در طول این سال ها من والدین بسیاری را دیدم که می دانستند تنبیه بدنی روشی کارآمد نیست، اما باز هم از آن استفاده می کردند. والدینی که بعد از هر بار استفاده از این روش تا چند روز غرق احساس گناه می شدند، اما دوباره در برخی موقعیت ها سراغ همان روش ناکارآمد می رفتند. واقعا چرا برخی والدین در تعامل با کودک خود از تنبیه بدنی استفاده می کنند؟
در اغلب موارد اگر والدین بر روی احساسات خود دقیق شوند، می توانند متوجه تجربه احساسی غیرمنتظره بعد از هر بار تنبیه فرزندشان شوند. در واقع پیش از آغاز احساس گناه در والدین، احساسی کاملا متفاوت با آن تجربه می شود، احساس خلاصی بعد از انتقام! اما دلیل آن چیست؟ آیا والدینی که این گونه هستند، افرادی سنگدل و خشونت طلب هستند که از آزار فرزند خود لذت می برند و یا این امر واکنشی طبیعی اسـت؟ واقعیت این اسـت که والدینی که دست به تنبیه فرزند خود می زنند، لزوما آدم هایی سنگدل و بدطینت نیستند. گاهی آن ها حتی بسیار دلسوزتر از دیگران هستند. شاید با خود فکر کنید پس برای چه فرزندانشان را تنبیه می کنند؟
برای پاسخ به این سوال می توانیم به چند نکته اشاره کنیم:
• این والدین زمانی که تحت فشار زیاد بوده و تنش بالایی دارند و رفتارهای ناشایست فرزندشان نیز آن ها را کلافه می کند، بیشتر دست به تنبیه می زنند، چرا که تنبیه می تواند برای زمانی کوتاه احساس انتقام گرفتن را در آن ها ارضا کرده و حس رضایت ایجاد کند.
• در بسیاری از مواقع قبل از این که والدین متوجه شوند که دارند جه می کنند، متوجه می شوند که دست روی فرزندشان بلند کرده و یا فحش و ناسزا نثار او کرده اند، چرا که آن ها به دنبال خلاصی از عصبانیت شدیدی بوده اند که فشار زیادی را به آن ها تحمیل می کرده اسـت.
• در آن لحظاتی که آن ها تحت فشار شدید بوده و می خواهند در همان لحظه واکنشی به رفتار ناشایست فرزندشان نشان دهند، اولین چیزی که به ذهن شان می رسد همین گونه رفتارهاست.
به نظر می رسد که اگر بتوانیم در این سه بخش مدیریت بهتری بر روی خودمان داشته باشیم، احتمال تنبیه و بدرفتاری با فرزندمان را نیز تا حدّ زیادی کاهش داده ایم.
چند نکته: درست اسـت که بسیاری از مواردی که سطح تنش را در زندگی شما افزایش می دهد در اختیار شما نیست، اما حداقل کاری که می توانید انجام دهید این اسـت که برای کاهش تنش و استرس در برنامه روزمره خود زمانی را در نظر بگیرید. بسیاری از والدین هیچ برنامه منظم تفریحی و یا آرامش بخشی را برای خود تعریف نکرده اند و همین نیز باعث می شود استرس و تنش آن ها به شدت افزایش یافته و به راحتی با دیدن اشتباه های فرزند از کوره دررفته و در نتیجه احتمال بدرفتاری آن ها نیز افزایش می یابد.
البته تا صحبت از برنامه تفریحی می شود، بسیاری از افراد از کمبود وقت و البته بالابودن هزینه ها شکایت می کنند. همه این حرف ها درست اسـت، اما باور کنید هنوز هم فعالیت هایی هستند که با هزینه پایین می توانند به ما کمک کنند تا سطح تنش را در خودمان کم کنیم؛ کارهایی مانند کاشتن چند گل در یک گلدان و صرف وقت هر روزه برای آن ها، نوشیدن یک لیوان چای همراه با گوش دادن به یک نوایی آرام مانند صدای پرندگان و یا صدای آب ضبط شده، آماده کردن فضایی برای غذای پرندگان در پشت پنجره و تماشای آن ها، برنامه پیاده روی در پارک و یا کوه در آخر هفته و یا حتی برنامه ریزی برای یک دوش آب گرم.
یادتان باشد این که شما کاری را به این نیت انجام دهید که تنش خود را کم می کنید، می تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید و البته واکنش های انفجاری و تکانشی شما کاهش پیدا می کند، چرا که شما به صورت غیرمستقیم به خود این پیغام را داده اید که فرد مهم و ارزشمندی هستید و البته چه چیزی بیشتر از این می تواند در این روزهای پرتنش حال شما را بهتر کند!
برای خود زمان بخرید
بسیاری از والدین هنوز نمی دانند چه طور می توانند در اوج عصبانیت خود را آرام کنند. درواقع در این گروه از والدین، تنبیه فرزندان روشی برای انتقام گرفتن و البته آرام شدن محسوب می شود و کوتاه ترین راهی اسـت که می تواند به آن ها کمک کند تا دوباره آرام شوند.
چند نکته: همه ما در زندگی تحت فشارهای مختلف هستیم و عصبانی شدن امری طبیعی اسـت. اما اگر لیستی از کارهایی تهیه کنید که می تواند در زمانی کوتاه شما را تا حدی آرام کند و از آن لیست در زمان عصبانیت بهره بگیرید، می توانید تا حد زیادی مانع تکرار رفتارهای آسیب زننده به فرزندتان شوید؛ کارهایی مثل رفتن داخل اتاق و نگاه به تابلوی زیبایی که در آن جا دارید، نوشیدن آب، رفتن داخل بالکن برای چند ثانیه، بستن چشم ها و شمردن تا پنج.
یادتان باشد یکی از مهم ترین فواید انجام چنین کارهایی، خرید زمان برای شماست. درواقع شما با انجام کارهایی که می تواند تنها کمی به شما آرامش بدهد، بین احساس عصبانیت شدید خود و انجام واکنش به قدر چند ثانیه فاصله می اندازید، چند ثانیه ای که در بسیاری از مواقع می تواند به شما کمک کند تا گزینه بهتری را جایگزین تنبیه بدنی کنید.
