مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

آثار تبلیغات در زندگی اجتماعی چیست؟

[ad_1]

Is Advertising Harmful To Society

دیدن تبلیغات تلویزیونی و اخیراً تبلیغات اینترنتی برای خیلی ها جذاب و برای بعضی ها آزاردهنده است اما آیا تبلیغات میتواند آثار منفی در جامعه داشته باشد؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ برخی معتقدند که در فرایند بازاریابی و فروش، تبلیغات بیش از آنچه سود می‌رساند، ضرر دارد. آیا واقعاً چنین است؟ برخی مطالعات ما را به سمت این باور سوق می‌دهد که پیوّسته توسط پیام‌های تبلیغاتی بمباران می‌شویم. درواقع برخی از تخمین‌ها از تعداد بیش از 20000 پیام تبلیغاتی در هرروز برای ما خبر می‌دهند. البته به‌طور مشخص می‌توان گفت که این عدد هیچ مبنای عقلانی ندارد. چراکه ما حداقل 6 ساعت در روز را می‌خوابیم و این یعنی در 18 ساعت یا 64800 ثانیه می‌توانیم این پیام‌ها دریافت کنیم، که می‌شود یک تبلیغ در هر 3 ثانیه و اصلاً منطقی نیست.

البته، بله ما بسیاری از پیام‌ها را در طی روز به‌صورت ناخودآگاه دریافت می‌کنیم، اما تعدادی که به‌صورت آگاهانه به آن‌ها توجه می‌کنیم و متوجه آن‌ها می‌شویم، چیزی شاید نزدیک به این عدد هم نباشد. به‌طور دقیق‌تر می‌توان گفت تعدادی از پیام‌ها که در روز به‌طور آگاهانه به آن توجه می‌کنیم و متوجه آن‌ها می‌شویم، شاید درنهایت چیزی در حدود چند 100 مورد باشد که به حدود یک‌چهارم از آن‌ها توجه می‌کنیم.

باز با این حساب هم به این نتیجه می‌رسیم که در روز حداقل در معرض دیدن چیزی در حدود 50 پیام تبلیغاتی هستیم که به‌طور آگاهانه به آن‌ها توجه هم می‌کنیم . . . اما سؤال اینجاست که آیا آن‌ها واقعاً اثر زیانباری بر روی ما دارند؟

آن‌ها که در جواب به این پرسش پاسخ مثبت می‌دهند، دلایل و نگرانی‌های قابل توجیهی را بیان می‌کنند. اول‌ازهمه اینکه این پیام‌های تبلیغاتی تصویر ذهنی ما از خودمان را خراب می‌کند. اغلب مردان نشان داده‌شده در این تبلیغ‌های بدنی مخروطی شکل با شکمی چندتکه دارند و دندان‌ و موهای آن‌ها هم کاملاً سالم است. این موضوع در رابطه با خانم‌ها از این هم بدتر است، چراکه استاندارد مطرح‌شده درباره آن‌ها فراتر از به استهزاء گرفتن آن‌هاست. یعنی خانم‌ها در این تبلیغات به‌گونه‌ای نشان داده می‌شوند که در عمل عروسک‌های باربی به آن‌ها حسادت می‌کنند.

تبلیغات به‌طورکلی محصولاتی را به معرفی و ما را مجاب به خرید آن‌ها می‌کنند، که در عمل هیچ نیازی به آن‌ها نداریم. این محصولات از انواع خودرو و دستگاه‌های پخش موسیقی گرفته تا آخرین انواع خوراکی‌ها و …، یعنی درواقع ما را مجاب به خرید محصولاتی می‌کنند که پیش از آن اصلاً اطلاعی از نیاز خودمان نسبت به آن‌ها هم نداشته‌ایم.

تبلیغات عموماً از خشونت و جذابیت جنسی برای جلب مخاطب به محصولات و خدمات موردنظر استفاده می‌کنند، خصوصاً اگر گروه هدف موردنظر از میان جوانان و نوجوانان باشند.

تبلیغات به‌طورکلی، و خصوصاً تبلیغات سیاسی، می‌توانند مسیر حرکت یک ملت را از طریق ارائه اطلاعات غلط و اشتباه و حتی گول زدن مخاطب تغییر دهند. نمونه‌های آن‌ها تبلیغاتی است که در دوره‌های انتخابات در هر کشوری ازجمله آمریکا و . . . شاهد آن هستیم.

به این موارد باید درهم‌وبرهمی که آن‌ها در زندگی و امور روزمره ما وارد می‌کنند را هم بیافزائیم که درمجموع می‌توان گفت تبلیغات موجب پژمرده شدن جامعه می‌شود.

اما صبر کنید . . .

همانند بسیاری از مشاغل، تبلیغات هم مانند یک شمشیر دو لبه است. بله تبلیغات می‌تواند مضر باشد، اما می‌تواند راه و روشی فوق‌العاده قدرتمند برای نشر آگاهی در رابطه با یک موضوع از قبیل احتیاط‌های لازم درباره ایدز، نظارت و چکاب‌های لازم برای دیابت، خطرات استفاده از تنباکو و الکل و دیگر موارد مرتبط با سلامتی هم باشد.

کسب‌وکارهای کوچک و نوپا بدون استفاده از تبلیغات چه امیدی به موفقیت دارند؟ آن‌ها همواره نیاز به یافتن راهی برای اطلاع‌رسانی درباره محصولات و خدماتی دارند که عرضه‌کننده آن‌ها هستند، که برخی از آن‌ها برای شیوه زندگی ما بسیار لازم و حیاتی هستند.

کسب‌وکارهای بزرگ چگونه می‌توانند در رابطه با محصولات خلاقانه یا هرگونه تغییر کیفی و … در محصولات قدیمی خود اطلاع‌رسانی کنند؟

بدون تبلیغات، آیا می‌دانید چگونه باید بین گوشی‌های تلفنی که استفاده می‌کنید، اتومبیل‌هایی که می‌رانید و حتی کانال‌های تلویزیون که تماشا می‌کنید، تمایز قائل شوید؟ آیا اصلاً می‌دانید که چه انتخاب‌هایی در برابر شما وجود دارد یا اصلاً چه انتخاب‌های وجود دارد؟

تبلیغات همچنین موجب کاهش پیدا کردن هزینه‌ها برای مصرف‌کننده‌ها می‌شود. مثلاً وقتی یک شرکت ارائه‌کننده خدمات موبایل یک طرح خاص خودش را باقیمت X ریال معرفی می‌کند، رقبای آن‌ها این اطلاعات را از طریق تبلیغات می‌بینند، و چه‌کاری می‌کنند؟ مطمئناً برای از دست ندادن بازار یا طرح جدید ارائه می‌کنند یا قیمت‌های خود را کاهش می‌دهند.

پس تبلیغات تنها ابزاری برای نشان دادن خشونت، جذابیت جنسی و . . . و مردان و زنانی با ویژگی‌های فیزیکی غیرمعمول در جامعه نیست! و اما پاسخ به سؤال مطرح‌شده در عنوان مطلب: آثار تبلیغات در زندگی اجتماعی چیست؟ درواقع باید گفت که پاسخی ساده و کوتاه به این پرسش وجود ندارد، اما به‌طور خلاصه می‌توان گفت مزایای آن مطمئناً بیشتر از مضرات مطرح‌شده برای آن است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

موسیقی ایرانی آرشیو و خبرهای موسیقیسبک زندگی …پس از درگذشت دبی رینولدز و کری فیشر عکسی قدیمی از آن‌ها به سرعت در شبکه‌های اجتماعی آثار و برکات روزه، آثار و برکات روزه در کلام ائمه علیهم آثار و برکات روزهتاثیر روزه بر بدنآثار اجتماعی روزهاثار وفواید روزهآثار روزه در دربارهٔ زندگی و آثار غلامحسین ساعدی عکسنقل قول از کتاب در داگه حادثه نوشته ثابتی مدیر ستاد ساواک روزنامه لومند تیتر زد که تأملی در سیاست کنترل جمعیت؛ آثار و پیامدهای آنبخش اول چکیده همواره بحث از جمعیت، و بررسی آثار و پیامدهای آن از جمله مباحث مهم و مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار چیست اجتماعی علوم اجتماعی مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار چیست؟گشایش در زندگی با توصیه های آیت الله بهجت آکاگشایش در زندگی و دعای گشایش در زندگی و توصیه های آیت الله بهجت و ذکرهای گشایش را در نماز شب و آثار آن در دنیا آثار نماز شب در دنیا نماز شب که یکی از عبادات خالص اولیای خدا و از برنامه های سازنده وب سایت تبیان استان اردبیل صفحه نخستتجهیزات مقابله با حوادث مختلف در استان اردبیل تق مدیر کل مدیریت بحران استانداری جایگاه دید و بازدید در اسلام منظور از صله رحم چیستصله رحم از آن دسته واجباتی است که هر کسی خود باید به آن بپردازد، امام علیع درباره استفتائات موسیقی و غنا س ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقی کلاسیک حلال است؟ بسیار مناسب موسیقی ایرانی آرشیو و خبرهای موسیقیسبک زندگی مد و آرایش پس از درگذشت دبی رینولدز و کری فیشر عکسی قدیمی از آن‌ها به سرعت در شبکه‌های اجتماعی منتشر آثار و برکات روزه، آثار و برکات روزه در کلام ائمه علیهم آثار و برکات روزهتاثیر روزه بر بدنآثار اجتماعی روزهاثار وفواید روزهآثار روزه در قرآن دربارهٔ زندگی و آثار غلامحسین ساعدی عکس نقل قول از کتاب در داگه حادثه نوشته ثابتی مدیر ستاد ساواک روزنامه لومند تیتر زد که ساعدی تأملی در سیاست کنترل جمعیت؛ آثار و پیامدهای آن بخش اول چکیده همواره بحث از جمعیت، و بررسی آثار و پیامدهای آن از جمله مباحث مهم و جذاب بوده مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار چیست؟ اجتماعی علوم اجتماعی مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار چیست؟ نماز شب و آثار آن در دنیا آثار نماز شب در دنیا نماز شب که یکی از عبادات خالص اولیای خدا و از برنامه های سازنده اسلامی گشایش در زندگی با توصیه های آیت الله بهجت آکا گشایش در زندگی و دعای گشایش در زندگی و توصیه های آیت الله بهجت و ذکرهای گشایش را در اکاایران کاروفناوری کَلاله به وبلاگ کاروفناوری کلاله خوش آمدید دوستان لطف نمایید در نظر سنجی کاروفناوری که در قسمت جایگاه دید و بازدید در اسلام منظور از صله رحم چیست صله رحم از آن دسته واجباتی است که هر کسی خود باید به آن بپردازد، امام علیع درباره اهمیت صله وب سایت تبیان استان اردبیل صفحه نخست تجهیزات مقابله با حوادث مختلف در استان اردبیل تق مدیر کل مدیریت بحران استانداری اردبیل


ادامه مطلب ...

احوال و آثار و افکار شیخ بهایی

[ad_1]

بهاءالدین محمدبن عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی همدانی(1) جبعی(2) یا جباعی، معروف به شیخ بهایی. نیاکانش در ناحیه‌ی جبل عامل و در قریه‌ای به نام جبع یا جباع زندگی می‌کردند.
ناحیه‌ی مذکور ناحیه‌ای کوهستانی و خرّم است که در شمال شهر صیدا، از شهرهای کشور لبنان واقع است و از زمان‌های پیشین تاکنون مرکز شیعیان آن دیار بوده و عدّه‌ی کثیری از علما و فقهای بزرگ شیعه‌ی امامیّه، امثال شیخ شمس الدین ابوعبدالله محمد بن مکّی العاملی مشهور به شهید اول (786 هـ) و زین الدین علی بن احمد معروف به شهید ثانی (966 هـ)، از این ناحیه‌ی کوچک برخاسته‌اند. شیخ محمدبن حسن حرّ عاملی (و:1104 هـ) کتابی تحت عنوان أمل لامل فی علماء جبل عامل تألیف کرده و قسم اول این کتاب را به علمای آن سامان اختصاص داده است. او با اینکه از ایراد شرح حال برخی از علما و فقهای آن سرزمین غفلت کرده است، شماره‌ی شرح حال‌ها از دویست تن گذشته است. صاحب روضات نوشته است که در حدود پنجاه و یک علمای شیعه‌ی امامیّه از این سرزمین کوچک برخاسته‌اند و اضافه کرده است که در عصر شهید ثانی در یکی از قرای جبل عامل هفتاد مجتهد جهت انجام آداب و تشریفات مذهبی جنازه‌ای اجتماع کرده‌اند.(3) و این واقعه خود از کثرت فقها و علمای دینی آن دیار حکایت می‌کند.
پدر بهاءالدین عزّالدین حسین (918 یا 912-984 هـ) از معاریف آن دیار و از علما و زعمای شیعه و صاحب تألیفات کثیر در زمینه‌های مختلف، از قبیل فقه و حدیث و تفسیر، و از تلامذه‌ی فقیه شهید زین الدین علی بن احمد مشهور به شهید ثانی است. این استاد برای وی اجازه‌ای نوشته است که در بین علما و میان اجازات به اجازه‌ی کبیره معروف گشته است و در آن اجازه او را عالم او حد، صاحب نفس طاهره‌ی زکیّه، همّت باهره‌ی علّیه، اخلاق زاهره‌ی انسیه و بالاخره بازوی اسلام و مسلمین و عزّ دنیا و دین خوانده است.(4)
عزّالدین در همان سال شهادت استادش (966 هـ) یا اندکی پس از آن در عصر سلطنت شاه طهماسب صفوی با خانواده به ایران آمده و کتابی به اسم این پادشاه به نام عقد الطهماسبی تألیف کرده و نخست به مقام شیخ الاسلامی قزوین و بعد به مقام شیخ الاسلامی مشهد و هرات نایل آمده است.(5)
مولد بهاء الدین شهر تاریخی بعلبک(6) است که در أزمنه‌ی گذشته مرکز تمدن‌های یونانی و رومی بوده و یونانیان آن را Heliopolis می‌نامیدند و در سال 803 هجری قمری مورد هجوم و یورش لشگریان تیمور گورکان قرار گرفته و اکنون جزو کشور لبنان است.(7) گویا عزّالدین حسین هنگامی که در جبل عامل اقامت داشته به بعلبک رفته و فرزندش بهاءالدین محمد در آنجا متولّد شده است. از آنجا که اغلب تذکره‌نویسان معتبر و شاگردان وی و حتی خود او به تولّدش در بعلبک تصریح کرده‌اند، گفته‌ی ابوالمعالی الطالوی که مولد وی را شهر قزوین دانسته(8) و همچنین قول قدری حافظ طوقان که تولّد او را در شهر آمل پنداشته است(9) سست می‌نماید و گمان نزدیک به یقین آن است که او در بعلبک متولّد شده است و عاملی است نه آملی و نه قزوینی. و امّا بنابر اختلاف روایات در هفت سالگی(10) یا سیزده سالگی(11) در سال 966 در زمان شاه طهماسب صفوی به همراه پدرش به ایران آمده و نخست در شهر قزوین که در آن روزگاران پایتخت ایران و یکی از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بوده حداقل ده سال متوالی زندگی کرده، تربیت یافته و به تحصیل علوم و فنون پرداخته است و پس از آن چندی هم در مشهد مقدّس رضوی به تعلیم اشتغال ورزیده است.(12)
او از قبیله‌ی همدان است که از قبایل معروف عرب و از یاران و حامیان امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام بوده‌اند، و آن حضرت در خصوص آنان فرموده است:
«و لو کنت بوّاباً على باب جنة *** لقلتُ لهمدان ادخلوا بسلام»
و نیز در روز جنگ صفّین خطاب به آنان فرموده است: «یا معشر همدان أنتم دِرعی و رُمحی ما نصرتم الا اله و ما اجباتم غیره».(13)
جدّ اعلای او ابوزهیر حارث بن عبدالله اعور همدانی (و:65 هـ) است که از سرشناسان و بزرگان صدر اسلام و یار باوفای مولای متّقیان علی علیه السلام بوده است و بنابر روایت ابن ابی داود او افقه و افرض ناس بوده است و فرایض را از علی علیه السلام آموخته بوده است(14) و هم اوست که مخاطب به خطاب شریف آن حضرت گشته است که: «یا حار همدان من یَمت یرنی. من مؤمن او منافق قبلا».(15)

استادان او

بهاءالدین محمد ابتدا در محضر والد بزرگوارش شیخ حسین بن عبدالصمد به آموختن علوم همّت گماشته و علوم نقلی را از قبیل صرف و نحو و حدیث و تفسیر، و بلکه، مطابق صورت اجازه‌ای که پدرش برای وی نوشته، جمله‌ی کافیه‌ای از علوم عقلی را نیز از وی استفاده کرده است.(16)
همچنین حکمت و کلام و سایر علوم عقلی را از مولانا عبدالله مدّرس یزدی (و:981 هـ) صاحب حاشیه بر تهذیب منطقی آموخته و او را در آثار و نوشته‌هایش به علامة الیزدی وصف کرده است.(17)
علوم ریاضی را از ملا علی مذهب و از ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی، مؤلّف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب، که از ریاضیدانان عصر خود بوده است، و از مولانا افضل قایینی، و علم طبّ را از طبیب حاذق و ماهر حکیم عمادالدین فرا گرفته است.(18)
باز از جمله استادان او شیخ احمد کجایی کهدمی معروف به پیر، احمد قزوینی،(19) و محمد بن ابی اللّطیف مقدسی شافعی است. او کتاب صحیح بخاری را پیش استاد اخیرالذکر خوانده و در سال 992 از وی اجازه‌ی روایت گرفته است. صورت این اجازه در اجازات بحار تحت نمره‌ی 69 ضبط شده است و استاد در این اجازه از وی با عنوان ابوالفضایل بهاءالدین محمد نام برده است.(20)

