پرده بکارت حلقوی قابل اتساع با توجه به ارتجاعی بودنش مشکلاتی را برای زوجهای جوان ایجاد کرده است. با پارگی پرده بکارت و ساییدگی آن آشنا شوید
پرده بکارت یک رینگ مخاطی ضخیم یا ظریف گرداگرد دهانه ورودی واژن میباشد که دارای یک غشاء نسبتاً نازک و لاستیکی کششدار است. در بیشتر پردهها یک دهنه ۱ تا ۲ سانتیمتر باز برای خارج شدن خون هنگام عادت ماهانه وجود دارد. اندازه بزرگی این دهنه و شکل آن در افراد مختلف متفاوت است. به طوری که در برخی دختران شکل یک حاشیه باریک را دارد اما در برخی دیگر به صورت هلالی شکل بوده و تقریباً نیم دهنه واژن را میپوشاند.
در پژوهشی که توسط پزشکی قانونی کشور در مورد مراجعه کنندگان برای معاینه پرده بکارت انجام شد مشخص گردید که بیشترین فراوانی انواع آناتومیک پرده بکارت مربوط به پرده بکارت حلقوی با لبه صاف میباشد همچنین از نظر نوع پرده، پرده بکارت حلقوی قابل اتساع با لبه صاف بیشترین موارد را به خود اختصاص میدهد.
انواع آسیبهای مشاهده شده در پرده بکارت شامل:
پارگی پرده بکارت هیچ گونه قاعده و قانونی ندارد و ممکن است به هر شکل و اندازه و در هر جهتی از پرده بکارت ایجاد شود. در پرده بکارت نوع حلقوی غیر قابل اتساع معمولاً 4 تا 5 پارگی شعاعی شکل بوجود میآید و انواع هلالی دو پارگی در طرفین پیدا میکنند. پارگیها معمولاً از کناره آزاد پرده بکارت شروع شده و تا جدار واژن کشیده میشوند. در مواردی که سن دختر کم بوده و دستگاه تناسلی زنانه رشد کافی نداشته باشد ممکن است پارگی در واژن و سایر نواحی تناسلی نیز ایجاد شود.
توجه : داشتن رابطه جنسی بدون پارگی پرده بکارت توسط پزشکان از روی سائیدگی لبههای سوراخ پرده بکارت قابل تشخیص است همچنین با توجه به این که در پردههای قابل اتساع به دنبال تماس جنسی پارگی حادث نمیشود لذا در معاینه افراد دارای این نوع پرده باید دقت کافی دربررسی مخاط واژن و وضعیت چینهای آن انجام شود.
عوامل و مسائل متعددی باعث پارگی و از بین رفتن این قسمت از دستگاه تناسلی زنان میگردد. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد
در حالتی که زن هنگام نزدیکی آرام و بدون تنش باشد، زمان کافی برای عشقورزی داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتی کند و دهانه واژنش به اندازه کافی مرطوب باشد، دخول به نرمی انجام میشود و به این ترتیب ممکن است زن در اولین ارتباط خونریزی نداشته باشد. اما اگر زن مضطرب باشد یا بترسد و پاهایش را جمع کند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت.
کلام آخر:
چه خونریزی در برقراری اولین رابطه دیده شود چه نشود تنگ بودن دهانه واژن هنگام دخول به خوبی نشان دهنده باکره بودن یک دختر است. طوری که میتوان به سادگی تفاوت را در اولین رابطه جنسی با مثلاً دهمین بار در نحوه ورود آلت تناسلی مردانه به داخل واژن احساس کرد.
منابع:
مجله اینترنتی ستاره
مجله علمی پزشکی قانونی - بخش تشریح مرکز پزشکی قانونی استان تهران
زکات چیست؟ زکات به دو معنی رشد و نمو و پاکی به کار رفته است. زکات چیست؟ زکات سهمی از مال مومن است که به امید برکت به فقرا اختصاص داده می شود
«زکات» در لغت، به دو معنا آمده است: یکى رشد و نمو و دیگرى پاکى. کلمه «زکات» به سهمی اطلاق میشود که انسان مؤمن از مال خود خارج میکند و به فقرا میدهد، به این دلیل است که در پرداخت آن، امید رشد و افزایش مال همراه با خیرات و برکات را دارد و موجب تزکیه و پاکى روح پرداخت کننده میشود.
