؟
مسیر دیگر برای شکل دادن به انقلاب چهارم صنعتی، این است که دریابیم سه انقلاب قبلی تا چه حد و با چه سرعتی باعث همگرایی تکنولوژی های جدید شده اند و در این فرآیند چالشی است که ما جهان را می بینیم.
اولین حوزه نیز ،حوزه انقلاب صنعتی سوم یعنی جهان دیجیتال است که شاید بتوان به طور گسترده تر از آن با عنوان «تکنوسفر» یاد کرد. در این حوزه، نرم افزارها از یک ابزار مفید به صفحات گسترده و بسته های تحلیلی تبدیل شده اند و «مارک اندرسون» آنها را با این جمله توصیف می کند: «در حال خوردن جهان».
حوزه دوم، محیط زیست طبیعی و فیزیکی اطراف ماست، محیطی که آگاهی ما درباره آن رو به افزایش است و به لطف استفاده از سنسورها و توسعه «اینترنت اشیا»، جهان فیزیکی نیز در حال دیجیتالی شدن است. تغذیه مداوم اطلاعات از میلیاردها شیء متصل به اینترنت، راه جدیدی پیش پای مان می گذارد تا الگوهای جهان فیزیکی را دریابیم.
حوزه سوم، حوزه انسان و جامعه انسانی است. انقلاب سوم صنعتی فرایندی را توسط افراد شروع کرد، تکنولوژی های تعاملی عادی و پیش پا افتاده شدند و انقلاب چهارم صنعتی در حال دادن فرصت هایی برای ادغام و تطبیق جسم ما با تکنولوژی است.
این همگرایی در سراسر جهان فیزیکی، دیجیتال و انسانی نه تنها به واسطه تکنولوژی های جدید بلکه به واسطه ظهور نرم افزارها و سیستم هایی که فرصت بیشتری برای تجربه انسان با آنها به وجود می آورند، هدایت می شود.
افزایش فزاینده و توانایی ژن ها، مثال خوبی برای این همگرایی است. رشد فزاینده تمایل پژوهشگران و کارآفرینان تنها متاثر از توسعه ابزارهای ویرایش ژنی «CRISPR/Cas9» (موثرتر و مفیدتر از شیوه های قبلی) نیست بلکه مدیون وجود سیستم عامل های جهانی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و توانایی ورودی «آر.ان.ای»1 و همچنین خدمات تعیین توالی ژن هاست که به طور آنلاین خرید و فروش می شود. این سیستم عامل ها کار را آسان تر می کنند و آن طور که «اندرو دی. مینارد» توصیف می کند، «تکنولوژی های فیوژن» اثری تحول آفرین دارند.
انقلاب چهارم صنعتی به مثابه عامل اختلال در قدرت های سازنده موجود در نظر گرفته می شود. حال سوال اینجاست که چه کسی سود می برد و چه کسی ضرر می کند.
تمام انقلاب های صنعتی اختلالاتی را با خود به دنبال داشته اند، اختلالات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. انقلاب چهارم صنعتی، به نحوه چشمگیری نوید دهنده تغییرات در تجارت، دولت ها، رسانه ها و سازمان های مدنی است که در دهه های اخیر تحت تسلط سایرین بوده اند.
یکی از نشانه های بازارهای جهانی و غیر مادی، گرایش آنها به اعطای جایزه هایی بزرگتر از اندازه مورد انتظار به «ستاره ها» است – محصولات، اشخاص یا شرکت هایی که به دلیل استعدادی خاص یا خوش اقبالی، به شدت مورد توجه قرار می گیرند – و برای کسانی که محصول نهایی شان به اندازه کافی خوب نیست یا کمی بدشانس هستند، هزینه بر خواهد بود.
با این حال، وجود سیستم عامل جهانی چنین توزیعی را با هزینه های کمتر انتقال میسر می سازد، همچنین دستاوردهای عظیمی برای کسانی که از سیستم عامل و زیرساخت های مرتبط با آن برخوردار هستند به خود به ارمغان می آورد؛ البته نگرانی های جدیدی از افزایش نابرابری در میان کشورها نیز، بخش دیگری از دغدغه های مرتبط است.