تنبیه را بازتولید نکنیددرواقع بسیاری از رفتارهای تنبیهی والدین نه برنامه ریزی شده که به صورت انفجاری و ناگهانی اسـت. این موارد بیشتر در افرادی دیده می شود که خود تجربه تنبیه شدن در کودکی را داشته اند. درواقع در ذهن آن ها تنبیه یک گزینه محسوب می شود، هرچند خود در گذشته از آن آسیب دیده اند. در زمان آرامش لیستی از فعالیت های جایگزین برای کاهش رفتارهای ناشایست فرزندتان و البته در کنار آن، لیستی برای تقویت رفتارهای شایسته فرزندتان تهیه کنید.
این لیست را حتما جایی یادداشت کنید که بتوانید هر روز آن را ببینید. در رابطه با واکنش های احتمالی در برابر رفتارهای ناشایست فرزندتان برنامه ریزی قبلی داشته باشید و حتی با او در این مورد صحبت کنید. به عنوان مثال در صورت تکرار پرت کردن وسایل، لازم اسـت به مدت یک دقیقه روی صندلی در سکوت کامل بنشیند و یا در صورت خراب کردن وسیله ای در خانه از روی بی مبالاتی و استفاده نکردن صحیح، از پول توجیبی او برای تعمیر و یا خرید دوباره آن استفاده کنید.
و نکته آخر این که اگر در کودکی سابقه کتک خوردن، ناسزا شنیدن و یا تحقیر از سوی والدین خود را دارید، از این تجارب ناخوشایند به عنوان فرصتی ویژه بهره بگیرید! چرا که شما بهتر از هر کسی می توانید حال بد فرزندتان را بعد از شنیدن چند ناسزا و یا کتک خوردن درک کنید.
* کارشناس ارشد مشاوره
عملهای جراحی در کودکان تنها در صورت لزوم برای حفظ سلامتی کودک تجویز میشود، بنابراین والدین نباید به علت ترس از بیهوشی از این روند مهم در زندگی کودک خودداری کنند.
والدین باید همواره پیشینه سلامت کودک را برای مثال در رابطه با آلرژی و آسم کودک یا حساسیت به مواد بیهوشی در اختیار پزشکان قرار دهند.
پیش از عمل جراحی، پزشک بیهوشی باید جزییات دقیق داروهای مصرفی کودکان چه داروهای آرامشبخش و چه ویتامینهای مکمل را در اختیار داشته باشد. باید پیش از عمل جراحی درباره مدت قطع آنها نیز با پزشک بیهوشی مشورت شود.
معمولا کودکان هشت ساعت قبل از عمل جراحی نباید غذای جامد بخورند و در بعضی مواقع نیز استفاده از مایعات نظیر آب یا شیر مادر هم تا دو ساعت قبل از عمل مجاز شناخته میشود.
کودکان پیش از عمل باید درباره جراحیشان آگاهی داشته باشند. البته باید به آنها اطمینان خاطر داد که عملشان برای سلامتی آنها ضروری اسـت و آسیبی برای آنها به همراه ندارد.
به طورکلی بیهوشی برای کودکان بیخطر اسـت اما خطرات مربوطه بسته به عواملی نظیر سن و اورژانسی بودن عمل، متغیر اسـت.
برنا
به گزارش جام جم سرا ، تلخ اسـت، اما حالا نوبت فرزند اسـت که به اختیار یا به اجبار باید یکی را انتخاب کند و بپذیرد که از این به بعد قرار اسـت یک روز مهمان این خانه و روز دیگر مهمان آن خانه شود، یک روز دلتنگ پدر و روز دیگر بیقرار مادر شود. طلاقی که در بعضی از خانوادهها، بهترین گزینه اسـت همه چیز را جدا کرده اسـت، هر کس سهم خودش را برده و در این میان فقط یک نقطه اشتراک باقیمانده، و آن هم یک کودک معصوم اسـت.
دلیل طلاق هر چه میخواهد باشد، مهم این اسـت که زندگی در یک خانواده جدا، اما آرام و منطقی، بسیار بهتر از زندگی در یک خانواده آشفته اسـت. طبیعی اسـت که فشار و اضطراب ناشی از طلاق به تنهایی میتواند مادر و پدر را از نظر روانی ضعیف و آسیبپذیر کند؛ با این حال والدین باید بدانند حتی وقتی جدا شدهاند، باز هم پدر یا مادر فرزند خود هستند و جدایی هرچند سخت و اضطرابآور باشد، باز هم چیزی از این مسئولیت کم نمیکند. مهمترین وظیفه والدین در چنین موقعیتی، دیدن و به رسمیت شناختن فرزندان اسـت. باید این نکته را در نظر داشته باشید که قرار دادن کودکان در یک فضای مبهم، آسیب بیشتری به آنها وارد میکند، پس «سیاست سکوت» پیشهکردن در این وضعیت کمکی به اوضاع روانی فرزندتان نمیکند، اما چه باید کرد؟
با فرزند خود صحبت کنید
فرزندتان در هر سنی که هست شما موظفید با او در مورد طلاق صحبت کنید. معنی طلاق و دوپاره شدن خانواده را برایش بگویید و پیشبینی مختصری از آینده داشته باشید و تا حدودی وضعیت حضانت او را برایش روشن کنید. بسیاری از کودکان تا سنین 9ـ 8 سالگی فکر میکنند شیطنتهای آنان دلیل این جدایی اسـت، بنابراین یک احساس گناه سنگین را با خود میکشند. توضیحاتی ندهید که ذهن او آشفتهتر شود، بلکه بگویید این موضوع بین شما دو نفر اتفاق افتاده و هیچ کس نقشی در این جدایی نداشته اسـت.
او حق دارد هر دوی شما را دوست داشته باشد
برخی از والدین وقتی به جدایی میرسند، خشمگین هستند و گمان میکنند همسرشان سبب تباهی زندگی آنها شده اسـت، آنها فکر میکنند همان طور که خودشان درگیر خشم و عصبانیت هستند، فرزندشان هم باید چنین باشد، در حالی که واقعیت چیز دیگری اسـت، همسر شما پدر یا مادر فرزندتان اسـت و او بیقید و شرط والدینش را دوست دارد.
