زیاد نزدیک شدن به حیوانات می تواند برای سلامت انسان خطرناک باشد. مانند این مرد که در کنار سگش خوابید و بلای بدی سرش آمد. ۱۴ تا ۶۲ درصد افرادی که از حیوانات خانگی نگهداری میکنند اجازه میدهند حیواناتشان به اتاقخوابشان برود و روی تختشان بخوابد.آمار افرادی که این عادت را دارند بالاست و تغییر دادن آن به سادگی امکان پذیر نیست.
مردم نمیپذیرند که حیوانات میتوانند منتقلکننده بیماریهای عفونی باشند گرچه خودشان سالم به نظر میرسند. اما اگر بدانید برای این افراد چه اتفاقی افتاد شاید از این به بعد این رفتار را تکرار نکنید.
– مردی به دلیل مننژیت به اورژانس مراجعه کرد. باکتری مولد این بیماری از سگی که روی بالشش میخوابید به او منتقل شده بود.
– پسر بچهای به طاعون مبتلا شد چون گربه آلوده به کک توی رختخوابش میخوابید.
اینها تنها چند نمونه کوچک است. تعداد بیماریهای کشنده و عفونی که حیوانات میتوانند آن را به انسان منتقل کنند بالاست. حتی اگر هر روز حیوانتان را به حمام میبرید و واکسن زدهاید باز هم او را به اتاق خوابتان راه ندهید چون انگلها بسیار مقاومند.
کودکان لجبازی میکنند، چون میخواهند دیده شوند. وقتی آنها را نمیبینید، زورگویی میکنید، به پرخاشگری متوسل میشوید یا بدون پرسیدن نظر آنها، کار خودتان را میکنید، در واقع دارید فرزندتان را به سمت لجبازی بیشتر سوق میدهید. کودک نیازمند استقلال داشتن اسـت و گاه برای به دست آوردن این استقلال، لجبازی میکند. از سوی دیگر، کودکان گاهی به دلیل خشمهای ابراز نشده، با نافرمانی یا پافشاری روی یک رفتار، سعی در عصبانی کردن شما دارند. این رفتار هم برچسب لجبازی میخورد اما عاملی متفاوت باعث شکلگیری آن شده اسـت.
برای آنکه احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه در کودکتان کاهش یابد:
سرخود عمل نکنید؛ نظر کودک را بپرسید و به او استقلال عمل بدهید.
از سیستم تشویق استفاده کنید. در ازای رفتار مناسب، به او پاداش دهید و در ازای رفتار اشتباه، پاداش را حذف کنید.
اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه یا داد کشیدن کند به او بیتوجه باشید تا یاد بگیرد روش رسیدن به خواستههایش لجبازی و داد و قال نیست.
هرچه بیشتر به عنوان یک کارآفرین فعالیت کرده باشید، بیشتر به این نتیجه می رسید که توان افراد در رسیدن به موفقیت به شدت تحت تأثیر مهارت ها، خلاقیت، و هوشمندی آنهاست. اهمیت مسائلی همچون ثبات رویه و رفتار های فردی، اگر نگوییم بیشتر از تحصیلات و تجربه اســت، کمتر نیست.
در ادامه می توانید ۵ نمونه از عادت های فردی را از نظر بگذرانید که برای رسیدن به موفقیت و شکوفایی هرچه بیشتر، باید آنها را از خود دور کنید.
گفتگو های مهم و محاسبات عددی دو نمونه از کار هایی هستند که اغلب کارآفرینان مدام آنها را به بهانه ی وقت نداشتن به تعویق می اندازند. اما سؤال اینجاست که بالاخره کی وقت خواهید داشت؟ واقعیت این اســت که مشکل انتخاب هایی از این دست اساساً بر سر زمان نیست، بلکه مشکل از آنجا ناشی می شود که فرد نمی خواهد با موضوع مورد اشاره مواجه شود.
یکی از کار های اثربخشی که برای غلبه بر این مشکل می توان انجام داد این اســت که یک جا بنشینید و تمام زمان های صرف شده روی کار هایی که برای رشدتان اولویت حیاتی نداشته اند یا فرد دیگری نیز می توانسته از پس انجامشان بر بیاید را صادقانه جمع بزنید و مجموعشان را محاسبه کنید. نتیجه ی کار بدون شک بیش از حد تصورتان خواهد بود.
راهکار: از تمام کار هایی که انجامشان را به تعویق انداخته اید فهرستی تهیه کنید و هر هفته یک یا دو مورد از آنها را برای انجام دادن انتخاب کنید. با کارکنان خود در مورد بهبود فرایند ها، تغییرات پیش رو، و یا ارزشی که برایتان دارند صحبت کنید. اسناد و مدارک سود و زیان و جریان نقدی شرکت خود یا هر معیار مهم دیگر را به دقت مورد بررسی قرار دهید. فراموش نکنید زمان خوبی را نیز باید به فرزندان و استراحت خود اختصاص دهید.
بسیاری از کارآفرینان مشکل تمرکز دارند؛ امری که مزایا و معایب خودش را دارد. بهترین ایده ها اغلب از خیالپردازی های عادی زاده می شوند. اما وقتی در حضور دیگران باشید این ویژگی یک عیب محسوب می شود چرا که دیگران به توجه شما نیاز دارند و می خواهند شنوای حرف هایشان باشید. آنها احتیاج دارند حس کنند برایشان اهمیت و ارزش قائل می شوید. هم روابط شخصی و هم روابط حرفه ای شما از داشتن توجه کاملتان سپاسگزار خواهند بود. شما نیز از درس هایی که می توانید از این طریق فرا بگیرید شگفت زده خواهید شد.
