جام جم سرا:
بدتر از این ماجرا، دقیقا لحظاتی است که تصادفی اتفاق می افتد و اگر راننده یکی از ماشین ها زن باشد، نگاه عابران و راننده ماشین دیگر، این است: «مقصری». حالا باید پلیس بیاید تا ثابت کند مقصر واقعی کیست و تا زمان رسیدن پلیس، فقط به دلیل یک اتهام قدیمی و نامعلوم، زنان راننده مقصرند. از نظر تحقیقات و کارشناسی ها، رانندگان، به ۲ گروه زنان و مردان تقسیم نمی شوند و همین است که معلوم نیست، این انگ و باور قدیمی، چقدر درست است، اما نظر کارشناسان حوزه اجتماعی و محققانی که درباره این کلیشه قدیمی پژوهش کرده اند، این اتهام، یکی از نامربوط ترین اشتباهات دنیای مردانه است که دکتر فربد فدایی، درباره آن توضیح می دهد:
هیچ کس نمی تواند به این کلیشه و اتهام بی اساس مطمئن باشد و این نظریه کاملا اشتباه است. برای اینکه قبول کنیم خانم ها رانندگان بدی هستند، باید ۳ مورد را در نظر بگیریم؛ آگاهی از قوانین و مقررات رانندگی، مهارت و تجربه فنی، واکنش جامعه و مسایل محیطی.
اگر قبول کنیم تمام رانندگان ایرانی از واحد آموزش و سنجش یکسانی عبور می کنند و همه قوانین و مقررات رانندگی را در کلاس های آیین نامه آموزش دیده اند و مهارت و تجربه فنی را در کلاس های عملی رانندگی گذرانده اند، دیگر نمی توانیم بگوییم در این دو مورد، آموزش خانم ها ناقص و اشتباه بود. اما درباره مورد سوم که واکنش جامعه و مسایل محیطی است، خانم های راننده اوضاع متفاوتی با آقایان دارند و برخلاف تمام آن تفکرات کلیشه ای و سنتی، خانم ها در این مقوله سوم، نه تنها مشکلی ندارند که از آقایان بهتر هم هستند. واقعیت این است که زنان در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، محتاط تر هستند و با توجه به تعداد رانندگان زن ایرانی، اگر نسبت مرد و زن با یکدیگر تراز شود، در آمارها، جرائم و تخلفات زنان، از مردان کمتر است. به همین دلیل نه تنها می توانیم روی آن کلیشه و نگاه سنتی یک خط قرمز پررنگ بکشیم بلکه حتی می توانیم بگوییم رانندگی خانم ها مطمئن تر و بی خطرتر از آقایان است.
مساله نارسایی زنان در رانندگی، افسانه ای است که توسط برخی مردان مطرح شده تا احساس شرم آنها از اینکه زنان محتاط تر رانندگی می کنند، پوشیده شود. احتیاط زنان در رانندگی باعث شده جرائم آنها کمتر شود و آنها خوب می دانند دیررسیدن، بهتر از هرگز نرسیدن است. اتفاقی که در خیلی از مردان، چندان مورد توجه قرار نمی گیرد .
با اینکه ده ها سال از رانندگی خانم ها می گذرد، اما هنوز هم مردان این موضوع را یک موضوع تازه تلقی می کنند و انگار از اینکه به زنان اجازه ورود به قلمروشان داده شده، ناراحت هستند. به همین دلیل زنان را در رانندگی مسخره می کنند و از اینکه هیچ وقت زنی را در جاده ها و اتوبان ها نمی بینند که با سرعت غیرمجاز رانندگی کند یا حرکات نمایشی انجام دهد و ... به این نتیجه می رسند که زنان رانندگان خوبی نیستند.
گاهی ممکن است احتیاط بیش از اندازه زنان در رانندگی، باعث خطراتی شود و یک ترمز نابهنگام از سراحتیاط، کار دست ماشین هایی بدهد که رانندگانی سهل انگار و بی احتیاط به قوانین دارد. از نظر اجتماعی معمولا یکی از دلایلی که زنان بیش از اندازه در رانندگی احتیاط می کنند، این است که با توجه به شرایط اقتصادی اتومبیل متعلق به خانم راننده نیست و به همین دلیل، میزان احتیاطی که به خرج می دهد هم بیشتر می شود. این نقص کار زنان نیست؛ نقص شرایط اجتماعی است که استقلال مالی زنان را کمتر از مردان می کند و همین باعث می شود واکنش های زنان در محیط اجتماعی غلط انداز شود.
برای تغییر این نگاه و اشتباه، باید کلیشه ها را تغییر داد. از یک طرف خانم ها نباید اجازه دهند این نگاه اجتماعی غلط، در زندگی آنها تاثیر بگذارد و به عنوان جامعه ای که تحت این نگرش اشتباه قرار گرفته اند، خودشان هم تحت تاثیر قرار بگیرند و باور کنند رانندگی کاری مردانه است. از طرف دیگر آقایان باید بدانند و باور کنند خداوند زن و مرد را یکسان، انسان، آفریده است و هیچ مردی بر هیچ زنی برتری ندارد. برای رسیدن به این باور کافی است مردان به یاد حضرت زهرا(س) بیفتند و اینکه کدام مردی می تواند ادعا کند از هر جهت به دختر بزرگوار پیامبر(ص) برتری دارد. باید الگوها را تغییر داد و برای این تغییر همه باید آستین بالا بزنیم.(قانون)
جام جم سرا:
بعضی اتفاقات در زندگی انسانها باید در یک دوره زمانی خاصی بیفتند تا بیشترین کمک را به پیشرفت انسان بکنند. یکی از این اتفاقات زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج برای جوانان و بخصوص برای دختران است. مسئله بالا رفتن سن ازدواج جوانان، تجرد زیستی و مشکلات ازدواج دیرهنگام مسئلهای است که باید به شکل جدی به آن پرداخته شود.
تجرد قطعی یعنی فرد تا پایان عمر ازدواج نکند
منیژه مسگری کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره استفاده از اصطلاح تجرد قطعی برای دختران بالای 30 سال می گوید: تجرد قطعی به معنای آن است که فرد تا پایان عمر ازدواج نکند و بدون داشتن همسر و شریک به زندگی ادامه دهد. از نظر آماری چون احتمال ازدواج برای زنان در دهه چهارم زندگی شان بسیار کم می شود می توان از اصطلاح یا کلمه تجرد قطعی صحبت کرد اما با نگاهی عقلانی و تجربی به این مسئله، افراد در هر سنی می توانند ازدواج کنند و از فواید زندگی مشترک بهره مند شوند.
