مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

آناهیتا نعمتی: رایکا انگیزه زندگی و موفقیت من است

-اوایل فعالیتتان، آناهیتا نعمتی بودید چه شد که اسمتان را به آنا تغییر دادید؟ این کار قبل از انقلاب خیلی باب بود اما بعد از انقلاب کمتر اتفاق میافتد.

دلیلش تشابه اسمی با خانم آناهیتا همتی بود که قبل از من و در سال ۱۳۷۲ وارد این عرصه شده بود، در حالی که من سال ۷۶ وارد سینما شدم. خب خانم همتی قدیمیتر از من بود. اسمشان هم جا افتاده بود و شناخته شده بودند. سه – چهار سال اولی که وارد این عرصه شدم، اغلب مصاحبه هایی که از من چاپ میشد، اطلاعات غلط داشت! در حقیقت اطلاعات خانم همتی جای من نوشته میشد! از سال تولد بگیرید تا اطلاعات فیلمها و سریالها. و همینطور عکس! حتی گاهی در تیتراژها هم این اشتباه پیش می آمد. به همین خاطر احساس کردم که باید یک تفاوتی ایجاد شود. از فیلم «پارک وی» به بعد بود که تصمیم گرفتم اسمم را به آنا تغییر دهم.

-پس خانواده و دوستانتان همچنان آناهیتا خطابتان میکنند؟

بله. آناهیتا صدایم میکنند.

-کمی از دوران کودکی و نوجوانی و شرایط خانوادگیتان بگویید.

پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند. مادربزرگم هم همینطور. در کودکی بسیار شیطنت میکردم و در فضای ورزش و نقاشی و خطاطی سیر میکردم. چون پدرم همزمان نقاشی و خطاطی هم درس می دادند. ولی زیاد در فضای نمایش و بازیگری و… نبودم. بیشتر علاقه ام سمت موسیقی بود. موسیقیهای مختلف و به خصوص موسیقی های شرقی. کنکور دادم و در حقیقت انتخاب پنجم من هنرهای دراماتیک نوشهر بود و قبولیام در آنجا شاید یک جرقه برای ورود به عالم بازیگری. البته چون شهرستان بود نرفتم و در تهران دوره‌هایی مثل کلاسهای بازیگری استاد سمندریان و… را دیدم. حدودا ۱۸-۱۷ سالم بود که وارد این حوزه شدم و به صورت حرفهای با فیلم «هیوا»ی مرحوم ملاقلی پور به سینما معرفی شدم. وقتی وارد فیلم هیوا شدم، تابلویی را از آقای ملاقلی پور کادو گرفتم که انگیزه‌ام را بیشتر کرد. همینطور منتقدان و اهالی رسانه و مطبوعات که آن سال استقبال خیلی خوبی از من کردند. یادم می آید یک منتقد در گزارش فیلم مطلبی نوشتند و از من به عنوان پدیده جدید سینمای ایران یاد کردند. همه ی اینها انگیزه ای شدند برای علاقه ی بیشتر من به این حرفه.

-خانواده تان مخالفتی نداشتند؟

نه، پدر و مادرم خیلی حمایت و تشویقم کردند و خیلی خوشحال بودند. حتی تابلویی را که آقای ملاقلی پور برایم امضا کردند به خوبی نگه داشتیم.

-کنار امضایشان، نکته یا یادداشتی هم نوشتند؟

بله… نوشتند: «من قول میدهم ۵ سال آینده آناهیتا نعمتی جزو ۵ بازیگر زن اول ایران خواهد بود.» و امضاء و تاریخی که به یادگار برایم گذاشتند. البته بعد از هیوا و دو فیلم دیگری که بازی کردم، ۴- ۳ سالی بازیگری را به دلیل ازدواج و به دنیا آمدن فرزندم کنار گذاشتم و آن چیزی که ایشان گفت محقق نشد تا اینکه مجدد به طور جدی با «پارکوی» شروعی دوباره داشتم.

-البته سریال مسافر هم خیلی با استقبال مواجه شد.

