پینوشتها
1- تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ص503.
2- سورهی بقره (2)، آیهی 285.
3- آل عمران (3)، آیهی 64.
4- ابن عربی، فتوحات مکیّه، ص444.
5- قیصری، شرح فصوص الحکم، ص51.
6- ابن عربی، ترجمان الأشواق، ص43-44.
7- همان، فتوحات مکیّه، ص263.
8- صفی پوری، منتهی الارب، ص623؛ تهانوی، همان، ص759.
9- اشاره به آیهی مبارکهی «وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ» [سورهی حدید، آیهی27]. چنان که ملاحظه میشود به نظر ابن عربی- برخلاف جمهور مفسّران- خداوند شریعتی را که مردم ابتداع کردهاند، همچون رهبانیّت معتبر دانسته است. [ابن عربی، فصوص الحکم، ص98]
10- جهانگیری، محی الدین بن عربی، ص550.
11- ابن عربی، همان، ص69.
12- همان، ص94.
13- جهانگیری، همان، ص510.
14- همان، ص550.
15- همان، ص551.
16- شعرانی، الیواقیت و الجواهر فی بیان عقائد الاً کابر، ص3-7.
17- ابن عربی، همان، ص370.
18- همان، ص302.
19- شرعه و شریعة به معنای واحد است. منهاج یعنی راه روشن و طریق مستمر [طبرسی، مجمع البیان، ص202-203].
20- سورهی مائده (5)، آیهی48.
21- سورهی نحل (16)، آیهی40.
22- ابن عربی، همان، ص266.
23- همان، فصوص الحکم، ص141.
24- همان، فتوحات مکیّه، ص222-224.
25- همان، ص143.
26- همان، ص75.
بامداد – پیامبر گرامی اسلام حضرت محمّد (صلوات الله علیه و آله) به عنوان رحمت برای همه جهانیان و برای ابلاغ پیام خداوند به وسیله معجزه جاوید کلام الهی یعنی قرآن کریم مبعوث شد؛ لذا دور از ذهن نیست که یکی از آرزوهای ایشان، وحدت و همدلی مسلمانان برای حفظ دین شریف اسلام از خطر توطئه های دشمنان باشد. در این نوشتار به گوشه ای از تأکیدات قرآن و پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) بر لزوم وحدت بین مسلمانان می پردازیم.
قرآن کریم با برادری دانستنِ نسبت بین مسلمانان،(از لحاظ عطوفت و همدلی آنان با یکدیگر) نسبت به اصلاح اختلافات و کدورت های احتمالی، دستور داده و می فرماید: إِنَّمَا الْمُوْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون: در حقیقت مومنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید. (حجرات ۱۰)
از طرفی ریشه این وحدت را، وحدت راه و هدف یعنی همان توحید و قرب الهی می داند و بیان می دارد: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ اذْ کُنْتُمْ اعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ أِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ ایاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون: و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید. آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید؛ و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى کند، باشد که شما راه یابید.(آل عمران/ ۱۰۳)
همیشه یکی از دغدغه ها و توصیه های پیامبر گرامی اسلامی در ارتباط با وحدت امّت اسلامی بوده است. احادیث نورانی حضرت را در چند عنوان بررسی می کنیم.
عواقب وخیم تفرقه
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مااختَلفت أمّةٌ بعدَ نبیّها أِلّا ظَهَر أَهلُ باطِلها علی أهلِ حقِّها: هیچ امّتی پس از پیامبر خود گرفتار اختلاف نشد؛ مگر آنکه باطل گرایان آن، بر حق خواهانش پیروز گشتند.(میزان الحکمه، ح۴۸۳۰، باب الاختلاف) از آنجا که همه مومنین در یک جبهه قرار دارند و دشمنان اسلام بر آنند تا اصل اسلام و جامعه اسلامی را در هم شکنند؛ لذا باید دانست که هرگونه فاصله گرفتن صفوف متراکم اسلامی از یکدیگر به نفع دشمنان اسلام و به ضرر تمام مسلمانان تمام خواهد شد.
برادری و برابری؛ عامل وحدت
پیامبر اکرم در حدیثی دیگر، برادری و برابری مومنان را عامل وحدت و یکپارچگی آنها در مقابل دشمنان اسلام دانسته و می فرمایند: ألمُومِنونَ إِخوَةٌ تَتَکافَوُ دِماوُهُم وَ هُم یَدٌ عَلی مَن سِواهُم: مومنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن، متّحد و یکپارچه اند. (کافی، جلد ۱، ص ۴۰۴)
برابری و برادری مسلمانان با یکدیگر از یک طرف و نیز ملاک اصلی برتری که قرآن کریم آن را “تقوا” می داند از طرف دیگر ایجاب می کند که مسلمانان در ارتباط با یکدیگر تقوا را رعایت کنند.
از مهم ترین موارد تقوا، عدم ظلم به برادر دینی است. مسلّماً دوری از برادر دینی و ایجاد کدورت و تفرقه بین مسلمین که نهایتاً به ضعف و مظلومیّت تمام امّت اسلامی منجر می شود، بزرگ ترین ظلم در حقّ امّت اسلامی و خلاف رعایت تقواست.
تکیه گاه یکدیگر
کسانی که به خدا و پیامبری رسول اکرم و نیز معاد، ایمان دارند نمی توانند در زمان سختی ها و مشکلات یکدیگر را تنها گذارده و نسبت به یکدیگر بی تفاوت باشند؛ بلکه حقوقی بر عهده دارند و باید تکیه گاه یکدیگر در تمام زمان ها باشند.
پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله) می فرمایند: ألمُومِنُ لِلمُومِنِ کَالبُنیَانِ المَرصُوصِ یَشُدُّ بَعضُهُ بَعضاً: مومن نسبت به مومن مانند بنای استواری است که اجزای آن، یکدیگر را استحکام می بخشند.(صحیح مسلم، جلد ۴، ص ۱۹۹۹؛ نهج الفصاحه، حدیث ۳۱۰۳) تکیه گاه، محل و موضعی نزدیک و مستحکم و مطمئن است که مواقع سُستی و ضعف، انسان را حفظ کرده و نیرو می بخشد. با این معنا، لازمه اولیّه تکیه گاه بودن مسلمانان با یکدیگر، نزدیکی و انس و اتّحاد بین مسلمانان است.
به عبارت دیگر؛ تک تک مسلمانان و امّت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) باید تکیه گاه یکدیگر باشند. وقتی همه افراد امّت اسلامی به یکدیگر اعتماد و تکیه کردند، حاصل این اعتماد، یکپارچگی خاصّی خواهد بود که همان وحدت است.
وحدت؛ ارمغان دوستی
جوشش محبّت و الفت مسلمان، در بین مسلمانان، همانند آهنربایی قدرتمند، دلربایی کرده و باعث تجمیع دل های مومنین و وحدت بین آنها می شود. پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) می فرمایند: خیرُ المُومِنینَ مَن کَانَ مَألَفَةً لِلمُومِنینَ وَ لَا خَیرَ فِیمَن لَایَألفُ وَ لَایُولفُ: بهترین مومنان، کسی است که محور الفت مومنان باشد، کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود خیری ندارد.( بحار الانوار، جلد ۷۱، ص ۳۹۳)
دوستی و وحدت، ارتباط مستقیم با یکدیگر دارند به شکلی که نمی توان گفت: “دوستی عامل وحدت است یا وحدت عامل دوستی است!” قرآن کریم، این الفت و دوستی را به عنوان نعمتی الهی دانسته که یادآوری آن مقدّمه ای است برای خودداری از تفرقه و جدایی ها. خداوند متعال می فرماید: وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ: و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید؛ و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى کند، باشد که شما راه یابید. (آل عمران/ ۱۰۳)
هم قرآن کریم و هم فرمایشات نورانی پیامبر عظیم الشّأن اسلام، بر مسأله برادری و اتّحاد در بین تمام مسلمانان تأکید و اصرار ویژه ای دارند و چرا اینچنین نباشد! در حالی که در صورت ایجاد تفرقه و فاصله بین صفوف مسلمین و عارض شدن سستی و ضعف بر آن ها، قدرت امّت اسلامی رو به کاهش گزارده و باعث می شود تا در مقابل دشمنی های دائمی دشمنان اسلام، صدمه دیده و اصل دین اسلام به خطر بیافتد. لطفاً قبل از خواسته های شخصی خودمان، به فکر محافظت از اصل دین اسلام باشیم.
منبع:تبیان
نوشته وحدت ، آرزوی همیشگی پیامبر اکرم (ص) اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – اسلام که داعیه دار وحدت در میان مردم از هر گروه و مسلکی است بایستی مثال بارزی از این ادعای خویش را نشان دهد. امیرالمومنین علی علیه السلام در تاریخ صدر اسلام از بزرگترین مثال های نمایان این موضوع است.
وحدت در اسلام یکی از موضوعات اساسی به شمار می رود. خداوند کریم در قرآن بارها به مسئله وحدت اشاره فرموده است. یکی از آیات در مورد وحدت که تقریبا همگان بدان آشنایی دارند، آیه شریفه «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» است. اسلام از ابتدا به عنوان یک نهاد اجتماعی تلاش کرد تا این موضوع را در میان مردم نهادینه سازی کند.
کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً فَبَعَتَ اللّهُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ اَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ اِلاَّ الَّذینَ اوُتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذینَ امَنُوا لِمَااخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ
مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادّی در میان آن ها وجود نداشت، به تدریج جوامع وطبقات پدید آمد و اختلافات و تضادّهایی در میان آن ها پیدا شد، در این حال) خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حقّ دعوت می کرد، با آن ها نازل نمود تا درمیان مردم در آن چه اختلاف داشتند ، داوری کند . (افراد با ایمان در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند.(۱)
می توان گفت مسلمانان در این که امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) دارای امتیازهایی است که دیگر مسلمانان فاقد آنند، اتفاق نظر دارند. او در میان مسلمانان تنها کسی است که تربیت دوران کودکیش را شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر عهده گرفت، و بر راه و روش خود پرورش داد. و سپس از میان همگان وی را به برادری خویش انتخاب کرد.
دانشمندان اسلامی یک زبان برآنند که امام (علیه السلام) از همه اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) به کتاب خدا و سنت پیامبرش داناتر و جهاد و فداکاری وی در راه حق از همه بیشتر، و در پند و اندرز و سخنوری از همه بلیغ تر بود. و در اجرای حدود الهی پر شورتر، و در اجرای عدالت و احقاق حق استوارتر، و از لحاظ لذات مادی و زندگی دنیوی از همه پارساتر پود.
و این همه همان صفاتی هستند که خداوند در فرآن مجید، آنها را معیار ارزش و برتری مردم قرار داده است، زیرا خداوند مجاهدان را بر قاعدان غیر مجاهد برتری داده و به صراحت اعلان فرموده است: کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابر نیستند، همان طور که با صدای رسا اعلام فرموده است: گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.
علمای اسلام در این موارد اختلافی ندارند، زیرا مقام و منزلت دینی و علمی امام (علیه السلام) – بی هیچ گفتگو و بحثی- در اسلام روشن است. آنچه محل اختلاف است، تنها موقعیت سیاسی، دینی امام (علیه السلام) در تاریخ اسلام است. آنان در حالی که اتفاق نظر دارند، او یکی از خلفای راشدین است و با انتخاب توده مردم بر سر کار آمده است. اما از طرفی در این که وی خلیفه برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، هم عقیده نیستند.
