محققان معتقدند که علاقه به هنر سلامت روانی را تحکیم میبخشد.
بامداد-به سند معتبر روایت کرده اند که روزی پیامبر اکرم(ص) در مسجد نشسته بودند که جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله(ص) حق تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید : که این دعا را برای تو به هدیه فرستادم و هر کس این دعا را بخواند یا باخود همراه کند آنقدر به او ثواب عطا فرمایم که برابری کنند با ثواب همه فرشتگان و خدا جمیع گناهان او را بیامرزد و هر کس این دعا را پنج مرتبه بخواند جمال پیامبراکرم (ص) را در خواب ببیند، و هر فقیری بخواند غنی شود، و هر بیماری بخواند شفا یابد و هر گرسنه بخواند طعام یابد و هر تشنه بخواند سیراب شود و هر مغمومی بخواند شاد گردد و هر مقروضی بخواند قرضش ادا شود و اگر کسی را حافظه نباشد و این دعا را با مشک و زعفران بنویسد و شوید و بخورد صاحب فهم و حافظه گردد و اگر این دعا را بر کفن میت بنویسند حق تعالی امر کند به ملائک ها که قبر او را روشن گردانند.
فضیلت وخواص دعای عکاشه
و اگر کسی چیزی گم کرده باشد چهار رکعت نماز بگذارد و در هر رکعتی بعد از حمد یک مرتیه قل هو الله بخواند و بعد از نماز این دعا را بخواند و بعد از نماز سجده کند حاجت خود را بخواهد البته گمشده پیدا شود و اگر بر دشمن بخواند غالب گردد و از برای هر حاجتی مهمی که بخواند برآورده شود و هرکس شک آورد کافر شود و علی (ع) فرمود : که دارنده این دعا در قیامت رویش چون (ماه) باشد و بی حساب وارد بهشت شود.
و پیامبر اکرم (ص) فرمود: که برای امتاaن من هیچ چیز بهتر از خواندن و همراه داشتن این دعا نیست و هر کسی این دعا را با خود دارد چون بمیرد خدا هفتاد هزار فرشته فرستد با طبقه ای از نور که قبر او را روشن کنند و بشارت دهند او را به ایمنی و مونس او باشد تا روز قیامت.
یا محمد خدا می فرماید: که من شرم دارم از بنده ایی که این دعا را بخواند و من او را عذاب کنم، جبرئیل عرض کرد : که این دعا بر قائمه عرش با قدرت نوشته شده است که هر کس این دعا را بخواند یا با خود همراه کند در زیر عرش هفتاد هزار فرشته ایستاده، و هر فرشته بیست سر و هر سر بیست دهان و هر دهان بیست دندان (زبان) دارد و هر زبانی خدای تعالی را تسبیح می گویند و ثواب همه را به آن بنده دهند و همه حاجات او را برآورند و چون از قبر مبعوث شود هفتاد هزار فرشته می فرستد با طبقه ای از نور که در آن قدحی باشد از شیرینی های الوان و بر هر طبقی دستاری از نور افکنده باشند و در آن مُهری گذارده اند که بر مهر نوشته شده «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله» و خلایق تعجب کنند که آیا این امت کدام پیغمبر است ؟ گویند این امت محمد (ص) است که در دنیا دعای عکاشه را خوانده است یا با خود داشته است ،
و پیامبر(ص) فرمود: که هر کس از امت من این دعا را بخواند یا با خود دارد این همه ثواب وی را باشد پس جبرئیل عرض کرد : یا رسول الله (ص) هرکس این دعا را بخواند البته بهشت جای اوست و هرکس بسیار بخواند ثواب او مضاعف گردد، و هرکس بنویسد و با خود داشته باشد خداوند با او دو ملک موکّل گرداند که او را از جمیع بلیّات و آفات محافظت فرمایند و ثواب طاعت همه انبیا، اولیا، اتقیا، ملائکه، (امامین)، مردان، صالحان و زنان صالحه او را باشد، و در دنیا هرچه طلب کند به او عطا فرماید.
