بامداد – مطهّرات به چیزهایى گفته مى شود که چیزهایی که نجس شده اند را پاک مى کند. در واقع آنها پاک کننده هستند.
مطهرات یا همان پاک کننده ها عبارتند از:
با چند شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک مى کند. اول: آن که زمین پاک باشد. دوّم: آن که خشک باشد. سوم: آن که نجاست از ناحیه زمین حاصل شده باشد. چهارم: آن که عین نجاست به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود. پنجم: آنکه زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد و با راه رفتن روى فرش، حصیر، سبزه و آسفالت کف پا و ته کفش نجس، پاک نمى شود..
هرگاه شراب به خودى خود یا به واسطه ریختن چیزى (مانند سرکه یا نمک) در آن مبدّل به سرکه گردد، پاک مى شود و آن را «انقلاب» گویند.
هرگاه آب انگور با آتش بجوشد نجس نیست، ولى خوردنش حرام است، امّا اگر آن قدر بجوشد که دو قسمت آن بخار شود و یک قسمت بماند، حلال مى شود و اگر خود به خود به جوش آید و مست کننده شود حرام و نجس است و تنها با سرکه شدن پاک و حلال مى شود.
اگر خون بدن انسان یا حیوانى که خون جهنده دارد به بدن حیوانى که خون جهنده ندارد منتقل گردد و خون آن حیوان حساب شود پاک است و آن را «انتقال» گویند بنابراین، خون پشه که جزء بدن اوست پاک است، هر چند در اصل آن را از انسان گرفته، ولى خونى که زالو از انسان مى مکد پاک نیست، چون جزء بدن او محسوب نمى شود.
اگر کافر شهادتین بگوید یعنى بگوید: «اشْهَدُ انْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰه وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰهِ» مسلمان مى شود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینى و عرق او پاک است.
۹- تبعیّت؛ و آن عبارت است از اینکه چیزى به تبع چیز دیگرى پاک شود. مثلا هرگاه شراب، سرکه شود، ظرف آن هم تا پاک مى شود.
هرگاه بدن حیوان، نجس شود همین که عین نجاست برطرف شود، بدن حیوان پاک مى گردد، مثلًا اگر منقار پرنده خون آلود باشد یا حیوانى روى چیزهاى آلوده بنشیند، همین که خون و آلودگى برطرف شد، بدن حیوان پاک است.
هرگاه حیوانى به خوردن مدفوع انسان عادت کند بول و مدفوع آن نجس است و اگر بخواهند پاک شود، باید حیوان را غذاى پاک بدهند تا نام حیوان نجاستخوار از آن برداشته شود.
هرگاه بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگرى که در اختیار اوست نجس شود، سپس آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال دهد که آن را آب کشیده، پاک است، به شرط اینکه از چیزهایى باشد که طهارت در آن شرط است، مانند لباسى که با آن نماز مى خواند و یا غذا و ظروف غذا.
به ذکر است، در کتب فقهی تقسیمی با عنوان مطهرات مادی و غیر مادی وجود ندارد، اما شاید بتوان از میان مطهراتی که ذکر آن گذشت، اسلام آوردن کافر را، به عنوان یک مطهر معنوی به شمار آورد. اما اگر مراد شما از مطهرات غیر مادی، چیزهایی است که موجب پاکی و صفای باطن و روح آدمی می گردد.
جواب: آب کر مقدار آبی است که اگر در ظرفی که درازا و پهنا و گودی آن، هر یک سه وجب و نیم است بریزند، آن ظرف را پر کند. حال اگر آب از این میزان کمتر باشد و از زمین نجوشد، آب قلیل گفته می شود. (ر.ک توضیح المسائل امام خمینی(ره), م۱۶ و ۲۵)
جواب: خیر آبی که با ظرف کوچک تر از کر منتقل شده است قلیل محسوب می شود. (ر.ک با صرف نظر از تغییر عبارت توضیح المسائل امام خمینی(ره), م۲۵)
جواب: بلی پاک کننده است. (ر.ک توضیح المسائل آیه الله گلپایگانی, ج۱, ص۴۵, س۶۹)
جواب: زمین با سه شرط کف پا و ته کفش نجس را پاک می کند:
۱٫ آنکه پاک باشد.
۲٫ خشک باشد.
۳٫ عین نجاست مثل خون و بول یا گِل نجس با راه رفتن یا مالیدن پا به زمین، از کف پا یا کفش برطرف شده باشد و نیز زمین باید خاک یا سنگ و مانند اینها باشد و بعضی از فقها می فرمایند، آجر فرش هم پاک کننده است. (ر.ک توضیح المسائل دوازده مرجع, م۱۸۳)
پی نوشت :
ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج ۱، ص ۱۱۴، م ۱۸۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
منبع:
اسلام کوئست
اندیشه قم
نوشته تفاوت بین مطهرات مادی و مطهرات غیر مادی اولین بار در بامداد پدیدار شد.
