مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن

[ad_1]

چکیده:

عالم انباشته از پدیده‌های مختلف است که همه آن‌ها دارای یک ویژگی مشترک‌اند مبنی بر این که یک سیر وجود تا فنا را طی می‌نمایند. بررسی علل و عوامل به وجود آمدن، بقا، رشد و بلوغ و گسترش این پدیده‌ها تا رسیدن به مرحله فنا و نابودی فعالیتی علمی است که توسط‌اندیشمندان عرصه‌های علوم مختلف صورت می‌پذیرد.
سیر منطقی تبیین و توصیف در راستای رسیدن به یک قاعده کلی برای پیش بینی یک فرآیند علمی است.
در عرصه علوم طبیعی و فیزیکال این امر چندان دشوار نبوده ولیکن در حوزه علوم انسانی، به ویژه پدیده‌‌های سیاسی – امنیتی این امر بسی دشوار می‌‌نماید.
شناخت جامع و نظام مند و تبدیل پیچیدگی در یک پدیده و سیستمی کردن آن با سرلوحه قرار دادن شعار «فهم مسئله، خود نیمی از فرآیند حل مسئله است» در این نوع از پدیده‌ها لازم و ضروری است. گذر از وانمود به نمود و از نمود به بود و هست که همان قاعده نهفته در روابط پدیدارهاست نیز از جمله وظایف محققان علوم انسانی و اجتماعی است.
یکی از پدیده‌های امنیتی که امروزه جهان اسلام و شاید نظام بین الملل را مورد تهدید قرار داده، قرائت‌ها و برداشت‌های انحرافی و البته افراطی از دین اسلام در جریان‌های نظری – عملی تکفیری‌هاست. گذر از فضای تئوریک و ورود به عرصه اصول و ارزش‌ها به نحوی که منجر به رفتارهای بی‌رحمانه و دور از هر نوع انسانیت، ویژگی برجسته این جریان و کنش گران اصلی آن می‌باشد و شاید با وجود این پیچیدگی، ریشه یابی آن برای علمای عرصه امنیت کمی دشوار باشد. با این اوصاف نگارندگان این جستار با روی کردی اجتهادی، سعی در ترسیم مدلی کاربردی جهت تحلیل جامع این پدیده پرداخته و پس از شناخت طول و عرض و عمق آن به ارائه راهبردهایی کارآمد برای مقابله با آن با روش طوفان مغزی و یا خبرگی به روش دلفی اقدام خواهند نمود.
کلید واژه : مدل، تحلیل، تحلیل جامع، تبیین، جریان تکفیری، راهبرد.

مقدمه

رسیدن به ماهیت و حقیقت پدیده‌ها در سایه سار جهاد علمی و قلم فرسایی‌های جامعه علمی میسور می‌باشد. گذر از تقلید و رویکرد مرید و مرادی در نظریه پردازی و رسیدن به مرحله، تولید راهی است که محققان واقعی قادر به آن هستند. سعی‌ای که در آن، زمان و مکان دو عامل مجهول عالم برای آن‌ها هیچ مفهومی نداشته و ندارد. البته باید این نکته را نیز کرد که هر تلاشی، تلاش علمی و در خور نقد و بررسی و حتی مطالعه نیست، زیرا به قول «کانت» (5)»: «مرزهای دانش‌ها را‌اندر هم آمیختن، افزایش دانش‌ها نیست، بلکه ناقص کردن آنهاست.» (6)
گذر از مرحله تئوری و رسیدن به مدل و در نهایت گزاره‌های انشایی که نزدیک به انضمام و رفتار شدن است، باید سرلوحه فعالیت‌‌های علمی‌اندیشمندان عرصه‌های مختلف قرار گیرد. بدین منظور پدیده‌ها باید با هویت سه گانه: تبیین، تعلیل! و توصیف در راستای رسیدن به قواعد بین الاذهانی که قابلیت تعمیم پذیری داشته و قادر به پیش بینی منطقی باشند را با یکدیگر دارا باشند.
مفاهیم دارای ویژگی‌هایی هستند که در حوزه تعریف لغوی و اصطلاحی تحت ابزار منطق قابل توضیح هستند و در ادامه این مدل‌ها هستند که قابلیت تقلیل مفاهیم در روی کردی کمّی، با استفاده از عدد و هندسه را دارند.
بهره گیری از روایت معروف امام علی (علیه السلام) که در حوزه شناخت گذشته و حال و آینده راهنمای نویسندگان این نوشتار بوده است. کلامی گهربار که تمام علم و فلسفه علم دو هزار و‌اندی سال‌اندیشمندان غرب را در خود دارد. گذشته‌ای که به دنبال تبیین بوده، حالی که به دنبال توصیف بوده و آینده‌ای که در راستای پیش بینی و تعاقب پدیده‌هاست. با زبانی ساده تر، گذشته؛ یعنی پارادایم حاکم و کبرای قضیه و حال و مصادیق نیز به عنوان صغرای قضیه و در نهایت آینده‌ای که نتیجه یک قیاس منطقی فرض می‌شود.
برای بهره گیری از این سخن حکیمانه، محققان این مقاله سعی نمودند در راستای تبیین و توصیف و پیش بینی با مطالعه موردی جریان تکفیری که جریانی پیچیده و از جنس امنیتی است، به ارائه مدل‌های متعددی در ساحت‌های مختلف دست یافته و همچون طبیبی در مرحله شناخت این بیماری سعی و اهتمام خود را مصروف دارند و در ادامه به گزاره‌هایی چند در تشریح آن دست یافته و پس از آن به راهبردهایی عملیاتی در هر یک از این ساحت‌ها اقدام نمایند.
نوع تحقیق حاضر، اکتشافی – قیاسی بوده و با روش دلفی (7) و خبرگی در جمع‌اندیشمندان عرصه امنیت مدل جامعه تحلیل پدیده جریان تکفیری ترسیم شده و در نهایت راهبردنویسی صورت خواهد پذیرفت. بنابراین سؤالاتی را که محققان به دنبال پاسخ گویی آن هستند این است که:
«مدل جامع تحلیل پدیده‌ها چیست؟، مدل تبیینی پدیده چیست؟ مدل توصیفی پدیده چیست؟، مدل پیش بینی حرکت یک پدیده چیست؟؛ جریان تکفیری در مدل جامع چگونه توزیع شده و چه گزاره‌هایی را به ما القاء می‌کند؟؛ راهبردهایی که مستخرج از مدل و گزاره‌هاست چه خواهد بود؟
فرآیندی را که ما در این تحقیق در پیش گرفتیم بر این اساس استوار است که ابتدا مدل‌ها ترسیم گردیده و در ادامه گزاره‌های خبری را که می‌توان با تطبیق جریان تکفیری به دست آورد بیان داشته و در نهایت به ارائه گزاره‌هایی تجویزی در حوزه راهبردهای مقابله با این جریان اقدام خواهیم کرد.