اسلام که داعیه دار وحدت در میان مردم از هر گروه و مسلکی است بایستی مثال بارزی از این ادعای خویش را نشان دهد. امیرالمومنین علی علیه السلام در تاریخ صدر اسلام از بزرگترین مثال های نمایان این موضوع است.
نقش کلیدی و حیاتی امام علی علیه السلام در طول تاریخ به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نمی باشد. اساسا نحوه عملکرد ایشان در مواجهه با موضوع غصب خلافت و یا نحوه تعامل با افراد در زمان خلافت خلفای سه گانه و پس از آن نشان دهنده اوج هوشمندی ایشان در برقراری وحدت میان امت اسلامی است.
برای نمونه در مسئله بیعت در غصب خلافت با وجود آنکه حق حیاتی و اساسی امام علی علیه السلام از وی سلب شد اما امام علی علیه السلام ترجیح داد تا با سکوت و تحمل فشار های اطرافیان به وحدت مسلمین لطمه ای وارد نشود و بر این اساس وحدت در میان مردم را حفظ کرد.
موضع پیامبر در روز غدیر مقابل هزاران حج گزار از مردم روستاها و شهرها، قبایل عرب (یا حداقل بعضی از قبایل) را معتقد ساخت که پیامبر رهبری امت را به علی واگذار کرده است.(۲)
شاید آنان در واگذاری رهبری به علی به دست پیامبر چیزی را دیدند که موافق با سنتهایشان[از نیاکان] بود که شایسته است نزدیکترین خویشاوند پیامبر (صلی الله علیه و آله) رهبری را به ارث برد. آنان چون دیدند این زمامداری پس از وفات پیامبر تغییر کرد و حکومت جدید برای بعضی ناآشنا نمود. در نتیجه، از پرداخت زکات خودداری کردند و بعضی منکر اسلام شدند، با این اندیشه که هر گاه اصحاب پیامبر از او اطاعت نکنند معنایش این است که اصحاب در دینداری خود جدی نیستند پس، آنان نیز این حق را دارند که به جاهلیت خود برگردند.
موضع مردم در بسیاری از موضوعات بر اساس نحوه خلافت جدید تغییر یافت. چهارچوب بندی امام علی علیه السلام در این دوران و اینکه چگونه میان همگان جمع بندی کند، از دشوارترین و هنرمندانه ترین ابتکارات ایشان بوده است. امام علی (علیه السلام) عقیده داشت که پیامبر وی را پس از خود، سرپرست امور امت قرار داده است و انتخاب پیامبر برای امت الزام آور است. پس، امت مجاز نیست شخص دیگری را برگزیند. اگر امام چنان اعتقادی نداشت به خود اجازه نمی داد تا از انصار یاری بطلبد و از آنان بخواهد که -پس از بیعت کردن- موضع خود را عوض کنند، زیرا بیعت اگر درست باشد، قراردادی است که وفای به آن واجب است و فرزند ابو طالب کسی نبود که مردم را به شکستن عهدی که صحیح می بیند، فرا خواند. امام علی (علیه السلام) همراه همسرش زهرا به در خانه انصار، می رفت، و حضرت زهرا (علیهاالسلام) با التماس از آنان می خواست تا در موضع خود تجدید نظر کنند.(۳)
امام هرگز نمی خواست تا بر اساس جنگ طلبی و درگیری حق خویش باز پس بگیرد. لذا تلاش کرد تا با گفتگو و مصالحه این مهم را به ثمر برساند. و این مدت را به سختی پشت سر بگذارد. تا آنجا که فرمود: خداوند با نعمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اسلام، بنی اسماعیل و سایر مسلمانان را متحد و برادر ساخت و پر و بال کرامت خود را بر آن ها گشود؛ نهرهای مواهب خود را به سویشان جاری گرداند؛ و آنان را به نعمت و قدرت و عظمت و عزت رساند؛ و حکومتی پایدار نصیبشان ساخت بطوری که کسی قدرت درهم شکستن نیروی آنان را نداشت. متأسفانه پس از چنین هجرتی باشکوه، مسلمانان به احزاب و فرقه های گوناگون تقسیم شدند».(۴)
پی نوشت ها
۱٫بقره-۲۱۳
۲٫ امیرالمومنین علیه السلام اسوه وحدت
۳٫ وحدت از دیدگاه قرآن و سنت
۴٫نهج البلاغه، خطبه ۵
بامداد – با آمدن پیامبر به مدینه و تشکیل جامعه اسلامی به مسئله همبستگی و وحدت در میان امت، توجه خاص داشتند که مهم ترین ویژگی بارز و پر اهمیتی بود که پیامبر بدان اهتمام داشت.
در یک تقسیم بندی کلی نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در پایه گذاری وحدت امت اسلامی شامل سه مطلب بنیادین می شود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربی آن زمان و به کارگیری عوامل «سیاسی جهت زمینه سازی های لازم; سپس برنامه ریزی های «فرهنگی در مسیر ترسیم دورنمای امت واحده برای مسلمانان و ایجاد فضای رشد فکری و ارتقای فهم مردم نسبت به مسؤولیت های خود; و در نهایت، به کار بستن راه حل هایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره می گرفت.این چنین راهبردهایی رامی توان تحت عنوان «دعوت ارزشی پیامبرصلی الله علیه وآله برشمرد که پاره ای از آنها شامل «راهبردهای ارزشی ملی و مذهبی ، «راهبردهای ارزشی قومی و میهنی و نیز «راهبردهای ارزشی اجتماعی و فردی خواهند بود.