شاگردان او

از آنجا که شیخ رحمة الله از اجلّه‌ی علما و نوادر روزگار و از استادان بانشاط و پرکار عهد خود بوده و پیوسته به افاضه و افاده پرداخته و طالبان علم و مشتاقان معرفت را بی‌دریغ از سرچشمه‌ی علوم و معارف خود سیراب کرده است، عدّه‌ی کثیری از حجج اسلام و علمای اعلام و اندیشمندان قرن یازدهم هجری که ذکر نام همه‌ی آنها از حوصله‌ی این مقاله بیرون است از شاگردان وی می‌باشند. ولی از آنجا که ذکر نام و مقامشان از مقام والای علمی و اثر گسترده‌ی وجودی آن استاد مسلّم حکایت می‌کند، که گفته‌اند: «دود از آتش و گرد از باد چنان نشان ندهد که مرید از پیر و شاگرد از استاد»،(21) به نظر مناسب می‌نماید که از برخی از آنان یادی شود و به مقامشان اشاره‌ای رود:
1. صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی (و:1050هـ) که مشهور به صدرالمتألهین و معروف به ملاصدرا است. او به راستی بزرگ‌ترین فیلسوف متألّه و مدرّس اول حکمت الهی و وارث و شارح شایسته‌ی فلسفه‌ی یونانی و اسلامی و کاشف اسرار آن است. ملاصدرا از استاد به بزرگی نام می‌برد و او را در علوم نقلی استاد خود می‌خواند و درباره‌اش چنین می‌نگارد: «حدّثنی شیخی و استادی و من علیه فی العلوم النقلیة استنادی عالم عصره و شیخ دهره بهاءالحق و الدین محمد العاملی الحارثی الهمدانی».(22)
2. ملا محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، که معروف به مجلسی اول (و:1070 هـ) است. او از اعاظم فضلا و اکابر علمای عصر خود و صاحب تألیفات کثیر و آثار ارزنده‌ای در علوم اسلامی است، از قبیل کتاب شرح من لایحضره الفقیه به زبان فارسی و عربی و رساله‌ی اوزان و مقادیر و کتاب شرح صحیفه‌ی کامله‌ی سجادیه، که صحیفه کامله را از استادش شیخ بهایی روایت می‌کند و با عبارت «شیخنا و استادنا من استفادنا منه» از وی تجلیل می‌کند.(23)
3. ملا خلیلی بن غازی قزوینی (و:1089 هـ) که از علمای بزرگ ایران در قرن 11 هجری است. او اخباری مسلک بوده، طریق اجتهاد را به شدت انکار می‌کرده، نماز جمعه را در زمان غیبت حرام می‌دانسته، و شکل اول را مستلزم دور می‌دانسته است، چرا که نتیجه موقوف بر کبری و کبری نیز متوقف بر نتیجه است. او بر کتاب اهالی شرح فارسی نوشته است.(24)
4. رفیع الدین محمد بن حیدر حسینی طباطبایی نائینی (و:1099 هـ) که مشهور به رفیعا و آقا رفیعا و میرزا رفیعا است. او از علمای متبحرّ امامیّه در اواخر قرن یازدهم، فقیه و اصولی، حکیم و متکلّم، از اساتید مجلسی ثانی و شیخ حرّ عاملی و از تلامذه‌ی شیخ بهایی است. او در زمینه‌های مختلف علمی زمان خود تألیفات و آثار نفیسی دارد که از آن جمله است: حاشیه بر اصول کافی، حاشیه برشرح مختصر الاصول عضدی، حاشیه بر شرح حکمة العین میرک بخارایی.(25)
5. مظفرالدین علی (و: 1067 هـ) که از علمای اواسط قرن یازدهم هجری است. حاشیه بر اربعین شیخ بهایی و شرح حال استادش شیخ بهایی از تألیفات اوست.(26)
6. سید احمد بن زین العابدین علوی، مؤلّف کتاب مفتاح الشفاء در شرح الهیات کتاب الشفاء.(27)
7. شیخ جواد بن سعدالله بغدادی کاظمینی، معروف به فاضل جواد، از معتمدان علمای قرن یازدهم هجری و از تلامذه‌ی معروف شیخ بهایی است. او کتاب زبدة الاصول استاد را به امر وی شرح کرده و آن را غایة المأمول فی شرح زبدة الاصول نامیده و شرحی هم بر کتاب خلاصة الحساب استاد خود نوشته است.
مسالک الأفهام فی شرح آیات الاحکام و شرح دروس شهید اول نیز از جمله‌ی آثار اوست.(28)
8. شیخ زین الدین علی بن سلیمان بن درویشی حاتم قدمی بحرانی، معروف به امام الحدیث یا ام الحدیث (و: 1064 هـ) که از افاضل علما و محدّثین امامیّه در قرن 11 هجری است. او را به جهت کثرت ممارست به علم حدیث امام الحدیث یا امّ الحدیث نامیدند. حاشیه بر استبصار، حاشیه بر تهذیب الاحکام و حاشیه بر مختصر نافع محقّق از جمله‌ی تألیفات اوست.(29)
9. سید حسین بن سید حیدر بن قمر حسینی کرکی عاملی، ملقب به عزّالدین و مکّنی به عبدالله و معروف به مجتهد کرکی و گاهی به مجتهد اصفهانی (و: 1076 هـ) از شاگردان شیخ بهایی است. او از استاد اجازه‌ی روایت داشته است و درباره‌ی استاد چنین اظهارنظر کرده است که: «و شیخنا هذا طاب ثراه کان أفضل أهل زمانه، بل کان متفرّدا بمعرفة بعض العلوم الذى لم یحُم حوله احد من اهل زمانه و لا قبله علی ما أظن من علماء العامة و الخاصة، یمیل الی التصوّف کثیرا و کان منصفا فی البحث، کنت فی خدمته منذ اربعین سنة فی الحضر و السفر.(30)
10. ملا محمد محسن بن مرتضی بن محمود فیض کاشانی اخباری (و:1091هـ)، که محدّث و حکیم و عارف و شاعر بزرگ ایران در قرن یازدهم هجری است. او از شاگردان شیخ بهایی و از علما و عرفا و شعرای قرن مذکور و صاحب تألیفات کثیره است. اینها از جمله تألیفات اوست: علم الیقین فی اصول الدین، عین الیقین فی اصول الدین، انوار الحکمة، الکلمات المکنونة فى علوم اهل المعرفة، تشریح العالم، المحجة البیضاءِ فی احیاء کتاب الاحیاءِ، الصافی در تفسیر قرآن، الوافی در حدیث، دیوان شعر فارسی، رساله فهرست العلوم فی اقسام العلوم العقلیه و النقلیه، و مفاتیح الشرایع که از امّهات کتب فقه است و همواره مرجع فقها بوده و هست.(31)
11. ملا محمد باقر بن محمد مؤمن خراسانی سبزواری، که ساکن اصفهان و معروف به محقّق سبزواری (و:1090 هـ) است. او از اکابر اصحاب مجلسی اول و از فحول تلامذه‌ی شیخ بهایی است؛ همچنین امامت جمعه و جماعت و مقام شیخ الاسلامی اصفهان بدو تفویض شده بود. اینها از جمله آثار اوست: حاشیه بر الهیّات شفا، حاشیه بر شرح اشارات، ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد، روضة الأنوارفی آداب الملوک و شرح زبدة الاصول شیخ بهایی. و از اشعار اوست:
در عالم تن چه مانده‌ای ای بی‌مایه پایی بردار و بگذر از نه پایه
از مشرق جان بر تو نتابد نوری تا از پی تن همی روی چون سایه(32)
12. نظام الدین ساوجی، از علمای امامیّه در قرن 11هجری است. او فقیه فاضل و اصولی و متکلّم کامل و از تلامذه‌ی شیخ بهایی است که به امر شاه عباس اول کتاب ناتمام استاد خود جامع عباسی را که استاد در حال حیات تا باب حج تألیف کرده بود تا اخر دیابت که آخرین باب فقه است به پایان رسانید. و از اثار اوست: زینة المجالس، که به طرز کشکول استاد خود نوشته است، و نظام الأقوال فی علم الرجال و تحفه‌ی عباسی در فضایل و مناقب.(33)
13. محمد بن مظفر مشهور به تقی الدّین زیاباد (اکنون ضیاءآباد)ی قزوینی، زیابادی طبق نوشته‌ی خود در روز دوشنبه نهم صفر سال 1019 در خانه‌ی شیخ واقع در اردوگاه شاه عباس صفوی در قراباغ از وی حدیث می‌شنیده است. زیابادی تعلیقه‌ای بر صحیفه‌ی سجادیّه نوشته که به صورت مخطوط در کتابخانه‌ی آیت الله مرعشی در قم موجود است.

تألیفات وآثار شیخ

از آنجا که شیخ تقریباً در جمیع علوم و فنون عصر خود وارد و ماهر و استاد و به اصطلاح ذوفنون بوده است در بیشتر رشته‌های معروف و معمول زمان خود از فقه و حدیث و اصول و نحو و ادعیه و ریاضیّات گرفته تا تصوف و عرفان به تألیف و تصنیف پرداخته و اشعار کثیری هم به دو زبان عربی و فارسی سروده است. در تذکره‌ها حدود نود جلد کتاب و رساله در موضوعات مختلف بدو نسبت داده شده است(34) و از آنجا که این مقاله گنجایی آن را ندارد که نام جمیع آن کتب آورده شود به ذکر نام أهّم آنها مبادرت می‌وررزم:
1. جامع عباسی، که در فقه است و به زبان فارسی و به نام شاه عباس اول نوشته است؛ ولی، چنان که در پیش اشارت رفت، قبل از پایان یافتن آن کتاب عمرش به پایان رسید و به اتمام آن توفیق نیافت؛ شاگردش نظام الدین ساوجی به امر شاه صفوی آن را به پایان رسانید. این کتاب یکی از منابع و مراجع مهم فقها و توده‌ی مردم شیعه‌ی ایران در مسایل دینی بوده و هست و بارها به چاپ رسیده است، و مشهورترین کتاب شیخ بهایی است، که پس از تسمیه و تحمید با عبارات‌ ذیل شروع می‌گردد: «امّا بعد، چون توجه خاطر ملکوت ناظر اشرف اقدس کلب آستان علی بن ابیطالب شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادرخان که اسم اشرفش از بیّنات خلدالله ملکه هویدا و ظاهر است به انتشار مسایل دینی و اشتهار معارف یقینی مصروف و معطوف است و اراده‌ی خاطر اقدس آن است که جمیع خلایق و شیعیان و غلامان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عارف به مسایل دین مبین و واقف بر احکام حضرات ائمّه‌ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین باشند. لهذا امر اشرف اقدس عزّ صدور یافت که از این بنده‌ی دعا‌گوی‌ بهاء الدین عاملی کتابی ترتیب نماید که مشتمل باشد بر مسایل ضروری دین مثل...».(35)
2. کتاب الزُّبده در اصول فقه، که از کتب معتبر این فنّ و همواره مورد توجه اهل فنّ بوده است. چنان که در گذشته گفته شد، فاضل جواد، از تلامذه‌ی او، و نیز ملا محمد صالح مازندرانی و میرزا محمد هاشم چهار سوقی و ملامحمد تقی طبسی و محمد زمان کلبعلی تبریزی و آقا حسین خوانساری آن را شرح داده‌اند. خود مؤلّف هم بر آن حواشی نوشته است. این کتاب در تهران به چاپ رسیده است.
3. اثنی عشریات خمس، که به نام‌های رسایل خمس اثنی عشریه و رساله‌ی اثنی عشریه نیز معروف است. مضمون این کتاب در فقه است و قسمت‌های پنجگانه‌ی آن عبارت است از: 1. رسالة فی الطهارة، 2. رسالة فی الصلوة، 3. رسالة فی الزکوة، 4. رسالة فی الصوم، 5. رسالة فی الحج. بر این کتاب شروح بسیاری نوشته‌اند. این کتاب در تهران بدون تاریخ به چاپ رسیده است.
4. اربعین حدیث، معروف به اربعین، که گاهی هم آن را چهل حدیث خوانده‌اند. خود شیخ بر آن شرحی نوشته است. شمس الدین محمد بن عاملی، معروف به ابن خاتون که از تلامذه‌ی آن جناب بوده و در رمضان 1029 اجازه‌ی روایت این کتاب را از وی گرفته است، آن را ترجمه و شرح کرده است. ملا اسماعیل خواجویی نیز شرحی بر آن کتاب نوشته است. این کتاب بارها به طبع رسیده است.
5. خلاصة فى الحساب، که به خلاصة الحساب و الهندسة معروف است و از مؤلّفات بسیار مشهور اوست و چنان که از نامش پیداست در ریاضیّات است. این کتاب مدت‌های مدید از کتاب‌های درسی ریاضی معمول در ایران بوده و شروح و حواشی کثیری که تعداد آنها به بیست می‌رسد به وسیله‌ی دانشمندان و ریاضیدانان بر آن نوشته شده است. حاج میرزا عبدالغفار نجم الدوله،(36) ریاضیدان معروف قرن حاضر، کتابی تحت عنوان حل مالاینحل، در جواب مسایل لاینحل آخر کتاب، تألیف کرده که در تهران به سال 1276 به چاپ رسیده است. کتاب خلاصة الحساب، در داخل و خارج ایران در کلکته و کشمیر و استانبول و مصر و در برلن با ترجمه‌ی آلمانی «G. H. F. Nesselmann» در سال 1843 میلادی به طبع رسیده است؛(37) همچنین در سال 1864 به زبان فرانسه ترجمه شده است.(38)
6. رساله‌ی تضاریس الارض. این رساله در ذیل شرح چغمینی در تهران به طبع رسیده است.
7. رساله‌ی اعمال اسطرلاب.
8. تشریح الأفلاک. این کتاب را امام الدین لاهوری و ابوالحسن الشریف بن حاج محمد اسماعیل لاری اصطهباناتی شرح کرده‌اند و خود مؤلّف هم بر آن حواشی نوشته و در هندوستان و تهران به چاپ رسیده است.
9. رسالة فی نسبة اعظم الجبال الی قطر الارض. این رساله نیز در پایان شرح چغمینی در تهران به طبع رسیده است.
10. رسالة فی أن انوار سایر الکواکب مستفادة من الشمس.
11. کشکول، که حاوی مطالب گوناگون و اشعار فارسی و تازی است و چنان که از اسمش پیداست به منزله‌ی سفینه یا جُنگی است که آنچه به نظرش جالب آمده در آن نوشته است و احمد شهیدی عاملی به فرمان سلطان عبدالله قطب شاه پادشاه هندوستان قسمت‌های عربی آن را ترجمه کرده است. این کتاب بارها در ایران و خارج ایران به طبع رسیده است.
12. فواید الصّمدیّة فی علم العربیّة، که به نام صمدیّه مشهور است و در نحو زبان عربی است.
این کتاب را برای برادر خود عبدالصّمد نوشته و بدین جهت صمدیّه نام نهاده است.
کتاب مذکور از کتاب‌های درسی طلّاب بوده و هست و بارها به طبع رسیده است. سید علی خان دو شرح بر آن نوشته که به شرح صغیر و شرح کبیر معروف است و شرح کبیر را حدایق الندیّه فی شرح فواید الصمدیه نامیده است. شروح دیگری هم بر این کتاب نوشته شده است.
13. پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش، که به زبان پارسی است و برخلاف آنچه استاد سعید نفیسی آن را فارسی شیرین و روان دانسته است(39) فارسی متوسطی است. این کتاب در مصر به سال 1346 و در تهران بدون تاریخ به چاپ رسیده است.
14. طوطی نامه.
15. مثنوی سفر الحجاز یا نان و حلوا.
16. منظومه‌ی شیر و شکر.
17. منظومه‌ی نان و پنیر.
18. رسالة فی الوحدة الوجودیة، که در مصر چاپ شده است. هیچ یک از نویسندگان شرح حال او و حتی علامه‌ی امینی مؤلّف کتاب قابل تحسین الغدیر از وجود آن آگاه نبوده‌اند.

وفات شیخ

در تاریخ معروف عالم آرای عباسی آمده است: «شیخ در چهارم شوال 1030هجری قمری بیمار شد و هفت روز رنجور بود و در شب یازدهم درگذشت. چون از رحلت کرد شاه عباس در ییلاق بود، اعیان شهر جنازه‌ی او را برداشتند و ازدحام مردم به اندازه‌ای بود که در میدان نقش جهان جا نبود که جنازه‌ی او را حرکت دهند».(40)
علامه ملا محمدتقی مجلسی گوید: من بر جنازه‌ی او نماز خواندم و قریب به پنجاه هزار نفر با من به جنازه نمازگزاردند.(41)
در کتاب تنبیهات آمده است که: «در سنه‌ی یکهزار و سی هجریه مریخ در عقرب راجع شد. بعد از تفکّر و تدبّر بسیار از ضعف و تباهی حال مشتری در آن وقت بخاطر رسید که شخصی از علما فوت شود و از آن وهنی به مذهب راه یابد و چون افضل و اکمل واقعه‌ی آن زمان شیخ بهاءِ الدین العاملی رحمة الله علیه بود ظنّ فقیر غالب آمد که جناب شیخ الاسلامی، رخت حیات از دار فانی به دار باقی خواها کشید. لاجرم در قصبه‌ی اشرف که از مضافات ولایت مازندران است این قضیّه را به عرض پادشاه ظلّ الله رسانیده و گفتم که در این باب دغدغه به خاطر اشرف نرسد که طالع این دولت قوی است و نوعی دیگر نمی‌تواند شد. از قضا بعد از چهار پنج ماه حضرت شیخ مریض گشته و در عرض یک هفته به رحمت ایزدی پیوست».(42)
و از آنجا که شیخ از آن جمله انسان‌هایی بود که با وجود اینکه روح بزرگش گرفتار زندان تن و وابسته به این جهان مادی و واقعیات زندگی و عناوین اجتماعی بود در عین حال با ورای این سرای سپنج و دارفانی، یعنی جهان غیب و عالم باقی مرتبط بود. ارباب تراجم و نویسندگان شرح حال وی و یاران و مصاحبانش در تذکره‌ها و نوشته‌های خود آورده‌اند که شیخ چندی پیش از وفاتش با عدّه‌ای از اصحابش برای زیارت اهل قبور به قبرستان تخته فولاد اصفهان رفت و بر سر قبری بنشست، ناگهان از آنجا برخاست و روی به یاران و همراهانش از آنان بپرسید که من صدایی شنیدم، آیا کسی از شما هم آن را بشنید؟ همراهان پاسخ دادند: نه. پس شیخ به خانه‌اش بازگشت و دستور داد در خانه‌اش را به روی مردم بستند و به احدی اذن دخول نداد تا فرمان یافت.(43)
وقوع این واقعه وقتی به نظر مسلّم می‌نماید که دیده می‌شود عالم و محدّث ثقه‌ای مانند علامه ملا محمدتقی مجلسی آن را در شرح من لا یحضره الفقیه نقل می‌کند و می‌نویسد در این واقعه من نزدیک شیخ بودم و او به ما گفت که به من خبر داده شده است تا آماده‌ی مرگ باشم.(44)
ثقة الاسلام حاج میرزا حسین نوری نیز در کتاب مستدرک الوسایل واقعه‌ی مذکور را آورده و وقوع آن را تأیید کرده است.(45) گویند آن صوت مسموع «شیخنا در فکر خود باش» و صاحب آن قبر بابا رکن الدین بوده است.(46)

شخصیت جامع شیخ بهایی

آثار وجودی و تجلّیات ذات و ظهورات از افراد، نمایان‌گر شخصیت آنهاست که در بعضی از بُعد واحد و حدود زمان و مکان خاص و جامعه و طبقه‌ی معیّن فراتر می‌رود و در ابعاد و اشکال گوناگون و ازمنه و امکنه‌ی متعدّد و جوامع مختلف نمایان می‌شود و احیاناً دوام و بقا می‌یابد و پا بر جای می‌ماند و بالاخره در جریده‌ی عالم ثبت می‌شود و با بشریت و ابدّیت قرین می‌گردد.
از اینجاست که صاحب نظران دیده‌اند و گفته‌اند که شخصیت‌های بزرگ به ملّت و دولت و ملک و مملکت و طبقه و جامعه‌ی خاصی متعلّق نیستند و بلکه به بشریت و ابدّیت تعلق دارند، چرا که آثار وجودیشان همواره نمایان و تجلیّات ذاتشان همچنان گسترده و عام و شامل است و هرچه این آثار و تجلیّات بیشتر و نیرومندتر و گسترده‌تر باشد شخصیت آنان بالاتر و والاتر و پاینده‌تر خواهد بود.
به خواست پروردگار و از خوش آمد روزگار شیخ ما نیز از این گونه افراد است که تجلیّات و آثار وجودی‌اش هرچه گسترده‌تر و ارزنده‌تر و استوارتر و پاینده‌تر است و در رشته‌ها و شاخه‌های گوناگون علوم و فنون، همچون فقه و اصول و حدیث و تفسیر و عرفان و ریاضی و نحو و نجوم و مهندسی و معماری، از خود آثاری به صورت کتب و رسالات و ابنیه و عمارات به یادگار گذاشته است که سال‌هاست در نهایت موفقیت توجه مشتاقان و علاقمندان به این علوم و فنون را به خود جلب کرده است. چنان که می‌بینیم، دانش دوستان و معرفت خواهان همواره کتاب‌ها و نوشته‌هایش را گنجینه‌ی اسرار علوم و معارف می‌دانند و در فهم گفته‌هایش به غور و تأمل می‌پردازند تا به اسرار علوم و فنون راه یابند و در حلّ رموز و اسرارش شرح‌ها و حاشیه‌ها می‌نگارند تا دیگران را از آنها بیاگاهان‌اند.
شاعران و عارفان پیوسته اشعار نغز و دلنشین و عارفانه‌اش را زمزمه می‌کنند چرا که آنها را آرام بخش دل‌های رمیده و خاطرهای افسرده و حاوی حقایق حکمت و جامع اسرار عرفان و متضمّن دقایق و نکات معانی و بیان می‌یابند. مهندسان و معماران با نظر اعجاب و تحسین به بناها و عماراتش خیره می‌شوند و از استادی‌اش به حیرت می‌افتند و به دقت و مهارتش آفرین‌ها می‌گویند. طومارش هنوز هم مورد اعتماد و سند استناد مردم اصفهان و اعمال عجیب و غریبش زبانزد پیر و جوان و قدس و تقوایش مورد قبول پارسایان و پرهیزکاران و زهد و عبادتش غبطه‌ی زاهدان و عابدان است.
در تدبیر و سیاست آنچنان صائب و واقع بین و آگاه بوده است که مورد وثوق و اعتماد پادشاه سیاستمدار و با تدبیر صفوی شاه عباس کبیر قرار گرفت، این شاهنشاه عظیم الشأن او را در سفر و حضر مصاحب خود می‌گردانیده و همواره در مَهامِّ امور مملکت با وی به مشاوره می‌نشسته و از وی نظر می‌خواسته و به آراء و انظارش با دیده‌ی تحسین و احترام می‌نگریسته است.
در معلّمان و استادانش ان چنان تأثیر کرد که او را ابوالفضایل نام نهادند و سند و معتمد خود خواندند. در شاگردانش آن چنان اثر گذاشت که او را بهاءِ الملّة و الحق و الدین و علم الأئمة الأعلام، یگانه‌ی دوران و أزهد اهل زمان و عدیم النظیر و استاد بشر و عقل حادی عشر نامیدند.
خلاصه، او جامع جمیع علوم و معارف زمان خود و ذی فنون دوران خود بود؛ فقیه و اصولی و محدّث و مفسر و ریاضیدان و حکیم و متکلّم و مهندس و معمار و شاعر و عارف و داستانسرا و بالاخره عالم به علوم غریبه بود؛ همگان او را از خود دانسته‌اند و از مؤلّفات و افاداتش مستفید گشته‌اند و به نقل عقاید و افکارش پرداخته‌اند، چنان که خود او گفته است.
دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله *** و امروز اهل میکده رندی زمان آموختند(47)
از اینجاست که می‌بینیم نقّالان و قصه گویان از نقل قصه‌ها و داستان‌هایش لذّت می‌برند و افسانه دوستان به شنیدن افسانه‌هایش عشق می‌ورزند. در حوزه‌ی فقیهیان و اصولیان و ارباب حدیث و تفسیر اقوالش مستند و در مجمع علما و ریاضیدانان افکارش معتمد و در جمع عارفان و صوفیان عقایدش معتبر است. گذشته از خواصّ و ارباب فضل و اهل علم، در میان توده و عوام مردم، آن چنان فوق العاده و بلندآوازه گشته است که او را صاحب کشف و کرامت می‌دانند و هرگونه نادره‌ی غریب و شگفتی را به وی نسبت می‌دهند. الحق باید پذیرفت که او از جمیع اسلاف خود از دانشمندان و اندیشمندان بزرگ اسلامی حتی ابن سینا در تحقّق بخشیدن به اندیشه‌ی وحدت معرفت و در بسط و گسترش آثار وجودی گوی سبقت را ربوده است و به راستی او در جهان اسلام از آغاز تا حال یگانه دانشمندی است که از جامعیّت بی‌نظیر و سعّه‌ی وجودی بی‌مانندی برخوردار است. زیرا که ابن سینا هم در معماری و علوم غریبه اشتهاری و هم در فقه و علوم دینی اعتباری ندارد وصِیت شهرتش هم در میان طبقات مختلف جامعه به پای او نمی‌رسد. ثقة المحدّثین، حاج میرزا حسین نوری، درباره‌ی وی چه نیکو نوشته است که: «و هذا الشیخ أحد أعیان الطایفة الامامیّة و وجهها و من کان یُشدّ الیه الرّحال و قد جمع فیه من العلوم و الفنون و الفضایل و الخصال و المقبولیة عند الکافة على اختلاف مشاربهم و آرایهم و عقاید هم مالم یجتمع فی غیره».(48)