خدا می فرماید: که من شرم دارم از بنده ایی که دعای عکاشه را بخواند و من او را عذاب کنم
دعای عکاشه
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اَللَّهُمَّ یا کَثیرَ النَّوالِ یا دائمَ الوصالِ یا حَسَنَ الحالِ یا رازِقَ العِبادِ بِحَقِّ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشَّکَّ فی ایمانی بِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشُّبهَةُ فی مَعرِفَتی ایّاکَ وَلَم اَعلَم بها تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ النِّفاقُ فی قلبی مِنَ الذَّنُوبِ الکَبائِرِ وَالصَّغائِرِ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ العُُجبُ وَالکِبریاءُ وَالسُّمعةُ فی عَمَلی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن جَرَی الکِذبُ وَالغَیبَةُ وَالنَّمیمةُ عَلی لِسانی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَرَدتَ لی مِن خَیر فَلَم اَشکُرهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اََنعَمتَ عَلَیَّ وَ لَم اَرضَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوَلَیتَنی مِن نَعَمائکُ فَغَفَلتُ مِن شُکرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین اَللَّهُمَّ ما اَوَلَیتَنی مِن آلائکَ فَلَم أؤَدِّ حَقَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما مَنَنتَ بِهِ عَلَیَّ مِنَ الحُسنی فَلَم اَحمَدکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوجَبتَ عَلَیَّ فَلَم اَرضَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما قَصَدتَ عَلَیَّ فی رَجآئی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما زَلَلتَ قَدَمی اِنِ اعتَمَدتُ مِن سُؤالِ فِی الشّدائدِ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما صَلحَ شَأنی بِفَضلِکَ فَرَاَیتُهُ مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن طَلَبَ لِسانی مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّهِ وَ صَلِّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّد وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین وَ الحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمینَ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ .
وَالسَلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللّه وَبَرکاتُة
گردآوری:بخش مذهبی بیتوته
بامداد-فتح؛ چهل و هشتمین سوره قرآن است که مدنی و ۲۹ آیه دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: هر کس سوره فتح را قرائت کند، مانند کسی است که همراه پیامبر در فتح حضور داشته است و در روایت دیگری آمده است: فضیلت قاری سوره مانند آن است که با پیامبر در فتح مکه حضور داشته است و در روایت دیگری آمده است: فضیلت قاری سوره مانند آن است که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در بیعت شجره بیعت کرده باشد. ۱
نوشتن سوره فتح و همراه داشتن آن هنگام خصومت و نزاع موجب ایمنی می شود
ایشان هنگام نزول این سوره به یارانشان فرمودند: سوره ای بر من نازل شد که نزد من محبوب تر و دوست داشتنی تر از همه آن چیزهایی است که خورشید بر آن تابیده است. ۲
امام صادق علیه السلام فرموده است: مال ها و زنان و فرزندانتان را با قرائت سوره فتح از تلف و گزند و آسیب حفظ کنید زیرا هر کس بر قرائت آن مداومت ورزد روز قیامت منادی ندا می دهد تا همه آفریدگانی بشنوند که تو از بندگان خالص من هستی و می فرماید: او را به بندگان شایسته و صالح من ملحق کنید و او را به بهشت نعمت های من وارد سازید و از شراب سر به مهر به او بنوشانید که با طعم کافور است. ۳
از ایشان همچنین آمده است: هر کس در شب اول ماه رمضان سوره فتح را قرائت نماید تا سال آینده همین روز در حفظ و حراست الهی خواهد بود. ۴
آثار و برکات سوره فتح :
۱) مصون ماندن از خطرات و یافتن عزت بین مردم
از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره فتح را بنویسد و هنگام خواب زیر سرش قرار دهد از شر دزدان در امان می ماند و اگر این سوره را در کاغذی بنویسد و با آب زمزم بشوید سپس بنوشد در نزد مردم جایگاهی پیدا می کند که به سخنانش گوش می دهند و هر چیزی را که می بیند و می شنود ضبط و حفظ می کند.۵