دلایل خودخواسته و ناخواسته تجرد قطعی
مسگری درباره دلایل تجرد قطعی هم می گوید که دلایل تجرد قطعی هم خودخواسته و هم ناخواسته است. از آن جا که ازدواج باید همراه با مسئولیت پذیری و قبول برخی از خودگذشتگی ها باشد تعدادی از زنان ترجیح می دهند فارغ از این گونه نگرانی ها و دلبستگی ها که در زندگی زناشویی وجود دارد، آزاد و رها از هر مسئولیتی در دنیای شخصی خود زندگی کنند که بعدها به اشتباه خودشان پی می برند. برخی دیگر به علت سخت گیری ها و وسواس های افراطی که در امر ازدواج دارند در عالم مجردی باقی می مانند اما از سوی دیگر برخی افراد به علت فراهم نشدن زمینه های خواستگاری، نداشتن خواستگار مناسب، سخت گیری های نابه جای والدین شان، فراهم نشدن زمینه های اقتصادی و دلایل ناخواسته دیگر، بدون تمایل شخصی گرفتار این پدیده می شوند؛ بنابراین برخی از این دلایل به خود دختران مربوط است یعنی دلایل فردی هستند از جمله: تمایل به داشتن تحصیلات عالیه در خانمها و همراه با آن افزایش سطح توقعات، آرزوی داشتن همسری با تحصیلات بالا، یافتن همسری با شغل ثابت و درآمد خوب، نداشتن جرأت و حس خطر کردن و کمرنگ شدن باورهای دینی. دسته ای دیگر از دلایل به عوامل و شرایطی مربوط می شود که خارج از اختیار و تصمیم دختران است یعنی دلایل غیر فردی یا غیر شخصی مانند: نبودن تناسب بین تعداد پسران و دختران آماده ازدواج، سخت گیریهای خانواده ها در شکل گیری زندگی فرزندان، افزایش چشم و هم چشمی ها برای برگزاری مراسم های مقدماتی ازدواج، مهریه های سنگین، بیکاری پسران و هزینه های بالای مسکن.
آسیب های فردی و اجتماعی در تجرد قطعی
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره آسیب های تجرد قطعی می گوید که قطعا مجرد ماندن دختران و پسران به ساختار خانواده و جامعه آسیب وارد می کند و مهم ترین پیامد آن کاهش زاد و ولد و جمعیت کشور در سال های آتی است که همین عاملی برای کاهش شادی و آرامش در بین مردم خواهد بود. از سوی دیگر اگر نیازهای روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و فکری هر انسانی از طریق خانواده برآورده نشود، ممکن است باعث افزایش آسیب و ناهنجاری در جامعه شود که می تواند دیگر خانواده ها را درگیر کند و حتی در زندگی دیگران هم تاثیرگذار باشد. از سویی نادیده گرفتن این نیازها و تخلیه نشدن آن باعث خشم، افسردگی، دیگر مشکلات فردی و اجتماعی و بداخلاقی های رفتاری در روابط بین فردی می شود. نکته دیگر این که سیکل طبیعی در خانواده ها این است که والدین باید در دوره ای از زندگی خود، از مشکلات فرزندان فارغ شوند و میانسالی آسوده ای را طی کنند و وجود دختران مجرد قطعی در خانه این امر را مختل می سازد.
تنها راه حل ازدواج است
مسگری با توجه به خبر یک میلیون دختر بالای 30 سال که در آستانه تجرد قطعی هستند، می گوید: در حال حاضر باید از دید روان شناختی به افراد آموزش داده شود تا با پذیرش مسئولیت و واقع بینی در امر ازدواج، کم کردن توقعات، زندگی در زمان حال و کاهش نگرانی هایی که متعلق به آینده است همراه با راهنمایی های خانواده و آموزه های دینی فرصت های مناسب را از دست ندهند و به این امر مقدس لباس عمل بپوشانند. البته از دید اجتماعی هم انتظار می رود مسئولان با فراهم آوردن زمینه های کار، فعالیت، حمایت اقتصادی و کمک به تهیه مسکن، افراد در سن ازدواج را یاری کنند.
آسیب های روانی تجرد برای دختران
مهرخانه نیز در این باره نوشت: دلایل زیادی در میان دختران برای دیر ازدواج کردن یا تجرد قطعی وجود دارد که طیف وسیعی از این دلایل را از نیافتن شخص مناسب تا کسب استقلال در بر می گیرد.
دکتر افشار نادری مدرس دانشکده علوم اجتماعی معتقد است که تجرد به هر دلیلی که رخ دهد، آثار و آسیب های روحی و روانی را با خود خواهد داشت به خصوص در میان دختران که چه از لحاظ ذاتی و فطری و چه از نظر اجتماعی، موقعیت آسیب زاتری دارند که در ادامه با چندین مورد از این آسیب ها آشنا خواهید شد.
افسردگی و کاهش توانایی در تمرکز
عده ای از مراجعان که سن آن ها بالا رفته بود و ازدواج نکرده بودند، اظهار داشتند مدتی است که حالات خاصی پیدا کرده اند که قبلا دچار آن نبوده اند. حالاتی همچون بی حالی و وارفتگی، بی تفاوتی نسبت به لذت ها و رغبت ها، کاهش توانایی در تمرکز و تصمیم گیری و تفکر که همگی نشان از افسردگی ا ست. در غالب پژوهش های علمی مشخص شده است که افسردگی در دختران مجرد بیشتر از زنان متاهل است. همچنین دیده شده است که تاخیر در ازدواج سبب می شود که افراد تمایلات طبیعی خود را به تدریج نادیده بگیرند و دچار افسردگی و انزوا شوند. اگر ازدواج با معیارهای صحیح و از روی علاقه صورت گیرد، می تواند از بروز افسردگی جلوگیری کند. در واقع افرادی که ازدواج کرده اند بسیار کمتر در معرض ابتلا به بیماری های روانی به خصوص افسردگی هستند.
وسواس زیاد در انتخاب
بالا رفتن سن ازدواج یا فرد را به سمت تجرد قطعی سوق می دهد و یا وی را درگیر وسواس در انتخاب می کند که آن هم نتیجه ای جز تجرد دائم در پی نخواهد داشت. اتفاقی که در میان دختران رخ می دهد و زیاد از زبان آن ها می شنویم، این است که: «حالا که سن و سال من بالا رفته است باید انتخابی داشته باشم که دیگران نگویند بعد از این همه صبر کردن، چرا چنین فردی را انتخاب کردی؟!» این نکته باعث یک ایده آل گرایی افراطی می شود که معمولا فرد کمتر کسی را واجد شرایط برای ازدواج خواهد یافت.
افزایش نگرانی و احساس ناراحتی
وقتی که دختران به سن ازدواج می رسند، دائم از آن ها سوال می شود که چرا ازدواج نمی کنند و این برای دختران بسیار ناراحت کننده است و زمینه رنجش و نگرانی از آینده را برای آنان فراهم می آورد.
بلاتکلیفی و نداشتن هدف درست
عده ای از دختران و به خصوص آن هایی که به شکل اجباری در ورطه تجرد افتاده اند، خود را بلاتکلیف می بینند و نمی توانند هدف درستی را برای خود و زندگی شان برگزینند و راه روشنی را پیدا کنند. آن ها همه چیز را به ازدواج و بعد از آن موکول می کنند. با این تفکر که همیشه نمی شود خانه پدری زندگی کرد، نمی توانند برای آینده خود برنامه روشنی پیش بینی کنند و همه عمر را در بلاتکلیفی می گذرانند.
احتمال افزایش انحرافات
وقتی سن فرزندان مجرد خانواده بالاتر می رود، احتمال بروز انحرافات در آن ها بیشتر می شود. البته این سخن بدان معنا نیست که هر فرد مجرد سن بالا در گروه منحرفان قرار دارد ولی منظور آن است که تعداد افراد منحرف در بین انسان های مجرد در مقایسه با افراد متاهل بیشتر است.
