خبرگزاری آریا-سه سرای « نخجوانی»، « سروش» و « مهدی زاده» واقع در عرصه بازار تاریخی ارومیه با مشارکت شهرداری و بخش خصوصی بازسازی می شود.
به گزارش خبرگزاری آریا،معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اذربایجان غربی با اعلام این خبر گفت: در پی بازنگری حریم بازار تاریخی ارومیه در خرداد ماه سال گذشته باز سازی سه سرای یاد شده مطابق با بافت، الگوهای معماری و مصالح این مجموعه در دستور کار قرار گرفت.
محمد فتحی با اشاره به تعیین و ابلاغ حریم حفاظتی مجموعه بازار ارومیه در سال 1353 از سوی اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی و تخریب این سه سرا در دهه هشتاد گفت: در بازنگری عرصه و حریم بازار تاریخی ارومیه این محدوده به عرصه بازار افزوده و مصوب شد هرگونه ساخت و ساز در این محدوده مطابق با طرح و تراکم سراهای مذکور و با استناد به عکس هوایی سال 1335 شمسی باشد.
به گفته وی با پشتیبانی استاندار آذربایجان غربی، هماهنگی شهرداری و موافقت سرمایه گذار بخش خصوصی در حال حاضر تحکیم بستر سراهای سروش و نخجوانی به منظور اجرای فونداسیون آغاز شده اسـت. قرار اسـت این سه سرا مطابق با بافت و الگوی مجموعه تاریخی بازار ارومیه در دو طبقه به ارتفاع 7 متر و 50 سانتیمتر با همان مصالح و آجر خطایی ساخته شود.
فتحی همچنین همچنین از اضافه شدن 3 راسته «نجاران»، «آهنگران» و «امیر نظمی افشار» (نوبخت) در بازنگری عرصه و حریم بازار تاریخی ارومیه، به عرصه این بازار خبر داد و گفت: این سه راسته از دیگر بخش های بازار بوده که با احداث خیابان پهلوی سابق (خیابان امام خمینی فعلی) از بدنه بازار جدا شده اسـت.
این مسئول آغاز مرمت راسته« امیر نظمی افشار» (نوبخت) از سوی بازاریان و کسبه این راسته با مشارکت اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و آذربایجان غربی را از جمله اقدامات سالجاری عنوان کرد و گفت: همزمان با این اقدام در حال گفتگو با کسبه های راسته های نجاران و آهنگران برای افزایش مشارکت در زمینه مرمت هستیم.
فتحی با تاکید بر اینکه بافت ارزشمند تاریخی و المان مهم شهری در طول تاریخ با کمک و همیاری بازاریان حفظ و مرمت شده اسـت افزود: در این راستا کتابچه ضوابط و قوانین حاکم بر بافت تاریخی بازار ارومیه از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان تدوین، انتشار و با همیاری بازرس اصناف و معاونت میراث فرهنگی در بین کسبه بازار توزیع شده اسـت تا با حفظ هویت این اثر ارزشمند، هویت تاریخی – فرهنگی آن تقویت شود / م
محققین با بررسی دمای کره زمین در ماه گذشته میلادی متوجه شدند که گرمای ماه ژوئن به یک رکورد تاریخی تبدیل شد.
به گزارش آلامتو و به نقل ازالی گشت؛ کرملین – قدیمی ترین ناحیه موسکو که ترکیبی از موزه ها و مکان های تاریخی، هنری، عمومی و سیاسی اســت در مرکز پایتخت روسیه قرار دارد.
در سال ۱۴۹۱ توسط معماری به نام پیترو آنتونیو سولاری ساخته شد. دروازه این برج ورودی اصلی به کرملین بوده اســت و مردم آن را مقدس می دانند.
طول کل دیوار: ۲۲۳۵ متر ارتفاع دیوار: بین ۵ تا ۱۹ متر ضخامت دیوار: بین ۳ تا ۶ متر تعداد برج ها: ۲۰ عدد
سال ۱۴۸۲ تا ۱۴۹۵ برپایی برج ها و دیوار های موجود.
سال ۱۳۶۷ ساختن دیوارهای سنگی و برج ها زیر نظر Dmitry Donskoy آغاز شد.
سال ۱۳۳۹ ساختن دیوارهایی از جنس چوب بلوط زیر نظر Kalita شروع شد.
سال ۱۱۵۶ Yuri olgorukity شهر موسکو را تاسیس کرد.
برج ساعت جدید در کارخانه برادران Butenop و در سال ۱۸۵۲ ساخته شد. اما برج ساعت اصلی سالها قبل در اینجا ساخته شده بود.
این برج شامل ۳ طبقه می باشد و با ۳ وزنه به وزن های ۱۶۰ تا ۲۲۴ کیلوگرم کار می کند. وزن ناقوس ساعت ۲۱۶۰ کیلوگرم اســت و وزن کل این سازه ۲۵ تن می باشد.
بعد از اینکه چیزی حدود ۱ قرن گم شده بودند، در عملیات ترمیم میدان، پیدا شدند.
بزرگترین ناقوس در جهان، اثری تاریخی و نشانگر هنر ریخته گری روسیه، با نقشهای هنری قرن هجدهم تزیین شده اســت و تصویر تزار، الکسی میخایلوویچ، و ملکه، آنا ایوانونا، بر روی آن کار شده اســت.
این ستاره های یاقوتی در ۵ برج نصب شده اند. قطر آنها ۴ متر اســت و وزن هر کدام معادل ۱ تن می باشد.
۱. محل استقرار ارتش کرملین
۲. قصر با شکوه کرملین
۳. کلیسای روز Annunciation
۴. کلیسای فرشته
۵. قصر Terem
۶. قصر سنگ های قیمتی
۷. میدان کلیسای Sobornaya
۸. قصر پذیرایی
۹. کلیسای «Saviour» بالایی
۱۰. کلیسای «ریسمان»
۱۱. کلیسای «عروج حضرت مریم»
۱۲. برج ناقوس و Ivan
۱۳. ناقوس تزار
۱۴. توپ جنگی تزار
۱۵. قصر استان کرملین
۱۶. کلیسای ۱۲ حواری و خوابگاه آنها
۱۷. ساختمان مدرسه سرخ فرماندگان
۱۸. توپهای غنیمت از ارتش ناپلئون
۱۹. توپهای قدیمی
۲۰. ساختمان سابق مجلس سنا
۲۱. انبار مهمات کرملین
۲۲. ستون هرمی شکل انقلابیون
۲۳. مقبره سرباز گمنام
۲۴. بنای یادبود Minin و Pozharsky
خبرگزاری آریا- خشایار شیبانی به عنوان مدیرپایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب شد.
به گزارش آریا به نقل از روابط عمومی میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری با حکم دکتر محمد حسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور آقای مهندس خشایار شیبانی به عنوان مدیر پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب گردید.
در این حکم آمده اسـت: با توجه به حساسیت این جایگاه و ظرفیت های موجود لازم اسـت با برنامه ریزی منسجم ضمن هماهنگی با دفتر امور پایگاه ها و تعامل با مدیریت استانی و ستادی نسبت به انجام محوله اقدام نمایید.
مهندس خشایارشیبانی دارای مدرک کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بافت ها و بناهای تاریخی و ریاست شورای اسلامی شهرستان لارستان در دوره سوم را در کارنامه خود نیز دارد.
مجموعه بازار در ایران از دوران ساسانیان در شهرهایی که رونق بازرگانی داشتن شکل گرفت،که ما قشنگترین و بازارهای تاریخی ایران رو به شما معرفی می کنیم.
