برنامه ریزی برای آینده دقیقا به چه معناست؟ به این معناست که ببینید در حال حاضر در چه جایگاهی از زندگی هستید سپس تصمیم بگیرید به چه جایگاهی می خواهید برسید.
چرا هیچ علاقه ای به برنامه ریزی برای آینده ندارم؟
در واقع بزرگ ترین مشکل درک نتیجه ی نخست این فرایند است نه نیمه ی دوم آن.به این معنا که شما نمی خواهید ببینید در چه جایگاهی از زندگی قرار دارید و از این که زندگیتان را به دقت مورد بررسی قرار می دهید می ترسید. تهیه فهرست دقیقی از زندگی که ببینید در چه شرایطی قرار دارید چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی انجام نداده اید، می توانید ترسناک باشد.
چگونه می توانید زمان هایی که در زندگی بیهوده هدر داده اید را جبران و توجیه کنید؟ اگر مجبور شوید اختلاف موجود را شناسایی کنید تصویری که از خود دارید آشفته خواهد بود.
چه باید کرد؟
مسئولیت زندگیتان را بپذیرید انگشت اتهام را به سوی دیگران و عوامل بیرونی نگیرید- والدین، رئیس، تربیت نامناسب، بدشانسی های زندگی- این حقیقت را بپذیرید که تاکنون به خواسته هایتان نرسیده اید. درست لحظه ای که مسئولیت شرایط زندگیتان را بر عهده می گیرید سکان هدایت زندگی در دست های شما قرار خواهد گرفت. تا زمانی که اولین گام را برندارید هیچ تغییر و تحولی به وجود نخواهد آمد.
به محض آن که این توهم را که دیگران مسئول مشکلات و شرایط بد شما هستند رها کنید قدرتی را که همیشه در درونتان داشته اید به دست می آورید.
گذشته را فراموش کنید زیرا به تاریخ پیوسته است. برای یک ثاینه چند دقیقه یا ساعت و چند روز آینده چه برنامه ای دارید؟ اگر برنامه ای نداشته باشید به طور ناخودآگاه به گذشته اجازه می دهید سکان زندگیتان را در دست بگیرید من مطمئنم گذشته جایی نیست که بخواهید حتی یک لحظه در آن زندگی کنید.
اگر خود را برای شکست هایتان سرزنش می کنید پس این حقیقت را بپذیرید که هیچ زمانی بهتر از زمان حال برای برنامه ریزی مجدد و جهت دهی زندگی و آینده وجود ندارد. شاید یک موسیقی دان نابغه مانند موتسارت نبوده اید که قبل از پنج سالگی اولین موسیقی اش را نواخت اما شاید بتوانید از مادر بزرگ موتزارت که نقاشی اش را در هفتاد سالگی شروع کرد و از نقاشان مشهور شد الگوبرداری کنید.
یا شاید بتوانید الگوهای الهام بخش بیشتری را مورد توجه قرار دهید. از تمام تجربه هایی که تاکنون به دست آورده اید سپاسگزار باشید و مسیری را که در زندگی خواهانش هستید، ترسیم کنید. هنگامی که درک کنید شما تنها کسی هستید که کنترل زندگیتان را در دست دارید در آن هنگام می توانید برای مسیری که می خواهید در زندیگ طی کنید از قبل برنامه ریزی داشته باشید.
برای زندگی در این دنیا مهلت زمانی تعیین کنید در گذشته کتابی می خواندم در آن صحبت ا زمردی بود که به بیماری غیر قابل درمانی مبتلا بود و تنها شش ماه دیگر زنده بود. در چند روز آخر زندگی اش مصاحبه ای با او انجام شد و او گفت که در همین چند ماه کارهایی انجام داده است که از تمام کارهایی که در طول ۵۶ سال انجام داده، مفیدتر بوده است.
ما باید به خودمان یادآوری کنیم که زندگی در این دنیا ابدی نیست یک روز به پایان می رسد و ما نمی دانیم که تا چه مدت زنده هستیم. پس بیایید زندگی کنیم.