مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مشکلات قلبی ورزشکاران المپیکی را هم گرفتار می‌کند

[ad_1]
مفیدستان:

مشکلات قلبی ورزشکاران المپیکی را هم گرفتار می‌کند

دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
ورزشکاران المپیکی ممکن است هنگام تمرین و مسابقه به علت نقایص ساختاری یا کارکردی قلب که قبلاً شناسایی نشده‌اند به خطر بیفتند.

به گزارش رویترز این بررسی نشان داد که حدود ۴ درصد از ورزشکاران ایتالیایی که در طول یک دوره ۱۰ ساله با ام‌آرآی و سی‌تی‌اسکن و نیز نوار قلب یا الکتروکاردیوگرام بررسی شده بودند، دچار عوارض قلبی- عروقی بودند- این میزان بیشتر از حد انتظار این پژوهشگران بود.

دکتر آنتونیو پلیچیا، مدیر علمی انستیتوی پزشکی ورزشی کمیته ملی المپیک ایتالیا و سرپرست این بررسی گفت: «گرچه درصد کمی از ورزشکاران ناهنجاری‌های قلبی داشتند، این عوارض ممکن است پیامدهای بسیاری داشته باشند. ورزشکاران ممکن است سالم باشند، اما ممکن است از خطرات عوارض معینی مانند نشانگان مرگ ناگهانی در امان نباشند.»

این پژوهشگران به بررسی نتایج آزمایش‌های غربالگری یا بیماریابی بیش از ۲۳۰۰ ورزشکار را در فاصله المپیک ۲۰۰۴ یونان و المپیک سوچی روسیه در ۲۰۱۴ پرداختند. آنان برای غربالگری بیماری‌های قلبی سابقه پزشکی، نتایج معاینه جسمی، نوار قلب و سونوگرافی قلب این ورزشکاران را تلفیق کردند.

درنهایت معلوم شد که ۹۲ ورزشکار دارای یافته‌های غیرطبیعی بوده‌اند، ازجمله مشکلات وراثتی قلب، بیماری شریان تغذیه‌کننده ماهیچه قلب (شریان کورونری)، بیماری پرفشاری خون، اختلالات ریتم قلب مانند فیبریلاسیون دهلیزی و سرعت بالای غیرطبیعی ضربان قلب.

 ۹ نفر از این ۹۲ ورزشکار دچار اختلالات قلبی بودند که امکان مسابقه ورزشی را به آنان نمی‌داد و ۱۷ نفر تا هنگام حل شدن مشکلشان به‌طور موقت از مسابقات کنار گذاشته شدند.

اما به گفته این پژوهشگران که یافته‌هایشان در ژورنال پزشکی ورزشی بریتانیا منتشر شده است، در بسیاری از این ورزشکاران این ناهنجاری‌ها هیچ علامتی ایجاد نمی‌کند و بر کارکرد ورزشی اثر نمی‌گذارند.

این پژوهشگران می‌نویسند حدود ۶۰ درصد این ورزشکاران اختلالات دریچه قلب داشتند که به منع کردنشان از شرکت در مسابقه‌های ورزشی نینجامیده بود.

به گفته این پژوهشگران همه این ناهنجاری‌ها بیماری شمرده نمی‌شود و همه آن‌ها مایه نگرانی نیستند. برای مثال، اختلالات دریچه‌ای در افراد جوان قابل‌درمان است و محدودیت واقعی ایجاد نمی‌کند.

کمیته ملی المپیک ایتالیا از سال ۲۰۰۹ معاینه دوره‌ای ورزشکاران نخبه را الزامی کرد. اما در حال حاضر معدودی از گروه‌های ورزشی بین‌المللی- فقط فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) و اتحادیه بین‌المللی دوچرخه‌سواران (UCI) - غربالگری ورزشکاران را الزامی کرده‌اند. درواقع تا هنگام برگزاری المپیک تابستانی ۲۰۱۶ در ریودوژانیرو در برزیل هیچ ارزیابی پزشکی همگانی برای ورزشکاران ضروری نبود.

کارشناسان می‌گویند الزامی کردن گرفتن نوار قلب از ورزشکاران برگزیده در ایتالیا باعث کاهش موارد ناگهانی آنان در این کشور شده است و بقیه کشورها را به انجام معاینات مشابه تشویق کرده است. از طرف دیگر برخی کشورها درباره منافع، هزینه‌ها و کارآمدی این آزمایش‌ها ابراز تردید می‌کنند.

 این بررسی همچنین به موارد منفی کاذب (منفی بودن آزمایش‌ها علیرغم وجود مشکلات قلبی) به خاطر یافته‌های غیرطبیعی و تفسیر نادرست آزمایش‌ها اشاره می‌کند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مقالات پزشکی و بهداشتی اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری بازیگران مشهور ایرانی چقدر دستمزد می گیرند؟ از …دستمزد بازیگران مشهور ایرانی کمتر کسی است که دلش بخواهد با رسانه ها از رقم چند صد خوشبخت ترین زوج های بازیگر در سینمای ایران …زوج های بازیگر سینمای ایران زندگی در پشت پرده انگار خیلی هم خوش نیست جست و جو در تاثیر روابط جنسی‌ بر عملکرد ورزشی و عضله‌ سازی …مدت زمان زیادی است که بسیاری از مردم در این فکر هستند که آیا روابط جنسی‌ بر تمرینات و استفاده از تستسترون در عضله سازی و افزایش …استفاده ازتستسترون در عضله سازی و افزایش قدرت در بدنسازی تستوسترون‌ در درمان‌کمبود وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژوبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ مطالبی جامع ازشکار و تیراندازی به اهداف پروازی مقالات پزشکی و بهداشتی اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری های خاص بازیگران مشهور ایرانی چقدر دستمزد می گیرند؟ از دستمزد دستمزد بازیگران مشهور ایرانی کمتر کسی است که دلش بخواهد با رسانه ها از رقم چند صد میلیونی خوشبخت ترین زوج های بازیگر در سینمای ایران تصاویر زوج های بازیگر سینمای ایران زندگی در پشت پرده انگار خیلی هم خوش نیست جست و جو در صفحات تاثیر روابط جنسی‌ بر عملکرد ورزشی و عضله‌ سازی پایگاه تخصصی مدت زمان زیادی است که بسیاری از مردم در این فکر هستند که آیا روابط جنسی‌ بر تمرینات و عضله استفاده از تستسترون در عضله سازی و افزایش قدرت در بدنسازی استفاده ازتستسترون در عضله سازی و افزایش قدرت در بدنسازی تستوسترون‌ در درمان‌کمبود وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ مطالبی جامع ازشکار و تیراندازی به اهداف پروازی تراپ


ادامه مطلب ...

مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند + عکس

[ad_1]
مفیدستان:

به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از دیجیاتو،‌ از طرفی گفته شد میلیون ها نسخه از ماشین های لباسشویی این کمپانی در خاک کشور آمریکا منفجر و تکه تکه شده است.

اما سامسونگ تنها شرکتی نیست که در سال های اخیر گرفتار چنین مسئله ای شده و نگاهی به گذشته نشان می دهد گجت ها و دیوایس های متعددی به صورت عمده دچار حوادثی اعم از آتش سوزی و انفجار شده اند.

ضمن امیدواری برای فرا رسیدن دورانی که باتری های لیتیم یونی ایمن به دست مشتریان برسند، نگاهی داریم به برخی از گجت های مشهوری که یا منفجر شدند یا آتش گرفتند:

همین چند روز پیش بود که شرکت Boosted نسل دوم اسکیت بوردهای الکتریکی اش را فراخوانی کرد؛ مردم در مدت کوتاهی پس از عرضه این دیوایس به بازار مدعی شدند دود غلیظی از آنها بلند می شود و بدنه پلاستیکی اش شروع به ذوب شدن می کند. اگرچه هرگز آتش گرفتن اسکیت فوق دیده نشده اما خود سازنده در بیانیه ای رسماً اعلام کرد وقتی دود هست، پس آتش هم هست. بنابراین دستگاه های خود را به ما برگردانید که نوش دارو بعد از مرگ سهراب فایده ای ندارد.

هاوربردها شاید واقعاً همانند یک سفینه معلق نباشند، اما قطعاً می توانند آتش بگیرند. حدود نیم میلیون از این دستگاه های اسکیت مانند جدید و گران قیمت در کشور آمریکا جمع آوری شده و در حال حاضر استفاده یا فروش آنها در تمام نقاط ایالات متحده ممنوع است.

قطعاً ویدیوی آتش سوزی اتومبیل الکتریکی مدل اس تسلای مشهور که در سال 2013 منتشر شد را به خاطر دارید؛ البته مشکل پدید آمده برای این خودرو مستقیماً به باتری مربوط نمی شد، چراکه ایلان ماسک مدعی شده بود سوراخ شدن بدنه محافظ باتری به وسیله یک قطعه فلزی حادثه را موجب گردیده است.

سال 2010 بود که یکی از اولین مدل های فروخته شده موبایل آیفون 4 در یکی از پروازهای هواپیمایی استرالیا آتش گرفت و حواشی متعددی را ایجاد نمود؛ هرچند که این اتفاق فراگیر نشد و به سرعت فراموش گردید.

طی سال های گذشته گزارش های متعددی پیرامون آتش سوزی و انفجار مک بوک های اپل به گوش رسیده است. مشهورترین نمونه آن به سال 2009 بر می گردد که یکی از کاربران نیمه شب متوجه انفجار لپ تاپش شده و بعداً معلوم گشت مشکل به کابل شارژ مگ سیف بر می گردد. به علاوه در سال 2006 کمپانی اپل تعداد زیادی از مک بوک پروهای 15 اینچی اش را به علت مشکل اساسی باتری فراخوانی کرد.

موبایل های گلکسی نوت 7 سامسونگ هم که به تشریح نیاز ندارند و بدون شک در جریان حوادث و اتفاقات آنها هستید.

عجیب ترین مورد این لیست ماشین های لباسشویی سامسونگ در کشور آمریکا است. غول تجاری کره ای اواخر سال گذشته میلادی مجبور شد نزدیک به 2.8 میلیون دستگاه از وسایل شستشو اش را به خاطر انفجار و از هم پاشیدن قطعات پس بگیرد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند عکس مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند عکس


ادامه مطلب ...

بیماران، گرفتار بیمارستان‌های ناخوش احوال

[ad_1]

به گزارش شفاف، وجود نزدیک به 150 بیمارستان (خصوصی و دولتی) و بی‌توجهی به امر تمرکززدایی از شهر تهران و تبدیل شدن پایتخت به قطب بهداشت، همچنین محروم ماندن بسیاری از شهرهای -ولو بزرگ- کشور از امکانات حداقلی، به خصوص در حوزه بهداشت و درمان سبب شده که مردم -آنهایی که توان مالی دارند- برای طی کردن روند درمان خود یا نزدیکان‌شان ناگزیر به سفرهای چندصد کیلومتری و چندمیلیونی به کلان‌شهر تهران شوند. تا جایی که عده کثیری از همراهان به واسطه عدم استطاعت مالی شب و روز را در کنار خیابان و پیاده‌روها سر کنند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه تعادل می نویسد: برای تهیه گزارشی به چندتا از بیمارستان‌ها سر زدم تا نحوه برخورد و امکانات و خدمات رفاهی را از زبان همراهان و بیماران بشنوم.

بیمارستان‌ها؛ جایی که زندگی عادی مدتی را به تعلیق درمی‌آید و سوژه زمان و زندگی را به تماشای درد خود و رنج دیگران چمباته می‌زند و می‌نشیند. جایی که زندگی روی دیگرش را نشان می‌دهد و انسان زندگی را به «تحمل کردن» می‌گذراند و همراهِ ناله می‌شود.

از شمالی‌ترین نقطه تهران؛ دارآباد؛ یعنی بیمارستان مسیح دانشوری در دامنه کوه‌های شمیران آغاز می‌کنم. درد از همین ابتدا با پله‌های شیب‌دار و بی‌شمار شروع می‌شود. در پاگردی بیماری با همراهش، دردش را به تحمل نشسته است. گاهی فریادی خفیف از نهادش بلند می‌شود. بیمارستانی مختص بیمارانی با مشکلات تنفسی و ریوی با این وضعِ پله‌های شیب‌دار و بی‌شمار، جور درنمی‌آید! اما در این کوهپایه آنکه به جایی نرسد، البته فریاد است.

از پله‌ها بالا می‌روم. برعکس وضع پله‌ها محیط بیمارستان آب‌وهوایی بس تمیز و فرحبخش (مناسب بیماران تنفسی) دارد. روی سکویی، جلو درِ اورژانس چند«همراه» در این ارتفاع، هوای آلوده تهران را به تحلیل نشسته‌اند. موضوع بحثم را با یکی از همراهان که زنی میانسال است، پی می‌گیرم. خیلی زود می‌رود سر اصل مطلب و می‌گوید: «هیچ آشنایی در بیمارستان نداشتیم. اگر در بیمارستان‌ها آشنا نداشته باشی، کسی تحویلت نمی‌گیرد.» این تمام نقد اوست.

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

آقای رحمانی 45ِساله از بیمارانی است که مشکل ریوی دارد. او از فضای تنفسی بیمارستان دانشوری راضی است اما نقدش را به سیستم بیمارستانی اینگونه می‌گوید: «مشکلات موجود در بیمارستان‌ها عاملی شده تا درد بیمارمان را فراموش کنیم. وضعیت بیمار خودمان و شلوغی و چشم انتظاری طولانی مدت به اندازه کافی آدم را روانی می‌کند. مسوولان باید فضایی در بیمارستان ایجاد کنند که مردم بتواند به راحتی کارشان را پیگیری کنند نه اینکه خود بر دردمان بیفزایند.»

آقای کریمی پدری است که پای فرزندش دچار شکستگی و پس از آن دچار خون مردگی و تشکیل لخته خون در محل شکستگی شده و برای مداوای آن به چند بیمارستان دولتی مراجعه کرده اما این بیمارستان‌ها به دلیل شلوغی و تراکم بیماران از پذیرش فرزند او خودداری کرده‌اند. او در بیمارستان شهدای تجریش می-گوید: «پس از سه روز جست‌وجو بالاخره فرزندم در اورژانس این بیمارستان پذیرش و پس از آن تخت بستری برای او پیدا شد.» می‌گوید: «هرچند هزینه‌های این بیمارستان، تعرفه دولتی است با این وجود برای یک آزمایش تصویربرداری، 250هزار تومان پول پرداخت کردم.»

