مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

گذر از محله فقر: خانه‌هایی که ۳ روزه ساخته می‌شوند

خط چهار حصار، محله‌ای در حاشیه شهر کلانشهر کرج است که به اعتقاد اهالی آن در نتیجه عدم موفقیت مسئولان در طرح ساماندهی تپه زورآباد، ناتوانی مسئولان در توسعه متوازن شهر، بی‌عدالتی در توزیع امکانات و ثروت، و نادیده گرفتن همه اقشار جامعه از جمله قشر فقیر به‌وجود آمده است.
کلانشهر کرج نیز مانند دیگر شهرهای کشور از حاشیه‌نشینی رنج می‌برد. رنجی که طی چند سال اخیر مدیران شهری در سطح شهر، شهرستان و استان برای حل آن اقداماتی انجام داده‌اند. اما شواهد نشان می‌دهد که این اقدامات مسکن‌وار و کوتاه مدت بوده و راهکار حل این مشکلات نبوده است.
خط چهار حصار نام محله‌ای در حاشیه شهر کرج است. اما این محله با تمامی محلات کرج تفاوت‌های بسیاری دارد. اگر گذرتان به این محله بیفتد، باور اینکه تنها یک خیابان با کلانشهر کرج فاصله دارید برایتان سخت می‌شود. این مسئله که در یک شهر مرزی دورافتاده هستید، برای شما بیشتر قابل هضم است. برخی از ساکنان این محله، در گذشته تخلف‌هایی مرتکب شده‌اند. البته همه ساکنان این‌طور نیستند. برخی کودکان فراری، کودکان خیابانی و کارتن‌خواب‌ها نیز این منطقه را جای خوبی برای پناه گرفتن یافته‌اند. وضع زندگی در این منطقه نیز چندان مطلوب نیست. در زمستان کوچه‌های تنگ و باریک خط چهار حصار پر از گل و لجن شده و آب باران در آن‌ها سرازیر می‌شود. همچنین اغلب خانه‌ها سامانه فاضلاب ندارند. کم‌سوادی برخی ساکنان نیز باعث شده‌ است که نتوانند از بسیاری خدمات بهره ببرند. بسیاری از خانواده‌ها نیز در خانه‌های ۴۰ متری زندگی می‌کنند. فقر و ناتوانی یا تمایل نداشتن برخی از ساکنان منطقه آنان را به سمت بازار‌ها و فعالیت‌های غیررسمی سوق داده‌است، بازاری که بخشی از محصولات آن در زمره امور ممنوع و بزهکارانه مانند موادمخدر و خریدو فروش اموال سرقتی تعریف می‌شود. کمبود مراکز تامین خدمات امنیتی و انضباطی مانند پاسگاه‌ها و کلانتری‌ها نیز در این منطقه، حصار چهار را به مکانی امن برای برخی از بزهکاران بدل کرده‌ است.


چرا زورآباد ساماندهی شد

یک از اهالی خط چهار حصار می‌گوید: نزدیک به ۱۲ سال پیش که تپه زورآباد را ساماندهی کردند، بنده از آنجا به این منطقه آمدم چراکه با پولی که داشتم توانایی خرید ملکی را در دیگر نقاط شهر نداشتم. هیچ‌یک از انسانهایی که در این محلات زندگی می‌کنند از سر خوشی به اینجا نیامدند، مشکلات زندگی آن‌ها را به اینجا کشانده است. نمی‌دانم چرا تپه زورآباد را ساماندهی کردند. فقط خواستند ما را از اینجا به آنجا جابه‌جا کنند یا هدف دیگری داشتند.‌ای کاش به‌جای این کار همانجا را سروسامان می‌دادند، مثلا مدرسه، درمانگاه یا پارکی می‌ساختند.


خانه‌هایی که ۳ روزه ساخته می‌شوند

آقای جعفری یکی دیگر از اهالی خط چهار حصار می‌گوید: چند سال پیش از کرمانشاه به امید زندگی بهتر به تهران مهاجرت کردم، اما بعد آمدن متوجه شدم با توجه به وضعیت مالی خود توانایی زندگی در تهران را ندارم و به پیشنهاد یکی از اقوام به کرج آمدم. این روال همچنان ادامه پیدا کرد، تا اینکه به واسطه یکی از دوستان متوجه شدم که در منطقه‌ای خارج از بافت شهری کرج زمین‌هایی با قیمت بسیار پایین به‌فروش می‌رسد. بعد از خرید ۴۰ متر طی تنها ۳ روز یک خانه ساختم. این خانه‌ را با ارزان‌ترین و ابتدایی‌ترین مصالح موجود در بازار ساخته‌ایم. می‌دانم ممکن است با کوچک‌ترین زلزله با توفان خراب شود، ولی این تنها کاری بود که از دست ما بر می‌آمد. هیچ‌گونه امکانات رفاهی در این منطقه نداشتیم. کوچک‌ترین امکاناتی مانند آب، برق، تلفن را با هزاران سختی و مشقت تهیه کردیم.
وی درباره وضعیت معیشتی خود می‌گوید: از راه دستفروشی در کرج زندگی ۵ فرزند و همسرم را می‌گذرانم. حالا که فرزندانم بزرگ شده‌اند از من درخواست می‌کنند که به جایی بهتر برای زندگی بروم چراکه در این منطقه چیزی جز فقر و تنگدستی نسیب آن‌ها نمی‌شود، اما با کدام پول و درآمد می‌توان داخل شهر زندگی کرد.


