نوع تنفس شما بر روی حافظهتان موثر است
تاثیر تنفس بر روی حافظه و واکنشهای مغز
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
نفس عمیق
مطالعات جدید نشان میدهد نفس کشیدن علاوه بر اینکه امری حیاتی برای بدن محسوب میشود و اکسیژن لازم را به سلولها میرساند، بر روی حافظه هم تاثیر میگذارد و واکنشهای ما را نسبت به ترس تنظیم میکند.
حافظه بهتر با تنفس بینی
از شرکت کنندگان در این آزمایش خواسته شد تصاویری را ببینند و سپس آنها را به خاطر بیاورند. محققان دریافتند که در زمان دم افراد راحت تر تصاویر را به خاطر سپردهاند تا در زمان بازدم.
در این رابطه وقتی فرد از طریق دهان نفس میکشید، تصاویر زودتر از خاطرش میرفت.
پس نفس کشیدن فقط برای غذای سلولها نیست، نفس کشیدن بر روی فعالیت مغز و حتی رفتار فرد هم تاثیر میگذارد.
مرجع : سلامت نیوز
جام جم سرا به نقل از ایران: گاهی این نوسانات احساسی به حدی شدید میشود که مداخلات درمانی را به یکی از مراحل مهم درمان تبدیل میکند.
دکتر فرح لطفی کاشانی، سایکوآنکولوژیست، در گفتوگویی، مشکلات جسمی، اقتصادی، اجتماعی و روانی بیماران سرطانی را از عوامل مهم اختلال در روند کیفیت زندگی این بیماران میداند و برای ارتقای کیفیت زندگی به مداخلات روانشناختی اشاره میکند.
چرا مداخلات روانشناختی در بیماران سرطانی مهم است؟
سرطان بیماری فراگیری است که تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. مشکلات زیستی، اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و جنسی از جمله تغییراتی است که بیماران سرطانی با آنها روبه رو میشوند، بنابراین با توجه به فراگیری بیماری، مداخلات روانشناختی در این بیماران مهم است تا بتوانند با سازگاری بهتر و کنترل عوارض کیفیت زندگیشان را بهبود بخشند.
واکنش روانی بیماران با چه علایمی بروز میکند؟
بیمار مبتلا به سرطان چند واکنش مشخص نشان میدهد:
نخستین واکنش بیمار هنگام رویارویی با بیماری، احساس خشم است. در این مرحله بیمار مطرح میکند یا به خود تلقین میکند که چرا او مبتلا به بیماری شده و این حقش نبوده است.
احساس گناه دومین واکنش روانشناختی بیمار است که هنوز در بسیاری از فرهنگها وجود دارد. این گروه بیماری را داغ ننگ یا استیگما میدانند و فکر میکنند چون کار بدی انجام دادهاند از طریق بیماری مجازات شده و پیامد عملکرد منفیشان را میبینند. بنابراین احساس گناه میکنند.
چون سرطان همیشه بیماری تهدیدکننده زندگی و معادل مرگ مطرح شده احساس ترس، واکنش روانی دیگر در این بیماران است. در این مرحله بیمار احساس میکند زندگیاش تهدید شده و وقتی عوارض بیماری را نمیتواند کنترل کند ترس و اضطراب دارد.
اما دیده میشود برخی از این بیماران بیش ازگذشته به زندگیشان بها میدهند؟
درست است، برخی افراد بعد از ابتلا به سرطان روحیه مبارزه طلبانهای پیدا میکنند و ممکن است به شکلی به بیماری معنا دهند که به آن رشد معنوی پس از «تروما» میگویند. بر خلاف اینکه این بیماری تروما است اما ویژگیهای مثبتی را در این گروه از بیماران میبینیم. آنها بعد از ابتلا به بیماری معنویتر شده و ارزشگذاریشان به زندگی بیشتر میشود و زیباییهای زندگی را بیشتر از پیش میبینند. این حالت روانشناختی معمولاً بعد از درمان و تثبیت بیماری اتفاق میافتد.