ادامه می‌دهد: «وضعیت رسیدگی و تجهیزات بیمارستان خوب است، اما حجم زیاد بیماران، کمبود پزشک در بخش اورژانس، شلوغی و انتظار طولانی صف پذیرش بیماران از جمله مشکلاتی است که در بیمارستان شهدای تجریش با آن درگیریم. به‌گونه‌یی که برای انجام یک فیزیوتراپی باید چندین روز در نوبت منتظر بمانیم زیرا ظرفیت پذیرش بیماران در این بخش‌ها تکمیل است.» مردی میانسال که با همسرش از چالوس آمده است می‌گوید: «برای گرفتن یک ‌ام.آر.‌ای 15 روز باید در نوبت باشی. کس و کار نداشته باشی کسی توجه نمی‌کنه.

از چالوس اومدم کار آزاد دارم و در یک مرغداری با ماشین کار می‌کنم. یکی از فامیل‌هایمان اینجا بود کارم راه انداخت و گرنه برای یک‌ام. آر.‌ای باید 15 روز صبر می‌کردم.». جوان 30 ساله‌یی آتلی به گردن بسته و همراه دخترش روی صندلی‌های آبی انتظار نشسته است. دیسک کمر دارد. می‌گوید: «با اینکه دکترم نوشته بود که اورژانسی بودم اما چند رور طول کشید تا عملم کنند. بعد از چند روز انترنی اومد که چیزی بارش نبود. بعد یک هفته درد کشیدن عملم کرند. بخواهی یک مسکن بزنی باید به پرستارها التماس کنی. بعد هم کلی با داد و بیداد بر سرمان آن را می‌زنند. اصلا ادبیات حرف زدن درستی با بیماران ندارند.» کارگر ساختمانی است. بچه ملایر همدان است. بخش آنکولوژی خیلی خوش برخورد بودند ولی قسمت «استریو تاکسی» که بخش بستری‌هاست رفتار خوبی با بیماران بستری نداشتند. یعنی چندبار باید به پرستار بگویی تا یک آمپول به بیمار بزند. می‌گویی مریض بدحال دارم می‌گویند: «خب داشته باش. سر ما هم شلوغ است. اینجا حال کسی خوب نیست.»

همیشه پای پول در میان است

به بیمارستان ایران... می‌روم، بیمارستانی خصوصی که مراجعان خاص خود را دارد. بیمارستان‌های خصوصی هزینه بالایی برای خدماتی که ارائه می‌کنند دریافت می‌دارند، از این رو مراجعاتشان را کسانی تشکیل می‌دهند که به اصطلاح: «دستشان به دهانشان می‌رسد.» البته ناگفته پیداست که همین مساله باعث می‌شود خدمات درمانی این بیمارستان‌ها زمین تا آسمان با بیمارستان‌های دولتی فرق کند. در بخش خصوصی «هتلینگ» خود یکی از خدمات اصلی بیمارستان محسوب می‌شود، خدمتی که کیفیتی مطلوب دارد.

خانم دکتر، خودش پزشک یکی از بیمارستان دولتی و امروز اینجا همراهِ خواهرش است. درباره معضلات بیمارستانی به گفت‌وگو می‌نشینیم. او حجم کار زیاد و دریافتی کم را عامل اصلی برخوردهای تند پرسنل بیمارستان‌های دولتی می‌داند. مساله‌یی دیگر را عدم آگاهی و آموزش ندیدن همراهانِ بیماران عنوان می‌کند: «همراهان احساس می‌کنند وارد سوپر مارکت شدند، دوست دارند کارشان سریع‌تر انجام شود. در مقابل پرستاران هم باید بدانند که اکثر مراجعان به بیمارستان‌های دولتی از قشر پایین جامعه هستند و اگاهی لازم در این زمینه را ندارند.»

خانم دکتر ادامه می‌دهد: «در صورت نبود محدودیت‌هایی مانند عوامل اقتصادی (مهم‌ترین علت انتخاب بیمارستان‌های دولتی توسط بیماران)، بیماران بستری در بخش خصوصی را ترجیح می‌دهند و این به خاطر عملکرد ضعیف بیمارستان‌های دولتی در زمینه ارائه خدمات درمانی است.»

آقای گودرزی نیز یک «همراه» است. او می‌گوید: «در بیمارستان‌های خصوصی تا بتوانند بیماران را معطل می‌کنند و نگه می‌دارند. چون هر چه بیشتر بماند و زمان زیادی را به بستری بودن بگذرانند، پول بیشتری عایدشان می‌شود. یعنی به بیمار به عنوان یک منبع سرمایه نگاه می‌کنند تا انسانی رنجور که باید دردش را دوا کرد. اینجاست که آدم باید بگوید که تن‌ات به ناز طبیبان نیازمند مباد.»

هر آمپول، یک‌ونیم میلیون تومان

بیمارستان دولتی مفید مقصد بعدی‌ام است. مادری با اینکه شش ماه از اینکه فهمیده است که فرزند 12 سال‌هاش سرطان خون دارد، اما هنوز در شوک است و چشمانش قرمز از اشک. مادر که برای درمان فرزندش به این بیمارستان مراجعه کرده، از خدمات بیمارستان، نحوه برخورد پرستاران با او و همچنین هزینه‌های درمانی راضی است اما با بغض ناشی از بیماری فرزند توضیح می‌دهد که بابت هر یک آمپول کودکش که از خارج بیمارستان تهیه کرده، یک‌ونیم میلیون تومان پول پرداخت کرده است. او ادامه می‌دهد: «که طی شش ماه، هزینه این آمپول‌ها حداقل بیش از شش میلیون تومان شده است.»

قاسم یکی دیگر از بیمارانی است که ضمن گلایه از اشغال بودن خطوط گویای این بیمارستان مفید می‌گوید: «از ساعت 15 تا 17:45 دقیقه معطل مانده تا نزد دکتر برویم و در قسمت آزمایشگاه نیز با کلی معطلی در جوابمان می‌گویند بروید روز جمعه از ساعت 14 تا 19 نوبت بگیرید شنبه صبح بیایید تا کارتان انجام شود.»

دیدن صحنه‌های سوختگی و رنج بیماران حال آدم را دگرگون می‌کند. مادری پسر بچه دو سال‌هاش را برای ویزیت و تعویض پانسمان سوختگی‌اش به بیمارستان آورده و کودک بی‌اختیار از شدت سوزش و درد ناشی از شستشوی محل سوختگی شیون می‌کند. مادر از گریه کودک به گریه می‌افتد. مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری به عنوان بزرگ‌ترین مرکز آموزشی درمانی سوختگی کشور، کلیه اعمال جراحی سوختگی حاد و جراحی‌های ترمیمی را انجام می‌دهد و علاوه بر تهران سالانه پذیرای تعداد زیادی از هموطنان آسیب دیده از سراسر کشور است. اینجا نخستین مقصد آمبولانس‌های اورژانس در مواجهه با بیماران سوختگی است؛ جایی که قرار است بهتر از سایر مراکز درمانی و البته به صورت تخصصی خدمات درمانی سوختگی را برای ساکنین پایتخت و حتی بیماران ارجاع شده از دیگر استان‌ها ارائه دهند. کمبود امکانات و کادر متخصص درمانی، الزام به ارجاع بیماران بدحال برای دریافت برخی خدمات درمانی به خارج از بیمارستان و طبابت رزدینت‌ها در غیاب پزشکان متخصص، تنها بعضی از مشکلات و کمبودهای نام دارترین مرکز سوانح و سوختگی تهران است که از زبان مردم گرفتار بیماری در این بیمارستان شنیده می‌شود.

مرد جوانی که دچار سوختگی شدید در ناحیه پا شده، سوار بر ویلچر و با حالی زار در گوشه‌یی از سالن درمانگاه انتظار می‌کشد. به سراغش که می‌روم می‌گوید: «الان بیشتراز 24ساعت است که دچار سوختگی شده‌ام و در این مدت هنوز پزشک متخصص مرا ویزیت نکرده، البته رزدینت‌ها هستند ولی هیچکدام تکلیف مرا مشخص نمی‌کنند.»

هنوز حرف هایمان تمام نشده که بیماری ویلچرنشین و باندپیچی شده سر درد دل را باز می‌کند و با ناراحتی می‌گوید: «هفته پیش دچار سوختگی شدم. به اورژانس که آمدم پزشک متخصص نبود و همین دانشجوها پانسمانم کردند. تا اینکه بالاخره چندروز بعد دکتر مرا ویزیت کرد و حالا هم که مجبورم برای تعویض پانسمان بیایم با مشکلات جدیدی روبرو شده‌ام. برای تعویض پانسمان که می‌رویم می‌گویند باز کردن پانسمان و شستن محل سوختگی وظیفه خود بیمار و همراهش است و پرسنل اینجا تنها پانسمان را تعویض می‌کنند. تازه اگر دارویی هم احتیاج داشته باشی حاضر به تامین آن و دریافت هزینه‌اش نیستند و همراه بیمار درحالی که زخم بیمارش باز است باید به داروخانه‌های سطح شهر برود و دارو تهیه کند.»

چهره معصوم کودکانی که از سوزش و درد لحظه‌یی آرام نمی‌گیرند، یا مادری که پشت اتاق عمل بی‌تاب فرزندش است، نفس را در سینه آدم حبس می‌کند. آرامت نمی‌گذارد.

آقای الیاسی که بازنشسته نظامی است برای سرماخوردگی مزمنش به بیمارستان ناجای خیابان ولی‌عصر مراجعه کرده است. در بخش اورژانس بیمارستان روی صندلی‌های انتظار نشسته‌ایم. زبان به گله می‌گشاید: «نیم‌ساعت است که منتظر دکتر هستم. گفته‌اند در راه است. نمی‌دانم کی می‌رسد. می‌گوید بیمارستان‌های خصوصی وضعیتی به مراتب بهتر از نظر خدمات دارند؛ ولی هزینه‌هاشان سرسام‌آور است و همین باعث شده بسیاری از مردم به بیمارستان‌های دولتی مراجعه می‌کنند.» او ادامه می‌دهد: «ازدحام و شلوغی مراجعه‌کننده در بیمارستان‌های دولتی به یکی از معضلات اصلی این بیمارستان‌ها تبدیل شده است و باید یک راه‌حل اساسی برای آن اندیشیده شود. ازدحام جمعیت اصلاً برای وضعیت روحی و جسمی بیماران مناسب نیست و چه بسا نارضایتی‌ها را افزایش بدهد.»

کلیه 14میلیون تومان

در بیمارستان هاشمی‌نژاد با علی و پدرش هم صحبت می‌شوم. از کرمانشاه آمده‌اند. از وضع نامطلوب بیمارستان کرمانشاه و از هزینه‌های سنگین رفت‌وآمدشان می‌گوید. علی از وضعیت خدمات و امکانات و پاسخگویی پرسنل بیمارستان راضی است و ادامه می‌دهد: «خیلی مهم است اینکه بیمار وقتی به از بیمارستان مرخص می‌شود، با رضایت کامل و بدون گله از آنجا خارج شود.» علی و پدرش همرا مادرش آمده‌اند. عمل کلیه دارند. او ادامه می‌دهد: «هزینه خرید کلیه 14میلیون تومان است. اگر دفترچه نداشته باشی 25میلیون تومان هزینه پیوند می‌شود. ما چون دفترچه داشتیم با یک میلیون پیوند زدند.»

گران‌ترین و پرطرفدارترین عضوی که این روزها روی دیوارهای اطراف بیمارستان مشق می‌شود، «کلیه» است. روی درها و پنجره‌های منتهی به بیمارستان‌ها پر از آگهی «کلیه فروشی» است. این جمله روی آگهی است: «فروشی... فوری... یک کلیه با گروه خونی... به فروش می‌رسد.» از تمام گروه‌های خونی روی دیوارها دیده می‌شود. قیمت توافقی است. از 14میلیون شروع می‌شود و نهایتا با آزمایش و رضایت‌نامه پیوند انجام می‌گیرد.

دولتی؛ شلوغ، خصوصی؛ گران

گاهی نوبت‌دهی‌ها بی‌نظم می‌شود و در برخی مواقع، طولانی‌شدن زمان انتظار، داد و فغانِ همراهانِ بیماران را بلند می‌کند. همین مساله نیز خودش نوعی آسیب است و البته نارضایتی. انتظار همراهانی را که شرایط روانی مناسبی ندارند، عصبی و پرخاشگر می‌کند. شلوغی و تراکم بیماران در بیمارستان‌های دولتی به ویژه مراکز درمانی آموزشی موجب می‌شود تا بسیاری از پزشکان نتوانند بطور مرتب و دقیق بیماران را معاینه کنند و این انترن‌ها و رزیدنت‌ها هستند که عهده‌دار این مسوولیت می‌شوند. معالجه بیماران از سوی انترن‌ها و رزیدنت‌ها موجب می‌شود تا بسیاری از بیماران حتی نام پزشک و معالج خود را ندانسته یا او را نبینند.

اما راه فراری نیز وجود ندارد. راهکار دریافت خدمات بهتر، مراجعه به بیمارستان‌های خصوصی است، اما گاهی مردم برای پرداختن هزینه‌های سرسام‌آور بیمارستان‌های خصوصی مجبورند زندگی خود را به حراج بگذارند تا از پس مخارج این بیمارستان‌ها برآیند و گاهی نیز شرایط به‌گونه‌یی است که اورژانس یک بیمارستان دولتی تا آن اندازه متراکم می‌شود که پرسنل درمانی، بیماران را به سختی پذیرش می‌کنند و گاهی نیز به بیماران گفته می‌شود که «تخت خالی نداریم».

هزینه بستری، جراحی و آزمایشات در بیمارستان‌های خصوصی گاهی ده‌ها برابر بیشتر از بیمارستان‌های دولتی است، اما از آن سو بیمارستان‌های دولتی متراکم از بیمار بوده و طبعا کیفیت خدمات ارائه شده در آنها کاهش می‌یابد.

به مرکز قلب تهران می‌روم و چهره نگران مردی توجهم را جلب می‌کند، از دردش می‌پرسم. برایم تعریف می‌کند که پس از سال‌ها زندگی و خانه‌دار شدن، همسرش ناگهان بیمار می‌شود و حالا حاضر است تمام دارایی‌اش را خرج درمان همسرش کند. می‌گوید: «همسرم 39ساله‌ام دچار افتادگی مادرزادی دریچه میترال و نقص دیواره بین دو بطن است و برای درمانش به این بیمارستان مراجعه کردیم. برای انجام «اکومری» در این بیمارستان یک ماه منتظر ماندم؛ هزینه جراحی قلب همسرم 20میلیون تومان بود اما با بیمه در این بیمارستان بیش از 2میلیون تومان شده است.»

