آواز خواندن برای کودکان، احساساتی شدن، داستانپردازی، اجازه لمس اجسام، تقسیم وظایف و... راههای سادهای در جهت شکوفایی استعداد کودکان است.
نوزادان در طول 12 ماه اول زندگیشان، تقریباً بدون هیچ وقفهای اطلاعات را جذب میکنند، به کاوش میپردازند و آزمایش میکنند و در این فرآیند، رابطهای عصبی مورد نیاز یک عمر آموزش و یادگیری خود را میسازند. برای برانگیختن ذهن خود در طول این فرایند به چه گردشهای علمی و اسباب بازیهایی نیاز دارد؟ خوشبختانه دقیقاً هیچ چیزی! بیشترین روزهای خسته کننده او دیگر به طور طبیعی با فرصتهای تقویت کننده ذهن او پر شدهاند. لازم نیست کار زیادی کنید تا کودک باهوش و تیزی تربیت نمائید؛ برای تقویت مغز و شکوفایی استعداد کودکان، فعالیتهای زیر را روزانه امتحان کنید.
سوزان هیم، نویسنده کتاب تقویت قدرت مغز نوزاد شما، میگوید: "نیازی به ویدئوها، فلش کارتهای خاص یا کلاس های گران قیمت ندارید. در صورت تحریک ذهن او، تقریباً هر کاری که با کودکتان انجام میدهید میتواند زمان آموزش او محسوب شود.”
ذهن خواب آلودۀ او را بیدار کنید!
ممکن است مدت زیادی از آخرین باری که نوزاد شما، شما را دیده است نگذشته باشد، اما باز هم همین که دوباره در مقابل او ظاهر می شوید، هیجان زده میشود. دکتر "جیل استم" نویسنده کتاب "باهوش از روز اول" میگوید: "نوزادان نیاز دارند که پیوسته و به طور قابل پیش بینی همان چهره را ببینند؛ این مسأله به سیم کشی کردن سیستم توجه شان کمک میکند.”
بر لبان او لبخند زیبایی بنشانید
مغز نوزادتان مجهز به نورونهای بازتاب کننده است؛ سلولهای ویژهای که به او در مشاهده کردن و سپس تقلید از آنچه که انجام میدهید کمک میکند. یکی از اولین پیروزیهای او لبخند زدن به شما در پاسخ به لبخندتان است.
آواز بخوانید
او در 3 ماهگی دوست دارد به لبها، زبان و دندانهایتان توجه کند. وقتی شعر "پاشو پاشو کوچولو” را برایش میخوانید، به او نشان میدهید که کلمات چگونه تشکیل میشوند. یک روز خودش میتواند آن را بخواند.
بازی”حدس بزن چی دارم” را انجام دهید
یک حیوان پارچهای را داخل پتو بپیچید و او را تشویق به کشف کردن آن کنید: "این چیه؟ نرمه” در حالی که نگاه او به پتو است شیئ پنهان شده را بیرون بیاورید: "دالی!” زرافه است!” این بازی نه تنها به او میآموزد که حواس خاصی را کنار هم قرار دهد بلکه توجه مشترک (یعنی نگاه کردن به همان چیزی که شما به آن نگاه میکنید) مرحلۀ شناختی بسیار مهم و برجسته ای است.
بیایید بازی کنیم
از نظر کوچولویتان هر شئی میتواند آزمایشی علمی باشد. در مطالعهای جدید در دانشگاه تولان، کودکان 6 و 10 ماهه با مکعبهای سخت یا نرم روی سطوح مختلف بازی کردند. کودکان بزرگتر خیلی زود متوجه شدند که مکعبهای سخت در طول یک سینی پلاستیکی صیقلی سریعتر حرکت میکنند و تمام نوزادان دریافتند که بلندترین صداها از کوبیدن مکعب سخت به روی سطح سخت تولید میشود (که این کار را چندین بار تکرار کردند). اشیائی را که برای کودکتان خطری ندارند، در جعبه اسباب بازیاش بیاندازید.
تحویل بدهید
هرچیزی از جوراب گرفته تا کلید ماشین، او را با بافتها، ابعاد و وزنهای مختلف آشنا میکند. کاوش اقلام مختلف درک نوزادتان از چگونگی تفاوت اشیاء را افزایش می دهد.
به او کمک کنید باعث رویداد چیزی شود
همین که نوزادتان میبیند، فشار دادن دکمۀ عروسک اسباب بازیش باعث خنده او میشود، متوجه میشود که سایر دکمهها نیز میتوانند نتیجه جالبی داشته باشند. فرایندی که روانشناسان آن را "فرآیند انتقال” مینامند. پس موبایل قدیمیتان را به او بدهید و فشار دادن دکمهها را تماشا کنید.
یک ایستگاه طبل زنی خلق کنید
ممکن است برای شما شنیدن صدای به هم خوردن یک قاشق به ظرف ناخوشایند و اعصاب خرد کن باشد، ولی به کودک خود این امکان را بدهید تا با این بازی به چیزهای جدیدی دسترسی پیدا کند. ظرف خالی غذای نشاستهای، یک کاسه فلزی، و قاشقهای چوبی، صدای تلق تلق خوشایندی را برایش تولید میکنند؛ یک لذت فوری که او را به ادامه نواختن آن تشویق میکند.
