گرانولا نوعی میانوعده مقوی است که از جو پرک تهیه میشود. برای اینکه بدانید گرانولا چیست و با طرز تهیه گرانولا آشنا شوید، این مطلب را بخوانید.
گرانولا نوعی میانوعده یا صبحانه سالم و مقوی است که از ترکیب جو دوسر پرکشده با عسل یا شکر قهوهای تهیه میشود. معمولا گرانولا را داخل فر تست میکنند تا کاملا ترد و برشته شده و به رنگ قهوهای طلایی دربیاید.
در طول فرآیند پخت گرانولا، مواد مرتب هم زده میشوند تا حالتی مثل "cereal" یا غلات صبحانه پیدا کند. همچنین؛ انواع میوهای خشک، آجیل، خرما، تکههای شکلات و ... نیز برای طعم بهتر و مقویتر شدن، به مواد اصلی گرانولا اضافه میشوند.
گرانولا را معمولا به عنوان یک وعده صبحانه کامل و مقوی و یا یک میانوعده سالم میشناسند اما خوب است بدانید که این بمب انرژی، یکی از بهترین گزینههای غذایی برای ورزشکاران و حتی افرادی که از انواع رژیم لاغری پیروی میکنند میباشد و این افراد میتوانند بدون نگرانی از این ماده انرژیزای سالم استفاده کنند.
گرانولای ساده را میتوان به صورت ترکیبی با ماست، شیر، پوره میوه، عسل و دیگر شکلهای ترکیبی غلات یا کورن فلکس مصرف نمود. به علاوه، میتوان با استفاده از گرانولا، انواع کیک، دسر و شیرینیهای رژیمی و سالم را تهیه نمود و به عنوان اسنک بار از آنها استفاده کرد.
حال که با گرانولا آشنا شدید به سراغ دستور تهیه یک گرانولا بار سالم، مقوی و خوشمزه میرویم که طعمی عالی داشته و میتواند شما را تا ساعتها سیر نگه دارد.
جودوسر | 2.5 پیمانه |
مغزهای دلخواه | نصف پیمانه |
کره بادام زمینی | 1/4 پیمانه |
عسل | 1/4 پیمانه |
گرانولای کره بادام زمینی شما آماده است. شما میتوانید گرانولا را با هر ترکیبی که دوست داشتید تهیه کنید و از آن به عنوان صبحانه یا میانوعده سالم و خوشمزه به خصوص برای کودکان استفاده کنید. امیدواریم این بمب انرژی سالم و خوشمزه را تهیه کرده و از خوردن ان لذت ببرید.
گردآوری و ترجمه: گروه آشپزی ستاره
کراکر گندم نوعی بیسکوییت ساده یا نان ترد است که با استفاده از آرد گندم، بیکینگ پودر و نمک تهیه میشود. با طرز تهیه کراکر گندم آشنا شوید.
انواع کراکر در طعمها و اندازههای مختلف و با برندهای متنوع در بازار موجودند و در واقع مصرف این کراکرها، راهی مناسب برای گنجاندن غلات مفید در سبد غذایی خانوادههاست.
کراکر گندم ساده را میتوان هم به صورت خالی و هم همراه با انواع خوراکیهای دیگر مانند عسل، مربا، کره، کره بادام زمینی و یا حتی انواع دیپ، پنیر و یا تکههای گوشت میل نمود.
شکل قدیمیتر و یا بهتر بگوییم، نوع باستانی کراکر را میتوان در نانهای مسطحی مانند نان لواش، نان پیتا، نان فطیر و یا انواع نانهای ترد جستجو کرد. همچنین نوعی نان آسیایی به نام پاپادوم و سنبی نیز در گذشته طبخ میشدند که بی شباهت به کراکر گندم امروزی نیستند.
بعد از این معرفی اجمالی و در ادامه قصد داریم طرز تهیه کراکر گندم را به شما آموزش دهیم و امیدواریم بتوانید از این آموزش بهره برده و یک کراکر خوشمزه خانگی تهیه کنید.
آرد گندم کامل | 2 پیمانه |
بیکینگ پودر | 1 ق چایخوری |
نمک | 1/4 ق چایخوری |
روغن کانولا | 1/4 پیمانه |
عسل | 1/2 پیمانه |
شیر | 1/2 پیمانه |
کراکر گندم خوشمزه شما آماده است. در صورت تمایل میتوانید 1 قاشق چایخوری پودر دارچین نیز به مواد این کراکر اضافه کنید تا به کراکر گراهام تبدیل شود. امیدواریم این کراکر گندم خوشمزه را تهیه کرده و از خوردن آن لذت ببرید. نوش جان.
در ادامه ویدیو آموزش طرز تهیه کراکر گندم را مشاهده نمایید.
ترجمه: گروه آشپزی ستاره
معمولا آژانسهای مسافرتی تعدادی از بلیطهای برخی از مسیرها مثل سفرهای زیارتی به شهر مشهد(که در تمام فصول مسافران زیادی دارد) و یا شهرهای خاصی که کارکنان کمپانیهای بزرگ دائما در آنها به رفت و آمد مشغولاند را به صورت عمده خریداری میکنند. بدیهی است در صورت خرید عمده، قطعا مبلغ کمتری به نسبت خرید تکی پرداخت خواهند کرد؛ به همین دلیل خرید به صورت چارتری برای آژانسها و شرکتها مقرون به صرفهتر خواهد بود.
در واقع در پروازهای چارتری طرف شما شرکت چارترکننده میباشد و ایرلاین در واقع تنها مجری پرواز است و مسائل مربوط به فروش، تغییرات یا کنسلکردن بلیط هواپیما به عهده شرکت چارترکننده است.
2- مزیت بلیط پروازهای چارتری تنها در قیمت ارزانتر بلیط هواپیما نیست. در اکثر مواقعی که ظرفیت پروازهای سیستمی (برنامه ای) پر شده است شما میتوانید از پروازهای چارتری بلیط تهیه کنید. البته در چنین مواقعی بلیطهای چارتر دیگر ارزان نیستند ولی به هر حال کار مسافران راه میافتد.
قیمت ارزان بلیط چارتری یکی از مزایای مهمی است که موجب شده تا اکثر مسافران به خرید این نوع بلیط گرایش پیدا کنند. علاوه بر این، بلیطهای چارتری با نزدیک شدن به ساعت پرواز به علت عدم قابلیت کنسلی و تغییر زمان پرواز، ارزانتر از نرخ اصلی فروخته میشوند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
علت بی حوصلگی میتواند به تغذیه و خواب نامناسب، استرس، افسردگی، روابط اجتماعی نامطلوب، عدم فعالیت بدنی و یا نگرش منفی ما به زندگی بازگردد.
بی حوصله شدن همان دردی است که هر از گاهی به سراغ همه ما میآید. این بی حوصلگی علل مختلفی دارد. برخی از آنها قابل رفع هستند، ریشه برخی به خود ما باز میگردند و با برخی دیگر باید کنار بیاییم و به دنبال راهکارهایی باشیم که روحیه ما را بهبود ببخشد. در ادامه به بررسی برخی از این عواملی که میتواند در بی حوصلگی و خستگی مزمن ما نقش داشته باشد اشاره میکنیم.
