مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تصاویری عجیب اما واقعی از رکوردداران گینس

[ad_1]

هراز گاهی تصاوبری عجیب اما واقعی از انسان‌های اطرافمان در فضای مجازی منتشر می‌شود.

هراز گاهی تصاوبری عجیب اما واقعی از انسان‌های اطرافمان در فضای مجازی منتشر می‌شود.

جوان؛ هر ساله رکوردهایی در کتاب گینس ثبت می‌شود که دیدن و شنیدن آنها تعجب‌برانگیز است. تصاویری که در زیر مشاهده می‌کنید از این دست تصاویر است که در عین شگفت‌انگیز بودن واقعیت دارند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تصاویری عجیب اما واقعی از رکوردداران گینس تصاویری عجیب اما واقعی از رکوردداران گینس


ادامه مطلب ...

تست عاشقی واقعی (آیا واقعا عاشق شده‌ام؟)

[ad_1]

بسیاری از مردم خیال می‌کنند که دوست داشتن و عاشقی از آسان ترین کارهاست و فقط بسته به این است که انسان نیکبخت باشد و معشوقی خوب به دست آورد. حقیقت این است که عشق احساس بسیار مشخص انسانیست که می‌تواند به همه دست دهد ولی برخلاف تصور معمول رسیدن به آن نیازمند شرایط زیادیست. عشق واقعی نیرویی‌است که رسیدن به آن یکی از هنرهای مشکل در زندگیست.

ماهیت عشق

در این زمینه باید گفت که فرق اساسی بین عشق مادر و فرزند و عشق زن و مرد یا عشق به چیزهای دیگر یا حتی عشق به خود وجود ندارد. ماهیت تمام این عشق‌ها یکی است و فقط موضوعشان متفاوت است. ماهیت عشق به هر چیز عبارت است از توجه و دلسوزی، مسئولیت، احترام و دانایی کامل به موضوع عشق. کسی که با خود و دنیای خارج رابطه عاشقانه برقرار می‌کند، با حس مسئولیت و احترامی که شرط عشق است به دنبال شناخت کامل معشوق خود می‌باشد و تلاش می‌کند او را به کمال برساند. چنین انسانی با حرارت عشق خود دنیای اطرافش را زیباتر می‌کند و هر روز بر قدرت روحی خود نیز می‌افزاید.

عشق رمانتیک

از نظر زیک روبین، عشق رمانتیک از سه عنصر تشکیل شده‌است:

وابستگی: نیاز به مراقبت داشتن و با فرد دیگر بودن، تماس فیزیکی و نیاز به تایید نیز از اجزای مهم وابستگی می‌باشد.

مراقبت: ارزش نهادن به شادی و نیاز افراد دیگر به همان اندازه شادی و نیاز خود.

صمیمیت: به اشتراک گذاری افکار خصوصی، احساسات و خواسته‌های خود با شخص دیگر.

استرنبرگ معتقد است که یک عشق کامل بین یک زن و مرد سه جنبه دارد. اولین جنبه، وفاداری به معشوق است، دومی، ‌احساس صمیمیت نسبت به او و سومی، ‌داشتن میل جنسی به معشوق است. به نظر استرنبرگ، هر کدام از اینها که وجود نداشته باشد، یک جای کار می‌لنگد.

تست عاشقی، تست عاشقی واقعی، تست عشق،تست روانشناسی، روانشناسی ازدواج


تست عاشقی:

تست عاشقی زیر در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شده‌است و خیلی به جزییات عشق کاری ندارد و می‌خواهد به طور کلی‌ بگوید که آیا شما عاشق هستید یا نه؟

عبارات تست عاشقی زیر را بخوانید، معشوق‌تان را تصور کنید و نام معشوق‌تان را به جای کلمه او بگذارید. حالا با کمک گزینه های زیر میزان موافقت یا مخالفت خود را با آن عبارت مشخص کنید:

کاملا موافقم (7) – موافقم (6) – نسبتا موافقم (5) – نظری ندارم یا مطمئن نیستم (4) – نسبتا مخالفم (3) – مخالفم (2) – کاملا مخالفم (1)

  1. برای رسیدن به او خیلی عجله دارم.
  2. او را خیلی جذاب می‌دانم.
  3. او نسبت به بیشتر مردم، عیب‌های کمتری دارد.
  4. برای او هر کاری که لازم باشد، انجام می‌دهم.
  5. به نظر من، او خیلی دلربا است.
  6. دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم.
  7. وقتی با هم کاری را انجام می‌دهیم، کار برایم خیلی خوشایند است.
  8. دوست دارم که او حتما مال من باشد.
  9. اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت می‌شوم.
  10. خیلی وقت‌ها به او فکر می‌کنم.
  11. خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد.
  12. وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم.
  13. برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم.
  14. خیلی به او علاقه دارم.

نمره‌گذاری و تفسیر تست عاشقی:

عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشته‌اید، با هم جمع بزنید.

• شمایی که بالای 89 نمره آورده‌اید، بدجوری عاشق شده‌اید و اگر صادقانه به پرسش‌ها پاسخ داده‌اید، در عشق‌تان هیچ شکی نمی‌توان کرد.

• اگر نمره‌ا‌تان حول و حوش 78 تا 88 می‌چرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.

• اما اگر نمره‌ا‌تان در این تست عاشقی بین 68 تا 77 باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشق‌اید.

• کسانی که از 68 پایین‌تر آورده‌اند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.

• کسانی که از 58 پایین‌ترند، به‌ هیچ‌وجه عاشق نیستند. نتیجه این تست عاشقی می‌گوید بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساساتشان را عشق نگذارند. 

