خبرگزاری ایسنا: مقصد «آنتالیا» است اما هواپیما در یک فرودگاه نظامی فرود میآید، بعضا چهار ساعت دیگر تا آنتالیا راه باقی مانده که باید با اتوبوس رفت. گاهی هم هواپیما پس از توقفی نیمساعته، راهی آنتالیا میشود.
بدین ترتیب، روزانه جان مسافران بسیاری در معرض ریسک یک فرود و پرواز مجدد در یک فرودگاه کوچک نظامی قرار میگیرد؛ چرا؟ چون برخی به این نتیجه رسیده بودند که برای کشور ما خوب نیست که ایرلاینهای وطنی، روزانه تعداد قابل توجهی پرواز به یک مقصد گردشگری بدنام همچون آنتالیا داشته باشد.
درواقع خود موضوع سفر بسیاری از هموطنان به چنین مقدهای گردشگری در کشورهایی چون ترکیه و تایلندف قابل تامل و قطعا تاسفآور است اما تمهید اندیشیده شده در دولت قبل برای این موضوع که خود یک کلاه شرعی محسوب میشود هم در نوع خود بسیار تاملبرانگیز است.
شاید به یک دهه برسد که تبلیغ «آنتالیا»، به عنوان مقصد بدنام در روزنامههای کشور ممنوع شد، چند سال بعد تصاویری از مسافران ایرانی در ساحل جنوبی ترکیه منتشر شد و بعد دستور لغو پروازهای مستقیم به آنتالیا صادر شد. از آن به بعد هواپیماهای ایرانی دیگر پروازی به نام آنتالیا ندارند؛ اما آژانسهای مسافرتی ایران کماکان با وجود ممنوعیت ذکر آنتالیا، به تبلیغاتشان ادامه میدهند.
راههای رسیدن به ساحلی که میگویند نباید اسماش برده شود، زیاد است. اولین و راحتتریناش پروازهای چارتری است، پروازهایی متعلق به شرکتهای هواپیمایی ترک که از خلاء پرواز مستقیم شرکتهای هواپیمایی ایرانی به این مقصد به نفع خود استفاده کردند.
آژانسهای ایرانی که روی مقصد ترکیه کار میکنند و خودشان یک طرف قضیهی پروازهای چارتری ترکیه هستند، میگویند: با تصمیمی که مقامات عالیرتبهی اجرایی وقت برای پروازهای آنتالیا گرفتند، ضرر و ضربهی بزرگی به اقتصاد کشور زدند، چراکه فرصت را برای شرکتهای هواپیمایی ترکیه – برای انجام پروازهای راحتتر و ایمنتر مستقیم – فراهم کردند و پولی که میشد به جیب صنعت هوایی ایران برود، حالا نصیب آنها شده است.
اما شرکتهای هواپیمایی ایرانی برای دور زدن تصمیمی که به ضرر اقتصادیشان منجر شد، پرواز به فرودگاههای نزدیک همان شهری که اسماش را نباید برد برقرار کردند، مثل اسپارتا، قازیانتپه و آدانا که هر یک دستکم با مقصد نهایی چند ساعتی فاصله دارند و ادامهی این مسیر هم معمولا زمینی و با اتوبوس طی میشود.
این ممنوعیت پرواز فقط برای آنتالیا نبوده است، چراکه پس از صدور آن امریهی قانونی، مسافران به سواحل دیگری از جنوب ترکیه گرایش پیدا کردند که دستکم از ایران پرواز مستقیم داشتند؛ از جمله کوشآداسی و بدروم که بعدها لغو پرواز مستقیم، به آنها نیز سرایت کرد و ازمیر مقصد پرواز مسافران این شهرها شد که با دو شهر دیگر از مسیر زمینی حدود چهار ساعت فاصله دارد.
اما همهی قضیهی آنتالیا و دیگر سواحل جنوبی ترکیه فقط یک سود و زیان معولی در صنعت هوایی نیست، بلکه مساله «جان» مسافران ایرانی است که میان این دستورهای خاص مغفول مانده است.