معناى زکات به کار رفته در آیات کریمه قرآن گسترده است، در حالىکه معناى خمس یک چیز بیشتر نیست. آیاتی که درباره زکات در قرآن کریم آمده است همه مربوط به زکات واجب اصطلاحی فقهی نیست، بلکه زکات با معانی متفاوت و همراه با عناوین مختلف ذکر شده است؛ مانند زکات واجب، زکات به معنای انفاق و صدقه مستحبی، زکات به معناى پاکى. اگرچه اکثر آیات مربوط به زکات در مورد زکات مال (اعم از واجب یا مستحب) است. همچنین باید در نظر داشت که در صدر اسلام «زکات» در معناى لغوى (انفاق مال) به کار میرفته، نه در خصوص زکات واجب. اما باید دانست که هرکدام از ایندو منبع اقتصادی و عبادی جامعه اسلامی، جایگاه ویژه خود را دارند و بر اساس مصلحتها و منفعتهایی در مواردی واجب و در مواردی مستحب قرار داده شدهاند.
زکات چیست؟
علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه شریفه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» میگوید: «اگر مىبینید امروز وقتى زکات گفته میشود ذهن منصرف به زکات واجب شده و صدقه به ذهن نمیآید، نه از این جهت است که بر حسب لغت عرب صدقه، زکات نباشد، بلکه از این جهت است که در مدت هزار و چند سال گذشته از عمر اسلام، متشرعه و مسلمانان زکات را در واجب به کار بردهاند، و گرنه در صدر اسلام زکات به همان معناى لغوى خود بوده است و معناى لغوى زکات، اعم است از معناى مصطلح آن (زکات واجب فقهی) و صدقه و انفاق مستحبی.
در حقیقت زکات در لغت، مخصوصاً اگر در کنار نماز قرار گیرد، به معناى انفاق مال در راه خدا و مرادف آن است، همانطور که همین مطلب از آیاتى که احوال پیامبران گذشته را حکایت میکنند به خوبى استفاده میشود، مانند این آیه که درباره حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب میفرماید: «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ» و راجع به حضرت اسماعیل میفرماید: «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا» و درباره حضرت عیسى (ع) در گهواره میفرماید: «وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا». ناگفته پیداست که در شریعت ابراهیم و یعقوب و اسماعیل و عیسى(ع) زکات به آن معنایى که در اسلام است نبود.
همچنین در قرآن میخوانیم: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى» و «الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ» و «وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ» و آیات دیگرى که در سورههاى مکى و مخصوصاً سورههایى که در اوایل بعثت نازل شده مانند سوره «حم سجده» و امثال آن. چه این سورهها وقتى نازل شدند که اصولاً زکات به معناى معروف و مصطلح فقهی هنوز واجب نشده بود و لابد مسلمانان آن روز از کلمه زکاتى که در این آیات است، چیزى میفهمیدهاند، بلکه این آیه مربوط به زکات: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ» دلالت دارد بر اینکه زکات مصطلح یکى از مصادیق صدقه است و از این جهت آن را زکات گفتهاند که صدقه است و چون صدقه پاک کننده است، زکات هم از تزکیه و به معناى پاک کردن است.
در قرآن کریم با اینکه پرداخت زکات به عنوان یک واجب مالى مورد تأکید قرار گرفته، اما به طور مشخص موارد وجوب آن معین نشده است و موارد وجوب آن در روایات بیان شده است.
زکات چیست؟
بر اساس معنای لغوی و عام، هر چیزى زکاتى دارد. امام على (ع) میفرماید:
«زکات بدن، جهاد و روزه گرفتن است. زکات جاه و مقام، بذل و بخشش، زکات جمال و زیبایى، عفت و عصمت خواهد بود. زکات سلطه و قدرت، نجات افراد اندوهگین، زکات شجاعت، جهاد فى سبیل اللّه است. زکات صحت و سلامتى، کوشش در اطاعت پروردگار و زکات پیروزى، احسان خواهد بود. زکات علم آن است که آن را نشر دهى و خود را به انجام آن وادار کنى... و زکات قدرت، انصاف است». |
در قرآن کریم؛ آمدن «زکات» در
کنار «صلاة» نشان دهنده آن است که رابطه با خداوند متعال از طریق نماز حاصل شده و رابطه
با مخلوق خداوند از راه اداى زکات برقرار میشود. همراهى این دو به جهت اهمیت ویژه
آنهاست؛ زیرا نماز در آیات قرآن کریم و روایات اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است
و زکات نیز در دین اسلام در بُعد اقتصادى و اجتماعى و... بسیار اهمیت دارد و ذکر زکات
در کنار نماز نشانه جامعیت اسلام و همه جانبهنگرى دین مقدس اسلام است.
پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاقهاى واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقى، نقش مهمى در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.
