مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بررسی باورهای نادرست و عامه پسند

بسیاری از تصورات و باورهایی بین مردم وجود دارد که به طور گسترده پذیرفته شده‌ است.

بررسی باورهای نادرست و عامه پسند

هرچند برخی از این باورها در نتیجه انتشار تحقیقات اولیه علمی به وجود آمده که هنوز کاملا اثبات نشده بود، بیشتر باورهای نادرست از شایعاتی ناشی شده که برخی افراد به آن دامن زده‌اند. در ادامه به برخی از این باورهای نادرست می‌پردازیم.

رعد و برق بازدید از  ایفل سقوط سکه از برج و مرگ حتمی

خیلی‌ها می‌گویند اگر سکه‌ای از بالای برجی رها شود، وقتی به نزدیکی زمین می‌رسد آنقدر سرعت می‌گیرد که اگر بر سر کسی بیفتد او را به کشتن می‌دهد. البته خود برج مورد استفاده در این شایعه متنوع است و از ایفل تا میلاد را نام برده‌اند. چیزی که در آن مشترک است، کشنده بودن سکه است.

وقتی سکه‌ای از ارتفاعی به پایین سقوط می‌کند، سرعت نهایی آن پس از طی ۱۵ متر به ۴۴ کیلومتر در ساعت می‌رسد.

زمانی هم که سکه به سرعت نهایی خود برسد، دیگر شتابی نخواهد داشت. لوئیس بلومفیلد، فیزیکدانی از دانشگاه ویرجینیا، سقوط سکه از ساختمان‌های مرتفع را محاسبه کرد و دریافت، سکه با چنین سرعتی، حتی نمی‌تواند به پوست سر صدمه‌ای بزند، چه برسد به این که باعث مرگ فردی شود. در واقع نهایت کاری که می‌تواند انجام دهد، ایجاد سوزشی ناچیز است.

عمر ۲۴ ساعته مگس

می‌گویند مگس فقط ۲۴ ساعت عمر می‌کند، اما متاسفانه باید گفت این موجود آزاردهنده بیشتر از یک روز و حتی تا چند هفته زندگی می‌کند. این باور شاید به دلیل وجود نوعی حشره یک‌ روزه شکل گرفته باشد. برخی گونه‌های این حشرات در بزرگسالی عمر واقعا کوتاهی دارند، اما در مقابل به دلیل عمر کوتاهشان بسرعت و خیلی زود جفت‌گیری و تولیدمثل می‌کنند.

به همین دلیل از این نوع حشره دسته‌های بسیار زیادی یافت می‌شود. باید خدا را شکر کرد که مگس این گونه نیست؛ وگرنه چگونه می‌توانستیم از شر مگس‌های وزوزکنان در خانه، به ویژه آشپزخانه‌مان رها شویم؟

۹۰ درصد مغز غیرفعال است!

بسیاری از مردم بر این باورند که ما فقط از ده درصد مغزمان استفاده می‌کنیم. در حالی که این تفکر کاملا اشتباه است. منشا این باور معلوم نیست، اما چیزی که کاملا واضح است، این است که بررسی‌های علمی چنین باوری را تائید نکرده‌اند. در واقع به نظر می‌رسد این باور غلط معمولا از کتاب‌های مهملی که از شما می‌خواهند ۹۰ درصد قدرت مغزتان را مهار کنید، ناشی شده باشد.

بنابر گفته محققان، تمام بخش‌های مغز برای انجام دادن کار و فعالیتی، تخصیص یافته‌اند و به نظر نمی‌رسد جایی از قلم افتاده باشد که شما بتوانید برای به کار انداختن آن تلاش کنید.

ذهنموش و عشق به پنیر

عشق موش به پنیر حقیقت ندارد. طبیعی است وقتی بفهمید تام و جری و دیگر کارتون‌های دوران کودکی‌تان شما را به اشتباه انداخته اند ناراحت شوید. واقعیت این است که دانشمندان دانشگاه بیرمنگام ثابت کرده‌اند موش‌های حیات وحش علاقه‌ای به خوردن پنیر ندارند. آنها به خوراکی‌هایی مانند دانه‌ها و حبوبات تمایل بیشتری نشان می‌دهند.

در واقع از آنجا که در بدن پستانداران بزرگسال، آنزیم لاکتاز مورد نیاز برای هضم پنیر، بسیار کم یافت می‌شود، پنیر نمی‌تواند غذایی مناسب برای سلامت موش‌ها باشد.

نیاز بدن به ۸ لیوان آب در روز

کم‌آبی به سلامت بدن ضرر می‌رساند، اما این باور که ما روزانه به هشت لیوان آب (حدود دو لیتر) نیاز داریم تا دچار کم‌آبی نشویم، هم تصور اشتباهی است.

تحقیقات نشان داده است با دریافت آب کمتر از این مقدار هم می‌توانیم سالم بمانیم. همچنین مدرکی وجود ندارد دال بر این که حتما باید آب خالص نوشید، بلکه با مایعات دیگر مانند آب میوه‌ها نیز می‌توان این نیاز را برطرف کرد. درضمن غذاها هم حاوی آب هستند و با مصرف آنها، آب کافی وارد بدنمان می‌شود.

حواس پنجگانه

این که تصور می‌کنیم ما انسان‌ها فقط پنج حس داریم، تصور کاملا اشتباهی است. این اشتباه از آنجا ناشی می‌شود که تعریف دقیقی برای هر یک از حواس مان که همه بر سر آن توافق داشته باشند، ارائه نشده است. مسلما انسان غیر از پنج حسی که از آن بارها سخن گفته شده است، حواس دیگری نیز از جمله حس درد، حس دما و حس تعادل و چه‌ بسا حس ششم ـ که فیلم آن جوایز اسکار متعددی گرفت ـ داشته باشد.

 شکر و بیش فعالی کودکان

از آنجا که شکر به سرعت به فرد انرژی می‌دهد، این باور غلط که موجب بیش فعالی کودکان می‌شود را به وجود آورده است،

اما واقعیت این است که در بسیاری از تحقیقات، ازجمله تحقیقی در دانشگاه کنتاکی، بین این دو، هیچ ارتباطی پیدا نشده است. در این تحقیق از والدین به مدت محدودی خواسته شد به کودکانشان شکر بدهند و سپس رفتارشان را بررسی کردند و هیچ نوع بیش‌فعالی در آنها مشاهده نشد.

مصرف ۵ بار میوه و سبزی در روز

متخصصان تغذیه درخصوص مصرف میوه و سبزیجات متنوع سر و صدای بسیاری به راه انداخته‌اند و هدفشان افزایش سلامت مردم با مصرف این خوراکی‌های مفید است. در واقع بنابر توصیه سازمان بهداشت جهانی، هر فرد باید روزانه ۴۰۰ گرم میوه و سبزی در رژیم غذایی‌اش داشته باشد. بنابراین این که مجبور باشید حتما در روز پنج بار میوه و سبزیجات بخورید، باور غلطی است.

شما می‌توانید این مقدار میوه و سبزی را به تعداد چهار یا شش بار در روز تقسیم کنید یا اگر می‌توانید یکجا بخورید. هدف فقط مصرف مقدار کافی است و تعداد مهم نیست.

حافظه چند ثانیه‌ای ماهی قرمز

البته زندگی یک ماهی قرمز آنقدر تکراری است که واقعا هم لازم نیست چیزی را در گردش پی‌ در پی دور تنگ خودش به یاد بیاورد. مثلا چه اهمیتی دارد یادشان بماند آنها را درون یک کیسه پلاستیکی گذاشته و به خانه آورده و درون یک تنگ کوچک رها کرده‌اند! اما حقیقت این است که ماهی قرمزها، حافظه‌ای بسیار بیشتر از سه ثانیه دارند.

طلا ماهی در آبدر تحقیقی مشخص شد این ماهی‌ها می‌توانند از محیط زندگی‌شان تصویری در ذهن خود ایجاد کنند و آن را به خاطر بسپارند.

در این تحقیق ماهی‌ها درون یک ماز گذاشته شدند و آنها طبق آموزش قبلی توانستند از نقطه شروع حرکت کرده و راهشان را پیدا کنند. نتایج برخی تحقیقات نشان می‌دهد آنها تا ۱۲ روز جای غذاهایی که در محیط پیدا کرده بودند را به یاد می‌آورند. شما یادتان هست دیشب شام چه خورده بودید؟!