در روزگاری که نه مراکز خرید لوکس و نه بازارها ی مدرن وجود داشت و نه برج های تجاری،هر شهری بازاری داشت که یکی از رکن های اصلی شهربه حساب میومد،و به عنوان نهادی اقتصادی- اجتماعی و در واقع استخوانبندی شهر به شمار می رفت.جالبه که بدونین بازار واژه ای فارسی هست که ریشه اون توی زبان پهلوی بهاچار به معنی مکان قیمت هاست.مجموعه بازار در ایران از دوران ساسانیان در شهرهایی که رونق بازرگانی داشتن شکل گرفت،که ما قشنگترین و بازارهای تاریخی ایران رو به شما معرفی می کنیم.
تاریخچه ساخت این بازار که که طولانی ترین بازار ایران به حساب میاد به اوایل عصر قاجار یعنی بیشتر از دو قرن پیش بر می گرده.
این بازار هم مثل سایر بازارهای تاریخی ایران راستههای مخصوص به خودش رو داره که البته امروزه در حالت اولیه ش کمی دخل و تصرف ایجاد شده.
بازار زنجان ۸ راسته داره که شامل راسته زرگرها، کفاشها، بزازها، سراجها و چند راسته دیگه می شن.
یکی از زیباترین بازارهای تاریخی ایران، بازار قم هست که بزرگترین سقف ضربی ایران رو داره و مردم قم به این نوع سقف ها طاق چشمه ای میگن.
مجموعه بازار قم گنجینههای نفیس از آثار هنری و معماری سنتی در خودش داره که قدمت معماری اون به دوران صفویه بر میگرده.
این بازار در ابتدا به صورت خطی و به شکل یک پارچه ساخته شد،
و از میدان کهنه تا پل علیخانی ادامه داشت که تیمچهها، سراها و… رو هم در بر میگرفت،
اما حدود 50 سال پیش به موازات توسعه شهر قم و به خاطر احداث خیابانهای جدید،
بازار به چند بخش تقسیم شد و قسمتهایی از اون برای همیشه از بین رفت.
در حال حاضر از بازار قدیم قم، دو بخش “بازار کهنه” و “بازار نو” به جا مونده که هر کدوم از اونا حدود یک کیلومتر طول دارن.
بازار نائین یکی از بازارهای تاریخی ایرانه که قدمتش به حدود 800 سال پیش میرسه.
این بازار در دورههای مختلف تاریخی شکل گرفته ولی مهمترین بخش اون متعلق به دوره ایلخانی هست.
طول این بازار حدود یک کیلومتره و بیشتر از 170 حجره و مغازه در اون وجود داره،
که البته مدتیه از رونق افتاده و به حالت نیمه متروک در اومده.
چیزی که در مورد این بازار جالبه نوع معماری در محلات، حسینیهها و کوچههای فرعی و اصلی اونه.
بازار سرپوشیده شهر کرمانشاه، بزرگ ترین بازار سرپوشیده خاورمیانه ست،
که قدمتش به دوره قاجاریه بر میگرده و در زمان قدیم از اهمیت زیادی برخوردار بوده.
عمده اهمیت این بازار به خاطر معاملات و مبادلات تجاری با کاروان های بازرگانی بوده که در طول شاهراه شرق به غرب تردد می کردن،
به خصوص اینکه کرمانشاه از قدیم الایام در مسیر راههای تجاری مهم و خصوصا جاده ابریشم بوده.
جالبه که بدونین این بازار یکی از مراکز اصلی تولید و ارائه گیوه ست که می تونه سوغات متفاوت و زیبایی باشه.
قزوین در اوایل دوره صفویه مدتی به عنوان پایتخت ایران مطرح بود و به همین دلیل در طی این مدت،
آثار زیادی در اون ساخته شد که بازار قزوین یکی از اون آثاره.
قدمت مجموعه بازار قزوین با معماری جالب و قدیمیش به یک هزار سال می رسه و با این که به دوره صفویه نسبت داده می شه،
اما قسمت اعظم بناهای کنونیش در دوران قاجار ساخته شده.
مهم ترین فضاهای این بازار رو مسجدالنبی (مسجد شاه)، سرای سعد السلطنه، سرای وزیر،
سرای حاج رضا، سرای رضوی (سرای شاه)، تیمچه های روباز و سرپوشیده از جمله درویش مهدی،
حاج محمد تقی و راسته قیصریه تشکیل میدن که سرای سعد السلطنه با وسعتی در حدود 5.2 هکتار،
از بزرگ ترین مراکز بازارهای سنتی ایران به حساب میاد.
این بازاریکی از پر رونق ترین و با شکوه ترین بازارای ایرانه و از مهمترین آثار تاریخی و دیدنی کاشان به حساب میاد.
دوران اوج و رواج بازار کاشان مربوط به زمان صفویه و به خصوص دوران شاه عباس اول هست.
توی این بازار علاوه بر راسته بازارهای اصلی مثل مسگرها، زرگرها، کفاش ها، بزازها و بازارچه های میانچال،
ملک، ضرابخانه و رنگرزها، مساجد، بقاع، کاروانسراها، تیمچه ها،
حمام ها و آب انبارهای متعدد و مختلفی وجود داره که هر کدومشون توی دوره خاصی ساخته شدن.
اگه دوست داشته باشین حمام خان رو ببینین، باید بگم که این حمام هم توی «بازار کاشان» قرار داره.
بازارها ی بزرگ کرمان یکی از بزرگترین مجموعه های تاریخی استانه که بیشتر از 60 درصد از آثار تاریخی این شهر رو در خودش جای داده،
طوریکه یکی از طولانی ترین راسته بازارها در کشور محسوب میشه و به خاطر برخی از ویژگیهای منحصر به فردش دارای شهرت جهانیه.
«بازار کرمان» شامل چند راسته ست که هر قسمتش در زمان یکی از حاکمان و فرمانروایان این شهر ساخته شده.
این راستهها از غرب به شرق عبارتند از: راسته ارگ، راسته گنجعلیخان،
راسته اختیاری، راسته سرداری، راسته وکیل، راستهعطاری، راسته قدمگاه و راسته مظفری.
بازار وکیل شیراز یکی از مشهورترین بازارهای تاریخی ایرانه و به فرمان کریم خان زند ساخته شده.
مسیرهای توی این بازارها همدیگه رو قطع می کنن یعنی یه رشته مغازه شمالی – جنوبی و یه رشته حجره شرقی– غربی داره.
به همین دلیل درست وسط بازار یه چهار سو یا چهار سوق بلند با پنج تا در بزرگ و ۴ تا کاروانسرا هستش.
عریض بودن مسیر بازار به علاوه معماری خیره کنندش و ایجاد امکانات تهویه طبیعی هوا،
با تاقهای ضربی یه اثر تاریخی دوست داشتنی ساخته.
در چهار سوق بازار وکیل، تاق ضربی خیلی بزرگ و مرتفعی روی یه هشتی بزرگ ساخته شده که از شاهکارهای معماری به شمار میره ،
نکته جالب در مورد این تاق اینه که با این که بیشتر از دویست سال از عمر اون میگذره، اما کوچک ترین شکافی بر نداشته.
بازار تبریز یکی از بزرگ ترین و مهمترین بازارهای سرپوشیده در سطح ایران و قاره آسیا به شمار میاد.
این بازارکه بزرگ ترین بازارسرپوشیده جهانه در مردادماه سال ۱۳۸۹ به عنوان اولین بازار جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
بازار تبریز از بازارچهها، تیمچهها، سراها و کاروانسراهای متعددی تشکیل شده و قدمتش به قرن چهارم هجری- قمری میرسه.
