مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مهرانه مهین ترابی چرا تاکنون ازدواج نکرده؟ + بیوگرافی

مهرانه مهین ترابی چرا تاکنون ازدواج نکرده؟ + بیوگرافی

دلش پر است؛ نگاه‌های بی منطق جامعه به زن را می‌شمارد و به سنگ‌هایی می‌رسد که جلوی پای بازیگران زن است. دیروز از شهرت خوشش نمی‌آمد چون با طرز فکر مردم شهرش آشنا بود و امروز هم از شهرت بیزار است چون تغییری در دیدگاه مردم ندیده است. از مشکلاتی که جلوی راه بازیگران زن وجود دارد می‌گوید و به نقطه‌ای خیره می‌شود، عمق نگاهش حاکی از تجربه‌های تلخ و شیرین است. صدایش را رساتر می‌کند و پای زن بودنش را وسط می‌کشد و باز مقتدرانه به هدفش افتخار می‌کند و جسورانه ایده‌هایش را مرور می‌کند. با مهرانه مهین ‌ترابی از شکست گفتیم چون موفقیتش را باور داشتیم.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

بخش‌هایی از گفتگوی همشهری مثبت با مهین ترابی در ادامه می‌آید:

• به یاد ندارم در زندگی‌ام تا به امروزطعم واقعی شکست را چشیده باشم. شکست‌ها و زمین خوردن‌ها نتوانست امیدم را کمرنگ کند. تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر می‌گردد به ۱۳ سالگی‌ام؛ زمانی که پدرم را از دست دادم. دوره سختی بود اما حتی همین حس هم خیلی زود به یک امید تبدیل شد.

• مادرم زنی مقتدر و محکم بود. پس از مرگ پدر روی پای خودش ایستاد. همیشه با دیدن او محکم بودن را مرور می‌کردم. حتی اگر به بلوغی که شما می‌گویید نرسیده باشم اما سعی کردم محکم باشم. خب دیگر فقط یاد و خاطرات پدر بود. باید این قضیه را باور می‌کردم. افسردگی را دوست نداشتم و با کسانی که یاد گرفتند زندگی‌شان را با آه و گریه بگذرانند و یاد نگرفتند امید را ببینند نمی‌توانم کنار بیایم. حداقل در آن زمان سعی ام را کردم که شکست‌ها و غم‌ها زمینم نزنند.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

• اگر نگاهی به جامعه بیندازیم باورمان می‌شود که دوست داریم زندگی‌مان را با گریه و ناله پیش ببریم. اگر اشتباهی می‌کنیم به جای اینکه با شجاعت اشتباهمان را بپذیریم و فکرمان را متمرکز کنیم به جای حل کردن اشتباهمان ناله و گلایه را ترجیح می‌دهیم.
• سال ۵۸ وارد دانشکده هنر‌های دراماتیک شدم. شب‌ها در فرودگاه مهرآباد و ارزیابی گمرکی و روز‌ها دانشکده و درس. امروز از خودم راضی هستم چون کم نیاوردم و با تمام سختی‌ها هدفم را دنبال کردم.

• من در ظاهر آدم شوخ اما در باطن فوق‌العاده جدی هستم. کارم برایم جدی بود؛ مخصوصا تئاتر در زندگی‌ام پر رنگ‌ترین مساله بود. از همان روز اول سراغ تلویزیون نرفتم. راستش را بخواهید نمی‌خواستم وارد تلویزیون شوم و چهره‌ام شناخته شود. احساس می‌کردم سینما و تلویزیون به کشورمان وارد شده اما فرهنگش وارد نشده است. دیدم که به بازیگران به چشم مطرب نگاه می‌کنند و با بازیگران خانم هم در جامعه برخورد خوبی نمی‌شد. من جوشش هنر را دوست داشتم و دارم؛ برایم چهره شدن مهم نبود.

• نگاه جامعه به حرفه بازیگری نگاه مثبتی نیست. شاید به راحتی نتوانی خودت باشی و زندگی کنی. تنهایی، خودسانسوری و… باعث می‌شود نتوانی همیشه شاد باشی. انگار زیر ذره‌بین هستی. حالا اگر بازیگر زن هم باشی که مشکلات چندبرابر می‌شود.