برای دیدن همسر زندانی‌ام به خط ۴ حصار مهاجرت کردم

خانمی که به تنهایی در این محله زندگی می‌کند، درباره مشکلات زندگی در خط چهار حصار می‌گوید: وقتی ۶ سال پیش شوهرم به دلیل توزیع مواد مخدر روانه زندانی در کرج شد. رفت و آمد از نهاوند برایم بسیار سخت بود. به پیشنهاد برادرم به کرج مهاجرت و در خط چهار حصار خآنهای را اجاره کردم. دو فرزند دارم. در یک شرکت خدماتی نظافت منزل در کرج کار می‌کنم. ازدو سال پیش به دلیل فشار زیاد زندگی و فقر، پسرم مجبور شد ترک تحصیل کند و برای تامین زندگی بر سر چهارراه‌های کرج گل‌فروشی کند.


بعد از تاریکی هوا نمی‌توان تنها از خانه خارج شد

او می‌گوید: خانه ۳۰ متری ما به هیچ‌وجه مقاوم نیست، برای خراب شدن به زلزله احتیاج نیست. بعضی مواقع که باد شدید می‌وزد در و دیوار خانه تکان می‌خورد. من برای اینکه خانواده خود را حفظ کنم مجبورم در محله‌ای که نمی‌توان بعد از تاریک شدن هوا یک زن تنها رفت و آمد کند زندگی کنم. امیدوارم به همسرم عفو بخورد و سریع‌تر ما از این محله نجات پیدا کنیم.


مسئولان ما را نمی‌بینند

خانم سهیلا با اشاره به مشکلات امنیتی در این محله می‌گوید: ۵ سال است که از شوهرم طلاق گرفتم و به دلیل پایین بودن اجاره خانه مجبورم در این منطقه زندگی کنم. دو دختر و یک پسر دارم. هیچ امکاناتی برای آن‌ها وجود ندارد. اصلا انگار ما وجود نداریم که هیچ‌کس برای ما کاری نمی‌کند. البته موقعیت خیلی بهتر شده تا چند وقت پیش که شب‌ها در پله‌های این محله معتادان جلوی چشم همه می‌نشستند و مواد مصرف می‌کردند. درست است در این منطقه افراد خلافکار زیادی زندگی می‌کنند ولی تعداد انسان‌هایی که به دلیل فقر مجبور به زندگی در اینجا هستند نیز کم نیست. گناه ما چیست نداری، فقر؟
وی می‌گوید: امنیت در این محله وجود ندارد. همین چند روز پیش برای خرید بیرون رفته بودم که به دلیل ترافیک شدید شب به محله رسیدم. دو نفر به‌راحتی در خیابان کیفم را جلوی چشم چند نفر به زور گرفتند. در حالی‌که آن‌ها را می‌شناسم ولی نمی‌توانم از آن‌ها شکایت کنم چراکه جان بچه‌هایم به خطر می‌افتد. (نجمه جمشیدی/روزنامه قانون)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

281


ادامه مطلب ...

زندگی مشترک در خانه‌هایی که روی آب می‌سازیم

دکتر کاظم فروتن، رئیس کلینیک سلامت خانواده در خصوص افزایش طلاق در زوجهای جوان می‌گوید: ما نباید به آمارهایی که توسط مراکز رسمی در باره رشد طلاق ارایه می‌شود بسنده کنیم، زیرا همسرانی را می‌بینیم که به دلیل معذوریت خانوادگی، اعتبار اجتماعی و حفظ وجهه خود ترجیح می‌دهند تنها زیر یک سقف با هم همخانه باشند. این افراد در آمار طلاق ثبت نمی‌شوند، اما وجود دارند. در واقع میزان طلاق عاطفی در جامعه نیز قابل تأمل است.