امام صادق علیه السلام فرموده است: مال ها و زنان و فرزندانتان را با قرائت سوره فتح از تلف و گزند و آسیب حفظ کنید زیرا هر کس بر قرائت آن مداومت ورزد روز قیامت منادی ندا می دهد تا همه آفریدگانی بشنوند که تو از بندگان خالص من هستی و می فرماید: او را به بندگان شایسته و صالح من ملحق کنید و او را به بهشت نعمت های من وارد سازید و از شراب سر به مهر به او بنوشانید که با طعم کافور است
۲) جهت برطرف شدن خوف
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که نوشتن سوره فتح و همراه داشتن آن هنگام خصومت و نزاع موجب ایمنی شده و درهای خیر و خوبی بر او گشوده می شود و اگر این سوره را نوشته و بشویند و از آب آن بنوشند و کسی که خوف و ترس دارد آن را بنوشد از آن خلاصی یابد…۶
۳) در امان ماندن از شر حاکم
مرحوم کفعمی در کتاب المصباح آورده است: اگر سوره فتح را بنویسند و با خود همراه دارند یا به گردن آویزند از شر حاکم و سلطان در امان می مانند و اگر بر دیوار خانه یا حیاطی بیاویزند شیطان به آن نزدیک نمی شود. هم چنین اگر این سوره را بنویسند و پس از شستن زنی که شیرش کم است از آن بنوشد شیرش زیاد می شود…۷
۴) جهت درد پا
از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است که : جهت درد پا آیات ۷-۱ سوره فتح خوانده شود. ۸
۵) یافتن همسری مناسب
آیات ۷-۱ سوره فتح را با زعفران بر لباس دختر بنویسند او را همسری مناسب پیدا شود. ۹
ختومات مجرب
۱) ازشنبه شروع کندو هر روز «۵» بار سوره فتح را بخواند و در روز جمعه همین سوره را «۱۱» بار بخواند و بعد از هر نوبت خواندن سوره «نصر» را یک بار بخواند چون آخرین بار را خواندی، دعای ذیل را «۱۱» بار بخوان و از درگاه خداوند حاجت را بخواه:[بسیار مجرب است]
«یا مفتُّحْ فَتّحْ، یا مفَرِّجْ فَرّجْ، یا میسّر یَسّر، یا مُسَهّلْ سَهِّْل، یا مُتَمّمْ تَمّمْ، برحمتک یا ارحم الراحمین».
۲) شخص غسل کند و «۴۱» روز هر روز «۴۱» بار بخواند و روز «اول و دوم و سوم و سی ام و چهلم و چهل ویکم» روزه بگیرد و روز «چهل و یکم» را به شیرینی افطار کند و صدقه دهد. ۱۰
منبع :anhar.ir
نوشته آثار و برکات سوره فتح اولین بار در بامداد پدیدار شد.
گرچه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش (حافظ)
هر کس نماز جعفر را هر روز بخواند، بدی های او نوشته نمی شود
گویا کلام امیر عارفان و عابدان، امیر مؤمنان۷را به جان دریافته اند که فرمود:
لا تَکُن مِمَّن یَرجو الآخِرَةَ بِغَیرِ العَمَلِ … یُحِبُّ الصّالِحینَ و لا یَعمَلُ عَمَلَهُم، و یُبغِض ُ المُذنِبینَ و هُوَ أحَدُهُم … یُقَصِّرُ إذا عَمِلَ، و یُبالِغُ إذا سَألَ … فهُوَ بِالقَولِ مُدِلٌّ ، و مِنَ العَمَلِ مُقِلٌّ؛ ۵
از کسانی مباش که امید سعادت آخرتی دارند؛ اما اهل عمل نیستند…. صالحان را دوست دارند؛ اما اعمال آنان را انجام نمی دهند. از گنه کاران نفرت دارند؛ اما خود نیز از آنان هستند…. هنگام عمل، کوتاهی می کنند و هنگام دعا، زیاده خواهی. پس او به گفتار و سخن ناز می فروشد (و همگان را موعظه می کند)؛ ولی هنگام عمل، کم کار است.
آری؛ اینان کسانی هستند که با عبادت خدا و سجود و رکوع پیوسته، قدم به قدم پله های رشد را طی کرده و قطره قطره، دریایی از معارف و علوم الهی را در جان خود پدید می آوردند. نه تحصیل و تدریس، ایشان را از عبادت خدا باز می داشت و نه خانواده و فرزندان و مراجعان. مجاهدان روز بودند و سینه گدازان شب. آن چنان لذتی می چشیدند که حاضر نبودند سحرخیزی یک شب را با سلطنت دنیا عوض کنند.
در برابر این رادمردان، در طول تاریخ، کسانی هم بوده اند که به سبب سستی خود و پرداختن به نفسانیات، از این سیره که سیره بزرگان دین است، فاصله می گرفته اند و با زاهد و عابد خواندن این قبیله و عاشق خواندن خود، خود را بالا نشینان محضر الهی می دانسته اند و این گروه را محجوبان از قرب الهی؛ اما این تاریخ و دل مؤمنان است که به خوبی گواهی می دهد کدام طایفه به مراد رسیده و نوربخش جان های مشتاقانند.