و در نهایت؛ سعی کنید چیزهایی که آرامش فکری و روحی شما را میگیرد از زندگیتان دور کنید، آدمهایی که شما را ناراحت میکنند یا کارهایی که روحیه شما را خراب میکنند. در عوض سعی کنید به خود آرامش دهید برای رسیدن به آرامش راز و نیاز با خدا، توسل و توکل بهترین کلید است، بعد بنشینید و برای زندگی اهداف روشن و زیبا و واقعی ترسیم کنید. هدفهایی که با مرور آنها احساس آرامش کنید. در یک هوای آزاد و تمیز ورزش کنید و نفس عمیق بکشید و به چیزهای خوب فکر کنید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
این روزها، درد زایمان طبیعی و ترس از آن باعث شده که هر روز بر تعداد کسانی که سزارین را انتخاب میکنند افزوده شود. زمانی سزارین به عنوان یک روش زایمان در شرایط خاص مطرح بود اما به مرور جای خود را در کنار زایمان طبیعی باز کرد.
اگرچه در این روش فرد برخلاف زایمان طبیعی دردی را قبل و حین زایمان تجربه نمیکند اما؛ بعد از جراحی به واسطه زخمی که از تیغ جراحی برداشته چند روزی را با درد میگذراند. شاید همین باعث میشود که برخی به این فکر کنند که اگر زایمان طبیعی درد دارد، سزارین هم با درد همراه است و چه بهتر که برای حفظ سلامت بیشتر فرد و فرزندشان زایمان طبیعی را تجربه کنند.
با پیشرفت علم، همه دردها پشتسر گذاشته شدهاند. این روزها دستگاهی بهنام "پمپ درد" در بیمارستانها وجود دارد که برای تسکین دردهای پس از جراحی ساخته شده که در عمل سزارین هم بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
دستگاه پمپ درد یا PCA یا (Patient-Controlled Analgesia) دستگاهی است برای کنترل درد بیمار از طریق استفاده از یک پمپ تزریق پرتابل (یعنی به خاطر جمع و جور بودن و سبک بودن به آسانی برای بیمار قابل حمل است) که این پمپ دارای یک دکمه (دکمه بلوس) است و این دکمه در اختیار بیمار می باشد و میتوان از انواع داروها در آن استفاده کرد.
بعد از عمل جراحی، این دستگاه توسط پزشک متخصص بیهوشی و براساس وضعیت و نیاز واقعی بیمار طوری تنظیم میشود که هر چند دقیقه یکبار دوز مشخصی از داروی مسکن را به بدن بیمار وارد کند. زمان مشخصی نیز برای دستگاه تعیین و در راس زمان داده شده به دستگاه، دارو به شکل قطره داخل خون تزریق میشود. در استفاده از این پمپ نیازی نیست که پرستار هر چند ساعت یکبار دارو برای بیمار تزریق کند؛ خود دستگاه این کار را انجام خواهد داد.
در برخی موارد پمپی در دست بیمار قرار میگیرد و دکمهای روی آن وجود دارد که اگر بیمار احساس درد داشته باشد آن را فشار میدهد تا یک دوز از دارو توسط دستگاه وارد بدنش شود. البته به این شکل نیست که بیمار هرقدر میخواهد پمپ را فشار بدهد و مسکن دریافت کند. حداکثر مقدار مجاز دارو که بیمار میتواند آن را دریافت کند، توسط متخصص تنظیم میشود که بیش از آن وارد بدن بیمار نشود. بنابراین همه چیز تحت کنترل و نظارت پزشک خواهد بود و تنظیم شده است. در موارد دیگر پمپ در دست بیمار نخواهد بود و براساس تنظیماتی که انجام شده بهطور خودکار دارو از پمپ آزاد شده و به بدن بیمار وارد خواهد شد.
در اصل روش کار این پمپ به این صورت است که علاوه بر این که میتواند به طور پیوسته و تدریجی (حتی با مقادیر بسیار کم مثل 0.1 سی سی) دارو را تزریق کند این قابلیت را دارد که موقعی که بیمار احساس درد جدیدی پیدا کرد آن دکمه را فشار دهد و پمپ یک دوز (مقدار) اضافه از پیش تعیین شده توسط پزشک را به بیمار تزریق کند.
در ضمن این دکمه یک زمان قفل دارد که قابل تنظیم است روی زمانهایی مثل 15 و 30 و 60 دقیقه . بدین معنی که اگر زمان قفل دکمه 15 دقیقه باشد وقتی که بیمار دکمه را فشار می دهد تا 15 دقیقه بعد دکمه عمل نمی کند.این زمان قفل برای جلوگیری از Overdose شدن بیمار طراحی شده است. هر چند از لحاظ Psychology (روانشناسی) نیازی به توضیح زمان قفل دستگاه به بیمار نیست و بهتر است به بیمار فقط گفته شود که هر موقع احساس درد داشت از آن دکمه استفاده کند.
بدین ترتیب بیمار درد خود را تحت کنترل دارد بدون اینکه نیاز به مراقبت خاص پرستاری داشته باشد. حدود 15 سال است که در بیمارستانهای سراسر دنیا از این روش برای کنترل درد بیماران استفاده می شود.
پزشکان بر این باور هستند که شایسته نیست هیچ انسانی در دنیا درد بکشد؛ این یک دستورالعمل کلاسیک است و به بقراط بر میگردد. به لحاظ انسانی و حقوق بشر وقتی میتوان درد را تسکین داد، نباید از آن فروگذار کرده و بیمار نباید آن را تحمل کند. علم پزشکی و تیم درمان موظف است با بهترین داروها و دستگاههای روز، درد بیمار را تسکین دهد؛ بهشرط آنکه بدون عارضه باشد.
براساس همین اصل انسانی است که پمپ درد ساخته شده تا بتواند درد بیمار را بدون عارضه کاهش دهد. پزشکان به بیماران توصیه میکنند که اگر به لحاظ اقتصادی مشکلی ندارند از این دستگاه استفاده کنند. در غیر اینصورت میتوان با هزینههای کمتر کاری معادل همین پمپهای درد انجام داد؛ یعنی استفاده از شیافهای مسکن و تزریقهای عضلانی. در حال حاضر این دستگاه در مراکز خصوصی وجود دارد و زمانی برای بیمار مورد استفاده قرار میگیرد که از قبل آن را انتخاب کرده باشد زیرا ممکن است کسی تمایل نداشته باشد از پمپ درد استفاده کند.
