عکس های جوانی و پیری مادر ترامپ را ببینید
در ادامه دو عکس از مادر دونالد ترامپ را مشاهده می کنید که یکی دوران جوانی و دیگری دوران سالمندی مادر ترامپ را نشان می دهد:


/ 24آنلاین
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر، تحقیقات نشان می دهد زمانیکه ریبوزوم ها، سازندگان پروتئین سلول، کُند می شوند فرآیند پیری هم کُند می شود. کاهش سرعت موجب کاهش تولید می شود اما به ریبوزوم ها یک فرصت اضافی می دهد تا خودشان را ترمیم نمایند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از شفقنا، به همین خاطر دانشمندان همواره به دنبال راهی برای کاهش احتمال ابتلا به بیماری هستند.
در نگاه اول ممکن است این چنین به نظر برسد که تنها با استفاده از روش های پیچیده دارویی و پزشکی می توان مانع از ابتلا به چنین بیماری شد. این در حالی است که تغییر سبک زندگی و تلاش برای رعایت برخی نکات بیشتر از هر امر دیگری سلامت عقل و حافظه ما را تضمین می کند. از مهم ترین بخش هایی که تأثیری عمیق بر چگونگی کارکردهای مغز می گذارد، برنامه غذایی است. اهمیت این موضوع تا جایی است که رعایت برخی نکات می تواند به طور کلی زوال عقل و مشکلات وابسته به آن را از ما دور کند.
بر اساس نتایج به دست آمده از آخرین تحقیقات انجام شده، مصرف روزانه پنج واحد میوه نقش به سزایی در کاهش خطر ابتلا به زوال عقل و الزایمر ایفا می کند. به گفته دانشمندان، افراد بزرگسال باید در طول روز 400 گرم میوه و سبزیجات مصرف کنند که این مقدار به معنای گنجاندن 5 واحد میوه و سبزی در برنامه روزانه است. مصرف این میزان از میوه و سبزی نه تنها قدرت شناختی و حافظه مغز را حفظ می کند بلکه باعث عدم ابتلا به بیماری های قلبی و سرطان نیز می شود.
اگرچه چرایی این پدیده هم چنان روشن و مشخص نیست؛ ولی شکی وجود ندارد آنهایی که در دوران نوجوانی مقادیر بیشتری میوه و سبزی مصرف کرده اند به هنگام میانسالی و پیری کمتر به بیماری زوال عقل یا آلزایمر مبتلا شده اند. شما هم اگر می خواهید میانسالی سالم تر و آسوده تر را سپری کنید از همین امروز مصرف میوه و سبزی را آغاز کنید.
دستیابی به هدف آرمانگرایانهای مثل متوقف کردن روند پیری یا حداقل کندکردن آن، از قدیمیترین اهداف دانشمندان بوده است.
آنها مدتهاست به این نتیجه رسیدهاند که میتوان با ورود به دنیای ژنها و دستکاری برخی از آنها در یک ارگانیسم خاص، شرایط را به گونهای رقم زد که فرآیند پیری به آرامی صورت بگیرد. این بدان معناست که طول عمر متوسط انسانها بیشتر میشود، اما تلاشهایی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته نتیجه شاخصی به همراه نداشته است.
به گزارش سلامتی به نقل از جام جم، به بیان بهتر، بهرهگیری از تکنیکهای مبتنی بر دستکاری ژنتیک با هدف توقف روند پیری یا کندترکردن آن همواره با نگرانیهایی درخصوص حفظ سلامت انسانها همراه بوده و به همین دلیل عملا پیشرفتی در این زمینه به دست نیامده است. با این حال محققان انستیتو زیستشناسی سالک در کالیفرنیا حرفهای تازهای برای گفتن دارند.
آنها تکنیک نوینی ابداع کردهاند که میتوان آن را نخستین گام جدی بشر به سوی دستیابی به «اکسیر جوانی» به شمار آورد. جزئیات این روش نوین به جهت اهمیتی که دارد در نشریه تخصصی Cell (به معنی سلول) منتشر شده است. بخش اصلی این روش شامل فعال کردن چهار ژن مرتبط با سلولهای بنیادین است.
به نظر میرسد از این طریق میتوان برخی علائم پیری را در سلولهای پوستی انسان و موشهای آزمایشگاهی معکوس کرد و البته به روشنی معلوم است که پیری در هیچ عضوی از انسان به اندازه پوست نمایان نمیشود.
این چهار ژن که به آنها «فاکتورهای یاماناکا» گفته میشود معمولا مورد استفاده محققان قرار میگیرند. آنها از این فاکتورها برای تبدیل هر نوع سلولی به سلولهای غیر ویژه موسوم به iPSCها استفاده میکنند. این دسته از سلولها قابلیت تقسیم و تبدیل شدن به هر سلولی در بدن را دارند.
مطالعاتی که در گذشته انجام شده نشان میدهد با تولید سلولهایی که ژنهای یاماناکا را ارائه کرده و به iPSCها تبدیل شده، آنها جوانتر میشوند.
حالا تحقیقاتی صورت گرفته که بر این اساس تقریبا تمام سلولهای تشکیلدهنده اندامهای مختلف بدن این ویژگی را دارند. به این ترتیب میتوان امیدوار بود سلولهایی در بدن رشد یابند که دارای برخی ویژگیهای ضدپیری مربوط به ژنهای یاماناکا باشند. مهمترین ویژگی نوآوری محققان انستیتو زیستشناسی سالک در این است که نیازی به تبدیل این سلولها به سلولهای بنیادی نیست.
تصویری از سلول های بنیادی زیر میکروسکوپ که در این آزمایش مشاهده شد.
این محققان در ابتدای کار، ایده مورد نظرشان را روی پوست موشهای آزمایشگاهی و انسانها آزمایش کردهاند. با گذشت مدت زمان مشخصی از این بررسی معلوم شد سلولهای پوست بدون آن که هویتشان را به عنوان سلولهای پوستی از دست دهند، برخی علائم ضدپیری را از خود بروز میدهند، اما بخشهای بعدی این آزمایشها نتایج خیرهکنندهتری داشته است.
محققان در ادامه این تکنیک را روی پوست موشهای زنده مبتلا به نوعی بیماری آزمایش کردند که روند پیری را تسریع میکند. پس از گذشت مدت زمان مشخصی معلوم شد عملکرد قلبی این جانوران همچون اندامهای دیگرشان بهبود جالب توجهی یافته است. این یافتهها میتواند راهگشای دستیابی به کندی فرایند پیری باشد!