و در نهایت به قول مولانا:

عشق جز دولت و عنایت نیست        جز گشاد دل و هدایت نیست

گردآوری: مجله اینترنتی ستاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اس ام اس برای همهاس ام اس جدید خنده دار اس ام اس جوک و سرکاری جملات پ ن پ اس ام اس پ ن پ اس ام اس پسرانه چطور بفهمم او عاشق من شده است یا نهچطوربفهمماوعاشقمنشدهاستاز قرن ها پیش عشق احساس قلبی شناخته می شده است اما از قرن هجدهم به بعد که علم قلب شناسی عکس های جدید و بیوگرافی مصطفی زمانیماجرای عاشق …عکسشما خییییییلی خییییلیزیاغد گه میخوری بخوای عاشق ناموس مردم بشی یا بهتره بگم همسرم درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟لطفاً پس از مطالعه ، این مطلب را با استفاده از همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی …همسرداریهمسرداری موفقهمسرداری در اسلامهمسرداری حضرت فاطمههمسرداری آیینهمسرداری اس ام اس محشر عاشقانه دلتنگی جملات قشنگ …اساماسمحشرعاشقانهدل نوشته ها و اس ام اس های آپدیت و بروز عاشقانه ی دلتنگی ورود به آرشیو پیامک دلتنگیثبت اشعار و دلنوشته ها برای شخصیت های محبوب … گفته دی ۲۰ام ۱۳۹۲ در ۶۲۴ بظ منتظر هیچ دستی در این دنیا نباش… اشک هایت را با حلقه گم شده ی راز رازی که در فیلم راز اگر فیلم راز را دیده اید اما نتوانسته اید که از ایده ی آن همیشه و همه جا نتیجه بگیرید بهترین راه برای فراموش کردن یک مقطع زمانی از …ابتدا بهتر بود علت و دلیل فراموش کردن یک مقطع زمانی از زندگی خود را مطرح می کردید و اس ام اس برای همه اس ام اس جدید خنده دار اس ام اس جوک و سرکاری جملات پ ن پ اس ام اس پ ن پ اس ام اس پسرانه چطور بفهمم او عاشق من شده است یا نه چطوربفهمماوعاشقمن از قرن ها پیش عشق احساس قلبی شناخته می شده است اما از قرن هجدهم به بعد که علم قلب شناسی بال و عکس های جدید و بیوگرافی مصطفی زمانیماجرای عاشق شدنش از زبان خودش عکس شما خییییییلی خییییلیزیاغد گه میخوری بخوای عاشق ناموس مردم بشی یا بهتره بگم همسرم…حالا که درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟ درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟لطفاً پس از مطالعه ، این مطلب را با استفاده از لینک های اس ام اس محشر عاشقانه دلتنگی جملات قشنگ دلتنگی اساماسمحشر دل نوشته ها و اس ام اس های آپدیت و بروز عاشقانه ی دلتنگی ورود به آرشیو پیامک دلتنگی همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی کلوب همسرداریهمسرداری موفقهمسرداری در اسلامهمسرداری حضرت فاطمههمسرداری آیینهمسرداری حضرت حلقه گم شده ی راز رازی که در فیلم راز فاش نشد نامه ای از طرف مهدی خردمند به شما دوست عزیز، من هنوز شما را ندیده ام و شما نیز احتمالاً تازه ثبت اشعار و دلنوشته ها برای شخصیت های محبوب بیوگرافی ها گفته دی ۲۰ام ۱۳۹۲ در ۶۲۴ بظ منتظر هیچ دستی در این دنیا نباش… اشک هایت را با دستهای گنجور » وحشی » گزیده اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی نیکپندار نوشته حاشیه نه به معنی شرح و توضیج بلکه به عنوان خاطره یی از «شرح پریشانی» چرا در


ادامه مطلب ...

حکایتی تلخ اما واقعی از معابر پایتخت

جام جم سرا: میدان هفت تیر تهران، یکی از میدانهای شلوغ که هم محل گذر کارمندان دولتی و خصوصی است و هم مرکز خریدی برای خانمها. یکی از منظره های این میدان، کودکانی هستند که تابستان و زمستان مشغول دستفروشی هستند. کودکانی که همه ما عابرین آنها را جزیی از این میدان می پنداریم مانند بانکها و مغازه ها. گویی اصلا اتفاقی نیافتاده است.

دخترک شش یا هفت ساله است و برگه هایی از فال حافظ را در دست دارد. به انتخاب خودش یکی خرید می کنم، باران می بارد و هوا البته مطبوع است، هوای زیبای بهاری. التماس می کند که دو خرید دیگر هم از او داشته باشم چون ساعت نزدیکی های نه شب است و باید به خانه برود و اگر روزی بیست هزار تومان نفروشد حق ورود به خانه را ندارد.

سر و وضعش و شاید این حرفش برای برانگیختن حس ترحم باشد ولی آنچه مهم است این است که این کودکان از ساعت ده صبح تا ده شب در این میدان دیده می شوند. کافی است رهگذر هر روز این میدان باشید و بیشتر دقت کنید. قلمرو هر کودک مشخص است و شگردهای آنها نیز کاملا آموزش داده شده هستند، اگر حوصله بیشتر داشته باشید حتی می توانید به سرنخ ماجرا نیز برسید یعنی آنهایی که این کودکان را هر روز اینجا پیاده می کنند و سپس آنها را به استراحتگاههایی که وضعیت آنها معلوم نیست می برند.

به دخترک نگاه می کنم و دو فال دیگر از او خرید می کنم. مهم نیست راست می گوید یا دروغ. به آینده اش می اندیشم آینده مبهمی که در انتظارش است و ناکجا آبادی که ممکن است از آن سر درآورد. یادم می افتد از این میدان تا خیابان مطهری که معروف به تخت طاووس است راهی نیست. من هم مثل سایر عابرین می گذرم و شاید تا چند متر آنطرف تر به یاد دخترک هستم. جلوتر فروشگاه بزرگ زنجیره ای است که توجه من را به خود جلب می کند و افرادی که برای خرید در آن لول می خورند، حتی قیافه دخترک هم در ذهنم نیست تا تکراری دوباره.