پمپ درد یک نوع است اما میتوان نوع و دوز دارو را متناسب با وضعیت بیمار تغییر داد، بنابراین انواع و اقسام این پمپ وجود دارد که کاربردهای خاص خود را دارد. از این دستگاه فقط برای 24ساعت پس از عمل جراحی که میزان درد بالاست استفاده میشود، زیرا پس از این زمان بیمار میتواند مسکنها را به شکل خوراکی مصرف کند و نیازی به تزریق مکرر نیست. ممکن است پمپ درد پس از بیهوشی بیمار و قبل از جراحی به بیمار وصل شود. در روش بعدی ممکن است پس از اتمام جراحی و قبل از بههوش آمدن بیمار پمپ درد را به بیمار وصل میکنند. در هر دوی این روشها بیمار پس از جراحی و زمانی که بههوش میآید، دردی احساس نخواهد کرد.
اینکه پمپ درد عوارضی دارد یا نه، بستگی به این دارد که چه دارویی در آن استفاده میشود. پزشک میتواند از داروهای بدون عارضه استفاده کند، ممکن است در مواردی هم از داروهای مسکن قوی و مخدر استفاده شود که در هر دوی این موارد عوارض بهوجود آمده ربطی به دستگاه ندارد و مربوط به نوع و دوز داروهاست. چند نوع داروی پمپ درد استفاده میشود که یکی از آنها داروهای ضدالتهاب غیرکورتونی است.
نوع دیگر داروها، مسکنهای مخدر است که انواع پمپ برحسب نوع و دوز مخدرها متفاوت است. داروی بعدی هم داروی ضدتهوع است چون دارو مستقیما وارد خون میشود.
در تجویزهای غیر از پمپ، دارو را داخل عضله تزریق میکنند اما در پمپ، مسکن مستقیما وارد خون میشود؛ بنابراین برای پیشگیری از تهوع، از این داروها هم استفاده میشود. مسکنهای مخدر و ضدالتهابهای غیرکورتونی، انواع و اقسام گوناگونی دارند که دایره انتخاب پزشک بسیار گسترده است.
درباره عمل سزارین از آنجا که قرار است مادر، شیردهی به نوزاد را انجام دهد، باید حتما به نوع و دوز داروهایی که تجویز میشود توجه داشت. یعنی حتما از داروها و دوزی استفاده شود که در شیر ترشح نشود و روی نوزاد تاثیر نداشته باشد. بنابراین پمپهایی که بعد از سزارین استفاده میشود به لحاظ دارو متفاوت از سایر جراحیهاست. برای این عمل از مسکنهای بیضرر که داخل شیر ترشح نشود، با کمترین دوز استفاده میشود، بنابراین این پمپ هیچ عوارضی ندارد و دارو را به شکل کنترل شده وارد بدن بیمار میکند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
بامداد – فسیل های شاخص:
فسیل های شاخص دارای گسترش جغرافیایی وسیع بوده، ولی در زمان کوتاه زمین شناسی می زیسته اند. مانند فسیل آمونیت که منحصرا در کرتاسه میانی وجود داشته است.
فسیل های غیر شاخص:
فسیل های غیرشاخص تقریبا در تمام دوره ها و یا دوران های زمین شناسی وجود داشته اند و شاخص زمان معین و کوتاه زمین شناسی نیستند. مانند برخی دوکفه ای ها، شکم پایان، مرجان ها و غیره.
فسیل های رخساره:
فسیل هایی هستند که ارزش پالئو ژئو گرافی آن ها بیش از اهمیت بیوستراتی گرافی آن هاست. این فسیل ها میتوانند معرف وضعیت جغرافیایی زمان زیست خود از نظر آب و هوا و سایر شرایط محیط زیستی باشند.
مثلا فسیل کلنیهای مرجانی حاکی از محیط ساحلی دریا و آب و هوای استوایی تا نیمه استوایی است.
کاربرد فسیل ها در زمین شناسی
بیشتر فسیل ها از کربونات ها و یا فسفات های ترکیب شده با مواد آلی تشکیل شده اند.
آن ها تحت تاثیر گرما، فشار، ترکیبات سیال اطرافشان و همه دیگر عوامل که خصوصیت سنگ های رسوبی را بعد از اینکه رسوب می کنند تغییر می دهند، قرار دارند. بنابراین فسیل ها، شاخص های حساس تغییر حرارت و ابزار های قدرتمندی برای پیش بینی ذخیره زایشی هیدرو کربون ها هستند.
همه این عنوان ها اطلاعاتی اساسی در تجزیه و تحلیل حوزه های رسوبی و اکتشاف زغال سنگ، نفت و گاز که باقیمانده های زندگی قدیم هستند، شرکت دارند.
شباهت های یک منطقه با دیگر مناطق، مثل آب و هوای یکسان و راه های دریایی و زمینی، مرتبط با ابزارهای نیرومندی در تفسیر نقشه های دیرینه زیست جغرافیایی هستند. به همراه خصوصیت های دیرینه ی بوم شناسی.
این اطلاعات اساس توصیف آب و هوای قدیمی و شرایط نهشتی است که ممکن است سنگ ها و یا مخازن منبع تولید هیدروکربن را ایجاد کرده باشد.
به دلیل تکامل تدریجی آلی و رویدادهای انقراض، توالی تجربی فسیل ها می تواند قابل تشخیص باشد. این توالی، آن ها را شاخص بی مانند زمان کرده است. این مرحله زیست چینه شناسی نام دارد.
چون جانوران و گیاهان در وضع ثابتی نسبت به محیط شان زندگی می کنند فسیل هایی که در محل اولیه خود یافت می شوند، اطلاعات با ارزشی در مورد محیط پیرامونشان ارائه می دهند، که شامل ویژگی های شیمیایی شان است.
اما زمانی که آن ها از محیط زیست شان منتقل می شوند اطلاعاتی در مورد آن جابجایی و عوامل مربوط به آن ارائه می دهند.
رده بندی فسیل ها
موجودات زنده را براساس برخی ویژگیهای ظاهری طبقهبندی مینمایند. در طبقه بندی های استاندارد بر اساس میزان شباهت های موجودات آن ها را در گروه هایی به نام تاکسون قرار میدهند و هفت تاکسون مهم و اصلی به شرح زیر معرفی مینمایند.
هر چه میزان شباهت موجودات بیشتر باشد در تاکسون های مراتب بالاتری قرار می گیرند.
هفت تاکسون مهم و اصلی عبارتند از :
سلسله Kingdom
شاخه Phylum
رده Class
راسته Order
تیره Family
جنس Genus
گونه Specis
فسیل ها ی بزرگ و کوچک تخم های زیست چینه شناختی بهترین تکنیکی است که برای سن یابی سنگ های قدیمی ایجاد شده است
استفاده از فسیل ها
مهمترین کاربرد فسیل ها در تعیین سن طبقات زمین می باشد.
از فسیل ها می توان استفاده های زیادی کرد که در زیر به صورت خلاصه تعدادی را بیان می کنیم:
١- بعضی فسیل ها مانند زغال سنگ و نفت را می سوزانیم تا از انرژی آن ها استفاده کنیم به این مواد سوخت های فسیلی می گویند. گاهی نیز این مواد در ساخت مواد دیگر به کار می روند.