با آنکه در ابتدا سعی شد با ممنوعیت اجرای تور به آنتالیا و سپس با لغو پروازهای مستقیم میزان سفر ایرانیها به ساحل بدنام خوانده شده، کاهش یافته یا حذف شود اما آمارها نشان میدهد، در این مدت از میزان جمعیت مسافران ایرانی نهتنها کاسته نشده، بلکه به شمار آنها اضافه شده است.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که به سالنامه آماری سازمان جهانی جهانگردی استناد کرده است، در سال ۲۰۱۳ ترکیه همچنان نخستین مقصد گردشگران ایرانی بوده و در آن سال یک میلیون و ۱۹۶ هزار و ۴۸۲ ایرانی به ترکیه سفر کردند.
تابستان که میشود ترکها منتظرند ایرانیها از راه برسند و از صدقهسری آنها سواحل جنوبی ترکیه نیز سرمایهگذار ایرانی، کم ندارد.
با وجود چنین استقبالی به نظر میرسد پاک کردن صورت مساله نه تنها منفعت اقتصادی در یک دهه گذشته نداشته، بلکه باعث شده مسافران ایرانی نیز در کشور همسایه از حقوق حقهی خود باز بمانند و تحت تاثیر این تصمیم، پروازهای غیرمستقیم ایرانیها به فرودگاههای کوچک یا نظامی قدیمی که از مدار فعالیت خارج شدهاند و فاقد ایمنی و امکانات متناسب مسافرتی هستند، منتقل شوند.
در دورهای حتی بابت آبادانی این فرودگاههای کوچک و نظامی هزینهای سربار مسافران ایرانی شده است؛ بدون آنکه آگاه باشند. برای همین هم آژانسهای مسافرتی میگویند، سواحل و فرودگاههای جنوبی ترکیه را ایرانیها آباد کردهاند.
در چند کیلومتری این فرودگاهها هیچ امکانات شهری و اقامتی وجود ندارد و اگر پرواز مسافران نیمهشب یا با تاخیر وارد شود، مسافر مجبور است در آن فضای محدود که امکانات کافی ندارد، معطل بماند و بعد هم چند ساعتی را در جاده و اتوبوس بگذراند؛ حتی شده شبانه. این میان خستگی و کلافگی به حدی است که دیگر رمقی برای فکر کردن درباره بهخطر افتادن جان در جادهای خلوت نمیماند.
یکی از مدیران دفاتر خدمات مسافرتی میگوید: خودکرده را تدبیر نیست، شرایطی که ماحصل یک دستور شبهامنیتی بوده، اکنون سبب تضییع حقوق مسافران ایرانی شده است؛ چراکه نه شرکتهای هواپیمایی پاسخگوی این وضع نامناسب هستند و نه مقامات ایرانی و ترک.
هفته نامه تجارت فردا - پرستو فخاریان: تورگردانان و مدیران آژانسهای مسافرتی معتقدند سفر ایرانیها به گرجستان افزایش یافته است. آژانسها اعلام کردهاند که برای رزرو هتل برای تورهای ایرانی، بعضاً دچار مشکل میشوند و اغلب هتلها اشغال است. به باور این افراد دلایل مختلفی از جمله کودتای ترکیه و ممنوعیت سفر به این کشور برای یک دوره قریب به یک ماه، میتواند منجر به رشد سفرها به این مقصد شده باشد. به گواه آنها، دست کم 10 درصد از مشتریان ترکیه در تابستان امسال راهی گرجستان شدهاند.
اما کارشناسان از دو زاویه به این موضوع نگاه میکنند؛ یکی از دیدگاه عرضه و دیگری از دیدگاه تقاضا. به باور آنها به صورت معمول، زمانی که عرضهکنندگان با چالشها و محدودیتهایی در کالاهای مورد عرضه مواجه میشوند به استراتژیهای جایگزین روی میآورند و در برخی موارد سعی میکنند محصول خود را نیز تغییر دهند. در چنین شرایطی آنها سعی میکنند برای محصول جدید یا تغییری که در محصول پیشین ایجاد شده، تقاضای جدید بیافرینند. کارشناسان در مورد بازار سفرهای خارجی ایرانیها نیز معتقدند، محدودیتهایی که مقصد ترکیه پیشروی آژانسها قرار داد (از جمله چالش حملات تروریستی، اختلافات سیاسی داخلی دولت با گروههای مخالف و همچنین کودتای نافرجام در این کشور)، دفاتر مسافرتی را بر آن داشت تا مقاصد جدیدی را مطرح کنند و درصدد جذب گردشگران به این مقاصد بربیایند.
