مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تهران؛ ۹۰ سال قبل |عکس|

دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 17:10

تصویری که در ادامه می‌بینید عکسی قدیمی از تهران در حوالی سال ۱۳۰۰ است؛ نزدیک به یک قرن پیش که به رغم سیاه و سفید بودن تکنولوژی عکسبرداری در آن زمان، نشانه‌های هوای صاف و پاک را از نمایش کوه معروفش در دور دست بخوبی برابر دید قرار می‌دهد.


ادامه مطلب ...

تهران؛ ۱۰۰ سال پیش |عکس|

پنج شنبه 12 تیر 1393 ساعت 17:12

آیا می‌توانید تشخیص دهید این عکس که بیش از یک قرن قبل ثبت شده کجای تهران را به تصویر کشده است؟


ادامه مطلب ...

همین بغل تهران؛ جایی که پول بی‌ارزش است

در دل این خانه سفید و رویایی آدم‌هایی زندگی می‌کنند که عموما متمول، تحصیل‌کرده و البته با خانواده هستند اما هر کدام به‌ دلیلی مرکز توانبخشی و نگهداری از سالمندان آرام را به‌عنوان خانه دوم خودشان انتخاب کرده‌اند؛ جایی که نه پول‌های زیادشان رخوت تنهاییشان را چاره می‌کند و نه حساب‌های بانکی برایشان جای مهر فرزندانشان را می‌گیرد.


به خانه تنهایی خوش آمدید

بعد از فشردن زنگ و معرفی خودم مدتی طول می‌کشد تا در باز شود. پله‌های حیاط را می‌گیرم و بعد از گذر از آبنما به در ورودی می‌رسم. یکی از افرادی که آنجا ایستاده راهنمایی‌ام می‌کند تا کفش‌هایم را در بیاورم و وارد سالن اصلی شوم.
امروز روز استخدام در مرکز است و چند خانم در لابی نشسته‌اند. دیوارهای سفید، پرده‌ها و ستون‌های بنفش و زمینی که از سفیدی برق می‌زند و کارمندانی که همه لباس‌های یاسی‌رنگ پوشیده‌اند و مشغول به‌کار هستند تمام چیزی است که در زمان ورود مشاهده می‌کنم. تا قبل از رسیدن به اتاق مسئول خانه سالمندان و صحبت با او در خصوص بیماران، متوجه میز ناهاری می‌شوم که بعد از پله‌های ورودی خانه سالمندان قرار گرفته و جند نفر دور آن نشسته‌اند‌.


پسر جوانی که عینک سیاهی به چشمانش زده و‌ از عدم‌بینایی رنج می‌برد مجلس را به‌ دست گرفته و درخصوص آلزایمر برای ساکنان خانه سالمند صحبت می‌کند. حرف‌هایش آنقدر علمی و دقیق است که حیفم می‌آید گوش ندهم؛ درست برعکس کسانی که دور میز‌ نشسته‌اند و اصلا حال و حوصله شنیدن حرف‌هایش را ندارند و هر کدام مشغول انجام کار خاصی هستند.
دقایقی بعد از صحبت با مدیر مرکز با سرپرستار گیلکی به اتاق تعدادی از بیماران می‌روم و با آن‌ها درخصوص اینکه چرا در این مرکز هستند به گفت‌وگو می‌نشینم.