روز جمعه پارکینگ پروانه خیابان جمهوری، جمعه بازار است، جمعه بازاری که در آن هر چیزی یافت می شود و جمعیتی از مردم که بیشتر برای دیدن می آیند و شاید خریدی هم کردند. من هم به قصد تغییر از یک هفته کسل کننده آمده ام ولی جلوی در پارکینگ صدای زیبای دخترکی مرا میخکوب می کند. دو دختر کوچک شاید هشت یا نه ساله، یکی آهنگهای قدیمی را می خواند و دیگری بر تنبکی که در دست دارد ضرب می گیرد. صدای دخترک حقیقتا دلنشین است و جماعتی را به خود فرا می خواند. همه تحسین می کنند.

یک زن حدودا 50 ساله توجه مرا جلب می کند، این زن اولین ده هزار تومانی را در جعبه دخترک می گذارد و به کناری می رود، کنجکاو می شوم که رابطه این زن با این دختران را بدانم، مردم سرازیر می شوند و اسکناسهای ده، پنج و دو تومانی را به دخترک تقدیم می کنند، بعد از پانزده دقیقه دختران این نمایش را به اتمام می رسانند همه می روند، هنوز آن زن را در نظر دارم، پس از چند دقیقه جلو می آید و در گوشی چیزی به دختر خواننده می گوید، آنها نیز جابجا می شوند و مقابل پاساژ کناری مجددا نمایش خود را شروع می کنند، از پول ها خبری نیست چون در کیف آن زن قرار گرفته است.

به همین سادگی، زنی میانسال مسئول نگهداری این دو دختر است و خدا داند آینده آنان را چگونه رقم خواهد زد. من نیز راه خود را در پیش می گیرم ولی یک سوال ته ذهنم مرا آزار می دهد: آیا مسئولین ما از کشف این گونه موارد که عملا رسوم «بردگی» را در کشور تداعی می کند عاجزند؟ آن هم مواردی که باندهایی گسترده در پشت آنها مشهود است و پیامدهای اجتماعی ناگوار امروز و فردا را در پیش دارد؟ پاسخی برای سوالم ندارم، من نیز در جمعیت گم می شوم و دخترکان و آن زن و سرنوشت آنها را فراموش می کنم، سرنوشتی که روزی پیامدهای آن گریبان جامعه را خواهد گرفت.(عطا افشاریان/بهار)

Share


ادامه مطلب ...

دوستان واقعی خود را بشناسیم

جام جم سرا: در واقع دوستی‌های عمیقی را نشان می‌دهد که از گذشته‌های دور شکل گرفته و همچنان باقی مانده است.

بسیاری از ما در زندگی ​با افرادی ​ارتباط عاطفی داریم. آنها ممکن است اعضای خانواده‌مان، مادر، برادر، دختر یا دوستی باشند که از دوران مدرسه داشته‌ایم و شاید مدت‌هاست با یکدیگر صحبت نکرده‌ایم، اما زمان و فاصله نمی‌توانند پیوندی را که بین ما وجود دارد، از بین ببرد. اما چه می‌شود که گاهی برخی روابط تا این حد عمیق می‌شوند و چه چیزی موجب می‌شود ​ افراد به عنوان دوست به یکدیگر جذب شوند؟

علایق مشترک

یکی از مسائلی که موجب می‌شود دوستان کنارهم بمانند علایق مشترک است. مثلا اگر کنار کسی باشیم، اما موضوعی نداشته باشیم که برای هردویمان جالب باشد، بسرعت این رابطه به پایان می‌رسد، ما به دلیل این‌که موضوعی مشترک نداریم تا با یکدیگر در میان بگذاریم، نمی‌توانیم با یکدیگر در تقابل باشیم و دوستی خود‌به‌خود محو می‌شود.

تاریخچه

گاهی اوقات داشتن تجربه‌های مشابه می‌تواند افراد را حتی اگر علایق مشترکی نداشته باشند، به یکدیگر جذب کند، اما روی این نوع دوستی چندان نمی‌شود حساب بازکرد و ممکن است روزی رنگ ببازد و از بین برود.

ارزش‌های مشابه

گرچه داشتن ارزش‌های مشابه برای دوستی کافی نیست، اما دوستی کسانی که ارزش‌های اخلاقی و معنوی‌شان با هم یکی است کمتر از بین می‌رود.

تساوی

گاهی اوقات یک دوست بیش از دیگری به حمایت و کمک دوست خودش نیاز دارد و پیوسته به دریافت سود و منفعت از طرف دیگر محتاج و وابسته است. گرچه این نوع دوستی نیز ارزش دارد، اما به دلیل نبود مساوات نمی‌تواند یک دوستی واقعی تلقی شود.

دوست واقعی خود را بشناسید

خیلی‌ها می‌خواهند بدانند یک دوست واقعی کیست و چگونه می‌شود او را شناخت؟ روش‌های زیر به شما در شناختن او کمک می‌کند:

1 ـ‌ سخنانش سرشار از دلگرمی است.

یک دوست واقعی همیشه حامی است و این موضوع در سخنانش دیده می‌شود. او باعث می‌شود ​ شما نسبت به خود احساس خوبی داشته باشید و با گفتارش اعتماد به نفس‌تان را بالا نگه می‌دارد. هرگز شما را تحقیر نمی‌کند و کاری نمی‌کند که شما نسبت به خود احساس بی‌ارزشی کنید. او همیشه مشوق‌تان است. مثلا اگر قرار است امتحانی بدهید یا به یک مصاحبه شغلی بروید، حتما شما را تشویق و حتی اگر بتواند راهنمایی می‌کند و کمک کرده تا بر ترس‌هایتان غلبه کنید. مطمئن باشید چنین فردی دوست واقعی‌تان است.