وقتی از سرطان به عنوان بیماری کشنده و صعب العلاج نام میبریم چقدر در اضطراب بیمار تأثیر میگذارد؟
مفهوم بیماری، این عوارض را ایجاد میکند ولی در حالت کلی شیمی درمانی، رادیوتراپی و جراحی روی خلق وخوی بیمار تأثیر گذاشته و ناتوانی موقتی را ایجاد میکند. جراحیها و شیمی درمانی روی تصویر بدنی فرد مؤثر است، بیمار احساس میکند چیزی را از دست داده و این درست چیزی است که خلق بیمار را افسرده میکند.
مداخلات روانشناختی چه کمکی به بیمار میکند؟
بیمار بعد از تشخیص سرطان سردرگم میشود و خشم، اضطراب و ترس را تجربه میکند. مداخلات روانشناختی به بیمار کمک میکند آگاهی درستی در مورد سرطان به دست آورد و بیماری را قابل کنترل و درمان تلقی کند. با مداخلات روانشناختی به او کمک میشود چطور درباره درمان تصمیمگیری کند، کدام پزشک یا بیمارستان را انتخاب کند و شیمی درمانی را بپذیرد یا خیر. سایکوآنکولوژیستها در این تصمیمگیریها به بیمارکمک میکنند.
مداخلات روانشناختی در کنترل عوارض شیمی درمانی و رادیوتراپی مانند تهوع، خستگی مفرط و حفظ و بهینه کردن زندگی جنسی مؤثر است. بعد از تمام شدن مراحل درمان و تثبیت بیماری، بیمار با ترس از عود روبه رو میشود، مداخلات روانشناختی در از بین بردن ترس از عود و برگشت به سازگاری قبل از بیماری و بهبود کیفیت زندگی بسیار اهمیت دارد.
گاهی مراقبان در حمایت و مراقبت از بیمار سردرگم هستند و نمیدانند کدام رفتار درست و کدام رفتار غلط است. برخورد با این بیماران به چه شکلی باید باشد؟
مراقبان به دو شکل از بیمار حمایت میکنند، معمولاً احساسی که بیمار مبتلا به سرطان نسبت به اطرافیانش دارد یا مورد بیتوجهی قرار میگیرد یا حمایت بیش از حد از او میشود. بیماران اعتقاد دارند که برخی افراد چون اطلاعات کافی از عوارض و درمان بیماران ندارند، آنها را درک نمیکنند و انتظار دارند مثل سابق با آنها رفتار شود در نتیجه دچار خستگی مفرط میشوند. برخی از مراقبان نمیدانند چطور با بیمار برخورد کنند، نباید به گونهای رفتار شود که بیمار احساس کند اتفاق بدی رخ داده است.
در مقابل برخی دیگر توجه افراطی به بیمار دارند و بیش از حد به بیمار توجه نشان میدهند و مدام کنارشان هستند. این رفتارها موجب عذاب وجدان در بیمار میشود. او فکر میکند به اطرافیانش فشار وارد کرده و به این خاطر احساس گناه میکند. مراقبان باید بیمار را آن طور که هست، بپذیرند، حس بیمار را درک کنند و اطلاعات کافی از بیماری داشته باشند.
برای ارتقای کیفیت زندگی خانوادههایی که بیمار سرطانی دارند چه توصیهای دارید؟
باید توجه داشت، مراقبان کمتر از بیمار آسیب نمیبینند، بنابراین بهداشت روانی در آنها خیلی مهم است. زندگی آنها نیز از جنبههای مختلف تحت تأثیر قرار میگیرد و احساس خستگی میکنند. مراقبان هم نیاز به مداخلات روانشناختی خاصی دارند تا بتوانند بهتر و با کیفیتتر به بیمار خدمت کنند و در عین حال کیفیت زندگیشان بهتر شود. (فریبا خان احمدی)
حواشی رأی اعتماد امروز نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی دولت با واکنشهای جالبی از سوی کاربران همراه بود.
حواشی رأی اعتماد امروز نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی دولت با واکنشهای جالبی از سوی کاربران همراه بود.
جوان؛ سه وزیر پیشنهادی دولت امروز از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتند. فخرالدین احمدی دانشآشتیانی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش، سیدرضا صالحیامیری برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسعود سلطانیفر برای تصدی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفی شده بودند.