آقای مهندس! شما کجا، اینجا کجا؟

به سمت اتاقی می‌روم که در طبقه همکف است. صدای تلویزیون بلند است و مردی که روبه‌روی آن خوابیده مشغول نگاه‌کردن برنامه‌ای که از تلویزیون پخش می‌شود. سرپرستار به من می‌گوید که او به زبان انگلیسی و فرانسه تسلط دارد و یکی از تحصیل‌کرده‌های این مرکز است. به او می‌گوید که آمده‌ام تا گپ کوتاهی با هم بزنیم و او با لبخند و گفتن جمله «دتز گود» به سؤالات من پاسخ می‌دهد.
شرط اولش این است که فامیلی‌اش را منتشر نکنیم. ‌ متولد ۱۳۱۰ است و جزو تحصیل‌کرده‌های آمریکاست. رشته مهندسی نفت و گاز خوانده و نزدیک به چند‌ ماه است که در مرکز سالمندان زندگی می‌کند. وقتی درباره جوانی‌اش می‌پرسم شروع می‌کند به صحبت‌کردن و لابه‌لای صحبت‌هایش از جملات انگلیسی هم استفاده می‌کند:
«جوانی من دورانی بود که انگلیس‌ها شروع کرده بودند به استعمار نفت و گاز ما؛‌‌ همان موقع بود که تصمیم گرفتم در رشته‌ای درس بخوانم که به صنعت نفت کمک کند. برای درس‌خواندن به آمریکا رفتم. سال ۱۳۳۰ ازدواج کردم و برای ادامه درسم این ‌بار به همراه خانواده به آمریکا رفتم. بعد از گرفتن مدرک به ایران برگشتم و در پالایشگاه آبادان مشغول به کار شدم. البته یکی از پسر‌هایم موقع برگشتن آمریکا ماند تا درس بخواند و الان هم همانجاست».
خودش را روی تختش جابه‌جا می‌کند. او جزو افرادی است که در این مرکز از تخت‌هایی با ویژگی‌هایی خاص استفاده می‌کنند. ‌این طور ادامه می‌دهد: «عروس و پسر بزرگم مهدی در پایتخت آمریکا زندگی می‌کنند و احمد پسر کوچک‌ترم در یکی از شهرهای دیگر آمریکاست و آن‌ها با هم رابطه خوبی دارند. در تهران یک دختر دارم که تا چند وقت پیش به دیدنم می‌آمد و الان دیگر نمی‌آید. همسرم درگیر زندگی است و وقت نمی‌کند به من سر بزند. او بیشتر برای دیدن بچه‌هایم به سفر می‌رود».
از او می‌پرسم شما که اینقدر تحصیل‌کرده و سرحال هستید و از نظر مالی جایگاه خوبی دارید، چرا به اینجا رسیدید؟! صدای تلویزیون را کم می‌کند. یک‌بار دیگر سؤالم را می‌پرسم و جواب می‌دهد: «من خودم خواستم بچه‌هایم جای دیگری درس بخوانند‌ اما فکر نمی‌کردم که نتوانم آن‌ها را ببینم. به‌نظر من پول خوشبختی نمی‌آورد؛ هر چند نداشتنش هم ممکن است یک نفر را دچار مشکلاتی کند، اما چیزی که واضح است اینکه پول در سن پیری برای من نتوانست کاری بکند و خوشبختی زیادی نیاورد».
دیگر حال و حوصله‌ای برای پاسخ‌های بعدی ندارد و مشغول نگاه کردن به تلویزیون می‌شود.


۶۰سال کار کردم اما...

برای دیدن آقا عزت‌ باید یک طبقه بالا برویم. در اتاقی که تمام پنجره‌ها، تخت و دیوار آبی‌رنگ است مردی کلاه به سر نشسته و مشغول خوردن ناهار است. به همراه یکی از آقایانی که در مرکز کار می‌کند وارد اتاقش می‌شوم. نگاهی می‌کند و با حالتی غمگین می‌پرسد: «می‌خوای مامانت رو بیاری اینجا، اومدی ببینی چطوریه؟» و بعد شروع می‌کند به توضیح‌دادن و حدس‌زدن اینکه چرا یک دختر جوان به مرکز نگهداری سالمندان مراجعه کرده است.
یک صندلی نزدیک تخت خودش می‌گذارد و می‌گوید: «اینجا بنشین سؤال‌هایت را بلند بپرس، گوشم نمی‌شنود».
از او می‌خواهم خودش را معرفی کند؛ توضیح می‌دهد: «۹۲سالم است و چندین شغل داشته‌ام. ۲۰سال دبیر بودم، ۲۰سال در مرکز کارگزینی هلال احمر کار کردم و نزدیک به ۱۶سال در بیمارستان تهران رئیس کارگزینی بودم».
آقا عزت‌ با اینکه سن زیادی دارد، به گفته خودش تا همین ۲سال قبل سر پا بود‌ و به کسی نیاز نداشته که کار‌هایش را انجام بدهد‌ اما اتفاقی در زندگی شخصی او رخ داده که تمام قوای جسمی و روحی‌اش را گرفته است: «۲۳سال قبل همسرم آلزایمر گرفت و من با اینکه برای کارکردن مشکلی نداشتم از بیمارستان تهران استعفا کردم و برای مراقبت از همسرم خانه‌نشین شدم. روزهای سختی را با هم گذراندیم و از اینکه می‌دیدم دیگر توانی برای زندگی‌کردن و به یاد‌ آوردن خاطراتمان ندارد روحیه‌ام را از دست دادم. همسرم مرداد‌ ماه سال گذشته فوت کرد. بعد از فوت او من خانه‌نشین شدم. دیگر انگیزه‌ای برای زندگی‌کردن نداشتم. نزدیک به ۷‌ماه پرستار داشتم اما تنها بودم و این تنهایی آزارم می‌داد؛ به همین دلیل برای گذراندن زندگی‌ام به اینجا آمدم. در خانه را قفل کرده‌ام و آمده‌ام اینجا تا روزهای آخرم را اینجا بگذرانم.»