آیا در آن دنیا انسان، وجودی مادی است؟
آیا معاد جسمانی است ؟ آیا در آن دنیا انسان، وجودی مادی است؟
در این گزارش به صورت خلاصه نظریات دانشمندان را مورد برانگیخته شدن انسان در دنیای آخرت مطرح می کنیم.
برانگیخته شدن انسان در سرای آخرت یکی از موضوعات مهم است که به نظرات دانشمندان در این زمینه می پردازیم.
پس از مرگ علاقه روح به بدن قطع می گردد، اما از آن جا که روح موجود پیراسته از ماده است،
فنا و نیستی در آن راه ندارد و پس از قطع علاقه از بدن، باقی و جاوید خواهد ماند.
این نظریه از آن جا ناشی می شود که این گروه از فلاسفه نتوانستند
اشکالات و شبهات معاد جسمانی را حل کنند، لاجرم به معاد روحانی معتقد شدند و معاد جسمانی را انکار کردند.
مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، خواجه نصیر و…
به هر دو معتقدند و می گویند: در رستاخیز روح به بدن باز می گردد،
در نتیجه معاد انسان جسمانی است، البته نه جسم بدون روح،
بلکه جسمی که دارای روح است.
الف. برخی از آنان معتقدند روح در قیامت به بدن طبیعی و عنصری که دارای فعل و انفعالات طبیعی و شیمیایی است باز می گردد.
ب. عده ای نیز برآنند که روح در سرای دیگر به بدن مثالی و برزخی که لطیف است و جرم و ماده ندارد،
اما از مقدار و شکل برخودار است تعلق می گیرد. این بدن لطیف به گونه ای عین بدن دنیوی است
و هرکس آن را ببیند می گوید این همان انسانی است که در دنیا زندگی می کرد،
ولی از این جهت که دارای جرم و ماده نیست و قابلیت فعل و انفعال شیمیایی و فیزیکی ندارد با آن تفاوت دارد؛
مانند جسمی که انسان در خواب و رؤیا می بیند.
اما آیات قرآن کریم به روشنی گواهی می دهد که معاد انسان ها در رستاخیز تنها روحانی نبوده،
بلکه این بازگشت روحانی و جسمانی است، همچنین جسمی که روح به آن تعلق خواهد گرفت
همان جسم عنصری دنیوی است.
1. برخی از آیات در پاسخ کسانی است که زنده شدن استخوان ها را محال می پنداشتند؛
مانند: 《بگو استخوان ها را آن کس که آنها را بار نخست آفرید زنده می کند》
و 《آیا انسان مىپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد》؟.
《آرى قادریم که (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم》
2.تعدادی از آیات گواهی می دهند که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه می آید،
آن جا که می فرماید: 《آیا نمىداند در آن روز که تمام کسانى که در قبرها هستند برانگیخته مىشوند》.
و 《… (بار دیگر) در «صور» دمیده مىشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مىروند》
3.البته گاهی قرآن امکان معاد جسمانی را از طریق وقوع آن در دنیا روشن می کند؛
مانند سرگذشت شگفت انگیز عزیر (ع) و داستان حضرت ابراهیم (ع) در پرسش از خداوند از چگونگی معاد جسمانی.
از این که قرآن کریم گاهی از طریق ارجاع به زندگی نخست و گاهی با ارائه نمونه هایی از احیای مردگان؛
مانند داستان عزیر یا داستان اصحاب کهف و… سخن به میان می آورد،
می توان نتیجه گرفت که حیات مجدد انسان با همین بدن مادی همراه خواهد بود.
از طرف دیگر از سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه نیز می توان فهمید
که معاد انسان ها در سرای دیگر با بدن طبیعی خواه بود. آن حضرت در این باره می فرماید:
《بدانید که این پوست نازک انسان را بر آتش شکیبی نتواند بود، پس به خود رحم کنید …》
یا آن جا که می فرماید: 《… و رستاخیز پیش آید، آن گاه از قالب گورها … بازشان گیرد و بیرونشان کشد،
در حالی که همه در جهت امر خداوندی دوان اند و به سوی معادش شتابان…》.
امام علی (ع) در جایی دیگر می فرماید: 《… و هر آ ن که را زمین در درون خود دارد
بیرون ریزد، پس خداوند آنان را در پی کهنگی، باز آفرینی کند، و در پی پراکندگی، اجزاشان را فراهم آورد…》.
یس، 79، “قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیم”.
قیامت، 3- 4،”أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى قادِرینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَه”.
عادیات، 9، “أَفَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُور”.
یس، 51، “وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ یَنْسِلُون”.
بقره، 259، “أَوْ کَالَّذی مَرَّ عَلى قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى یُحْیی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ
مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى طَعامِکَ وَ شَرابِکَ
لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها
ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر”.
بقره، 260، “وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى
قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ
ثُمَّ اجْعَلْ عَلى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم”.
معادیخواه، عبد المجید، خورشید بی غروب نهج البلاغة، خ 182، ص 218، نشر ذره، چاپ اول، 1373.
همان، خ 82، ص 80.
همان، خ 108، ص 125.