تعریف عملیاتی مفاهیم و اصطلاحات

سیر منطقی رسیدن به یک تئوری تا رفتار این گونه است که ابتدا دریافت مفاهیم صورت گرفته و بعد درهم آمیختن و انسجام آنها با یکدیگر و تبدیل کردن مفاهیم به گزاره‌هایی خبری که قابل صدق و کذب بوده و در ادامه، رسیدن به مدل و مثال و صورتی که مفهوم و نظریه را در روی کردی تقلیل گرایانه (8) از کیف به کمّ نازل کرده و در نهایت، رسیدن به قانون و قواعدی که بتوان به انضمام و هنجار نزدیک شود.
با توجه به مطالب فوق از دید محققان این نوشتار، آنچه در قرآن در خصوص ابواب شناختی انسان بیان شده است به عنوان مثال، آیه شریفه (إِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفؤادَ کُلُّ إولئِکَ کَانَ عَنهُ مَسؤُولاً) جامعیت این سیر را نشان داده است. باید جامعه علمی با این دیدگاه آشنا و عجین شود، در هندسه معرفتی زیر به نمایش درآمده است:
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: العلاقة المنطقیة بین طبقات علم ما مع الاسالیب و تناسقها مع ابواب المعرفة فی القرآن (رمضان: 1392)

پایه و اساس تحلیل پدیده‌ها در راستای رسیدن به تئوری و مدل در عصر حاضر برآمده از نگاه به انسان به صورتی افراطی می‌باشد که باید به آن در این مقال بیش از پیش نظر افکند. آری، پس از دوره رنسانس به عنوان عصر طلایی و انقلاب در بسیاری از علوم و دیدگاه‌ها، غرب در ورطه مادی گرایی افراطی (9) و انسان محوری (10) غوطه ور شد و تمام عرصه‌های زندگی او را این نگاه به انسان تعریف نموده است، اما قرآن به عنوان کتاب جامع و اسلام به عنوان دین کامل، هویت اصلی انسان را به صورت متعادل تعریف نموده است.

1. مدل

مدل، از ریشه لاتینی Modus به معنای‌اندازه گرفته شده است (11) و در لغت به معنای الگو و سرمشق است. (12) مدل، «جزئی کوچک یا بازسازی کوچکی از یک شیء بزرگ است که از لحاظ کارکرد با شیء «واقعی یک سان است». (13) مدل، شباهت زیادی به شیء یا پدیده اصلی دارد. مدل به ما می‌آموزد که در شرایط و وضعیت‌های گوناگون چه ملاک یا معیار و روش خاصی را در پیش گیریم. (14)
مدل برآمده از تئوری است و تئوری پس از شکسته شدن در تعریف و ویژگی‌های منحصر به فرد خود تبدیل به مدل یا الگو می‌شود. البته مدل عمدتاً تئوریک بوده در حالی که الگو بر پایه عمل و رفتار استوار است.
مدل به عنوان یک نقطه شروع از واقعیت است که دیدگاه ما را در رابطه با واقعیت، ساده می‌کند. هم چنین مدل، مشخصه‌های اساسی و بنیادی واقعیت را نمایندگی می‌کند. بنابراین، مدل، چیزی است که واقعیت را نشان داده و جنبه‌های معین از دنیای واقعی را که در ارتباط با مسائل تحت بررسی می‌باشد، شرح می‌دهد و به تصویر می‌کشد و روابط مهم و با اهمیت بین جنبه‌های مختلف را آشکار و روشن می‌سازد. (15)
برخی از محققان، مخالف استفاده از مدل هستند و مدل را فقط یک نوع دست آویز فکری و کمک روانی در راه تشکیل نظریه‌ها به شمار می‌آورند. (16)

2. تحلیل و مدل تحلیلی

واژه Analysis در لغت به معنای تجزیه و تحلیل و کاویدن است. (17) تحلیل، در اصطلاح به یکی از مراحل انجام تحقیق تبیینی گفته می‌شود. در این مرحله رابطه میان متغیرهای وابسته و مستقل بررسی و ترسیم می‌شود. (18)
مدل تحلیلی: در مواردی که تحقیق ما تبیینی است، لازم است پس از تعیین چارچوب نظری، نسبت به تدوین مدل تحلیلی اقدام کرد. مراد از این کار برقراری رابطه قبلی بین متغیرها و یا مفاهیمی است که در طرح نظری به کار می‌روند. به عبارت دیگر، به جای ارتباط هر یک از متغیرها و یا مفاهیم با متغیر وابسته، به روابط بین مفاهیم و متغیرهای مستقل با یکدیگر و متغیر مورد نظر می‌پردازد. (19)
مدل تحلیلی، راهنمای محقق در کار منظم جمع آوری و تحلیل داده‌های حاصل از مشاهده یا تجربه، که در ادامه کار تحقیق می‌آیند، می‌باشد. مدل تحلیلی مانند یک لولایی عمل می‌کند که طرح نظری مسئله تحقیق تدوین شده محقق را با کار بعدی (مشاهده و تحلیل اطلاعات) به یکدیگر متصل می‌کند. (20)

3. تحلیل جامع

واژه “Analysis” در لغت به معنای «تحلیل» و «تجزیه و تحلیل» است. (21) هر پدیده‌ای سیری از گذشته، حال و آینده را باید طی نماید و چه زیبا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرموده است که: «خدا رحمت کند انسانی را که بداند از کجا آمده، در کجا واقع شده و به کجا عازم است» کلامی تامّ که راهنمای محقق برای ترسیم مدلی جامع در تحلیل پدیدارهاست:
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: علم برآمده از کلام معصوم (منبع: محققین، 1393)

تطبق مفهومی این نمودار بیان گر این حقیقت است که علم شامل قواعد و نظریاتی است که در پدیده‌ها بوده و با نمودهای خاص، خود را به انسان و عقل او عرضه می‌کند و انسان با ابزارهای معرفتی به شکار این قواعد می‌پردازد. تبیین یا تعلیل پدیده‌ها که معطوف به گذشته است و توصیف آن که معطوف به اکنون و حال بوده، برای رسیدن به قاعده‌ای که شمولیت داشته و توان پیش بینی را به انسان داده و هم چنین قدرت تبیین دیگر پدیده‌های مشابه را داشته باشد همه ماهیت علم را تشکیل می‌دهد.

 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: ماهیت علم به زبان ساده (منبع: محققین، 1393)

تحلیل کیفی در سه سطح قابل انجام است: توصیف، تبیین و تفسیر در راستای ترسیم آینده (22) تحلیل، عبارت است از شکستن کل به اقسام مختلف به منظور تعیین ماهیت آن که بر دو گونه ی طبیعی قابل تقسیم است. تحلیل، جزئی جداناپذیر از تبیین است، زیرا تبیین در ذات خود، نیاز به تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها دارد؛ بنابراین، رابطه میان این دو، عموم و خصوص مطلق است. (23)