سریال مسافر را بعد از سه فیلم سینمایی اولم هیوا، دلباخته و زندانی ۷۰۷ کار کردم. بعد از زندانی ۷۰۷ ازدواج کردم و بلافاصله سریال مسافر را بازی کردم و دیگر کار نکردم. زمانی که کار نمیکردم این سریال پخش شد و با استقبال ۹۸ درصدی بیننده ها مواجه شد. طوری که رسانه ها میگفتند پنجشنبه ها و زمان پخش این سریال، ترافیک خیابانها کم میشود.

-چرا بعد از مسافر، چند سالی کار نکردید؟

به دلیل به دنیا آمدن دخترم رایکا و زندگی خانوادگی. می ‌خواستم خودم بالای سر رایکا باشم تا او بزرگتر شود و به نقطه ‌ای برسد که از عهده ‌ یکسری از کارهایش بربیاید.

-پس این تصور اشتباهی است که می ‌گویند شما به دلیل ازدواجتان خیلی شناخته شدید؟

دقیقا. خیلی ‌ها ادعا کردند که آناهیتا نعمتی بعد از ازدواجش هنرپیشه شد ولی خب، اصلا اینگونه نبود. من کار می ‌کردم و پیشنهادهای خوبی داشتم و حتی فرصت همکاری با چند کارگردان مشهور را هم از دست دادم. دقیقا زمانی که ازدواج کردم دیگر کار نکردم.

-در آن برهه ‌ای که مشکلاتی بر سر زندگی شخصی ‌تان پیش آمد و از همسرتان جدا شدید، آن اتفاقات به زندگی حرفه ‌ای شما آسیب زدند؟ در حقیقت اگر آن اتفاق ‌ها نمی افتاد الان خودتان را جلوتر می ‌دیدید یا اینکه فرقی نمی ‌کرد؟

من اگر ازدواج نمی ‌کردم الان قطعا مسیر دیگری را در کارم پیش می ‌گرفتم. صددرصد پیشرفت می ‌کردم چون پیشنهادات خیلی خوبی از کارگردان های خوب داشتم، ولی خب آن زمان همسرم دوست نداشت من کار کنم. تنها کاری که فقط در همان اوایل ازدواج انجام دادم سریال مسافر بود که خود ایشان هم حضور داشتند.

-یک مقدار اطلاعات غلط در مورد شما در ویکی پدیا و دیگر منابع اینترنتی وجود دارد. مثلا اینکه در سال ۷۲ و با بازی در نمایشی از آقای مرزبان وارد عرصه ‌ی نمایش شدید یا اولین فیلمتان، یک فیلم به نمایش درنیامده است یا در فیلم کوتاهی از آقای مخملباف شرکت داشتید. کمی در مورد این اشتباهات توضیح می ‌دهد.

بله… متاسفانه این اشتباهات وجود دارد. این اطلاعاتی که گفتید هم مربوط به خانم همتی است که امیدوارم در منابعی که گفتید تصحیح شوند. حتی گاهی سال تولد من را ۱۳۵۲ می ‌زنند که باز هم اشتباه است آنقدر که گاهی می ‌پرسند چرا آناهیتا نعمتی پیر نمی ‌شود؟!! (می ‌خندد) در حالی که من تیرماه ۵۶ به دنیا آمده ‌ام. در ۲۶ سالگی نقش چند سال بزرگتر از خودم را در پارک ‌وی بازی کرده ‌ام، در زن دوم اجازه دادم که پیرترم کنند و فیلم ‌هایی مثل شیش و بش که در سن و سال خودم بازی کردم اغلب تعجب کردند که چرا نقش از سن خودم پایین ‌تر است! الان هم در فیلم ‌های آخرم با گریم ‌های سنگین حاضر شده ‌ام یا در یکی می ‌خواد باهات حرف بزنه که ۸-۷ کیلو اضافه وزن پیدا کردم، برای اینکه بتوانند گریم خوبی روی صورتم اجرا کنند و از این قبیل مسائل.

-اولین بار که جلوی دوربین رفتید و اولین بار که پا روی صحنه ‌ی تئاتر گذاشتید چه حسی داشتید؟

اولین بار که روی صحنه ‌ی تئاتر رفتم مثل یک سقوط آزاد بود! آن هم در سالن چهار سو، در جشنواره تئاتر فجر با آن ازدحام جمعیت، خانم ثمینی، زمانی که می ‌خواستم از پشت صحنه به روی صحنه بیایم. وقتی جمعیت را از پشت پرده دیدم، ناخودآگاه دیگر نتوانستم قدم بردارم. چند بار بلند شدم و نشستم و نفس عمیق کشیدم اما باز هم نشد و دیگر نتوانستم بلند شوم. به قول معروف کُپ کرده بودم. نور صحنه هم داشت می ‌آمد.

