داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت

[ad_1]

  برترین ها: دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: «این گردن بند را برای خواهر بزرگم می خواهم. ممکن اسـت آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی کنید؟»

صاحب مغازه با کمی تردید به دخترک نگاهی کرده و پرسید: «چقدر پول همراه خود داری؟»

دختر، از جیب خود دستمال کوچکی را بیرون آورد و گره های آن را به دقت باز کرد. سپس در حالیکه محتویات آن را روی میز می ریخت با هیجان از جواهر فروش پرسید: «این کافی اسـت؟». پولی که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکه پول خرد بود.

دخترک ادامه داد: «امروز روز تولد خواهر بزرگم اسـت. می خواهم این گردن بند یاقوت را به عنوان هدیه روز تولد، به او بدهم. پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم ، مثل مادر از ما مراقبت می کند. فکر می کنم او این گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست همرنگ چشمان اوست.»

صاحب مغازه، گردن بند یاقوتی که دخترک می خواست را آورد و آن را در یک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوی قرمز رنگی بسته بندی نمود. سپس بر روی آن یک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت: «وقتی می خواهی از خیابان رد شوی، دقت کن.» دختر کوچک شاد و خندان در حالیکه به بالا و پایین می پرید، به سمت خانه روان شد.

شب، هنگامی که جواهر فروش می خواست مغازه اش را تعطیل کند، دختری زیباروی با چشمانی آبی وارد مغازه شد. او یک جعبه کوچک جواهر که بسته بندی آن باز شده بود روی میز قرار داده و پرسید: «این گردن بند از مغازه شما خریداری شده اسـت؟ قیمت آن چقدر اسـت؟»

صاحب مغازه پاسخ داد که «قیمت کالاهای این مغازه، رازی اسـت بین من و خریدار.» دختر زیبا رو گفت: « خواهر کوچک من فقط مقداری پول خرد داشت. این گردن بند اصل اسـت و قیمت آن بالاست. پول خواهر من به این گردن بند یاقوت کبود نمی رسد.»

صاحب مغازه جعبه جواهر را مجدداً دوباره با دقت بسته بندی کرده و روبان آن را بر روی آن چسباند. سپس آن را به دختر زیبا داده و گفت: «خواهر کوچک شما، در مقایسه با تمامی انسان ها، قیمت بالاتری بابت این گردن بند پرداخته؛ چون او همه دار و ندار خود را برای خرید آن داده اسـت.»

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


کلماتی برای این موضوع
داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستانکداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت علل خیانت های زناشویی مخصوص دختر و پسرهای خوش داستان کوتاه سایت تفریحی و کلیه حقوق مادی و معنوی و قالب این وب سایت متعلق به جذاب می باشد

لینک منبع :داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت

تصاویر برای داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت - برترین ها www.bartarinha.ir/fa/news/.../داستانک-دخترک-و-گردنبند-یاقوت‏ - ذخیره شده - مشابه 20 ژانویه 2015 ... دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: «این گردن بند را ... داستان زیبای دخترک و گردنبند یاقوت - بیتوته www.beytoote.com/fun/fiction-vocal/ruby3-necklace.html‏ - ذخیره شده داستان کوتاه دخترک و گردنبند یاقوت داستانهای خواندنی,سرگرمی,سایت سرگرمی, داستانهای آموزنده,داستان,داستان کودکانه,دخترک و گردنبند یاقوت. داستان کوتاه دخترک و گردنبند یاقوت - صبح بخیر sobbekheir.com/tag/داستان-کوتاه-دخترک-و-گردنبند-یاقوت‏ - ذخیره شده داستان زیبای دخترک و گردنبند یاقوت دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه ... گردنبند یاقوت | جدید 96,دانلود اهنگ 2017 model2017new.arameshpoem.com/گردنبند-یاقوت/‏ داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت bartarinha ir برترین ها20 ژانویه 2016 دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین ... داستان دخترک و گردنبند یاقوت و بی دست و پا | شرکت علوم ماورایی ... www.drgilaki.com/.../داستان-دخترک-و-گردنبند-یاقوت-و-بی-دست-و/‏ - ذخیره شده 14 آگوست 2015 ... داستان دخترک و گردنبند یاقوت و بی دست و پا دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره ... داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت - تست آزمون www.testazmoon.com/رنگارنگ_/داستان/tabid/.../Default.aspx‏ - ذخیره شده داستانک؛ دخترک و گردنبند یاقوت.دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: ... داستانک فوق العاده زیبا - دوسبو dosaboo.com/tag/داستانک-فوق-العاده-زیبا/‏ داستان کوتاه دخترک و گردنبند یاقوت دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: ... داستان زیبای دخترک و گردنبند یاقوت | سایت خبری tangeohod.ir/داستان-زیبای-دخترک-و-گردنبند-یاقوت/‏ - ذخیره شده 3 فوریه 2016 ... مجله خبری تفریحی تنجهود: دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب ... داستان کوتاه - Browse the Latest Snapshot - Rssing.com unsunny18.rssing.com/chan-10343810/all_p2.html‏ - ذخیره شده داستانک های بسیار زیبا و جدید آموزنده ورود به آرشیو داستان کوتاه داستان ... داستان کوتاه دخترک و گردنبند یاقوت داستان کوتاه دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر ...

داستانک؛ دخترک گردنبند یاقوت