• چند تن از بازیگران زن ما زندگی مشترک موفقی دارند؟ در اصل در زندگی مجردی‌شان موفق‌ترین هستند. اما وقتی ازدواج می‌کنند همسرانشان می‌خواهند که دور بازیگری را خط بکشند یا خواستگارشان از آنها می‌خواهد که کار را کنار بگذارند. حتی زمانی‌که با همکاران خود ازدواج می‌کنند یا کارشان به جدایی می‌کشد یا کارشان را کنار می‌گذارند. یکی از دوستان من با آقای کارگردانی ازدواج کرد وبا این حال که همکار بودند اما گاهی فرهنگ نادرست باعث شد از هم جدا شوند. این بازیگران خانم هستند که فقط به خاطر تاهل جلوی پیشرفتشان گرفته می‌شود. این همان فرهنگی است که جا نیفتاده است. انگار به خاطر بازیگری باید بهای زیادی پرداخت.

• تصمیم به مجرد ماندن سخت‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.

• باید نگاهمان را تغییر دهیم. خیلی راحت درباره دیگران قضاوت نکنیم. باور داشته باشیم که هر کسی شخصیت مستقلی دارد و حرف زور نزنیم. اگر به این باور رسیدیم،می‌توانیم زندگی مشترک داشته باشیم. از انتخابمان نخواهیم آنچه شود که ما می‌خواهیم. به او و خواسته‌هایش احترام بگذاریم. کسی که قصد ازدواج دارد باید به سطح فکری برسد که پیشرفت همراهش را دوست داشته باشد و برای انتخابش شرط و شروط نگذارد. قبول کنیم ازدواج یعنی همراه بودن، نه محدود کردن یکدیگر. هیچ‌کس با محدود کردن همسرش به موفقیت نرسیده.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

 متن زیبای مهرانه مهین ترابی

تغییر نگاه به زندگی باید از ذهن شروع شود، یادمان باشد سنگها نه خرده حسابی باپاهای لنگ دارند نه قرار و مداری با پاهای سالم! پس باورهای اشتباه را کنار بگذاریم … هر سقوطی پایان کار نیست… باران را ببین، سقوط باران قشنگترین “آغاز” است هوای زندگیتان سرشار از لحظه های خوب باران …

 

سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی. سخت است دلت را بتراشند و بخندی هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی.از درد دل شاعر عاشق بنویسی با مردم صد رنگ هماهنگ نباشی. مانند قلم تکیه به یک پا کنی اما هنگام رسیدن به خودت لنگ نباشی. سخت است بدانی و لب از لب نگشایی سخت است خودت باشی و بی رنگ نباشی.


مهرانه مهین ترابی متولد سال ۱۳۳۶ در کرج، بازیگر ایرانی است.

او فرزند چهارم یک خانواده هفت نفری است و جز او کسی در خانواده فعالیت هنری ندارد. اولین تجربه بازیگری او ایفای نقشی در تئاتر تله نوشته محسن یلفانی و به کارگردانی خانم دیانا و در سال ۱۳۵۶ بود.

وی با فیلم گلبهار به کارگردانی تهمینه اردکانی در سال ۱۳۶۵ به سینما آمد و با مجموعه تلویزیونی مش خیرالله صندوقچه اسرار در سال ۱۳۷۰ عضوی از خانواده مجموعه‌های تلویزیونی شد و با نقش آفرینی در مجموعه همسران و خانه سبز به اوج محبوبیت رسید.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

او همچنین دارای لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران می‌باشد.

او هنوز مجرد است و در پاسخ به این سؤال که چرا ازدواج نکرده است جواب داد: ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.

ازدواج بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران همسر مهرانه مهین ترابی


ادامه مطلب ...

کیومرث پوراحمد و همسرش مهرانه ربی +حرف های جالب در خندوانه

کیومرث پوراحمد و همسرش مهرانه ربی +حرف های جالب در خندوانه

کیومرث پوراحمد (کارگردان قد بلند) با مهرانه ربی ازدواج کرده است و دختری به نام مریم پوراحمد دارد.

کیومرث پوراحمد Kiumars Pourahmad (متولد ۲۵ آذر ۱۳۲۸ در نجف‌آباد) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و تدوین‌گر ایرانی است. او دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما است.

همسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان

کیومرث پوراحمد فرزند پروین دخت یزدانیان و خدابخش پوراحمد است.

او کارش را با نقدنویسی آغاز کرد و از ۱۳۵۳ با دستیاری در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود وارد سینما شد. فیلم شب یلدا الهام‌ گرفته از زندگی خود اوست. پوراحمد شرح حال خود را در کتابی تحت عنوان «کودکی نیمه‌تمام» منتشر کرده‌است. مادرش، پروین‌دخت یزدانیان با بازی در فیلم‌های او، کار بازیگری را آغاز کرد و آثار برجسته‌ای با بازی او به ثبت رسید. دخترش، مریم پوراحمد هم در فیلم شب یلدا به ایفای نقش پرداخته‌است.فیلم مستندی درباره زندگی پوراحمد به کارگردانی مشترک سیدسجاد آوینی و اردلان آشوری ساخته شده‌است. پوراحمد در شب تقدیر از وی خود را شاگرد مسعود کیمیایی دانست و گفت :این افتخاری برای یک شاگرد است در مراسم تقدیر از او در کنار استادش قرار گیرد.

کیومرث پور‌احمد کارگردان مجموعه‌ی تلویزیونی «خواهران غریب» گفت که کار فیلم‌سازی برای او تقدس دارد.

همسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان

پروین دخت (فاطمه) یزدانیان (۱۳۰۶، نجف آباد – ۵ فروردین ۱۳۹۱، نجف آباد)، بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون و مادر کیومرث پوراحمد کارگردان مطرح سینمای ایران بود.

وی از سال ۱۳۷۰، با ایفای نقش بی‌بی – مادر بزرگ مجید در سریال تلویزیونی قصه‌های مجید به کارگردانی فرزندش، کیومرث پوراحمد پا به عرصه بازیگری نهاد. سپس در سال ۱۳۷۱ با بازی در فیلم‌های صبح روز بعد و شرم وارد سینما شد. یزدانیان برای بازی در فیلم صبح روز بعد، برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم زن از یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد. از دیگر کارهای وی می‌توان به نان و شعر (۱۳۷۲)، مهریه بی بی (۱۳۷۳)، خواهران غریب (۱۳۷۴)، شب یلدا (۱۳۷۹) و سریال سرنخ اشاره کرد.

پس از ابتلا به بیماری آلزایمر، در ۵ فروردین ۱۳۹۱ درگذشت. پیکرش در گلستان شهدای نجف آباد در کنار همسرش به خاک سپرده شد.

همسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان

کیومرث پور‌احمد که نخستین مهمان سری تازه‌ی برنامه‌ی «خندوانه» بود، در این برنامه به پرسش‌های رامبد جوان پاسخ داد و‌ با جناب خان شوخی کرد.

رامبد جوان در ابتدای برنامه‌اش این کارگردان ۶۸ ساله‌ی سینمای ایران را به درخت سرو تشبیه کرد.

پوراحمد این روزها فیلم قصه‌های مجید را روی پرده‌ی سینماها دارد. بخش‌هایی از حرف‌های کارگردان فیلم‌های «اتوبوس شب»، «شب یلدا» و «بی‌بی‌ چلچله» در این برنامه بدین شرح است:

– مادرم (بی‌بی قصه‌های مجید) حدود ۱۰ سال آلزایمر داشت،‌از نشانه‌های آلزایمر این است که شما راه خانه‌تان را گم کنید،‌ سر فیلم «شب یلدا» دو سه بار مادرم راهی را که ۳۰ سال می‌رفت و می‌آمد گم می‌کرد، یا سر قصه‌های مجید مادرم دیالوگ‌ها را مثل بلبل می‌گفت، اما سر شب یلدا یک دیالوگ کوتاه را هم نمی‌توانست بگوید.

– سر قصه‌های مجید، به مادرم گفتم این کلید را دستت بگیر و فشار بده، گفت: نمی‌کنم،‌گفتم: چرا؟ گفت: این یعنی مال دنیا.

همسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان

– مجید سر یکی از صحنه‌ها باید از پله بالا می‌آمد، چند بار رفت‌وبرگشت تا بالاخره یک‌بار دیالوگ‌ها را درست گفت و بالا آمد،‌ وسط پله‌ها که رسید اذان دادند، من گفتم کات،‌مادرم گفت: چرا؟ گفتم: خب اذان دادند. مادرم گفت: خب اذان بدن، مگه شما مسلمون نیستید،‌ گفتم مادر خب الآن تو فیلم که مثلاً صبح است و وقت اذان نیست و …

– یک روز هم مادرم قهر کرد، [یعنی] من یک کمی اخم کردم و غر زدم،‌ او هم چادرش را سرش کرد و رفت.

– خیلی سعی می‌کنم [عبوس نباشم]، به‌تدریج هم بهتر شده‌ام، اما کار [فیلم‌سازی] برای من خیلی سخت است و تقدس دارد. کسی یک‌ذره کار را جدی نگیرد،‌عصبانی می‌شوم. کافی است کسی کابل را پرت کند… کابل را باید گذاشت زمین نه پرت کرد. اشیاء هم اهمیت دارند.

– [این روحیه] از شیفتگی‌ام به سینما و سخت رسیدن به سینما می‌آید، من خیلی سخت رسیدم به سینما و جایی که می‌خواستم،‌ وقتی آسان چیزی را به دست بیاوری، خب آسان است دیگر…

– [در پاسخ به این پرسش که شیطان بودید؟] نه، اصلاً، ببو [بودم] ما نجف‌آبادی هستیم و من فقط آنجا به دنیا آمدم، ‌اصفهان که آمدیم در مدرسه و محله لهجه‌ی مرا مسخره می‌کردند، ‌چون لهجه ما با اصفهانی‌ها فرق دارد. من هم از لهجه‌ی اصفهانی خوشم نمی‌آمد، لکنت زبان هم داشتم، به همین خاطر همه‌اش در خانه بودم و مشق می‌نوشتم و به مادرم کمک می‌کردم تا سنم رفت بالاتر و با کتاب آشنا شدم و…

– درسم خیلی خوب نبود،‌ فضای مدرسه زمان ما خیلی بد و تلخ بود،‌ من لکنت زبان داشتم و زبانم می‌گرفت،‌ فارسی را باید از رو می‌خواندیم و من زبانم می‌گرفت، معلم با چوب می‌زد توی سر من و می‌گفت چرا ادا اطوار درمی‌آوری، یا انشاء که می‌خواندم زبانم می‌گرفت و …

– من سر جشنواره فیلم کودک و ساخت قصه‌های مجید که به اصفهان رفتم دوباره با لهجه‌ی اصفهانی آشتی کردم، خب من یک کار سترگی هم کردم، از زمان قاجاریه، لهجه اصفهانی فقط برای طنز استفاده می‌شد،‌ من اول می‌ترسیدم که در این مجموعه بخش‌های جدی با مشکل مواجه شود،‌ اما این ریسک را کردم و همه‌ی دیالوگ‌ها با لهجه‌ی اصفهانی گفته شد و نتیجه هم داد، جایی که لازم بود، مردم می‌خندیدند و جایی هم که جدی بود، تأثیر می‌گذاشت.

– [بدون این‌که رامبد جوان از او سؤالی در مورد فیلم‌های بدش پرسیده باشد] من ماست ترش هم داشته‌ام، یعنی فیلم‌های بد. مثل اولین فیلمم، تاتوره. بعد‌ها هم فیلم بد داشته‌ام. وقتی می‌خواهی فیلم بسازی مقیدی و متعهدی، دوست نداری فیلم بد بسازی، ‌اما یک‌وقت در‌نمی‌آید و اشتباه می‌کنی، یک‌بار هم یک بلایی سرم آمد و فکر کردم که خیلی بلدم،‌اما … فهمیدم که نباید به خودت غرّه شوی.

– [در پاسخ به این پرسش که فیلم کمدی نمی‌خواهید بسازید؟] ‌چرا، می‌خواهم،‌ اما خودش باید بیاید، ‌من هیچ‌وقت نگفتم، مثلاً فیلم عاشقانه می‌خواهم بسازم،‌ یک‌چیزی می‌آید، از زندگی، خبر یا … چنگ می‌اندازد توی وجودم و می‌گوید من را بساز.