هر دو با فرزند وقت بگذرانید
با توافق یا بیتوافق، سرانجام کودک به یکی از والدین سپرده میشود و این به معنای برنده بودن یکی و بازنده بودن دیگری نیست، زیرا والدین باید برای دیدار مستمر با کودک خود، به یک توافق برسند. گاهی والدین تصمیم میگیرند که کودک در هر ماه، یک هفته را نزد والد دیگر بگذراند، این در حالی اسـت که دیدار مستمر والدین در دفعات بیشتر و زمان کوتاهتر، مثلا هفتهای یکبار یا دوبار، بخصوص برای کودکانی با سنین پایینتر بهتر اسـت. اینکه در یک ماه یک هفته را نزد والد دیگر باشد سبب میشود برنامههایشان به هم بریزد و این اسبابکشی موقتی، معمولا برای کودکان خوشایند نیست.
با هم هماهنگ باشید
هر چقدر هم که با هم اختلافنظر داشته باشید، باید درباره مسائل مربوط به فرزندتان با هم هماهنگ شوید. شاید بپرسید چه مسائلی؟ مسائلی مثل زمان تماشای تلویزیون، تنبیه یا تشویق، مقررات رفت و آمد با دوستانش، خرید تبلت، تلفن همراه یا رایانه، رفتن به کلاسهای هنری، ورزشی و... . حتی سعی کنید در دادن هدیه به فرزندتان با یکدیگر هماهنگ شوید، یعنی سعی نکنید با دادن هدایای گرانقیمت یا چیزهایی که همسرتان با آنها موافق نیست محبت او را جلب کنید. ممکن اسـت شما درباره مسالهای با همسرتان دچار اختلافنظر شوید، اما فراموش نکنید که نباید این اختلافنظر برای فرزندتان تبدیل به فرصتی برای سوءاستفاده شود، پس حتی اگر درباره مسالهای رضایت کامل ندارید، بهتر اسـت به نتیجهای بینابینی برسید و در آن با هم هماهنگ رفتار کنید. این هماهنگی نیازمند صحبتهای حضوری یا تلفنی با همسر سابقتان اسـت. این نکته را در نظر داشته باشید که ناهماهنگی بین والدین بخصوص در سنین نوجوانی، کنترل رفتار فرزند را ناممکن میکند.
فعالیتهای مشترک را به رسمیت بشناسید
یکی از نگرانیهای کودکان طلاق توضیح دادن این مساله اسـت که چرا پدر یا مادر در فلان برنامه تنها آمدهاند؛ بنابراین در موقعیتهای مهمی که معمولا والدین هر دو در کنار فرزندانشان حضور دارند، سعی کنید که با هم در آن برنامه شرکت کنید، در موارد پزشکی هم که باید هر دو تصمیمگیری کنید بهتر اسـت هر دو حضور داشته باشید.
فرزندتان را واسطه نکنید: اگر قرار اسـت پیغامی به همسرتان بدهید، حتما خودتان این کار را بکنید. برای هماهنگی در مورد مسائل مالی یا تربیتی، به هیچ وجه فرزند خود را واسطه قرار ندهید، زیرا این کار برای او عذابآور اسـت. معمولا فرزندان علاوه بر انتقال پیغام شما، این اضطراب را هم با خود حمل میکنند که واکنش پدر یا مادرشان نسبت به این پیغام چه خواهد بود.
هرگاه یکی از شما یا هر دویتان ازدواج کردید
احتمال ازدواج پس از جدایی بخصوص برای زوجینی که در سنین جوانی از هم جدا میشوند زیاد اسـت و این یک اتفاق طبیعی و منطقی در زندگی آنان محسوب میشود، اما کنجکاوی درباره این تازهوارد در زندگی همسر سابق، آن هم از طریق رفت و آمدهای فرزند به او حس جاسوسی و خیانتکاری میدهد ضمن اینکه واکنش شما به اخبار تازه او میتواند حس او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. تا جایی که میتوانید سعی کنید نگاه فرزندتان را نسبت به ازدواج مجدد والد دیگر مثبت کنید و برایش توضیح دهید که این یک اتفاق طبیعی در زندگی هر دوی شما خواهد بود.
اگر فرزندتان با شما زندگی نمیکند
فرقی نمیکند قانون او را به والد دیگر سپرده باشد یا توافق خودتان، در هر صورت فرزندتان با شما زندگی نخواهد کرد و بیشتر وقتش را نزد والد دیگر میگذراند، اما مراقب باشید که حضور شما در زندگیاش کمرنگ نباشد یعنی در موقعیتهای مهم، همیشه همراهش باشید، زمانهای مشخصی از روز را با او تلفنی حرف بزنید، اگر توانستید با والد دیگر توافق کنید، هر روز مسیر مدرسه تا خانه همسر سابقتان را با او همراه شوید. به وقت خودش او را تشویق و به وقت خودش تنبیهاش کنید و خلاصه سعی کنید حضورتان به عنوان مادر یا پدر برای فرزندتان ملموس باشد.
اگر فرزندتان با شما زندگی میکند
نه از این طرف بام بیفتید و نه از آن طرف! یعنی نه خودتان را برنده بدانید و نه مدام غر بزنید که همه گرفتاریها و مسئولیتها به دوش شماست. سعی کنید والد دیگر را در مسئولیتهای مربوط به فرزندتان شریک و فرزند را هم به بودن در کنار والد دیگر تشویق کنید. به هیچ وجه در مقابل فرزند به والد دیگر توهین نکنید یا اینکه او را در مقام قضاوت قرار ندهید. او فقط یک کودک اسـت که فارغ از تمام دعواها و درگیریها مادر و پدرش را دوست دارد.
شیما نادری - چاردیواری
بعضی از والدین به دلیل ترس از بدآموزی برای فرزندانشان، از ارتباط های ساده و صمیمانه- حتی ابراز محبت های معمولی در حضور بچه ها هم پرهیز می کنند...