٢- از بعضی فسیل ها در تعیین محل مواد معدنی استفاده می شود.
٣- بعضی فسیل ها برای تشخیص آب و هوای گذشته کاربرد دارند.
٤- به کمک فسیل ها اطلاعات زیادی در مورد خشکی ها، بیابان ها، جنگل ها و دری اها و اینکه آب آن ها شیرین یا شور بوده یا عمق آن ها کم یا زیاد بوده می توان بدست آورد.
٥- با بررسی فسیل ها می توان فهمید که کدام یک از جانداران قدیمی تر هستند و کدام یک دیرتر به وجود آمده اند. همچنین جدولی بدست می آید که با کمک آن می شود سن لایه های رسوبی مختلف را حدس زد و یا محاسبه کرد.
فسیل هایی که در لایه های قدیمی یا زیرین یافت می شوند، ساختمان ساده تری دارند و تعداد و تنوع کم تری هم دارند در حالی که فسیل های جدید در لایه های بالاتر قرار گرفته و ساختمان کامل تری دارند و تعداد و انواع بیشتری نیز از آن ها دیده می شود.
منبع: بیتوته
نوشته فسیل چیست و چه کاربردهایی دارد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
مطالعات نشان میدهد در آسمان تاریک خارج از شهر، در یک شب صاف بین 4000 تا 6000 ستاره را میتوانیم با چشم غیرمسلح ببینیم. حالا تصور کنید اگر قرار باشد با تلسکوپ آسمان را رصد کنیم، چند ستاره ممکن است دیده شود؟ در کهکشان راهشیری ما حدود 200 میلیارد ستاره و در کل کیهان میلیونها میلیون کهکشان وجود دارد که هر یک از میلیاردها ستاره تشکیل شدهاند. طبیعی است اگر قرار باشد آنها را مطالعه کنیم، پیش از هر کاری باید اسمی برای هر ستاره انتخاب کنیم تا در مطالعات بتوانیم به موجودیت ستاره مورد مطالعه اشاره کنیم.
نخستین تلاشها
از گذشتههای دور، اخترشناسان با کشیدن خطوط فرضی بین ستارههای پرنور در آسمان شب، شکلهای خیالی را در آسمان شب تصویر میکردند که به آن شکلها، صورتهای فلکی میگوییم. این شکلهای عجیب نمایانگر حیواناتی مثل خرس، شیر، عقرب و خرچنگ و ماهی یا شخصیتهای افسانهای مثل هرکول و آندرومدا و قیفاووس یا ابزار و وسایلی مثل تاج و تیر و چنگ هستند. هر یک از این شکلها در آسمان شب در پس خود داستانها و اسطورههایی دلنشین دارند. این که چه شد این داستانها بر نقوش آسمانی ثبت شدند، به طور حتم میتواند موضوع مطالعهای مجزا باشد. در حال حاضر اتحادیه بینالمللی نجوم، تمام ستارهها را در محدوده 88 صورت فلکی تقسیمبندی کرده است و هیچ ناحیهای در آسمان شب وجود ندارد که متعلق به یک صورت فلکی نباشد.
در دوران باستان، نامگذاری اولیه ستارهها تا حد زیادی به موقعیت ستارهها در این نقوش آسمانی ارتباط داشت. به این ترتیب که مثلا در صورت فلکی عقرب، ستارهای که در موقعیت قلب این عقرب آسمانی قرار داشت، قلبالعقرب نامیده میشد. همینطور ستارهای که مثلا در صورت فلکی شیر (اسد) در موقعیت دُم شیر آسمانی قرار داشت، ذَنب الاسد به معنی دم شیر خوانده میشد.
به این ترتیب در دوران باستان نزدیک به 200 ستاره پر نور در آسمان شب با توجه به موقعیتشان در صورتهای فلکی نامگذاری شده بودند. به عبارت دقیقتر، منجمان در آن دوران از نامگذاری دیگر ستارههای کمنور آسمان صرفنظر کرده بودند. دلیلش هم این بود که اصولا به نامگذاری ستارههای کمنورتر نیازی نبود، ابزار اپتیکی برای بررسی آنها در اختیار نداشتند و از طرفی آن ستارههای کمنور در بحث طالعبینی در مقارنه و مقابله با سیارات یا چگونگی طلوع و غروبشان جایگاه ویژهای نداشتند. اما پس از ورود تلسکوپ به دنیای نجوم و ابداع ابزارهای سنجش شدت نور ستارگان مثل نورسنج و طیفنگار، منجمان میتوانستند ستارههای بیشتری را در آسمان شب مطالعه کنند. بسیاری از این ستارهها هیچ نامی نداشتند. از طرفی ادامه نامگذاری ستارگان به روش سنتی که هر ستاره نامی خاص داشت، عملا ممکن نبود. چون در این حالت باید صدها هزار اسم برای ستارهها انتخاب میشد، بدون اینکه منطق مشخصی در نامگذاری آنها حاکم باشد. پس به ابداع یک روش طبقهبندی شده و با حساب و کتاب در نامگذاری ستارگان نیاز بود.
نامگذاری ستارگان بر اساس روشنایی ظاهری
حدود 2150 سال پیش، اخترشناس یونانی به نام اَبَرخُس، روشی برای طبقهبندی ستارگان بر اساس شدت روشنایی ظاهری آنها بنیان گذاشت که به «قدر ظاهری ستارگان» معروف شد. ابرخس تمام ستارگانی را که میدید، از پرنورترین آنها تا کمنورترین همه را در شش دسته تقسیمبندی کرد.
در دسته اول (ستارگان قدر اول) 20 ستاره پرنور آسمان را قرار داده بود. در دسته ششم (ستارگان قدر ششم) کمنورترین ستارهها در صورتهای فلکی را که به زحمت با چشم غیرمسلح دیده میشدند طبقهبندی کرده بود. ستارههایی که به نظر میآمد یک پله از ستارههای قدر اول کمنورترند را در دسته ستارگان قدر دوم قرار داد. ستارگانی را هم که از ستارههای خیلی خیلی کمنور اندکی پرنورتر بودند را در دسته ستارگان قدر پنجم قرار داد. رده ستارگان قدر سوم و چهارم نیز به ستارههایی اختصاص یافت که به لحاظ روشنایی شرایط متوسطی داشتند. آنها که روشناییشان به پرنورترها تمایل داشت، در قدر سوم طبقهبندی شدند و آنها که روشناییشان میل به کمنورترها داشت در قدر چهارم.
به این ترتیب هر چه از ستارههای قدر اول به سمت ستارههای قدر ششم برویم با ستارههایی به مراتب کمنورتر روبهرو خواهیم شد. با این ابتکار ابرخس موفق شد با معیاری کاملا تخمینی صدها ستاره را در آسمان شب طبقهبندی کند.