آری؛ اسوه های معنا و معنویت، در سیره و روش خود با الهام از امامان نور، اعمال و عباداتی را آزموده و به دیگران نیز سفارش می کرده اند که در اصلاح و تهذیب نفس تأثیری شگرف و بسزا داشته است. برای هر بیماری معنوی، دارویی برگرفته از کتاب و سنت تجویز می کردند که با عمل به آن، جان های مشتاقان، از حجاب های ظلمانی رهایی یافته و آرامش و نورانیت را در وجود خود می یافته اند. از جمله این عبادات، نماز پر برکت جعفر طیار است. نمازی که برای اهلش، شرابی معنوی است که آن ها را از عالم ظلمت زده دنیا، فارغ و به عالم غیب متصل می کند؛ به گونه ای که نه تنها از خواندن آن خسته نمی شوند، بلکه از تمام شدن آن افسوس می خورند. مطالب این نوشتار را با ذکر مطالبی دربارة تاریخچه، فضیلت و آثار این عمل عبادی و پاره ای نکات سودمند دیگر، پی می گیریم.
آشنایی با حضرت جعفر طیار۷
جعفر، فرزند ابوطالب و پسر عموی پیامبر اکرم(ص) و برادر امیرالمؤمنین۷است. او از نخستین افرادی است که به پیامبر۹ایمان آورد و همیشه مورد لطف و محبت پیامبر اکرم(ص) بود. روایت زیادی در شأن و فضیلت او نقل شده است؛ از پیامبر اعظم(ص)حکایت شده:
ای جعفر! تو از نظر خصلت های ظاهری و اخلاق با من شباهت داری.۶
چنین فرموده ای از پیامبری که خداوند از اخلاق او به عظمت یاد کرده است، بیانگر عظمت شخصیت جناب جعفر طیار است.
برخی دیگر از فضایل جناب جعفر که در روایات آمده، از این قرارند:
* خداوند از میان شهدا، چهار نفر را برگزیده است که دو نفرشان حمزه و جعفر هستند.۸ و ۷
* جعفر و حمزه، شاهد پیامبران در قیامت هستند.۹
* حضرت علی(ع)روز قیامت، بر منبری از نور وارد محشر می شود؛ در حالی که حمزه، سمت راست او و جعفر سمت چپ او و حضرت زهرا۳پشت سر و حسنین۸مقابل او و … هستند.۱۰
* خداوند به جای دو دستی که در جنگ از جعفر جدا شد، دو بال به او داده است، تا هر جای بهشت که بخواهد، بتواند برود.۱۱ (لذا به ایشان «جعفر طیار» یا «ذوالجناحین» هم گفته می شود).
* من و علی و حمزه و جعفر از طینت مرحومه خلق شده ایم.۱۲
* بهترین مردم، علی و حمزه و جعفر هستند.۱۳
* امام باقر۷فرمود:
خداوند به پیامبر۹وحی فرستاد و فرمود: «من از جعفر به سبب چهار خصلت تشکر می کنم. پیامبر۹جناب جعفر را خواند و به او جریان وحی را خبر داد. جناب جعفر گفت: «اگر خداوند به شما خبر نداده بود، من هم نمی گفتم. سپس آن چهار صفت را بیان کرد؛ از جمله این که من تا به حال دروغ نگفته ام و تا کنون بتی را نپرستیده ام و …».
* عبد الله بن جعفر می گوید:
هرگاه از عمویم حضرت علی(ع)چیزی می خواستم و حضرت امساک می کرد، او را به حق جعفر قسم می دادم و او عطا می فرمود.
عطای آسمانی
در سال پنجم بعثت که آزار و اذیت های کفار و شکنجه های آنان درباره مسلمانان زیاد شد، عده ای از مسلمانان با اجازه نبی اکرم(ص) به حبشه مهاجرت کردند. حبشه، سرزمین مسیحیان و پادشاه آن، انسانی نیک بود. سرپرست گروه مسلمانان، جناب جعفر بود که به خوبی این گروه را مدیریت کرد و با شجاعت و درآیت خود، توانست در دربار نجاشی سخنرانی و استدلال نماید و توطئه های مشرکان را برای برگرداندن آن ها بی اثر کند. و جناب جعفر، با دعوت پادشاه حبشه به اسلام وی را مسلمان کرد. در سال هفتم بعثت، جناب جعفر و همراهان به مدینه برگشتند. برگشتن آن ها با پیروزی مسلمانان در جنگ خیبر مصادف شد؛ جنگی که مراحل سخت و پر فراز و نشیبی داشت و در چند مرحله از جنگ، مسلمانان موفق نشدند؛ اما در نهآیت با رشادت ها و قهرمانی های مولای موحدان عالم، حضرت امیرالمؤمنین۷به پیروزی رسیدند. خبر پیروزی مسلمانان و نیز برگشتن جناب جعفر، همزمان به پیامبر۹رسید. حضرت فرمود:
نمی دانم از آمدن جعفر، خوشحال تر هستم یا از پیروزی در جنگ خیبر.
