دعای حل مشکل های پیش آمده در زندگی کمک بزرگی برای رفع این گرفتاریهاست. دعای حل مشکل را ائمه معصوم روایت کرده اند و نمازهایی هم آورده شده است
یکی از سفارش های ائمه اطهار (ع) در هنگام گرفتاری ها توسل به خداوند از طریق دعاست، چنانچه این بزرگواران نیز بر این توصیه فراوان تاکید داشته و عمل کنندگان به آن نیز شاهد آثار دعای حل مشکل بوده اند.
این دعای حل مشکل هنگام سحر (در صورت امکان) سه مرتبه و هنگام صبح سه مرتبه و در شب نیز سه مرتبه خوانده شود:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ رَبِ اَسئَلُکَ مَدَداً روحانیّاً تَقوی بِهِ قوایَ الکُلِیة و الجُزئیة ، حَتی اَقهَرَ بِمَبادی نَفسی کُلُ نَفسٍ قاهِرَةٍ فَتَنقَبِضَ لی اِشارَةُ َقائِقِها، اِنقباضاً تَسقُط بِه قُواها ، حَتی لا بَیقی فِی الکَونِ ذُو رُوحٍ اِلّا وَ نارُ قَهری قَد اَحرَقَت ظُهُورَه.یا شَدیدُ یا شَدیدُ یا ذَالبَطشِ الشَدید یا قاهِرُ یا قَهّار، اَسئَلُکَ بِما اَودَعتَهُ عِزرائیلَ مِن اَسمائِک اَلقَهریة ، فَانفَعَلَت لَه النُفُوس بِالقَهرِ اَن تودِعَنی هذا السِّرِّ فی هذهِ السّاعّةِ حَتی اُلَیِن بِه کِلَّ صَعبٍ وَ اُذَلِّل بِه کُلَّ مَنیع ،بِقُوَتِکَ یا ذَا القُوَةِ المَتین»
البتّه اگر مشکلات خواننده این دعا بسیار سخت و غیر قابل تحمّل است پس از قرائت دعای حل مشکل سى مرتبه این دعا را نیز بخواند:
«یا رَحْمانُ یا رَحیمُ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، أَسْئَلُکَ اللُّطْفَ بِما جَرَتْ بِهِ الْمَقادیرُ»
مرحوم سید علی خان مدنی می گوید: این دعای حل مشکل از امام صادق (ع) است. حضرت می فرماید: برای رفع شدائد و سختی ها و بلاها ۱۰ مرتبه بگوید: «حَسبِیَ الله لا اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ.» پس از آن ۱۰ مرتبه بگوید: «حَسبِیَ اللهُ لِمَن بَغی عَلَیَّ حَسبِیَ اللهُ لِمَن اَرادَنی بِسُوءٍ».
مرحوم طبرسی می گوید: از امام صادق (ع) نقل است اگر مشکلی پیش آمده باشد نزدیک ظهر، دو رکعت نماز بخوان در رکعت اول بعد از حمد سوره توحید و بعد از آن سوره «انا فتحنا» تا آیه «وَ یَنصُرَکَ اللهُ نَصراً عزیزاً» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سوره «توحید» و بعد از آن سوره «الم نشرح» را بخوان و نیز بعضی دیگر گفته اند چنان چه حاجت خویش را در قنوت یا سجده آخر نماز بگوید تخلّف ندارد و به اجابت می رسد.
حضرت رضا (ع) در هنگام گرفتاری ها این دعای حل مشکل را نی خواندند:
«بِسمِ الله الرَحمن الرَحیم. اَللهُمَّ أَنتَ ثِقَتِی فَی کُلِّ کَربٍ وَ أَنتَ رَجَائی فِی کُلِّ شَدیدَةٍ وَ أَنتَ لِی فِی کُلِّ أَمرٍ نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ کَم مِن کَربٍ یَضعُفُ فِیهِ الفُؤادَ وَ تَقِلُّ فیِه الحِیَلَة وَ تَعیَا فِیه الأُمُورُ وَ یَخذُلُ فِیه القَریبُ وَ البَعیدُ وَ الصِّدِّیقُ وَ یَشمَتُ فِیه العَدُوُّ أَنزَلتُهُ بِکَ وَ شَکَوتُهُ إِلَیکَ راغِباً إِلَیکَ فِیه عَمَّن سِوَاکَ فَفَرَّجتَهُ وَ کَشَفتَهُ وَ کَفَیتَنیِهِ فَأَنتَ وَلیُّ کُلِّ نِعمَةٍ وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَةٍ وَ مُنتَهَی کُلِّ رَغبةٍَ فَلَکَ الحَمدُ کَثیراً وَلَکَ المنُّ فَاضِلاً، بِنِعمَتِکَ تَتِمُّ الصَّالِحاتُ، یَا مَعرُوفَاً بِالمَعرُوفِ مَعرَوفٌ وَ یا مَن هُوَ بِالمَعرُوفِ مُوصُوفٌ أَنِلنی مِن مَعرُوفِکَ مَعرَوفَاً تُغنِینِی بِهِ عَن مَعرُوفِ مَن سِواکَ بِرَحمَتِکَ یا أَرحَم الرّاحِمین.»