به گفته این کارشناسان، چنین اتفاقی از سوی دیگر برای گردشگران ورودی به کشور نیز رخ داده است. آژانسداران پس از شکلگیری جنگ در منطقه، تمام سعی خود را به کار گرفتند تا مشتریان سفر به کشورهایی نظیر مصر، لیبی و دیگر کشورهای منطقه را که مقاصد فرهنگی و تاریخی محسوب میشوند به ایران جذب کنند؛ چه اینکه تورهایی که پیش از این به آن کشورها میرفتند حالا به دلیل وقوع جنگهای داخلی و منطقهای، از سفر به این کشورها خودداری میکنند و ایران میتواند مقصد جایگزینی برای آنها باشد. لغو ویزا بین ایران و گرجستان نیز البته از دلایل مهم افزایش این سفرها عنوان میشود؛ چه اینکه هزینه و بعضاً روند اداری پیچیده دریافت ویزا همواره به عنوان یکی از موانع سفرهای خارجی به شمار میرود.
حالا این لغو ویزای متقابل گرچه هنوز روی افزایش گردشگران گرجی ایران تاثیر چندانی نداشته است اما براساس شواهد موجود، موجب رشد سفر ایرانیها به گرجستان شده است. از سوی دیگر ارائه سرویس مناسب نیز موضوع دیگری است که کارشناسان آن را دلیلی برای افزایش سفر به گرجستان میدانند. به اعتقاد آنها، مراکز ارائه خدمات گردشگری در این کشور توانستهاند متناسب با میزان هزینههایی که گردشگران متحمل میشوند، خدمات مناسبی را به آنها ارائه دهند. در طرف دیگر نیز تقاضاکنندگان قرار دارند؛ متقاضیانی که مقاصد ارزان، باکیفیت و امن را ترجیح میدهند.
در این مورد ما با گردشگران ایرانی طرفیم که تا پیش از این بیشتر از هر کشوری، با ترکیه آشنا بودند و در غالب موارد این کشور را برای سفر خارجی خود انتخاب میکردند. بر اساس تحلیل کارشناسان اقتصادی و فعالان گردشگری، این گروه از گردشگران غالباً ترکیه را به دلیل سواحل دریای سیاه، مراکز خرید مناسب و از همه مهمتر هزینههای معقول و اقتصادی انتخاب میکردند. حالا گرجستان توانسته این امکانات را کموبیش در اختیار گردشگران قرار دهد و بخشی از این بازار را به سمت خود بکشد. البته بسیاری از کارشناسان تاکید میکنند که گرجستان دستکم به دلیل عدم تنوع در بخش گردشگری خرید، نمیتواند به صورت تمام و کمال جایگزین ترکیه شود اما در این شرایط نیز امتحان کردن یک مقصد جدید توجیهی برای رشد سفرها به این کشور عنوان میشود.
در همین حال گردشگران ترجیح میدهند به مقاصدی سفر کنند که فرهنگ مشابهی با آنها داشته باشد. در این خصوص نیز گرجستان میتواند مقصد خوبی برای گردشگران ایرانی باشد. حالا براساس آمار اداره توریسم گرجستان، سال گذشته حدود ۶۰ هزار ایرانی به این کشور سفر کردند و اکنون طبق پیشبینی تورگردانان ایرانی، این تعداد امسال به حدود ۱۵۰ هزار نفر خواهد رسید؛ افزایشی حدود 5 /2 برابر. به نظر میرسد گرجستان، پس از ارمنستان دارد اندکاندک یکهتازی ترکیه را در بازار سفر ایران از بین میبرد.
محمدحسن کرمانی - رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر مسافرتی و گردشگری ایران: یافتههای علمی در مطالعات گردشگری نشان میدهد موفقیت و رشد پایدار این صنعت در گرو عملکرد مناسب و هماهنگ عناصر و مولفههای متعددی است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. از مهمترین این مولفهها «امنیت گردشگران و مقاصد گردشگری» است. درواقع امنیت به عنوان مهمترین و زیربناییترین اصل در تدوین استراتژی توسعه گردشگری در جهان به شمار میآید. به گواه پژوهشهای متعدد، میان گردشگری، ثبات، توسعه و امنیت رابطهای تعریفشده وجود دارد و هرگونه بروز ناامنی و بهکارگیری خشونت در سطوح مختلف، زیانهای جبرانناپذیری به این صنعت وارد میسازد.