الکل و مقاومت بدن در برابر سرما

در کشورهای غربی بسیاری از افراد الکلی‌ بر این باورند که الکل بدن آنها را در برابر هوای سرد مقاوم نگه می‌دارد، اما بنابر نظر محققان، الکل فقط موجب گشاد شدن رگ‌های خونی شده و در نتیجه خون بیشتری به سطح پوست می‌رسد و فرد فقط احساس گرما می‌کند. در واقع الکل برخلاف این باور، ممکن است با صدمه زدن به توانایی بدن در تنظیم دما، فرد را دچار سرمازدگی شدید کند.

قهوه و کم‌آب شدن بدن

ممکن است پس از مصرف چای یا قهوه چند بار مجبور به رفتن به سرویس بهداشتی شوید. این موضوع احتمالا مربوط به اثر ادرارآور بودن کافئین است. به نظر می‌رسد این ماده ماهیچه‌های مثانه را تحریک می‌کند. البته معنایش این نیست که بدن فرد به حدی دچار کم‌آبی شود که سلامت او را به خطر اندازد. مصرف متعادل قهوه، مشکلی در این خصوص به وجود نمی‌آورد.

قهوه – + – وانیلی-شکر-اسکراب نامتعارف – + – الهام-۴تقسیم‌بندی زبان

بنابر باوری غلط، زبان ما به چند قسمت تقسیم شده و هر بخش مخصوص درک طعم خاصی مانند تلخی، شوری، ترشی و شیرینی است.

این باور چند دهه در کتاب‌های درسی ما بود و معلم‌هایمان نیز آن را به ما یاد می‌دادند، اما باید گفت این باور از لحاظ فیزیولوژی پایه و اساسی ندارد. سلول‌های گیرنده که مولکول‌های مسئول درک طعم‌های اصلی را تشخیص می‌دهند روی پرزهای زبان در کل سطح زبان پراکنده هستند. بنابراین این تقسیم‌بندی صحت ندارد.

مغز بزرگسالان سلول جدید ندارد

برخی بر این باورند که مغز یک فرد بزرگسال دیگر قادر به تولید سلول‌های جدید نیست، اما باید گفت چند بخش از مغز بزرگسالان حاوی سلول‌های بنیادی عصبی است که به رشد عصب‌ها کمک می‌کند. این نواحی دارای چین سینوسی دندانه‌دار مغز هستند و فرض بر این است که موجب تشکیل حافظه و پیاز بویایی که با تشخیص بوها ارتباط دارد می‌شوند.


ادامه مطلب ...

حدیث و ادبیات و فرهنگ عامه

[ad_1]

ارتباط حدیث با ادبیات و فرهنگ عامه از چند بُعد درخور بررسی است، از جمله ارتباط حدیث با صرف و نحو و لغت و علوم بلاغی، تأثیر آن بر نظم و نثر، و کاربرد حدیث در فرهنگ عامه.

ویژگی مردم عرب

از مهم‌‌ترین ویژگی‌های مردم عرب، چه پیش از نزول وحی چه پس از آن، رواج شعر و بلاغت و فصاحت نزد آنان بوده است.
شاید تهمت شعر بودن قرآن کریم و شاعر خواندن پیامبر (۱) (۲) (۳) (۴) از سوی مشرکان، با رواج شعر و بلاغت و اهمیت آن در میان آنان بی‌ارتباط نبوده و از همین‌روست که یکی از وجوه اعجاز قرآن، بیان و بلاغت است. (۵)

اعجاز سخنان پیامبر

از نظر مسلمانان وجهِ معجزه بودن قرآن از جهت فصاحت و بلاغت، احادیث و سخنان پیامبر را هم در برمی‌گیرد.
این نکته را از حدیثی که پیامبر اکرم در آن خود را فصیح‌‌ترین عرب دانسته است نیز می‌توان نتیجه گرفت (۶) (۷) (۸) به گونه‌ای که برخی ادیبان بزرگ از این نظر به احادیث توجه کرده یا به شرح استعارات و مجازها و دیگر آرایه‌های آن‌ها پرداخته‌اند. (۹) (۱۰) (۱۱) (۱۲)
علاوه بر این، به خاطر سپردن برخی سخنان کوتاه و بلیغ حضرت رسول صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلم، از جمله سرمشق‌های تحصیل فصاحت و بلاغت تلقی شده و به متعلمان توصیه گردیده است. (۱۳)

ارتباط حدیث با ادبیات

حدیث نقش برجسته‌ای در در رونق علم صرف و نحو، لغت و علوم بلاغی داشته است.

استشهاد لغویان به قرآن و حدیث

نحویان و لغویان بزرگ، در پی‌ریزی اصول صرف و نحو و لغت عرب و اثبات ادعاهای خود، به آیات قرآن‌کریم بسیار استشهاد و احتجاج می‌کرده‌اند، (۱۴) (۱۵) (۱۶) (۱۷) اما درباره استشهاد به احادیث، اختلاف داشته‌اند.

اختلاف در استشهاد به حدیث

مخالفین استشهاد

برخی، از جمله ابوالحسن علی‌ بن محمد اشبیلی معروف به ابن ‌ضائع (متوفی ۶۸۰) و اثیرالدین محمد بن یوسف معروف به ابوحیان (متوفی ۷۴۵)، بر آن بودند که استشهاد و احتجاج به حدیث برای اثبات قواعد زبان عربی صحیح نیست و ازاین‌رو، ادیبان و نحویان و لغویان بصری و کوفی در دوران شکل‌گیری صرف و نحو و لغت عرب، به احادیث استشهاد و احتجاج نمی‌کردند.

قائلین به جواز

برخی استشهاد به حدیث نبوی را جایز دانسته‌اند، مانند ابن ‌مالک اندلسی (متوفی ۶۷۲)، ابن ‌هشام انصاری (متوفی ۷۶۱) و ابن ‌خروف (متوفی ۶۰۹).
رضی‌الدین استرآبادی (متوفی ۶۸۸) علاوه بر حدیث نبوی، استشهاد به سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام و کلام صحابه را نیز در صرف و نحو به‌طور مطلق جایز دانسته است.
برخی، مانند شاطبی (متوفی ۷۹۰) و جلال‌الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱)، با اتخاذ راهی میانه، استشهاد به برخی احادیث را در مواردی جایز دانسته‌اند. (۱۸) (۱۹)

ادله مخالفان استشهاد

مخالفان استشهاد به حدیث با وجوهی بر سخنشان استدلال کرده‌اند؛

نقل به معنی در حدیث

اولا راویان حدیث، نقل به معنا را جایز می‌دانسته‌اند، یعنی حدیثی را که پیامبر با لفظی خاص بیان فرموده است، آنان با الفاظ مختلف نقل کرده‌اند و اگر تصریح محدّثان در جواز نقل به معنا در حدیث نبود، برای اثبات فصاحت زبان عربی، احادیث نبوی اولویت داشت، زیرا پیامبر فصیح‌‌ترین فرد عرب بوده است.

ورود لحن به حدیث

دلیل دیگر، راه‌یافتن خطای لفظی ( لحن ) در بسیاری از احادیث است، زیرا بسیاری از راویان حدیث غیر عرب بوده و با قواعد عربی آشنایی نداشته‌اند و بنابراین، بی‌آنکه متوجه شوند، در منقولاتشان اشتباه وارد می‌شده است. (۲۰) (۲۱) (۲۲)
یکی از نمونه‌هایی که مخالفان احتجاج به احادیث به آن استناد می‌کنند، اشکالی است که ابن ‌انباری به حدیث مشهور نبوی «کادَالفقر اَن یکون کُفراً» گرفته است.
به نظر وی، (۲۳) در غیر ضرورت شعری، آمدن «اَن» بعد از فعلِ «کاد» در زبان عرب وجود نداشته و به این جمله، اگر هم حدیث باشد، «اَن» را راوی افزوده است و از کلام پیامبر، که فصیح‌‌ترین فرد عرب است، نیست.

جواب قائلین به استشهاد

موافقان استشهاد به حدیث در علوم ادبی در جواب مخالفان وجوهی را ذکر نموده‌اند.