نظر شیخ درباره‌ی علوم رسمی و حکمت یونانی، در برابر عرفان راستین و حکمت ایمانی

همچنان‌که در گذشته گفته شد، با وجود اینکه شیخ به جمیع علوم و معارف رسمی عصر خود از نحو و صرف و فقه و اصول و تفسیر و حدیث و حساب و هندسه و هیئت و معماری و نجوم و فلسفه، اعمّ از اشراقی و مشایی، و کلام، اعمّ معتزلی و اشعری، و حتی علوم غریبه، علم کامل و احاطه‌ی شامل داشته و در راه فرا گرفتن و آموختن آنها آنی غفلت نورزیده و از جدّ و سعی بلیغ مضایقه نکرد و است و همواره با شوق و ذوق کافی و کوشش و پشتکار وافی در جمیع آن علوم و فنون به تحقیق و تألیف پرداخته و در هر یک از آنها به درجات و مراتب عالی اجتهاد و استنباط و مهارت و بصارت نایل آمده و استاد صاحبنظر و مسل?م شده و از خود اثر و آثاری به یادگار گذاشته است، معذالک در نظر او هیچ کدام از آن علوم و معارف با تصوّف صحیح و عرفان راستین و به عبارت دیگر حکمت ایمانی که قرة العین اهل یقین و غایت قصوای اهل دین و منتهای آمال عارفان را مغزیّ مرام سالکان و نهایت منازل سائران است برابری نتواند کرد، زیرا این ما را به اِتبّاع از شریعت مصطفوی و طریقت مرتضوی دلالت می‌دارد و به اخذ سنن و نوافل و تصفیه‌ی نفس از اخلاقی رذیله و تخلیه‌ی ان از اوصاف خبیثه و تحلیه‌ی آن به صفات جمیله توصیه می‌کند، که نتیجه‌اش ترک کبر و غرور و أنانیّت و حرص و شهوت و غصب و سبعیّت و غایتش پیدایش عشق راستین به حق و حقیقت و محبّت به همه‌ی انسان‌ها و بلکه به جمیع موجودات و کاینات عالم است، ولی حاصل و نتیجه‌ی آن علوم و فنون، در صورتی که برای نیل به معرفت خالق و خدمت به خلق نباشد، تنها دنیا دوستی و دنیا داری، به معنای غفلت از حق و حقیقت و موجب کبر و غرور و تفاخر و تکاثر و خودنمایی و ریاکاری است،
لذا وقتی که حکمت یونانیان را، اعمّ از ارسطویی و افلاطونی، و همچنین حکمت اسلامیان را، اعمّ از مشایی و اشراقی در برابر حکمت ایمانیان قرار می‌دهد آنها را به چیزی نمی‌گیرد، بلکه سؤر رسطالیس و بوعلی و فریب شیاطین و فضلات فضایل یونان قلمداد می‌کند و مباحثشان را رطب و یابس بهم یافتن و برهان تناهی ابعاد را سبب غرور و غفلت و برهان ثبوت عقول عشر را رسوایی در میان بشر و اندیشیدن در مسئله‌ی هیولی و صورت را موجب تباه کردن عمر و اتلاف وقت و بی‌حاصلی می‌داند که دردی را دوا نمی‌کند و مرضی را شفا نمی‌بخشد و مشکلی را حلّ نمی‌کند. به این جهت است که به ارسطو، معلّم اول و دانای بزرگ یونان، و بوعلی، رییس مشاییان اسلام و امثال آناں چندان توجه نمی‌کند و برای نوشته‌ها و گفته‌هایشان چندان ارج و ارزشی قایل نمی‌شود و بی‌پروا و آشکارا ندا در می‌دهد که:
دل منوّر کن به انوار جلی *** چند باشی کاسه لیسی بوعلی
سرور عالم شبه دنیا و دین *** سؤر مؤمن را شفا گفت ‌ای حزین
سؤر رسطالیس و سؤر بوعلی *** کی شفا گفته نبی منجلی
سینه‌ی خود را برو صد چاک کن *** دل از این آلودگی‌ها پاک کن(49)
باز توجه می‌دهد که:
یک در نگشود ز مفتاحش *** اشکال افزود ز ایضاحش
ز مقاصد آن مقصد نایاب *** ز مطالع آن طالع در خواب
راهی ننمود اشاراتش *** دل شاد نشد ز بشاراتش
محصول نداد محصل آن *** اجمال افزود مفصّل آن
تا کی ز شفاش شفا طلبی *** وز کاسه‌ی زهر دوا طلبی
تا چند چو نکبتیان مانی *** بر سفره‌ی چرکن یونانی(50)
او نه تنها حکمت یونانیان و اسلامیان را در برابر حکمت ایمانیان و عشق و عرفان راستین بی‌ارزش می‌داند، بلکه جمیع علوم رسمی را از ریاضی و طبیعی گرفته تا نحو و صرف و فقه و اصول، چیزی جز خیالات و صور نمی‌داند که باعث افسردگی طبع و ملالت خاطر و سبب دوری انسان از مقصد اصلی و غفلت از حق و حقیقت می‌گردند؛ از آنها نه کیفیتی حاصل و نه حالتی ظاهر است که سر به سر قیل و قال‌اند و ما را به آنکه بیرون از قیل و قال است نمی‌رسانند و از سرّ کار آگاه نمی‌سازند ولو به پایه و مایه‌ای برسیم که صد فخر راز شاگرد ما باشد که:
زان نگردد بر تو هرگز کشف راز *** گر بود شاگرد تو صد فخر راز(51)
ولی در مقابل، عشق و ایمان و عرفان راستین را تا حدّی که ممکن است می ستاید و همواره از مدرّسان می‌خواهد تا درس عشقی هم بگویند و متعلّمان می‌خواهد تا دست کم یک یا دو حرفی هم از عشق فراگیرند، زیرا عشق است که انسان را از علایق جسمانی می‌رهاند و از قید و بند جهان آزاد می‌ساز و به دل نور می‌دهد و از تجلّی آن سینه چون کوه طور منوّر می‌شود و دل چور از آن محظوظ گردد چون لوح محفوظ می‌گردد؛ آن ذوقی و حالی است نه کتابی و خطابی و مقالی، اجماعی و اتّفاقی است نه جدالی و خلافی و اختلافی، و بالاخره کلید خزاین جود و ساری در تمام ذرّات وجود است، چنان که او خود مترنّم است:
عشق است کلید خزائن جود *** ساری در همه ذرات وجود(52)
اصولاً در نظر شیخ آن علوم و معارفی شایسته‌ی عنوان حکمت است که یا متضمّن صلاح نشأتین باشد یا متضمّن صلاح نشئه‌ی آخرت باشد. بنابراین، آن علوم و فنونی که از مصلحت و فایدات اخروی عاری باشند، شایسته‌ی آن نباشد که نام نامی حکمت بدان اطلاق گردد.(53)
او معتقد است هر نوع درس و بحثی و تحقیق و پژوهشی صرفاً باید برای رسیدن به حقیقت و تمیز حق از باطل و، خلاصه، به قصد قربت باشد و محقّق و پژوهنده باید در همه‌ی حالات ناحق را بگذارد و حق را منظور نظر بدارد، که در این صورت عاقبت مأجور خواهد بود، وگرنه آن تحقیق بی‌ثمر و آن درس بئس المرض خواهد بود، چنان که سروده است:
درس اگر غربت نباشد زان غرض *** لیس درساً اِنّه بئس المرض(54)
لذا او از اهل مدرسه‌ای که علوم و فنون را برای دنیا و دنیا داری فرا می‌گیرند و آن را اسباب تفاخر و تکاثر قرار می‌دهند و اندیشه و آرمانشان حق و حقیقت نیست. انتقاد می‌کند و هشدارشان می‌دهد که:
ایّها القوم الذی فی المدرسة *** کلَّما حصّلتموه وسوسه
فکر کم ان کان فی غیر الحبیب *** مالکم فی النشأة الأخری نصیب
فاغسلوا یا قوم عن لوح الفؤاد *** کلِّ علم لیس ینجى فى المعاد(55)
همچنین او صورت پرستان، یعنی نحو گرایان و صرف‌گرایانی را که عمر عزیز خود را فقط صرف بحث از عبارات و الفاظ می‌کنند و عمری را در مدرسه‌ها به بحث و تکرار «ضرب، یضرب، ضرباً» تلف می‌کنند در صورتی که به معانی و حقایق بی‌توجه‌اند و از عشق و عرفان راستین بی‌خبرند، سرزنش می‌کند(56) و می‌گوید:
صرف شد عمرت به بحث نحو و صرف *** از اصول عشق هم خوان یک دو حرف(57)
پس باید آگاه بود که شیخ با اینکه در حکمت یونانی صاحبنظر و صاحب تألیف است، از آن انتقاد می‌کند و آن را فضلات فضایل یونان می‌خواند و می‌گوید:
وین علم دنی که ترا جان است *** فضلات فضایل یونان است(58)
همچنین با اینکه او خود ریاضیدان نامدار دوران خود است به علوم ریاضی ارجی نمی‌دهد و می‌گوید:
تا چند زنی ز ریاضی لاف *** تا کی بافی هزار گزاف(59)
همچنین با اینکه خود او عالم به علوم غریبه است به آن واقعی نمی‌نهد و می‌گوید:
به علوم غریبه تفاخر چند *** زین گفت و شنود زبان دربند(60)
همچنین با اینکه او فقیه و مجتهد مسلّم عصر و شیخ الاسلام موجّه دوران خود بوده فقه مشغله‌ی شبانه روزی و اشتغال به آن لازمه‌ی شیخ الاسلامی وی بوده است درباره‌ی آن می‌گوید:
چند زین فقه و کلام بی‌اصول *** مغز را خالی کنی‌ای ابوالفضول(61)
همچنین با اینکه او خود از ادیبان بلندآوازه‌ی زمان خود بوده و در رشته‌های مختلف آداب، تألیفات ارزنده و جاودانه دارد، از این جماعت نیز به شدت انتقاد می‌کند و آنان را توبیخ می‌کند که عمرگرانمایه را صرف امور و مباحثی می‌کنند که جز حیرت و سرگردانی نتیجه‌ای به دنبال ندارد.(62)
همه‌ی اینها نه برای این است که او ضدّ علم و خصم فلسفه و دشمن هنر و ادب است، باز نه برای این است که او به اهمیت و ارزش علوم و فنون و معارف عالم و به مقام مقدّس و والای حکما و علما و ادبا عارف نبوده است، زیرا چگونه می‌توان درباره‌ی او چنین اندیشید و این پندار را روا داشت در صورتی که او اعلم علما و افضل حکمای عصر خود و بلکه، چنان که در گذشته گفته شد، ذی فنون دوران خود بوده و در جمیع انواع علوم و معارف استاد صاحبنظر و صاحب تألیفات و تصنیفات کثیره است.
به علاوه، او خود به کسانی که پای‌بند ظواهرند و از روی جهل و نادانی افلاطون و ارسطو را طعن و از حکمت و کلام انتقاد می‌کنند پرخاش می‌کند و خرده می‌گیرد و چنین می‌سراید که:
بر ظواهر گشته قایل چون عوام *** گاه ذمّ حکمت و گاهی کلام
گه تنیدن بر ارسطالیس گاه *** بر فلاطون طعن کردن بی‌گناه(63)
بلکه این همه انتقادات و پرخاش‌ها و سرزنش‌ها و هشدارها برای این است که شیخ از آن زمره عالمان خبیر و عارفان بصیر و بالاخره از آن جمله انسان‌های هوشمند بوده که به خوبی فهمیده و به نیکی دریافته است که اگر توجه بشر یکسره از حق و حقیقت و از اعتبار به وحی و استناد به تعلیمات انبیاء و اولیاء به سوی علم پرستی و دنیا دوستی معطوف گردد و انسان‌ها بیش از حدّ به عقلی خود بالند و بیش از اندازه فرهنگ و معارف خویش را بستایند و خودخواه و خودستای و مال دوست و جاه پرست بار آیند، این برای بشریت آفتی عظیم و مصیبتی بزرگ و بلایی خانمان سوز خواهد بود؛ لذا برای خود فرض و وظیفه می‌داند تا اهل علم و ارباب فضل و ادب و بلکه همه‌ی انسان‌ها را هشدار دهد تا شیفته‌ی عقلشان و فریفته‌ی علمشان نگردند، که عقل انسانی عاجز و علمش ناقص است، و در برابر آنان را هدایت می‌کند تا به گفته‌ی انبیاء و اولیاء که سفیران حق و معلّمان و آموزگاران خلق‌اند و عقلشان برتر از عقل ما و علمشان بالاتر از علم ماست گوش فرادهند و بکوشند تا مگر بدین وسیله خود را از آلودگی‌های این جهان مادی پاک نگهدارند و به علم و عرفان حقیقی و عشق معنوی که کمال مطلوب انسانی و مایه‌ی نجات و رستگاری این جهانی و آن جهانی است نایل آیند. با وجود این، می‌توان شیخ را در میان مسلمانان به پاسکال در بین مسیحیان همانند داشت، زیرا این هم مانند او عالم عارفی است که در نشان دادن بی‌اعتباری خرد انسان در برابر وحی و ایمان سعی بلیغ و جهد کافی مبذول داشته است و کوشیده است تا مبانی و مبادی ایمان را در میان مردمان استوار سازد و تعلیم و تربیت همگان را بر روی این شالوده و پایه‌ی مستحکم بنا کند.(64)

عقیده‌ی شیخ در خصوص تصوّف و عرفان

برای خواننده‌ی کتب و آثار شیخ شک و شبهه‌ای باقی نمی‌ماند که او یک صوفی صافی و یک عارف بصیر و آگاه است که همواره در آثار و نوشته‌هایش عرفای بزرگ و مشایخ صوفیه را، از قبیل بایزید بسطامی، عطار، سنایی، ابن فارض، محیی الدین بن عربی و مولانا جلال الدین مولوی می‌ستاید و از آنان به بزرگی نام می‌برد و با آب و تاب فراوان به نقل عبارات و مقالاتشان می‌پردازد؛ محیی الدین بن عربی را شیخ عارف کامل می‌داند(65) و جلال الدین مولوی را حکیم معنوی می‌خواند(66) و مقام او را در عرفان و معنویت آن چنان بالا می‌برد که درباره‌اش می‌سراید:
من نمی‌گویم که آن عالیجناب *** هست پیغمبر ولی دارد کتاب(67)
شیخ در کتاب‌ها و رسالاتش هر جا که اندک مناسبتی می‌بیند به تقدیس و تکریم عارفان و به توضیح نکات و حقایق عرفان می‌پردازد و معتقد است که این جماعت پیامبر و آنچه را که او از سوی پروردگارش آورده است تا غایت غایات باور دارند و فرمان خداوند و دستور پیامبر را همچنان بزرگ می‌شمارند و اطاعتش را تا نهایت نهایات واجب می‌دانند، سرائرشان از صفای تجلّی روشن و تابناک و ضمایرشان از کدورات بشریت پاک است، رسومشان به واسطه‌ی انوار ذات ناپدید شده و سیآت انیّتشان به حسنات مبدل گشته است، اگر بنگرند به نور خدا بنگرند و اگر سخن گویند از خدا سخن گویند، دیگران از روی قیاس حکم کنند ولی آنان به نور انس و نار ایناس، آنان مشاهدند و دیگران غایب، آنان قریب‌اند و دیگران بعید، آنان مشاهدند و دیگران مقایس، و بالاخره آنان همان اولیاءِ الله هستند که آیه‌ی «ألا إِنَّ اولیاءَ الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» در شأن آنان نازل شده است.(68)
علاوه بر این، از بعضی از اشعار و عباراتش، جسته و گریخته و تلویحاً برمی‌آید که او خود یک صوفی صافی و عارف آگاه بوده و به عرفان راستین و تصوّف صحیح معتقد و مؤمن بوده است.
و علی رغم گمان برخی که خواسته‌اند او را از اتهام به تصوّف و انتساب به متصوّفه تبرئه کنند، او در رساله‌ی الوحدة الوجودیة بی‌پروا و آشکارا اعتراف می‌کند به اینکه برخی از مذوقات این جماعت را چشیده و تجلّیاتی را ملاقات کرده است که مذیب وجود و منفی شاهد در مشهود و کاشف اسرار « کلُّ شیء هالک الاوجهَه» و مشعر رموز «اذا احببتُ عبدا کنتُ سمعه و بصره و ایده» است. او همچنین خداوند را حمد می‌گوید، که وی را در مقام فنای بعد از بقا قدمی راسخ و از حال صحو بعدالجمع نصیبی وافر است.(69)
شیخ معتقد است دلیل بر اینکه عدّه‌ای به ایراد و انکار و تهمت و عداوت و بالاخره به تلعین و تکفیر این جماعت پرداخته‌اند این است که کلمات آنان به ویژه در مسئله‌ی وحدت وجود از طور عقلی خارج و با آنچه از ظاهر نقل متبادر است مخالف است و لذا قادحان و ناقدان به خوبی از عهده‌ی فهم معانی عبارات و مقالاتشان برنمی‌آیند و بدون تحقیق و وارسی نه از روی قطع و یقین بلکه از روی ظنّ و تخمین به انتقاد و اعتراض می‌پردازند.(70)
این واقعیت شایسته‌ی توجه است که شیخ با همان شدت و حدّت زاید الوصفی که به تقدیس و تکریم عرفای بزرگ و مشایخ صوفیه اهتمام می‌ورزد و آنان را اولیاء الله می‌خواند، از صوفی‌گرایی بدون تعقّل و فهم و از جهله‌ی صوفیه و صوفی نمایان ریا کار و سالوس انتقاد می‌کند و آنان را شکم چران و فریبکار و اولیای شیطان می‌داند و در کتاب‌هایش هر جا که مناسبتی پیش می‌آید آنان را سرزنش می‌کند و مخصوصاً در کتاب موش و گربه از زبان گربه با استدلال هرچه قوی‌تر و استشهاد هرچه بلیغ‌تر و بیانی هرچه رساتر به رسوا کردن آنان و برملا ساختن کذب و دروغ و جهل و نادانی و دنیاپرستی و عوام فریبی آنها می‌پردازد و مخصوصاً آن دسته از صوفیان نادان را که می‌پندارند صوفی به مقامی می‌رسد که از عمل به احکام دین و رعایت آداب شریعت مستغنی می‌باشد مذمّت می‌کند(71) و هشدارشان می‌دهد که از جمله‌ی صفات اولیاء و عرفای کاملین عبادت است، بصورت صیام نهار و قیام لیل، و آنان که توهّم کرده‌اند بعد از وصول از آن بی‌نیاز می‌گردند و همشان بیهوده و باطل است، زیرا اگر چنین می‌بود سید المرسلین و اشرف الواصلین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از آن مستغنی می‌گردید، در صورتی که آن حضرت آن اندازه به عبادت پرداخت و به نماز ایستاد که پاهای مبارکش متورّم شد.
همچنین امیرمؤمنان و مولای پرهیزکاران علی علیه السلام که سلسله‌ی اهل عرفان به وی منتهی می‌گردد، همواره به عبادت خداوند اشتغال داشت و هر شبی هزار رکعت نماز می‌گزارد و حال جمیع اولیاءِ و عرفا بدین منوال بود.(72)