با این بیان، عظمت شخصیت جناب جعفر و احترام و ارزش او نزد آن حضرت، بر همگان معلوم شد. آن حضرت همچنین برای استقبال از جناب جعفر، دوازده قدم به پیشواز آمد۸۱ و تا جناب جعفر را دید، او را در آغوش گرفته و سجده گاه او را بوسید. سپس به سجده افتاده و خدا را سپاس گفت.۰۲ پیامبر اکرم۹در بدو ورود جناب جعفر فرمود: «ایا به تو عطایی بکنم؟ ایا به تو بخششی بکنم؟ ایا به تو عنآیتی بنمایم؟» جناب جعفر، عرض کرد: «آری؛ یا رسول الله!». با توجه به این که مسلمانان در جنگ خیبر غنایم زیادی به دست آورده بودند، همگان گمان کردند پیامبر به جناب جعفر، طلا و نقره فراوانی می بخشد و با حساسیت ماجرا را پی گیر شدند؛ اما پیامبر اکرم۹ به جناب جعفر عطایی آسمانی بخشید.۱۲ و فرمود: «آنچه به تو عطا می کنم، اگر آن را هر روز انجام دهی، از همه دنیا و آنچه در آن است، برای تو بهتر است. اگر از میدان جنگ فرار کرده باشی و گناهانت به اندازه خاک بیابان ها و کف دریا ها هم باشد، خداوند تو را می آمرزد».۲۲ آن گاه نماز گرانسنگ جعفر طیار را به او تعلیم داد.
نکته
این که پیامبر اسلام(ص)این نماز را به شخصیت بزرگی مانند جعفر آموخت، آن هم در بدو ورود وی و با توصیفی چنین شورانگیز، همه و همه نشانگر عظمت و جایگاه والای این متاع آسمانی است؛ عطایی که در واقع مزد زحمات و موفقیت های جناب جعفر در مهاجرت به حبشه بود؛ عطیه ای که به نام مبارک او مشهور و معروف شد و از آن به بعد، همه خوبان به آن ملتزم بوده اند. حتی اهل بیت:نیز این نماز را پاس داشته و آن را به جا می آوردند و می فرمودند:
هر کس نماز جعفر را بخواند، همان اجری را که پیامبر۹برای جعفر بیان کرد، به او نیز می دهند. نیز دعاهای زیبایی هم برای آن بیان کرده اند.
در روایت اهل سنت هم این نماز مطرح شده است و از نظر اکثر علمای ایشان خواندن این نماز مستحب می باشد.
آثار و فضیلت نماز جعفر
۱٫ پیامبر خدافرمود:۹
نماز جعفر، از دنیا و آنچه در آن است بهتر است و باعث بخشش گناهان می شود؛ اگرچه به اندازة ریگ بیابان ها و کف دریاها باشد.اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال این نماز را بخوانی، خداوند گناهانی را که بین آن انجام داده ای، می آمرزد. ۲۶
۲٫ از امام صادق(ع)نقل شده است:
هر کس نماز جعفر را هر روز بخواند، بدی های او نوشته نمی شود و برابر هر تسبیحی که در این نماز می خواند خداوند به او یک ثواب عطا کرده و یک درجه در بهشت به او می بخشد.۲۷
۳٫ امام صادق(ع)به مفضل می فرماید:
ای مفضل! هرگاه حاجت مهمی داشتی و در پی برآورده شدن آن بودی؛ پس نماز جعفر را بخوان و سپس این دعا را بخوان که حاجتت روا می شود.۲۸
به یاری خدا در شمارة بعد، به سیره بزرگان و نحوه خواندن این نماز و برخی احکام نماز و … خواهیم پرداخت؛ انشاءالله.