کفایت گمان به صدور

موافقان استشهاد به حدیث معتقدند در این‌گونه موارد، یقین داشتن به صدور عین لفظ حدیث از پیامبر لازم نیست و صرف گمان به صدور آن لفظ از پیامبر کفایت می‌کند.
در این قبیل امور، اصل بر تبدیل نکردن الفاظ است و کسانی که نقل به معنا را جایز می‌دانند، در واقع تجویز عقلی می‌کنند، که البته با وقوع نقیض آن (صدور عین لفظ) منافاتی ندارد.

موارد تبدیل

نکته دیگر این‌که محدثان، نقل به معنی را در مورد احادیث نانوشته و تدوین نشده جایز می‌دانسته‌اند و تبدیل الفاظ احادیث مکتوب را هیچ‌کس جایز نمی‌شمرده است. (۲۴) (۲۵)
شاطبی و سیوطی، که راه میانه‌ای در پیش گرفتند، معتقد بودند به احادیثی که عین‌الفاظ آن‌ها از پیامبر باشد، می‌توان استشهاد کرد، اما به احادیثی که نقل به معنی شده‌اند، نمی‌توان استشهاد کرد. (۲۶)

بررسی سیره بزرگان نحو

نظر ابوحیان

ابوحیان بر آن بوده است که واضعان اولیه علم نحو در بصره (مانند ابوعمرو بن علاء، عیسی‌ بن عمر، خلیل‌ بن احمد و سیبویه ) و پیشوایان نحو در کوفه (مانند کسائی، فرّاء، علی‌ بن مبارک احمر، و هشام ضریر ) و دیگر نحویان بزرگ، به احادیث استشهاد نمی‌کرده‌اند (۲۷) اما، سیبویه در چند مورد به احادیث نبوی استشهاد کرده (۲۸) (۲۹) و خلیل‌ بن احمد نیز در موارد بسیاری به احادیث استشهاد کرده است. (۳۰) (۳۱) (۳۲) (۳۳)

نظر مطر هلالی

هادی عطیه مطر هلالی، برای رد این عقیده که خلیل‌ بن احمد فراهیدی به حدیث احتجاج نمی‌کرده، در کتاب ریادةالاستشهاد بالحدیث و الاثر عند الخلیل‌ بن احمد الفراهیدی (۳۴) به استقصای استشهادات حدیثی خلیل‌ بن احمد، به عنوان یکی از پیشوایان ادب عربی در بصره، پرداخته است.

نظر ابن مالک

ابن ‌مالک در جواب کسانی که وجود لحن را در احادیث دلیل استشهاد نکردن به حدیث دانسته‌اند، در کتاب شواهدالتوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع‌الصحیح (۳۵) به تصحیح و توجیه نحوی پاره‌ای احادیث صحیح بخاری پرداخته که قواعد زبان عربی در آن‌ها به‌ ظاهر رعایت نشده است.

نظر حدیثی و حمادی

خدیجه حدیثی در موقف‌النحاة من‌الاحتجاج بالحدیث‌الشریف (۳۶) و محمد ضاری حمادی در الحدیث‌النبوی الشریف و اثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، (۳۷) به تفصیل، آرای نحویان قائل به احتجاج به احادیث و مخالفان احتجاج را همراه با تاریخچه‌ای از این بحث آورده‌اند.

وجود کلمات غریب در حدیث

یکی دیگر از وجوه ارتباط حدیث با ادبیات، وجود کلماتی در احادیث است که جز از طریق حدیث شنیده نشده بوده است. (۳۸)

کتب غریب‌الحدیث

این امر عالمان و ادیبان بسیاری را بر آن داشت تا کتاب‌هایی در غریب‌الحدیث بنویسند، که امروزه برخی از آن‌ها از امهات کتاب‌های لغت عرب به شمار می‌روند.

جنبه‌های ادبی کلام نبوی

شریف رضی (متوفی ۴۰۶) در المجازات النبویة به برخی جنبه‌های ادبی احادیث نبوی اشاره کرده است.

ارتباط حدیث با نظم و نثر

در اغلب متون ادبی فارسی و عربی، تأثیر احادیث پیامبر و اهل‌بیت دیده می‌شود؛ گاه به صورت نقل عین عبارات احادیث و گاه به صورت یکی از آرایه‌های ادبی، گاه حدیثی را با الفاظ عربی نقل کرده‌اند و گاه حدیثی را ترجمه کرده و گاهی هم به صورت تلمیح به حدیثی اشاره کرده‌اند.

متون عربی

در متون زبان و ادبیات عرب، استناد و استشهاد به احادیث بسیار وجود دارد.
مثلاً، ابن ‌قتیبه، (۳۹) (۴۰) (۴۱) (۴۲) (۴۳) وشّاء، (۴۴) حریری (۴۵) و شاعرانی مانند صاحب‌ بن عباد (۴۶) و ابوالعلاء معرّی (۴۷) (۴۸) (۴۹) به حدیثی استشهاد یا در آثار خویش به برخی از استشهادات شاعران به احادیث نبوی اشاره کرده‌اند.

متون فارسی

شاعران ایرانی، از جمله انوری، (۵۰) (۵۱) (۵۲) مولوی در مثنوی معنوی، (۵۳) (۵۴) (۵۵) (۵۶) سعدی در بوستان (۵۷) (۵۸) (۵۹) و حافظ (۶۰) (۶۱) (۶۲) نیز در اشعار خویش به احادیث استشهاد کرده‌اند.

نثر فارسی

در متون نثر فارسی نیز استناد به احادیث بسیار به چشم می‌خورد، مانند استشهادات سعدی در گلستان، (۶۳) (۶۴) (۶۵) (۶۶) سعدالدین وراوینی در مرزبان‌نامه (۶۷) (۶۸) و نصراللّه منشی در ترجمه کلیله و دمنه . (۶۹) (۷۰) (۷۱)

ارتباط حدیث با فرهنگ عامه

یکی از عناصر مؤثر در فرهنگ عامه در میان مسلمانان، احادیث پیامبر و امامان است.

راه انتقال حدیث به فرهنگ عامه

این احادیث بیش‌تر از راه وعظ یا قصه‌گویی، و در برخی موارد از راه منابع، به حافظه و زبان مردم راه یافته است.

احادیث در فرهنگ عامه

میزان اعتبار

بسیاری از احادیثی که در فرهنگ عامه وجود دارد، از نظر محدثان، معتبر و صحیح است، ولی برخی از جملاتی که به عنوان حدیث در فرهنگ عامه رواج دارد، از نظر آنان ساختگی و منسوب است و احتمالاً برساخته قصه‌گویان و مذَکِّران ( واعظان ) بوده است.

احادیث ساختگی

عده‌ای از محدّثان، مانند ابن ‌جوزی در القُصّاص و المُذَکِّرین ( بیروت ۱۴۰۹) و ابن ‌تیمیه در احادیث القُصّاص (بیروت ۱۳۹۲)، به برخی از برساخته‌های آنان اشاره کرده‌اند.
محدّثان برای تعیین صحیح یا ساختگی بودن احادیث مشهور در میان مردم، کتاب‌هایی نوشته و هر یک بر پایه مبانی حدیثی و رجالی خود، صحیح یا ساختگی بودن آن‌ها را مشخص کرده‌اند، مانند محمد بن عبدالرحمان سخاوی در المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من‌ الاحادیث المشتهرة علی‌ الالسنة (قاهره ۱۳۷۰)، جلال‌الدین سیوطی در الدرر المنتثرة فی الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۴۱۵)، محمد بن علی‌ بن ‌طولون در الشذرة فی الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۳۷۲)، اسماعیل‌ بن محمد عجلونی در کشف‌الخفاء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس (بیروت ۱۴۰۸) و محمد رضوان دایه در معجم‌الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۴۲۳/ ۲۰۰۳).

برخی احادیث رایج

برخی از احادیث یا سخنانی که به عنوان حدیث در فرهنگ مردم رواج دارد عبارت‌اند از:

خیر الامور اوسطها

«خیرالامور اوسطها/ اوساطها» (۷۲) (۷۳) که بین بیش‌تر مسلمانان شهرت دارد ولی در کتاب‌های چهارگانه شیعه و کتاب‌های شش‌‌گانه اهل‌سنت نیامده و احیاناً ضعیف دانسته شده است. (۷۴)

الجار ثم‌الدار

«الجار ثم‌الدار»، (۷۵) (۷۶) که در مجامع حدیثی شیعه از حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه علیها نقل شده است. (۷۷)

یدالله مع‌الجماعة

«یداللّه مع‌الجماعة»، (۷۸) (۷۹) که در کتاب‌های حدیثی شیعه نقل نشده و در جوامع حدیثی اهل‌سنت نیز ترمذی (۸۰) آن را نقل کرده و حدیثی غریب دانسته است.