نیاز جسمی و عاطفی چیزی ا ست که نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید.
احساس سربار بودن
این حس در میان بعضی از دختران مجرد که سن شان بالا رفته است، دیده می شود. دختران در فرهنگ ایرانی کمتر امکان زندگی تنها و مستقل را دارند و در عین حال زمانی که سن شان از سن معمول ازدواج بالاتر می رود، این احساس به سراغ شان می آید و با هر صحبتی دچار رنجش و ناراحتی می شوند.(مجید حسین زاده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
بعضی اتفاقات در زندگی انسانها باید در یک دوره زمانی خاصی بیفتند تا بیشترین کمک را به پیشرفت انسان بکنند. یکی از این اتفاقات زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج برای جوانان و بخصوص برای دختران است. مسئله بالا رفتن سن ازدواج جوانان، تجرد زیستی و مشکلات ازدواج دیرهنگام مسئلهای است که باید به شکل جدی به آن پرداخته شود.
تجرد قطعی یعنی فرد تا پایان عمر ازدواج نکند
منیژه مسگری کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره استفاده از اصطلاح تجرد قطعی برای دختران بالای 30 سال می گوید: تجرد قطعی به معنای آن است که فرد تا پایان عمر ازدواج نکند و بدون داشتن همسر و شریک به زندگی ادامه دهد. از نظر آماری چون احتمال ازدواج برای زنان در دهه چهارم زندگی شان بسیار کم می شود می توان از اصطلاح یا کلمه تجرد قطعی صحبت کرد اما با نگاهی عقلانی و تجربی به این مسئله، افراد در هر سنی می توانند ازدواج کنند و از فواید زندگی مشترک بهره مند شوند.
دلایل خودخواسته و ناخواسته تجرد قطعی
مسگری درباره دلایل تجرد قطعی هم می گوید که دلایل تجرد قطعی هم خودخواسته و هم ناخواسته است. از آن جا که ازدواج باید همراه با مسئولیت پذیری و قبول برخی از خودگذشتگی ها باشد تعدادی از زنان ترجیح می دهند فارغ از این گونه نگرانی ها و دلبستگی ها که در زندگی زناشویی وجود دارد، آزاد و رها از هر مسئولیتی در دنیای شخصی خود زندگی کنند که بعدها به اشتباه خودشان پی می برند. برخی دیگر به علت سخت گیری ها و وسواس های افراطی که در امر ازدواج دارند در عالم مجردی باقی می مانند اما از سوی دیگر برخی افراد به علت فراهم نشدن زمینه های خواستگاری، نداشتن خواستگار مناسب، سخت گیری های نابه جای والدین شان، فراهم نشدن زمینه های اقتصادی و دلایل ناخواسته دیگر، بدون تمایل شخصی گرفتار این پدیده می شوند؛ بنابراین برخی از این دلایل به خود دختران مربوط است یعنی دلایل فردی هستند از جمله: تمایل به داشتن تحصیلات عالیه در خانمها و همراه با آن افزایش سطح توقعات، آرزوی داشتن همسری با تحصیلات بالا، یافتن همسری با شغل ثابت و درآمد خوب، نداشتن جرأت و حس خطر کردن و کمرنگ شدن باورهای دینی. دسته ای دیگر از دلایل به عوامل و شرایطی مربوط می شود که خارج از اختیار و تصمیم دختران است یعنی دلایل غیر فردی یا غیر شخصی مانند: نبودن تناسب بین تعداد پسران و دختران آماده ازدواج، سخت گیریهای خانواده ها در شکل گیری زندگی فرزندان، افزایش چشم و هم چشمی ها برای برگزاری مراسم های مقدماتی ازدواج، مهریه های سنگین، بیکاری پسران و هزینه های بالای مسکن.
آسیب های فردی و اجتماعی در تجرد قطعی
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره آسیب های تجرد قطعی می گوید که قطعا مجرد ماندن دختران و پسران به ساختار خانواده و جامعه آسیب وارد می کند و مهم ترین پیامد آن کاهش زاد و ولد و جمعیت کشور در سال های آتی است که همین عاملی برای کاهش شادی و آرامش در بین مردم خواهد بود. از سوی دیگر اگر نیازهای روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و فکری هر انسانی از طریق خانواده برآورده نشود، ممکن است باعث افزایش آسیب و ناهنجاری در جامعه شود که می تواند دیگر خانواده ها را درگیر کند و حتی در زندگی دیگران هم تاثیرگذار باشد. از سویی نادیده گرفتن این نیازها و تخلیه نشدن آن باعث خشم، افسردگی، دیگر مشکلات فردی و اجتماعی و بداخلاقی های رفتاری در روابط بین فردی می شود. نکته دیگر این که سیکل طبیعی در خانواده ها این است که والدین باید در دوره ای از زندگی خود، از مشکلات فرزندان فارغ شوند و میانسالی آسوده ای را طی کنند و وجود دختران مجرد قطعی در خانه این امر را مختل می سازد.
تنها راه حل ازدواج است
مسگری با توجه به خبر یک میلیون دختر بالای 30 سال که در آستانه تجرد قطعی هستند، می گوید: در حال حاضر باید از دید روان شناختی به افراد آموزش داده شود تا با پذیرش مسئولیت و واقع بینی در امر ازدواج، کم کردن توقعات، زندگی در زمان حال و کاهش نگرانی هایی که متعلق به آینده است همراه با راهنمایی های خانواده و آموزه های دینی فرصت های مناسب را از دست ندهند و به این امر مقدس لباس عمل بپوشانند. البته از دید اجتماعی هم انتظار می رود مسئولان با فراهم آوردن زمینه های کار، فعالیت، حمایت اقتصادی و کمک به تهیه مسکن، افراد در سن ازدواج را یاری کنند.
آسیب های روانی تجرد برای دختران
مهرخانه نیز در این باره نوشت: دلایل زیادی در میان دختران برای دیر ازدواج کردن یا تجرد قطعی وجود دارد که طیف وسیعی از این دلایل را از نیافتن شخص مناسب تا کسب استقلال در بر می گیرد.
دکتر افشار نادری مدرس دانشکده علوم اجتماعی معتقد است که تجرد به هر دلیلی که رخ دهد، آثار و آسیب های روحی و روانی را با خود خواهد داشت به خصوص در میان دختران که چه از لحاظ ذاتی و فطری و چه از نظر اجتماعی، موقعیت آسیب زاتری دارند که در ادامه با چندین مورد از این آسیب ها آشنا خواهید شد.
افسردگی و کاهش توانایی در تمرکز
عده ای از مراجعان که سن آن ها بالا رفته بود و ازدواج نکرده بودند، اظهار داشتند مدتی است که حالات خاصی پیدا کرده اند که قبلا دچار آن نبوده اند. حالاتی همچون بی حالی و وارفتگی، بی تفاوتی نسبت به لذت ها و رغبت ها، کاهش توانایی در تمرکز و تصمیم گیری و تفکر که همگی نشان از افسردگی ا ست. در غالب پژوهش های علمی مشخص شده است که افسردگی در دختران مجرد بیشتر از زنان متاهل است. همچنین دیده شده است که تاخیر در ازدواج سبب می شود که افراد تمایلات طبیعی خود را به تدریج نادیده بگیرند و دچار افسردگی و انزوا شوند. اگر ازدواج با معیارهای صحیح و از روی علاقه صورت گیرد، می تواند از بروز افسردگی جلوگیری کند. در واقع افرادی که ازدواج کرده اند بسیار کمتر در معرض ابتلا به بیماری های روانی به خصوص افسردگی هستند.