برای داشتن سلامتی بهتر و جلوگیری از روند پیری باید مقدار مصرف امگا-۶ را به حداقل برسانید.
منابع سرشار از امگا-۶ عبارتند از روغن ذرت، روغن سویا، روغن بزرک و روغن آفتابگردان.
از مصرف گوشت قرمز پرهیز کنید چون با بالا رفتن چربی امگا-۶ در بدن تعادل امگا-۶ و امگا-۳ مختل می شود. بهترین کار این است که مقدار امگا-۳ را در بدن با خوردن ماهی فراوان (حداقل روزی یک وعده) و انواع گوشت ای جانوران دریایی صدف دار افزایش دهید. این مواد اولین منابع پروتئینی در برنامه های غذایی من هستند. شما می توانید با مصرف ان ها سلامتی خود را تضمین کنید.
برای انتخاب بهترین کرم دست ضد پیری باید در مورد آن اطلاعات و آگاهی های لازم را داشته باشید.
برای مثال، یک کرم دست ضد پیری باید پوست را هیدراته کند و دلیل آن نرم نگه داشتن پوست برای جلوگیری از پوسته پوسته شدن پوست است. همچنین پوست را بازسازی کند تا لکه ها و چین و چروک از بین بروند و در ضمن مواد مغذی لازم برای حفظ مرطوب کردن پوست برسد
برای انتخاب بهترین کرم دست ضد پیری، مطمئن شوید که کرم , گلیسیرین دارد. این آب و رطوبت رسانی به پوست، باعث درخشان کردن پوست شده و اگر بیشتر در معرض نور خورشید هستید گزینه بسیار عالیست.اطمینان حاصل کنید که کرم دست دارای رتینول باشد که این بهترین مورد برای انتخاب یک کرم دست خوب است .
رتینول، یک آنتی اکسیدان، معمول در کرم های مختلف دست ضد پیری است که سلول های پوست، را باز سازی کرده و لکه های تیره بر روی پوست، را از بین برده و یا کاهش میدهد و پوست جوانتر بنظر می رسد . همچنین، هیدروکسیل اسید آلفا (AHA) باید در یک کرم ضد پیری دست گنجانده شود چرا که این اسید پوست مرده را از بین می برد و پوست را جوان و صاف میکند.
در انتخاب بهترین کرم ضد پیری دست، مهم است که در مواد تشکیل دهنده آنتی اکسیدان مانند ویتامین A، C استر ویتامین و یا اسیدهای آلفا لیپوئیک بکار رود.رادیکال های آزاد به طور مداوم به آسیب ها و سلول های پوست حمله کرده کرم دست ضد پیری که دارای آنتی اکسیدان است با این زیان های ناشی از رادیکالهای آزاد مبارزه میکند.
برای انتخاب بهترین کرم ضد پیری دست، محصولاتی هستند که باید از آنها اجتناب شود به عنوان مثال، اجتناب از محصولات روغن های معدنی به این دلیل که روغن می تواند منافذ را مسدود و باعث مشکلات پوستی شود.همچنین، در انتخاب بهترین کرم ضد پیری دست، در نظر داشته باشید که محصولات گران قیمت لزوما بهتر نیست.
واستفاده از محصولات گران هم چیز بدی نیست.استفاده از کرم دست ضد پیری بسیارمهم است و اهمیت این کرم از بین بردن لکه های دست ناشی از پیری، خشکی و چین و چروک را کاهش دهد. به این ترتیب، استفاده از آنها خیلی ضروریست
“روغن های طبیعی” معجزه گری هستند که می توانند چین و چروک ها، تاثیر نور خورشید و آکنه را به حداقل برسانند و باعث شوند پوستتان بیش از هر زمان دیگری بدرخشد و جوان بماند.
روغن هسته انار
روغن طبیعی که از دانه های انار گرفته می شود، به خاطر خواص ضد پیری اش معروف است: این روغن به بازسازی سلولی و همچنین تثبیت قابلیت ارتجاعی پوست کمک می کند. اسید چرب های امگا 5 موجود در هسته انار که پونیسیک اسید نام دارند، ضد التهاب هایی قوی هستند که آسیب وارد شده توسط اشعه ماوراء بنفش را به تاخیر می اندازند. قبل از اینکه در معرض نور خورشید قرار بگیرید این روغن را به پوست خود بمالید تا تاثیر ضد آفتابتان چند برابر شود. روغن دانه انار همچنین سرشار از اسید الاجیک است، آنتی اکسیدانی طبیعی که به عنوان محافظت کننده پوست در برابر سرطان شناخته می شود.
روغن رزماری
روغن طبیعی رزماری می تواند باعث بهبود گردش خون و لنف شده و کمک کند چاله های پوست که معمولا با نام سلولیت شناخته می شوند از بین بروند. این روغن همچنین به تمیز شدن پوست از آلودگی های محیطی نیز کمک می کند. روغن رزمای را که حاوی ترکیبات آنتی باکتریال است، روی پوست خود ماساژ دهید تا به درمان آکنه کمک کند. می توانید آن را با روغن نارگیب ترکیب کنید تا پوست را سفت کند تا آثار کشیدگی و چروک از روی آن محو شود.
روغن اسطوخودوس
روغن اسطوخودوس لطیف اما قدرتمند است. بوی فوق العاده خوبی هم دارد. این روغن به تولید آنتی اکسیدان و التیام سریع تر پوست کمک می کند و از آن استفاده های بسیاری می شود، از زخم های کوچک گرفته تا سوختگی های سطحی. خاصیت آنتی باکتریایی این روغن، زخم را تمیز نگه می دارد.
روغن نارنج
روغن نارنج را وقتی به صورت موضعی استفاده می کنید باعث بهبود گردش خون و خاصیت ارتجاعی پوست می شود و به همین خاطر نیز شهرت یافته است. از این روغن برای کاهش لکه های روی پوست استفاده می کنند. خواص ضد باکتریایی و ضد التهابی، آن را تبدیل به روغنی برای پیشگیری و درمان آکنه کرده است. روغن نارنج را با کمی کرم پوست میکس کنید و مستقیم روی پوست بمالید و یا می توانید مقداری از آن را در آب رقیق کنید و به عنوان شوینده صورت مورد استفاده قرار دهید.