آقا‌عزت‌ همین‌طور که مشغول غذاخوردن است به باقی سؤالات ما جواب می‌دهد و از چهره‌اش مشخص است هنوز هم فکر می‌کند من قصد دارم مادرم را به خانه سالمندان ببرم و به همین دلیل او را سؤال‌پیچ کرده‌ام. از او می‌خواهم درباره بچه‌هایش توضیح دهد:

والدین در زمانی برای‌ فرزندان خود بدون هیچ منتی و با قلبی پر از عشق زحمت کشیده‌اند و فرزندانشان نباید در چند سال آخر عمر آنها با منت گذاشتن و بداخلاقی آزارشان بدهند

«پسر بزرگم ۵۰سال دارد و در انگلستان زندگی می‌کند. آن زمان که سر پا بودم زیاد به دیدارش می‌رفتم اما بعد از مریضی همسرم و ازدست‌دادن بنیه خودم، او هم کمتر به ایران آمد. از آخرین دفعه‌ای که او را دیدم ۱۵سال می‌گذرد. اما پسر دیگرم هر چند‌ ماه یک‌بار به ایران می‌آید و به من سر می‌زند. زمانی که مادرش فوت کرد و حتی در دوران مریضی هم می‌آمد و از او پرستاری می‌کرد. او عاطفه‌اش بیشتر است. یک دختر در ایران دارم و عروسم. پسری داشتم که چند سال بعد از ازدواجش فوت کرد اما هنوز با عروسم ارتباط داریم و از او حمایت می‌کنیم. عروسم به اتفاق دخترم من را به اینجا آوردند تا همین جا بمانم. ۱۶روز است اینجا هستم و با تمام دلتنگی‌هایی که برای خانه‌ام دارم اما ترجیح می‌دهم اینجا باشم.»
کنجکاو می‌شوم که اگر او ترجیح می‌دهد اینجا باشد، چرا از اینکه فکر می‌کرد من می‌خواهم مادرم را به اینجا بیاورم دلگیر بود: «در خانه هیچ‌کس به من سر نمی‌زد اما اینجا می‌توانم با کسانی که هم ‌سن‌وسال خودم هستند و به قول معروف دنیادیده‌اند صحبت کنم. هیچ‌وقت در زمان جوانی فکر نمی‌کردم کارم به اینجا برسد. من سابقه ۶۰سال کار ‌دارم و به نظرم عاقبتی از این بهتر باید انتظارم را می‌کشید.»


نمی‌خواستم زیر منت بروم

قدیم‌تر‌ها معمولا خانم‌ها را با شغل همسرشان می‌شناختند؛ به یکی می‌گفتند خانم دکتر، به دیگری خانم مهندس. زنی که به‌عنوان آخرین فرد در این خانه سالمندان به دیدنش می‌رویم خانم مهندس است و ظاهرا همسرش از سر‌شناسان این حرفه بوده است. البته او نیازی به‌عنوان شوهرش نداشته چون خودش هم سال‌ها مدیر یکی از مدرسه‌های بزرگ ایران بوده است. ۷۸سال دارد، از تمام آدم‌هایی که در خانه سالمندان حضور دارند وضعیت جسمانی بهتری دارد و به قول معروف سر پاست.
دلیل حضور او را می‌پرسم. این‌طور توضیح می‌دهد: «چند‌ماه قبل زمین خوردم و لگنم شکست. شکستگی از این ناحیه برای جوان‌ها هم سخت است چه برسد به من. روزی که لگنم شکست دکتر گفت باید مراقبت کامل داشته باشم. همیشه از قدیم گفته‌اند انگشتان دست با هم فرق دارند؛ بچه‌ها هم همین‌طورند. من وقتی دیدم دیگر توانی برای گذراندن زندگی خودم ندارم از بین بچه‌هایم به کسی که از همه بهتر بود اعتماد کردم و زندگی‌ام را به او سپردم. کارهای بانکی و مالی‌ام را او انجام می‌دهد. البته این را هم بگویم که بار‌ها امتحانش کرده‌ام و امتحانش را پس داده. مادر‌ها به هزار شکل می‌توانند بچه‌هایشان را بدون اینکه شک کنند امتحان کنند. من مدتی در خانه عروس بودم. با اینکه‌ زن خوبی است اما خودم احساس می‌کردم شأنم پایین می‌آید. نوه‌هایم جوانند. آن‌ها دوست دارند صدای موزیک را بلند کنند یا با لباس راحت در خانه باشند اما حضور من مانعشان می‌شد. برای اینکه اصلا دوست نداشتم به من توهین شود و زیر سؤال بروم، قبل از اینکه اتفاقی بیفتد از دخترم خواستم من را به اینجا بیاورد چون خودش هم ازدواج کرده و شرایط زندگی‌اش اصلا طوری نیست که بتواند از من نگهداری کند. به همین دلیل بود که کارم به اینجا کشید».