4. تبیین

تبیین، درصدد پاسخ گویی به پرسش از «چراها» و نیز تبیین یک پدیده اجتماعی و پاسخ برای یک مسئله است. این مسئله ممکن است یک مسئله اجتماعی یا یک مسئله جامعه شناختی باشد. (24)
در تبیین کمّی علّی، ابزار یا اشخاص‌های آماری به کار برده شده، همانند روش‌هایی است که در تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای استفاده می‌شود. تفاوت عمده بین این دو روش در این است که در تجزیه و تحلیل علّی، روابط علت و معلولی بین متغیرهای مستقل و وابسته مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و پژوهش گر با رد یا تأیید فرض‌های آماری به تأیید یا رد روابط و معلولی می‌پردازد. (25)
با این اوصاف اگر تجزیه و تحلیل کیفی باشد، تبیین و علت کاوی به صورت مطالعه زمینه‌های اجتماعی – تاریخی تأثیرگذار بر متن یا واقعه و با هدایت تئوری تحلیل انجام می‌شود و واقعه در قالب قانونی کلی، تبیین می‌شود. در این سطح از قاعده تبیین قیاسی – قانونی استفاده می‌شود. (26)

5. جریان تکفیری

در حوزه تعریف عملیاتی از جریان تکفیری باید ابتدا به عرصه تاریخی این موضوع نظر افکند که این نگاه در کدام زمینه خود را نمایانده است. (27)
در طول تاریخ اسلام، افراد و فرقه‌ها و گروه‌هایی بوده‌اند که مخالفان خود را تکفیر می‌کردند و با کوچک ترین عاملی آنان را خارج از دین اسلام می‌شمردند و حکم به وجوب قتل آنان می‌دادند. شروع این پدیده مخرب، از خوارج آغاز شد و در دور قرن اخیر وهابیان شیوه آنان را ادامه داده‌اند، بنابراین، تعریف تکفیر به معنای ساده عبارت است از: کافر خواندن و خارج از دین خواندن طیفی از مسلمانان توسط عده‌ای دیگر که خود را محقّ یا مسلمان واقعی فرض می‌کردند.
فرقه وهابی از جمله جریان‌هایی است که در مقابل امت اسلامی قرار گرفته است. وهابیان با استفاده از آیاتی که درباره کفار و مشرکان صدر اسلام و اقوام جاهلی نازل شده، مسلمانان را به کفر و شرک متهم می‌سازند و اعمال مسلمانان را مطابق اعمال کفار قلمداد می‌کنند. آن‌ها با داشتن افکاری خشن، سبب ایجاد اختلاف، تشتّت، درگیری و جنگ میان مسلمانان و خشنودی کفار و استعمارگران شده‌اند.
مطابق نظر اسلام، مسلمان کسی است که شهادتین را بر زبان جاری می‌سازد، گرچه در واقع و باطن اعتقاد دیگری داشته باشد.
بر اساس شریعت اسلامی صحیح نیست فرقه‌ای از فرق اسلامی را بی‌دلیل متهم به کفر کرد، مادامی که اعتراف به شهادتین کند و ضرورتی از ضروریات دین را انکار نکند.
زمینه ساز جریان تکفیر در سرزمین مقدس حجاز، برخی عالمان درباری این دیار هستند. در فضای کنونی سیاسی – امنیتی منطقه آسیای میانه و با در نظر گرفتن وجود حجم عظیم انرژی جهان در این منطقه که سیاست استکباری به دنبال متشنّج کردن این عرصه برای به یغما بردن این منابع است، یکی از اصول اولیه این سیاست، اصل اختلاف بینداز و حکومت کن است و بهترین شیوه نیز بهره گیری از درگیری درون ایدئولوژیکی یا قومی – مذهبی است. گرچه سابقه شکل گیری گروه‌های تکفیری به پیش از وقوع ناآرامی در سوریه بر می‌گردد، مسلماً وقوع بحران در سوریه، به تسریع زایش این پدیده کمک نمود.
تکفیری‌ها که شاخص‌های متعددی در تشابه آن‌ها با خوارج دوره علومی و دوره اموی وجود دارد، در حال حاضر با استفاده از مفتی‌های منحرف، به شدت در حال تخریب نام اسلام در جهان هستند و رسانه‌های غربی ضد اسلام، در طول این مدت بیشترین بهره‌ها را از نابسامانی اوضاع تکفیری‌ها در تقویت پایه‌های اسلام هراسی خود برده‌اند. حال پرسش اساسی این است که: خوارج که بودند؟ چه کردند؟ شباهت آن‌ها با جریان تکفیری که در سرزمین‌های اسلامی، از جمله: سوریه و عراق در حال فعالیت هستند چیست؟ بحثی است که در ادامه خواهد آمد.
ابن ابی الحدیدی گوید: وقتی علی (علیه السلام) از صفین به کوفه برگشت، خوارج راه خود را جدا کردند و به طرف صحرای کوفه که حروراء نامیده می‌شد، رفتند و این شعار را تکرار می‌کردند:
لاحکم إلا الله و لوکره المشرکون، ألا إن معاویه و علیاً اشرکا فی حکم الله؛ حکم و داوری فقط از آن خداست؛ گرچه مشرکان کراهت داشته باشند. به راستی که معاویه و علی در حکم خدا شرک ورزیدند». آنان در همان جا مستقر شدند. (28)
خوارج که در ابتدا دوازده هزار نفر از اهل کوفه و بصره و دیگر شهرها بودند، (29) اشعث بن قیس را به عنوان فرمانده جنگ، و عبدالله بن الکوا را به عنوان امام جماعت سپاه برگزیدند. (30) امیرمؤمنان نخست ابن عباس را به سوی آن‌ها فرستاد و او پس از گفت و گو با آنها به سوی علی (علیه السلام) برگشت.
حضرت فرمود: تا زمانی که خونی نریخته و یا مالی را غارت نکرده باشند، متعرض آن‌ها نشوید. خوارج با این که در بیرون کوفه اردو زده بودند، امّا پیوسته بین کوفه و حروراء در حال رفت و آمد بودند و گاه به مسجد می‌آمدند و با تکرار شعار: «لا حکم الا لله» موجب آزار مردم و تحریک آن‌ها می‌شدند. ادامه این وضع آن قدر خسته کننده و ملال آور بود که مردم به حضرت می‌گفتند: آیا از برخوردهای آن‌ها خسته نشده ای؟ چرا به نابودی آنها اقدام نمی‌کنی؟ (31)
خارجیان پس از خروج از صحرای حروراء، در بین راه دست به شرارت‌های زیادی زدند که موجب شد امیرمؤمنان تصمیم نهایی را درباره آنها بگیرد. از جمله آن شرارت‌ها، به شهادت رساندن عبدالله بن خباب بود. وی یکی از چهره‌های محترمی بود که امیرمؤمنان ولایت و حکومت مدائن را به او سپرده بود. عبدالله در سفری که ظاهراً به سوی کوفه داشت، همراه خانواده اش در دام خوارج گرفتار شد و با وضع رقّت باری خود و همسرش در کنار نهر به شهادت رسیدند.
تداعی این اتفاق در این ایام با ریختن خون کودکان و زنان و سال خوردگان – که گروه‌های افراطی – تکفیری همه روزه در حال انجام چنین جنایاتی هستند – چیزی است که اسلام به شدت مسلمانان را از آن بر حذر داشته است. پیش از تکفیری‌ها نیز «خوارج» - یا گروهی از ایشان – همین کارها را می‌کردند؛
«فضل بن شاذان» می‌گوید: و از ایشان – یعنی خوارج – کسانی هستند که قتل زنان و فرزندان را روا می‌دارند و می‌گویند: جایگاه آنان نیز همچون نطفه‌ها در پشت مشرکان است و می‌گویید: «لا حکم الّا الله» و خود در تمامی این گفته‌ها و کرده‌ها، به نظر خویش عمل می‌کنند و بنابراین، طبق رأی خود می‌کشند و حلال و حرام می‌کنند و با این حال، خوارج نیز یک سان نیستند و هم دیگر را می‌کشند و از یکدیگر تبرّی می‌جویند.
با مراجعه به سنت مطهر نبوی (صلّی الله علیه و آله و سلم)، ملاحظه می‌کنیم که قتل ایشان را به شدت رد کرده و با قاطعیت تمام، ارتکاب چنین جنایاتی را نهی می‌کند؛ در حدیثی آمده است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم)، قتل زنان و فرزندان را نهی فرمود.
و در روایتی از امام جعفر صادق (علیه السلام) آمده است:
رسول خدا قتل زنان و فرزندان را در «دارالحرب» نهی فرمود، مگر آن که در جنگ شرکت داشته باشند و حتی اگر زنان جنگیدند باید تا آنجا که می‌شود آن‌ها را به حال خود گذاشت و بیمی به خود راه نداد. وقتی از کشتن آن‌ها در «دارالحرب» نهی فرموده، به طریق اولی در «دارالسلام» باید چنین باشد.
اما در اخبار و اطلاعات آشکار و پنهان، نشان از تفاسیر به رأی، محقّ دانستن خود و کافر دانستن دیگر مذاهب از جمله ویژگی‌های جریان افراطی است که در اذعان صریح مقامات کاخ سفید، این جریان با گره خوردن با تروریست‌های غرب به دنبال بر هم زدن نظم منطقه و انسجام درون منطقه‌ای و اسلامی و به ویژه، گسترش بیداری اسلامی و صدور انقلاب و نقش آفرینی ایران در نفوذ منطقه‌ای بوده است. شکافی مذهبی که تبعات آن گریبان گیر جهان اسلام شده و منافع آن خواسته یا ناخواسته به جریان سازان اصلی؛ یعنی غرب و آمریکا معطوف خواهد بود.