اما آنچه امروز در صحن علنی مجلس اتفاق افتاد کمحاشیه نبود. چند تن از نمایندگان مجلس بهعنوان موافق و مخالف وزرای پیشنهادی، سخنانی ایراد کردند که با واکنش طنز رئیس مجلس و سایر نمایندگان مواجه شد. بخشی از این اتفاقات را در ویدئوهای زیر مشاهده میکنید.
برای دانلود فیلم اینجا کلیک کنید
نوع تنفس شما بر روی حافظهتان موثر است
تاثیر تنفس بر روی حافظه و واکنشهای مغز
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
نفس عمیق
مطالعات جدید نشان میدهد نفس کشیدن علاوه بر اینکه امری حیاتی برای بدن محسوب میشود و اکسیژن لازم را به سلولها میرساند، بر روی حافظه هم تاثیر میگذارد و واکنشهای ما را نسبت به ترس تنظیم میکند.
حافظه بهتر با تنفس بینی
از شرکت کنندگان در این آزمایش خواسته شد تصاویری را ببینند و سپس آنها را به خاطر بیاورند. محققان دریافتند که در زمان دم افراد راحت تر تصاویر را به خاطر سپردهاند تا در زمان بازدم.
در این رابطه وقتی فرد از طریق دهان نفس میکشید، تصاویر زودتر از خاطرش میرفت.
پس نفس کشیدن فقط برای غذای سلولها نیست، نفس کشیدن بر روی فعالیت مغز و حتی رفتار فرد هم تاثیر میگذارد.
مرجع : سلامت نیوز
البته تاثیرات طلاق لزوما منفی نیست، تحقیقات نشان داده اســت کودکانی که از وضعیت پرآشوب خانواده، جایی که در آن شاهد مشاجرات و زد و خوردهای والدین، آزار و اذیت جسمانی خود و سوءاستفاده های مکرر یا نادیده گرفتن خود بودند، به وضعیت بهتر و شادتری در پی طلاق انتقال می یابند، نه تنها با مشکلات کمتری رو به رو می شوند بلکه آرامش و بالندگی بیشتری از خود نشان می دهند.
در علت یابی سازگاری کودکان و نوجوانان با طلاق خطرزای کلیدی وجود دارد مانند سن کودک که در همین مجله بارها به تفاوت های سنی کودکان در برخورد با طلاق اشاره شده اســت. اما این مطلب در مورد تفاوت شخصیتی اســت. درواقع کودکان از همان ابتدای تولد با هم متفاوتند.
خُلق و خوی سخت یا خُلق و خوی راحت؟
ابتدا کمی در مورد اینکه خلق و خو چیست توضیح دهم. خلق و خو تفاوت های فردی تقریبا با ثبات در واکنش های کودک در برابر محیط و خود گرانی اســت که از همان ابتدای زندگی آشکار می شود. کودکان را براساس خلق و خود به سه دسته راحت، دشوار و کندجوش تقسیم می کنند.
کودکان راحت در مقایسه با کودکان دشوار در نوباوگی به سرعت با برنامه های روزمره مثل خوابیدن و خوردن، خو می گیرند و درمجموع سرحال هستند و راحت می شود با آن ها تعامل کرد. پدر و مادرها از همان ابتدا متوجه می شوند که آیا کودک دشواری دارند یا کودک راحت. از این بگذریم، واکنش های این کودکان به طلاق متفاوت اســت همان طور که به بقیه جنبه های زندگی واکنش متفاوت دارند.
کودکان راحت، کمتر به دنبال بحران هستند و اگر هم دچار بحران شوند راحت تر با خشم و اضطراب آن کنار می آیند. تحقیقات نیز نشان می دهد که کودکان با خلق و خوی راحت که در خانواده مورد حمایت قرار دارند، قادر به تحمل فشار بیشتری پس از جدایی و طلاق هستند که این توانایی می تواند قدرت آن ها را در رویارویی با چالش های سازگاری در مراحل بَعد بالا برد.
با بچه سخت چه کنیم؟
پیشنهاد ما این اســت که برای بچه های سخت شما باید:
یاد بدهید هیجانش را کنترل کند: برای این کار می توانید از تصویر، داستان، نمایش و مواردی از این قبیل استفاده کنید تا ضمن آموزش انواع هیجانات به کودک، به او یاد دهید که چگونه می تواند به صورت سالم هیجانات خود مانند خشم را بروز دهد.