خانم مهندس از اینکه به خانه سالمندان آمده دل خوشی ندارد و تنها چیزی که به آن دلخوش کرده این است که چند‌ ماه دیگر بعد از بهبود پیدا کردن لگنش به خانه برمی‌گردد: «‌حسنی که‌ این مرکز ‌ دارد این است که هیچ‌کس برای کاری که می‌کند سرت منت نمی‌گذارد. منت‌گذاشتن، من را بیشتر از هر چیز دیگری آزار می‌دهد. پرستاران و خدمتکاران اینجا چون حقوق می‌گیرند نمی‌توانند سر آدم منت بگذارند و من از این بابت‌ حالم خوب است، اما کاش خانواده‌هایی که پدر و مادر مسن دارند این را بدانند که والدین در زمانی برای‌ فرزندان خود بدون هیچ منتی و با قلبی پر از عشق زحمت کشیده‌اند و نباید در این چند سال آخر عمر با منت گذاشتن و بداخلاقی آزارشان بدهند و کاری کنند که خودشان برای آمدن به خانه سالمندان پیشقدم شوند.» (میترا شکری/ همشهری)


ادامه مطلب ...

گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

[ad_1]

هفته نامه کرگدن - ترانه یلدا: با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه جذابیت تهران برای گردشگران چیست؟ بعضی ها سوال می کنند که اصلا آیا تهران جایی برای گردشگران دارد؟ به هر حال مگر می شود در شهری چهارده میلیون نفری جایی برای گردش و تفریح نباشد؟ از کوه البرز و کوهنوردی و کافه نشینی در آن خنکای دل انگیزش تا شهرری و زیارت حضرت عبدالعظیم و کباب های معروفش در جنوبی ترین نقطه شهر، ستون فقرات شهر تهران را تشکیل می دهد و در هر مهره اش نقطه یا مسیری دیدنی هست.


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

از شرق، عمارت ارباب هرمز در پارک بی انتهای پلیس و عمارت سرخه حصار در پارک جنگلی تا دریاچه و پارک چیتگر در منطقه غربی 22 تهران- که پارسال صحبت پشه های ریزش بود، اما عکس هایش که برای ما «آب ندیده ها» زیبا و دلفریب بود، را که به هم بچسبانی می شود 600 کیلومترمربع، بلکه بیشتر اسـت.

چطور اسـت که در چنین پهنه مصفایی زیر پای کوهی به این عظمت و با جمعیتی چنین بی شمار، جایی برای گردش و تفریح نباشد؟ برای من که تهران هستم این سوال اصلا برخورنده اسـت و در این مطلب سعی خواهم کرد گاهی درباره یک جای تهران بنویسم تا تصویر آن به عنوان یک پتانسیل در ذهنمان بنشیند و گردش و تفریح در تهران عزیز (به قول نشانه سازان: I Love Tehran) جزو برنامه های هفتگی مان شود.


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

البته سال هاست تهرانگردی توسط دوستانی علاقه مند در مثلا «کافه تهرون» شناخته و ساخته و پرداخته شده و ده ها تور تهرانگردی وجود دارد که از آن ها می توان هزار چیز یادگرفت. حتی شهرداری تهران چندین سال اسـت در ایام عید نوروز که تهران خلوت تر اسـت، تورهایی مجانی به مقصد مکان های تاریخی تهران قدیم و شهر ری و شاید هم جاهای دیگر برگزار می کند تا شهروندان را تشویق به شناخت و لذت بردن از شهرشان کند.