کارهای خانه را باهم تقسیم کنید
شاید تمایل داشته باشید وقتی که نوزادتان چرت زده است کارهای خانه از قبیل شستن لباسها را انجام بدهید اما او دوست دارد شما را در حین کار کردن تماشا کند. امیلی باشنل، روانشناس رشد دانشگاه تافتس می گوید: "برخی این را تئوری یادگیری آنی تنبلها مینامند، یعنی نوزادان تنها از طریق مشاهده کردن چیزهای زیادی میآموزند. "
بیشتر از معمول واکنش نشان دهید
اگر دوست دارید که کوچولویتان با حوله، دالی موشه بازی کند، شاد باشید و بخندید تا تمایل به ادامه دادن آن داشته باشد. نوزادان با مشاهده نتیجه، بیشتر تمایل به تکرار آن دارند.
مربی او باشید
باشنل می گوید: "در صورتی که خود نوزاد فرصت انجام کاری را داشته باشد دانش او تقویت میشود . بنابراین وقتی چیزی را که روی زمین ریخته شده پاک میکنید، سعی کنید دست نوزادتان را روی دست خودتان قرار دهید تا بتواند این لحظه را حس کند. سپس میتوانید یک دستمال تمیز به او بدهید، بگذارید اشتیاق خود را نشان دهد."
سخت نگیرید
از این که وقتی روزنامه و مجله میخوانید یا فقط استراحت میکنید نوزادتان نزدیکتان بی کار بماند، عذاب وجدان نداشته باشید.” استم” می گوید: "بسیاری از افراد تصور میکنند که باید تمام روز به تحریک مغز نوزادشان بپردازند. اما مغز نوزادتان برای این که تمام این اطلاعات جدید را پردازش کند نیاز به فرصت دارد.” با نشان دادن علائمی حاکی از این که دیگر کافی است – برای مثال نق زدن و روبرگرداندن از شما- درواقع میخواهد بگوید: "مغزم پر شده” فعلاً او را به حال خودش بگذارید .
هیچ کاری انجام ندهید
در طول زمان خاموشی (استراحت) مغز اسباب بازیها و آوازها را کنار بگذارید و اجازه بدهید تا کودکتان دنیا را با سرعت خودش جذب کند.
به دامان طبیعت بروید
در یک روز آفتابی به حیاط خلوتتان بروید. در آن جا نوزادتان چیزهای زیادی برای تماشا کردن دارد و صداها، برای مثال صدای پرندگان و صدای رقص برگها در وزش باد به او آرامش میدهد.
یک کتاب مقوایی بردارید
نوزادتان بیشتر به جویدن برگهها علاقه دارد تا خواندن داستان موش و گربه. اما فقط شنیدن ملودی زبان دایره لغات او را افزایش داده و به او کمک میکند تا کلمات را به معنایشان ارتباط دهد.
میان کلمات روابطی ایجاد کنید
مطالعهای جدید نشان داد که نوزادان در 18 ماهگی کلمات کتابی را که برایشان میخوانید، روی هم انباشته میکنند. می توانید با بردن کتاب "جوجه اردک هایم را ندیدی؟” به کنار حوضچۀ اردکها و یا گفتن شب بخیر به ماه بعد از تعریف داستانش، آن چه را که از کتابها می آموزد تقویت کنید.
عاطفی شوید
وقتی وانمود میکنید که به همراه کودک درون کتاب گریه میکنید، نه تنها کتاب خوانی را برایش جالبتر می کنید، بلکه به کودکتان کمک میکنید تا بفهمد که کلمات و احساسات در کجا با هم تلاقی دارند. (آماده باشید: شاید او هم برای همدردی شروع به گریه کردن کند).
داستان ها را شخصی کنید
عکسهای نوزادتان را در آلبوم قرار داده و یک داستان از خودتان ببیافرینید تا این عکسها را همراهی کند، برای مثال: ” یکی بود، یکی نبود، یک دختر کوچولویی بود که از هویج بدش می آمد”، چهرههای آشنا او را جذب خواهند کرد.
تاثیر آموزش را بیشتر کنید
"دی لوچ" در مطالعهای به این نتیجه رسید که تماشای یک فیلم آموزشی، 5 بار در هفته، و درطول یک ماه، دامنۀ لغات کودکان 12 ماهه را افزایش نداد. پس چه چیزی در این امر مؤثر است؟ آموزش فعالانه لغات جدید از سوی والدین! بنابراین آنچه را که در تلویزیون میبیند منعکس کنید.
برنامۀ زنده را اجرا کنید
پاسخ دادن با صدای بلند به سؤالات برنامه کودک شاید احمقانه به نظر برسد؛ اما کارهای غریب و خندهدار شما برای نوزادتان بسیار جالبتر از صفحه تلویزیون است.
در حمام شالاپ شلوپ کنید
مطالعهای جدید از دانشگاه نورث وسترن نشان میدهد که حتی کودکان 5 ماهه تفاوت میان مایعات و جامدات را می دانند. برای کشف خواص علمی قابلیت شالاپ شلوپ و ریزش آب چه جایی بهتر از حمام؟
وان او را پر از اسباب بازی معلق کنید
وان نوزاد بزرگتر را پر از فنجان مدرج و ظرف ماست کنید تا ببیند وقتی که فنجانش روی آب معلق میماند چه اتفاقی میافتد.