بعدها در دوران رنسانس و انقلاب صنعتی، با ورود نورسنج به دنیای نجوم، دانشمندان شدت نور هر ستاره را به طور دقیق معلوم کردند. بین ستارههای قدر یکم مشخص شد بعضی ستارهها بسیار روشنتر هستند، بنابراین قدر صفر و قدرهای منفی نیز برای برخی ستارهها در نظر گرفته شد. شدت روشنایی ستاره «نَسر واقع» به عنوان صفر در نظر گرفته شد و شدت روشنایی سایر ستارهها نسبت به روشنایی نسر واقع محاسبه شد. همچنین با مطالعات بیشتر معلوم شد برای بیان دقیقتر روشنایی برخی ستارهها، میتوانیم سراغ اعداد اعشاری نیز برویم.
ابتکار یوهان بایر
حدود 1650 سال بعد از ابرخس، در سال 1604 میلادی یوهان بایر که منجم آماتور آلمانی بود، از ترتیب حروف الفبای یونانی و الفبای لاتین و همینطور معیار قدر ظاهری در روشی طبقهبندی شده برای نامگذاری ستارگان بهره گرفت. بایر در محدوده مرزبندی شده هر صورت فلکی، حرف آلفا (α) که اولین حرف الفبای یونانی است را به پرنورترین ستاره آن صورت فلکی اطلاق کرد. ستاره بعدی در آن صورت فلکی که به لحاظ قدر ظاهری از ستاره آلفا کمنورتر بود، دومین حرف الفبای یونانی یعنی بتا (β) را از آن خود میکرد و کار به همین ترتیب تا حرف امگا (ω) که آخرین حرف الفبای یونانی است برای نامگذاری ستارههای هر صورت فلکی بر اساس قدر ظاهری پیش میرفت. از این رو پرنورترین ستاره در صورت فلکی دباکبر را آلفا ـ دباکبر مینامیم، دومین ستاره به لحاظ روشنایی را بتا- دباکبر، بعدی را گاما ـ دباکبر و الی آخر.
اگر تعداد ستارههای یک صورت فلکی بیشتر از 24 حرف الفبای یونانی بود، سراغ حروف کوچک الفبای لاتین میرویم؛ ستاره بیست و پنجم از نظر قدر ظاهری را aـ دب اکبر و بعدی را bـ دب اکبر مینامیم و الی آخر. باز هم اگر حروف کوچک الفبای لاتین برای نامگذاری ستارههای صورتهای فلکی بزرگ و پرستاره کافی نبود، سراغ حروف بزرگ الفبای لاتین میرویم و در مورد مثال صورت فلکی دباکبر، ستاره پس از zـ دب اکبر، Aـ دب اکبر نامیده میشود. در نامگذاری ستارگان به روش بایر، آخرین حرف لاتین بزرگ که برای نامگذاری ستارهای استفاده شده است، حرف Q است. بایر نام ستارهها را به این روش در اطلسی به نام «اورانومتریا» منتشر کرد.
بایر در زمانی شروع به نامگذاری ستارگان کرد که هنوز ابزارهای دقیق نورسنجی ستارهها وارد دنیای نجوم نشده بود. به همین دلیل اشتباهات زیادی در تشخیص شدت نور ستارهها در کارش وجود داشت. از این رو گاهی میان ستارهها دیده میشود که قدر ظاهری ستاره بتا نسبت به ستاره آلفا در یک صورت فلکی به عدد صفر یا اعداد منفی نزدیکتر است و در حقیقت ستاره بتا ستاره روشنتری است نسبت به ستاره آلفا در آن صورت فلکی.
ستارههای بیشتری را ببینید
روش بایر با تمام اشکالاتش آغاز یک دوران بود؛ دورانی برای نامگذاری تعداد بیشتری از ستارگان در آسمان شب. حدود 150 سال پس از بایر، دانشمند دیگری به نام جان فلامستید روش نامگذاری جدیدی بر مبنای مختصات ستارگان در آسمان شب بنیان گذاشت. به این ترتیب که هر چه ستارهای در محدوده مرز صورت فلکی که در آن قرار دارد، غربیتر باشد و از طرفی به خط استوای آسمان نزدیکتر باشد عدد یک را در نامگذاری از آن خود خواهد کرد. ستاره بعدی عدد 2، بعدی 3 و الی آخر. به این ترتیب بر مبنای موقعیت مختصات هر ستاره در اطلس آسمان متوجه میشویم، ستاره 1ـ دباکبر، غربیترین ستاره و نزدیکترین ستاره به استوای آسمان در محدوده مرز صورت فلکی دب اکبر است. در روش فلامستید که از دقت بسیار بیشتری برخوردار است، ستارههای بیشتر و کمنورتری نامگذاری شدهاند. اما این پایان راه نبود. بعدها دانشمندان دیگری مثل هنری دراپر و فردریش آرگلاندر، روشهای متنوعتری برای نامگذاری ستارگان بنیان گذاشتند. از این روست که در حال حاضر میتوان گفت یک ستاره لزوما یک نام قراردادی بخصوص ندارد. بلکه در کاتالوگهای نجومی متعدد که برای منظورهای مختلف تهیه شدهاند ممکن است یک ستاره در هر کدام از آنها یک نام بخصوص داشته باشد. در حال حاضر برخی ستارهها نام قدیمی دارند (مثل رجلالجبار، قلبالاسد و...)، در غیر این صورت نام ستاره به روش بایر بیان میشود. اگر در کاتالوگ بایر نیز نامگذاری نشده باشد، نامش در کاتالوگ فلامستید بیان میشود. اگر ستاره خیلی کمنور باشد و به هیچ یک از این سه روش نامگذاری نشده باشد، آن وقت باید نام ستاره را در کاتالوگهای جدیدتر، دقیقتر و تخصصیتر جستجو کرد.(ضمیمه سیب/کاظم کوکرم- مدرس نجومرصدی)
جام جم سرا:
از وقتی موضوع افزایش جمعیت و فرزند آوری در کشور مطرح شد، مسئله ازدواج هم بیشتر مورد توجه قرار گرفت. چه اینکه جوانان بسیاری پشت خط ازدواج مانده اند. از سوی دیگر سالهاست که عنوان می شود جوانان تمایلی برای ازدواج ندارند و سن ازدواج در کشور بالا رفته است. اما در بندهایی از سیاست های کلی جمعیت که چند روز پیش از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، به ازدواج جوانان اشاره شده است.
همانطور که می دانید یکی از بندهای سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری برای افزایش جمعیت، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند آوری است. وزارت ورزش و جوانان چه برنامه ای برای رفع موانع ازدواج دارد؟
ازدواج یک سنت الهی است و وظیفه ما هم در این معاونت ساماندهی امور جوانان در امر ازدواج است. ما سعی کردیم که موانع ازدواج سالم را شناسایی کنیم و در بستر قوانین و اجتماع موانع را برطرف کنیم. البته موانع سالهاست که مشخص است اما باید راهکار درست برای حل آنها رائه داد و اجرایی کرد.
این موانع که معتقدید قبلا شناسایی شدند کدام هستند؟
وام ازدواج، فرهنگ عدم پذیرش ازدواج در سنین پایین،نبود الگوی درست برای ازدواج و آموزش درست برای ازدواج و ارتباط گیری سالم است.البته موانع بیش از اینهاست اما نیاز به مطالعه بیشتر و بررسی دارد.