یکی از مهمترین راهکارهای قرآن برای تقویت و حفظ همبستگی ملی در جامعه اهمیت دادن به عدالت در همه ابعاد آن میان آحاد جامعه است. قرآن در آیات متعددی بر اجرای عدالت تاکید می کند و حتی مهمترین فلسفه بعثت انبیا را برپایی قسط و عدل می داند و می فرماید: «مارسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و آنها بر کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»اگر عدالت در میان مردم برقرار شود و آنان از نگرانی های تبعیض و ناعدالتی و از رحمت و رنج فقر و محرومیت رها شده و به امنیت و آسایش برسند، اتحاد و همبستگی در میان آنان تقویت خواهد شد. همچنان که امام هفتم فرمود: «اگر عدالت اجتماعی در میان مردم عملی شود آنان بی نیاز می شوند.»
با اجرای عدالت، برکات الهی نازل شده و رفاه و امنیت مردم افزایش می یابد و چون مردم احساس می کنند تبعیض و ناعدالتی از جامعه رخت بربسته، همه یکدل و یک جهت با زمامداران جامعه متحد شده و برای پیشرفت و ترقی همه جانبه تلاش می کنند.قرآن برای عملی شدن عدالت اجتماعی که ضامن همبستگی و اتحاد مردم نیز هست، راهکارهای مختلفی ارائه می دهد. تشویق به احسان، انفاق، پرداخت زکات، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و اطعام، برخی از طرحهای قرآنی برای رفع فقر و ناعدالتی در جامعه می باشد.طبق این شیوه اگر کارگزاران جامعه همبستگی و اتحاد مردم را طالب باشند، باید برای رفع فقر و تبعیض به پا خاسته و با تمام وجود در برپایی عدل بکوشند.
ورود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایی بین گروههای گوناگون بود. این پیمان ها را می توان یکی از بارزترین شواهد به کارگیری رهیافت وحدت اسلامی در جامعه آن زمان شمرد.پیمان نامه عمومی مدینه: یکی از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادی بود که بین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضی آن را «نخستین قانون اساسی مکتوب جهان دانسته اند. این تدبیر بهترین مقوله برای به وجود آوردن وحدت ملی و همبستگی دینی بود چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تضمین می کرد و از سوی دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسی و حکومتی را فراهم می آورد.
در نتیجه همبستگی اجتماعی از میان می رود و اعتماد عمومی به بدبینی و سوء تفاهم بدل خواهد شد.قرآن در سوره انفال ارتباط عدالت عملی و همبستگی مسلمانان را مورد توجه قرار داده و می فرماید: «بگو پروردگارم مرا به عدالت امر کرده و این که در مساجد حضور یابم و با دین خالص عبادت نمایم و رو به سوی او کنم.»در این آیه اول امر به عدالت عملی شده است و آن گاه حضور در مساجد و شرکت در عبادت عمومی در یک صف واحد و با اخلاص نیت مورد تاکید قرار گرفته است و این تقارن، بیانگرارتباط عمیق عدالت اجتماعی و همبستگی معنوی مسلمانان است.
منابع:
شیوه های حفظ همبستگی در کلام وحی
نگاهی به راهبردهای ارزشی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در مسیر وحدت اسلامی
نوشته جایگاه وحدت در جامعه مدینه اولین بار در بامداد پدیدار شد.
تولد امام صادق و پیامبر اسلام (ص) در یک روز و مصادف با هفدهم ربیع الاول است. تولد امام صادق و پیامبر اسلام آخرین روز از هفته وحدت می باشد.
میلاد نور مبارک تولد امام صادق و پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را بر تمام مسلمین جهان تبریک عرض می نمائیم.
تولد پیامبر
آخرین پیامبر الهی در 17 ربیع الاوّل سال اول عام الفیل دیده به جهان گشود. پدرش "عبدالله بن عبدالمطلب" و مادرش " آمنه بنت وهب" نام داشت. محمد (ص) با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تیره و تاریک، به ویژه عربستان را روشن گردانید.
گفتنی است که تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه و اهل سنت، با این که در سال و ماه تولد آن حضرت، اتفاق نظر داشته و می گویند که آن حضرت در اوّل عام الفیل، برابر با سال 570 میلادی و در ماه ربیع الاوّل دیده به جهان گشود، ولی درباره روز تولد وی، اختلاف نظر دارند. |
شیعیان، معتقدند که رسول خدا (ص) در روز جمعه، مصادف با 17 ربیع الاوّل، به دنیا آمد و اهل سنت میگویند که تولد وی، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل بوده است. اما از این که سال تولد پیامبر (ص) را "عام الفیل" مینامند، بدین جهت است که دو ماه و هفده روز پیش از تولد پیامبر (ص)، یعنی در نخستین روز محرم سال 570 میلادی، فیل سواران "ابرهه" به مکه هجوم آورده و قصد نابودی کعبه و مسجدالحرام را نمودند ولی با معجزه شگفت الهی سرکوب شدند.
رانده شدن شیطان از آسمان
از امام صادق (ع) روایت شد که ابلیس، پس از رانده شدن از رحمت الهی، می توانست به هفت آسمان رفت و آمد کند و خبرهای آسمانی را گوش دهد، تا این که حضرت عیسی (ع) دیده به جهان گشود، از آن پس، ابلیس از سه آسمان فوقانی ممنوع شد و تنها در چهار آسمان پایینتر، رفت و آمد می کرد. ولی چون حضرت محمد (ص) به دنیا آمد، ابلیس از تمام آسمان ها رانده شد و رفت و آمدش ممنوع گردید و غیر از او، تمامی شیاطین نیز با تیرهای شهاب از آسمان رانده شدند. هم چنین روایت شده است که هنگام ولادت فرخنده حضرت محمد (ص)، ایوان کسری شکاف برداشت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده بزرگ فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بتهای مکه سرنگون شدند؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگ ها را روشن کرد؛ انوشیروان، پادشاه ساسانی ایران و مؤبدان بزرگ دربار وی، خوابهای وحشتناکی دیدند؛
والدین پیامبر
پدرش عبدالله بن عبدالمطلب، پیش از تولد فرزندش محمد (ص)، در حالی که همسرش آمنه، به چنین فرزندی، حامله بود، به همراه سایر بازرگانان قریش، جهت سفر تجاری عازم شام گردید و در بازگشت از شام، در یثرب (مدینه منوّره) بیمار شد و در همان جا درگذشت و توفیق دیدار نوزاد خویش را نیافت. وفات عبدالله، دو ماه و به روایتی هفت ماه پیش از تولد فرزندش حضرت محمد (ص) بود.