حضرت آیت الله بهجت برای دعای حل مشکل می
فرماید: «ضمن این که صدقه می دهید، دو سوره «ناس» و «فلق» را تکرار فرمایید و ذکر شریف
«لا حول و لا قوة الّا بالله» را زیاد تکرار کنید. خداوند شما را موفّق بدارد». |
این دعای حل مشکل را علامه حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان از کفعمى در مصباح نقل کرده و فرموده سیّدبن طاوس این دعای حل مشکل را براى ایمنى از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگى سینه ذکر کرده و از ادعیه صحیفه سجّادیّه است. پس هرگاه ترسیدى از ضرر آنچه ذکر شد این دعای حل مشکل را بخوان:
«یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَیا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدآئِدِ، وَیا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ اِلى رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَلا تَشْغَلْنى بِالْإِهتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ، وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبابُ، وَجَرى بِقُدْرَتِکَ الْقَضآءُ، وَمَضَتْ عَلى اِرادَتِکَ الْأَشْیآءُ. فَهِىَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَبِاِرادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ، اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، واَنْتَ الْمَفْزَعُ فى المُلِمَّاتِ، لایَنْدَفِعُ مِنْها اِلاَّ ما دَفَعْتَ، وَلا یَنْکَشِفُ مِنْها اِلاَّ ما کَشَفْتَ، وَقَدْ نَزَلَبى یا رَبِّ ما قَدْ تَکَأَّدَنى ثِقْلُهُ، وَاَلَمَّ بى ما قَدْ بَهَظَنى حَمْلُهُ، وَبِقُدْرَتِکَ اَوْرَدْتَهُ عَلَىَّ وَبِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ اِلَىَّ، فَلا مُصْدِرَ لِما اَوْرَدْتَ، وَلا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَلا فاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ، وَلا مُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ، وَلا مُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاْفْتَحْ لى یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِکَ، وَاکْسِرْ عَنّىسُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَاَنِلْنى حُسْنَ النَّظَرِ فیما شَکَوْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاْفْتَحْ لى یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِکَ، وَاکْسِرْ عَنّىسُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَاَنِلْنى حُسْنَ النَّظَرِ فیما شَکَوْتُ، وَاَذِقْنى حَلاوَةَ الصُّنْعِ فیما سَاَلْتُ، وَهَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنیئاً، وَاجْعَلْ لى مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً، وَلا تَشْغَلْنى بِالْإِهتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ، فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بى یا رَب ذَرْعاً، وَامْتَلَأتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلىَّ هَمّاً، وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى کَشْفِ ما مُنیتُ بِهِ، وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فیهِ، فَافْعَلْ بى ذلِکَ وَاِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظیمِ، وَذَاالْمَنِّ الْکَریمِ، فَاَنْتَ قادِرٌ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ»
«یا اللهُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَالزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی»
ختم یا الله برای حل مشکل
ختم سوره حمد برای حل مشکل
یکی از نمازهایی که در رساندن انسان به مطلوب خود، به تجربه ثابت شده خواندن چهار رکعت نماز است به این طریق که این نماز به دو سلام ختم شود. در رکعت اول پس از سوره حمد، 100 مرتبه «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر، آیه 44) خوانده شود. در رکعت دوم، پس از سوره حمد، 100 مرتبه «الا الی الله تصیر الامور» (سوره شوری آیه 53) خوانده شود. در رکعت سوم پس از سوره حمد صد مرتبه «نصر من الله و فتح قریب» (سوره صف آیه 13) و در رکعت چهارم پس از سوره حمد صد مرتبه «انا فتحنا لک فتحا مبینا» (سوره فتح آیه 1) و پس از خواندن نماز به سجده رود و 100 مرتبه بگوید: «غفرانک ربنا و الیک المصیر» (سوره بقره، آیه 285) و 100 مرتبه «استغفرالله و اتوب الیه» را بر زبان جاری کند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
دعای حاجت برای رفع حاجات ضروری خوانده می شود. دعای حاجت از امامان معصوم روایت شده است و در منابع مختلف آمده است. دعای حاجت را با وضو بخوانید
دعاهای زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که مورد اجابت واقع شده و سریع الاجابة هستند، در این مقاله تعدادی از دعاهای حاجت ائمه معصومین (ع) را خواهیم خواند؛
این دعای حاجت برای رفع سختی و ایمن شدن از سلاطین است. از پیامبر اکرم (ص) نقل است که فرمود: هر گاه غم ها و اندوه ها بر شما فراوان گشت یا ترس از سلطانی یا حاجتی به خداوند داشتید این دعای حاجت را بخوان به حق آن که من را مبعوث کرد من آن را در هیچ کاری نخواندم مگر پیروز شوم و بر هیچ دشمنی نخواندم مگر غلبه کردم و دیدم آنچه را که دوست داشتم:
«یَا عَالِمَ الْغُیُوبِ وَ السَّرَائِرِ یَا مُطَاعُ یَا عَزِیزُ یَا عَلِیمُ یَا هَازِمَ الْأَحْزَابِ لِأَحْمَدَ یَا کَائِدَ فِرْعَوْنَ لِمُوسَى یَا مُنْجِیَ عِیسَى مِنْ أَیْدِی الظَّلَمَةِ یَا مُخَلِّصَ نُوحٍ مِنَ الْغَرَقِ یَا قَاصِدَ کُلِّ خَیْرٍ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا خَالِقَ الْخَیْرِ یَا أَهْلَ الْخَیْرِ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِی کَذَا وَ کَذَا (به جای کذا و کذا حاجت خویش را بگوید) فَصَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ فَرِّجْ عَنِّی وَ أَغِثْنِی وَ اسْتَجِبْ لِی وَ ارْحَمْنِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»
دعای حاجت که حضرت امیر المؤمنین (ع) به فرزند خود حضرت امام حسن (ع) تعلیم نموده اند و فرمودند که: هرگاه تو دیدن شخصى را براى حاجتى قصد نمایی، پس این دعای حاجت را بنویس و آن را در دست راست خود نگاهدار و به آنجا که خواهى روان شو و آن دعای حاجت این است:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ
یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا وَتْرُ یَا نُورُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ مَلَأَتْ أَرْکَانُهُ
السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَسْخَرَ لِی قَلْبَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ کَمَا سَخَّرْتَ
الْحَیَّهَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَسْخَرَ
لِی قَلْبَهُ کَمَا سَخَّرْتَ لِسُلَیْمانَ جُنُودَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ
الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَلِینَ لِی قَلْبَهُ کَمَا لَیَّنْتَ
الْحَدِیدَ لِدَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُذَلِّلَ لِی قَلْبَهُ
کَمَا ذَلَّلْتَ نُورَ الْقَمَرِ لِنُورِ الشَّمْسِ یَا اللَّهُ هُوَ عَبْدُکَ ابْنُ
أَمَتِکَ وَ أَنَا عَبْدُکَ ابْنُ أَمَتِکَ أَخَذْتَ بِقَدَمَیْهِ وَ بِنَاصِیَتِهِ
فَسَخِّرْهُ لِی حَتَّى یَقْضِیَ حَاجَتِی هَذِهِ وَ مَا أُرِیدُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ
شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ هُوَ عَلَى مَا هُوَ فِیمَا هُوَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ
الْقَیُّومُ»
از حضرت علی (ع) منقول است که فرمود: هر کس که صد آیه از هر جای قرآن بخواند، بعد هفت مرتبه «یا الله» بگوید، اگر بر صخره هم دعا کند، خداوند متعال آن را می شکافد. |
مرحوم کلینی می گوید پسر ابوحمزه می گوید: از حضرت سجاد (ع) شنیدم که به پسرش می فرمود هر گاه بر یکی از شما مصیبتی نازل شود وضو کامل گرفته سپس دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخواند و در آخر آن ها این دعای حاجت را بگوید:
«یَا مَوْضِعَ کُلِ شَکْوى، وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوى، وَ شَاهِدَ کُلِّ مَلَأٍ، وَ عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ، وَ یَا دَافِعَ مَا یَشَاءُ مِنْ بَلِیَّةٍ،وَ یَا خَلِیلَ إِبْرَاهِیمَ، وَ یَا نَجِیَّ مُوسى، وَ یَا مُصْطَفِیَ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله، أَدْعُوکَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ، وَ قَلَّتْ حِیلَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ، دُعَاءَ الْغَرِیقِ الْغَرِیبِ، الْمُضْطَرِّ الَّذِی لَایَجِدُ لِکَشْفِ مَا هُوَ فِیهِ إِلَّا أَنْتَ، یَاأَرْحَمَ الرَّاحِمِین»
به یقین هر کس این دعای حاجت را بخواند خداوند برای او گشایش خواهد کرد.