بازار اردبیل یادگاری از دوره صفوی و قبل از اونه که در قرن هفتم و هشتم رونق زیادی داشت.
مجموعه امروزی بازار، معرف آثاری از دوره صفویه و قاجاریه ست و از بازارچهها،
سراها و تیمچههاى زیادی تشکیل شده که بازارچه خشکبارها و سراج حاج احمد، سراى وکیل، تیمچه زنجیرلى،
سراى گلشن، سراى قیصریه، سراى حاج شکر، سراى جهودها، سراى حاج شیخالاسلام و سراى حاج صادق مهمترین اونا هستن.
مجموعه بازار با طاقهـای جناغی و گنبدهای ساده پوشیده شده روشنایی داخل بازار از طریق روزنههـای تعبیه شده در پوششهـای گنبدی تامین میشه.
همگردی
شهر بافت یکی از شهرهای این استان و در واقع قدیمیترین شهرستان استان است.
جاذبه های شهر بافت
استان کرمان یکی از پهناورترین استانهای ایران است و از لحاظ تاریخی و طبیعی جاذبههای بسیاری در دل خود دارد. شهر بافت یکی از شهرهای این استان و در واقع قدیمیترین شهرستان استان است. برای آشنایی با این شهر با ما همراه باشید.
شهر بافت یکی از قدیمیترین شهرستانهای استان کرمان است. این شهرستان در جنوب غربی این استان قرار گرفته و مرکز آن شهر بافت است و تا کلانشهر کرمان ۱۵۶ کیلومتر فاصله دارد.
این منطقه در کنار منطقه معروف تپه یحیی بوده که بسیار خوش آب وهوا بودهاست. بافت منطقهای کوهستانی و سردسیر است.
نام قدیم این شهرستان باخته بوده که بعدها به باخت تبدیل شده و در نهایت اکنون بافت نامیده میشود.
در قرن اول هجری بافت یکی از حوزههای سیرجان بوده است. این شهر در دورههای مختلف تاریخی جزویی از حکومتهای محلی کرمان بوده و همیشه بخشی از اقطاع حکومتی محسوب میشده است.
سنگنبشتهای موسوم به تخت شاهزاده در ارتفاعات بالای ۴۰۰۰ متری این کوه قرار گرفته است که مربوط به دوره قاجار است. همچنین باید گفت این ارتفاعات یکی از نقاط استثنایی کشور است و به خاطر ارتفاع زیاد از سطح دریا و همچنین برفگیر بودن پتانسیل این را دارد که به قطب گردشگری استان تبدیل شود. حیات وحش این منطقه با توجه به متن سنگنگاره روزگاری زبانزد بوده که با شکار بیرویه به خصوص در دهه ۶۰ تقریبا تمام شکار این منطقه نابود شد.
با توجه به موقعیت جغرافیایی خود از قلعههای معتبر حاکمنشین بافت بوده است. قلعه کردعلی در وکیلآباد دشتاب قرار داشته و توسط شخصی به نام کردعلی ساخته شده است. صاحب قلعه برای دفاع از آن، خندق بزرگی در اطراف آن حفر کرده و در روز توسط پل تختهای از روی این خندق رفتوآمد میکردهاند و شبها پل را از روی خندق برمیداشتهاند تا از هجوم غارتگران محفوظ باشند. این قلعه حد واسط قلعه هشون و قلعه مرتضی خبر قرار داشته و در هنگام خطر و درگیری، با روشن کردن آتش و ایجاد دود قلعههای دیگر را برای پشتیبانی خبر میکردهاند.
این آبشار در یک کیلومتری جنوب روستای جهانجان در ۲۵ کیلومتری شهرستان بافت در مسیر جاده اصلی بافت-کرمان قرار دارد. آبشار سه کاسه پس از ریزش از یک ارتفاع ۱۰ متری سنگی وارد سه کاسه پلکانی میشود و به همین دلیل به این نام مشهور شده است. این آبشار درون تنگه رودخانه جهانجان واقع است. این رودخانه پس از تشکیل آبشار، مسیر خود را به سمت جنوب در میان دره ادامه میدهد و پس از عبور از بن گود به سد بافت میریزد.
این غار در شمال پارک ملی خبر در مسیر درهای با همین نام در شهرستان بافت واقع شده است که منتهی الیه این دره به پایین قله چاه برف میرسد. طول این غار تقریبا ۷۰ متر و قطر دهانه آن ۳۰ متر و ارتفاع آن ۱۵ متر است. از زیباییهای داخل غار میتوان به سنگهای آهکی کاملا دگرگون شده اشاره کرد که به مرمر تبدیل شدهاند.
این درخت کهنسال در روستای ترنگ از توابع شهرستان بافت در استان کرمان است. بر اساس گمانهزنی صورت گرفته بر تنه درخت و طبق نظر کارشناسان، قدمتی ۱۴۰۰ ساله دارد و جزو قدیمیترین درختان چنار کهنسال کشور محسوب میشود. این درخت مقدس در حال حاضر در روستای ترنگ واقع در بخش خبر شهرستان بافت و در جوار امامزاده احمد و در بستر رود ترنگ واقع شده است.
در بخش دشتاب قلعههایی وجود دارد ,
مجموعه آنها را بهعنوان قلعه تاریخی دشتاب میشناسند.
این قلعهها هر کدام در نواحی مختلفی از منطقه دشتاب واقع شدهاند ,
میتوان گفت که قریب به ۴ قرن قدمت دارند.
این قلعه در منطقه دشتاب و مقر حکومتی زهرا خانم فرمانفرما و حاکم دشتاب بوده است.
زهرا خانم در زمان حکمرانی فردی بسیار سختگیر بوده ,
روایت میشود با کسانی که از فرمان او سرپیچی میکردند،
به شدت برخورد میکرده ,
گوش افراد متمرد را با میخ به روی تخته کوبیده و دستور شلاق زدن میداده است.
این قلعه با اعتباری بالغ بر ۳۰۰۰ میلیون ریال قرار است که مورد بازسازی و احیا قرار گیرد.
سد مخزنی بافت در فاصله ۱۶۰ کیلومتری جنوب غربی کرمان ,
در فاصله ۴ کیلومتری شمال شرق بافت در منطقه آسیاب جفته واقع شده است.
این سد از نوع سد خاکی سنگریزهای با هسته رسی قائم است.
دریاچه این سد میتواند ۴۰ میلیون متر مکعب آب را در خود ذخیره کند.
دالاهو
«شهر پرازدحام
پر از رویا
آن جایی که اشباح در روز روشن بر عابران چنگ می اندازند.»
این کلمات سروده، شارل بودلر، شاعر شهیر فرانسوی است و اگر روزی از روزها، مسافر این شهر باشی، آن را با گوشت، پوست و استخوان لمس خواهی کرد؛ شهر سنگ فرش ها، مجسمه ها و ساختمان هایی به قدمت تاریخ. آرماتن شهری برای هر کسی که حداقل یک بار دلش هوای کافه ها و قهوه های تلخش را داشته است. «شهر نور»، این لقبی است که خود فرانسوی ها به آن می دهند «La Ville lumiere» یعنی مهد علم، تحصیلات و شهری که به شب های پرنورش شهره است.
بیهوده نیست که نویسندگان بسیاری ترجیح دادند نیمه دیگر عمرشان را این جا بگذرانند؛ از صادق هدایت تا غلامحسین ساعدی، احمد کایا تا فیتز جرالد و این طور شد که همین شهر، خانه ابدی برخی از این مشاهیر جهان شد و ساکن سکوت قربستان های پاریس شدند.