راهکار: ارتباط چشمی خود را با مخاطبتان حفظ کنید، به جای یک شنونده ی منفعل سعی کنید شنونده ی فعالی باشید. برای این کار می توانید هر از گاهی به صحبت های طرف مقابل خود واکنش نشان دهید: حالات چهره، تکان دادن سر، اظهار نظر های به جا و مناسب، و سؤال پرسیدن بدون قطع کردن کلام طرف مقابل، همگی راه های خوبی برای بالا بردن میزان مشارکت خود در بحث به عنوان یک شنونده ی فعال هستند.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که کسی نظرتان را درباره ی موضوعی جویا می شود. سپس بعد از آنکه با دقت نظر خود را در مورد موضوع عنوان می کنید، و احتمالاً او را با حقیقتی تلخ مواجه می سازید، او نظر شما را بدون لحظه ای فکر کردن رد می کند. توجه نکردن به نظرات و دیدگاه های دیگران و نادیده گرفتن آنها بدون فکر کردن، یکی از مواردی اســت که می تواند آسیب های بزرگی به هر کسی وارد کند.
راهکار: هر کسی نظری دارد، اما می دانید به کدام نظرات از عمد بی توجهی می شود؟ شما زمانی نظر کسی را بدون فکر رد می کنید که جایی در اعماق وجودتان از درست بودن نظر وی آگاه باشید اما از پذیرفتن آن بترسید. پس پیش از آنکه تصمیم بگیرید ایده یا پیشنهادی هرچند عجیب را رد کنید، با قلب و مغز خود نگاه جامعی به آن بیاندازید.
این مورد مشکلی اســت که کارآفرینان از دیرباز با آن دست به گریبان بوده اند. این نمونه نیز مثل بی توجهی عمدی به نظرات و دیدگاه های دیگران اســت، چرا که هر دو از یک باور نشأت می گیرند: اینکه تنها شما هستید پاسخ درست را می دانید. برای مثال اگر کارمندانتان لزوماً کار ها را به شیوه ی مورد پسند شما انجام نمی دهند، این را در نظر بگیرید که ممکن اســت از راه دیگری نیز بتوان به همان نتیجه یا نتیجه ای مشابه دست پیدا کرد. این احتمال نیز وجود دارد که به خاطر مورد شماره ی ۱، زمان کافی برای آموزش آنها صرف نکرده اید.
راهکار: چیزی که برای شما بدیهی و منطقی به نظر می رسد لزوماً برای دیگران این گونه به نظر نمی رسد. وقتی کاری را به کسی واگذار می کنید یا نیروی تازه ای را آموزش می دهید، تمام جزئیات را تحت پوشش قرار دهید و از آنها بخواهید از گفته های شما یادداشت برداری کنند. اگر باز هم از نتایج راضی نیستید و از عدم کنترلگری بیش از اندازه ی خود اطمینان دارید، در مقابل تمایلی که به بالا زدن آستین ها در خود حس می کنید مقاومت نشان دهید. نظر خود را درباره ی کار انجام شده به فرد ارائه دهید، سپس مجدداً آن را به خودش ارجاع دهید.
تصمیم های بد، خستگی، دمدمی مزاجی، و سلامت نه چندان مناسب، تنها بخشی از عواقب ناخواسته ی نادیده گرفتن نیاز های جسمانی هستند. این نیاز ها در کمترین حالت، خواب کافی، تغذیه ی مناسب، ورزش، و استراحت را شامل می شوند. آریانا هافینگتون در کتاب پرفروش خود با عنوان «انقلاب خواب» می گوید: «ما در میانه ی بحران کم خوابی قرار داریم و این موضوع تبعات گسترده ای دارد؛ چه روی سلامتی، چه روی عملکرد شغلی، روابط یا میزان رضایت مان از زندگی».
راهکار: به پیام های بدن خود خوب دقت کنید. حواستان به عادات تغذیه و خواب خود و احساسی که با نوسان هر یک پیدا می کنید باشد. اگر باز هم دچار عادت «فرصتش را ندارم» شدید، بهره وری خود را نیز هم زمان با بهبود عادت های شخصی تان زیر نظر بگیرید. شک نداشته باشید با این کار، زمان به نفع شما عمل خواهد کرد، نه به ضرر شما.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تک شات ، شاید برخی از شما تصمیم دارید یک دستگاه برای پاسخ به ایمیل ها یا بازی کردن خریداری کنید اما بر سر چند راهی انتخاب لپتاپ، رایانههای شخصی، گوشی یا تبلت گیر کرده باشید. برخی از دوستانتان به شما توصیه میکنند که اگر به دنبال کارهای رندرینگ یا بازی هستید رایانههای شخصی را انتخاب کنید. ولی کدامیک بهتر هستند یا کدام یک انتخاب مقرون به صرفه اســت؟
مشخصات فنی و عملکرد
از قدیم حین بحث مربوط به مقایسهی لپتاپ در برابر دستگاههای رومیزی به جمعبندی قدرت در برابر راحتی میرسیدیم. ولی دیگر این گفته را نمیتوان قبول کرد چون حتی دستگاههای تبلتی نظیر آیپد پرو قادر به ارائهی امکاناتی هستند که اغلب اوقات از آن به عنوان “عملکرد در سطح دستگاههای رومیزی” یاد میشود.
البته همچنان تفاوتها به چشم میخورند. پردازندهها به صورت مدلهای دسکتاپی و موبایلی هستند، شما میتوانید بر اساس نام مدلشان آنها را شناسایی کنید و پردازندههای موبایل همواره در یک مقایسهی صریح و مستقیم قدرت کمتری دارند چون برای سایر موارد نظیر باتری و گرما بهینه شدهاند.
ولی اگر به کارهایی میپردازید که به منابع رایانهای سنگینی نیاز دارد، نظیر ویرایش فایلهای ویدئویی و بازیهای دارای گرافیک سنگین، باید از سخت افزار قدرتمند استفاده کنید. سخت افزارهای قدرتمند هم اکنون در رایانههای شخصی و لپتاپهای گران قیمت گنجانده شدهاند.
سابقاً صفحهی نمایش نیز یک محدودیت بود، ولی دیگر اینچنین نیست. هر تبلت یا لپتاپ قابل قبول، حداقل رزولوشن 1080p را (و حتی بالاتر ) در اختیار شما قرار میدهد. علاوه بر این، گرچه لپتاپها با صفحهی نمایش 15 اینچی معمولا به علت اندازهی بزرگشان جایگزینهای دسکتاپی در نظر گرفته میشوند، ولی حالا در دستگاههایی نظیر نوتبوک 9 سامسونگ شاهد این هستیم که صفحهی نمایش بزرگ آن در بدنهای با ابعاد جمع و جورتر جا گرفته اســت.اگر واقعا به فضای نمایش بزرگتری نیاز دارید، امکان اتصال هر لپتاپی به یک مانیتور خارجی یا حتی صفحهی نمایش بزرگتر تلویزیونی نیز وجود دارد.