برای رفع این موانع چه برنامه ای دارید؟
ترویج مفهوم ازدواج و روش درست ارتباط گیری دوجنس بسیار مهم است تا زمینه ساز تشکیل یک خانواده به عنوان یک آشیانه، پناهگاه و فضای امن باشد و زن و مرد احساس کنند که یک فضای امن برای برطرف شدن نیازهای روانی و اجتماعی است. در این زمینه ارتباط با رسانه ها،فیلم سازی نیاز است. از آنجایی که جوانان در دانشگاه ها حضور دارند باید در دانشگاه روابط درست دو جنس و ازدواج را ترویج دهیم و ازدواج دانشجویی را تسهیل کنیم البته نه به شیوه ای که الان وجود دارد. همچنین مراکز مشاوره ازدواج که تسهیل گر ازدواج برای انتخاب همسر و بعد از ازدواج هستند را داشته باشیم. چون معمولا تا دو سال اول ازدواج مشکلاتی وجود دارد که باید حل شود و این مراکز باید ساماندهی شوند و پاسخگو باشند. همچنین مشکل وام ازدواج را حل کنیم چون نه تنها مقدار آن کم است بلکه زمان انتظار برای دریافت آن هم طولانی است. البته در این زمینه سایر دستگاه ها و بانک مرکزی هم باید کمک کنند. در کل معتقدم که باید موانع ازدواج سالم را شناسایی و در بستر قوانین سعی کنیم تا آنها را برطرف کنیم.
اتفاقا بند 4 این سیاست ها به تحکیم بنیان و پایداری خانواده با تأکید بر آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاورهای است.
از نظر ما مشاوره تنها در مرحله انتخاب همسر نیست، بعد از ازدواج و در سال های اول زندگی مشترک، همسران نیاز به مشاوره دارند. همانطور که گفتم باید مراکز مشاوره در این زمینه ساماندهی شوند. چون بیشتر طلاقها در 5 سال اول اتفاق می افتد در حالی که وقتی این طلاقها را بررسی می کنیم متوجه می شویم مشکل آنقدر هم حاد نیست و با مشاوره قابل حل بوده است.
از نظر شما مشکل دیر ازدواج کردن بیشتر فرهنگی هستند یا اقتصادی؟
تفاوتی نمی کند، هر دو می تواند موثر باشد. گاهی یک پسر 22 ساله شرایط مناسب اقتصادی برای ازدواج دارد اما خانواده او ازدواج را زود می دانند درحالیکه اگر کسی شرایط اقتصادی مناسبی دارد و می تواند استقلال مالی داشته باشد نباید این ازدواج را به تاخیر بیندازد. دخترها هم انتظاراتشان را تعدیل کنند، پس خانواده باید فرهنگ ازدواج را به فرزندانشان آموزش دهند. بنابراین اگر پسری شغل و درآمد مناسبی دارد نباید ازدواجش را به تاخیر بیندازد. بخش فرهنگی هم مربوط به پذیرش فرهنگ ازدواج است. باید این ذهنیت در جوانان ما شکل گیرد که ازدواج سبب آرامش فکری و روحی می شود.یعنی خانواده یک آشیانه،پناهنگاه و فضای امن برای نیازهای روانی و اجتماعی است. البته برای فرزندآوری و افزایش جمعیت تنها ازدواج مهم نیست، مهمتر ازدواج سالمتر است که ما باید در این زمینه کار کنیم.
منظور شما از ازدواج سالم، همان مفهومی است که خانواده را به عنوان یک آشیانه و فضای امن بدانند؟
بله. چون گاهی زن و مرد ازدواج می کنند اما وقتی شرایط را از لحاظ اقتصادی یا روانی مناسب نمی دانند تمایلی به داشتن فرزند ندارد. برای همین سه تا چهار سال صبر می کنند یا اینکه تنها به داشتن یک فرزند اکتفا می کنند.بنابراین ازدواج سالم اولویت اصلی ماست. ازدواجی که در آن زن و مرد احساس آرامش داشته باشند و فرزند خوب تربیت شود.این هدف اصلی ماست.
شما تنها در زمینه فرهنگی کار می کنید یا در زمینه اقتصادی هم برنامه ای دارید؟
تا آنجا که من اطلاع دارم سال قبل برنامه هایی برای حل مشکل وام ازدواج اجرا شد.الان هم قرار است کمک هایی توسط خیرین برای کمک به نیازمندان برنامه ریزی شود تا درزمینه مادی کمک کنند. ما در هر دو زمینه کار می کنیم اما نهادهای دیگر هم باید همکاری کنند. کلا ما معتقدیم که باید ازدواج بهنگام و سالم را تشویق کنیم، چون برخی جوانان منتظر بعدا هستند اما نیازهایی دارند که باید طور دیگر تامین شود که خطرناک است یا اینکه آنها را مخفی می کنند و باز مشکلات خود را دارد. یعنی باید نگرشها را اصلاح کرد.
شما به موضوع نگرش اشاره کردید.به نظر شما چرا انگیزه ازدواج در میان جوانان ما وجود ندارد؟
این بیشتر فرهنگی است، چون الگوی خوبی ندارند و خانواده آنها هم در این زمینه کمک نمی کند.افراد باید مسئولیت پذیر باشند اما برخی جوانان ما از مسئولیت می ترسند برای همین حاضر به ازدواج نیستند، چون تصور می کنند دچار دردسر می شوند. این موضوع در بین دختر و پسر هم تفاوتی نمی کند گاهی هر دو از مسئولیت می ترسند. البته برخی دختران شرایط ازدواج را دارند اما چون زمینه برای آنها فراهم نمی شوند ناچارند که تجرد را بپذیرند. در کل باید بگویم حل مشکل ازدواج بهنگام نیاز به زمان و برنامه ریزی دارد و باید علاوه بر وام ازدواج و اشتغال، ذهنیت و نگرش جوانان را برای پذیرش ازدواج اصلاح کنیم. (زهرا تالانی/خبرآنلاین)
جام جم سرا :روغن پالم؛ واژه یا به عبارتی ماده ای است که اگر چه جدید نیست اما در چند روز اخیر وارد حوزه گسترده واژه های نگران کننده در ذهن ایرانیان شده است.
به گزارش خبرآنلاین هنوز چند روزی از صحبت های وزیر بهداشت درباره شایعه ورود پالم به صنایع لبنی نگذشته بود که واکنش ها نسبت به آن آغاز شد و این بهترین دلیل برای اثبات ضرب المثل قدیمی تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها بود.
وقتی وزیر بهداشت اعلام کرد در ماست پرچرب بعضی از شرکتها که اسمشان اعلام خواهد شد روغن پالم استفاده می شود دبیر انجمن صنایع لبنی با بیان اینکه هیچ کارخانهای را سراغ ندارم که از چربی گیاهی به جای چربی حیوانی در تولید شیر پرچرب استفاده کند، گفت: این حرفها تشویش اذهان عمومی است واگر وزارت بهداشت از وجود کارخانههای متخلف مطلع است باید فورا جلوی فعالیت آنها را بگیرد.