او می‌گوید: «یک بیمارستان خصوصی، 30میلیون تومان بابت عمل قلب همسرم طلب کرد و می‌خواستیم خانه‌مان را بفروشیم تا این هزینه را پرداخت کنیم اما دوستان مرکز قلب تهران را معرفی کردند که با 2میلیون تومان می‌توان هزینه عمل را پرداخت.»

می‌گوید: «می‌دانم همه این مردم مثل من یک دردی دارند. بسیاری از افرادی که به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند در آن لحظات پول را به هر قیمتی که شده تهیه می‌کند چون وقتی پای جان در میان می‌آید دیگر مادیات ارزشی ندارد.»

جدای از هر مساله‌یی، نشستن کنار بیماران و همراهان و گوش دادن به درد دل‌های‌شان خود باری از روی دوش‌شان برمی‌دارد و تا حدی آرامش از دست رفته شان را برمی‌گرداند.

زن مسنی با در دست داشتن نمونه آزمایشگاهی در خیابان اصلی داخل بیمارستان دولتی امام خمینی به سمت آزمایشگاه می‌رود. از او که درباره علت مراجعه به این بیمارستان می‌پرسم، برایم توضیح می‌دهد: «بیماری شوهرم از یک زخم کوچک ساده در شست پا شروع شد و در مراجعه به پزشکان مختلف که بیماری او را زخم پای ناشی از دیابت احتمال می‌دادند، بیماری او تشخیص داده نمی‌شد.» ادامه می‌دهد: «بالاخره به ما گفتند که برای تشخیص دقیق باید از پای همسرم تصویربرداری شود که هر بیمارستانی آن را نداشت؛ یک بیمارستان خصوصی برای این نوع تصویربرداری 30 میلیون تومان طلب کرد اما همین تصویربرداری در بیمارستان امام خمینی بیش از 40 هزار تومان شد.»

«بعد از یک ماه برو و بیا، بالاخره از بیمارستان امام خمینی وقت گرفتیم اما زخم که به علت گرفتگی عروق ناشی از سیگار تشخیص داده شد تا نزدیکی‌های زانو پیشرفت کرده بود و علاوه بر آن همسرم ناگهان دچار دل درد شدیدی شد. هر روز ساعت پنج صبح از کرج راه می‌افتم تا به کارهای همسرم در بیمارستان امام خمینی رسیدگی کنم.»

مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران با هزار و 150تخت مصوب و پذیرش سالانه یک میلیون بیمار از سراسر کشور در فضایی به وسعت 24 هکتار شامل چهار بیمارستانِ امام خمینی، بیمارستان ولی‌عصر، انستیتو کانسر (سرطان) و مرکز تصویربرداری است که بزرگ‌ترین مجتمع بیمارستانی خاورمیانه محسوب می‌شود.

آی.سی.یو شبی 2.5میلیون

به آخرین بیمارستان؛ بیمارستان خصوصی می‌روم. مریم دختری 25ساله است که همرا مادرش به بیمارستان آمده است. می‌گوید: «مادرم را دو هفته در‌ای. سی. یو بستری کردیم، 35میلیون از ما گرفتند.‌ای. سی. یو شبی 2.5میلیون است. بیمارستان سی. تی. اسکن ندارد. بیرون هزینه سی.تی.اسکن 300هزار تومان است. نظافتش تعریفی ندارد. آزمایشگاه ندارد. چرا بیمارستانی که این همه پول از بیمارانش می‌گیرد اینقدر وضعیت امکانات و خدماتش ضعیف است؟» مریم می‌گوید همه همراه‌ها شک کردند و قرار است بیماران‌مان را به جایی دیگر منتقل کنیم.

خصوصی‌سازی بیمارستان‌ها، به معنی جد ا شدن بیمارستان‌ها از کنترل مستقیم بوروکراسی دولتمردان و پیوستن به عناصر و فرایندهای بازار و فشارهای آن برای بهبود عملکرد و افزایش سود و بازدهی است. تنها راه سودآوری نیز موفقیت در بازار، رقابت با دیگر بیمارستا‌ن‌ها برای افزایش حجم خدمات و کاهش هزینه‌ها است. هنگامی که صحبت از کیفیت پایین خدمات دولتی در بیمارستان‌ها به میان می‌آید، جریان غالب علم اقتصاد خصوصی‌سازی را به عنوان راهکار پیشنهاد می‌کند.

غافل از آنکه این خصوصی‌سازی هرچند ممکن است کیفیت خدمات را در بیمارستان‌ها افزایش دهد، اما طبیعتا بخش بزرگی از جمعیت را از دریافت خدمات درمانی محروم می‌کند. به نظر می‌رسد تجاری‌سازی درمان و خرید و فروش سلامت به عنوان یک کالای اقتصادی، می‌تواند خود یکی از عوامل نابه‌سامانی بیمارستان‌ها باشد.

چه این مساله باعث می‌شود بخشی از منابع محدود نظام سلامت صرف ایجاد «سود» برای صاحبان خصوصی این نظام شده و امکان بهره‌مندی حداکثری از منابع موجود به نفع بیماران را محدود می‌کند.

به هر حال علت هرچه باشد، به وضوح می‌توان دید که اوضاع در بیمارستان‌های کشور به سامان نیست. وجود این گزاره در فرهنگ عمومی ما، آینه تمام‌نمای آلام، دردها و رنج‌هایی که بیمار در بیمارستان متحمل می‌شود‌. «گرفتار بیمارستان نشی.»

 

 

منبع:سلامت نیوز


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیدکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی مقالات منتخبمدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی آشنایی با رشته مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی وتازه ترین آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی دکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین، استخدام مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی مقالات منتخب مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی آشنایی با رشته مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی وتازه ترین اخبار


ادامه مطلب ...

گرفتار شدن مرد روستایی و پسرش در جنگل عقاب سیاه

[ad_1]

