مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها +تصاویر

[ad_1]

مبارزه با تروریسم مرد و زن نمی‌شناسد؛ مانند این زنان پاکستانی که با این هدف در شرایطی سخت آموزش می‌بینند.

مبارزه با تروریسم مرد و زن نمی‌شناسد؛ مانند این زنان پاکستانی که با این هدف در شرایطی سخت آموزش می‌بینند.

جوان؛ در پاکستان زنانی هستند که در شرایط سخت تمرینات طاقت‌فرسایی انجام می‌دهند تا برای مبارزه با گروهک‌های تروریستی طالبان و القاعده آماده شوند. این زنان پس از آنکه در منطقه حکیم‌آباد پاکستان با اسلحه AK-47 آموزش‌های کماندویی می‌بینند، برای شرکت در عملیات ضدتروریستی به خدمت ارتش یا NATO درمی‌آیند تا کارهایی را به عهده بگیرند که نیروهای مرد نمی‌توانند آن را انجام دهند مانند تفتیش زنان.

از سال 2001 بسیاری از رهبران طالبان در پاکستان زندگی می‌کنند. این کشور سالها به این متهم می‌شد که از یک طرف به ائتلاف ناتو-آمریکا در افغانستان کمک می‌کند و از طرفی به القاعده و طالبان اجازه جذب نیرو می‌دهد. اما در هفته جاری اتفاقاتی افتاد که تا حدودی این اتهامات را کمرنگ کرد؛ یک نیروی ارتش پاکستان یکی از رهبران عالیرتبه القاعده را به قتل رساند و یکی دیگر از رهبران این گروهک توسط ارتش این کشور بازداشت شد.

اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان و نواز شریف نخست‌وزیر پاکستان در کنفرانسی که اخیراً در لندن برگزار شد ملاقات گرمی با یکدیگر داشتند که نوید همکاری‌های بیستری برای مبارزه با تروریسم را می‌دهد.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها تصاویر زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها تصاویر


ادامه مطلب ...

۸ غذای نذری از عراق و لبنان تا هند و پاکستان [+عکس]

جام جم سرا به نقل از هفته نامه سلامت: در ادامه به معرفی ۸ غذا از معروف‌ترین نذری‌های دنیا می‌پردازیم.


۱. قیمه نجفی عراق

قیمه نجفی جزو معروف‌ترین نذری‌های عاشورا و محبوب‌ترین غذاهای عراقی‌هاست. هرچند که اسم این غذا قیمه است و با برنج سرو می‌شود اما هیچ شباهتی به خورش قیمه سیب‌زمینی ما ایرانی‌ها ندارد و اگر کسی اسمش را نداند، فکر می‌کند که ظرفی پر از گوشت‌کوبیده پیش رویش است! این غذا سیب‌زمینی، لیمو عمانی و لپه ندارد به جای این مواد از گوشت، نخود، پیاز، رب گوجه فرنگی، گرد لیمو، زعفران، پودر یا عرق هل، نمک، زردچوبه و دارچین برای تهیه آن استفاده می‌شود. مهم‌ترین تفاوت این قیمه با قیمه ما این است که گوشت بیشتری دارد و تمام مواد آن را پس از پختن، می‌کوبند یا چرخ می‌کنند. به همین دلیل هم قیمه نجفی ظاهری شبیه به گوشت‌کوبیده ایرانی‌ دارد. معمولا صد‌ها هزار پرس قیمه نجفی در روزهای عاشورا و تاسوعا در میان عزاداران در عراق پخش می‌شود.


۲. دیگچه افغانستان

دیگچه جزو معروف‌ترین نذری‌های افغانستان و تقریبا شبیه به شیربرنج خودمان است اما غلظت آن از شیربرنج کمی بیشتر است. مردم افغانستان این نذری را در چهارشنبه‌های ماه صفر می‌پزند و آن را در میان عزاداران پخش می‌کنند. آن‌ها این نذری را به نیت فراوان شدن رزق و روزی، سلامت و فرزنددار شدن تهیه می‌کنند و اعتقاد دارند که حضرت فاطمه (س) چنین غذایی را زیاد می‌پخته است. پختن و پخش دیگچه بیشتر در سومین و آخرین چهارشنبه ماه صفر در افغانستان مرسوم است. افغان‌ها اعتقاد دارند که اگر دیگچه را در ظرف‌های بزرگ مسی بپزند، قطعا عطر و طعم بهتر و مطلوب‌تری خواهد داشت. این غذای نذری ترکیبی از برنج، آب، شیر، روغن جامد، گلاب، عرق هل، خلال بادام، خلال پسته و نمک است و طرفداران زیادی در میان تمام افغان‌ها دارد.


۳. آش عاشوره ترکیه

در ترکیه غذاهای مختلفی به‌عنوان نذری در ماه محرم پخش می‌شود که یکی از معروف‌ترین آن‌ها، آش عاشوره است. معمولا این آش در روزهای دهم تا پانزدهم محرم پخته و در میان مردم پخش می‌شود. برخی از ترک‌ها معتقدند که علت پخش آش عاشوره در این تاریخ، احترام به امام حسین (ع) از روز اول تا شب هفتم شهادت ایشان است. این آش ترکیبی از گندم پوست‌کنده، لوبیا سفید، نخود، آب، شکر، انجیر خشک، آلو قیسی، خلال بادام، کشمش، مویز، ‌ پسته، نشاسته، گلاب و نمک است. عاشوره آشی بسیا ر سنگین و مقوی است و در میان ترکیه‌ای‌ها به نام آش هفت‌رنگ هم معروف است.


۴. چکدرمه ترکمنستان

اصل غذا بر این است که هیچ ادویه‌ای به آن اضافه نشود. چکدرمه که بسیار خوشمزه است، می‌تواند به‌عنوان غذایی جدید سر سفره ایرانی‌ها هم بیاید. این غذا که چیزی شبیه به چلو گوشت ما ایرانی‌هاست، با ترکیبی از برنج، گوشت گوساله، پیاز، روغن، رب گوجه فرنگی، نمک و آب پخته می‌شود و جزو اصلیترین نذری‌های پخش‌شده در روز عاشورا و تاسوعا در میان عزاداران حسینی در ترکمنستان است.


۵. حلیم اندونزی

مسلمانان اندونزی از روز اول تا دهم محرم را به عزاداری می‌پردازند و در بیشتر این روز‌ها، حلیمی درست شبیه به حلیم خودمان می‌پزند و با نان در میان عزاداران پخش می‌کنند. برخی از اندونزیایی‌ها، این حلیم را شور و برخی آن را شیرین می‌خورند. آن‌ها بیشتر از گوشت سفید برای تهیه حلیم استفاده می‌کنند.


۶. کباب هندی

هندی‌ها مراسم عزاداری عاشورا را با شور و حرارت بسیار زیادی برگزار می‌کنند. نذر کردن و نذری دادن هم جزو سنت‌های مرسوم آنهاست. در ۱۰ روز اول محرم در هند، نذری‌های مختلفی از جمله نان و شیر یا نان و کباب هندی بین مردم پخش می‌شود. آن‌ها نان و شیر را بیشتر در روز شهادت حضرت علی‌اصغر (ع) توزیع می‌کنند و نان و کباب را هم ثروتمندان هند به‌عنوان نذری در روز عاشورا و تاسوعا می‌دهند.


۷. خورش مرغ و زیتون لبنان

این خورش که همراه با برنج سرو می‌شود، جزو محبوب‌ترین غذاهای لبنانی‌هاست که پختن و تقسیم کردن آن در میان اهل محل یا عزاداران حسینی در روز عاشورا، رواج دارد. خورش «مرغ و زیتون» با مرغ، پیاز، ‌ سیر، زیره سیاه، زردچوبه، آب مرغ، روغن زیتون، فلفل دلمه‌ای، زیتون بدون هسته، زعفران، جعفری و فلفل سیاه پخته می‌شود. معمولا از مرغ بدون استخوان برای تهیه این غذای نذری استفاده می‌شود.


۸. حلوای هویج پاکستان

برخلاف بسیاری از شهر‌ها و کشورهای مختلف که نوعی غذا برای نذری دادن در روزهای عاشورا و تاسوعا انتخاب می‌کنند، پاکستانی‌ها نوعی حلوای محلی در این ایام می‌پزند. حلوای پاکستانی به هیچ‌وجه شبیه حلواهایی که ما می‌پزیم، نیست و برای تهیه آن از هویج رنده‌شده، شیر، خامه، کره و شکر استفاده می‌ کنند. این حلوا بعد از سرد شدن، دسر بسیار خوشمزه‌ای است و می‌توان در تهیه آن به‌جای شکر، از عسل هم استفاده کرد.


ادامه مطلب ...

مراسم ازدواج گروهی در پاکستان [مجموعه عکس]

آیین عروسی در کشورهای جهان چگونه است؟

سه شنبه 16 دی 1393 ساعت 15:15

جام جم سرا: یک شورای هندو در پاکستان مراسم ازدواج ۵۰ زوج را سازماندهی و برگزار کرد که هزینه عروسی و ازدواج خود را به دلیل فقر نداشتند. تصاویری از این ازدواج گروهی را در ادامه ببینید.


ادامه مطلب ...

جریان‌های تکفیری فعال در پاکستان و راه‌های مقابله با آنان

[ad_1]

چکیده:

پاکستان کشوری نوظهور در قرن بیستم است که در سال 1947میلادی از هندوستان استقلال یافت (1) و یک سرزمین مستقل اسلامی شد. تفکر افراطی و تندروی سلفی و تکفیری که پیروان همه مذاهب اسلامی مخالف عقیده‌ی خود را، کافر قلمداد کرده و در برابر آنان مرتکب فعالیت‌های خشنی می‌شوند، در اواخر دهه 70 میلادی به وسیله‌ی بعضی از دولت مردان گذشته‌ی پاکستانی به این کشور راه یافت و سپس توسعه پیدا کرد.
این جریان در سال 1980 میلادی، مصادف با سال‌های اول انقلاب اسلامی ایران، به صورت تشکیلات و سازمان یافته فعالیتش را آغاز کرد، که در این دوران اولین سازمان تکفیری با عنوان «سپاه صحابه» به وجود آمد. مدتی پس از آن، گروه دیگری با عنوان «لشکر جنهگوی»، تشکیل یافت. سپس در سال 2006 میلادی گروه تکفیری دیگری با عنوان «تحریک طالبان پاکستان» به وجود آمد. این سه گروه تکفیری تاکنون نیز در پاکستان تحت عنوان جهاد، مرتکب زشت‌ترین جنایات می‌شوند، به طوری که مسلمانان این کشور اعم از شیعه و سنّی از این جریان‌های شوم رنج می‌برند.
جریان تکفیری فعال در پاکستان اهداف گوناگونی را دنبال می‌کند که از این میان می‌توان به تحمیل اندیشه‌های تکفیری به جامعه، جلوگیری از انتقال فرهنگ شیعه به نسل‌های بعدی، جلوگیری از رشد تشیع سیاسی، مقابله با نفوذ ایران در میان شیعیان، و تلاش برای تضعیف شیعیان در جامعه، اشاره کرد.
کارنامه‌ی جریان‌های تکفیری در پاکستان فهرستی طولانی دارد که تلاش برای گسترش اندیشه‌های تکفیری، ترور اندیشمندان برجسته‌ی شیعی، کشتار با انفجار بمب‌ها و حمله‌های انتحاری، از جمله‌ی آن می‌باشد.
با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی مردم پاکستان، برای مقابله با جریان‌های تکفیری فعال در این کشور، راه کارهای کاربردی متعددی وجود دارد که آن‌ها را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:
الف) راه کارها برای دولت پاکستان: داشتن اراده‌ی قوی سیاسی برای پایان دادن به فعالیت‌های تکفیری، برکناری افراد دارای نظریات تکفیری از مناصب دولتی و تدریس در دانشگاه‌ها و نظارت دقیق بر رسانه‌ها.
ب) راه کارهای کاربردی برای عموم مسلمانان پاکستان: آگاهی کامل از اصول و مبانی اسلام و تعهد عملی نسبت به آن، شناخت جریان‌های تکفیری و نقشه‌های آن‌ها، شناساندن جریان‌های تکفیری و اهداف سوء آنان.
ج) راه‌‌کارهای کاربردی برای شیعیان پاکستان: نشر اعتقادات و آموزه‌های اصیل تشیع در سطح کشور، تدابیر قاطع در برابر نشر دروغ‌پردازی‌ها درباره‌ی تشیع، مبارزه به مثل با فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی جریان‌های تکفیری، حضور فعال در سیاست و ساختار حکومتی و تلاش برای وحدت و انسجام اسلامی.

مقدمه

یکی از عوامل مهم فتنه در منطقه، جریان تکفیری است که به بهانه‌ی دفاع از اسلام، عملاً بر ضدّ اسلام و مسلمانان گام برمی دارد. این جریان همواره دست به اقدامات وحشیانه‌ای می‌زند که همه امت اسلام اعم از شیعه و سنی قربانی آن می‌شوند. فعّالیت افراطی این گروه‌ها، روزبه روز در سطح جهان اسلام در حال گسترش است که سر بریدن و کشتار افراد بی گناه در جوامع اسلامی مختلف و به ویژه در کشور پاکستان، از جمله فعالیت‌های خشن این جریان است.
نوشتار حاضر با عنوان «جریان‌های تکفیری در کشور پاکستان و راه‌های مقابله با آنان»، ضمن بیان وضعیت پاکستان از جهت درگیری با این جریان‌ها، ورود تفکر تکفیری این شور را بررسی می‌کند. هم چنین ضمن معرفی جریان‌های تکفیری فعّال در پاکستان، اهداف آن‌ها را بررسی کرده و فعالیت‌های خشن این جریان‌ها را تحلیل، می‌کند، هم چنین برای مقابله با جریان‌های تکفیری فعال در پاکستان، راه‌‌کارهای کاربردی پیشنهاد می‌کند.

نگاه کلی به کشور پاکستان از جهت درگیری با جریان‌های تکفیری

پاکستان یکی از کشورهای اسلامی در جنوب آسیا است که در تاریخ 14 اوت سال 1947 میلادی از هندوستان استقلال یافت و با عنوان «اسلامی جمهوریه پاکستان» (2) شناخته شد. این کشور دارای مساحت 905478 کیلومتر مربع می‌باشد که از غرب با ایران و افغانستان، از شرق با هندوستان، از شمال با چین و افغانستان همسایه است و از جنوب نیز حدود هشتصد کیلومتر مرز آبی دارد. (3)
جمعیت پاکستان بر اساس آمار سال 2012 میلادی، بیشی از 180 میلیون نفر می‌باشد که حدود 96 درصد آن مسلمان هستند. (4) از میان مسلمانان این کشور 75 تا 80 درصد اهل سنت و اکثرا پیروان مذهب حنفی و اندکی پیرو مذهب شافعی و 20 تا 25 درصد نیز پیرو مذهب تشیع هستند.
متأسفانه کشور پاکستان از جمله کشورهایی است که تاکنون بیشترین آسیب از جریان‌های تکفیری دیده است، به طوری که در حال حاضر یکی از مراکز مهم رشد تفکر تفکیری به شمار می‌آید. گروه‌های تکفیری در بخش‌های مختلف این سرزمین به صورت هدف دار، با رویکرد خشن و مسلحانه، به شدت فعال هستند. حضور آنان به شکل چشمگیر در ایالت بلوچستان و مناطق جنوب غربی پاکستان از جمله: مناطق قبایلی وزیرستان و برخی مناطق پنجاب وجود دارد.
در چهار دهه‌ی اخیر، روند فعالیت گروه‌های تکفیری در مناطق مختلف این کشور، شدت و ضعف داشته است، اما هیچ گاه متوقف نشده است. در این دوران، مناطق مذهبی این کشور و به ویژه اماکن دینیِ شیعیان و شخصیت‌های شیعه، هدف حملات تروریست‌های تکفیری قرار گرفته اند، تاکنون همچنان ادامه دارد. برای کسانی که اخبار پاکستان را دنبال می‌کنند، خبر کشته و زخمی شدن شهروندان، به ویژه شیعیان در حملات این گروه‌ها، مانند: انفجارهای انتحاری، به یک خبر عادی تبدیل شده است.
این که تاکنون مردم زیادی از این کشور، اعم از شیعه و سنی، قربانی خشونت تکفیریان شده‌اند، و اماکن مذهبی عمومی مانند مساجد و حسینیه‌ها، همیشه در خطر حملات گروه‌های تکفیری قرار دارند، ولی متأسفانه هیچ دولتی در این کشور، تاکنون نتوانسته است بر این بحران غلبه کند.
امسال (تابستان سال 2014 میلادی) جریان سلفی تکفیری پاکستان، دست خوش حوادث مهمی شده است، و دستگاه‌های امنیتی این کشور به علت بمب گذاری‌ها و جنایات دیگر گروه‌های تکفیری، آن‌ها را تحت فشار شدید قرار داده است، ولی به نظر می‌رسد که این فشار موقت، مشکل اصلی را حل نخواهد کرد.