تقریر شیخ از وحدت وجود

شیخ وحدت وجود را بدین صورت تقریر می‌کند که:
همچنان‌که معانی معقول و ماهیّات مجرّد، به صور شخصی و اشکال مخصوص متصوّر و متجسّد می‌گردند، مثلاً ماهیّات و طبایع نوعی با تعیّنات مخصوص متعیّن شده و در عالم عینی و خارج، به صور اجسام و اعراض و افراد حسی جزئی نمایان می‌گردند و بدین طریق طبیعت نوعی در زمان واحد، در امکنه‌ی متعدّد وجود می‌یابد و به صفات متضّاد، از قبیل علم و جهل و درازی و کوتاهی و سپیدی و سیاهی و امثال آن، متّصف می‌گردد، وجود هم که اعمّ ماهیّات و اوسع و اشمل و اتمّ آنهاست به واسطه‌ی ماهیّات دیگر که مخصّص و معیّن آن هستند از مرتبه‌ی عموم و اطلاق تا مرتبه‌ی خصوصی و بالاخره تا مرتبه‌ی جزئیه‌ی حقیقّیه تنزل می‌یابد.
ولی وجود، با اعمّیت و اوسعیّتش، برخلاف ماهیّات دیگر، بذاته موجود است و نه تنها ممکن نیست که موجودیّت از آن منفک گردد، بلکه تصور انفکاک هم امکان ندارد، همان طور که انفکاک شیئی از ذاتش و حتی تصور آن ناممکن است.
و مقصود از موجودیّت وجود این است که بذات وجود از حیث اینکه ذات است، بدون اضافه‌ی شیئی بر آن، آثاری مترتّب می‌گردد که ترتّب این نوع آثار بر ماهیت به واسطه‌ی اضافه‌ی وجود بر آن و اتّصافش به وجود می‌باشد. زیرا به وجود، چیزی نزدیک‌تر از خود وجود نیست، همچنان که به اشیاء شیئی نزدیک‌تر از خود اشیاء نیست؛ با وجود این، به موجودیّت چیزی نزدیک‌تر از خود وجود نیست، همچنان که به معدومیّت چیزی نزدیک‌تر از خود عدم نیست. پس حقیقت وجود مطلق با اطلاق و عمومیّت و احاطه‌اش به کل موجودات، موجود بالذات است. وجودش واجب و عدمش ممتنع است. ممکن نیست که موجود نباشد، همان طور که ممکن نیست وجود نباشد و بلکه فرض سلب موجود و وجود از آن محال و ممتنع است. و جمیع کمالات ثبوتیّه و سلوب سبحانیّه در مرتبه‌ی اطلاق، ثابت و لازم است و انفکال کمالی از کمالات و تأخر سلبی از سلوب ذاتش ممکن و بلکه متصوّر نیست. با وجود این، ذات متعالی‌اش از جمیع نقایص مبرّا و منزّه است. وجود مطلق همان طور که واجب بالذات است ذات الذوات و قیّوم قائم بالذات است و ماسوایش از ماهیّات به منزله‌ی صفات است، که در نفس خود وجود ندارند، بلکه در حقیقت از اعتبارات‌اند.
معنای انسان ذاتی است که آن را حیات و نطق حاصل است و معنای حیوان ذاتی است که آن را حیات حاصل است و معنای نامی ذاتی است که آن را نموّ حاصل است و معنای جسم ذاتی است که آن را قابلیّت ابعاد حاصل است و معنای جوهر هم ذاتی است که ان را قیام بالذات حاصل است. پس از نظر علمای رسوم، جمیع اینها معانی و صفات و طاری ذاتی هستند که آن جوهر قائم بالذات است؛ ولی از نظر صوفیه، وجود مطلق، ذات قائم بالذات است که ذات الذّوات و موجود بالذات است. و ماهیّات دیگر، از جمله جوهر، تعیّنات او و قائم به او هستند که به واسطه‌ی آنها از مرتبه‌ی اطلاق به مراتب خصوص فرود می‌آید، تا حدی که به واسطه‌ی تعیّنات جزئی به مرتبه‌ی جزئیّت تنزّل می‌یابد. پس در حقیقت، در جمیع مراتب موجودات- با تکثّ

عبارات مرتبط با این موضوع

پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین بانک هوشمند مجلات و نشریات تخصصی علوم انسانی و اسلامیادبیات تطبیقی و ویژگی‌های ادبیات معاصرادبیات تطبیقی یکی از شاخه های نقد ادبی است که به سنجش آثار، عناصر، انـواع، سبک ها خبرگزاری فارس صفحه اصلی دلها را حالتِ خواستن و ناخواستن و روى آوردن و پشت کردن است از راه خواسته ها و تمایلات گنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۹۴مهدی نوشته آری عزیزان بدینسان سر و دست ها بی جرم بی جنایت فقط برای ماندن این آیت حق مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …در روزگاری که جامعه مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر عشق و رندی در سخن حافظ عشق خطیر و خطرناک است راه عشق غریب، بی کران و بی نهایت است در عشق باید افتادگی تسلیم از آداب معاشرت چه می دانید؟فضای معنوی و آرام خانواده یکی از مهمترین عوامل در آرامش روحی فرزندان در زندگی آینده رضاشاه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادرضاشاهپهلویرضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شده‌استذکر و دعا دعاگویند جهت دزدیده شده و مالی که گم شده، هفت یا هفتاد مرتبه این ذکر را بخوانند بی شک به گنجور هاتف اصفهانی دیوان اشعار ترجیع بند که …که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ادبیات تطبیقی و ویژگی‌های ادبیات معاصر ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های نقد ادبی است که به سنجش آثار، عناصر، انـواع، سبک ها، دوره‌ها گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴ مهدی نوشته آری عزیزان بدینسان سر و دست ها بی جرم بی جنایت فقط برای ماندن این آیت حق ـ قرآن و عشق و رندی در سخن حافظ عشق خطیر و خطرناک است راه عشق غریب، بی کران و بی نهایت است در عشق باید افتادگی تسلیم داشت ذکر و دعا دعا گویند جهت دزدیده شده و مالی که گم شده، هفت یا هفتاد مرتبه این ذکر را بخوانند بی شک به لطف و از آداب معاشرت چه می دانید؟ فضای معنوی و آرام خانواده یکی از مهمترین عوامل در آرامش روحی فرزندان در زندگی آینده، آرامش رضاشاه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد رضاشاه رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شده‌است احمد کسروی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد احمدکسروی نام و تبار در روز چهارشنبه، ۸ مهر ۱۲۶۹ خورشیدی، سید احمد در خانواده‌ای شیعهٔ مذهبی و معتقد گنجور » هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند که یکی هست و که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو چرا برخی زنها از سنین تا سالگی به خیانت و شهوت رانی روی منتظران و یاوران حضرت مهدی عج بسمه تعالی مقدمه خالطوا الناس مخالطة إن مُتم معها بکوْا پایگاه مجلات تخصصی نور پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعاتی متنیتصویری است که در راستای تسهیل و ترویج امر پژوهش آثار و برکات نماز آثار و فواید بهداشتی روزه آثار و علایم دفینه ها آثار و خواص سوره حمد انجمن آثار و مفاخر فرهنگی صور اثار و دولارات اثار و معالم الاسکندریة آثار و علایم و تله های گنج


ادامه مطلب ...

تفسیر حکمی- عرفانی قرآن کریم در آثار آیت الله شاه‌آبادی

[ad_1]

چکیده

یکی از ابعاد وجودی عارف بزرگ، مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، درک عمیق و برداشت‌های حکمی- عرفانی ایشان از آیات قرآن کریم است. این تفاسیر و استحسان‌های عرفانی از نوع تأویلات صوفیانه نیست؛ بلکه با بهره‌گیری از سایر آیات قرآن کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام)، و البته با پیش‌فرض‌های عرفان محی‌الدینی است. قصد ایشان در نوشته‌های به جا مانده اصالتاً تفسیر قرآن نبوده و برای اثبات آرای خود از قرآن بهره برده‌اند؛ اما در این مقاله سعی شده است آرای تفسیری ایشان از لابه‌لای کلامشان استخراج و به گونه‌ای بازنویسی شود که گویی خود به طور مستقل قصد تفسیر این آیات را داشته‌اند. هر یک از فرازهای این مقاله به طور مستقل می‌تواند مبنای پژوهشی مقایسه‌ای با سایر تفاسیر قرار گیرد و نیز از سوی دیگر، تأثیر برداشت‌های قرآنی بر آرای دیگران (بویژه امام خمینی) به طور مستقل بررسی شود. تفسیر سوره قدر که تنها تفسیر یک سوره کامل از ایشان است، در این مقاله به صورت تطبیقی، با سایر تفاسیر حکمی- عرفانی بررسی شده است.
مقاله حاضر نتیجه کنکاش در دو اثر چاپ شده آیت الله شاه‌آبادی یعنی «رشحات البحار» و «شذرات المعارف» است. در ابتدا پس از مطالعه کامل هر دو کتاب، کلیه نکات تفسیری از جای‌جای نوشته‌های ایشان استخراج شده سپس با نظمی جدید چینشی تازه به آنها داده شده است. شاید حاصل کار را بتوان اثری تازه از ایشان در تفسیر آیاتی از قرآن کریم دانست؛ تفسیری حکمی- عرفانی با مبانی عرفان نظری ابن عربی اما در چارچوب ولایی تشیع.

1-1. تفسیر آیه 40 سوه مبارکه روم (آیه فطرت)

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ
قسمت اول آیه مشتمل بر شش کمال اصلی انسان است:
1. معرفت انسان به خود (من عرف نفسه فقد عرف ربه).
2. معرفت انسان به وجه خود.
3. معرفت انسان به دین خود.
4. معرفت انسان به اقامه وجه خود به سمت دین.
5. معرفت انسان به علت وجوب اقامه وجه خود به سمت دین.
6. معرفت انسان به حنافت خود. (2)
فطرت، لوازم وجود مدرِک است؛ همان‌طور که به لوازم وجود غیر مدرِک طبیعت می‌گویند. به همین دلیل به صورت فطرت الله به خدا نسبت داده شده است.
مراد از فطرت الهی، علم و عشق است. ذات او صرف کمال است و خود عالِم به آن و عالم به علم خود، و ذات او در نهایت عشق و ابتهاج به خود است؛ زیرا مناط عشق، ادراک کمال است.
فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا: عشق به آثار نیز از آثار عشق به ذات است. از آنجا که گفته‌اند: «خَلَقَ الله‌ُ آدَمَ عَلَی صُورَتِه» (3) می‌توان گفت انسان مفطور است به فطرت الهی که عشق است. شاهد این مطلب این است که انسان خود را عاشق و شایق کمال می‌یابد.
عشق از لوازم وجود انسان است؛ چون در آیه، «علیها» به کار رفته است. اگر عشق جدا از وجود انسان بود و به جعل دیگری جز جعل وجود انسان، انسان شدنش، عاشق شدنش بود، باید می‌فرمود: «فطر الناس معها».
چون این عشق فطرت الهیه است، اکتساب، اختلاف و انقلاب در آن راه ندارد؛ از این رو متصف به صفت عصمت است و احکامش متّبع و ممضی. بنابراین ملتزمات فطرت، دین قیم است؛ همان‌طور که خداوند تعالی می‌فرماید:
ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ
از آن جا که فطرت در کشف حقایق حقیق است، از باب اغرا فرموده «فطرتَ الله» یعنی «اِلزَم فطرتَ اللهِ» (4). زیرا ملازمت با فطرت برای کشف کمالات شش‌گانه واجب است. و چون فطرت بر وزن فعله است که در زبان عربی برای هیأت و چگونگی فعل به کار می‌رود، پس فطرت الله یعنی ملازم با کیفیت ایجاد باش، و از آنجایی که ایجاد و وجود، حقیقت واحد است و فرق بین آن دو اعتباری است، به اعتبار اضافه به فاعل، «ایجاد» گفته می‌شود و به اعتبار اضافه به قابل «وجود» نامیده می‌شود. بنابراین فطرت الله یعنی ملازم باش با کیفیت وجود خود و صفات لازم وجود خود برای کشف کمالات سابقه. (5)
لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ: کیفیت ایجاد، دو صفت دارد:
1. تخلفی در آن نیست (یعنی یکی واجد باشد و یکی فاقد)
2. اختلافی در آن نیست (یعنی یکی واجد کثیر باشد و یکی واجد قلیل) به عبارت دیگر این فطرت لازمه‌ی وجود انسان است و لازمه هر چیز در او تخلف و اختلافی نیست.
ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ: از آنجا که فطرت امری ذاتی است و تخلف و اختلافی در آن نیست، پس مجالی برای تصرف قوه، واهمه و خیال در آن نیست. (وگرنه تبدیل و اختلاف در آن ظاهر می‌شد). به علاوه کتاب ذات ما مکتوب به ید رحمانیت و رحیمیت پروردگار است. همان‌طور که خداوند تعالی می‌فرماید:
مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ‌ (6)
گفت: ‌ای ابلیس، چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟ آیا تکبر کردی یا از برترین‌ها بودی؟ (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود.)
بنابراین قوه واهمه و خیال را در مکتوب پروردگار مجال تصرف نباشد. مکتوب در لوازم وجود فی الجمله مطابق با کتاب ذات احدیت است، بنابراین می‌فرماید:
خَلَقَ آدَمَ عَلَی صُورَتِه (7)
خداوند آدم را بر صورت خود خلق کرد.
پس فطرت در احکام و مقتضیاتش معصوم از خطا است و از این جهت باید ملتزم و متعبد به احکام و مقتضیات فطرت شد؛ زیرا آنها دین قیم است. (8)

حنیفا:

چون انسان اولا مدرِک ذات و خودبین است، پس معشوق ابتدایی او، خود او است و مانند شیطان خودخواه، معجِب و خودرأی است و مادامی که مبتلا به معشوقه نفس است، به وصال معشوق حقیقی نرسد بنابراین «حنافت» و «اعراض» در آیه شریفه، قید طلب عاشق مقرر شده است. معلوم است مادامی که دل از بیگانگان تخلیه نشود، به مقصد و مقصود نتوان توجه کرد:
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی جَوْفِهِ (9)
و خداوند در درون انسان، دو قلب قرار نداده است.
و بدون حضور قلب و اقامه دل به سوی مقصد، مقصود حاصل نشود. (10)
با رجوع به فطرت می‌یابیم که مناط معشوقیت، کمال است. انسان اگر مجدداً مطالعه کتاب ذات خود بنماید و جهالت خود را در مصالح و مفاسد ببیند، البته دست از استقلال و استبداد بردارد (و خود را حر و آزاد نمی‌بیند). (11) مناط فطری حریت، قدرت بر اجرای مقاصد است؛ بویژه اگر توانایی به مجرد مشیت و اراده بوده باشد. ولی کسی که خود را در جنب قدرت حقیقی خداو نیز انبیا، عاجز می‌بیند، اقرار به عبودیت می‌کند (12):
ععَبْداً مَمْلُوکاً لاَ یَقْدِرُ عَلَى شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلَى مَولاه (13)
بنده مملوکی که بر هیچ چیز توانا نیست و او بر مولای خود تکیه دارد و سنگینی می‌کند.
به سبب ادراک عجز، از تقاضای حریت بیرون (رفته) و به رقیبت و انقیاد، خود را سزاوار داند و به واسطه وجود عشق، خود را از سکونت و راحت‌طلبی خارج (کرده) و در طلب معشوق حقیقی برآید و روی به درگاه او آورد و فرمان «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ » را اطاعت کند. (14)

دین:

درگاه معشوق کمال انسانی، دین است؛ ولی معلوم شد موجودی که مدرِک است، نمی‌تواند به چیزی جز به آنچه در فطرت و کتاب ذات او نوشته باشد ملتزم شود. پس دین عبارت است از التزام به آنچه در فطرت او است. (15)

وجهک:

مراد از وجه، وجه قلب و روی دل است. چون آنچه به آن توجّه می‌کند، از عالم معانی است که روی ظاهر نمی‌تواند به آن توجه کند. (برخلاف آیه «وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» (16)) (17):

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ:

سر آن که در آیه امر فرموده که روی دل به دین که درگاه معشوق است نموده شود نه به معشوق حقیقی، آن است که وصول به معشوق به فنای عاشق وابسته است و این امر بالذّات متأخر از ادراک حضوری معشوق است، و ادراک حضوری آن موقوف به ادراک علمی است. پس ابتدا باید اقامه وجه به درگاه معشوق بوده باشد؛ چنانکه در آیه دیگر فرموده است:
ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (18)
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما.
و معلوم است اعظم سبل، وجود خاتم انبیا است:
أنتم السبیل الأعظم و الصراط الأقوم (19)
یعنی مردم را دعوت کن به معرفت و عبودیت و معدلت خود؛
زیرا نهایت تمامیت دین فطری، به مطابقه دین فطرت سلیمه مستقیمه حضرت احمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است و از اینجا معلوم می‌شود که طریق وصول به حقیقت، شریعت است؛ زیرا در طول واقع است. پس متهاون به شریعت اهل طریقت و حقیقت نشود. (20)

ولکن اکثر الناس لا یعلمون:

اینکه مشاهده می‌شود راحت‌طلبان، راحتی را در ترک فرمان، و حریت را در طغیان حضرت رحمان مقرر داشته‌اند، از فطرت ثانیه و سوء تربیت و عادت است. مراد از فطرت ثانیه، احتجاب فطرت عشق است از معشوق حقیقی به حب شهوات و زخارف و آمال دنیا. گاهی فطرت عشق کمال از باب اشتباه در تطبیق، آنها را مورد توجه قرار می‌دهد و محتجب از معشوق حقیقی گردد؛ چه معلوم است ارتکاب نقص از باب نقص به کمال است و منشأ اشتباهات، احتجاب فطرت است. (21)
در این قسمت از آیه کسانی که عالم به احکام و مقتضیات فطرت نیستند و من را با تن اشتباه کرده‌اند در کتاب فطرت که مکتوب ید قدرت پروردگار است تفکر و تعقل نمی‌کنند و تمیز بین احکام فطرت و طبیعت نمی‌دهند، توبیخ و سرزنش می‌شوند. (22)

1 -2. تفسیر سوره مبارکه قدر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ أنزلناه

أنزلناه:

ضمیر «ه‌ُ» اشاره به انزال ذات و هویت مطلقه دارد و انزال او انزال علم است که عین ذات مقدسش است. و خداوند عالم آن را از مقام اشمخ مراتب وجود که واجب الوجود است، انزال فرموده تا رسیده به سرحد انزل مراتب وجود رسیده که آن، وجود لفظی، صوتی، کتبی و نقشی قرآن است.
نخستین منزل نزول قرآن، انسان کامل است و نازل، حقیقت قرآن یعنی علم الله نازل است. این حقیقت که همان حقیقت محمدیه است، با انسان کامل متحد است.

لیله القدر:

و لیله مبارکه (23)، حقیقت احمدی است که از فنایش در ذات احدی به لیله تعبیر شده است. به جهت آنکه در حال فنا نسبت به خود تاریک و بی‌اطلاع است و در عین تاریکی، قدر و مبارک است.
دلایل اینکه لیله القدر، حقیقت قرآن است و با ذات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متحد شده عبارت است از:
1. لیل در آیه زمانی نیست؛ زیرا زمان موجودی متصرّم و دارای حکم واحد است. اگر زمانی در آن لحاظ می‌شد، مبارک و قدر نمی‌بود و این برخلاف ظاهر است.
2. لیل زمانی نیست؛ چون علی القاعده ذکر منزل مقدم بر زمان نزول است.
3. لیل زمانی نیست؛ چون در این صورت امتنانی بر حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در معرفت آن نیست.
4. لیل زمانی نیست؛ چون حمل کلمه «خیر» به طور مطلق بر آن، دلالت بر غیرزمانی بودن آن دارد.
5. لیل زمانی نیست، چون تنزّل «ملائکه و روح» به جهت مجرّد بودن آنها، در زمان ممتنع است. پس باید منظور، قلب انسان کامل باشد؛ آن هم به دلیل آیه:
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلَى قَلْبِکَ (24)
روح الامین آن را نازل کرده است بر قلب (پاک) تو.
6. بیان جمیع امور برای انسان کامل باید باشد، و اگر منظور از لیل، زمان باشد باید در آیه نبی را مقدّر در کلام فرض کرد.
عبارت «ألف شهر» ظهور در زمان دارد و زمانی بودن لیل را تأیید می‌کند؛ ولی با شش دلیل مذکور بر امتناع زمانی بودن لیل، ألف شهر نیز غیرزمانی است و منظور از آن، نوع بشر است که در این صورت منظور آیه، برتری حقیقت احمدیه از هزار نوع بشر است. بنابراین آیه «وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ» امتنانی بر حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

حتّی مطلع الفجر:

این عبارت نیز ظهور در زمانی بودن لیلةالقدر را تأیید می‌کند؛ ولی با دلایل شش‌گانه مذکور مشخص می‌شود که لیله القدر کنایه از فنای حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در حضرت احدیت و طلوع فجر، کنایه از بقای بعد از فنا است و می‌رساند که طلوع و ظهور شمس حقیقت احدی از افق مشیت احمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) محقق شد. بنابراین مراتب قرآن عبارتند از:

مرتبه اول قرآن:

ذات مقدس پروردگار.