به هر حال با کمک دوستان و عوامل بلند شدم و زمانی که می ‌خواستم وارد صحنه شوم احساس یک سقوط آزاد را داشتم. انگار پاهایم روی زمین نبود و هیچ استقامتی نداشتم. وقتی قدم برمی ‌داشتم، خدا خدا می ‌کردم که بتونم استقامتم را حفظ و ضربان قلبم را کنترل کنم تا بتوانم شروع کنم به دیالوگ گفتن. خیلی حس عجیبی بود! هر طور بود توانستم به خودم مسلط بشوم و روی صحنه حاضر شوم. ولی برای سینما، آنقدر سخت نبود و راحت با دوربین و… کنار آمدم. یادم می ‌آید وقتی اولین بار که دوربین را گذاشتند و من قرار بود در یک پلانی از هیوا حاضر شوم، باید یک ری ‌اکشن می ‌دادم به یک پایی که از قبر درآمده بود.
آقای ملاقلی ‌پور جلوی من نشست و دستش را جلو آورد و گفت: «دست من را می ‌بینی، فکر کن همین پایی ست که بعد از سال ‌ها از قبر بیرون کشیده ‌اند؟ چه حسی نسبت به آن داری؟ ری اکشنت به آن چیست؟ خب، من تصور می ‌کردم که الان خیلی باید چندشم بشود و حالم بد. صورتم را به هم ریختم و خلاصه یک ری ‌ ‌اکشن دادم. آتیلا پسیانی سریع آمد و گفت: «نه، نه… اصلا اینطوری نیست. دارند از تو کلوزآپ می ‌گیرند و لازم نیست اووراکت بکنی و…»

توضیحاتی از این قبیل داد و تاکید کرد که باید یک برداشت این پلان را بازی کنی. با اینکه کم سن و سال بودم اما خیلی حمایتم می ‌کردند. نمی ‌گذاشتند بترسم. همه در پشت صحنه به من امیدواری می ‌دادند. انرژی می ‌دادند. درهر حال، راهنمایی ‌های درست آقای پسیانی باعث شد راحت ‌تر باشم و از پس نقش بربیایم. با یک برداشت اجرا کردم و بعد همه دست زدند و تشویقم کردند. از آنجا به بعد بود که شور و شوقی درونم ایجاد شد و همش می ‌گفتم پس کی نوبت من می ‌شود (می ‌خندد) خلاصه سعی کردم حرفه ‌ای باشم، حرفه ‌ای برخورد کنم، همیشه اخلاق را مدنظر بگیرم. در سینمای ایران و درکارم همیشه مدیون هیوا و عوامل حرفه ‌ای آن هستم.

-تلاش ‌های شخصی هم داشتید برای ارتقاء سطح بازیگری ‌تان؟ گویا در کلاس ‌های بازیگری در آمریکا شرکت داشتید؟

بله، بعد از فیلم «یکی می ‌خواد باهات حرف بزنه» حالم زیاد مساعد نبود و ۳-۲ ماهی سفری داشتم به آمریکا؛ هم سفر شخصی بود و هم شرکت در فستیوال فیلم نور که برای فیلم ‌های ایرانی است و من به جای آقای میهندوست که آن زمان مادرشان به رحمت خدا رفته بودند، شرکت کردم و به کلاس ‌های هالیوود اکتینگ استلا ادلر معرفی شدم.

یک شیوه ‌ی بازیگری متفاوت که با آنچه در ایران آموخته بودم کاملا فرق می ‌کرد. گرچه در ایران باز هم آنچه را آموخته ‌ای نمی ‌توانی کامل به نمایش بگذاری. به دلیل محدودیت ‌هایی که برای یک زن بازیگر وجود دارد. استاد ادلر نقطه ‌ی مقابل شیوه ‌ی استانیسلاوسکی است که با آقای سمندریان کار می ‌کردیم. در کل باید بگویم خیلی دنیای متفاوتی دارد. نکته اینجاست که اگر بتوانی از هر دو شیوه ‌ی بازیگری بهره ببری، موفق خواهی شد.

