بعد که قتلها دو تا شد، باز هم گفتم، نه اینها بازیهای سادیستی عاشقانه است. وقتی سه تا دختر در جیرفت کشته شدند، آن هم در عرض یک ماه، پیش خودم گفتم: اینها چرا عشق و عاشقی را با قتل و جنایت اشتباه گرفتهاند و از روی دست هم کپی میکنند و ادای داعشیها را درمیآورند؟ هر که در ابراز تمایلش برای نکاح، از طرف مقابل جواب رد شنید، از دیوار خانه او بالا برود و اسلحهاش را دربیاورد و بنگ! آن وقت بگوییم مردم امنیت دارند و مردم احساس امنیت هم نداشته باشند؟
حالا رئیس دادگستری شهرستان جیرفت گفته وقوع قتلهای اخیر دال بر ناامنی در این شهرستان نیست و بیشتر آنها ریشه فرهنگی دارد.
احمدعلی انجمروز گفته گسترش فعالیتهای فرهنگی که در این زمینه توسط روحانیت، ائمه جمعه و جماعات صورت میپذیرد نقش کلیدی خواهد داشت و میتواند در جامعه تأثیر مثبت داشته باشد. او گفته خانوادهها نیز در پیشگیری از اینگونه حوادث نقش دارند زیرا حوادثی شبیه به این موارد، انتقامجویی شخصی است که توسط افراد صورت میگیرد لذا نمیتوان آنها را بهعنوان ناامنی نام برد.
او با اشاره به قتل یک دختر جوان و دوقلوهای خواهر در جیرفت گفته انگیزه این سه قتل شکست عشقی بوده زیرا قاتلان ضمن مواجهه با رد درخواست ازدواج اقدام به این کار کردهاند.
او گفته نمیتوان در اینگونه حوادث اثرات مخرب ماهوارهها را که متاسفانه امروز جامعه جوان ما را مورد هدف قرار داده نادیده گرفت، لذا تأکید و توصیه کرده خانوادهها از نصب ماهواره در منازل خودداری کنند.
من نمیدانم که در ماهواره آموزش چه داده میشود که جوان خام خیال ما را سادهانگارانه به مسلخ میکشاند؟ من نمیدانم که تهیه آلت قتل را هم در ماهواره آموزش میدهند؟ از دیوار خانه بالا رفتن را چه؟ شریان طرف مقابل را زدن؟ عصبانی شدن را چه؟ خشونت را؟ و... من نمیدانم گسترش فعالیتهای فرهنگی یعنی چه؟ من نمیدانم شکست عشقی یعنی چه؟ من نمیدانم... اما میدانم علت آدمکشی انسانها ناشی از شرایط اجتماعی است (محدودیت بیرونی و خردهفرهنگ خشونت). از اینرو خودکشی و آدمکشی اساسا یک چیزند: کنش پرخاشگرانه ناشی از ناکامی.
افرادی که بهشدت دچار ناکامی شدهاند، اگر محدودیت بیرونی ضعیفی را تجربه کرده باشند، کنش پرخاشگرانه خودگرا یعنی خودکشی و اگر از محدودیت بیرونی قوی رنج کشیده باشند، کنش پرخاشگرانه دیگرگرا، یعنی دیگرکشی را انتخاب میکنند زیرا دیگران را مسئول ناکامی خود میدانند.
حالا گویا ضربوشتم دختران و توسل به پرخاشگری بهلحاظ اجتماعی مورد تأیید و پذیرفته جوانان ناکام عشقی و سایرین است اما آیا فقط شنیدن یک پاسخ نه، یک جوان متعادل را به این ورطه کشانده است؛ یا ما آخرین پرده از شکستهای جامعهای جوان را مشاهده میکنیم؟ جوانی که به او کار و رفاه و هویت و... را ندادهایم و فکر میکند که عشق او، عشقش را نیز از او سلب کرده است. اول او را میکشد و بعد خود را!