پس به این نکته توجه کنید که این رفتار قطعا رفتار درستی نیست چرا که برقراری رابطه صمیمانه و محبت آمیز و ابراز محبت های لازم و حتی نوازش و بوسیدن با رعایت نکات اخلاقی، نه تنها بدآموزی ندارد بلکه زمینه های ایجاد روابط سالم بین والدین و فرزندان را به وجود می آورد که خود می تواند مقدماتی برای آموزش روابط صحیح بین والدین و فرزندان آنها و حتی آموزش های جنسی باشد.
بنابراین توصیه می گردد با رعایت حدود و ثغور زندگی خانوادگی، والدین از ابراز محبت به یکدیگر دریغ نورزند و آگاه باشند که این مساله نه تنها بدآموزی ایجاد نمی کند بلکه الگوی مناسبی از رفتارهای عاطفی و جنسی را در اختیار فرزندان قرار می دهد.
تبیان
دکتر لئونارد ساکس پزشک کودکان، در حوزه ی خود شناخته شده و جنجالی اســت. او در کتاب تازه ی خود به چند موردی اشاره می کند که لازم اســت والدین برای داشتن فرزندانی موفق هر روز انجام دهند. در ادامه هفت سؤالی را از نظر خواهید گذراند که باید هر روز از خودتان بپرسید.
۱- آیا فرزندان من می دانند به آنها عشق می ورزم؟هر چیز دیگری در باب فرزندان از همین جا نشأت می گیرد؛ به همین دلیل اســت که به موفقیت آنها بیشتر از موفقیت خودتان اهمیت می دهید. اما موضوع به همین سادگی نیست که هر روز به آنها بگویید دوستشان دارید (با اینکه این هم ایده ی خوبی اســت)، و به طور قطع به معنی تن دادن به تمام خواسته های آنها نیز نخواهد بود.
در عوض، موضوع کاملاً به صداقت و بلوغ بر می گردد. باید صادقانه از خودتان بپرسید وقتی فرزندانتان ۲۰، ۳۰، ۴۰ ساله یا بیشتر شدند، این را به رسمیت می شناسند که شما همواره هر کاری که کرده اید به خاطر این بوده اســت که بهترین ها را برای آنها می خواسته اید؟
۲- آیا در مقام یک پدر یا مادر رفتار می کنم؟
هر پدر و مادری ممکن اســت مثل بزرگسال ها با فرزندانش رفتار کند تا آنها نیز به رفتار کردن مثل بزرگتر ها عادت کنند. اما بچه ها بزرگسال نیستند. با این حال بسیاری از والدین به امید احترام به انتخاب های فرزندانشان و تشویق آنها به تصمیم گیری، از تصمیم های خود کنار می کشند و مطیعانه به فرزندانشان اجازه می دهند تصمیماتی بگیرند که در واقع مربوط به آنها نیست؛ بلکه وظیفه ی والدین آنهاست.
ساکس می گوید: «قرار نیست اختیارات خود به عنوان والدین را به فرزندانتان واگذار کنید». او برای مثال به والدینی اشاره می کند که اجازه داده بودند فرزند ۸ ساله شان در مورد مدرسه ای که قرار بود برود تصمیم نهایی را بگیرد و می گوید: «من شاهد موارد بسیاری بوده ام که در آنها فرزند خانواده به وضوح تصمیم اشتباهی گرفته بود و والدین نیز این را می دانستند، اما در مقابل این تصمیم او خود را کاملاً مطیع و بی اختیار می دانستند. در نهایت این فرزند اســت که ضررش را می بیند».
۳- آیا بر استفاده ی آنها از فناوری نظارت و کنترل کامل دارم؟
هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش یاد بگیرد مشکلات را به فرصت تبدیل کند. با این حال، وقتی فرزندان شما به بلوغ لازم نرسیده اند، احتمال اینکه فرصت ها را به دردسر تبدیل کنند بیشتر خواهد بود. در قرن بیست و یکم نیز احتمالاً میدان مینی بزرگ تر و خطرناک تر از فناوری های شخصی برای بچه ها وجود ندارد.
بحث فقط به سرک کشیدن تصادفی کودکان به دنیاهای ناشناخته ی اینترنت و دیدن چیزهای به غایت نامناسب ختم نمی شود، بحث بر سر اعتیاد محض آنان به استفاده از دستگاه هایی اســت که حتی بزرگسالان نیز در استفاده از آنها نمی توانند جلوی خود را بگیرند.
ساکس در این باره می گوید: «حالا بچه هایی ۱۰، ۱۲، ۱۴ یا ۱۶ ساله را می بینید که ساعت ۲ بامداد در رختخواب با تلفن هوشمندشان مشغولند. هیچ بچه ای نباید بدون نظارت والدین در اتاق خود به تنهایی از موبایل استفاده کند.
این فقط نظر من نیست. این توصیه ی رسمی آکادمی پزشکان کودکان آمریکاست. جالب اینجاست که بسیاری از والدین این را توصیه ای غیرممکن می دانند. آنها فکر می کنند در بسیاری حوزه ها هیچ اختیاری روی فرزند خود ندارند».
۴- آیا فرزندانم از توجه کامل من برخوردارند؟
همه ی ما مشغله های فراوانی داریم. اینکه در حال حاضر مشغول خواندن این مطلب در بخش «مدیران فردا»ی وبسایت دیجیاتو هستید احتمالاً به آن معناست که آرزوهای بزرگی در سر دارید و می خواهید در دنیای خود تغییراتی ایجاد کنید.
با این حال فرزندان شما اغلب مواقع نیاز دارند شما تمام این بلندپروازی ها را کنار بگذارید و خیلی ساده با آنها وقت بگذرانید.
قانون شماره ی یک به اعتقاد ساکس این اســت که بلا استثنا هر شب شام را در کنار یکدیگر بخورید. او می گوید: «با انتقال این موضوع که بودن در کنار یکدیگر در منزل در آن زمان مشخص اولویت اول همه ی شماست، این پیام را به آنها منتقل می کنید که خانواده از اهمیت زیادی برخوردار اســت.