2 ـ او به حرف‌هایتان گوش می‌دهد.

اگر کسی مدعی است که دوست واقعی‌تان است پس باید وقت بگذارد و حرف‌هایتان را بشنود. در یک دوستی واقعی، دو طرف افکارشان را با یکدیگر در میان می‌گذارند و بازخورد دریافت می‌کنند. اگر متوجه شدید که دوست‌تان همیشه از مشکلات خود صحبت می‌کند، اما به محض این‌که نوبت به شما می‌رسد حواسش پرت است و کسل می‌شود پس او دوستتان نیست. وقتی با دوستانتان در مورد موضوعی صحبت می‌کنید مراقب واکنش‌هایشان باشید. ببینید آنها سر تکان می‌دهند، تماس چشمی دارند و شما را حمایت می‌کنند یا خیر، اگر چنین است پس آنها دوست واقعی‌ هستند. اگر وقتی با آنها صحبت می‌کنید، ​ مشغول چک کردن تلفن‌شان هستند یا به اطرافشان توجه دارند، هرگز دوستان خوبی نیستند. دوست‌های واقعی برای شنیدن صحبت‌های یکدیگر وقت می‌گذارند و هرگاه متوجه شدید ​ بیشتر مواقع این شما هستید که شنونده هستید و زمانی برای صحبت کردن ندارید، پس بدانید دوست خوبی انتخاب نکرده‌اید.

3 ـ دوست واقعی به ارتباط برقرار کردن و گفت‌وگو با شما تمایل دارد.

گفت‌وگو در هر ارتباطی بویژه دوستی نقش مهمی دارد. اگر شما احساس می‌کنید خیلی ساده و راحت می‌توانید افکارتان را با دوست‌تان در میان بگذارید و هنگام صحبت کردن احساس آرامش کنید و با او راحت باشید و او نیز در مورد شما همین احساس را داشته باشد و در حقیقت دوست داشته باشید با یکدیگر صحبت کنید شما دوستان خوبی هستید. اگر زمانی متوجه شدید که دوستتان به جای صحبت کردن با شما ترجیح می‌دهد افکارش را با شخص دیگری در میان بگذارد، بدانید او دوست شما نیست یا اگر از دوستتان برای موضوعی ناراحت شدید، اما نتوانستید خیلی راحت با او در میان بگذارید او نمی‌تواند دوست خوبی باشد. دوستان واقعی وقتی مشکلی در میان باشد براحتی مطرح و سعی می‌کنند به نتیجه‌ای معقول برسند. اما اگر از ترس این‌که دوستتان ممکن است واکنش بدی نشان دهد یا اصلا به حرف‌هایتان گوش نکند پس به این دوستی شک کنید. هیچ دوستی و رابطه‌ای کامل نیست و درباره برخی از مسائل باید بتوانید با یکدیگر بدون دغدغه صحبت کنید.

4 ـ‌ او غیبت نمی‌کند.

اگر فرد به اصطلاح دوست شما​ اهل غیبت ​ است ​ شک نداشته باشید ​ پشت سر شما هم حرف‌هایی خواهد زد. گرچه همه دوست دارند گاهی اوقات از این یا آن حرف‌هایی بزنند، اما اگر روزی دیدید دوستتان دائم غیبت می‌کند و در باره دیگران حرف‌های نامربوطی می‌زند، مطمئن باشید که این کار را درمورد شما نیز انجام خواهد داد. چنین فردی به بدگویی و غیبت عادت دارد و او را بارها می‌بینید که به محض این‌که فردی از پیش شما رفت به بدگویی از آن فرد می‌پردازد. چنین فردی حتی پشت سر کسانی که آنها را دوست صمیمی می‌داند بدگویی می‌کند و در مورد هیچ‌کس حرف مثبتی نمی‌زند. اگر با چنین فردی مراوده دارید دوستی‌تان را فورا تمام کنید، زیرا او هرگز نمی‌تواند دوست واقعی‌تان باشد.

5 ـ یک دوست واقعی برای دوستانش وقت می‌گذارد.

گرچه زندگی امروزه پر از گرفتاری و مشغله است تا آنجا که به فرد اجازه نمی‌دهد حتی براحتی غذایش را بخورد یا خواب کافی داشته باشد، اما یک دوست واقعی همیشه برای شما وقت دارد بخصوص اگر به او نیاز داشته باشید. او دوست دارد ​ با هم بیرون بروید و ساعتی را با هم تفریح کنید. اما کسی که دوست نیست همیشه بهانه‌ای می‌آورد و شما همیشه آخرین اولویت او هستید.

6 ـ دوستی او 50 ـ 50 است.

در یک دوستی ایده‌آل هردو طرف به یک اندازه تلاش می‌کنند دوستی شان حفظ شود. آنها هردو نسبت به هم محبت نشان می‌دهند. به یک اندازه برای یکدیگر وقت می‌گذارند. در واقع هروقت متوجه شدید این فقط شما هستید که به دوستتان کمک کرده و او را شاد می‌کنید، اما او در این زمینه قدمی برایتان برنمی‌دارد، او را دوست واقعی خودتان ندانید.

7 ـ به قول‌هایش عمل نمی‌کند.

اگر به نظر می‌رسد ​ دوستتان به وعده‌هایش عمل نمی‌کند و بیشتر مواقع شما را سرگردان باقی می‌گذارد یا کارهایی را که قرار است انجام دهید فراموش می‌کند، او دوست واقعی نیست، زیرا برای دوستی‌تان ارزشی قائل نبوده و فقط به خود توجه دارد. بنابراین نمی‌توان او را دوست واقعی نامید.

8 ـ شما را به دلایلی دیگر می‌خواهد.

