مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

لبخند‌های گمشده در هیاهوی شهر

به ناگاه صدای جروبحثی مرا از افکارم خارج می‌کند، باز هم دو نفر با هم مشاجره می‌کنند، این وضع برای من و تمامی کسانی که در ساعات اوج رفت‌وآمد خارج از منزل هستند کاملاً عادی به نظر می‌رسد و بار‌ها با چنین صحنه‌ای مواجه شده‌ایم،
تحت‌تأثیر این جریان، دوباره در اندیشه‌های خود غرق می‌شوم تا به‌دنبال گمگشته این خلق بگردم. افراد جامعه من دیگر کمتر قادرند تا با یکدیگر گفت‌وگو کنند و در فضاهای عمومی ارتباطی هر چند کوتاه اما سازنده و گره‌گشا داشته باشند؛ آنها تا حدودی توانایی خود را برای بیان آرام و منطقی آنچه باعث رنجشان شده از دست داده و جهت در میان گذاشتن احساسات و مسائل خود با دیگران و آگاه‌سازی فردی که در بسیاری از موارد کاملاً ناآگاهانه و غیرعمدی آنان را آزرده است مهارتی ندارند.
در حقیقت می‌توان با این گفته گئورگ زیمل (جامعه‌شناس آلمانی) هم‌آواز شد که انسان شهری از نظر فیزیکی به دیگران نزدیک اما از نظر روانشناختی از آنها دور است.
یکی از علل این امر، شاید به‌‌ همان گمگشته این جماعت بازمی‌گردد. گمشده‌ای که پل ارتباط غیرکلامی تاثیرگذار با دیگران و سرآغاز کنش ارتباطی است. لبخند گمگشته شهرنشینان در هیاهوی شهری است؛ چیزی که در جامعه ما حتی با توجه به تأکیدات جامعه‌شناختی، روانشناختی و مذهبی، همواره از سوی همشهریانم مورد غفلت قرار گرفته است.
انسان به‌عنوان موجودی اجتماعی همواره با سایرین در ارتباط است اگرچه زبان مهم‌ترین ابزار ارتباطی است لیکن تحت‌تأثیر فشردگی و سرعت جامعه مدرن،‌ گاه بهره‌گیری از این ابزار در تلاطم و تراکم جامعه شهری امکانپذیر نمی‌باشد و در چنین وضعیتی تنها راه ارتباط با جهان خارج، ابزارهای غیرکلامی یا به عبارتی زبان بدن است.


از منظر روانشناسی، لبخند به نوعی ارتباط غیرکلامی اطلاق می‌شود که در بهبود برخوردهای میان افراد نقش بسزایی ایفا می‌کند. همچنین از منظر جامعه‌شناختی و با نگاهی ژرف‌نگرانه، این رفتار فردی را می‌توان به‌عنوان کنشی اجتماعی تعریف کرد که نقش پررنگی در تنظیم روابط اجتماعی دارد. اساساً می‌توان با تأکید بر معنا و مفهوم نهفته در بطن این کنش اجتماعی و با قرار گرفتن در پارادایم تفسیر اجتماعی به بررسی این مفهوم از منظر کارکردگرایانه پرداخت.
این موهبت واجد کارکردهای اجتماعی بی‌شماری است از قبیل؛ تلطیف فضای اجتماعی، افزایش همبستگی اجتماعی، برقراری ارتباط میان افراد در این خصوص لبخند بسان زبانی است که تمامی ساکنان این کره خاکی توانایی فهم آن را دارند و بسان دریچه‌ای است که فرد را از دنیای درونی‌اش خارج می‌کند و به‌تبع آن به نوعی می‌توان کارکرد رهایی‌بخشی و آزادسازی را برای آن متصور شد که رهایی افراد از فشارهای زندگی پرتلاطم شهری را با خود به همراه می‌آورد.
علاوه بر این موارد لبخند و خنده کیفیت روابط اجتماعی را افزایش می‌دهند. در حقیقت با نگاه از زاویه نظریه کنش متقابل نمادین، لبخند در روابط بین فردی نقش سازنده‌ای ایفا می‌کند چرا که در این وضع حاوی معنا و پیام صلح است و فرد مخاطب براساس دریافت این پیام، به پایه نهادن رابطه‌ای همدلانه و صمیمانه اقدام می‌کند.
در چنین وضعیتی روی گشاده قبل از هر واکنشی حاکی از غیرعمدی بودن خطاست و دیگر با مشاجره خاتمه نمی‌یابد.
با وجود تمامی کارکردهای سازنده اجتماعی و روانی مذکور، این مقوله را می‌توان مفهوم گمشده کلانشهرهای ایرانی دانست که همواره کمبود آن در فضاهای عمومی شهر قابل لمس بوده و توجه بدان نه‌تنها در سطح خرد و از سوی شهروندان بلکه در سطحی کلان‌تر از سوی نهادهای جامعه‌پذیری، فرهنگسازی و سیاست‌گذاری اجتماعی نیز مورد غفلت قرار گرفته است. هر چند اخیراً در مواردی، درخصوص این مسأله چاره‌اندیشی‌هایی مانند ساخت برنامه‌های تلویزیونی صورت پذیرفته، ولی این مسأله اجتماعی جهت دستیابی به کارکرد معجزه‌آسای آن در تلطیف فضای عمومی و بهبود کیفیت روابط اجتماعی میان شهروندان نیازمند توجه بیشتری است. (شهروند)