رضا باکری رئیس انجمن صنایع لبنی در مورد استفاده روغن پالم برای تولید شیر پرچرب توسط برخی از کارخانههای صنایع لبنی به فارس گفت: این موضوع را شنیدهام و از بیان آن توسط وزیر بهداشت و درمان بسیار تعجب کردم.
اما در همین زمینه ،رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری با تاکید بر اینکه اضافه نمودن روغن پالم به شیر به هیچ عنوان مورد تایید ما نیست، گفت: این اقدام سلامت شهروندان را به صورت جدی تهدید میکند و لازم است وزارت بهداشت و درمان مداخله جدی برای نظارت داشته باشد.
رحمتالله حافظی در گفتوگو با ایسنا درباره مطرح شدن خبری مبنی بر اضافه نمودن روغن پالم به شیر گفت: این مسئله از نظر بهداشتی و سلامت مورد تایید نیست و انتظار داریم وزارت بهداشت با مداخله و نظارت بیشتر مانع از این اقدام شود.
روغن پالم چیست؟
اما روغن پالم چیست و چرا اضافه کردن آن به مواد پرچرب خطر آفرین است؟
روغن پالم یا نخل نوعی روغن گیاهی است که از مغز میوه نخل روغنی استخراج میشود.
بهکارگیری روغن نخل بهعنوان سوخت گیاهی از چند سال اخیر، موجب افزایش تقاضای جهانی و در نتیجه افزایش قیمت آن هم شدهاست. کشور مالزی بزرگترین تولیدکننده روغن نخل در دنیا است . و در اکثر خیابانهای شهرهای مالزی این درخت به فراوانی دیده می شود.
مثل همه روغن های گیاهی روغن نخل حاوی کلسترول نیست اگرچه مصرف چربی اشباع شده کلسترول LDL و HDLرا افزایش می دهد.
روغن نخل یک ماده رایج پخت و پز در کمربند استوایی، افریقا،اسیای جنوب شرقی و بخش هایی از برزیل است.در دیگر نقاط جهان برای پایین اوردن هزینه ها در صنایع غذایی تجاری و پایداری بالا اکسیداتیو (اشباع) محصول تصفیه شده برای سرخ کردن هم استفاده می شود.
با این حال مطالعاتی در سال 2009 انجام شد که نشان داد ممکن است روغن نخل جایگزین مناسبی به دلیل داشتن چربی های ترانس برای افراد با سطح بالا LDL نیست. استفاده از روغن نخل نگرانی هایی را برای گروه های فعال محیط زیست ایجاد کرده است. میزان زیاد روغن ها در درختان باعث جذب سرمایه گذاران برای سود دهی شده است که این منجر به از بین رفتن جنگل های مالزی و اندونزی به منظور ایجاد فضا برای کشت خالص روغن خرما شده است.
پالم و افزایش بیماری قلبی
روغن پالم از اسیدهای چرب و گلیسرول مثل همه چربی ها تشکیل شده است. بر خلاف تمام چربی ها اسیدهای چرب اشباع فراوانی دارند که در دمای اتاق جامد هستند. روغن پالم اسم خود را از اسید چرب اشباع c16 یالمتیک اسید گرفته است.
اسید اوئیک اشباع شده نیز تشکیل دهنده روغن نخل است. به گفته ی سازمان بهداشت جهانی شواهد قانع کننده ای است که نشان می دهد مصرف پالمتیک اسید احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی را افزایش می دهد. بنابراین آن را به عنوان اسیدهای چرب ترانس در طبقه بندی قرار می دهند. چربی های ترانس نیز در دمای اتاق جامداند
آنتی اکسیدان های روغن پالم قرمز مثل توکوتری نولز و کاروتنوئیدها به دلیل خواص درمانی که ادعا می شد به مواد غذایی و لوازم آرایش اضافه می شد و هم اکنون هم در مواد آرایشی خانمها استفاده می شود و قسمت اعظم تولیدات آرایشی به روغن پالم وابسته است. مطالعاتی در سال 2009 میزان انتشار اکرول را آزمایش کرد. نشان داد که یک محصول سمی و بد بود حاصل از تجزیه گلیسرول از قسمت عمیق سرخ کردن سیب زمینی در روغن پالم قرمز و زیتون و روغن آفتابگردان اشباع نشده حاصل می شود.
در حال حاضر روغن پالم به عنوان «روغن گیاهی» یا «چربی گیاهی» بر روی برچسب های مواد غذایی در اتحادیه اروپا (EU) ذکر شده است. از سال 2015 زیر نظر اتحادیه اروپا در بسته بندی مواد غذایی دیگر اجازه استفاده از اصطلاح کلی «چربی گیاهی» یا «روغن گیاهی» در فهرست مواد تشکیل دهنده داده نخواهد شد. تولید کننده ی مواد غذایی باید نوع خاص چربی گیاهی را استفاده می کند شامل روغن پالم را ذکر کند.
سایر کاربردها: سوخت زیستی
روغن نخل را می توان به عنوان بیودیزل (سوخت زیستی) که آن هم معمولا به عنوان روغن پالم متیل استر شناخته شده است استفاده کرد.
روغن پالم متیل استر از طریق یک فرایند به نام تبادل استری ایجاد شده است. سوخت زیستی روغن پالم معمولا برای ساخت بیودیزل روغن پالم مخلوط با سایر سوخت ها مخلوط می شود. بیو دیزل روغن پالم استاندارد N14212 اروپا را برای سوخت زیستی دریافت کرد. بزرگ ترین واحد تولید بیو دیزل روغن پالم در جهان در سال 2011 فنلاند بود که روغن بیو دیزل گیاهی را در سنگاپور افتتاح کرد.
بمب ناپالم
جالب است بدانید نمک های آلومینیوم اسید پالمتیک و اسید نفتنیک در طول جنگ جهانی دوم برای تولید بمب ناپالم با هم ترکیب شده بودند و نام یکی از معروفترین بمبهای آتش زا تا چند دهه قبل بود.
جام جم سرا: تقریبا به تعداد فرهنگهایی که در جهان وجود دارد، اسامی مختلفی برای این مشکل ایجاد شده و طی قرنها، انواع اجنه، اهریمنها و نفرینها مقصر دانسته شدهاند.
پزشکان میگویند اغلب آنچه به عنوان بختک در میان عموم مردم رایج است، پدیدهای موسوم به «فلج خواب» است.