مراقب باشید و ببینید که دوستتان به چه دلیل شما را می‌خواهد. گاهی اوقات دوستتان برای این‌که منفعتی از شما به او می‌رسد کنارتان است و به محض این‌که شما برایش دیگر فایده‌ای نداشته باشید براحتی ترکتان می‌کند. چنین فردی هرگز نمی‌تواند دوست واقعی باشد؛ بنابراین مراقب باشید آنها را به زندگی‌تان راه ندهید.

چگونه دوست واقعی داشته باشیم؟

این کار، حداقل روی کاغذ، خیلی آسان است. «خودتان یک دوست واقعی باشید.» می‌گویند اگر می‌خواهید دنیا تغییر کند، آن تغییر را ابتدا از خودتان شروع کنید. پس اگر می‌خواهید دوست واقعی داشته باشید ابتدا خودتان مانند یک دوست واقعی رفتارکنید و از آنجا که انسان‌ها جذب افراد مشابه خودشان می‌شوند احتمال این‌که بتوانید دوستی مانند خودتان بیابید بسیار زیاد خواهد شد. بنابراین خودتان یک دوست واقعی باشید.

psychologytoday / مترجم: نادیا زکالوند ‌‌‌‌‌‌


ادامه مطلب ...

شامپوهای رنگی، تبلیغات غیر واقعی است

جام جم سرا به نقل از خراسان: دکتر پرویز طوسی افزود: آنچه درباره شامپوهای رنگ مو گفته می‌شود، تبلیغات غیرواقعی است و ادعایی که سازندگان این شامپو‌ها می‌کنند، صحت ندارد.

مدیرگروه پوست دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی تاکید کرد: این شامپو‌ها فقط روی چربی مو اثر می‌گذارد و آن را رفع می‌کند اگر هم مو را رنگ کند، این رنگ شدن مو موقتی است.
وی در پاسخ به این سوال که بعضی از این شامپو‌ها دارای مجوز وزارت بهداشت است، تصریح کرد: ممکن است شامپویی مجوز وزارت بهداشت را داشته باشد اما این شامپو‌ها نمی‌تواند به طور دائم مو را به رنگ طبیعی خود برگرداند. ضمن اینکه گاهی اوقات ممکن است این شامپو‌ها باعث ایجاد حساسیت در فرد مصرف کننده شود.


ادامه مطلب ...

گپی با یک بچه‌پولدار واقعی: ماهی ۴۰میلیون پول توجیبی می‌گیرم

جام جم سرا به نقل از همشهری جوان: اگر حرف‌هایش را نشنوی، باور نمی‌کنی که حقوق ماهیانه یک کارمند پول توجیبی یک روزش است. در حرف‌هایش غیر از بی‌خیالی مایه دارانه، نشان خاصی از تجمل و بچه پولداری نیست. حتی پیج بچه پولدارهای تهران را هم ندیده است و فقط از این ور و آن ور تعریف‌هایش را شنیده است.

مثل بیشتر پولدار‌ها، در مقابل سوال‌هایی مثل «این همه پول را از کجا آوردی؟» گارد دارد و از‌‌ همان اول شرط می‌کند که از این سوال‌ها نپرسیم. حتی با اینکه در رابطه با خانه و زندگی‌اش فکت‌های قابل پیگیری می‌دهد ولی اصرار دارد اسمی ازش برده نشود. در مقابل اصرار‌ها برای گفتن اسمش می‌خندد و می‌گوید: «حالا چه فرقی می‌کنه؟! اصلا بنویس علی علی‌زاده!»


قبول داری بچه پولداری؟
اگر به معنای بدش در نظر نگیریم، آره، چرا قبول نداشته باشم؟


درآمدت از چه راهی است؟ از خانواده پول می‌گیری؟
به طور ثابت که پول مشخصی بگیرم، نه؛ ولی هر وقت بخوام از خانه بیرون بروم، پدر، مادربزرگ و پدربزرگم جدا جدا می‌گویند «این پول را بگیر دست خالی بیرون نروی».


این پول توجیبی تقریبا چقدر است؟
چیز ثابتی نیست. هر کسی هر چقدر پول نقد دم دستش باشد، یک مقدارش را به من می‌دهد.


حالا به طور میانگین چقدر می‌گیری؟
از هر نفر، سیصد چهارصد هزار تومان.


یعنی در ماه ۴۰-۳۰ میلیون تومان پول توجیبی می‌گیری؟!
آره. حالا نه با این غلظت، چون کم و زیاد می‌شود. بسته به خواسته‌های آن زمانم پول می‌گیرم.


چه کار می‌کنی با این همه پول؟
این پول زیادی نیست برای خرج کردن. یعنی هر چقدر هم که پول داشته باشی، راه برای خرج کردنش وجود دارد. مثلا پیراهن آ ث میلان را - که خیلی خوشم می‌آید - از نمایندگی‌اش ۵۰۰ هزار تومان می‌خرم. یا یک کمربند می‌بینم مارک است، یک میلیون پولش را می‌دهم. اینطور نیست که برای خرج کردن مشکلی داشته باشی.


به طور معمول صبح تا شبت را چطور می‌گذرانی؟
(می‌خندد) زندگی من صبح تا شب ندارد.


چرا؟
من معمولا ۴ بعدازظهر از خواب بیدار می‌شوم و ۸ صبح می‌خوابم.


خب چهار عصر تا هشت صبح‌ات را چطور می‌گذرانی؟
بیدار که می‌شوم، غذایی که مادربزرگم آماده کرده است را می‌خورم. دوش می‌گیرم و با بی‌ام و از خانه می‌زنم بیرون برای دور دور. البته اسم دور دور بد در رفته. اصلا اهل این نیستم که توی خیابان کسی را سوار کنم. با دوستانم قرار می‌گذارم و با ماشین توی خیابان می‌چرخیم. بیرون شام می‌خورم و شب خانه یکی جمع می‌شویم و تا هفت هشت صبح بیدار می‌مانیم.


