مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم!

[ad_1]

«غلامرضا رمضانی»، کارگردان فیلم‌هاى «سبز کوچک» و «فرار از اردو»:

مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم!

کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - سینما> مهناز محمدى:
نه شلوغی‌های دوران انقلاب و نه وضعیت‌های اضطراری دوران جنگ، هیچ‌کدام نتوانستند در کارش وقفه‌ای بیاندازند.

از ۱۳سالگی هر فرصتی که پیدا می‌کرد، نمایش‌نامه‌ای می‌نوشت. پای ثابت مسابقه‌های نمایش‌نامه‌نویسی و نمایش مدارس بود و هرجا که می‌رسید از نمایش گفت؛ چه پشت نیمکت‌های مدرسه و چه پشت خاک‌ریزهای جبهه.

غلامرضا رمضانی، نویسنده و کارگردان شناخته‌شده‌ی تلویزیون و سینما، بیش‌ترین آثارش را برای کودکان و نوجوانان ساخته است. رمضانی از موفق‌ترین کارگردان‌های این حوزه است و تا حالا ۹ پروانه‌ی زرین در جشنواره‌ی فیلم‌های کودک و نوجوان و چندین جایزه‌ی خارجی مثل تندیس زرین منتقدان هند، جایزه‌ی کلیسای جهانی و کفش طلایی کشور چک، جایزه‌ی جشنواره‌ی لوکاس آلمان و جایزه‌ی پرنده‌ی آبی  اوکران را دریافت کرده‌ است.

این‌روزها دو فیلم از او به‌صورت هم‌زمان در سینماها درحال نمایش است. «فرار از اردو» که پروانه‌ی زرین بهترین کارگردانی را از جشنواره‌ی فیلم‌های کودک و نوجوان اصفهان به‌دست آورد، در سینماهای تهران، اراک، شیراز، مشهد، سنندج، گرگان، کرج و گناباد روی پرده است. «سبز کوچک» هم از تولیدهای سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که هفته‌ی آینده و در قالب طرح «کانون نمایش» در ۳۲سالن برگزیده‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور نمایش داده می‌شود.

به همین مناسب به سراغ این فیلم‌ساز باسابقه و ۵۶ساله‌ی اراکی می‌رویم تا هم از حال و هوای نوجوانی‌اش بیش‌تر بدانیم و هم از فیلم‌هایی که روی پرده دارد.

* * *

  • بعد از سال‌ها کودکان و نوجوانان‌، سینماهای مخصوص خودشان را دارند. به نظرتان طرح «کانون نمایش» چه‌قدر می‌تواند مؤثر باشد؟

به نظرم حرکت بسیار خوبی است. من بعضی از سالن‌ها را دیده‌ام. سالن‌های بسیار حرفه‌ای و خوبی هستند و واقعاً برای فیلم‌دیدن ساخته شده‌اند. یعنی سالن همایش نیستند و صندلی و سیستم صوتی خوبی دارند. اگر این‌کار ادامه پیدا کند و تضمین شود که سینماها دائماً اکران خواهند داشت،‌ می‌توانیم امیدوار باشیم که تولیدات سینمای کودک و نوجوان، هم بیش‌تر شود و هم با کیفیت‌تر.

  • فکر می‌کنم شخصیت نوجوان فیلم «سبز کوچک»، بخشی از نوجوانی خودتان باشد؛ درست است؟

اگر به هم‌نسل‌های من نگاه کنید و خاطراتشان را مرور کنید، می‌بینید که همه‌ی ما از همین کانون پرورش فکری و انجمن سینمای جوانان شروع کردیم.

من از دنیای کودکی و نوجوانی خودم الهام می‌گیرم. شرایط برای ما بسیار سخت بود. ای کاش که برای ما هم امکانات وجود داشت. نوجوان‌ها حالا هرچیزی را که می‌خواهند هرطور شده به دست می‌آورند، اما برای ما فقط حسرتش می‌ماند. سبز کوچک،‌ شبیه نوجوانی خودم است که سعی کرده‌ام هم با حال و هوای نوجوان‌های امروزی هم‌خوانی داشته باشد و هم تلفیقی از داستان‌هایی که در زمان ما اتفاق می‌افتاد و دنیای امروزی نوجوانان باشد.

  • شما آثار بسیاری برای کودکان و نوجوانان ساخته‌اید. چه‌چیز سینمای کودک و نوجوان برایتان جذاب است؟

من دنیای نوجوان‌ها را دوست دارم و خیلی دلم می‌خواهد آرزوهای خودم را به بچه‌ها نشان بدهم. اگر موضوع فیلم‌هایی را که ساخته‌ام نگاه کنید، می‌بینید که در همه‌ی آن‌ها به نوجوان‌ها نشان می‌دهم که باید تحقیق کنند، باید هدف داشته باشند و آن هدف را دنبال کنند. ناامید نشوند و به خودشان زمان بدهند. در بیش‌تر فیلم‌هایم نگاهم این است که نوجوان‌ها یاد بگیرند که در راهشان استقامت داشته باشند و از انرژی‌شان استفاده کنند.