از سوی دیگر، زمانی که یک مقصد گردشگری با ناامنی مواجه شود، میتواند منتظر این باشد که مشتریانش به زودی یا دستکم در کوتاهمدت جذب مقاصد دیگر شوند؛ حتی اگر مقاصد جدید نتوانند جایگزین تمام و کمالی برای مقصد ناامنشده باشند.
تمام این تئوریها، در حوادث تروریستی و در پی بیثباتی داخلی در ترکیه جامه واقعیت پوشید. در شرایطی که تابستان به عنوان فصل اوج سفر ایرانیها به این کشور شناخته میشد، با کاهش سفر هموطنانمان به این کشور روبهرو شدیم و بسیاری از آنها مقاصد دیگری را جایگزین ترکیه کردند؛ یعنی در یک چشم برهم زدن، ترکیه نهتنها شاهد ریزش تعداد گردشگرانش بود بلکه مشتریان همیشگیاش را در حال سفر به دیگر مقاصد مشابه خود یافت.
به این ترتیب بسیاری از ایرانیهایی که در صف سفرهای خارجی تابستان بودند، با اندکی تغییر مقاصد خود را انتخاب کردند و آنهایی که اغلب ترکیه را برای سفر برمیگزیدند، مجبور شدند مقاصد جدیدی را برای سفر درنظر بگیرند. ارمنستان، آذربایجان، گرجستان و بلغارستان از جمله این مقاصد جدید هستند که در کنار ترکیه، لیست مقاصد خارجی ایرانیها را در تابستان امسال تشکیل دادهاند.
در حقیقت اتفاقاتی که در ترکیه افتاد، موجب شد رقبای این کشور از این فرصت به نفع خود بهرهبرداری کنند و برای آنکه سهمی از بازار مشتریان ترکیه بگیرند، به صورت جدی فعال شوند؛ گرچه به نظر نمیرسد که آنها بتوانند چه به لحاظ خدمات و چه به لحاظ جاذبهها، جایگزین ترکیه باشند.
آیا گرجستان ظرفیت دارد؟
حالا درحالی با رشد تعداد تورهای گرجستان در ایران مواجه هستیم که لازم است به ظرفیتهای ارائه خدمات در این کشور نیز توجه کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا سیستم گردشگری گرجستان میتواند پاسخگوی تعداد روبه افزایش گردشگران ما باشد یا خیر؟ و آیا اساساً عرضه و تقاضا در این بازار با هم تناسب دارند یا نه؟ پیش از این متاسفانه ما در برخی مقاصد با مشکلاتی از این دست مواجه شدهایم؛ آژانسها بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای اقامتی و خدماتی یک مقصد، برنامه تور را تدوین و سپس اجرا کردهاند اما گردشگر پس از سفر به آن مقصد با مشکلات متعددی روبهرو شده است. مثلاً چنین اتفاقی اخیراً در مورد برخی تورهای روسیه رخ داد و گردشگران پس از سفر به آن مقصد، با خدماتی مغایر آنچه مطابق قرارداد باید دریافت میکردند، مواجه شدهاند. از این رو ما شاهد آن بودیم که گردشگر از این موضوع گلایهمند است. مشابه این اتفاقات و بدعهدی در قراردادها البته پیش از این در ترکیه نیز رخ داده و آژانسهای ایرانی و گردشگرانشان را دچار چالش کرده بود.
از اینرو نکتهای که آژانسها درباره مقصدی همچون گرجستان باید درنظر بگیرند، وضعیت ظرفیتهای موجود خدمات گردشگری در این کشور و محکم کردن قراردادهای فیمابین است. نگارنده دقیقاً مطلع نیست در حال حاضر دفاتر مسافرتی ایرانی برای همکاری با طرفهای گرجی چه تضامینی رد و بدل و چگونه قراردادهای خود را محکم میکنند اما در چنین شرایطی که همکاری آژانسهای ایرانی با گرجیها همچنان جوان است و هنوز عمیق نشده، بهتر آن است که همکاریها صرفاً بر پایه اعتماد صورت نگیرد و تضامین محکمتری در این زمینه از طرف گرجی دریافت شود؛ چه اینکه در غیر این صورت، رخ دادن تخلفات از سوی عرضهکنندگان خدمات گردشگری و کارگزاران گرجی دور از ذهن نیست و در صورت رخ دادن چنین اتفاقاتی دیگر دست آژانسهای ایرانی برای احقاق حقوق مسافران به متخلفان نخواهد رسید. از سوی دیگر، چنانچه آژانسها بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای اقامتی و کیفیت خدمات به رزرو هتلهای بیکیفیت بپردازند، مشتریان نسبت به این مقصد دیدگاه منفی پیدا خواهند کرد.