بسیاری از فرزندان این روزها به دنبال اضافه کردن فعالیت های فوق برنامه ای به زندگی خود هستند که چرایشان را نمی دانند. این می شود که در ۱۵ سالگی دچار فرسودگی می شوند و رابطه ی آنها با خانواده شان دچار اختلال می شود».
ساکس توصیه می کند استفاده از ایرباد یا هدفون در هنگام کنار هم قرار گرفتن اعضای خانواده در اتومبیل ممنوع شود. او می گوید: «زمانی که اعضای خانواده داخل اتومبیل با یکدیگر می گذرانند با ارزش اســت. این زمان برای این اســت که هم شما به حرف های فرزندتان گوش دهید و هم آنها به حرف های شما».
۵- آیا به خاطر چیزهایی که واقعاً ارزش تمجید دارند آنها را تشویق می کنم؟
ساکس می گوید: «اولین کار این اســت که فروتنی را به آنان آموزش دهیم. چون بسیاری از بچه ها به دلایل مختلف بیش از حد به خودشان غره می شوند، بی آنکه بدانند این فرهنگ اعتماد به نفس کاذب تنها به دلخوری و رنجش ختم می شود».
۶- آیا ارزش پول را در حد اعتدال به آنان نشان می دهم؟
پول مهم اســت. حتی برنی سندرز هم با این موضوع موافقت می کند. بهره مندی از آن دنیایی از حق انتخاب های مختلف در اختیار ما قرار می دهد و نداشتنش فرصت ها را از ما می گیرد. اما آیا پول از هر چیز دیگری مهم تر اســت؟ موفق ترین انسان های روی زمین اینطور فکر نمی کنند.
ساکس می گوید: «معنای زندگی را به فرزندان خود بیاموزید. معنای زندگی نمی تواند صرفاً در پیدا کردن یک شغل خوب خلاصه شود. آن را در دستیابی به چیزی خاص هم نمی توان خلاصه کرد. بلکه معنای زندگی این اســت که به عنوان یک انسان چه کسی هستید. هر کسی باید برای این سؤال پاسخی داشته باشد».
۷- آیا اجازه می دهم بچگی کنند؟
با همه ی چیزهایی که گفته شد باید در نظر داشت که بچه ها فقط بچه هستند و باید فرصت بازی کردن، رشد کردن، و بزرگ شدن به عنوان یک کودک را داشته باشند. آنها در آن سن برای تمرکز مداوم روی رسیدن به موفقیت متمرکز نیستند. آنها مثل بسیاری از بزرگسالان بابت اینکه خوشحال هستند یا نه، استرس نمی گیرند.
از توماس جفرسون نقل می شود که «ما سرباز می شویم، تا فرزندان ما کشاورز شوند، تا فرزندانشان بتوانند هنرمند باشند». شما نباید فرزندان خود را درگیر چالش هایی کنید که خودتان با آنها دست به گریبان هستید. قطعاً نمی خواهید آنها نیز در سنین پایین با چالش های خودشان مواجه شوند. بنابراین از خودتان بپرسید آیا من می توانم در فهمیدن میزان اهمیت موضوعات مختلف پیرو فرزندم باشم؟ آیا حاضر هستم از آنها درس بگیرم؟
فرزندان قربانیان اصلی عصبانیت پدر و مادر محسوب میشوند. رفتار این افراد انعکاس مسائل و مشکلات حل نشده والدینشان اسـت.
وی در ادامه افزود: خشم واکنشی اسـت که در درون همه افراد وجود دارد. هنگامی که فرد در کنترل تکانه های هیجانی تسلط نداشته باشد، پرخاشگر شناخته میشود. فرد خشمگین همیشه پشیمان اسـت چرا که ناخواسته به محیط و اطرافیان آسیب میزند.
این روانشناس در خصوص نقش عصبانیت در روابط میان زوجین تصریح کرد: عدم کنترل خشم در روابط زناشویی آثار غیر قابل جبرانی بر جای می گذارد. زوجین معمولا پرخاشگری یکی از طرفین را نشانه سردی و بی علاقگی همسر خود بر ادامه زندگی برداشت می کنند و همین مسئله زمینه ساز سردی رابطه و بروز طلاق عاطفی میان آنها خواهد شد.
محمودی در مورد تاثیر عدم کنترل خشم و پرخاشگری والدین بر کودکان ابراز داشت: فرزندان قربانیان اصلی عصبانیت پدر و مادر محسوب میشوند. رفتار این افراد انعکاس مسائل و مشکلات حل نشده والدینشان اسـت. این کودکان که دائم در حال استرس و نگرانی هستند، سازگاری مناسب با همسالان خود ندارند. از دیگر مشکلات فرزندان در خانوادههای پرتنش میتوان به اختلال در یادگیری، عدم تمرکز، بی خوابی، کابوس های شبانه و شب ادراری شدید اشاره کرد. همچنین این کودکان در بزرگسالی نیز به تپش قلب شدید و نگرانی دائم مبتلا میشوند.
وی در خصوص نقش مشاوره در کنترل خشم بیان کرد: در مشاورههای قبل از ازدواج تمرینهایی به زوجین ارائه میشود تا میزان انتقادپذیری و کنترل هیجانات آنها سنجیده شود. استفاده از راهنمایی این مراکز و مطالعه کتاب های کنترل خشم قبل از ازدواج توصیه میشود.
این روانشناس با تاکید بر نقش خانواده در کنترل عصبانیت تصریح کرد: نقش اطرافیان در کنترل خشم این افراد بسیار موثر اسـت. ایجاد محیط آرام، دور کردن عوامل استرسزا، داشتن ارتباط کلامی موثر، تشویق به انجام رفتار کنترل شده و ایجاد تصور ذهنی در زمینه مثبتاندیشی در خانواده در این زمینه بسیار مفید اسـت. همچنین نقش مشاوره و آموزش و پرورش در آموزش هوش هیجانی حائز اهمیت اسـت.