بازی و سرگرمی
در زمینهی بازی، لپتاپها در حال حاضر به واسطهی وجود محصولات ساخت شرکتهای MSI و Alienware جایگاه خوبی برای خود فراهم کردهاند. بازی در این لپتاپها فرق چندانی از نظر گرافیک با رایانههای شخصی ندارد.
یک طیف اندک ولی در حال رشد از لپتاپهای مخصوص گیم، که از کارت گرافیک GTX 980 جیفورس استفاده میکنند در حال حاضر در دستهی لپتاپهای آماده برای واقعیت مجازی قرار میگیرند. شما میتوانید از آنها به همراه هدست HTC Vive یا Oculus Rift و سایر سیستمهای مخصوص بازی واقعیت مجازی استفاده کنید. قیمت این لپتاپها زیاد ولی قدرت آنها فوقالعاده بالاست.
علاوه بر تمامی این موارد، روز به روز پلتفرمهای ایکسباکس و ویندوز 10 بیشتر به هم نزدیک میشوند. بازی بین شبکهای در عناوینی نظیر Rocket League باعث میشود که گیمرهای کنسول و کامپیوترهای شخصی با هم بازی کنند.
در رابطه با سرگرمی، یک طیف از دستگاههای خاص از رایانههای رومیزی پیشی میگیرند. در مورد موزیک، شما میتوانید آهنگهای سرویس Spotify را از گوشی خود به یک اسپیکر بلوتوثی استریم کنید یا کتابخانهی موزیک لوکال خود را در گوگلپلی آپلود و همین کار را انجام دهید.
شما میتوانید فیلمهای نتفلیکس را از طریق کرومکست به یک تلویزیون استریم کنید یا این کار را در رابطه با سرویس ویدئوهای فوری آمازون از طریق یک Fire TV Stick انجام دهید یا هر دوی آنها را بر روی گیرندهی تلویزیونی اندرویدی داشته باشید.
شما همچنین میتوانید تصاویر خود را در سرویسهایی نظیر Google Photos یا Flickr آپلود کرده و از هر دستگاهی و از هرجایی به آنها دسترسی داشته باشید تا اینکه آنها را در یک دستگاه رومیزی نگه دارید و هرگز به آنها نگاه نکنید.
پرتابل بودن
بزرگترین عامل منفی یک رایانه شخصی این اســت که به صورت دائم روی میز کار شما قرار میگیرد. شما نمیتوانید آن را به سمت اتاق دیگر ببرید، تا یک دهه قبل ایرادی در این قضیه نبود، ولی این قبل از زمانی بود که ارتباطهای موبایل سریع 4G/5G و ابری به یک امر پیش پا افتاده و عادی تبدیل شوند.
توانایی حرکت آزاد و بدون مشکل در محاسبات امروزی تبدیل به همه چیز شده اســت. دیگر کسی دوست ندارد برای بررسی ایمیل خود صبر کند به خانه برسد، ما انتظار داریم همیشه به این امکانات دسترسی داشته باشیم، امری که یک دستگاه رومیزی به سادگی نمیتواند آن را در اختیارتان قرار دهد.
تبلتهایی که دارای فناوری LTE هستند قابلیتهای بیشماری را در اختیار شما قرار میدهد. از طرف دیگر شما میتوانید از یک دستگاه موبایل به عنوان هاتاسپات استفاده کرده و هرگونه لپتاپ یا تبلت را به شبکهی 4G ارتباط دهید.
استفاده معمولی
برای چیزی که ما اسم آن را “استفاده معمولی” میگذاریم – یعنی وب، رسانهی اجتماعی و موارد دیگر- ممکن اســت نه تنها نیاز به یک رایانه رومیزی نداشته باشید، بلکه اصلا نیازی به یک سیستمعامل رومیزی هم نخواهید داشت.
برای تعداد زیادی از افراد انتخاب گوشیهای هوشمند گزینهی مناسبی اســت، به نحوی که بیش از نیمی از ترافیک وب در سال گذشته از سوی دستگاههای موبایل بوده اســت. یک تبلت، دارای قابلیتهای زیاد و توانا نظیر آیپد پرو میتواند در بسیاری از حوزهها جایگزین یک رایانه سنتی شود.
در حقیقت، سیستمعاملهای موبایل تنها محدودیت خود را زمانی نشان می دهند که نیاز به نرمافزار خاصی داشته باشید، حتی آن موقع هم شما میتوانید جایگزینهای معقولی در رابطه با نیاز خود، پیدا کنید.
امکان تایپ بزرگترین جنبهی منفی گوشیهای هوشمند و تبلتها اســت، ولی در اینجا مواردی نظیر کرومبوک ها به چشم میخورند: یک دستگاه سبک، مملو از قابلیت، با هزاران اپلیکیشن موجود که صفحهکلید لمسی و تاچپد خود را دارد و بهتر از همه ارزانقیمت هم اســت.
قیمت
دستگاههای رومیزی همواره بهترین انتخابها با توجه به بودجه بودهاند، حداقل طبق ضربالمثل هرچه پول بدی، آش میخوری، تا اینکه کرومبوک به بازار عرضه شد. این دستگاههای ساده با استفاده از سیستمعامل مبتنی بر ابر گوگل میتوانند تمامی کارهای معمولی، از جمله آفیس، پخش موزیک و ویرایش سادهی تصاویر را انجام دهند.
اگر سیستمعامل کروم نرمافزار مورد نیاز شما را نداشته باشد، شما میتوانید از سیستمعامل لینوکس استفاده کنید که در آن قادر به اجرای اپلیکیشنهای بسیار قویتر و حتی بازی از طریق استیم (Steam) خواهید بود. یا میتوانید یک لپتاپ با ویندوز 10 کامل با مشخصات ساده زیر 1 میلیون تومان تهیه کنید.