اندیشمندانی هستند که علل قتل را ناشی از شرایط اجتماعی دانسته و چهار عامل را در وقوع قتل موثر میدانند:
١. عدمانسجام اجتماعی و جدایی و شکاف در روابط متقابل افراد جامعه.
٢. محرومیت از منابع و نبود وسایل مشروع کافی و شایسته برای کسب ثروت.
٣. ترویج فرهنگ خشونت و فراگیر شدن عقاید مشترک درباره اعمال خشونت برای دستیابی به هدف.
٤. کاهش کنترل اجتماعی روی افراد.
اگر رئیس دادگستری جیرفت خواهان ایفای نقش ائمه جماعت و جمعآوری آنتنهای ماهواره است، بر او درود میفرستم و میگویم، بله! شاید این یک بخش از موضوع است. مردم داوطلب بشوند و بروند پای منابر بنشینند. داوطلب شوند و بروند آنتنهایشان را از پشتبام بیندازند کف خیابان. اما اگر موضوع قتل دخترکان حل نشد چه؟ آن وقت باید خفت کدام مسئول را چسبید؟ کدام رفتار داوطلبانه دیگر میتوانسته به کمک بیاید که از قلم افتاده است؟
داشتن یک زندگی عاطفی سالم چه در رابطه با خود و چه در کنش با جامعه مستلزم انجام سطح بهینهای از جامعهپذیری در فرد است، این جامعهپذیری ریشه در عوامل متعدد و در هم تنیده زیستی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ... دارد.
جامعهشناسی به نام «سوروکین» معتقد است که انسان دارای دو بعد نفرت و عشق است که هر دو این ابعاد در درون او وجود دارد اگر فرد در شرایط مناسب اجتماعی قرار داشته، اجتماعی و جامعهپذیر شده باشد در حالت عادی در روابط اجتماعی با دیگران با عشق عمل میکند اما اگر فرد از جامعهپذیری مناسبی برخوردار نباشد در روابط خود از نفرت استفاده میکند. (سعید اصغرزاده/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
732
در نشست خبری هفته سلامت مردان که امروز با حضور سه عضو هیئت مدیره انجمن اورولوژی ایران در محل این انجمن برپا شد، موضوعات مختلفی در ارتباط با وضعیت سلامت مردان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدا دکتر سید جلیل حسینی رئیس انجمن اوروژلوژی آسیا با اعلام اینکه روز سلامت مردان از سال ۱۹۹۴ در کانادا و آمریکا و از سال ۲۰۰۱ در چین برگزار میشود، گفت: در ایران نیز، این روز از سال ۸۵ به همت انجمن اورولوژی ایران کلید خورد و تا سال ۹۰، اولین پنج شنبه اسفند به عنوان روز سلامت مردان نامگذاری شد. اما از سال ۹۱، وزارت بهداشت تصمیم گرفت که هفته سلامت مردان را برپا کند.
وی ادامه داد: متاسفانه اغلب مردان مواقعی به پزشک مراجعه میکنند که ممکن است برای درمان دیر شده باشد.
وی با تاکید بر انجام فعالیتهای منظم ورزشی، عدم مصرف مواد دخانی و کنترل چربی، قندخون و فشارخون برای جلوگیری از بروز بیماریها، تصریح کرد: وقتی پدر سالم باشد، مراقب خانواده خواهد بود. در واقع، جامعه سالم، نیازمند سلامت مردان است.
در ادامه دکتر عباس بصیری دبیر انجمن اورولوژی ایران نیز با عنوان این مطلب که استقبال آقایان از حوادث بیشتر است، گفت: مردان در معرض انواع آسیبهای شغلی، اجتماعی و... قرار دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی هشید بهشتی افزود: به طور عموم، اکثر مردان در معرض بیماریهای سختتر و مرگ و میر بیشتری قرار دارند.