6. راهبرد

استراتژی ساده نبود و درک نظریه استراتژی برای فهم منطق و پیچیدگی آن ضروری است. نظریه استراتژی ارائه گر واژگان و تعاریف، مقدمات و قضایا، فرضیات اصلی آزمون پذیر و روش آزمون آن فرضیات و تغییرات لازم در آن نظریه می‌باشد؛ (32) بنابراین، استراتژی عبارت است از چارچوبی که مجموعه حرکات و اقدامات اصلی را برای دست یابی به اهداف ترسیم کرده و چگونگی منابع را برای به دست آوردن موقعیت‌های مطلوب و خنثی کردن تهدیدات در حال و آینده بیان می‌دارد. (33)
استراتژی همچون سیاست، هنر احتمالات است، اما تعداد کسانی که از احتمالات آگاهی دارند معدود است. (34) کل فرآیند استراتژی در مورد «نحوه» (مفهوم یا روش) استفاده رهبری «از قدرت» (منابع یا ابزار) موجود کشور برای اعمال کنترل بر شرایط و موقعیت‌های جغرافیایی به منظور نیل به «اهداف» مطابق با سیاست کشور را استراتژی است. (35)
تعاریف فوق باید در یک معادله منطقی به نمایش درآید، زیرا محققان این نوشتار بر این باورند که گذر از مفاهیم و تعاریف پایه‌ای و رسیدن به یک نظام و مدل خاص در راهبرد می‌تواند یاری گر ما در این نوشتار باشد.
S=E+M+W
راه‌ها S_Strategy= راهبرد E: Ends= اهداف M:Means = منابع W: Ways
تعریف جامع و ساده: راهبرد عبارت است از راه‌های رسیدن به اهداف با امکانات و منابع

مدل تبیینی

«کانون یابی» به قلمروی اشاره دارد که در آن تبیین‌های مناسبی از برخی پدیده‌های مورد تبیین یافت می‌شود. مفهوم «کانون یابی» به مشکل کشف تبیین‌ها ارجاع دارد. این مفهوم نه به یک متغیر منفرد مستقل، بلکه به یک جهان گفتمانی اشاره دارد که در آن، این نوع متغیر یا مجموعه‌ای از این نوع متغیرها یا تعمیم‌ها به متغیرهای دیگری که احتمالاً یافت می‌شوند، ارجاع می‌یابند. (36)
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: مدل تبیین جامع پدیده (منبع: محققین، 1393)

هیچ پدیده‌ای در این عالم بدون علت به وجود نیامده و قاعده کلی فلسفی که در عالم صُدفه وجود ندارد جاری و ساری است. پدیدارهای طبیعی عمدتاً تک یا دو علتی هستند، اما پدیده‌های انسانی دارای پیچیدگی‌های خاص خود بوده، زیرا بازیگر اصلی این پدیده‌ها انسان‌ها هستند، بنابراین، جریان‌هایی که در علوم انسانی شکل می‌گیرند دارای لایه‌های مختلف علّی هستند که عبارتند از: نقطه کانونی یا علّت اساسی که پدیده از آن جا نشئت گرفته است و بعد لایه اولیه علت‌ها که علل معروف اربعه بوده و لایه ثانویه که عبارت است از علت‌های ایجادی، تثبیتی و گسترش در سطح و عمق را شامل می‌شود و در مدل ذیل به نمایش درآمده است:
منظور از علت کانونی، نحوه پیدایش یک پدیده می‌باشد که به تعبیر بوزان می‌تواند ریشه در اغراض بازی گران و یا ماهیت سازمان‌ها داشته باشد. (37)
تقریباً اولین کسی که مفصلاً به موضوع علل پرداخته ارسطو است. ارسطو بیان می‌کند که فلسفه علم، بررسی علل اولیه است به دلیل این که از حیرت سرچشمه گرفته است و به دلیل این که فلسفه علل اولیه را بررسی می‌کند بهترین نوع علم است، در حالی که انتزاعی ترین علوم است، دقیق ترین علوم است. در مابعدالطبیعه ارسطو چهار نوع علت را بر می‌شمارد: اولین علت، جوهر شیء است (علت صوری) دومین علت، ماده یا موضوع (علت مادی)، سومین علت، منشاء حرکت؛ یعنی علت فاعلی است و چهارمین علت، علت غایی است بنابراین، ارسطو علل را به چهار دسته تقسیم کرده است.
الف) آن چیزی که وجود یک شیء بسته به اوست گاهی چیزی است که ملاک فعلیت این شیء است؛ یعنی فعلیت پیدا کردن این شیء از او است و این، صورت است.
ب) اگر آن چیز، مناط بالقوه بودن این شیء یعنی معلول باشد آن، ماده است.
ج) اما اگر چیزی که علت خوانده می‌شود خارج از وجود و ذات شیء باشد، یا چیزی است که شیء به علت آن به وجود آمده است، علت غایی نامیده می‌شود.
د) و یا شیء از او بوجود آمده است که علت فاعلی نامیده می‌شود.
ما نباید در پدیده‌های انسانی مانند پدیده‌های تجربی و مادی نگاه کنیم، زیرا پدیده‌های انسانی و اجتماعی دارای پیچیدگی‌های خاص خود هستند، مبنی بر این که پدیده‌ها دارای لایه‌های متعدد درونی از علت‌ها هستند و دارای یک نقطه کانونی بوده که باید محقق واقعی به آن دست یابد. مدل فوق بیانگر این نکته است، اما در لایه ثانویه علت‌ها ما با علل چهارگانه دیگری رو به رو هستیم: علت ایجادی که چه علل و عواملی موجب پیدایش یک پدیده می‌باشد و در ادامه چه علل یا عواملی موجب تثبیت این پدیده شده است، زیرا بسیاری از پدیده‌ها پس از به وجود آمدن، قدرت ابراز وجود را در عرصه زمانی ندارند و به زبان ساده، سریع از صحنه روزگار محو می‌شوند. علت گسترش در سطح که همان مکان و جغرافیاست نیز یکی از علت است و در نهایت علت‌های نفوذ در عمق که منظور ما در این مدل، عللی است که باعث شده یک‌اندیشه یا جریان در حوزه باورها و ارزش‌ها نفوذ کرده است.