وسواس زیاد در انتخاب
بالا رفتن سن ازدواج یا فرد را به سمت تجرد قطعی سوق می دهد و یا وی را درگیر وسواس در انتخاب می کند که آن هم نتیجه ای جز تجرد دائم در پی نخواهد داشت. اتفاقی که در میان دختران رخ می دهد و زیاد از زبان آن ها می شنویم، این است که: «حالا که سن و سال من بالا رفته است باید انتخابی داشته باشم که دیگران نگویند بعد از این همه صبر کردن، چرا چنین فردی را انتخاب کردی؟!» این نکته باعث یک ایده آل گرایی افراطی می شود که معمولا فرد کمتر کسی را واجد شرایط برای ازدواج خواهد یافت.
افزایش نگرانی و احساس ناراحتی
وقتی که دختران به سن ازدواج می رسند، دائم از آن ها سوال می شود که چرا ازدواج نمی کنند و این برای دختران بسیار ناراحت کننده است و زمینه رنجش و نگرانی از آینده را برای آنان فراهم می آورد.
بلاتکلیفی و نداشتن هدف درست
عده ای از دختران و به خصوص آن هایی که به شکل اجباری در ورطه تجرد افتاده اند، خود را بلاتکلیف می بینند و نمی توانند هدف درستی را برای خود و زندگی شان برگزینند و راه روشنی را پیدا کنند. آن ها همه چیز را به ازدواج و بعد از آن موکول می کنند. با این تفکر که همیشه نمی شود خانه پدری زندگی کرد، نمی توانند برای آینده خود برنامه روشنی پیش بینی کنند و همه عمر را در بلاتکلیفی می گذرانند.
احتمال افزایش انحرافات
وقتی سن فرزندان مجرد خانواده بالاتر می رود، احتمال بروز انحرافات در آن ها بیشتر می شود. البته این سخن بدان معنا نیست که هر فرد مجرد سن بالا در گروه منحرفان قرار دارد ولی منظور آن است که تعداد افراد منحرف در بین انسان های مجرد در مقایسه با افراد متاهل بیشتر است.
نیاز جسمی و عاطفی چیزی ا ست که نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید.
احساس سربار بودن
این حس در میان بعضی از دختران مجرد که سن شان بالا رفته است، دیده می شود. دختران در فرهنگ ایرانی کمتر امکان زندگی تنها و مستقل را دارند و در عین حال زمانی که سن شان از سن معمول ازدواج بالاتر می رود، این احساس به سراغ شان می آید و با هر صحبتی دچار رنجش و ناراحتی می شوند.(مجید حسین زاده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: متخصصان دانشگاه تورنتو توصیه میکنند: خوردن روزانه 100 تا 130 گرم حبوبات (لوبیا، عدس، نخود) پنج درصد میزان کلسترول را کاهش میدهد و غیر از مفید بودن برای بدن، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروق را نیز از بین میبرد. این حبوبات ممکن است سبب نفخ، اسهال یا یبوست شوند، اما در طول زمان این موارد محو میشوند.
به نقل از فارس، این متخصصان تاکید میکنند: برای حذف شدن و تولید نفخ نکردن باید حبوبات را در آب گذاشت و چند بار در پخت، آب آن عوض شود تا از نفخ جلوگیری کند. البته ابتدا باید مصرف حبوبات را از مقادیر کم آغاز کرد و به مرور مقدار آن را زیادتر کرد.
هنگام خوردن سیر در صبحها و به صورت ناشتا باکتریها مقاومت کمتری دارند و سیر با سرعت بیشتری روی آنها تأثیر میگذارد. وقتی که سیر را به صورت ناشتا میل میکنید در واقع بدنتان را سمزدایی کردهاید. با همین کار ساده تمامی انگلها و کرمهای موجود در روده را بیرون رانده و سدی در برابر بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون بالا و برخی از سرطانها ایجاد میکنید.
خوردن سیر به صورت ناشتا همچنین روی جریان خون نیز تأثیر بیشتری میگذارد. این مادهٔ غذایی فشارخون را کاهش میدهد و باعث هضم راحت غذا میشود.
نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۰۱ انجام شده است نشان میدهد افرادی که به طور مرتب سیر میخورند سه برابر کمتر از بقیه دچار سرماخوردگی میشوند.
سیر باعث بهبود عملکرد قلب، کبد و کیسهٔ صفرا میشود. برای مقابله با اسهال، مشکلات عصبی، بیاشتهایی، استرس و آکنه نیز مفید است.
وقتی که سیر را به صورت ناشتا میل میکنید در واقع بدنتان را سمزدایی کردهاید.
با همین کار ساده تمامی انگلها و کرمهای موجود در روده را بیرون رانده و سدی در برابر بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون بالا و برخی از سرطانها ایجاد میکنید
اگر میخواهید بیماریهایی مانند سل، سینهپهلو، سرماخوردگی، نقرس، برونشیت، برونشیت مزمن، احتقان ریوی، آسم، هموروئید (بواسیر)، یبوست، عفونت گوش و سیاهسرفه از شما و اطرافیانتان دور باشد سیر را دریابید.
نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد افرادی که به طور مرتب و به میزان کافی سیر مصرف میکنند کمتر در معرض ابتلا به بعضی از سرطانها قرار میگیرند. به عقیدهٔ محققان سیر همچنین میتواند از بافتهای کبد در برابر ترکیبات سمی محافظت کند.
سیر باعث افزایش قدرت باروری و کاهش قند خون شده و پیری را به تاخیر میاندازد. البته اینها تنها گوشهای از خواص کمنظیر سیر بودند که به طور خلاصه اشاره شد. (گوگل پلاس: اخبار سلامت)
پاسخ مشاور: یکی از مهارتهای مهم در زندگی مشترک برای رسیدن به خوشبختی و آرامش، سازگاری است که به دو صورت مثبت و منفی به کار گرفته میشود.
منظور از سازگاری مثبت یعنی اینکه وقتی برای انسان مسئله یا مشکلی پیش میآید باید با تدبیر، تلاش و پشتکار شرایط را تغییر دهد و به ادامه رشد و پیشرفت خود کمک کند اما سازگاری منفی زمانی است که انسان کاری انجام ندهد و با شرایط موجود کنار بیاید تا بتواند بر استرسها و آسیبهای روانی مشکل کنترل داشته باشد.
با این حال و با تلاش برای سازگاری مثبت با توجه به سوالی که پرسیده بودید، راهنماییهایی که در ادامه میآید میتواند به شما کمک کند.