شهرداری تهران اگرچه بسان کینگ کونگی بی شاخ و دم در تهران می چرخد و اغلب آسیب فراوان به شهر می زند، اما از زمان آقای کرباسچی خیرش هم به تهران رسیده و به تازگی هم به مرکز تاریخی تهران علاقه مند شده و قصد دارد زمینه های ترویج نوعی گردشگری درست و به قاعده در شهر را فراهم کند. این کار با سنگفرش کردن برخی خیابان ها مانند خیابان سی تیر و پامنار از همین نوروز امسال آغاز شده و ان شاءالله با بستن آن ها به روی ترافیک ادامه خواهدیافت.

چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

به هر حال، توسعه و رونق کار گردشگری در تهران به کوشش بخش خصوصی و خود مردم شهر هم نیاز دارد؛ راه اندازی هتل های جدید، تبدیل خانه های قدیمی به هتل های کوچک، تاسیس رستوران ها و کافه های خوب و با کاراکتر همه از آن جمله اند.

در لیستی از بناهای باارزش که یکی از سازمان های شهرداری بنا به سلیقه اش تهیه کرده، تنها در منطقه 12- در مرکز تاریخی تهران که بازار در آن قرار گرفته- حدود سیصد بنای ارزشمند و تماشایی وجود دارد که نیمی از آن ها مکان های عمومی اعم از موزه و عمارت و کاخ حکومتی ساختمان اداری و بانک، تا بازار و سرا و تیمچه و چارسوق و کاروانسرا، تا مسجد و مقبره و امامزاده و تکیه و حسینیه و سقاخانه، تا مدرسه و بیمارستان و فرهنگسرا و خانه فرهنگ و پارک و پل طبیعت بر فراز بزرگراه و غیره اسـت.

چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

بله در همه این جاها می شود گفت و تماشا کرد. هزاران چلوکبابی و رستوران و کافه و قهوه خانه و پیتزایی و جگرکی و شیرینی فروشی را هم که نمی شود شمرد. همه گشت و تماشا دارد. تازه مکان های ورزشی از استادیوم آزادی تا ورزشگاه های محلی تر تا استخرها و زمین های بازی، حتی زورخانه های تهران (یک نمونه اش در باغ- موزه قصر)، محل تفریح و تفرج و دیدن دوستان اسـت.

برای کتابخوان ها صدها کتابفروشی در این شهر بی در و پیکر محل سیر و سلوک لذت بخش و دیدار یار مهربان اسـت. تازه یک جاهایی هم محل دیدن جوانان اسـت، مثل سالن های بیلیارد و گیم نت ها که در آن ها بازی ها با کشت و کشتار مجازی و حرکت های خشن تر همراه اسـت. حال بگذریم از محل پیک نیک برای روز سیزده بدر که تقریبا تمام فضاهای سبز از یک وجبی تا پارک جنگلی و از کنار اتوبان های عریض و طویل تا حریم رودخانه های متعدد جاری از کوه البرز را در بر می گیرد...


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

برای عشاق کافی اسـت وقتی درست هم را می گیرند و در پیاده روهای تازه تعمیر شده تهران یا در پارک ها زیر سایه چنارهای قدیمی و درختان نارون و افرا و زبان گنجشک و البته کاج های معروف به کاج تهران قدم می زنند، کسی مزاحمشان نشود. و برای من که از خیابان سی تیر خودمان پیاده برای خرید و قدم زدن می روم کافی اسـت روزانه با سی تا چهل موتوری لاشعور که در پیاده رو توی شکمم می آیند برخورد نکنم! بهشان که می گویم: «آخر آقا! این جا جای موتور اسـت؟ مگر خدا خیابون رو ازت گرفته؟» جواب می دهند: «حاج خانوم! مگه نمی بینی از توی خیابون نمیشه رد شد؟ برو اونور ببینم.»و گاز موتورش را می گیرد. بله. سر و کله زدن با کسانی که هرگز شهروند نخواهند شد هم خودش لابد نوعی تفریح جذاب اسـت! دو تا بد و بیراه در دلم به آن هایی می گویم که جلوی این ها را نمی گیرند و به راهم ادامه می دهم...

