جام جم سرا:
بر کسی پوشیده نیست که ازدواج موفق به یک انتخاب صحیح و مدبرانه نیازمند است. اما متاسفانه بسیاری از افراد ازدواج را وسیلهای برای رسیدن به اهداف شخصی و فرار از فشارهای زندگی میدانند و بر این باورند که ازدواج میتواند بسیاری از مشکلات دوران تجرد چه برای افراد «مجرد» و چه افراد «مطلقه» را از بین ببرد. در نتیجه این روزها شاهد ازدواجهایی هستیم که از همان ابتدا بر پایه انگیزههای نادرستی نظیر فرار از تنهایی، فرار از فشار خانواده، ترس از بالا رفتن سن، کسب آزادی بیشتر، میل به استقلال طلبی، فرار از تنشهای موجود در بین والدین و... شکل میگیرد.
از طرفی وقـتـی شرایط زندگی در خانه پدری آزار دهنده و مایوس کننده باشد مسلما ازدواج یک راه گریز محسوب میشـود. به عنوان مثال ممکن است ازدواج اول شما مخاطب محترم نیز با انگیزهای نادرست و به خاطر رهایی از چالشهایی که در خانواده و خصوصا در ارتباط با برادرتان تجربه کردهاید، صورت گرفته باشد که نتیجه آن نیز چیزی جز شکست و جدایی نبوده است.
ناگفته پیداست که این بار نیز در شرایطی بحرانی و تا حدودی مشابه موقعیت قبلیتان قرار گرفتهاید و قطعا تصمیم گیری در شرایط بحرانی نه تنها به حل مسئلهای کارآمد منتهی نمیشود بلکه این بار هم گزینه و انتخابی را پیش روی شما قرار میدهد که به احتمال زیاد به شکست میانجامد.
رد قاطعانه نه پذیرش منفعلانه
برای رهایی از شرایط فشار و زورگویی توسط هر کدام از اعضای خانواده از جمله برادر، خصوصا در دوران «پس از طلاق» راهکارهایی وجود دارد که در راس همه آنها برخورد «قاطعانه» و حاکی از «استقلال» فرد مطلقه است که میتواند تغییر دهنده قطعی شرایط نابسامان او در خانواده باشد. انتخاب با شماست؛ میتوانید زانوی غم بغل بگیرید و یا تحولی تدریجی و نه ناگهانی در خود ایجاد کنید و از راهکارهایی که در ادامه مطرح میشود بهرهمند شوید. درخور ذکر است در ابتدا قاطعیت شما باعث تعجب دیگران میشود و در واقع ممکن است انتظار اینگونه رفتارها را از شما نداشته باشند اما به مرور زمان به خواستهها و فردیت شما احترام خواهند گذاشت.
۱- قلدرها را بیشتر بشناسید:
این دسته از افراد هر زمان احساس کنند طرف مقابلشان فردی ضعیف است به او اجحاف میکنند. اگر رو در روی چنین افرادی بایستید مانند خانهای پوشالی فرو میریزند؛ چون افرادی متزلزل هستند و از اعتماد به نفس بسیار پایین رنج میبرند. اغلب افراد به اشتباه از نمایش قدرت تو خالی اشخاص سلطه گر مرعوب میشوند و سکوت و مدارا را ترجیح میدهند غافل از آنکه در پیش گرفتن چنین روندی، فرد زورگو را گستاختر میسازد.
۲- رفتار فعلی خود را در مقابل «منبع قدرت» تحلیل کنید:
افراد در مواجهه با شخصی که شرایط تنش را ایجاد میکند و یا از موضع زورگویی و توسل به رفتارهای قلدرمآبانه وارد میشود، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند؛ عدهای با عصبانیت برخورد و مقابله به مثل میکنند، دستهای دیگر سکوت میکنند یا کوتاه میآیند، عدهای نیز به نوعی «پرخاشگری منفعلانه» متوسل میشوند که چیزی شبیه لجبازی مخفیانه، حرص درآوردن نامحسوس یا انتقام گیری پنهان است. مسلما هیچ کدام از این رفتارها به حل مشکل منجر نمیشود بلکه باعث انباشت نوعی حس «خشم فروخورده» در فرد ضعیفتر میشود. در واقع فرد را به انبار باروتی تبدیل میکند که منتظر یک جرقه است؛ بنابراین نه پرخاشگری و نه سکوت بلکه رفتار «قاطعانه» و «جراتمندانه» بهترین سبک رفتاری در برخورد با چنین اشخاصی است.