آمنه، مادر گرامی رسول خدا (ص)، که به تقوا، عفت و پاکیزگی در میان بانوان قریش معروف بود، پس از تولد نور دیدهاش حضرت محمد (ص)، چندان در این دنیای فانی زندگی نکرد. وی، دو سال و چهار ماه و به روایتی شش سال، پس از میلاد رسول خدا (ص)، در بازگشت از یثرب، در مکانی به نام "ابوا" بدرود حیات گفت و در همان مکان مدفون شد.
رسول خدا (ص) پس از تولد، در کفالت جدش عبدالمطلب، بزرگ و سید قریش مکه، قرار گرفت. عبدالمطلب جهت شیر دادن نور دیدهاش محمد (ص)، در آغاز وی را به "ثویبه"، آزاد شده ابولهب سپرد ولی پس از مدتی وی را به "حلیمه دختر عبدالله بن حارث سعدیه" واگذار کرد. حلیمه، در ظاهر اگر چه دایه وی بود، ولی در حقیقت به مدت پنج سال از او مراقبت و مادری کرد.
پیامبر اسلام (ص) از دوران کودکی دارای
دو نام بود. یکی "محمد" که جد بزرگوارش عبدالمطلب، برای وی برگزید و دیگری
"احمد" که مادر ارجمندش آمنه، آن را انتخاب کرده بود.
تولد امام صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع) در روز جمعه، به هنگام طلوع فجر و به روایتی در روز دوشنبه، هفدهم ربیع الاوّل سال 83 قمری دیده به جهان گشود و عالم انسانی را با انوار طیّبه خویش تابناک نمود.
بیوگرافی امام صادق (ع)
پدرش امام محمد باقر (ع) وی را به نام عموی نیاکانش جعفر طیّار (ع)، "جعفر" نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد (ع) دارای یک کنیه معروف به نام "ابوعبدالله" و دو کنیه غیرمعروف به نام های "ابواسماعیل" و "ابوموسی" بود. هم چنین، دارای القابی چند بود که معروفترین آنها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل.
شیعیان و محبّان اهل بیت (ع) وی را به "صادق آل محمد (ص)" میشناسند. زیرا آن حضرت، هرگز سخنی جز راست و درست نفرمود. پدر ارجمندش، امام محمد باقر (ع) است که نَسَب وی با دو واسطه به امیرمؤمنان حضرت علی (ع) و با سه واسطه به پیامبر اکرم (ص) منتهی می گردد.
مادر گرامی امام جعفر صادق (ع)، فاطمه، معروف به "اُمّ فروه" از زنان نیکوسرشت، نیکوکار و نیکورفتار عصر خویش بود. این بانوی باتقوا و متدّین، از جهت فضیلت و منقبت، سرآمد زنان روزگار خود به شمار میآمد و امام صادق (ع) در شأن و مقام وی فرمود: مادرم از زنانی بود که ایمان داشت، تقوا پیشه کرده و نیکوکاری مینمود و خدا، نیکوکاران را دوست دارد.
زندگینامه امام صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع) به مدت دوازده سال، حیات با برکت جدّ گرامی اش امام زین العابدین (ع) را درک کرد و از مکتب تربیتی و علمی وی بهره وافر یافت. هم چنین، آن حضرت به مدت 32 سال از وجود شریف پدرش امام محمد باقر (ع) برخوردار بود و در تمام رویدادهای مهم در کنار پدر ارجمندش قرار داشت. مدت امامت امام جعفر صادق (ع)، 33 سال و ده ماه (از ذی حجه سال 114 تا 25 شوال سال 148 قمری) بود و در ایّام زندگی با برکت خویش با خلافت غاصبانه چند تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای عباسی معاصر بود که عبارتند از: عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک، هشام بن عبدالملک، ولید بن یزید، یزید بن ولید، مروان بن محمد، ابوالعباس سفاح و منصور دوانقی.
گفتنی است که 9 نفر اوّل از طایفه بنی امیه و دو نفر آخر از خاندان بنی عباس بودند و آن حضرت از هر دو طایفه، سختیها و بیمهریهای فراوانی دید؛ اما چون آن امام بزرگوار در انتهای دوران خلافت ستم کارانه امویان و در آغاز خلافت فریبکارانه عباسیان میزیست، فرصت مناسبی به دست آورد تا در زمان انتقال خلافت از یک طایفه غاصب، به طایفه غاصب دیگر و سرگرم شدن آنان به یکدیگر، مکتب اهل بیت (ع) را به مسلمانان بشناساند و زمینه ترویج و تبلیغ این مکتب را مهیّا سازد و از این راه، بیشترین بهره را نصیب اسلام و مسلمانان نماید.