ماهیت شناسی جریان تکفیری

در کلام و فقه یکی از معانی اصطلاح تکفیر، «نسبت کفر دادن به مسلمان» است، (5) به همین معنی امروزه به صورت اصطلاح سیاسی معاصر مورد توجه جهان قرار گرفته است.
از این رو می‌توان گفت: «تکفیری» عنوانی است که به فرد یا گروه اطلاق می‌شود که بنابر قرائت افراطی از قرآن و احادیث، مسلمانان مخالف عقیده‌ی خود را، بر خلاف معیارهای شرعی شناخته شده، متهم به کفر و خروج از دین می‌کند.
ایدئولوژیک جریان‌های تکفیری به ایدئولوژی سلفیت برمی گردد. این جریان قرائت متفاوتی از اسلام دارد که خارج از موازین فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت و حتی وهابیت است. مهم‌ترین مشخصه‌های پیروان این جریان که آنان را از مذاهب اهل سنت و حتی وهابیت جدا می‌کند، تکفیر مسلمانان مخالف افکار خود، و مبارزه‌ی مسلحانه و خشونت آمیز با آن‌ها (تحت عنوان جهاد) می‌باشد. از این رو تکفیری‌ها همچون خوارجِ صدر اسلام، هر مسلمانی، که افکار باطل شان را نمی‌پذیرد، متهم به کفر و بی دینی می‌کنند و در برابر وی تحت عنوان جهاد، مرتکب زشت‌ترین و ننگین‌ترین جنایات و منکرات می‌شوند.

ورود تفکر تکفیری به پاکستان

تفکر افراطی تکفیری در اواخر دهه 70 میلادی با قدرت گرفتن ژنرال ضیاءالحق در پاکستان، به این کشور راه یافت. این ژنرال علاقه مند به سلفیت بود و در دوران حکومت وی با پشتیبانی بعضی از نهادهای دولتی و با کمک مالی عربستان سعودی، تعداد زیادی مدارس دینی وهابی‌های افراطی تأسیس گردید. (6)
ضیاء الحق برای نخستین بار در تاریخ پاکستان، با حمایت مالی دولت برای توسعه آموزش‌های مذهبی اقدام و حتی پرداخت زکات جهت تأمین هزینه‌های مدارس مذهبی، بر شهروندان این کشور، الزامی کرد. در پی این سیاست، فرزندان خانواده‌های فقیر به ویژه در سطح روستاها به سوی مدارس مذهبی فرستاده شدند. (7)
در این مدارس، طلاب نوجوان و جوان شست وشوی مغزی داده می‌شدند به طوری که آنان، پیروان دیگر مذاهب اسلامی و به ویژه شیعیان را کافر و مشترک تلقی می‌گردد. چنان که تاکنون نیز مدارس مذهبی سلفیان در پاکستان، به همین منوال نوجوان و جوانان را پرورش می‌دهند.
در دوران حکومت ژنرال ضیاء، به دستور وی مدارک تحصیلی مدارس مذهبی این کشور (که بیشتر متعلق به وهابیان و سلفیان بوده است) معتبر شناخته شد و دستگاه‌های دولتی، به ویژه ارتش، موظف به جذب نیروهای این مدارس، در سمت‌های مختلف شدند. حتی برای مدتی ارتقای درجه نظامیان به این بستگی داشت که آن‌ها فرایض را کاملاً به جا آورده و در مدارس مذهبی دوره‌هایی را گذرانده باشند. (8)
سپس در اواسط دهه 1980 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تفکر تکفیری در پاکستان به نحو چشم گیری به وسیله‌ی روحانی سلفی متعصب به نام «مولوی حق نواز جهنگوی» رشد پیدا کرده و به صورت تشکیلات منظم فعالیت خود را آغاز کرد.

معرفی جریان‌های تکفیری فعال در پاکستان

سپاه صحابه:

«سپاه صحابه» یکی از جریان‌های فعال تکفیری در این کشور است. این گروه در تاریخ 6 سپتامبر 1986 به وسیله‌ی «حق نواز جهنگوی» در شهر جهنگ، از توابع ایالات پنجاب، بنیانگذاری شد. «حق نواز جهنگوی» پیش از تأسیس گروه «سپاه صحابه» معاون شاخه «جمعیت علمای اسلام» در پنجاب بود، و سپس به همراه «ضیاء الرحمن فاروقی»، «ایثارالحق قاسمی» و «اعظم طارق»، با اهداف خاصی، سپاه صحابه را تشکیل داد.
گروه سپاه صحابه، با استفاده از پشتیبانی مادی و سیاسی عربستان و بعضی از سازمان‌های دولتی، به دلیل سرعت عمل، نسبت به سایر سازمان‌های اسلامی اهل سنت در پاکستان، گسترش بیشتری پیدا کرد و فعالیت تکفیری و ضد شیعه‌ی خویش را به طور متمرکز در مناطق مختلف این کشور آغاز کرد و از همان ابتدا کشتار شیعیان را به راه انداخته و خون هزاران مسلمان اعّم از زن و مرد و کودک پاکستانی را ریخت.
در 23 فوریه 1990 مؤسس و رهبر گروه تکفیری سپاه صحابه به قتل رسید، ولی فعالیت‌های برای آن‌ها متوقف نشد و پس از «حق نواز جهنگوی»، «ایثارالحق قاسمی»، رهبری حزب را بر عهده گرفت، و در پی ترور قاسمی در سال 1988، ضیاء الرحمن فاروقی رهبر گروه شد، که او نیز در 19 ژوئیه 1997 در انفجار بمبی در لاهور کشته و اعظم طارق، جانشین وی گردید.
در تاریخ 12 ژانویه 2002 «پرویز مشرّف» با هدف جلوگیری از فعّالیت گروه‌های افراطی در پاکستان، فعّالیّت گروه سپاه صحابه را ممنوع اعلام کرد و به دنبال آن، افراد بسیاری از این گروه را دستگیر، و پس از آن «اعظم طارق» در سال 2002، فعّالیّت خود را تحت عنوان جدیدی به نام «ملّت اسلامیه» آغاز کرد، اما در تاریخ 15 نوامبر 2003 دولت پاکستان فعّالیت این سازمان را ممنوع اعلام کرد.
«اعظم طارق» در تاریخ 6 اکتبر 2001، با حمله افراد ناشناسی به قتل رسید، و پس از وی، فعّالیت‌های این گروه از طرف دولت ممنوع اعلام شد.
سپس یکی دیگر از رهبران این گروه به نام «مولوی علی شیرحیدری» نام گروه «سپاه صحابه» را تغییر داد و سازمانی به نام «اهل السنة و الجماعة» را متعارف کرد. اما وی نیز در آگوست سال 2009 در ایالت سند به قتل رسید و پس از قتل وی تا کنون، «محمد احمد لدهیانوی» به عنوان رهبر جریان تکفیری «سپاه صحابه» شناخته می‌شود. (9)

لشکر جهنگوی:

«لشکر جهنگوی»، از دیگر گروه‌های سلفی تکفیری فعال در پاکستان است که در سال 1996 با انشعاب از سپاه صحابه به وسیله‌ی ریاض بسرا و برخی اعضای ارشد سپاه صحابه از جمله «محمد اجمل معروف به اکرم لاهوری» و «ملک اسحاق» تأسیس گردید و با الهام از نام «حق نواز جهنگوی» به لشکر جهنگوی معروف شد. (10)
در آغاز تشکیل لشکر جهنگوی، «ریاض بسرا» رهبری آن را بر عهده داشت، ولی پس از کشته شدن وی در سال 2002، «اکرم لاهوری» رهبری آن را بر عهده گرفت؛ وی نیز در ژوئن 2002 به دست پلیس بازداشت شد و از آن زمان به بعد، رهبری این گروه، آشکار نبوده است.
با وجود اعلام نشدن نام رهبر گروه، باور عمومی بر آن است که هم اکنون «ملک اسحاق» نقش اصلی را در رهبری این گروه دارد.
«ملک اسحاق» در سال 1997 به دلیل برخی اقدامات خرابکارانه علیه مسلمانان و به ویژه شیعیان مانند: انفجارهای تروریستی و قتل، تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد و پس از تحمل چهارده سال زندان، در سال 2011، به سبب در اختیار نبودن شواهد و مدارک کافی، از زندان آزاد گردید.
این گروه تروریستی در حال حاضر با رویکرد تکفیری ضد شیعی در سراسر پاکستان فعالیت می‌کند. افراد این گروه، نه تنها در اقدامات خشونت آمیز داخل پاکستان دخالت دارند، بلکه در افغانستان و کشمیر نیز در کنار طالبان، حرکة المجاهدین و لشکر طیبه سرگرم مبارزه‌اند. (11)
لشکر جهنگوی دارای ایدئولوژی وهابی سلفی و تفکر تکفیری است که همواره از سوی محافل سیاسی و رسانه‌ای پاکستان، عنصری خطرناک برای امنیت این کشور به شمار می‌رود.
گر چه دولت سابق پاکستان در سال‌های 2001 تا 2009 میلادی فشارهایی بر آن اعمال کرده و سرکردگانش، «اکرم لاهوری» و «ریاض بسرا»، را به صورت علنی به قتل رسانده، اما این فشارها تاکنون نتوانسته است تأثیر جدی بر فعّالیت‌های خشن این گروه تکفیری بگذارد.

تحریک طالبان پاکستان:

این گروه دارای مکتب فکری دیوبندى است که در سال 2006 میلادی به وسیله‌ی بیت الله محسود تأسیس شد. جغرافیایی حضور و نفوذ آن، مناطق هفتگانه قبایلی پاکستان است. مدتی پیش، در حمله‌ی هواپیمایی بدون سرنشین آمریکایی به مناطق قبایلی پاکستان بیت الله محسود کشته شد. پس از کشته شدن وی «حکیم الله محسود» رهبری این گروه را به عهده گرفت. این گروه با القاعده و لشکر جهنگوی پیوند عمیق درونی دارد و در عملیات افراط گرایانه با یکدیگر همکاری می‌کنند. (12)

اهداف جریان‌های تکفیری فعال در پاکستان

1) تحمیل اندیشه‌های تکفیری به جامعه

اولین هدف جریان تکفیری، تحمیل اندیشه‌های تکفیری به جامعه‌ی اسلامی پاکستان است. وقتی آن‌ها اندیشه‌های اسلام ناب و مکتب تشیع را مانع اصلی در راه خودشان دیدند، شیعیان این کشور را هدف خشونت‌های خویش قرار داده‌اند.

2) جلوگیری از انتقال فرهنگ شیعه به نسل‌های بعدی پاکستانی

یکی از اهداف مهم گروهای تکفیری، جلوگیری از انتقال فرهنگ شیعه به نسل‌های بعدی پاکستانی است؛ چون گسترش فرهنگ شیعه در میان مردم این کشور را مشاهده کردند، استقبال مردم پاکستان از تشیع خار چشم آنان شده و بر این وادار کرده است که رفتارهای ضد شیعه را به شدت و با روش‌های جدید و متنوع از سر بگیرند.
از نمونه بارز و تازه‌ی این مورد، شهادت فجیع مستبصر پاکستانی «حافظ عبدالوحید» به دست گروهک تروریستی تکفیری سپاه صحابه است. این مستبصر که از مدت کوتاهی پیش به مذهب تشیع گرویده بود، در تیر ماه 1392 به وسیله‌ی عوامل سپاه صحابه ربوده شد و زیر شکنجه شدید این گروه تکفیری به شهادت رسید و پیکرش در یک گونی در یکی از خیابان‌های شهر کویته «خیابان سریاب» کشف شد. (13)

3) جلوگیری از رشد تشیع سیاسی در پاکستان

از اهداف دیگر گروه‌های تکفیری در پاکستان، تلاش برای جلوگیری از رشد تشیع سیاسی در این کشور است، زیرا بدیهی است که حضور فعال شیعیان در سیاست پاکستان و ساختار حکومتی این کشور در بهبود وضعیت زندگی اجتماعی شیعیان این کشور تاثیر مهمی خواهد داشت و در پی آن در جلوگیری از تفکر تکفیری در این کشور نیز مؤثر خواهد بود؛ از این رو، گروه‌های تکفیری این کشور سخت در تلاش‌اند تا شیعیان این کشور را از جهت سیاسی در انزوا قرار دهند.

4) مقابله با نفوذ ایران در میان شیعیان پاکستان

جامعه‌ی شیعیان پاکستان، جزء اولین جوامعی بود که از انقلاب اسلامی ایران متأثر شد. به طوری که بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران، حرکت‌هایی هم سو با انقلاب اسلامی در این کشور به راه افتاد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها، تشکیلاتی تحت عنوان «تحریک نفاذ فقه جعفریه» بود که با هدف به رسمیت شناختن مطالبات حقوقی و مذهبی شیعیان به وسیله‌ی دولت پاکستان، به وجود آمد. نفوذ انقلاب اسلامی ایران در میان شیعیان پاکستان، سبب ایجاد واکنشی از سوی دشمنان تشیع شد و در نتیجه آن گروه‌های افراطی تکفیری چون (سپاه صحابه» تشکیل گردید.

5) تلاش برای تضعیف شیعیان در جامعه

در پاکستان، بعضی از شیعیان مناصب مهم جامعه را در اختیار دارند، برخی از ژنرال‌های بلند پایه‌ی ارتش پاکستان، قضات دادگاه‌ها و دادگستری‌ها، وکلای ماهر، دکترهای متخصص و فوق تخصص، مهندسان، تاجران و حتی برخی شخصیت‌های سیاسی نیز شیعه هستند. از این رو تلاش برای تضعیف شیعیان در جامعه، از دیگر اهداف گروه‌های تکفیری در کشور پاکستان است. آن‌ها برای رسیدن به این هدف، تاکنون بیشتر نیروهای کارآمد و تأثیرگذار، از جمله: پزشکان، مهندسان، افسران بلند پایه دولتی و نظامی و و کلای شیعه را هدف حملات تروریستی قرار داده و به شهادت رسانده‌اند.
طبق خبرگزاری‌ها نزدیک به 100 پزشک و مهندس شیعه در پاکستان در طی 15 سال گذشته در حملات فرقه‌ای از سوی گروه‌های تکفیری به ویژه لشکر جهنگوی به شهادت رسیده‌اند. (14)

کارنامه‌ی جریان‌های تکفیری پاکستان و روش‌های فعالیت آنان

کارنامه‌ی جریان‌های تکفیری در پاکستان و روش‌های فعالیتشان فهرستی طولانی دارد به گوشه‌ای از کارنامه‌ی آنان اشاره می‌کنیم:

ترویج و گسترش اندیشه‌های تکفیری

یکی از کارکردهای پیروان جریان تکفیری در پاکستان، گسترش اندیشه‌های تکفیری است. آنان برای ترویج تفکر تکفیری در این کشور، از روش‌های متنوعی استفاده می‌کنند که به این روش‌ها اشاره می‌کنیم:

الف) چاپ و نشر مواد ضد شیعه

اولین روش پیروان جریان‌های تکفیری برای ترویج اندیشه‌های تکفیری، چاپ و نشر مواد ضد شیعه، مانند: کتاب، مقالات و بروشور است.
نقل شده است که: «طبق اعلام سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان، فقط در یک سال، 60 عنوان کتاب با 30 میلیون تیراژ بر ضد شیعه چاپ و منتشر شده است». (15)
علاوه بر این، تاکنون از سوی دستگاه‌های تبلیغاتی و انتشاراتی سلفی‌ها، نشریه‌های ضدشیعه که پر از تهمت و کذب درباره‌ی شیعیان است، با تیراژ بالا به زبان اردو چاپ و در سراسر کشور پاکستان توزیع شده است، به طوری که این کار تاکنون نیز با جدیت دنبال می‌شود.

