سخنگوی سامسونگ در واکنش به این گزارش به رویترز گفت: این شرکت درباره شایعات یا گمانه زنی اظهارنظر نمی کند. دفتر اچ پی در سئول هم اظهارنظر نکرد.
سامسونگ الکترونیکس و گروه سامسونگ در راستای سازماندهی فعالیت این غول کره ای، به فروش کسب و کارهای فرعی خود پرداخته اند.
با وجود اینکه سامسونگ بزرگترین سازنده تلفن هوشمند، تلویزیون و تراشه حافظه در جهان اسـت، در بازار جهانی پرینتر از رقیبانی مانند اچ پی، کنون و اپسون عقب افتاده اسـت.
بر اساس گزارش رویترز، سامسونگ فروش واحد پرینتر خود را فاش نکرده اسـت اما محققان موسسه آی دی سی اعلام کرده اند سامسونگ با چهار درصد سهم در بازار جهانی پرینتر در سه ماهه دوم، در رتبه پنجم قرار گرفت.
وبسایت مدیر سبز: قدرت متوقف کردن یعنی اینکه بتوانید با تبلیغ و سایر ارتباطات بازاریابی مردم را از رفتن بازدارید و آنها را وادار کنید که بنشینند و به شما توجه کنند.
مشتریان هرروز با هزاران پیام بازاریابی، علاوه بر پیام شما، بمباران میشوند. این تراکم بالای پیامهای ارسالی در حیطهی بازاریابی باعث میشود که اغلب تلاشها برای برقراری ارتباط ناکام بماند و به اکثر تبلیغات هیچ توجهی نشود.
اگر همینطور ادامه بدهید و این بار دربارهی تبلیغات چاپی سؤال کنید، مثلاً در مورد مجله، روزنامه، بروشور، یا نامههای الکترونیکی، بسیار احتمال دارد که فهرستتان کاملاً خالی بماند. خیلیها حتی یک آگهی تبلیغاتی در مجلهای که دیروز خواندهاند را به یاد نمیآورند. مگر آنکه فعالانه آنها را به پاسخگویی ترغیب کنید. اگر در مورد تبلیغات رادیو هم بپرسید، با همین مشکل مواجه میشوید.
این فعالیت ساده اهمیت قدرت متوقف کردن را آشکار میکند. تبلیغات شما باید بیشتر از تبلیغات دیگران قدرت متوقف کردن داشته باشد، زیرا حتماً میخواهید افراد بسیار زیادی به محصول شما فکر کنند و آن را در خاطر نگهدارند!
اصول متوقف کردن
بنابر نظر هانلی نوریس، کسی که زمان زیادی را به تعلیم کارکنان «یونگ و روبیکام» برای تهیهی تبلیغات بهتر، گذرانده اسـت، با هفت اصل میتوانید یک آگهی تبلیغی یا هر ارتباط بازاریابی را به یک متوقفساز واقعی تبدیل کند. من این هفت اصل را بر اساس تجربهی خودم تعدیل کردهام و به فهرست زیر رسیدهام:
۱.تبلیغ باید درونمایهای ذاتی داشته باشد تا هرکسی را بهسوی خود بکشد. همچنین باید افراد زیادی خارج از حیطهی مخاطبان موردنظرش را جلب کند. اگر بچهها تبلیغی را که هدفش بزرگسالان اسـت دوست دارند و بالعکس، معلوم میشود که در ساخت این تبلیغ از اصل قوی پیروی شده اسـت.
۲. تبلیغ باید مخاطبان را به مشارکت و همکاری وادارد. همچنین باید مردم را به انجام دادن فعالیتی بکشاند، چه آن فعالیت گرفتن یک شماره باشد، چه رفتن به فروشگاه، یا قهقهه زدن و یا صرفاً به فکر چیزی افتادن. یک آگهی، باقدرت متوقفسازی، هرگز اجازه نمیدهد مخاطب نقش منفعلی داشته باشد.
۳.تبلیغ باید واکنشی احساسی برانگیزد. این اصل باید حتماً لحاظ شود، حتی اگر جذابیت شما از نوع عقلانی باشد. تبلیغ همیشه باید دارای نیازهای بنیادی آدمی باشد و احساسات افراد را برانگیزد.
۴. تبلیغ باید کنجکاوی را تحریک کند. مخاطبان باید طالب شوند که بیشتر بدانند. این میل آنها را متوقف میکند و به بررسی تبلیغ وامیدارد و باعث میشود به دنبال اطلاعات بیشتری باشند.