روغن کندر
روغن کندر را از قدیم برای بخور در مراسم مقدس استفاده می کردند. این روغن طبیعی که آن را از شیره نوعی درخت کندر می گیرند برای از بین بردن لکه های پیری روی پوست و ناهماهنگ بودن رنگ پوست استفاده می کنند. خاصیت قابض این روغن، پوست را سفت می کند بنابراین نشانه های چین و چروک و شل شدگی پوست به حداقل می رسد. مقداری روغن کندر را به هر نوع روغن نرم کننده دیگری مانند روغن نارگیل اضافه کنید و روی پوست خود بمالید.
روغن چوب درخت صندل
روغن چوب صندل یکی از روغن های طبیعی گران قیمتی است که از قلب درخت صندل گرفته می شود. درخت صندل فقط در برخی نقاط دنیا رشد می کند. در زمان های گذشته این روغن به خاطر خواص ضد پیری و ترمیمی پوستش فقط مورد استفاده اشراف بوده. روغن چوب صندل به نرم کردن خطوط روی پوست و چین و چروک ها کمک می کند، همچنین بدون کوچک ترین زخمی آسیب های پوستی را التیام می بخشد.
روغن هسته زرد آلو
روغن هسته زردآلو از مغز درون هسته زردآلو گرفته می شود. این روغن سرشار است از اسید لینولنیک، اسید چربی که بازسازی سلول های پوست را بهبود می بخشد. روغن هسته زردآلو همچنین سرشار است از ویتامین های A و E که باعث می شوند این روغن سبک و غیر چرب به یک آبرسان عالی برای پوست و منبعی عالی از آنتی اکسیدان تبدیل شود. آنتی اکسیدان ها با رادیکال های آزاد مبارزه می کنند و سنتز کلاژن را بهبود می بخشند.
روغن گل شمعدانی
روغن گل شمعدانی را ترمیم کننده لکه های پوستی بدانید، مخصوصا آفتاب سوختگی هایی که باعث پیری پوست هستند. این روغن طبیعی گردش خون زیر جلدی را بهبود می بخشد که در مقابل به بافت پوست کمک می کند تا بازسازی شود و “چین و چروک” ها را درمان می کند. روغن گل شمعدانی ضد التهاب است و خاصیت روشن کنندگی پوست دارد.
روغن درخت سرو
روغن درخت سرو از درخت های همیشه سبز سرو گرفته می شود و خاصیت قابض فوق العاده قوی دارد، بنابراین به سفت شدن پوست کمک می کند. این روغن همچنین به گردش زیر پوستی خون و لنف و آرام شدن مشکلاتی نظیر رگ های واریسی، وریدهای عنکبوتی و سلولیت کمک می کند. خاصیت ضد التهابی قوی اش، احتباس مایعات را که باعث ورم در صورت و اندام می شود کاهش می دهد. روغن سرو همچنین ضد باکتری است و می تواند جلوی عفونت پوست، زخم و آکنه را بگیرد.
روغن لیمو
این روغن طبیعی که از پوست لیمو گرفته می شود، خاصیت ضدعفونی کننده و ضد میکروبی دارد و پوست را عمیقا تمیز می کند. همچنین به از بین رفتن مواد زائد، دوده ها و پوست های مرده کمک می کند و پوست را صاف و لطیف می نماید. این روغن همچنین می تواند پوست را روشن کند، بنابراین برای درمان نقاط تیره روی پوست مناسب است. وقتی روغن طبیعی لیمو را با آب ترکیب کنید تبدیل به یک شوینده صورت عالی می شود. وقتی می خواهید آن را به پوست بزنید، با یک روغن مرطوب کننده مخلوطش کنید تا اثر خشک کنندگی اش گرفته شود.
روغن دانه نسترن
روغن هسته نسترن به لطف میزان بالای رتینوئیک اسید، دارای خواص ضد پیری است. ترکیب رتینوئیک را به خاطر کمک به کاهش چین و چروک، خراش ها و نشانه های پیری می شناسند. روغن سبکی است که سریع به پوست جذب می شود و تولید کلاژن را بهبود می دهد و بافت پوست و خاصیت ارتجاعی آن را باز می گرداند.
نکته: قبل استفاده از هر کدام از این روغن ها بهتر است ابتدا مقداری از آنها را روی نقطه ای از پوست دست تست کنید تا حساسیت نداشته باشید.
منبع: سلامت نیوز
شعبان جعفری Shaban Jafari مشهور به شعبون بیمخ یکی از نامهای جنجالی تاریخ معاصر ایران و از بازیگران اصلی کودتای ۲۸ مرداد بود. وی زورخانه دار و باستانی کار ایرانی بود که بیشتر به خاطر حضورش در حرکات سیاسی به خصوص در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ شهرت داشت. وی از اوباش بنامِ تهران بود.
عصر روز ۲۷ مرداد بود، تهران روزهاست که شاهد راهپیمایی های مکرر در حمایت از دولت مردمی دکتر مصدق است. کودتای نافرجام چند روز پیش زمینه آگاهی فزاینده مردم را فراهم نموده است، این در حالی است که شکاف میان حامیان دولت به ویژه نیروهای مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی با ملیون به رهبری دکتر مصدق بیش از هر زمانی شده است، مذهبیون مصدق را به تک روی و اقدامات نا به جا متهم نموده اند. فضا به قدری تیره و تار است که بیم وقوع اتفاقی ناگوار در هر لحظه احساس می شود. با این حال تهران آن شب آرام به نظر می آید زیرا شب پیش از آن، لوی هندرسون سفیر آمریکا که از خارج به تهران بازگشته بود به دیدار دکتر مصدق که در منزل بود شتافته بود و به او متذکر شده بود که تظاهر کنندگان اتباع آمریکا را آشکارا تهدید می کنند و اگر تظاهرات ضد شاه و ضد استعمار و سلطه ادامه یابد دولت آمریکا ایران را منطقه ناامن اعلام کرده و اتباع خود را از کشور خارج خواهد ساخت.
تحلیل گران تاریخ معاصر ایران بر این باورند که با این که دکتر مصدق متوجه طرح نقشه بر ضد خود بود، از مردم خواست که از تظاهرات دست بردارند و به ماموران انتظامی هم دستور داد که مانع ادامه تظاهرات شوند و این همان وضعیتی بود که طراحان نقشه براندازی آرزوی آن را داشتند. مولفانی که بعدا در این زمینه کتاب ها نوشته اند متذکر شده اند که اگر کارگران دو کارخانه هم در خیابان ها بودند، توطئه ۲۸ مرداد نمی توانست به این آسانی به نتیجه برسد.