ب) نشر اکاذیب و شایعات بی اساس درباره‌ی شیعیان

یکی دیگر از روش‌های مهم گروه‌های تکفیری، نشر اکاذیب و شایعات بی اساس درباره‌ی شیعیان است: معرفی کردن شیعیان به عنوان مشرک و غالی و نسبت دادن نظریه‌ی تحریف قرآن به آنان و تهمت‌های از همین قبیل می‌باشد.
واقعیت این مسئله برای کسی آشکار می‌شود که با عوام غیر شیعه‌ی پاکستان در ارتباط باشد. در این برخوردها خواهد دید که حدود هشتاد درصد مشکل شیعیان در میان دیگر مذاهب، تهمت‌هایی است که دشمنان شیعه و به ویژه تکفیری‌ها، به مکتب تشیع زده‌اند و شیعه را دشمن دین اسلام و صحابه، غالی، مشرک، و دشمن همسران پیامبر و... معرفی کرده‌اند.
در این میان معرفی کردن شیعیان به عنوان غالیان و یکسان جلوه دادن شیعیان دوازده امامی- که تعداد آن‌ها بیش از چهارصد میلیون است- و غُلات و علی اللهی‌ها- که شاید به صد هزار نفر هم نرسند- روشی است که از دیرباز تاکنون مورد استفاده‌ی پیروان جریان تکفیری در این کشور است. آن‌ها با این روش به طور عمدی، میان شیعیان دوازده امامی و غالیان هم بستگی نشان می‌دهند، و ضمن نسبت دادن تمام عقاید کفرآمیز غلات و علی اللهی‌ها به شیعیان دوازده امامی، در صدد تخریب چهره‌ی شیعیان در میان فرقه‌های اسلامی، و جلوگیری از پیوستن مسلمانان دیگر مذاهب به تشیع، ونیز فراهم آوردن بهانه برای کشتار شیعیان می‌باشند.
طراحان این توطئه می‌کوشند که با تمسک به دستاویزهای چون قسمت‌های از سخنرانی‌های مداحان و سخنرانان کم سواد یا بی سواد، و روش‌های قولی و رفتاری بعضی از جاهلان شیعه، توجه افکار عمومی مسلمانان را جلب کرده و به مذهب اصیل اسلامی شیعه، ضربه وارد کنند.
این در حالی است که همه‌ی علما و فقهای شیعه، غلو را یک جریان فکری انحرافی شمرده و غلات را گمراه و خارج از دین اسلام می‌دانند، چنان که یکی از بزرگ‌ترین علمای شیعه، مرحوم شیخ مفید، فرمودند: «غلات از متظاهران به اسلام، آن‌هایی هستند که به امیرالمؤمنین و ائمه اطهار از ذریه آن حضرت، نسبت الوهیت داده‌اند... و آن‌ها گمراه و کافراند و امیرالمؤمنین حکم به قتل و سوزاندنشان دادند، و ائمه حکم کفر و خروج از اسلام آنها را صادر کردند». (16)

ج) سوء استفاده از فقر مادی جامعه پاکستان

طبق آمار بیشتر مردم پاکستان با فقر دست به گریبان هستند، به ویژه در نواحی روستایی حداقل 35 میلیون نفر در خط فقر زندگی می‌کنند. (17)
طبقه فقیر و جاهل در جامعه، برخی از کارهایی را که دیگر طبقات اجتماعی به سادگی حاضر به انجامش نیستند، با دست مزد معمولی انجام می‌دهد وقتی این واقعیت را با موضوع جریان‌های تکفیری می‌سنجیم، درمی یابیم که از طرفی پائین بودن سطح علمی جامعه‌ی پاکستان و از سوى دیگر فقر حدود نیمی از مردم این کشور، سبب می‌شود که جریان‌های تکفیری، قشر جاهلی و فقیر این جامعه را آلت دست خویش قرار داده و در کشور با اطمینان بیشتری فعالیت کند. از این رو می‌بینیم کسانی که برای حملات انتحاری اقدام مباشر می‌کنند، بیشتر از طبقات فقیر این کشورند.

د) سوءاستفاده از جهل و ضعف اعتقادات دینی مسلمانان پاکستان

با وجود این که طبق قانون اساسی پاکستان، آموزش ابتدایی برای تمام شهروندان اجباری است، ولی طبق آمار، نزدیک به نیمی از جمعیت این کشور، و به ویژه افراد بزرگسال و روستاییان بی سوادند. (18)
در این میان سواد مذهبی افراد این جامعه نسبت به سواد رسمی نیز به مراتب پائین‌تر است. مردم عادی این کشور در عین احترام به رسوم رایج اسلامی، از تعلیمات اسلام ناب، فاصله‌ی زیادی دارند و حتی از اصول و مبانی اسلام نیز، آگاهی کمی دارند، از این رو نمی‌توانند به درستی حق را از باطل تشخیص دهند.
بدیهی است که وقتی پیروان یکی مذهب از اصول و مبانی اسلام آگاهی کامل نداشته باشند و مرزِ اسلام و کفر، و حق و باطل را به خوبی نشناسند، به راحتی می‌توانند دیگران را کافر بپندارند. بنابراین، جهل عموم مسلمانان این کشور، از معارف اصیل اسلامی و ضعف اعتقادات دینی آن‌ها، مسئله‌ای است که موردِ سوء استفاده گروه‌های تکفیری قرار گرفته است.

5) استفاده از ابزارهای رسانه‌ای

از دیگر کارکردهای گروه‌های تکفیری در پاکستان، استفاده از ابزارهای رسانه‌ای است. آنان بعضی از انواع رسانه‌های پیشرفته، مانند: سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای را به کار گرفته‌اند و از این طریق در راستای تبلیغ تفکر انحرافی تکفیری تلاش می‌کنند.
گروه‌های تکفیری سایت‌ها و وبلاگ‌های متعددی را به زبان اردو راه‌اندازی کرده و در اختیار جوانان این کشور قرار داده‌اند، که متأسفانه آمار دقیقی از آن‌ها در دسترس نیست.

2) ترور اندیشمندان و شخصیت‌های برجسته‌ی شیعی

از دیگر کارکردهای پیروان جریان تکفیری در پاکستان، ترور اندیشمندان، و شخصیت‌های برجسته‌ی شیعی است که فعالیت‌های شیعه محور، در کشور پاکستان دارند. گروه‌های تکفیری در سال‌های گذشته، بسیاری از چهره‌های سیاسی اجتماعی را ترور کرده‌اند.
از نمونه‌های برجسته‌ی آن، شهادت علامه سید عارف حسین الحسینی است. وی رهبر شیعیان پاکستان و رئیس نهضت اجرای فقه جعفریه در این کشور و از هواداران جدی انقلاب اسلامی ایران بوده است که عوامل تکفیری وی را در تاریخ پنجم اوت سال 1998 میلادی (12 مرداد 1367 هجری شمسی) در شهر پیشاور پاکستان به شهادت رساندند؛ هم چنین شهادت دکتر محمد علی نقوی بنیان گذار سازمان دانشجویان امامیه، از نمونه‌های دیگر می‌باشد.
از شخصیت‌های برجسته‌ی دیگری که در سال‌های اخیر به دست گروه‌های تکفیری در پاکستان به شهادت رسیده‌اند، عبارتند از: (19)
1. علامه حسن ترابی، عالم برجسته در شهر کراچی؛
2. علامه حافظ محمد ثقلین، عالم برجسته در منطقه علی پور در نزدیکی شهر لاهور؛
3. سید ذوالفقار علی نقوی، از هم رزمان شهید عارف حسینی و قاضی ارشد دادگاه در شهر کوئیته؛
4. رضا عسکری، حقوق دان برجسته و وکیل قربانیان شیعه در حوادث تروریستی در کراچی؛
5. علامه شیخ حسن ذاکری، امام جمعه شهر مچه؛
6. علامه سید ضیاء الدین رضوی، امام جمعه در شهر گلگت؛
7. خورشید انور، وکیلی دادگستری و دبیر نهضت جعفریه پاکستان؛
8. دکتر جعفر محسن، پزشک برجسته در شهر کراچی؛
9. سبط جعفر، شاعر و استاد دانشگاه.
علاوه بر این، عناصر وهابیت تکفیری، در سال‌های گذشته بسیاری از چهره‌های سیاسی، نظامی، و مذهبی و شخصیت‌های برجسته از جمله: پزشکان، وکیلان و افسران عالی رتبه‌ی دیگر را در این کشور به شهادت رسانده‌اند.

3) قتل و کشتار از طریق انفجار بمب و عملیات انتحاری

کشتار شهروندان کشور پاکستان، به ویژه شیعیان، با استفاده از ابزارهای انفجاری، مانند: بمب گذاری‌ها و حملات انتحاری، از روش‌های مورد استفاده گروه‌های تکفیری در این کشور است. در این حملات، تا کنون هزاران نفر از مسلمانان بی گناه پاکستان اعم از مرد و زن و پیر و جوان، شیعه و سنی به دست گروه‌های تکفیری به شهادت رسیده‌اند.
فاجعه عاشورای شهر هنگو در ایالت خیبر پختونخوا در فوریه 2006، 35 شهید و 115 مجروح به جای گذاشت. فاجعه انفجار بمب در بیمارستان شهر دیره اسماعیل خان ایالت خیبرپختونخوا در آگوست 2008، 45 شهید، فاجعه انفجار بمب در نماز ظهر در کراچی در دسامبر 2009، 46 شهید و 115 مجروح، انفجار بمب در مراسم عزاداری روز شهادت امیرالمؤمنین در لاهور در سپتامبر 2010، 49 شهید و 300 مجروح، انفجار در راهپیمایی روز قدس در شهر کویته در سپتامبر 2010، 80 شهید و 200 مجروح، عملیات انتحاری در پاراچنار در فوریه 2010، 50 شهید و صدها عملیات دیگر را می‌توان به عنوان کارنامه‌ی جریان‌های تکفیری ذکر کرد که در سال‌های اخیر صورت گرفته است.
در اوت سال 2012، یکی از گروه‌های تکفیری پاکستان، جنایتی را با روش جدیدی انجام دادند، به طوری که پس از متوقف کردن اتوبوس حامل زائران شیعه، 25 نفر را از اتوبوس پیاده کرده و تیرباران کردند. به گفته پلیس، شبه نظامیان، نخست اوراق هویتی مسافران را کنترل کرده و سپس شیعیان را به قتل می‌رساندند. (20)
در روز یکشنبه 14 دسامبر سال 2012 نیز وقوع دو انفجار مهیب در شهر کراچی پاکستان، موجب کشته شدن دست کم 55 تن شد و بیش از 150 نفر دیگر زخمی شدند. به گفته مقامات پلیس پاکستان، نمازگزاران شیعه یک حسینیه در منطقه «عباس تائون» هدف اصلی تروریست‌های تکفیری بودند.
در سال 2013 در اوایل ماه فوریه، بر اثر انفجار بمب در منطقه دیره غازی خان، حدود 35 شیعه شهید و 50 تن زخمی شدند. همچنین در اواسط ماه فوریه در پی بمب گزاری در یک مجلس ختم در دیره اسماعیل خان، حدود 35?? شیعه شهید و 65 نفر دیگر مجروح شدند. در اوایل ماه آوریل هم بر اثر حمله انتحاری به تجمع شیعیان در مسجد چکوال، در 90 کیلومتری جنوب شرقی اسلام آباد، 30 نفر شده و صدها نفر زخمی شدند. (21)
در آستانه‌ی اربعین حسینی سال 1434 هجری قمری، گروهک‌های تکفیری، شیعیان شهر کویته را هدف قرار دادند، به طوری که بیشتر از 85 نفر از شیعیان کشته و بیشتر از120 نفر زخمی شدند. (22)
براساس گزارش مرکز مطالعات پژوهشی و امنیتی، فقط در سال 2012، حدود 400 پاکستانی در درگیری‌های فرقه‌ای جان باختند، که بیشتر آن‌ها را، مسلمانان شیعه مذهب تشکیل می‌دادند. در شش ماه نخست سال 2013 نیز، جامعه مسلمانان پاکستان، بیش از 300 تن از اعضایش را در جریان چهار حمله بزرگ گروه‌های تکفیری از دست داده است. (23)

راه‌‌کارهای کاربردی برای مقابله با بحران تکفیری پاکستان

با توجه به این که فعالیت گروه‌های تکفیری از دیرباز تاکنون در پاکستان ادامه دارد، و از این پس نیز احتمال تکرار آن زیاد است؛ برای جلوگیری از ادامه روند موجود و تکرار آن در آینده، باید راه‌‌کارهای مؤثر و متناسب با روش‌های تکفیریان اتخاذ کنیم.
چون موضوع جریان‌های تکفیری در پاکستان، یک مشکل اجتماعی است که دولت این کشور نیز باید به عنوان محافظ شهروان، در حل این مشکل اقداماتی را انجام دهد، از این رو اولاً برای دولت این کشور، سپس برای عموم مسلمانان و پس از آن به طور ویژه برای شیعیان این کشور راه کارها و اقدامات کاربردی برای مقابله با بحران تکفیری پیشنهاد می‌کنیم.

راه‌‌کارهای کاربردی برای دولت پاکستان

با توجه به این که تفکر تکفیری به وسیله‌ی بعضی از دولت مردان گذشته‌ی پاکستانی به این کشور راه یافته است، شاید راه حل دادن به کسانی که خود از عوامل ترویج تفکر شهری به شمار می‌آیند چندان معقول به نظر نرسد، ولی واقعیت این است که امروزه جریان‌های تکفیری در پاکستان، استخوانی در گلوی دولت مردان کنونی شده است، و به شدت تحت فشار عمومی شهروندان این کشور قرار گرفته‌اند، از این رو مناسب است برای دولت کنونی پاکستان نیز راه‌‌کارهای کاربردی در راستای مقابله با این جریان‌ها پیشنهاد شود، البته با توجه به سیاست دولت پاکستان گمان می‌رود که چنین پیشنهاداتی به جای نخواهد رسید، لذا از تفصیل موارد پیشنهادی صرف نظر کرده و فقط به چند موارد مهم اشاره می‌کنیم.
در این راستا اولین و مهم‌ترین نکته، اراده‌ی قوی سیاسی و نظامی دولت این کشور برای پایان دادن به فعالیت‌های تکفیری است. دولت پاکستان و ارتش این کشور توان جنین کاری را دارد، اما متأسفانه نداشتن اراده‌ی قوی، سبب شده است که مسئولان این کشور نتوانند بر این بحران اجتماعی غلبه کنند.
هم چنین برکناری افراد دارای تفکرات تکفیری از پست‌های مهم دولتی به ویژه استادان مدارس دولتی و دانشگاه‌ها و جلوگیری از استخدام آن‌ها، می‌تواند مؤثرترین کار برای مقابله با جریان‌های تکفیری این کشور باشد.
هم چنین نظارت دقیق بر رسانه‌ها نیز می‌تواند برای مقابله با جریان تکفیری در این کشور تا حد زیادی مؤثر باشد.

راه‌‌کارهای کاربردی برای عموم مسلمانان پاکستان

با توجه به این که پاکستان یک کشور سنی نشین به شمار می‌آید و بیشتر جمعیت این کشور، اهل سنت می‌باشند که آنان نیز در کنار شیعیان، از جریان‌های تکفیری رنج می‌برند، به همین سبب برای عموم مسلمانان این کشور نیز برای مقابله با جریان‌های تکفیری، راه‌‌کارهای کاربری زیر را پیشنهاد می‌کنیم.

1) آگاهی کامل از اصول و مبانی اسلام و تعهد عملی به آن

اصول و قوانین عالی اسلام، به بهترین وجه، وظایف پیروان خویش را روشن کرده است، از این رو اولین و مهم‌ترین راه مقابله با جریان‌های تکفیری اینست که مسلمانان این کشور باید از اصول و مبانی اسلام آگاهی کامل داشته و ضمن داشتن طرز تفکر صحیح اسلامی، به آن اصول پای بند باشند.
مرزِ کفر و اسلام موضوعی است که درباره‌ی آن در کتاب‌های مذاهب اسلامی، احادیث و روایات فراوانی وجود دارد، پیروان مذاهب اسلامی باید ضمن آگاهی کامل از اصول و مبانی اسلام، این مرزها را نیز به خوبی بشناسند تا بدخواهان، مانند: گروه‌های تکفیری نتوانند از آنان سوء استفاده کنند.