منبع : باشگاه خبرنگاران
کوچکی واقعی اندازه دستگاه تناسلی در مردان بیماری بسیار نادری اســت. البته مثل هر بیماری دیگر، کوچکی واقعی دستگاه تناسلی در مردان یا «کوچکی مرضی دستگاه تناسلی» تعریف علمی خاص خود را دارد و صرف ادعای فرد، نمیتواند دلیل وجود مشکل در وی باشد. ممکن اســت فرد انتظارات خاصی از خود داشته باشد که دلیل وجود بیماری نیست. هر پسر بچه بالای یک سال که طول دستگاه تناسلی وی در حالت کشیده کمتر از 1/9 سانتیمتر اســت، باید مورد بررسی قرار گیرد. علل زیادی برای آلت تناسلی کوچک در پسر بچهها وجود دارد که اگر بموقع تشخیص داده شوند، کمک زیادی میتوان به این کودکان کرد.
امروزه با پیشرفت فناوری حتی میتوان در ماههای آخر بارداری با سونوگرافی داخل رحم مادر این بیماری را در جنین پسر تشخیص داد. نکته قابل ذکر این اســت که در کودکان چاق، آلت تناسلی در زیر چربی ناحیه عانه مخفی میشود که اصطلاحا به آن «آلت تناسلی دفن شده یا مخفی شده» میگویند و این با آلت تناسلی کوچک فرق میکند. در بسیاری از موارد با بزرگ شدن کودک و کاهش وزنش، این مشکل برطرف میشود ولی گاهی جهت برطرف شدن آن به عمل جراحی نیاز دارد.
تشخیص زود و بموقع «کوچکی واقعی دستگاه تناسلی» اهمیت بسیاری دارد چون با درمان مناسب و بموقع، این کودکان تقریباً دستگاه تناسلی طبیعی خواهند داشت. اندازه آلت تناسلی در سن بلوغ رابطه مستقیم با زمان درمان دارد. هر قدر درمان زودتر انجام شود، اندازه آلت تناسلی در سن بلوغ نزدیک تر به میزان طبیعی خواهد بود. شاید بد نباشد موضوع را با مثال، قابل فهمتر کنیم. مثلا طول متوسط طبیعی آلت تناسلی کشیده شده در نوزاد 30 هفتهای 1/5 سانتیمتر، نوزاد 34 هفتهای 2/5 سانتیمتر، کودک دو ساله 2/6 سانتیمتر، کودک چهار ساله 3/3 سانتیمتر، کودک هفت ساله 3/8 سانتیمتر، کودک ده ساله 3/9 سانتیمتر و بالغین 9/3 سانتیمتر حد استاندارد اســت.
برای درمان «کوچکی واقعی دستگاه تناسلی» دو راه وجود دارد؛ دارودرمانی که بیشتر قبل از 14 سالگی مؤثر اســت و عمل جراحی که بعد از سن بلوغ انجام میشود. در این میان هیچ دستگاهی که مورد تأئید مجامع علمی معتبر باشد، برای تغییر قابل ملاحظه اندازه آلت تناسلی وجود ندارد و دستگاههایی که در اینترنت یا شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند، فقط موهومات هستند.
این دستگاهها نهتنها بیفایدهاند، بلکه در مواردی عوارض زیانبار شدیدی را نیز به همراه دارند. همین سودجویان داروهایی را تبلیغ میکنند که معتقدند صد در صد مؤثر و تضمینی هستند، اما به نظر من واقعیت ندارند و خوانندگان به هیچ وجه نباید در دام این افراد و تبلیغات بیفتند. فراموش نکنید افراد بالغ چاق که دارای کوچکی واقعی دستگاه تناسلی هستند، در ابتدا باید وزنشان را کاهش دهند (وزن ایدهآل = قد منهای 100) و سپس تحت عمل جراحی قرار بگیرند. البته عمل جراحی بسیار کمککننده اســت ولی انتظارات نامعقول بعضی از بیماران را برآورده نمیکند.
دکتر محمدرضا صفرینژاد
جراح و متخصص بیماریهای کلیه و مجاری ادراری
به گزارش جام جم کلیک ، همانطور که میدانید این خطرات تمام کاربران را تهدید میکند، اما در این میان کودکان و در حالت کلی کاربران کم سن و سال بیش از دیگر کاربران در معرض خطرات استفاده از رایانهها قرار دارند، چراکه خرابکاران در بیشتر موارد قربانیان خود را از این گروه انتخاب میکنند. خوشبختانه برای جلوگیری از بروز این مشکلات، سیستمهای عامل، ابزاری را در خود جای دادهاند که به کمک آنها والدین میتوانند برای کودک یا نوجوان خود هنگام استفاده از رایانه محدودیتهایی را تعیین کنند. چنانچه رایانه مجهز به سیستمعامل مک را در اختیار دارید و میخواهید با محدودسازی برخی امکانات برای فرزند خود، خطرات این چاقوی دو لبه را به صفر برسانید.
فعالسازی
اولین اقدام برای اعمال محدودیت روی امکانات موجود در سیستمعامل و نظارت بر فعالیت فرزندان، فعالسازی قابلیت Parental Controls اســت. برای انجام این کار باید مراحل زیر را دنبال کنید:
1 ـ به System Preferences بروید و روی Parental Controls کلیک کنید.
2 ـ در پنجره بهنمایش درآمده روی آیکون قفلی که در پایین سمت چپ صفحه به چشم میخورد کلیک کرده و نام کاربری و رمز عبور مدیر سیستم را برای فعالسازی این قابلیت وارد کنید.
3 ـ پس از فعالسازی قابلیتهای کنترلی والدین باید روی آیکون افزودن که به شکل «+» اســت کلیک کنید و همه فیلدهای مشخص شده برای ایجاد حساب کاربری جدید را تکمیل کنید. (این حساب کاربری برای فرزند شما خواهد بود)
4 ـ با طی این مراحل، حساب کاربری جدیدی برای فرزند شما ایجاد شده و اکنون میتوانید با انتخاب این حساب کاربری از فهرست سمت چپ، محدودیتهای موردنظرتان را روی آن اعمال کنید.
نکته: ممکن اســت گزینههای موجود در بخش اعمال محدودیتها باتوجه به نسخه سیستمعامل مورد استفاده شما تفاوتهایی داشته باشد.