نتیجهی این مقاله رای قاطع به محکوم کردن رایانههای رومیزی میدهد. ولی یک حوزه وجود دارد که هیچ رایانهای یا دستگاه دیگری نمیتواند با آن رقابت کند یعنی: آپگرید کردن سخت افزار. اکثر لپتاپها و موبایلها اجازهی آپگرید سخت افزاری را نمیدهند.
وب سایت کلیک: حتما شما هم خواندهاید که کارتهای اعتباری را در کنار گوشیهای موبایل نگذارید چون باعث سوختن آن میشود ولی امروز میخواهیم به شما بگوییم که این ادعا درست نیست؛ چرا؟
هر وسیله الکترونیکی یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند که با واحد گاوس اندازه گیری میشود.و با همین میدان مغناطیسی یا نیروی مغناطیسی یک دستگاه مثل گوشی همراه یا آهن ربا را میسنجند. حال باید میزان میدان مغناطیسی یک شی از شی دیگر بیشتر باشد تا بتواند برروی آن تاثیر بگذارد و یا آن را مخدوش کند(چیزی شبیه به جریان پارازیت)
کارتهای اعتباری نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بهتر است بدانید میدان مغناطیسی کارت های اعتباری که دارای نوار مغناطیسی هستند درصورتی از کار میافتند که در معرض یک میدان مغناطیسی قوی قرار بگیرند.
طبق تحقیقات انجام شده، این کارت های اعتباری و این نوارهای مغناطیسی که اطلاعات کارت را نگهداری میکنند باید در معرض میدان مغناطیسی ۱۵۰۰ گاوسی قرار بگیرند تا آسیب ببینند. این در حالی است که امواج موبایل فقط در حد ۱٫۲ تا ۱۰ میلی گاوس میدان مغناطیسی دارند. یا مثلا آهن رباهایی که برای چسباندن روی یخچال تولید شدهاند یا خود آهن ربایی که برای چفت کردن درب یخچال استفاده میشود حدود ۱۰۰ گاوس میدان مغناطیسی دارند.
جالب است که بدانید دستگاه MRI حدود ۱۵۰۰۰ گاوس میدان مغناطیسی دارند و براساس گزارشها افرادی بودهاند که بعد از انجام MRI کارت اعتباری آنها غیر فعال شده است.
ضمنا مقدار گاوس یا میدان مغناطیسی چندان مهم نیست ، زمان در معرض قرار گرفتن کارت در برابر میدان مغناطیسی بسیار مهم تر است. شاید دستگاه MRI قدرت میدان مغناطیسی بالایی داشته باشد اما اگر در حد چند ثانیه کارت اعتباری را نزدیک آن قرار دهید اتفاقی نمیافتد اما اگر کارت را اگر به مدت طولانی و به دفعات زیاد در معرض یک آهن ربای معمولی قرار بدهید، اطلاعات کارت شما از بین میرود. ولی در مورد موبایل این میدان آنقدر ناچیز است که بسیار به ندرت اتفاق میافتد بخصوص اگر فاصله موبایل تا کارت بیشتر از ۲ سانتی متر باشد.
در واقع مخدوش شدن و تا شدن نوارهای مغناطیسی یا چیپ های الکترونیکی روی کارت های اعتباری نگران کننده تر از این موارد میباشد. با خیال راحت کارت سوخت و کارت تلفن و کارت شارژ ژتون و کارتهای اعتباری دیگر را( البته به جز کارت اتوبوس که از این قاعده مستثنی است) را کنار گوشی موبایل خود بگذارید . و خیالتان راحت باشد که قبلا تمهیدات لازم در کشورهای مبدا این تکنولوژی برای این قبیل اتفاقات فراهم شدهاست.
وب سایت کلیک: حتما شما هم خواندهاید که کارتهای اعتباری را در کنار گوشیهای موبایل نگذارید چون باعث سوختن آن میشود ولی امروز میخواهیم به شما بگوییم که این ادعا درست نیست؛ چرا؟
هر وسیله الکترونیکی یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند که با واحد گاوس اندازه گیری میشود.و با همین میدان مغناطیسی یا نیروی مغناطیسی یک دستگاه مثل گوشی همراه یا آهن ربا را میسنجند. حال باید میزان میدان مغناطیسی یک شی از شی دیگر بیشتر باشد تا بتواند برروی آن تاثیر بگذارد و یا آن را مخدوش کند(چیزی شبیه به جریان پارازیت)
کارتهای اعتباری نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بهتر است بدانید میدان مغناطیسی کارت های اعتباری که دارای نوار مغناطیسی هستند درصورتی از کار میافتند که در معرض یک میدان مغناطیسی قوی قرار بگیرند.
طبق تحقیقات انجام شده، این کارت های اعتباری و این نوارهای مغناطیسی که اطلاعات کارت را نگهداری میکنند باید در معرض میدان مغناطیسی ۱۵۰۰ گاوسی قرار بگیرند تا آسیب ببینند. این در حالی است که امواج موبایل فقط در حد ۱٫۲ تا ۱۰ میلی گاوس میدان مغناطیسی دارند. یا مثلا آهن رباهایی که برای چسباندن روی یخچال تولید شدهاند یا خود آهن ربایی که برای چفت کردن درب یخچال استفاده میشود حدود ۱۰۰ گاوس میدان مغناطیسی دارند.
جالب است که بدانید دستگاه MRI حدود ۱۵۰۰۰ گاوس میدان مغناطیسی دارند و براساس گزارشها افرادی بودهاند که بعد از انجام MRI کارت اعتباری آنها غیر فعال شده است.
ضمنا مقدار گاوس یا میدان مغناطیسی چندان مهم نیست ، زمان در معرض قرار گرفتن کارت در برابر میدان مغناطیسی بسیار مهم تر است. شاید دستگاه MRI قدرت میدان مغناطیسی بالایی داشته باشد اما اگر در حد چند ثانیه کارت اعتباری را نزدیک آن قرار دهید اتفاقی نمیافتد اما اگر کارت را اگر به مدت طولانی و به دفعات زیاد در معرض یک آهن ربای معمولی قرار بدهید، اطلاعات کارت شما از بین میرود. ولی در مورد موبایل این میدان آنقدر ناچیز است که بسیار به ندرت اتفاق میافتد بخصوص اگر فاصله موبایل تا کارت بیشتر از ۲ سانتی متر باشد.