این روزها حال این نگین تمدن غرب زیاد خوب نیست. شهر وحشت زده است. جلوی هر فروشگاه و مرکز خرید، ماموران برای بازرسی ایستاده اند و پلیس ها تفنگ به دست در مرکز خرید «لادفانس» (منطقه اقتصادی مدرن پاریس) رژه می روند. هرازچندگاهی هم صدای آژیر پلیس سکوت خیابان های شهر را می شکند. تنها مجسمه هایی با قدمت تاریخ و شاید آوراگان سوری که شب ها بیشتر به چشم می آیند، هنگامی که در کنار خیابان ها روی کارتن ها در هیاهوی شادی پاریس خوابیده اند، ناظر این اتفاقات هستند. انگار چشم بیدار شهرند.
گرافیتی ها از ابتدا تا انتهای شهر
گرافیتی ها بر دیواره اتوبان ها خودنمایی می کنند. در بدو ورود به شهر وقتی از فرودگاه وارد اتوبان می شوید، نخستین چیزی که جلب توجه می کند، این گرافیتی های بی شمار است. انگار در رهاترین شهر دنیا هم اعتراض وجوددارد. زیر پل، روی دیوارها و کنار تابلوها، گرافیتی ها خودنمایی می کند. از اعتراض به جنگ با کشیدن ضربدر روی کلاشینکف تا کشیدن نام گروه های معروف موسیقی روی دیوارها؛ اعتراض همه جا هست.
حفظ میراث شهر در اولویت
حفظ بافت های تاریخی از حرف تا عمل
بوی کهنگی می دهد. انگار زیر باران غروب پاییز، بوی نای کاغذ بیشتر هم به مشام می رسد. زیر همین باران یک ریز به داخل کتاب فروشی می دویم. پاریس شبیه یک موزه یا شهری قدیمی است که حالا از دل تاریخ سربرآورده است. روی دیوارها و ساختمان های این شهر می توان جای پای تاریخ، فرهنگ و هنر گذشتگان را دید.
انگار همین دیروز بود که ارنست همینگوی در کتاب فروشی «شکسپیر و شرکا»، «SHAKESPEARE AND COMPANY» نشست و با گربه معروفش عکس یادگاری گرفت. کتاب فروشی معروفی که در طرف چپ رودخانه سِن واقع شده است و در سال 1951 توسط جورج وایتمن آمریکایی افتتاح شد. زیر باران پاییزی به این کتاب فروشی می رسیم. کتاب های چارلز دیکنز و ارنست همینگوی با کاغذهای کهنه و زردشده کنار هم نشسته اند.
با این که از ساعت 9 شب گذشته، کتاب خوان ها درون کتاب فروشی قدیمی هستند. در طبقه بالا میز و صندلی قدیمی است که می گویند برای چارلز دیکنز است و عکس نویسندگان از صادق هدایت تا ارنست همینگوی در آن طبقه به چشم می خورد.
بای سیکل ران ها؛ قهرمان خیابان های پاریس
اکثر مردم پاریس دوچرخه سوارند. معمولا در هر سن و سالی باشند، یک دوچرخه دارند که همراه شان به هر سو می آید. نکته جالب این است که شهرداری پاریس حسابی برای مردم دوچرخه سوارش اهمیت قائل است و در سرتاسر شهر مسیرهایی برای دوچرخه سواران تدارک دیده است.
چنان که زن و مرد، پیر و جوان را در حال رکاب زدن می بینید. فرق نمی کند زیر باران پاییزی باشد یا گرمای آفتاب آخر شهریور ماه، آنها با دوچرخه های فنری و قدیمی شان رکاب می زنند. در پاریس دوچرخه سواری زن و مرد نمی شناسد و سنگ محکی هم برایش وجود ندارد. چنان چه همین امسال بود که شهرداری پاریس اعلام کرد، قصد دارد با سرمایه گذاری 150 میلیون یورویی تا قبل از سال 2020، این شهر را به پایتخت دوچرخه سواری جهان تبدیل کند.
تجربه ولیب (دوچرخه شهری) سواری در پاریس
پاریس به سرعت به پایتخت جهانی دوچرخه های کرایه ای که ولیب (Velib) نامیده می شود، تبدیل شده است. ولیب درواقع ترکیب دو کلمه «Velo» به معنی دوچرخه و «liberte» به معنای آزادی یا زمان آزاد است.
شهروندان پاریسی و البته توریست های ساکن در پاریس به راحتی از ایستگاه محل زندگی یا کار خود یا از مقابل سینما و رستوران و... یک دوچرخه تحویل می گیرند و پس از تردد در شهر و انجام کارهای ضروری خود، آن را در ایستگاه بعدی قرار می دهند. خودشان می گویند این طرح به خوبی موفق به کاهش ترافیک شهری و درنتیجه آلودگی هوا شده است.
متروی قدیمی و بدون پله برقی!
رفت و آمد در پاریس درواقع همان گشت و گذار است و ارزان ترین و بهترین راهش، پای پیاده است و بعد از آن مترو؛ متروی بزرگ و قدیمی پاریس با آن دالان های تودرتو، پله های عمیقش و ساختمان قدیمی اش همه شهر را به هم وصل می کند: 16خط مترو که از پنج صبح تا 12:30 شب کار می کنند.
گوژپشتی در نوتردام
موسیقی اصیل الجزایر با صدای گیتار آکوستیک در فضا پیچیده است. پیرمردی الجزایری زخمه بر سازش می زند. شب است و باد خنک پاییزی، پاریس را واقعا به میعادگاه عشاق تبدیل کرده است. چراغ های اطراف کلیسای نتردام روشن است و سنگ ریزه ها و شن های سفید کف حیات کلیسا می درخشند. روی نیمکت های سنگی مردم نشسته اند و شب نشینی دارند.
از سنگ فرش شانزه لیزه تا تهران
شانزه لیزه آمال تمام توریست ها برای سفر به فرانسه است که در آن جا قدمی بزنند و در کافه ای بنشینند و قهوه ای بنوشند. ناخودآگاه باید مقایسه کرد با خیابانی سنگ فرش شده در تهران و هی گفت چرا نمی شود آن قدر راحت در آن خیابان قدرم زد و نشست و قهوه ای نوشید، بدون آن که جلوی چرخ باربرها قرار گرفت یا... این جا پاریس است.
با دیدن برج ایفل سفر را به پایان می بریم. برجی که برج عاج نیست، اما تمام توریست ها برای عکس گرفتن در زیر آن سر و دست می شکنند. باران روی برج می بارد و چراغ هایش روشن است. با این که شهر حسابی قدیمی است، از درهایش تا ساختمان هایش، از مترویش تا کتاب فروشی اش، اما شهرداری این شهر، به خوبی توانسته مدرنیته را کنار سنت در معماری اش حفظ کند.
سفر را با بودلر شروع کردیم و با او به پایانش می بریم؛ «پاریس تغییر می کند، ولی هیچ چیز در عمق اندوه من تغییر نکرده است. کاخ نوساز، تخت سنگ ها، محله های قدیمی و... همه چیز برایم به استعاره بدل می شود و خاطرات عزیزم از صخره ها گران بارترند...»
شاید ما هم باید بگوییم مسافری هستیم که این بار پاریس سفرش را تمام خواهد کرد.