نیمی از طلاقها در ۵ سال اول رخ می‌دهد

دکتر فروتن با اشاره به اینکه بنا بر آمارهای موجود بیش از ۵۰ درصد طلاقهای امروزی در ۵ سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهد، می‌افزاید: همان‌گونه که شرایط زندگی‌های خانوادگی با گذشته متفاوت است، دلایل طلاقها نیز تغییر کرده است. چنان که یکی از دلایل طلاق در جامعه امروزی بی‌توجهی به نظر و تجربه بزرگتر‌ها و حتی دیدگاه‌های مشاوران است. در حالی که یک دختر و پسر امروزی که از شرایط مطلوب اخلاقی، اعتقادی، فرهنگی و اقتصادی برخوردار هستند و از هر لحاظ هم تأیید می‌شوند، می‌توانند به عنوان همکلاسی و همکار و یا خویشاوند روابط مناسبی داشته باشند، اما تا چه حد می‌توان تضمین کرد این افراد به عنوان همسر در کنار هم شادکام و موفق باشند؟ این مساله را باید مشاوران پیش از ازدواج با بررسی‌ها و آزمونهای خود مشخص کنند.


اول ازدواج بعد عاشقی

به گفته این مشاوره خانواده، باید روند منطقی و معقول انتخاب همسر توسط افراد طی شود. نخستین مرحله انتخاب همسر باید به دل نشستن طرف مقابل باشد. سپس تحقیق و بعد ازدواج و درخاتمه عاشق شدن. اما ‌گاه افراد این روند را تغییر می‌دهند و پیش از شناخت و تحقیق ادعای دلبستگی دارند، چنانکه دیگر امکان شناخت فراهم نمی‌شود و یا بسیار سطحی است؛ از این رو بدون هیچ پیش آگاهی از واقعیتهای ازدواج به خانه بخت می‌روند. بسیاری از طلاقهای ما از انتخابها در ازدواجها آغاز می‌شود. ازدواج در ذات خود مطلوب است، اما وقتی در این انتخاب، هم سنخ بودن افراد مورد غفلت قرار بگیرد، تأثیر منفی دارد.


ما چقدر مناسب هم هستیم؟

دکتر فروتن ادامه می‌دهد: مورد دیگر که در ازدواج جوانان به روشنی دیده می‌شود، این است که همه جوانها می‌خواهند طرف مقابل آنها بهترین باشد. تاکید بر بهترین‌ها قابل تأمل است، اما باید پذیرفت بهترین و مطلوب‌ترین همسر وجود خارجی ندارد! زیرا هر فردی نقاط ضعف و قوتی دارد و فردی که عالی باشد را نمی‌توان یافت. بنابراین پیش از توجه به طرف مقابل و شرایط او باید از خودمان بپرسیم ما خودمان تا چه حد شرایط یک همسر شایسته و دلخواه را داریم؟ توانمندی‌های ما برای تشکیل یک زندگی مشترک موفق تا چه حد مناسب است؟ این تفکر منطقی درباره ازدواج است، درحالی که بسیاری از افراد سعی می‌کنند در زندگی مشترک، طرف مقابل را تغییر دهند.


آگاهی؛ شاه کلید موفقیت

شهلا حدادی کار‌شناس روان‌شناسی نیز بر آگاهی، به عنوان شاه کلید زندگی موفق همسری تاکید می‌کند و می‌گوید: هر رفتاری که ما انجام می‌دهیم به دنبال آن هستیم که نیاز‌هایمان را بر آورده کنیم. به باور روان‌شناسان بخصوص در حوزه «واقعیت درمانی» مهمترین نیازهای بشری عبارت است از نیاز به بقا، عشق و تعلق خاطر، تامین استقلال و آزادی، نیاز به خودشکوفایی و رشد و تایید و تحسین. در ذهن ما نیز فضایی است که شرایط را مقایسه می‌کند، یعنی ما آنچه را که می‌خواهیم با آنچه به دست می‌آوریم مقایسه کرده و در صورت اینکه نزدیک به هم باشند و توازنی حاکم باشد احساس رضایت می‌کنیم و هرقدر این توازن به هم بخورد، ناکامی در ما تشدید می‌شود. در ازدواج هم چنین است.

افراد برای تامین نیازهای خود از رفتاری به عنوان ازدواج بهره‌مند می‌شوند، اما از آنجا که آگاهی کافی برای بروز رفتارهای مناسب و ارتباط سازنده ندارند، دچار ناکامی می‌شوند. اینجاست که واکنش دیگری به عنوان «رغبت به طلاق» شکل می‌گیرد.