در واقع مخدوش شدن و تا شدن نوارهای مغناطیسی یا چیپ های الکترونیکی روی کارت های اعتباری نگران کننده تر از این موارد میباشد. با خیال راحت کارت سوخت و کارت تلفن و کارت شارژ ژتون و کارتهای اعتباری دیگر را( البته به جز کارت اتوبوس که از این قاعده مستثنی است) را کنار گوشی موبایل خود بگذارید . و خیالتان راحت باشد که قبلا تمهیدات لازم در کشورهای مبدا این تکنولوژی برای این قبیل اتفاقات فراهم شدهاست.
وب سایت تک شات: همانطور که انتظار می رفت، کنفرانس امسال اپل بالاخره در روز چهارشنبه هفدهم شهریور برگزار می شود و تردیدی نیست که در این مراسم، با آیفون 7 آشنا می شویم. اما به نظر می رسد که تنها دستگاهی که در این مراسم رونمایی می شود، آیفون 7 اپل نباشد.
نکته جالب توجه اینجا است که این خبر به طور رسمی توسط روابط عمومی اپل اعلام شده است. وب سایت فرانسوی iGeneration گفته ایمیلی از سوی روابط عمومی Beats دریافت کرده که در آن اعلام شده هدفونی جدید در مراسم هفدهم شهریور همراه با آیفون 7 اپل رونمایی خواهد شد. این وب سایت فرانسوی در ابتدا تصویری از این ایمیل را هم منتشر کرده بود، اما پس از چند ساعت و به درخواست روابط عمومی Beats، آن را حذف کرد.
هنوز مشخص نیست که این هدفون چه خصوصیاتی خواهد داشت. با این حال، از آنجایی که این شرکت تاکنون برای چند مدل از هدفون های رده بالای خود، نسخه های بی سیم را هم عرضه کرده، این احتمال وجود دارد که در صورت حذف شدن ورودی 3.5 میلیمتری از آیفون، این هدفون های جدید از طریق ورودی لایتنینگ به گوشی متصل شوند.
به هر حال، تمام این خبرها در حد گمانه زنی هستند و هنوز نمی توان با اطمینان درباره خصوصیات هیچ یک از این محصولات نظر داد. گفتنی است مراسم رونمایی از آیفون 7 چهارشنبه شب ساعت 21:30 به وقت ایران برگزار می شود.
شکستن قولنج عادتی است که برخی افراد به آن اعتیاد پیدا می کنند و حتما باید هر چند وقت یکبار صدای تق تق بدن خود را در آورند. آنچه امروز به عنوان قولنج می شناسیم، بیشتر از آن که نام بیماری خاصی باشد، یک شکایت مبهم است. قدیم ترها به درد و کشیدگی در هر قسمت از بدن قولنج می گفتند،
اما چیزی که امروزه بیشتر به کار می رود «قولنج عضلانی» است. البته قولنج عضلانی هم نشانه یک بیماری خاص نیست، طوری که گاهی علت آن گرفتگی و اسپاسم ناگهانی و دردناک گروهی از عضلات بدن است.عضلاتی که بیشتر دچار این حالت می شوند، عضلات اطراف ستون مهره ها و عضلات گردن هستند.
در این حال عضله نسبت به لمس دردناک و حساس می شود و به همین خاطر فرد نمی تواندمثل قبل، بدن خود را حرکت دهد. تقریبا همه آدم ها در طول زندگی خود گرفتگی عضلانی را تجربه می کنند.اسپاسم های عضلانی می توانند به علت:
کم آبی پس از انجام ورزش های سنگین، استفاده زیاد و طولانی مدت از عضلات، آسیب های جسمی و همچنین کمبود بعضی مواد معدنی مثل منیزیم و کلسیم رخ دهند. علاوه بر این، اسپاسم عضلانی می تواند نشانه ای از یک بیماری اعصاب و روان باشد، مخصوصا اگر به طور متناوب و در شرایط خاص تکرار شود.
هر چند اسپاسم عضلانی در اغلب اوقات ناشی از علل چندان خطرناکی نیست، اما در صورت تکرار باید وجود آسیب های مغزی، فشار روی نخاع در ستون فقرات و حتی بیماری هایی چون ام. اس را از نظر دور نداشت.
این صدا از کجا می آید؟
تمام آنچه ما از قولنج می شناسیم، به گرفتگی های عضلانی ختم نمی شود. در حقیقت بیشتر اوقات، قولنج را با صدای شکستن قولنج می شناسیم، اما این صدا از کجا می آید؟ و چرا ما از شنیدن آن احساس لذت و راحتی می کنیم؟
اولین بار در سال 1971 دو دانشمند آلمانی، پس از وارد آوردن یک نیروی کششی به مفصل بین انگشت و کف دست، تشکیل حباب های گازی را در مفصل اثبات کردند. مفاصل بدن ما به وسیله یک بافت پوششی احاطه شده اند که به آن کپسول مفصلی می گوییم. در داخل این کپسول، مایعی وجود دارد که با ایجاد حالت لغزندگی، باعث حرکت آسان تر استخوان ها در کنار هم می شود.
مواد معدنی و گازهای گوناگونی در این مایع محلول هستند. حرکات مفصلی در طی فعالیت های معمول بدنی، موجب افزایش حجم مفصل و کاهش فشار مایع مفصلی می شود. کاهش فشار باعث یک حالت مکش در داخل فضای مفصل شده و گازهای محلول در مایع به صورت حباب در می آیند.
ایجاد این حباب ها باعث تحریک گیرنده های عصبی داخل مفصل می شود و به این ترتیب، مغز از ایجاد یک حالت غیرطبیعی در مفصل اطلاع پیدا می کند.حال می توان فهمید که چرا ما پس از مدتی فعالیت، دوست داریم قولنج مفاصل خود را بشکنیم. در حقیقت ما به طور ناخودآگاه تلاش می کنیم پیام ناراحت کننده ای را که از مفاصل به مغزمان فرستاده شده است، رفع کنیم.