به هر وصف ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یادآور روزی تلخ در تاریخ معاصر ایران است، روزی که در آن دولت مردمی دکتر محمد مصدق به جهت شکاف ایجاد شده میان ملیون و مذهبیون و کاستی هایش ظرف ساعاتی ساقط شده و زمینه تداوم حکومت شاهنشاهی محمد رضا پهلوی فراهم آمد.
فارغ از زوایای متعددی نظیر مداخله بیگانگان در وقوع کودتا، نقش فضل الله زاهدی به عنوان کودتاگر، فضای سیاسی حاکم در آن زمان، عدم شفافیت مواضع حزب توده، چرایی شکاف میان نیروهای مذهبی و سیاسی، برآورد عمل کرد دولت دکتر مصدق، قتل افشار طوس و اثر گذاری آن بر تحقق کودتا و ده ها نکته دیگر که تا کنون صاحب نظران امر در رابطه چرایی وقوع آن حادثه ناگوار بدان پرداخته اند، هم چنان هستند عوامل و شخصیت های موثر و دخیل در آن رویداد که کمتر به زندگی سیاسی و نقش شان در آن واقعه پرداخته شده است.
بی گمان اشاره به ۲۸ مرداد، برخی اذهان عمومی را به سوی اقدامات جنون آمیز اراذل وقت تهران در سرکوب مردم و دولت وقت سوق خواهد داد، اراذلی که رهبری آن ها بر عهده شخصی به نام شعبان جعفری موسوم به شعبان بی مخ بود.
نکته جالب در رابطه با شخص شعبان جعفری آن است که جدا از نقش بی بدیلش در رهبری اوباش ضد دولت قانونی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، وی دقیقا در چنین روزی در ۵۳ سال بعد (۲۸ مرداد ۱۳۸۵) در کالیفرنیای آمریکا از دنیا می رود. لذا بر آن شدیم در سالروز آن واقعه خطیر و نقش مهم شعبان جعفری در وقوع آن و هم چنین تصادم آن با سالروز مرگش در گزارشی تصویری توام با توضیحات لازم به بررسی زندگی این لمپن سیاسی در این مجال بپردازیم.
شعبان جعفری موسوم به شعبان بی مخ و یا شعبان درخونگاه در سال ۱۳۰۰ شمسی در محله سنگلج تهران و در خانواده ای فقیر و پر جمعیت (دارای ۱۳ خواهر و برادر) به دنیا آمد. شرارت از همان کودکی با شعبان عجین شده و موجب اخراج چندین باره او از مدرسه می گردد. شعبان جعفری در تصویر فوق چهره ی سمت چپی می باشد.
ماجراجویی های شعبان از همان بدو کودکی با همسویی با اراذل وقت تهران آغاز می شود تا جایی که وی برای اولین مرتبه در سن ۱۵ سالگی راهی زندان می گردد. فرار مکرر از سربازی موجب خدمت چهار ساله او شده با این حال شعبان از همان ابتدا علاقه خویش به ورزش های باستانی و کشتی را پی می گیرد تا جایی که در سال ۱۳۲۲ قهرمان کباده و چرخ در کشور می گردد. شعبان در رابطه با فرارش از سربازی در کتاب خاطراتش می گوید: «وقت سربازیم نشده بود هنوز. یه سال مونده بود. باید بیست ساله برم سربازی، من نوزده رفتم اونجا اسم نوشتم. بعد دیدم تعلیم سخته، هیفرار میکردیم… یه سال یه سال و نیمی اونجا بودم یه دفعه دیدم که گفتن روسا دارن از طرف کرج میان، انگلیسام از طرف شابدولعظیم …»
در تاریخ اجتماعی ـ سیاسی ایران ، همیشه در کنار مراکز قدرت ، لمپن ها حاضرند. فقدان آزادی و دمکراسی را می توان یکی از دلایل رشد و توسعه لمپنیسم دانست. جعفری از ابتدای جوانی با توجه به روحیات جاهلمآبانهای که داشت به فکر ایجاد دار و دسته افتاد و گروهی از لوطیان محل را گرد خود جمع کرد. جعفری از سال ۱۳۲۶ش با بر هم زدن نمایش « مردم» به کارگردانی عبدالحسین نوشین در تئاتر فردوسی، برای حاکمیت محبوب شد و به جای آن که به جرم ایجاد آشوب و اخلال در نظم عمومی محبوس گردد با دریافت وجه دستی بنابه دستور اداره آگاهی مدتی از تهران به لاهیجان رفت. در لاهیجان زورخانه ای را اداره می کرد و پس از یک سال به تهران بازگشت.
با این حال معروفیت و شهرت شعبان بی مخ به نقش او در کودتای ۲۸ مرداد باز می گردد، زمانی که وی سردمداری اوباش شهر را بر علیه حکومت قانونی دکتر مصدق بر عهده گرفته و با ایجاد تنش نقش بسزایی در تحقق کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایفا می نماید.
دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت با اقدامات نادرستش نظیر انحلال پارلمان، بازداشت نیروهای مذهبی هم چون نواب صفوی و اختلاف فزاینده با آیت الله کاشانی زمینه شکاف بیش از پیش در جامعه و اضمحلال دولتش را فراهم آورد.
رهبران ملی و مذهبی پیشتر با اتحاد با یکدیگر ضمن ملی نمودن نفت زمینه کاهش قدرت مطلقه شاه را فراهم آورده بودند، اتحادی که دیری نپایید و شکست نهضت انجامید.
آیت الله کاشانی شب پیش از وقوع کودتا در نامه ای به محمد مصدق ضمن ابراز نارضایتی خود از آزادی فضل الله زاهدی نسبت به وقوع کودتا در روزهای آتی به محمد مصدق هشدار می دهد، امری که با بی توجهی مصدق منجر شده و زمینه اسقاط دولتش را فراهم آورد. تصویر فوق آیت الله کاشانی را در حال دست کشیدن بر سر خلیل طهماسبی عضو فداییان اسلام نشان می دهد، شخصیتی که رزم آرا نخست وزیر وقت را ترور نموده و از جاده صاف کن های نهضت ملی شدن نفت معرفی می شود.
روز ۲۸ مرداد اوباش وفادار به محمد رضا شاه پهلوی به سرکردگی شعبان جعفری به خیابان ها آمده و با ضرب و شتم مردم و هواداران دولت مصدق زمینه ورود محمد رضا شاه پهلوی را به تهران فراهم می آورند. تصویر فوق شعبان بی مخ و دارو دسته اش را در جلوی منزل دکتر مصدق نشان می دهد. به واقع شاهان پهلوی به کمک لمپنیسم توانستند فرایند دموکراسی خواهی را در ایران سالیان درازی به تعویق بیندازند.