ادامه مطلب ...

یک کلیک تا رسوایی؛ مرگ و زندگی دختران و پسران در هیاهوی اینترنت

بعضی کاربران نیازی به سرچ هم نداشتند، شبکه‌های اجتماعی آن‌قدر گسترده شده که چه بخواهی و چه نخواهی شاهد رد و بدل کردن این فیلم‌ها و عکس‌های خصوصی هستی. عکس‌ها و فیلم‌هایی که دخترک خودش هم از دیدن آن‌ها خجالت می‌کشید. بار این رسوایی وحشتناک آن‌قدر برای دختر جوان سنگین بود که در یک لحظه ورق زندگی‌اش را برگرداند و تنها چیزی که می‌دید سیاهی و تاریکی بود.
اشتباه کرده بود، اما تاوان این اشتباهش آن‌قدر زیاد و سخت بود که نتوانست آن را تحمل کند. ترس و وحشت از خانواده از یک طرف و ترس و وحشت از اجتماع از طرف دیگر او را آزار می‌داد. همین افکار کافی بود تا به نقطه تاریک زندگی‌اش هر لحظه نزدیک و نزدیک‌تر شود. نقطه‌ای به اسم مرگ.
دست به دست چرخیدن عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی همواره مسأله‌ای بوده که قربانیان زیادی برجا گذاشته؛ دست‌هایی در پشت پرده انتشار آنها که به دلایل مختلف دست به انتقام وحشتناکی می‌زنند. معمولا هم قربانیان آن دختران هستند؛ دخترانی که قربانی اعتماد و ساده‌لوحی خویش شده و دست به اشتباهی زده‌اند که تاوان سنگینی برایشان داشته است.
منظور از قربانی تنها مرگ نیست، فرد می‌تواند از لحاظ روحی بمیرد و خودش را در میان نگاه‌های سنگین اطرافیانش خرد شده ببیند. خودکشی اولین و راحت‌ترین راهی است که در چنین شرایط تاریک زندگی به ذهن فرد خطور می‌کند اما هستند کسانی که می‌مانند و مبارزه می‌کنند و با این رسوایی کنار می‌آیند و سعی می‌کنند اعتبار خود را دوباره به‌دست آورند.
١٠‌ سال پیش، سال ۱۳۸۴ بازیگرهای یک سریال خبرساز شدند. آن هم خبرهایی غمگین و ناراحت کننده. مرگ یکی از بازیگرهای این سریال برای همه تلخ و ناراحت‌کننده بود اما از همه بد‌تر خبری بود که در مورد یکی دیگر از بازیگرهای این سریال منتشر شد: پخش فیلم خصوصی بازیگر زن این سریال. انگار فقط او بود که فیلم خصوصی‌اش منتشر و تیتر همه رسانه‌ها شد. حتی بعد از گذشت ١٠‌سال از این ماجرای تلخ باز هم این اتفاق به‌طور کامل از ذهن‌ها محو نشده و هرازگاهی حرفی در این مورد به میان می‌آید.
آن زمان شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه این بازیگر جوان به خاطر این رسوایی دست به خودکشی زده است، ولی واقعیت آن بود که او خودکشی را به‌عنوان راه حل انتخاب نکرد. او ترک وطن کرد.