اکرام مهمان

«اکرموا الضیف و لو کان کافراً»، (۸۱) که زبان‌زد است (۸۲) ولی به عنوان حدیث نقل نشده است.

المؤمن مرآةالمؤمن

«المؤمن مرآة المؤمن»، (۸۳) (۸۴) که با تفاوت در الفاظ، در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی نقل شده است. (۸۵) (۸۶)

نیة‌المؤمن خیر من علمله

«نیةالمؤمن خیرٌ مِن عَمَلِه»، (۸۷) (۸۸) که در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی از پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است. (۸۹) (۹۰)

اطلبوا العلم

«اطلبوا العلم من‌المهد الی‌اللحد»، (۹۱) که مردم آن را حدیث می‌دانند، ولی در هیچ‌یک از کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی به این شکل نقل نشده است.

سؤرالمؤمن شفاء

«سؤرالمؤمن شفاء»، (۹۲) (۹۳) که در کتاب‌های حدیثی شیعه نقل شده است. (۹۴) (۹۵) (۹۶)

زر غبا تزدد حبا

«زُرْ غِبّاً تَزْدَدْ حُبّاً»، (۹۷) (۹۸) که بیش‌تر در کتاب‌های حدیثی اهل‌سنّت نقل شده است. (۹۹) (۱۰۰)

الدنیا سجن المؤمن

«الدنیا سِجنُ المؤمن و جنّةالکافر»، (۱۰۱) (۱۰۲) که با الفاظ گوناگون در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی نقل شده است. (۱۰۳) (۱۰۴) (۱۰۵)

کاد الفقر ان‌یکون کفرا

«کادَ الفقر اَن یکون کُفرا»، (۱۰۶) (۱۰۷) که در کتاب‌های حدیثی شیعه و اهل‌سنت نقل شده است. (۱۰۸) (۱۰۹)

پی‌نوشت‌ها:

۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.
۲. یس/سوره۳۶، آیه۶۹.
۳. طور/سوره۵۲، آیه۳۰.
۴. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۱.
۵. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۶.
۶. محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۱، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
۷. محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۴۱، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
۸. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۵۸.
۹. عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۴۴ـ ۶۰، بیروت ۱۹۶۸.
۱۰. حسن‌ بن عبداللّه عسکری، کتاب الصناعتین: الکتابة و الشعر، ج۱، ص۲۸۴ـ ۲۸۵، چاپ علی‌محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره) ۱۹۷۱.
۱۱. محمد بن حسین شریف رضی، المجازات النبویة، ج۱، ص۱۳ ۴۴۵، چاپ طه محمد زینی، (قاهره ۱۹۶۸)، چاپ افست قم (بی‌تا).
۱۲. عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، ج۱، ص۲۲ـ۳۰، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
۱۳. ابن ‌اثیر (نصراللّه‌ بن محمد)، المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، ج۱، ص۸۳، چاپ کامل محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
۱۴. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۱، ص۱۱۲، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۱۵. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۶۵، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۶. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۱۴۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۷. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۲، ص۴۸، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۸. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳ـ۲۶، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۱۹. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۰ـ۱۲، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۰. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۲۱. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۱، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۲. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۲۰ـ۲۲، (بغداد) ۱۹۸۱.
۲۳. ابن ‌انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین، ج۲، ص۵۶۷، و الکوفیین، (بیروت) : داراحیاءالتراث العربی، (بی‌تا).
۲۴. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۴ـ ۱۵، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۵. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۲۳، (بغداد) ۱۹۸۱.
۲۶. خدیجه حدیثی، سیبویه حیاته و کتابه، ج۱، ص۱۶۴ـ۱۶۶، بغداد ۱۹۷۴.
۲۷. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۲۸.، عمرو بن عثمان سیبویه، ج۲، ص۳۲، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۹.، عمرو بن عثمان سیبویه، ج۲، ص۳۹۳، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۰. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۲۵۸، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۱. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۵۰، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۲. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۲۴، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۳. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۵، ص۴۳، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۴. هادی هلالی، ریادة الاستشهاد بالحدیث‌و الاثر عندالخلیل‌ بن‌ احمدالفراهیدی، ج۱، ص۸ـ۲۳۸، بغداد ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۵. ابن ‌مالک، شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح، ج۱، ص۵۹ـ۲۷۳، چاپ طه محسن، (بغداد) ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۳۶. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۵ـ۴۲۷، (بغداد) ۱۹۸۱.
۳۷. محمد حمادی، الحدیث النبوی الشریف واثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، ج۱، ص۳۰۵ـ۴۵۲، (بغداد) ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۸. ابن ‌اثیر (مبارک‌ بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۲۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۳۹. ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، ج۱، ص۲۸، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۴۰. ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، ج۱، ص۱۷۰، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۴۱. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۷۹، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۲. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۲۵۰، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۳. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۴، ص۱۸ـ۱۹، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۴. محمد بن احمد وشّاء، الموشَّی، ج۱، ص۴۱، او، الظرف والظرفاء، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
۴۵. قاسم‌ بن علی حریری، مقامات الحریری، ج۱، ص۳۸، بیروت: دارصادر، (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
۴۶. عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، ج۱، ص۳۳۱، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
۴۷. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۱، ص۲۵۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۸. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۲، ص۱۹۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۹. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۲، ص۴۷۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۰. محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۱۲، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
۵۱. محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۶۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
۵۲. جعفر شهیدی، شرح لغات و مشکلات دیوان انوری ابیوردی، ج۱، ص۶۱۷ـ۶۱۸، تهران ۱۳۶۴ش.
۵۳. بیت ۹۰۷، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۵۶، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۴. بیت ۹۱۳، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۵۷، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۵. بیت ۱۰۴۴، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۶۵، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۶. بدیع‌الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی، تهران ۱۳۴۷ش.
۵۷. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۵۶، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۸. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۵۹، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۹. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۹۳، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۶۰. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۹۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۱. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۲. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۳۶۴، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۳. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۹۹، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۴. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۴۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۵. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۶۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۶. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۶۴، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۷. سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، ج۱، ص۱۴۰، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
۶۸. سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۳، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
۶۹. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۹۵، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۰. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۱۰۰، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۱. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۲. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۳. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۷۶۷، تهران ۱۳۵۷ش.
۷۴. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۳۹۱، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۷۵. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۸۳ـ۸۴، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۶. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۳۹، تهران ۱۳۵۷ش.
۷۷. ابن ‌بابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی‌تا).
۷۸. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۱۷۴، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۹. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۴، ص۲۰۳۵، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۰. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۳۱۶، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۸۱. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۱۹۰، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۲. بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۷۰.
۸۳. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۴۳۹، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۸۴. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۷۴، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۵. سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، ج۲، ص۴۶۰، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۸۶. ابن ‌شعبه، تحف العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، ج۱، ص۱۷۳، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
۸۷. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۴۵۰، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۸۸. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۴، ص۱۸۶۸، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۹. اصول کافی، ج۲، ص۸۴.
۹۰. سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۱۸۵ـ۱۸۶، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
۹۱. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۱۸۳، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۲. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۴۲، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۹۳. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۹۹۶، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۴. ابن ‌بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۵۱، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۹۵. بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۳.
۹۶. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۴۵۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۹۷. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۳۲ـ۲۳۳، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۹۸. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۹۰۵، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۹. سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۱، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
۱۰۰. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۴۳۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰۱. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۱۷، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۱۰۲. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۴۶، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۰۳. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۳۸۴، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۱۰۴. اصول کافی، ج۲، ص۲۵۰.
۱۰۵. ابن ‌بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۲۸۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۱۰۶. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۳۱۱، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۱۰۷. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۳، ص۱۱۷۱، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۰۸. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۰۷.
۱۰۹. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۲، ص۲۶۶، بیروت ۱۴۰۱.
فهرست منابع:
ابن ‌اثیر (مبارک‌ بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
ابن ‌اثیر (نصراللّه‌ بن محمد)، المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، چاپ کامل محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
ابن ‌انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین، و الکوفیین، (بیروت) : داراحیاءالتراث العربی، (بی‌تا).
ابن ‌بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
ابن ‌بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی‌تا).
ابن ‌بابویه، معانی الأخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
ابن ‌شعبه، تحف العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
ابن ‌مالک، شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح، چاپ طه محسن، (بغداد) ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، بیروت ۱۹۶۸.
شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
خدیجه حدیثی، سیبویه حیاته و کتابه، بغداد ۱۹۷۴.
خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، (بغداد) ۱۹۸۱.
قاسم‌ بن علی حریری، مقامات الحریری، بیروت: دارصادر، (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
محمد حمادی، الحدیث النبوی الشریف واثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، (بغداد) ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۵۷ش.
محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱.
محمد بن حسین شریف رضی، المجازات النبویة، چاپ طه محمد زینی، (قاهره ۱۹۶۸)، چاپ افست قم (بی‌تا).
جعفر شهیدی، شرح لغات و مشکلات دیوان انوری ابیوردی، تهران ۱۳۶۴ش.
سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
حسن‌ بن عبداللّه عسکری، کتاب الصناعتین: الکتابة و الشعر، چاپ علی‌محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره) ۱۹۷۱.
بدیع‌الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی، تهران ۱۳۴۷ش.
کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
کلینی، اصول کافی.
مجلسی، بحارالانوار.
جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
محمد بن احمد وشّاء، الموشَّی، او، الظرف والظرفاء، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
هادی هلالی، ریادة الاستشهاد بالحدیث‌و الاثر عندالخلیل‌ بن‌ احمدالفراهیدی، بغداد ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانه‌ی دانشنامه‌ی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