بصیری با اعلام اینکه در تمام دنیا امید به زندگی خانمها بیشتر از آقایان است،گفت: بیماریهای همچون سنگ کلیه در مردان ۲. ۵ برابر زنان است. سرطان مثانه در مردان ۲. ۵ تا ۳ برابر بیشتر از زنان است. همچنین، سرطانهای پیشرفته که منجر به برداشتن مثانه میشود، در آقایان ۴. ۵ برابر زنان است.
وی تاکید کرد: در بیماریهای مشترک، حس خودمراقبتی زنان بیشتر از مردان است.
بصیری در ادامه به بیماری خاص مردان اشاره کرد و افزود: غده پرستات یکی از اعضای حیاتی بدن است که اگر نبود، هرگز نسل بشر ادامه پیدا نمیکرد. اما، همین پروستات در سنین جوانی به علت ورود میکروب و باکتری، منجر به عفونت میشود. به طوریکه ۱۰ درصد جوانان مبتلا به عفونت و التهاب پروستات میشوند که بیماری کلافه کننده است.
این جراح کلیه با اعلام اینکه پروستات در ۵۰ سالگی به بالا به علت بزرگ شدن میتواند مشکل ایجاد کند، گفت: متاسفانه سرطان پروستات به دلیل اینکه در نواحی خارجی پروستات ایجاد میشود، ممکن است خودش را نشان ندهد.
خطر سرطان بیضه
دکتر محمدرضا نوروزی مسئول برگزار هفته سلامت مردان نیز در ادامه این نشست خبری به ارائه آماری از بیماریهای که سلامت مردان را تهدید میکند، اشاره کرد و افزود: روزانه در حدود ۳۰۰ نفر بر اثر بیماریهای قلب و عروق در کشور فوت میکنند که ۵۵ تا ۶۰ درصد آنها را مردان تشکیل میدهند.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با اعلام اینکه سرطان مثانه در مردان ۴. ۵ برابر زنان است، گفت: سالانه ۳۵۰۰ مورد جدید سرطان پروستات در کشور شناسایی میشود. در حالی که در دنیا موارد پیشرفته این بیماری ۲ تا ۳ درصد است اما این آمار در ایران بین ۵ تا ۱۰ درصد، پیش بینی میشود.
نوروزی به سرطان بیضه در مردان اشاره کرد و افزود: سرطان بیضه یکی از شایعترین سرطانهای سنین ۱۵ تا ۳۵ سالگی است که به دلیل اینکه علامت ندارد و بدون درد است، بسیاری از پسران در موارد پیشرفته به پزشک مراجعه میکنند.(مهر)
642
ممکن است آنها پسر یا دختر نوجوان خود را با همسالانشان مقایسه کنند و تصور کنند فرآیند بلوغ در نوجوانشان زودتر از موعد شروع شده است یا تاخیری در آن وجود دارد. خوب است بدانید که فرآیند بلوغ از فردی به فرد دیگر متفاوت است و اگر شک و شبههای در این روند برای فرزندتان دارید، قبل از قضاوت باید با پزشک متخصص در این رشته مشورت کنید.
یکشنبه 30 فروردین 1394 ساعت 08:58
جام جم سرا- در بوسنی و هرزگوین شهری به نام «بوزیم» هست که در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵، یعنی طی ۳ سال، ۲۱ مورد دوقلوزایی گزارش شده است. از همین رو مسئولان شهری تصمیم گرفتهاند این موضوع را به امکانی برای جذب گردشگر تبدیل کنند.
بعضی کاربران نیازی به سرچ هم نداشتند، شبکههای اجتماعی آنقدر گسترده شده که چه بخواهی و چه نخواهی شاهد رد و بدل کردن این فیلمها و عکسهای خصوصی هستی. عکسها و فیلمهایی که دخترک خودش هم از دیدن آنها خجالت میکشید. بار این رسوایی وحشتناک آنقدر برای دختر جوان سنگین بود که در یک لحظه ورق زندگیاش را برگرداند و تنها چیزی که میدید سیاهی و تاریکی بود.