تعریف مقاصد باکیفیت
اما همانطور که اشاره شد در حال حاضر ایرانیها به سمت مقاصدی همچون گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و بلغارستان اقبال نشان دادهاند؛ اقبالی که بخش مهمی از آن ناشی از همخوانی هزینهها و شرایط این مقاصد با تقاضاکنندگان ایرانی است. با این همه نمیتوان گفت توسعه این سفرها، تعریف مقاصد جدید به صورت هدفمند است؛ به این معنی که آژانسها مقاصدی را برای سفرهای خارجی هموطنان تعریف کنند که به لحاظ اقتصادی و فرهنگی از ما پیشرفتهتر هستند و سفر به آنها میتواند به انتقال تجارب در زمینههای مختلف بینجامد. در حقیقت سفرهایی به مقاصد خارجی شکل بگیرد که به لحاظ کیفی و دانشی برای مردم دستاوردهایی داشته باشد.
این در حالی است که مقاصدی همچون گرجستان، ارمنستان، آذربایجان یا بلغارستان چندان از کشورمان توسعهیافتهتر نیستند و ایران هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ اقتصادی و صنعتی از این کشورها پیشرفتهتر است. از این رو، میتوان گفت چنین مقاصدی برای ایرانیها صرفاً مقصدی برای استراحت است و نمیتواند چندان با انتقال تجارب مهم در بخشهای مختلف همراه باشد و صرفاً به دلیل سهولت در سفر و ارزان بودن هزینهها، از سوی هموطنان انتخاب میشود.
به باور نگارنده بهتر آن است ما بتوانیم سفر به کشورهای توسعهیافته اروپایی را در میان آن بخش از گردشگران خروجی بالقوه ایران تقویت کنیم؛ گرچه سفر به چنین مقاصدی به دلیل دشوار بودن مراحل دریافت ویزا و همچنین هزینههای بالا به نسبت مقاصد آسیایی، بعضاً مانع سفر عموم تقاضاکنندگان برای سفرهای خارجی میشود. به نظر میرسد بهبود روابط سیاسی با چنین کشورهایی نظیر گشایش در روابط ایران با کشورهای قدرتمند غربی میتواند مقدمهای برای توسعه دوجانبه گردشگری بین کشورهای اروپایی و ایران باشد. از سوی دیگر گام بعدی تسهیل صدور ویزاست که پیشتر به اهمیت آن در انتخاب مقاصد سفر اشاره شد. البته همین تسهیل در صدور ویزا خود پیش از هرچیز نیازمند بهتر شدن روابط سیاسی کشورها با هم است.
در همین مقوله، آنچه بعضاً در سفارتهای کشورهای غربی مانع تسریع و تسهیل صدور ویزا میشود، کمبود نیروی انسانی است. از اینرو پیشنهاد نگارنده به این سفارتها، برونسپاری برخی مراحل صدور ویزا به آژانسها و انجام مراحل امنیتیتر در خود سفارت است. به این ترتیب تشکلی همچون انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران میتواند طی مذاکراتی با این سفارتخانهها، چند و چون، سازوکار و جزییات این همکاری را تبیین کند.
هفته نامه تجارت فردا - پرستو فخاریان: تورگردانان و مدیران آژانسهای مسافرتی معتقدند سفر ایرانیها به گرجستان افزایش یافته است. آژانسها اعلام کردهاند که برای رزرو هتل برای تورهای ایرانی، بعضاً دچار مشکل میشوند و اغلب هتلها اشغال است. به باور این افراد دلایل مختلفی از جمله کودتای ترکیه و ممنوعیت سفر به این کشور برای یک دوره قریب به یک ماه، میتواند منجر به رشد سفرها به این مقصد شده باشد. به گواه آنها، دست کم 10 درصد از مشتریان ترکیه در تابستان امسال راهی گرجستان شدهاند.