مرحوم کلینی می گوید: عبدالله بن عبدالرحمن از امام باقر (ع) نقل کرده است که حضرتش به من فرمود آیا نمی خواهی دعای حاجتی به تو یاد بدهم که هر گاه امری ناراحت کننده بر ما اهل البیت وارد می شود و از سلطان ترس داشته باشیم به این دعای حاجت تمسک می جوییم؟ گفتم بلی پدر و مادرم به فدایت حضرت فرمود بگو:
«یا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَی ءٍ و یا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیٍ و یا باقِیَ بَعْدَ کُلِّ شَیٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی» (سپس حاجت خود را بگو)
در کتاب من لا یحضره الفقیه از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که هر گاه تو را حاجت مهمی به سوی خدای عزوجل پیدا شود پس سه روز پی در پی روزه بدار که چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه بوده باشد پس چون روز جمعه شد غسل کن و لباس نو بپوش و بر بام برو و دو رکعت نماز بجا بیاور. آن گاه دست هایت را به سوی آسمان بلند کن و این دعای حاجت را بگو:
«اللَّهُمَ إِنِّی حَلَلْتُ بِسَاحَتِکَ لِمَعْرِفَتِی بِوَحْدَانِیَّتِکَ وَ صَمَدَانِیَّتِکَ وَ أَنَّهُ لَا قَادِرَ عَلَى حَاجَتِی غَیْرُکَ وَ قَدْ عَلِمْتُ یَا رَبِّ أَنَّهُ کُلَّمَا تَظَاهَرَتْ نِعْمَتُکَ عَلَیَّ اشْتَدَّتْ فَاقَتِی إِلَیْکَ وَ قَدْ طَرَقَنِی هَمُّ کَذَا وَ کَذَا وَ أَنْتَ بِکَشْفِهِ عَالِمٌ غَیْرُ مُعَلَّمٍ وَاسِعٌ غَیْرُ مُتَکَلِّفٍ فَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَى الْجِبَالِ فَنُسِفَتْ وَ وَضَعْتَهُ عَلَى السَّمَاءِ فَانْشَقَّتْ وَ عَلَى النُّجُومِ فَانْتَثَرَتْ وَ عَلَى الْأَرْضِ فَسُطِحَتْ وَ أَسْأَلُکَ بِالْحَقِّ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ تُسَمِّیهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنْ تَقْضِیَ حَاجَتِی وَ أَنْ تُیَسِّرَ لِی عَسِیرَهَا وَدتَکْفِیَنِی مُهِمَّهَا فَإِنْ فَعَلْتَ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَکَ الْحَمْدُ غَیْرَ جَائِرٍ فِی حُکْمِکَ وَ لَا مُتَّهَمٍ فِی قَضَائِکَ وَ لَا حَائِفٍ فِی عَدْلِک»
آن گاه صورت خود را بر زمین می چسبانی و می گویی:
«اللَّهُمَّ إِنَّ یُونُسَ بْنَ مَتَّى عَبْدَکَ دَعَاکَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ وَ هُوَ عَبْدُکَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا عَبْدُکَ أَدْعُوکَ فَاسْتَجِبْ لِی ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَرُبَّمَا کَانَتِ الْحَاجَةُ لِی فَأَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فَأَرْجِعُ وَ قَدْ قُضِیَت»
حضرت فرمودند: بسا می شود که از برای من حاجتی رو می دهد پس این عمل را بجا می آورم چون بر می گردم حاجتم روا شده است.
در بحار از حضرت امام حسن عسگری (ع) روایت شده است که حضرت صادق (ع) فرمودند: هر که را حاجتی باشد به سوی خدای تعالی روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بدارد و در این اوقات حیوانی نخورد و در روز جمعه این دعا را بخواند حق تعالی حاجتش را روا فرماید انشاء الله و دعای حاجت این است:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ ابْتَدَعْتَ عَجَائِبَ الْخَلْقِ فِی غَامِضِ الْعِلْمِ بِجُودِ جَمَالِ وَجْهِکَ مِنْ عَظِیمِ عَجِیبِ خَلْقِ أَصْنَافِ غَرِیبِ أَجْنَاسِ الْجَوَاهِرِ فَخَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ سُجَّداً لِهَیْبَتِکَ مِنْ مَخَافَتِکَ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْکَلِیمِ عَلَى الْجَبَلِ الْعَظِیمِ فَلَمَّا بَدَأَ شُعَاعُ نُورٍ مِنْ حِجَابِ الْعَظَمَةِ أَثْبَتَّ مَعْرِفَتَکَ فِی قُلُوبِ الْعَارِفِینَ بِمَعْرِفَةِ تَوْحِیدِکَ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تَعْلَمُ بِهِ رَجْمَ خَوَاطِرِ الظُّنُونِ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ وَ غَیْبَ عَزِیمَاتِ الْیَقِینِ وَ کَسْرَ الْحَوَاجِبِ وَ إِغْمَاضَ الْجُفُونِ وَ مَا اسْتَقَلَّتْ بِهِ الْأَعْطَافُ وَ إِدَارَةَ لَحْظِ الْعُیُونِ وَ حَرَکَاتِ السُّکُونِ فَکَوَّنْتَ مَا شِئْتَ أَنْ یَکُونَ مِمَّا إِذَا لَمْ تُکَوِّنْهُ فَکَیْفَ یَکُونُ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی فَتَقْتَ بِهِ رَتْقَ عَقِیمِ غَوَاشِی جُفُونِ حَدَقِ عُیُونِ قُلُوبِ النَّاظِرِینَ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَ بِهِ فِی الْهَوَاءِ بَحْراً مُعَلَّقاً عَجَّاجاً مُغَطْمِطاً فَحَبَسْتَهُ فِی الْهَوَاءِ عَلَى صَمِیمِ تَیَّارِ الْیَمِّ الزَّاخِرِ فِی مُسْتَفْحَلَاتِ عَظِیمِ تَیَّارِ أَمْوَاجِهِ عَلَى ضَحْضَاحِ صَفَاءِ الْمَاءِ فَعَزْلَجَ الْمَوْجُ فَسَبَّحَ مَا فِیهِ لِعَظَمَتِکَ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَتَحَرَّکَ وَ تَزَعْزَعَ وَ اسْتَفْرَکَ وَ دَرَجَ اللَّیْلُ الْحَلَکُ وَ دَارَ بِلُطْفِهِ الْفَلَکُ فَهَمَکَ فَتَعَالَى رَبُّنَا فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا نُورَ النُّورِ یَا مَنْ بَرَأَ الْحُورَ کَدُرٍّ مَنْثُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ لِعَرَضِ النُّشُورِ لِنَقْرَةِ النَّاقُورِ فَلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا وَاحِدُ یَا مَوْلَى کُلِّ أَحَدٍ یَا مَنْ هُوَ عَلَى الْعَرْشِ وَاحِدٌ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مَنْ لَا یَنَامُ وَ لَا یُرَامُ وَ لَا یُضَامُ وَ یَا مَنْ بِهِ تَوَاصَلَتِ الْأَرْحَامُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْته»
امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی می خواهد
حاجت خود را از خداوند بگیرد نصف شب از خواب بیدار شود و چهار رکعت نماز به نیت نماز
حاجت بخواند و پس از نماز سجده شکر به جا آرد و بعد از فراغ از آن صد بار بگوید «ماشااللهُ»
آن گاه خداوند متعال به بنده خود ندا می دهد که چقدر می گویی ماشا الله من پروردگار
تو ام و مشیت به سوی من است و در حقیقت قضاء حاجت تو را خواستم هر چه می خواهی بگو.
حال می توانید خواسته خود را بگویید.