رنگارنگ کنید
یک بطری پلاستیکی آب را پر کنید، سپس چند قطره رنگ غذا به آن اضافه کنید. در آن را ببندید و اجازه بدهید تا آن را تکان داده و بلرزاند و حرکت موج دار آب را به طور مشخص ببیند. در تحقیق دانشگاه اوسلو نوروژ در سال 2008، نوزادان 12 ماهه با دیدن فردی که یک قاشق موز را پشت دست فرد دیگری ریخت، تعجب کردند. نوزادان آماده الگوبرداری هستند به همین دلیل خیلی زود متوجه تفاوتها میشوند.
کارهای خنده دار و احمقانه انجام دهید
وانمود کنید که دارید سس سیب را به سمت گوش نوزادتان میبرید یا خودتان دارید شیشه شیرش را میمکید و منتظر خنده او باشید. هرچه کودکتان بزگتر میشود خندههایش نیز بزرگتر میشوند: نوزادان 6 ماهه متوجه میشوند اما تا 12 ماهگی متوجه خندهدار بودن یک کار عجیب نمیشوند.
گلچین کنید
گلچین کردن نخود فرنگیهای بخار پز شده یا قطعات چی پف از داخل فنجان مهارتهای حرکتی ظریف نوزادتان را تقویت می کند. وقتی آن را کنار صندلی بلندش به زمین میاندازد، به خودتان یادآوری کنید که فقط میخواهد رابطه علت و معلولی را کشف کند.
بگویید شب بخیر!
او را در رختخواب قرار داده و شب بخیر بگویید. صبح با نیروی تازه و سرحال از خواب بیدار میشود و آماده یادگیری مجدد است. در واقع مغز نوزادتان در حین خواب کارهای سنگین را انجام میدهد، یعنی تمام اطلاعاتش را در مکانهای منطقی ذخیره میکند. دلیل عمدۀ چرت زدن نوزادان به همین مسأله مربوط میشود. زیرا چیزهای بسیار زیادی وجود دارند که باید پردازش شوند!
بخوانید و تکرار کنید
از همان اوایل سعی کنید یک داستان را پی در پی برایش تکرار کنید. شاید از این تکرار خسته شوید اما احتمالاً برای نوزادتان آرامش بخش خواهد بود. این تکرار به نورونهای مغز کمک میکند تا رابطهای مهمی را بسازند. به زودی نوزادتان خواهان داستانهای جدید خواهد شد.
مترجم: نغمه خالقی
ما نسلی هستیم که در روز یک ساعت کارتون میدیدیم، در عوض ساعتها در حیاط یا کوچه بازی میکردیم و امروز کودکانی داریم که برای پر کردن اوقات فراغتشان ساعتها پای تلویزیون و کامپیوتر مینشینند یا هر روز به کلاسهای مختلف میروند، اما دریغ از یک حیاط کوچک که در آن با همسن و سالهایشان بازی کنند. امروزه کمتر خانهای حیاط دارد و کوچهها بویژه در شهرهای شلوغ و بزرگ، جای مناسبی برای بازی کودکان نیست، اما نمیتوان نیاز به بازی در کودکان را نادیده گرفت؛ بازیهایی که به رشد و بالندگی کودکان کمک میکند و فاصله عاطفی میان والدین و کودک را نیز کم میکند.
اگر شما مادری شاغل، یا پدری پرکار هستید، برای نزدیک شدن به فرزندتان چقدر تلاش کردهاید؟ معمولا والدینی که شاغل هستند برای رسیدگی به کارهایشان مجبور میشوند کودک را با کارتونهای تلویزیون یا بازیهای رایانهای و حتی با ثبتنام کردن در کلاسهای مختلف سرگرم کنند، در حالی که بازیهای زیادی وجود دارد که هم این ساعات را به بهترین شکل پوشش میدهد و هم بهترین ابزار برای رشد عاطفی و روانی کودکان است.
بازی، بهترین راه نزدیک شدن به کودک
یکی از موثرترین روشها برای نزدیک شدن به کودکان، بازی کردن با آنهاست. بازی از مهمترین فعالیتهای کودک به شمار میرود که هدف آن تنها سرگرم کردن او نیست؛ درواقع کودکان هنگام بازی کردن، فرصت دارند تا قدرت و عرضه خویش را بیازمایند، اتفاقات جدید را تجربه کنند، به کشف محیط خود بپردازند و درسهای تازه بیاموزند. بنابراین اسباببازیهای کودک، مدت زمان بازی و آزادی کودک هنگام بازی کردن، اهمیت فراوانی دارد؛ در نتیجه سعی کنید هر روز، زمانی را به بازی با کودکتان اختصاص دهید و این کار آنقدر برایتان مهم باشد که اخبار، روزنامه، تلفن و دلمشغولیهای محل کارتان را رها کنید و فقط همبازی کودکتان باشید.
نگاه کودکانه به آینده
هنگام بازی کردن با بچهها، والدین به احساسات و افکار و شرایط عاطفی کودک خود پی میبرند، همچنین با استعدادها و علاقهمندیهای او نیز آشنا میشوند. معمولا کودکان وقتی کوچکتر هستند خالهبازی یا مهمانبازی میکنند و در این نوع بازیها نشان میدهند که چگونه در مورد افراد پیرامون خود فکر میکنند یا نسبت به کارهای آنان چه احساسی دارند. وقتی قرار است شغلی را در بازی به عهده بگیرند، ناخودآگاه به سراغ حرفهای میروند که آن را دوست دارند و طی بازی نوع نگاه خود به آن حرفه را نشان میدهند.