مرتبه دوم قرآن:

حقیقت احمدی (صلی الله علیه و آله و سلم).

مرتبه سوم قرآن:

بقای بعد از فنا که تعبیر به سرّ وجودی اطلاقی و مشیه الله می‌شود.

مرتبه چهارم قرآن:

ظهور و بروز آن در عقل بسیط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).

مرتبه پنجم قرآن:

ظهور در عقل تفصیلی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). تنزّل روح بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در همین مرتبه است.

مرتبه ششم قرآن:

از عقل تفصیلی ایشان ظاهر در واهمه ایشان شود تا آنکه قابل تقدیر صوتی و لفظی در مرتبه خیال آن بزرگوار شود. تنزّل ملائکه بر ایشان در همین مرتبه است.

مرتبه هفتم قرآن:

پس از آن به صورت الفاظ و کلمات درآید و قرآن لغوی بر آن اطلاق شود.
تا اینجا قوس نزول قرآن تمام و بعد از آن، قوس صعود قرآن شروع می‌شود.
لیله القدری را که در اخبار و ادعیه وارد شده، به ظاهرش حمل می‌کنیم و می‌گوییم مراد، لیله القدر زمانی است؛ زیرا سلوک و ارتقا برای سالکان تا حد لقای معشوق و فنا در آن و بعد از آن بقای بعد از فنا، در زمان واقع می‌شود. چون سالک جسمانی است پس افعال او منطبق بر زمان می‌شود. و آن زمان که برای پیغمبری از پیغمبران و ولیای از اولیای خدا، حالت فنا و لقا پیدا شود، آن زمان لیله القدر است و شارع مقدس آن را محترم شمرده و احیای آن را مستحب دانسته و مردم را به آن ترغیب کرده است. شاید متنبه شوند و پیرو انبیا و اولیا حرکت کنند تا آنکه بهره از آن مقام شامخ که مقام قرب به حضرت احدیت است نصیب آنها شود. بنابراین اختلاف اخبار در تعیین لیله القدر صوری است و در حقیقت اختلافی ندارند؛ زیرا جمیع لیالی که در اخبار، لیله القدر شمرده شده، با اختلاف به حسب عدد و زمان گوییم جمیع آنها لیله القدر است و وجهی برای تعیین و تخصیص بعضی از بعضی لیالی نیست.

باذن ربهم من کل امر:

فرمود ما نازل کردیم علم متحد با ذات مقدس خود را در حقیقت احمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال فنا و توجه تامش به حضرت احدیت. و به تحقیق تو را دانا کرد که حقیقت تو فنا و استتار در حضرت احدیت است و حقیقت تو اشرف انواع بشر است و سر وجودی اطلاقی تو، قرآن نازل است؛ به گونه‌ای که جبروت عقل بسیط و تفصیلی تو، قرآن نازل است؛ چنانچه خداوند فرمود:
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ
عبارت «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» یعنی ظهور و بروز قرآن از عقل بسیط پیغمبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در عقل تفصیلی آن حضرت به اذن خداوند، و نزول جبرئیل در هر قضیه و واقعه محقق شود و ایضا ملکوت وهم تو و مثال خیال تو و برزخ حس مشترک تو و ناسوت صوت تو، همه قرآن نازل است و جملگی همه مراتب وجود تو متحد با قرآن نازل است. و حقیقت احمدیه در حال فنا و لقا در حضرت احدیت و در حال بقا بعد از فنا، سلام و رحمت خاص بر امّت است. کلمه «سلام» در آیه خبر مقدم است و «حتی مطلع الفجر» مبتدای مؤخّر است و «سلام» عبارت است از رحمتی که سبب تسلیم امت شود برای تأثیر فاعل و مؤثر حقیقی در آنها؛ همان‌گونه که در سلسله انبیا و اولیا واقع شد. به عبارت دیگر بعد از آنکه قرآن با حقیقت احمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) متحد شد، امّت او متمکّن از اتحاد با قرآن شوند و این امکان برای بعضی از امّت که خانواده عصمت و طهارت باشند، به نصّ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خبر ثقلین به مرحله وقوع رسید. پس از اینجا معلوم شد که مراد از کلمه «سلام» در آیه، سلامت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سیر الی الله نیست. (25)

1 -3. تفسیر آیه 9 سوره مبارکه حجر

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
البته معلوم است مراد از قرآنی که وعده حفظ آن داده شده است، قرآن عینی و وجودی نیست؛ زیرا قرآن عینی محفوظ است به اعتبار حفظ جمیع عوالم از عالم مشیت تا عالم ناسوت. و در هر عالمی متحد با آن عالم است و در حفظ آن هیچ امتنانی بر عباد نیست. چنان که مقصود قرآن خیالی و صوتی و کتبی نیست؛ زیرا آنها حقیقت قرآن نیستند بلکه حکایت قرآن‌اند و آیه شریفه شامل آنها نمی‌شود و حفظ آنها [به صورت فوق بشری] لازم نیست. چون ممکن است قرآن خیالی هدف نسیان قرار گیرد و از ذهن محو شود؛ همان گونه که ممکن است مکتوب قرآن به واسطه شقی زایل شود و منع از قرائت آن گردد. پس مراد از قرآنی که وعده حفظ آن داده شده قرآن علمی است و آن متحد با انسان کامل یعنی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) است (26) اینان کسانی هستند که خداوند به وسیله ایشان بندگان را روزی دهد و به سبب ایشان گنهکاران را مهلت دهد و تعجیل در عقوبت آنها ننماید. روح القدس از اینان مفارقت نکند و ایشان نیز از روح القدس مفارقت نکنند و مفارقت از قرآن نکنند و قرآن نیز از آنان مفارقت نکند؛ بنابراین تا عترت طاهره در عالم باقی است، قرآن محفوظ است؛ زیرا قرآن متحد به اهل بیت عصمت و طهارت است و چون قرآن تا هنگام انقراض عالم محفوظ است، پس عترت طاهره هم تا انقراض عالم باقی است. خلاصه آنکه قرآن محفوظ است و قرآن علمی متحد با عترت طاهره است؛ از این رو عترت طاهره محفوظ است. (27)

1 -4. تفسیر آیه 45 سوره مبارکه فرقان

أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ
با این آیه به جلوه فعلی و ظهور عینی اشیا که دارای دو وجهه الی الحق و الی الخلق است اشاره شده است. به اعتبار وجهه اول، [شی] ظل الله و مطلق است و حکمی ورای ذات ندارد؛ چون عین ربط است و استقلالی در وجود نخواهد داشت. به اعتبار وجهه دوم، عین جمیع تعینات خواهد بود و حکم غیریت بر او جاری است.
«ظل الله» و «ظل ممدود» همان مشیت خدا یعنی اضافه اشراقیه حق است که به طور ازلی و ابدی متعلّق است به معلومات و معشوقات و مقدورات که اعیان ثابته‌اند می‌باشد. همه آنها خلقا و بعثا به وجود واحد هویدا باشند؛ اگر چه مخلوق و مبعوث تقدم و تأخر دارند. همان‌طور که فرمود:
مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ (28)
آفرینش و برانگیختن (و زندگی دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست.
و بنابراین اشاره فرمود:
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ (29)
و این اولین ظهور اشیا است عینا و از این جهت، وقوع در آیه شریفه «إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ» (30) محتاج به تأویل و تجوّز نخواهد بود تا گفته شود مستقبل محقق الوقوع در حکم ماضی است؛ بلکه بالحق و بالتحقیق همه چیزها در صفحه مشیت است. (31)

1 -5. تفسیر آیه 59 سوره مبارکه انعام

وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لَا یعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ
این آیه اشاره به مراتب علم فعلی حق می‌فرماید. البته باید قبل از ذکر این مراتب در توضیح گفته شود علم خدا به مخلوقات بر دو قسم است:
1. علم قبل الایجاد (علم ذاتی)
2. علم بعدالایجاد و به عین الایجاد (علم فعلی)
علم قبل از ایجاد؛ یعنی خدا از ازل همه مخلوقاتش و هرچه از آنها به صورت اختیاری یا اضطراری ظاهر شود، به همان علمِ خودش به ذات خودش می‌داند. و این همان علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
علم بعد از ایجاد و عین ایجاد؛ یعنی چون ظهور اشیا به عین مشیت او است، و مشیت حق عین ربط به حق و عین حضور است، و حقیقت علم، حضور است و این ظهور، فعلِ حق و حضور او است، پس علم فعلی او است.
«ها» در آیه اشاره به علم ذاتی و ظهور اشیا است در غیب هویت. (32)
مراتب علم فعلی حق عبارت است:
مرتبه اول، ظهور جمیع اشیا در صفحه مشیت من الازل الی الابد است، بنابراین می‌فرماید:
مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ (33)
مخلوق و مبعوث ترتب دارند و مقام عندیت اشاره به مشیت الله دارد.
مرتبه دوم، ظهور اشیا در عالم جبروت است.
مرتبه سوم، ظهور اشیا در عالم ملکوت است.
مرتبه چهارم، ظهور اشیا در عالم مثال است.
سه مرتبه اخیر، مقام «مفاتح الغیب» است. عالم در ظهور اشیا در این عوالم به صورت علماً است. چنان که می‌فرماید:
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ (34)
و به (خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت.
مرتبه پنجم، عالم سجل الکون است و به آن با عبارت: «و یعلم ما فی البر و ما فی البحر» تا آخر اشاره شده است.
مرتبه ششم، عالم کون جامع است؛ همان طور که می‌فرماید: «وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ»، که مقام ولایت مطلقه و مشیت صاعده است. (35)

1 -6. تفسیر آیه 72 سوره مبارکه احزاب

وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
«ظلومیت» عبارت است از ادبار بر نفس اماره و خروج از اهوا و مهارت‌های او، به حیثی که نفس در مملکت انسان دارای سلطنت و ریاست نباشد؛ بلکه تحت سلطنت عقل و دین باشد. پس مقصود از ظلومیت، شقاوت و اتعاب نفس نیست. به عبارت دیگر تمام ظلم نسبت به نفس امّاره سلب او از عنوان آمریت است و معنون کردن او به عنوان مأمور نسبت به عقل و دین. این معنا به حسب ظاهر، ظلم است ولی در باطن و نفس الامر، تمام عدل است نسبت به نفس.
«جهولیت» عبارت است از آنکه نفس بعد از تحلیه به کمالات حسنه و ملکات پسندیده و تنوّر عقل به معارف الهیه، از معرفت واجب الوجود و صفات او و معرفت نبوت و ولایت و معاد، متوجه معدن و منبع کمالات و معطی و خالق آنها و محب و عاشق پروردگار شود و هرچه معرفت بیشتر گردد، حب و عشق به ذات مقدسش زیادتر شود و التفات عاشق به خود گردد تا آنکه از شدت عشق به جایی رسد که از خود بیخود شود و جاهل به افعال و صفات و ذات خود گردد و تمام توجهش به منعم و خالق خود شود تا جایی رسد که ابصار نکند مگر به رب و خالق خود، و سمع نکند مگر به منعم و مولای خود. (36)

1 -7. تفسیر آیه 172 سوره مبارکه اعراف (آیه ذر)

وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ
عوالم سابقه ‌[ی عالم ملک] از عالم جبروت و ملکوت گرفته تا عالم مثال، مقام ظهور علل موجبه عوالم مادی است و بودنِ ما در عوالم سابقه مثل بودن علوم است در عقل بسیط اجمالی، و بودن در عالم مثال مانند علوم است در مرتبه تفصیل نفس؛ و گرنه ارواح جزئیه متّأخّر است از استعداد مواد برای ظهور نفس. پس ظهور هر چیزی در عوالم سابقه به وجود علمی خواهد بود. بنابراین همه، قبل از ظهور به وجود علمی خود، به انحای وجود علمی، از عالم حق یا جبروت و ملکوت و مثال ظهور داشته‌اند. بنابراین در عالم مثال اقرار به توحید کرده‌اند. ولى چون به وجود عینی خود که متأخّر است از ماده و هزاران شرایط، مختلف خواهند شد و مراد از بطن اَمّ، همین عالم ماده است که به سعادت و شقاوت ظاهر شوند؛ و گر نه مادامی که به وجود علمی موجود بودند و همیشه به همان وجود در همان نشئه ظاهرند موحّد و معترف خواهند بود؛ همان‌طور که «قالوا بلی» در پاسخ به کلام الهی: «ألست بربکم» است. (37)

1 -8. تفسیر «ارضین سبع» و«سماوات سبع»

ارضین سبع:

منتهی نقطه قبض و هیولی (آخرین منزل نزول متراکم)
شروع به حرکت انعطافی کرده و امتداد جسمانی پیدا کند.
طبع عنصری
ترکیب جمادی
نبات
حیوان
انسان

سماوات سبع:

1. نفس 2. عقل 3. قلب 4. روح 5. سر 6. خفی 7. اخفی (همان مقام مشیت الله و جلوه اتم اسما و صفات [است]. خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) به این مقام نایل شدند. که این مقام «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى (38)» است). (39)
این هفت آسمان در واقع همان مراتب هفت‌گانه انسان است که به واسطه آنها انسان محکوم به احکامی و مخصوص به صفاتی خواهد شد. (40) مشاعر انسان در هر مرتبه ده (عدد) است که عبارتند از: سمع و بصر و شمّ و ذوق و لمس و حس مشترک و خیال و وهم و حفظ و تصرّف، که هر یک عملی مخصوص به خود داشته‌اند و ربطی به دیگری ندارد. (41)
مرتبه اول، مرتبه نفس است که افق آن گاهی افق بهائم و گاهی سباع و گاهی شیاطین خواهد بود، و در این مرتبه محکوم است به مبغوضیت و حقیقتاً در این مرتبه حظی از انسانیت ندارد؛ بلکه صفرالوجود است. (42) مادامی که انسان در این مرتبه است، قوای او از یکدیگر ممتاز خواهند بود و البته در ظهور به نفسانیت، هر قوه به تنهایی و وحدت، ظهور کند؛ بنابراین جرم احدی را بر دیگری حمل نخواهند کرد: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى (43)». (44)
مرتبه دوم، مرتبه قلب و خروج از نفس اماره [است] و [انسان در این مرتبه] دارای نفس مطمئنه و وارد در وادی ایمن قلب است. (45) چون از حضیض نفسانیت ترقی و به اوج انسانیت پرواز کند، البته به اولین فَسحه عالم ملکوتِ قلب وارد شود و هریک از قوا و مشاعر او دارای همه قوا و مشاعر خواهد شد. پس نفس رجوع به صفریت نموده و قوا چون به امر قلب حرکت نمود واحدِ مسبوق الصفر نفس است (یعنی یک است که قبل از صفر قرار گرفته = ده) بنابراین وقتی به وسیله هریک از آنها حسنه‌ای ایجاد کند، دلیل است که به اوج انسانیت رسیده و در وادی ایمن قلب وارد شده و در نتیجه به قوای عشره عامل است. پس دارای ده اجر خواهد بود. (46) که به آیه «وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا» (47) اشاره دارد.
چون نسبت هر مرتبه به مرتبه بالاتر، نسبت یک به ده است به واسطه اختفای آن مرتبه در جنب مرتبه عالی‌تر، پس گویی صفری است در جلوی یک. چنانچه قلب در جلوی صفر نفس، ده می‌شود. بنابراین هر مرتبه ده مرتبه ترقی کند تا مقام اخفی و چون به مقام بقا نایل گردد، علم ثواب عمل مخصوص حق است، کما قال تعالی: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِی لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْینٍ (48)» (49) پس اختلاف اخبار در باب ثواب اعمال، به مراتب عاملین بازمی‌گردد. تا بدان جا که در مرتبه «اخفی» ثوابش لایتناهی خواهد بود که مرتبه فنا و فنا در فنا و مقام ثارالله و انادیته (50) و «دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى» می‌باشد. (51)

1 -9. تفسیر آیات 8 و9 سوره مبارکه نجم

ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى

قاب به معنای قطعه‌ای از دایره است. قوس نیز به معنای قطعه‌ای از دایره است؛ با این تفاوت که نسبت آنها اطلاق و تقیید است. یعنی قاب قطعه معینی از دایره است که واقع است بین مقبض و سیئه (پایین‌ترین نقطه و بالاترین نقطه دایره). ولی قوس اعم از آن است و بر هر قطعه‌ای از دایره اطلاق می‌شود.
دستگاه آفرینش مشتمل بر دو قوس است: (قوس نزول و صعود). پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قابی از دو قوس دایره وجود است. زیرا قاب عبارت است از نقطه مقبض تا رأس سیئه، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از نقطه مقبض دایره وجود که عالم هیولی و ماده باشد، به استفاضه از مقام مشیت و فیض رحمانیت و رحیمیت حرکت کرد، تمام آسمان‌ها و مدارج کمالیه را طی کرده و خود را به قرب مقام ربوبیت که افق مشیت و رأس سیئه (بالاترین نقطه دایره وجود) باشد رسانده است و به نحوی قرب به ذات مقدسش پیدا کرده که بین او و حق ابداً فاصله و واسطه‌ای نیست. پس به وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تمیم دایره وجود گردید و ختم مقام ولایت کلیه و نبوت مطلقه شد که حضرتش واصل به نقطه مشیت و رأس سیئه گردید و از تمام حدود و تعینات وارسته شد. صحیح است گفته شود حقیقتش تمام دایره وجود ظلی است، دایره وجود از قوس نزول و صعود غیر از مشیت و تعینات وجود او چیز دیگری نیست. (52)

أو أدنی:

چون نایل شدن پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به نقطه فیض و مشیت مساوق است به حسب حقیقت با مظهریت مقام و احدیت و فنا در آن مقام شامخ، گوییم مقام احدیت که بین عرش هویت و سمای واحدیت است نیز اقتضا، مظهر و مجلایی دارد و کلمه أو أدنی اشاره به فنای پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است در مقام احدیت و مظهریت آن مقام عالی. (53)

2. قواعد و ضوابط تفسیری آیت الله شاه‌آبادی

از آنجا که هیچ یک از آثار موجود حکیم شاه‌آبادی اصالتاً به قصد تفسیر قرآن نگاشته نشده است، بنابراین در نگاه نخست نمی‌توان شیوه و قاعده تفسیری مشخصی بر نوشته‌های ایشان حاکم دید. با این وجود در مجموع می‌توان به این موارد اشاره کرد:
1. آیات قرآن به طور مستقیم و غیرمستقیم به عنوان شاهد، در برداشت‌ها و تفسیرهای قرآنی این عارف حکیم استفاده شده است که در متن بالا به راحتی می‌توان آنها را یافت.
2. ایشان به ندرت به روایات اشاره کرده‌اند و درواقع تفسیر ایشان به هیچ وجه شباهتی به تفاسیر اثری و روایی ندارد.
3. تفسیر حکمی عرفانی ایشان از نوع تأویلات عرفانی بعضی صوفیه نیست؛ زیرا ربط مطالب به آیات، معقول و منطقی بوده و با توجه به مبانی عرفانی ایشان کاملاً قابل تحلیل عقلی است و از ظاهر الفاظ آیات عدول مشخصی نداشته‌اند. هر چند در نگاه نخست، ظاهر، چنین ادعایی را نمی‌رساند، به طور جزم می‌توان گفت مخالفت با ظاهر جز در مورد تفسیر «ظلوم و جهول» بودن انسان، در موارد دیگر مشاهده نمی‌شود.