2) شناخت جریان‌های تکفیری و نقشه‌های آنان

یکی از راه‌‌کارهای بسیار مهم در راستای مقابله با جریان‌های تکفیری، شناخت صحیح این جریان‌ها و آگاهی کامل دسیسه‌های آنان می‌باشد، که می‌تواند تضمین کننده‌ی بقای جامعه اسلامی باشد.
به طور کلی شناخت دشمن به عنوان یک ضرورت دینی و انسانی اهمیت ویژه‌ای دارد و از محوری‌ترین مسائل امنیتی و دفاعی به شمار می‌آید که با آن می‌توان به ایجاد زمینه‌های دفاعی همت گماشت و احتمال پیروزی و یا شکست را مشخص کرد، از این رو در بحت جریان‌های تکفیری معاصر نیز دشمن شناسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
در احادیث پیامبر اکرم و ائمه معصومین نیز توجه ویژه‌ای به این موضوع شده است، به طوری که که احادیث فراوانی درباره‌ی شناخت صحیح دشمن وجود دارد.
پیامبر اکرم در این مورد می‌فرمایند: « أَلَا وَ إِنَّ أَعقَلَ النَّاسِ عَبدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ؛ آگاه باشید، عاقل‌ترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند و دشمن را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش نماید.» (24)
حضرت علی نیز دشمن شناسی را ضرورت مهم برای تأمین امنیت و محافظت از دشمنان دانسته و می‌فرمایند: «مَن نَامَ عَن عَدُوّه اِنتَبَهَتهُ المَکَایَد؛ کسی که از دشمن خویش غافل شود، توطئه‌های دشمن او را بیدار خواهد کرد.» (25)
بنابراین شناخت دشمنان و آگاهی به ترفندهای آنان، توصیه مکتب اسلام و از ضروریات اولیه دفاع است که از طریق آن می‌توان بقای خود و جامعه را تضمین کرد، از این رو عموم مسلمانان پاکستان باید جریان‌های تکفیری و اهداف آن‌ها را به طور دقیق بشناسند و از نقشه‌ها و خواب‌های شومی که برای مردم پاکستان دیده‌اند، اطلاع کامل پیدا کنند و برای مبارزه با این خطر بزرگ، قدم بردارند، وگرنه جریان تکفیری فعال در این کشور، حوادث شوم غیر قابل جبرانی را برای آن‌ها به دنبال خواهد داشت.

3) معرفی و شناساندن جریان‌ها تکفیری و پرده برداشتن از اهداف سوء آنان

از دیگر راه‌‌کارهای مهم برای مقابله با جریان تکفیری در پاکستان، معرفی این جریان‌ها و شناساندن تکفیریان به عموم مردم پاکستان، به ویژه قشر جوان، است.
برخی افراد ساده لوح پاکستان به علت ناآگاهی، جذب گروه‌های تکفیری می‌شوند. بنابراین شناساندن ماهیت واقعی این گروه‌ها و جمود فکریشان، به عموم مردم این کشور و بیان خطرات و تهدیدهای این جریان‌ها، کاری بسیار مهم برای جلوگیری از اثرگذاری تکفیری‌ها در میان جوانان پاک و ساده‌ی این کشور است.
بنابراین در این مورد باید برای همه‌ی مسلمانان این کشور آشکار شود گروه‌های تکفیری فعال در پاکستان، تنها دشمن گروه و یا مذهب خاصی مانند شیعه نیستند، بلکه دشمن هر کسی‌اند که با افکار و اهدافشان هماهنگ نباشد.
هم چنین شیعیان این کشور باید متوجه باشند که هیچ گروهی از گروه‌های مسلمانان واقعی، دشمن شیعه نبوده و نیست، و گروه‌های سلفی تکفیری که شیعیان این کشور را نشانه گرفته‌اند، جزء مسلمانان اهل سنت نیستند، و هدف اصلی آنان نیز جز محو کردن اسلام و ارزش‌های اسلامی، چیز دیگری نیست.

راه‌‌کارهای کاربردی برای شیعیان پاکستان

گروه‌های تکفیری پاکستان در ابتدا شیعیان این کشور را نشانه گرفته‌اند آیا شیعیان نیز باید برای مقابله به مثل برخیزند، و در مقابل شیعه کشی به همان روش روی بیاورند؟! و یا اینکه تنها اعتقاد به حقانیت مذهب تشیع، در حفظ ایشان از خطرات تکفیری کافی است؟ و یا این که باید دست روی دست گذاشته و برای شهادت آماده باشند؟! مسلّما هیچ عاقلی این راه‌ها را تایید نخواهد کرد و علما و فقهای شعیه‌ی ما نیز هیچ کدام از این روش‌ها را تأیید نکرده‌اند و نخواهند کرد، بنابراین در این راستا برای شیعیان این کشور اقدامات کاربردی زیر پیشنهاد می‌شود که می‌تواند سدّ محکمی دار برابر کارکرد جریان‌های تکفیری در این کشور باشد.

1) نشر اعتقادات و آموزه‌های اصیل تشیع در جامعه

یکی از راه‌‌کارهای اساسی برای مقابله با جریان‌های تکفیری، تبیین صحیح و منطقی مبانی و معارف تشیع و نشر اعتقادات آن‌ها در جوامع اسلامی است؛ همان طور که امام رضا (ع) می‌فرماید: «اِنَّ النَّاسَ لَو عَلِمُو مَحَاسِنَ کَلَا مِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ اگر مردم زیبایی‌های کلام (مکتب) ما را دریابند، یقیناً پیرو ما خواهند شد.» (26)
تردیدی نیست که عمل کرد گروه‌های تکفیری در پاکستان باعث شده است تا گروهی عوام، شیعه را افرادی مشرک، غالی و خطرناک بپندارند، اما باید تلاش کرد تا معارف و مبانی تشیع به صورتی صحیح و واقعی تبیین و اعتقادات اصیل شیعه در جوامع اسلامی نشر گردد، تا به جهانیان معرفی شود. در این راستا اقدامات زیر پیشنهاد می‌شود.

الف) تأسیس مدارس غیرانتفاعی برای کودکان و نسل جوان جامعه

امروزه در جامعه پاکستان مدارس غیرانتفاعی، نسبت به مدارس دولتی اهمیت بیشتری دارند، و در جامعه‌ی پاکستان برای تحصیل فرزندانشان در مدارس غیرانتفاعی تمایل بیشتری وجود دارد. در حال حاضر مدارس غیرانتفاعی زیادی در این کشور وجود دارند و بدیهی است که چنین مدارس طبق سیاست گذاری‌های خاص خویش، نسل جوان و نوجوان جامعه را تربیت می‌کنند.
بنابراین یکی از اساسی‌ترین کارها، برای مقابله با عمل کرد گروه‌های تکفیری، تأسیس مدارس غیرانتفاعی برای کودکان و نسل جوان جامعه با هدف ترویج افکار تشیع و سیاست گذاری‌های ضد تکفیری می‌باشد. چنین مدارس هم سبب درآمد مؤسسان و سرمایه گذاران می‌باشند و هم می‌توان از آن‌ها در جهت مقابله با تفکر تکفیری در این کشور، استفاده کرد.

ب) تربیت اساتید متعهد و آشنا با مبانی تشیع برای مدارس و دانشگاه‌های دولتی

با توجه به نقش مهم معلم بر دانش آموزان و نفوذ وی در افکار و روان آن‌ها، یکی از اساسی‌ترین راه‌ها برای مقابله با عملکرد ضدشیعه‌ی گروه‌های تکفیری، تربیت افراد متعهد و آشنا با مبانی تشیع و به کارگیری آنان در مدارس و دانشگاه‌های مختلف در کشورهای اسلامی است.
چنین افرادی می‌توانند در ضمن تربیت دانش آموزان در مدارس و دانشگاه‌ها، آنان را از راه غیر مستقیم با مبانی تشیع آشنا کرده و افکارشان را در جهت وحدت اسلا می‌سوق دهند، که این اقدام می‌تواند با مرور زمان ریشه‌ی تکفیری‌ها را در جوامع از ریشه بکند.

ج) چاپ و نشر مواد تبیین کننده‌ی مبانی تشیع

دومین راه در راستای نشر اعتقادات اصیل تشیع در جامعه، چاپ و نشر کتاب‌ها، جزوات، مجلات علمی و فرهنگی و بروشورهای تبیین کننده‌ی مبانی و اعتقادات شیعه است.
موادی که به نمایندگی از شیعیان نشر می‌شود، باید ارزیابی دقیق شود، متأسفانه وضعیت این مورد، به ویژه در کشور پاکستان، خیلی نگران کننده است، چون کتاب‌هایی به نمایندگی از شیعیان چاپ می‌شود، که موادشان مورد تأیید علما و دانشمندان شیعه نیست و متأسفانه بر ناشران نیز هیچ نظارتی نمی‌شود، حتی برخی از مطالبی که به نمایندگی از مذهب تشیع چاپ و منتشر می‌گردد، نه فقط تشیع را تبیین نمی‌کند، بلکه به اصلی شیعه نیز ضربه می‌زند.

د) تربیت سخنرانان و استفاده از منبر

سومین راه در جهت نشر آموزه‌های اصیل شیعی در جامعه، «تبلیغ و منبر» می‌باشد که در این راستا باید سخن رانان خوب و آگاه به مسائل جهان و به ویژه جهان اسلام، تربیت شوند. آن‌ها باید در مناطق مختلف کشور به منبر رفته و مردم را از آموزه‌ها و مبانی تشیّع آشنا سازند.
البته این کار نیازمند به نظارت می‌باشد، چون بیشتر منبری‌ها و مداحان شیعی در پاکستان، به حرف‌های عوام پسندانه روى آورده و گاهی آگاهانه و یا ناآگاهانه مطالبی بیان می‌کنند که وهم انگیز است که همین روش گاهی بهانه‌ای برای گروه‌های تکفیری می‌شود. باید آن‌ها را تربیت و تأکید کرد که مطالب شان نباید و هم انگیز باشد، بلکه شعر و بیان آن‌ها جوهره‌ی تاریخی داشته باشد و سخنرانی‌هایشان سبب ایجاد حساسیت بر ضد شیعه نشود.

ه) استفاده از وسایل مدرن رسانه ای

در عصرحاضر یکی از راه‌های مهم در راستای نشر آموزه‌ها و اعتقادات اصیل تشیع، استفاده از وسایل مدرن رسانه ای، مانند: شبکه‌هایی تلویزیونی، سایت‌های اینترنتی و ماهواره‌های جهانی می‌باشد.
این ابزار به دلیل کاربرد وسیعشان، از بهترین و نیرومندترین وسایل ارتباطی و تبلیغاتی جهان معاصراند، که تأثیرهای فراوانی بر جامعه دارند و به راحتی می‌توانند جریان‌های مهمی را نظارت و کنترل و در جهت مورد نظر هدایت کنند و از طرفی جریان ساز باشند، از این رو با استفاده از آن‌ها، می‌توان آموزه‌های واقعی شیعی را در تمام ساعات شبانه روز به جهانیان معرفی کرد، و این کار تا حدود زیادی در مقابله با جریان‌های تکفیری مؤثر است.

2) اتخاذ تدابیر قاطع در برابر نشر اکاذیب درباره‌ی تشیع

با توجه به این که شیعه ستیزان معاصر، همواره در تلاش‌اند تا تشیع را خدشه دار کنند و با ایجاد و نشر شایعات، تهمت‌ها و دروغ پردازی‌های مسموم، موجب بدبینی جوامع اسلامی درباره‌ی تشیع شوند. شکی نیست که شهادت مظلومانه شیعیان پاکستان، ناشی از انتشار تبلیغات دروغین است، مانند: اتهام دروغین «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن». این تبلیغات روانی، موجب می‌شود تا جنایت قتل مسلمانان شیعه توجیه و حتی با افتخار از صحنه‌های آن فیلم برداری کنند، بنابراین یکی از راه‌‌کارهای مهم برای مقابله با جریان‌های تکفیری، اتخاذ روش‌های مناسب و تدابیر قاطع، در مواجهه با چنین اقدامات علیه شیعه است. در این باره تدابیر زیر پیشنهاد می‌شود: (27)

الف) ردّ تهمت‌ها

این تدبیر به دو روش قابل اجراست:

روش مستقیم:

در این روش نسیت‌های نابجا خلاف واقع، که دشمنان تشیع، به شعبان زده‌اند، تبیین می‌شود و دلایل آنان نیز روشن شده و در نتیجه، خلاف واقع بودن چنین تهمت‌ها اثبات می‌شود....

روش غیر مستقیم:

در این روش، بدون این که صریحاً بیان شود که فلان چیز را به فلان دلیل به شیعه نسبت داده‌اند، فقط، بطلان آن چیز بیان می‌گردد، این روش باعث اختلاف و کدورت نمی‌شود و تأثیرش نیز بیشتر است.
البته این تدبیر، یعنی رد اتهامات بهتر است، به ترتیب اهمیت باشد، یعنی از آن دسته
سخنانی باید شروع کرد که زشت‌تر و بطلانشان واضح‌تر است.

ب) پرهیز از ایجاد زمینه‌ی تهمت

یکی دیگر از تدابیر مهم در برابر نشر أکاذیب درباره‌ی تشیع، پرهیز از ایجاد زمینه تهمت است؛ در معارف اسلامی و راویات، تأکید شده است که انسان باید خودش را از موضع تهمت دو نگه دارد، چنان که رسول اکرم می‌فرمایند: «اِتَّقِ مَوَاضِعَ التُّهَمِ؛ از جایگاه‌های تهمت بپرهیز!»؛ (28) و از امیرمؤمنان حضرت علی نقل شده است: «مَن عَرَّضَ نَفسَهُ لِلتُّهَمَهِ فَلَا یلُومَنَّ مَن أَسَاءَ بِهِ الظَّن؛ کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، افرادی را که به او بدگمان می‌شوند، ملامت نکند، (بلکه خودش را سرزنش کند).» (29)
بنابراین، شیعیان در هر جای دنیا (به ویژه کسانی که در میان پیروان دیگر مذاهب زندگی می‌کنند) باید خیلی مراقب باشند، و نباید به گونه‌ای عمل کنند که مذهب تشیع در معرض تهمت قرار گیرد.
هم چنین خطیبان و مداحان شیعه نیز باید مراقب باشند، چه بسا ممکن است جمله‌ای یا قطعه شعری با توجیه و تأویل در میان خود تشیع، معنای خوبی داشته باشد، ولی اگر به ظاهر آن توجه شود و نزد کسانی که توجیه ما را ندارند، خوانده شود، از آن کفر و شرک را تشیع برداشت کنند. بنابراین بر روی منبر جملات و اشعاری خوانده شود که نیاز به تأویل نداشته و معانی آن شفاف و مطابق با قرآن و سنت و اصول مذهب تشیع باشد.

ج) در مسائل مذهبی، به فکر وادار کردن

یکی دیگر از تدابیر به فکر وادار کردن افرادی است که از جریان‌های تکفیری تأثیر پذیرفته‌اند، هم چنین ایجاد شک در اعتقادات باطل تکفیری‌ها، که زمینه تحقیق را برای آنان فراهم سازد، می‌تواند مؤثر باشد.

د) تأسیس و پشتیبانی مراکز

کلماتی برای این موضوع

گزارش ها و ایران در آئینه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنیها ، نوشته ها و اندیشه مشروح گفت‌وگوی صریح و ۳ ساعته سرلشکر فیروزآبادی با مشروح گفت‌وگوی صریح و ۳ ساعته سرلشکر فیروزآبادی با خبرگزاری فارس ماجرای جدایی از دیدنی های ایتالیا، مناطق دیدنی ایتالیادیدنی های ایتالیاایتالیاکشور ایتالیاجاذبه های ایتالیامراکز گردشگری ایتالیا اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین …در این بخش شما با انواع اخبار غزهاخبار ایراناخبار سوریهاخبار اخبار روز غزه


ادامه مطلب ...

زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها +تصاویر

[ad_1]

مبارزه با تروریسم مرد و زن نمی‌شناسد؛ مانند این زنان پاکستانی که با این هدف در شرایطی سخت آموزش می‌بینند.

مبارزه با تروریسم مرد و زن نمی‌شناسد؛ مانند این زنان پاکستانی که با این هدف در شرایطی سخت آموزش می‌بینند.