امام صادق (ع) پایه گذار مذهب جعفری
آن حضرت با تشکیل حوزه علمیه و تعلیم شاگردانی مبرز، چون هشام، زراره و محمد بن مسلم، تحول شگرفی در جهان اسلام و مذهب شیعه پدید آورد و جهانیان را با اسلام ناب محمدی (ص) و مکتب حیات بخش اهل بیت (ع) آشنا ساخت. به همین جهت، وی را پایه گذار مذهب "امامیه" دانسته و شعیان امامی اثناعشری را "شیعه جعفری" می گویند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
احمد مقدم شاد- بخش قرآن تبیان
جان مایه و اصل سخن این است که ما در برخورد با افرادی که صاحب رأی و عقیده ای متفاوت با ما هستند باید به گونه ای برخورد کنیم که از جهت روحی و عاطفی دچار احساسات منفی نسبت به مکتب و مرام ما نشوند بلکه با نرمی و ملایمت به خرج دادن در رفتار و منطق و استدلال و برهان در گفتار آنان را به سوی انتخاب درست فرابخوانیم و از آنان دعوت کنیم که در فضایی مملو از آرامش روانی و امنیت عاطفی، فکر خود را به درستی بکار بگیرند و بتوانند با منطق شیعه آشنا شوند و در صورت پذیرش این منطق با فکر و عقیده ما همراه گردند. یکی از اهداف مهم در وحدت بین فرق اسلامی نیز همین مسأله است چرا که وقتی یک مسلمان بدون اهانت به مقدسات مسلمانان دیگر از آنان دعوت می کند که پای صحبت هم بنشینند و در مورد حقایق مکتب یکدیگر گفتگو و جستجو و تحقیق کنند آنان را بیشتر به همدلی و دریافت های واحد و برداشت های یکسان از حقیقت نزدیک می سازد . اما اگر مسلمانان فرقه های مختلف بدون رعایت احترام، به مقدسات یکدیگر اهانت کنند نه تنها فضا برای دریافت حقیقت تیره و تار می شود بلکه آتش لجاجت و کینه و نفرت آنان را در وادی تعصبات فرو می برد و از پیگیری حقیقت دورشان می کند و فطرتی که قرار است با شکوفایی عقل روشنگری کند ، در پس پرده های تعصبات رو به افول و خاموشی می گذارد . علاوه بر این ، وقتی آتش نفرت شعله شود ، هر یک از فرقه ها در کوبیدن فرقه دیگر به هر نحو ممکن تمام همت و تلاش خود را صرف می کنند تا جایی که شاهدیم در طول تاریخ چقدر خون های بی گناه به خاطر برانگیختن این نفرت ها بر زمین ریخته شده و افراد به جای نزدیک شدن به حقیقت و منسجم کردن جبهه اسلام در مقابل جبهه عظیم کفر ، بر روی یکدیگر شمشیر کشیده و امتی که باید ید واحده در برابر کفار می شد ، تبدیل شده به یک سری فرقه های پراکنده که دشمن به راحتی می تواند آنها را به جان هم بیندازد و در این بین خود به سلامت باشد و بدون زحمت منابع این جوامع پراکنده را غارت کند .
خوشبختانه ما در جهانی زندگی می کنیم که بیشتر مسلمانان آن ، محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستند هرچند خود را شیعه ندانسته و امامان ما را امام خود ندانند ، اما به ایشان به عنوان فرزندان رسول اکرم احترام می گذارند . این محبت نقطه ای بسیار کانونی و قدر مشترکی عالی برای این است که ایشان بر طبق این محبت گرد هم آیند و در مقابل کفاری که می خواهند جبهه مسلمانان را به انزوا و اختلافات درونی و هضم نیروها بکشانند ، چون سدی محکم و استوار قد علم کنند و در داخل نیز با بازخوانی صحیح و منطقی تاریخ و عقاید یکدیگر سعی کنند خود را در برداشت های نزدیک به هم کمک کنند و حقایق را آفتابی سازند . وحدت به هیچ وجه به این معنا نیست که فرقه های مختلف اسلامی دست از عقاید خود بکشند و هضم در یکدیگر شوند.وحدت به این معنا نیست که صاحبان افکار مختلف از بیان حقایق تاریخی و دلایل منطقی خود دست بکشند بلکه یکی از ابزار ضروری وحدت بیان منصفانه و مستدل و منطقی افکار است تا فرقه ها در فضایی آرام بتوانند در دریافت حقیقت به هم نزدیک شوند .
یکی از اموری که در آیات کریمه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و سیره آن بزرگواران و علمای شیعه مشاهده می شود نحوه برخورد با افرادی است که هم عقیده ما نیستند و مکتب و مرام تشیع را قبول ندارند .
در سوره طه می بینیم که خداوند متعال حضرت موسی و هارون علیهما السلام را به دعوت فرعون امر می کند و کیفیت این دعوت را هم بیان می کند : اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى - فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى - بسوى فرعون بروید؛ که طغیان کرده است! اما بنرمى با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!(1)
این در حالی است که فرعون اهل طغیان بود و هدایت شدنش نیز بسیار دور از دسترس می نمود ،ولی خداوند متعال با این حال این دو پیامبر را امر می کند که با او به نرمی و ملایمت سخن بگویند چرا که این ملایمت و نرمی در گفتار و برخورد زمینه متذکر شدن او را فراهم می کند.