سوختن در میان شعله‌های رسوایی

در این سال‌ها شاهد عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی افراد مشهور و نا‌شناس در شبکه‌های اجتماعی بوده‌ایم. از ماجرای تلخ دختر دانشجوی شیرازی هم [که چندی پیش رخ داد] نمی‌توان به‌سادگی عبور کرد.
این روز‌ها هم چند عکس از یک دختر جوان در شبکه‌های اجتماعی رد و بدل می‌شود. تقریبا هر کس که کاربر انواع و اقسام شبکه‌های اجتماعی باشد، این عکس‌ها را در میان رد و بدل کردن بقیه عکس و فیلم‌های عمومی می‌بیند. عکس‌هایی از ارتباط صمیمی و البته خصوصی میان یک دختر جوان و پسری که در عکس‌ها از او به‌عنوان یک ظالم سنگدل یاد شده است. زیر این عکس‌ها نوشته شده که دختر جوان پس از انتشار عکس‌های خصوصی‌اش به خاطر بی‌آبرویی دست به خودسوزی زده است. بعضی‌ به این عکس‌ها عکس‌العمل نشان دادند و بعضی‌ هم به خیال این‌که این هم یک شایعه و نمایش باشد از کنار آن بی‌تفاوت گذشتند. اما خبر تلخ اینجاست که به جز سن و ‌سال دختر، هیچ‌کدام از آن عکس‌ها و نوشته‌های آن، شایعه نبوده و همه واقعیت داشته است.
دختری ٢٠ ساله وقتی عکس‌های مبتذلش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد روبه‌روی دانشگاه محل تحصیلش دست به خودسوزی زد. این دختر که دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود، درست روز ١٧ اردیبهشت اقدام به خودسوزی کرد و روز بعد یعنی بامداد روز دوشنبه بر اثر شدت سوختگی جان باخت. این دختر دانشجو که متولد ١٣٧۴ و ساکن شیراز بود روز ١٧ اردیبهشت با رفتن به پارکینگ خصوصی پردیس دانشگاه آزاد اسلامی شیراز دست به خودسوزی زد و با وجود تلاش‌های تیم پزشکی، به علت سوختگی ١٠٠ درصدی، جان باخت.
او پیش از این اقدامش در‌‌ همان شبکه‌های مجازی اعلام کرده بود که قصد خودکشی دارد و اطرافیانش را از تصمیمش باخبر کرده بود ولی هیچ‌کس نتوانست او را نجات دهد. درحال حاضر نیز پسر جوانی که این عکس‌ها را منتشر کرد در بازداشت به سر می‌برد.