اشتباه کرده بود، اما تاوان این اشتباهش آنقدر زیاد و سخت بود که نتوانست آن را تحمل کند. ترس و وحشت از خانواده از یک طرف و ترس و وحشت از اجتماع از طرف دیگر او را آزار میداد. همین افکار کافی بود تا به نقطه تاریک زندگیاش هر لحظه نزدیک و نزدیکتر شود. نقطهای به اسم مرگ.
دست به دست چرخیدن عکسها و فیلمهای خصوصی همواره مسألهای بوده که قربانیان زیادی برجا گذاشته؛ دستهایی در پشت پرده انتشار آنها که به دلایل مختلف دست به انتقام وحشتناکی میزنند. معمولا هم قربانیان آن دختران هستند؛ دخترانی که قربانی اعتماد و سادهلوحی خویش شده و دست به اشتباهی زدهاند که تاوان سنگینی برایشان داشته است.
منظور از قربانی تنها مرگ نیست، فرد میتواند از لحاظ روحی بمیرد و خودش را در میان نگاههای سنگین اطرافیانش خرد شده ببیند. خودکشی اولین و راحتترین راهی است که در چنین شرایط تاریک زندگی به ذهن فرد خطور میکند اما هستند کسانی که میمانند و مبارزه میکنند و با این رسوایی کنار میآیند و سعی میکنند اعتبار خود را دوباره بهدست آورند.
١٠ سال پیش، سال ۱۳۸۴ بازیگرهای یک سریال خبرساز شدند. آن هم خبرهایی غمگین و ناراحت کننده. مرگ یکی از بازیگرهای این سریال برای همه تلخ و ناراحتکننده بود اما از همه بدتر خبری بود که در مورد یکی دیگر از بازیگرهای این سریال منتشر شد: پخش فیلم خصوصی بازیگر زن این سریال. انگار فقط او بود که فیلم خصوصیاش منتشر و تیتر همه رسانهها شد. حتی بعد از گذشت ١٠سال از این ماجرای تلخ باز هم این اتفاق بهطور کامل از ذهنها محو نشده و هرازگاهی حرفی در این مورد به میان میآید.
آن زمان شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه این بازیگر جوان به خاطر این رسوایی دست به خودکشی زده است، ولی واقعیت آن بود که او خودکشی را بهعنوان راه حل انتخاب نکرد. او ترک وطن کرد.
سوختن در میان شعلههای رسوایی
در این سالها شاهد عکسها و فیلمهای خصوصی افراد مشهور و ناشناس در شبکههای اجتماعی بودهایم. از ماجرای تلخ دختر دانشجوی شیرازی هم [که چندی پیش رخ داد] نمیتوان بهسادگی عبور کرد.
این روزها هم چند عکس از یک دختر جوان در شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود. تقریبا هر کس که کاربر انواع و اقسام شبکههای اجتماعی باشد، این عکسها را در میان رد و بدل کردن بقیه عکس و فیلمهای عمومی میبیند. عکسهایی از ارتباط صمیمی و البته خصوصی میان یک دختر جوان و پسری که در عکسها از او بهعنوان یک ظالم سنگدل یاد شده است. زیر این عکسها نوشته شده که دختر جوان پس از انتشار عکسهای خصوصیاش به خاطر بیآبرویی دست به خودسوزی زده است. بعضی به این عکسها عکسالعمل نشان دادند و بعضی هم به خیال اینکه این هم یک شایعه و نمایش باشد از کنار آن بیتفاوت گذشتند. اما خبر تلخ اینجاست که به جز سن و سال دختر، هیچکدام از آن عکسها و نوشتههای آن، شایعه نبوده و همه واقعیت داشته است.