همان طور که اشاره شد، یکی از نگرانی ها ایجاد نابرابری میان کشورهاست. در اینجا، هم سیاست های عمومی و هم مرحله فعلی توسعه کشورها، تاثیر بسیار زیادی بر چگونگی تحقق منافع دارند. از آنجایی که اطلاعات و استعداد به سرعت به بالاترین ارزش ورودی سازمان ها تبدیل شده است، تمام شهرها در سراسر جهان می توانند چرخه های نوآوری محلی را پرورش دهند و از منافعی که انقلاب صنعتی چهارم می تواند داشته باشد، بهره مند شوند. ضمن این که با تولیدت و خدمات پس از آن، نیازهای شهروندان در بازارهای جهانی نیز پاسخ داده شده است.
اما فقط به عنوان یک امکان که احتمال وقوعش زیاد است، شاهد ادامه شکاف شدید دیجیتالی خواهیم بود؛ شکافی که توسط سیاست های عمومی تشدید می شود. این سیاست ها جریان آزاد اطلاعات را محدود می کند و باعث برخورد این جریان با بن بست می شود. البته واضح نیست که دستیابی به نوآوری در جهان پس از انقلاب صنعتی چهارم آسان تر باشد. بسیاری از کشورها هنوز در حال دوران گذر از انقلاب های صنعتی پیشین هستند. به این ترتیب آیا تغییر کارخانه ها به واسطه روباتی شدن همه کارها و استفاده از تکنولوژی پرینتر سه بعدی در هند که هنوز 47 درصد مردم آن در بخش کشاورزی فعالیت می کنند، شرایط را ناخوشایند نخواهد ساخت؟
آسیب دیگری که انتظار آن می رود، ایجاد اختلال قدرت بین دولت ها و شهروندان است. استفاده گسترده از ارتباطات دیجیتال، رمزنگاری و سنسورهای حساس شبکه ای (نظیر جی.پی.اس و تصویرنگاری ماهواره ای) قدرت بسیار زیادی را برای شهروندان تضمین می کند. در همین زمان شبکه های اجتماعی جهانی امکان حرکت های جدید و ائتلافی را می دهند و به این ترتیب در کنار دولت، سازماندهی و نوآوری می کنند تا در اثربخشی و همکاری برای تعیین سیاست های عمومی حضور داشته باشند. با این حال، همین تکنولوژی ها به منظور فرونشاندن و کاهش فضا برای مشارکت های مدنی در بسیاری از کشورها و اغلب به نام امنیت ملی مورد استفاده قرار می گیرند.
انقلاب چهارم صنعتی به عنوان یک تغییر رادیکال در آینده اشتغال، آموزش و مهارت ها در نظر گرفته می شود. این انقلاب، تقابل انسان در برابر ماشین نیست.
یکی از عمیق ترین آثار انقلاب چهارم صنعتی بر مشاغل و مهارت های مردم خواهد بود که یکی پس از دیگری ظهور و بروز پیدا می کنند. البته تمام انقلاب های صنعتی تغییرات قابل ملاحظه ای در شرایط کاری و اشتغال به وجود آورده اند. به عنوان مثال در اواسط دومین انقلاب صنعتی در سال های ابتدایی قرن بیستم، 41 درصد از نیروی کار ایالات متحده در بخش کشاورزی مشغول به کار بود. این عدد در سال های دهه هفتاد میلادی و همزمان با سومین انقلاب صنعتی به چهار درصد رسید و امروز کمتر از دو درصد است.
بنابراین نتایج پژوهش «کارل بندیکت» و «مایکل اِی اوزبورن»، دو محقق موسسه تحقیقاتی «آکسفورد» مبنی بر این که 47 درصد از مشاغل در ایالات متحده از زمان تغییرات دیجیتالی و اتوماسیون در معرض خطر بالا قرار گرفته اند، دور از انتظار نیست؛ اما آنچه عجیب است، این است که پیش بینی می شود در 20 سال آینده تنها یک نسل بیش از سه یا چهار نسل تاثیرگذار باشد. تاثیری بسیار بیشتر از صنایع و کارگران.