شوهرتان را ترغیب و کمک کنید
پیشرفت یکی از نیازهای اساسی انسان است. اگرچه به شغل همسرتان اشاره نکردهاید، اما این نکته حائز اهمیت است که یکی از نیازهای اساسی هر انسان در هر جایی از این کره خاکی پیشرفت است. وقتی مردی در شغل خودش با وجود تلاش و کوششهای فراوان، احساس پیشرفت نمیکند از کارش دلسرد میشود و کم کم رغبت و علاقهاش را به کارش از دست میدهد و در نهایت کارش را رها میکند یا آن را تغییر میدهد. بنابراین بهتر است همسرتان را به کار کردن در همین شغل مسافربری که فعلا به آن مشغول است، ترغیب و کمک کنید تا زمینههای پیشرفت وی کم کم فراهم و شرایط بهتر برای شروع شغل بعدی آماده شود.
دلیل بیمسئولیت شدن شوهرتان را بیابید
ترک شغل و احساس مسئولیت نکردن به خانواده، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. گفتهاید که شوهرتان ۲ سال است بیمسئولیت شده است. باید بدانید مردی که احساس مسئولیت ندارد و مسائل شغلیاش را بخوبی دنبال نمیکند، میتواند به دلایل مختلفی از جمله نبود روابط مثبت بین زوجین، نداشتن احساس پیشرفت، احساس افسردگی، بیتدبیری در زندگی و داشتن توقعات و انتظارات غیر منطقی از خود و همسر و... به بیمسئولیتی روی آورد؛ بهتر است یا با همسرتان درباره علل رفتارهایش صحبت کنید یا از نزدیک با یک مشاور و روانشناس این مسئله و مشکل را بررسی کنید.
مراقب سیکل معکوس در روابطتان باشید
معمولا اگر شرایط زندگی، زمینههای ناآرامی را در آن فراهم کند طبق سیکل معکوس، روابط زوج پسرفت میکند و در نهایت به طلاق هم از نوع عاطفی و روانی و هم به طلاق واقعی منتهی میشود مگر اینکه با توجه به رهنمودهای قبلی مراقب این سیکل معکوس باشید و سعی کنید در هر شرایطی که هستید با تدبیر، همراهی، کمک کردن به همسر و رفتارهای آرامشگرانه شرایط را بهتر کنید.
همچنین هرگونه غرولند، تحقیر، تهدید، سرزنش و نصیحت هیچ کمکی به رفع مشکل شما نمیکند بلکه مشکلات شما را شدت میبخشد. جالب است بدانید که در سیکل روابط معکوس زوجین، ناآرامیهایی که به درستی توسط زن و شوهرها کنترل نشود باعث احساس ناامنی و سپس دلزدگی و انزجار به معنی دوری و اجتناب از همسر و در نهایت موجب نفرت و طلاق میشود.
در پایان توصیه میکنم که با حمایت و کمک به شوهرتان و داشتن کمی صبر، منتظر بمانید شرایط زندگیتان بهتر شود و به توصیههای اطرافیان برای طلاق گوش ندهید چون با توجه به آنچه گفتهاید، شما توانایی تغییر شرایط فعلیتان را دارید. (محمدباقر ذبیحی، کارشناس ارشد روانشناسی/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران گفته: آمار بینالمللی نشان میدهد از کل زنان دنیا ٣۵درصد از آنها با خشونت فیزیکی یا جنسی توسط همسران یا همراهان خود مواجه هستند و ۶۵هزار زن و دختر سالانه توسط فامیل یا همسر یا همراه خود در جهان به قتل میرسند.
البته در ایران موضوع همسرکشی در ابتدای تابستان با تاکیداتی که توسط یک مقام مسئول صورت گرفت، گویا از اولویتی برای پرداختن برخوردار نیست و شاید لازم باشد سوال برعکسی پرسیده شود و آن این است که چرا همسرکشی در ایران کاهش پیدا کرده است؟
معاون مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا با اشاره به کاهش ۳۱درصدی همسرکشی طی ۴ ماه گذشتهسال ۹۳ نسبت به مدت مشابه سال قبل، گفته بود طی این مدت قتل مردان به دست زنان نیز ۴۲درصد کاهش داشته است.
سرهنگ «مصطفایی» درخصوص اعلام یکی از وکلای دادگستری مبنی بر «افزایش تعداد پروندههای همسرکشی» در مقالهای تحت عنوان «زنگ همسرکشی به صدا درآمد!» گفته بود در ٣٠درصد از وقایع قتل، بین مقتول و متهم، نسبت فامیلی اعم از دور و نزدیک وجود دارد و حدود ٧درصد از کل قتلها، بین متهم و مقتول رابطه زوجیت برقرار بوده که همسرکشی تلقی میشود. بنابراین براساس آمار موجود، از سال ٩٠ تاکنون همسرکشی، هم از نظر تعداد و هم سهم، سیر نزولی داشته است.
نگاهی به دلایل همسرکشی میتواند در تبیین این گزاره منطقی، به ما کمک کند و درک درستی از کاهش پدیده همسرکشی داشته باشیم.
یکی از بازپرسهای جنایی تهران که درباره اصلیترین دلایل همسرکشی گفته بود، در پرونده زنانی که مرتکب قتل همسر میشوند، نخست خشونت و بدرفتاری شوهر و پس از آن خیانت مرد عمدهترین علتها به شمار میروند. البته بحث خشونت شوهر خود دلایل متعددی ازجمله اعتیاد، بیکاری، مشکلات تربیتی و رفتاری و... دارد که نیازمند بررسیهای ریشهای است. اما در مورد خیانت همسر باید گفت برای بعضی از زنان روابط غیراخلاقی شوهرانشان و حتی داشتن همسر موقت یا دایم غیر
قابل تصور است و به محض اطلاع از این ماجرا مشکلات خانوادگی شروع میشود و به دنبال آن جدایی و طلاق و در برخی موارد نیز انتقامجویی و قتل.
درباره مردان همسرکش نیز باید گفت دلایل مختلفی وجود دارد که مهمترین آن وجود رابطه نامشروع و اطلاع از وجود مرد بیگانه در زندگی مشترک است. البته در برخی پروندههای قتل شاهد بودهایم که مردی پس از قتل همسرش با ادعای خیانت انگیزه خود را از جنایت، انتقامجویی اعلام داشته است، اما پس از تحقیق و بررسیهای فراوان مشخص میشود درواقع مرد - متهم - دچار اختلال روانی یا اختلال هذیانی بوده است، به نحوی که در باور خود تصور میکرده همسرش به او خیانت میکند.
البته اختلالات روانی اینچنینی خود دلایل عمدهای از قبیل اعتیاد و مصرف مواد توهمزا، یا ریشههای
روانی - که از کودکی با فرد بوده - دارد که مرد همیشه و در همه حال به همسرش مشکوک است و او را دایم تحت کنترل دارد.
دکتر نجفی توانا از دیگر علل همسرکشی را اختلالات شخصیتی، واکنشهای تکانهای و مصرف مواد مخدر میداند. وقتی فرد در یک لحظه کنترل خود را از دست میدهد و در جریان یک درگیری شدید لفظی با یک حرکت غیرقابل پیشبینی اقدام به قتل همسر میکند بلافاصله نیز پشیمان شده و از کاری که انجام داده احساس خجالت، عذاب وجدان و ندامت خواهد داشت.