۵. تبلیغ باید مخاطبان را شگفتزده کند. عنوانی تکاندهنده، تصویری غیرمنتظره، ترفندی غیرعادی در افتتاحیهی عرضهی محصولات یا داشتن ویترینی عجیب در فروشگاه همه این قدرت را دارند که مردم را بر جای خود میخکوب کنند و به شگفت آورند.
۶. تبلیغ باید اطلاعات بدیهی را منتقل کند- به شکلی هرظتنم ریغ. (نکته: سعی کنید این کلمهی عجیب را برعکس بخوانید). پیچشی خلاقانه یا راهی جدید برای بیان یا دیدن یکچیز باعث میشود که مسئلهای بدیهی به امری غیرمنتظره تبدیل شود. اطلاعات بدیهی یعنی اینکه مارک محصول شما چیست؟ چگونه و برای چه کسانی مفید اسـت؟ اما اگر این کار را به شکلی بدیهی انجام دهید ارتباطی برقرار نمیشود و توجه کسی را جلب نمیکند و مخاطبان تبلیغ شما را نادیده میگیرند.
۷. گاهی لازم اسـت تبلیغ از قواعد و شخصیت محصولتان و مقولهای که در آن میگنجد فراتر رود. محصول باید برجسته باشد. توجه مردم به اموری جلب میشود که خارج از الگوهای رایج باشد (و در بازاریابی هم بیشک الگوهایی وجود دارد). پس یک راه این اسـت که تبلیغی درست کنید که بسیار متمایز از آن چیزی باشد که مشتریان دربارهی مقولهی محصول شما انتظار دارند.
برای تبلیغی که داستان داشته باشد و این داستان باعث شگفتی افراد شود، از الگوهای مرسوم تجاوز کند و مسایل بدیهی را به شکلی غیرمنتظره مطرح کند، شما به خلاقیت نیاز دارید. این راز موفقیت شماست و فقط به اتکای خلاقیت اسـت که قدرت متوقف کردن پیدا میکنید.
zoomit.ir - حمیده خادم زاده: در دنیای تجارت این باور وجود دارد که تبلیغات نه تنها هزینه نیست، بلکه نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. با این حال پیامهای تبلیغاتی نامناسب و بیمفهوم میتواند علاوه بر خدشهدار کردن اعتبار یک شرکت یا گروه تاثیر معکوسی روی جذب مشتری داشته باشد. تا به حال به متن پیامهای تبلیغاتی که در خبرنامههای هفتگی یا وبسایتها وجود دارد، دقت کردهاید؟ مطمئنا وقتی پیامی را بارها شنیده باشید، تکراری شده و دیگر نمیتواند توجه شما را به خود جلب کند. در ادامه به بیان ۸ عبارت تبلیغاتی خواهیم پرداخت که بعضی از شرکتها در برنامهی بازاریابی خود، به اشتباه از آنها استفاده میکنند:
همهی کمپانیها ادعا دارند که بالاترین کیفیت را ارایه میدهند و مشتریان هم میدانند که در ۹۹٪ موارد، این عبارت صرفا یک ادعای محض اســت. ضمن این که منظور از "بالاترین کیفیت" مفهوم مشخصی نیست و معلوم نیست این کیفیت برتر در مقایسه با چه محصولی و بر اساس چه استانداردی تعیین شده اســت.
تقریبا میتوان گفت که تمام شرکتها ادعای ارایهی بهترین خدمات را دارند و تمام مشتریان هم میدانند که این ادعا در مورد تمام آنها صدق نمیکند. ضمن این که تجربه ثابت کرده اســت شرکتهایی که روی این قضیه ادعای بیشتری دارند، خدمات قابل قبولی هم ارایه نمیدهند. به خاطر داشته باشید این قاعدهی معکوس همواره برقرار اســت: "همیشه روی موردی تاکید بیشتری دارید که کمتر به فکر انجام دادن آن هستید."
۳. ما پیشرو در این عرصه هستیم
واژههای این عبارت قبل از این که به گوش برسد، اثر خود را از دست دادهاند. چرا که اکثر ما از شنیدن این پیام خسته شدهایم. علاوه بر این، این سوال همیشه پیش میآید که "صنعت پیشرو" چه معنایی دارد؟ یعنی شما بهتر از هر شرکت دیگری این کار را انجام میدهید؟ آیا رقبا از وجود پدیدهای چون شما شگفتزده شدهاند؟ بدیهی اســت که این عبارت هم جز ادعای پوچ، مفهوم دیگری ندارد.