آری. گردش در تهران اگرچه خیلی جذاب اسـت، اما باید زره پوشید و مثل مادربزرگ های قدیم کیف پول را در جورابی، جایی قایم کرد. البته برای آن ها که به عکاسی علاقه مندند هم کار گلگشت و عکاسی سخت اسـت چون هر لحظه ممکن اسـت دستگیر شوند و برای بازجویی به کلانتری برده شوند. البته مطمئنم که این چالش ها همه در آینده نزدیک به تدریج حل خواهندشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


15 آگوست 2016 ... گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول! با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و ...با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه ...با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه ...15 آگوست 2016 ... با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران ...گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!15 آگوست 2016 ... نامه - یلدا: موج گردشگران و در در های این زیاد می که بر و که قدیم گردشگران اند، جذابیت برای چیست؟ ها می که آیا جایی گردشگران به حال می در چهارده ...شما خبرهای روز آدینه 5 شهریور 1395 / 23 ذیقعده 1437 / 26 آگوست 2016 را مشاهده میکنید. تماس با ما | تبلیغات | موضوعات خبری. صفحه نخست · مرندو حومه · آذربایجان.رئیس سازمان گردشگري و میراث فرهنگی گفت: یکی از ابزار حركت به سمت توسعه و جهانی شدن حفظ میراث ارزشمند گذشتگان و انتقال آن به نسل های آینده است. به گزارش ...حجت الاسلام محمدعلی زم روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، با اشاره به اهمیت موضوع گردشگری حلال گفت: در ایران به عنوان یک استثناء نادر در جهان، ...


کلماتی برای این موضوع

شهرهای استان تهران دیدنی های استان تهران ایران شناسی و پاییز گردی با دایناسورهای پارک ژوراسیک تهران همراه با نقش و نگار های هفتگی گردشگری خبرگزاری فارس سلام نظامی ایران و روسیه در راند …شواهد نشان می‌دهد که دور جدیدی از روابط میان ایران و روسیه خصوصا در حوزه نظامی و پارسی نیوزپایگاه بزرگ و پیشرفته خبری خبرگزاری فارس پیامبر اسلامص همواره بر سه مسئله اساسی شاهکار نیروهای مسلح ایران در مسابقات نظامی …به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، یکی از رخدادهای مهم نظامی که در خلال موتور جستجوی قطره نوع خودرو قیمت کارخانه قیمت بازار تیپ آنچه برای سفر به دبی باید بدانیددبی یکی از شهرهای مهم امارات متحده عربی و یکی از هفت امارت امیر نشین امارت متحده عربی اقتصاد ایران آنلاین۸۲۰ هزار خودروی جدید در ۸ ماه تولید شد تولید انواع خودرو در شرکت ایران خودرو در آبان نگاهی به کتاب پوشاک در ایران باستان تاریخچه …در کتاب پوشاک در ایران باستان، مولف به توصیف پوشاک طبقات مختلف جامعه در ایران زندگینامه سهراب سپهری شهرت سپهری از سال و با انتشار شعر بلند صدای پای آب آغاز شد در صدای پای آب است که دانلود مستند با دوبله فارسیآیا انسان روزی زمین را ترک می‌کند و برای همیشه به سیاره‌ی دیگری مهاجرت می‌کند؟


ادامه مطلب ...

گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

[ad_1]

هفته نامه کرگدن - ترانه یلدا: با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه جذابیت تهران برای گردشگران چیست؟ بعضی ها سوال می کنند که اصلا آیا تهران جایی برای گردشگران دارد؟ به هر حال مگر می شود در شهری چهارده میلیون نفری جایی برای گردش و تفریح نباشد؟ از کوه البرز و کوهنوردی و کافه نشینی در آن خنکای دل انگیزش تا شهرری و زیارت حضرت عبدالعظیم و کباب های معروفش در جنوبی ترین نقطه شهر، ستون فقرات شهر تهران را تشکیل می دهد و در هر مهره اش نقطه یا مسیری دیدنی هست.


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

از شرق، عمارت ارباب هرمز در پارک بی انتهای پلیس و عمارت سرخه حصار در پارک جنگلی تا دریاچه و پارک چیتگر در منطقه غربی 22 تهران- که پارسال صحبت پشه های ریزش بود، اما عکس هایش که برای ما «آب ندیده ها» زیبا و دلفریب بود، را که به هم بچسبانی می شود 600 کیلومترمربع، بلکه بیشتر اسـت.