۳- در پی تغییر رفتار دیگری نباشید بلکه «قاطعیت» خود را افزایش دهید:
به نخستین باری که یک فرد زمینه ناراحتی و آزردگی شما را فراهم کرد فکر کنید؟ مثلا با تاخیر زیاد بر سر قرار ملاقات حضور پیدا کرد، صدایش را بالا برد و یا اجازه مداخله و نادیده گرفتن بسیاری از خواستهها و انتظارات منطقی شما را به خود داد. حال تصور کنید در آن لحظه به جای ترسیدن، سکوت کردن و یا تسلیم شدن، با او «قاطعانه» رفتار میکردید. آیا او باز هم به خود اجازه میداد تا رفتار اشتباهش را با شما ادامه دهد؟
۴- بر خواستههای منطقی، مسلم و حقوق طبیعی خود پافشاری کنید:
طبیعتا دست برداشتن از حقوق طبیعی و انتظارات قطعی و یقینی کاری عاقلانه نیست اما تصور عموم از واژه «قاطعیت» نوعی پرخاشگری همراه با بیادبی و زورگویی است در حالی که قاطعیت عبارت است از بیان خواستهها، انتظارات و دفاع از حقوق شخصی به گونهای مودبانه و همراه با مدیریت هیجانات.
۵- مقابله به مثل نکنید:
به یاد داشته باشید عصبانیت، پرخاشگری و بددهنی در مقابل فرد زورگو، واکنش وعکسالعمل منفی را در او تشدید میکند هر چند در درون احساس ناامنی زیادی میکنند. رفتار قاطعانه مستلزم کنترل و مدیریت هیجاناتی نظیر خشم و پرخاشگری است و با نوعی منطق همراه است. فرضا چنانچه برادرتان بر سر بسیاری از مسائل با شما بحث و جدل راه میاندازد برای اجتناب از بحثهایی که از آن آزرده میشوید بهتر است به طور کلی از شرکت در مباحثه خودداری کنید و خیلی قاطع بگویید که کارهای واجب تری دارید و حاضر نیستید وارد بحثی شوید که به موضوع آن علاقهای ندارید.
۶- در کلاسهای آموزشی، باشگاههای ورزشی و یا فرهنگی-هنری عضو شوید:
یکی از منطقیترین راهها برای آنکه رضایت فرد سلطه گر و بدبین را برای حرکت به سمت استقلال شغلی و مالی جلب کنید این است که به شکل «تدریجی» مقدمات حضور سالم و مفید در اجتماع را برای خود فراهم کنید. در چنین شرایطی توصیه میشود فرد با عضویت در یک باشگاه ورزشی و یا هنری که مورد اعتماد خانواده است، بستر اعتماد سازی را فراهم آورد و افراد مخالف را «به تدریج» با خود همراه سازد.
ویژگی افراد «قاطع»:
* سکوت و تحمل بیجا ندارند و روحیه سلطه پذیری را از خود دور میکنند.
* آگاه هستند که با تسلیم شدن منفعلانه در مقابل مداخلههای غیرمنطقی دیگران در واقع آنها را به ادامه رفتارشان جسورتر میسازند.
* بیشتر اهل رفتار و عمل هستند تا اهل حرف زدن، اغلب ما بیشتر از اینکه تغییرات خود را در عمل و رفتارمان به دیگران نشان دهیم، ساعتها درباره آن حرف میزنیم! صحبتهای طولانی روشی است که بسیاری از افراد از آن استفاده میکنند و از طریق آن اقدام به خودنمایی میکنند و یا تلاش میکنند تا با رجز خوانی رفتار دیگران را کنترل کنند اما قاطعیت هر فرد در تصمیم گیری یا تغییر شرایط از طریق رفتار او اثبات میشود نه گفتارش.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که نباید هرگونه اظهارنظر یا انتقال تجربه و حتی دلسوزی اعضای خانواده را هرچند که با روش نادرست انجام گیرد به پای مداخله و زورگویی آنها گذاشت. گاهی حق با آنان است و هدفشان تنها خوبی و مصلحت ماست، پس بهترین کار این است که بدون پیش داوری به نظرات آنان بیندیشیم و آنچه را که منطقی و عقلانی است بپذیریم. (ملیحه شهرستانی- کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
بخش قرآن تبیان
سیاستی قرآنی
خدا در مورد تبعیت نکردن از یهود و نصارا به پیامبر خویش(و در حقیقت به ما) می فرماید: «وَ لَن تَرْضىَ عَنکَ الْیهَودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتىَ تَتَّبِعَ مِلَّتهَمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهْدَى وَ لَئنِ ِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلىِ ٍّ وَ لَا نَصِیر[بقره/120] هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد مگر آنکه پیروى از آیین آنها کنى. بگو: راهى که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروى کنى بعد از آنکه طریق حق را دریافتى، دیگر از سوى خدا یار و یاورى نخواهى داشت».
واقعیتش هم همین است که ما هر کاری برای راضی شدن آمریکا و دنیای غرب، انجام دهیم(تعهدات برجام که انجام دادیم ولی هربار آنها یک موضوع دیگر را پیش کشیدند) باز هم فایده ندارد مگر اینکه ما مثل زمان قبل از انقلاب در خدمت آنها باشیم.
بنابراین دل نبستن به سازش با آمریکا سیاستی قرآنیست و منطق امام خمینی(ره) در این باره کاملاً با آموزه های قرآن تطابق دارد. رهبر انقلاب، دو دلیل برای ایستادگی امام خمینی در برابر آمریکا بیان کردند.