فکرم را بخوان
مادر امیرطاها، پنج ساله میگوید: من بازیهای مختلفی را با فرزندم تجربه کردهام، هر محیطی بازی متناسب خودش را نیاز دارد. اگر در خانه باشیم تعدادی از اسباببازیهای ریز و درشتش را انتخاب میکنم و به صورت نامرتبی روی زمین میگذارم. به او زمان میدهم تا یک دقیقه به اسباببازیها نگاه کند، بعد باید چشمانش را ببندد تا من یکی از اسباببازیها را قایم کنم و آن وقت او حدس بزند کدامیک را برداشتهام. هر وقت نتواند حدس بزند، جایمان عوض میشود. این بازی مناسب فضای خانه است، اما وقتی در یک خیابان هستیم سعی میکنم کاری کنم تا با دقت بیشتری به اجزای محیط نگاه کند؛ مثلا یکی از اجزای خیابان را نشان میکنم و از او میخواهم که فکر مرا بخواند، برای راهنمایی کردنش گاهی حرف اول آن شیء را میگویم، گاهی هم به او فرصت پرسش میدهم.
کارکردهای تربیتی
یکی از مهمترین کارکردهای بازی، نقش تربیتی آن است. مثلا اگر کودک شما اعتماد به نفس کمی دارد، به او فرصت پیروزی در بازیها را بدهید. البته مراقب باشید، چراکه اگر بداند شما به صورت عمدی بازنده شدهاید، نهتنها این مشکل حل نمیشود، بلکه ممکن است بدتر هم بشود. با او مسابقه بدهید، گاهی شما برنده شوید، گاهی هم اجازه دهید او پیروز شود. یا اگر کودکی از تاریکی میترسد با او قایم باشک بازی کنید و خودتان در اتاقی که چراغش خاموش است پنهان شوید، او به خاطر لذتی که از بازی کردن و پیروزی میبرد، تاریکی و ترس از آن را فراموش میکند و کمکم یاد میگیرد که تاریکی، ترس ندارد. مادر امیرعلی، هشت ساله میگوید: امیرعلی بسیار خجالتی و کمحرف بود و با هیچ گروهی ارتباط برقرار نمیکرد، حتی وقتی با همکلاسیهایش فوتبال بازی میکرد در دروازه تنها میایستاد و باقی همتیمیهایش در نیمه دیگر زمین جمع میشدند، به همین دلیل سعی کردم او را وارد بازیهای گروهی کنم که سهم تمام همگروهیها در بازی یکسان باشد. یکی از این بازیها قصهگویی اشتراکی بود. به این صورت که یک نفر یک جمله میگفت و نفر بعدی باید یک جمله نسبتا مرتبط به آن انتخاب میکرد و کمکم با این جملات یک داستان ساخته میشد.
گاهی یک نفر با جملهاش تمام مسیر داستان را تغییر میداد و همین مساله باعث میشد هرکس به فکر یک نوآوری تازه باشد. همین بازی ساده باعث شد ترس از حرف زدن در جمع در امیرعلی کمتر شود.
اسباببازیهای خاص
الهه نونژاد که یک دختربچه سه و نیم ساله دارد، میگوید: اتاق دخترم پر از اسباببازی است، وقتی کار دارم، اسباببازیهایش را مقابلش میگذارم تا سرگرم شود، اما او زود خسته میشود و باز هم بهانه میگیرد تا بغلش کنم. باید دقت کنید که کودکان وقتی با تعداد زیادی اسباببازی مواجه میشوند توجهشان را بین تمام آنها تقسیم میکنند، بنابراین هیچ کدام از اسباببازیها به نظرشان جذاب و سرگرمکننده نخواهد بود، بهتر است فقط یک اسباببازی خاص را در اختیارش بگذارید و بعد از چند دقیقه که خسته شد، اسباببازی دیگری به او بدهید؛ با این کار او مدت بیشتری تنهایی را تحمل و خودش را سرگرم میکند.
مهری پورمند هم مادری است که بازی را وسیلهای برای تحرک کودکش کرده است. او میگوید وقتی آفتاب به داخل خانه میتابد، من با یک آینه کوچک نور را روی دیوار یا کمد منعکس میکنم و مانی فرزندم دنبال این نور میدود. سعی میکنم نور را در جایی نزدیک او منعکس کنم تا گرفتن آن برایش خیلی سخت نباشد. همین بازی ساده باعث میشود حسابی جنب و جوش داشته باشد و کمتر پای تلویزیون بخوابد.
استفاده از فرصتها برای بازی
والدینی که زمان کمتری در کنار کودک خود هستند، باید حداکثر استفاده را از زمان با هم بودن خود داشته باشند. اگر قرار است مدتی را در ترافیک بگذرانید، از فرصت استفاده کنید و مثلا با او الفبا بازی کنید. به او بگویید اطراف را خوب نگاه کند و به دنبال کلماتی بگردد که با یک حرف خاص شروع میشوند (مثل کلماتی که با ش شروع میشود: شیرینیفروشی، شبانهروزی و...) یا اینکه وقتی شما در حال رانندگی هستید از او بخواهید شما را به سوی منزل راهنمایی کند تا هم آدرس خانه را یاد بگیرد و هم با علائم راهنمایی رانندگی آشنا شود؛ مثلا وقتی به چراغ قرمز رسیدید او به شما فرمان ایست بدهد یا اگر قصد داشتید به خیابانی وارد شوید که تابلوی ورود ممنوع دارد او به شما تذکر دهد که مسیرتان را عوض کنید. (جام جم سرا)
222
آواز خواندن برای کودکان، احساساتی شدن، داستانپردازی، اجازه لمس اجسام، تقسیم وظایف و... راههای سادهای در جهت شکوفایی استعداد کودکان است.