کفعمى در بلدالأمین دعای حاجتى مروىّ از حضرت امام موسى کاظم (ع) نقل کرده و فرموده عظیم الشّأن و سریع الإجابه است و آن این است:
اَللّهُمَّ اِنّى اَطَعْتُکَ فى اَحَبِ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ التَّوْحیدُ، وَلَمْ اَعْصِکَ فى اَبْغَضِ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ الْکُفْرُ، فَاغْفِرْ لى ما بَیْنَهُما یا مَنْ اِلَیْهِ مَفَرّى آمِنّى مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ اِلَیْکَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الْکَثیرَ مِنْ مَعاصیکَ، وَاقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ مِنْ طاعَتِکَ، یا عُدَّتى دُونَ الْعُدَدِ، وَیا رَجآئى وَالْمُعْتَمَدَ، وَیا کَهْفى وَالسَّنَدَ، وَیا واحِدُ یا اَحَدُ، یا قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ، اَللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً، اَنْتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَتَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِالْوَحْدانِیَّهِ الْکُبْرى وَالْمُحَمَّدِیَّهِ الْبَیْضآءِ، وَالْعَلَوِیَّهِ الْعُلْیا، وَبِجَمیعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلى عِبادِکَ، وَبِالْإِسْمِ الَّذِى حَجَبْتَهُ عَنْخَلْقِکَ، فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ اِلاَّ اِلَیْکَ، صَلِعَلى مُحَمِّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ لىمِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجاً، وَارْزُقْنى مِنْحَیْثُ اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَیْثُ لااَحْتَسِبُ، اِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ.
پس حاجت خود را بطلب.
از امام هادی (ع) روایت شده که فرمود: من در بسیاری از اوقات خدا را با این دعای حاجت را می خوانم و از درگاه خداوند خواسته ام که هر کس در کنار قبرم، این دعای حاجت را بخواند، خداوند او را ناامید نکند و آن دعا این است:
«یا عدتی عند العدد، و یا رجائی و المعتمد، و یا کهفی و السند، و یا واحد و یا واحد، و یا «قل هو الله احد» اسئلک اللهم بحق من خلقته من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم احدا، صل علی جماعتهم، و افعل بی کذا و کذا (حاجت دعا کننده ذکر شود)»
«اللهم إنی أسئلک باسمک العظیم الأعظم الأجل الأکرم المخزون المکنون النور الحق البرهان المبین الذی هو نور مع نور و نور من نور و نور فی نور و نور فی کل نور و نور فوق کل نور و نور تضیئ به کل ظلمة ویکسر به کل شدة وکل شیطان مرید وکل جبار عنید لاتقر به أرض ولایقوم به سماء ویأمن به کل خائف ویبطل به سحر کل ساحر وبغی کل باغ وحسد کل حاسد ویتصد لعظمة البر والبحر ویستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلایکون للموج علیه سبیل وهو اسمک الأعظم الأعظم الأجل الأجل النور الأکبر الذی سمیت به نفسک واستویت به علی عرشک وأتوجه إلیک بمحمد وأهل بیته وأسئل بک وبهم أن تصلی علی محمد وآل محمد ومحمد أن تفعل بی کذا و کذا ـ و بجای کذا و کذا حاجت بخواهد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
یک سری از افراد هستند که با آن ها نمیشه زندگی کرد.دختری عاشق فردی هروئینی شده بود و معتقد بود این فرد بعد از ازدواج اعتیادش را ترک خواهد کرد و حتی خانواده این دختر هم با این وصلت موافق بودند. اما واقعیت این است که تصور ترک اعتیاد بعد از ازدواج یک تصور کاملاً غلطی است
چرا که ازدواج نه تنها باعث ترک کردن نمی شود بلکه بر استرس فرد معتاد هم اضافه می کند و حتی ممکن است اعتیادش شدیدتر هم بشود.از طرف دیگر ازدواج با یک فرد معتاد تنها به دلیل اعتیاد نیست بلکه اعتیاد باعث تغییراتی در فرد می شود، تغییراتی مانند خواب آلودگی، کم اشتهایی،
پرحرفی، کاهش فعالیت، افزایش پرخاشگری، بدبینی و… که تمام این تغییرات روانشناختی مانع احساس خوشبختی می شود. بنابراین اگر قرار است با یک فرد معتاد ازدواج کنید یا اگر عاشق یک فرد معتاد شده اید بهترین کار این است که قبل از هر چیز از او بخواهید اعتیادش را ترک کند و سپس بعد از یک سال اقدام به ازدواج کنید.
چرا که در طول ۱۲ ماه احتمال عود و بازگشت وجود دارد. اما به صورت یک اصل کلی بهتر است ازدواج با یک فرد معتاد کاملاً با احتیاط صورت گیرد.همه ما در زندگی عصبانی می شویم و حتی ممکن است خشم خودمان را هم ابراز کنیم این نوع از خشم طبیعی است و مشکلی را ایجاد نمی کند. اما برخی از افراد هستند
که به سرعت و ناگهان خشمگین می شوند و به عبارت دیگر خشم آن ها متناسب با موقعیت نیست. این افراد می خواهند با خشم خود دیگران را کنترل کنند و برای همین همسر یا افرادی که در کنار آن ها زندگی می کنند همیشه در حال کنترل رفتار خود هستند تا مبادا باعث خشم ناگهانی او شوند
و باعث شوند تا وی به شدت هر چه تمام تر خشم خود را بروز دهد. برای آشنایی بیشتر با این افراد در زیر برخی از خصوصیات آن ها آورده می شود:این افراد معمولاً دیگران را به خاطر مشکلات خود سرزنش می کنند. آن ها معمولاً سهم خود را در پذیرش مشکلات قبول نمی کنند و معمولاً داستان های فراوانی از ظلم هایی که دیگران در حقشان کرده اند بیان می کنند.
اگر شما قصد ازدواج با چنین کسانی را دارید باید بدانید که ظالم بعدی داستان های او خواهید بود. برخی از ویژگی های این افراد شامل موارد زیر می باشد:* این افراد به ندرت خشم خود را مستقیماً بیان می کنند و در عوض با گله، شکایت، قیافه ناراحت و خلاصه به صورت غیرمستقیم خشم خود را ابراز می کنند.
وقتی همسرش به او عشق می ورزد احساس می کند این کار بی فایده است چرا که او نمی تواند پذیرای عشق باشد.ممکن است برخی وسوسه شوند که با این افراد ازدواج کنند تا مثلاً آن ها را نجات دهند اما در واقع ازدواج با این افراد ازدواجی یأس آور است و موجب ناامیدی می شود. برای آشنایی بیشتر با خصوصیات این افراد برخی از ویژگی هایشان در ادامه آمده است:
هنوز خشم و انزجار شدیدی نسبت به همسر قبلی خود احساس می کند و هر چقدر خشم بیشتری داشته باشد توانش برای ابراز عشق نسبت به همسر آینده اش کاهش می یابد.* هنوز به خاطر ارتباط پیشین احساس مسئولیت می کند و در نتیجه خودش را گناهکار در نظر می گیرد.* هنوز رنجش خاطری که از ازدواج قبلی داشته را فراموش نکرده و در شوک روحی به سر می برد.
اگر شما تنها هستید و در وهله اول نیز متقاضی طلاق نبودهاید، ازدواج مجدد همسر سابقتان برایتان یک اتفاق خیلی خاص میشود. این اتفاق ممکن است در شما ایجاد بحرانی کند که بسیار شبیه به آن چیزی است که در آغاز دوران جدایی تجربه کردهاید.
به هر ترتیب، شیوه واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان بستگی به مجموعهای از عوامل دارد که عبارتند از:
فاصله بین طلاق و ازدواج مجدد همسر سابقتان؛
شما درخواست طلاق دادهاید یا همسر سابقتان؛
میزان رضایت از وضعیت فعلی؛
خودتان ازدواج کردهاید یا نه؛
واکنش بچهها و نوع رابطه آنها با همسر سابقتان؛
نگرش ما نسبت به ازدواج مجدد بعد از طلاق.
یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خشمگین و افسرده میشود
یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خشمگین و افسرده میشود
خشمگین از ازدواج مجدد همسر سابق
اگر احساس خوبی درباره زندگیتان دارید، اگر کارتان را دوست دارید، اگر ازدواج کردهاید، آسوده باشید زیرا احساس نخواهید کرد که فردی که قرار است با همسر سابقتان ازدواج کند، رقیب شما است. ممکن است اندکی آشفته و نگران شوید؛ اما ناراحتیتان به سرعت از بین میرود.
همچنین اگر شما متقاضی طلاق بودهاید و الان احساس گناه دارید، ممکن است با شنیدن خبر ازدواج مجدد همسرتان احساس آسودگی کنید؛ اما اگر دورهٔ بدی را طی کرده باشید، اگر احساس طردشدگی دارید، اگر طلاق و اتفاقات بعد از آن به سرعت اتفاق افتادهاند و اگر نحوه زندگی بعدی همسر سابقتان برایتان حسادتبرانگیز باشد، احتمالاً با مطلع شدن از ازدواج مجدد او خشمگین خواهید شد.
چگونه میتوان این موقعیت را مهار کرد؟
پذیرش مسئولیت احساسات و رفتارها. هنگامی که بدانید در برابر خبر ازدواج همسر سابقتان چه کاری انجام میدهید و به تبعات آن بر زندگی خودتان و او آگاه باشید، میتوانید نقاط ضعف خود را بپذیرید و در برابر رفتارهای او با تأمل و منطق بیشتری واکنش نشان دهید.
بخشش دوجانبه. هنگامی که از ازدواج مجدد همسر سابقتان به خشم میآیید، نشان میدهید که هنوز از لحاظ عاطفی به او وابسته هستید و نتوانستهاید مسئله طلاق را برای خودتان حل کنید. یکی از مهمترین کارهایی که ممکن است موجب حل مسائل ناراحتکننده در فرایند طلاق شود، بخشش دوجانبه است. وقتی بعد از جدایی هر دو نفر تصمیم میگیرند که همدیگر را ببخشند و از رفتارهای یکدیگر کینهای به دل نداشته باشند، در زمان شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابق خشمگین نمیشوند و اگر هم ناراحت شوند، موقت و زودگذر خواهد بود.
تلاش برای بهبود وضعیت زندگی. یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خمشگین و افسرده میشود؛ ولی زمانی که فرد بتواند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد و در جستوجوی راههایی برای زندگی بهتر باشد، بیتردید از شادی همسر سابقش خشمگین نخواهد شد.
بازگشت به زندگی مشترک با همسر سابق. خیال برگشت دوباره به زندگی مشترک با همسر سابق باید بر اساس شواهدی مستند و دقیق باشد، در غیر این صورت خیالی بیش نیست و عاقبت آن شوک ناشی از خبر ازدواج همسر سابق است.
مراجعه به یک مشاور یا روانشناس. برای حل بحران باقیمانده از زمان طلاق مؤثرترین راهبرد این است که به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید.
اگر قصد این را دارید که دوتا شوید و مقدمات عروسی را فراهم آورید یک سری کارهایی را باید انجام دهید.عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند در حالی که این دلدادگی تنها،
برای تشکیل خانواده کافی نیست.روند دل سپردن و عاشق شدن شبیه مدرسه ای اسـت که باید وارد آن شده و اطلاعات کافی کسب کرده و در نهایت از آن فارغ التحصیل شوید. زندگی زناشویی نیازمند پیش نیازهایی اسـت که از راه شناخت و آگاهی بدست می آیند.به عنوان یک گام اساسی در ازدواج بهتر اسـت بدانیم که قرار اسـت
در ازدواج چه اتفاقی بیفتد و باید دارای چه شرایطی باشیم تا بتوانیم خود را در موقعیت ازدواج بدانیم.ازدواج چیست؟شاید در ابتدا این سوال که « ازدواج چیست» به نظر خنده دار بیاید. اما بدلیل نداشتن جواب دقیق این سوال بسیاری از ازدواج ها دچار آفت شده و به جدایی منجر می شوند.
ازدواج پیوندی اسـت بین دو نفر که قرار اسـت با علایق، سلیقه ها و خصوصیات شخصی و خُلقی که دارند زندگی خود را به اشتراک گذاشته و در نهایت، سازگاری، آرامش و بالندگی را به یکدیگر هدیه دهند. این تعریف اگر چه ساده بنظر می رسد اما عمل به آن و فراهم کردن اصولی که در آن بیان شده مسئولیتی اسـت
بر دوش هر دو طرف زوجین که هم ایجاب می کند برای عمل به آن تا حد ممکن با آگاهی و مهارت در این راه قدم برداشته و آمادگی لازم برای تحقق آن کسب شود.در زندگی مشترک بنا بر این اسـت که همه چیز مشترک باشد و هیچ نوع من و تویی وجود نداشته باشد. هر یک از زن و مرد باید تماما در یکدیگر ذوب شده و محو همسر خود شوند.
در ازدواج باید خود را فراموش کرد و در دیگری خلاصه شد. پا گذاشتن روی شخصیت خود و بها دادن به طرف مقابل، در حقیقت نوعی کتمان وجود و هستی خود با تمام ابعاد یک انسان اسـت. در این ذوب شدن اسـت که خوشبختی رقم می خورد، زن و مرد مکمل هم هستند
و این کمال در ابتدا در احترام به خود سپس به طرف مقابل معنا می شود. زن در کنار مرد و مرد در کنار زن به خوشبختی خواهند رسید.اما برخی از زوجین این تکامل و ذوب شدن در یکدیگر را نادیده می گیرند و تنها و تنها خود را می بینند و اصلا توان دیدن تفاوت ها و مخالفت ها و خصوصیات فردی طرف مقابل را ندارند
و می خواهند که همسرشان مطابق میل او رفتار کند، لباس بپوشد، سخن بگوید و … این افراد آنچه برایشان مهم اسـت رسیدن به آرامش خود، آن هم با ارضاء حس خودخواهی بدون توجه به نیازهای دیگری اسـت.در هر دو حالت افراط و تفریطی وجود دارد که زن و شوهر را از مرکز دایره خوشبختی دور می کند.
بودن در کنار یکدیگر، پذیرفتن تفاوت های دیگری و نقش مکملی و احترام به این تفاوت ها مواردی اسـت که باید با اعتقاد کامل به چشم یک پیش نیاز واقعی برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد.یکی از مهمترین ثمرات ازدواج خارج شدن از وابستگی به خانواده اسـت و روی پای خود ایستادن و مستقل شدن
در رفتار و گفتار و بالاتر از همه مستقل شدن در امور اقتصادی و تصمیم گیری های زندگی! بی شک تا دختر یا پسری جرأت استقلال و زندگی جدید را پیدا نکرده باشند نباید به ازدواج فکر کنند. استقلال مالی برای مردان، عاطفی و پشتیبانی از موارد مهم در این پیش نیاز اسـت.
بالاخره یک جایی باید دختر دل از وابستگی عاطفه پدری یا مادری بِکند تا به همسر خود معطوف شود و یک پسر هم همین طور. سازگاری با شرایط جدید زندگی، نیاز به استقلال دارد و این استقلال روانی باید قبل از ازدواج صورت گیردبهترین شرایط در ازدواج وقتی فراهم می آید که هر یک از زوجین خود را خیلی خوب قبل از زندگی مشترک بشناسد.
بهتر اسـت قبل از ورود به زندگی مشترک بدانید چه نقاط قوت یا ضعفی دارید و با کار کردن روی آنها در صدد اصلاح یا تقویت آنها برآیید. به قول معروف پیش گیری بهتر از درمان اسـت. در حقیقت وقتی بدانید فرد وابسته ای به مادر یا پدر یا حتی خواهر و برادر خود هستید؛ می توانید قبل از ازدواج برای رفع آن اقدام کرده و سپس با استقلال فکری و روانی و عاطفی اقدام به خواستگاری کنید.
اگر قصد این را دارید که دوتا شوید و مقدمات عروسی را فراهم آورید یک سری کارهایی را باید انجام دهید.عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند در حالی که این دلدادگی تنها،
برای تشکیل خانواده کافی نیست.روند دل سپردن و عاشق شدن شبیه مدرسه ای اسـت که باید وارد آن شده و اطلاعات کافی کسب کرده و در نهایت از آن فارغ التحصیل شوید. زندگی زناشویی نیازمند پیش نیازهایی اسـت که از راه شناخت و آگاهی بدست می آیند.به عنوان یک گام اساسی در ازدواج بهتر اسـت بدانیم که قرار اسـت
در ازدواج چه اتفاقی بیفتد و باید دارای چه شرایطی باشیم تا بتوانیم خود را در موقعیت ازدواج بدانیم.ازدواج چیست؟شاید در ابتدا این سوال که « ازدواج چیست» به نظر خنده دار بیاید. اما بدلیل نداشتن جواب دقیق این سوال بسیاری از ازدواج ها دچار آفت شده و به جدایی منجر می شوند.
ازدواج پیوندی اسـت بین دو نفر که قرار اسـت با علایق، سلیقه ها و خصوصیات شخصی و خُلقی که دارند زندگی خود را به اشتراک گذاشته و در نهایت، سازگاری، آرامش و بالندگی را به یکدیگر هدیه دهند. این تعریف اگر چه ساده بنظر می رسد اما عمل به آن و فراهم کردن اصولی که در آن بیان شده مسئولیتی اسـت
بر دوش هر دو طرف زوجین که هم ایجاب می کند برای عمل به آن تا حد ممکن با آگاهی و مهارت در این راه قدم برداشته و آمادگی لازم برای تحقق آن کسب شود.در زندگی مشترک بنا بر این اسـت که همه چیز مشترک باشد و هیچ نوع من و تویی وجود نداشته باشد. هر یک از زن و مرد باید تماما در یکدیگر ذوب شده و محو همسر خود شوند.
در ازدواج باید خود را فراموش کرد و در دیگری خلاصه شد. پا گذاشتن روی شخصیت خود و بها دادن به طرف مقابل، در حقیقت نوعی کتمان وجود و هستی خود با تمام ابعاد یک انسان اسـت. در این ذوب شدن اسـت که خوشبختی رقم می خورد، زن و مرد مکمل هم هستند
و این کمال در ابتدا در احترام به خود سپس به طرف مقابل معنا می شود. زن در کنار مرد و مرد در کنار زن به خوشبختی خواهند رسید.اما برخی از زوجین این تکامل و ذوب شدن در یکدیگر را نادیده می گیرند و تنها و تنها خود را می بینند و اصلا توان دیدن تفاوت ها و مخالفت ها و خصوصیات فردی طرف مقابل را ندارند
و می خواهند که همسرشان مطابق میل او رفتار کند، لباس بپوشد، سخن بگوید و … این افراد آنچه برایشان مهم اسـت رسیدن به آرامش خود، آن هم با ارضاء حس خودخواهی بدون توجه به نیازهای دیگری اسـت.در هر دو حالت افراط و تفریطی وجود دارد که زن و شوهر را از مرکز دایره خوشبختی دور می کند.
بودن در کنار یکدیگر، پذیرفتن تفاوت های دیگری و نقش مکملی و احترام به این تفاوت ها مواردی اسـت که باید با اعتقاد کامل به چشم یک پیش نیاز واقعی برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد.یکی از مهمترین ثمرات ازدواج خارج شدن از وابستگی به خانواده اسـت و روی پای خود ایستادن و مستقل شدن
در رفتار و گفتار و بالاتر از همه مستقل شدن در امور اقتصادی و تصمیم گیری های زندگی! بی شک تا دختر یا پسری جرأت استقلال و زندگی جدید را پیدا نکرده باشند نباید به ازدواج فکر کنند. استقلال مالی برای مردان، عاطفی و پشتیبانی از موارد مهم در این پیش نیاز اسـت.
بالاخره یک جایی باید دختر دل از وابستگی عاطفه پدری یا مادری بِکند تا به همسر خود معطوف شود و یک پسر هم همین طور. سازگاری با شرایط جدید زندگی، نیاز به استقلال دارد و این استقلال روانی باید قبل از ازدواج صورت گیردبهترین شرایط در ازدواج وقتی فراهم می آید که هر یک از زوجین خود را خیلی خوب قبل از زندگی مشترک بشناسد.
بهتر اسـت قبل از ورود به زندگی مشترک بدانید چه نقاط قوت یا ضعفی دارید و با کار کردن روی آنها در صدد اصلاح یا تقویت آنها برآیید. به قول معروف پیش گیری بهتر از درمان اسـت. در حقیقت وقتی بدانید فرد وابسته ای به مادر یا پدر یا حتی خواهر و برادر خود هستید؛ می توانید قبل از ازدواج برای رفع آن اقدام کرده و سپس با استقلال فکری و روانی و عاطفی اقدام به خواستگاری کنید.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
خانواده به عنوان اولین کانونی که شخصیت انسان در آن شکل می گیرد، دارای اهمیتی خاص اســت. اگر اصول زندگی زناشویی و راه کارهای شگفت انگیز دینی، به خوبی تبیین می شد، به جرأت می توان گفت آمار نابسامانی های خانوادگی بسیار کمتر از آن چیزی بود که اکنون می بینیم. تلاش برای حفظ و تداوم زندگی زناشویی از مهمترین وظایف هر مسلمانی اســت و از نظر اسلام راه خوشبختی از خانواده می گذرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «هرگاه خداوند، خانواده ای را دوست بدارد، مدارا و ملایمت را وارد آن خانواده می کند».