 داستانی از لتونی

در روزگار پیشین مرد روستایی ثروتمندی در یکی از دهات می‌زیست. وی علاقه‌ی زیادی به شکار داشت.
یک سال در زمستان قسمت زیادی از جنگل را از درخت پاک کرد و در بهار آن‌جا را شخم زد و جو کاشت. جو بسیار خوبی در آن‌جا سبز شد؛ ولی هر شب ناشناسی جوها را لگدمال می‌کرد.
روستایی تصمیم گرفت کسی را که به جوها آسیب می‌رساند پیدا کند. تفنگ شکاری و سه گلوله‌ی نقره‌ای را، که با آن‌ها می‌توانست حتی خود شیطان را هم نابود سازد، برداشت و در زیر درخت بلوطی در کنار مزرعه‌ی جو نشست.
نیمه شب درخت بلوط تکان خورد وبه صدا درآمد. روستایی به بالا نگاه کرد و دید که روی درخت بلوط عقاب سیاه بسیار بزرگی نشسته اســت. وی تفنگ را آماده نمود و تیری رها کرد؛ ولی عقاب سیاه فقط بالش را تکان داد و ابداً حرکتی نکرد. شکارچی فریاد زد:
- این معجزه اســت. اگر من که شکارچی قابلی هستم با یک گلوله‌ی نقره‌ای نتوانم تو را از پای درآورم معلوم می‌شود تو عقاب ساده‌ای نیستی. خوب، یک بار دیگر آزمایش می‌کنم.
یک بار دیگر هدفگیری نمود و دومین گلوله‌ی نقره‌ای را شلیک کرد. عقاب این بار بال چپش را تکان داد. شکارچی برای بار سوم خواست شلیک کند. این بار عقاب به زبان آدمی التماس کرد و گفت:
- برادر جان شلیک نکن. من تقصیری ندارم که مزرعه‌ی تو همه شب لگدمال می‌شود. من در جنگ و ستیز بودم. بال مرا زخمی کرده‌اند و به زحمت خودم را به این درخت بلوط رسانده‌ام. مرا نزد خودت ببر و خوراکم بده تا آن که بهبود پیدا کنم. برای این کار پاداش خوبی به تو می‌دهم.
روستایی فکری کرد و راضی شد. عقاب سیاه را از روی درخت پایین آورد و به منزل برد و به پرستاری و نگهداری آن پرنده پرداخت. گاو نری را سر برید و یک تنور نان پخت و به غذا دادن عقاب سیاه مشغول شد. عقاب گاو را خورد، نان‌ها را هم خورد، به طوری که دیگر چیزی باقی نماند؛ ولی بهبود حاصل نکرد. روستایی چاره‌ای نداشت. یک تنور دیگر نان پخت و گاو دومی را هم سربرید. عقاب این غذاها را هم خورد، ولی شفا نیافت. روستایی چاره‌ای نداشت گاو سومی را سربرید. موقعی که زن روستایی مشغول خمیر کردن بود عقاب بخشی از گاو سومی را هم خورده بود و می‌توانست اندکی پرواز کند؛ ولی وقتی که تمام گاو را خورد قوایش تجدید شد.
در آن روز یگانه فرزند روستایی، که اهل خانه او را «کورزمتس» می‌نامیدند، مرده بود. هنوز او را به خاک نسپرده بودند که عقاب به ارباب خود گفت:
بدون تأخیر بر پشت من سوار شو. من تو را به منزل خودم می‌برم و پاداش نیکی‌ها و محبت‌های تو را می‌دهم. روستایی چاره‌ای نداشت جز این که دعوت عقاب را بپذیرد. سوار بر پشت عقاب شد. پرنده چنان در آسمان اوج گرفت که زمین از کوچکی در نظر مرد روستایی به اندازه‌ی پوست گاوی جلوه کرد. عقاب مرد روستایی را از بالا به زمین انداخت و در فاصله یک انگشتی زمین او را دوباره گرفت و سپس بالاتر پرواز کرد. از آن‌جا زمین به اندازه‌ی یک کلاه به نظر می‌رسید. مجدداً عقاب مرد روستایی را از بالا به پایین پرت کرد و در فاصله‌ی دو انگشتی زمین او را دوباره گرفت. برای بار سوم عقاب مرد روستایی را بالا برد، به حدی که از آن جا زمین به اندازه‌ی یک دگمه جلوه کرد. از آن‌جا هم باز مرد بیچاره را به پایین انداخت. مرد روستایی این بار فکر کرد که حتماً به زمین سقوط می‌کند و کله‌اش بر روی سنگ می‌شکند. ولی عقاب در فاصله‌ی یک انگشتی او را گرفت. سپس به بیابان رفت و نفسی تازه کرد و گفت:
- این کارها جزای گلوله‌های تو بود. تو مرا زخمی کردی در حالی که در لگدمال کردن مزرعه‌ی تو من تقصیری نداشتم. حالا حساب ما تصفیه شد. اکنون استراحت می‌کنم، ولی تو را به قصر خودم می‌برم تا از این رحم و شفقتی که به من کردی اظهار قدردانی کنم و پاداش نیکی به تو بدهم.
عقاب مرد روستایی را به یک قصر بسیار مجلل و زیبایی برد و خودش به شکل انسانی درآمد و گفت:
- این قصر مال دختر ارشد من اســت.
هر دو وارد قصر شدند و از آن‌ها پذیرایی شایانی شد. عقاب که به شکل آدم درآمده بود پرسید:
- خوب ارباب، نمی‌خواهی دوباره پرواز کنیم؟
- چطور می‌توانیم پرواز کنیم در صورتی که تو دیگر بال نداری؟
- مانعی ندارد می‌توانیم برویم پشت دروازه.
همین که پشت دروازه رسیدند دوباره آن آدم به عقاب سیاه بزرگی تبدیل شد و به طرف قصر دختر کوچک‌ترش پرواز نمود. در آن‌جا باز به شکل آدم درآمد. در آن‌جا خدمتکاران قصر مانند قصر اول از او پذیرایی نکردند، خود دختر کوچک‌تر آمد و از آن‌ها پذیرایی شایانی کرد.
سپس عقاب او را دوباره در آسمان پرواز داد و به قصر بزرگ سیاهی برد. آن‌جا قصر خود عقاب بود.
صاحب قصر مهمان خودش را همراه برد که املاکش را به او نشان دهد. همه‌ی قصر پر از طلا و نقره بود و می‌درخشید.
بعد از سه روز عقاب سیاه پاداش خوبی به مرد روستایی داد:
کیسه‌ای پول و کیسه دیگری که قرار شد قبل از رسیدن به خانه آن کیسه را باز نکند. در ضمن، راه برگشت را به مهمان نشان داد و هنگام وداع به او گفت:
- از این راه برو و راهت را کج نکن. به این ترتیب به منزل خودت می‌رسی.
مرد روستایی تمام شب را راه رفت و نزدیک صبح خستگی و بی‌خوابی او را از پای درآورد. روی تنه‌ی درخت بریده‌ای نشست تا رفع خستگی نماید. در این‌جا حس کنجکاویش تحریک شد. خواست بداند که در این کیسه چیست. دلش می‌خواست نظری به کیسه بیندازد. همین که در کیسه را گشود از توی کیسه گاوهای زیادی - کوچک و بزرگ در حدود هزار تا - بیرون آمدند.
روستایی با هول و هراس در اطراف این گاوها راه می‌رفت و نمی‌دانست چگونه آن‌ها را دوباره توی کیسه کند. بالاخره مجبور شد گله گاوی را که مالکش شده بود بچراند. چاره‌ای نداشت. با زحمت این کار را می‌کرد و از همه مهم‌تر این که راه را هم گم کرده بود.
خوشبختانه روز سوم عقاب دوباره آمد و مرد روستایی را ملامت کرد و گفت:
- من که به تو گفتم در کیسه را باز نکن. چرا قبل از رسیدن به منزل این کار را کردی؟ مانعی ندارد. برای بار اول من تو را نجات می‌دهم. گاوهای تو را توی کیسه می‌کنم، ولی فقط قول بده که آن چیزی را که در منزل جا گذاشته‌ای و زنده نیست به من بدهی.
مرد روستایی وعده داد که این کار را بکند. عقاب به شکل آدم درآمد و در کیسه را گشود و گاوها را یکی بعد از دیگری توی کیسه کرد و آن قدر ایستاد تا هر هزار تا گاو توی کیسه رفتند و از نظر ناپدید شدند. وی در کیسه را بست و آن را به دست مرد روستایی داد و خودش دوباره به شکل عقاب درآمد و به قصر سیاه پرواز کرد.
مرد روستایی فوراً راه را پیدا کرد و به طرف منزل رفت. کیسه‌ی پول و کیسه‌ی سحر و جادو شده را بر دوش افکنده بود و در راه از فرط خوشحالی سوت می‌زد. روز سوم به منزل رسید.
همین که نزدیک منزل رسید از توی دروازه یک نفر سوار بر بز کوهی بیرون آمد که جوانی را با خود همراه داشت. جوان کلاهش را در هوا تکان داد و گفت:
- پدرجان، خداحافظ. تو مرا به چه کسی داده‌ای؟ مرد روستایی در جواب پسرش فریاد زد:
- من که دیگر پسری ندارم. چه می‌گویی؟ چطور من پدر تو هستم؟
زن روستایی وقتی که شوهرش را دید در آستانه‌ی در ایستاد و از فرط خوشحالی اشک شعف و شادی فرو ریخت و گفت:
- روزی که عقاب سیاه سوار بر بال‌های خودش تو را همراه خود برد پسرمان کورزمتس نمرده بود. فقط غش کرده بود، و روز سوم زنده شد.
در این جا پدر دانست که در اثر بی‌اطلاعی خودش مرتک اشتباه بزرگی شده اســت و فوراً فهمید کسی که پسرش را سوار بر بز کوهی برده کیست و قضیه از چه قرار اســت. خیلی خودش را سرزنش کرد که چرا با عقاب شیطان صفت دوستی کرده اســت. ولی روغنی که ریخت دیگر به کوزه برنمی‌گردد. هر قدر هم خودت را سرزنش کنی و غصه بخوری و گریه کنی فایده‌ای ندارد.
مرد روستایی از بس غم و غصه داشت کیسه‌ی جادو شده را فراموش کرد. همین که قدری به حال آمد فوراً کیسه را گشود و بلافاصله هزار تا گاو یکی بعد از دیگری از توی کیسه بیرون آمدند. چه ثروت بی‌پایانی.
در همان موقع مرد سوار بر بزکوهی پسر مرد روستایی را به قصر خودش آورد.
در پایان روز سوم عقاب سیاه کاری به پسر پیشنهاد کرد و آن این بود که شبانگاه در جنگل سه قطعه زمین را از درختان پاک کند و آن‌جا را شخم بزند و گندم بکارد. گندم‌ها که سبز شد آن را درو کند و آسیاب کند و آرد تهیه نماید و برای چاشت نان گرمی بپزد و در اختیار همه قرار دهد. پسر به طرف جنگل رفت. تاریکی عجیبی در آن جا حکمفرما بود. روی سنگی نشست و گریه‌ی تلخی سر داد. در همین موقع دختر کوچک عقاب سیاه پیش او رفت و گفت:
- پسرجان، گریه نکن. من از تو خوشم آمده و حاضرم به تو کمک کنم. تو برو در بستر من بخواب و کاری نداشته باش. شبانه من همه‌ی این کارها را رو به راه می‌کنم، به طوری که از پدرم ابداً نفهمد.
صبحگاهان کورزمتس از گندمی که در قطعه زمین خالی از جنگل روییده بود نان گرمی درست کرد و به عقاب سیاه داد به طوری که عقاب سیاه غرق در حیرت شد و پرسید:
- عجب جوان زرنگی هستی! برو بخواب و فردا شب دوباره پیش من بیا.
شب بعد موقعی که جوان در مقابل ارباب قصر سپاه ایستاد، ارباب قصر به او چنین گفت:
- امشب برو به طرف دریای بالتیک. در آن‌جا نی‌هایی وحشی خواهی دید. در وسط این نی‌ها با یک اردک وحشی سیاه رو به رو خواهی شد که شکار آن ممکن نیست. آن اردک را باید شکار کنی و آن را سرخ کنی و برای من بیاوری.
کورزمتس به طرف دریا رفت. هوا تاریک بود به طوری که هیچ‌جا را نمی‌دید. بیچاره به گریه افتاد، ولی دوباره دختر عقاب به تسکین او پرداخت و گفت:
- تو برو در بستر من بخواب، ولی طوری که پدرم تو را نبیند. در این اثنا من اردک سیاه را شکار می‌کنم.
کورزمتس همین کار را کرد. جوان برای چاشت اردک سیاه غیرقابل شکار را سرخ کرد و در اختیار عقاب گذاشت. عقاب سیاه دستور داد که روز استراحت کند و نیمه شب دوباره نزد او برود.
کورزمتس طبق دستور دوباره نزد عقاب رفت. این بار عقاب به او دستور داد:
- کورزمتس، دوباره به دریای بالتیک برو. در وسط دریا کشتی سفیدی قرار دارد و روی کشتی خرگوش سفیدی هست که شکار آن ممکن نیست. خرگوش را شکار کن و برای فردا صبح آن را سرخ کن و نزد من بیاور.
همین که کورزمتس پشت دروازه رفت دختر عقاب با عجله و شتاب به طرف او دوید و زیر لب گفت:
- امشب تو باید همراه من بیایی. ما باید از روی پل‌های درازی عبور کنیم. طوفان شدیدی برپا می‌شود و تو در معرض افتادن از روی پل قرار می‌گیری، ولی تو مرا محکم بچسب. گرچه کار دشواری اســت ولی چاره‌ی دیگری نداریم.
آن‌ها از روی پل‌هایی که انتهایی نداشت گذشتند. آنچه دختر عقاب گفته بود کاملاً حقیقت داشت. ولی عاقبت بسلامت به کشتی سفید رسیدند. دختر عقاب، دوست وفادار جوان، گفت:
- من می‌روم خرگوش سفید را شکار کنم و تو در این‌جا بایست و هیچ کس را راه نده. این هم چماق. هر کس آمد او را به قصد کشت بزن.
دختر عقاب به انبار کشتی رفت و به جست و جوی خرگوش سفید پرداخت. از پشت انبار پیرزن موسفیدی، که به زحمت پاهایش را حرکت می‌داد، خارج شد و با گریه و زاری از جوان خواست که به او اجازه دهد در روی لبه‌ی کشتی بنشیند و نفسی تازه کند. جوان با خودش گفت: «فرصت خواهم داشت هر وقت لازم شد او را از پای در بیاورم.» پس به او اجازه داد که بنشیند. همین که پیرزن به کنار کشتی رسید فوراً به شکل اردک ماهی درآمد و پرید توی آب.
دخترک دوان دوان آمد و گفت:
آن را بزن. بزن. این همان خرگوش اســت. ولی فایده نداشت. دیگر نمی‌توانست آن را به چنگ بیاورد.
دختر عقاب گفت:
- این مسافرت ما به نتیجه نرسید، ولی عیبی ندارد، غصه نخور. من خودم به شکل خرگوش سفید درمی‌آیم. وقتی مرا نزد پدرم بردی مرا به زمین بزن.
جوان همین کار را کرد. خرگوش سفید را نزد عقاب سیاه آورد و همین که آن را به زمین زد خرگوش به مرغ تبدیل شد و مرغ به تخم مرغ و تخم مرغ به یک دانه. همین که تخم مرغ دانه شد عقاب هم به شکل خروسی درآمد؛ ولی هنوز فرصت نکرده بود دانه را بخورد که دانه به روباهی تبدیل شد و گردن خروس را گاز گرفت. به این ترتیب عقاب، که شیطان ناپاکی بود، مغلوب شد.
صبح روز بعد کورزمتس پیش عقاب سیاه آمد، ولی وی غرق در خون روی زمین افتاده بود. وقتی عقاب جوان را دید گفت:
- این سه روز را که این‌جا بودی به اندازه‌ی سه سال حساب می‌کنم و هر کاری بخواهی برای تو انجام می‌دهم، ولی از این‌جا برو.
او می‌دانست که تا هنگامی که جوان را آزاد نکند سلامتش باز نخواهد گشت.
کورزمتس از عقاب سیاه چیزی نخواست، زیرا اول می‌خواست با دختر مشورت کند. وقتی نزد دختر آمد دختر به او گفت:
- عجب آدم بی‌فکری هستی! از او بخواه که مرا به عقد تو درآورد. حالا برای انجام دادن هر کاری حاضر اســت. همین که تصمیم ما را به او بگویی فوراً می‌توانیم از این‌جا فرار کنیم؛ گرچه هنگامی که زخم‌های او بهبود یابد. حتماً دنبال ما خواهد آمد، ولی ما باید خیلی مواظب باشیم.
جوان همین کار را کرد. عقاب سیاه در حالی که در حال مرگ بود فریاد زد:
-‌ای آدم ملعون! من حاضرم نیمی از قصر خودم را به تو بدهم ولی دخترم را به تو نمی‌دهم.
- اگر این کار را نمی‌کنی پس من هم به منزل برنمی‌گردم.
عقاب وقتی که دید جوان بر حرف خودش اصرار داد دخترش را به او داد و به آن‌ها گفت که عجله کنند و از آن جا بروند، زیرا در غیر این صورت بدخواهند دید.
کورزمتس و دخترک با عجله به راه افتادند؛ ولی راه زیادی نرفته بودند که دخترک حس کرد بدبختی بزرگی در پی آن‌هاست.
- ما را تعقیب می‌کنند. من گوسفند می‌شوم و تو چوپان. اگر از تو پرسیدند که آیا رهگذری را دیده‌ای یا نه، بگو که من سه سال اســت یک گوسفند دارم و در این جا مشغول چرانیدن آن هستم و کسی را ندیده‌ام که از این‌جا عبور کند.
بعد از مسافت کمی گرگی از آن جا عبور کرد و پرسید:
-‌ ای چوپان، از این جا رهگذری نگذشت؟
- چوپان به او نگاه نکرد. فقط گفت:
- سه سال اســت یگانه گوسفند خودم را در این‌جا می‌چرانم و مرد رهگذر یا زن رهگذری را ابداً ندیده‌ام.
شیطان که به شکل همان گرگ درآمده بود نزد ارباب خودش عقاب سیاه رفت. اربابش پرسید:
- خوب، بگو ببینم آن‌ها را دیدی؟
- خیر ندیدم. فقط به چوپانی برخوردم که همراه یگانه گوسفندش بود. گفت که چنین کسانی را ندیده اســت.
-‌ ای احمق، این‌ها همان خودشان بوده‌اند.
عقاب سیاه شیطان بزرگی را که به شکل گرگ بود دوباره عقب آن‌ها فرستاد. دختر عقاب وقتی که صدای پای گرگ را شنید به یک میز خطابه تبدیل شد و پسر هم به شکل کشیشی درآمد.
شیطان وارد کلیسا شد و گفت:
- پدر مقدس، مرد رهگذری را همراه زن رهگذری ندیدی؟
- سی سال اســت در این جا کشیش هستم و هیچ کس را ندیده‌ام که از این‌جا عبور کند.
شیطان بزرگ نزد عقاب سیاه بازگشت و اطلاع داد که فقط میز خطابه‌ی کلیسا و کشیشی را در راه دیده و کشیش گفته اســت که در مدت سی سال زندگی خود کسی را ندیده اســت.
-‌ ای احمق، این کشیش و میز خطابه خود آن‌ها بوده‌اند. این دفعه خود عقاب سیاه به تعقیب آن‌ها پرداخت. دخترش فوراً پی برد و گفت:
- من به شکل رودخانه‌ای درمی‌آیم و تو اردک بشو. ولی قبلاً حلقه‌ی انگشترم را دو نیم می‌کنم؛ نیمی را به تو می‌دهم و نیمی را برای خودم نگه می‌دارم. اگر من فرصت نکنم عقب تو بیایم تو وقتی که به منزل رسیدی به هیچ شخصیتی بیگانه سلام نکن؛ فقط با کسی سلام و علیک کن که او را می‌شناسی.
عقاب سیاه به شکل یک گرگ بسیار بزرگ به طرف رودخانه آمد و پرسید:
- رودخانه، بگو از این جا مرد رهگذری با زن رهگذری عبور نکردند؟
- خیر، سیصد سال اســت که در این زمین جریان دارم و چنین کسانی را ندیده‌ام.
گرگ بزرگ شروع کرد به خوردن آب رودخانه. ولی عوض این که آب رودخانه کم شود زیادتر شد. وقتی که گرگ دید موفق نمی‌شود گفت:
- سه سال و سه روز دیگر جریان داشته باش.
این حرف را زد و سپس به شکل عقاب درآمد و به قصر سیاه خودش بازگشت.
کورزمتس که به شکل اردک درآمده بود دوباره به شکل آدم درآمد و تنها به منزل برگشت. وقتی که پدر و مادرش او را دیدند خیلی خوشحال شدند. چطور ممکن بود خوشحال نشوند زیرا علاوه بر کیسه‌ی پول و هزارتا گاو نر پسرشان هم صحیح و سالم به منزل بازگشته بود.
البته اگر کورزمتس فراموش نمی‌کرد که طبق دستور دختر عقاب نباید با کسی که آشنایی ندارد سلام و احوالپرسی کند همه چیز مطابق میل انجام شده بود؛ ولی او این موضوع را فراموش کرد و با عابر فقیری احوالپرسی کرد همین که جواب سلام عابر را داد فوراً نامزدش را که دختر عقاب بود فراموش کرد. نیمی از انگشتری هم که در دست داشت محو شد. این مرد فقیر عابر همان عقاب سیاه بود.
بعد از سه سال و سه روز رودخانه به یک دختر بسیار زیبا تبدیل شد؛ خوشگل‌تر از قبل. از آن موقع دیگر جادو از او دفع شد و مثل همه‌ی دختران عادی شد.
دختر در نزدیکی خانه‌ی کورزمتس منزلی گرفت تا آن که شاید کورزمتس او را ببیند. ولی افسوس! کورزمتس وی را می‌دید ولی نمی‌شناخت. او ابداً گذشته را به خاطر نمی‌آورد.
یک روز کورزمتس از شکار برمی‌گشت و فوق العاده تشنه بود. در کنار چاه دختری زیبا - همان دختری که روز دختر عقاب بود - از چاه آب می‌کشید. کورزمتس خواست که دخترک به او آب بدهد. دخترک لیوانی آب خنک به او داد. کورزمتس وقتی که آب را خورد در ته لیوان نیمی از حلقه‌ی انگشتر را دید. از جیبش نیمی دیگر از انگشتر را درآورد و آن‌ها را با هم جور کرد و فوراً فرار از قصر عقاب سیاه را به خاطر آورد و دختری را که به رودخانه تبدیل شده بود شناخت. انگشتر را به انگشت نامزدش کرد و از او معذرت خواست که بر اثر سلام با مرد ناشناس او را فراموش کرده اســت.
چیزی نگذشت که جشن عروسی کورزمتس با دختر نجات دهنده‌اش برگزار شد.
اگر آن دو نمرده باشند یقیناً تا امروز با خوشی و سعادت مشغول زندگی هستند.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 سپتامبر 2016 ... در روزگار پیشین مرد روستایی ثروتمندی در یکی از دهات میزیست. وی علاقهی زیادی به شکار داشت.12 سپتامبر 2016 ... گرفتار شدن مرد روستایی و پسرش در جنگل عقاب سیاه. پای گرگ را شنید به یک میز خطابه تبدیل شد و پسر هم به شکل کشیشی درآمد. شیطان وارد ...15 سپتامبر 2016 ... بعضی هم کنار مغازه های غذا فروشی می ایستند و منتظر آماده شدن غذا می مانند. ... دولت بهار ... گرفتار شدن مرد روستایی و پسرش در جنگل عقاب سیاه.15 سپتامبر 2016 ... شاخص : پسر جوان چندین سال است که با یک غاز دوست است. سایت های دیگر ... گرفتار شدن مرد روستایی و پسرش در جنگل عقاب سیاه · جوان ایرانی ...پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود ... کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!!! .... او روستای خود را به دلیل اینکه ارباب، زکات اموالش را پرداخت نمیکند، تر ک ...... که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را ...در اوایل حکومت پهلوی، حاکم وقت در روستای موسک دژی بنا نهاد که به دژ شاهپور مبدل گشت ... و همچنین وجود جنگلها و پوشش گیاهی مناسب در شمال و جنوب، وجود منابع رطوبتی رودخانهها و .... قلعهٔ مریوان برای باری دیگر در دوران سرخاب بیگ اردلان پسر مأمون بیگ یکم ... ش) از ترس گرفتار شدن توسط سپاه ایران به قلعهٔ مریوان روی آورد که سرخاب ...22 آگوست 2007 ... عصر آنروز، روز نامه نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه ... اين شعر كانديد شعر سال 2005 اثر يك پسر سياه پوست .... روستایی ها همینطور به زنده به گور كردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم ... زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. .... چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال ...16 ا کتبر 2016 ... دهیار روستای دارابکلا با تأیید خبر ناپدید شدن چهار نفر از اهالی این روستا در جنگل دارابکلا گفت: اکیپ ...اجاره منزل جنگل ابر - جنگل ابر : منزل غذا راهنما مینی بوس 8368 763 0935 حسینی - اجاره منزل جنگل ابر. ... از شاهرود تا روستای ابر جاده كاملا صاف و آسفالت مي باشد.