-شما در حرفه ‌های مختلف هنری دستی بر آتش دارید. از مزون لباس گرفته تا طراحی دکوراسیون و دیزاین. این کارها را برای درآمدزایی انجام می ‌دهید یا علاقه ‌ی شخصی؟

نمی ‌شود گفت درآمدزایی، چراکه مثلا در دکوراسیون با تعدادی از جوانان تحصیلکرده داخل و خارج کار می ‌کنم و به نوعی درکنار آنها هستم. خب، حرفه ‌ ‌ی اصلی من هم نیست و تخصص ‌های لازم را می ‌خواهد و به واسطه ‌ی سفارش ‌هایی که می ‌گیریم، کارها را تقسیم ‌بندی می ‌کنیم و انجام می ‌دهیم. در مورد مزون لباس عروس هم باید بگویم که الان به دلیل وقت کمی که دارم بیشتر کارها را واگذار کرده ‌ام، چراکه طرح ‌ها و لباس ‌ها از آن طرف می ‌آمد و رسیدگی زیادی را می ‌طلبد. در حال حاضر بیشتر تمرکزم را روی سینما گذاشته ‌ام و امیدوارم آن اتفاق و آن نقشی را که دوست دارم برایم پیش بیاید، محقق بشود.

-اهل ورزش هم هستید؟

بله، خیلی زیاد. از کودکی همه ‌اش در حیاط و کوچه بودیم و ورزش می ‌کردیم. دوچرخه ‌سواری و والیبال حتی فوتبال! الان رایکا را هم سعی می ‌کنم همین گونه تربیت کنم. چند رشته همزمان البته نه به صورت تخصصی که حرفه ‌اش بشود. از کودکی دوست داشتم ورزش ‌های مختلف را در حد بلد بودن یاد بگیرم. بعد از فیلم «هدف اصلی» رفتم کیک بوکسینگ کار کردم و…

-در وبسایت تان هم عکس با اتومبیل دارید.

بله، یک دوره ‌ای در رالی شرکت می ‌کردم که به دلیل عدم ایمنی در پیست دیگر ادامه ندادم. البته الان شنیدم که پیست را درست کرده ‌اند. ضمن اینکه هزینه ‌های بالایی داشت. آماده ‌سازی ماشین و تجهیز کردنش با خودت بود و باید می ‌رفتی اسپانسر جذب می ‌کردی.

-گویا خیلی اهل سفر هستید.

بله… زیاد… به قول شاعر: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی. سفر در ایران و خارج از ایران بسیار به شناخت آدم کمک می ‌کند. مثلا شیراز، یزد، اصفهان و… از چند سال پیش و به خصوص از زمانی که دخترم رایکا بزرگتر شد اعتیاد به سفر پیدا کردم. خوشبختانه الان کیفیت پروازهای داخلی هم بهتر شده و می ‌توان همه جا رفت. کشورهای مختلف هم همینطور. دیدن آدم ‌های مختلف، شکل ‌ها و قیافه ‌های مختلفشان، فرهنگشان، سبک زندگی ‌هایشان، تنوع غذایی ‌شان و… همه ‌ی اینها را بسیار دوست دارم. شاید در ایران دانستن چند زبان به درد آدم نخورد اما در اغلب کشورها حداقل به سه زبان صحبت می ‌کنند.

-به چه زبان ‌هایی مسلط هستید؟

یک مدت فرانسه را به خاطر فیلمی شروع کردم اما چون فیلم لغو شد رهایش کردم، سخت هم بود واقعا. انگلیسی را هم دست و پا شکسته در حدی که امور روزمره ‌ام در سفر بگذرد. متاسفانه نتوانستم زبان را کامل فرا بگیرم.

-معمولا سفرها را تنهایی انجام می ‌دهید یا با دوستان؟

هم تنهایی بوده و هم با رایکا. با دوستان کمتر ولی پیش آمده.

-هیجان ‌انگیزترین سفری که رفته ‌اید؟

سفرهای هیجان انگیز زیادی داشته ‌ام اما… والت دیزنی خیلی خوب بود. هیجان ‌انگیز بود. طوری که از رایکا هم بیشتر هیجان داشتم. (می ‌خندد)

-از رابطه ‌ی مادر و دختریتان با رایکا بگویید.