دختری ٢٠ ساله وقتی عکسهای مبتذلش در شبکههای اجتماعی منتشر شد روبهروی دانشگاه محل تحصیلش دست به خودسوزی زد. این دختر که دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود، درست روز ١٧ اردیبهشت اقدام به خودسوزی کرد و روز بعد یعنی بامداد روز دوشنبه بر اثر شدت سوختگی جان باخت. این دختر دانشجو که متولد ١٣٧۴ و ساکن شیراز بود روز ١٧ اردیبهشت با رفتن به پارکینگ خصوصی پردیس دانشگاه آزاد اسلامی شیراز دست به خودسوزی زد و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، به علت سوختگی ١٠٠ درصدی، جان باخت.
او پیش از این اقدامش در همان شبکههای مجازی اعلام کرده بود که قصد خودکشی دارد و اطرافیانش را از تصمیمش باخبر کرده بود ولی هیچکس نتوانست او را نجات دهد. درحال حاضر نیز پسر جوانی که این عکسها را منتشر کرد در بازداشت به سر میبرد.
هیچکس مسئول مرگ افرادی که خودکشی میکنند، نیست
باید دید که بر سر کسانی که بیصدا حریم خصوصی افراد را فریاد میزنند و دست به انتشار عکسها و فیلمهای خصوصی دیگران میزنند چه خواهد آمد.
دکتر طیرانیان، حقوقدان، میگوید: «معمولا در این موارد که منجر به انتشار فیلم یا عکسهای مبتذل دختر و پسر میشود، اگر هیچکدام نسبتی با هم نداشته باشند و به هم محرم نباشند، هر دو نفر مجرم به حساب میآیند. چراکه هر دو اقدام به ایجاد یک ارتباط نامشروع کرده و این خودش در قانون جرم به حساب میآید. برای همین هر دو نفر در فیلم یا عکسهای منتشر شده باید از بابت ارتباط نامشروع مجازات شوند. حال در این میان موارد زیادی مثل همین دختر دانشجوی شیرازی بوده که پس از رسوایی دست به خودکشی زدهاند و مرگ را تنها راه مقابله با این اتفاق تلخ انتخاب کردهاند. در موارد مشابه، فردی که دست به انتشار فیلم یا عکسهای خصوصی زده باشد، از لحاظ قانونی هیچگونه ارتباطی با مرگ طرف مقابل ندارد و نمیتوان گفت که او مسبب مرگ بوده است. چراکه وقتی فردی دست به خودکشی میزند کاملا با اراده خویش و با فکر و تصمیم خودش جان باخته و هیچکس مسئول مرگ او نیست. او میتوانست زنده بماند و با این مشکلی که سر راهش قرار گرفته مبارزه کند، ولی خودش با خواست خودش مرگ را انتخاب کرده و نمیتوان در این رابطه کسی را مجازات کرد. اما مسأله دیگر انتشار حریم خصوصی افراد است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد. یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم میگیرد که چه اندازه مجازات برای این فرد تعیین کند.»
باید ماند و مبارزه کرد
سخت است باشی و ببینی عکسهای خصوصیات دست به دست بین مردم جامعه میچرخد و هر روز این رسوایی بیشتر و بیشتر میشود.