هیچ‌کس مسئول مرگ افرادی که خودکشی می‌کنند، نیست

باید دید که بر سر کسانی که بی‌صدا حریم خصوصی افراد را فریاد می‌زنند و دست به انتشار عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی دیگران می‌زنند چه خواهد آمد.
دکتر طیرانیان، حقوقدان، می‌گوید: «معمولا در این موارد که منجر به انتشار فیلم یا عکس‌های مبتذل دختر و پسر می‌شود، اگر هیچ‌کدام نسبتی با هم نداشته باشند و به هم محرم نباشند، هر دو نفر مجرم به حساب می‌آیند. چراکه هر دو اقدام به ایجاد یک ارتباط نامشروع کرده و این خودش در قانون جرم به حساب می‌آید. برای همین هر دو نفر در فیلم یا عکس‌های منتشر شده باید از بابت ارتباط نامشروع مجازات شوند. حال در این میان موارد زیادی مثل همین دختر دانشجوی شیرازی بوده که پس از رسوایی دست به خودکشی زده‌اند و مرگ را تنها راه مقابله با این اتفاق تلخ انتخاب کرده‌اند. در موارد مشابه، فردی که دست به انتشار فیلم یا عکس‌های خصوصی زده باشد، از لحاظ قانونی هیچ‌گونه ارتباطی با مرگ طرف مقابل ندارد و نمی‌توان گفت که او مسبب مرگ بوده است. چراکه وقتی فردی دست به خودکشی می‌زند کاملا با اراده خویش و با فکر و تصمیم خودش جان باخته و هیچ‌کس مسئول مرگ او نیست. او می‌توانست زنده بماند و با این مشکلی که سر راهش قرار گرفته مبارزه کند، ولی خودش با خواست خودش مرگ را انتخاب کرده و نمی‌توان در این رابطه کسی را مجازات کرد. اما مسأله دیگر انتشار حریم خصوصی افراد است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد. یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم می‌گیرد که چه اندازه مجازات برای این فرد تعیین کند.»


باید ماند و مبارزه کرد

سخت است باشی و ببینی عکس‌های خصوصی‌ات دست به دست بین مردم جامعه می‌چرخد و هر روز این رسوایی بیشتر و بیشتر می‌شود.
عزیزالله تاجیک اسماعیلی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اگر خودکشی را یک اقدام شخصی در نظر بگیریم تبعات آن از دو جنبه قابل بررسی است. جنبه اجتماعی و جنبه فردی. افرادی که دست به خودکشی می‌زنند از لحاظ روحی قوی نیستند و در اجتماع هیچ وسیله‌ای برای دفاع از خویش پیدا نمی‌کنند. آن‌ها راه‌های مبارزه را بلد نیستند و تصمیم می‌گیرند که پس از بروز یک مشکل خود را از صفحه روزگار محو کنند. آن‌ها کسانی هستند که در جامعه دچار بی‌هویتی و سردرگمی هستند و نمی‌توانند مبارزه کنند. درباره انتشار عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی نیز اگر فردی دست به خودکشی بزند همین موضوع برایش صدق می‌کند. او فکر می‌کند که تا دیروز در میان جامعه و خانواده‌اش دارای اعتبار و آبرو بود و حالا به یکباره همه این اعتبار و آبرو را از دست داده است. برای همین بدون اینکه تلاش کند تا دوباره این اعتبار و آبروی از دست رفته‌اش را به دست آورد دست به خودکشی می‌زند. از طرفی معمولا این افراد پس از رسوایی هم از جامعه و هم از خانواده طرد می‌شوند و خود را بی‌پناه می‌بینند. این هم می‌تواند یکی دیگر از دلایلی باشد که فرد در چنین شرایطی دست به خودکشی می‌زند.»
این روان‌شناس در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «اگر راهی باشد تا بتوان از این افراد حمایت کرد و آن‌ها را در چنین شرایطی تنها نگذاشت شاید بتوان از مرگ و خودکشی آن‌ها جلوگیری کرد. باید به آن‌ها این اطمینان را داد که می‌توانند بمانند و با این رسوایی مبارزه کنند و در این راه هم تنها نیستند. اگر فرد از به هم ریختگی و بی‌هویتی اجتماعی نجات پیدا کند و بتواند از راه‌های قانونی مشکلش را حل کند راحت‌تر می‌تواند با این مسأله کنار بیاید و زندگی‌اش را نجات دهد. هرچند که همه ما می‌دانیم در چنین شرایطی فرد دیگر نمی‌تواند زندگی گذشته‌اش را به دست آورد ولی باید بتواند با زندگی جدیدش کنار بیاید.»
اگر تمام این مسائل را در نظر بگیریم باز هم کمتر کسی می‌تواند در چنین شرایطی توان مقابله داشته باشد و با این موضوع به راحتی کنار بیاید. (سیما فراهانی/ شهروند)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...