به این ترتیب با کشش مفاصل خود در حداکثر دامنه حرکت آن ها (شکستن قولنج) سعی می کنیم که این حباب گازی را بترکانیم و وقتی حباب گازی ترکید، همان صدای معروف و خوشایند شنیده می شود. به خاطر فرآیند تشکیل حباب است که پس از شکستن قولنج و یا همان ترکاندن حباب، تا مدتی با هر حرکتی هم، هیچ صدایی از مفصل ما بیرون نمی آید، چون تشکیل دوباره حباب نیازمند گذشت زمان است.
و اما ماجرا برای برخی افراد به همین جا ختم نمی شود. آرام آرام با تکرار این کار، برخی از ما نه به خاطر روان تر شدن حرکت مفصل های خود، بلکه تنها برای لذت بردن از صدای شکستن، به جان مفاصل خود می افتیم، طوری که تا صدای جدیدی را مفاصل خود نشنویم، دست بردار نیستیم.از این صدا بترسیم؟
اطلاعات اثبات شده چندانی وجود ندارند که نشان دهند، شکستن مفاصل طبق عادت، نهایتا موجب آرتریت آن ها می شود، اما در عورض اثبات شده است که با تحت کشش قرار دادن مفاصل، بافت های اطراف مفصل مانند عضلات، رباط ها و تاندون ها آسیب می بینند و در نتیجه در طولانی مدت امکان انجام حرکات ظریف از فرد سلب می شود.
از طرف دیگر، آسیب بافت های اطراف مفصل، دامنه حرکت آن را به طور غیرطبیعی افزایش می دهد و احتمال دررفتگی آن را زیاد می کند.با تمام این تفاصیل، حرکت دادن ناگهانی گردن یا ستون فقرات برای شنیدن صدا زا آن ها، به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسد. حرکت سریع گردن می تواند
به آسیب شریان های تغذیه کننده مغز و سایش تدریجی مهره ها منجر شود. آسیب مهره های گردنی می تواند آن قدر خطرناک و فاجعه بار باشد که هر انسان عاقلی را از خیر شنیدن این صدای خوشایند منصرف کند.شاید نتوان با قطعیت از عوارض طولانی مدت شکستن قولنج مفاصل سخن گفت،
اما یک توصیه را باید بدون تردید پذیرفت: «لطفا برای شکستن قولنج خود از فرد دیگری کمک نگیرید!» اگر تا به امروز برای شکستن قولنج عضلات پشت تان، از کسی تقاضا می کردید که روی ستون فقرات شما راه برود و حالا سالم هستید، فقط باید گفت که آدم خوش شانس بوده اید!
با قولنج خود چه کنیم؟
همان طور که علل متعددی باعث ایجاد قولنج می شوند، درمان و پیشگیری از آن هم، راه های گوناگونی دارد. اگر درد و محدودیت حرکت شما ناشی از اسپاسم و گرفتگی عضلانی باشد، باید به شناخت علت و درمان آن پرداخت؛ مثلا برخی داروهای پایین آورنده کلسترول خون، داروهای فشار خون بالا،
به گزارش پارس ناز داروهای ضدآلزایمر و ضدپارکینسون می توانند موجب گرفتگی های عضلانی شوند. اگر داروی خاصی را به طور مرتب مصرف می کنید و دچار گرفتگی عضلانی شده اید، شاید عاقلانه ترین کار ممکن، مراجعه به پزشک تان باشد.در هر حال فارغ از دلایل زمینه ای مهم، اغلب گرفتگی های عضلانی با انجام مانورها و حرکات کششی برطرف می شوند و نیازی به مصرف دارو نیست.
اگر به طور مکرر دچار گرفتگی عضلانی می شوید و پس از بررسی های لازم، علت خطرناکی برای آن پیدا نشده است، می توانید با مشاوره با یک کارشناس فیزیوتراپی، نرمش ها و حرکت های کششی مفید را یاد بگیرید.بهتر آن است که این حرکات را هنگامی که دچار مشکل نیستید، تمرین کنید و فقط موقع گرفتگی عضلانی، به فکر یادگرفتن و امتان کردن آن ها نیفتید!
اگر پس از انجام حرکات ورزشی سنگین و طولانی مدت، دچار گرفتگی عضلانی شده اید، مهم ترین علت، به هم ریختن تنظیم آب و املاح بدن شما است. بهتر است فورا مایعات واملاح از دست رفته بدن خود را با نوشیدن مایعات مفید جایگزین نمایید و در نوبت های بعدی پیش از شروع فعالیت ورزشی نیز به میزان کافی مایعات مصرف کنید.
همچنین ماساز ناحیه ای که دچار اسپاسم شده است یا گذاشتن کیسه یخ نیز می تواند موثر باشد. استفاده از داروهای ضدالتهاب و شل کننده های موضعی عضلانی معمولا آخرین اقدامی است که می توان در خانه انجام داد، هر چند که بهتر است برای اولین بار توسط پزشک توصیه شده باشند. در هر صورت استفاده از پمادهای موضعی سالیسیلات و پیروکسیکام می توانند دراین شرایط موثر واقع شوند.
در کل باید گفت که اگر قولنج شما به علت تشکیل همان حباب های عجیب هم باشد، راه درمان پیشگیری، شکستن قولنج نیست. بهترین کار این است که با تنظیم یک برنامه منظم ورزشی، به تدریج قدرت و انعطاف پذیری عضلات و مفاصل بدن خود را بالا ببرید و حداکثر دامنه حرکت آن ها را افزایش دهید.
حال وقت آن رسیده که از هر روز نهایت استفاده را ببری و کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم. جرات کنید و گام اول را بردارید و تا هنوز شور و نشاط جوانی را از دست ندادهاید و گرفتار صدها و شاید هزاران حسرت نشدهاید، ”زندگی" را شروع کنید.
27. خانهنشینی
تمام آن شبهایی که پای تلویزیون نشستید را بهتر نبود به یک کنسرت یا سالن سینما میرفتید؟ هرگز حدسش را نمیزنید ممکن بود با چه کسانی دوست شوید یا چه نکات تازهای یاد بگیرید.