به گفته این استاد دانشگاه، زندگی در شهرهای بزرگ، آپارتمانهای کوچک و دور از محیطهای طبیعی، گرمای شدید هوا، زندگی در محیطهای شلوغ و پرسر و صدا از دیگر عوامل ارتکاب قتل است. بررسی پروندههای همسرکشی نشان میدهد قتلهای اتفاقی که بر اثر شدت عصبانیت رخ میدهد بیشتر در نیمه اول سال و قتلهای از پیش طراحی شده و ماهرانه اغلب در نیمه دوم سال رخ میدهد که شاید بتوان گفت این یک موضوع علمی است و درواقع وضع آب و هوا در این میان نقش ویژهای دارد.
گفتوگو با زنانی که به اتهام قتل همسرانشان در زندان هستند نشان میدهد آنها قتل و کشتن همسرشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگی مشترک به بنبست رسیدهاند که حتی وجود فرزندانشان نیز نتوانسته عاملی بازدارنده برای آنها باشد.
برخی از این زنان میگویند اگر میتوانستیم به راحتی طلاق بگیریم و جدا شویم شاید هرگز دست به چنین کاری نمیزدیم.
«فریبا همتی»، روانشناس، میگوید: مطمئن باشید با سهل و آسان شدن طلاق برای خانمها از آمار اینگونه جرایم بهشدت کاسته خواهد شد. اگر یک زن به این مرحله برسد که دیگر نمیتواند با شوهرش زیر یک سقف زندگی کند مطمئنا برای ادامه این زندگی به نفع هیچ یک از طرفین و حتی فرزندانشان نخواهد بود. حال آنکه در چنین مواقعی مراحل انجام طلاق آنقدر سخت و طولانی است که شوهر نیز با حق و حقوقی که قانون به او داده میتواند آنقدر همسرش را در این مسیر اذیت کند که متاسفانه زن راهی جز از میان برداشتن همسرش نبیند. در صورتی که اگر آنها به راحتی جدا شوند دیگر شاهد وقوع چنین جرایمی نخواهیم بود.
دکتر نجفی توانا میگوید: وقتی یک زن به مرحلهای رسید که دیگر حاضر به ادامه زندگی با شوهرش نبود به محض آشنایی با فردی که در اغلب موارد نیز جنس مخالف است و او را شنونده خوبی برای حرفها و درددلهایش میبیند با کمی ابراز محبت و مهربانی از سوی مرد بیگانه به طرف او جلب میشود و زمینه قتل همسر به همین راحتی فراهم میشود. معمولا زن برای رهایی از اسارتگاه شوهر و رسیدن به محبت مرد بیگانه حاضر به انجام هر کاری است حال اگر در این میان شوهر حاضر به طلاق همسرش نباشد درواقع به قتل خود کمک کرده است. چون زن با قتل شوهرش سعی در از میان برداشتن این سد دارد.
به نظر میرسد که شاید یکی از دلایل کاهش همسرکشی، طلاق آسان است که این روزها مورد توجه قرار گرفته است. اما باید دید که طلاق آسان مضراتی را نیز در پی خواهد داشت؟ و همه میدانیم که دارد. (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
545
اصطلاح «سردی کردن»، معمولا برای دلدرد، دلپیچه و گاهی هم حالت تهوع بعد از زیادهروی در مصرف خوراکیهایی با طبع سرد و خشک یا سرد و تر به کار میرود. فصلهای بهار و تابستان، فصل میوههای با طبع سردند و افراد بیشتر سردی را تجربه میکنند.
با دکتر غلامرضا کردافشاری، متخصص طب سنتی و استاد دانشکده طب سنتی دانشگاه علومپزشکی تهران در این مورد گفتوگو کردیم تا بیشتر با خوراکیهای سرد، مصلحهای آنها و راههای پیشگیری از دچار شدن به سردی آشنا شویم.
*آیا درست است که میگویند تمام لبنیات طبع سردی دارند و با مصرف آنها سردیمان میکند؟
تقریبا تمام لبنیات جز پنیر کهنه، شیر محلی تازه، کره و ماست چکیده، طبع سردی دارند. بین لبنیات، پنیر تازه، خامه، دوغ، سرشیر، شیر پاستوریزه و ماست معمولی، طبع سرد وتر دارند و کشک و قرهقروت طبعشان سرد و خشک است.
*چطور میتوان از سردی کردن پس از مصرف آنها در امان ماند؟
بهتر است این خوراکیها را با مصلحهای آنها مصرف کنید. مثلا پنیر تازه را با گردو، آویشن یا نعناع خشک بخورید. خامه، سرشیر و شیر پاستوریزه را با عسل مصرف کنید. کشک را با سیر، نعناع خشک و پونه کوهی مخلوط کنید. در دوغ یا ماست مصرفیتان نعناع، آویشن، سیر، کاکوتی، سیاهدانه یا پونه بریزید یا آن را با زیتون همراه کنید. قرهقروت را هم میتوان با انواع فلفل، سیاهدانه یا زیره مصرف کرد تا دچار سردی ناشی از خوردن آن نشد.
*وضعیت مزاجی ریشههای مختلف چگونه است؟
تقریبا تمام ریشهها مانند پیاز، سیر، موسیر و هویج، طبع گرمی دارند و تنها ریشه پرمصرف با طبع سرد وتر، سیبزمینی است. به همین دلیل افرادی که با مصرف سیبزمینی دچار دلدرد میشوند و سردیشان میکند، باید آن را با مصلحهایش مثل دارچین، زنجبیل و آویشن بخورند.
*یکی از رایجترین میوههای فصل بهار، انواع توتها هستند که برخی میگویند طبع گرمی دارند و برخی دیگر معتقدند طبع آنها سرد است. در مورد آنها هم برایمان میگویید؟
طبع توتها با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا طبع تمشک و شاهتوت، سرد و خشک است. توتفرنگی طبع سرد و تری دارد و طبع توتهای سفید هم گرم وتر است. باید تمشک، توتفرنگی و شاهتوت را با عسل مصرف کنید تا طبعشان متعادل شود.
*خیار و گوجهفرنگی هم جزو رایجترین صیفیهای مصرفی ما ایرانیها هستند که معمولا پس از خوردن آنها دلدرد میگیریم. آیا طبع این صیفیها هم سرد است؟
خیار بوتهای طبع سرد و تری دارد اما طبع خیار چنبر، گرم وتر است بنابراین افرادی که با خوردن خیار معمولی سردیشان میکند یا میتوانند از خیار چنبر به جای آن استفاده کنند یا خیار بوتهای را با نمک، رازیانه، مویز، عسل یا زیره بخورند. البته پوست کندن خیار بوتهای راه سادهتری برای تعدیل سردی طبع آن است. گوجهفرنگی هم طبع سرد و تری دارد و بهترین مصلح آن روغن زیتون است. میتوانید به سالاد شیرازی برای تعدیل سردی طبع آن مقداری پیاز، نمک، روغن زیتون و زیره اضافه کنید.
*صیفیهای دیگر چطور؟
جز هندوانه و کدو که طبعشان سرد وتر است، سایر صیفیهای پرمصرف مانند طالبی، خربزه، گرمک و حتی بادمجان، طبع گرمی دارند. عسل، بهترین مصلح هندوانه است و زیره، نعناع، روغن زیتون، فلفل، خردل، آبغوره و نمک هم جزو مصلحات کدو محسوب میشوند.