جوان؛ در پاکستان زنانی هستند که در شرایط سخت تمرینات طاقت‌فرسایی انجام می‌دهند تا برای مبارزه با گروهک‌های تروریستی طالبان و القاعده آماده شوند. این زنان پس از آنکه در منطقه حکیم‌آباد پاکستان با اسلحه AK-47 آموزش‌های کماندویی می‌بینند، برای شرکت در عملیات ضدتروریستی به خدمت ارتش یا NATO درمی‌آیند تا کارهایی را به عهده بگیرند که نیروهای مرد نمی‌توانند آن را انجام دهند مانند تفتیش زنان.

از سال 2001 بسیاری از رهبران طالبان در پاکستان زندگی می‌کنند. این کشور سالها به این متهم می‌شد که از یک طرف به ائتلاف ناتو-آمریکا در افغانستان کمک می‌کند و از طرفی به القاعده و طالبان اجازه جذب نیرو می‌دهد. اما در هفته جاری اتفاقاتی افتاد که تا حدودی این اتهامات را کمرنگ کرد؛ یک نیروی ارتش پاکستان یکی از رهبران عالیرتبه القاعده را به قتل رساند و یکی دیگر از رهبران این گروهک توسط ارتش این کشور بازداشت شد.

اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان و نواز شریف نخست‌وزیر پاکستان در کنفرانسی که اخیراً در لندن برگزار شد ملاقات گرمی با یکدیگر داشتند که نوید همکاری‌های بیستری برای مبارزه با تروریسم را می‌دهد.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها تصاویر زنان کماندوی پاکستان در صف مبارزه با تروریست‌ها تصاویر


ادامه مطلب ...

تبارشناسی سلفی‌های تکفیری در پاکستان و پیامدهای آن

[ad_1]

چکیده

جریان سلفی‌گری تکفیری که با حمایت استعمار روز به روز در جهان اسلام در حال گسترش است، آسیب‌ها و مشکلات زیادی را برای مسلمانان در پی داشته است. هدف اصلی دشمنان اسلام در پس این حمایت‌ها علاوه بر سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن، معرفی اسلام به عنوان نماد خشونت و افراط‌گری است تا جایی که مسلمانان را مساوی تروریست می‌خوانند. پاکستان از جمله کشورهای اسلامی‌ است که سال‌ها قربانی سیاست‌های تفرقه انگیز دشمنان و مسلمان نماهای سلفی تکفیری شده است. ظهور و بروز فرقه‌های تکفیری در این کشور کهن و بزرگ اسلامی ‌با جریان‌های سیاسی- مذهبی حاکم و تأثیرگذار پیوند عمیق خورده و حاکمیت سیاسی پاکستان در برهه‌ای از زمان در ترویج و تبلیغ برخی از این فرقه‌ها نقش اساسی داشته است که پیامدهای آن هنوز مشاهده می‌شود. برخی گروه‌های سلفی پاکستان که گاه به صورت حزب سیاسی با نفوذ، گاه به صورت گروه تروریستی، یا به صورت فعالیت‌های فرهنگی عمل می‌کنند عبارت‌اند از: دیوبندی، بریلوی، القاعده، سپاه صحابه، طالبان، لشکر جهنگوی، لشکر طیبه و ... . بخش قابل توجهی از خشونت‌های عملی این گروه‌ها از قبیل کشتارهای بی رحمانه، عملیات‌های انتحاری، تخریب اماکن مقدس و ... ناشی از جهل علمی‌ و ناآشنایی آنها با اسلام ناب محمدی است که به دروغ تحت لوای نام سلف انجام می‌پذیرد.
کلید واژه : پاکستان، تکفیری، سلفی‌گری، طالبان، القاعده، سپاه صحابه، وهابیت، دیوبندی، لشگر جهنگوی.

مقدمه

جریان سلفی‌گری تکفیری روز به روز در سطح جهان اسلام گسترش می‌یابد و به تبع آن فعالیت‌های مختلف افراطی به نام اسلام گرایی نیز افزایش یافته است که سر بریدن و کشتارهای گروه‌های تکفیری در سوریه، پاکستان، عراق و ...، ماحصل ترویج عقاید این جریان است. پاکستان به جهات مختلف اهمیت دارد، ولی برای آنکه بحث روشن تر شود ابتدا به تاریخ پیدایش و چگونگی شکل‌گیری و کالبد شکافی تکفیر اشاره می‌کنیم. تبارشناسی جریان‌های تکفیری، که به ریشه یابی اندیشه‌های تکفیری و تاریخ و چگونگی پیدایش آنها می‌پردازد، در روشنگری و پرده برداری از چنین جریان‌هایی که به نام سلف انجام می‌شود اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا شناخت این اندیشه‌ها در طول تاریخ و حلقه پیوند این اندیشه‌ها با یکدیگر چهره واقعی آنها را برملا می‌سازد. همچنین اشاره‌ای گذرا به کارنامه جریان‌های تکفیری در پاکستان، از قبیل جنایت‌ها و هدم آثار اسلامی ‌و خسارت‌هایی که‌این جریان‌ها بر جهان اسلام وارد کرده‌اند، می‌تواند مسلمانان را برای مقابله با این گروه‌های ساختگی متحد کند و جلوی آسیبهای بیشتر را بگیرد.

پاکستان قربانی افراط‍‌گری سلفی تکفیری

مروری هرچند گذرا به تاریخ پاکستان راه شناسایی بهتر جریان‌های تکفیری در این کشور بزرگ اسلامی ‌را هموار می‌کند. پس از جدا شدن پاکستان از هند در 1947، متأسفانه کشور پاکستان به بهشت جریان‌های تکفیری تبدیل شد و آنها با تمام توان به کشتار مسلمانان پرداختند و در سال‌های اخیر این جنایت‌ها ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده است. مردم مظلوم پاکستان به نام اسلام سلفی سال‌هاست که در آتش تکفیر و بی رحمی‌ می‌سوزند و این کشور جولانگاه آدم کشان وهابی سلفی تکفیری شده است. با این حال تاکنون تحقیق جامعی درباره ماهیت گروه‌های تروریستی و رهبران این اندیشه و حامیان خارجی آنها و برآورد خسارت‌های ناشی از آن نشده است. تبلیغ وهابیت سلفی تکفیری در کشورهای اسلامی، مخصوصاً پاکستان، از جهات مختلف مسئله‌ای جدّی است. این جریان سازی فرقه‌ای، غیر از انحراف‌های اساسی، ابزاری در دست استعمارگران و سیاست‌های شیطانی آمریکا و انگلستان است و یکی از عوامل اصلی ایجاد اختلاف بین مسلمانان محسوب می‌شود که نمونه‌های آشکار آن را در پاکستان مشاهده می‌کنیم. ایجاد تفرقه در دنیای اسلام، خواست استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم است و در اثر وجود اختلاف‌ها و تشدید آن، دشمنان اسلام بیشترین بهره برداری را از ذخایر مادی و معنوی کشورهای اسلامی‌کرده‌اند. آنها با ایجاد اختلاف و فرقه سازی جهان اسلام را به خود مشغول کرده‌اند و کشورهای تأثیرگذار، از جمله پاکستان، را به گونه‌ای درگیر جنگ و کشتار کرده‌اند تا خطری متوجه آنها نباشد. هرچند تاریخ اسلام شاهد چنین جریان‌های تفرقه افکنانه در طول تاریخ بوده و گروه‌هایی چون خوارج به برترین شخصی جهان اسلام امام علی (علیه السلام) نیز نسبت کفر و خروج از دین را داده‌اند، اما در شرایط کنونی اختلافات ناشی از جهل به مبانی اسلام و ناآشنایی با فقاهت، جهان اسلام را با خطری بزرگ مواجه ساخته و مسلمانان را به خود مشغول کرده است. آشکار ساختن چنین برداشت‌های ناصواب از دین در پرتو مفهوم شناسی واژه‌های تأثیرگذاری چون «اسلام» و «کفر» است.

مفهوم شناسی تکفیر و تکفیری

«تکفیری» عنوانی است که به فرد یا جریانی اطلاق می‌شود که غالباً برخاسته از قرائت‌های مختلف سلفی وهابی، مسلمانان را به صرف آنکه با آنها هم عقیده نیستند، برخلاف معیارهای شرعی شناخته شده، متهم به کفر و خروج از دین می‌کنند. کافر خواندن مسلمانان یا اصولاً مذاهب اسلامی، پیامدها و واکنش‌های عملی مهمی ‌در جوامع اسلامی‌دارد. چنان که فتاوای تکفیری در پس بسیاری از اقدامات تروریستی در جهان اسلام، از جمله پاکستان، قرار دارد. یکی از پرسش‌های اساسی این است که‌ آیا نسبت دادن کفر به برخی مسلمانان با مبنا و سنت سلف صالح مطابقت دارد؟ آیا چنین اباحه گری افراطی و خشونت‌های ناشی از آن توجیه صحیح اسلامی‌ دارد؟ پاسخ این موارد به چگونگی تلقی و برداشت از معنا و حقیقت «کفر» بستگی دارد. «کفر» در لغت، در معنای «انکار» به کار رفته است. زیرا پوشانیدن چیزی، به انکار آن می‌انجامد. (2) در اصطلاح، «کفر» به صورت مطلق درباره کسی به کار می‌رود که وحدانیت خداوند، نبوت یا شریعت و یا همه‌ اینها را انکار کند. (3)
از دیدگاه تمامی ‌فقهای شیعه، اگر کسی یکی از ضروریات اسلام را انکار کند، کافر و بیرون از دین است. هیچ مسلمانی، خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، قیامت و دستورهای اسلام را انکار نمی‌کند. اگر هم نظر و عقیده‌ای در بین فرقه‌های اسلامی‌ درباره مسائل مربوط به توحید، نبوت و غیر آن مطرح شده، از ضروریات دین نیست؛ بلکه از مسائل نظری است که انکار آن، به معنای خروج از دین نیست؛ زیرا مسائل غیرضروری که با اجتهاد صحیح انجام شود، انکار آن، خروج از اسلام نیست. برای نمونه، سید کاظم طباطبایی، صاحب عروه می‌گوید:
کافر کسی است که منکر الوهیت یا توحید یا رسالت یا امری ضروری از ضروریات دین شود. البته انکار ضروری دین، در صورتی موجب کفر می‌شود که توجه به ضروری بودن آن داشته باشد، به گونه‌ای که انکار آن، به انکار رسالت بازگردد. (4)
محمد کرکی، عالم بزرگ شیعه، نیز می‌نویسد:
علمای شیعه فرقه‌های خوارج، غلات، نواصب و اهل تجسیم را نجس می‌دانند؛ اما فرقه‌های دیگر، چنانچه یکی از ضرورت‌های دین را انکار نکنند، جزء مسلمانان به شمار می‌آیند. (5)
آیت الله خویی، مرجع تقلید شیعیان نیز می‌فرماید:
«آنچه در تحقق اسلام دخالت دارد و طهارت و احترام مال و جان و غیر آن دو، بر او مترتب می‌شود عبارت است از اعتقاد به وحدانیت خدا، نبوت و معاد که فرقه‌های اسلامی ‌به آن عقیده دارند»؛ (6) «کسی که ولایت را انکار می‌کند، هر گاه شهادتین را بر زبان جاری کند، حکم اسلام ظاهری را دارد؛ چنان که سیره قطعی ائمه اهل بیت بر طهارت اهل سنت دلالت می‌کند». (7)
بنابراین، از دیدگاه علمای شیعه، بین طهارت و مسلمان بودن، ملازمه وجود دارد؛ یعنی هر مسلمانی محکوم به طهارت است.
بسیاری از مراجع بزرگ سنی نیز از تکفیر، نهی کرده‌اند و این نشانگر برائت آنها از چنان نسبت‌هایی است. از جمله احمد بن حنبل در مغنی المحتاج، (8) خطاب به علمای فرقه جهمیه می‌گوید: «آنچه شما به آن عقیده دارید، اگر من بپذیرم، کافر می‌شوم؛ ولی من شما را تکفیر نمی‌کنم زیرا شما از نظر من جاهل هستید». (9) ابن تیمیه بر آن است که: «وجوب و تحریم و عقاب و ثواب و تکفیر و تفسیق مربوط به خداوند متعال و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و هیچ کس حق صدور حکم در این موارد را ندارد». (10) طحاوی می‌نویسد:
شیعیان، اهل قبله هستند؛ و مادام که چیزی در ایشان ندیده‌ایم، آنها را به کفر و شرک و نفاق متهم نمی‌کنیم. از درونشان نیز خداوند متعال آگاه است. زیرا ما فرمان داریم که حکم به ظاهر کنیم و از گمان و پیروی از آنچه نمی‌دانیم، نهی شده‌ایم. (11)
بنابراین، اعتقاد نداشتن به عدالت صحابه یا همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا بعضی از خلفای نخستین، ملاک کفر نیست؛ حتی اگر هم فرض کنیم که شیعیان آنها را لعن کنند، بالاترین حد آن، معصیت بزرگ و جرمی‌ عظیم است. میان این عنوان و عنوان کفر که موجب جدایی و خارج شدن از دین اسلام است، تفاوت بسیاری وجود دارد. همان گونه که در بسیاری از متون امامان شیعه (علیه السلام) حکم به مسلمان بودن اهل تسنن وجود دارد، و آنها در هر گونه اثری که مترتب بر عموم مسلمانان باشد، همچون شیعیان‌اند، شیعیان نیز اهل سنت را کافر نمی‌دانند. (12) بنابراین، همان طور که مشاهده شد، اکثر علمای مسلمان، اعم از شیعه و سنی، به طهارت و اسلام پیروان سایر مذاهب حکم داده‌اند؛ اما در هر دو گروه شیعه و سنی، عالمان تندرویی هستند که مصالح اسلام را در نظر ندارند و با حکم و سخن خود، عامل تکفیر و تفرقه می‌شوند. (13) و متأسفانه بستر بسیاری از کشتارها و جنایات بی رحمانه را در پرتو برداشت‌های غلط خود از معنا و حقیقت اسلام و کفر مهیا می‌سازند. در این خصوص مسئولیت خطیر دانشمندان بصیر مسلمان اقتضا دارد با بیان مبانی و اصول و مسائل اسلام و کفر، راه را بر چنین برداشت‌های نادرست ببندند و حساب اصول و ضروریات دین را از فروعات جدا کرده، آتش فتنه و اختلاف را خاموش کنند.