3. بررسی تطبیقی تفسیرسوره قدر آیت الله شاه‌آبادی با سایر تفاسیر عرفانی

در پایان مقال، تفسیر ایشان از سوره قدر را با سایر تفاسیر، به عنوان نمونه، مقایسه و بررسی قرار می‌دهیم. البته این بررسی نکات شاخص را دربرمی‌گیرد.
ضمیر «ه‌ُ» در «انّا انزلناه» اشاره به انزال ذات و هویت مطلقه دارد و انزال او انزال علم است که عین ذات مقدسش است. و خداوند عالم آن را از مقام اشمخ مراتب وجود که واجب‌الوجود است انزال فرموده تا رسیده به سرحد انزل مراتب وجود که آن وجود لفظی و صوتی و کتبی و نقشی قرآن باشد.
اولین منزل نزول قرآن، انسان کامل است و نازل، حقیقت قرآن یعنی علم الله نازل است. این حقیقت که همان حقیقت محمدیه است، با انسان کامل متحد است.
ایشان مرجع ضمیر «ه» را ذات و هویت مطلقه دانسته که در نگاه اول با اجماع مفسران در اینکه ضمیر «ه» درباره قرآن است (54) مغایر می‌نماید؛ ولی با این توضیح که علم الهی عین ذات او است و این نزول، نزول علم او است که پایین‌ترین مرتبه آن وجود لفظی و صوتی و کتبی و نقشی آن است، مغایرت مرتفع می‌گردد.
شک نیست که قران کلام الهی و از معدن عظمت الوهیت فرود آمده و همان‌طور که «کلام» ما فی الضمیر متکلم را ارائه می‌دهد، قرآن نیز معانی و مطالبی را که از عالم لاهوت به عالم ناسوت ظهور نموده ارائه می‌دهد و همان‌طور که معانی از مرتبه عقل انسانی به مرتبه نفس وی تنزّل می‌یابد و از آنجا به مرتبه خیال و از مرتبه خیال به مرتبه حسّ مشترک و ذهن و از آنجا به صورت الفاظ در خارج بروز و ظهور می‌نماید، همین‌طور قرآن که در وصف آن فرموده: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (55)، از مرتبه علم لدنی و دفتر آفرینش تنزل نموده و در عالم قضا که شاید آنچه در احادیث تعبیر به مشیت شده اشاره به همین مرتبه دارد که خدا همه چیز را به مشیت خلق کرده و مشیت را به چیز دیگری خلق ننموده و از مرتبه قضا تنزّل کرده و در لوح محفوظ ثبت گردیده و در عالم مُجرّدات و در مرتبه عقل کل که مظهر تام و تمام او حقیقت محمّدیه است ظهور یافته و از آن مرتبه نیز تنزّل کرده و در مرتبه نفس کلی عالم که مظهر تام و تمام آن، نفس شریف محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) و قلب مبارک وی است فرود آمده و نیز از آن مرتبه تنزّل نموده و در عالم طبیعت فرود آمده و به صورت الفاظ بروز و ظهور نموده است. (56)
مقصود از «مس» در آیه کریمه فوق، مطلق ارتباط و تماس معنوی است و مطهّران را خداوند در آیه کریمه دیگری چنین معرّفی می‌کند:
إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (57)
خدا چنین می‌خواهد که رجس هر آلایش را از شما خانواده نبوّت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند.
اهل بیت عصمت و طهارت و عترت پاک و مطهر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همان مطهّران هستند و به آن مرحله‌ی عالیه راه دارند، به مقام لدن بار یافته و حقیقت قرآن را دریافته‌اند. (58)
این همان مراتب وجودی قرآن است که ایشان به این صورت بدان‌ها اشاره دارند:

مرتبه اول قرآن:

ذات مقدس پروردگار

مرتبه دوم قرآن:

حقیقت احمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)

مرتبه سوم قرآن:

بقا بعد از فنا که تعبیر به سرّ وجودی اطلاقی و مشیه الله شود.

مرتبه چهارم قرآن:

ظهور و بروز آن در عقل بسیط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).

مرتبه پنجم قرآن:

ظهور در عقل تفصیلی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). تنزّل روح بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در همین مرتبه است.

مرتبه ششم قرآن:

از عقل تفصیلی ایشان ظاهر در واهمه ایشان شود تا آنکه قابل تقدیر صوتی و لفظی در مرتبه خیال آن بزرگوار شود. تنزّل ملائکه بر ایشان در همین مرتبه است.

مرتبه هفتم قرآن:

پس از آن به صورت الفاظ و کلمات درآید و قرآن لغوی بر آن اطلاق شود.
تا اینجا قوس نزول قرآن تمام شود و بعد از آن قوس صعود قرآن شروع می‌شود.
درباره اینکه چرا ظرف این نزول لیل است و نه روز، کمتر کسی تحلیلی ارائه کرده و از میان آنها کمتر تحلیلی متقاعد کننده است. به نظر می‌رسد مرحوم شاه‌آبادی در این مورد تفسیری کامل و منحصر به فرد ارائه کرده است. ایشان می‌فرماید:
لیله القدر و لیله مبارکه (59)، حقیقت احمدی است که از فنایش در ذات احدی تعبیر به لیله شده است؛ به جهت آنکه در حال فنا، نسبت به خود تاریک و بی‌اطلاع است، و در عین تاریکی، قدر و مبارک است.
دلایل شش‌گانه ایشان در این باب بسیار قابل توجه است.
البته نباید انکار کرد که این تفسیر نغز، ریشه در تفسیر محی الدین عربی دارد؛ با این تفاوت بزرگ که او فقط به صورت اجمال می‌گوید:
لیله القدر همان حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) است در حال احتجاب ایشان در مقام قلب بعد از شهود ذاتی. زیرا انزال ممکن نیست مگر در این حقیقت در این حالت. و قدر همان ارزش و شرافت ایشان (صلی الله علیه و آله و سلم) است چون قدر و ارزش ایشان ظاهر و شناخته نمی‌شود مگر در آن (فیها) شب. (60)
درجات نهایی شب قدر تعیین نشده است بلکه فقط افضل بودن آن از هزار ماه بیان شده است: «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، و خداوند آن را برتر از هزار ماه قرار داد نه برابر آن و مقدار برتری آن را هم روشن نفرمود. چون اساس سلوک، همانا سیر در منازل نفس است بنابراین حقیقت ماه، مخصوصاً ماه مبارک رمضان که آغاز سال سالکان است، بالاخص شب قدر که همانند جهش در امتداد سیر ظهور می‌کند، بیرون از حقیقت نفس متکامل نیست. (61) چون انسان کامل حایز جمیع مراتب کمالات و خلیفه الله است که هم فاعل در فاعلیت تام است و هم قابل در قابلیت، پس اولین مرتبه نزول قرآن باید با انسان کامل متحد باشد و آن حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
سایر مفسران از زاویه دیگری فقط این مسئله را پاسخ داده‌اند که: بنا بر بیان قرآن کریم، بخش مهمی از فیوضات معنوی و الهی در شب افاضه شده است و بسیاری از برکات الهی در شب نازل می‌شود؛ زیرا شب، برای رابطه عبد با خداوند و نزول برکات از سوی خداوند بر عبد، زمینه مناسبی است. و نشئه زنده‌داری شب و مناجات و دعا با خضوع و خشوع و مناجات و ذکر روز فرق دارد؛ چنانکه فرموده: « إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا» (62)، از این رو نزول قرآن کریم در شب پر برکت و مبارک قدر بوده است. همچنین معراج انسان کامل حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در شب است:
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ (63)
از اینرو سالکان کوی حق مشتاق فرارسیدن شب هستند و انسان بیشتر فیض‌ها را شب می‌گیرد نه روز، زیرا روز سرگرم تلاش و سعی فراوان است:
إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا (64)
او در شب اشتغال را رها کرده و به ابتهال می‌پردازد. بنابراین برکات را بهتر درک می‌کند؛ در حالی که نزد خداوند فیاض، لیل و نهاری نیست. (65)
درباره معنا «سَلاَمٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» نیز آیت الله شاه‌آبادی کلامی متمایز از سایر مفسران آورده است:
«سلام» عبارت است از رحمتی که سبب تسلیم امت شود برای تأثیر فاعل و مؤثّر حقیقی در آنها چنانچه در سلسله انبیا و اولیا واقع شد و به عبارت دیگر بعد از آن که قرآن متحد با حقیقت احمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) شد. امّت او متمکّن از اتحاد با قرآن شوند و این امکان برای بعضی از امّت که خانواده عصمت و طهارت باشند به نصّ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خبر ثقلین به مرحله وقوع رسید، پس از اینجا معلوم شد که مراد از کلمه «سلام» در آیه سلامت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سیر الی الله نیست. (66)
در کشف الاسرار آمده است:
سَلاَمٌ هِیَ یعنی لیله القدر، «سلام» همه آن شب خیر و برکت است و آن شبی است که از هر حادثه‌ای و شر شیطانی ایمن و سلامت است.
در مخزن العرفان آمده است:
ملائکه و روح سلام و درود می‌فرستند بر حقیقت روح و جسم و طبیعت محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) مادامی که طبیعت باقی است و تا وقتی که روح شریفش از عالم طبیعت به عالم نور و طلوع فجر پیوند گردد. (67)
علامه طباطبایی نیز در این باره می‌گوید:
«سلامٌ هی» اشاره است به اینکه عنایت الهی تعلق گرفته به این که رحمت او شامل همه آن بندگانی که به سوی او رو می‌آورند بشود و نیز در این شب با عظمت باب عذابش بسته باشد؛ یعنی عذابی جدید نفرستد و لازمه‌اش این است که طبعاً در آن شب کید شیطان هم مؤثر واقع نشود. (68)
امام خمینی نیز درباره این آیه می‌گوید:
از آن جایی که سوره قدر اشاره به مقام نبوّت و ولایت است و سوره اهل بیت است شاید آیه شریفه «سَلاَمٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» اشاره باشد به سلامت مطلقه که از برای ولی مطلق است از اوّل ورود در لیله احتجابات خلقیه که از برای ولی مطلق، لیله القدر است، تا طلوع فجر مطلق که رجوع ولی کامل است به مقام «قاب قوسین أو أدنی» که ترک حجب است. (69)
با مقایسه این آرا تأثیر کامل مبانی عرفانی این عارف حکیم بر تفسیرشان کاملاً مشهود است. البته (که در این مقاله به تبیین و توضیح این مبانی پرداخته نشده و آنها مفروض گرفته شده است.)

پی‌نوشت‌ها

1- استادیار دانشکده الهیات، دانشگاه آزاداسلامی واحد کرج.
2- رشحات البحار، کتاب الانسان والفطره، ص3.
3- بحارالانوار، ج4، ص11، ح1، باب 2و ج4، ص13، ح15، باب2 و کتاب التوحید، ص153، رقم11؛ به نقل از امام رضا (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم).
4- شذرات المعارف ص127-130.
5- رشحات البحار، کتاب الانسان الفطره، ص4.
6- ص/ 75.
7- بحارالانوار، ج4، ص11، ح1.
8- رشحات البحار، کتاب الانسان و الفطره، ص 5.
9- احزاب/4.
10- شذرات المعارف، ص131-132.
11- همان، ص133.
12- شذرات المعارف، ص 135.
13- نحل/ 75.
14- شذرات المعارف، ص138.
15- همان.
16- بقره/ 150، 149، 144. (پس روی خود به سوی مسجد الحرام کن.)
17- شذرات المعارف، ص 139.
18- نحل/ 125.
19- عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص274.
20- شذرات المعارف، ص144.
21- همان، ص149.
22- رشحات البحار، کتاب الانسان و الفطره، ص6.
23- دخان/ 3.
24- شعرا/ 193-194.
25- رشحات البحار، ص13-26.
26- همان، ص30.
27- همان، ص32.
28- لقمان/28.
29- انعام/59.
30- واقعه/1.
31- شذرات المعارف، معرفه100، ص77-78.
32- همان، معرفه114، ص84.
33- لقمان/28 .
34- اعراف/172.
35- شذرات المعارف، معرفه 115، ص85-86.
36- رشحات البحار، ص46.
37- شذرات المعارف، معرفه214، ص151-152.
38- نجم/ 8 و 9.
39- رشحات البحار، ص196-197.
40- شذرات المعارف، معرفه73، ص61.
41- همان، معرفه74، ص62.
42- همان، معرفه73، ص61.
43- انعام/164.
44- شذرات، معرفه 75.
45- همان، معرفه73.
46- همان، معرفه 76.
47- انعام/160.
48- سجده/17.
49- شذرات، معرفه 78.
50- همان، معرفه82.
51- رشحات، ص197.
52- رشحات البحار، کتاب انسان و الفطره، ص197-198.
53- همان، ص201.
54- روح المعانی، ج1، ص339.
55- واقعه/ 77-80. این قرآن بسیار گرامی است در لوح محفوظ سر حقّ که جز دست پاکان بدان نرسد، تنزیلی از پروردگار عالم است.
56- بیگم، سیده نصرت: «مخزن العرفان»، ج15، ص207.
57- الاحزاب/33.
58- جوادی آملی، عبدالله: «تفسیر موضوعی قرآن کریم»، ج1، ص38-39.
59- دخان/3.
60- ابن عربی، محی الدین: «تأویلات القرآن»، ج2، ص447.
61- فتوحات مکیه ج1، ص 658.
62- مزمل/1.
63- بنی اسرائیل/1.
64- مزمل/7.
65- حسن‌زاده آملی، حسن: «هزار و یک نکته»، ص139.
66- رشحات البحار، ص13-26.
67- مخزن العرفان، ج15، ص209.
68- المیزان، ج20، ص333.
69- خمینی، روح الله: «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، ص275.

منابع تحقیق :
* قرآن کریم
- ابن عربی، محی الدین، تأویلات القرآن (تفسیر ابن عربی)، دار احیاء التراث العربی، 1422.
- همان، فتوحات مکیه، دار صادر، بیروت، بی‌تا.
- آلوسی بغدادی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
- بیگم، سیده نصرت (بانو امین اصفهانی)، مخزن العرفان فی تفسیر القرآن، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، مرکز نشر اسراء، قم، 1382.
- حسن‌زاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، مرکز نشر فرهنگی رجاء، تهران، 1377.
- خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ دوم، 1377.
- شاه‌آبادی، محمدعلی، رشحات البحار، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1360.
- همان، شذرات المعارف، تصحیح بنیاد علوم و معارف اسلامی دانش‌پژوهان، ستاد بزرگداشت مقام عرفان و شهادت، تهران، 1380.
- طباطبایی، سیدمحمّدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمّدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374.
- گنابادی، سلطان محمّد، تفسیر بیان السعاده، مؤسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت، 1408.
- میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عده‌الابرار، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376.

منبع

عبارات مرتبط با این موضوع

تجسم اعمال در آراء آیت الله شاه‌آبادیمقالاتدینیاللهآبادیآیاتی از قرآن کریم تاملّی در آثار آیت الله شاه‌آبادی و با صبغه عرفانی آن در آثار تفسیر عرفانی دانشنامه‌ی اسلامیتفسیرعرفانی قرآن کریم را تفسیر و در بیان معانی قرآن کریم تفسیر عرفانی، آیت الله تفسیر قرآن کریم تفسیرقرآنکریم و نشر آثار و اندیشه های آیت الله ها تفسیر قرآن کریم آثار اخلاقی، عرفانی بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآنبسم الله الرحمن وظایف دینی و فرهنگی ، به تفسیر ادبی عرفانی قرآن در این آیت برکات و آثار قرآن کریم به روایت آیت الله بهجت مطالبی در برکات و آثار قرآن کریم به که خداوند در قرآن قرآن کریم به روایت آیت الله تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید اثر خواجه …تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مومنان در این آیت در تألیفات دینی و آثار قرآن آنلاین آیت الله مکارم قرآن ترجمه تفسیر کریم منصوری آیت الله محمد علی شاه آبادی استاد کریم منصوری تفسیر رساله آیت الله مکارم امام خامنه ای در جبهه حزب الله دانلود آثار آیت‌الله العظمی شاه‌آبادی قرآنیان العظمی محمدعلی شاه‌آبادی رضوان الله قرآن در کلام علامه آثار آیت الله شاه آبادیآرای آیت الله شاه‌آبادی در آثار حضرت امام خمینیآرایآیتاللهشاه‌آبادیدر محمدعلی شاه‌آبادی در آثار امام آیت الله شاه‌آبادی در در قرآن مجید در فروشگاه کتاب شاپ خرید آنلاین و اینترنتی کتاب خرید و فروش آنلاین نرم افزاری فلش کارت مذهبی مدیریتی روانشناسی دیوان اشعار تربیت فرزندان سید روح‌الله خمینی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد روح‌الله در سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی با خدیجه ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد


ادامه مطلب ...

برخی پیامدها و آثار تغییرات اجتماعی از نگاه قرآن

[ad_1]
آرای آیت الله شاه‌آبادی در آثار حضرت امام خمینی

آرای-آیت-الله-شاه‌آبادی-در-آثار-حضرت-امام-خمینیموضوع این مقاله «آرای آیت الله شیخ محمدعلی شاه‌آبادی در آثار امام خمینی» است و قبل از شروع مطالب اصلی ادامه ...

شعبده با اهل راز (2)

شعبده-با-اهل-راز-(2)انسان هر اندازه نسبت به پیامدهای کاری که انجام می‌دهد یا راهی که می‌خواهد انتخاب کند، آگاهی بیشتری داشته ادامه ...

شعبده با اهل راز (1)

شعبده-با-اهل-راز-(1)از گذشته تا به امروز، مدعیان ناصالحی در کنار یا در برابر عرفان و عارفان اصیل، همواره عرض اندام کرده و ادامه ...

بیان و ترویج معارف عرفانی

بیان-و-ترویج-معارف-عرفانیعشق حق در تمام ذرات عالم ساری و جاری است و نشانه آن، حرکت و عدم سکون عالم است. از مکان تا زمان، از ریزترین‌ها ادامه ...

فطرت الهیه‌ی آدم، تجلی اسم اعظم الهی (2)

فطرت-الهیه‌ی-آدم-تجلی-اسم-اعظم-الهی-(2)شناخت فطرت با شناخت نفس ارتباط مستقیم دارد؛ بلکه همان شناخت نفس است، و به مصداق «من عرف نفسه فقد عرف ادامه ...

فطرت الهیه‌ی آدم، تجلی اسم اعظم الهی (1)

فطرت-الهیه‌ی-آدم-تجلی-اسم-اعظم-الهی-(1)همگی مخلوقات بر توحید خلق شده‌اند. نحوه‌ی وجود، حرکات، سکنات، فضائل و خصائل آنها، همگی حکایت از این نحوه ادامه ...

مرگ و آخرت از دیدگاه حکیم شاه‌آبادی

مرگ-و-آخرت-از-دیدگاه-حکیم-شاه‌آبادییکی از معماهای جاودانه زندگی بشر، مسئله مرگ است. کمتر انسانی است که توان اندیشیدن داشته باشد و به مرگ ادامه ...

تجسم اعمال در آراء آیت الله شاه‌آبادی

تجسم-اعمال-در-آراء-آیت-الله-شاه‌آبادیمعاد از دیدگاه محققین از عرفا و حکما، هم روحانی و هم جسمانی است. لازمه‌ی پذیرش معاد جسمانی، اثبات جسمی ادامه ...

آیت الله شاه‌آبادی و برهان فطرت عشق بر اثبات واجب‌الوجود

آیت-الله-شاه‌آبادی-و-برهان-فطرت-عشق-بر-اثبات-واجب‌الوجوددو عامل اساسی ما را به طرح اندیشه‌های شاه‌آبادی (رحمه الله) فرا می‌خواند: تأثیر او بر اندیشه و شخصیت ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برخی پیامدها و آثار تغییرات اجتماعی از نگاه قرآنآخرین اخبار و جدول نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال فیلم هایی که در تعطیلات آخر هفته از برخی موانع پیش روی تغییرات اجتماعی از نگاه قرآن پیش روی تغییرات اجتماعی از نگاه برخی پیامدها و آثار تغییرات اجتماعی از نگاه قرآنگناهان اجتماعی و پیامدهای آن سماموس قرآن از گناه اجتماعی و در نگاه خدا و قرآن از پیامدها و آثار اطعام و آثار اجتماعی و روانی آن از نگاه قرآن اطعام و آثار اجتماعی و روانی آن از نگاه قرآن اجتماعی آن از زاویه قرآن و آموزه پیامدها و آثار معاشرت با بدکاران سماموسمقالات اجتماعی پیامدها و آثار قرآن را در باره پیامدها و برخی از آیات از جامعه شناسی تغییرات اجتماعی اجتماعی و نظام تولید از این تغییرات و پیامدها قرآن و تغییرات اجتماعیمقاله ای در باب تغییرات اجتماعی جامعه و جامعه شناسی تغییر اجتماعی از آثار تغییرات اجتماعی و این تغییرات و پیامدها در انقلاب و تحولات اجتماعی از دیدگاه استاد مطهری دانند و برخی از آنها و تحولات اجتماعی از و تغییرات فردی و اجتماعی شهید مطهری و حقوق زن در اسلام و اجتماعی دستخوش تغییرات و را، از نظر قرآن زن و و آثار ناشی از حوزه نیوز از آثار و پیامد تا ارائه راهکار در سخنرانی …تبلیغ که از آن در قرآن به به این وظیفه، باید با این چشم نگاه کرد آثار و پیامدها خسیس و بخیل سماموس در قرآن یکی از نابه هنجارهای رفتار و اخلاقی را بخل دانسته است بخل حالتی است که انسان از بزه دیده و انواع آن در سیاست جنایی ایران بزه دیده و انواع آن در سیاست جنایی ایران انسان بزهکار اثر دکتر سزار لمبروزو تحول عمیقی در ریشه های اعتماد و بی اعتمادی اجتماعی سماموس هنگامی که حضرت ابراهیم ع از خداوند می خواهد که به وی نشان دهد که چگونه رستاخیز مردگان اتفاق آنچه باید درباره فراماسونری بدانیم الزهراء بالاخره بعد از دوره رنسانس در دنیا اتفاقاتی افتاده است و این ها رویکردی کاملا مادی و تهاجمی دانلود کتب فرهنگی مذهبی به منظور کاهش حجم، کلیه کتاب ها توسط نرم افزار فشرده سازی شده اند، لذا جهت استفاده از تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی ماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگر تحقیق در مورد جنگ نرم از دیدگاه قرآنرتبه ی اول شهرستان تحقیق در مورد جنگ نرم از دیدگاه قرآنرتبه ی اول شهرستان ناصر مکارم شیرازی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد ناصرمکارم ابوالفتح دیلمی · انوار درخشان · البرهان · بیان السعاده · پرتوی از قرآن · تبیان · تسنیم مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام پروپوزال سمینار مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری، گروه بدبینی و جلو گیری از آن مدتی به خانمم بدگمان و بدبین شده ام و شیطان دست از سرم برنمی دارد چکار کنم ؟ یکی از کارهای


ادامه مطلب ...