همسران به نیازهای هم توجه کنند

وی اضافه می‌کند: هرقدر آگاهی بیشتر باشد، توانمندی‌ها بیشتر می‌شود، اما آگاهی افراد در جامعه بخصوص ازدواج بسیار اندک است. حتی بیشتر افراد نسبت به نیازهای خود آگاهی کافی ندارند. بدین ترتیب حتی اگر طلاق بگیرند در ازدواجهای دیگر خود نیز موفق نمی‌شوند، زیرا چالش عمده که ضعف آگاهی بوده رفع نشده و تنها به پاک کردن صورت مساله اکتفا شده است.

دکتر فروتن نیز با تأکید بر عنصر دانایی و توانایی در ازدواج موفق می‌گوید: وقتی افراد بخصوص زنها برای دوام ازدواج سراغ تعیین مهریه‌های سنگین می‌روند پیامش این است که ما می‌دانیم ممکن است در ازدواج شکست بخوریم پس نیاز به پشتوانه داریم. بنابراین به جای تأکید بر شناخت بر مهریه بالا تکیه کردیم. درحالی که اگر بدون تحقیق و شناخت مؤثر ازدواج صورت بگیرد و به شکست بینجامد آیا مهریه ۱۰۰ میلیون سکه‌ای را اگر در ترازویی در برابر بدبختی و گرفتاری قراردهیم، ارزش دارد و ما خوشبخت می‌شویم؟!


نقش ماهواره در فروپاشی خانواده‌ها

دکتر فروتن می‌افزاید: از دیگر دلایل عمده طلاق‌ها، نا‌آشنایی و نبود شناخت از نیاز‌ها و ویژگی‌های طرف مقابل است. در حالی که زن و مرد جهان متفاوتی دارند. بنابراین باید سعی کنند جهان خود را به یکدیگر نزدیک کنند.

این مشاور خانواده ادامه می‌دهد: یکی از دلایل مؤثر در فروپاشی خانواده‌ها ماهواره است؛ زیرا در برنامه‌های آن حریمها شکسته می‌شود و رفتارهای ناپسند و سخیف به عنوان ارزش نشان داده می‌شود. مساله دیگر که به بانوان تاکید می‌کنم اینکه در روابط و برنامه‌های خود تفاوت بین زن و مرد را جدی بگیرند، زیرا شیوه ارتباطی این دو جنس با یکدیگر متفاوت است، چنانکه اغلب زنان با گوش خود عاشق می‌شوند و مردان با چشم خود. بدین ترتیب وقتی زنان با همسر خود ماهواره تماشا می‌کنند نمی‌دانند این تصویر واحد تأثیر متفاوتی برآنها خواهد داشت که می‌تواند بر زندگی آنها اثر مخرب داشته باشد.

دکتر فروتن تاکید می‌کند: به باور من مسایل اقتصادی و دخالت اطرافیان نمی‌تواند زندگی دو همسر را که دلداده هم هستند تباه کند. زمانی یک ازدواج به بن بست می‌رسد که همسران ازچالشهای ناچیز غافل شوند و مدیریت نداشته باشند. ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم خانواده طرفین نقشی در روابط همسران نداشته باشند، اما باید این نقشها و جایگاه‌ها مشخص و مدیریت شود.


طلاقهای نا‌بجا و بجا

براساس تحقیقات حوزه پیشگیری از طلاق، در صورت مشاوره و حمایت از همسران، ۹۰ درصد طلاقها اتفاق نمی‌افتد.

دکتر فروتن با اشاره به نقش والدین در شکست ازدواجها می‌گوید: تردیدی نیست که امروز قبح طلاق شکسته شده است، اما والدین نیز دراین زمینه بی‌تاثیر نیستند، زیرا بسیاری از آنها دانش وکفایت عروس و داماد داری ندارند. زیرا ممکن است در هر زندگی اختلاف سلیقه و برخورد وجود داشته باشد، اما قابل رفع است. در حالی که برخی والدین با بروز ناسازگاری در همسران جوان بر طلاق آنها تاکید می‌کنند. آنها به تنها چیزی که نمی‌اندیشند زندگی فرزندشان پس از طلاق است. آنها براحتی می‌گویند: خدا را شکر که راحت شدی! اما نمی‌دانند عمر این راحتی بسیار کوتاه است و بعد از طلاق هر دو طرف فشار شدید روانی و عاطفی را تجربه خواهند کرد.

وی ادامه می‌دهد: اگر مشاوره پیش از ازدواج «لازم» است، مشاوره در روند ازدواج و زندگی مشترک را «واجب» می‌دانم، زیرا مشکلاتی وجود دارد که اغلب نادیده می‌گیریم، ولی اهمیت بسزایی در دوام و سلامت زندگی ما دارد. بنابراین اگر به توصیه مشاوران، ادامه زندگی مشترک مناسب نبود، باید طلاق را انتخاب کرد. (محبوبه علی‌پور/قدس آنلاین)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

116


ادامه مطلب ...