محدودیت اجرای برنامهها
اولین تبی که در بخش محدودسازی مشاهده خواهید کرد، Apps نام دارد. در این بخش امکانات مختلفی برای مدیریت دسترسی به اپلیکیشنها در اختیار شما قرار میگیرد.
بهعنوان مثال با فعال کردن Use Simple Finder، محیط فایندر بهصورت ابتدایی و ساده برای کودکان یا سالمندان تغییر وضعیت میدهد یا با فعالسازی قابلیت Limit Applications گزینههای لازم برای محدودیت در اجرای اپلیکیشنها در اختیار شما قرار میگیرد.
محدودیتهای اینترنتی
یکی از مهمترین گزینهها برای کنترل فعالیت فرزندان، نظارت بر عملکرد آنها در دسترسی به محتوای سایتهای اینترنتی اســت. تب Web گزینههای مختلفی را برای دسترسی بدون محدودیت به سایتهای اینترنتی، محدودیت در دسترسی به سایتهای مخصوص بزرگسالان و دسترسی به سایتهای موجود در فهرست سفید در اختیار شما قرار میدهد. با انتخاب هریک از این گزینهها و کلیک روی Customize یا آیکونهای حذف و اضافه میتوانید نسبت به شخصیسازی فهرست سایتهای موجود اقدام کنید.
محدودیتهای ارتباطی
بسیاری از والدین به برقراری ارتباط فرزندانشان با افراد غریبه حس خوبی ندارند و باتوجه به همین، تب People مجموعه گزینههای لازم را برای مدیریت ارتباطات مجازی فرزند شما در خود جای داده اســت. اعمال محدودیت در بازیهای شبکهای، محدودیت در افزودن دوستان مجازی به بازی، محدودیت در ارسال ایمیل به افراد ناشناس و حتی محدودیت در ارسال پیام به این افراد از جمله امکاناتی اســت که در این بخش میتوانید از آنها استفاده کنید.
محدودیت زمانی
یکی دیگر از کاربردیترین بخشها در ابزارهای کنترلی والدین، اعمال محدودیتهای زمانی در دسترسی به رایانه اســت. در بخش Time Limits شما میتوانید مدت زمان مجاز دسترسی به رایانه در روزهای کاری و آخر هفته را مشخص کرده و همچنین بازههای زمانی غیرمجاز دسترسی به رایانه طی شبانهروز در روزهای کاری و آخر هفته را معین کنید.
بهعنوان مثال میتوانید دسترسی به رایانه در طول شبانهروز را به سه ساعت محدود کرده و همین دسترسی سه ساعته را از ساعت 8 صبح تا 16 غیرفعال کنید.
دیگر محدودیتها
دسترسی به وبکم، مدیریت چاپگر، رایت دیسکهای نوری و بسیاری از موارد دیگر که در دیگر تبها وجود ندارد ممکن اســت در این بخش برای کنترل بیشتر روی فرزندان در اختیار شما قرار داده شود. شما میتوانید با مراجعه به این بخش و فعالسازی هریک از موارد موجود در آن نسبت به اعمال محدودیتهای بیشتر اقدام کرده و تا حد زیادی از بروز مشکلات احتمالی در استفاده فرزندتان از رایانه جلوگیری کنید.
مشاهده گزارشها
علاوه بر اعمال محدودیت در استفاده از امکانات، بررسی گزارشهای دسترسی به سایتها، برنامههای استفاده شده، ایمیلهای ارسال شده و دیگر موارد میتواند نظارتی نامحسوس روی فعالیت فرزندان را برای شما فراهم کند. برای دسترسی به این گزارشها کافی اســت در هر بخش روی گزینه logs کلیک کنید.
فوق تخصص کلیه و فشار خون گفت: یکی از علل ابتلا به اختلالات کلیوی، عفونت ادراری ساده در دوران کودکی افراد است، به طوری که در 25 درصد از کودکانی که به عفونت ادراری ساده مبتلا می شوند، احتمال اختلالات کلیوی در آینده افزایش می باید.
به گفته دکتر اتابک، ابتلا به بیماری های کلیوی و یا نارسایی کلیه بدون علامت است و به واقع، هنگامی که بیمار مراجعه می کند، زمانی است که کارکرد کلیه او به زیر 50 درصد کاهش یافته است .
اتابک اظهار کرد: زمانی که کارکرد کلیه ها به زیر 10 درصد برسد، در واقع کلیه های بیمار از کار افتاده است و اگر کارکرد کلیه به 50 درصد رسیده باشد، بیمار علائمی همچون کم خونی، رنگ پریدگی، ضعف را به همراه دارد.
فوق تخصص کلیه و فشار خون توصیه کرد: افرادی که در خانواده های آنان نارسایی مزمن کلیوی دیده شده است باید هر شش ماه یکبار و افراد سالم هر سه سال یکبار برای آزمایش و بررسی از نظر کراتینین مراجعه کنند.
به گفته اتابک، با رسیدن به مرحله مشاهده علائم نارسایی کلیه مانند کم خونی، خستگی، اختلال تمرکز و بدخوابی، دیگر برای درمان خیلی دیر شده است .
وی با بیان این که کلیه کودکان حساس بوده و بیماری آنان باید به طور کامل تحت درمان قرار گیرد، توصیه کرد: بهتر است خانواده ها هر گونه تغییر در رنگ، بو و تکرر ادرار در کودکان را جدی بگیرند و با مشاهده تب بالا و طولانی مدت، بی قراری، درد زیر شکم کودک به مراکز درمانی برای انجام آزمایش ها مراجعه کنند.
این نفرولوژیست با بیان اینکه امروزه بیماری های مادرزادی افزایش یافته است، ادامه داد: استعمال سیگار روی جنین اثرات منفی دارد و کودکانی که از مادران سیگاری به دنیا می آیند، وزن کمتری دارند و در برابر صدمه و نارسایی کلیه ها آسیب پذیرند.
به گفته وی، وزن جنین با سلامت کلیه ها ارتباط تنگاتنگ دارد و تاثیر گذار است .