اما کارشناسان از دو زاویه به این موضوع نگاه میکنند؛ یکی از دیدگاه عرضه و دیگری از دیدگاه تقاضا. به باور آنها به صورت معمول، زمانی که عرضهکنندگان با چالشها و محدودیتهایی در کالاهای مورد عرضه مواجه میشوند به استراتژیهای جایگزین روی میآورند و در برخی موارد سعی میکنند محصول خود را نیز تغییر دهند. در چنین شرایطی آنها سعی میکنند برای محصول جدید یا تغییری که در محصول پیشین ایجاد شده، تقاضای جدید بیافرینند. کارشناسان در مورد بازار سفرهای خارجی ایرانیها نیز معتقدند، محدودیتهایی که مقصد ترکیه پیشروی آژانسها قرار داد (از جمله چالش حملات تروریستی، اختلافات سیاسی داخلی دولت با گروههای مخالف و همچنین کودتای نافرجام در این کشور)، دفاتر مسافرتی را بر آن داشت تا مقاصد جدیدی را مطرح کنند و درصدد جذب گردشگران به این مقاصد بربیایند.
به گفته این کارشناسان، چنین اتفاقی از سوی دیگر برای گردشگران ورودی به کشور نیز رخ داده است. آژانسداران پس از شکلگیری جنگ در منطقه، تمام سعی خود را به کار گرفتند تا مشتریان سفر به کشورهایی نظیر مصر، لیبی و دیگر کشورهای منطقه را که مقاصد فرهنگی و تاریخی محسوب میشوند به ایران جذب کنند؛ چه اینکه تورهایی که پیش از این به آن کشورها میرفتند حالا به دلیل وقوع جنگهای داخلی و منطقهای، از سفر به این کشورها خودداری میکنند و ایران میتواند مقصد جایگزینی برای آنها باشد. لغو ویزا بین ایران و گرجستان نیز البته از دلایل مهم افزایش این سفرها عنوان میشود؛ چه اینکه هزینه و بعضاً روند اداری پیچیده دریافت ویزا همواره به عنوان یکی از موانع سفرهای خارجی به شمار میرود.
حالا این لغو ویزای متقابل گرچه هنوز روی افزایش گردشگران گرجی ایران تاثیر چندانی نداشته است اما براساس شواهد موجود، موجب رشد سفر ایرانیها به گرجستان شده است. از سوی دیگر ارائه سرویس مناسب نیز موضوع دیگری است که کارشناسان آن را دلیلی برای افزایش سفر به گرجستان میدانند. به اعتقاد آنها، مراکز ارائه خدمات گردشگری در این کشور توانستهاند متناسب با میزان هزینههایی که گردشگران متحمل میشوند، خدمات مناسبی را به آنها ارائه دهند. در طرف دیگر نیز تقاضاکنندگان قرار دارند؛ متقاضیانی که مقاصد ارزان، باکیفیت و امن را ترجیح میدهند.
در این مورد ما با گردشگران ایرانی طرفیم که تا پیش از این بیشتر از هر کشوری، با ترکیه آشنا بودند و در غالب موارد این کشور را برای سفر خارجی خود انتخاب میکردند. بر اساس تحلیل کارشناسان اقتصادی و فعالان گردشگری، این گروه از گردشگران غالباً ترکیه را به دلیل سواحل دریای سیاه، مراکز خرید مناسب و از همه مهمتر هزینههای معقول و اقتصادی انتخاب میکردند. حالا گرجستان توانسته این امکانات را کموبیش در اختیار گردشگران قرار دهد و بخشی از این بازار را به سمت خود بکشد. البته بسیاری از کارشناسان تاکید میکنند که گرجستان دستکم به دلیل عدم تنوع در بخش گردشگری خرید، نمیتواند به صورت تمام و کمال جایگزین ترکیه شود اما در این شرایط نیز امتحان کردن یک مقصد جدید توجیهی برای رشد سفرها به این کشور عنوان میشود.
در همین حال گردشگران ترجیح میدهند به مقاصدی سفر کنند که فرهنگ مشابهی با آنها داشته باشد. در این خصوص نیز گرجستان میتواند مقصد خوبی برای گردشگران ایرانی باشد. حالا براساس آمار اداره توریسم گرجستان، سال گذشته حدود ۶۰ هزار ایرانی به این کشور سفر کردند و اکنون طبق پیشبینی تورگردانان ایرانی، این تعداد امسال به حدود ۱۵۰ هزار نفر خواهد رسید؛ افزایشی حدود 5 /2 برابر. به نظر میرسد گرجستان، پس از ارمنستان دارد اندکاندک یکهتازی ترکیه را در بازار سفر ایران از بین میبرد.