عزیزالله تاجیک اسماعیلی، روانشناس، در این رابطه میگوید: «اگر خودکشی را یک اقدام شخصی در نظر بگیریم تبعات آن از دو جنبه قابل بررسی است. جنبه اجتماعی و جنبه فردی. افرادی که دست به خودکشی میزنند از لحاظ روحی قوی نیستند و در اجتماع هیچ وسیلهای برای دفاع از خویش پیدا نمیکنند. آنها راههای مبارزه را بلد نیستند و تصمیم میگیرند که پس از بروز یک مشکل خود را از صفحه روزگار محو کنند. آنها کسانی هستند که در جامعه دچار بیهویتی و سردرگمی هستند و نمیتوانند مبارزه کنند. درباره انتشار عکسها و فیلمهای خصوصی نیز اگر فردی دست به خودکشی بزند همین موضوع برایش صدق میکند. او فکر میکند که تا دیروز در میان جامعه و خانوادهاش دارای اعتبار و آبرو بود و حالا به یکباره همه این اعتبار و آبرو را از دست داده است. برای همین بدون اینکه تلاش کند تا دوباره این اعتبار و آبروی از دست رفتهاش را به دست آورد دست به خودکشی میزند. از طرفی معمولا این افراد پس از رسوایی هم از جامعه و هم از خانواده طرد میشوند و خود را بیپناه میبینند. این هم میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که فرد در چنین شرایطی دست به خودکشی میزند.»
این روانشناس در ادامه صحبتهایش میگوید: «اگر راهی باشد تا بتوان از این افراد حمایت کرد و آنها را در چنین شرایطی تنها نگذاشت شاید بتوان از مرگ و خودکشی آنها جلوگیری کرد. باید به آنها این اطمینان را داد که میتوانند بمانند و با این رسوایی مبارزه کنند و در این راه هم تنها نیستند. اگر فرد از به هم ریختگی و بیهویتی اجتماعی نجات پیدا کند و بتواند از راههای قانونی مشکلش را حل کند راحتتر میتواند با این مسأله کنار بیاید و زندگیاش را نجات دهد. هرچند که همه ما میدانیم در چنین شرایطی فرد دیگر نمیتواند زندگی گذشتهاش را به دست آورد ولی باید بتواند با زندگی جدیدش کنار بیاید.»
اگر تمام این مسائل را در نظر بگیریم باز هم کمتر کسی میتواند در چنین شرایطی توان مقابله داشته باشد و با این موضوع به راحتی کنار بیاید. (سیما فراهانی/ شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
به گزارش جام جم آنلاین، علیاکبر محزون در پاسخ به این پرسش که آیا تعادل جمعیتی در سن ازدواج به هم خورده است، اظهار داشت: تعادل جمعیتی در سن ازدواج موضوعی است که از الگوی سن ازدواج کشور حاصل میشود و بحث مهمی است، بهعنوان مثال اختلاف سن 5 سال برای ازدواج در نگاه اول بسیار ساده به نظر میرسد.
وی افزود: در 12.1 درصد ازدواجها زوجین همسن هستند، 77.5 درصد مرد بزرگتر از زن و در 10.4 درصد ازدواجها زن بزرگتر از مرد است. اتفاقی که هماکنون باید رُخ دهد تغییر مدل ازدواج است، هماکنون آقایان 20 تا 34 ساله و خانمهای 15 تا 29 ساله بیشتر ازدواج میکنند و هرم سنی در هر سن کاملاً متقارن است اما اختلاف سنی 5 سال برای ازدواج تقارن را به هم میریزد.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال گفت: قبل از سال 1390 تعداد دختران در سن ازدواج بیشتر از پسران بود اما با تغییر هرم سنی، پس از سال 1390 ذوزنقه سن ازدواج وارونه میشود و این بار آقایان در سن ازدواج بیشتر از خانمها هستند.
محزون ادامه داد: در سالهای قبل از 1390 دختران در سن ازدواج بیشتر از پسران بود و این تجرد قطعی دختران را بالا برده بود اما از سال 1390 به بعد تعداد پسران در سن ازدواج بیشتر شده است و خطر تجرد قطعی در پسران وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه برای رسیدن به تعادل جمعیتی باید اختلاف سن برای ازدواج کمتر از 5 سال باشد، گفت: اختلاف سن یک یا دو سال برای ازدواج کافی است و این موضوع هرم سنی را تعدیل کرده و به تعادل نزدیک میشویم.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال بیان کرد: بالاترین سن ازدواج برای آقایان در تهران، البرز و کرمانشاه و برای خانمها تهران، البرز و ایلام است. کمترین سن ازدواج برای آقایان در خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و یزد و برای خانمها سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و خراسان جنوبی است.