نوزادان در طول 12 ماه اول زندگیشان، تقریباً بدون هیچ وقفهای اطلاعات را جذب میکنند، به کاوش میپردازند و آزمایش میکنند و در این فرآیند، رابطهای عصبی مورد نیاز یک عمر آموزش و یادگیری خود را میسازند. برای برانگیختن ذهن خود در طول این فرایند به چه گردشهای علمی و اسباب بازیهایی نیاز دارد؟ خوشبختانه دقیقاً هیچ چیزی! بیشترین روزهای خسته کننده او دیگر به طور طبیعی با فرصتهای تقویت کننده ذهن او پر شدهاند. لازم نیست کار زیادی کنید تا کودک باهوش و تیزی تربیت نمائید؛ برای تقویت مغز و شکوفایی استعداد کودکان، فعالیتهای زیر را روزانه امتحان کنید.
سوزان هیم، نویسنده کتاب تقویت قدرت مغز نوزاد شما، میگوید: "نیازی به ویدئوها، فلش کارتهای خاص یا کلاس های گران قیمت ندارید. در صورت تحریک ذهن او، تقریباً هر کاری که با کودکتان انجام میدهید میتواند زمان آموزش او محسوب شود.”
ذهن خواب آلودۀ او را بیدار کنید!
ممکن است مدت زیادی از آخرین باری که نوزاد شما، شما را دیده است نگذشته باشد، اما باز هم همین که دوباره در مقابل او ظاهر می شوید، هیجان زده میشود. دکتر "جیل استم" نویسنده کتاب "باهوش از روز اول" میگوید: "نوزادان نیاز دارند که پیوسته و به طور قابل پیش بینی همان چهره را ببینند؛ این مسأله به سیم کشی کردن سیستم توجه شان کمک میکند.”
بر لبان او لبخند زیبایی بنشانید
مغز نوزادتان مجهز به نورونهای بازتاب کننده است؛ سلولهای ویژهای که به او در مشاهده کردن و سپس تقلید از آنچه که انجام میدهید کمک میکند. یکی از اولین پیروزیهای او لبخند زدن به شما در پاسخ به لبخندتان است.
آواز بخوانید
او در 3 ماهگی دوست دارد به لبها، زبان و دندانهایتان توجه کند. وقتی شعر "پاشو پاشو کوچولو” را برایش میخوانید، به او نشان میدهید که کلمات چگونه تشکیل میشوند. یک روز خودش میتواند آن را بخواند.
بازی”حدس بزن چی دارم” را انجام دهید
یک حیوان پارچهای را داخل پتو بپیچید و او را تشویق به کشف کردن آن کنید: "این چیه؟ نرمه” در حالی که نگاه او به پتو است شیئ پنهان شده را بیرون بیاورید: "دالی!” زرافه است!” این بازی نه تنها به او میآموزد که حواس خاصی را کنار هم قرار دهد بلکه توجه مشترک (یعنی نگاه کردن به همان چیزی که شما به آن نگاه میکنید) مرحلۀ شناختی بسیار مهم و برجسته ای است.
بیایید بازی کنیم
از نظر کوچولویتان هر شئی میتواند آزمایشی علمی باشد. در مطالعهای جدید در دانشگاه تولان، کودکان 6 و 10 ماهه با مکعبهای سخت یا نرم روی سطوح مختلف بازی کردند. کودکان بزرگتر خیلی زود متوجه شدند که مکعبهای سخت در طول یک سینی پلاستیکی صیقلی سریعتر حرکت میکنند و تمام نوزادان دریافتند که بلندترین صداها از کوبیدن مکعب سخت به روی سطح سخت تولید میشود (که این کار را چندین بار تکرار کردند). اشیائی را که برای کودکتان خطری ندارند، در جعبه اسباب بازیاش بیاندازید.
تحویل بدهید
هرچیزی از جوراب گرفته تا کلید ماشین، او را با بافتها، ابعاد و وزنهای مختلف آشنا میکند. کاوش اقلام مختلف درک نوزادتان از چگونگی تفاوت اشیاء را افزایش می دهد.
به او کمک کنید باعث رویداد چیزی شود
همین که نوزادتان میبیند، فشار دادن دکمۀ عروسک اسباب بازیش باعث خنده او میشود، متوجه میشود که سایر دکمهها نیز میتوانند نتیجه جالبی داشته باشند. فرایندی که روانشناسان آن را "فرآیند انتقال” مینامند. پس موبایل قدیمیتان را به او بدهید و فشار دادن دکمهها را تماشا کنید.
یک ایستگاه طبل زنی خلق کنید
ممکن است برای شما شنیدن صدای به هم خوردن یک قاشق به ظرف ناخوشایند و اعصاب خرد کن باشد، ولی به کودک خود این امکان را بدهید تا با این بازی به چیزهای جدیدی دسترسی پیدا کند. ظرف خالی غذای نشاستهای، یک کاسه فلزی، و قاشقهای چوبی، صدای تلق تلق خوشایندی را برایش تولید میکنند؛ یک لذت فوری که او را به ادامه نواختن آن تشویق میکند.