مدل توصیفی پدیده

توصیف، به معنای شرح، چگونگی و چیستی مسئله است. گاهی تبیین را توصیف می‌نامند، اما توصیف، به تشریح وضع موجود و حال یک پدیده نظر دارد، در حالی که تبیین به دنبال علم و پارادایم کلان که مصادیق آن در توصیف بیان می‌شود نظر دارد. توصیف، رویدادها را به کمک واژه‌ها و جمله‌ها، معین می‌سازد و با این امر، ساخته‌های ذهنی را ایجاد می‌کند. آن‌ها اصطلاحاتی هستند که به پژوهش گر کمک می‌کند تا مشاهده یک واقعیت را به موارد گسترده تر تعمیم دهد. (38)
مدل توصیفی پدیده به تجزیه و تحلیل کیفی جریان تکفیری ناظر است، در تحلیل توصیفی چگونگی صفات هر یک از متغیرهای موجود، در تحلیل تشریح می‌شود. در این سطح، نظام معانی متن یا واقعه جدا از زمینه‌های اجتماعی آن تحلیل می‌گردد. (39)

1. مدل سه بعدی توصیف پدیده

منظور از سه بعدی بودن این مدل توصیفی عبارت از توصیف پدیده در سه بعد: طول زمان، عرض مکان و عمق در مخاطب و‌اندیشه است. تحلیل کیفی را باید روی کرد مسلط بر تحقیقات دوره فرامدرن و محصول انتقادات مکتب انتقادی فرانکفورت از روش‌های کمّی دانست که گستره وسیعی از علوم انسانی را در بر گرفته است. (40)
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: مدل توصیفی پدیده (منبع: محققین، 1393)

اگر بپذیریم که پدیده‌ها مقولاتی «زمینه وند» (41) هستند که به یک باره پدیدار نمی‌شوند، بلکه طی فرایندی تدریجی در بستر جامعه شکل و تکوین می‌یابند، در آن صورت مشخص می‌شود که هر پدیده‌ای دارای یک هویت اجتماعی است که دوره قبل از ظهور عینی آن را نیز شامل می‌شود. برخی از امنیت پژوهان همین روی‌کرد را در مقام تحلیل امنیت مورد توجه قرار داده و از وجود هویت‌های اجتماعی شده (42) برای پدیده‌های امنیتی سخن گفته‌اند که ما را به ریشه‌های اجتماعی امنیت رهنمون می‌شود. (43)
تعداد بازی گران بر عدم تجانس تأثیر می‌گذارد؛ یعنی هر چه تعداد [بازی گران دخیل] بیشتر باشد... میزان [احتمالی] نابرابری یا تعارض تأثیر [می پذیرد] بنابراین، تعداد بیشتر بازی گران، عدم تجانس را افزایش می‌دهد.» (44)
مکان و سطح و جغرافیا چیست؟ «دیگر آن جایی (Outside) وجود ندارد – جهان به هم نزدیک شده است. یک زمین واحد داریم. در این فضا تهدیدات و فرصت‌های تازه روییدن گرفته است.» (45)
ملاحظات جغرافیایی به دلیل عینیت و تأثیرگذاری شان از دیرباز مدنظر استراتژیست‌ها در مقام تحلیل پدیده‌ها بوده‌اند. به همین دلیل است که حجم متون منتشر شده در این زمینه بسیار و تقسیمات پدیده‌ها از این منظر متنوع می‌باشد. البته طرح بحث جهانی شدن و بروز پدیده تراکم مکانی، مانع از توسعه فزاینده ملاحظات جغرافیایی شده است تا آنجا که‌اندیشه گرانی چون: «کارل یاسپرس» (46) از بی‌اثر شدن این شاخص در منظومه فکری انسان معاصر سخن رانده‌اند.
در نگرش جدید جایگاه و میزان نقش افرینی عنصر جغرافیا تعدیل شده و تصویری نوین از منطقه و به تبع آن، تهدید منطقه‌ای ارائه می‌گردد. از این منظر منطقه امنیتی عبارت است از: دسته‌ای از کشورها که از حیث امنیتی وابستگی متقابل دارند یا تصور می‌نمایند که این گونه هستند این کشورها مستمراً تحت تأثیر یک یا چند عامل خارجی امنیتی هستند. (47)
عنصر دیگر در این مدل، بعد زمان است؛ یعنی پدیده‌ها پس از تولد، سیر رشد، نمو، بلوغ، افول و نابودی را طی می‌نمایند. بنابراین، زمان یکی از عوامل توصیف کننده یک پدیده محسوب می‌شود.
بعد سوم به سطوح‌اندیشه‌ای و لایه‌های باوری بعلاوه گسترده مخاطبان نظر دارد. این که یک پدیده چگونه اپیدمی شده و مخاطب بیشتری را به خود جلب و جذب نموده، یا مبتلا به کرده است، ضمن این که این ابتلا در چه عمقی از باورها، استدلالات و رفتارها را شامل شده، نکته‌ای است که یک تحلیل گر در توصیف یک پدیده باید مدنظر قرار دهد.

2. مدل توصیف جامع پدیده

در توصیف جامع، علاوه بر مدل‌های که ارائه می‌شود از زوایای مختلف دیگری که در جدول شماره یک بیان داشتیم استفاده خواهیم نمود. بیان ابعاد یک پدیده در ماهیت، سطح، جغرافیا، تقارن، پیچیدگی، تعادل، هویت مادی و معنوی، جنس عینی و ذهنی پدیده، کانون و انگیزه و در نهایت، کار ویژه پدیده می‌تواند شناخت جامع تر و در ادامه ارائه گزاره‌های بیشتری به تحلیل گر دهد.

جدول شماره 1- مدل تحلیل توصیفی جامع یک پدیده در ابعاد مختلف

ردیف

معیار تحلیل پدیده

گونه

1

ماهیت پدیده

سیاسی – اقتصادی – نظامی – اجتماعی – زیست محیط – فناورانه – و ...