محمدحسن کرمانی - رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر مسافرتی و گردشگری ایران: یافتههای علمی در مطالعات گردشگری نشان میدهد موفقیت و رشد پایدار این صنعت در گرو عملکرد مناسب و هماهنگ عناصر و مولفههای متعددی است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. از مهمترین این مولفهها «امنیت گردشگران و مقاصد گردشگری» است. درواقع امنیت به عنوان مهمترین و زیربناییترین اصل در تدوین استراتژی توسعه گردشگری در جهان به شمار میآید. به گواه پژوهشهای متعدد، میان گردشگری، ثبات، توسعه و امنیت رابطهای تعریفشده وجود دارد و هرگونه بروز ناامنی و بهکارگیری خشونت در سطوح مختلف، زیانهای جبرانناپذیری به این صنعت وارد میسازد.
از سوی دیگر، زمانی که یک مقصد گردشگری با ناامنی مواجه شود، میتواند منتظر این باشد که مشتریانش به زودی یا دستکم در کوتاهمدت جذب مقاصد دیگر شوند؛ حتی اگر مقاصد جدید نتوانند جایگزین تمام و کمالی برای مقصد ناامنشده باشند.
تمام این تئوریها، در حوادث تروریستی و در پی بیثباتی داخلی در ترکیه جامه واقعیت پوشید. در شرایطی که تابستان به عنوان فصل اوج سفر ایرانیها به این کشور شناخته میشد، با کاهش سفر هموطنانمان به این کشور روبهرو شدیم و بسیاری از آنها مقاصد دیگری را جایگزین ترکیه کردند؛ یعنی در یک چشم برهم زدن، ترکیه نهتنها شاهد ریزش تعداد گردشگرانش بود بلکه مشتریان همیشگیاش را در حال سفر به دیگر مقاصد مشابه خود یافت.
به این ترتیب بسیاری از ایرانیهایی که در صف سفرهای خارجی تابستان بودند، با اندکی تغییر مقاصد خود را انتخاب کردند و آنهایی که اغلب ترکیه را برای سفر برمیگزیدند، مجبور شدند مقاصد جدیدی را برای سفر درنظر بگیرند. ارمنستان، آذربایجان، گرجستان و بلغارستان از جمله این مقاصد جدید هستند که در کنار ترکیه، لیست مقاصد خارجی ایرانیها را در تابستان امسال تشکیل دادهاند.
در حقیقت اتفاقاتی که در ترکیه افتاد، موجب شد رقبای این کشور از این فرصت به نفع خود بهرهبرداری کنند و برای آنکه سهمی از بازار مشتریان ترکیه بگیرند، به صورت جدی فعال شوند؛ گرچه به نظر نمیرسد که آنها بتوانند چه به لحاظ خدمات و چه به لحاظ جاذبهها، جایگزین ترکیه باشند.
آیا گرجستان ظرفیت دارد؟
حالا درحالی با رشد تعداد تورهای گرجستان در ایران مواجه هستیم که لازم است به ظرفیتهای ارائه خدمات در این کشور نیز توجه کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا سیستم گردشگری گرجستان میتواند پاسخگوی تعداد روبه افزایش گردشگران ما باشد یا خیر؟ و آیا اساساً عرضه و تقاضا در این بازار با هم تناسب دارند یا نه؟ پیش از این متاسفانه ما در برخی مقاصد با مشکلاتی از این دست مواجه شدهایم؛ آژانسها بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای اقامتی و خدماتی یک مقصد، برنامه تور را تدوین و سپس اجرا کردهاند اما گردشگر پس از سفر به آن مقصد با مشکلات متعددی روبهرو شده است. مثلاً چنین اتفاقی اخیراً در مورد برخی تورهای روسیه رخ داد و گردشگران پس از سفر به آن مقصد، با خدماتی مغایر آنچه مطابق قرارداد باید دریافت میکردند، مواجه شدهاند. از این رو ما شاهد آن بودیم که گردشگر از این موضوع گلایهمند است. مشابه این اتفاقات و بدعهدی در قراردادها البته پیش از این در ترکیه نیز رخ داده و آژانسهای ایرانی و گردشگرانشان را دچار چالش کرده بود.