کارهای خانه را باهم تقسیم کنید
شاید تمایل داشته باشید وقتی که نوزادتان چرت زده است کارهای خانه از قبیل شستن لباسها را انجام بدهید اما او دوست دارد شما را در حین کار کردن تماشا کند. امیلی باشنل، روانشناس رشد دانشگاه تافتس می گوید: "برخی این را تئوری یادگیری آنی تنبلها مینامند، یعنی نوزادان تنها از طریق مشاهده کردن چیزهای زیادی میآموزند. "
بیشتر از معمول واکنش نشان دهید
اگر دوست دارید که کوچولویتان با حوله، دالی موشه بازی کند، شاد باشید و بخندید تا تمایل به ادامه دادن آن داشته باشد. نوزادان با مشاهده نتیجه، بیشتر تمایل به تکرار آن دارند.
مربی او باشید
باشنل می گوید: "در صورتی که خود نوزاد فرصت انجام کاری را داشته باشد دانش او تقویت میشود . بنابراین وقتی چیزی را که روی زمین ریخته شده پاک میکنید، سعی کنید دست نوزادتان را روی دست خودتان قرار دهید تا بتواند این لحظه را حس کند. سپس میتوانید یک دستمال تمیز به او بدهید، بگذارید اشتیاق خود را نشان دهد."
سخت نگیرید
از این که وقتی روزنامه و مجله میخوانید یا فقط استراحت میکنید نوزادتان نزدیکتان بی کار بماند، عذاب وجدان نداشته باشید.” استم” می گوید: "بسیاری از افراد تصور میکنند که باید تمام روز به تحریک مغز نوزادشان بپردازند. اما مغز نوزادتان برای این که تمام این اطلاعات جدید را پردازش کند نیاز به فرصت دارد.” با نشان دادن علائمی حاکی از این که دیگر کافی است – برای مثال نق زدن و روبرگرداندن از شما- درواقع میخواهد بگوید: "مغزم پر شده” فعلاً او را به حال خودش بگذارید .
هیچ کاری انجام ندهید
در طول زمان خاموشی (استراحت) مغز اسباب بازیها و آوازها را کنار بگذارید و اجازه بدهید تا کودکتان دنیا را با سرعت خودش جذب کند.
به دامان طبیعت بروید
در یک روز آفتابی به حیاط خلوتتان بروید. در آن جا نوزادتان چیزهای زیادی برای تماشا کردن دارد و صداها، برای مثال صدای پرندگان و صدای رقص برگها در وزش باد به او آرامش میدهد.
یک کتاب مقوایی بردارید
نوزادتان بیشتر به جویدن برگهها علاقه دارد تا خواندن داستان موش و گربه. اما فقط شنیدن ملودی زبان دایره لغات او را افزایش داده و به او کمک میکند تا کلمات را به معنایشان ارتباط دهد.
میان کلمات روابطی ایجاد کنید
مطالعهای جدید نشان داد که نوزادان در 18 ماهگی کلمات کتابی را که برایشان میخوانید، روی هم انباشته میکنند. می توانید با بردن کتاب "جوجه اردک هایم را ندیدی؟” به کنار حوضچۀ اردکها و یا گفتن شب بخیر به ماه بعد از تعریف داستانش، آن چه را که از کتابها می آموزد تقویت کنید.
عاطفی شوید
وقتی وانمود میکنید که به همراه کودک درون کتاب گریه میکنید، نه تنها کتاب خوانی را برایش جالبتر می کنید، بلکه به کودکتان کمک میکنید تا بفهمد که کلمات و احساسات در کجا با هم تلاقی دارند. (آماده باشید: شاید او هم برای همدردی شروع به گریه کردن کند).
داستان ها را شخصی کنید
عکسهای نوزادتان را در آلبوم قرار داده و یک داستان از خودتان ببیافرینید تا این عکسها را همراهی کند، برای مثال: ” یکی بود، یکی نبود، یک دختر کوچولویی بود که از هویج بدش می آمد”، چهرههای آشنا او را جذب خواهند کرد.
تاثیر آموزش را بیشتر کنید
"دی لوچ" در مطالعهای به این نتیجه رسید که تماشای یک فیلم آموزشی، 5 بار در هفته، و درطول یک ماه، دامنۀ لغات کودکان 12 ماهه را افزایش نداد. پس چه چیزی در این امر مؤثر است؟ آموزش فعالانه لغات جدید از سوی والدین! بنابراین آنچه را که در تلویزیون میبیند منعکس کنید.
برنامۀ زنده را اجرا کنید
پاسخ دادن با صدای بلند به سؤالات برنامه کودک شاید احمقانه به نظر برسد؛ اما کارهای غریب و خندهدار شما برای نوزادتان بسیار جالبتر از صفحه تلویزیون است.
در حمام شالاپ شلوپ کنید
مطالعهای جدید از دانشگاه نورث وسترن نشان میدهد که حتی کودکان 5 ماهه تفاوت میان مایعات و جامدات را می دانند. برای کشف خواص علمی قابلیت شالاپ شلوپ و ریزش آب چه جایی بهتر از حمام؟
وان او را پر از اسباب بازی معلق کنید
وان نوزاد بزرگتر را پر از فنجان مدرج و ظرف ماست کنید تا ببیند وقتی که فنجانش روی آب معلق میماند چه اتفاقی میافتد.
رنگارنگ کنید
یک بطری پلاستیکی آب را پر کنید، سپس چند قطره رنگ غذا به آن اضافه کنید. در آن را ببندید و اجازه بدهید تا آن را تکان داده و بلرزاند و حرکت موج دار آب را به طور مشخص ببیند. در تحقیق دانشگاه اوسلو نوروژ در سال 2008، نوزادان 12 ماهه با دیدن فردی که یک قاشق موز را پشت دست فرد دیگری ریخت، تعجب کردند. نوزادان آماده الگوبرداری هستند به همین دلیل خیلی زود متوجه تفاوتها میشوند.