  • خودتان در نوجوانی مطمئن بودید که می‌خواهید فیلم‌ساز شوید؟

نه، مطمئن نبودم که فیلم‌ساز می‌شوم؛ اما مطمئن بودم که به چیزی که عاشقش هستم می‌رسم.

در مسیرم، دنبال این بودم که اشکال‌های خودم را برطرف کنم و در راهم با آدم‌های زیادی برخورد کردم که به من توصیه می‌کردند مطالعه کنم و دنیای خودم را بنویسم. معتقدم هرکس باید در نوجوانی برای خودش هدف داشته باشد؛ اشکال ندارد اگر شکست بخوریم یا هدفمان را عوض کنیم. نوجوان باید بداند که وقتی ۱۸ساله شد، چه چیزی دارد. متأسفانه این‌روزها نوجوان‌هایی را می‌بینم که فقط می‌خواهند مدرسه را تمام کنند، بروند دانشگاه تا کاری پیدا کنند. نه اطلاعات درستی از درس‌های دانشگاه دارند، نه از درس‌های مدرسه. این اصلاً خوب نیست.

همشهرى، دوچرخه‌ى‌ شماره‌ى ۸۵۵

  • نوجوانی شما با سال‌های انقلاب همراه بود و شما ساکن تهران نبودید. با این حساب، چه‌طور در آن‌زمان هم‌چنان در عرصه‌ی نمایش و نگارش نمایش‌نامه‌ فعال بودید؟

کار به شدت سختی بود. من سوم دبیرستان بودم که در کشور انقلاب شد. کانون پرورش فکری منطقه‌ی ما هم تعطیل شده بود و همه‌ی فکر و ذکر مردم ‌انقلاب بود.

من هم‌چنان با گروه تمرین می‌کردم، نمایش‌نامه می‌نوشتم و برایم مهم بود که کارم را ادامه بدهم. تا جایی که یکی از اولین نمایش‌های بعد از انقلاب را در فروردین ۱۳۵۸ در بندرعباس روی صحنه بردم. برای همه عجیب و شگفت‌آور بود. ما هم به سختی دیپلم گرفتیم و دو سال طول کشید تا بتوانیم برویم دانشگاه.

  • سربازی‌رفتن شما هم با نمایش همراه بود. حتی در دوران جنگ به فکر اجرای نمایش بودید.

در زمان انقلاب فرهنگی، دانشگاهمان تعطیل شد و ما باید می‌رفتیم سربازی. در سربازی یک سال و نیم کارم این بود که نمایش بنویسم و اجرا کنم. یک روز با لباس نمایش توی پادگان بودم که فرمانده‌ام آمد و پرسید: «‌آقا شما مسئول کجا هستید؟» جواب دادم که سربازم. عصبانی شد و فریاد زد: «‌این چه‌جور سربازی است. من چنین سربازی نمی‌خواهم. کشور درگیر جنگ است. من سربازی می‌خواهم که بجنگد، نه این‌که بازیگری کند.»

کمی که آرام شد برایش توضیح دادم که نمایش چه اهمیتی دارد. قانع شد و از آن به بعد دیگر همیشه از من حمایت می‌کرد؛ تا جایی که من حتی توی خط دوم جبهه هم برای رزمنده‌ها نمایش اجرا می‌کردم.

  • اما برسیم به فیلم «فرار از اردو»؛ چه شد که اسم فیلم را عوض کردید و چرا اکران آن این‌قدر زمان برد؟

‌اسم فیلم ابتدا «فرار از قلعه‌رودخان» بود، اما ترجیح دادیم برای راحت‌تر‌شدن و جذاب‌شدن آن، اسم آن را تغییر دهیم.

من برای ساخت این فیلم یک سال و نیم منتظر ماندم تا بتوانم امکانات تولید را فراهم کنم و بعد از آن شش‌ماه، پیش‌تولید و تدوین آن طول کشید. حالا هم دو سال منتظر ماندم تا اکران شود. فرار از اردو یکی از پرتنش‌ترین و پرتحرک‌ترین فیلم‌های نوجوان بعد از انقلاب است که محیطی کاملاً شاد دارد و در تمام فیلم، حال و هوای نوجوانی به چشم می‌خورد.

راستش بعد از ساختن این فیلم، خیلی حسرت خوردم. چون وقتی ما فیلمی می‌سازیم، بخشی از عمرمان را در آن می‌گذاریم و تحویل می‌دهیم. اما آن را نگه‌می‌دارند و در شرایط نامناسب و با تبلیغات کم اکران می‌کنند.

  • اما شما جوایز متنوعی گرفته‌اید و یکی از رکورددارهای دریافت پروانه‌ی زرین از جشنواره‌‌ی فیلم‌های کودک و نوجوان هستید و تا حالا ۹بار این جایزه را به‌دست آورده‌اید. شاید این‌همه جایزه، سختی‌ها را از یادتان ببرد.