پی نوشت
۱- برای آشنایی اجمالی با آیت الله ملا حسینقلی همدانی رجوع شود به صفحه ۴۲٫
۲- برای آشنایی اجمالی با مرحوم علامه سید علی آقا قاضی رجوع شود به صفحه ۳۴٫
۳- «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز برای این که مرا پرستش کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)»؛ سوره ذاریات: ۵۶٫
۴- «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقینُ؛ و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو را فرا رسد (و از جهان چشم فروبندی)» سوره حجر: ۹۹٫
۵- نهج البلاغه، حکمت ۵۰۱٫
۶- بحار الأنوار، ج ۲۲، ص۲۷۶٫
۷- همان ، ج ۹۴، ص۴۸٫
۸- جناب جعفر در جنگ موته که در آن، فرماندهی لشکر اسلام را بر عهده داشت، اول دو دست خود را از دست داد و سپس با جراحات شدیدی، شربت شهود و شهادت الهی نوشید. پیامبر از این خبر، به شدت متأثر شده و به سبب شهادت جعفر، درد شدیدی در شکم خود احساس کرد.آن حضرت سه روز به خانه جعفر رفته و خانواده ایشان را تسلی داد (برای اطلاع از جنگ موته و برخی فضایل جناب جعفر، ر.ک: حیوة القلوب، علامه مجلسی، ج۴، ص ۱۱۵۳-۱۱۶۳).
۹- بحار الأنوار، ج ۷، ص۲۸۳٫
۱۰- همان، ص۳۳۱٫
۱۱- همان، ج ۱۰، ص۱۴۱٫
۱۲- همان، ج ۷، ص۲۳۲٫
۱۳- همان، ج ۲۱، ص۶۳٫
۱۴- همان، ج ۲۲، ص۲۷۳٫
۱۵- همان، ج ۲۱، ص۶۴٫
۱۶- برای مشاهدة روایات بیشتری دربارة فضایل جناب جعفر، ر.ک: تفسیر قمی، ج۲، ص ۱۸۸؛ بحارالأنوار، ج ۳۷، ص۶۳٫
۱۷- وسائل الشیعه، ج ۸، ص۵۱٫
۱۸- بحار الأنوار، ج ۲۱، ص۲۴٫
۱۹- وسائل الشیعه، ج ۸، ص۵۱٫
۲۰- تاریخ تحقیقی اسلام، ج ۴، ص۶۳٫
۲۱- کافی، ج۳، ص۴۶۶٫
۲۲- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳٫
۲۳- کافی، ج۳، ص۴۶۷٫
۲۴- بحار الأنوار، ج ۸۸، ص ۱۹۶؛ کافی، ج ۳، ص ۴۶۷٫
۲۵- به نقل از بحار الأنوار، ج ۸۸، ص ۲۱۳٫
۲۶- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳؛ الکافی، ج۳، ص۴۶۶٫
۲۷- مستدرک الوسائل، ج۶، ص۲۲۴٫
۲۸- بحارالأنوار، ج۸۸، ص۲۰۰؛ این دعا در مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی۱آمده است.
۲۹- مرحوم حاج شیخ عباس قمی در اوایل مفاتیح الجنان نحوه خواندن این نماز و برخی دعاهای آن را بیان نموده اند که علاقه مندان می توانند مراجعه نمایند.
منبع:hawzah.net
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت سوره نجم فرموده است: هر کس سوره نجم را قرائت کند ده برابر تعداد تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به او پاداش داده می شود. ۱
سوره نجم؛ پنجاه و سومین سوره قرآن است و۶۲ آیه دارد
از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: هر که بر قرائت سوره نجم مداومت داشته باشد در بین مردم زندگی خواهد کرد در حالی که او را می ستایند و خداوند گناهان او را می بخشد و مردم او را دوست دارند. ۲
آثار و برکات سوره نجم
۱) زیاد شدن قوت و قدرت قلبی:
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: اگر سوره نجم را بر پوست حیوانی بنویسند و با خود داشته باشند در مقابله با هر حاکمی که با او روبرو می شود، قوت و قدرت قلبی پیدا می کند و آن حاکم و سلطان به او احترام می گذارد. ۳
۲) رفع گریه کودکان
مرحوم کفعمی در کتاب المصباح آورده: اگر آیات ۶۱-۵۹ سوره «نجم» را بنویسد برای جلوگیری یا رفع گریه زیاد کودکان بر آنان بیاویزد یا به همراه آنان قرار دهند آرام می شوند. ۴
ختم مجرب سوره نجم
جهت برآورده شدن هر حاجتی «۲۱» بار این سوره را در یک جلسه بخواند انشاءالله نتیجه می گیرد. ۵
==========================
پی نوشت ها :
(۱)مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۰
(۲) ثواب الاعمال، ص۱۱۶
(۳) تفسیرالبرهان، ج۵،ص۱۸۵
(۴)المصباح کفعمی، ص ۴۵۸
(۵ ) درمان با قرآن،ص ۱۰۵
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
پایگاه اینترنتی انهار
نوشته آثار و برکات سوره نجم اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد-دعای صباح :
در بیان آثار و خواص عجیبه ی دعای صباح مولا علی(ع) از امام رضا نقلی به این شکل است که در بیان آثار دعای صباح جدّشان فرمودند:
آیا شما را راهنمایی نکنم بر بزرگترین ذخیره دنیا و آخرت و جامع ترین گنج در عالم غیب و شهادت که حصار و قلعه ی محکمی ست برای شما.؟
کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند به او هیچ آسیبی نمی رسد
از مولا علی (ع) نقل شده است :
که کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند (( در روایت دیگر تاکید خواندن آن بعد از نماز نافله صبح گفته شده است)) اگر عالم پر از بلا شود به او هیچ آسیبی نمی رسد و همیشه در نظر مردم و انسانها عزیز و محترم می باشد و هیچگاه دشمن نمی تواند به او ضرری برساند و هرکسی که با او دشمنی کند به خودش بر می گردد و به لطف الهی از مرگ ناگهانی و سختی ها در امان می باشدو به برکت این دعای صباح رزق و روزی او هر روز وسیع تر و گسترده تر میشود،انشاالله
به نام خداى بخشاینده مهربان
اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب
الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریک را با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ها
تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ
و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش
بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ کَیْفِیّاتِهِ یا
به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى
مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما
کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را
کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى
شود پیش از شدنش اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها
اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ
و بخششهاى بیدریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدرت
وَ سُلْطانِهِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ اِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الاْلْیَلِ وَ الْماسِکِ
و سلطنت خویش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت ) و آن کس که در
مِنْ اَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ
میان اسباب و وسائل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت و آن کس که حسب پاک و خالصش بر بلندترین
الْکاهِلِ الاْعْبَلِ وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ
شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آن زمان پیشین
وَ عَلى الِهِ الاْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاْبْرارِ وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ
و بر خاندان نیکوکار برگزیده خوش کردارش و بگشا براى ما خدایا لنگه هاى در
الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ
بامدادان را به کلیدهاى رحمت و رستگارى و بپوشانم خدایا از بهترین خلعتهاى
الْهِدایَةِ وَالصَّلاحِ وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فى شِرْبِ جَنانى
هدایت و شایستگى و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار دلم
یَنابیعَ الخُشُوعِ وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ
چشمه هاى خشوع و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشکهاى اشک
وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى
و ادب کن خدایا سبک مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤ ال ) خدایا اگر در ابتدا
الرَّحْمَةُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ فَمَنِ السّالِکُ بى اِلَیْکَ فى واضِحِ
رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد پس چه کسى بود که مرا در این
الطَّریقِ وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُکَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى فَمَنِ الْمُقیلُ
راه روشن بسویت آرد و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و میل سرکش سپارد پس چه کسى
عَثَراتى مِنْ کَبَواةِ الْهَوى وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ
لغزشهاى مرا از زمین خوردنهاى هوا و هوس نادیده بگیرد و اگر در هنگام جنگ با نفس
وَالشَّیْطانِ فَقَدْ وَکَلَنى خِذْلانُکَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ اِلهى
و شیطان یارى تو نباشد مسلماً همان یارى نکردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد خدایا
اَتَرانى مآ اَتَیْتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الاْمالِ اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ اِلاّ
تو بخوبى مرا مى بینى که نزدت نیامدم جز از راه آرزوها (و آنها بود که مرا به درگاهت آورد) یا شده که بسر رشته هاى فضل
حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ
و کرمت چنگ زنم جز وقتى که گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد پس چه بد مرکبى است این مرکب
نَفْسى مِنْ هَواها فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها وَ تَبّاً لَها
هوا و هوس که نفس من بر آن سوار شده پس واى بر این نفس که گمانهاى باطل و آرزوهاى بیجایش در نزد او جلوه کرد و
لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَ مَوْلاها اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ
نابود باد که بر آقا و مولاى خویش دلیرى کرد خدایا من در رحمتت را بدست امیدم
رَجاَّئى وَ هَرَبْتُ اِلَیْکَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ
کوبیدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گریختم و بند کردم بسر رشته هاى
حِبالِکَ اَنامِلَ وَ لاَّئى فَاْصْفَحِ اللّهُمَّ عَمّا کُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى
کرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدایا از جرمهایى که من از روى لغزش
وَ خَطاَّئى وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى ] فَاِنَّکَ سَیِّدى وَمَوْلاىَ
و خطا کردم و نگاهم دار از حمله بیماریم (که دچار گشته ام ) زیرا که تویى آقا و مولایم
وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى وَ اَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى
و تکیه گاه و امیدم و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا
وَ مَثْواىَ اِلهى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکیناً الْتَجَاءَ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً
و عقبایم خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را که در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده
اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِکَ ساعِیاً اَمْ کَیْفَ تَرُدُّ
یا چگونه نومید سازى راه جویى را که شتابان آهنگ حضرت تو را کرده یا چگونه بازگردانى
ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِکَ شارِباً کَلاّ وَ حِیاضُکَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْکِ
تشنه اى را که براى نوشیدن (آب ) بر سر حوضهاى تو آمده نه هرگز چنین نخواهى کرد با اینکه حوضهاى (پرفیضت )