همایش های ادبیات و فرهنگ و هنر همایش ها ، کنفرانس ها و همایش ملی هزار و یک شب و ادبیات ایران و جهان اردیبهشت ماه محورهای همایش چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرمچند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم مد و مه ادبیات بومی چیست؟ گفتاری از عبدالعلی …خلاصه شده مطلب زیر را می توانید در این آدرس اینجا بخوانید ادبیات بومی چیست ادبیات دانستنی هایی درباره ی فرهنگ و آداب و رسوم مردم …مطالب پیشنهادی آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی آذربایجان شرقی قسمت دوم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پایان نامه دفاع شده رشته زبان و ادبیات فارسیزبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه هاهر کسی که با زبان و ادبیات سروکار داشته باشد، لاجرم گذارش به دنیای بی‌کران زبان ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از زبان و ادبیات فارسی ادبیات فارسیشماره‌ی نوشته ۵۴ ۴ مهدی ماحوزی اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسب‏ در ادبیات احادیث نبوى درباره على علیه السلامـ حدیث حق علماى عامه و خاصه به طرق مختلفه نقل کرده‏اند که رسول خدا صلى الله علیه و خیام ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادخیامبرپایهٔ پژوهش حسن‌لی و حسام‌پور، از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا پایان سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۴۲۵ همایش های ادبیات و فرهنگ و هنر همایش ها ، کنفرانس ها و کنفرانس های ادبیات و فرهنگ و هنر سال کنفرانس های ادبیات و فرهنگ و هنر سال های گذشته چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم زبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه ها هر کسی که با زبان و ادبیات سروکار داشته باشد، لاجرم گذارش به دنیای بی‌کران زبان‌شناسی هم زبان و ادبیات فارسی ادبیات فارسی شماره‌ی نوشته ۵۴ ۴ مهدی ماحوزی اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسب‏ در ادبیات فارسی مد و مه ادبیات بومی چیست؟ گفتاری از عبدالعلی دستغیب خلاصه شده مطلب زیر را می توانید در این آدرس اینجا بخوانید ادبیات بومی چیست ادبیات بومی دانستنی هایی درباره ی فرهنگ و آداب و رسوم مردم آذربایجان شرقی مطالب پیشنهادی آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی آذربایجان شرقی قسمت دوم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجاندانشگاه پایان نامه دفاع شده رشته زبان و ادبیات فارسی ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سوم خیام ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد خیام برپایهٔ پژوهش حسن‌لی و حسام‌پور، از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا پایان سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۴۲۵ مقاله ادبیات بومی چیست ادبیات بومی اقلیمی، هم دارای معنایی وسیع و هم دارای معنایی محدود است کلمه ی بومی در ادبیات و علوم انسانی ادبیات و شعر ادبیات و جامعه ادبیات و هنر


ادامه مطلب ...

حدیث و ادبیات و فرهنگ عامه

[ad_1]

ارتباط حدیث با ادبیات و فرهنگ عامه از چند بُعد درخور بررسی است، از جمله ارتباط حدیث با صرف و نحو و لغت و علوم بلاغی، تأثیر آن بر نظم و نثر، و کاربرد حدیث در فرهنگ عامه.

ویژگی مردم عرب

از مهم‌‌ترین ویژگی‌های مردم عرب، چه پیش از نزول وحی چه پس از آن، رواج شعر و بلاغت و فصاحت نزد آنان بوده است.
شاید تهمت شعر بودن قرآن کریم و شاعر خواندن پیامبر (۱) (۲) (۳) (۴) از سوی مشرکان، با رواج شعر و بلاغت و اهمیت آن در میان آنان بی‌ارتباط نبوده و از همین‌روست که یکی از وجوه اعجاز قرآن، بیان و بلاغت است. (۵)

اعجاز سخنان پیامبر

از نظر مسلمانان وجهِ معجزه بودن قرآن از جهت فصاحت و بلاغت، احادیث و سخنان پیامبر را هم در برمی‌گیرد.
این نکته را از حدیثی که پیامبر اکرم در آن خود را فصیح‌‌ترین عرب دانسته است نیز می‌توان نتیجه گرفت (۶) (۷) (۸) به گونه‌ای که برخی ادیبان بزرگ از این نظر به احادیث توجه کرده یا به شرح استعارات و مجازها و دیگر آرایه‌های آن‌ها پرداخته‌اند. (۹) (۱۰) (۱۱) (۱۲)
علاوه بر این، به خاطر سپردن برخی سخنان کوتاه و بلیغ حضرت رسول صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلم، از جمله سرمشق‌های تحصیل فصاحت و بلاغت تلقی شده و به متعلمان توصیه گردیده است. (۱۳)

ارتباط حدیث با ادبیات

حدیث نقش برجسته‌ای در در رونق علم صرف و نحو، لغت و علوم بلاغی داشته است.

استشهاد لغویان به قرآن و حدیث

نحویان و لغویان بزرگ، در پی‌ریزی اصول صرف و نحو و لغت عرب و اثبات ادعاهای خود، به آیات قرآن‌کریم بسیار استشهاد و احتجاج می‌کرده‌اند، (۱۴) (۱۵) (۱۶) (۱۷) اما درباره استشهاد به احادیث، اختلاف داشته‌اند.

اختلاف در استشهاد به حدیث

مخالفین استشهاد

برخی، از جمله ابوالحسن علی‌ بن محمد اشبیلی معروف به ابن ‌ضائع (متوفی ۶۸۰) و اثیرالدین محمد بن یوسف معروف به ابوحیان (متوفی ۷۴۵)، بر آن بودند که استشهاد و احتجاج به حدیث برای اثبات قواعد زبان عربی صحیح نیست و ازاین‌رو، ادیبان و نحویان و لغویان بصری و کوفی در دوران شکل‌گیری صرف و نحو و لغت عرب، به احادیث استشهاد و احتجاج نمی‌کردند.