آمریکا کشوریست که از کارهای ضد انسانی و ضد توحیدی شیطان پرستی[4] حمایت می کند. «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا[نور/19] کسانى که دوست دارند، کار ناشایست در میان اهل ایمان شایع شود».
دولت آمریکا طرفدار تروریست و جنگ افروزی در سراسر دنیاست و این با رحمانیت ادیان الهی(مخصوصاً دین اسلام) نمی سازد. در آمریکا روزی نیست که انسانی کشته نشود. آمارمسلمان ستیزی در آمریکا بالاست و...
1- عدم سلطه آمریکا با ایستادگی
رهبر انقلاب اسلامی در بیان این استدلال ها(دلیل ایستادگی امام خمینی در مقابل آمریکا) افزودند: «سیاست و ذات دولت استکباری آمریکا، بر اساس افزون طلبی و زیاده خواهی است که در طول سالیان متمادی این سیاست را در نقاط مختلف جهان به ویژه منطقه غرب آسیا و ایرانِ قبل از انقلاب اِعمال کرده است، بنابراین اگر در همان ماههای اول انقلاب کمترین غفلتی می شد و امام در برابر آمریکا نمی ایستاد، دشمنی که از در بیرون شده بود، مجدداً از پنجره وارد می شد». [2]
اگر خدا می فرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُوْمِنینَ سَبیلا[نساء/141] و او هرگز براى کافران به زیان مسلمانان راهى نگشوده است». در صورت ایستادگی مسلمانان، محقق می شود. اگر بنیان گذار انقلاب، ایستادگی در مقابل آمریکا را نهادینه نمی کرد؛ چه بسا دوباره آمریکا با ترفندهای مختلف بر ایران مسلط می شد؛ چنانکه در مورد کشورهای آمریکای لاتین بعد از استقلال، چنین شد. [3]
2- آمریکا، حامی ارزش های غیرانسانی
آمریکا کشوریست که از کارهای ضد انسانی و ضد توحیدی شیطان پرستی[4] حمایت می کند. «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا[نور/19] کسانى که دوست دارند، کار ناشایست در میان اهل ایمان شایع شود».
دولت آمریکا طرفدار تروریست و جنگ افروزی در سراسر دنیاست و این با رحمانیت ادیان الهی(مخصوصاً دین اسلام) نمی سازد. در آمریکا روزی نیست که انسانی کشته نشود. آمارمسلمان ستیزی در آمریکا بالاست و...
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش آموزان و دانش جویان بمناسبت سیزده آبان، در ادامه دلایل ایستادگی امام خمینی در مقابل آمریکا گفتند: «نظام آمریکا با ارزش های انسانی فرسنگ ها فاصله دارد و هنگامی که امام (ره) می فرمود «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» یعنی «مرگ بر دولت و نظامی که هیچ سنخیتی با ارزش های انسانی ندارد» ایشان با اشاره به مناظره های دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفتند: «این دو کاندیدا این روزها حقایق و فجایعی را از داخل آمریکا صراحتاً افشا می کنند که ما قبلاً بسیار کمتر از آن را می گفتیم اما عده ای باور نمی کردند و یا نمی خواستند باور کنند اما اکنون اظهارات آنها در مناظره ها نشانگر نابودی ارزش های انسانی در آمریکاست».[5]
نکته مهم: شاید بعضی بگویند که چرا ایران فقط با آمریکا دشمن است؟ روسیه و چین و... و کشورهایی که آنها هم وضعیت اخلاقی خوبی نداشته و با مسلمانان هم چنان سر سازگاری ندارند؛ چه می شود؟.
پاسخ: اسلام دین صلح و آشتی با دیگران است تا جایی که دیگران بر ضد اسلام توطئه نچینند؛ اگر چه ما باید نسبت به همه غیر مسلمین، هوشیاری کافی را داشته باشیم ولی واضح است که دشمنی آمریکا با ایران، از درجه بالاتری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار است؛ به عبارت دیگر؛ آمریکا می خواهد سبک زندگی خود را و فرهنگ استعماری خود را به هر طریقی شده، بر کشورهای دیگر تحمیل کند(ولو با جنگ) ولی در باره کشورهایی نظیر روسیه و چین و... چنین نیست.
ایستادگی امام خمینی در مقابل آمریکا دلایلی داشت از جمله آنها، عدم تسلط دوباره آمریکا بر ایران بعد از انقلاب بود. دلیل دیگر، حمایت آمریکا از ارزش های غیرانسانی و ضد ادیان است؛ و نهضت توحیدی و ارزش مدار امام خمینی با این فرهنگ منحط نمی ساخت و نمی سازد.
پی نوشت ها:
[1]. سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانش آموزان و دانش جویان در12/8/95.
[2]. همان.
[3]. بازنمایی رفتارشناسی امپریالیسم ایالات متحده در تاریخ
http://www.vatanemrooz.ir/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=150005
[4]. فردا نیوز، شیطان پرستی در آمریکا تدریس می شود
[5]. سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانش آموزان و دانش جویان در12/8/95.
بزرگترین رویداد قرآنی کشور در گیلان آغاز می شود
نخستین برنامه ذوالقرنین، مبارزه با ظلم بود !