به نظر می رسد دو دسته از راهبردها در رابطه با خود افراد یا فرزندان شان در گستره این تغییرات قابل ملاحظه باشد. نخست سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز و توسعه مهارت ها در رابطه با علوم، تکنولوژی و طراحی است؛ به این ترتیب ما جهان را با مردمی که قادر به انجام کار در کنار ماشین های هوشمندتر هستند، می سازیم. در نتیجه به جای این که تکنولوژی جای این افراد را بگیرد، آنها را تقویت کرده ایم.
دومین راهبرد، بیشتر متمرکز بر توانایی هایی است که منحصر به انسان است نه ماشین ها. ویژگی هایی نظیر همدلی، الهام بخش بودن، وابستگی، خلاقیت و حساسیت در این بخش به طور خاص مد نظر قرار دارند. در این مسیر، ما می توانیم ارزش های آفریده شده توسط جوامع را تقویت و برجسته کنیم؛ موضوعی که اغلب در مقیاس های اقتصاد نادیده گرفته می شود. در واقع انقلاب صنعتی چهارم، تکیه گاهی برای برقراری هنجارهای جدید حول محور تکنولوژی و جامعه انسانی است؛ ما تکنولوژی را تغییر می دهیم و تکنولوژی ما را.
آخرین چارچوبی که می تواند در درک هر چه بهتر انقلاب چهارم صنعتی مفید باشد، از ارائه دورنمایی شروع می شود که در آن تکنولوژی یک ساخته اجتماعی است و واژه های بسیاری برای توصیف آن وجود دارد. واقعیت این است که ما هر روز به عنوان عضوی از یک خانواده، عضوی از جامعه یا یک شهروند، ناگزیر به انتخاب هایی از میان تکنولوژی ها هستیم که بر جنبه های انقلاب صنعتی چهارم اثر می گذارد. گاهی اوقات این انتخاب ها نیروی بسیاری از تکنولوژی های همگرا می گیرد تا نیاز به پاسخ را برجسته سازد، روندی که ممکن است به توقف یا حتی رها کردن فرایند مذکور منتهی شود.
این قدرت تصمیم سازی به طور ویژه بر افراد و گروه های خاص متمرکز می شود؛ این افراد و گروه ها، شرکت هایی که سیستم عامل های جهانی و دیجیتال را مدیریت می کنند و همچنین دولت هایی که قدرت پیشبرد یا توقف توسعه، تجاری سازی یا پذیرش تکنولوژی های نوظهور را دارند، در بر می گیرند؛ هنوز این واقعیت برقرار است که فرایندهای نوآوری و انتشار آنها عمیقا اجتماعی است، همچنین به واسطه اصول اخلاقی و هنجارهایی که به طور مداوم در جریان هستند و همه ما در آنها سهیم هستیم، هدایت می شوند.
ما هنوز در مراحل ابتدایی این انقلاب قرار داریم؛ بنابراین موقعیت برای بحث و گفتگو و همچنین شناسایی اصول اخلاقی و هنجارهای جدید فراهم است. در این زمینه آنچه پرفسور شواب آن را «یک آگاهی جمعی و اخلاقی جدید بر اساس حسی مشترک از سرنوشت» می نامد، نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.
به منظور تحقق این هدف، ما نیازمند همکاری با یکدیگر در تمام بخش ها، رشته ها و سازمان ها بر اساس مدل های جدیدی از همکاری هستیم. در این میان مجمع جهانی اقتصاد می تواند به این اهداف و فرصت ها شکل دهد تا هدف نهایی انقلاب صنعتی چهارم یعنی «بهبود وضعیت جهان» به درستی تحقق یابد.
در ایران انقلاب صنعتی چهارم در چه مرحله ای است؟
* بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است.
کمتر کسی است که این روزها تلفن همراه هوشمند به دست نداشته باشد. تلفن هایی با قابلیت و کاربردهای بسیار فراوان که در برخی مواقع می توان از آن به عنوان یک دفتر کار هم استفاده کرد؛ اما کافی است سر به عقب برگردانید. در 10 سال گذشته تحولات و تغییرات صورت گرفته در بازار تلفن همراه به قدری چشمگیر بوده است که شاید در همان سال های آغازین دهه هشتاد شمسی تصور آن برای هر کسی غیرقابل ممکن بود.