وی ادامه داد: بالاترین میانگین سن ازدواج برای آقایان در تهران 30.1، البرز 29، کرمانشاه 28.6 و برای خانمها تهران 26، البرز 25.3 و ایلام 24.3 است و کمترین سن ازدواج برای آقایان در خراسان شمالی 25.3، سیستان و بلوچستان 25.4، یزد 26.3 و کمترین سن ازدواج برای خانمها در سیستان و بلوچستان با 20.8، خراسان شمالی 20.9 و خراسان جنوبی 21.4 سال است.
محزون در پاسخ به این پرسش که علت افزایش میانگین سن ازدواج در هر سال چیست، افزود: این تحلیلها را به جامعه شناسان و جمعیت شناسان میسپاریم تا ارزیابی کنند "شاخصهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بالارفتن سن ازدواج چهتأثیری داشته است و مشخص شود علت این تغییر و تحولات چیست؟" البته این موضوع نیاز به تحلیل بسیاری دارد.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال در پاسخ به این پرسش که شاخصهای فرهنگی در بالارفتن سن ازدواج بیشتر تأثیرگذار است یا شاخصهای اقتصادی، بیان کرد: معتقدیم جاهایی بوده که حتی اگر شرایط اقتصادی نیز فراهم باشد در تمایل به ازدواج رسمی بیرغبتی وجود دارد و الگوی غرب یعنی زندگی مشترک با یکدیگر بدون ازدواج رواج دارد، البته این نام ازدواج سفید را برای این معضل نمیپذیریم چون یک واژه فریبنده است و عبارت همخانگی برای آن به کار میرود.
وی افزود: در برخی مناطق با وجود سطح رفاه بالا شاهدیم که ازدواج در اولویت قرار نگرفته است بنابراین عوامل اقتصادی در بالا رفتن سن ازدواج تأثیرگذار است اما نباید بگوییم که سایر عوامل بیتأثیر هستند بلکه سبک زندگی و عوامل فرهنگی نیز در ازدواج تأثیرگذار است.
منبع: تسنیم
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، متخصصان دانشگاه استنفورد در این مطالعه مشاهده کردند بخشی از مغز موسوم به "اینسولا" که با احساسات ارتباط دارد در دخترانی که دچار آسیب و فشار شدهاند کوچکتر است در حالی که همین بخش از مغز در پسران آسیبدیده از حد معمول بزرگتر است.
محققان همچنین اظهار داشتند: یافتههای به دست آمده در این مطالعه میتواند توضیح دهد که چرا دختران بیش از پسران احتمال دارد دچار اختلال استرسی پس از ضایعه روانی شوند.
همچنین این یافته نشان میدهد دختران و پسران پس از وقوع یک حادثه دلهرهآور و ترسناک علائم مختلفی از خود بروز میدهند و در نتیجه درمان آنان نیز با هم متفاوت است.
در این بررسی محققان مغز ۵۹ کودک و نوجوان ۹ تا ۱۷ ساله را اسکن کردند. افراد حاضر در یکی از این گروهها که متشکل از ۱۴ دختر و ۱۶ پسر بود حداقل یک بار دچار استرسهای شدید شدهاند در حالی که گروه دوم در معرض هیچ استرسی نبودهاند.
همچنین محققان مشاهده کردند در گروه نخست یک بخش از اینسولا در مقایسه با گروه دوم به لحاظ سایز و حجم تغییر پیدا کرده است. این بخش از مغز به دنبال قرار گرفتن در معرض استرسهای حاد یا طولانی مدت تغییر کرده که نقش کلیدی در ابتلا به اختلال استرسی پس از ضایعه روانی بازی میکنند.