کلماتی برای این موضوع

عصر ایران سایت تحلیلی خبری ایرانیان سراسر جهان خبرهای علمی فرهنگی هنری ورزشی سیاسی و در عصرایرانادبیات معاصر و نقد ادبی مقالهچاپ شده در مجلة علمیپژوهشی جستارهای ادبیادبیات و علوم انسانی سابق، دانشگاه فردوسی عکس طبیعت، عکس های طبیعت، تصاویر طبیعت، …عکسهای طبیعت،عکس طبیعت پاییز،عکس طبیعت بکر،عکس طبیعت بی جان،عکس طبیعت زمستانی،عکس زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسیشماره ی نوشته ۱۸ ۱۸ دکتر محمد جعفر محجوب فرهنگ عامه و زندگی در این روز‌ها دیگر گمان زبان و ادبیات فارسیشماره ی نوشته ٤ ١٤ تدوین آریا ادیب علم بدیع بدیع در واژه به معنی تازه، نو و هر کی میخواد بخنده بیاد توخبر های آنلاین و جواب های ایران طنز۹۲ ایلنا؛ مرکز زمین شناسی آمریکا از احتمال وقوع یک چهار ستاره مانده به صبحهزار کتاب؛ قبل‌تر درباره‌ی ‌جکلین ویلسون‌ و لیزیِ دهن زیپی‌اش در هزار کتاب خوانده حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦


ادامه مطلب ...

مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند + عکس

[ad_1]
مفیدستان:

به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از دیجیاتو،‌ از طرفی گفته شد میلیون ها نسخه از ماشین های لباسشویی این کمپانی در خاک کشور آمریکا منفجر و تکه تکه شده است.

اما سامسونگ تنها شرکتی نیست که در سال های اخیر گرفتار چنین مسئله ای شده و نگاهی به گذشته نشان می دهد گجت ها و دیوایس های متعددی به صورت عمده دچار حوادثی اعم از آتش سوزی و انفجار شده اند.

ضمن امیدواری برای فرا رسیدن دورانی که باتری های لیتیم یونی ایمن به دست مشتریان برسند، نگاهی داریم به برخی از گجت های مشهوری که یا منفجر شدند یا آتش گرفتند:

همین چند روز پیش بود که شرکت Boosted نسل دوم اسکیت بوردهای الکتریکی اش را فراخوانی کرد؛ مردم در مدت کوتاهی پس از عرضه این دیوایس به بازار مدعی شدند دود غلیظی از آنها بلند می شود و بدنه پلاستیکی اش شروع به ذوب شدن می کند. اگرچه هرگز آتش گرفتن اسکیت فوق دیده نشده اما خود سازنده در بیانیه ای رسماً اعلام کرد وقتی دود هست، پس آتش هم هست. بنابراین دستگاه های خود را به ما برگردانید که نوش دارو بعد از مرگ سهراب فایده ای ندارد.

هاوربردها شاید واقعاً همانند یک سفینه معلق نباشند، اما قطعاً می توانند آتش بگیرند. حدود نیم میلیون از این دستگاه های اسکیت مانند جدید و گران قیمت در کشور آمریکا جمع آوری شده و در حال حاضر استفاده یا فروش آنها در تمام نقاط ایالات متحده ممنوع است.

قطعاً ویدیوی آتش سوزی اتومبیل الکتریکی مدل اس تسلای مشهور که در سال 2013 منتشر شد را به خاطر دارید؛ البته مشکل پدید آمده برای این خودرو مستقیماً به باتری مربوط نمی شد، چراکه ایلان ماسک مدعی شده بود سوراخ شدن بدنه محافظ باتری به وسیله یک قطعه فلزی حادثه را موجب گردیده است.

سال 2010 بود که یکی از اولین مدل های فروخته شده موبایل آیفون 4 در یکی از پروازهای هواپیمایی استرالیا آتش گرفت و حواشی متعددی را ایجاد نمود؛ هرچند که این اتفاق فراگیر نشد و به سرعت فراموش گردید.

طی سال های گذشته گزارش های متعددی پیرامون آتش سوزی و انفجار مک بوک های اپل به گوش رسیده است. مشهورترین نمونه آن به سال 2009 بر می گردد که یکی از کاربران نیمه شب متوجه انفجار لپ تاپش شده و بعداً معلوم گشت مشکل به کابل شارژ مگ سیف بر می گردد. به علاوه در سال 2006 کمپانی اپل تعداد زیادی از مک بوک پروهای 15 اینچی اش را به علت مشکل اساسی باتری فراخوانی کرد.

موبایل های گلکسی نوت 7 سامسونگ هم که به تشریح نیاز ندارند و بدون شک در جریان حوادث و اتفاقات آنها هستید.

عجیب ترین مورد این لیست ماشین های لباسشویی سامسونگ در کشور آمریکا است. غول تجاری کره ای اواخر سال گذشته میلادی مجبور شد نزدیک به 2.8 میلیون دستگاه از وسایل شستشو اش را به خاطر انفجار و از هم پاشیدن قطعات پس بگیرد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند عکس مروری بر مشهورترین دیوایس‌هایی که گرفتار آتش سوزی شدند عکس


ادامه مطلب ...

بیماران، گرفتار بیمارستان‌های ناخوش احوال

[ad_1]

به گزارش شفاف، وجود نزدیک به 150 بیمارستان (خصوصی و دولتی) و بی‌توجهی به امر تمرکززدایی از شهر تهران و تبدیل شدن پایتخت به قطب بهداشت، همچنین محروم ماندن بسیاری از شهرهای -ولو بزرگ- کشور از امکانات حداقلی، به خصوص در حوزه بهداشت و درمان سبب شده که مردم -آنهایی که توان مالی دارند- برای طی کردن روند درمان خود یا نزدیکان‌شان ناگزیر به سفرهای چندصد کیلومتری و چندمیلیونی به کلان‌شهر تهران شوند. تا جایی که عده کثیری از همراهان به واسطه عدم استطاعت مالی شب و روز را در کنار خیابان و پیاده‌روها سر کنند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه تعادل می نویسد: برای تهیه گزارشی به چندتا از بیمارستان‌ها سر زدم تا نحوه برخورد و امکانات و خدمات رفاهی را از زبان همراهان و بیماران بشنوم.

بیمارستان‌ها؛ جایی که زندگی عادی مدتی را به تعلیق درمی‌آید و سوژه زمان و زندگی را به تماشای درد خود و رنج دیگران چمباته می‌زند و می‌نشیند. جایی که زندگی روی دیگرش را نشان می‌دهد و انسان زندگی را به «تحمل کردن» می‌گذراند و همراهِ ناله می‌شود.

از شمالی‌ترین نقطه تهران؛ دارآباد؛ یعنی بیمارستان مسیح دانشوری در دامنه کوه‌های شمیران آغاز می‌کنم. درد از همین ابتدا با پله‌های شیب‌دار و بی‌شمار شروع می‌شود. در پاگردی بیماری با همراهش، دردش را به تحمل نشسته است. گاهی فریادی خفیف از نهادش بلند می‌شود. بیمارستانی مختص بیمارانی با مشکلات تنفسی و ریوی با این وضعِ پله‌های شیب‌دار و بی‌شمار، جور درنمی‌آید! اما در این کوهپایه آنکه به جایی نرسد، البته فریاد است.

از پله‌ها بالا می‌روم. برعکس وضع پله‌ها محیط بیمارستان آب‌وهوایی بس تمیز و فرحبخش (مناسب بیماران تنفسی) دارد. روی سکویی، جلو درِ اورژانس چند«همراه» در این ارتفاع، هوای آلوده تهران را به تحلیل نشسته‌اند. موضوع بحثم را با یکی از همراهان که زنی میانسال است، پی می‌گیرم. خیلی زود می‌رود سر اصل مطلب و می‌گوید: «هیچ آشنایی در بیمارستان نداشتیم. اگر در بیمارستان‌ها آشنا نداشته باشی، کسی تحویلت نمی‌گیرد.» این تمام نقد اوست.

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

آقای رحمانی 45ِساله از بیمارانی است که مشکل ریوی دارد. او از فضای تنفسی بیمارستان دانشوری راضی است اما نقدش را به سیستم بیمارستانی اینگونه می‌گوید: «مشکلات موجود در بیمارستان‌ها عاملی شده تا درد بیمارمان را فراموش کنیم. وضعیت بیمار خودمان و شلوغی و چشم انتظاری طولانی مدت به اندازه کافی آدم را روانی می‌کند. مسوولان باید فضایی در بیمارستان ایجاد کنند که مردم بتواند به راحتی کارشان را پیگیری کنند نه اینکه خود بر دردمان بیفزایند.»

آقای کریمی پدری است که پای فرزندش دچار شکستگی و پس از آن دچار خون مردگی و تشکیل لخته خون در محل شکستگی شده و برای مداوای آن به چند بیمارستان دولتی مراجعه کرده اما این بیمارستان‌ها به دلیل شلوغی و تراکم بیماران از پذیرش فرزند او خودداری کرده‌اند. او در بیمارستان شهدای تجریش می-گوید: «پس از سه روز جست‌وجو بالاخره فرزندم در اورژانس این بیمارستان پذیرش و پس از آن تخت بستری برای او پیدا شد.» می‌گوید: «هرچند هزینه‌های این بیمارستان، تعرفه دولتی است با این وجود برای یک آزمایش تصویربرداری، 250هزار تومان پول پرداخت کردم.»

ادامه می‌دهد: «وضعیت رسیدگی و تجهیزات بیمارستان خوب است، اما حجم زیاد بیماران، کمبود پزشک در بخش اورژانس، شلوغی و انتظار طولانی صف پذیرش بیماران از جمله مشکلاتی است که در بیمارستان شهدای تجریش با آن درگیریم. به‌گونه‌یی که برای انجام یک فیزیوتراپی باید چندین روز در نوبت منتظر بمانیم زیرا ظرفیت پذیرش بیماران در این بخش‌ها تکمیل است.» مردی میانسال که با همسرش از چالوس آمده است می‌گوید: «برای گرفتن یک ‌ام.آر.‌ای 15 روز باید در نوبت باشی. کس و کار نداشته باشی کسی توجه نمی‌کنه.

از چالوس اومدم کار آزاد دارم و در یک مرغداری با ماشین کار می‌کنم. یکی از فامیل‌هایمان اینجا بود کارم راه انداخت و گرنه برای یک‌ام. آر.‌ای باید 15 روز صبر می‌کردم.». جوان 30 ساله‌یی آتلی به گردن بسته و همراه دخترش روی صندلی‌های آبی انتظار نشسته است. دیسک کمر دارد. می‌گوید: «با اینکه دکترم نوشته بود که اورژانسی بودم اما چند رور طول کشید تا عملم کنند. بعد از چند روز انترنی اومد که چیزی بارش نبود. بعد یک هفته درد کشیدن عملم کرند. بخواهی یک مسکن بزنی باید به پرستارها التماس کنی. بعد هم کلی با داد و بیداد بر سرمان آن را می‌زنند. اصلا ادبیات حرف زدن درستی با بیماران ندارند.» کارگر ساختمانی است. بچه ملایر همدان است. بخش آنکولوژی خیلی خوش برخورد بودند ولی قسمت «استریو تاکسی» که بخش بستری‌هاست رفتار خوبی با بیماران بستری نداشتند. یعنی چندبار باید به پرستار بگویی تا یک آمپول به بیمار بزند. می‌گویی مریض بدحال دارم می‌گویند: «خب داشته باش. سر ما هم شلوغ است. اینجا حال کسی خوب نیست.»