سلفی‌گری

با توجه به‌ اینکه جریان‌های تکفیری به خطا، خود را به سلف نسبت می‌دهند و نام سلفی بر خود می‌نهند، شناخت جایگاه و تفاوت‌های آنها با منش و روش سلف، اهمیت بسزایی دارد. به عبارت دیگر، جریان‌های سلفی انواع مختلفی دارند که فقط گروه کوچکی از آنها تکفیری هستند. تفکیک جریان‌های تکفیری از سلفی‌ها امری ضروری است که به تحقیق و بررسی بیشتر نیاز دارد، ولی در این مقال در حد اشاره بسنده می‌کنیم.
سلفی‌گری در معنای لغوی به معنای تقلید از گذشتگان، کهنه‌پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما سلفیه (اصحاب السلف الصالح) در معنای اصطلاحی آن، نام فرقه‌ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، صحابه و تابعین دارند. آنها معتقدند عقاید اسلامی‌ باید به همان نحو بیان شوند که در عصر صحابه و تابعین مطرح بوده است؛ یعنی عقاید اسلامی‌ را باید از کتاب و سنت فرا گرفت و علما نباید به طرح ادله‌ای غیر از آنچه قرآن در اختیار می‌گذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیان، اسلوب‌های عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و فقط نصوص قرآن، احادیث و نیز ادله مفهوم از نصوص قرآن برای آنها حجیت دارد. (14)
معتقدان به سلف صالح، عقاید خود را به احمد بن حنبل (164-241 ه.ق.) نسبت می‌دادند. تصاویری که از احمد بن حنبل در منابع مختلف ارائه شده، وی را محدثی سنت گرا و ضد فقاهت و اجتهاد نشان می‌دهد که از تمسک به رأی تبری می‌جسته و فقط به قرآن و حدیث استدلال می‌کرده است؛ و چون در استناد به حدیث بسیار مبالغه می‌کرده، گروهی از بزرگان اسلام، مانند محمد بن جریر طبری و محمد بن اسحاق الندیم، او را از بزرگان حدیث- و نه از مجتهدان اسلام- شمرده‌اند. در واقع، ابن حنبل به عنوان محدثی برجسته و پیرو طریقه اصحاب حدیث با هرگونه روش تأویلی و تفسیر متون مخالف بود و با بزرگان اصحاب رأی، سر ناسازگاری داشت. وی مخالفت با سنت را بدعت می‌خواند و با «اهل الاهواء والبدع» موافق نبود. (15)
آنچه مسلم است، احمد بن حنبل بیش از یکصد و پنجاه سال پیشوای عقاید سنتی- سلفی بود، اما «به طورکلی قشری بودن، متابعت از ظاهر کلام، جمود افکار، تعصب مفرط حنبلیان، دورافتادگی مکتب فقهی ایشان از واقعیت زنده تاریخی و مهجوری از هر آنچه در اجتماع و زندگی روزمره تازه بود، در مجموع، منجر به سقوط و انحطاط این مذهب و کم طرفدار بودن این فرقه شد». (16) پس از مرگ احمد بن حنبل، اندیشه‌ها و افکار وی نزدیک به یک قرن ملاک سنت و بدعت بود، تا اینکه عقاید وی و نیز سلفی‌گری تحت تأثیر انتشار مذهب اشعری به تدریج فراموش شد. در قرن چهارم هجری، ابومحمد حسن بن علی بن خلف بر بهاری در احیای سلفی‌گری کوشید، اما در برابر شورش مردم کاری از پیش نبرد.
در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم، احمد بن تیمیه و سپس پیروانش، از جمله ابن قیم جوزی، عقاید حنابله را به گونه‌ای افراطی تر احیا کردند. ابن تیمیه، به عنوان متکلم و مدافع متعصب مذهب حنبلی، با آزاد اندیشی و تأویل مخالف بود و لذا اقداماتش بیش از پیش باعث انحطاط و عقب ماندگی مذهب حنبلی شد. عصر ابن تیمیه، دوره انحطاط و تنزل تفکر فلسفی و استدلال منطقی و همچنین قرن روی آوردن به ظواهر دین و توجه سطحی به معارف خشک و مذهبی دانسته شده است. (17)

احیای سلفی‌گری افراطی با ظهور وهابیت

در قرن دوازدهم هجری قمری، محمد بن عبدالوهاب نجدی (1115-1206ه. ق.) با طرح مجدد ادعای بازگشت به اسلام اصیل، اندیشه پیروی از سلف صالح را بار دیگر به عرصه منازعات کلامی‌آورد. او با استناد به حدیث نبوی «بدأ الاسلام غریبا و سیعود غریبا» (18) معتقد بود اسلام اصل نخستین را در غربت یافته است؛ از این رو، وی با آنچه خود آن را بدعت و خلاف توحید می‌خواند، به مبارزه برخاست و مسلمانان را به سادگی اولیه دین و پیروی از سلف صالح دعوت می‌کرد و مظهر بارز سلف صالح او نیز امام احمد بن حنبل بود. (19)
به اعتقاد وهابیان، مذهب وهابی نه نحله‌ای جدید، بلکه، همان مذهب سلف صالح است و از این رو، خود را «سلفیه» نیز می‌نامند؛ زیرا آنها مدعی هستند که در اعمال و افعال خود، از سلف صالح، یعنی از اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و تابعین آنها پیروی می‌کنند. وهابیان معتقدند باید اساس دین بر قرآن و مفاهیم ظاهری احادیث صحیح پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب او نهاده شود و در پی آنند که ‌این آیات و روایات بدون هر گونه تغییر و تأویل مورد استناد و عمل قرار گیرد؛ یعنی صرفاً به ظاهر مفاهیم آنها عمل شود. از این رو، آنها آن دسته از رفتار و کردار مسلمانان را که با قرآن و احادیث اصلی تطبیق نمی‌کند، انحراف از اصول و فروع اصلی قرآن و اسلام می‌شمارند. (20)
دکتر محمد سعید رمضان البوطی، از منتقدان اندیشه سلفیه و فرقه وهابیت، در کتاب السلفیة مرحلة زمینة مبارکة لا مذهب اسلامی‌ درباره سلفیه و پیدایش آن می‌گوید:
سلفیه پدیده‌ای ناخواسته و نسبتاً نوخواسته است که انحصارطلبانه مدعی مسلمانی است و همه را جز خود، کافر می‌شمرد؛ فرقه‌ای خودخوانده که با به تن درکشیدن جامه انتساب به سلف صالح و با طرح ادعای وحدت در فضای بی‌مذهب، با بنیان وحدت مخالف است. سلفیه، یعنی همان بستر وهابیت، مدعی است که هیچ مذهبی وجود ندارد و باید به عصر سلف، یعنی دوران صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین بازگشت و از همه دستاوردهای مذاهب که حاصل قرن‌ها تلاش و جست و جوی عالمان فرقه‌ها بوده و اندوخته‌ای گران‌سنگ از فرهنگ اسلامی‌ در ابعاد گوناگون پدید آورده است و با پاس داشت پویایی اسلام و فقه اسلامی‌ آن را به پاسخ‌گویی به نیازهای عصر توانا ساخته است، چشم پوشید و «اسلام بلامذهب» را اختیار کرد. سلفیه دستی به دعوت بلند می‌کند و می‌گوید: «بیایید با کنار گذاشتن همه مذاهب به سوی یگانه شدن برویم» اما با دست دیگر، شمشیر تکفیر برمی‌کشد و مدعی است که با حذف دیگران از جامعه اسلامی‌ و راندن آنان به جمع کفار، جامعه اسلامی ‌را یک دست می‌کند. در پشت این دعوت به بی مذهبی، نوعی مذهب نهفته و بلکه دعوت، خود نوعی مذهب است، آن هم مذهبی گرفتار چنگال جمود و تنگ نظری که اسلام را به صورت دینی بی تحرک، بیروع، ناقص، ناتوان و بی جاذبه تصویر می‌کند و با احیای خشونت و تعصب، راه را بر هر گونه نزدیک شدن به همدیگر می‌بندد. (21)

وضعیت جریان‌های سلفی وهابی در پاکستان

کشور اسلامی‌ پاکستان با چهار ایالت پنجاب، سرحد، سند و بلوچستان در همسایگی شرقی ایران با فرهنگ سنتی- اسلامی‌ و حاکمیتی حزبی، همواره با طمع و تجاوز استعمارگران خارجی مواجه شده است. مهم‌ترین احزاب پاکستان، حزب «مردم»، «جماعت اسلامی»، «استقلال» و «نهضت اجرای فقه جعفری» است و این کشور به دلیل فقر فرهنگی و نفوذ روحانیان متعصّب و مخالف شیعه، یکی از عمده‌ترین مراکز تبلیغ وهابیت در بین کشورهای اسلامی ‌به شمار می‌آید. گروه‌های سلفی وهابی پاکستان گاه به صورت حزب سیاسی، با نفوذ در دولت، گاه به صورت گروه‌های فرقه گرای تروریستی و زمانی به صورت فعالیت‌های فرهنگی عمل می‌کنند که به مهم‌ترین این گروه‌ها اشاره می‌کنیم:

1. دیوبندی

در 1282 ه. ق. مدرسه‌ای در هند و در شهر «دیوبند» به دست محمد قاسم نانوتوی و رشید احمد کنکوهی تأسیس شد. در آن مدرسه تعدادی از طلاب در رشته علوم دینی و خصوصاً فقه حنفی مشغول تحصیل شدند. از همین مدرسه زیربنای مکتب دیوبندی شکل گرفت. این فرقه مسلمان، و اهل سنت و جماعت‌اند. در فقه، تابع فقه حنفی هستند و در سلوک و مسائل اخلاقی، صوفی هستند و از لحاظ عقیدتی پیرو ابومنصور ماتریدی‌اند. (22) مکتب دیوبند امروزه یکی از مهم‌ترین جریان‌های دینی در جهان اسلام است که نفوذ و گسترش قابل توجهی در میان مسلمانان جنوب آسیا پیدا کرده و حتی اهمیت سیاسیِ بین المللی دارد.
این اهمیت از آنجا مایه می‌گیرد که ‌این مکتب با رگه‌های نیرومند بنیادگرایانه خود، بسترساز پیدایش بسیاری از گرایش‌ها و گروه‌هایی شده که برای تحقق آرمان‌های خود دست به خشونت می‌زنند. از این رو نام مکتب دیوبند، یادآور ستیزه جویی ضدغربی و خشونت فرقه‌ای است. با این حال، این تصویر از مکتب دیوبند فقط در خصوص حیات و فعالیت آن در چند دهه گذشته صادق است و برای شناخت بهتر و دقیق تر این جریان مذهبی، باید به سیر تحول تاریخی آن توجه کرد.
شالوده و بنیان اندیشه دینی مکتب دیوبند، برگرفته از اندیشه‌ها و آرای «شاه ولی الله دهلوی» است. (23) شاه ولی الله را می‌توان بزرگ‌ترین شخصیت دینی مسلمانان شبه قاره در چند سده اخیر دانست. بسیاری وی را میانجیِ گذار جامعه مسلمانان هند از دوره سنت به عصر جدید می‌دانند. در واقع، تأثیر عقاید و نظام باورهای وی در میان همه جریان‌های مذهبی امروز پاکستان و هند کم و بیش نمایان است. کار عمده وی را می‌توان در دو محور عمده شناسایی و بررسی کرد: نخست تلاش و رویکرد وی برای ایجاد آشتی و هماهنگی میان مذاهب و گرایش‌های گوناگون فقهی، کلامی، تصوف و . . .؛ و دوم به وجود آوردن یک دستگاه فکری منسجم و بسامان که می‌توانست به گونه‌ای مناسب برای سامان دادن زندگی و حیات مادی معنوی افراد و جوامع مسلمان به کار آید. به هر روی مکتب دیوبند از هنگام تأسیس مدرسه دارالعلوم دیوبند تا کنون بیش از هر جریان دیگری خود را وامدار اندیشه‌های شاه ولی الله و ادامه دهنده آن می‌داند؛ و این به رغم آن است که در موارد بسیاری، آشکارا از آن فاصله گرفته است. می‌توان گفت تشکیل حکومت یک پارچه اسلامی ‌یا همان «امارات اسلامی» یکی از یادگارهای برجای مانده از اندیشه سیاسی شاه ولی الله است که بسیاری از گروه‌های دیوبندی و غیردیوبندی هم سودای آن را در سر می‌پرورانند.
در دوره پیش از تجزیه شبه قاره و تشکیل کشور پاکستان، مهم‌ترین سازمان سیاسی‌ای که عمدتاً علمای دیوبندی تشکیل دادند، «جمعیت علمای هند» بود. (24) این جمعیت در 1919 م./ 1298ه.ش، و در دوره‌ای که «جنبش خلافت» در هند جریان داشت، تأسیس شد. علمای دیوبندی با کمک برخی علمای دیگر این سازمان را ایجاد کردند تا رهبری نهضت مسلمانان بر ضد استعمار بریتانیا را بر عهده گیرد و نیز حمایتی باشد از خلافت عثمانی که در سال‌های پس از جنگ جهانی اول در معرض نابودی قرار گرفته بودند. جنبش خلافت با نهضت «عدم همکاری» به رهبری کنگره ملی هند و مهاتما گاندی هم زمان شد و این دو سازمان با کمک یکدیگر خواهان دست‌یابی هند به استقلال بودند. بنابراین، جمعیت علمای هند و به طور کلی علمای دیوبندی با جدایی مسلمانان و تشکیل کشور مستقل که در دهه‌های 1930-1940 م./ 1310-1330 ه. ش. به رهبری محمدعلی جناح و مسلم لیگ هند در جریان بود، مخالف بودند. پس از تأسیس پاکستان نیز بیشتر علمای دیوبندی با استقلال آن مخالف بودند و از مهاجرت به پاکستان خودداری کردند. به نظر آنها، اندیشه تشکیل کشور مستقل برای مسلمانان، از انگیزه‌های استعماری بریتانیا مایه می‌گرفت که می‌خواستند مانع از اتحاد همه هندوها و تشکیل یک هند مستقل و قدرتمند شوند. اینها البته دو انگیزه مهم دیگر هم در مخالفت خود داشتند. به نظر آنها، محمدعلی جناح و رهبران مسلم لیگ افرادی سکولار و دست کم سست دین بودند که شایستگی به دست گرفتن رهبری خواسته‌های سیاسی مسلمانان را نداشتند. افزون بر این، به نظر ایشان با تشکیل پاکستان، آن دسته از مسلمانانی که در قلمرو هند باقی می‌ماندند، با سرنوشتی نامعلوم روبه رو می‌شدند و قادر نبودند به خوبی از حقوق سیاسی- اجتماعی خود دفاع کنند. با این حال، اقلیتی از علمای عضو جمعیت علمای هند، با جنبش پاکستان همراه شدند و بدان پیوستند. برجسته‌ترین آنها، «مولانا شبیر احمد عثمانی» بود. اینها در 1945م./1324 ه. ش. از جمعیت علمای هند جدا شدند و «جمعیت علمای اسلام» را تأسیس کردند که تا کنون به رغم انشعاب‌های گوناگون، مهم‌ترین حزب سیاسی دیوبندی، و یکی از مهم‌ترین احزاب اسلام‌ گرای پاکستان به شمار می‌رود. (25)
با توجه به مطالب پیش گفته، باید دانست میان آنچه امروز به ویژه در پاکستان به نام جریان دیوبندی معروف است و جریانی که پیش از تأسیس این کشور در هند بدین نام خوانده می‌شد، تفاوت‌هایی وجود دارد. البته در مخالفت با زیاده‌روی در آیین‌ها و آداب صوفی‌گری که همواره در میان مسلمانان شبه قاره رایج بوده است، و همچنین داعیه تشکیل حکومتی یکپارچه برای مسلمانان، در کنار رگه‌هایی از فرقه گرایی، اموری هستند که در هر دو دوره وجود داشته‌اند. ولی جریان دیوبندی در دوره پیش از تجزیه شبه قاره جریان ریشه داری بود که عالمان بزرگی را در دامن خود پرورش داد. از جمله آنها می‌توان مولانا محمود حسن، مولانا محمد حسین مدنی، سید
سلیمان ندوی، عبیدالله سندی، و مولانا شبیر عثمانی را نام برد. همچنین اشخاص برجسته‌ای مانند ابوالکلام آزاد با جمعیت علمای هند و مکتب دیوبند ارتباط داشتند. (26) در این دوره جریان دیوبند به تصوف میانه رو دل بستگی داشت و به طور عمده پیرو مکتب چشتیه بودند؛ حال آنکه جریان دیوبند معاصر، مخالفت و حتی دشمنی سرسختانه با جریان‌های تصوف دارد. در دوره پس از تجزیه، جریان دیوبندی مرتبه و جایگاه علمی‌ خود را به کلی از دست داد و فقط از جنبه‌های سیاسی و اجتماعی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد. همین امر سبب شد این جریان استقلال هویتی خود را تا‌ اندازه‌ای از دست بدهد و در دهه‌های اخیر تحت نفوذ وهابیت قرار گیرد. مدرسه‌های دیوبندی ای که امروز در پاکستان وجود دارند، بیش از آنکه «عالم مذهبی» تربیت کنند، جوانان تهی دست و پرشور را جذب کرده، در راستای اهداف و آرمان‌هایی که چندان نیازمند برخورداری از سطوح بالای علم دینی نیست، سازماندهی می‌کنند. چنان که امروزه جریان دیوبندی در پاکستان نه با نام عالمان بزرگ و شخصیت‌های علمی ‌برجسته، بلکه با نام گروه‌های شبه نظامی‌و سازمان‌های ستیزه‌گر شناخته می‌شود. حتی بسیاری از کسانی که با پیشوند «مولانا» خوانده می‌شوند دانش و تحصیلات دینی بسیار ناچیزی دارند. علت و ریشه این وضع را تا اندازه زیادی باید در تحولی که در دهه‌های پس از تأسیس پاکستان در خاستگاه اجتماعیِ جریان یا مکتب دیوبند روی داد جست وجو کرد. (27)
در دهه‌های اخیر فعالیت‌ها و جهت گیری‌های مکتب دیوبند در پاکستان توجه فراوانی را برانگیخته و ابعادی فراملی یافته است. علت آغازگر و بسیار مهم در پیش آمدن این تحولات، زنجیره وقایع و فرآیندهایی بود که از اواخر دهه 1970م./1350 ه. ش. در افغانستان رخ داد و این کشور را به میدان «جهاد» و رویارویی با شوروی و سپس نیروهای غربی تبدیل کرد. این تحولات زمینه ساز آن شدند که جریان «وهابی‌گری» و سازمان‌هایی چون القاعده- با برخورداری از منابع سرشار ثروت- به طور جدی به ‌این سرزمین پای گذارند و به همکاری نزدیک با گروه‌های دیوبندی بپردازند. البته مسئله پیوند میان جریان دیوبندی و وهابیت، پیشینه‌ای طولانی دارد. شاه ولی الله هم روزگار محمد بن عبدالوهاب بود و همزمان با وی در مدینه به آموختن دانش دینی پرداخت. گرچه هیچ گزارش معتبری درباره تأثیرپذیری و حتی دیدار شاه ولی الله با ابن عبدالوهاب وجود ندارد، اما از دیرباز بسیاری به خلاف آن باور پیدا کرده‌اند. از دیرباز خود شاه و سپس پیروانش به تاثیرپذیری از وهابیت منسوب شده‌اند. تا جایی که در سده 19 میلادی در هند این رسم جا افتاد که کسانی که درباره تصوف و آیین‌های آن نوعی دیدگاه انتقادی داشتند، وهابی خوانده شوند. بنا بر پژوهش‌های جدید، این نسبت‌ها پایه و ریشه درستی ندارند و البته دولت بریتانیایی هند نیز در رواج پیدا کردن آن نقش داشت.
به هر روی و به رغم این گونه نسبت‌ها، و با وجود شباهت‌های انکارناپذیر میان وهابی‌گری با آموزه‌های شاه ولی الله و جریان دیوبندی، باید گفت که تا میانه سده بیستم میلادی هیچ پیوند معناداری میان آنها وجود نداشته است. اما با تأسیس پاکستان، بنیه اقتصادی ضعیف این کشور باعث شد دولت‌های پاکستانی به کشورهای عربی و به ویژه عربستان سعودی نزدیک شوند. این امر در دوره زمامداری ذوالفقار علی بوتو و سپس ضیاءالحق آغاز شد و تا کنون کمابیش ادامه پیدا کرده و خود موجب گسترش دیدگاه‌های مذهبی مورد حمایت این کشورها در پاکستان شده است. (28)
زمینه درآمیختن وهابیت و دیوبندی‌گری، همانا مقوله «جهاد» در افغانستان و نیز کشمیر بود که پیش تر هم بدان اشاره شد و گروه «طالبان» مهم‌ترین ثمره آن به شمار می‌رود. در واقع، طالبانیسم را می‌توان محصول ترکیبی از قبیله‌گرایی پشتونی، سنت دینی دیوبندی و نیز وهابی‌گری دانست. امروزه گروه‌های ستیزه گر پرشماری در پاکستان وجود دارند که از جریان دیوبندی الهام می‌گیرند. بیشتر این سازمان‌ها از جمله جیش محمد، شبکه حقانی، لشکر جهنگوی، و سپاه صحابه خواستار برقراری حاکمیت یافتن شریعت در پاکستان هستند، خود را دیوبندی می‌دانند و تبار فکری خود را به شاه ولی الله دهلوی می‌رسانند؛ ادعاهایی که با توجه به آنچه در این نوشتار گفته شد به طور کامل پذیرفتنی نیست. (29)
نفوذ مکتب دیوبندی در پاکستان همچنان ادامه دارد. اما این را هم باید در نظر داشت که بیشتر سنیان پاکستانی به مکتب رقیب آن، یعنی مکتب صوفی‌گری بریلوی، دل بستگی دارند؛ مکتبی که گرایش‌های صوفیانه دارد، از سیاست و خشونت و جهاد می‌پرهیزد، هوادار رواداری با شیعیان است، و برخاسته از محیط مذهبی بومی‌شبه قاره هند و پاکستان است. آنچه در این میان اهمیت فراوائی دارد این نکته است که جریان تصوف برخلاف جریان دیوبندی افراطی زمینه‌های بسیار مساعدی برای نزدیک شدن به فرهنگ ایرانی، پذیرش زبان فارسی، و نیز تشیع دارد. (30)
این گروه با بریلویه، مکتب دیگری که در مقابل این فرقه قرار دارند، به طور جدّی مخالف‌اند؛ همچنین با اهل حدیث و خصوصاً ابن تیمیه و پیروان او مانند ابن قیم جوزی و محمد بن عبدالوهاب، رئیس فرقه وهابیه، شدیداً عناد دارند. شیخ محمد حسین احمد، یکی از علمای مهم دیوبندی، درباره محمد بن عبدالوهاب می‌گوید:
محمد بن عبدالوهاب نجدی، از نجد ظهور کرد. او افکار باطل و عقیده فاسدی داشت و بسیاری از اهل سنت و جماعت را کشتند. او اهل حجاز و خصوصا ساکنان حرمین شریفین را به بدترین وجه آزار و شکنجه می‌داد. (31) مخالفت این فرقه با «بریلویه»- که بیشتر اهل سلولش صوفیانه‌اند- باعث شده ‌این گروه متهم به وهابیت شود، اما آنها از این اتهام بسیار ناراحت و عصبانی هستند و به شدت تمام این اتهام را رد می‌کنند و آن را دسیسه حسودان و نااهلان می‌دانند. (32)
هدف اصلی بنیان‌گذاران این مکتب در حقیقت، دفاع و نشر افکار و اندیشه‌های ابوحنیفه بوده است، محمد انور کشمیری، یکی از رهبران این گروه، در اظهارات خود می‌گوید: «در حالی که جهان اسلام از هر سو مورد هجمه قرار دارد، ما تمام همّ و غمّمان دفاع از ابوحنیفه شده است». (33) این گروه در حالی که با بریلویه شدیداً مخالف‌اند، در عین حال سلسله‌های تصوف را قبول دارند. از میان آنها به سلسله نقش‌بندیه، چشتیه، قادریه و سهروردیه، بیشتر اهمیت داده، دخول در یکی از اینها را توصیه می‌کنند. (34)
در حال حاضر، این مکتب در پاکستان نفوذ و قدرت فراوانی دارد. همچنین مدارس زیادی در سراسر این کشور دارند. جریان طالبان در حقیقت پرورش یافته همین مکتب بوده است و آنها در پدید آمدن این گروه نقش اساسی داشته‌اند. مطلب قابل توجه ‌این است: در حالی که مکتب دیوبندی با وهابیت به شدّت مخالف بوده، و ده‌ها کتاب مهم بر ردّ آنها از طرف علمای دیوبندی نوشته شده است، اما در تجهیز و حمایت مالی و معنوی طالبان، دیوبندی‌ها و وهابیت هم سو بوده‌اند. همین مطلب باعث شده است برخی تصور کنند که طالبان یک جریان وهابی است. به هر حال، مکتب دیوبندی بر اساس دفاع، ترویج و گسترش مذهب حنفی به وجود آمده و فعلاً یکی از مهم‌ترین جریان‌های فکری در کشور پاکستان محسوب می‌شود. (35)