ملکه اعتضادی از گردانندگان مراکز فحشا در شهر نو در کنار اوباش به خیابان ها آمده و به حمایت از محمد رضا شاه پهلوی می پردازد. ملکه اعتضادی که معشوقه افسران اسم و رسم دار ارتش شاه بود بعدها نیز به دلیل مشارکت در کودتای ۲۸ مرداد در نزدیکی منزل مصدق که در حمله به آن شرکت داشت به وی چندصد متر زمین اعطا شد.همچنین وی یکی از سهامداران بانک ایران و ژاپن شد و پیش از انقلاب به اسرائیل رفت و تا کمی قبل زنده بود.
روسپی ها در کنار اوباش نقش بسزایی در حمایت از شاه معدوم در ۲۸ مرداد ایفا نمودند. سکینه قاسمی ملقب به پری بلنده و پروین غفاری از جمله روسپیان حامی سلطنت محسوب می شدند. پری بلنده یکی از روسپیان و مدیران شهر نو بود،که بعد از انقلاب اسلامی دستگیر و در ۲۱ تیر ۱۳۵۸ به جرم فساد فی الارض اعدام شد. پروین غفاری نیز دختر میزا حسن غفاری همدانی یکی از کارمندان مجلس شورای ملی بود،شایعات بسیاری مبنی بر این که او معشوقه شاه است بر سر زبان ها بود وی کتابی نیز تحت عنوان تا سیاهی در باره روابط خود با شاه نوشت که این کتاب همانند خاطرات فردوست توسط سلطنت طلب ها رد شده است.وی در در شامگاه ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در سن ۸۳ سالگی در منزل خود در شهر نوشهر درگذشت و در همان شهر مدفون گردید. تصویر فوق متعلق به پروین غفاری می باشد.
کودتاگران حمایت ارتشیان وفادار به شاه را پشت سر خویش احساس می نمودند. تصویر فوق نظامیان طرفدار محمد رضا شاه را سوار بر تانک در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نشان می دهد.
هجوم و سرکوب اوباش محدود به عموم مردم نبوده و اراذل به ضرب و شتم مقام های وقت نیز پرداختند. تصویر فوق نگهبان های منزل محمد مصدق نخست وزیر را نشان می دهند که با گذاردن نردبان در پی فراری دادن وی هستند. اوباش حملاتی را به منزل مصدق داشته و آن جا را محاصره نموده بودند.
مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت ایالات متحده آمریکا در دوره زمام داری بیل کلینتون اولین مقام یانکی ها بود که پس از دهه ها به مداخله دولتش در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف نمود.
شعبان درخونگاه در حال ضرب و شتم معترضین در ۲۸ مرداد. شماری از آگاهان به کودتا با ارائه اسناد و شواهدی اثبات کرده اند که جعفری در روز پیش از کودتا پول هنگفتی را از دول بریتانیا و ایالات متحده دریافت نموده است. در این میان البته شعبان جعفری ادعایی دیگر را مطرح کرده و با وجود عکس های متعدد، مدعی است که در روز ۲۸ مرداد تا حوالی ظهر در زندان بوده و بنابراین مداخله ای در کودتا نداشته است!
سازمان های اطلاعاتی کودتاچیان ۲۸ مرداد توانستند با هزینه های سنگین مالی و با کمک نظامی ها، اوباش، لمپن ها و در برابر چشمان حیرت زده مردمی که نمی دانستند چه دارد برسرشان می آید ، دولت دکتر محمد مصدق را سرنگون کنند. تصویر فوق متعلق به روز ۲۸ مرداد در میدان فردوسی تهران می باشد.
شعبان جعفری و هم قطارانش را به وضوح می توان لمپن های پرولتاریا وقت جامعه دانست. کارل مارکس برای اولین بار در کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه واژه لمپن پرولتاریا را در مقابل پرولتاریا به کار برد. منظور مارکس از لمپن پرولتاریا طبقهای بی هویت و فرودست بود که به عنوان ابزار قدرت حاکم برای مقابله خیابانی با نیروهای معترض پرولتاریا عمل میکند. لمپنیزم محصول جامعه صنعتی است و باید فرایند شکل گیری آن را دریک جامعه صنعتی پی گیری کرد. طبق گفته مارکس لمپنها انسان هایی فاقد ابزار تولید هستند و اشتغالی هم به کار تولیدی ندارند. این گروه بیشتر به شبه کار اشتغال دارند و طبقهای بی هویت و شناور در جامعهاند که به دلیل همین ویژگی امکان استخدام آن ها توسط گروه و طبقهای دیگر به سادگی فراهم میشود. تصویر فوق شعبان مخ و دارو دسته اش در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را نشان می دهد.
در ۲۸ مرداد چاقوکشان و اوباشان درباری به سرکردگی شعبان جعفری و طیب حاج رضائی و رمضان یخی ، سبزه میدان و خیابان ارک را اشغال کردند. این عده که به چوب و چماق و چاقو و طبانچه مسلح بودند، ضمن شعار زنده باد شاه، به گروههای سی چهل نفری تقسیم شدند و هر دسته به یکی از وزارتخانه ها، بانک ها و ادارات حول و حوش بازار و میدان ارک هجوم بردند ، عکس های شاه را که آماده داشتند به سر در اماکن مزبور نصب کردندو سپس بطرف میدان سپه و خیابان های مرکزی به راه افتادند. تصویر متعلق به روز ۲۸ مرداد می باشد.
شعبان بی مخ در راس لمپن ها که چند کامیون پاسبان و سربازان فرمانداری نظامی در پیشاپیش و دنبال آن ها حرکت می کرد، به حزب ایران رسیدند و پس از شکستن در عمارت و غارت وسایل و دفاتر آن، عازم روزنامه باختر امروزمتعلق به فاطمی و ساختمان روزنامه شهباز متعلق به حزب توده شدند و آنجا را نیز به آتش کشیدند.
نمایی از شعارهای ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی در روز ۲۸ مرداد و پیش از آن.