کارهای خنده دار و احمقانه انجام دهید
وانمود کنید که دارید سس سیب را به سمت گوش نوزادتان میبرید یا خودتان دارید شیشه شیرش را میمکید و منتظر خنده او باشید. هرچه کودکتان بزگتر میشود خندههایش نیز بزرگتر میشوند: نوزادان 6 ماهه متوجه میشوند اما تا 12 ماهگی متوجه خندهدار بودن یک کار عجیب نمیشوند.
گلچین کنید
گلچین کردن نخود فرنگیهای بخار پز شده یا قطعات چی پف از داخل فنجان مهارتهای حرکتی ظریف نوزادتان را تقویت می کند. وقتی آن را کنار صندلی بلندش به زمین میاندازد، به خودتان یادآوری کنید که فقط میخواهد رابطه علت و معلولی را کشف کند.
بگویید شب بخیر!
او را در رختخواب قرار داده و شب بخیر بگویید. صبح با نیروی تازه و سرحال از خواب بیدار میشود و آماده یادگیری مجدد است. در واقع مغز نوزادتان در حین خواب کارهای سنگین را انجام میدهد، یعنی تمام اطلاعاتش را در مکانهای منطقی ذخیره میکند. دلیل عمدۀ چرت زدن نوزادان به همین مسأله مربوط میشود. زیرا چیزهای بسیار زیادی وجود دارند که باید پردازش شوند!
بخوانید و تکرار کنید
از همان اوایل سعی کنید یک داستان را پی در پی برایش تکرار کنید. شاید از این تکرار خسته شوید اما احتمالاً برای نوزادتان آرامش بخش خواهد بود. این تکرار به نورونهای مغز کمک میکند تا رابطهای مهمی را بسازند. به زودی نوزادتان خواهان داستانهای جدید خواهد شد.
مترجم: نغمه خالقی
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
با توجه به آیات قرآن کریم، تنها آمدن رسول و ارائه ی بیّنه و انزال کتاب برای قیام به قسط کافی نیست، بلکه وجود میزان لازم است که تحقّق بخش به وجود عینی کتاب و الگو و اسوه برای امّت باشد.
قسط یعنی عدالت و رعایت همه ی حقوق، به طوری که هیچ حقّی ضایع نشود. نکته اینجاست که می فرماید: ما رسولان را فرستادیم که مردم قیام به قسط کنند؛ نه اینکه پیغمبران مردم را وادار به قسط نمایند.
کار پیغمبران این است که مردم را طوری تربیت کنند که از خود مردم حالت قیام به قسط بجوشد و طبعاً مردمی عدالت خواه و قسط طلب بشوند؛ آنگونه که هر کار خلاف قسط و عدالت در نظرشان منفور گردد و ظلم و انحراف از مسیر عدالت در میانشان دیده نشود. در آیه ی دیگری هم می خوانیم: «ای مومنان؛ شما خودتان قائم به قسط باشید.» (سوره ی نساء، آیه ی 125)
حتّی از قائم هم بالاتر، قوّام به قسط باشید؛ یعنی، ملکه ی قسط طلبی در شما رسوخ پیدا کند، همانطور که گُل طبعاً بوی خوش می دهد، از جامعه ی شما نیز بوی عدالت خواهی به شامّه ها برسد.
انبیا آمده اند تا عقل بشر را آزاد کنند و از اسارت شهوات نفسانی بیرون بیاورند! عقل که آزاد شد خودش راه قیام به قسط را می یابد.
کتاب آسمانی قرآن نیز آن مرتبه ای از وجودش اثربخش است که تحقّق عینی و خارجی پیدا کند؛ یعنی، تمام حقایق آن از معارف و احکامش در وجود یک انسان نمودار گردد و تمام ابعاد وجودی انسان، تجلّیگاه حقایق آسمانی قرآن از معارف و اخلاق و احکامش شود. در این صورت است که این انسان کامل، وجود عینی کتاب و میزان می شود و سایر انسان ها باید خودشان را از نظر عقاید، اخلاق و اعمال، با او بسنجند و مقدار نقص و کمال خود را از روی تطابق و عدم تطابق با افکار و احوال او بدست آورند.
کار انبیاء این است که عقل را از اسارت رها ساخته و حاکم بر غرایز گردانند و این عقل آزاد شده ی از بند شهوت و غضب است که می تواند خوب فکر کند و مبدأ و منتهای خلقت را بشناسد؛ مسیر و مقصد را بفهمد و برنامه ی سیر را بدست آورد. لذا می فرماید: (لقد أرسلنا رُسلنا بالبینات...)