تا صبح چه کار می‌کنید؟
اگر پیش بچه‌ها باشم، دسته جمعی بازی می‌کنیم و اگر خانه تنها باشم معمولا تا صبح با لپ تاپم فیلم و سریال‌های روز دنیا را پیگیری می‌کنم. صبح هم یک چیزی می‌خورم و می‌خوابم.

منم آدمم. برایم مهم است که یک عده به نان شبشان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می‌دهد و تا حدی کمک می‌کنم ولی مسئول بی‌پولی این آدم‌ها که من نیستم


یعنی هر روز همینطور بی‌هدف توی خیابان چرخ می‌زنی؟
آره خب. این گاز دادن بهم حال می‌دهد، مخصوصا توی اتوبان.


هیچ کاری جذاب‌تر از دور دور نیست؟
نه واقعا. اینجا امکاناتی نداریم. مرکز تفریحی جذابی داریم؟ چه جایگزینی برای دور دور من هست؟


حوصله‌ات سر نمی‌رود؟ از این همه یکنواختی خسته نمی‌شوی؟
چرا؛ یک بار اینقدر حوصله‌ام سر رفته بود که رفتم در یک صرافی و با حقوق ماهی ۸۰۰ هزار تومان کار کردم. همه مسخره می‌کردند و می‌گفتند تو که اینقدر پول داری، چرا اینجا کار می‌کنی ولی برای من پول مهم نبود. می‌خواستم یک کاری کنم که احساس مثبت بودن بهم دست بدهد. البته بعد از یک مدت که کار یاد گرفته بودم، به مشکل خوردم و بیرون آمدم.


تمام دوستانت از نظر مالی در سطح خودتان هستند؟
نه. من چون منیریه هستم، دوست با درآمد پایین هم زیاد دارم. بعضی شب‌ها این دوستانم دعوتم می‌کنند خانه‌شان و تا صبح با ایکس باکس فوتبال بازی می‌کنیم. خیلی بهم حال می‌دهد. گاهی وقت‌ها هم فیلم و سریال می‌بینیم و کله سحر می‌رویم کله پزی.


تا حالا شده است کسی از این دوستانت به این خرج کردن‌های بی‌رویه‌ات ایراد بگیرد؟
زیاد پیش می‌آید. یکی از دوستانم - که چهره شناخته شده‌ای هم هست - بهم می‌گوید می‌دانی با این شلوار مثلا دو میلیون تومانی تو، چند نفر می‌توانند شلوارهای معمولی بخرند؟


چه واکنشی نشان می‌دهی؟
خب منم آدمم. برایم مهم است که یک عده به نان شبشان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می‌دهد و تا حدی کمک می‌کنم ولی مسئول بی‌پولی این آدم‌ها که من نیستم.


مثلا به این بچه‌های سر چهارراه‌ها، چقدر کمک می‌کنی؟
یک اشتباهی که در مورد من می‌کنید این است که انگار با این فضا‌ها غریبه‌ام و فقط از پشت شیشه ماشینم می‌بینمشان ولی گفتم، خانه ما منیریه است و من با خیلی از این آدم‌ها برخورد دارم.


واقعا؟ حالا با این همه درآمد، چرا منیریه؟
ما خانوادگی در این محل بزرگ شدیم و با این فضا‌ها حال می‌کنیم. البته خانه‌مان خفن است. فکرتان سمت خانه کلنگی‌های محل نرود!


راستش باورش برایم سخت است...
چرا؟ ما اینقدر آدم‌های عجیبی نیستیم.


چرا فرق می‌کنید دیگر! مثلا تا حالا شده برای پول لنگ بمانی؟
آره خب. من هم چیزهایی می‌خواستم که نتوانسته‌ام بخرم یا مثلا اینکه پول زیاد دارم، دلیل نمی‌شود با فروشنده‌ها چانه نزنم و فروشنده هر چقدر گفت من هم بدهم. بحث کلاس و این حرف‌ها به کنار ولی هر وقت حس کنم که می‌خواهد سرم را کلاه بگذارد، سعی می‌کنم با بحث، از حقم دفاع کنم. بار‌ها شده است ۳۰۰-۲۰۰ هزار تومان از قیمت اولیه ارزان‌تر خریده‌ام.


سخت‌ترین لحظات زندگی‌ات که حسابی کلافه‌ات کرده کی بوده؟
چند ماه پیش ماشینم را فروختم و گفتم یک مدت بدون ماشین زندگی می‌کنم. یک هفته نرسیده بود که اینقدر کلافه شدم که رفتم پیش بابا و گفتم «بابا، من دیگه خسته شدم، ماشین می‌خوام.» بابا هم گفت برو هر کدام را می‌خواهی بخر و همین بی‌ام و را برایم خرید


ادامه مطلب ...

بشمار سۀ واقعی: پخت‌وپز ۳ ثانیه‌‌ای غذا در ژاپن [عکس]

جام جم سرا: در این شیوه آنها میگو را داخل یک استوانه‌ شیشه‌ای تحت فشار قرار داده و مخلوط مایع تخم‌‌مرغ و باقی مخلفات را با آتش به سمت آن شلیک می‌کنند. در نتیجه میگو فقط با یک شلیک آماده سرو کردن می‌شود. (همشهری)

(عکس: ئوبتا)


ادامه مطلب ...

کلید خوشبختی در ازدواج: قول غیر واقعی به یکدیگر ندهید

نسرین طهرانی افزود: جملاتی مثل این موارد که «هر چی تو بگی من انجام می‌دهم»، «بدون تو هیچ تصمیمی نمی‌گیرم» و «هیچ وقت تنهات نمی‌زارم» جملاتی کلی هستند و در عمل، در مسیر اصلی زندگی اتفاق نمی‌افتد. بنابراین بسیار مهم است به قوانین و مرز تصمیمگیری‌ها آگاه باشیم و برمبنای آن‌ها قول‌ها و وعده‌هایمان را تنظیم کنیم.