همشهری شش و هفت: آلفونس گابریل، جغرافیدان نامدار قرن بیستم، کتاب «عبور از صحاری ایران» خود را چنین آغاز کردهاست: «اگر کسی در عمرش فقط یک بار کویرها و بیابانهای ایران را دیده باشد تا پایان عمر افسون کویر رهایش نخواهد کرد.»اگر جزو عدهای هستید که هرگاه صحبت آسمان و ستاره و سکوت میشود، میپرسید چهوقت میتوان به کویر رفت، هماکنون کولهبار سفر جمع کنید و به دل کویر بزنید. برای سفر چهار-پنج روزه میتوانید میانه کشور ایران؛ شهر تاریخی و پر رمز و راز طبس و پیرامون آن را انتخاب کنید .
در گذر تاریخ
اولین اقوام ساکن طبس و در واقع اجداد طبسیها دامدار و در غارهای مجاور چشمهسارها ساکن بودند و هنوز هم آثاری از آنان باقی است. معادن غنی ذغال سنگ این شهرستان نشان از وجود جنگلهای انبوه و دریاچههای بزرگ در گذشتههای دور دارد. در دوره هخامنشیان و قبل از آن طبسیها مرزبان ایالت پارت (خراسان بزرگ) بودند. در دوره اشکانیان طبس پادگان نظامی مهمی بود و از حمله سلوکیان در امان مانده بود. طبس در زمان سلجوقیان پایتخت اسماعیلیان و مرکز آموزش فدائیانی بود که از قلعه الموت دستور میگرفتند. کویر سوزان و دشوارگذر مرکزی مانع طبیعی سختی برای عبور لشگر و سپاه بیگانگان بود. در همه این دورانها، طبس پل ارتباطی شرق ـ شمال شرق با غرب بود و راه مهم و سوقالجیشی پارت، هگمتانه، شوش و بینالنهرین به پاسارگاد از طبس میگذشت. از زمانهای دور در مسیرهای این شهر، راهدارها در رباطها و چاپارخانهها به مسافران خدمت میکردند.
کمسخن و مهربان
روستاهای کویری آرامآرام در اثر فرسایش باد و باران فرسوده میشوند و مردم بعد از نسلها اندود کردن، در کنار روستای قدیمی روستایی جدید بنا میکنند، اما روستاهای قدیمی دست نخورده باقی میمانند و فرصتی فراهم میآورند برای گردشگران تا سرسبزیهای کهنه کویری را ببینند. در دل بیابانهای وسیع، هر جا آب از چشمه یا قناتی بیرون زده جامعهای انسانی زیسته و آنجا را آباد کرده است.
اکنون جاده جنوبی طبس به سمت راور
در استان کرمان را انتخاب میکنیم و قصد داریم به روستای زیبای نایبند در
200 کیلومتری طبس برویم؛ روستایی در شمالیترین منطقه کویر لوت، جایی که
مرز لوت و دشت کویر به حساب میآید. در مرز استانهای کرمان، یزد و خراسان
جنوبی جادهای در حاشیه کویر پیش میرود. جاده دو طرفه راور به طبس از
محورهای بینالمللی است و بخش عمدهای از کالاهای کشورهای همسایه شمالشرق
را کامیونهای بزرگ از این مسیر حمل میکنند. از اینرو رانندگی در این جاده
احتیاط زیادی میطلبد.
گاه جاده صاف وارد پیچهای تند و شیبهای کوهستانی میشود که این ویژگی همسایگی کوه و کویر است. پس از 18 کیلومتر روی تابلویی در ابتدای جاده خاکی نوشته روستای کُریت. باید به سوی کوه که سرسبز است یک کیلومتر پیش برویم تا به روستای زیبای کُریت برسیم. مجموعه خانههای بوم گردی برای اقامت و استراحت در خانه عمونوروز فراهم است. موسوی از اهالی خوش ذوق روستا هماهنگیهای اقامتی را انجام میدهد. در بقیه فصول به نخلستانها مینازند و در پاییز به زعفران و در زمستان به نرگس.
در
ادامه وارد جاده آسفالته میشویم و راه را به سوی جنوب ادامه میدهیم. پس
از طی 18 کیلومتر تابلوی سبز دیگری با مسیری خاکی راه روستای فهالنج را
نشان میدهد. کمی جلوتر سرخی دلانگیز زعفران کنار جاده مسافران را مجبور
به توقف میکند. نخستین توقف در سمت چپ جاده، اصفهک است؛ روستایی با تمدن
کهن که در سال 1357 در زلزله مشهور طبس ویران شد. این روزها گردشگران زیادی
به اینجا میآیند و از معماری روستای زلزلهزده اصفهک دیدن میکنند. ساعتی
که سرگرم تماشای بادگیرهای خانهها بودیم و بین نخلستانها قدم میزدیم،
گروهی از دانشجویان معماری به آنجا آماده بودند تا شاید در آیندهای نزدیک
مرمت این روستا را آغاز کنند.
تا
نایبند راه درازی باقی ماندهاست. دل به جاده می سپاریم. از سه راهی دیهوک
میگذریم. راه مسافران فردوس و مشهد از این جاده جدا میشود. از سهراهی
دیهوک 36 کیلومتر به جنوب می رویم و به اسفندیار؛ روستایی ایستاده در دامان
کوه سنگی میرسیم.
پیاده در دره جنها
سالها پیش مرحوم عباس جعفری؛ طبیعتگرد ایرانی دهههای پیش، عکسهایی از سفرهایش را در تحریریه همشهری نشانمان میداد که تصاویری عجیب از درهای عمیق نظرمان را جلب کرد. اول فکر کردیم این دره در آمریکای جنوبی یا آریزونا واقع شده اما او با لبخند خاص خودش گفت اینجا خراسان جنوبی و نامش دره کال جنی است. کال به دره یا مسیر ایجاد شده توسط سیلابها و جریان آب را میگویند. وقتی قرار است به محل جنها؛ درهای در شرق طبس برویم اهالی با شوخی و جدی تاکید میکنند که بدون راهنما وارد کال دره جنی نشویم. مردم محلی افسانهای دارند مبنی بر این که در این دره پررمز و راز، ارواح و اجنه زندگی میکنند و امکان گمشدن یا ربودهشدن توسط آنها وجود دارد که البته اینها، افسانههای مردم کویرنشین است.
در
هر حال، با همه هشدارها و گوشزدها عازم دره جنها میشویم. این دره که در
30 کیلومتری شرق طبس واقع شده طولی نزدیک به 16 کیلومتر و عمق زیاد و
باریکی دارد . غروبهای دره زودتر از پهنه کویر فرا میرسد. صبح زود حرکت
میکنیم و به سوی بشرویه پیش میرویم تا به سرزمینی اسرارآمیز برسیم. جاده
آسفالته را تا دوراهی استخر شاعر میرانیم. به جاده خاکی میرسیم. از دو
مسیر میتوان وارد دره جنی شد. انتهای جاده خاکی به ابتدای دره جنی میرسد
که راهی پرآب و دارای چشمه است و راه دیگر، میان جاده خاکی از طریق شکاف
ایجاد شده بهوسیله فرسایش ما را به میان دره میرساند، اما راهنماهای
محلی، راه نخست را پیشنهاد میدهند. چشمهای از کوه روان است که نوید ورود
به منطقهای سبز را میدهد. درختان در هم تنیده نخل و نیزارهای خودرو، رنگ
خاکی بیابان را سبز زندگی زدهاند. پس از طی حدود ۵ کیلومتر جاده خاکی به
دره میرسیم؛ یک دره خاموش، خنک و آبدار در دل پهنهای داغ و تبدار کویر
که آثار زندگی در هزاران سال پیش را نشانمان میدهد.