مرسلات 42، مؤمنون 19، صافات 42، دخان 55 و …
واقعه 21، طور 22 و…
رحمن 72، واقعه 22 و ..
باشگاه خبرنگاران جوان
بامداد – مطهّرات به چیزهایى گفته مى شود که چیزهایی که نجس شده اند را پاک مى کند. در واقع آنها پاک کننده هستند.
مطهرات یا همان پاک کننده ها عبارتند از:
با چند شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک مى کند. اول: آن که زمین پاک باشد. دوّم: آن که خشک باشد. سوم: آن که نجاست از ناحیه زمین حاصل شده باشد. چهارم: آن که عین نجاست به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود. پنجم: آنکه زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد و با راه رفتن روى فرش، حصیر، سبزه و آسفالت کف پا و ته کفش نجس، پاک نمى شود..
هرگاه شراب به خودى خود یا به واسطه ریختن چیزى (مانند سرکه یا نمک) در آن مبدّل به سرکه گردد، پاک مى شود و آن را «انقلاب» گویند.
هرگاه آب انگور با آتش بجوشد نجس نیست، ولى خوردنش حرام است، امّا اگر آن قدر بجوشد که دو قسمت آن بخار شود و یک قسمت بماند، حلال مى شود و اگر خود به خود به جوش آید و مست کننده شود حرام و نجس است و تنها با سرکه شدن پاک و حلال مى شود.
اگر خون بدن انسان یا حیوانى که خون جهنده دارد به بدن حیوانى که خون جهنده ندارد منتقل گردد و خون آن حیوان حساب شود پاک است و آن را «انتقال» گویند بنابراین، خون پشه که جزء بدن اوست پاک است، هر چند در اصل آن را از انسان گرفته، ولى خونى که زالو از انسان مى مکد پاک نیست، چون جزء بدن او محسوب نمى شود.
اگر کافر شهادتین بگوید یعنى بگوید: «اشْهَدُ انْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰه وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰهِ» مسلمان مى شود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینى و عرق او پاک است.
۹- تبعیّت؛ و آن عبارت است از اینکه چیزى به تبع چیز دیگرى پاک شود. مثلا هرگاه شراب، سرکه شود، ظرف آن هم تا پاک مى شود.
هرگاه بدن حیوان، نجس شود همین که عین نجاست برطرف شود، بدن حیوان پاک مى گردد، مثلًا اگر منقار پرنده خون آلود باشد یا حیوانى روى چیزهاى آلوده بنشیند، همین که خون و آلودگى برطرف شد، بدن حیوان پاک است.
هرگاه حیوانى به خوردن مدفوع انسان عادت کند بول و مدفوع آن نجس است و اگر بخواهند پاک شود، باید حیوان را غذاى پاک بدهند تا نام حیوان نجاستخوار از آن برداشته شود.
هرگاه بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگرى که در اختیار اوست نجس شود، سپس آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال دهد که آن را آب کشیده، پاک است، به شرط اینکه از چیزهایى باشد که طهارت در آن شرط است، مانند لباسى که با آن نماز مى خواند و یا غذا و ظروف غذا.
به ذکر است، در کتب فقهی تقسیمی با عنوان مطهرات مادی و غیر مادی وجود ندارد، اما شاید بتوان از میان مطهراتی که ذکر آن گذشت، اسلام آوردن کافر را، به عنوان یک مطهر معنوی به شمار آورد. اما اگر مراد شما از مطهرات غیر مادی، چیزهایی است که موجب پاکی و صفای باطن و روح آدمی می گردد.
جواب: آب کر مقدار آبی است که اگر در ظرفی که درازا و پهنا و گودی آن، هر یک سه وجب و نیم است بریزند، آن ظرف را پر کند. حال اگر آب از این میزان کمتر باشد و از زمین نجوشد، آب قلیل گفته می شود. (ر.ک توضیح المسائل امام خمینی(ره), م۱۶ و ۲۵)
جواب: خیر آبی که با ظرف کوچک تر از کر منتقل شده است قلیل محسوب می شود. (ر.ک با صرف نظر از تغییر عبارت توضیح المسائل امام خمینی(ره), م۲۵)
جواب: بلی پاک کننده است. (ر.ک توضیح المسائل آیه الله گلپایگانی, ج۱, ص۴۵, س۶۹)
جواب: زمین با سه شرط کف پا و ته کفش نجس را پاک می کند:
۱٫ آنکه پاک باشد.
۲٫ خشک باشد.
۳٫ عین نجاست مثل خون و بول یا گِل نجس با راه رفتن یا مالیدن پا به زمین، از کف پا یا کفش برطرف شده باشد و نیز زمین باید خاک یا سنگ و مانند اینها باشد و بعضی از فقها می فرمایند، آجر فرش هم پاک کننده است. (ر.ک توضیح المسائل دوازده مرجع, م۱۸۳)
پی نوشت :
ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج ۱، ص ۱۱۴، م ۱۸۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
منبع:
اسلام کوئست
اندیشه قم
نوشته تفاوت بین مطهرات مادی و مطهرات غیر مادی اولین بار در بامداد پدیدار شد.