قائلین به جواز

برخی استشهاد به حدیث نبوی را جایز دانسته‌اند، مانند ابن ‌مالک اندلسی (متوفی ۶۷۲)، ابن ‌هشام انصاری (متوفی ۷۶۱) و ابن ‌خروف (متوفی ۶۰۹).
رضی‌الدین استرآبادی (متوفی ۶۸۸) علاوه بر حدیث نبوی، استشهاد به سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام و کلام صحابه را نیز در صرف و نحو به‌طور مطلق جایز دانسته است.
برخی، مانند شاطبی (متوفی ۷۹۰) و جلال‌الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱)، با اتخاذ راهی میانه، استشهاد به برخی احادیث را در مواردی جایز دانسته‌اند. (۱۸) (۱۹)

ادله مخالفان استشهاد

مخالفان استشهاد به حدیث با وجوهی بر سخنشان استدلال کرده‌اند؛

نقل به معنی در حدیث

اولا راویان حدیث، نقل به معنا را جایز می‌دانسته‌اند، یعنی حدیثی را که پیامبر با لفظی خاص بیان فرموده است، آنان با الفاظ مختلف نقل کرده‌اند و اگر تصریح محدّثان در جواز نقل به معنا در حدیث نبود، برای اثبات فصاحت زبان عربی، احادیث نبوی اولویت داشت، زیرا پیامبر فصیح‌‌ترین فرد عرب بوده است.

ورود لحن به حدیث

دلیل دیگر، راه‌یافتن خطای لفظی ( لحن ) در بسیاری از احادیث است، زیرا بسیاری از راویان حدیث غیر عرب بوده و با قواعد عربی آشنایی نداشته‌اند و بنابراین، بی‌آنکه متوجه شوند، در منقولاتشان اشتباه وارد می‌شده است. (۲۰) (۲۱) (۲۲)
یکی از نمونه‌هایی که مخالفان احتجاج به احادیث به آن استناد می‌کنند، اشکالی است که ابن ‌انباری به حدیث مشهور نبوی «کادَالفقر اَن یکون کُفراً» گرفته است.
به نظر وی، (۲۳) در غیر ضرورت شعری، آمدن «اَن» بعد از فعلِ «کاد» در زبان عرب وجود نداشته و به این جمله، اگر هم حدیث باشد، «اَن» را راوی افزوده است و از کلام پیامبر، که فصیح‌‌ترین فرد عرب است، نیست.

جواب قائلین به استشهاد

موافقان استشهاد به حدیث در علوم ادبی در جواب مخالفان وجوهی را ذکر نموده‌اند.

کفایت گمان به صدور

موافقان استشهاد به حدیث معتقدند در این‌گونه موارد، یقین داشتن به صدور عین لفظ حدیث از پیامبر لازم نیست و صرف گمان به صدور آن لفظ از پیامبر کفایت می‌کند.
در این قبیل امور، اصل بر تبدیل نکردن الفاظ است و کسانی که نقل به معنا را جایز می‌دانند، در واقع تجویز عقلی می‌کنند، که البته با وقوع نقیض آن (صدور عین لفظ) منافاتی ندارد.

موارد تبدیل

نکته دیگر این‌که محدثان، نقل به معنی را در مورد احادیث نانوشته و تدوین نشده جایز می‌دانسته‌اند و تبدیل الفاظ احادیث مکتوب را هیچ‌کس جایز نمی‌شمرده است. (۲۴) (۲۵)
شاطبی و سیوطی، که راه میانه‌ای در پیش گرفتند، معتقد بودند به احادیثی که عین‌الفاظ آن‌ها از پیامبر باشد، می‌توان استشهاد کرد، اما به احادیثی که نقل به معنی شده‌اند، نمی‌توان استشهاد کرد. (۲۶)

بررسی سیره بزرگان نحو

نظر ابوحیان

ابوحیان بر آن بوده است که واضعان اولیه علم نحو در بصره (مانند ابوعمرو بن علاء، عیسی‌ بن عمر، خلیل‌ بن احمد و سیبویه ) و پیشوایان نحو در کوفه (مانند کسائی، فرّاء، علی‌ بن مبارک احمر، و هشام ضریر ) و دیگر نحویان بزرگ، به احادیث استشهاد نمی‌کرده‌اند (۲۷) اما، سیبویه در چند مورد به احادیث نبوی استشهاد کرده (۲۸) (۲۹) و خلیل‌ بن احمد نیز در موارد بسیاری به احادیث استشهاد کرده است. (۳۰) (۳۱) (۳۲) (۳۳)

نظر مطر هلالی

هادی عطیه مطر هلالی، برای رد این عقیده که خلیل‌ بن احمد فراهیدی به حدیث احتجاج نمی‌کرده، در کتاب ریادةالاستشهاد بالحدیث و الاثر عند الخلیل‌ بن احمد الفراهیدی (۳۴) به استقصای استشهادات حدیثی خلیل‌ بن احمد، به عنوان یکی از پیشوایان ادب عربی در بصره، پرداخته است.

نظر ابن مالک

ابن ‌مالک در جواب کسانی که وجود لحن را در احادیث دلیل استشهاد نکردن به حدیث دانسته‌اند، در کتاب شواهدالتوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع‌الصحیح (۳۵) به تصحیح و توجیه نحوی پاره‌ای احادیث صحیح بخاری پرداخته که قواعد زبان عربی در آن‌ها به‌ ظاهر رعایت نشده است.

نظر حدیثی و حمادی

خدیجه حدیثی در موقف‌النحاة من‌الاحتجاج بالحدیث‌الشریف (۳۶) و محمد ضاری حمادی در الحدیث‌النبوی الشریف و اثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، (۳۷) به تفصیل، آرای نحویان قائل به احتجاج به احادیث و مخالفان احتجاج را همراه با تاریخچه‌ای از این بحث آورده‌اند.

وجود کلمات غریب در حدیث

یکی دیگر از وجوه ارتباط حدیث با ادبیات، وجود کلماتی در احادیث است که جز از طریق حدیث شنیده نشده بوده است. (۳۸)

کتب غریب‌الحدیث

این امر عالمان و ادیبان بسیاری را بر آن داشت تا کتاب‌هایی در غریب‌الحدیث بنویسند، که امروزه برخی از آن‌ها از امهات کتاب‌های لغت عرب به شمار می‌روند.

جنبه‌های ادبی کلام نبوی

شریف رضی (متوفی ۴۰۶) در المجازات النبویة به برخی جنبه‌های ادبی احادیث نبوی اشاره کرده است.

ارتباط حدیث با نظم و نثر

در اغلب متون ادبی فارسی و عربی، تأثیر احادیث پیامبر و اهل‌بیت دیده می‌شود؛ گاه به صورت نقل عین عبارات احادیث و گاه به صورت یکی از آرایه‌های ادبی، گاه حدیثی را با الفاظ عربی نقل کرده‌اند و گاه حدیثی را ترجمه کرده و گاهی هم به صورت تلمیح به حدیثی اشاره کرده‌اند.

متون عربی

در متون زبان و ادبیات عرب، استناد و استشهاد به احادیث بسیار وجود دارد.
مثلاً، ابن ‌قتیبه، (۳۹) (۴۰) (۴۱) (۴۲) (۴۳) وشّاء، (۴۴) حریری (۴۵) و شاعرانی مانند صاحب‌ بن عباد (۴۶) و ابوالعلاء معرّی (۴۷) (۴۸) (۴۹) به حدیثی استشهاد یا در آثار خویش به برخی از استشهادات شاعران به احادیث نبوی اشاره کرده‌اند.

متون فارسی

شاعران ایرانی، از جمله انوری، (۵۰) (۵۱) (۵۲) مولوی در مثنوی معنوی، (۵۳) (۵۴) (۵۵) (۵۶) سعدی در بوستان (۵۷) (۵۸) (۵۹) و حافظ (۶۰) (۶۱) (۶۲) نیز در اشعار خویش به احادیث استشهاد کرده‌اند.

نثر فارسی

در متون نثر فارسی نیز استناد به احادیث بسیار به چشم می‌خورد، مانند استشهادات سعدی در گلستان، (۶۳) (۶۴) (۶۵) (۶۶) سعدالدین وراوینی در مرزبان‌نامه (۶۷) (۶۸) و نصراللّه منشی در ترجمه کلیله و دمنه . (۶۹) (۷۰) (۷۱)

ارتباط حدیث با فرهنگ عامه

یکی از عناصر مؤثر در فرهنگ عامه در میان مسلمانان، احادیث پیامبر و امامان است.

راه انتقال حدیث به فرهنگ عامه

این احادیث بیش‌تر از راه وعظ یا قصه‌گویی، و در برخی موارد از راه منابع، به حافظه و زبان مردم راه یافته است.

احادیث در فرهنگ عامه

میزان اعتبار

بسیاری از احادیثی که در فرهنگ عامه وجود دارد، از نظر محدثان، معتبر و صحیح است، ولی برخی از جملاتی که به عنوان حدیث در فرهنگ عامه رواج دارد، از نظر آنان ساختگی و منسوب است و احتمالاً برساخته قصه‌گویان و مذَکِّران ( واعظان ) بوده است.