رسیدن به کف این دره زیبا و حیرتانگیز نیازمند آشنایی به منطقه است. دره جنی دارای دیوارههای بلند و پرشیبی است که وارد شدن به آنها بدون راهنمای محلی میتواند خطرآفرین باشد. تونلها و خانههایی به نام خانه گبرها در دل دیوارهها دیده میشوند که دستکند بوده و طی سالیان سال با معماری عجیب و پررمز و رازشان از ساکنان خود محافظت کردهاند. این حفرهها و تونلها در دامنه جدارههای این دره قرار گرفتهاند. مسیر دسترسی به این حفرهها دشوار است. در مسیر این حفرهها تونلهایی دیده میشوند که احتمالا راههای ارتباطی آنها با هم بودهاست.این دره عمیق گاهی شکل U به خود میگیرد و در جایی دیگر مانند V به نظر میرسد. بالای سرمان اندکی از آبی آسمان پیداست و گاه چنان دیوارهها به هم نزدیک میشوند که پایین دره تاریک میشود و آسمانی نیست.
در جای جای
دره جنی آب مشاهده میشود. آبشارهای کوچکی از حفرههای دیوارهها جاریاست
که انگار چشمه است. محلیها به آنها «شُلَن» میگویند. در طول مسیر
حوضچههایی تشکیل شده که گاه تا 5/1 متر عمق دارند و جای خوبی برای تن به
آب زدن و خنک شدن در گرمای تفتان کویر است. آب این دره با مهندسی شگفتآور
توسط تونلی دستکند به قنات هدایت میشود. پس از این، دره خشک و بیآب و علف
میشود.
بلندای لوت
زنوغان را که پشت سر میگذاریم پیچهای جاده کمتر و چشمانداز بیانتهایش زیباتر میشود. این بخش از جاده حدود 90 کیلومتر از میان پستترین و کمارتفاعترین نقاط زمین می گذرد. قصد داریم به بلندترین نقطه این ارتفاع پست برسیم. برج نایبند و نخلهای دست در آسمانش از دور به چشم مسافران جانی تازه میبخشند. این روستا بلندترین نقطه دشت بزرگ لوت با ارتفاع 1090 متر است. روستا پلکانی است و معماری خاص خود را دارد و در کنار آن نخلستانهای پُربار و مرکبات کشت و برداشت می شود. نارنگی کلمانتین و پرتقال محلی نایبند عطر و طعم خاصی دارند.
سرد و گرم با هم
برای دیدن پدیدهای عجیب و بینظیر در نزدیکی طبس آدرس چشمه مرتضی علی را میگیریم. این چشمه و چشمههای دیگر در کال درهسر حدود 30 کیلومتری شمال طبس جاری است. جاده طبس را بهسوی شمال پیش میرویم تا به روستای «خَرو» برسیم. پس از خرو سفلی وارد خرو علیا میشویم تا به جاده خاکی با تابلوی «ایستگاه هیدرومتری خرو» برسیم و ۲ کیلومتر بعد به تنگه میرسیم. در محل ورودی کال سردر، فضاهایی برای نشستن و صرف غذا و سرویس بهداشتی در نظر گرفته شده ولی بهتر است از اردوگاه تفریحی روستای خرو استفاده شود.
این چشمهها پس از سرچشمه گرفتن از دامنه غربی کوه کشسیاه به سمت غرب جاری میشوند.
این
تنگه یک چشمه آب سرد و چند چشمه آب گرم دارد که آبهایشان در یک نهر
جریان دارند. بعد از این چشمهها بند «طاق عباسی» بهعنوان قدیمیترین و
بزرگترین سد قوسی دنیا منتظر دیدار شماست. اولین چشمه به نام قنبر از شرق
به غرب (به تبعیت از شیب و راستای دره) جاری بوده و آب آن سرد است. آب گرم
چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه میریزد و همین، اختلاف دمایی را
در چشمه ایجاد میکند که گاهی به 10درجه هم می رسد. غلظت بیشتر آب گرم و
تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در کف رودخانه باعث میشود که آبها تا
مسافت حدود 300 متری بستر رودخانه هم پیش بروند، در حالی که به طور کامل با
هم مخلوط نشده و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند.
به این ترتیب در یک طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد و میتوان یک پا را در طرف گرم رودخانه فرو برد و پای دیگر را در طرف سرد رودخانه؛پدیده نادری که شاید در هیچ نقطه دیگر کشور فرصت تجربه آن را نداشته باشید! روی دیوارههای بلند دره، حفرهها و کانالهایی دیده میشوند که با نظم خاص و مهندسی حساب شدهای بنا شدهاند. محلیها به آن خانه گبری میگویند. هرکدام از این حفرهها حداقل به دوران ساسانیان میرسد. برای ورورد به این خانهها باید از کانال چاهمانندی به طول 10 متر صعود کنیم تا به دالان بالا برسیم که به اتاقکهایی کوچک منتهی میشود. قوس تونلهای بالایی خانههای گبر همانند قوسهای بناهای دوران ساسانیان است که البته راه دسترسی به داخل این خانهها مشکل و تنها با وسایل کامل صخرهنوردی و کوهنوردی و توسط افراد خبره ورود به داخل آن امکانپذیر است.
دیگ رستم!
مکان عجیب و جالب بعدی چشمه آبگرم به نام «دیگرستم» در ۱۰ کیلومتری نایبند است. جاده طبس به راور را ادامه می دهیم تا تابلوی چشمه دیگ رستم را ببینیم. از جاده آسفالت تا پای تپه حدود 500 متر جاده خاکی است.
غروب تماشایی
هنگامی که طبس را به سوی راور در کرمان ترک میکنیم به منطقهای عجیب میرسیم که سالیان سال خالی از رفت و آمد و دیدار گردشگران مانده است. در کیلومتر 50 جاده دیهوک به کرمان و در حد فاصل روستاهای اسفندیار و نایبند، منطقهای کویری وجود دارد که باتوجه به دورافتاده بودن و عدم گذر مسافر، از نظر گردشگری ناشناخته مانده، اما بهدلیل وجود معادن مختلف، از سالیان دور مورد توجه زمینشناسان و معدنکاران قرار داشته است.
پس
از تماشای روستای اسفندیار و مزارع زعفران زنوغان 6 کیلومتر که پیش برویم
جاده فرعی با تابلوی معدن «تختزیتون» دیده میشود. این منطقه در سالیان
نهچندان دور یکی از توقفگاههای مسیر کرمان - مشهد بوده و وجود
کاروانسرای بزرگی در کنار چشمه آب، مؤید این موضوع است.
جاذبه
گردشگری این منطقه وجود چشمه آبگرم، درختان تاغ، نیزار و دریاچه وسیع در
پاییندست آن است. وجود کویر زیبا و زمینهای نمکی ناهموار در کنار گلهای
نرم و ساحل مانند از زیباییهایی است که همگی در یک منطقه کوچک گرد هم
آمده و انسان را به تحسین وا میدارد. وجود چشمانداز زیبا، غروب تماشایی،
حضور شترها، آسمان صاف و تاریک در شب و... برای علاقهمندان به عکاسی و
ماجراجویی، فرصت بینظیری فراهم میآورد تا به این خطه از کویر سفر کنند.
در سفر به مناطق کویری حتما با راهنمایان محلی سفر کنید. برای اقامت در
روستاهای بین راه میتوانید با فعالان گردشگری هماهنگ کنید. شترسواری،
سافاری در کویر و تجربه هیجان با چهارچرخهای موتوری روزهای کویری را پرتب و
تاب میکند و شبها آرامش و سکوت شما را به مهمانی درخشان ستارههای آسمان
می برد.