صبور باشید: این کودکان ممکن اســت گاهی با پرخاشگری و فاصله گرفتن از دیگران باعث ناراحتی شما و اطرافیان بشوند اما از طرفی اگر شما نیز آنان را طرد کنید عملا شاهد بیشتر شدن بدرفتاری خواهید بود. همچنین این بچه ها ممکن اســت بعد طلاق در خورد و خوراک و حتی خواب دچار بی نظمی شدید شوند، باید آنان را با حوصله همراهی کنید.
فرصت دهید: به آنان فرصت بیشتری برای سازگاری با طلاق بدهید: بچه های سخت کلا سخت با تغییرات کنار می آیند، تغییرات طلاق هم که گسترده و فشارزا اســت. باید کمی بیشتر به آنان مهلت دهید تا شرایط جدید را بپذیرید.
کودکان برون گرا یا درون گرا؟
کودکان از نظر میزان تمایل به تعاملات اجتماعی به دو گروه برون گرا و درون گرا تقسیم می شوند. البته بسیاری از کودکان در حد وسط این تفاوت ها قرار دارند. کودکان برون گرا تعامل بیشتری برای حضور در جمع دارند، بازی های گروهی را می پسندند، مهارت های کلامی بیشتر دارند، راحت تر ارتباط برقرار می کنند، دوستان بیشتری دارند، هیجانات خود را بهتر ابراز می کنند و البته حمایت اجتماعی بیشتری، در مقایسه با کودکان درون گرا دارند.
همین تفاوت ها می تواند واکنش این کودکان به طلاق را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به طوری که کودکان برون گرا، بحران طلاق را راحت تر طی می کنند زیرا تفاوت های مورد اشاره باعث سازگاری بهتر آنان می شود. البته قابل تصور اســت که برقراری رابطه بهتر و بیشتر و همچنین ابراز هیجانات در این کودکان می تواند بسیار کمک کننده در عبور از تنش طلاق باشد. در مقابل کودکان درون گرا به دلیل کم رویی سخت تر با طلاق کنار می آیند و در صورتی که در این کودکان کم رویی ادامه یابد، به احتیاط زیاد، عزت نفس پایین و تنهایی منجر می شود؛ در نوجوانی نیز خطر اضطراب شدید افزایش می یابد.
برای والدین کودکان درون گرا نیز چند پیشنهاد دارم تا بتوانند به سازگاری فرزند خود بهتر کمک کنند:
مهارت های اجتماعی را به آن ها بیاموزید: آنان را بیشتر به دریافت حمایت اجتماعی ترغیب کنید. آموزش مهارت های اجتماعی به این کودکان بسیار ضروری اســت. برای این امر بهتر اســت موقعیت های اجتماعی بیشتری برای آنان فراهم کنید و از تشویق و ترغیب های لازم استفاده کنید. البته این کودکان را نباید مجبور به تعامل اجتماعی کرد بلکه فقط باید آموزش داد و بستر را آماده کرد. هر چه بیشتر وارد تعامل اجتماعی کرد بلکه فقط باید آموزش داد و بستر را آماده کرد. هرچه بیشتر وارد تعامل اجتماعی شوند، راحت تر هم حمایت اجتماعی دریافت می کنند. حمایتی که هم بعد از طلاق شما نیاز دارید و هم فرزندتان.
کمکشان کنید احساساتشان را بروز دهند: به آنان کمک کنید تا احساسات خود در مورد طلاق را بیان کنند. این کودکان کمی سخت به بیان احساسات می پردازند. بخشی از آن به دلیل این اســت که فکر می کنند نباید این احساسات را داشته باشند. یا گمان دارند که پذیرفته نشوند. لازم اســت با احساسات آنان همدلی کنید و به طرق مختلف مانند نقاشی اجازه بروز احساسات بدهید. همیشه نیز احساسات آنان را طبیعی جلوه دهید.
رنجشان را درک کنید: سعی کنید رنج آنان را درک کنید. در نهایت این بچه ها بیشتر مایل هستند تا در خود فرو روند و با خودشان هم خلوت کنند. به این رفتار تا جایی که می توانید احترام بگذارید و بیشتر شنوا باشید و نصیحت گر.
* دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی