مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (36)

[ad_1]

نهى از سؤال بیجا

انس مالک مى‌گوید: روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله خطبه‌اى خواند بسیار عمیق و مشروح که هرگز مانند آن را نشنیده بودم در ضمن خطبه فرمود: » لو تعلمون ما اعلم، لضحکتم قلیلاً و لبکیتم کثیراً«. اگر شما آنچه را من آگاهى دارم آگاه بودید، خنده کم مى‌کردید و گریه بسیار مى‌نمودید حاضران تحت تاثیر قرار گرفته و شرمنده شدند، بطورى که سر در گریبان فرو برده و گریه مى‌کردند.
در این میان شخصى پرسید: پدر من کیست؟
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: فلان کس (و او شرمنده شد). در این هنگام آیه 101 سوره مائده نازل گردید:
یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أشْیاءَ إنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَ إنْ تَسْئَلُوا عَنْها حینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلیمٌ (5مائده/101) اى مؤمنان از چیزهایى پرس و جو نکنید که چون بر شما آشکار شود، شما را اندوهگین کند، و اگر در زمانى که قرآن نازل مى‌گردد، پرس‌وجو کنید، [حکم و تکلیف شاق آن] بر شما آشکار مى‌گردد، خداوند از آن گذشته اسـت و خدا آمرزگار مهربان اسـت.
اى کسانى که ایمان آورده‌اید از مسائلى سؤال نکنید که اگر براى شما آشکار گردد شما را ناراحت مى‌کند. به این ترتیب اسلام از سؤالهاى بیجا و بى حاصل که زیانش بیش از نفعش مى‌باشد نهى فرموده اسـت.1

علاقه پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله به قرآن

رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله علاقه شدیدى به قرآن داشت بطورى که عادت آن حضرت چنین بود که اگر کسى یک آیه قرآن را در نزد ایشان مى‌خواند. حضرت آیه بعد را به دنبال آن مى‌خواند و از طرفى آن حضرت منبع محبت بود. روزى یک نفر مهدور الدم یعنى کسى که به خاطر جرمى حکم قتلش را صادر کرده بودند به امام على علیه السّلام متوسل شد و عرض کرد: یا على! چه کنم تا پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله مرا ببخشد؟
امیر مؤمنان علیه السّلام به او فرمود: به حضور پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله برو و این آیه (91 سوره یوسف) را تلاوت کن:
قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا وَ إنْ کُنّا لَخاطِئینَ (12یوسف/91) گفتند به خدا، خداوند تو را بر ما برترى داد، و ما خطاکار بودیم.
به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما تقدم داشته و ما خطاکار بودیم.
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله بى درنگ آیه بعد (92 سوره یوسف) را قرائت فرمود:
قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أرْحَمُ الرّاحِمینَ (12یوسف/92) [یوسف] گفت امروز سرزنشى بر شما روا نیست، خداوند شما را مى‌آمرزد و او مهربان‌ترین مهربانان اسـت.
امروز ملامت و توبیخى بر شما نیست خداوند شما را مى‌بخشد و او مهربانترین مهربانان اسـت.
و قرائت این آیه، از طرف رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به منزله حکم عفو آن حضرت از آن شخص گنهکار محسوب گشت.2

پی نوشت :

1 - حکایتهاى شنیدنى، جلد 1، صفحه 85.
2 - مهر تابان، صفحه 84 به نقل علامه طباطبائى. حکایتهاى شنیدنى، جلد 2، صفحه 161.

منبع:www.payambarazam.ir

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

داستانهای از زمین کربلا مؤسسه جهانى سبطین ع حجت الاسلام رفیعی مدت زمان فایل دقیقه و ثانیه نمونه ای از برکات امام حسین حضرت حمزه ع، عموی پیامبر اکرم ص مؤسسه جهانى …حمزه فرزند عبدالمطلب، عموی پیامبر اسلام، یک از شجاع‌ترین مردان عرب و از قهرمانان داستانهای آیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشتمعجزات حضرت محمدص معجزه دات کامآیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشتاس ام اس برای همهیاد باد آن روزگاران یاد باد اس ام اس و متن تبریک عید غدیر اس ام اس و متن تبریک عید دانلود داستان ها و حکایات صوتی کوتاه و تاثیرگذار …مذهبیآهنگ و سروددانلود داستان ها و حکایات صوتی کوتاه و تاثیرگذار مذهبی دانلود داستان های پناهیان متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح …متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح در ادامه مطلب از رسول اکرم منقول است متن کامل وصیت‌نامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی … قرائت‌شده توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ متن کامل وصیت‌نامه الهی سیاسی حضرت حمیدرضا فلاح احکام جامع جنابتحمیدرضا فلاح تفتی بسم الله الرحمن الرحیم دانستن احکام شرعی یکی از مسائل ضروری و از فهرست کامل کتاب ها فهرستکاملکتابهامرتب شده بر اساس موضوع موضوع عنوان نویسنده مترجم ناشر قیمت ریال مشخصات ظاهری


ادامه مطلب ...

داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (37)

[ad_1]

شکستى مغرورانه در برابر قرآن

در ایامى که حمزه، اسلام آورده بود سراسر محفل قریش را غم و اندوه فرا گرفته بود و سران بیم آن را داشتند که دامنه اسلام بیش از این توسعه یابد. در آن میان عتبه (از بزرگان قریش) گفت: من به سوى محمّد مى‌روم و مطالبى را پیشنهاد مى‌کنم. شاید او یکى از آنها را بپذیرد و دست از این آیین جدید بردارد. سران جمعیت نظر وى را تصویب کردند و پس او برخاست و به سوى پیامبر که در مسجد نشسته بود آمد و او را با جمله‌هایى ستود، امورى از قبیل ثروت و ریاست و طبابت پیشنهاد نمود. هنگامى که سخنان او پایان یافت پیامبر فرمود آیا سخنان تو خاتمه پذیرفته؟ عرض کرد: بلى. پیامبر فرمود: این آیات را گوش ده که پاسخ پرسشهاى توست:
حم (41فصّلت/1) حم [حا. میم].
تَنْزیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (41فصّلت/2[ )کتابى اســت] فروفرستاده از جانب [خداوند] رحمان رحیم.
کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (41فصّلت/3) کتابى اســت که آیاتش به شیوایى بیان شده اســت، قرآنى عربى براى اهل معرفت.
بَشیراً وَ نَذیراً فَأَعْرَضَ أکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ (41فصّلت/4) که مژده‌آور و هشداردهنده اســت، ولى بیشترینه آنان روى‌گردان شدند که به گوش [دل] نمى‌شنوند.
به نام رحمان و رحیم، حاء میم اینکه از جانب خداى بخشنده و مهربان نازل گردیده کتابیست که آیه‌هاى آن براى گروهى که دانا هستند توضیح داده شده اســت قرآنى اســت عربى بشارت دهنده و ترساننده اســت اما بیشتر آنها روى گردانیده‌اند و گوش نمى‌دهند.
پیامبر آیاتى چند از این سوره خواند وقتى به آیه سى و هفتم رسید، سجده کرد پس از سجده رو به عتبه کرد و فرمود: اى »اباولید« پیام خدا را شنیدى؟ عتبه به قدرى محسور و مجذوب کلام خدا شده بود که دستهاى خود را پشت سرنهاده و بر آنها تکیه زد مدتى به همین حالت بروى پیامبر نظاره نمود، گویا قدرت سخن گفتن از او سلب شده اســت، پس از جاى خود برخاست و راه قریش را پیش گرفت. سران قریش از پیش از وضع و قیافه او احساس کردند که وى تحت تاثیر کلام محمّد قرار گرفته و با حالت انکسار توأم با شکستگى باز گشته اســت. تمام دیدگان به صورت عتبه دوخته شده بود. همگى گفتند: چه واقعه‌اى رخ داده اســت؟
گفت: به خدا سوگند کلامى از محمّد شنیدم که تاکنون از کسى نشنیده بودم »و اللَّه ما هو بالشعر و لا بالسحر و لا بالکهانة«. به خدا سوگند نه شعر اســت و نه سحر و نه کهانت. من چنین صلاح مى‌بینم که او را رها کنیم تا در میان قبایل تبلیغ کند هرگاه پیروز گردد و ملک و ریاست و سلطنتى به دست آرد از افتخارات شما محسوب مى‌گردد و شما را نیز در آن حظّى اســت و اگر در آن میان مغلوب گردد دیگران او را کشته‌اند و شما را نیز راحت نموده‌اند. قریش سخن و رأى عتبه را به باد مسخره گرفتند و گفتند: مسحور کلام محمّد واقع شده اســت. 1

مانند قرآن دعا کنید

رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله به عیادت بیمارى آمدند و از او احوالپرسى کرده و فرمودند: جریان بیمارى تو چیست؟ عرض کرد: شما نماز مغرب را براى ما خواندید و در نماز سوره قارعه را قرائت فرمودید پس از آن من گفتم بار خدایا اگر براى من در نزد تو گناهى اســت که مى‌خواهى مرا به خاطر آن در آخرت عذاب کنى آن عذاب را زودتر در این جهان پیش آور و به آخرت نینداز.
با گفتن این جمله به حال بیمارى و ناراحتى افتادم و به این حالت در آمدم و این چنین که مى‌بینید شدم. رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: بد چیزى گفتى چرا نگفتى:
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِى اْلآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ (2بقره/201) و از ایشان کسانى هستند که مى‌گویند پروردگارا به ما در دنیا بهره نیک و در آخرت هم بهره نیک عطا فرما و ما را از عذاب دوزخ در امان بدار.
پروردگارا عطا کن بما در دنیا حسنه و در آخرت حسنه و خوبى را و ما را از آتش نگهدارى فرما.
آنگاه پیامبر براى او دعا کردند و آن جوان مریض، بهبودى یافت.2

پی نوشت :

1- سیره ابن هشام، جلد 1، صفحه 293 - 294. فروغ ابدیت، جلد 1، صفحه 241.
2 - سفینة البحار، جلد 2، صفحه 208. نمونه هائى از تأثیر و نفوذ قرآن، صفحه 190.

منبع:www.payambarazam.ir

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

داستانهای از زمین کربلا مؤسسه جهانى سبطین ع حجت الاسلام رفیعی مدت زمان فایل دقیقه و ثانیه نمونه ای از برکات امام حسین حضرت حمزه ع، عموی پیامبر اکرم ص مؤسسه جهانى …حمزه فرزند عبدالمطلب، عموی پیامبر اسلام، یک از شجاع‌ترین مردان عرب و از قهرمانان داستانهای آیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشتتجربه های آموزشی قرآنیبه خاطر اینکه این ایام زمان مسافرتهای تابستانی است و بسیاری از آنها با ماشین صورت می معجزه دات کامآیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشتاس ام اس برای همهیاد باد آن روزگاران یاد باد اس ام اس و متن تبریک عید غدیر اس ام اس و متن تبریک عید اس ام اس روزجوان وولادت حضرت علی اکبراس ام اس ولادت حضرت علی اکبر پیامک جوانی پیامک روز جوان میلاد سرو بوستان ایستادگی متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح …متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح در ادامه مطلب از رسول اکرم منقول است اس ام اس،اس ام اس عاشقانه،پیامک،اس ام اس جدید،اس ام …پیامک رحلت پیامبر ص و شهادت امام حسن مجتبی ع تشنه ی قطره‌ای از کوثر جام حسنیم همه نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور امام زمان عج – …نوشته زیر مجموعه ای از نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگری


ادامه مطلب ...

زمان را از دست ندهید،وقت کوتاه است

[ad_1]
مفیدستان:
زمان را از دست ندهید،وقت کوتاه است

خبرگزاری آریا - رسیدن به موفقیت
برای رسیدن به موفقیت،برنامه ریزی دقیق داشته باشید

بازی زندگی که شروع می شود در مواردی نمی توان آن را به وقت اضافه کشید، باید از تمام لحظات برای الگو سازی برای خودمان و فرزندانمان تلاش کنیم. کوشش در جهت رسیدن به اهداف بزرگ و کوچک می تواند زندگی را شیرین تر و رابطه ها را بهتر کند.

6سال از عمر ازدواج مریم می گذرد، لیسانس عمران دارد. به گفته خودش آدم خیلی فعال و متعهدی نیست. مثلا اگر میوه ای در یخچال خراب شود، ناراحت نمی شود. اعتماد به نفس پایینی دارد. زیاد از حد صادق است و نمی تواند خودش را دست بالا نشان دهد. همسرش 4 سال بزرگتراز مریم است و فوق لیسانس. در کارش موفق است و آدمی متعهد و ایده ال گرا که از بی قانونی و بی تعهدی آدمها رنج می برد. راجع به مریم دوست دارد به کار مشغول باشد. مریم تا یک سال پیش سر کار می رفت و به کارش علاقه مند بود. به دلیل مشکلات بارداری و حفظ جنین کارش را رها کرد و خانه نشین شد، این موضوع برای همسرش گران تمام شد.

مریم می گوید: بعد زایمان به علت وزن پایین دخترم شرایط خیلی سخت بود و فرزندم با شیر خشک تغذیه می شد. به بخاطر مصرف شیر خشک، بچه خوب می خورد و خوب می خوابید. بعد 3 ماه ، دیگه بچه داری راحت تر شد. همسرم اصرار به شروع یک کار در منزل داشت. همسرم می گوید: به خاطر اصرار من، رفتی سرکار. حالا هم باید بهت اصرار کنم که راه درست رو انتخاب کنی. کلافه شدم. یا من خیلی تنبلم یا همسرم اشتباه می کند اما نمی توانم منطقی عقیده ام را به او منتقل کنم.

این زوج تقریبا در دو قطب فکری متفاوت از هم هستند: زن قدری سهل انگار و ساده نگر که برای انجام امور روزمره نیاز به تحریک بیرونی دارد و مرد بسیار کمال طلب و ایده آل گرا. تا حدی که از موفقیت هایش سیراب نمی شود و لذا همسرش را هم برای موفقیت، تحت فشار قرارمی دهد. هر دو این نوع شخصیتها نیازمند قدری رسیدگی و اصلاح در شیوه فکری است و در بلند مدت آسیبهایی به رابطه زناشویی و سپس شیوه های فرزند پروری می زند. و از طرف دیگر هر دو این افراد باید نحوه کنار آمدن و احترام گذاشتن به خصیصه های شخصی دیگری را بیاموزند.

توصیه مان به خواهر گرامی این است که: اگر دوست دارید وقت کافی صرف فرزندتان کنید جای هیچ بحثی نیست، اما به هر حال شما هم به عنوان یک انسان و البته به عنوان یک مادر که به زودی الگوی فرزندتان می شوید، لازم است که از اوقات عمرتان به درستی استفاده کنید و تا جایی که می توانید اوقات خود را به بهترین شکل مدیریت کنید. از آنجا که کودکی آرام هم دارید لذا پرداختن به این امر بسیار راحت تر است.

البته همسرتان از شما توقعات زیادی دارد اما اگر یک برنامه ریزی مناسب و دقیق داشته باشید قطعا می توانید هم مادری خوب برای فرزندتان باشید و هم به رشد و تعالی شخصی خود بپردازید. این نکته را هم فراموش نکنیم، قطعا داشتن یک مادر تمام وقت، شانسی است که در شرایط امروزی جامعه نصیب هر کودکی نمی شود. بدون شک حداقل تا 5سال اول زندگی کودکان نیازمند این هستند که مادر حداکثر اوقات خود را صرف وی کند.

البته مادران شاغل محدودیتهایی دارند که عمدتا توصیه می شود، در صورت امکان چند سال کارشان را ترک کنند، تا بتواند وقت کافی صرف فرزند خود نمایند. در غیر اینصورت اجرای برنامه ریزی دقیق برای رسیدگی به کودک توصیه می شود.
زن و شوهرها توقع دارند زندگی زناشویی، نیازها و تمایلات آنان را برآورده کند و درباره این که زندگی زناشویی باید چطور باشد و همسرشان چه مواردی را حتما رعایت کند، مفروضاتی دارند
هدفمندی و برنامه ریزی
برای رسیدن به موفقیت،مسئولیت پذیر باشید

در گام اول داشتن برنامه ریزی دقیق را به شما توصیه می کنم:

1- از کجا وقت مناسب گیر بیاورم؟
شروع کنید و به مدت یک هفته حساب وقت خود را نگه دارید. حتما جدولی طبق میل خود طراحی کنید. این جدول باید شامل همه روزهای هفته و همچنین ساعات مشخص هر روز برای انجام هر کار باشد.

از خودتان بپرسید:
• از انجام دادن چه کارهایی بیشترین لذت را می برم؟( با خودکار قرمز)
• چه کارهایی را همسرم توقع دارد که به طور روزانه انجام دهم؟( با خودکار سبز)
• چه کارهایی را می توانم حذف کنم تا برای رسیدن به اهداف جدید وقت داشته باشم؟( با خودکار سیاه)
برای برنامه ریزی به گونه ای موثر در رسیدن به موفقیت، باید نسبت به اهداف بلند مدت تان صریح عمل کنید، راه رسیدن به آنها را تعیین کنید، اهداف کوتاه مدتی را تعیین کنید و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید و پیگیرش باشید.

2- چه می خواهم؟
در مورد آنچه درزندگی می خواهید، از خودتان سوال کنید. اهداف زندگی تان کدام ها هستند؟ برای این منظور، سه مورد از اهداف 5سال آینده تان، سه مورد از اهداف یک سال آینده تان و سه مورد از اهداف شش ماه آینده ، سه مورد از اهداف ماه آینده و سه مورد اهداف هفته آینده را که را که دوست دارید به آن برسید را یادداشت کنید.

3- چگونه به موقعیت دلخواه خود برسم؟
سعی کنید از اهداف تان سه مورد را برای برنامه ریزی مفصل انتخاب کنید.

4- تا به حال چه منابعی داشته اید تا به اهداف تان برسید؟
چه چیزی مانع تحقق یافتن اهداف تان می شود؟
سعی کنید همه این مراحل را طی کنید و رنگ و بویی جدید به زندگی تان بدهید. شما دارای هر تیپ شخصیتی که باشید، بی مسئولیتی و تعلل برای تان مفید نیست. خوب است همه ما در زندگی برنامه ریزی، هدفمندی و کلا آینده نگری داشته باشیم و از هر زمانمان به درستی استفاده کنیم. خصوصا خانمها که الگوی مستقیم فرزندان بوده و با سبک رفتاری راه و روش زندگی را به آنها نشان می دهند. اگر بخواهید تعلل بورزید، کوتاهی کنید و مسئولیت پذیری نداشته باشید اول خودتان و سپس زندگی خانوادگی تان آسیب می بیند.

البته اشتباه نکنید منظور من این نیست که لزوما شما باید بیرون از خانه شاغل باشید تا به شکوفایی برسید. هر نوع هدفمندی و برنامه ریزی که در راستای خواسته ها، تمایلات و آرزوهای شخصی تان بوده و به شکوفایی تان کمک کند، در این زمینه توصیه می شود. البته قطعا توجه به نظرات همسرتان و کسب راهنمایی های کلی از وی کمک زیادی به شما خواهد کرد.
منبع:تبیان


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

میگنا عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط …کسانی که می‌خواهند در عصر حاکمیت علم فعالیت کنند، لازم است ایده‌های تازه را جذب، طرح میگنا عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن کسانی که می‌خواهند در عصر حاکمیت علم فعالیت کنند، لازم است ایده‌های تازه را جذب، طرح‌های


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و شنیدنی دخترک تیزبین (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

داستان کوتاه و شنیدنی دخترک تیزبین

داستان کوتاه و شنیدنی دخترک تیزبین

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد

که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد

کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند

وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد

پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد

و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد

و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت:

اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم

دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد

اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود

و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود

اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود

در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت

دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد

او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت ولی چیزی نگفت!

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد

دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت

و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود

وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده

پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود

در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم!

اما مهم نیست اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم

معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد

آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت

و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است

در آخرین لحظات هم راهی وجود دارد که ما باید آنرا ببینیم


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.67 ( 36 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان کوتاه و شنیدنی دخترک تیزبین داستانک داستان کوتاه و شنیدنی دخترک تیزبین داستانک


ادامه مطلب ...

سری جدید داستان های کوتاه و شنیدنی بهلول دانا (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

سری جدید داستان های کوتاه و شنیدنی بهلول دانا

سری جدید داستان های کوتاه و شنیدنی بهلول دانا

داستان بهلول و فروختن خانه ای در بهشت

آورده اند که روزی زبیده زوجه ی هارون الرشید در راه بهلول را دید که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط می کشید.

پرسید : چه می کنی؟

گفت : خانه می سازم.

پرسید : این خانه را می فروشی؟

گفت : آری.

پرسید : قیمت آن چقدر است؟

بهلول مبلغی ذکر کرد.

زبیده فرمان داد که آن مبلغ را به بهلول بدهند و خود دور شد.

بهلول زر بگرفت و بر فقیران قسمت کرد.

شب هارون الرشید در خواب دید که وارد بهشت شده به خانه ای رسید و چون خواست داخل شود او را مانع شدند و گفتند این خانه از زبیده زوجه ی توست.

دیگر روز هارون ماجرا را از زبیده بپرسید.

زبیده قصه بهلول را باز گفت.

هارون نزد بهلول رفت و او را دید که با اطفال بازی می کند و خانه می سازد.

گفت : این خانه را می فروشی؟

بهلول گفت : آری

هارون پرسید : بهایش چه مقدار است؟

بهلول چندان مال نام برد که در جهان نبود.

هارون گفت : به زبیده به اندک چیزی فروخته ای.

بهلول خندید و گفت : زبیده ندیده خریده و تو دیده می خری میان این دو، فرق بسیار است.

داستان عقل بهلول

روزی خلیفه هارون الرشید از بهلول پرسید:

بزرگترین نعمت های الهی چیست؟

بهلول پاسخ داد:

عقل، چه در خبر است که چون خداوند اراده فرماید نعمتی را از بنده زایل کند اول چیزی که از وی سلب می نماید عقل است

عقل از رزق محسوب شده ولی افسوس که حق تعالی این نعمت را از من دریغ فرمود

داستان بهلول و الاغش

بهلول پای پیاده بر راهی می گذشت

قاضی شهر او را دید و گفت : شنیده ام ” الاغت سقط شده ” و تو را تنها گذارده است!

بهلول گفت : تو زنده باشی یک موی تو به صد تا الاغ من می ارزد

داستان جواب دندان شکن بهلول به هارون الرشید

روزی خلیفه از بهلول پرسید : تا به امروز موجودی احمق تر از خود دیده ای؟

بهلول گفت : نه والله این نخستین بار است که می بینم

داستان بهلول و حقیقت

روزی یکی از حامیان دولت از بهلول پرسید : تلخ‌ترین چیز کدام است؟

بهلول جواب داد : حقیقت است

آن شخص گفت : چگونه می‌شود این تلخی را تحمل کرد؟

بهلول جواب داد : با شیرینی فکر و تعقل !!!


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.07 ( 375 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان کوتاه سایت تفریحی و داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ با ارسال دانسته ها،معلومات و مطالعات جدید خود در زمینه داستان کوتاه سایت تفریحی و داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنزداستانک نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ با ارسال دانسته ها،معلومات و مطالعات جدید خود در زمینه های


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه نه به جنیفر لوپز (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

داستان کوتاه نه به جنیفر لوپز

داستان کوتاه نه به جنیفر لوپز

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود

تبرش افتاد تو رودخونه

وقتی در حال گریه کردن بود

یه فرشته اومد و ازش پرسید : چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت : تبرم توی رودخونه افتاده

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید : آیا این تبر توست؟

هیزم شکن جواب داد : نه

فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید : آیا این تبر توست؟

دوباره هیزم شکن جواب داد : نه

فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید : آیا این تبر توست؟

جواب داد : آره

فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد

روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه

هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟

اوه فرشته، زنم افتاده توی آب

فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟

هیزم شکن فریاد زد : آره!

فرشته عصبانی شد و گفت : تو تقلب کردی، این نامردیه

هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش سوء تفاهم شده

می دونی، اگه به جنیفر لوپز نه می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی

و باز هم اگه به کاترین زتاجونز نه می گفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره

اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی

اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم

و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.43 ( 7 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان های کوتاهعشق عکس یادگاری آرام از صخره ها بالا رفت و وقتی به نوک صخره رسید سرش را به سمت آسمان بلند کردجنیفر لوپز عکس و خبر بیوگرافی جنیفرلوپزآرایش لب یکی از مهمترین قسمت ها در آرایش صورت خانم هاست جنیفر لوپز یکی از خانم های شیک داستان کوتاه زیبا و آموزنده ایمان کوهنورد به خدا …داستان کوتاهداستان ، داستان کوتاه ، ایمان کوهنورد به خدا کوهنوردی جوان می‌‌خواست به قله‌ بلندی داستان کوتاه طنز و خنده دارداستانکوتاهطنزوخندهدارداستان کوتاه داستان کوتاه طنز و خنده دار داستان خیلی خنده دارداستان کوتاه مهر داستان جالب و خنده دار کوتاههدیه کریسمس به پرشیا حقیقی زن ایرانی در انگلیسعکس راز ستاره شدن اپرا، زنی که خیلی سرگرمی تفریح و سرگرمی با طنز داستان فال و …کمتر از روز دیگر سال آغاز می شود سال سال خروس خواهد بود در ادامه بررسی می کنیم ابراهیم مالک اشتر بعد از مختار با مصعب بن زبیر …به گزارش پارسینه، برخلاف آنچه که در سریال مختارنامه به تصویر درآمد، اختلافات ایراهیم داستان های کوتاهعشق عکس یادگاری آرام از صخره ها بالا رفت و وقتی به نوک صخره رسید سرش را به سمت آسمان بلند کرد جنیفر لوپز عکس و خبر بیوگرافی جنیفرلوپز آرایش لب یکی از مهمترین قسمت ها در آرایش صورت خانم هاست جنیفر لوپز یکی از خانم های شیک پوش داستان کوتاه طنز و خنده دار داستانکوتاهطنزو داستان کوتاه داستان کوتاه طنز و خنده دار داستان خیلی خنده دارداستان کوتاه مهر داستان سرگرمی تفریح و سرگرمی با طنز داستان فال و اخبار سرگرم کننده خط فقر در حالی حدود یک میلیون و هزار تومان برآورد شده که بانک مرکزی متوسط هزینه هر خانوار ابراهیم مالک اشتر بعد از مختار با مصعب بن زبیر بیعت کرد ناگفته‌ای دربارهٔ ابراهیم بن مالک اشتر حیف شد بعد از این همه ایثار و شجاعت و مردانگی به


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و زیبای بهلول و کمک به نیازمندان (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

تاریخ ارسال مطلب : 12 مرداد 1395

داستان کوتاه و زیبای بهلول و کمک به نیازمندان

داستان کوتاه و زیبای بهلول و کمک به نیازمندان

روزی هارون الرشید به سربازانش دستور داد تا بهلول دیوانه را به نزد او بیاورند

سربازان پس از ساعتی گشت زدن در شهر بهلول دیوانه را در حال بازی با کودکان یافتند

و او را به نزد هارون الرشید بردند

هارون الرشید با روی باز از بهلول استقبال کرد و گفت مبلغی پول  به بهلول بدهند

که بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند و از آنها بخواهد برای سلامتی و طول عمر هارون الرشید دعا کنند

بهلول وجه را از خزانه هارون الرشید گرفت و لحظه ای بعد دوباره به نزد خلیفه هارون الرشید رسید

هارون الرشید با تعجب به بهلول نگاه کرد و گفت ای دیوانه چرا هنوز اینجایی !

چرا برای تقسیم کردن پول به میان فقرا نرفته ای ؟

بهلول ( عاقل ترین دیوانه ) گفت : هر چه فکر کردم از خلیفه محتاج تر و فقیرتر در این دیار نیافتم

چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند

از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است لذا وجه را آورده ام تا به خودت بازگرداندم !


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.22 ( 45 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در نوشته های خواندنی کیانا وحدتی به باغ پنجره ها سوگند میان عهد و سرشاری میان فکر و بیداری جزئیات


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و شنیدنی نادر شاه (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

تاریخ ارسال مطلب : 22 مرداد 1395

داستان کوتاه و شنیدنی نادر شاه

داستان کوتاه و شنیدنی نادر شاه

زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می‌رفت

از او پرسید : پسر جان چه می‌خوانی؟

پسرک جواب داد : قرآن

– از کجای قرآن؟

– انا فتحنا …

نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد

سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن ابا کرد

نادر گفت : چر ا نمی گیری؟

گفت : مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای

نادر گفت : به او بگو نادر داده است

پسر گفت : مادرم باور نمی‌کند می‌گوید : نادر مردی سخاوتمند است

او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد زیاد می‌داد

حرف او بر دل نادر نشست یک مشت پول زر در دامن او ریخت

از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.05 ( 20 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان های کوتاه جذاب و خواندنیداستان کوتاه مردی که در اتاقش را قفل می کرد داستان کوتاه عیادت مرد ناشنوا از همسایهداستان کوتاه سایت تفریحی و داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز داستان های کوتاه جذاب و خواندنی مطالب حکایت های …مجموعه داستان های کوتاه جذاب و خواندنی، داستان پند آموز داستان کوتاهداستان هم آغوش،زیر دوش سلام سجاد عزیز ممنونم از نقد کاملت و خوشحالم که از این داستان بیشتر از بقیه خوشت مسعود رجوی به درک واصل شدفیلمچند روز قبل ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در عکس های فانتزی ترسناک از اسکلت جذابعکس های فانتزی ترسناک از اسکلت عکس فانتزی ترسناک از اسکلت عکس های اسکلت عکس های فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو روش ها و …قصه چیست ؟ ادبیات کودک شامل قصه ، شعر ، نمایش ، افسانه و داستان و است ادبیات کودکان چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در داستان های کوتاه جذاب و خواندنی داستان کوتاه مردی که در اتاقش را قفل می کرد داستان کوتاه عیادت مرد ناشنوا از همسایه داستان کوتاه سایت تفریحی و داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنزداستانک داستان های کوتاه جذاب و خواندنی مطالب حکایت های پند آموز مجموعه داستان های کوتاه جذاب و خواندنی، داستان پند آموز داستان کوتاه داستان هم آغوش،زیر دوش لخت و عریان در مقابل آینۀ قدی حمام می ایستم و خود را در آن برانداز می کنم، تکانی می خورم و نوک مسعود رجوی به درک واصل شدفیلم چند روز قبل ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در کنفرانس عکس های فانتزی ترسناک از اسکلت جذاب عکس های فانتزی ترسناک از اسکلت عکس فانتزی ترسناک از اسکلت عکس های اسکلت عکس های فانتزی فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو روش ها و فنون قصه چیست ؟ ادبیات کودک شامل قصه ، شعر ، نمایش ، افسانه و داستان و است ادبیات کودکان چهار ستاره مانده به صبح چهار ستاره مانده به صبح گل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به نوشته های خواندنی کیانا وحدتی به باغ پنجره ها سوگند میان عهد و سرشاری میان فکر و بیداری جزئیات


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و جالب فرار از زندگی (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

داستان کوتاه و جالب فرار از زندگی

داستان کوتاه و جالب فرار از زندگی

روزی شاگردی به استادش گفت :

استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟

استاد گفت : واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟

شاگرد گفت : بله با کمال میل

استاد گفت : پس آماده شو با هم به جایی برویم

شاگرد قبول کرد

استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند برد

استاد گفت : خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن

مکالمات بین کودکان به این صورت بود :

-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی

-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی

-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟

و حرف هایی از این قبیل …

استاد ادامه داد :

همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند

انسان نیز این گونه است

او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود

و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند

و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد

تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم

و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم :

تلاش برای فرار از زندگی


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.10 ( 30 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستانک داستان های کوتاه و آموزندهداستانک داستان های کوتاه و آموزنده برای دریافت دو وعده داستانکصبح و عصر در روز به داستان کوتاه ادبیات داستانی ایران و جهان داستان کوتاه اردشیر و بهمن‌ پول‌شان‌ را روی‌ هم داستان های کوتاه داستان آموزنده، جالب و پند آموز …گروه اینترنتی خط خلاق در دسته بندی حاضر داستان کوتاه و پندآموز اقدام به جمع آوری داستان های جالببه داستان های جالب خوش آمدید لحظاتی خوشی را برای شما آرزومندیم این وبلاگ مجموعه ای از داستان های کوتاهعشق عکس یادگاری آرام از صخره ها بالا رفت و وقتی به نوک صخره رسید سرش را به سمت آسمان بلند کردسه داستان کوتاه، زیبا و آموزندهمقام از خود ممنون مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می رود و داستان های کوتاه بسیار زیبا و جدیدداستانهایکوتاهبسیارداستان کوتاه قشنگداستانک آموزندهداستان کوتاه خنده دارجدیدترین داستان های کوتاه داستان کوتاه سیره نبویداستانکوتاهزنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید به آنها گفت من شما را زیباترین ها زیباترین داستان های کوتاهدو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنهاازدواج کرده بود و خانواده خوابگرد نگاه انتقادی به فرهنگ، هنر و ادبیاتنگاه انتقادی به فرهنگ، هنر و ادبیات چند و چون جایزه‌ی بهرام صادقی به روایت فرشته داستانک داستان های کوتاه و آموزنده داستانک داستان های کوتاه و آموزنده برای دریافت دو وعده داستانکصبح و عصر در روز به داستان کوتاه امیر احمدی امیری با علاقه‌ی وافر به ادبیات و به‌ویژه ادبیات داستانی و بیش از همه داستان داستان های کوتاه داستان آموزنده، جالب و پند آموز قصه های گروه اینترنتی خط خلاق در دسته بندی حاضر داستان کوتاه و پندآموز اقدام به جمع آوری داستان داستان های جالب به داستان های جالب خوش آمدید لحظاتی خوشی را برای شما آرزومندیم این وبلاگ مجموعه ای از داستان های کوتاهعشق سلامامروز میخوام یه داستان براتون بگم فقط نخونید و رد شید، روش فک کنید یه روز پادشاهی داستان های کوتاه بسیار زیبا و جدید داستانهایکوتاه داستان کوتاه قشنگداستانک آموزندهداستان کوتاه خنده دارجدیدترین داستان های کوتاهداستان سه داستان کوتاه، زیبا و آموزنده مقام از خود ممنون مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می رود و به صاحب زیباترین ها زیباترین داستان های کوتاه دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنهاازدواج کرده بود و خانواده بزرگی خوابگرد نگاه انتقادی به فرهنگ، هنر و ادبیات نگاه انتقادی به فرهنگ، هنر و ادبیات چند و چون جایزه‌ی بهرام صادقی به روایت فرشته احمدی پیامک ؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک پیامک حدیث امر به معروف پیامک پیام کوتاه، اس ام اس داستانک کوتاه جمله جملات زیبا احادیث حدیث روایت محتوایی فرهنگی


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و شنیدنی تکرار اشتباه (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

تاریخ ارسال مطلب : 22 مرداد 1395

داستان کوتاه و شنیدنی تکرار اشتباه

داستان کوتاه و شنیدنی تکرار اشتباه

کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید :

معنی این کار چیست؟

شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید

رئیس پاسخ می دهد :

خودم می‌دانم ، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی

کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد :

درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم

اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.67 ( 6 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان کوتاه و شنیدنی تکرار اشتباه نمکستانداستان کوتاهداستان کوتاه و شنیدنی تکرار اشتباه کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید معنی داستان های کوتاه و جالب مطالب داستان کوتاه کارمند و داستان کوتاه کارمند و تکرار اشتباه کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید معنی داستانک داستان های کوتاه و آموزندهداستانک داستان های برای دریافت دو وعده داستانکصبح و مهرداد گفت اشتباه سه داستان کوتاه، زیبا و آموزندهسه داستان کوتاه، زیبا و داستانک؛ خوبی ها و بدی ها داستان جالبقدر همین شاه را باید داستان کارمند و تکرار اشتباه داستانک داستان های خواندنی داستان های کوتاه داستان کارمند و تکرار اشتباهداستان کوتاه کارمند و تکرار اشتباه بامداد سایت …اخبارفرهنگ و هنرداستان کوتاه کارمند و تکرار داستان کوتاه کارمند و تکرار اشتباه داستان، داستان داستان های کوتاه و جالب مطالب داستان های کوتاه …داستانک داستان کوتاه و آموزنده داستان کوتاه کارمند و تکرار اشتباه داستان کوتاه داستان های جالب و شنیدنی مطالب ابر داستان کوتاه …داستانکوتاهزیباداستان های جالب و شنیدنی ، دیدنی، شنیدنی، داستان کوتاه داستانک، داستان کوتاه داستان های جالب و شنیدنیداستان های جالب و شنیدنی ، دیدنی، شنیدنی، داستان کوتاه ، داستان زیبا، داستانک داستان های کوتاه جذاب و خواندنی داستان های کوتاه جذاب و خواندنی، داستان پند آموز داستان کوتاه شنیدنی، داستان دانلود کلیپ بسیار جالب عمل سزارین از ابتدا تا انتها کلیپ متفرقه دانلود یک کلیپ بسیار دیدنی از عمل سزارین از ابتدا تا انتهای عمل هر خانومی که این کلیپ رو فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو روش ها و فنون قصه چیست ؟ ادبیات کودک شامل قصه ، شعر ، نمایش ، افسانه و داستان و است ادبیات کودکان چهار ستاره مانده به صبح چهار ستاره مانده به صبح گل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به نوشته های خواندنی کیانا وحدتی به باغ پنجره ها سوگند میان عهد و سرشاری میان فکر و بیداری جزئیات مشاور رایگان کنکور استاد علیرضا افشار بدون اینکه بگی نمیتونمپس بلند شوبلند شوبگو من خاص هستمو همین باور به خاص بودن وتورو


ادامه مطلب ...