چطور اسـت که در چنین پهنه مصفایی زیر پای کوهی به این عظمت و با جمعیتی چنین بی شمار، جایی برای گردش و تفریح نباشد؟ برای من که تهران هستم این سوال اصلا برخورنده اسـت و در این مطلب سعی خواهم کرد گاهی درباره یک جای تهران بنویسم تا تصویر آن به عنوان یک پتانسیل در ذهنمان بنشیند و گردش و تفریح در تهران عزیز (به قول نشانه سازان: I Love Tehran) جزو برنامه های هفتگی مان شود.


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

البته سال هاست تهرانگردی توسط دوستانی علاقه مند در مثلا «کافه تهرون» شناخته و ساخته و پرداخته شده و ده ها تور تهرانگردی وجود دارد که از آن ها می توان هزار چیز یادگرفت. حتی شهرداری تهران چندین سال اسـت در ایام عید نوروز که تهران خلوت تر اسـت، تورهایی مجانی به مقصد مکان های تاریخی تهران قدیم و شهر ری و شاید هم جاهای دیگر برگزار می کند تا شهروندان را تشویق به شناخت و لذت بردن از شهرشان کند.

شهرداری تهران اگرچه بسان کینگ کونگی بی شاخ و دم در تهران می چرخد و اغلب آسیب فراوان به شهر می زند، اما از زمان آقای کرباسچی خیرش هم به تهران رسیده و به تازگی هم به مرکز تاریخی تهران علاقه مند شده و قصد دارد زمینه های ترویج نوعی گردشگری درست و به قاعده در شهر را فراهم کند. این کار با سنگفرش کردن برخی خیابان ها مانند خیابان سی تیر و پامنار از همین نوروز امسال آغاز شده و ان شاءالله با بستن آن ها به روی ترافیک ادامه خواهدیافت.

چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

به هر حال، توسعه و رونق کار گردشگری در تهران به کوشش بخش خصوصی و خود مردم شهر هم نیاز دارد؛ راه اندازی هتل های جدید، تبدیل خانه های قدیمی به هتل های کوچک، تاسیس رستوران ها و کافه های خوب و با کاراکتر همه از آن جمله اند.

در لیستی از بناهای باارزش که یکی از سازمان های شهرداری بنا به سلیقه اش تهیه کرده، تنها در منطقه 12- در مرکز تاریخی تهران که بازار در آن قرار گرفته- حدود سیصد بنای ارزشمند و تماشایی وجود دارد که نیمی از آن ها مکان های عمومی اعم از موزه و عمارت و کاخ حکومتی ساختمان اداری و بانک، تا بازار و سرا و تیمچه و چارسوق و کاروانسرا، تا مسجد و مقبره و امامزاده و تکیه و حسینیه و سقاخانه، تا مدرسه و بیمارستان و فرهنگسرا و خانه فرهنگ و پارک و پل طبیعت بر فراز بزرگراه و غیره اسـت.

چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

بله در همه این جاها می شود گفت و تماشا کرد. هزاران چلوکبابی و رستوران و کافه و قهوه خانه و پیتزایی و جگرکی و شیرینی فروشی را هم که نمی شود شمرد. همه گشت و تماشا دارد. تازه مکان های ورزشی از استادیوم آزادی تا ورزشگاه های محلی تر تا استخرها و زمین های بازی، حتی زورخانه های تهران (یک نمونه اش در باغ- موزه قصر)، محل تفریح و تفرج و دیدن دوستان اسـت.

برای کتابخوان ها صدها کتابفروشی در این شهر بی در و پیکر محل سیر و سلوک لذت بخش و دیدار یار مهربان اسـت. تازه یک جاهایی هم محل دیدن جوانان اسـت، مثل سالن های بیلیارد و گیم نت ها که در آن ها بازی ها با کشت و کشتار مجازی و حرکت های خشن تر همراه اسـت. حال بگذریم از محل پیک نیک برای روز سیزده بدر که تقریبا تمام فضاهای سبز از یک وجبی تا پارک جنگلی و از کنار اتوبان های عریض و طویل تا حریم رودخانه های متعدد جاری از کوه البرز را در بر می گیرد...


چالش های گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!