در این آیه از سوره مبارکه نحل هم می بینیم که خدای متعال راه دعوت به دین را بیان منطقی و به دور از خشونت و نامهربانی و بی احترامی بیان می کند: ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى داند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت یافتگان داناتر است.(2)
در سوره انعام هم خداوند متعال صراحتا از اهانت به مقدسات دیگران نهی می کند و این کار را باعث شعله ور شدن آتش تعصبات و در نتیجه بی احترامی و اهانت به خداوند از سر نادانی می شمارد .ما که به هیچ وجه دوست نداریم کسی به اهل بیت پیامبر اهانت کند باید بدانیم اگر به مقدسات دیگران اهانت کنیم ، ایشان هم برای تلافی به مقدسات ما توهین خواهند نمود و این سب و اهانت به اهل بیت پیامبر گناهی بسیار بزرگ است که خدای نکرده با اقدام نسنجیده ما صورت می گیرد و ما هم در آن شریک خواهیم بود:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (به معبود) کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مى کردند، آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد). (3)
پس می توان گفت حفظ وحدت علاوه بر اینکه از ایجاد کدورت ها و نفرت ها و جنگ های فرقه ای جلوگیری می کند ، زمینه را برای گسترش فرهنگ و فکر ناب اهل بیت در میان مسلمانان فراهم می سازد و افراد بیشتری را جذب مکتب پر از عقل و منطق شیعه خواهد کرد ، چرا که وقتی فضای احساسی و تعصبی جای خود را به فضای فکری و تعقلی بدهد مکتبی که منطق و استدلال محکم تری دارد غالب خواهد شد و قطعا گسترش مرام و مکتب اهل بیت علیهم السلام چیزی است که تمام امامان شیعه همه هستی خود را در این راه اهدا کرده اند و این امر موجب خشنودی دل ایشان خواهد بود . اما اگر با بی احترامی به مقدسات دیگر فرق اسلامی زمینه ای برای کشتار افراد بی گناه و دور شدن دل های انسان ها از مکتب اهل بیت فراهم کنیم ، ناخشنودی و نارضایتی آن ذوات مقدسه را برای خود خریده ایم و از رحمت الهی دور می شویم.
پی نوشت ها:
1.طه -43 و 44
2. نحل- 125
3. انعام- 128
بامداد – اسلام با آمدن خود صدای وحدت و ندای یکپارچگی را در میان همه ملل مختلف به عنوان یک نهاد اجتماعی که داعیه دار صلح و وحدت میان اقوام مختلف است، برپا ساخت. هدف نهایی اسلام، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان اقوام و ملل مختلف بود.
رسول اکرم، به طور رسمی پس از هجرت، در قرارداد و عهدی بین مهاجرین و انصار، وحدت امت اسلام را اعلان فرمود: «انهم امه واحده من دون الناس» (مسلمانان جدای از مردم یک امت هستند). این اعلان رسمی که همزمان با هجرت رسول اکرم و تاسیس حکومت اسلامی صورت گرفته است، علاوه بر مفهوم وحدت دین و عقیده، وحدت سیاسی و اجتماعی آنان را نیز در بر دارد.
مسلمانان، موظف هستند با اختلافات قومی و زبانی و احیانا اختلاف رای در فروع فقهی و در روش های عملی و یا در فهم کتاب و سنت و نیز در گرایش های سیاسی، این وحدت را حفظ کنند. هیچ گاه این قبیل اختلاف ها که وجود دارد و امری طبیعی است، آنان را فرقه فرقه نکند و به نزاع و درگیری و جنگ و عداوت با هم وادار ننماید.
فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالگرد ولادت پیامبر اکرم بنابر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است .
اسلام با آمدن خود صدای وحدت و ندای یکپارچگی را در میان همه ملل مختلف به عنوان یک نهاد اجتماعی که داعیه دار صلح و وحدت میان اقوام مختلف است،برپا ساخت. هدف نهایی اسلام، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان اقوام و ملل مختلف بود.
الخلاف یهدم الرای. (اختلاف، رای صحیح را ویران می سازد.)
این جمله به یک نکته ی مهم اجتماعی و اخلاقی و روانی اشاره دارد و آن اینکه انسان در حالت عادی و آرامش می تواند رای و نظر درست اختیار نماید، اما در شرایط غیر عادی و در جوی پر از اختلاف و برخورد، طبعا تحت شرایط غیر عادی، از جاده ی صواب منحرف می گردد و نظر ناصحیح را بر می گزیند.
– ما اختلفت دعوتان الا کانت احداهما ضلاله.(۲) (هیچگاه دو دعوت و دو نظریه در قبال هم قرار نمی گیرد، مگر اینکه یکی از آن دو ضلالت و باطل است.)
این جمله ی حکیمانه اشاره به این است که حق و باطل با هم جمع نمی شوند و همواره حق در برابر باطل است و تبلیغات، دعوت ها و احزاب هم همین طور هستند، از بین آنها، یکی حق و بقیه باطل و ضلالت اند.
مرحوم شیخ حرعاملی در وسائل الشیعه، با اسناد از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدران بزرگوارش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله اینگونه نقل می کند: «من سمع النداء فی المسجد فخرج من غیر علّه فهو منافق الّا أن یرید الرجوع الیه» «کسی که در مسجد صدای اذان را بشنود و بدون علت و بی آنکه قصد مراجعت کند، از مسجد خارج شود، او منافق است!»
این حدیث با مختصر تفاوت در منابع اهل سنت چنین نقل شده است:
«من أدرکه الأذان فی المسجد ثمّ لم یخرج لحاجه و هو لا یرید الرجوع فهو منافق» متن این حدیث و تشدید در این حکم که خروج از مسجد پس از اعلان وقت نماز به نفاق تشبیه شده و جنین شخصی بعنوان منافق معرفی گردیده است، مضمون روایتی را که محمدبن سنان از امام رضا علیه السلام نقل نموده است، تداعی می کند که آن حضرت در پاسخ پرسش ابن سنان درباره حرام بودن فرار از جبهه، چنین نگاشت:
«حرّم اللَّه تعالی الفرار من الزحف لمافیه من الوهن فی الدین و الإستخفاف بالرسل و الأئمه العادله و ترک نصرتهم علی الأعداء …» «خداوند فرار از جنگ را بدان جهت حرام نموده است که این کار موجب تضعیف دین و استخفاف پیامبران و پیشوایان عادل و خودداری از نصرت و یاری جبهه حق در مقابل دشمنان است.» آری اگر فرار از زحف و تضعیف جبهه حق در جنگ ها موجب تقویت دشمن و یکی از گناهان کبیره است، فرار از صفوف نماز نیز از نظر فرهنگی عامل تضعیف حق و تقویت جپهه باطل و کمکی است بر اهداف دشمنان و همسو شدن با استکبار جهانی. و اینک ما در جبهه هستیم و دشمن در کمین!