-قصه‌ی «خواهران غریب» اثر اریش کستنر [نویسنده‌ی آلمانی] را خوانده بودم،‌ شنیدم که کیانوش عیاری پروانه‌ی ساخت گرفته برای این فیلم، گفتم عیبی ندارد، من چهار سال بعد این فیلم را می‌سازم، چون مطمئن بودم که نگاه من و او فرق دارد،‌ همان‌طور که نگاه من باکسانی که در آمریکا و آلمان و … این داستان را اقتباس کرده بودند، فرق داشت. همین اتفاق هم افتاد، ‌چهار سالِ بعد من «خواهران غریب» را ساختم که خیلی با فیلم «دونیمه‌ی سیب» عیاری تفاوت داشت.

کیومرث پور احمد کارگردان فیلم سینمایی «کفشهایم کو» با حضور در برنامه خندوانه درباره دوستی خود با شهید آوینی گفت: من فقط دو جلسه و هر جلسه سه ساعت با شهید آوینی صحبت کردم و دوستی ما فقط در همان مدت بود شهید آوینی فیلم «سفرنامه شیراز» را دیده بود و برای من یک کتاب با یک یادداشت مهر آمیز نوشته بود  من مجله سوره را آن زمان نمی‌خواندم و از نظرم مکروه بود اما یک شاخه گل مریم خریدم و به دفتر سوره و نزد اقای مرتضی آوینی رفتم و وی گفت بهترین گل را برای من آوردی.

وی افزود: در آن جلسه ۴ ساعتی با هم گفتگو کردیم و یادم می آید در برخی موضوعات کاملا مخالف یکدیگر بودیم و عقایدمان ضد یکدیگر بود.

پور احمد تصریح کرد: شهید آوینی بسیار به دل من نشست و هنگامی که شهید شد در مجله سوره ویژه نامه ای در خصوص شهید آوینی در آمد که من در آن ویژه نامه یک ستون درباره وی نوشتم.

وی افزود: همسر شهید آوینی در آن زمان به من گفت آن ستون بسیار تاثیر گذار بود و وقتی قرار شد درباره شهید آوینی فیلمی بسازند همسر و برادر شهید گفتند که این فیلم را من بسازم.

پور احمد خاطر نشان کرد: شهید آوینی بسیار زلال بود و سعه صدر فراوانی داشت.

سالنام اثرکارگرداننویسندهبازیگرتهیه کنندهدستیار کارگردانتوضیحات
۱۳۹۴کفشهایم کو؟همسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانسینمایی
۱۳۹۲۵۰ قدم آخرهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانسینمایی
۱۳۸۸-۸۹پرانتز بازهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانمجموعه‌ی تلویزیونی
۱۳۸۶برجهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان
۱۳۸۵اتوبوس شبهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانسینمایی
۱۳۸۴نوک برجهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان
۱۳۸۳گل یخهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان
۱۳۸۰شب یلداهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیان
۱۳۷۵-۷۶سرنخهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانمجموعه‌ی تلویزیونی
۱۳۷۴خواهران غریبهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانهمسر کیومرث پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی پروین دخت یزدانیانسینمایی
۱۳۷۳به خاطر هانیهYesYes
۱۳۷۲نان و شعرYesYes
۱۳۷۱سفرنامهٔ شیرازYesYesYes
صبح روز بعدYesYesYes
۱۳۷۰شرمYesYesYesYes
۱۳۶۹-۷۰قصه‌های مجیدYesمجموعه‌ی تلویزیونی
۱۳۶۸شکار خاموشYesYesسینمایی
۱۳۶۷لنگرگاهYesYes
۱۳۶۶گاویارYes
شکوه زندگیYes
۱۳۶۵آلبوم تمبرYesYesYes
خانه دوست کجاست؟Yes
۱۳۶۳بی بی چلچلهYes
تاتورهYesYes
۱۳۶۱بارانYesYes
۱۳۶۰تابستان سال آیندهYesمجموعه‌ی تلویزیونی
۱۳۵۷قصه خیابان درازYesسینمایی
بیوگرافی پروین دخت یزدانیان بیوگرافی کیومرث پوراحمد بیوگرافی مریم پوراحمد دختر کیومرث پوراحمد همسر کیومرث پوراحمد


ادامه مطلب ...