حضرت علی علیه السلام خویشاوندان را به بالهایی تشبیه می کند که انسان را در صعود به اهداف عالی کمک می کنند و در صورت نبود یا قطع رابطه با آنان، انسان در رسیدن به آرزوها و اهدافش دچار مشکل می شود. آن حضرت می فرمایند:
«وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ وَ یَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ؛ خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تو می باشند که با آن پرواز می کنی و ریشه تو هستند که به آنها باز می گردی و دست [نیرومند] تو می باشند که با آن حمله می کنی.»
«پسرم! زنان چون گل های بهاری هستند نه پهلوانان سختکوش؛ پس هرگز کاری برتراز توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باش و هرگز آنان را با آزار دادن تحریک مکن که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند.»
امام علی علیه السلام درباره نقش اساسی این کانون گرم در رساندن انسان به هر موفقیتی فرمودند:
«ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب [و ناراحتی] او را می زدایند، و در هنگام مصیبتها، نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند.»
حضرت علی علیه السلام در کتاب شریف نهج البلاغه، توصیه هایی به همسران برای تداوم زندگی و تعالی خانواده دارند: ایشان زنان پاکدامن را فرشته ای از فرشتگان الهی می داند و پاکی آنان را از مجاهدت در راه خدا و شهادت هم بالاتر می داند. و پایبندی به اصول خانوادگی و عدم اجازه ورود نامحرم به حریم زندگی را از صفات کمالی زن می دانند.
همچنین امیر مومنان علیه السلام به مردان می گوید در پوشش همسرانتان و روابطشان دقت داشته باشید که این کار بهترین امور برای حفظ پاکی و سلامت زن اســت. اما این بدان معنا نیست که مرد غیرت و تعصب وسختگیری بی موردی داشته باشد؛ چون در سخنی دیگر تأکید دارند که غیرت بی مورد درستکار را بیمار دل و پاکدامن را به بدگمانی می اندازد.
گرامی ترین و با ارزش ترین فضیلتی که در راس تمام امور خانواده قرار دارد، اخلاق نیکو و سعی در رفع نیازهای یکدیگر اســت.
حضرت در بیانی می فرمایند: «اگر اندوهی از اعضای خانواده بزداییم و دل آنها را شاد سازیم، خداوند این شادی را لطفی برایمان قرار می دهد که هنگام غم روزگار، چون آب زلالی برایمان باریدن می گیرد و اندوه و غم هایمان را می شوید.»
امام علی علیه السلام جهاد زن را نیکو شوهرداری دانسته و به مردان توصیه می کند هرگز با پرخاشگری با زنانتان سخن مگویید و هیچ گاه با چوب و سنگ آنان را می آزارید که این برخورد حتی در جاهلیت هم جایگاهی نداشت و چنین شخصی مورد مذمت بوده وهست.
حضرت در وصیتی به امام حسن علیه السلام می فرمایند: «پسرم! زنان چون گل های بهاری هستند نه پهلوانان سختکوش؛ پس هرگز کاری برتر از توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باش و هرگز آنان را با آزار دادن تحریک مکن که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند.»
«ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند.»
با تمام سفارشاتی که حضرت در مورد احترام به زن و خانواده دارند و تلاش برای مهیا کردن شرایط بهتر برای زن را چون جهاد می دانند؛ اما در مواردی نگاه های زن سالاری را محکوم و اشتباه می داند.
اگر خانواده، سامان درستی یافت و در چارچوب صحیح خود قرار گرفت، زن و شوهر به آرامش مطلوبی می رسند، و جامعه هم از ثمرات مادّی و معنوی آن بهره قابل توجّهی خواهد برد. آرامش و نشاط فردی و اجتماعی، دقّت و نظم در محیط کار، بالا رفتن رشد علمی و فرهنگی کشور، تقویت حیا و عفت، تربیت صحیح کودک و فواید ناشی از آن، و نیز ده ها و بلکه صدها فایده ی دیگر، از اموری هستند که از دل خانواده های ایده آل، به جامعه سرایت می کنند.
منابع:
- نهج البلاغه ؛ نامه 31 و ١٤ - خطبه 23 و١٤٠ - حکمت ٤٧٤، ٢٣٤، ٣٦٠، ٣٨، ٢٥٧، ١٣٦
- کنزالعمال، متقی هندی، ج 3، ص52، ح 5449
- آشیانه مهر، احمد نباتی، مقدمه کتاب
رئیس سازمان بهزیستی از ارائه پیشنهاد اجباری شدن انجام مشاوره و آزمایش ژنتیک قبل از ازدواج در برنامه ششم توسعه کشور خبر داد.
وی با بیان این مطلب که معلولیت گاهی بر اثر بیماری یا سانحه و گاهی ناشی از اختلالات ژنتیکی است، خاطر نشان کرد: ما باید به سمتی برویم که آثار ناشی از عوارض این اختلالات را کم رنگتر کنیم.
محسنی بندپی ادامه داد: سازمان بهزیستی در طی دو سه سال اخیر این موضوع را به عنوان یک اصل در نظام برنامهریزی عملیاتی خود قرار داده است.
وی با اشاره به اینکه تولد یک نوزاد با بیماری ژنتیکی بار مالی بر خانوادهها و جامعه دارد، گفت: استفاده از ظرفیتهای علمی، جوامع را به درجهای از شادابی و پیشرفت رسانده که بتوانند بیماریهای ژنتیکی را مهار کنند.
محسنی بندپی گفت: عوامل محیطی و ارثی جزو موارد برهم زننده سلامت جامعه هستند؛ اگر عوامل محیطی کنترل شوند، موارد ارثی هرچقدر قوی باشند باز هم میتوان خروجی آن را خفیف کرد.
رئیس سازمان بهزیستی، از موفقیت در جلوگیری از ۱۳۰۰ سقط جنین طی سه سال اخیر خبر داد و افزود: ما پیشنهاد دادیم تمام کسانی که ازدواج میکنند حتما مشاوره و آزمایش ژنتیک را انجام دهند و اگر توان پرداخت آن را ندارند سازمان بهزیستی و کمیته امداد میتوانند آن را تقبل کنند.
وی همچنین از اجباری شدن مشاوره و آزمایش ژنتیک در سه استان کشور یه صورت پایلوت خبر داد و افزود: دستاوردهای این اقدام شواهد بسیار قوی را فراهم کرد و باعث شد که در برنامه ششم توسعه پیشنهاد دهیم که اجباری کردن مشاوره و آزمایشات ژنتیک در سراسر کشور اجباری شود.
رئیس سازمان بهزیستی با بیان اینکه هنوز در کشور نقاطی وجود دارد که محیط آن باعث تولد کودکان فلج میشود، تاکید کرد: دانشگاهها باید در این زمینه ورود کنند و ژنهای این مناطق را مورد بررسی قرار دهند. در برنامه پنجم توسعه نیز تاکید شده که باید تحقیقات کاربردی که به نفع جامعه است انجام شود. سازمان بهزیستی آمادگی کمک مالی برای انجام چنین پروژههایی را دارد.