منابع:
۱٫ سایت نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اراک
۲٫ کتاب امام علی علیه السلام و وحدت اسلامی
۳٫کتاب تجلی وحدت
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در نماز جمعه سنندج:
سنندج – وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات وحدت را لازمه اقتدار بیشتر کشور عنوان کرد و گفت: سیاست اصلی نظام اسلامی تلاش برای وحدت، انسجام و همدلی بیشتر در سراسر کشور است.
، محمود واعظی ظهر امروز در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه سنندج که در مسجد جامع این شهر اقامه شد، اظهار داشت: سیاست اصلی و اولویت مهم نظام اسلامی در سراسر کشور، حفظ وحدت و همدلی است و این مهم در استانهای همچون کردستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وی ادامه داد: طی سه سال اخیر یکی از اولویت های مهم دولت تلاش برای افزایش وحدت و انسجام ملی بوده است و به همین دلیل در آینده نیز باید تلاش کنیم تا این وحدت و همدلی ایجاد شده را به بهترین شکل ممکن ادامه دهیم.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بیان کرد: مقام معظم رهبری بارها و نشست ها و جلسات مختلفی بر حفظ وحدت در کشور تاکید کرده و خواستار برخورد با افرادی شده اند که به دنبال تفرقه در کشور هستند و این مهم نشان می دهد که همه ما در هر جایگاهی که هستیم باید برای حفظ وحدت تلاش و کوشش کنیم.
وی با اشاره به آموزه های دینی در خصوص وحدت و همدلی در جامعه، گفت: در آموزه های دینی ما نیز بر لزوم حفظ وحدت و همدلی هم تاکید شده و باید توجه داشت که امروز نظام اسلامی دارای امنیت و اقتدار است و این امنیت و اقتدار در سایه حفظ وحدت و همدلی به دست آمده است.
وی افزود: زمانی که امنیت وجود داشته باشد ما می توان به توسعه برسیم و خوشبختانه امروز در میان ناامنی های منطقه، ایران اسلامی در اوج عزت و اقتدار دارای امنیت پایدار است و بخش زیادی از این امنیت مرهون تلاش و کوشش شما مردم کردستان و سایر استانهای مرزنشین کشور است.
واعظی با اشاره به توطئه های دشمن در راستای خدشه وارد کردن بر دین مبین اسلام، یادآور شد: امروز عده ای به دنبال تخریب چهره رحمانی و انسانی دین مبین اسلام هستند و به همین دلیل از هر فرصت و بهانه ای برای تاختن به دین مبین اسلام بهره برداری می کنند.
وی با اشاره به رسالت های علما و روحانیون شیعه و سنی در راستای حفظ وحدت و مقابله با جریان های تکفیری در جامعه، اظهار داشت: علما و روحانیون ما باید با تاکید بر مشترکات و همچنین آگاهسازی مردم اجازه ندهند که عده ای فرصت طلب چهره رحمانی دین مبین اسلام را خدشه دار کنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عزم جدی دولت در راستای کمک به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، بیان کرد: خوشبختانه دولت با اتخاذ سیاست های درست در حوزه خارجی امروز تعامل خوبی با کشورهای مختلف داشته است و در سایه همین سیاست های درست، موضوع تحریم ها منتفی شده است.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: امروز در سایه همین سیاست های اتخاذ شده وضعیت تولید نفت در کشورمان به ثبات رسیده است و البته در کنار این مهم اقدامات خوبی برای ایجاد فرصت های جدید شغلی نیز صورت گرفته به نحوی که ۷۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده است.
وی در پایان گفت: نگاه ما به استان کردستان این است که باید این استان به عنوان یک الگو در کشور و حتی بین الملل مطرح شود و در همین راستا دولت از تمامی ظرفیت های در اختیار خود در این حوزه استفاده می کند.
وی در خصوص شباهت عید فطر و عید قربان اظهار کرد: این دو عید سه ویژگی مشترک دارند، نخست اینکه روزه گرفتن در هر دو روز حرام اسـت. مورد دیگر وجود اعمال مستحب مشترک اسـت، مانند نماز عید که آداب قرائتشان هم یکی اسـت و آخرین شباهت عید فطر و عید قربان، توجه به مخلوقات خداست.
این کارشناس مسائل مذهبی در خصوص خدمت به مخلوق در عید فطر و قربان ادامه داد: در این دو عید پیش از بپا داری نماز باید به ترتیب زکات پرداخت و گوسفندی قربانی کرد. خداوند در آیه 14 و 15 سوره أعلی می فرمایند« قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى؛ رستگار آن کس که خود را پاک گردانید و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد». اهمیت توجه به مخلوقات در این دو عید به اندازه ای اسـت که خداوند ابتدا پرداخت زکات را دستور می دهند و آن را پاک کننده انسان معرفی میکنند، سپس مبحث به پا داشتن نماز را مطرح میکنند.
میردامادی ادامه داد: در اعمال حج نیز شیعیان و اهل سنت غیر از طواف نساء با هم اختلافی ندارند، به همین دلیل عید فطر و عید قربان هر دو عید وحدت هستند.
نماینده آیت الله نوری همدانی در تهران در خصوص علت نامگذاری عید قربان بیان کرد: به دلیل فریضه قربانی کردن فرزند که بر دوش حضرت ابراهیم بود و سنت قربانی کردن گوسفندان توسط حجاج در بیت الله الحرام، این عید بزرگ را «قربان» نامیدند.
میردامادی در پایان اضافه کرد: متأسفانه عید قربان و عید جمعه که همه به چشم یک روز تعطیل به آن نگاه می کنند، میان مسلمانان مهجور مانده اسـت، باید برای زنده نگه داشتن حقیقت این دو روز آنها را گرامی داشت.