الْمُحُولِ وَ بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ وَ اَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ
در سخت ترین خشکسالیها لبریز است و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است و تویى انتهاى خواسته
وَ نِهایَةُ الْمَاْمُولِ اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ
(خواستاران ) و منتهاى آرزوى (آرزومندان ) خدایا این مهارهاى نفس من است که به پاى بند مشیت تو آنها را بستم
وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ
و این است بارهاى سنگین گناهانم که به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم و این است هوسهاى گمراه کننده ام
وَکَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِکَ وَ رَاْفَتِکَ فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً
که به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا این بامداد مرا چنان مقرر کن
عَلَىَّ بِضِیاَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ
که با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید و شامم را سپرى از
کَیْدِ الْعِدى وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى اِنَّکَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
نیرنگ خطرناک دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده که تو بر هر چه بخواهى
تُؤتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ
توانایى ملک و سلطنت را به هر که خواهى مى دهى و از هرکه خواهى برگیرى و عزت دهى هر که را خواهى
وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَیْلَ
و خوار کنى هر که را خواهى همه خوبیها بدست تو است و تو بر هر چیز توانایى شب را
فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ
در روز فرو برى و روز را در شب درآورى زنده را از مرده بیرون آورى و مرده را
وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ لا اِلهَ اِلاّ
از زنده برون آرى و به هر که خواهى بى حساب روزى دهى معبودى جز تو نیست
اَنْتَ سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلا یَخافُکَ
منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم کیست که قدر تو را بشناسد و از تو نترسد
وَ مَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُکَ اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ وَ فَلَقْتَ
و کیست که بداند تو کیستى و از تو نهراسد تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع کردى
بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ وَاَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ وَاَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ
و به لطف خویش سپیده دم را شکافتى و بکرم خود تاریکیهاى شدید شب را روشن کردى و روان کردى آبهاى شیرین و
الصُّمِّ الصَّیاخیدِ عَذْباً وَاُجاجاً وَاَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً
شور را از دل سنگهاى سخت و محکم و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان ،
وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهّاجاً مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ
و قرار دادى خورشید و ماه را براى مردمان چراغى فروزان بدون آنکه در آنچه بدان آغاز کردى (در آفرینش ) دچار
فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لا عِلاجاً فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ وَ قَهَرَ
خستگى و تعب گردى یا به چاره جویى محتاج شوى اى آنکه در عزت و بقاء یگانه است و بندگانش را بوسیله
عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِیآءِ
مرگ و نابودى مقهور خویش کرده درود فرست بر محمد و خاندان پرهیزکارش
وَاسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى وَ حَقِّقْ بِفَضْلِکَ اَمَلى وَ رَجآئى یا خَیْرَ مَنْ
و فریاد مرا بشنو و دعایم را به اجابت مقرون ساز و به فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت کن اى بهترین کسى که
دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ وَالْمَاْمُولِ لِکُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِکَ اَنْزَلْتُ حاجَتى
خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت
فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِکَ خاَّئِباً یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ
پس مرا از عطایاى عالى (و سنگین قیمت ) خود ناامید باز مگردان اى کریم اى کریم اى کریم
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریدگانش محمد و آل
سر به سجده برود و بگوید:
اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ
خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب
وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى کَثیرٌ
و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است و طاعتم اندک و گناهانم بسیار است
وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ
و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست اى پرده پوش عیبها و اى داناى
الْغُیُوبِ وَ یا کاشِفَ الْکُرُوبِ اِغْفِرْ ذُنُوبى کُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ
نادیدنیها و اى برطرف کننده اندوهها بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل
مُحَمَّدٍ یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
محمد اى آمرزش پیشه اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
منبع :بحارالانوارج ۸۴ ص ۳۴۰