این روزها کارشناسان از تلفن هایی صحبت می کنند که در ده نسل آینده بازار را با تغییرات بیشتری روبرو خواهد کرد. «تلفن های قابل کاشت» ایده ای است که در بسیاری از کشورها صحبت از تجاری سازی آن می شود. این ایده با توجه به تغییرات صورت گرفته، دیگر عجیب و غیرقابل دسترس به نظر نمی رسد. شاید یکی از معجزه های نسل چهارم انقلاب صنعتی همان تجاری سازی غیرممکن ها باشد.
بر اساس همین تحقیق، ایرانیان نزدیک به یازده ساعت در روز حضور دیجیتالی دارند که جدول زیر به رتبه بندی حضور دیجیتالی ایرانیان می پردازد.
این تحقیق که در پایان سال 2015 منتشر شده، نشان می دهد که با کسر شش ساعت از شبانه روز که به صورت عادی با خواب سپری می شود، مردم 18 ساعت در شبانه روز فرصت دارند که حدود 11 ساعت آن صرف زندگی دیجیتال می شود. به عبارت بهتر بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است. این آمار حتما با ورود کاربران بیشتر به فضای دیجیتالی رو به افزایش است.
این تغییرات همزمان با اثرگذاری بر زندگی مردم، مشاغل را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ظهور استارت آپ های متعدد در دو سال اخیر و گرایش قشر گسترده ای از مردم برای فعالیت های استارت آپی نشان از تغییر مشاغل و تاثیر تکنولوژی های روز دنیا بر آنها دارد. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی سال گذشته با انتشار گزارشی اعلام کرد که آخرین نتایج نشان می دهد که رتبه کشورمان در شاخص سرمایه انسانی 80 از میان 124 است. همچنین رتبه کشورمان در شاخص استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال های اخیر 116 جهان است و در شاخص مهارت ها در رتبه 68 قرار دارد.
این آمار نشان می دهد که ایران در دسته متوسط های جهان قرار می گیرد؛ اما گرایش دانشگاه ها و ایجاد پل ارتباطی میان دانشگاه ها و صنایع کشور رد پای استفاده از فناوری نانو در صنایع را نشان می دهد. در حالی که صنایع ایران تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند اما بر اساس آمار اعلام شده در مجمع جهانی اقتصاد، کشورمان با انتشار چهار هزار و 661 مقاله رتبه 15 را کسب کرده است. البته این مقالات تا رسیدن به تجاری سازی فاصله بسیاری دارند اما رشد علاقه مندی دانشگاه ها به تحقیق در این حوزه می تواند نوید این را داشته باشد که صنایع ایران ظرفیت تغییر و ورود به انقلاب چهارم صنعتی را دارند.
بر اساس اعلام معاونت فناوری ریاست جمهوری برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور حرکت به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش، غیرقابل اجتناب است. به همین دلیل برای تحقق این اهداف باید دو دهم درصد از تولید ناخالص داخلی، ناشی از فعالیت های شرکت های دانش بنیان باشد. برای رسیدن به رشد هشت درصدی و تبدیل شدن به قطب اول منطقه، اقتصاد ایران باید دانش بنیان شود.
گفتنی است معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری در فروردین ماه سال جاری با اعلام آماری، شرکت های دانش بنیان کشور را نزدیک به 280 شرکت معرفی کرده است. بر این اساس این شرکت ها توانسته اند محصولات دانش بنیان خود را به تولید انبوه برسانند و از حاصل فروش محصولات شان، گردش مالی بیش از یک میلیاردی در سال داشته باشند.
پانوشت:
1. اسید «ریبونوکلئیک اسید» یا آر.ان.ای همراه با دی.ان.ای پروتئین ها، سه مولکول درشت اصلی است که برای همه «گونه های شناخته شده» زیستی ضروری است.