سرلشکر فضل الله زاهدی فرماندهی کودتا در تهران را بر عهده داشت. وی که پیشتر و در ۲۵ مرداد از سوی محمد رضا شاه به عنوان نخست وزیر منصوب شده بود در روز ۲۸ مرداد با استقرار یگان های شورشی ارتش در خیابان های اصلی تهران حضور یافته و جماعتی از اوباش پایین شهر را به تظاهرات به نفع شاه واداشت که به کنترل شهر و مرکز رادیو انجامید. پس از آن زاهدی به مرکز رادیو رفت و خود را نخست وزیر کشور خواند. با بازگشت شاه، زاهدی درجه سپهبدی گرفت. او روابط با دولت انگلیس که در زمان مصدق قطع شده بود را از سر گرفت و مذکرات نفت را از ۲۲ فروردین ۱۳۳۳ با سرپرستی وزیر اقتصاد و دارایی، دکتر علی امینی آغاز کرد که منجر به کنسرسیوم نفتی و یا قرارداد امینی – پیج گردید.
تصویر فوق ضرب و شتم و دستگیری یکی از هواداران دولت مردمی را توسط نظامیان وفادار به محمد رضا شاه پهلوی در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نشان می دهد.
لحظه ورود محمد رضا شاه پهلوی به تهران پس از کودتای سرلشکر زاهدی. ناظرین تحولات ایران سال های حکمرانی پهلوی دوم پس از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب اسلامی ۵۷ را سال های قدرت مطلق وی دانسته که با مشت آهنین مخالفین را در هم شکسته است.
محمد مصدق نخست وزیر قانونی کشور پس از کودتا بازداشت شده و به دادگاه نظامی سپرده شد. دادگاه وی را به حبس و سپس تبعید به زادگاهش احمد آباد محکوم نمود. تصویر فوق لحظه بازداشت دکتر مصدق را نشان می دهد.
شعبان جعفری پس از کودتا مورد تفقد فراوان شاه قرار گرفت. گفته می شود که جعفری بنا به پیشنهاد تیمسار زاهدی با شاه ملاقات کرد و زمینی برای تاسیس باشگاه ورزشی به وی اهدا شد. در این ملاقات جعفری از شاه اجازه گرفت تا جمعیتی به نام جمعیت جوانان جانباز تشکیل دهد تا در مواقع ضروری از آنان استفاده شود. هزینه های باشگاه از دربار و اطرافیان شاه و ساواک تامین می شد. حمایت از جعفری تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ادامه می یابد.
دکتر شهید حسین فاطمی وزیر خارجه دکتر مصدق پس از بازداشت به اعدام محکوم شد. در اسفند ماه ۱۳۳۲ دکتر حسین فاطمی دستگیر شد و شعبان را اجیر کردند تا هنگامی که فاطمی را از زندان شهربانی به زندان لشگر دو زرهی می بردند بر سرش ریخته و با چاقو به شهادتش برساند. در آن روز خواهر فاطمی که شیر زنی با ایمان بود در محل حادثه حضور داشت و در هنگام حمله ی اوباش خود را روی بدن خون آلود برادر انداخت و ضربه های چاقو را تحمل کرد.
نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده بلافاصله پس از کودتا وارد تهران شده و به گرمی دست سپهبد فضل الله زاهدی را می فشارد.
رهبران مذهبی نهضت نیز پس از کودتا به حاشیه رانده شدند. استیلای قدرت مطلق شاه بیش از هر زمانی مذهبی ها را تحت فشار می گذارد.
شعبان بی مخ پس از کودتای ۲۸ مرداد به تاجبخش شهرت یافت و « پهلوان پهلوی » عنوانی بود که فرح پهلوی به شعبان داد تا به نوعی از تلاشهای او برای تحکیم پایه های قدرت شاه سپاسگزاری کند. تصویر فوق شعبان جعفری را پس از کودتا در کنار فرح پهلوی نشان می دهد.
پس از واقعه ۲۸ مرداد دیگر کمتر اسمی از شعبان بی مخ بر سر زبان ها بود تا آن که در خلال قیام خونین ۱۵ خرداد، شماری از مردم انقلابی با حمله به باشگاه جعفری آن مکان را به آتش کشیدند. گفته می شود که شعبان جعفری همواره از شنیدن پسوند «بیمخ» لذت وافر میبرده و این لقب را با قدرت و شجاعت همسنگ و معادل میدیده است.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷، شعبان بی مخ نیز هم چون اربابش مبادرت به خروج از کشور نمود. وی که علاقه اش به خاندان پهلوی و «شاه دوستی» اش بر کسی پوشیده نیست، بعد از انقلاب نامش در لیست افرادی بود که تحت تعقیب کمیته ضربت انقلاب اسلامی قرار داشتند. تصویر فوق شعبان بی مخ را در کنار محمد علی کلی قهرمان بوکس جهان نشان می دهد.
شعبان جعفری جزو اولین کسانی است که در مراسم تشییع جنازه محمد رضا پهلوی شاه معدوم ایران در قاهره شرکت کرده و ارادت خود به دیکتاتور پیشین ایران را اثبات می نماید.
کتاب خاطرات شعبان جعفری، در سال ۱۳۸۱ به کوشش هما سرشار ابتدا در خارج از ایران و بعد در ایران انتشار یافت. در گوشه هایی از این کتاب شعبان جعفری اساسا منکر نقش خود در ۲۸ مرداد شده و شخصیتی متفاوت از خود ارائه داده است. وی در جایی و در پاسخ به مخالفتش با مصدق می گوید: «…بیخود میگه، من اون موقع با مصدق بودم چون میدیدم که کاراش بد نیست. کاراش خوب بود. خوب کار میکرد. ایشونو بالاخره میدیدم کارای خوب میکرد. مام رفتیم دنبالهرو ایشون شدیم دیگه. حتی تا اونجا میرفتیم که میزدیم پای جونمون…»!
پایان سلطنت پهلوی را می توان پایان زندگی سیاسی از نوع لمپنی آن برای جعفری دانست. دیگر جایی از سخن از این اوباش تهران نبود. جعفری هم زمان با فرار محمد رضا شاه از کشور به ژاپن رفت. سپس از ژاپن به آلمان، اسرائیل، فرانسه، انگلیس، ترکیه و آمریکا رفت و در لس آنجلس اقامت گزید.