همیشه پای پول در میان است

به بیمارستان ایران... می‌روم، بیمارستانی خصوصی که مراجعان خاص خود را دارد. بیمارستان‌های خصوصی هزینه بالایی برای خدماتی که ارائه می‌کنند دریافت می‌دارند، از این رو مراجعاتشان را کسانی تشکیل می‌دهند که به اصطلاح: «دستشان به دهانشان می‌رسد.» البته ناگفته پیداست که همین مساله باعث می‌شود خدمات درمانی این بیمارستان‌ها زمین تا آسمان با بیمارستان‌های دولتی فرق کند. در بخش خصوصی «هتلینگ» خود یکی از خدمات اصلی بیمارستان محسوب می‌شود، خدمتی که کیفیتی مطلوب دارد.

خانم دکتر، خودش پزشک یکی از بیمارستان دولتی و امروز اینجا همراهِ خواهرش است. درباره معضلات بیمارستانی به گفت‌وگو می‌نشینیم. او حجم کار زیاد و دریافتی کم را عامل اصلی برخوردهای تند پرسنل بیمارستان‌های دولتی می‌داند. مساله‌یی دیگر را عدم آگاهی و آموزش ندیدن همراهانِ بیماران عنوان می‌کند: «همراهان احساس می‌کنند وارد سوپر مارکت شدند، دوست دارند کارشان سریع‌تر انجام شود. در مقابل پرستاران هم باید بدانند که اکثر مراجعان به بیمارستان‌های دولتی از قشر پایین جامعه هستند و اگاهی لازم در این زمینه را ندارند.»

خانم دکتر ادامه می‌دهد: «در صورت نبود محدودیت‌هایی مانند عوامل اقتصادی (مهم‌ترین علت انتخاب بیمارستان‌های دولتی توسط بیماران)، بیماران بستری در بخش خصوصی را ترجیح می‌دهند و این به خاطر عملکرد ضعیف بیمارستان‌های دولتی در زمینه ارائه خدمات درمانی است.»

آقای گودرزی نیز یک «همراه» است. او می‌گوید: «در بیمارستان‌های خصوصی تا بتوانند بیماران را معطل می‌کنند و نگه می‌دارند. چون هر چه بیشتر بماند و زمان زیادی را به بستری بودن بگذرانند، پول بیشتری عایدشان می‌شود. یعنی به بیمار به عنوان یک منبع سرمایه نگاه می‌کنند تا انسانی رنجور که باید دردش را دوا کرد. اینجاست که آدم باید بگوید که تن‌ات به ناز طبیبان نیازمند مباد.»

هر آمپول، یک‌ونیم میلیون تومان

بیمارستان دولتی مفید مقصد بعدی‌ام است. مادری با اینکه شش ماه از اینکه فهمیده است که فرزند 12 سال‌هاش سرطان خون دارد، اما هنوز در شوک است و چشمانش قرمز از اشک. مادر که برای درمان فرزندش به این بیمارستان مراجعه کرده، از خدمات بیمارستان، نحوه برخورد پرستاران با او و همچنین هزینه‌های درمانی راضی است اما با بغض ناشی از بیماری فرزند توضیح می‌دهد که بابت هر یک آمپول کودکش که از خارج بیمارستان تهیه کرده، یک‌ونیم میلیون تومان پول پرداخت کرده است. او ادامه می‌دهد: «که طی شش ماه، هزینه این آمپول‌ها حداقل بیش از شش میلیون تومان شده است.»

قاسم یکی دیگر از بیمارانی است که ضمن گلایه از اشغال بودن خطوط گویای این بیمارستان مفید می‌گوید: «از ساعت 15 تا 17:45 دقیقه معطل مانده تا نزد دکتر برویم و در قسمت آزمایشگاه نیز با کلی معطلی در جوابمان می‌گویند بروید روز جمعه از ساعت 14 تا 19 نوبت بگیرید شنبه صبح بیایید تا کارتان انجام شود.»

دیدن صحنه‌های سوختگی و رنج بیماران حال آدم را دگرگون می‌کند. مادری پسر بچه دو سال‌هاش را برای ویزیت و تعویض پانسمان سوختگی‌اش به بیمارستان آورده و کودک بی‌اختیار از شدت سوزش و درد ناشی از شستشوی محل سوختگی شیون می‌کند. مادر از گریه کودک به گریه می‌افتد. مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری به عنوان بزرگ‌ترین مرکز آموزشی درمانی سوختگی کشور، کلیه اعمال جراحی سوختگی حاد و جراحی‌های ترمیمی را انجام می‌دهد و علاوه بر تهران سالانه پذیرای تعداد زیادی از هموطنان آسیب دیده از سراسر کشور است. اینجا نخستین مقصد آمبولانس‌های اورژانس در مواجهه با بیماران سوختگی است؛ جایی که قرار است بهتر از سایر مراکز درمانی و البته به صورت تخصصی خدمات درمانی سوختگی را برای ساکنین پایتخت و حتی بیماران ارجاع شده از دیگر استان‌ها ارائه دهند. کمبود امکانات و کادر متخصص درمانی، الزام به ارجاع بیماران بدحال برای دریافت برخی خدمات درمانی به خارج از بیمارستان و طبابت رزدینت‌ها در غیاب پزشکان متخصص، تنها بعضی از مشکلات و کمبودهای نام دارترین مرکز سوانح و سوختگی تهران است که از زبان مردم گرفتار بیماری در این بیمارستان شنیده می‌شود.

مرد جوانی که دچار سوختگی شدید در ناحیه پا شده، سوار بر ویلچر و با حالی زار در گوشه‌یی از سالن درمانگاه انتظار می‌کشد. به سراغش که می‌روم می‌گوید: «الان بیشتراز 24ساعت است که دچار سوختگی شده‌ام و در این مدت هنوز پزشک متخصص مرا ویزیت نکرده، البته رزدینت‌ها هستند ولی هیچکدام تکلیف مرا مشخص نمی‌کنند.»

هنوز حرف هایمان تمام نشده که بیماری ویلچرنشین و باندپیچی شده سر درد دل را باز می‌کند و با ناراحتی می‌گوید: «هفته پیش دچار سوختگی شدم. به اورژانس که آمدم پزشک متخصص نبود و همین دانشجوها پانسمانم کردند. تا اینکه بالاخره چندروز بعد دکتر مرا ویزیت کرد و حالا هم که مجبورم برای تعویض پانسمان بیایم با مشکلات جدیدی روبرو شده‌ام. برای تعویض پانسمان که می‌رویم می‌گویند باز کردن پانسمان و شستن محل سوختگی وظیفه خود بیمار و همراهش است و پرسنل اینجا تنها پانسمان را تعویض می‌کنند. تازه اگر دارویی هم احتیاج داشته باشی حاضر به تامین آن و دریافت هزینه‌اش نیستند و همراه بیمار درحالی که زخم بیمارش باز است باید به داروخانه‌های سطح شهر برود و دارو تهیه کند.»

چهره معصوم کودکانی که از سوزش و درد لحظه‌یی آرام نمی‌گیرند، یا مادری که پشت اتاق عمل بی‌تاب فرزندش است، نفس را در سینه آدم حبس می‌کند. آرامت نمی‌گذارد.

آقای الیاسی که بازنشسته نظامی است برای سرماخوردگی مزمنش به بیمارستان ناجای خیابان ولی‌عصر مراجعه کرده است. در بخش اورژانس بیمارستان روی صندلی‌های انتظار نشسته‌ایم. زبان به گله می‌گشاید: «نیم‌ساعت است که منتظر دکتر هستم. گفته‌اند در راه است. نمی‌دانم کی می‌رسد. می‌گوید بیمارستان‌های خصوصی وضعیتی به مراتب بهتر از نظر خدمات دارند؛ ولی هزینه‌هاشان سرسام‌آور است و همین باعث شده بسیاری از مردم به بیمارستان‌های دولتی مراجعه می‌کنند.» او ادامه می‌دهد: «ازدحام و شلوغی مراجعه‌کننده در بیمارستان‌های دولتی به یکی از معضلات اصلی این بیمارستان‌ها تبدیل شده است و باید یک راه‌حل اساسی برای آن اندیشیده شود. ازدحام جمعیت اصلاً برای وضعیت روحی و جسمی بیماران مناسب نیست و چه بسا نارضایتی‌ها را افزایش بدهد.»

کلیه 14میلیون تومان

در بیمارستان هاشمی‌نژاد با علی و پدرش هم صحبت می‌شوم. از کرمانشاه آمده‌اند. از وضع نامطلوب بیمارستان کرمانشاه و از هزینه‌های سنگین رفت‌وآمدشان می‌گوید. علی از وضعیت خدمات و امکانات و پاسخگویی پرسنل بیمارستان راضی است و ادامه می‌دهد: «خیلی مهم است اینکه بیمار وقتی به از بیمارستان مرخص می‌شود، با رضایت کامل و بدون گله از آنجا خارج شود.» علی و پدرش همرا مادرش آمده‌اند. عمل کلیه دارند. او ادامه می‌دهد: «هزینه خرید کلیه 14میلیون تومان است. اگر دفترچه نداشته باشی 25میلیون تومان هزینه پیوند می‌شود. ما چون دفترچه داشتیم با یک میلیون پیوند زدند.»

گران‌ترین و پرطرفدارترین عضوی که این روزها روی دیوارهای اطراف بیمارستان مشق می‌شود، «کلیه» است. روی درها و پنجره‌های منتهی به بیمارستان‌ها پر از آگهی «کلیه فروشی» است. این جمله روی آگهی است: «فروشی... فوری... یک کلیه با گروه خونی... به فروش می‌رسد.» از تمام گروه‌های خونی روی دیوارها دیده می‌شود. قیمت توافقی است. از 14میلیون شروع می‌شود و نهایتا با آزمایش و رضایت‌نامه پیوند انجام می‌گیرد.

دولتی؛ شلوغ، خصوصی؛ گران

گاهی نوبت‌دهی‌ها بی‌نظم می‌شود و در برخی مواقع، طولانی‌شدن زمان انتظار، داد و فغانِ همراهانِ بیماران را بلند می‌کند. همین مساله نیز خودش نوعی آسیب است و البته نارضایتی. انتظار همراهانی را که شرایط روانی مناسبی ندارند، عصبی و پرخاشگر می‌کند. شلوغی و تراکم بیماران در بیمارستان‌های دولتی به ویژه مراکز درمانی آموزشی موجب می‌شود تا بسیاری از پزشکان نتوانند بطور مرتب و دقیق بیماران را معاینه کنند و این انترن‌ها و رزیدنت‌ها هستند که عهده‌دار این مسوولیت می‌شوند. معالجه بیماران از سوی انترن‌ها و رزیدنت‌ها موجب می‌شود تا بسیاری از بیماران حتی نام پزشک و معالج خود را ندانسته یا او را نبینند.

اما راه فراری نیز وجود ندارد. راهکار دریافت خدمات بهتر، مراجعه به بیمارستان‌های خصوصی است، اما گاهی مردم برای پرداختن هزینه‌های سرسام‌آور بیمارستان‌های خصوصی مجبورند زندگی خود را به حراج بگذارند تا از پس مخارج این بیمارستان‌ها برآیند و گاهی نیز شرایط به‌گونه‌یی است که اورژانس یک بیمارستان دولتی تا آن اندازه متراکم می‌شود که پرسنل درمانی، بیماران را به سختی پذیرش می‌کنند و گاهی نیز به بیماران گفته می‌شود که «تخت خالی نداریم».

هزینه بستری، جراحی و آزمایشات در بیمارستان‌های خصوصی گاهی ده‌ها برابر بیشتر از بیمارستان‌های دولتی است، اما از آن سو بیمارستان‌های دولتی متراکم از بیمار بوده و طبعا کیفیت خدمات ارائه شده در آنها کاهش می‌یابد.

به مرکز قلب تهران می‌روم و چهره نگران مردی توجهم را جلب می‌کند، از دردش می‌پرسم. برایم تعریف می‌کند که پس از سال‌ها زندگی و خانه‌دار شدن، همسرش ناگهان بیمار می‌شود و حالا حاضر است تمام دارایی‌اش را خرج درمان همسرش کند. می‌گوید: «همسرم 39ساله‌ام دچار افتادگی مادرزادی دریچه میترال و نقص دیواره بین دو بطن است و برای درمانش به این بیمارستان مراجعه کردیم. برای انجام «اکومری» در این بیمارستان یک ماه منتظر ماندم؛ هزینه جراحی قلب همسرم 20میلیون تومان بود اما با بیمه در این بیمارستان بیش از 2میلیون تومان شده است.»

او می‌گوید: «یک بیمارستان خصوصی، 30میلیون تومان بابت عمل قلب همسرم طلب کرد و می‌خواستیم خانه‌مان را بفروشیم تا این هزینه را پرداخت کنیم اما دوستان مرکز قلب تهران را معرفی کردند که با 2میلیون تومان می‌توان هزینه عمل را پرداخت.»

می‌گوید: «می‌دانم همه این مردم مثل من یک دردی دارند. بسیاری از افرادی که به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند در آن لحظات پول را به هر قیمتی که شده تهیه می‌کند چون وقتی پای جان در میان می‌آید دیگر مادیات ارزشی ندارد.»

جدای از هر مساله‌یی، نشستن کنار بیماران و همراهان و گوش دادن به درد دل‌های‌شان خود باری از روی دوش‌شان برمی‌دارد و تا حدی آرامش از دست رفته شان را برمی‌گرداند.

زن مسنی با در دست داشتن نمونه آزمایشگاهی در خیابان اصلی داخل بیمارستان دولتی امام خمینی به سمت آزمایشگاه می‌رود. از او که درباره علت مراجعه به این بیمارستان می‌پرسم، برایم توضیح می‌دهد: «بیماری شوهرم از یک زخم کوچک ساده در شست پا شروع شد و در مراجعه به پزشکان مختلف که بیماری او را زخم پای ناشی از دیابت احتمال می‌دادند، بیماری او تشخیص داده نمی‌شد.» ادامه می‌دهد: «بالاخره به ما گفتند که برای تشخیص دقیق باید از پای همسرم تصویربرداری شود که هر بیمارستانی آن را نداشت؛ یک بیمارستان خصوصی برای این نوع تصویربرداری 30 میلیون تومان طلب کرد اما همین تصویربرداری در بیمارستان امام خمینی بیش از 40 هزار تومان شد.»

«بعد از یک ماه برو و بیا، بالاخره از بیمارستان امام خمینی وقت گرفتیم اما زخم که به علت گرفتگی عروق ناشی از سیگار تشخیص داده شد تا نزدیکی‌های زانو پیشرفت کرده بود و علاوه بر آن همسرم ناگهان دچار دل درد شدیدی شد. هر روز ساعت پنج صبح از کرج راه می‌افتم تا به کارهای همسرم در بیمارستان امام خمینی رسیدگی کنم.»

مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران با هزار و 150تخت مصوب و پذیرش سالانه یک میلیون بیمار از سراسر کشور در فضایی به وسعت 24 هکتار شامل چهار بیمارستانِ امام خمینی، بیمارستان ولی‌عصر، انستیتو کانسر (سرطان) و مرکز تصویربرداری است که بزرگ‌ترین مجتمع بیمارستانی خاورمیانه محسوب می‌شود.

آی.سی.یو شبی 2.5میلیون

به آخرین بیمارستان؛ بیمارستان خصوصی می‌روم. مریم دختری 25ساله است که همرا مادرش به بیمارستان آمده است. می‌گوید: «مادرم را دو هفته در‌ای. سی. یو بستری کردیم، 35میلیون از ما گرفتند.‌ای. سی. یو شبی 2.5میلیون است. بیمارستان سی. تی. اسکن ندارد. بیرون هزینه سی.تی.اسکن 300هزار تومان است. نظافتش تعریفی ندارد. آزمایشگاه ندارد. چرا بیمارستانی که این همه پول از بیمارانش می‌گیرد اینقدر وضعیت امکانات و خدماتش ضعیف است؟» مریم می‌گوید همه همراه‌ها شک کردند و قرار است بیماران‌مان را به جایی دیگر منتقل کنیم.

خصوصی‌سازی بیمارستان‌ها، به معنی جد ا شدن بیمارستان‌ها از کنترل مستقیم بوروکراسی دولتمردان و پیوستن به عناصر و فرایندهای بازار و فشارهای آن برای بهبود عملکرد و افزایش سود و بازدهی است. تنها راه سودآوری نیز موفقیت در بازار، رقابت با دیگر بیمارستا‌ن‌ها برای افزایش حجم خدمات و کاهش هزینه‌ها است. هنگامی که صحبت از کیفیت پایین خدمات دولتی در بیمارستان‌ها به میان می‌آید، جریان غالب علم اقتصاد خصوصی‌سازی را به عنوان راهکار پیشنهاد می‌کند.

غافل از آنکه این خصوصی‌سازی هرچند ممکن است کیفیت خدمات را در بیمارستان‌ها افزایش دهد، اما طبیعتا بخش بزرگی از جمعیت را از دریافت خدمات درمانی محروم می‌کند. به نظر می‌رسد تجاری‌سازی درمان و خرید و فروش سلامت به عنوان یک کالای اقتصادی، می‌تواند خود یکی از عوامل نابه‌سامانی بیمارستان‌ها باشد.

چه این مساله باعث می‌شود بخشی از منابع محدود نظام سلامت صرف ایجاد «سود» برای صاحبان خصوصی این نظام شده و امکان بهره‌مندی حداکثری از منابع موجود به نفع بیماران را محدود می‌کند.

به هر حال علت هرچه باشد، به وضوح می‌توان دید که اوضاع در بیمارستان‌های کشور به سامان نیست. وجود این گزاره در فرهنگ عمومی ما، آینه تمام‌نمای آلام، دردها و رنج‌هایی که بیمار در بیمارستان متحمل می‌شود‌. «گرفتار بیمارستان نشی.»

 

 

منبع:سلامت نیوز


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیدکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی مقالات منتخبمدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی آشنایی با رشته مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی وتازه ترین آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی دکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین، استخدام مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی مقالات منتخب مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی آشنایی با رشته مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی وتازه ترین اخبار


ادامه مطلب ...

۶۰ شهر چین گرفتار آلودگی شدید هوا

[ad_1]

۶۰ شهر چین گرفتار آلودگی شدید هوا

دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
سازمان هواشناسی چین امروز اعلام کرد که از ابتدای ماه جاری میلادی ۶۰ شهر در استان‌های مختلف چین در معرض آلودگی شدید هوا قرار داشته‌اند.

به گزارش ایرنا ،‌ بیش‌ترین بخش از آلودگی هوا مربوط به استان هه بی در شمال چین بوده که سازمان هواشناسی در یک هفته گذشته برای آن هشدار قرمز بالاترین سطح خطر را صادر کرده است.

همزمان اعلام شده است که بازرسان در سراسر کشور و به‌خصوص بخش‌های آلوده در حال بازرسی‌های گسترده از آلوده‌کننده‌هایی هستند که هشدارها را نادیده گرفته‌اند و باعث افزایش آلودگی هوا در شهرها شده‌اند.

سه هفته متوالی است که شمال چین و شهر پکن با مشکل آلودگی هوا روبه رو است و بطور فزاینده برشدت آن افزوده می‌شود.

ماه گذشته میلادی هم اعلام شده بود که بیش‌تر از 300 شهر چین شاهد آلودگی هوا بوده و نیمی از خاک چین در ماه قبل در آلودگی بسر برده است.

مشکل آلودگی یکی از اصلی‌ترین معضلات شهروندان چینی است و همزمان دولت اعلام کرده است بسیاری از مناطق هشدارها و تدابیر اتخاذ شده را نادیده گرفته‌اند.

از سوی دیگر اعلام شده که بیش از یک هزار و 100 مامور سازمان هواشناسی و نهادهای مختلف برای رسیدگی به پرونده‌های نقض حراست از محیط زیست و نادیده گرفتن تدابیر دولت برای رفع آلودگی به شهرها و استان‌های مختلف به خصوص استان‌های همجوار پکن اعزام شده‌اند.

از استان خه بی در شمال چین و در مجاورت شهر پکن که بیش‌ترین کارخانه‌ها و کارگاه‌های زغالی را در خود جای داده است، به عنوان اصلی‌ترین منبع آلودگی یاد می‌شود.

در همین حال نظام پزشکی چین اعلام کرده است با استمرار آلودگی هوا که در زمستان امسال بیش‌تر از سال‌های دیگر خواهد بود مسمومیت‌های ناشی از آلودگی هوا بیش‌تر و بیمارهای مزمن گریبانگیر مردم خواهد شد و باید برای حل این مشکل چاره‌اندیشی کرد.

در روزهای اخیر بارها در استان‌های مختلف از جمله شهر پکن نشست‌هایی با حضور مسوولان محیط زیست و سازمان هواشناسی برای رفع این معضل برگزار شده اما هنوز راهی برای حل و برطرف کردن این مشکل یافت نشده و دولت هشدار داده است زمستانی آلوده در راه می‌باشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پول نیوز در همه جای جهان میزان درآمد یک فعالیت اقتصادی مهمترین علامت؟ شکل گرفته در ذهن مخاطب عصر ایران پاتایا، متفاوت تر از آن چیزی که فکر می کنید عکس آشنایی با شگفت انگیزترین هتل های یخی خبرگزاری تابناک اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریافت ریالی تجارت ایران و چین روزگار طلای سیاه، سفید می شود؟ برگزاری مراسم اربعین عکس های خبری روز اول سنبله یکبار آوازه شد که داعش در افغانستان بطورکلی محو شده اند زنده باد نیروهای امنیتی شهر هوشمندشرکت هلند به ارتقاء شهر به عنوان یک شهر هوشمند برای کمک می ‌ کند این شرکت در حال دختری که با داعشی زندگی کرد عکسچراغ سیز جنرال دوستم به اشرف غنی عکس عکس های خبری روز قوس دختر ساله رشوه مقام اپیدمیولوژی گونه های بیماریزای مرتبط با محیط …گونه اپیدمیولوژی و علائم بالینی استافیلوکوک اورئوس فولیکولیت عفونت ساقه مو دستگاه تصفیه آب خانگی،آب آشامیدنی،آب شیرین …آب ترکیبی حیاتی است که حدود تا درصد وزن انسان بالغ را تشکیل می دهد و بعد از اکسیژن اخبار حوادثروزنامه حوادث،حوادثحوادث روز،حوادث اخبار چهار طبیعت گرد گرفتار در غار مغان مشهد نجات یافتند نهادهای متولی هم نوزاد یک روزه را اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروز همشهری آنلاین دانش فناوری‌ خودرویی با بدنه تمام فضا سفر تفریحی ارزان به ماه در ۱۰ سال آینده فناوری‌ بام خبرگزاری تابناک اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری افت ریالی تجارت ایران و چین روزگار طلای سیاه، سفید می شود؟ برگزاری مراسم اربعین درخیریه رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد انقلاب ۱۳۵۷ ایران ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد انقلاب۱۳۵۷ انقلاب ۱۳۵۷ ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی با مشارکت طبقات مختلف مردم، بازاریان مشهد ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد مشهد مشهد کلان‌شهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است این شهر در زمان افشاریان، ایران پس از آیت الله خمینی محمد علی همایون کاتوزیان کتاب اثر همایون کاتوزیان که با عنوان «ایرانیان تاریخ باستان بیماری واگیر پزشکان ایران معادل لاتین واژه وزوز گوش است این کلمه از فعل لاتین به معنای زنگ زدن گرفته شده اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی جهان اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروزاخبار دستگاه تصفیه آب خانگی،آب آشامیدنی،آب شیرین کن تصفیه دستگاه تصفیه آب خانگی،آب آشامیدنی،آب شیرین کن تصفیه دستگاه دستگاه تصفیه آب خانگی،آب


ادامه مطلب ...

دندان‌ها گرفتار خرابی بیمه

[ad_1]
به گزارش شفاف:  این شرکت‌ها با وعده‌هایی از قبیل تخفیف تا 90درصد اقدام به صدور کارت و دفترچه خدمات درمانی و دندانپزشکی می‌کنند؛ درحالی‌که خدمات ارائه شده، به‌زعم مسئولان را تحت‌پوشش قرار می‌دهند.

دبیر شورای سلامت دهان وزارت بهداشت با تشریح پشت پرده تماس‌های تلفنی برای تخفیف‌های ویژه خدمات دندانپزشکی گفت: فعالیت شرکت‌های شبه‌بیمه‌ای خدمات دندانپزشکی مورد تأیید وزارت بهداشت نیست و مردم فریب ارائه تخفیف برای دریافت خدمات دندانپزشکی را نخورند. فعالیت‌های برخی از شرکت‌های شبه‌بیمه‌ای که با تماس با هموطنان، خود را به‌عنوان نمایندگان وزارت بهداشت و یا رفاه معرفی می‌کنند نوعی فریبکاری بوده و به هیچ عنوان وجاهت قانونی ندارد و مورد تأیید وزارت بهداشت نیست.

سعید عسگری ادامه داد: این شرکت‌ها با استفاده از روش‌های گوناگون تبلیغی و حتی تهدید به جریمه کردن افراد درصورت عدم‌عضویت، ارقامی را به‌عنوان حق عضویت از مردمی که اطلاعی از موضوع ندارند، دریافت می‌کنند که این کار محمل قانونی نداشته و مردم نباید فریب این تبلیغات را بخورند. برخی از شرکت‌های ارائه خدمات دندانپزشکی با فریب و سوءاستفاده از ناآگاهی عمومی، بدون داشتن سرمایه لازم برای یک شرکت بیمه‌ای، بدون تعهد ریسک، بدون انجام فرایندهای بیمه‌گری خرید خدمات شامل مقومی، رسیدگی به اسناد و پرداخت هزینه خدمات و نیز بدون نظارت مؤثر بر مراکز درمانی و از همه مهم‌تر با تعرفه‌‌‌گذاری غیرقانونی، بازار ارائه خدمات دندانپزشکی را تحت‌تأثیر مخرب قرار می‌دهند.

یکی از اصلی‌ترین روش‌هایی که این شرکت‌ها با آن مردم را به‌خود جذب می‌کنند، وعده ارائه تخفیف‌های کلان است. به‌گفته این مقام مسئول در وزارت بهداشت معمولاً تعرفه‌های این شرکت‌ها از ارقام جاری بسیار بالاتر است، اما بر مبنای همین ارقام گزاف غیرمصوب، شرکت‌های مذکور اقدام به ارائه تخفیفات به جمعیت تحت پوشش حتی تا 60درصد مبلغ اعلامی می‌کنند که نهایتا در برخی از موارد متأسفانه حتی بعد از ارائه تخفیفات، رقم ماخوذه از بیماران از تعرفه‌های قانونی بالاتر است.

این شرکت‌ها همچنین در قبال معرفی تعداد زیادی بیمار، به افراد تخفیف می‌دهند ولی تخفیف ارائه‌شده از جانب مراکز ارائه‌دهنده خدمت صورت می‌گیرد و شرکت‌های مذکور برخلاف بیمه‌ها، مابه‌التفاوت هزینه را به مراکز درمانی پرداخت نمی‌کنند. سعید عسگری درباره نتیجه این روش گفت: این امر می‌تواند منجر به کاهش کیفیت ارائه خدمات توسط مراکز درمانی به مردم شود. البته با چنین مداخلات سودجویانه، نهایتاً مردم بهره‌ای از ارائه اینگونه خدمات نبرده و در واقع این افراد فریب خورده‌اند؛ بنابراین متضرر شده و سرمایه چنین شرکت‌هایی را تأمین می‌کنند. رشد قارچ‌گونه شرکت‌های شبه‌بیمه‌ای برای خدمات‌گران دندانپزشکی زمانی گسترش می‌یابد که مردم از سطح پوشش بیمه‌های درمانی پایه و تکمیلی خود ناامید می‌شوند. به‌گفته محمدحسین قربانی نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، بیمه‌ها رمقی برای پوشش خدمات دندانپزشکی ندارند. به همین جهت است که خدمات دندانپزشکی از حمایت‌های بیمه‌ای بی‌نصیب مانده است.

وی به ایسنا گفت: واقعیت آن است که بیمه سلامت حدود 8هزار میلیارد تومان به مراکز درمانی بدهی دارد و قادر نیست خدمات جدیدی را تحت پوشش قرار دهد. در این شرایط نمی‌توان امید داشت که حتی بیمه‌ها در سال96 نیز تعهدات پوشش‌دهی برای خدمت دندانپزشکی را عملیاتی کنند. نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت گفت: حوزه دندانپزشکی جزو نیازمندی‌های جامعه است اما با توجه به هزینه‌های بالای آن نتوانستیم خدمات خوبی را در این عرصه ارائه دهیم. حال امیدواریم با تقویت بیمه‌ها بتوانیم گام‌های اثربخشی در این بخش برداریم.

بیمه نیست؛ دندان خراب را بکشید!