26. مسافرت نکردن
با مسافرت کردن چیزهائی یاد میگیرید که هیچ مدرسهای قادر به آموزش آنها نیست و به خاطر داشته باشید که با بچهدار شدن، انجام این مهم بسیار سختتر میشود.
25. عدم توانایی تصمیم گرفتن
آن چه که دوست دارید را انجام دهید و نه آن چه که دیگران از شما انتظار دارند. عزمتان را جزم کنید، مسئولیت تصمیمتان را بپذیرید و حرکت کنید.
24. عدم یادگیری یک زبان جدید
تنبلی را کنار بگذارید و برای این کار همین الان اپلیکیشن رایگان Duolingo را نصب کنید.
23. عدم رها کردن شغلی که دوستش ندارید
چرا یک جا نشستهاید و مرتبا از شغل فعلیتان که دوستش ندارید شکایت میکنید؟ به جای این کار بیحاصل شجاع باشید و شغل دیگری را امتحان کنید.
22. عدم پسانداز پول
رو به پیری میروید و هنوز مستاجرید یا خانه کوچکی دارید. وقت آن نرسیده که پولتان را پسانداز کنید؟
21. خسیس نباشید
بین این گزینه و مورد قبلی مرز باریکی وجود دارد. مقدار زیادی پول پسانداز کردهاید اما چه فایده که هیچ لذتی از آن نمی برید؟
20. عدم بروز احساسات
بخندید. گریه کنید. زندگی کنید.
19. ماندن در یک رابطه بد عاطفی
اگر در یک رابطه بد دست و پا میزنید احتمالا بعد از مدتی آن را کنار خواهید گذاشت اما اکثر مردم حسرت این را میخورند که چرا زودتر این کار را نکردهاند.
18. آمیزش کمتر با همسر
بهتر است تا جوان هستید این کار را انجام دهید. بدون شک این امر موجب محکمتر شدن پیوند دوستی با همسرتان خواهد شد و فراموش نکنید که با افزایش سن انجام این کار سختتر و کمتر خواهد شد.
17. احاطه شدن توسط دوستان بد
شما که به خوبی آنها را میشناسید پس بهتر است برای آرامش خودتان هم که شده، رهایشان کنید.
16. ترس از گفتن جمله "دوستت دارم"
خیلی زود، دیر میشود. اگر این احساس را نسب به کسی دارید، شک و تردید را کنار گذاشته و به او بگویید. تردید حاصلی جز پشیمانی نخواهد داشت.
15. اهمیت قائل شدن برای حرفهای دیگران
زمانی که سنتان بالاتر میرود متوجه میشوید که این مساله هیچ ارزشی ندارد. هر کاری که دوست دارید را انجام دهید. هر لباسی که خوشتان میآید را بپوشید و هر آن چه که گفتناش، خوشحالتان میکند را بگویید.
14. عدم صرف وقت برای قدردانی از نعمتها
لحظهای درنگ کنید. نفس عمیقی بکشید. به اطرافتان نگاهی بیندازید و به خاطر برخورداری از نعمتهای گوناگون خداوندی، سپاسگزار باشید.
13. تسلیم شدن
اگر اکنون تمام تلاشتان را برای دستیابی به اهداف نکنید در آینده حسرت خواهید خورد که چرا اندکی بیشتر تلاش نکردهاید.
12. عدم ریسکپذیری
شغل رویاییتان که مدتها در آرزوی آن بودهاید را به شما پیشنهاد میدهند اما برای انجام آن مجبورید به شهر یا کشور دیگری نقل مکان کنید. آیا جرات خطر کردن دارید؟!
11. عدم گذران اوقات با کسانی که دوستشان دارید
افراد زیادی به زندگی ما وارد یا از آن خارج میشوند. قبل از این که دیر شود برای کسانی که ارزش دارند وقت گذاشته و سعی کنید کنار آنها باشید.
10. دائما نگران بودن
آرام باشید. کارها به خوبی پیش میرود و همه چیز ختم به خیر خواهد شد. ضمنا تا به حال کجا شنیده یا دیدهاید که ”نگرانی" چیزی را درست کرده باشد؟
9. عدم ترک محدوده امن
اگر امکانش برای شما مهیاست کارهایی مثل پرش از صخره، چتربازی، قایقسواری و یا حتی پرش بانجی را برای یک بار هم که شده امتحان کنید. تلویزیون را کنار بگذارید، در جمع برقصید یا افسار سخن را به دست بگیرید.
8. کار زیاد
شاید حجم قابل توجهی پول را در بانک پسانداز کرده باشید اما خاطرهای هم ساختهاید؟
7. عدم استفاده از وسایل ضدبارداری
6. عدم دنبال کردن رویاها
بزرگ بیاندیشید و رویاهایتان را دنبال کنید.
5. عدم چشیدن غذاهای گوناگون
بد نیست غذاهای مکزیکی، هندی، ایتالیایی، مصری و در کل غذاهای سایر ملل را امتحان کنید. گاهی اوقات با چشیدن مزههای متنوع آنها شگفتزده خواهید شد.
4. ورزش نکردن
بخش زیادی از سالهای اوج تناسب بدنی را در رختخواب یا جلوی تلویزیون هدر میدهیم. بلند شوید و روزانه چند دقیقهای بدوید یا یوگا کار کنید. بعد از رساندن وزن بدنتان به حد مطلوب، از سلامتی بیشتر لذت خواهید برد.
3. عدم سختکوشی در مدرسه یا دانشگاه
زمانی که نمیتوانید یک گفتگوی ساده درباره آثار ادبی کلاسیک یا مباحث ساده جامعهشناسی یا روانشناسی را با رئیستان یا با فرد جذابی که به تازگی با او آشنا شدهاید را برای چند دقیقه کوتاه ادامه دهید، احتمالا آرزو خواهید کرد که ای کاش در مدرسه یا دانشگاه توجه بیشتری به تدریس معلم یا استاد کرده و بهره بیشتری از مطالب میبردم.
2. عدم پیدا کردن مهارت یا استعدادی که برای آن ساخته شدهاید
سرگرمی یا کاری را پیدا کنید که از انجام آن واقعا لذت میبرید. شاید انجام این کار در روزهای سخت تنها مایه آرامشتان باشد.