*درست است که میگویند مزاج بیشتر میوهها سرد است؟
بعضی از میوهها که اتفاقا طرفداران زیادی هم دارند و به علت ریز و خوشخوراک بودن، زیاد مصرف میشوند، مزاج سردی دارند. مثلا طبع آلبالو، زالزالک، زغالاخته و ازگیل، سرد و خشک است. آلو، دارابی، زردآلو، شفتالو، شلیل، کیوی و هلو هم طبع سرد و تری دارند. بین میوههای پرمصرف، گیلاس و گلابی دارای مزاج گرم وتر هستند.
*مصلح این میوههای سرد چیست؟
عسل بهترین مصلح برای این میوههای سرد است اما شفتالو و هلو را میتوان با مربای زنجبیل هم مصرف کرد.
*آیا بین گوشتها، برخی از آنها دارای طبع سردند یا تمام گوشتها گرمند؟
تقریبا تمام گوشتها جز گوشت بز، ماهی، سیرابی و قلوه، طبع گرمی دارند. مزاج ماهی هم سرد و تر است. به همین دلیل خیلیها پس از خوردن ماهی، سیرابی و قلوه، دلدرد میگیرند و به اصطلاح سردیشان میکند.
*چاره چیست؟
اینکه گوشت ماهی را با روغن کنجد یا روغن بادام شیرین طبخ و آن را با زنجبیل، آویشن و ادویههای گرم مانند فلفل، طعمدار و مصرف کنید. سیرابی را هم میتوان با گلپر، سرکه، مرزه، دارچین و زنجبیل همراه کرد. طبع سرد قلوه را هم میشود با کباب کردن و زدن روغن زیتون، نمک، فلفل، دارچین و زیره کمی تعدیل کرد. نمک، فلفل، پیاز، دارچین، زیره و خرما هم جزو مصلحهای گوشت بز هستند.
*پس این ادعا که گوشت گوساله سرد است، صحت ندارد؟
گوشت گوساله طبع گرم و تر دارد اما اگر با خوردن آن دلدرد میگیرید، باید گشنیز، سماق و مرزه را به غذاهای حاوی گوشت گوساله بیفزایید.
افراد مختلف بر اساس سن، جنس، خصوصیات جسمی و فصل، دارای مزاجهای مختلفی هستند. مثلا از تولد تا ۳۰ سالگی، سن گرمی و تری، از ۳۰ تا ۳۵ سالگی، سن گرمی و خشکی، از ۳۵ تا ۶۰ سالگی، سن سردی و خشکی و از ۶۰ سال به بالا هم سن سردی و تری مزاج است. از طرف دیگر، معمولا مزاج آقایان گرمتر از مزاج خانمهاست و دهها عامل دیگر تعیینکننده مزاج وجود دارد که باعث میشوند نتوانیم یک نسخه واحد خوراکی برای تمام افراد بپیچیم. (ندا احمدلو/ هفتهنامه سلامت)
به گزارش جام جم سرا به نقل از مجله سلامت ، تا زمانی که به نظر میرسد همه چیز به درستی کار می کند، ممکن است توجه زیادی به پاهای خود نداشته باشیم. پاها اغلب با جوراب و کفش پوشیده میشوند و چیزی که از دید خارج باشد، از ذهن خارج میشود. انگشتان سرد پا میتواند نشانهای از گردش خون ضعیف باشد.
سیگار کشیدن و شرایط مرتبط با سیگار کشیدن میتواند توانایی ریهها برای جذب اکسیژن را کاهش دهد و به کاهش سطح اکسیژن در خون منجر شود. این بیماریها باعث تنگی شریانها میشود، که میتواند مانع جریان خون در سراسر بدن شود. اگر شما متوجه شدید که پاها تقریبا همیشه سرد و بی حس هستند، با دکتر خود مشورت کنید.
در زیر برخی از علائم رایج بیماریهای مرتبط با پا و همچنین نشانههایی که ممکن است برای سلامتی خطرآفرین باشد ذکر شده است.
خارش پا
همانطور که خارش پا ناخوشایند و مزاحم است، معمولا نشانهای از یک وضعیت پزشکی جدی نیست.رایجترین مقصر خارش و پوسته پوسته شدن در پاها عفونتهای قارچی است. این عفونتها در محیطهای مرطوب رشد میکنند، معمولا در بین انگشتان پا شروع میشود و اغلب در افرادی که کفشهای تنگ بسیار میپوشند و عرق میکنند به وجود میآید. در حالی که عفونت پا مسری است اما میتوان آن را به راحتی با داروهای ضد قارچ درمان کرد. در برخی موارد، خارش پا ممکن است از یک واکنش آلرژیک به کرمها و یا مانند بیماری پسوریازیس ناشی از اختلال ایمنی بدن باشد. در صورتی که خارش پا در شما باقی بماند و یا بدتر شود با دکتر خود صحبت کنید.
تغییر رنگ پوست
جوش پوستی یا عفونتهای قارچی مانند بیماری «پای ورزشکاران» معمولا باعث میشود پوست مایل به قرمز و پوسته پوسته شود، اما در بسیاری از شرایط دیگر ممکن است به تغییر رنگ پا منجر شود. یک بیماری که به عنوان پدیده نشانگان رینود شناخته شده، توسط دنبالهای از تغییر رنگ در پوست در واکنش به سرما یا استرس به وجود میآید. در یک نمونه از پدیده رینود، منطقه آسیب دیده شروع به باریک شدن میکند و جریان خون کاهش مییابد. منطقه آسیب دیده ممکن است شروع به احساس سردی و بی حسی و در نهایت جریان خون را محدود کند. گاهی اوقات که گردش خون بهبود مییابد، پوست ممکن است قبل از بازگشت به حالت عادی به رنگ قرمز تبدیل شود. رینود اغلب بدون بیماری زمینهای رخ میدهد با این حال در برخی موارد رینود ممکن است نشانه اولیه یک بیماری جدیتر مانند آرتریت روماتوئید و یا لوپوس باشد.
چماقی شدن انگشتان پا
چماقی شدن شامل تغییر در مناطق اطراف پا و در انگشت یا ناخن انگشت است. علایم معمول چماقی شدن ناخن عبارتند از نرم شدن بستر ناخن، برآمدن نوک پا و خم شدن ناخنها به شکل یک زاویه تیز است. اکثریت قابل توجهی از موارد بنیادی چماقی شدن از بیماری های قلب و ریه است که سطح اکسیژن در خون را کاهش میدهد. اگر شما متوجه تغییرات در انگشت یا ناخنهای پای خود شدید که شبیه چماقی است با دکتر خود صحبت کنید، چرا که می تواند نشانهای از یک بیماری جدی مانند سرطان ریه، بیماریهای قلبی و بیماری کرون باشد.