علائم بختک چیست؟
بختک یا فلج خواب چند علامت مشخص دارد که مهمترین آن ناتوانی در حرکت دادن بدن و صحبت کردن است به طوری که فرد به دلیل ترس و دلهره میخواهد فریاد بزند اما انگار بیفایده است. از دیگر علائم این مشکل احساس خفگی است به گونهای که فرد تصور میکند به زمان مرگ نزدیک شده و انگار موجودی روی قفسه سینه او قرار گرفته است. در این وضعیت ممکن است توهمات شنیداری، دیداری یا حتی لمسی اما رؤیا مانند نیز اتفاق بیفتد؛ چیزهایی مثل احساس حضور فردی در اتاق، احساس فشردگی در قفسه سینه، دیدن منبع نور، شنیدن صدای افراد، دیدن شبح، تجربه خروج از بدن و... طبیعی است که بارزترین علامت در این حالت احساس وحشت و اضطراب است.
آیا پای شیاطین در میان است؟
در مورد پدیده فلج خواب باورها و تفسیرهای مختلفی در فرهنگها و جوامع مختلف وجود دارد. همان طور که گفته شد ایرانیها این پدیده را به نام «بختک» میشناسند. بعضیها هم از آن تعبیر به جنزدگی میکنند و تمام اتفاقاتی که برای فرد میافتد به گردن دیوهای بدسرشت و اجنه میاندازند. ایرلندیها هم بر این باورند که فلج خواب بر اثر دروغی که روز قبل گفته شده بروز میکند. طی قرنها باور عمومی بر این بوده که این مشکل با انواع اجنه و نفرینها مرتبط است.
چطور میشود از فلج خواب پیشگیری کرد؟
فلج خواب یک اختلال خواب بیخطر است بنابراین میتوان با رعایت برخی موارد آن را از بین برد یا تکرارش را به حداقل رساند. نخوابیدن به پشت، کاهش استرس، به اندازه کافی خوابیدن، انجام ورزشهای منظم، زیاد غذا نخوردن و ننوشیدن نوشیدنیهای حاوی کافئین همگی از عواملی است که میتواند از چنین وضعیتی پیشگیری کند. برای به دست آوردن سریع هوشیاری بهتر است فرد سعی کند انگشتان دست و پا، و همچنین چشمانش را به شدت تکان دهد و به دنبال آن سرش را حرکت دهد. در مواردی که فلج خواب به مدت ۶ ماه، دستکم هفتهای یک بار در فرد رخ دهد باید از دارودرمانی استفاده کرد.
چرا ایجاد میشود؟
تحقیقات انجام شده نشان میدهد، فلج خواب یک اختلال ژنتیک است و تمام افرادی که این موضوع را تجربه میکنند در سلولهایشان مادهای به نام «HLA-DR۲» دارند. از دیگر عواملی که میتوان برای فلج خواب در نظر گرفت اضطراب و استرس، اختلال ترس و همچنین اختلال در نظم خواب است. به گونهای که در برخی موارد افراد اظهار میکنند زمانی که روز خستهکننده یا پراسترسی را گذراندهاند، بیشتر از همیشه این حالت سراغشان آمده است.
بختک زمانی رخ میدهد که مغز از وضعیت «REM» بیرون میآید اما فلج موقت بدن همچنان باقی میماند. طی خواب و زمانی که فرد در حال رؤیا دیدن است، مغز انتقال سیگنالهای عصبی به سوی عضلات اسکلتی بدن را متوقف میکند تا فرد رؤیاهایش را در حین خواب به مرحله عمل نرساند |
از دیگر موارد ایجاد کننده این حالت میتوان به تغییرات در سبک زندگی یا مصرف قرصهای خوابآور و آنتیهیستامینها اشاره کرد. گفته میشود افرادی که به صورت طاق باز یا به اصطلاح به پشت میخوابند، بیشتر به فلج خواب دچار میشوند.
آیا بختک خطرناک است؟
تحقیقاتی که بهتازگی انجام شده حاکی از آن است که بین ۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت کلی جهان، در طول عمر خود دستکم یک بار فلج خواب را تجربه کردهاند که در این میان ۹۵ درصد از آنها تجربه حوادث وحشتناک را در خواب داشتهاند. مجموع این عوامل نشان میدهد این پدیده شیوع بالایی دارد. نکته مهم دیگر آن است که با توجه به نقش ژنتیک در بروز این مشکل اگر یکی از اعضای خانواده دچار این مشکل باشد، احتمال اینکه دیگر اعضای خانواده هم به آن مبتلا شوند، وجود دارد. از نگاه جنسیتی به طور معمول احتمال بروز فلج خواب در زنان دو تا چهار برابر بیشتر از مردان است.
اگرچه بسیاری از افرادی که با این مشکل مواجهند، از اتفاقاتی که میافتد آگاه نبوده و دچار وحشت میشوند، ولی این فرایند اصلا خطرناک نیست و در عرض چند لحظه پایان مییابد و هیچ گونه عارضه جسمی را در پی نخواهد داشت.
باورهایی درباره فلج خواب: دماغ بختک را چنگ بزنید!
عوام روایت دیگری از بختک داشتند. آنها بر این باور بودند که بختک کنیز اسکندر بود! هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بیدرنگ مشتی از آن آب را برداشته و نوشید و اسکندر که خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را کند و بختک از گل بینی دیگری برای خود ساخت! بختک اگر کسی را ببیند که طاقباز خوابیده به سینه او میجهد.
اگر در آن حال فرد بیدار شود و به بینی او چنگ بیندازد، بختک از بیم آنکه بینیاش کنده شود گنجی از گنجه اسکندر را که میشناسد رشوه خواهد داد تا دست از بینیاش بردارد!
فلج خواب، واقعا چیست؟
ایـــن پدیــــده بــــا نــــام «Sleep Paralysis» شناخته میشود. هنگام به خواب رفتن یا هنگام بیدار شدن صبحگاهی و در مرحله «REM» خواب (یعنی مرحلهای که در آن رویا میبینیم)، بدن به طور طبیعی برای چند ثانیه یا گاهی تا چند دقیقه دچار فلج موقت میشود. در این حالت فرد به هیچ عنوان قادر به حرکت نیست ولی در عین حال حس میکند نسبت به تمام وقایع اطراف خود آگاه است. بختک زمانی رخ میدهد که مغز از وضعیت «REM» بیرون میآید اما فلج موقت بدن همچنان باقی میماند. در واقع طی خواب و زمانی که فرد در حال رؤیا دیدن است، مغز انتقال سیگنالهای عصبی به سوی عضلات اسکلتی بدن را متوقف میکند تا فرد رؤیاهایش را در حین خواب به مرحله عمل نرساند؛ مثلا اگر خواب دویدن میبیند، از تختخواب بلند نشود و شروع به دویدن نکند.
وقتی فرد میخواهد از خواب بیدار شود مغز دوباره کنترل عضلات را به دست میگیرد و آنها را از حالت فلج خارج میکند.
در فلج خواب ناهنجاریهای مغزی ایجاد میشود که در نتیجه آنها مکانیسمهای عصبی در زمانی نامناسب فعال شدهاند. در اصل این افراد به جای آنکه خواب خود را با امواج آهسته مغزی شروع کنند، مستقیم وارد مرحله عمیق میشوند.(پرشین وی)