شعبان جعفری در کتابش در رابطه با این که چرا این لقب «شعبون بیمخ» را به شما دادند؟ می گوید: «…معلم که می اومد (دوران دانش آموزی اش) و بچهها میخواستن برن دستشویی، اینجوری میکردن [انگشت سبابه را به نشان اجازهگرفتن بالا میبرد] آن وقت معلم میگفت: «برو!» من این کارو نمی کردم، هر وقت می خواستم راهمو میکشیدم میرفتم بیرون. اون وقت معلمه با انگشت میزد به شقیقهش و به بچهها میگفت: «مخش خرابه! مخ نداره!» از همون جا اینا اسم ما رو گذاشتن بی مخ…»
گفته می شود که شعبان جعفری در سال ۱۳۵۱ از یک ترور جان سال برده است. ترور فوق به عزت شاهی (مطهری) نسبت داده می شود. صحبت از عزت الله شاهی که می شود همه یاد شکنجه های مخوف ساواک می افتند. همه مبارزین سیاسی دوران انقلاب با شنیدن نامش به اتفاق جرات و استقامت این مرد را تحسین می کنند. وی خود در این باره می گوید: «سال ۵۱ بود با کمک بچه ها باشگاهی که دولت در اختیار شعبون گذاشته بود را شناسایی کردیم و چون معمولا با ماشین رفت و آمد می کرد چند روز تعقیبش کردیم. روزی که پیاده آمد درست ضلع جنوبی خیابان امام خمینی نرسیده به میدان حسن آباد به سمتش تیر اندازی کردم. پنج تا گلوله به او شلیک کردم. هر پنج تا بهش اصابت کرد. نقش زمین شد اما با آمدن پلیس نتوانستم آخرین گلوله را بزنم به ناچار فرار کردیم و شعبون توانست جان سالم به در ببرد.»
شعبان بی مخ در طول حیاتش چندین بار نیز به اسرائیل رفت و آمد داشت، وی در این باره در کتاب خاطراتش می نویسد: «یه دفعه قبل از انقلاب سیمانطوب (رئیس دفتر شیمونپرز) اون موقع پرز وزیر کار بود، اومده بود ایران، افغانی بود فارسیام حرف میزد. به من گفت: «میخوام یه زورخونه تو اسرائیل درست کنیم.»…..بعد از انقلاب که رفتم اسرائیل رفتم اون جا، خدمت شما عرض کنم دیدم یه جای خرابهست. گردنشون گذاشتم که اونجا رو درست و روبراه کنن.» تصویر فوق شعبان بی مخ را در کنار نورمن ویزدوم نشان می دهد.
برخی گزارش ها در سال های پایانی عمر شعبان حکایت از وضعیت نامناسب وی داشت تا جایی که برخی او را به گدایی تنها چند هزار دلار از رضا پهلوی فرزند شاه معدوم متهم می نمایند. تصویر فوق شعبان درخونگاه را در کنار ایندریا گاندی و شماری از اعضای خانواده اش پیش از انقلاب نشان می دهد.
با وجود گذشت ها دهه ها هم چنان هر ساله ایرانیان با حسرت از آن روز (۲۸ مرداد) یاد میکنند. در این میان ایرانیان در حافظه تاریخی خود برای شعبان نقش زیادی در آن کودتای آمریکایی- انگلیسی قائل هستند، مطلبی که با مرور اسناد و کتاب خاطرات شعبان جعفری آن چنان که باید و شاید دارای اعتبار بالا نیست. به واقع شعیان بی مخ را تنها می توان یک عمله دسته چندم و پادو این کودتا پنداشت که توسط سرویس های جاسوسی بیگانه و با همراهی شماری از فرماندهان ارتش عملیاتی شد. تصویر فوق پیری شعبان بی مخ را نشان می دهد.
از نکات اعجاب انگیز تاریخ معاصر ایران را می توان مرگ شعبان جعفری در همان روز ۲۸ مرداد در سال ۱۳۸۵ دانست. شعبون بی مخ در این روز در بیمارستانی در کالیفرنیا در گذشت اما نامش همواره یادآور لمپنیسم سیاسی در این خواهد بود. تصویر فوق مزار شعبان جعفری را نشان می دهد.
فوزیه (دختر ملک فواد ، پادشاه اسبق مصر و خواهر ملک فاروق ،آخرین پادشاه مصر) ، اولین همسر محمدرضا پهلوی ، شاه مخلوع ایران ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در منزل مسکونی خود در اسکندریه مصر درگذشت.
چند سال پیش ، فوزیه دیگری که دختر ملک فاروق بود ، در گذشت و عده ای در ایران گمان بردند که همسر پیشین شاه مخلوع ایران در گذشته است حال آن که تنها یک شباهت اسمی در میان بود و همسر اول شاه ، ۱۱ تیر ۱۳۹۲ درگذشت.
در این عکس که در سال ۲۰۰۴ گرفته شده ، او همراه دامادش اردشیر زاهدی دیده می شود.
پرنسس فوزیه در ۵ نوامبر ۱۹۲۱ در کاخ راس التین در اسکندریه متولد شد. وی بزرگترین دختر ملک فواد یکم و همسر دومش نازلی صبری بود. فوزیه شهروند مصر ولی از تبار چرکسی، آلبانیایی و فرانسوی بود. او از دودمان پادشاهی محمدعلی پاشا بود. خاندان محمدعلی از تبار آلبانیایی بودند که در زمان فرمانروایی عثمانیها در مصر به مدارج بالا رسیدند. جد مادری او جنرال محمد شریف پاشا نخست وزیر و وزیر خارجه و یکی دیگر از اجداد او سلیمان پاشا از افسران ارتش ناپلئون بود که به اسلام گروید و نظارت بر بازسازی ارتش مصر را به عهده گرفت. پرنسس فوزیه تحصیلکرده سوئیس بود و به زبانهای انگلیسی و فرانسه علاوه بر عربی مسلط بود. او از نظر زیبایی اغلب با ستارهایی مثل ویوین لی و هدی لامار مقایسه می شد.
ازدواج او با محمدرضا به هنگام ولیعهدی او در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۳۹ در قاهره انجام گرفت. پس از برگشت از ماه عسل، مراسم ازدواج در تهران نیز تکرار شد. ازدواج با شاه به فوزیه تابعیت ایرانی بخشید و مجلس شورای ملی او را ایرانیالاصل اعلام کرد. فوزیه در دوران ولیعهدی محمدرضا پهلوی به مدت یک سال همراه با همسرش در کاخ مرمر تهران اقامت داشتند. دو سال بعد محمدرضا جانشین پدرش رضاشاه شد. با آغاز سلطنت محمدرضا، روابط سرد میان این زوج به سرعت رو به تیرگی نهاد. اشرف پهلوی (خواهر دوقلوی شاه) و ارنست پرون (دوست همجنس باز و صمیمی شاه) در ایجاد این تیرگی نقشی کلیدی داشتهاند. حاصل ازدواج محمد رضا با فوزیه دختری به اسم شهناز بود. ازدواج فوزیه و شاه ایران به جدایی انجامید. ثبت رسمی طلاق در مصر به سال ۱۹۴۵ و در ایران به سال ۱۹۴۸ انجام شد.