2. القاعدہ

تشکیلات القاعده در 1988 به دست اسامه بن لادن برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی در پیشاور پاکستان تأسیس شد. مناطق قبایلی شمال غرب این کشور که با افغانستان هم مرز است، همچنان خط مقدم جبهه در جنگ علیه پیکارجویان اسلام گراست. القاعده از سازمان «مکتب الخدمة» که هدف آن مسلح کردن و آموزش مجاهدین اسلامی ‌برای جنگ با شوروی بود گسترش و پیشرفت یافت. این سازمان از حمایت و پشتیبانی دولت‌های اسلامی، به ویژه عربستان سعودی و پاکستان و همچنین ایالات متحده آمریکا، برخوردار بود.
در سال 2000، ایمن ظواهری سازمان جهاد اسلامی ‌مصر را با سازمان القاعده ادغام کرد و به شخص دوم این تشکیلات تبدیل شد. وجه نام گذاری سازمان القاعده برگرفته از توصیف این سازمان در یکی از متن‌های آن است که تشکیلات القاعده را «قاعدة الجهاد» (اساس و بنیان نبرد اسلامی) توصیف می‌کند. این در حالی است که خود اعضای این سازمان آن را «جبهه بین المللی جهاد علیه یهودیان و صلیبیان» می‌نامند. (36)
همکاری القاعده با طالبان سبب شد قبل از حملات یازدهم سپتامبر در آمریکا، اسامه بن لادن بتواند در افغانستان اسکان یابد. در پی اشغال افغانستان به دست نیروهای آمریکا در 2001، اسامه بن لادن ناچار شد افغانستان را ترک کند. نیروهای آمریکایی نهایتاً در 2011 به مخفیگاه او در پاکستان رخنه کردند و او را کشتند. پس از آن ایمن الظواهری، که آخرین بار در اکتبر 2001 در افغانستان دیده شده بود، به عنوان رهبر جدید القاعده معرفی شد. در این میان آمریکا همچنان به حمله با هواپیماهای بدون سرنشین به نواحی مرزی شمال غرب پاکستان که با افغانستان هم مرز است، ادامه می‌دهد. این حملات علیه کسانی است که شک آن می‌رود از رهبران القاعده باشند و با تأیید باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، صورت می‌گیرد. برخی از طرفداران این حملات می‌گویند این استراتژی مؤثر بوده، سبب حذف رهبران پیکارجویان از میدان نبرد شده است. (37)
گفته می‌شود متحدان القاعده در پاکستان از جمله لشکر جنگوی و لشکر طیبه، به مخفی شدن پیکارجویان رده بالای القاعده کمک کرده‌اند. حافظ محمد سعید، رهبر لشکر طیبه به اسامه بن لادن در تأسیس شبکه القاعده در 1988، کمک کرده بود. گروه تحت رهبری او عامل حملات به بمبئی در 2008 بود که منجر به کشته شدن 174 نفر شد. شبکه حقانی و سایر گروه‌های طالبان پاکستانی و جنبش اسلامی ‌ازبکستان نیز از متحدان القاعده هستند. این شبکه مانند القاعده پس از اشغال افغانستان به دست نیروهای آمریکایی، به نواحی مرزی شمال غرب پاکستان نقل مکان کرد. (38)

3. سپاه صحابه

سپاه صحابه، واحدی تروریستی است که در 1985 به دست «حق نواز جهنگوی»، از روحانیون جمعیة علماء الاسلام و به خواست سازمان اطلاعات پاکستان (آی.اس.آی.) به منظور محدود کردن شیعیان پاکستان، به ویژه تشکیلات تحریک فقه جعفری، تشکیل شد که به آنها طالبان پنجابی نیز می‌گویند. این گروه که به دنبال کنفرانس مشترک جماعت اسلامی ‌پاکستان و جمعیت علماء اسلام با بدنه‌ای از مسلمانان مهاجر تشکیل شد، نخست، عنوان انجمن سپاه صحابه پاکستان نام گرفت که بعدها به سپاه صحابه پاکستان معروف شد. گروه «سپاه صحابه» علاوه بر حملات خود بر ضد شیعیان، به ایرانیان مقیم پاکستان نیز حمله می‌کردند، به‌ این بهانه که‌ ایشان از ناحیه حکومت شیعی در ایران حمایت می‌شوند و باید از میان برداشته شوند، که می‌توان به ترور صادق گنجی، سرکنسول ایران در لاهور در تلافی مرگ جهنگوی در دسامبر 1990 اشاره کرد. همچنین افراطی‌های سپاه صحابه در ژانویه 1997 به مرکز فرهنگی ایران در لاهور حمله کردند و نیز هفت دیپلمات ایرانی در مولتان را به شهادت رساندند. در تلافی مرگ ضیاءالرحمن فروغی (رهبر این گروه) پنج افسر نظامی‌ ایران در پاکستان در سپتامبر 1997، به دست سپاه صحابه و لشکر جهنگوی کشته شدند.
گروه سپاه صحابه هدف خود را این اعلام کرده است که پاکستان به طور رسمی‌ سرزمینی سنی نشین معرفی شود. از این رو قلعه‌های نظامی‌ و سنگرهای این گروه بیشتر در نواحی جنوبی پاکستان در منطقه مرکزی و پرجمعیت پنجاب و مرزهای کراچی واقع شده و تعداد دفاتر و مراکز فعالیت این گروه به 500 مرکز بالغ می‌شود و در هر بخش از استان پنجاب شاخه‌ای از این گروه وجود دارد و حدود صد هزار نفر در عضویت این گروه ثبت نام و در کشورهای خارجی نیز مراکزی برای فعالیت خود دایر کرده‌اند؛ کشورهایی چون: امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بنگلادش، کانادا و ... . بسیاری از حوزه‌های علمیه و مدارس را در ایالت پنجاب این گروه اداره می‌کنند و گفته می‌شود بسیاری از مدرسه‌های سنی در خارج از کشور پاکستان، تحت نظارت معلمان و نیروهای سپاه صحابه اداره می‌شود و نیروهایِ خود را برای ترور مخالفان آموزش می‌دهند.
در 2002، پرویز مشرف، رییس جمهوری وقت پاکستان، این گروه را سازمانی تروریستی معرفی کرد و به دنبال آن، دولت پاکستان، به گروه سپاه صحابه حمله کرد و افراد بسیاری را دستگیر کرد، پس از فروپاشی سپاه صحابه، «اعظم طارق»، رهبرآن گروه، فعالیت خود را با نام جدیدی به نام «ملت اسلامیه» آغاز کرد و مبالغ هنگفتی از ناحیه هواداران خارجی خود به دست آورد. در پانزدهم نوامبر 2003، دولت پاکستان این گروه را نیز ممنوع اعلام کرد و اعضای اصلی آن را دستگیر، و حساب بانکی آنها را مصادره کرد و به محل اجتماعات ایشان، در خانه‌ها، مساجد و دیگر اماکن حمله کرد. (39)
سپاه صحابه نمونه کامل یک حزب تفرقه گرا و مورد حمایت عربستان در پاکستان است که در زمان رئیس جمهوری ژنرال ضیاءالحق گسترش یافت، به گونه‌ای که بسیاری از افراد آن در ارتش و پست‌های اطلاعاتی و امنیتی نفوذ داده شدند و این امر سبب تقویت بیشتر جریان‌های تکفیری و در نهایت خشونت‌های بیشتر در پاکستان و منطقه شبه قاره شد. (40)
مراکز فعالیت سپاه صحابه بیشتر شهرهای سیالکوت، فیصل آباد و جهنگ بود و تأسیس سپاه صحابه یکی از اهداف شوم در مبارزه با شیعیان است. از سوی دیگر، عربستان سعودی که پشتیبان سرسخت ضیاءالحق بود، از سپاه صحابه و فعالیت‌های آن حمایت مالی و سیاسی می‌کرد؛ رژیم آل سعود از شهریور 1368 به بهانه کمک‌های آموزشی و انسان دوستانه به مهاجران افغانی در ایالات بلوچستان، مراکز متعددی را به نام‌های «مؤسسه الدعوة الاسلامیه»، «ادارة الاسراء»، «مؤسسه مکة المکّرمة الخیریه» و «مؤسسه مسلم» تأسیس کرده است و در پوشش کمک‌های مالی، فرهنگ ضد شیعی وهابیت و سیاست‌های ضد ایرانی را از طریق توزیع کتاب، جلسات سخنرانی، فیلم و نوار و عکس به آوارگان و مهاجران سنی مذهب مقیم در این ایالت منتقل می‌کند. (41) یکی از شعارها و اهداف تأسیس سپاه صحابه، دفاع از احترام به صحابه (گرایش وهابیان) و مبارزه با افکار شیعیان (به بهانه مخالفت با صحابه) و انقلاب اسلامی‌ ایران بود. تبلیغات گسترده و گمراه کننده آنها و کارهایی مانند آدم ربایی، سرقت مسلحانه، ترور، کشتار جمعی (بمب گذاری) و اعمال وحشیانه دیگر، باعث ایجاد وحشت و دلهره در بین شیعیان شده است.
سپاه صحابه، گروهک‌های وابسته دیگری را که در جهت اهداف آنها می‌کوشند، مانند گروه سوار اعظم، به رهبری مولانا اسفندیار و سلیم الله خانی و گروه «حرکة الانصار» و «تنظیم الدعوة» تأسیس کرده است. (42) در واقع، تکوین سپاه صحابه واکنشی به تشکیل تحریک فقه جعفری بود که در دفاع از حقوق شیعیان در 13 آوریل 1979 (24 فروردین 1358) مقارن با اجرای قوانین اسلامی‌حکومت ژنرال ضیاء الحق، به دست مفتی جعفر حسین و علامه سید احمد رضوی ایجاد شد. همچنین، آی.اس.آی با حمایت آمریکا و عربستان، گروهی از مسلمانان مهاجر دیوبندی را تشویق به مبارزه علیه فعالیت‌های تحریک فقه جعفری کرد و داخل این فضا، انجمن سپاه صحابه- که بعدها به سپاه صحابه پاکستان تغییر نام داد- به رهبری مولانا حق نواز جهنگوی (از روحانیون جمعیة علماء الاسلام) در 1985 (1364) ایجاد شد. (43)