محسنیبندپی همچنین به همکاری نکردن بیمهها در پوشش حق مشاوره ژنتیک در بسته تعهدات بیمه پایه اشاره کرد و گفت: ما پیشبینی کردیم که در سال ۹۵، ۱۵۰ هزار مشاوره ژنتیک داشته باشیم. در عین حال که منابع سازمان بهزیستی محدود است، اما آن را در اولویت خود قرار دادهایم و اگر سازمانهای بیمهگر در این زمینه همکاری نکنند در سال ۹۶، سازمان بهزیستی یک واحد بیمه گر ایجاد میکند.
اگر قصد این را دارید که دوتا شوید و مقدمات عروسی را فراهم آورید یک سری کارهایی را باید انجام دهید.عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند عاشق شدن و دل دادن راهی اسـت که در بیشتر مواقع جوانها را به این فکر می اندازد که ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند در حالی که این دلدادگی تنها،
برای تشکیل خانواده کافی نیست.روند دل سپردن و عاشق شدن شبیه مدرسه ای اسـت که باید وارد آن شده و اطلاعات کافی کسب کرده و در نهایت از آن فارغ التحصیل شوید. زندگی زناشویی نیازمند پیش نیازهایی اسـت که از راه شناخت و آگاهی بدست می آیند.به عنوان یک گام اساسی در ازدواج بهتر اسـت بدانیم که قرار اسـت
در ازدواج چه اتفاقی بیفتد و باید دارای چه شرایطی باشیم تا بتوانیم خود را در موقعیت ازدواج بدانیم.ازدواج چیست؟شاید در ابتدا این سوال که « ازدواج چیست» به نظر خنده دار بیاید. اما بدلیل نداشتن جواب دقیق این سوال بسیاری از ازدواج ها دچار آفت شده و به جدایی منجر می شوند.
ازدواج پیوندی اسـت بین دو نفر که قرار اسـت با علایق، سلیقه ها و خصوصیات شخصی و خُلقی که دارند زندگی خود را به اشتراک گذاشته و در نهایت، سازگاری، آرامش و بالندگی را به یکدیگر هدیه دهند. این تعریف اگر چه ساده بنظر می رسد اما عمل به آن و فراهم کردن اصولی که در آن بیان شده مسئولیتی اسـت
بر دوش هر دو طرف زوجین که هم ایجاب می کند برای عمل به آن تا حد ممکن با آگاهی و مهارت در این راه قدم برداشته و آمادگی لازم برای تحقق آن کسب شود.در زندگی مشترک بنا بر این اسـت که همه چیز مشترک باشد و هیچ نوع من و تویی وجود نداشته باشد. هر یک از زن و مرد باید تماما در یکدیگر ذوب شده و محو همسر خود شوند.
در ازدواج باید خود را فراموش کرد و در دیگری خلاصه شد. پا گذاشتن روی شخصیت خود و بها دادن به طرف مقابل، در حقیقت نوعی کتمان وجود و هستی خود با تمام ابعاد یک انسان اسـت. در این ذوب شدن اسـت که خوشبختی رقم می خورد، زن و مرد مکمل هم هستند
و این کمال در ابتدا در احترام به خود سپس به طرف مقابل معنا می شود. زن در کنار مرد و مرد در کنار زن به خوشبختی خواهند رسید.اما برخی از زوجین این تکامل و ذوب شدن در یکدیگر را نادیده می گیرند و تنها و تنها خود را می بینند و اصلا توان دیدن تفاوت ها و مخالفت ها و خصوصیات فردی طرف مقابل را ندارند
و می خواهند که همسرشان مطابق میل او رفتار کند، لباس بپوشد، سخن بگوید و … این افراد آنچه برایشان مهم اسـت رسیدن به آرامش خود، آن هم با ارضاء حس خودخواهی بدون توجه به نیازهای دیگری اسـت.در هر دو حالت افراط و تفریطی وجود دارد که زن و شوهر را از مرکز دایره خوشبختی دور می کند.
بودن در کنار یکدیگر، پذیرفتن تفاوت های دیگری و نقش مکملی و احترام به این تفاوت ها مواردی اسـت که باید با اعتقاد کامل به چشم یک پیش نیاز واقعی برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد.یکی از مهمترین ثمرات ازدواج خارج شدن از وابستگی به خانواده اسـت و روی پای خود ایستادن و مستقل شدن
در رفتار و گفتار و بالاتر از همه مستقل شدن در امور اقتصادی و تصمیم گیری های زندگی! بی شک تا دختر یا پسری جرأت استقلال و زندگی جدید را پیدا نکرده باشند نباید به ازدواج فکر کنند. استقلال مالی برای مردان، عاطفی و پشتیبانی از موارد مهم در این پیش نیاز اسـت.
بالاخره یک جایی باید دختر دل از وابستگی عاطفه پدری یا مادری بِکند تا به همسر خود معطوف شود و یک پسر هم همین طور. سازگاری با شرایط جدید زندگی، نیاز به استقلال دارد و این استقلال روانی باید قبل از ازدواج صورت گیردبهترین شرایط در ازدواج وقتی فراهم می آید که هر یک از زوجین خود را خیلی خوب قبل از زندگی مشترک بشناسد.
بهتر اسـت قبل از ورود به زندگی مشترک بدانید چه نقاط قوت یا ضعفی دارید و با کار کردن روی آنها در صدد اصلاح یا تقویت آنها برآیید. به قول معروف پیش گیری بهتر از درمان اسـت. در حقیقت وقتی بدانید فرد وابسته ای به مادر یا پدر یا حتی خواهر و برادر خود هستید؛ می توانید قبل از ازدواج برای رفع آن اقدام کرده و سپس با استقلال فکری و روانی و عاطفی اقدام به خواستگاری کنید.
به گزارش خبرنگار گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس، روز گذشته در پرواز بین دو شهر وین و آتن یک اتفاق جالب افتاد و چند دقیقهای از بلند شدن هواپیما نگذشته بود که یک گروه کُر داخل هواپیما شروع به آواز خواندن کرد و در اشعار خود گفت در این هواپیما قرار اســت مراسم خواستگاری و ازدواج برگزار شود.
خانم «ناتالی ایچ» که روی صندلی خود نشسته بود، بدون هرگونه پیشبینی قبلی «جورگن بوگنر» از دوستان قدیمی خود را در مقابل خود مشاهده کرد و متوجه شد این مراسم برای او برگزار شده اســت. او به خبرگزاری NBC توضیح داد: «باورم نمیشد چه اتفاقی میافتد. بوگنر پس از نشستن روی زانوهای خود درخواست ازدواج خود را مطرح کرد».
آقای بوگنر پیشبینیهای لازم برای مابقی مراسم را هم انجام داده بود که از جمله آنها میتوان به آوردن دو حلقه عروسی، لباس عروس، یک ویالونیست و ... اشاره کرد. زمانی که این هواپیما در فرودگاه آتن به زمین نشست، خانم ایچ با این درخواست موافقت کرده بود و در سالن انتظار فرودگاه والدین وی که از قبل در جریان قرار گرفته بودند، در شادمانی آنها شریک شدند.
این نخستین باری بود که مراسم خواستگاری و ازدواج داخل هواپیما انجام شد.
انتهای پیام /