چه فایده؟! بیش‌تر از ۴۰ تندیس و پروانه‌ی زرین و لوح‌تقدیر از جشنواره‌های داخلی و خارجی دارم. باورتان می‌شود همه‌شان را در یک جعبه گذاشته‌ام و توی انباری نگه‌ می‌دارم؟! پروانه و تندیس به چه دردم می‌خورد؟ من فیلم‌سازم و باید فیلم بسازم. دلم می‌خواهد همه‌ی این تندیس‌ها را بفروشم و بخشی از پولش را صرف خیریه کنم و بخش دیگرش را صرف فیلم‌سازی. یا این‌که اگر موزه‌ای برای سینمای کودک و نوجوان ساخته شود، حاضرم همه را به آن‌ها اهدا کنم. یک زمانی این تندیس‌ها توی خانه بود و هرکه می‌آمد کلی به‌به و چه‌چه می‌کرد. آن‌قدر که دیگر حوصله‌ام سر رفت و همه‌شان را جمع کردم و توی انباری گذاشتم. حالا انباری‌مان کلی تندیس دارد!

همشهرى، دوچرخه‌ى‌ شماره‌ى ۸۵۵


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم



لینک منبع :مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم!

مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! - همشهری www.hamshahrionline.ir/details/353096/Children/sociocultural‏ - ذخیره شده 25 نوامبر 2016 ... مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - سینما> مهناز محمدى: نه شلوغی‌های دوران انقلاب و نه وضعیت‌های اضطراری دوران ... تصاویر برای مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! - kodoom.com - Kodoom news.kodoom.com/iran-culture/مى-دانستم-به...عاشقش-هستم.../6092644/‏ 24 نوامبر 2016 ... از ۱۳سالگی هر فرصتی که پیدا می کرد، نمایش نامه ای می نوشت. پای ثابت مسابقه های نمایش نامه نویسی و نمایش مدارس بود و هرجا که می رسید از نمایش ... Rakhsha Ramezani (@rakhsha_r) | Twitter https://twitter.com/rakhsha_r‏ - ذخیره شده مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! گفتگو .... از همه دوستان هنرمند یا علاقمندان به فرهنگ و هنر کشورم درخواست میکنم که در اطلاع رسانی در رابطه با اکران این فیلم... پرونده اسیدپاشی به مدیر بیمارستان در دادگاه کیفری - اخبار www.wikinegar.com/.../پرونده-اسیدپاشی-به-مدیر-بیمارستان-در-دادگاه-کیفری‏ 25 نوامبر 2016 ... با صدور کیفرخواست برای عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان ضیائیان تهران این پرونده به دادگاه کیفری ... مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! غلامرضا رمضانی Gholamreza Ramezani www.ultimatecinemaguide.com/.../غلامرضا%20رمضانی%20%20Gholamreza%20Ramezani‏ 4 دسامبر 2016 ... غلامرضا رمضانی هم اکنون به عنوان نویسنده و کارگردان در حوزه سینمای کودک و نوجوان مشغول فعالیت است. ... مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! مارتین ویلنوو: چگونه فیلمى غیرممکن را ساختم | TED Talk Subtitles ... https://www.ted.com/talks/martin_villeneuve.../transcript?...‏ - ذخیره شده 1:30 و اینجاست که به اصل مطلب در صحبتم مى‌‌رسم، در واقع این که، چطور اجبار، اجبارهاى خلاقانه بزرگ، مى‌‌توانند ... 2:05 و یکى از این بازیگران کارگردان صحنه معروف و بازیگر، روبرت لپیج است و من عاشق این آدم هستم. از وقتى بچه بودم، عاشقش شده‌‌ام. ... در واقع، مى‌‌دانم این چیزها در ذهنم براى سالهاى خیلى، خیلى زیادى چطور به نظر مى‌‌رسیدند. آرشیو - صاحب‌خبر sahebkhabar.ir/page/archive.xhtml?date...‏ - ذخیره شده نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی گفت: در خصوص حادثه قطار تبریز به مشهد ، نه یک وزیر بلکه ممکن است چندین وزیر و ... مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! می خواستم همه از ته دل بخندند! sedayeqazvin.ir/Pages/OthersNews-1167864.aspx‏ 19 نوامبر 2016 ... به قول خودش، وقتی اولین قسمت عصر یخبندان را دوباره می بینیم، حسابی توی ذوقمان می خورد. تکنیک ... مى‌دانستم به آن‌چه عاشقش هستم مى‌رسم! ads. زیبایی های دو زبانه بودن کودک مهاجر من: آنچه من عاشقش هستم - فارسیمیا far.simiaservice.com/زیبایی-های-دو-زبانه-بودن/‏ - ذخیره شده رتبه: ۵ - بازبینی توسط سعیده بریانیان 19 مارس 2017 ... زیبایی های دو زبانه بودن کودک مهاجر من: آنچه من عاشقش هستم ... من عاشق این هستم که فرزندم سریع و به راحتی همه چیز را فرا می گیرد. او همه چیز را تکرار ...