دکتر اتابک همچنین دیابت را شایع ترین علت نارسایی کلیه در جهان دانست و اظهارکرد: با کنترل دیابت می توان از بسیاری از موارد نارسایی کلیه پیشگیری کرد. همچنین فشار خون نیز از دیگر مواردی است که اگر تحت کنترل قرار نگیرد منجر به نارسایی کلیوی خواهد شد.
اتابک یادآور شد: بیماری های کلیوی از نظر اقتصادی و اجتماعی هزینه زیادی را بر سیستم سلامت کشور وارد می کند و اگر در زمینه پیشگیری از بیماری ها برنامه ها اصولی صورت گیرد، از بروز بسیاری بیماری ها و همچنین هرینه های آن کاسته خواهد شد.
این نفرولوژیست ادامه داد: تاکنون مرکز و کلینیک خاصی که بتوان بیماری دیابت و یا فشار خون بیماران را تحت کنترل دراورد، وجود ندارد و تنها 25 درصد از بیمارانی که به مراکز درمانی مراجعه می کنند، فشار خون خود را تحت کنترل درمی آورند.
نکاتی درباره تصورات رایج اما اشتباه والدین درباره کودکان
3 خطای والدین که خلاقیت کودکان را کور میکند
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۳۰
کودکان
بزرگسالان در مواجهه با کودکان برداشت غلطی است که از رابطه شلوغ کاری با بی ادبی یا رفتاری نادرست درباره شخصیت کودکان دارند.
تمرین مدیریت وسایل: کودک تمام ابزارها را در کنارش قرار می دهد تا در وقت مناسب بهترین استفاده را از ابزار و وسایل پیرامونش داشته باشد. این مدیریت وسایل تا حدی دقیق است که اگر به کودک بگوییم فلان اسباب بازی را کجا گذاشتی بدون خطا جای دقیقش را زیر خروارها وسایل نشان می دهد.
نمایش قدرت: کودکان با ارائه وسایل بازی و ابزارهایشان این پیغام را به اطرافیان می دهند که قدرت و اقتدارشان به چه میزان است.
تلاش برای متفاوت بودن: کودک با این کار قصد دارد چند بازی را به شکل منسجم و بر اساس نظم ذهنی خودش پشت سر هم بچیند و به شکلی پشت سر هم بازی کند تا از تنوع بازی احساس آرامش کند.
احساس امنیت: چون کودک با وسایلش به شکلی زندگی می کند که همه وسایل بازی هایش را زنده می پندارد سعی می کند مدام وسایلش را چک کند تا با این کار احساس امنیت کند و بفهمد همه وسایل حضور دارند.
تمرین مدیریت زمان: چون کودک تصویری از زمان برای بازی کردن قائل نمی باشد و گاهی تا زمانی که به خواب برود در حال بازی کردن است دوست دارد در حال حاضر همه وسایل بازی اش برای بازی کردن کنارش باشد و از حال همه وسایل جویا باشد.
3 خطای رایج و کور کننده خلاقیت کودکان
نکات مطرح شده تا این جای مطلب در حالی اتفاق می افتد که والدین در مواجهه با کودکان دچار سه خطای رایج میشوند و این خطا، ذهن کودک را کند و خلاقیت کودک را کور میکند و کودک در بروز احساساتش دچار ضعف می شود.
تنبیه نابه جای کودک: گاهی والدین در برابر کودک به مقابله و تنبیه زبانی و حتی بدنی اقدام می کنند. این کار باعث می شود که کودک رفتار اصلی و خواسته اش را بیان نکند و به دروغ و ریاکاری رو بیاورد. گاهی شدت تنبیه به حدی است که والدین در اقدامی عجیب به تنبیه در جمع مبادرت می کنند. این نوع تنبیه روحیه لجبازی کودک را بیدار می کند و کودک دست به رفتار مشابه والدین اش می زند.
منع کردن کودک از انجام فعالیت: این تفکر در والدین است که اگر کودک قوانین آن ها را رعایت نکند اجازه فعالیت و بازی کردن به کودکان را نمی دهند و این منع کودکان آسیب های جدی به خلاقیت کودکان وارد می کند.
شرط گذاری برای کودک: گاهی والدین با شرط گذاری و اتمام حجت به کودکان این پیغام را به کودکان ارسال میکنند که اگر فلان رفتار را انجام ندهی فلان پیامد را به همراه دارد و این باعث شرطی شدن کودک می شود. کودک نیز در قبال این تهدید والدین خود را دور می زند تا به خواسته های خودش برسد.
بهترین رفتار والدین در برابر بچه شلوغ کار
حال این سوال مطرح می شود که بهترین رفتار در برابر شلوغ کاری کودکان چگونه رفتاری می باشد و وظیفه والدین در قبال این گونه رفتارها چیست؟ یکی از بهترین راه های برخورد با این مسئله، الگوی زیر می باشد:
* آگاهی از شرایط رشد و روحیات کودک و شناخت دلایل شلوغ کاری های کودک.
* اعتماد، همدلی و درک رفتار کودک و توجه به روحیه حساس کودکان.
* همراهی و بازی کردن با کودک در حالت شلوغ کاری کودکان به شکلی که مدیریت بازی بر عهده کودک بوده و والدین در حد همبازی کودک باشند.
* ایجاد قانون بنا به دلخواه کودک به این معنی که طبق نظر کودک برای زمان و مکانی به منظور بازی با هم به نتیجه برسید و این نتیجه به شکل اشتراک بین والدین و کودک باشد.
* برنامه ریزی و مدیریت از راه دور برای شرایط و زمان و مکان بازی کودکان. برای مثال اگر حساسیت یا خطری کودکان را در خین بازی تهدید می کند والدین می بایست شرایط بازی را به گونه ای فراهم کنند تا شکل بازی به سمتی که خودشان انتظار دارند برود.
* تقویت ارتباط کلامی با کودکان به شکلی که فضای ارتباطی بین والدین و کودکان به شکل پرسش و پاسخ و استدلال باشد تا کودک خود به این نتیجه برسد که راه درست کدام گزینه می باشد.
مرجع : روزنامه خراسان