توصیف مهارت:
بیتوجهی عبارت اسـت از خودداری منظم از توجه به برخی رفتارهای آزارنده و ناراحت کننده.توجیه منطقی کاربرد بیتوجهی:
مطالعات متعددی اثربخشی بیتوجهی را نشان دادهاند، و از لحاظ تکنیکی به بیتوجهی اصطلاح خاموشی برای کاهش رفتار مشکلآفرین اطلاق میشود. ویلیامز (1959)، در مطالعهای برجسته، به والدین آموزش داد تا به سروصدا و فریادهای بیموقع اطفالشان در وقت خواب به طور جدی بیاعتنا باشند. هال (1984)، در مطالعه دیگری، «بیتوجهی برنامهریزی شده» را در برنامه پاسخدهی والدین برای کاهش موفقیتآمیز نق و نوق زدن و سروصدا راه انداختن مورد استفاده قرار داد. مک ماهون و فورهند (1984) به والدین آموزش دادند تا بیتوجهی را برای کاهش نافرمانی کودکانشان از تقاضاها و دستورات مختلف والدین به کار ببرند.کاربرد بیتوجهی
هر زمان که کودکانتان کارهایی انجام میدهند که ظاهراً هدفشان جلب توجه شماست و شما مایلید این رفتارها متوقف شوند، به آنها بیتوجه باشید.پینوشت:
1. Jimmy.
منبع مقاله :پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت
مهارت همدلی،یکی از مهمترین مهارتهای زندگی
میدانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید.همدلی یعنی اینکه برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج می کشد، خود را جای او بگذارید.
همدلی رابطه شما را با خانواده مستحکم میکند، اجازه میدهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.
واقعا بزرگ شوید!
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید نمیتوانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را میشناسید و در دیگران شناسایی میکنید در واقع مثل این اســت که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کردهاید. علاوه بر این اگر شما با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از زاویهای دیگر خواهید دید و احتمالا راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد.
مشکلات خانواده را دوچندان نکنید
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند با آنان همراه شوید. به طور مثال درک کنید پدرتان به خاطر ورشکستگی اخیرش از نظر مالی در بحران به سر می برد. در بسیاری مواقع کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درد دل ساده و تخلیه احساسات حالشان بهتر میشود. این طبیعی اســت که شما نتوانید مادر یا پدرتان را کاملا درک کنید، اما وقتی خودتان را جای آنها میگذارید درک بهتری از اوضاع به دست میآورید.
مشکلات را کوچک جلوه ندهید
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند.
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربههای سخت و آسان زندگی به این درک رسیدهاید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی میشود و توقع دارد او را درک کنید با او همراه شوید. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا میخواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمیتوانستم تاب بیاورم؟!»
تجربیات تان مال خودتان
برخی افراد عادت کردهاند که به محض تمام شدن حرفهای طرف مقابل تجربهای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربهای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان میگردند و بالاخره خاطرهای از خانواده، فامیل یا دوست مییابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست اســت که صحبتهای این چنینی به قصد همدلی بیان میشود، اما در عمل به طرف مقابل نشان میدهد که اصلا حرفهایش شنیده نشده اســت.
می توانید با کفش دیگران راه بروید
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد.
اگر میخواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر اســت خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. میتوانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار اســت: توانایی علاقهمندی به دیگران را دارم،تحمل افراد مختلف را دارم، در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم، میتوانم دوست یابی داشته باشم و شخص دوست داشتنیای هستم،برای دیگران احترام قائل میشوم.
صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکردهاید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.
دلهایی نزدیک به هم
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتواند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت اســت، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف میشوند و میتوانند تفاوتهایشان را مدیریت کنند.
چاردیواری
اخبارمرتبط :
همدلی با دیگران چه مزایایی در زندگی ما دارد؟
با همسرتان همدلی کنید!
همدلی ازهمزبانی خوشتر اســت!
فنون همزبانی به همراه همدلی
همدلی عامل خمیازه مسری
در این ساختنی روشی را برای ساخت عروسک یاد میگیرید که به هیچ مهارتی نیاز ندارد. تنها مهارتی که برای ساخت این عروسک کاموایی بامزه نیاز دارید، صبر است! وسایل لازم برای ساخت عروسک کاموایی هم بسیار ارزان هستند و ممکن است همین حالا در خانه تان پیدا بشوند. با ساختنی همراه شوید.
این عروسک کاموایی را میتوانید براحتی از سقف هم آویزان کنید و جلوه بسیار زیبایی به اتاق تان بدهید. اگر همیشه دوست داشتید عروسک سازی را تجربه کنید اما از خیاطی و بافتنی بدتان میآمده، این ساختنی را از دست ندهید.