2

سطح پدیده

فردی – گروهی – ملی – منطقه‌ای – بین المللی – جهانی

3

جغرافیای پدیده

داخلی – خارجی – مرزی

4

تقارن پدیده

متقارن – نامتقارن

5

پیچیدگی پدیده

بسیط – پیچیده

6

تعادل پدیده

متعادل – نامتعادل

7

هویت پدیده

مادی – معنوی

8

جنس پدیده

عینی – ذهنی

9

کانون پدیده

بازیگران – ساختاری

10

انگیزه پدیده

عمدی – غیر عمدی

11

کار ویژه‌های پدیده

ایذایی، واقعی، آزمایشی، اصلی


3. تحلیل توصیفی با بهره‌گیری از مدل لایه‌لایه‌ای علت‌ها

در تحلیل لایه‌لایه‌ای علّت‌ها، حالت‌های مختلف دانستن، اعم از علمی – تجربی، تفسیری – تأویلی و فلسفی – انتقادی یکپارچه می‌شوند. ارزش و سودمندی این روش در پیش بینی بهتر و دقیق تر آینده پدیده‌ها نیست، بلکه با ایجاد فضاهای گذار، زمینه لازم را برای خلق قواعد جامع فراهم می‌کند. هم چنین کاربرد این روش هنگام سیاست گذاری عمومی در عرصه برخورد با پدیده‌های مختلف در درازمدت به تهیه بینش‌های جامع تر، ژرف تر و اثربخش تر منجر می‌شود.
تحلیل لایه لایه‌ای علت‌ها از چهار سطح تشکیل می‌شود که عبارتند از: لیتانی، علت‌های اجتماعی، جهان بینی و گفتمان مسلط و در نهایت اسطوره – استعاره.
1- سطح اول لیتانی نام دارد که در فرهنگ دینی به معنای مراسم دعا و مناجات دسته جمعی است. لیتانی سطحی ترین لایه بوده و معرف دیدگاه رسمی و پذیرفته شده از واقعیت است.
2- سطح دوم سطح علت‌های اجتماعی و معرف دیدگاه سیستمیک است. در این سطح، داده‌های سطح لیتانی توضیح داده شده و مورد سؤال قرار می‌گیرند.
3- سطح سوم نمایان گر جهان بینی و گفتمان است. در این سطح فرض‌های استدلالی که بر بستر جهان بینی‌ها و ایدئولوژی‌ها قرار دارند و ناخودآگاه هستند، واکاویده می‌شوند.
4- سطح چهارم نشان اسطوره‌ها و استعاره‌هاست. این سطح در واقع معرف ابعاد انگیزشی ناخودآگاه موضوع است. (48)
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح شکل: مدل توصیف لایه‌لایه‌ای پدیده (منبع: محققین، 1393)

روش تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها با حرکت بالا و پایین در سطوح چهارگانه، نگرش‌های مختلف شناختی را وارد می‌کند، اما آنها را در سطوح مختلف مرتب می‌کند ... در واقع بازگشت از لایه‌های پایین تر گفتمان و استعاره به لایه سطحی لیتانی به تهیه سیاست‌های کل نگرتر در حوزه مطالعات پدیده‌های مختلف، به ویژه پدیده‌های امنیتی منجر خواهد شد. (49)

4. تحلیل توصیفی از نظام و ساختار یک پدیده

هر پدیده‌ای فارغ از یک نظام و سیستم نیست. هنگامی که سخن از سازمان به میان می‌آید، نخستین چیزی که به ذهن مخاطب خطور می‌کند ساختار سازمان است. ساختار سازمان خود بیان گر نمودار سازمانی، میزان تمرکز، حیطه اختیارات، ارتباطات سازمانی، کنترل، مدیریت و ... است.
بر اساس دیدگاه نظریه پردازان، مدیریت ساختارو استراتژی متأثر از یکدیگرند، اما گروهی از نظریه پردازان نیز هم چون: فیلیپس، پیترز و واترمن با این دیدگاه چندان موافق نبودند و چارچوب جدیدی برای نگرش و بررسی سازمان ارائه کردند. بر اساس نظر آن‌ها تغییر و حرکت سازمان نشئت گرفته از تعامل هفت بعد: ساختار، استراتژی، سیستم، حرکت، کارکنان، مهارت و ارزش‌های مشترک است.
سه بعد: ساختار، استراتژی و سیستم، ابعاد سخت سازمان و به چهار بعد دیگر؛ یعنی سبک، کارکنان، مهارت و ارزش‌های مشترک سازمان، ابعاد نرم اطلاق می‌شود. دلیل انتخاب این واژه‌ها نیز این است که مفاهیم ابعاد سخت؛ یعنی ساختار، سازمان و استراتژی عینی، ملموس، عملی و به سادگی تعریف شدنی هستند و ابعاد سبک، کارکنان، مهارت و ارزش‌های مشترک غیر ملموس، غیرعملی و به سختی قابل تعریف و توصیف شدنی است.

الف ساختار:

شامل اصول تقسیم کار و تخصصی سازی و همآهنگی، ویژگی‌های اصلی نمودار سازمانی (وظیفه ای، متمرکز و ...) نحوه ارتباط افراد در سازمان، الگوهای طبقه بندی و کنترل می‌باشد. در طراحی سازمان و نحوه ارزیابی ساختار، پرسش‌های زیر مطرح می‌شود.
سازمان متمرکز است یا غیرمتمرکز؟ چه وظایفی به عنوان وظیفه اصلی سازمان تلقی می‌شود؟ آیا بین وظایف کلیدی سازمان تنشی وجود دارد؟ و در صورت وجود، این تنش چیست؟ آیا در سازمان گروه‌های غیر رسمی وجود دارد؟ ساختار غیر رسمی شامل ارتباطات بین مدیران، گروه‌ها و ... چگونه است؟

ب. استراتژی:

استراتژی مشتمل بر الگو، سیاست، برنامه، اقدام، تصمیم و تخصیص منابع است و به سه سؤال کلیدی: سازمان چیست؟ چه می‌کند؟ چرا چنین می‌کند؟ پاسخ می‌دهد به علاوه ویژگی‌های متمایز: عوامل کلیدی موفقیت، نحوه نگرش سازمان به محیط داخلی و خارجی، نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها، مواردی هستند که در طراحی استراتژی مورد توجه قرار می‌گیرد.

ج. سبک:

سبک از دو جهت قابل بررسی است: از بعد فرهنگ سازمانی که بیان گر ارزش‌ها و اعتقادات مسلط که جزو ویژگی‌های ماندگار زندگی سازمانی است و از بعد سبک مدیریت که بیان گر طرز تفکر مدیران و نحوه عمل آنها و نیز موضوعاتی که مدیر، فکر و برنامه ریزی خود را بر روی آن‌ها انجام می‌دهد است.

د. سیستم‌ها:

رویه‌ها و فرآیندهایی که به صورت رسمی و غیر رسمی در خصوص انجام وظایف و امور محوله در سازمان درحال پیاده سازی است و نیز سیستم‌های ارزیابی و برنامه ریزی، سیستم‌ها و مکانیزم تشویق و تنبیه، سیستم تخصیص منابع مالی، ساز و کار بررسی و پیاده سازی نظام بودجه سیستم مدیریت منابع انسانی و ...