مردان معمولا به دلیل هورمون های بدن طاس میشوند. محققان قاتل خاموش یک سر پرمو را مادهای موسوم به "دی هیدروتستوسترون" یا "دی اچ تی" (DHT) میشناسند که ژنها آن را تولید میکنند.
این فرضیه که کلاه می تواند باعث طاسی سر شود از پدیده ای به نام "آلوپشیا" (کچلی موضعی) نشات میگیرد؛ عارضهای که در آن مو در قسمتی از سر رشد نمیکند.
طاسی موضعی اغلب در افرادی که کش موی دم اسبی، سنجاق سر یا کلاه استفاده میکنند، رخ می دهد. این وسایل زینتی به فولیکول های مو آسیب زده، باعث زخم شده و پس از آن باعث توقف رشد و نهایتا مرگ موهای سر میشوند.
گرچه کلاههای "بسیار تنگ" در طاسی سر دخیل هستند، اما ژنتیک و عوامل دیگری مثل تغذیه نامناسب، استفاده از مواد مخدر، عفونت، حاملگی و آسیبهای روحی شدید ناشی از دست دادن عزیزان را باید به عنوان عوامل محیطی ریزش مو چه در زنان و چه در مردان دانست.
از این گذشته، اینکه کلاه به عنوان یک عامل "اصلی" مسبب طاسی سر باشد به طور قطعی از سوی دانشمندان مردود اعلام شده است. از این رو با خیال راحت در فصل زمستان از کلاههای گشاد و آزاد استفاده کنید.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، پزشکان دریافتند دخترانی که ساختار مغزی شبیه به مردان دارند، نسبت به زنان با ساختار مغزی شبیه به زنان، بیشتر احتمال ابتلا به اوتیسم در آنها وجود دارد.
نتایج این بررسی توضیح میدهد که چرا پسران دو تا پنج برابر بیشتر احتمال ابتلا به اوتیسم را نسبت به دختران دارند.
اختلالات طیف اوتیسم (ASD)، اختلالات عصبی است که منجر به اختلال در تعاملات اجتماعی و همچنین اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی میشود.
بیماری اوتیسم به طور قابل توجهی در پسران بیش از دختران مشاهده میشود.
نتایج مطالعات اخیر بر اساس بررسی انجام گرفته در دانشگاه گوته آلمان نشان داد، رشد مغزی در ابتلا به اوتیسم نقش دارد.
کریستین اکردر اظهار کرد: با این فرض که مغز مردان در ابتلا به اوتیسم آسیبپذیرتر است، پس احتمال دارد زنانی که مبتلا به اوتیسم میشوند، مغزی شبیه به مردان داشته باشند.
این واضح است که مغز زنان و مردان متفاوت نیست، اما جنبههای عصبی در مردان شایعتر از زنان و یک مورد از آن تفاوتها، نازکی قشر مغز است.
این پژوهش در مجله JAMA Psychiatry منتشر شده است.
به گزارش جام جم آنلاین، در زمان تولد بچهها بهطور متوسط حدود 50 سانتیمتر قد دارند. در سال اول پنج سانتیمتر و در سال دوم 12 تا 13 سانتیمتر دیگر به آن اضافه میشود.
بعد از آن سرعت رشد کم میشود و تا زمان بلوغ در حدود سالی شش سانتیمتر به طول قد اضافه میشود.
در زمان بلوغ نیز جهش رشد قد را داریم که در دخترها حدود 20 تا 25 سانتیمتر و در پسرها حدود 25 تا 30 سانتیمتر به طول قدشان اضافه میشود.
زمان بسته شدن صفحه رشد در دخترها بین 15 تا 17 سالگی و در پسرها بین 16 تا 18 سالگی است.
بعد از بسته شدن صفحه رشد دیگر افزایش رشد قد نداریم و هرگونه تبلیغی مبنی بر افزایش قد بعد از بلوغ، مبنای علمی و تائید شده ندارد.