میزان، یعنی، وسیله ی سنجش و معیار تشخیص. کتاب که آمد احکام و قوانینی را بیان می کند، امّا ممکن است این قوانین و احکام تحقّق خارجی پیدا نکند و همچنان در مرحله ی علمی و نظری باقی بماند و فقط برای این باشد که مردم آگاه شوند فلان موضوع حکمش این است؛ در این صورت کتاب از مرحله ی ذهنّیت خارج نمی شود و وارد مرحله ی عینّیت نمی گردد؛ یعنی، در این موقع، کتاب در میان ما وجود لفظی دارد، آن را تلفّظ می کنیم و می خوانیم. وجود کتبی هم دارد؛ یعنی، آن را روی کاغذها و کتیبه ها می نویسیم وجود ذهنی نیز دارد؛ یعنی، مفاهیم آن را در ذهن خود جای می دهیم و معانی آن را می فهمیم ولی هیچ کدام از این مراحل وجودی قرآن، نمی تواند اثر مطلوب آن را که هدایت و پرورش انسان است ایفا نماید. زیرا آنچه که اثربخش است وجود عینی هر حقیقت است نه وجود لفظی و کتبی و ذهنی آن؛ مثلاً، آتش نه لفظ آن خاصیّت سوزندگی دارد و نه نوشته و نه معنا و مفهوم آن؛ بلکه وجود عینی و خارجی آن است که هرجا افتاد می سوزاند.
کتاب آسمانی قرآن نیز آن مرتبه ای از وجودش اثربخش است که تحقّق عینی و خارجی پیدا کند؛ یعنی، تمام حقایق آن از معارف و احکامش در وجود یک انسان نمودار گردد و تمام ابعاد وجودی انسان، تجلّیگاه حقایق آسمانی قرآن از معارف و اخلاق و احکامش شود. در این صورت است که این انسان کامل، وجود عینی کتاب و میزان می شود و سایر انسان ها باید خودشان را از نظر عقاید، اخلاق و اعمال، با او بسنجند و مقدار نقص و کمال خود را از روی تطابق و عدم تطابق با افکار و احوال او بدست آورند.
بنابراین، او باید انسانی باشد که هم عالم به تمام حقایق و ابعاد قرآن باشد و هم معصوم و مبرّی از هر گونه اشتباه و خطا در فکر و عمل؛ تا هم تحقّق بخش عینی به حقایق قرآن باشد و هم میزان و الگو و اسوه ی کامل برای دیگران؛ و این، همان است که ما، در اصطلاح دینی خود از او تعبیر به امام می کنیم.
توجّه به این نکته لازم است که پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)، منافقان پیوسته کوشیده اند کتاب را از میزان جدا کنند و اکنون نیز همین تلاش و کوشش را دارند و جلسات تشکیل می دهند و می گویند: ما قرآن را قبول داریم و نیاز به امام نداریم؛ یعنی، همان نظر خلیفه اول را می خواهند احیا کنند که گفت: حسبنا کتاب الله، (النّصّ و الاجتهاد، صفحه ی 80) «قرآن، ما را کافی است» و مرجع دینی ماست و میزان نیز همان کسی است که حکومت به دست او است و فرمان او مطاع است، هر که می خواهد باشد!
ما موظّفیم با آیات قرآن مأنوس باشیم و خوب بدانیم قرآن چه کسی را نشان می دهد که باید در کنارش باشد تا مبّین مجملات آن بوده و میزان در میان امّت باشد. آن، سوره ی رعد است که می گوید: باید در کنار قرآن، کسی شاهد بر نبوّت و رسالت رسول باشد و او: (... من عنده علم الکتاب)؛ «کسی است که علم کتاب در نزد اوست.»
با توجه به آیات قرآن کریم، تنها آمدن رسول و ارائه ی بیّنه و انزال کتاب برای قیام به قسط کافی نیست، بلکه وجود میزان لازم است که تحقّق بخش به وجود عینی کتاب و الگو و اسوه برای امّت باشد.
علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم شیخ مفید نقل می کند که در روایت آمده منظور از موازین در آیه47 سوره انبیاء حضرت علی (علیه السلام) و فرزندان پاک و مطهرش هستند.
در بسیارى از کتاب هاى تفسیرى، تاریخى، حدیثى و مانند آن اشاره شده، که منظور از «من عنده علم الکتاب» حضرت علىّ بن ابیطالب (علیهما السلام) است. (مجمع البیان، جلد 3، صفحه 301)
ابوسعید خدرى، از دانشمندان اسلام و صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) که مورد قبول اهل سنّت مى باشد، و علماء شیعه نیز نسبت به او خوشبین هستند، مى گوید: خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) رسیدم، عرض کردم: منظور از «الّذى عنده علم من الکتاب (سوره نمل، آیه 40)» چه کسى است؟
حضرت فرمود: منظور وزیر برادرم سلیمان بن داود، آصف بن برخیا، است.
عرض کردم: منظور از «من عنده علم الکتاب» در سوره رعد کیست؟
حضرت فرمود: «ذاکَ اَخى عَلِىُّ بْنُ اَبیطالِب (ینابیع المودّة، صفحه 102) به نقل از احقاق الحق، جلد 3، صفحه 281)); منظور برادرم على است.»
در سه آیه هفت و هشت و 9 سوره الرحمن چهار بار کلمه میزان به کار رفته که امام رضا (علیه السلام) این وزن و میزان را به امام علی (علیه السلام) تطبیق داده است.
علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم شیخ مفید نقل می کند که در روایت آمده منظور از موازین در آیه47 سوره انبیاء حضرت علی (علیه السلام) و فرزندان پاک و مطهرش هستند.
منابع:
سلسله مباحث صفیر هدایت؛ آیت الله ضیاء آبادی
سایت آیت الله مکارم شیرازی ذیل مطلب؛"«من عنده علم الکتاب» کیست؟"
بیانات "آیت الله سیداحمد میرعمادی"
آیهای زینتبخش سر در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد
شما با چه سرعتی از پل صراط عبور می کنید؟!
قرآن، قول فصل است ؛ یعنی چه؟
بترسیم از ایستگاه میزان در قیامت