۴. هدف اصلی ما مشتریمداری اســت
اگر هدف اصلی شما مشتریمداری اســت پس تمرکز چندانی روی کیفیت محصول، سرمایهگذاری یا کارکنان خود ندارید. چرا یک مشتری باید به چنین شرکتی اعتماد کند؟
۵. مجهز به آخرین فناوری هستیم
در واقع معنای ضمنی که از این پیام میتوان برداشت کرد این اســت که "ما معمولی هستیم." چرا که اگر پیشرفت تکنولوژی به سطح معینی محدود باشد، همه به آن دسترسی دارند. آخرین باری که شرکتی توانست محصولی فراتر از فناوری موجود در بازار ارایه کند را به خاطر دارید؟ بله. محصول آیفون اپل بود که آن هم مربوط به ۱۰ سال پیش بود.
۶. محصول ما نسل جدیدی از ... اســت
همان اعتراض مورد قبل در اینجا هم وارد اســت. طبیعتا وقتی تکنولوژی حرکتی رو به جلو دارد، شرکتهای دیگر هم در یک نقطه ثابت نمیمانند. اصطلاح "نسل" به یک جریان اشاره دارد. از این رو، روی کار آمدن "نسل جدید" را میتوان به دیگر شرکتها نیز تعمیم داد.
۷. در این زمینه به عنوان یک رهبر فکری شناخته شده هستیم
این شعار در ذهن خواننده این مفهوم را تداعی میکند که ایدههای دیگر افراد متعلق به این کمپانی اســت. حتی در مثبتترین حالت، این طور برداشت میشود که ایدههای خوب نخست متعلق به این شرکت اســت و بقیه در حال استفاده از آن هستند. در کل "رهبر فکری" معنای معقولی ندارد و مفهوم قابل قبولی را منتقل نمیکند.
۸. اعضای تیم کاری ما گروهی مجرب هستند
یکی از راههای تشخیص پوچ بودن یک پیام تبلیغاتی آن اســت که از عبارت متضاد آن استفاده کنیم. برای مثال در مورد این پیام میتوان گفت: "اعضای تیم ما گروهی بی تجربه هستند." این نوع پیامها در حالتی کاربرد دارند که پاسخی متقابل به پیام تبلیغاتی گروه رقیب باشند در غیر این صورت ادعایی خستهکننده و بیمعنا هستند.
وبسایت مدیر سبز: قدرت متوقف کردن یعنی اینکه بتوانید با تبلیغ و سایر ارتباطات بازاریابی مردم را از رفتن بازدارید و آنها را وادار کنید که بنشینند و به شما توجه کنند.
مشتریان هرروز با هزاران پیام بازاریابی، علاوه بر پیام شما، بمباران میشوند. این تراکم بالای پیامهای ارسالی در حیطهی بازاریابی باعث میشود که اغلب تلاشها برای برقراری ارتباط ناکام بماند و به اکثر تبلیغات هیچ توجهی نشود.
از مردم بخواهید ۵ مورد از آگهیهایی را که شب پیش از تلویزیون دیدهاند، به یادآورند (اگر تلویزیون تماشا کرده باشند، حتماً تبلیغات زیادی دیدهاند). به واکنشهایشان دقت کنید. وقتی با درماندگی سعی میکنند به یادآورند که چه چیزهایی باید دیده باشند، نگاهی سردرگم بر چهرهشان نقش میبندد.
کمی بعد احتمالاً میگویند: «بله… آن آگهی بامزه که مرده…» و به همین شکل چندین آگهی را به خاطر میآورند. البته اگر مجموعه آگهیهای دیشب جالب بوده باشد؛ و از میان اینها شاید نام یک یا دو محصول تبلیغشده را نیز به یاد داشته باشند؛ اما بهندرت تمام نامها را به یاد دارند.
اگر همینطور ادامه بدهید و این بار دربارهی تبلیغات چاپی سؤال کنید، مثلاً در مورد مجله، روزنامه، بروشور، یا نامههای الکترونیکی، بسیار احتمال دارد که فهرستتان کاملاً خالی بماند. خیلیها حتی یک آگهی تبلیغاتی در مجلهای که دیروز خواندهاند را به یاد نمیآورند. مگر آنکه فعالانه آنها را به پاسخگویی ترغیب کنید. اگر در مورد تبلیغات رادیو هم بپرسید، با همین مشکل مواجه میشوید.
این فعالیت ساده اهمیت قدرت متوقف کردن را آشکار میکند. تبلیغات شما باید بیشتر از تبلیغات دیگران قدرت متوقف کردن داشته باشد، زیرا حتماً میخواهید افراد بسیار زیادی به محصول شما فکر کنند و آن را در خاطر نگهدارند!