خیلی خوشحالم که رایکا را دارم و خوشحالم که با سن و سال کم او را به دنیا آورده ‌ام، چون الان خیلی با هم دوست هستیم. همیشه به خودم می ‌گویم ای کاش در ۱۷-۱۸ سالگی به دنیا می ‌آوردمش. رایکا انگیزه ‌ی زندگی، کار کردن، موفقیت، پیشرفت و ساختن من است. بسیار دختر باهوشی است و منتقد کارهای من. یکی از دلایلی که بعضی از فیلم ‌ها را بازی نکردم رایکا بود.

چطور؟

چند تا از کارهای من را دید و گفت خجالت نمی ‌کشی اینها را بازی کرده ‌ای؟ این چه بازی است کردی؟ (می ‌خندد) ولی خیلی جاها آمده و تئاترهایم را دیده و تشویقم هم کرده. خیلی بیشتر از سنش میفهمد.

-شغل بازیگری و این که مجبور است تنها بماند اذیتتان نمی ‌کند؟

تنها که نمی ‌ماند. چون با پدر و مادرم زندگی می ‌کنیم، همه ‌ی خانواده با همیم. (ریتم زندگی)


ادامه مطلب ...

آناهیتا همتی: خودم را جای بی‌سرپناهان می‌گذارم

آناهیتا همتی ادامه داد: من همیشه در فعالیت‌های خیرخواهانه فعالیت دارم، البته آنهایی که به نظر خودم مناسب است و بدانم که می‌توانم در آن‌جا قدم مفید و تأثیرگذاری بردارم. با دعوت آقای کیانیان به حرکت خیرخواهانه «سین هشتم، سر پناه» پیوستم. فکر می‌کنم همه ما می‌دانیم که بی‌سرپناهی چقدر بد و دشوار است. حتی اگر خودمان بی‌سرپناهی را تجربه نکرده باشیم، کافی است خودمان را به جای تک تک آن ١٥‌هزار کارتن‌خواب تهران بگذاریم و ببینیم که در هر شرایط؛ سرما و گرما خارج از فضای امن و آرام خانه زندگی کردن چقدر دشوار و ناگوار است.
به نظرم این حرکت هنرمندان برای این گروه از افراد جامعه بسیار قابل تقدیر است. بسیاری از هنرمندانی که در این حرکت شرکت‌ کرده‌اند مدت‌هاست که کاری نداشته‌اند با این حال زمانی که از آنها دعوت شد تا به یاری این عزیزان بیایند، هیچ‌گونه کمکی را دریغ نکردند و بدون لحظه‌ای درنگ به کمک بی‌سرپرستان شتافتند. هر چند ما گروه کوچکی را تشکیل می‌دهیم و کمک‌های ما نمی‌تواند تمام نیاز آنها را برآورده کند، اما من امیدوارم که این حرکت سبب شود تا توجه دولتمردان به این نقطه تاریک جامعه جلب شود. دولتمردانی که قطعا از ما توان مالی بیشتری دارند و اگر بخواهند وارد این حوزه شوند، حمایت بهتر و بیشتری می‌توانند انجام دهند.
اگر این اتفاق بیفتد، من به آرزوی قلبی‌ام می‌رسم. البته دولتمردان خودشان باید بدانند که مردم به چنین حمایت‌هایی نیاز دارند و آنها نمی‌توانند با این شرایط اقتصادی، تورم زیاد و حقوق‌های کم و ناچیز انتظار داشته باشند تمام نیاز جامعه را مردم خودشان تأمین کنند. ما نمی‌خواهیم درآمد حاصل از نفت بر سر سفره کسانی که توانایی مالی دارند بیاید، حداقل این درآمد باید صرف کسانی شود که واقعا به آن نیازمند هستند.
من تصمیم گرفتم جایزه‌‌ای که برای نمایش«تعبیر یک رویا» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور از جشنواره تئاتر فجر در ‌سال ٩١ دریافت کردم را به این حراجی اختصاص دهم. امیدوارم این حرکت غیرتمندانه و شجاعانه هنرمندان ادامه پیدا کند و سبب شود تا سرایی که درصدد هستیم برای زنان و کودکان بی‌خانمان ساخته شود به سرانجام نهایی برسد. (شهروند)

597


ادامه مطلب ...

جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال ۹۶

جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال ۹۶

اشکان خطیبی یکی از بازیگران جوان کشورمان است که در فیلم ها و سریالهای زیادی ایفای نقش داشته است که به تازگی با آناهیتا درگاهی ازدواج کرده است؛ لازم است گفته شود که آناهیتا درگاهی عروس علی پروین بوده است که پس از جدایی از پسر علی پروین با اشکان خطیبی ازدواج کرده است. در این مقاله از پورتال وهاران عکس های جدید اشکان خطیبی و همسرش را برای شما گردآوری کرده ایم.

جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال 96 جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال 96_www.vaharan.ir (5) جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال 96 جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال 96 جدیدترین عکس های اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی در سال 96

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)
همچنین بخوانید:  بیوگرافی بدری برنجانی بازیگر نقش حوریه در سریال آرام میگیریم + عکس


ادامه مطلب ...

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

[ad_1]

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون ، را برای شما عزیزان و کاربران محترم مجله دلگرم قرار داده ایم , با مجله دلگرم همراه باشید.

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

معبد آناهیتا از بناهای مشهور شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون اســت.

«در کنارکاخ شاپور در دره بیشاپور اتاق چهارگوش بزرگی وجود دارد. که به نام معبد آناهیتای بیشاپور می ‏خوانندش.

 

این معبد به ‏صورت مکعبی بوده که هر ضلع آن نزدیک به ۱۴ متر اســت واز سنگ‏ های تراشیده شده و بدون ملات و دو جداره ساخته شده و به سبک معماری هخامنشی اســت ‏که با بست ‏های آهنی به یکدیگر متصل شده ‏اســت. این معبد در فرورفتگی 6 متری از روی زمین واقع شده و پلکانی از کاخ به آن متصل بوده‏ اســت.

 

معبد فاقد سقف اســت و هدف این بوده که آب رودخانه شاپور که در فاصله ۲۵۰ متری آن جاری اســت به درون معبد آورده تا پس از جریان دون معبد به وسیله قناتی خارج گردد.»

 

معبد آناهیتا از بناهای مشهور شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون اســت.

 

این بنا به صورت مکعبی اســت که هر یک از اضلاع آن نزدیک ۱۴ متر اســت و از سنگ‌های تراشیده شده با ابعاد مختلف و بدون ملات به صورت دو جداره ساخته شده اســت. این بنا با الهام از سبک معماری دوره هخامنشی ساخته شده اســت که به وسیله بست‌های آهنی به یکدیگر قفل و بند شده‌اند. معبد آناهیتا فاقد سقف مسطح بوده اســت.

 

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

معبد بیشاپور سمبل یک پرستشگاه آب اســت و می‌توان آن را جایگاه نوازش آب دانست. یعنی تنها عنصری از عناصر چهارگانه که به الهه ناهید منسوب اســت. نماد جانوری این ایزدبانو به شکل گاو می‌باشد که در اطراف معبد، به صورت قرینه یکدیگر قرار گرفته اســت.

 

 

با توجه به قداست و اهمیت آب در آئین زرتشت و دربین آریائی ها ، معابدی برای نیایش و ستایش آب ساخته شد که معبد آناهیتا ( الهه آب )، یکی از مهمترین آنها به شمار می آید. به نظر می رسد که شاهان اولیه ساسانی هرگز از اجرای این فریضه دینی که موجب رضایت خاطر اهورامزدا و جلب قلوب مردم می گردید، غافل نبوده اند. برای ایزد آناهیتا، که فرشته دودمان و پیروزی آنها محسوب می شد معابد و نیایشگاه ساختند ومقام آن را به درجه اهورا مزدائی ارتقاء دادند.

 

 

آثار و اسنادی از این ستایش بر روی پایه ستونهای مکشوفه شوش و همدان وجود دارد که اردشیر( موسس سلسله ساسانی ) می گوید « ایزدان مهر و آناهیتا مرا یاری کردند » و اضافه می کند « بشود که اهورا مزدا ، آناهیتا و میترا مرا در پناه خود گرفته و از هر کینه و خصومتی حفظ کنند» .