با اماکن تاریخی و کمتر شناخته شده هنگ کنگ آشنا شوید؛
برای خیلی از ما دیدن جاذبه های گردشگری برتر دیگر مثل سابق جذابیت ندارد چراکه اکثر آنها را دیده ایم و یا تجربه مشابه آنها را داشته ایم اما هنوز هم جاهایی شگفت انگیز برای دیدن وجود دارد جاهایی که در عین زیبایی، کمتر به چشم آمده اند اما کاملاً ارزش دیدن را دارند.
به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ اگر شما هنوز با دلتای رودخانه مروارید و جاهای تاریخی و ناشناخته هنگ کنگ در چین آشنا نشده اید و نمیدانید که چطور میتوانید به آنجا سفر کرده و آن را پیدا کنید، هیچ ترسی به خود راه ندهید؛ چرا که راهنمای دسترسی به تمام آنها را در این مطلب آوردهایم. این مکان ها سرشار از تاریخ هست، به سادگی میتوان در آنها به گردش پرداخت و دیدگاه بسیار جدیدی در مورد این قسمت از چین به دست آورد. با ما همراه باشید.
میتوان از ژونگشان (Zhongshan) به این روستا رسید.
کولهنگ یک روستای دلپذیر است که شهرت آن بیشتر به خاطر زادگاه سان یاتسن (Sun Yat-Sen) (انقلابی چینی) است و خانه او اکنون تبدیل به یک موزه خاطره انگیز شده است. بهترین راه برای رسیدن به کولهنگ (Cuiheng)، استفاده از قطار به مقصد ژونگ-شان و سپس سوار شدن به اتوبوس است. اتوبوس شماره ۱۲ از مرکز شهر ژونگشان حرکت میکند و تقریباً ۴۰ دقیقه طول میکشد تا به کولهنگ برسد و اتوبوس شماره ۲۱۲ نیز از همان نزدیکی حرکت میکند و ۵۰ دقیقه طول میکشد تا به آنجا برسد. همچنین، اگر سوار قطار گوانگژو-ژوهای (Zhuhai) بشوید، میتوانید در شهر نانلنگ (Nanlang) پیاده شوید که با تاکسی تنها ۱۰ دقیقه از کویهنگ فاصله دارد.
از گوانگ-ژو (Guangzhou) می توان به این شهر رسید
اگرچه شاوان یک شهر بسیار کوچک است، اما از لحاظ تاریخی و میراث فرهنگی بسیار غنی است و میگویند زادگاه اوپرای گوانگدونگ (Guangdong) است. این شهر در حاشیه شهر گوانگژو (Guangzhou) واقع است و بنابراین میتوانید با مترو هم به آنجا بروید. می توانید در ایستگاه شیکیاو (Shiqiao) سوار خط ۱ شوید و سپس با اتوبوس به مرکز فرهنگی شاوان بروید.همچنین از خروجی E با اتوبوس شماره ۶۷، یا اتوبوس های شماره ۱۲، ۷، یا ۷B که همگی از خروجی C می گذرند، به این مکان بروید. اگر این کار برای شما سخت است، راه ساده تر این است که از مرکز شهر سوار یک تاکسی بشوید و به راحتی به این مکان برسید.
از شنژن می توان به این قلعه رسید.
قلعه داپنگ قرن ها در دفاع ساحلی چین، نقش مهمی ایفا کرده و دارای برج های مراقبتی بسیار بزرگی است که هنوز هم دست نخورده هستند و از آن محافظت های اصولی میشود. برای دیدن قلعه داپنگ، باید به منطقه لونگانگ (Longgang) از شنژن برسید که از مرکز شهر، ۵۵ کیلومتر فاصله دارد. اتوبوس E11 از ایستگاه شمالی شنژن و با گذر از ایستگاه ینگهو (Yinghu)، به شهر داپنگ می رود که در روزهای عادی حداکثر یک روز طول می کشد و از آنجا می توانید سوار اتوبوس B756 بشوید و به قلعه داپنگ برسید.
راه دیگر این است که از ایستگاه اتوبوس فوتیان (Futian) (شماره H92) یا خود لونگانگ (۸۳۳ یا ۸۱۸) به داپنگ برسید. وقتی که به داپنگ رسیدید، برای برگشت هم همین مسیر را در پیش بگیرید. بعضی از رانندگان تاکسی در شنژن حتی ممکن است شما را تا آنجا هم ببرند که البته در این صورت انتظار داشته باشید که صورت حسابی در حدود RMB200 پرداخت کنید و به روی خودتان نیاورید!
از شنژن یا هنگ کنگ هم میتوان به نانتو رسید. شهر نانتو مرکز بقایای جالب شهر باستانی زینان (Xin’an) است که در آن کند و کاوهای باستان شناسی نشان از تمدنی باستانی دارند که به سلسله شانگ برمیگردد. شهر نانتو در روستای جیوجیتو (Jiujietou) واقع است که در منطقه نانشان (Nanshan) غربی در شنژن قرار دارد و به ساحل غربی رودخانه مروارید محدود می شود. بهترین راه برای ورود به این شهر از طریق دروازه جنوبی است که در بلوار شنان (Shennan) و در انتهای غربی جاده شنان واقع است؛ یعنی در نزدیکی جایی که این جاده، جاده نانزین (Nanxin) را قطع میکند. اتوبوس های ۲۰۱ و ۲۱۰ از مرکز شنژن حرکت میکنند و اتوبوس های ۳۰۱، ۳۰۵، ۳۱۰ و ۳۵۵ نیز شما را به همان جا می برند. برای استفاده از مترو، می توانید به دانشگاه شنژن بروید و از آنجا با تاکسی در عرض پنج دقیقه به نانتو خواهید رسید. راه دیگر این است که از قسمت جنوبی پارک ژونگشان (Zhongshan) وارد شهر شوید.
برای رسیدن به نانتو از هنگکنگ، می توانید از اتوبوسی که از کولون تونگ (Kowloon Tong) حرکت میکند و از مرز چین و هنگ کنگ رد میشود، یا از اتوبوس وان چای (Wan Chai ) به مقصد بندر شنژن استفاده کنید. بعد از آن باید یک تاکسی بگیرید و به نان تو گو چنگ (Nan tou gu cheng ) برسید که حداکثر ۱۵ دقیقه طول میکشد.
از گوانگژو (Guangzhou) یا ژوهای (Zhuhai) میتوان به این شهر رسید.
شهر چیکان در گذشته بسیاری از کارگردانان را به سوی خود جذب نموده است. این شهر اسرارآمیز، دارای معماری و حال و هوای اروپایی است. هدف اصلی از بازدید چیکان، در وهله اول رفتن به شهر کایپینگ (Kaiping) است. از گوانگژو (Guangzhou) هم می توان به این شهر رسید؛ می توانید در ایستگاه اتوبوس استانی (در نزدیکی ایستگاه راه آهن گوانگ ژو)، سوار اتوبوس شوید. اتوبوس ها هر نیم ساعت یک بار حرکت می کنند. وقتی که در چیکان باشید، کافی است از اتوبوس های آن جا استفاده کنید؛ مانند اتوبوس عمومی شماره ۶ که از یی سی (Yici) واقع در کای-پینگ به مقصد چیکان حرکت می کند. می توانید برای طی این مسافت ۱۲ کیلومتری از تاکسی هم استفاده کنید. چیکان میان ماجیان گلونگ دیاولو (Majianglong Diaolou) و لی- گاردن (Li Garden ) واقع است
اگر می خواهید آثار تاریخی شگفت انگیز را تجربه کنید بهتر است آثاری را ببینید که ممکن است برای همیشه از دسترستان خارج شود.