1. عدم درک عظمت وجودیتان
در برابر دروغ
اگر متوجه شوید که همسرتان همه چیز را وارونه بازگو میکند یا راستش را نمیگوید بدون شک احساس خوبی نخواهید داشت اما فقط این احساس و اعتمادتان نیست که آسیب میبیند. مساله مهم این است که در این شرایط اصلا نمیدانید چه باید بکنید؟ چه واکنشی مناسب است و یا چطور این ارتباط را ادامه بدهید.
در یک رابطه سالم آدمها ترجیح میدهند حتی به جای یک دروغ سفید راستش را بگویند. چون بیان حقیقت آنقدرها مشکل نیست و یا اگر اشتباهی رخ داده آنقدر به وضعیت رابطه اعتماد دارند که بیان اشتباه ترسی ایجاد نمیکند. دروغ به طور کلی استرس ایجاد میکند.
وقتی دروغ میشنوید احساس میکنید نمیتوانید رابطه را آنطور که میخواهید شاد پیش ببرید. علاقمندیهایتان کم میشود. ممکن است شما هم ترجیح بدهید صادقانه عمل نکنید. از رابطه صمیمی اجتناب میکنید و همواره به دیگری شک دارید چون تشخیص راست و دروغ برایتان بسیار دشوار است. اما پیش از اینکه به این نتیجه برسید که دروغ میشنوید یا نه باید نسبت به این مساله مطمئن شوید. پیش از نتیجه گیری ابتدا باید به پرسش پاسخ بدهید که آیا او واقعا دروغ میگوید؟
در ابتدا همسرتان ممکن است دروغ را انکار کند و یا از پاسخ صریح دادن طفره برود. اگر نحوه پاسخگویی او شبیه رفتار معمول و عادی او نیست این میتواند یک نشانه باشد. اگر احساس میکنید او از پاسخ دادن طفره میرود موضوع را عوض میکند و جوابهای صریح نمیدهد و در برابر سوال واضح شما، فقط میگوید نمیدانم و دائم آن را تکرار میکند این یک نشانه پنهان کاری یا دروغگویی است.
( در اینجا یادآوری این نکته ضروری است که پنهان کاری با دروغگویی متفاوت است. شاید او چیزی را بیان نکند اما دروغ نگوید. دروغگویی زمانی اتفاق میافتد که حقیقتی وارونه نشان داده شود.
دلایل پنهان کاری با دروغگویی در بسیاری از موارد باهم متفاوت هستند و پاسخ به این پرسش که چرا او چیزی را پنهان کرده است با پاسخ به این پرسش که او چرا دروغ میگوید بسیار فرق دارد)
نحوه بیان
کسی که دروغ میگوید معمولا با تردید حرف میزند.او ممکن است اشتباهات ساختاری در یک جمله داشته باشد و دائم با مکث یا ور رفتن با دهانش حرف بزند. تن صدا و نحوه بیانشان با هم همخوانی ندارد و حالت چهره این مساله را به خوبی نشان میدهد. اغلب افراد هنگام بیان یک دروغ جلوی دهان یا صورت خود را میگیرند و چشم در چشم نمیشوند. یک حرف را چند بار تکرار میکنند و به طور کلی حالت و وضعیت همیشگی خود را هنگام صحبت کردن ندارند.
چه واکنشی درست است؟
دروغ به هیچ اندازهای و در هیچ سطحی جالب نیست اما برخی از دروغها آسیب بیشتری میزنند. پیش از نشان دادن هر نوع واکنشی ابتدا به این فکر کنید که این دروغ چه تاثیری بر شما، خود فرد یا دیگران دارد؟
ـ آیا او دروغ گفته تا از خودش در برابر شما یا دیگران محافظت کند؟ در این صورت شما به جای متهم کردن او به این فکر کنید که چرا نمیشود راستش را به شما گفت و مشکل را خودتان حل کنید.
ـ آیا این دروغ نحوه انتخاب شما را در زندگی تغییر داده است و بیشترین تاثیر را روی زندگی شما گذاشته است؟ در این صورت باید به این مساله به طور جدی بپردازید و آن را نادیده نگیرید.
لذت بردن از دروغ
همیشه دروغها برای پنهان کاری، محافظت از خود یا نفع ویژهای گفته نمیشوند. بعضی افراد از دروغ گفتن لذت میبرند. آنها دروغ را به حقیقت ترجیح میدهند.این مساله در موارد شدید یک نوع اختلال است و برای بعضی از افراد یک نوع عادت است. این افراد به مرور زمان پنهان کردن حقیقت و دروغگویی را تبدیل به سبک زندگیشان میکنند.
مثل هر نوع اعتیاد دیگری این مساله هم به دیگران آسیب میزند هم به خود فرد دروغگو. نوع دیگر این اختلال زمانی است که فرد خودش هم دروغهایش را باور میکند و بر مبنای آنها زندگی میکند. او میتواند داستانهایی ساخته و پرداخته ذهن خود را به عنوان یک حقیقت مطرح کند و از شما بخواهد آنها را باور کنید. این افراد اصلا برای آزار دیگران این کار را نمیکنند. در این موارد بهتر است برای حل مشکل صریحا او را متوجه رفتارش کنید و از او بخواهید به یک روانشناس مراجعه کند.
در همه این موارد مهمترین کاری که از شما برمیآید ابتدا فهم این مساله است که او چرا دروغ میگوید؟ ترسهای طرف مقابل را بشناسید. او را متهم نکنید اما او را متوجه رفتارش کنید. اثرات دروغی را که میگوید به او یادآوری کنید.
بدون قضاوت درباره این مساله حرف بزنید، دلایل او را بشنوید و اگر لازم است شما تغییری برای ایجاد یک فضای امن ایجاد کنید این کار را انجام بدهید برای ایجاد یک رابطه امن و قابل اعتماد هر دو باید تلاش کنید.
اگر در شنیدن دروغ سهمی دارید و این مساله ناشی از رفتار شماست، خودتان را تغییر بدهید. اگر دروغها ناشی از اختلال روانی یا عادت هستند برای حل مشکل از رفتار درمانی کمک بگیرید.