 

بنای معبد آناهیتا در بیشاپورنه تنها از نظر معماری بی نظیر و فوق العاده اســت ، بلکه از لحاظ رعایت دستگاههای تنظیم و تقسیم کننده و کنترل جریان اب نیز نظیر نداشته اســت و شاید فقط بتوان آن را با معبد ناهید استخر مقایسه کرد.

 

برای ایجاد چنین پرستشگاه عظیم محوطه ای به ابعاد 7×23×27 متر مکعب در عمق زمین خاکبرداری شده و شالوده آن بر طبق نقشه و طرح تنظیمی پیش بینی شده، به نحوی گذارده شد تا آب رودخانه شاپور که در فاصله 250 متری این مکان قرار دارد انشعابی از آن به درون این بنا جاری گردد.

 

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

البته پیش از احداث این معبد در این مکان قنات جریان داشت و معماران و سازندگان ساسانی با توجه به گذر آب بگونه ای معبد را انتخاب و شالوده ریزی کرده اند که از این موقعیت مناسب حد اکثر استفاده برای گردش آب در آن به عمل آید .. هنوز بقایای این قنات قدیمی در انتهای دالان غربی قابل رویت اســت

 

 

این بنای مکعب شکل که از سطح زمینهای اطراف خود در حدود 6 متر پائین تر ساخته شده از 14 متر ارتفاع آن فقط 8 متر از سطح طبیعی اطراف نمایان بوده و بقیه سطوح به علت سردابه ای بودن در عمق زمین قرار گرفته اســت. در صحن داخلی آن آبگیر کم عمقی با گنجایش 60 متر مکعب ساخته شده و اطراف آن سکوئی بوجود آمده که نیایشگران می توانستند هنگام اجرا ی مراسم مذهبی بر روی آن گرد آیند.

 

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

این سکو از قطعات سنگهای بزرگ حجاری شده قالبی به ابعاد 47×140 سانتی متر ساخته شده اســت. در وسط هر یک از ورودیها مجرای آبی در داخل سنگهای زیر کف پوش درگاه حجاری شده اســت تا از هر سه طرف بنا، در مواقع لزوم ( احتمالا در اعیاد و جشنها و مراسم مذهبی ) آب به درون معبد جاری شود.

 

مجرای خروجی آب چاهیست که 4 متر عمق دارد و برای احداث آن محوطه ای را به طول و عرض 180 سانتی متر خاکبرداری نموده اند که با 4 قطعه سنگ 90×90 سانتی متر از نوع سنگهای کف پوش معبد پوشیده می شده اســت، به طوریکه هم آهنگی و روپوش چاه با کف آبگیر بطور یکنواخت رعایت می شده و مجرای خروجی آب کاملا از نظر پنهان بوده اســت.

 

نحوه ورود و خروج آب در این معبد تابع نظم و ترتیبی خاص بوده که حتی المقدور آب معبد پاک و تازه باشد و به همان اندازه که آب از سه طرف وارد می شود، از مجرای سه گانه به تدریج و غیر محسوس به زمین فرو رود .

 

دقت و رعایت چنین امری برای گردش آب، اهمیت و احترام خاص مذهبی و توجه به نیای فرشته آب را در آن زمان کاملا نشان می دهد .. با توصیفی که به عمل آمد معلوم می شود که دراین مکان نوازش و بازی با آب و نیایش آب بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده اســت .

 آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون

 

 

 

گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم

 

+ 1
مخالفم - 0

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

گردشگری مکانهای تفریحی جهان دانستنی های …امروز سه شنبه ۰۹ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۲۸ صفر ۱۴۳۸ قمری و ۲۹ نوامبر ۲۰۱۶ میلادی مصادف طاق بستان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادطاقبستانسنگ‌نگارهٔ شکارگاه سلطنتی طاق بستان نخستین تابلوی سنگی با رعایت قاعده و اصول نقاشی الف فهرست صد جای ایران که قبل از مرگ باید دیداین فهرست شامل طیف متنوعی از جاذبه های ایران است که از نواحی خاص همچون کویر حاج علیقلی


ادامه مطلب ...