هزینه‌های سرسام‌آور دندانپزشکی در ایران شاید شبیه کشورهای دیگر باشد، اما پوشش‌های بیمه‌ای مردم را ناچار به کشیدن دندان می‌کند چرا که یا ارزان‌‌ترین روش است یا پوشش بیمه‌ای رایگانی دارد. این در حالی است که آمارهای مسئولان نشان می‌دهد که «تمام افراد بالغ ایرانی، بالای 12دندان کشیده شده یا پوسیده یا قبلاً پر شده دارند» و حداقل سالی 2میلیون دندان فقط در مراکز دانشگاهی و دولتی کشیده می‌شود. در شرایطی که فرهنگسازی برای پیشگیری از بیماری‌های دهان و دندان به کندی پیش می‌رود، گسترش خدمات دندانپزشکی تحت پوشش بیمه‌های پایه به‌نظر یک ضرورت می‌رسد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کاریکاتوردانش‌آموز دودی هم رسید آسیب های ……آسیب های اجتماعیمدیرکل دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی آموزش و پرورش گفت‌ هزار نفر از دانش سلامت اخبار ایران و جهان خیلی از افراد وقتی پهلوهای خود را لمس می کنند با یک مشت چربی درمان خانگی نیش پشه درمان مراقبت سلامت نیوزمراقبتدرمانسلامت نیوز درد ناشی از نیش پشه یکی از آزاردهنده‌ترین دردهاست نیش پشه به‌طور مدام مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایراندوره آموزش سرنگ و سوزن صبح امروز پانزدهم آبان در مرکز ملی مطالعات اعتیاد آغاز شدپزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی سایت خبری تحلیلی شفاف اخبار ایران و جهان سخنگوی دستگاه قضا در رابطه با چرائی عدم تعیین تکلیف سران فتنه هر کی میخواد بخنده بیاد توحکایات شبهای امتحان شعر طنز بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود این شب امتحان من چرا آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیدکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین کاریکاتوردانش‌آموز دودی هم رسید آسیب های اجتماعی سلامت … آسیب های اجتماعی سلامت نیوز مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی آموزش و پرورش گفت‌ هزار نفر از دانش سلامت اخبار ایران و جهان خیلی از افراد وقتی پهلوهای خود را لمس می کنند با یک مشت چربی اضافی درمان خانگی نیش پشه درمان مراقبت سلامت نیوز مراقبت درمان سلامت نیوز درد ناشی از نیش پشه یکی از آزاردهنده‌ترین دردهاست نیش پشه به‌طور مدام احساس مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران بازدید پروفسور ویلی مک فارلند استاد دانشگاه کالیفرنیا از مرکز ملی مطالعات اعتیاد پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامت،خبرهای پزشکی پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی،خبرهای سایت خبری تحلیلی شفاف اخبار ایران و جهان سخنگوی دستگاه قضا در رابطه با چرائی عدم تعیین تکلیف سران فتنه گفت در هر کی میخواد بخنده بیاد تو حکایات شبهای امتحان شعر طنز بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود این شب امتحان من چرا سحر آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی دکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین، استخدام


ادامه مطلب ...

۵۰ درصد ایرانی ها گرفتار اختلالات اسکلتی عضلانی هستند

[ad_1]

 

عضو هیئت مدیره انجمن فیزیوتراپی ایران:

۵۰ درصد ایرانی ها گرفتار اختلالات اسکلتی عضلانی هستند

تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۵

 

اختلالات اسکلتی

 

اختلالات اسکلتی

 

عضو هیئت مدیره انجمن فیزیوتراپی ایران، گفت: نیمی از جمعیت کشورمان گرفتار اختلالات اسکلتی عضلانی هستند.

به گزارش ستاره ها؛ دکتر اکبر همتی در آستانه برگزاری سمینار تخصصی فیزیوتراپی، اظهارداشت: بیماری های اسکلتی عضلانی در واقع اختلالاتی هستند که سیستم عصب و عضله و سایر بافت همبند در آن درگیر می شوند.

وی با اعلام اینکه ۵۰ درصد افراد جامعه گرفتار اختلالات اسکلتی عضلانی هستند، افزود: این بیماری ها علاوه بر ناراحتی هایی که بیشتر به صورت درد خود را بروز می دهند، باعث ایجاد اختلال در سیستم حرکت می شود و در صورت درمان نشدن شکل مزمن به خود گرفته و در طولانی مدت باعث آسیب جدی به فعالیت های روزمره افراد می گردد.
همتی ادامه داد: اختلالات اسکلتی عضلانی باعث تحمیل هزینه های درمان بسیار بالایی می گردد. از طرفی با تغییر شیوه زندگی افراد و تغییر الگوی بیماری ها که بیشتر ناشی از روند صنعتی شدن جوامع است، از قبیل استفاده زیاد از موبایل، لپ تاپ و کامپیوترهای شخصی و از طرفی با افزایش کم تحرکی ناشی از استفاده از وسایل نقلیه شخصی، میزان شیوع این بیماری ها در حال افزایش است.
وی افزود: اختلالات اسکلتی عضلانی با برچسب های متفاوتی از جمله، گردن درد، شانه درد، کمردرد، زانودرد و موارد زیاد دیگری مطرح می شوند. بطور مثال افرادی که از گردن درد شکایت دارند ممکن است علت درد گردن آنها ناشی از گرفتگی عضلات و یا مفاصل گردن به شکل آرتروز و یا آسیب دیسک های گردن باشد. لذا جدا از روند پیری که زمینه ساز تغییرات تخریبی در دیسک و ستون فقرات گردنی می شود، مهم ترین علت گردن دردها ناشی از فشار روی عضلات به علت کار سنگین، ضربه ناشی از تصادف و افتادن و یا ضربه مستقیم به گردن و همچنین وضعیت نامناسب گردن از قبیل وضعیت سر جلو آمده است.
همتی با عنوان این مطلب که خیلی از گردن دردها با درمان های فیزیوتراپی که دارای کمترین عوارض است، کاملا قابل برطرف شدن هستند، گفت: شانه درد نیز از اختلالات شایع سیستم اسکلتی عضلانی است که در برخی موارد عدم درمان و یا درمان غیر اصولی و یا مزمن شدن درد شانه می تواند منجر به خشکی مفصل شانه و در نتیجه ایجاد محدودیت حرکتی شود که موجب بروز اختلال در فعالیت های روزمره می گردد.
عضو هیئت مدیره انجمن فیزیوتراپی ایران، ادامه داد: کمردرد که می توان گفت شایع ترین شکل بیماری های اسکلتی عضلانی است، علاوه بر علت کهولت سن، در افراد جوان و میانسال غالباً به علت فشار کاری و خوابیدن و نشستن در وضعیت نامناسب رخ می دهد.
وی افزود: زانو درد نیز از شایع ترین اختلالات اسکلتی عضلانی است که به خصوص در افراد چاق شایع تر است و عدم پیشگیری و عدم درمان به موقع می تواند منجر به ناتوانی های شدید حرکتی گردد.
همتی اظهارداشت: اختلالات دیگری نیز هستند که در حکم بیماری نیستند ولی فعالیت های معمول زندگی را مختل می کنند و غالباً به علت درگیری عضلات رخ می دهد و باعث دردهای شدید مزمن می شود که باید به موقع درمان شوند تا منجر به ناتوانی های دائمی نشوند.
وی افزود: موثرترین درمان برای اختلالات اسکلتی عضلانی دادن آموزش های لازم از طریق رسانه ها و فضاهای مجازی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی است. ولی در کنار این آموزشها یکی از موثرترین درمان های موجود در جهان برای این اختلالات، فیزیوتراپی است.
همتی گفت: در درمان های فیزیوتراپی علاوه بر ارائه آموزش های لازم جهت پیشگیری از ابتلا به این بیماری ها، استفاده از شیوه های درمانی تخصصی و پیشرفته از قبیل درمان های دستی و درمان با سوزن خشک و تجهیزات مدرن و پیشرفته از قبیل لیزر، مگنت، شاک ویو، جریانهای رادیو فرکانسی، امواج اولتراسوند، به میزان بسیار زیادی در روند پیشگیری و درمان موثر است.
سمینار تخصصی فیزیوتراپی در اختلالات اسکلتی عضلانی، روزهای ۴ و ۵ آذر ۹۵ در هتل المپیک تهران برگزار می شود.

 

 

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی بهترین درمان دیسک کمر روش جدید درمان کمردردعلل مختلف کمر درد صدمات رگ به رگ شدن و کشیدگی ها لغزش مهره ای یا سر مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، …اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری رژیم غذایی مناسب مرکز اطلاعات فنی ایرانمرکز اطلاعات فنی ایران با بیش از سال سابقه در زمینه ارائه اطلاعات فنی شامل اخبار آشنایی با کمر درد و راه های پیشگیری و درمان آن … مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت شهریور ۸٧ زیتونجملات بسیار زیباازدخترایرونی روی این جملات فکر کنیم دل تنها عضوی است بهترین کراتین و طریقه مصرف کراتین پایگاه …آخرین ارسالی های انجمن ادکوان برنامه فیتنس خانم ها ارسال شده در مصاحبه بالینی تشخیصی در روان شناسیمصاحبه را می‌توان یک تعامل دو نفره دانست که هدفی غیر از گفتگوی معمولی را دنبال می‌کنداسترس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان آرشیو …تضادها رو درک کنیم سیاه و سفید، سرد و گرم، زشت و زیبا به تضادها فکر کن وقتی که در آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامت،خبرهای پزشکی پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی،خبرهای مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، بهداشت مقالات سلامت اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری های خاص بیماری واگیر پزشکان ایران میلیون ها تن از مردم جهان در سراسر جهان این روزها علاوه بر نگرانی از گسترده شدن ابعاد بحران بهترین کراتین و طریقه مصرف کراتین پایگاه تخصصی بدنسازی و آخرین ارسالی های انجمن ادکوان برنامه فیتنس خانم ها ارسال شده در انزال زودرس، درمان به دور از هیاهوی تبلیغات جوانان زیادی را دیده ام که حتّی قبل از ازدواج، نگران آن هستند که آیا در آزمون رابطه زناشویی دوره پاکسازی بدن از استروئیدها پایگاه تخصصی بدنسازی و هنگامی که بحث بهبود عملکرد ورزشی مطرح میشود بسیاری از افراد زمان زیادی را صرف یادگیری رژیم غذایی مناسب مرکز اطلاعات فنی ایران مرکز اطلاعات فنی ایران با بیش از سال سابقه در زمینه ارائه اطلاعات فنی شامل اخبار اقتصادی استرس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان آرشیو سایت علمی استرس واکنش جسمانی ، روانی و عاطفی در برابر یک محرک بیرونی است که می تواند موجب سازگاری فرد آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی ناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم ‌طب اسلامی وسنتی حکیم عقیلی خراسانی طب سنتی طبسنتی مخلوط عسل و گلیسیرین در مقادیر مساوی بهترین درمان خشکی و ترک خوردکی پوست دست و صورت می باشد


ادامه مطلب ...

زنان 2 برابر مردان گرفتار بی خوابی هستند

[ad_1]

تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.

به گزارش مشرق، به گفته محققان دانشگاه مک گیل کانادا، تفاوت ساعت بدن که تنظیم کننده خواب اســت علت تفاوت کیفیت خواب در زنان و مردان اســت.
 
محققان با در نظرگرفتن دوره ماهانه زنان و مصرف داروهای هورمونی ضدبارداری دریافتند ساعت بدن بر خواب و هوشیاری زنان و مردان تاثیر متفاوتی می گذارد.
 
به گفته این محققان، در یک برنامه زمانی خواب مشابه مشخص شد ساعت بدن زنان موجب می شود آنها زودتر از مردان بخوابند و بیدار شوند و علت آن هم این اســت که ساعت بدن زنان بیشتر متمایل به نصف النهار شرقی اســت.
 
همین مسئله بیانگر علت بروز خواب آشفته و بیخوابی در زنان بیش از مردان اســت.
 
همچنین تحقیقات نشان می دهد زنان به هنگام خواب در شب نسبت به مردان از سطح هوشیاری کمتری برخوردار هستند.
 
نتایج این تحقیق اذعان دارد که زنان از لحاظ بیولوژیکی مناسب کارهای شیفتی نیستند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 سپتامبر 2016 ... تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.14 سپتامبر 2016 ... تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.15 سپتامبر 2016 ... تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.14 سپتامبر 2016 ... تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.به گزارش مهر، به گفته ... زنان ۲ برابر مردان گرفتار بی خوابی هستند. تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ ... ديگران منتشر نمی شود. رکود بازار لوازم خانگی 2 ساله شد.تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند. به گز.14 سپتامبر 2016 ... تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.14 سپتامبر 2016 ... محققان با در نظرگرفتن دوره ماهانه زنان و مصرف داروهای هورمونی ضدبارداری دریافتند ساعت بدن بر خواب و هوشیاری زنان و مردان تاثیر متفاوتی می گذارد.تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.تحقیقات نشان می دهد زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به بی خوابی هستند.


کلماتی برای این موضوع

افسردگی تشخیص و راه درمان آرشیو …انواع اضطراب ها و ترس ها ۱ اختلال اضطراب فراگیر اگر در تمام مدت روز بدون جامعه شناسیاشاره بی شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکاری دارد، چندان که در برای داشتن خوابی آسوده از این کارها پرهیز کنیدبرایداشتنخوابیکنیداین متخصص توصیه می‌کند دقیقه از این مدت را به امور روز بعد و چک کردن پیام ها اختصاص دانستنیهای پزشکی مرکز اطلاعات فنی ایراننرخ ابتلا به فشارخون بالا در جهان ۲ برابر شده است طبق نتایج یک مطالعه جدید، شمار وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی …اختلال دوقطبی اختلال دوقطبی به انگلیسی یا شیدایی‌ ـ افسردگی‌ نوعی مطالب قدیمی‌تر روش تحقیقموضوع علل گرایش زنان به اعتیاد بیان مسئلهجهان اطراف ما روزبه روز تغییر می کند عفونت های قارچی در زنان زیباشو دات کامحدود ۷۵ درصد از زنان بزرگسال، دست‌ کم یکبار دچار عفونت‌های قارچی دستگاه تناسلی می فان وسرگرمیمتن آهنگ جدید امیر فرجام بنام بارون همیشه خواستم برم اما نمیشد کجای دنیا برم که بی تو رژیم غذایی مناسب مرکز اطلاعات فنی ایرانرابطه کم‌خوابی و پرخوری خواب و اضافه وزن همیشه به هم ربط داده می شود به گزارش


ادامه مطلب ...