این روانکاو تصریح کرد: هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتد که فردی به طور کامل خواسته‌های دیگری را انجام دهد. بنابراین پذیرفتن این قول موجب بروز درگیری‌ها و مشکلات زیادی در زندگی مشترک می‌شود.

وی در ادامه گفت: هم‌کفو بودن به معنای هم‌طراز بودن است نه تشابه و مثل هم بودن که لازم است دختر و پسر از نظر ویژگی‌هایی مانند شغل، تحصیل، خانواده و حتی زیبایی هم‌طراز باشند. در این جهت بسیار زیبنده است برخی نمرات در دختران و برخی نمرات در پسران بالا‌تر باشد، برای مثال بسیار بجاست که نمره زیبایی دختر کمی بالا‌تر و میزان قدرت مرد بیشتر باشد، چراکه مردان قدرتمند در نظر همسرانشان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند.

طهرانی یکی از دلایل فروپاشی خانواده‌ها را تغییر نقش و جایگاه مردان و زنان دانست که در برخی موارد قدرت و تکیه‌گاه بودن مردان را زیر سوال می‌برد.

وی با اشاره به معیارهای غلط ازدواج اظهار کرد: گاهی هدف از ازدواج، فرار از خانواده و یا تامین نیازهای مالی و یا هر هدفی غیر از ازدواج است. از جمله قواعد بازی، موضوع نقش هاست. در قاعده نقش، نقش ما به عنوان یک فرد متاهل کاملا با نقش قبلی ما به عنوان یک فرد مجرد متفاوت می‌شود. اصلا قرار نیست کسی پس از ازدواج خودش را به طور کامل تغییر دهد، چراکه باید پیش از ازدواج تغییرات لازم را در خود ایجاد کرده باشد و از نقش خود به عنوان یک فرد متاهل آگاهی و دانش کسب کرده باشد و سپس وارد زندگی مشترک شود.

وی در ادامه گفت: پیش از ازدواج باید دنیای متاهلی را بشناسیم و خود را برای آن آماده سازیم. سپس با آرامش به آن بپردازیم و از زوایای شگفت انگیز آن لذت ببریم. زندگی مشترک «نمایش قدرت مرد و مدیریت آن قدرت توسط زن است». مادامی که این اصل استوار است، زندگی با قدرت و زیبایی پابرجاست!

طهرانی با بیان اینکه ازدواج امری قانونمند است، اظهارکرد: باید پیش از شروع آن، از قوانین آن مطلع باشیم. در این جهت برنامه قاعده بازی را طراحی کرده‌ایم. برنامه قاعده بازی، دانش زندگی متاهلی است که دختران و پسران باید قبل از ازدواج آن بیاموزند و از قوانین آن آگاه شوند. اصول و قوانین زندگی مشترک، از امور بسیار مهم و ضروری هستند که باید فراگرفته شوند و نا‌آگاهی از دانش زندگی متاهلی آسیب‌های غیر قابل جبرانی به‌دنبال خواهد داشت و تاثیر آن در جامعه اجتناب ناپذیر خواهد بود. از جمله این قوانین، قانون مرزهاست که باید به عنوان یکی از بنیادی‌ترین اصول و قوانین زندگی مشترک از آن نام برد.

وی افزود: قوانین مرز‌ها به بسیاری از ریز موضوعاتی که قبل از شروع زندگی از نظر دور می‌مانند و در مسیر زندگی فرد را با بحران روبرو می‌سازد، اشاره می‌کند. یکی از این ریز مرز‌ها، مرز بین واقعیت و ایده‌ال‌ها، مرز بین خیال و واقعیت و مرز بین درست و نادرست است. (ایسنا)


ادامه مطلب ...

اولویت‌های واقعی زندگی شما چیست؟

فکر می‌کنیم به پول بیشتر نیاز داریم و همین‌طور ادامه می‌دهیم تا جایی که موارد مهم زندگی‌مان را به فراموشی می‌سپاریم. موضوعاتی که می‌توانند برایمان شادی و رضایت شخصی بیشتری فراهم کنند.

روابط خانوادگی

اگر خانواده‌ای دارید، خانواده‌ای که به شما عشق می‌ورزد و از شما حمایت می‌کند، خوش‌شانس هستید.

افراد پر کار معمولا برای خانواده‌شان وقت نمی‌گذارند. آنها براحتی روزهای خوب در کنار خانواده بودن را از دست می‌دهند.

برای خود زمان ایجاد کرده و بخش مهمی از زندگی خانوادگی باشید. ایجاد تعادل بین کار و فعالیت‌های خانوادگی سخت است، اما وقتی به آن رسیدید، ارتباط‌تان با خانواده‌ بسیار قوی و محکم خواهد شد.

شریک زندگی مناسب

پیدا کردن شریک زندگی بسیار سخت است و وقتی از 9 صبح تا 5 بعدازظهر و حتی بیشتر از آن کار کنید، قضیه را سخت‌تر هم می‌کنید. افراد پر کار ممکن است خیلی آسان به این که به کسی نیازی ندارند، بیندیشند. حتی اگر می‌دانید چگونه از زندگی‌تان لذت ببرید، اما نباید تنها بمانید و باید کسی را داشته باشید که زندگی‌تان را کامل‌تر کند. بنابراین، این مقوله را از ذهن خارج نکنید و برای یافتن شریک زندگی خوب دست به کار شوید.