گام اول ساخت عروسک کاموایی، بریدن کاموا به تکههای ۲۳ سانتیمتری است. ساده ترین راه برای بریدن کاموا، پیچاندن آن دور یک تکه کارتن مستطیلی است. طرف کوتاه مستطیل را به طول ۷٫۵ سانتیمتر و طرف بلند را به طول ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر ببرید.
از یک طرف شروع کنید و کاموا را به آرامیدور کارتن بپیچید. نباید کاموا را خیلی محکم بپیچید چون آن وقت کوتاه تر از طول مورد نظرتان میشود. سعی کنید در حین پیچاندن کامواها را روی هم نیاندازید.
سپس کاموا را از لبه مستطیل ببرید. اینکار را برای تمام رنگهایی که انتخاب کرده اید، تکرار کنید.
سطل را برگردانید و گره زدن کاموا از لبه بالایی شروع کنید. سه تکه کاموا بردارید و آنها را از یک سوراخ رد کنید و از سوراخ کناری بیرون بکشید. سپس کامواها را گره بزنید و محکم بکشید. گرهها باید روی گوشه کناری طرح الماس توری قرار بگیرند (این نقاط در تصویر با ستاره مشخص شده اند). اگر با رد کردن کاموا از سوراخها مشکل دارید، میتوانید از میل قلاب بافی استفاده کنید.
ترکیب رنگ کاموایی که برای ساخت عروسک کاموایی استفاده میکنید، کاملاً اختیاری است. اما توصیه ما ترکیب دو رنگ روشن با رنگ مشکی (یا هر رنگ تیره دیگر) است.
بهتر است گره زدن کامواها را به صورت لایه ای ادامه بدهید. از پایین شروع کنید و به کامل کردن حلقههای دور سطل به سمت بالا حرکت کنید.
پوشاندن تمام سوراخها با کاموا کمیطول میکشد اما نتیجه کار ارزش زمانی که صرف میکنید را دارد.
وقتی به بالای سطل رسیدید، باید جای چشمها را مشخص کنید. سپس کار گره زدن کامواها را درست زیر محل قرارگیری چشمها متوقف کنید.
وقتی به محل اضافه کردن چشمها رسیدید، آن قسمت را با رد کردن یک تکه کاموا علامت گذاری کنید. میتوانید از ماژیکهای براق هم استفاده کنید (اما حواستان باشد به کاموا نخورد).
بهتر است چشمها را با کاموا ترکیب کنید. برای اینکار چند تکه کاموای کوتاه تر از موهای عروسک کاموایی ببرید و دور هر دو چشم بچسبانید. اگر میخواهید چشمهای عروسک کاموایی را نزدیک بهم بچسبانید، مقدار کاموای لبه داخلی چشمها را کمتر کنید. در غیر این صورت کاموا بین دو چشم عروسک متراکم میشود و جلوی چشمها را میگیرد.
حالا چشمها را با مقدار زیادی چسب به جایی که مشخص کرده اید، بچسبانید. حواستان باشد چسب را روی کاموا نچکانید. اگر از چشمهایی که روشن میشوند یا چشمک میزنند، استفاده میکنید باید آنها را طوری بچسبانید که از طریق یکی از سوراخها با سوئیچ دسترسی داشته باشید.
یکبار عروسک کاموایی را چک کنید و هر قسمتی که کاموای کافی ندارد را بپوشانید. اگر میخواهید عروسک را از سقف آویزان کنید یا در قفسههای بلند بگذارید، لازم نیست قسمت بالای سطل (یا همان کف سطل) را با کاموا بپوشانید. اما اگر میخواهید سطل اصلاً دیده نشود، این قسمت را هم با همان روش بپوشانید.
برای تزیین بیشتر میتوانید گل سینه، پاپیون، دست یا هر چیز دیگری که دوست دارید به عروسک اضافه کنید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
بدون مهارت خیاطی و بافتنی عروسک کاموایی بامزه و متفاوت بسازید
توضیح کوتاه
برای ساخت این عروسک به هیچ مهارت یا ابزاری نیاز ندارید.
نویسنده
عاطفه اسدزاده