از اینرو نکتهای که آژانسها درباره مقصدی همچون گرجستان باید درنظر بگیرند، وضعیت ظرفیتهای موجود خدمات گردشگری در این کشور و محکم کردن قراردادهای فیمابین است. نگارنده دقیقاً مطلع نیست در حال حاضر دفاتر مسافرتی ایرانی برای همکاری با طرفهای گرجی چه تضامینی رد و بدل و چگونه قراردادهای خود را محکم میکنند اما در چنین شرایطی که همکاری آژانسهای ایرانی با گرجیها همچنان جوان است و هنوز عمیق نشده، بهتر آن است که همکاریها صرفاً بر پایه اعتماد صورت نگیرد و تضامین محکمتری در این زمینه از طرف گرجی دریافت شود؛ چه اینکه در غیر این صورت، رخ دادن تخلفات از سوی عرضهکنندگان خدمات گردشگری و کارگزاران گرجی دور از ذهن نیست و در صورت رخ دادن چنین اتفاقاتی دیگر دست آژانسهای ایرانی برای احقاق حقوق مسافران به متخلفان نخواهد رسید. از سوی دیگر، چنانچه آژانسها بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای اقامتی و کیفیت خدمات به رزرو هتلهای بیکیفیت بپردازند، مشتریان نسبت به این مقصد دیدگاه منفی پیدا خواهند کرد.
تعریف مقاصد باکیفیت
اما همانطور که اشاره شد در حال حاضر ایرانیها به سمت مقاصدی همچون گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و بلغارستان اقبال نشان دادهاند؛ اقبالی که بخش مهمی از آن ناشی از همخوانی هزینهها و شرایط این مقاصد با تقاضاکنندگان ایرانی است. با این همه نمیتوان گفت توسعه این سفرها، تعریف مقاصد جدید به صورت هدفمند است؛ به این معنی که آژانسها مقاصدی را برای سفرهای خارجی هموطنان تعریف کنند که به لحاظ اقتصادی و فرهنگی از ما پیشرفتهتر هستند و سفر به آنها میتواند به انتقال تجارب در زمینههای مختلف بینجامد. در حقیقت سفرهایی به مقاصد خارجی شکل بگیرد که به لحاظ کیفی و دانشی برای مردم دستاوردهایی داشته باشد.
این در حالی است که مقاصدی همچون گرجستان، ارمنستان، آذربایجان یا بلغارستان چندان از کشورمان توسعهیافتهتر نیستند و ایران هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ اقتصادی و صنعتی از این کشورها پیشرفتهتر است. از این رو، میتوان گفت چنین مقاصدی برای ایرانیها صرفاً مقصدی برای استراحت است و نمیتواند چندان با انتقال تجارب مهم در بخشهای مختلف همراه باشد و صرفاً به دلیل سهولت در سفر و ارزان بودن هزینهها، از سوی هموطنان انتخاب میشود.
به باور نگارنده بهتر آن است ما بتوانیم سفر به کشورهای توسعهیافته اروپایی را در میان آن بخش از گردشگران خروجی بالقوه ایران تقویت کنیم؛ گرچه سفر به چنین مقاصدی به دلیل دشوار بودن مراحل دریافت ویزا و همچنین هزینههای بالا به نسبت مقاصد آسیایی، بعضاً مانع سفر عموم تقاضاکنندگان برای سفرهای خارجی میشود. به نظر میرسد بهبود روابط سیاسی با چنین کشورهایی نظیر گشایش در روابط ایران با کشورهای قدرتمند غربی میتواند مقدمهای برای توسعه دوجانبه گردشگری بین کشورهای اروپایی و ایران باشد. از سوی دیگر گام بعدی تسهیل صدور ویزاست که پیشتر به اهمیت آن در انتخاب مقاصد سفر اشاره شد. البته همین تسهیل در صدور ویزا خود پیش از هرچیز نیازمند بهتر شدن روابط سیاسی کشورها با هم است.
در همین مقوله، آنچه بعضاً در سفارتهای کشورهای غربی مانع تسریع و تسهیل صدور ویزا میشود، کمبود نیروی انسانی است. از اینرو پیشنهاد نگارنده به این سفارتها، برونسپاری برخی مراحل صدور ویزا به آژانسها و انجام مراحل امنیتیتر در خود سفارت است. به این ترتیب تشکلی همچون انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران میتواند طی مذاکراتی با این سفارتخانهها، چند و چون، سازوکار و جزییات این همکاری را تبیین کند.