جریان زمان

مهارت‌های مدیریت زمان برای هر حرفه‌ای مهم است و اگر کسی می‌خواهد سبک زندگی متعادلی داشته باشد باید این مهارت‌ها را بیاموزد و برنامه‌هایش را طوری تنظیم کند که چیزی را از قلم نیندازد، اما اکثر مردم این مهارت را ندارند و نمی‌توانند تعادل مناسبی در زندگی‌شان برقرار کنند. اگر با وقت و زمان بدرستی رفتار کنید برای تفریح و سرگرمی‌هایی که شادتان می‌کنند نیز وقت خواهید داشت.

انسان دوستی

اقتصاد همیشه آن‌گونه که باید باشد، نیست. از قبل هم نبوده و نیست و نخواهد بود. هیچ‌کس انکار نمی‌کند که پول درآوردن بسیار سخت است و ما بیشتر مواقع از خودمان می‌پرسیم چرا باید به دیگران کمک کنیم. اما پاسخ خیلی ساده است: «نحوه رفتار هرکس با کسانی که زندگی سخت‌تری از او دارند، شخصیتش را معرفی می‌کند.» شما نه تنها در کمک کردن به دیگران احساس خوبی خواهید داشت بلکه موجب تغییر شرایط محیط زندگی‌تان می‌شوید. پس مراقب باشید کار زیاد شما را از این موضوع مهم زندگی غافل نکند.

اهمیت دوستی

زندگی بدون دوست هیچ لطفی ندارد. در آن صورت کسی را ندارید که با هم بگویید و بخندید و از رازهایتان صحبت کنید یا هنگام مشکلات از تجربه‌های یکدیگر بهره‌مند شوید. دوستان همچون موهبتی هستند که باید قدرشان را دانست. پس باید دوست‌های خوب‌تان را حفظ کنید و برای گذراندن زمانی با آنها وقت کافی اختصاص دهید. همه می‌دانند که زندگی در این دنیای مدرن چقدر پرمشغله است و هر گاه برای دوستتان وقت گذاشتید به او می‌گویید که چقدر برایشان اهمیت قائل هستید. گاهی اوقات دوستی درست مانند روشن‌ترین شمع در تاریک‌ترین روزهای زندگی هر فرد است.

رشد فردی

هر روز زندگی پر از تجربه‌های تازه است و باید بدانید که نباید با کار زیاد از رشد شخصی‌تان غافل شوید. باید زمان‌هایی را برای یادگیری مهارت‌های تازه بگذارید و دانش‌تان را از زندگی افزایش دهید. با یادگرفتن موضوعات نو علاوه بر این‌که پویایی‌تان حفظ می‌شود، می‌توانید افق دیدتان را نیز افزایش دهید. همچنین هر مهارتی دیر یا زود در موقعیتی خاص بویژه در محل کارتان، مفید و حتی ضروری جلوه می‌کند.

ورزش و تغذیه مناسب

بدن علاوه بر ورزش ذهنی به ورزش فیزیکی نیز احتیاج دارد. وقتی کارتان زیاد باشد براحتی این مساله را فراموش می‌کنید. البته قرار نیست ورزش را به صورت حرفه‌ای دنبال کنید، اما باید برای سالم نگهداشتن بدنتان به طور منظم ورزش کنید. این کار را برای مدتی انجام دهید و می‌بینید که چقدر زود به آن عادت کرده و به یک تفریح و سرگرمی تبدیل می‌شود. همچنین کسانی که شغل‌شان بشدت گرفتارشان کرده است، رو به خوردن غذاهای آماده و اغلب مضر می‌آورند. اگر به این روش ادامه دهید خیلی زود از پا در می‌آیید. تغذیه صحیح را از یاد نبرید.

ماجراجویی

آیا بخشی از هدف زندگی تفریح و لذت بردن از آن نیست؟ به یاد داشته باشید سفر کردن، خواندن و در موقعیت‌های جدید بودن بسیار لذتبخش است. از تجربه‌های جدید نترسید. به طور کلی افراد از این‌که از منطقه امن و آرامش‌شان خارج شوند می‌ترسند، اما اگر این کار را چند بار انجام دهید قوی‌تر و باهوش‌تر خواهید شد. همیشه به سفر بروید حتی اگر کسی همراهتان نیاید. زندگی‌تان را فقط در کار خلاصه نکنید.


ادامه مطلب ...

محققان: طعم واقعی غذا را با قاشق و چنگال طلا بچشید!

کارشناسان در یک تحقیق منحصر به فرد دریافته‌اند آلیاژ ساخت چنگال، قاشق و چاقو می‌تواند باعث تغییر طعم مواد خوراکی شود. سرویس‌های غذاخوری ساخته شده از نقره مانند چنگال و قاشق نقره‌ای نیز بر اساس جدیدترین تحقیقات باعث برگشت طعم غذا و بدمزه شدن آن می‌شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهند، طعم غذا در چنگال و قاشق‌های ساخته شده از فولاد ضد رنگ یا همان مواد استیل بسیار بهتر از نقره است. این تحقیقات نشان داده است که بهترین طعم غذا در قاشق و چنگال‌های ساخته شده از فلز طلا به دست می‌آید زیرا فلز طلا ماده‌ای خنثی است و هیچ نوع تغییر شیمیایی در طعم خوراکی‌ها ایجاد نمی‌کند.

کارشناسان دانشگاه کالج لندن این نتایج را با تست کردن طعم خوراکی‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته با فلزات مختلفی مانند طلا، نقره، فولاد ضد رنگ، روی، مس، قلع و کروم به دست آورده‌اند. آنها ۵۰ داوطلب چشیدن طعم غذاهای شور، ترش و شیرین را با استفاده از قاشق‌های ساخته شده با فلزات فوق مورد پرسش قرار دادند و همگی طعم غذا با فلز طلا را بهتر دانستد.
کارشناسان اعتقاد دارند علاوه بر تغییرات شیمیایی، مرکز پاداشدهی مغز نیز در درک طعم‌های مختلف از مواد غذایی اثرگذار است. (باشگاه خبرنگاران)

328


ادامه مطلب ...