احادیث ساختگی

عده‌ای از محدّثان، مانند ابن ‌جوزی در القُصّاص و المُذَکِّرین ( بیروت ۱۴۰۹) و ابن ‌تیمیه در احادیث القُصّاص (بیروت ۱۳۹۲)، به برخی از برساخته‌های آنان اشاره کرده‌اند.
محدّثان برای تعیین صحیح یا ساختگی بودن احادیث مشهور در میان مردم، کتاب‌هایی نوشته و هر یک بر پایه مبانی حدیثی و رجالی خود، صحیح یا ساختگی بودن آن‌ها را مشخص کرده‌اند، مانند محمد بن عبدالرحمان سخاوی در المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من‌ الاحادیث المشتهرة علی‌ الالسنة (قاهره ۱۳۷۰)، جلال‌الدین سیوطی در الدرر المنتثرة فی الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۴۱۵)، محمد بن علی‌ بن ‌طولون در الشذرة فی الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۳۷۲)، اسماعیل‌ بن محمد عجلونی در کشف‌الخفاء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس (بیروت ۱۴۰۸) و محمد رضوان دایه در معجم‌الاحادیث المشتهرة (بیروت ۱۴۲۳/ ۲۰۰۳).

برخی احادیث رایج

برخی از احادیث یا سخنانی که به عنوان حدیث در فرهنگ مردم رواج دارد عبارت‌اند از:

خیر الامور اوسطها

«خیرالامور اوسطها/ اوساطها» (۷۲) (۷۳) که بین بیش‌تر مسلمانان شهرت دارد ولی در کتاب‌های چهارگانه شیعه و کتاب‌های شش‌‌گانه اهل‌سنت نیامده و احیاناً ضعیف دانسته شده است. (۷۴)

الجار ثم‌الدار

«الجار ثم‌الدار»، (۷۵) (۷۶) که در مجامع حدیثی شیعه از حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه علیها نقل شده است. (۷۷)

یدالله مع‌الجماعة

«یداللّه مع‌الجماعة»، (۷۸) (۷۹) که در کتاب‌های حدیثی شیعه نقل نشده و در جوامع حدیثی اهل‌سنت نیز ترمذی (۸۰) آن را نقل کرده و حدیثی غریب دانسته است.

اکرام مهمان

«اکرموا الضیف و لو کان کافراً»، (۸۱) که زبان‌زد است (۸۲) ولی به عنوان حدیث نقل نشده است.

المؤمن مرآةالمؤمن

«المؤمن مرآة المؤمن»، (۸۳) (۸۴) که با تفاوت در الفاظ، در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی نقل شده است. (۸۵) (۸۶)

نیة‌المؤمن خیر من علمله

«نیةالمؤمن خیرٌ مِن عَمَلِه»، (۸۷) (۸۸) که در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی از پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است. (۸۹) (۹۰)

اطلبوا العلم

«اطلبوا العلم من‌المهد الی‌اللحد»، (۹۱) که مردم آن را حدیث می‌دانند، ولی در هیچ‌یک از کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی به این شکل نقل نشده است.

سؤرالمؤمن شفاء

«سؤرالمؤمن شفاء»، (۹۲) (۹۳) که در کتاب‌های حدیثی شیعه نقل شده است. (۹۴) (۹۵) (۹۶)

زر غبا تزدد حبا

«زُرْ غِبّاً تَزْدَدْ حُبّاً»، (۹۷) (۹۸) که بیش‌تر در کتاب‌های حدیثی اهل‌سنّت نقل شده است. (۹۹) (۱۰۰)

الدنیا سجن المؤمن

«الدنیا سِجنُ المؤمن و جنّةالکافر»، (۱۰۱) (۱۰۲) که با الفاظ گوناگون در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنّی نقل شده است. (۱۰۳) (۱۰۴) (۱۰۵)

کاد الفقر ان‌یکون کفرا

«کادَ الفقر اَن یکون کُفرا»، (۱۰۶) (۱۰۷) که در کتاب‌های حدیثی شیعه و اهل‌سنت نقل شده است. (۱۰۸) (۱۰۹)

پی‌نوشت‌ها:

۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.
۲. یس/سوره۳۶، آیه۶۹.
۳. طور/سوره۵۲، آیه۳۰.
۴. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۱.
۵. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۶.
۶. محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۱، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
۷. محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۴۱، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
۸. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۵۸.
۹. عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۴۴ـ ۶۰، بیروت ۱۹۶۸.
۱۰. حسن‌ بن عبداللّه عسکری، کتاب الصناعتین: الکتابة و الشعر، ج۱، ص۲۸۴ـ ۲۸۵، چاپ علی‌محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره) ۱۹۷۱.
۱۱. محمد بن حسین شریف رضی، المجازات النبویة، ج۱، ص۱۳ ۴۴۵، چاپ طه محمد زینی، (قاهره ۱۹۶۸)، چاپ افست قم (بی‌تا).
۱۲. عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، ج۱، ص۲۲ـ۳۰، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
۱۳. ابن ‌اثیر (نصراللّه‌ بن محمد)، المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، ج۱، ص۸۳، چاپ کامل محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
۱۴. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۱، ص۱۱۲، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۱۵. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۶۵، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۶. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۱۴۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۷. عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۲، ص۴۸، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۸. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳ـ۲۶، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۱۹. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۰ـ۱۲، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۰. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۲۱. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۱، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۲. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۲۰ـ۲۲، (بغداد) ۱۹۸۱.
۲۳. ابن ‌انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین، ج۲، ص۵۶۷، و الکوفیین، (بیروت) : داراحیاءالتراث العربی، (بی‌تا).
۲۴. عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱، ص۱۴ـ ۱۵، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
۲۵. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۲۳، (بغداد) ۱۹۸۱.
۲۶. خدیجه حدیثی، سیبویه حیاته و کتابه، ج۱، ص۱۶۴ـ۱۶۶، بغداد ۱۹۷۴.
۲۷. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۲۸.، عمرو بن عثمان سیبویه، ج۲، ص۳۲، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۹.، عمرو بن عثمان سیبویه، ج۲، ص۳۹۳، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۰. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۲۵۸، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۱. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۵۰، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۲. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۲۴، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۳. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ج۵، ص۴۳، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۴. هادی هلالی، ریادة الاستشهاد بالحدیث‌و الاثر عندالخلیل‌ بن‌ احمدالفراهیدی، ج۱، ص۸ـ۲۳۸، بغداد ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۵. ابن ‌مالک، شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح، ج۱، ص۵۹ـ۲۷۳، چاپ طه محسن، (بغداد) ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۳۶. خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، ج۱، ص۵ـ۴۲۷، (بغداد) ۱۹۸۱.
۳۷. محمد حمادی، الحدیث النبوی الشریف واثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، ج۱، ص۳۰۵ـ۴۵۲، (بغداد) ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۸. ابن ‌اثیر (مبارک‌ بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۲۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۳۹. ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، ج۱، ص۲۸، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۴۰. ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، ج۱، ص۱۷۰، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۴۱. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۷۹، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۲. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۲۵۰، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۳. ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۴، ص۱۸ـ۱۹، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۴۴. محمد بن احمد وشّاء، الموشَّی، ج۱، ص۴۱، او، الظرف والظرفاء، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
۴۵. قاسم‌ بن علی حریری، مقامات الحریری، ج۱، ص۳۸، بیروت: دارصادر، (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
۴۶. عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، ج۱، ص۳۳۱، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
۴۷. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۱، ص۲۵۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۸. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۲، ص۱۹۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۹. ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، ج۲، ص۴۷۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۰. محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۱۲، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
۵۱. محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۶۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
۵۲. جعفر شهیدی، شرح لغات و مشکلات دیوان انوری ابیوردی، ج۱، ص۶۱۷ـ۶۱۸، تهران ۱۳۶۴ش.
۵۳. بیت ۹۰۷، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۵۶، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۴. بیت ۹۱۳، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۵۷، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۵. بیت ۱۰۴۴، جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۶۵، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۶. بدیع‌الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی، تهران ۱۳۴۷ش.
۵۷. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۵۶، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۸. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۵۹، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۹. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، ج۱، ص۹۳، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۶۰. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۹۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۱. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۲. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، ج۱، ص۳۶۴، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
۶۳. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۹۹، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۴. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۴۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۵. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۶۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۶. مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۱۶۴، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶۷. سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، ج۱، ص۱۴۰، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
۶۸. سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۳، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
۶۹. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۹۵، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۰. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۱۰۰، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۱. کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
۷۲. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۳. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۷۶۷، تهران ۱۳۵۷ش.
۷۴. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۳۹۱، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۷۵. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۸۳ـ۸۴، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۶. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۳۹، تهران ۱۳۵۷ش.
۷۷. ابن ‌بابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی‌تا).
۷۸. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۱۷۴، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۷۹. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۴، ص۲۰۳۵، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۰. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۳۱۶، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۸۱. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۱۹۰، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۲. بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۷۰.
۸۳. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۴۳۹، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۸۴. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۷۴، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۵. سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، ج۲، ص۴۶۰، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۸۶. ابن ‌شعبه، تحف العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، ج۱، ص۱۷۳، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
۸۷. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۴۵۰، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۸۸. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۴، ص۱۸۶۸، تهران ۱۳۵۷ش.
۸۹. اصول کافی، ج۲، ص۸۴.
۹۰. سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۱۸۵ـ۱۸۶، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
۹۱. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۱۸۳، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۲. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۴۲، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۹۳. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۹۹۶، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۴. ابن ‌بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۵۱، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۹۵. بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۳.
۹۶. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۴۵۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۹۷. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۳۲ـ۲۳۳، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۹۸. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۲، ص۹۰۵، تهران ۱۳۵۷ش.
۹۹. سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۱، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
۱۰۰. اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، ج۱، ص۴۳۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰۱. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۲۱۷، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۱۰۲. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۲۴۶، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۰۳. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۳۸۴، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۱۰۴. اصول کافی، ج۲، ص۲۵۰.
۱۰۵. ابن ‌بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۲۸۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۱۰۶. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، ج۱، ص۳۱۱، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۱۰۷. علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۳، ص۱۱۷۱، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۰۸. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۰۷.
۱۰۹. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۲، ص۲۶۶، بیروت ۱۴۰۱.
فهرست منابع:
ابن ‌اثیر (مبارک‌ بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
ابن ‌اثیر (نصراللّه‌ بن محمد)، المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، چاپ کامل محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
ابن ‌انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین، و الکوفیین، (بیروت) : داراحیاءالتراث العربی، (بی‌تا).
ابن ‌بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
ابن ‌بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی‌تا).
ابن ‌بابویه، معانی الأخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
ابن ‌شعبه، تحف العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
ابن ‌قتیبه، ادب‌الکاتب، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
ابن ‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، قاهره ۱۳۴۳ـ۱۳۴۹/ ۱۹۲۵ـ۱۹۳۰، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
ابن ‌مالک، شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح، چاپ طه محسن، (بغداد) ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
ابوالعلاء معرّی، لزوم مالایلزم: اللزومیات، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش.
عبدالقادر بن عمر بغدادی، خزانةالأدب و لب لباب لسان‌العرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، ج ۱، قاهره ۱۹۷۹.
محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳.
عبدالملک‌ بن محمد ثعالبی، التمثیل و المحاضرة، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، (بی‌جا) : الدار العربیة للکتاب، ۱۹۸۳.
عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، بیروت ۱۹۶۸.
شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، به‌اهتمام ع جربزه‌دار، تهران ۱۳۷۱ش.
خدیجه حدیثی، سیبویه حیاته و کتابه، بغداد ۱۹۷۴.
خدیجه حدیثی، موقف النحاة من الاحتجاج بالحدیث الشریف، (بغداد) ۱۹۸۱.
قاسم‌ بن علی حریری، مقامات الحریری، بیروت: دارصادر، (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
محمد حمادی، الحدیث النبوی الشریف واثره فی الدراسات اللغویة و النحویة، (بغداد) ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
علی‌اکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۵۷ش.
محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۷۱).
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة، چاپ عبداللّه محمد صدیق، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
سعدالدین وراوینی، مرزبان‌نامه، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۷ش.
مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
مصلح‌ بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ش.
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶ (، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاقتراح فی علم اصول النحو، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱.
محمد بن حسین شریف رضی، المجازات النبویة، چاپ طه محمد زینی، (قاهره ۱۹۶۸)، چاپ افست قم (بی‌تا).
جعفر شهیدی، شرح لغات و مشکلات دیوان انوری ابیوردی، تهران ۱۳۶۴ش.
سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ ۱۴۰.
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
اسماعیل‌ بن‌ محمد عجلونی، کشف‌الخفاءومزیل الالباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
حسن‌ بن عبداللّه عسکری، کتاب الصناعتین: الکتابة و الشعر، چاپ علی‌محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره) ۱۹۷۱.
بدیع‌الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی، تهران ۱۳۴۷ش.
کلیله‌ودمنه، ترجمه کلیله و دمنه، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۴۳ش.
کلینی، اصول کافی.
مجلسی، بحارالانوار.
جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
محمد بن احمد وشّاء، الموشَّی، او، الظرف والظرفاء، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
هادی هلالی، ریادة الاستشهاد بالحدیث‌و الاثر عندالخلیل‌ بن‌ احمدالفراهیدی، بغداد ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانه‌ی دانشنامه‌ی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

همایش های ادبیات و فرهنگ و هنر همایش ها ، کنفرانس ها و همایش ملی هزار و یک شب و ادبیات ایران و جهان اردیبهشت ماه محورهای همایش چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرمچند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم مد و مه ادبیات بومی چیست؟ گفتاری از عبدالعلی …خلاصه شده مطلب زیر را می توانید در این آدرس اینجا بخوانید ادبیات بومی چیست ادبیات دانستنی هایی درباره ی فرهنگ و آداب و رسوم مردم …مطالب پیشنهادی آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی آذربایجان شرقی قسمت دوم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پایان نامه دفاع شده رشته زبان و ادبیات فارسیزبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه هاهر کسی که با زبان و ادبیات سروکار داشته باشد، لاجرم گذارش به دنیای بی‌کران زبان ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از زبان و ادبیات فارسی ادبیات فارسیشماره‌ی نوشته ۵۴ ۴ مهدی ماحوزی اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسب‏ در ادبیات احادیث نبوى درباره على علیه السلامـ حدیث حق علماى عامه و خاصه به طرق مختلفه نقل کرده‏اند که رسول خدا صلى الله علیه و خیام ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادخیامبرپایهٔ پژوهش حسن‌لی و حسام‌پور، از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا پایان سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۴۲۵ همایش های ادبیات و فرهنگ و هنر همایش ها ، کنفرانس ها و کنفرانس های ادبیات و فرهنگ و هنر سال کنفرانس های ادبیات و فرهنگ و هنر سال های گذشته چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم زبان و ادبیات فارسی گفتارها و دیدگاه ها هر کسی که با زبان و ادبیات سروکار داشته باشد، لاجرم گذارش به دنیای بی‌کران زبان‌شناسی هم زبان و ادبیات فارسی ادبیات فارسی شماره‌ی نوشته ۵۴ ۴ مهدی ماحوزی اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسب‏ در ادبیات فارسی مد و مه ادبیات بومی چیست؟ گفتاری از عبدالعلی دستغیب خلاصه شده مطلب زیر را می توانید در این آدرس اینجا بخوانید ادبیات بومی چیست ادبیات بومی دانستنی هایی درباره ی فرهنگ و آداب و رسوم مردم آذربایجان شرقی مطالب پیشنهادی آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی آذربایجان شرقی قسمت دوم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجاندانشگاه پایان نامه دفاع شده رشته زبان و ادبیات فارسی ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سوم خیام ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد خیام برپایهٔ پژوهش حسن‌لی و حسام‌پور، از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا پایان سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۴۲۵ مقاله ادبیات بومی چیست ادبیات بومی اقلیمی، هم دارای معنایی وسیع و هم دارای معنایی محدود است کلمه ی بومی در ادبیات و علوم انسانی ادبیات و شعر ادبیات و جامعه ادبیات و هنر


ادامه مطلب ...