برای عشاق کافی اسـت وقتی درست هم را می گیرند و در پیاده روهای تازه تعمیر شده تهران یا در پارک ها زیر سایه چنارهای قدیمی و درختان نارون و افرا و زبان گنجشک و البته کاج های معروف به کاج تهران قدم می زنند، کسی مزاحمشان نشود. و برای من که از خیابان سی تیر خودمان پیاده برای خرید و قدم زدن می روم کافی اسـت روزانه با سی تا چهل موتوری لاشعور که در پیاده رو توی شکمم می آیند برخورد نکنم! بهشان که می گویم: «آخر آقا! این جا جای موتور اسـت؟ مگر خدا خیابون رو ازت گرفته؟» جواب می دهند: «حاج خانوم! مگه نمی بینی از توی خیابون نمیشه رد شد؟ برو اونور ببینم.»و گاز موتورش را می گیرد. بله. سر و کله زدن با کسانی که هرگز شهروند نخواهند شد هم خودش لابد نوعی تفریح جذاب اسـت! دو تا بد و بیراه در دلم به آن هایی می گویم که جلوی این ها را نمی گیرند و به راهم ادامه می دهم...

آری. گردش در تهران اگرچه خیلی جذاب اسـت، اما باید زره پوشید و مثل مادربزرگ های قدیم کیف پول را در جورابی، جایی قایم کرد. البته برای آن ها که به عکاسی علاقه مندند هم کار گلگشت و عکاسی سخت اسـت چون هر لحظه ممکن اسـت دستگیر شوند و برای بازجویی به کلانتری برده شوند. البته مطمئنم که این چالش ها همه در آینده نزدیک به تدریج حل خواهندشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


15 آگوست 2016 ... گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول! با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و ...با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه ...با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران بوده اند، امروزه ...15 آگوست 2016 ... با موج جدید گردشگران خارجی و داخلی در کشورمان در سال های اخیر، این سوال زیاد پیش می آید که علاوه بر اصفهان و شیراز که از قدیم مقصد گردشگران ...گردشگری در تهران؛ زره می خواهد و پول!15 آگوست 2016 ... نامه - یلدا: موج گردشگران و در در های این زیاد می که بر و که قدیم گردشگران اند، جذابیت برای چیست؟ ها می که آیا جایی گردشگران به حال می در چهارده ...شما خبرهای روز آدینه 5 شهریور 1395 / 23 ذیقعده 1437 / 26 آگوست 2016 را مشاهده میکنید. تماس با ما | تبلیغات | موضوعات خبری. صفحه نخست · مرندو حومه · آذربایجان.رئیس سازمان گردشگري و میراث فرهنگی گفت: یکی از ابزار حركت به سمت توسعه و جهانی شدن حفظ میراث ارزشمند گذشتگان و انتقال آن به نسل های آینده است. به گزارش ...حجت الاسلام محمدعلی زم روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، با اشاره به اهمیت موضوع گردشگری حلال گفت: در ایران به عنوان یک استثناء نادر در جهان، ...


کلماتی برای این موضوع

شهرهای استان تهران دیدنی های استان تهران ایران شناسی و پاییز گردی با دایناسورهای پارک ژوراسیک تهران همراه با نقش و نگار های هفتگی گردشگری خبرگزاری فارس سلام نظامی ایران و روسیه در راند …شواهد نشان می‌دهد که دور جدیدی از روابط میان ایران و روسیه خصوصا در حوزه نظامی و پارسی نیوزپایگاه بزرگ و پیشرفته خبری خبرگزاری فارس پیامبر اسلامص همواره بر سه مسئله اساسی شاهکار نیروهای مسلح ایران در مسابقات نظامی …به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، یکی از رخدادهای مهم نظامی که در خلال موتور جستجوی قطره نوع خودرو قیمت کارخانه قیمت بازار تیپ آنچه برای سفر به دبی باید بدانیددبی یکی از شهرهای مهم امارات متحده عربی و یکی از هفت امارت امیر نشین امارت متحده عربی اقتصاد ایران آنلاین۸۲۰ هزار خودروی جدید در ۸ ماه تولید شد تولید انواع خودرو در شرکت ایران خودرو در آبان نگاهی به کتاب پوشاک در ایران باستان تاریخچه …در کتاب پوشاک در ایران باستان، مولف به توصیف پوشاک طبقات مختلف جامعه در ایران زندگینامه سهراب سپهری شهرت سپهری از سال و با انتشار شعر بلند صدای پای آب آغاز شد در صدای پای آب است که دانلود مستند با دوبله فارسیآیا انسان روزی زمین را ترک می‌کند و برای همیشه به سیاره‌ی دیگری مهاجرت می‌کند؟


ادامه مطلب ...