4. طالبان پاکستان

گروه طالبان از قوم پشتون (بزرگ‌ترین قوم افغانستان) هستند، که به دست ارتش سپاه صحابه، «جمعیة العلما»ی پاکستان و مدارس دیوبند، (محل آموزش اندیشه‌ها و پندارهای وهابیان) شکل گرفت. آنها مدعی استقرار شریعت غرّای محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و خود را حنفی مذهب و صوفی مشرب قلمداد می‌کنند، ولی اعمالشان نشان دهنده احیای سنت‌های قومی ‌و قبیله‌ای 250 سال گذشته پشتون‌ها است. این باورها و سنت‌ها شباهت فراوانی با عملکرد وهابیان دارد، به طوری که شواهد موجود نشان از حمایت کامل سیاسی، فکری و اقتصادی عربستان از آنها دارد. نام این گروه در دوازده اکتبر 1994 برای اولین بار در خبرگزاری‌ها مطرح شد. آنها با یک دسته دویست نفره به طور سریع، در سایه حمایت‌های مالی و نظامی ‌دولت‌های پاکستان، آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، توانستند مناطق وسیعی را از دست دولت اسلامی ‌افغانستان خارج کنند و به تصرف خود درآورند. (44)
برخی معتقدند اطلاق طالبان پاکستان به یک گروه به هیچ وجه صحیح نیست و باید بین گروه‌های مختلفی که در ادبیات موجود طالبان پاکستان خوانده می‌شوند، تفکیک قائل شد. گروه‌های فرقه‌ای مانند سپاه صحابه و لشکر جهنگوی، گروه‌های ضد هندی مانند لشکر طیبه، جیش محمد، حرکة المجاهدین و حرکة الجهاد الاسلامی ‌پاکستان، تحریک طالبان، تحریک نفاذ شریعت محمدی از جمله گروه‌هایی هستند که در برخی منابع به اشتباه به عنوان طالبان شناخته نمی‌شوند. پاکستان در جریان اشغال افغانستان به دست شوروی سابق، به مانند آمریکا و انگلیس از مجاهدین افغان پشتون حمایت کرد تا بعد از خارج شدن نیروهای شوروی از افغانستان بتواند با خیالی آسوده در دولت جدید کابل نفوذ کرده، مهره‌های خود را در نظام سیاسی جدید این کشور بچیند. اما خلاف خواست پاکستان، با تشکیل دولت جدید افغانستان، تاجیک‌ها قدرت گرفتند و مجاهدین پشتون حامی‌ پاکستان موفق نشدند امتیاز مهمی ‌از حکومت افغان‌ها دریافت کنند. بدین ترتیب پاکستانی‌های مغموم از 1994 تلاش خود را برای اعمال نفوذ بر دولت افغانستان آغاز کردند. دولت ضیاءالحق با تشویق «جماعت اسلامی ‌پاکستان» به رهبری قاضی حسین احمد و «جمعیت علمای اسلام» به رهبری فضل الرحمان و سمیع الحال با تأکید بر حمایت از مجاهدین، مسیر گروه‌های مذهبی پاکستان برای حضور در جهاد مسلحانه افغانستان را هموارکرد. به طور کلی، سه رویکرد مشخص را می‌توان در گونه‌های مختلف طالبان پاکستان مشاهده کرد.
1. دارای گرایش ایدئولوژیک (تحریک نفاذ شریعت محمدی در سوات)
2. دارای گرایش‌های سیاسی (سپاه صحابه و لشگر جهنگوی در پنجاب جنوبی)
3. دارای گرایش‌های قومی‌ و قبیله‌ای (گروه تحریک طالبان در وزیرستان)
سازمان اطلاعات پاکستان در سال‌های گذشته بر همه‌این جریان‌ها اشراف و تسلط داشته، به نوعی آنها را در زمان‌های خاص مدیریت کرده است. (45)

5. لشکر جهنگوی

یکی از مهم‌ترین گروه‌های تروریستی پاکستان لشکر جهنگوی است که عده زیادی از آن به عنوان جانشین القاعده در پاکستان یاد می‌کنند. لشکر جهنگوی، یک گروه شبه نظامی‌ فرقه‌ای و ضد شیعه است که در 1996 به دست گروهی از اعضای سازمان فرقه‌ای «سپاه صحابه پاکستان» ایجاد شد. هرچند لشکر جهنگوی ساختار رهبری خود را پنهان نگه می‌دارد، اما یکی از رهبران ارشد این گروه، فردی به نام «ملک اسحاق» است. ملک اسحاق به شدت تحت تأثیر افکار «مولانا حق نواز جهنگوی»، پایه گذار سپاه صحابه بوده است. اسحاق پس از دیدار با مولانا جهنگوی در 1989، رسماً به سپاه صحابه پیوست و در همان سال فعالیت‌های ضدشیعه خود را آغاز کرد. مولانا جهنگوی در 1990 ترور شد و لشکر جهنگوی در 1996 تأسیس شد. با وجود اختلافات، این دو گروه با یکدیگر مرتبط باقی ماندند. در حقیقت، لشکر جهنگوی به عنوان دومین بازوی نظامی ‌سپاه صحابه نیز در نظر گرفته می‌شود که به طور خاص وظیفه آن مقابله با «سپاه محمد»، شاخه نظامی‌ حزب شیعی «تحریک نفاذ فقه جعفریه» تعریف شده است. در این میان، هرچند سپاه صحابه ارتباط خود را با لشکر جهنگوی پنهان می‌کرد، سرانجام دولت پاکستان در 2002 این حزب را به دلیل مشارکت در اقدامات نظامی، غیرقانونی اعلام کرد. با وجود اعلام نشدن نام رهبر گروه، باور عمومی ‌بر آن است که اسحاق- که پس از تحمل 14 سال زندان، در 2011 آزاد شد- هم اکنون نقش اصلی را در آن دارد و شاهد این مدعا آن است که فقط اندکی پس از آزادی اسحاق، شمار حملات به شیعیان در پاکستان به طور بی سابقه‌ای افزایش یافت. (46)

لشکر جهنگوی و شبکه تروریستی عربستان و آمریکا

لشکر جهنگوی، مانند لشکر صحابه که در عملیات بمب گذاری در بمبئی هند 160 نفر را به قتل رساند، هر دو بازوهای کمکی القاعده هستند. پشتیبان مالی هر سه گروه عربستان است. گاردین در مقاله‌ای با عنوان «اسناد ویکی لیکس و نقش عربستان در حمایت مالی از تروریسم جهانی» به‌این مسئله پرداخت که دولت آمریکا از نقش عربستان به عنوان بنگاه مالی تروریست‌ها در جهان آگاه است:
عربستان سعودی بزرگ‌ترین منبع مالی تروریسم در جهان است. القاعده، طالبان، لشکر صحابه و لشکر طیبه همگی دست پخت دولت عربستان هستند. اسناد دولتی آمریکا بارها به ‌این مسئله اشاره کرده‌اند. ثروتمندان و شیوخ نفتی عربستان منبع اصلی مالی دولت عربستان در تجهیز نظامی ‌این گروه‌ها هستند. کویت، امارات متحده عربی و قطر، به عربستان در این زمینه کمک می‌کنند.
انگیزه اصلی حمایت‌های مالی کشورهای حوزه خلیج فارس از گروه‌های تروریستی در منطقه، مقابله با تأثیر فزاینده انقلاب شیعی ایران است. اما شگفت آور آن است که علی رغم همه‌ این شواهد و مدارک، آمریکا پیوندهای گسترده سیاسی، اقتصادی، مالی و حتی نظامی‌ با این کشورها برقرار کرده است. کشورهایی که هسته تروریسم جهانی را تغذیه می‌کنند. آ

عبارات مرتبط با این موضوع

تبارشناسی سلفی‌های تکفیری در پاکستان و پیامدهای آن تبارشناسی سلفی‌های تکفیری در پاکستان و پیامدهای آن


ادامه مطلب ...

همه چیز درباره حضور «یوز» در ایران و پاکستان

[ad_1]

"یوز" در کنار "پارسی‌جو"، دیگر جست‌وجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی مانند گوگل راه بسیاری تا به دست آوردن سهمی در جست‌وجوهای ایرانیان دارد، اما ظاهرا در چند ماه اخیر بازدیدکنندگانش افزایش یافته است و علاوه بر ایران در پاکستان نیز سهمی اگرچه کوچک دارد.

 به گزارش مشرق، با توجه به اطلاعات الکسا (وب‌سایتی برای نمایش و احراز رتبه بازدید وب‌سایت‌های اینترنتی)، یوز به عنوان دیگر موتور جست‌وجوی ایرانی علاوه بر پارسی‌جو، در ماه‌های اخیر صعودی 625 پله‌ای در جهان داشته و حائز رتبه 26 هزار و 539 شده است و در ایران نیز فعلا رتبه 597 را در اختیار دارد.
 
بر خلاف پارسی جو که تقریبا تمامی مخاطبان آن ایرانی هستند، جست‌وجوگر یوز نیز اگرچه به عنوان یک موتور جست‌وجوی ایرانی و بومی شناخته می‌شود، اما علاوه بر حضور 98.4 درصدی در ایران، سهم کوچک 0.6 درصدی نیز در پاکستان دارد و در این کشور رتبه 29 هزار و 824 را در میان سایر وب‌سایت‌ها به خود اختصاص داده است.
 
همه چیز درباره حضور «یوز» در ایران و پاکستان
با وجود کاهش رتبه یوز در سه ماه گذشته با توجه به آمار الکسا، متوسط بازدیدکنندگان از صفحات این سایت کاهش 15.69 درصدی داشته و به 2.15 رسیده است و همچنین با کاهش 15 درصدی نسبت به سه ماه گذشته، مخاطبان روزانه زمانی متوسط 2:32 دقیقه در آن می‌گذرانند.
 
15.40 درصد از بازدیدکننده‌های این سایت از موتور جست‌وجو وارد آن می‌شوند که نسبت به سه ماه گذشته 24 درصد افزایش داشته است و همچنین سایت‌هایی که پیش از یوز توسط افراد بازدید شده‌اند به ترتیب گوگل، پارسی‌جو، اَسک، بینگ و آپارات هستند.
 
بیش‌ترین زیردامنه‌های یوز که مورد توجه کاربران قرار می‌گیرد به ترتیب yooz.ir با 96.98 درصد کاربران، imgs.yooz.ir با 5.21 درصد کاربران، old.yooz.ir با 2.51 درصد کاربران، blog.yooz.ir با 2.47 درصد کاربران و test.yooz.ir با 0.99 درصد کاربران است.
 
سایت یوز با داشتن سرعتی بالا، در مدت 1.018 ثانیه لود می‌شود و 78 درصد سایت‌های دیگر از آن کندتر هستند.
 
درباره شباهت مخاطبان یوز با مخاطبان جمعیت اینترنتی عمومی، مخاطبان این سایت تقریبا رفتاری مشابه مخاطبان پارسی‌جو دارند. تقریبا اغلب کاربران این سایت مرد هستند و مردان در مقایسه با زنان سهمی بیشتر از میانگین اینترنت را دارند، بازدیدکنندگان زن نیز سهمی کمتر از میانگین را به خود اختصاص می‌دهند.
 
درباره تحصیلات مخاطبان یوز، کسانی که برخی از کلاس‌های دانشگاهی را گذرانده‌اند و کسانی که فارغ‌التحصیل دانشگاهی هستند، سهمی کمتر از میانگین مصرف دارند و افرادی که به دانشگاه نرفته‌اند و افراد دانشگاهی بالاتر از متوسط مصرف عمومی اینترنت از این سایت بازدید می‌کنند.
 
همچنین در خصوص محل استفاده از سایت یوز با کمی تفاوت در مقایسه با پارسی‌جو، افرادی که در مدرسه از آن استفاده می‌کنند بسیار کمتر از میانگین مصرف اینترنت هستند، مخاطبانی که از محل کار وارد این سایت می‌شوند کمی کمتر از میانگین و مخاطبان در منزل شخصی بیشتر از میانگین مصرف اینترنت به این سایت وارد می‌شوند.
همه چیز درباره حضور «یوز» در ایران و پاکستان

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


6 ژوئن 2016 ... "یوز" در کنار "پارسیجو"، دیگر جستوجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی مانند گوگل راه بسیاری تا به دست آوردن سهمی در جستوجوهای ...6 ژوئن 2016 ... ایتنا- در میان موتور های جست وجوی بومی ایرانی، شاید بتوان یوز و پارسی جو را در ردیف موفق ترین ها دانست.به گزارش مشرق، با توجه به اطلاعات الکسا (وبسایتی برای نمایش و احراز رتبه بازدید وبسایتهای اینترنتی)، یوز به عنوان دیگر موتور جستوجوی ایرانی علاوه بر ...6 ژوئن 2016 ... همه چیز درباره حضور یوز در ایران و پاکستان. خلاصه خبر. "یوز" در کنار "پارسی جو"، دیگر جست وجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی ...به گزارش ایرنا این پناهگاه که در 10 کیلومتری شرق شهرستان جاجرم قرار دارد، گستره ای 84 هزار و 435 هکتاری دارد که حدود 16 هزار هکتار پهنه آن دو سال پیش، به دلیل ...مازندمجلس: یوز در کنار پارسیجو، دیگر جستوجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی مانند گوگل راه بسیاری تا به دست آوردن سهمی در جستوجوهای ایرانیان ...9 ا کتبر 2016 ... همه چیز درباره حضور یوز در ایران و پاکستان. "یوز" در کنار "پارسیجو"، دیگر جستوجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی مانند گوگل ...همه چیز درباره حضور یوز در ایران و پاکستان ... سالها است که مسئولان از ارائه طرحهای عملی نجات یوز آسیایی سخن میگویند و درست در همان زمان تلفات جادهای این جانوران ...6 ژوئن 2016 ... "یوز" در کنار "پارسیجو"، دیگر جستوجوگر ایرانی است که هرچند با وجود رقیب بلامنازعی مانند گوگل راه بسیاری تا به دست آوردن سهمی در جستوجوهای ...همه چیز درباره حضور یوز در ایران و پاکستان. ... ترکیه و پاکستان در ائتلافهای ضدایرانی شرکت نمیکنند پاکستان هرگز ایران را از دست نمی دهد اجرایی شدن طرح ...


کلماتی برای این موضوع

موتور جستجوی قطره نوع خودرو قیمت کارخانه قیمت بازار تیپ تهدید دوباره داعش علیه ایرانتصاویراگرچه حمله به ایران و تخریب حرم فرزند پیامبر خیال خام و دور از دسترس وهابی ها و پول نیوز چرا بانکداری الکترونیک در ایران از دنیا عقب است؟ گریت وال در صدد تصرف بازار استرالیاخیام ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادخیاممنبع‌شناسی منابع دست اول در کتاب‌های کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای او پرداخته خبرگزاری تسنیم طاهری می‌گوید شیطان تنها موحد …به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم، وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین …در این بخش شما با انواع اخبار غزهاخبار ایراناخبار سوریهاخبار اخبار روز غزه اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …استقرار تیم های امدادی و پزشکی برای انتقال مجروحان انفجار عراق در مرز مهران حدادعادل برهنه شدن زنان ایرانی در سوئد عکسبرهنه شدن زنان ایرانی در سوئد عکس لخت شدن زنان ایرانی در سوئد عکس عکس های سکسی زنان منظور شما از ترک چیست؟ وب سایت خبری تحلیلی …توضیح یکی از ویژگیهای آینانیوز که با لطف مخاطبین فهیم و صاحب ذوق آن تا به امروز سبب شهرستان نمین معرفی شهرستان نمین یازان محمدعلی اوجاقی سون گونلرده منطقه میزین آدلیم یازیچیسی


ادامه مطلب ...