هـ. مهارت‌ها:

بیان گر ویژگی‌های متمایز و اصلی سازمان و این که سازمان توانایی انجام چه کاری را بهتر از سایر سازمانها دارا می‌باشد و نیز نحوه حفظ مزیت رقابتی شرکت نسبت به سایر رقبا.

و. کارکنان سازمان:

کارمندانی که در حال فعالیت در سازمان هستند دارای چه مشخصه‌هایی از نظر: تحصیلات زمینه‌ها و تجربه‌های گذشته شغلی، نحوه و مکانیزم تشویق و تنبیه کارمندان سازمان، معیارها و ملاک‌های انتخاب و ارتقا در شغل، معیارها و فرهنگ سازمان.

ز. ارزش‌های مشترک:

ایده‌های اساسی، اعتقاداتی که سازمان به کارمندانش القا می‌کند.

5. تحلیل و توصیف ابعاد پدیده

1. بعد امنیتی

مفهوم امنیت (50) یکی دیگر از واژگانی می‌باشد که تا کنون به یک تعریف جامع و مانع نرسیده است. امنیت که در لغت به معنای در امان بودن، ایمنی، بی‌ترسی، آرامش و آسودگی است (51) به حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر نوع تهدید و حمله اطلاق می‌شود. (52) باری بوزان نیز «امنیت را حفاظت در برابر خطر (امنیت عینی)، احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتماد به دریافت‌های شخصی) می‌باشد» تعریف نموده است. (53)
 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیخ تصویر: مدل توصیف سازمانی پدیده (منبع: محققین، 1393)

امنیت در سه سطح: نرم، سخت و نیمه سخت قابل ترسیم است، اما بهره گیری از همه این ظرفیت‌ها در یک راهبرد هوش مند امری است که غرب و به ویژه آمریکا به دنبال آن است. استراتژی «قدرت تغییر» (54) که اوباما با روی کارآمدن خود سعی در تغییر تفسیر چهره آمریکا در سطوح بین المللی و منطقه‌ای (خصوصاً منطقه خاورمیانه) دارد به نوعی بهره گیری از قدرت نرم می‌باشد. قدرتی که از مباحث محوری علم سیاست و مورد‌اندیشه و تأمل در متون و آثار سیاسی بوده و به دلیل اهمیت آن در دو عرصه سیاست داخلی و خارجی برای اجرای خط مشی‌ها و برنامه‌ها و تحقق اهداف و منافع ملی، (55) مورد بهره برداری ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.
تفسیر قدرت در سیاست قدرت نرم عبارت است از پدید آوردن آثار مطلوب (56) و سلطه انسان بر انسان (57) هم چنین توانایی فرد یا گروه در کسب تسلیم و اطاعت دیگران (58) که کنترل و رفتار دیگران (59) را به همراه خواهد داشت.
هدف بهره گیری از قدرت نرم همانا ایجاد آثار و نتایج مورد نظر است (60) که مخاطبان اصلی آن را بر خلاف اهداف «قدرت» که دولت‌ها، نخبگان سیاسی، گروه‌های ذی نفوذ و نهادهای حکومتی می‌باشند، مردم، نهادهای فروملی و NGOها تشکیل می‌دهد.
زمانی که تهدید، ماهیت پیچیده پیدا می‌کند، هر یک از بازی گران و ابزارهای لازم جهت ایجاد، گسترش و تقویت قدرت نیز باید دارای ماهیتی پیچیده باشند. (61) پیچیدگی و درهم تنیدگی اهداف، ابزار و مسائلی که در قدرت نرم وجود دارد سبب می‌شود که تحلیل گران، در آن، واحد، وضعیت محیطی را در سطوح مختلف: داخلی، منطقه‌ای (محیط نزدیک) و بین المللی یا سیستمی (محیط دوردست) در ابعاد: سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وگاهاً اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده تا به یک تصویری درست از وضعیت حال و آینده دست یابند.
نقطه اشتراک تهدید نرم و قدرت نرم در ابزارها و روش‌هاست بدین صورت که به کار بردن ابزار سخت و قدرت نظامی صرف بر ضد نظام‌های ایدئولوژیک که پایه‌های سیاست و افکار عمومی را دین، اعتقاد و مبانی دینی تشکیل می‌دهد، نه ممکن است و نه کارآمد. در این شرایط، به مرور ادبیات قدرت نرم (62) در مراکز تحقیقاتی غرب شکل گرفت (نای، 1378: 26) و سپس ترکیبی از قدرت سخت و نرم به عنوان قدرت هوشمند (63) در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار گرفت.

 ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن
توضیح تصویر: Smart Power (Source: Researchers, 2014)

قدرت سخت دارای ساختاری هرمی با منطق «بالا به پایین» است، حال آن که قدرت نرم در ساختاری کروی و با منطق «دیالکتیک متن – بازی‌گر» تولید می‌شود.
در قدرت سخت قدرت به آمریت تعبیر شده و سبب گسست بین عامل و موضوع قدرت می‌شود، اما قدرت نرم با عنصر اقناع تعریف شده و قدرت در فضای ارتباط متقابل پدید می‌آید؛ یعنی عامل و موضوع بر یکدیگر تأثیرگذار هستند.
تهدید سخت، مستقل از مؤلفه‌های محیطی تعریف می‌شود، در حالی که در تهدید نرم، پدیده‌های اجتماعی مرتبط با مؤلفه‌های محیطی است. تهدید سخت، حالتی ترکیبی دارد، ولی تهدید نرم، امتزاجی از مؤلفه‌های محیطی است. تهدید سخت، ماهیتی متعصب دارد، ولی تهدید نرم، تصویری ژلاتینی از قدرت است. تهدید سخت، بر سرمایه مادی بازی گر و تهدید نرم بر سرمایه اجتماعی بازی گر استوار است. (64)
برخی از دانشمندان سیاسی، عوامل و عناصر دیگری را نیز در عداد عوامل تشکیل دهنده و مؤثر در قدرت، اعم از نرم و سخت بر شمرده‌اند که اهم آن‌ها عبارتند از:
وضعیت جغرافیایی (شامل: آب و هوا، نوع زمین، وسعت خاک، موقعیت سرزمین از نظر دست‌رسی به دریا یا مجاورت با سایر کشورها) جمعیت و نیروی انسانی، ظرفیت صنعتی، ترابری و ارتباطات، استعدادهای علمی و اختراعات و ابتکارات، سیستم اقتصادی، سازمان اداری و دولتی، موقعیت استراتژیک، ایدئولوژی و اخلاق اجتماعی، اطلاعات و آگاهی، تاسیسات نظامی و انتظامی، خرد رهبری و روحیه ملی. (65)
قدرت نرم مکمل قدرت سخت است به طوری که بی‌توجهی به قدرت نرم می‌تواند قدرت سخت را تضعیف کرده، استراتژی قدرت یک نظام را به نحو محسوسی تضعیف کند. در واقع، موفقیت نه از جانب قدرت سخت و نه از جانب قدرت نرم، هیچ یک به تنهایی به دست نمی‌آید. برای رسیدن به موفقیت باید ترکیب بهینه‌ای از آن‌ها را به کار برد. (66) تفسیر جدیدی از «قدرت» در عصر کنونی که به عصر اطلاعات تعبیر شده، نه فقط از ساختار نظامی قوی و سخت، بلکه آمیزه‌ای از قدرت سخت و نرم است (67) و حد فاصل بین قدرت نرم و سخت را قدرت امنیتی – اطلاعات نامیدند.