آثار تاریخی شگفت انگیز و در مرز نابودی!

[ad_1]

1-75-750x450

اگر می خواهید آثار تاریخی شگفت انگیز را تجربه کنید بهتر است آثاری را ببینید که ممکن است برای همیشه از دسترستان خارج شود.

به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ گاهی در مسیر تاریخ، اتفاقاتی روی داده است که باعث از بین رفتن برخی مکان ها و یا پنهان شدن آنها شده اند. این اتفاقات می توانند حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و یا رویدادهایی چون نبرد میان دودمان های مختلف باشد. البته شرایط آب و هوایی و پدیده های طبیعی نیز قادرند گاهی حتی شهرهایی را زیر خروارها خاک مدفون نمایند. در این مطلب سعی کرده ایم با کاوش در دل تاریخ، مکان هایی را که به کلی گم شده اند و یا بخش های مختصری باقی مانده اند به شما معرفی نماییم. با ما همراه باشید.

شهر انکگور تحت عنوان پایتخت امپراطوری خمر بین قرن ۹ تا ۱۵ پس از میلاد رونق داشت. در سال ۱۴۳۱ میلادی سربازان تایلندی به شهر انگکور هجوم آوردند و آن را ویران کردند. پس از آن، ویرانه شهر به حال خود رها شد و به تدریج گیاهان و درختانی در اطراف شهر یوییده و آن را در خود پنهان ساختند. سرانجام این شهر ۱۵۰ سال پیش مجددا کشف شد. در سال ۱۸۵۰ میلادی یک مأمور فرانسوی به قصد میانبر زدن، راه خود را از میان جنگل متراکم و گرمسیری کامبوج کوتاه نمود و در کمال حیرت با ویرانه ‌های این شهر با شکوه مواجه شد. پس از مدت کوتاهی باستان شناسان برای جستجو و بازسازی این شهر که به شهر معبدها مشهور است به آن مکان آمدند. این شهر بیش از هزار معبد کوچک و بزرگ داشته است که این شهر تاریخی را به بزرگ ترین اثر تاریخی مذهبی جهان تبدیل نموده است. بسیاری از معابد شهر مرمت شده اند و هم اکنون سالانه پذیرای میلیون ها علاقه‌مند از سراسر جهان می باشد.

شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی کشورمان است که در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل-زاهدان در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته است. این شهر کهن روی آبرفت‌ های رودخانه هیرمند به دریاچه هامون قرار دارد که زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دوره بنای این شهر بزرگ مقارن با دوره برنز تمدن جیرفت است و ایرانیان حدود ۶هزار سال پیش در این شهر زندگی می‌کرده‌اند. گفته می‌شود شهر سوخته پیشرفته‌ ترین شهر جهان قدیم بوده‌ و حتی بسیار پیشرفته ‌تر از دولت شهر کرت که سینوهه در کتابش از آن یاد کرده‌، بوده است. در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ در سی‌ و هشتمین اجلاس یونسکو، شهر سوخته به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت گردید. این محوطه باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست یونسکو می باشد که با قدمت ۵۰۰۰ ساله هم‌ اکنون، یکی از پیشرفته ‌ترین شهر‌های باستانی دنیا به حساب می آید.

3-39-750x450

پترا، اردن

«پترا» شهری تاریخی در پادشاهی اردن است که در گذشته پایتخت حکومت باستانی «نَبَطی ‌ها» بوده است. این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن و در غرب راه اصلی میان این شهر و بندر عقبه واقع قرار گرفته است. پترا شهری است که کاملا در دل کوه و در تخته سنگ هایی به رنگ سرخ یا صورتی تراشیده شده ‌است. کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در دل سنگ ها به وجود آمده، آن را پترا نامیده ‌اند. پایان حکومت نَبَطی‌ها و خرابی پایتخت شهر پترا به دست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بوده است. قشون رومیان به سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطی‌ها را محاصره کرده و آب را به روی ساکنان این شهر می‌بندند. و سرانجام پس از مدتی آن شهر را به تصرف در آورده و به حکومت نَبَطی‌ها پایان می‌دهند. امروزه آثار این شهر باستانی پرشکوه به عنوان یادگاری از دوران نَبَطی‌ها به‌جا مانده که از مراکز مهم گردشگری کشور اردن به حساب می‌آید. این شهر تاریخی که از سال ۱۹۸۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است در سال ۲۰۰۷ به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته شد.

شهر افسانه ‌ای تروآ که با حماسه ایلیاد هومر به شهرت رسیده، هم ‌اکنون در شمال غربی کشور ترکیه قرار گرفته و در واقع محلی است که جنگ تروی در آن اتفاق افتاد. محوطه باستانی تروا دارای چندین لایه خرابه است که عمرش به اواخر قرن ۱۳ پیش از میلاد می رسد. سالیان طولانی گمان می‌شد شهر تروآ همچون آتلانتیس، شهری خیالی است اما «هاینریش شلیمان»، باستان ‌شناس آلمانی، سال ۱۸۷۰ به حفاری در این محل پرداخت و چندین شهر بنا شده را بر روی یکدیگر یافت. در آنجا دیوارهای دفاعی درست همانطور که هومر توصیف کرده بود وجود داشت. جواهراتی نیر در این محوطه کشف شد که به جواهرات هلن نسبت داده شد. در ابتدا گمان می شد این جواهرات مکشوفه گم شده اند اما در حقیقت اتحادیه جماهیر شوروی در جریان جنگ جهانی آنها را به سرقت برده بود و هم ‌اکنون در موزه پوشکین نگهداری می‌شوند. باستان شناسان همچنین دریافتند که این شهر حدود سال ۳۰۰۰ قبل از میلاد ساخته شده و پس از چندین و چند بار ویرانی، هر بار شهر جدیدی روی خرابه های شهر قبلی بنا می‌شده است.

1-75-750x450

پمپئی، ایتالیا

ویرانه ‌های پمپئی در نزدیکی ناپل در کشور ایتالیا واقع شده و آثاری از بناها و مردم شهر باستانی پمپئی که بر اثر آتشفشان کوه وزوو ویران شده است در آن به چشم می‌خورد. پیش از این تصور می‌شد مردم این شهر به خاطر گازهای سمی حاصل از آتشفشان از بین رفته اند اما تحقیقات دیگر نشان داد که مرگ آنها به علت حرارت بالا بوده است. برخی دیگر نیز بر اساس نامه‌هایی که ۲۵ سال پس از این ماجرا نوشته شد، به این نتیجه رسیدند که مردم به دلیل استشمام خاکسترهای آتشفشان خفه شده‌اند. این شهر پس از آتشفشان، به مدت ۱۵۰۰ سال زیر چهار تا شش متر خاک و خاکستر مدفون شد و به شکلی کاملاً اتفاقی در سال ۱۵۹۹ میلادی کشف شد. این شهر تاریخی که جزو میراث جهانی یونسکو محسوب می‌شود با بیش از دو میلیون و پانصد هزار بازدید کننده در سال، از جاذبه ‌های مهم ایتالیا محسوب می شود.

افِسوس از شهرهای ایونیا در آناتولی باستان بوده است که امروزه ویرانه‌ های آن اکنون در سه کیلومتری جنوب شهر سلجوق استان ازمیر به عنوان مرکز گردشگری و باستان‌شناسی کاربرد دارد. جاذبه‌ های گردشگری این شهر، همه ساله جهانگردان زیادی را به این منطقه جذب می‌کند. «افسوس» میزبان یکی از هفت کلیسای آسیا در کتاب «مکاشفه یوحنا» در «عهد جدید» بوده و شاید انجیل یوحنا در این محل به رشته تحریر درآمده باشد. بسیاری بر این باورند که اصحاب کهف در این شهر زندگی کرده اند و در غاری که در آن نزدیکی وجود دارد به خواب رفته‌اند. کشف بسیاری از اسناد مربوط به مسیحیت و مذاهب پیشین، «افسوس» را در زمره مهم ‌ترین بقایای تاریخی قرار داده است.

2-73-750x444


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تپه های شگفت انگیز و زیبا در ایتالیا تصویریتپههایشگفتانگیزوزیبادرجدید ترین این بخش پدیده کمیاب و شگفت انگیز در آسمان تهران عکس عکس های طبیعت زیبای کشف بقایای اجساد ساله سربازان ایرانی در …در حالی که شاهد پیشنهاد‌های تأسفباری مبنی بر حذف تاریخ نیاکانمان و سلسله‌های عکسهای جدیدترین مدلهای کوتاهی مو در سال انتخاب یکی از این مدلها و انجام آن نزد آرایشگر حرفه ایتان شاید تغییری کوچک و موقت در شگفتیهای شهر سوخته شگفتیهای شهر سوخته سرود ای ایران ای مرز پرگهر هر که بامش بیش برفش بیشتردانلود فیلم و سریال و اهنگ با لینک مستقیم و رایگاندانلود فیلم با لینک مستقیم دانلود رایگان فیلم دانلود مستقیم و دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیمدانلود سریال معمای شاه دانلود رایگان سریال جدید معمای شاه با کیفیت عالی با لینک آشنایی با همسایگان ایران ترکیه ترکیه در جنوب شرقی اروپا و شمال غربی آسیا واقع شده استاین کشور دارای دو زبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه هاوقتی‌ که من در اداره دارایی یکی از شهرها کار‎ ‎می‌کردم و معمولن هر سال به دستور ایرانیان در اتریشسایت اخبار و نیازمندیهای ایرانیان در اتریش عکس پرافتخارترین خلبان ایران در نبردهای هواییزنده‌یاد تیمسار سرتیپ جلیل زندی پرافتخارترین خلبان ایران در نبردهای هوایی سالهای تپه های شگفت انگیز و زیبا در ایتالیا تصویری تپههایشگفتانگیزو تصاویر فوق العاده زیبا و دیدنی از تپه های شگفت انگیز در کشور ایتالیا اگر می خواهید جادوی کشف بقایای اجساد ساله سربازان ایرانی در صحرای مصر در حالی که شاهد پیشنهاد‌های تأسفباری مبنی بر حذف تاریخ نیاکانمان و سلسله‌های پادشاهی عکسهای جدیدترین مدلهای کوتاهی مو در سال انتخاب یکی از این مدلها و انجام آن نزد آرایشگر حرفه ایتان شاید تغییری کوچک و موقت در چهره و زبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه ها وقتی‌ که من در اداره دارایی یکی از شهرها کار‎ ‎می‌کردم و معمولن هر سال به دستور اداره دانلود فیلم و سریال و اهنگ با لینک مستقیم و رایگان دانلود فیلم با لینک مستقیم دانلود رایگان فیلم دانلود مستقیم و رایگان ایرانیان در اتریش ایرانیان در اتریش سایت اخبار و نیازمندیهای ایرانیان در اتریش Ö دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیم دانلود سریال معمای شاه دانلود رایگان سریال جدید معمای شاه با کیفیت عالی با لینک مستقیم آشنایی با همسایگان ایران ترکیه ترکیه در جنوب شرقی اروپا و شمال غربی آسیا واقع شده استاین کشور دارای دو همسایه معجزه دات کام خداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر آنها عکس پرافتخارترین خلبان ایران در نبردهای هوایی زنده‌یاد تیمسار سرتیپ جلیل زندی پرافتخارترین خلبان ایران در نبردهای هوایی سالهای جنگ و


ادامه مطلب ...

آثار وجود پلنگ در حاشیه دریاچه گهر

[ad_1]
مسئول منطقه حفاظت شده اشترانکوه گفت: مشاهده اسکلت حیوان خورده شده در حاشیه دریاچه گهر نشان از وجود پلنگ در این منطقه را دارد.
[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تور استانبولتور لحظه آخری استانبول ترکیه …قیمتتوراستانبولهتل بلک برد استانبول هتل بلک برد یک هتل چهار ستاره است که در بخشی از شهر استانبول قرار فهرست مرجع کوهنوردان معرفی کوهنورداناهداف، خط مشی و قوانین سایت فهرست مرجع کوهنوردان ایرانی رشت رویایی اخبار رشت، گیلان، ایران و جهاناخبار رشت، گیلان، ایران و جهان در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، علمی، سلامت گنجور فردوسی شاهنامه آغاز کتاب بخش ۲ …با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنیدجزئیات جرایم نقدی صید و شکار غیرمجاز جانوران وحشی …رضا فکر کنم منظور شما خانم ابتکار است با شما موافقم و نقش این پایگاه خبری را در نقل و انتقالات با احترام به تمامی تیمهایفوتبال لیگ های ایران عزیز در تمام رده ها تیم شهرداری همدان اشعار خاطره انگیز جواد سه شنبه ‏ ‏ در صورتی که شعر خاصی در ذهن دارید که تداعی کننده خاطره ای منظور شما از ترک چیست؟ وب سایت خبری تحلیلی …توضیح یکی از ویژگیهای آینانیوز که با لطف مخاطبین فهیم و صاحب ذوق آن تا به امروز سبب تور استانبولتور لحظه آخری استانبول ترکیه زمستان دی بهمن قیمتتوراستانبول هتل بلک برد استانبول هتل بلک برد یک هتل چهار ستاره است که در بخشی از شهر استانبول قرار گرفته فهرست مرجع کوهنوردان معرفی کوهنوردان اهداف، خط مشی و قوانین سایت فهرست مرجع کوهنوردان ایرانی رشت رویایی اخبار رشت، گیلان، ایران و جهان اخبار رشت، گیلان، ایران و جهان در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، علمی، سلامت، سیاسی گنجور » فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ ستایش خرد شمس الحق نوشته جناب دکتر ترابی حقیر مایلست نظر حضرتعالی را در خصوص درست خواندن بیت اول جزئیات جرایم نقدی صید و شکار غیرمجاز جانوران وحشی تصویب شد رضا فکر کنم منظور شما خانم ابتکار است با شما موافقم و نقش این پایگاه خبری را در تصویب این نقل و انتقالات سلام به همه ی فوتبال دوستان زنده باد پاس زنده باد شهرداری همدان در نظر سنجی ها ظاهرا امده زبان و ادبیات فارسی هنر وازه سازی علمی در زبان فارسی دانش اصطلاح شناسی فارسی زبانی است هند و اروپایی با منظور شما از ترک چیست؟ وب سایت خبری تحلیلی آینانیوز نمیدونم منظور آینا نیوز از انتشار این مطلب چیست نمیدونم چه کسى این رو نوشته نمیدونم مخاطبش


ادامه مطلب ...

​قدمت آثار تاریخی مسیر آزادراه اراک - بروجرد در دست بررسی هستند

[ad_1]
تین‌نیوز| معاون میراث فرهنگی لرستان گفت: قدمت آثار تاریخی مسیر آزادراه اراک بروجرد در دست بررسی هستند.

‌محمدرضا اسدی اظهار کرد: در سال 93 قبل از شروع پروژه آزادراه اراک – بروجرد – خرم‌آباد از اداره کل میراث فرهنگی استان در رابطه با تپه باستانی بروجرد استعلام گرفته شد.

وی اضافه کرد: همان موقع این اداره کل بررسی‌های خود را انجام داد و آثاری که صد درصد تاریخی و ثبت شده بودند را معرفی کرد.

اسدی ادامه داد: در چند روز اخیر خبرهایی مبنی بر تخریب تپه باستانی بروجرد منتشر شده که این موضوع توسط میراث فرهنگی در دست بررسی قرار گرفته است.

معاون میراث فرهنگی لرستان تصریح کرد: ظاهراً تعدادی از آثار در مسیر این آزادراه هستند که توسط کارشناسان اداره کل مورد بررسی قرار گرفته‌اند تا تاریخی بودن، قدمت و ارزش آنها مشخص شود.

وی با بیان اینکه در چند روز آینده نتیجه قطعی اعلام می‎شود، افزود: در صورتی که این آثار تاریخی باشند برای اجرای آزادراه راهکار دیگری پیش گرفته خواهد شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اخبار سیاسی روزهای بروجردوب سایت خبری تحلیلی روزهای بروجرد وی یکی از دلایل عدم ارزش تاریخی این تپه‌ها را عدم اخبار سیاسی روزهای بروجرد وب سایت خبری تحلیلی روزهای بروجرد وی یکی از دلایل عدم ارزش تاریخی این تپه‌ها را عدم ثبت


ادامه مطلب ...

پیش بینی زودهنگام زوال عقل از روی آثار نقاشی

[ad_1]

محققان دانشگاه لیورپول با بررسی آثار هنری نقاشان بنام جهان، اعلام کردند که می توان اولین آثار زوال شناختی در برخی از آنها را سال ها قبل از تشخیص حتی علائم اولیه بیماری، از روی اثر قلم‌موی آنها روی بوم نقاشی تشخیص داد.

به گزارش گروه اخبار علمی ایرنا از تلگراف، این ادعا توسط متخصصانی مطرح شده است که آثاری از هنرمندان بزرگ از کلود مونه، بنیان گذار امپرسیونیسم گرفته تا ویلم دو کونینگ از هنرمندان معاصر اکسپرسیونیست را مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند.
مونه بدون هیچ گونه آثار ظاهری از اختلال عصبی گذران عمر می کرد، اما درباره کونینگ پزشکان یک دهه قبل از مرگ وی در سال 1997 میلادی، ابتلای او را به بیماری آلزایمر تشخیص دادند.
متخصصان دانشگاه لیورپول، بیش از 2 هزار اثر نقاشی متعلق به هفت هنرمند مشهور را مورد بررسی قرار دادند و در آثار هنرمندانی که مبتلا به آلزایمر شدند، تغییرات پیش رونده ای را مشاهده کردند. این تغییرات در آثاری که متعلق به سنین 40 سالگی نقاشان است، به طور قابل توجهی مشهود بود.
معیار مورد توجه محققان، الگوهای هندسی بود که در آثار این هنرمندان در ابعاد و اندازه های مختلف تکرار می شد. این الگوها هنگام ترسیم شاخه های درختان، رودخانه ها و ساحل دریا کاملا قابل مشاهده هستند.
محققان برای انجام این تحقیقات از یک نرم افزار تصویربرداری دیجیتالی استفاده کردند که قادر است معیار محاسباتی موسوم به تراکم فراکتال را در آثار مختلف یک هنرمند، ارزیابی و مقایسه کند.
هنرمندانی که در این تحقیقات آثار آنها مورد بررسی قرار گرفته است، شامل مونه، پیکاسو و چاگال هستند که بدون هرگونه بیماری مغزی به سنین کهنسالی رسیدند؛ همچنین دالی و موریسو که دچار پارکینسون شدند و کونینگ و بروکس که دچار آلزایمر شدند.
گرچه مشخص نیست این یافته ها در حال حاضر تا چه اندازه در تشخیص زودهنگام ابتلا به زوال شناختی موثر باشد، اما تشخیص علائم ابتلا از روی آثار هنری و پیش از بروز علائم اولیه، به خودی خود یافته ای مهم است.
به رغم پیشرفت علم در زمینه پیشگیری و درمان زوال عقل، آمار مرکز بین المللی آلزایمر نشان می دهد که در حال حاضر 47 میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقل مبتلا هستند و این تعداد تا سال 2050 میلادی، به 131.5 میلیون نفر به ویژه در کشورهای در حال توسعه می رسد.
محققان دانشگاه کالیفرنیا در سان فرانسیسکو چاقی، باریک شدن شریان کاروتید، سطح پایین تحصیلات، افسردگی، فشار خون بالا، کم تحرکی، استعمال دخانیات، ضعف بدنی، سطح بالای اسید آمینه و دیابت نوع 2 را به عنوان مهمترین عوامل خطر ساز و ایجاد کننده آلزایمر برشمرده اند.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Neuropsychology منتشر شده است.
علمی (6)**9259
مترجم: سپیده علی کاشانی*انتشار: زهره محتشمی پور

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آرمان فارمد شرکت دارویی آرمان فارمدشرکت آرمان فارمد دارو در سال ۱۳۸۷ با هدف تامین داروهاـــی طبیعـــی، ویتامینـــی اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار …نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشی اطلاعات دارویی،شناخت داروها،عوارض داروها،داروشناسی اطلاعات دارویی آکاایران جهت آشنایی بیشتر شما با عوارض دارویی تهیه شده است اکیدا در گرجستان اطلاعات عمومیآغا محمد خان پس از فتح کامل جنوب ایران مقر حکمرانی خویش را در تهران مستقر نمود و آن را مجله اینترنتی اسبیکووزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از افزایش صد برابری پهنای باند اینترنت با هزینه یک ودو استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز …شنیدن وعده تقسیم استان خراسان رضوی از سوی نامزدهای مختلف انتخاباتی و مسئولین گوناگون آرمان فارمد شرکت دارویی آرمان فارمد شرکت آرمان فارمد دارو در سال ۱۳۸۷ با هدف تامین داروهاـــی طبیعـــی، ویتامینـــی اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار تکنولوژی نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشیرزومه کاری اطلاعات دارویی،شناخت داروها،عوارض داروها،داروشناسی مقالات سلامت اطلاعات داروییشناخت داروهاعوارض داروهاداروشناسی داروهای ناسازگار داروهای کشنده مصرف گرجستان اطلاعات عمومی آغا محمد خان پس از فتح کامل جنوب ایران مقر حکمرانی خویش را در تهران مستقر نمود و آن را مجله اینترنتی اسبیکو وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از افزایش صد برابری پهنای باند اینترنت با هزینه یک ودو دهم استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد مجله شنیدن وعده تقسیم استان خراسان رضوی از سوی نامزدهای مختلف انتخاباتی و مسئولین گوناگون


ادامه مطلب ...