اصول متوقف کردن
۱.تبلیغ باید درونمایهای ذاتی داشته باشد تا هرکسی را بهسوی خود بکشد. همچنین باید افراد زیادی خارج از حیطهی مخاطبان موردنظرش را جلب کند. اگر بچهها تبلیغی را که هدفش بزرگسالان اسـت دوست دارند و بالعکس، معلوم میشود که در ساخت این تبلیغ از اصل قوی پیروی شده اسـت.
۲. تبلیغ باید مخاطبان را به مشارکت و همکاری وادارد. همچنین باید مردم را به انجام دادن فعالیتی بکشاند، چه آن فعالیت گرفتن یک شماره باشد، چه رفتن به فروشگاه، یا قهقهه زدن و یا صرفاً به فکر چیزی افتادن. یک آگهی، باقدرت متوقفسازی، هرگز اجازه نمیدهد مخاطب نقش منفعلی داشته باشد.
۳.تبلیغ باید واکنشی احساسی برانگیزد. این اصل باید حتماً لحاظ شود، حتی اگر جذابیت شما از نوع عقلانی باشد. تبلیغ همیشه باید دارای نیازهای بنیادی آدمی باشد و احساسات افراد را برانگیزد.
۴. تبلیغ باید کنجکاوی را تحریک کند. مخاطبان باید طالب شوند که بیشتر بدانند. این میل آنها را متوقف میکند و به بررسی تبلیغ وامیدارد و باعث میشود به دنبال اطلاعات بیشتری باشند.
۵. تبلیغ باید مخاطبان را شگفتزده کند. عنوانی تکاندهنده، تصویری غیرمنتظره، ترفندی غیرعادی در افتتاحیهی عرضهی محصولات یا داشتن ویترینی عجیب در فروشگاه همه این قدرت را دارند که مردم را بر جای خود میخکوب کنند و به شگفت آورند.
۶. تبلیغ باید اطلاعات بدیهی را منتقل کند- به شکلی هرظتنم ریغ. (نکته: سعی کنید این کلمهی عجیب را برعکس بخوانید). پیچشی خلاقانه یا راهی جدید برای بیان یا دیدن یکچیز باعث میشود که مسئلهای بدیهی به امری غیرمنتظره تبدیل شود. اطلاعات بدیهی یعنی اینکه مارک محصول شما چیست؟ چگونه و برای چه کسانی مفید اسـت؟ اما اگر این کار را به شکلی بدیهی انجام دهید ارتباطی برقرار نمیشود و توجه کسی را جلب نمیکند و مخاطبان تبلیغ شما را نادیده میگیرند.
۷. گاهی لازم اسـت تبلیغ از قواعد و شخصیت محصولتان و مقولهای که در آن میگنجد فراتر رود. محصول باید برجسته باشد. توجه مردم به اموری جلب میشود که خارج از الگوهای رایج باشد (و در بازاریابی هم بیشک الگوهایی وجود دارد). پس یک راه این اسـت که تبلیغی درست کنید که بسیار متمایز از آن چیزی باشد که مشتریان دربارهی مقولهی محصول شما انتظار دارند.
برای مثال اگر شما برای خدمات نظافت ادارات بازاریابی میکنید، حتماً تبلیغات صفحات زرد را بخرید و آگهیهایی تهیه کنید و فهرست قیمت خود و نظر مثبت و رضایتآمیز مراجعهتان را در آن بگنجانید. برای تکمیل این تلاشهای معمول بازاریابی، با پست برای مشتریان احتمالیتان اسفنجی بفرستید که یکطرف آن نام و شماره تلفن شما و طرف دیگر آن این پیام نوشته شده باشد: البته اگر هنوز معتقدید که بدون کمک ما باید نظافت کنید، این اسفنج به دردتان میخورد.
برای تبلیغی که داستان داشته باشد و این داستان باعث شگفتی افراد شود، از الگوهای مرسوم تجاوز کند و مسایل بدیهی را به شکلی غیرمنتظره مطرح کند، شما به خلاقیت نیاز دارید. این راز موفقیت شماست و فقط به اتکای خلاقیت اسـت که قدرت متوقف کردن پیدا میکنید.
مجله دیجی کالا - مجید نوردوست: فضاپیمای «جونو» (Juno) به نزدیکترین فاصلهی خودش از سیارهی مشتری رسیده و توانسته تصاویر زیادی از این فاصله بگیرد. این عکسها، اولین تصاویری هستند از قطب شمال این سیاره منتشر شدهاند و میتواند شما را شگفتزده کنند.