2. بعد سیاسی (68)

آن جا که سخن از قدرت و تفکیک و تنظیم روابط، وظایف و اختیارات یک سیستم باشد، بحث سیاسی است.
حال قدرت قاهره کدام است و تنظیم قدرت چگونه باید شکل گیرد؟ بنابراین، «شأن و عزت حاکم نیز همچون قدرت او باید از شأن و مرتبت هر یک از اتباع و [حتی] کل اتباع از این طرح باشد، زیرا حاکمیت سرچشمه شأن و عزت است ... اگرچه آن‌ها [اتباع] وقتی دور از نظر حاکم هستند، برخی بیشتر و برخی کمتر در مرتبت خود می‌درخشند، لیکن در حضور او بیش از ستارگان در حضور خورشید درخشش ندارند.» (69)
این ایده اساسی متعاقباً نزد هگ

عبارات مرتبط با این موضوع

مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به



لینک منبع :ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن

ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن - راسخون rasekhoon.net/.../ارائه-مدل-تحلیل-جامع-جریان-تکفیری-و-راهبردهای-مقابله-با-آن/‏ - ذخیره شده 2 ژانویه 2017 ... عالم انباشته از پدیده‌های مختلف است که همه آن‌ها دارای یک ویژگی مشترک‌اند مبنی بر این که یک سیر وجود تا فنا را طی می‌نمایند. بررسی علل و عوامل به ... ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن - جوان ... khabarfarsi.com/u/30804987‏ 2 ژانویه 2017 ... ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آن. سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: نویسندگان: حسین علی ... راهکارها و راهبردهای مقابله با جریان‌های تکفیری از نظر «آیت‌الله مکارم‌ ... www.isna.ir/.../راهکارها-و-راهبردهای-مقابله-با-جریان-های-تکفیری-از-نظر-آیت-الله‏ - ذخیره شده 30 ژانویه 2016 ... هم چنین می‌توان کتاب‌هایی که در موضوع نقد جریان های تکفیری منتشر شده ... تاسیس شبکه ماهواره ای؛ راهبرد بنیادین در مقابله با جریانهای تکفیری. آسیب شناسی رشد جریان‌های تکفیری در خاورمیانه hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=1188‏ - مشابه رشد جریان‌های تکفیری از دو بعد اساسی فرایند اسلام‌گرایی را با چالش مواجهه خواهد نمود ، ... در راستای رفع چالش جریان‌های تکفیری فراروی اسلام‌گرایی راهکارهایی ارائه نموده که در ... و کشورهای اسلامی، و مقابله با گسترش جریان‌های تکفیری قابل بررسی است. ... راستا در زمان مبارزات انقلاب اسلامی، مسجد اصلی‌ترین رکن و کانون مبارزات بود. راهبردهای کارآمد برای مواجهه با گروه‌های تکفیری - سایت خبری تحلیلی ... www.tabnak.ir/.../راهبردهای-کارآمد-برای-مواجهه-با-گروه‌های-تکفیری‏ - ذخیره شده 22 آگوست 2015 ... بدین جهت و برای مقابله با این پدیده، تاکنون اقدامات چندی در سطح بین المللی و ... چاره اندیشی و اتخاذ راهبردهایی جامع، در برخورد با پدیده گروه های تکفیری می باشد. ... در تحلیل پدیده ها و اتفاقات در سطح بین الملل، مدل های مختلفی وجود دارد. ... آمارها چیزی بیش از یک یا دو درصد کل جریان فکری جهان اسلام را تشکیل نمی دهند. [PDF] شماره 16 / دی 1393 - موسسه افق آینده پژوهی راهبردی www.iran-futures.org/wp-content/uploads/.../nameh16-last.pdf‏ - ذخیره شده سناریوهای مقابله جهان اسالم با جریان های تکفیری. مبانی آینده پژوهی ... پایش و پویش عوامل و مؤلفه های راهبردی شکل دهنده آینده .... با ارایه هشدارها و تجویزهای راهبردی، مسیر اطمینان بخش ... تحلیل را. شماره شانزدهم . د ی ماه 1393. 4. مذاکرات هسته ای در ضرب االجل 24 نوامبر نیز به توافق ... با این مقدمه، عدم دستیابی به توافق جامع و تمدید مذاکرات. راهبرد جامع ظریف برای مقابله با افراط‌گرایی - سایت خبری تحلیلی ... www.bamdadnews.ir/?p=17947‏ - ذخیره شده 17 ژوئن 2015 ... ضرورت یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی خشونت طلب ... گروه کوچک از عوام‌فریبان با سوابقی مشکوک و به بهانه پیراستن دین، شروع به ارائه ... بر‌ این مبنا ، جماعت تکفیری و پیروان‌شان بیش از پیش نسبت به آن‌هایی که با چنین ... افراطیون هم‌چنین در جریان بحران سوریه و به کمک حمایت‌هایی که از افراد، محافل و ... فمینیسم - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد https://fa.wikipedia.org/wiki/فمینیسم‏ - ذخیره شده - مشابه ... بدن زنان دارند و بر این باورند که نویسندگان موج دوم، هم‌چنان مردان را مدل زنان قرار داده‌اند و ساختارهای مردانهٔ زبان را ... در پاسخ به سؤالی در بارهٔ چیستی فمینیسم، پاسخی جامع نمی‌توان داد. .... فمینیسم رادیکال به رغم شباهت روش شناختی با جریان‌های سوسیالیستی ... سوسیالیست مردسالاری و سرمایه داری را با هم نقد می‌کنند و راهکار ارائه می‌دهند. ضرورت یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی خشونت طلب ... iranembassy-tr.ir/اخبار.../ضرورت-یک-راهبرد-جامع-برای-مبارزه-با-افراط-گرایی-خشونت-طلب‏ - ذخیره شده - مشابه ضرورت یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی خشونت طلب ... بی پایه ای، اقدام به رد و نفی روایتهای غیر همسو با نظرات خود کردند و به تکفیر همه کسانی پرداختند ... پایگاه خبری تحلیلی هنگام نیوز - راهبرد جامع ظریف برای مقابله با ... www.hengamnews.com/.../راهبرد-جامع-ظریف-برای-مقابله-با-افراط‌گرایی‏ - ذخیره شده 17 ژوئن 2015 ... ضرورت یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی خشونت طلب ... گروه کوچک از عوام‌فریبان با سوابقی مشکوک و به بهانه پیراستن دین، شروع به ارائه ... بر‌ این مبنا ، جماعت تکفیری و پیروان‌شان بیش از پیش نسبت به آن‌هایی که با چنین ... افراطیون هم‌چنین در جریان بحران سوریه و به کمک حمایت‌هایی که از افراد، محافل و ...