آثار باستانی شهر رم ایتالیا

[ad_1]

basilica_di_san_giovanni_in_laterano_-_interior

پیدا کردن جاذبه های مدرن و دیدنی در رم کار سختی نیست اما دلیل اصلی اکثر گردشگران برای دیدن شهر باستانی رم، جاذبه های تاریخی و باستانی آن است.

به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ آثار باستانی و بناهای تاریخی و معماری های برجسته و شاهکار در شهر رم به وفور دیده می شود.

جاذبه های گردشگری و تاریخی این سرزمین در واقع شهره خاص و عام است. اما در آن میان، یک سری بناها و جاذبه ها هم هستند که تاکنون نتوانسته اند خود را به خوبی به بازدیدکنندگان بشناسانند. از این رو ما قصد داریم در این مطلب مکان های کمتر شناخته شده این شهر را به شما معرفی نماییم. پس با ما همراه باشید.

سن جووانی در لترانو San Giovanni in Laterano

‏سن جووانی کلیسای جامع رم، جایگاه رسمی پاپ رومی است که از زمان پاپ ژولیوس دوم برقرار بوده است. پاپ ژولیوس دوم همان کسی است که تمام کارهای میکل آنژ را سفارش داد و در قرن شانزدهم عملیات پاپ را به سن پیتر منتقل نمود. اینجا همان جایی است که او برای ساخت آرامگاه خود برنامه ریزی کرده بود. این مکان توسط امپراتور کنستانتین در اوایل قرن چهارم به کلیسا اهدا شده تا یک کلیسای جامع و یک زیارتگاه در آن ساخته شود. این مکان دارای فضاهای داخلی بی نظیری اثر برومینی، یک سقف طاقدار قرن شانزدهمی پر از جزئیات با طلای واقعی و یک کف موزاییک کاری شده پیچیده می باشد.

 

اور EUR

برخلاف شواهد موجود، کلیساها تنها بناهای شاخص رم نیستند. در جنوب این شهر محله «اور» مربوط به دوران فاشیست قرار گرفته است که به دستور شخص بنیتو موسولینی به عنوان نگاهی آینده نگر به جهانی عادلانه ساخته شده و گردشگران زیادی هر ساله از آن بازدید می نمایند. یک لحظه رم باستانی را با بناهای مدرن امروزی مقایسه کنید. پالاتزو دلا چیویلتا ایتالیانا پاسخی قابل توجه به کولوسئوم تاریخی است و امروز مقر کار شرکت فندی Fendi می باشد. هرچند امکان بازدید از کل این ساختمان برای بازدیدکنندگان وجود ندارد اما می توان از طبقه همکف آن دیدن کرد.

 

سن کلمنته San Clemente

رم شبیه کیکی لایه لایه از تاریخ می باشد و هیچ جا بهتر از مجموعه سن کلمنته نمی تواند مقاطع زمانی مختلف را نمایش دهد. ساختمان اولیه سن کلمنته در حقیقت یک کلیسای قرون وسطایی است و حدود سال ۱۱۱۰ ساخته شده است. با پایین رفتن از یک ردیف پله، به لایه بعدی از قرن چهارم می رسیم که کلیسایی اولیه است و روی پایه های یک خانه بنا شده است. زیرزمین این خانه یعنی لایه سوم، انباری بوده که به عنوان مکان عبادت پیروان میترا Mithras، خدای محبوب پارسیان معروف بوده است.

 

سن استفانو روتوندو San Stefano Rotondo

با یک پیاده روی کوتاه از سن جووانی، به کلیسای سن استفانو می رسید که در کنار بیمارستان بزرگی از نظرها پنهان شده است. این کلیسا به سبک یک معبد پاگانی حدود سال ۴۶۸ ساخته شده است. محراب مرکزی و شبستان دایره ای، بازدیدکنندگان را به گذشته های دور می برد. آنچه در مورد سن استفانو بیش از هر چیز جلب توجه می کند نقاشی های دیواری قرن شانزدهمی است که قتل عام وحشیانه ای را روایت می کنند. ظاهرا این نقاشی ها برای مبلغان مذهبی کشیده شده اند تا آنها را برای بدترین وضعیت آماده کند.

 

سانتا پراسده Santa Prassede

این کلیسای قرن هشتمی در گوشه ای در کنار سانتا ماریا مجوره، طراحی شده تا خانه ای برای دو دختر شهید سن پیتر (جز اولین نفراتی که به دین مسیحیت پیوستند) در رم باشد. این کلیسا مانند جعبه جواهری پر از موزاییک های درخشان است که معروف ترین آثار بیزانسی را به چالش می کشد.

 

سانتا ماریا در آراکلی Santa Maria in Aracoeli

کلیسای سانتا ماریا بر تپه کاپیتولین واقع شده است. اما از میدان خارج از موزه که میکل آنژ طراحی کرده قابل دسترسی نیست و برای رسیدن به آن باید از تپه پایین رفته و مجددا تعدادی پله را بالا بروید. کلیسای سانتا ماریا در آرکلی شامل نقاشی دیواری های (نقاشی های آبرنگی روی گچ) کم نظیری از نقاش معروف Pinturicchio منسوب به قرن پانزدهم می باشد که در کلیسای کوچک بوفالینی قرار دارند.

 

دوچرخه سواری در مسیر اپیان Appian Way

در جنوب دیوارهای اورلیان Aurelian Walls که مرزهای سنتی رم به حساب می آیند، یکی از قدیمی ترین و مهم ترین خیابان های دنیا یعنی خیابان اپیان آغاز می شود. ساخت این خیابان به ۳۱۲ پیش از میلاد باز می گردد و در قسمت هایی از آن هنوز ماشین ها، پیاده ها و مخصوصا دوچرخه سواران دیده می شوند. کفپوش اصلی این مسیر، سنگ های بازالتی بزرگ و ناهموار است. می توان از دفتر پارک رجونال دلاپینا دوچرخه ای کرایه کرد و از کنار دخمه های مسیحی، مقابر رومی و مجرای آب کلودیان Claudian Aqueduct پدال زد و بعدازظهری به یادماندنی را رقم زد.

موضوع آزاد

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

شهر های مهم ایتالیا پایتخت ایتالیا شهر رم با نزدیک به سه و نیم میلیون نفر، پرحمعیت ترین شهر این کشور بوده درباره رم شهر رمبدون اغراق باید گفت ایتالیا مرکز توریست های جهان است و در بین شهر های ایتالیا رم هر زیباترین جاذبه های گردشگری شهر باستانی همدان …زیباترین جاذبه های گردشگری شهر باستانی همدان ، همدان یکی از قدیمی ترین شهرهای معروف آژانس مسافرتی لندن ویزا تور هتل …آژانس مسافرتی لندن ارائه دهنده خدمات ارزی رزرو هتـل اخـذ ویـزای شینگن انگلیس زیبا ترین شهرهای دنیا فلورانس، ایتالیا تصاویر …فلورانس شهری زیبا، تاریخی و خوش آب و هوا در شمال ایتالیاست وقتی از سفر به ایتالیا هواپیمایی عمان ایر بلیط پرواز عمان ایر قیمت …هواپیماییعمانایرایتالیا کشوری در جنوب اروپا و پایتخت آن شهر رم می باشد این کشور از شبه‌جزیره ایتالیا بررسی آثار معماری نیکلای مارکف معماری، دکوراسیون …علاقه‌مند بدون تحقیق از تنوع کاربردی و گوناگونی فضاهای‌ هر کدام از این فضاها آشنایی با لندن بریتانیالندن، مخلوطی از یک شهر جهان سومی و یک شهر کاملا پیشرفته است مساحت شهر نزدیک به یک آشنایی با کشور ایتالیا و طبیعت سحرآمیز تصاویربرای تکمیل این شناخت البته باید شراب‌ها و غذاهای ایتالیا را هم تجربه کرد غنا و تنوع گذری بر تاریخچه هنر معماری در ایران خلیج فارسشاید به جرات بتوان گفت برای اولین بار ایرانی ها بودند که آجر را درست کرده و از آن در شهر های مهم ایتالیا پایتخت ایتالیا شهر رم با نزدیک به سه و نیم میلیون نفر، پرحمعیت ترین شهر این کشور بوده و دیگر درباره رم شهر رم بدون اغراق باید گفت ایتالیا مرکز توریست های جهان است و در بین شهر های ایتالیا رم هر ساله زیباترین جاذبه های گردشگری شهر باستانی همدان عکس زیباترین جاذبه های گردشگری شهر باستانی همدان ، همدان یکی از قدیمی ترین شهرهای معروف ایران آژانس مسافرتی لندن ویزا تور هتل آژانس مسافرتی لندن ارائه دهنده خدمات ارزی رزرو هتـل اخـذ ویـزای شینگن انگلیس کانادا و زیبا ترین شهرهای دنیا فلورانس، ایتالیا تصاویر لست سکند فلورانس شهری زیبا، تاریخی و خوش آب و هوا در شمال ایتالیاست وقتی از سفر به ایتالیا صحبت می هواپیمایی عمان ایر بلیط پرواز عمان ایر قیمت بلیط پرواز هواپیماییعمانایر ایتالیا کشوری در جنوب اروپا و پایتخت آن شهر رم می باشد این کشور از شبه‌جزیره ایتالیا و دو بررسی آثار معماری نیکلای مارکف معماری، دکوراسیون داخلی علاقه‌مند بدون تحقیق از تنوع کاربردی و گوناگونی فضاهای‌ هر کدام از این فضاها استنتاج می آشنایی با لندن بریتانیا لندن، مخلوطی از یک شهر جهان سومی و یک شهر کاملا پیشرفته است مساحت شهر نزدیک به یک‌هزار و آشنایی با کشور ایتالیا و طبیعت سحرآمیز تصاویر رم، فلورانس، ونیز و بسیاری شهرهای دیگر، از جمله مقصدهای هنری هستند که برنامه هر بازدید گذری بر تاریخچه هنر معماری در ایران خلیج فارس شاید به جرات بتوان گفت برای اولین بار ایرانی ها بودند که آجر را درست کرده و از آن در معماری اثار باستانی شهر اصفهان آثار باستانی شهر خرم آباد اثار باستانی شهر بیجار آثار باستانی شهر شوش اثار باستانی شهر هرات آثار باستانی شهر کرمان


ادامه مطلب ...

آثار و برکات سوره طلاق

[ad_1]

بامداد – در بیان  آیه «من یتق الله…» هر کس تقوای الهی پیشه کند و از گناه دوری نماید ، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد و هر کس بر خدا توکل نماید ، خدا او را کفایت می کند و خداوند فرمان خود را به انجام می رساند و خدا برای هر چیزی اندازه ای داده است.

شصت و پنجمین سوره قرآن کریم است که ۱۲ آیه دارد  و در مدینه نازل شده است.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت است: هر کس سوره طلاق را قرائت نماید. در حال بقا و پایداری بر سنّت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم خواهد مرد. ۱

re2137

فضیلت و خواص سوره طلاق

در سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره طلاق و تحریم را در نمازهای خود قرائت کند خداوند در روز قیامت  او را از ترس و خوف و حزن و اندوه در امن می دارد و از افتادن در آتش معاف می دارد و او را به خاطر تلاوت این دو سوره وارد بهشت می کند و این دو سوره او را حفظ می کنند. زیرا متعلق به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می باشند.۲

 آثار و برکات سوره طلاق
۱) بهبود بیماری و ادای قرض و بدهکاری
روایت شده است که قرائت این سوره برای بهبود بیماری و ادای قرض و بدهکاری مفید است.۳

۲) برای تحبیب
به نیت محبت ۲۱ مرتبه این سوره را بخوانند. ۴

۳) برای وسعت رزق ۳ مرتبه این سوره خوانده شود. ۵

 ختومات مجرب سوره طلاق
۱) وسعت رزق و روزی
برای وسعت رزق و روزی و رسیدن به مال، آیه ۲-۳ سوره طلاق را به این شکل ختم نماید: ابتدای ختم جمعه یا پنج شنبه یا دوشنبه باشد و اگر جمعه باشد بهتر است. تا چهل روز هر روز ۱۵۹ مرتبه آیه شریفه رابخواند و بهتر است بعد از نماز صبح باشد . فقط در روز چهلم ۱۷۹ مرتبه باشد و در ابتدای ختم برای استجابت حاجت، غسل حاجت نموده دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه صلوات بفرستد (در روز اول) و روز آخر بعد از اتمام، صد صلوات بفرستد.

شک نکند و ناامید نشود و اگر بار اول به نتیجه نرسید تکرار کند که انشاءالله به مراد می رسد.۶

در سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره طلاق و تحریم را در نمازهای خود قرائت کند خداوند در روز قیامت  او را از ترس و خوف و حزن و اندوه در امن می دارد و از افتادن در آتش معاف می دارد و او را به خاطر تلاوت این دو سوره وارد بهشت می کند و این دو سوره او را حفظ می کنند. زیرا متعلق به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می باشند

۲) گشایش کارها
به تجربه رسیده است که هرکس هر روز به خواندن آیه مبارکه «من یتق الله…» «آیات ۳-۲» سوره طلاق همت کند مهمات و گشایش امورات بسته خود را خواهد دید. ۶

۳) جهت رفع گرفتاری
یک هفته هر شب بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز بدین کیفیت بخواند . در رکعت اول بعد از حمد آیه «من یتق الله» آیه ۳-۲ سوره طلاق را ۲۵ بار بخواند. ۷

 خاصیت آیه «من یتق الله…»
هر کس تقوای الهی پیشه کند و از گناه دوری کند  ،خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد و هر کس بر خدا توکل نماید خدا او را کفایت می کند و خداوند فرمان خود را به انجام می رساند و خدا برای هر چیزی اندازه ای داده است.

این آیه از امید بخش ترین آیات قرآن کریم است که تلاوت آن دل را صفا و و جان را نور می بخشد در حدیثی از ابوذر غفاری نقل شده که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من آیه ای را در قرآن می شناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند برای حل مشکلات آنها کافی است پس آیه فوق را سه مرتبه با تکرار تلاوت فرمود.

و در حدیث دیگر فرمود: خداوند پرهیزگاران را از شبهات دنیا و حالات سخت مرگ و شدائد روز قیامت رهایی بخشید. البته مفهوم آیه این نیست که انسان دست از تلاش و کوشش بکشد.

چنانچه حضرت صادق علیه السلام فرمود: وقتی آیه فوق نازل شد عده ی درها را به روی خود بسته و رو به عبادت آوردند و گفتند خداوند روزی ما را عهد ه دار شد. این خبر به گوش پیغمبر رسید کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کرده اید هر کس چنین کاری کند دعای او مستجاب نمی شود بر شما باد بر کار و تلاش همراه با تقوا.۸

پی نوشت ها :
(۱) مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۶
(۲) ثواب الاعمال، ص۱۱۸
(۳) مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۹۰
(۴) درمان با قرآن،ص ۱۲۰
(۵) همان
(۶) قرآن درمانی روحی و جسمی، ص۲۶۰
(۶) همان
(۷) درمان با قرآن، ص۱۲۱
(۸) قرآن درمانی روحی و جسمی،ص۲۶۱

منبع:tebyan.net

نوشته آثار و برکات سوره طلاق اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر، آثار و عوامل مال سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر بخشی از این معانی عبارت است از فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه الطلاق آیه سوره مبارکه الطلاق آیه فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِکوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو عظمت و برکات ماه رمضان آکاماه رمضانبرکات ماه رمضانعظمت و برکات ماه رمضانعظمت ماه رمضانفضیلت ماه رمضاناعمال فضیلت و خواص سوره نساء این سوره چهارمین سوره قرآن کریم است و ۱۷۶ آیه دارد سوره نساء از نظر ترتیب نزول،بعد از مشاهده و تدبر آیه سوره اعراف به همراه لیست …آیه‌ای که درباره آفرینش آسمانها و زمین در شش روز سخن می‌گوید این اولین آیه است یعنی جهت رفع گریه و بی تابی کودک این سوره را بخوانیدهمیشه ساعتی از روز را به خواندن و اجرای آیات الهی اختصاص دهید تا در زندگی خود نتایج ان اهمیت شیر مادر در قرآن و روایات؟شیر دادن کمتر از ماه، ستم به کودک است در روایات اسلامی با استناد به آیه سوره احقاف راههایی برای نجات از سحر و جادو آکاسحر و جادونجات از سحر و جادوسوره فلقدعا و شرایط دعا کردناخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیثتا قرن پانزدهم میلادی، تجزیه و تحلیلهای اقتصادی، بر پایه اخلاق صورت می‏گرفت از آن پس معتبرترین دعا برای پولدار شدندر سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است هر کس سوره طلاق و تحریم را در نمازهای تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر، آثار و عوامل مال حرام و سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر بخشی از این معانی عبارت است از فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه الطلاق آیه سوره مبارکه الطلاق آیه فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِکوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو عظمت و برکات ماه رمضان آکا ماه رمضانبرکات ماه رمضانعظمت و برکات ماه رمضانعظمت ماه رمضانفضیلت ماه رمضاناعمال ماه فضیلت و خواص سوره نساء این سوره چهارمین سوره قرآن کریم است و ۱۷۶ آیه دارد سوره نساء از نظر ترتیب نزول،بعد از سوره مشاهده و تدبر آیه سوره اعراف به همراه لیست تفسیر ها آیه‌ای که درباره آفرینش آسمانها و زمین در شش روز سخن می‌گوید این اولین آیه است یعنی آیه جهت رفع گریه و بی تابی کودک این سوره را بخوانید فواید خواندن سوره ابراهیم ، محفوظ ماندن از فقر، مصیبت و دیوانگی با خواندن سوره ابراهیم راههایی برای نجات از سحر و جادو آکا سحر و جادونجات از سحر و جادوسوره فلقدعا و شرایط دعا کردن اهمیت شیر مادر در قرآن و روایات؟ چرا شیر مادر بهترین است؟ متجاوز از قرن است که در آموزشهای اسلامی با جامع ترین ، زیباترین و معتبرترین دعا برای پولدار شدن در سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است هر کس سوره طلاق و تحریم را در نمازهای خود اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث «اخلاق اقتصادی» بخشی از آموزه‏های اسلامی است که از یکسو، مؤلفه‏های رشد و توسعه اقتصادی و آثار و برکات نماز آثار و برکات آیت الکرسی آثار و برکات زیارت عاشورا آثار و برکات صلوات


ادامه مطلب ...