به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ گاهی در مسیر تاریخ، اتفاقاتی روی داده است که باعث از بین رفتن برخی مکان ها و یا پنهان شدن آنها شده اند. این اتفاقات می توانند حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و یا رویدادهایی چون نبرد میان دودمان های مختلف باشد. البته شرایط آب و هوایی و پدیده های طبیعی نیز قادرند گاهی حتی شهرهایی را زیر خروارها خاک مدفون نمایند. در این مطلب سعی کرده ایم با کاوش در دل تاریخ، مکان هایی را که به کلی گم شده اند و یا بخش های مختصری باقی مانده اند به شما معرفی نماییم. با ما همراه باشید.
شهر انکگور تحت عنوان پایتخت امپراطوری خمر بین قرن ۹ تا ۱۵ پس از میلاد رونق داشت. در سال ۱۴۳۱ میلادی سربازان تایلندی به شهر انگکور هجوم آوردند و آن را ویران کردند. پس از آن، ویرانه شهر به حال خود رها شد و به تدریج گیاهان و درختانی در اطراف شهر یوییده و آن را در خود پنهان ساختند. سرانجام این شهر ۱۵۰ سال پیش مجددا کشف شد. در سال ۱۸۵۰ میلادی یک مأمور فرانسوی به قصد میانبر زدن، راه خود را از میان جنگل متراکم و گرمسیری کامبوج کوتاه نمود و در کمال حیرت با ویرانه های این شهر با شکوه مواجه شد. پس از مدت کوتاهی باستان شناسان برای جستجو و بازسازی این شهر که به شهر معبدها مشهور است به آن مکان آمدند. این شهر بیش از هزار معبد کوچک و بزرگ داشته است که این شهر تاریخی را به بزرگ ترین اثر تاریخی مذهبی جهان تبدیل نموده است. بسیاری از معابد شهر مرمت شده اند و هم اکنون سالانه پذیرای میلیون ها علاقهمند از سراسر جهان می باشد.
شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی کشورمان است که در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل-زاهدان در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته است. این شهر کهن روی آبرفت های رودخانه هیرمند به دریاچه هامون قرار دارد که زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دوره بنای این شهر بزرگ مقارن با دوره برنز تمدن جیرفت است و ایرانیان حدود ۶هزار سال پیش در این شهر زندگی میکردهاند. گفته میشود شهر سوخته پیشرفته ترین شهر جهان قدیم بوده و حتی بسیار پیشرفته تر از دولت شهر کرت که سینوهه در کتابش از آن یاد کرده، بوده است. در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ در سی و هشتمین اجلاس یونسکو، شهر سوخته به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت گردید. این محوطه باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست یونسکو می باشد که با قدمت ۵۰۰۰ ساله هم اکنون، یکی از پیشرفته ترین شهرهای باستانی دنیا به حساب می آید.
«پترا» شهری تاریخی در پادشاهی اردن است که در گذشته پایتخت حکومت باستانی «نَبَطی ها» بوده است. این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن و در غرب راه اصلی میان این شهر و بندر عقبه واقع قرار گرفته است. پترا شهری است که کاملا در دل کوه و در تخته سنگ هایی به رنگ سرخ یا صورتی تراشیده شده است. کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در دل سنگ ها به وجود آمده، آن را پترا نامیده اند. پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا به دست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بوده است. قشون رومیان به سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره کرده و آب را به روی ساکنان این شهر میبندند. و سرانجام پس از مدتی آن شهر را به تصرف در آورده و به حکومت نَبَطیها پایان میدهند. امروزه آثار این شهر باستانی پرشکوه به عنوان یادگاری از دوران نَبَطیها بهجا مانده که از مراکز مهم گردشگری کشور اردن به حساب میآید. این شهر تاریخی که از سال ۱۹۸۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است در سال ۲۰۰۷ به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته شد.
شهر افسانه ای تروآ که با حماسه ایلیاد هومر به شهرت رسیده، هم اکنون در شمال غربی کشور ترکیه قرار گرفته و در واقع محلی است که جنگ تروی در آن اتفاق افتاد. محوطه باستانی تروا دارای چندین لایه خرابه است که عمرش به اواخر قرن ۱۳ پیش از میلاد می رسد. سالیان طولانی گمان میشد شهر تروآ همچون آتلانتیس، شهری خیالی است اما «هاینریش شلیمان»، باستان شناس آلمانی، سال ۱۸۷۰ به حفاری در این محل پرداخت و چندین شهر بنا شده را بر روی یکدیگر یافت. در آنجا دیوارهای دفاعی درست همانطور که هومر توصیف کرده بود وجود داشت. جواهراتی نیر در این محوطه کشف شد که به جواهرات هلن نسبت داده شد. در ابتدا گمان می شد این جواهرات مکشوفه گم شده اند اما در حقیقت اتحادیه جماهیر شوروی در جریان جنگ جهانی آنها را به سرقت برده بود و هم اکنون در موزه پوشکین نگهداری میشوند. باستان شناسان همچنین دریافتند که این شهر حدود سال ۳۰۰۰ قبل از میلاد ساخته شده و پس از چندین و چند بار ویرانی، هر بار شهر جدیدی روی خرابه های شهر قبلی بنا میشده است.
ویرانه های پمپئی در نزدیکی ناپل در کشور ایتالیا واقع شده و آثاری از بناها و مردم شهر باستانی پمپئی که بر اثر آتشفشان کوه وزوو ویران شده است در آن به چشم میخورد. پیش از این تصور میشد مردم این شهر به خاطر گازهای سمی حاصل از آتشفشان از بین رفته اند اما تحقیقات دیگر نشان داد که مرگ آنها به علت حرارت بالا بوده است. برخی دیگر نیز بر اساس نامههایی که ۲۵ سال پس از این ماجرا نوشته شد، به این نتیجه رسیدند که مردم به دلیل استشمام خاکسترهای آتشفشان خفه شدهاند. این شهر پس از آتشفشان، به مدت ۱۵۰۰ سال زیر چهار تا شش متر خاک و خاکستر مدفون شد و به شکلی کاملاً اتفاقی در سال ۱۵۹۹ میلادی کشف شد. این شهر تاریخی که جزو میراث جهانی یونسکو محسوب میشود با بیش از دو میلیون و پانصد هزار بازدید کننده در سال، از جاذبه های مهم ایتالیا محسوب می شود.
افِسوس از شهرهای ایونیا در آناتولی باستان بوده است که امروزه ویرانه های آن اکنون در سه کیلومتری جنوب شهر سلجوق استان ازمیر به عنوان مرکز گردشگری و باستانشناسی کاربرد دارد. جاذبه های گردشگری این شهر، همه ساله جهانگردان زیادی را به این منطقه جذب میکند. «افسوس» میزبان یکی از هفت کلیسای آسیا در کتاب «مکاشفه یوحنا» در «عهد جدید» بوده و شاید انجیل یوحنا در این محل به رشته تحریر درآمده باشد. بسیاری بر این باورند که اصحاب کهف در این شهر زندگی کرده اند و در غاری که در آن نزدیکی وجود دارد به خواب رفتهاند. کشف بسیاری از اسناد مربوط به مسیحیت و مذاهب پیشین، «افسوس» را در زمره مهم ترین بقایای تاریخی قرار داده است.