پاهای ورم کرده
اکثر مردم تورم را در پای خود تجربه کردهاند. اغلب علت تورم چیزی ساده مانند ایستادن برای مدت زمان طولانی، پوشیدن کفش های تنگ، بودن در یک پرواز طولانی و یا یک مصدومیت جزئی مانند رگ به رگ شدن مچ پا است. با این حال، اگر تورم بیش از چند روز طول بکشد، میتواند نشانهای از یک بیماری جدیتر باشد. سیالات مانند خون در پاها ممکن است منجر به تورم به عنوان یک نتیجه از نارسایی احتقانی قلب، بیماری کلیه و یا حتی به عنوان یک عارضه جانبی از داروها برای دیابت و فشار خون بالا شود. تورم ممکن است از التهاب ناشی از آرتریت روماتوئید یا آرتروز باشد. اگر تورم همراه علائمی مانند درد قفسه سینه، اشکال در تنفس یا سرگیجه باشد اقدامات پزشکی ضروری است، چون میتواند نشانهی یک لخته خون یا یکی دیگر از بیماری جدی قلبی باشد.
سوزش پا
احساس سوزش پا میتواند از خفیف (بی حسی و سوزن سوزن شدن) تا شدید (درد شدید که حتی می تواند خواب را مختل کند) متفاوت باشد. چیز سادهای مانند خستگی پاها و یا یک عفونت رایج مثل پای ورزشکار میتواند نشانهای کوتاه مدت مانند سوزش یا سوزن سوزن شدن را داشته باشد. در موارد شدید، سوزش در پاها میتواند نشانهای از آسیبهای عصبی ناشی از دیابت یا بیماریهای گردش خون موسوم به بیماری شریانی محیطی (PAD) باشد. در صورتی که احساس سوزش برای چند هفته و علائم شدیدتر و دردناکتر دارید و در حال شروع به از دست دادن احساس در انگشتان پاهای خود هستید به دنبال مراقبتهای پزشکی باشید. استراحت کردن و بالا بردن پای خود برای کاهش علائم مفید است. علاوه بر این، حمام کردن و گذاشتن پای خود در آب سرد نیز میتواند درد و سوزش را کاهش دهد.
درد در انگشت شست پا
گاهی اوقات نقاط درد خاص منجر به یک وضعیت خاص میشود. اگر درد در اطراف نوک و گوشه ناخن متمرکز شده باشد، میتواند نشانه رشد ناخن اضافه در انگشت پای شما باشد. حملات درد شدید در مفصل انگشت شست پا میتواند یک فرم پیچیدهای از آرتریت به عنوان نقرس را نشان دهد. علائم نقرس شامل درد شدید مفاصل پس از یک ناراحتی طولانی است و اغلب در شب و بدون هیچ گونه اخطاری رخ میدهد. آرتریت روماتوئید میتواند توضیح دیگری برای آن باشد، که به عنوان علائم اولیه تمایل دارند که بر پا و مفاصل انگشت اثر بگذارند. اگر شما ناراحتی مزمن یا درد ناگهانی محلی را تجربه میکنید بدون هیچ توضیحی برای ملاقات با دکتر برنامه ریزی کنید.
ناخنهای زرد رنگ
همانند سایر قسمت های بدن شما، تغییر رنگ در ناخنها ممکن است نشانهی آن باشد که چیزی اشتباه است.عفونت قارچی ناخن اغلب به عنوان یک نقطه زرد در زیر نوک ناخن آغاز میشود. متاسفانه قارچ ها تمایل به رشد در محیط های تاریک، گرم و مرطوب دارند و قسمت زیرین ناخن انگشت پا بهترین مکان برای رشد آنهاست. اگر تغییر رنگ مورد توجه قرار نگیرد و بدون درمان رها شود، میتواند در دیگر ناخن انگشتان پا پخش شود. عفونت ناخن به طور معمول یک خطر بزرگ بهداشتی نیست اما اگر شما مبتلا به دیابت هستید، عفونتهای قارچی میتواند گردش خون در پای شما را مختل کند و منجر به عوارض جدیتر بهداشتی شود.
ناخنهای سفید رنگ
تغییر رنگ سفید ناخنها لزوما یک مشکل سلامتی نیست. این تغییر رنگ شامل لکههای معمول سفید در اطراف ناخن است که همانند ناخن شروع به رشد می کند. برخلاف باور رایج، این علائم نشانه کمبود ویتامین نیستند و به طور کلی بی ضرر در نظر گرفته میشوند. یک آسیب ممکن است باعث شود بخشی از ناخن انگشت پا از بستر ناخن جدا شود، که باعث می شود که نوک ناخن سفیدتر به نظر برسد. علاوه بر این برخی از عفونت های قارچی اول خود را به عنوان علامت سفید روی نوک ناخن را نشان میدهند. که اگر بدون کنترل رها شود، این عفونت میتواند در سراسر ناخن گسترش یابد، که منجر به تغییر رنگ بیشتر و به طور بالقوه باعث میشود ناخن از بستر خود جدا شود.
به گزارش جام جم آنلاین ، موارد زیر از علائمی هستند که میگویند شما سلامت کامل ندارید و باید کاری در مورد آن انجام دهید:
پوست بد
کیفیت پوست راه مطمئنی برای آگاهی از سلامت کلی بدن است و کیفیت بد آن میتواند نشانه مشکلات سلامت باشد. یک رژیم غذایی ناسالم واقعا برکیفیت پوست تاثیر میگذارد. اگر شاهد لکههایی در سطح پوست هستید، این به شما میگوید مشکلی در بدنتان وجود دارد.
مشکلات خواب
اگر شبها نمیتوانید بخوبی بخوابید، شاید برخی جنبههای زندگیتان نیاز به اصلاح داشته باشند. تغذیه نامناسب، مصرف کافئین زیاد در اواخر روز یا نسوزاندن انرژی کافی در طول روز از عواملی هستند که پیش از آن که به مشکلات بزرگتری منجر شوند باید شناسایی و اصلاح شوند.
مشکلات دفعی
رنگ و بوی ادرار و تعداد دفعات رفتن به دستشویی از نشانههایی هستند که از درون بدن خبر میدهند. رنگ ادرار باید زرد کمرنگ و بدون بو باشد. برای تکرار ادرار دلایل زیادی وجود دارد و همیشه نشانه وجود مشکل نیست. در ابتدا باید به رژیم غذایی و سبک زندگی خود توجه کنید.
حالت لبها
اگر لبهایتان مدام خشک و ترک خورده هستند، بدنتان به شما میگوید مشکلی وجود دارد. شرایط لبها معمولا نشانهای از سطح ویتامینهای بدن است. اگر لبهایتان ترک خورده است در رژیم غذاییتان تنوع ایجاد کنید تا مواد مغذی مورد نیاز را دریافت کرده باشید.
ناخنهای ناجور
ناخنها چیزهای زیادی در مورد سلامت بدن به ما میگویند. بنابراین اگر چیز غیرمعمولی در آنها میبینید آن را نادیده نگیرید. تغییر رنگ، شیار شیار شدن و ایجاد برآمدگی یا فرورفتگی روی ناخن از مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
نوسانات دمایی بدن
سرد بودن دستها و پاها نمیتواند طبیعی باشد. عوامل محیطی در این مورد نقش دارند، اما سرد بودن مستمر دست و پا احتمالا نشانهای از مشکلات قلبی- عروقی است. سرد بودن مداوم دست و پاها به این معناست که شما مشکلات گردش خون دارید و بدنتان نمیتواند خون را به جاهایی که به آن نیاز دارند، برساند.