از راست: محمدرضا پهلوی، ملکه نازلی مادر فوزیه، رضاشاه و فوزیه
بعد از آن فوزیه در ۲۸ مارس ۱۹۴۹ با سرهنگ اسماعیل حسین شیرین بک وزیر دفاع و فرمانده نیروی دریایی سابق مصر و از بستگان خود در قاهره ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای نادیا و حسین بود. با کودتای ضد سلطنتی ۱۹۵۲ در مصر، عنوان شاهزادگی از فوزیه گرفته و ثروتش نیز مصادره شد اما او عموماً برای احترام شاهدخت فوزیه خوانده میشد.
او پس از آن حاضر به ترک کشورش نشد و به همراه همسرش در اسکندریه زندگی میکرد. فوزیه هیچگاه در مورد دوران ملکه بودنش مصاحبهای نکرد و خاطراتش را منتشر ننمود.
میدانی نیز به نام وی(فوزیه) در شهر تهران نامیده شد که پس از جدایی او از محمدرضا به «میدان شهناز» و پس از انقلاب به میدان امام حسین تغییر نام داد. سرانجام فوزیه در ۱۱ تیر ۱۳۹۲ درسن ۹۱ سالگی و در مصر درگذشت و در شهر قاهره به خاک سپرده شد. او مسنترین عضو خاندان ساقط شده محمدعلی بود که در مصر زندگی میکرد.
لورل و هاردی (به انگلیسی: Laurel and Hardy) نام زوج کمدین مشهور دهههای بیست تا پنجاه سینمای آمریکا است.
استن لورل Stan Laurel متولد ۱۶ ژوئن ۱۸۹۰ در انگلستان است و اولیور هاردی متولد ۱۸ ژانویه ۱۸۹۲ در ایالات متحده است.
استن لورل و اولیور هاردی در سال ۱۹۱۹ در کمپانی فاکس قرن بیستم و در فیلم سگ خوشبخت (که در ۱۹۲۱ اکران شد) همکاری خود را آغاز کردند و سپس به استدیوی فیلم سازی هال روچ پیوستند. اما اولین فیلم دو نفره آنها «شلوار پوشاندن به فیلیپ» در سال ۱۹۲۷ آغاز همکاری رسمی این دو بود و این همکاری در حدود سی سال ادامه یافت.
اولین همسر لورل Mae Dahlberg از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵ بود
دومین همسر لورل Lois Neilson از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۴ بود
سومین همسر لورل Virginia Ruth Rogers از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ بود
در چهارمین ازدواج خود دوبار با همسر سومش Virginia Ruth Rogers از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۶ بود
پنجمین همسر لورل Vera Ivanova Shuvalova از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۰ بود
ششمین همسر لورل Ida Kitaeva Raphael از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۵ بود
الیور هاردی (Oliver Hardy) با نام اصلی نورویل هاردی متولد ۱۸ ژانویه ۱۸۹۲ در آمریکا است.
الیور نورول هاردی هارلم جورجیا آمریکا به دنیا آمد. او در دانشگاه در رشته حقوق خواند و در هنگام تحصیل به دلیل صدای خوبی که داشت در کنسرواتوی موسیقی آتلانتا آواز می خواند او پس از اتمام تحصیلا به طور جدی آواز را دنبال کرد تا در سال ۱۹۱۰ با افتتاح یک سالن تئاتر در میلد گویل جورجیا به سینما علاقه مند شد و سپس با کمپانی لوسین فلوریدا شروع به کار کرد.
هاردی در طول زندگی خود سه بار ازدواج کرد
اولین همسر هاردی Madelyn Saloshin از سال ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۱ بود
دومین همسر هاردی Myrtle Reeves از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۷ بود
سومین همسر هاردی Virginia Lucille Jones از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۷ بود
در می سال ۱۹۵۴، هاردی دچار یک حمله قلبی خفیف شد. در طول سال ۱۹۵۶، هاردی شروع به مراقبت از سلامتی خود برای اولین بار در زندگی اش کرد. او بیش از ۶۸ کیلوگرم از وزنش را طی چند ماه از دست داد، که به طور کامل ظاهرش را تغییر داد. لورل زوج هنری وی در نامه ای اشاره به آن دارد که هاردی سرطان لاعلاج داشته است و این دو هنرمند شدیدا سیگاری بودند و به قطار دودکش در بین دوستان مشهور بودند
در ۱۴ سپتامبر ۱۹۵۶، هاردی دچار یک سکته مغزی شدید شد که او را زمین گیر و محدود به تخت کرد و برای چند ماه قادر به صحبت کردن نبود. او در خانه باقی ماند و معشوقه اش لوسیل از او مراقبت میکرد.
در اوایل آگوست ۱۹۵۷ او دچار دو سکته مغزی دیگر شد و به کمایی فرو رفت که دیگر هرگز از آن بیرون نیامد. اولیور هاردی از ترومبوز مغزی در ۷ آگوست ۱۹۵۷ در سن ۶۵ سالگی مرد ، بقایای سوزانده شده جسد اولیور هاردی در قبرستان پارک یادبود والهالا در نورث هالیوود، لسآنجلس واقع شده است
پس از مرگ هاردی استن لورل به صورت رسمی از حرفه بازیگری کناره گیری کرد اما به علت بیماری زیاد نتوانست در مراسم درگذشت هاردی شرکت کند و گفت “الیور درک میکند”.
لورل آخرین سالهای عمر خود را در آپارتمان کوچکی در اوشیناهتل در سنت مونیکا سپری کرد و وقت خود را به جواب دادن به نامهها و تلفنهای طرفدارانش میگذراند.
سرانجام وی نیز در ۲۳ فوریه ۱۹۶۵ در سن ۷۴ سالگی چند روز پس از حمله قلبی در گذشت و در بخشی از وصیت نامه خود نوشته بود “اگر کسی در مراسم درگذشت من گریه کند دیگر با او صحبت نخواهم کرد”.
طنزهای لورل و هاردی در زمان حیات ایشان هیچگاه نتوانست توجه منتقدین را به خود جلب کند و تنها فیلم جعبه موسیقی محصول ۱۹۳۲ توانست برنده جایزه اسکار فیلم کوتاه شود. اما بر عکس در میان مردم جهان طرفداران زیادی داشتند.
سالها بعد٬ تمامی فیلمهای سیاه و سفید آنها رنگی شد.