زکات چیست؟
در فقه اسلامی؛ «خمس» عبارت است از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصى که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقى است که خداوند براى پیامبر اکرم (ص) و امام معصوم (ع) قرار داده تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جاى زکات مصرف و نیازمندیهاى خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمى از آن، سهم امام (ع) است که باید توسط حاکم اسلامى در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است. خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلق میگیرد.
در فقه اسلامى، زکات عبارت است از: حق واجبى که به بخشى از اموال برخی افراد غنی و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا براى صرف در مصالح عمومى پرداخت شود. اغنیا با دادن زکات، از صفات زشتى مانند حرص و بخل (تا اندازهاى) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوى و اخروى، رشد و نمو خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است.
زکات دارای آثار زیادی است. این که امام علی (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «زکات، پل اسلام است هر کس آن را بپردازد از پل عبور کرده و هر کس آنرا نپردازد در زیر آن پل زندانى میشود؛ زکات خشم پروردگار را فرو مینشاند».
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
درآمد گردشگری ایران یکهزارم آمار جهانی است؛
صنعت گردشگری یکی از پردرآمدترین حوزه های اقتصادی است که متاسفانه در ایران هنوز به جایگاه درخورش نرسیده است.
کارشناس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران با استناد به گزارش شورای جهانی رقابتپذیری سفر و گردشگری در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد: با وجود آنکه ایران از نظر تعداد سایتهای جهانی در رتبه نهم جهان و جایگاه دهم از نظر جاذبههای میراث فرهنگی و آثار ناملموس است، اما فقط یکهزارم درآمد گردشگری جهان را دارد.
به گزارش آلامتو به نقل از ایسنا، «یعقوب امینزاده» در ادامه این گزارش اظهار کرد: طبق اعلام WTCC با مقایسه وضعیت گردشگری در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ این صنعت به لحاظ کسب درآمد با رقم ۱۲۶۰ میلیارد دلار، ۵ درصد رشد داشته که سهم ایران از آن یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده که یکهزارم درآمد گردشگری جهان میشود.
به گفته وی، در این گزارش که سال گذشته میلادی منتشر شده، رتبه ایران به لحاظ وضعیت زیرساخت و حمل و نقل از بین ۱۴۱ کشور، نودو سوم بوده است. همچنین این رتبه در بخش زیرساخت گردشگری برای ایران ۱۱۹ جهان تعین شده است.
امینزاده گفت: طبق گزارش شورای رقابتپذیری سفر و گردشگری، رتبه ایران در شاخص اولویت صنعت گردشگری برای دولت در بین ۱۴۱ کشور، ۱۳۵ بوده است که این اصلا در شأن ایران نیست.
این کارشناس گردشگری لازمه تغییر وضعیت موجود را شناسایی چالشها دانست و افزود: اولین چالش، نبود برنامه ملی توسعه گردشگری است که بعد از چهار دهه هنوز تهیه نشده؛ هرچند در دولتهای قبلی حرکتهایی شد، اما بعد کنار گذاشته شد و در این دولت نیز بعد از گذشت سه و نیم سال همچنان از نبود برنامه ملی توسعه گردشگری رنج میبریم.
وی اظهار کرد: در صنعت گردشگری برنامهریزیها مبتنی بر گمانهزنی آرزومندانه و سازماندهی مبتنی بر تعارض و تقابلهای واگرا و اقدام و عمل نیز مبتنی بر روزمرگی بوده است.
او تاکید کرد: برای رفع این چالش باید بستری مناسب به منظور حضور اثر بخش ذینفعان در فرآیند تدوین و جاریسازی برنامه توسعه ملی نیز فراهم شود و نباید محدود به چهار دیواریهای معاونت گردشگری شویم.
عضو کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه جایگاه بخش خصوصی در حوزه کلان گردشگری گم است، آن را دومین چالش این صنعت برشمرد و افزود: هنوز مشخص نیست که رابطه بخش خصوصی و دولتی چگونه است. واقعیت همیشه بر این مبنا بوده که بخش دولتی بزرگ و بخش خصوصی کوچک بوده است. هرچند در ماده ۷۵ برنامه پنجم توسعه راهکار ایجاد شورای گفتوگوی بخش خصوصی و دولتی را اتخاذ کردند. اعتقاد بر این بود که اتاق بازرگانی به عنوان پارلمان بخش خصوصی مشاور و مبنای تعامل باشد.
امینزاده در این بین گریزی به ماده ۲۵ آییننامه ایجاد، اصلاح، تکمیل و درجه بندی نرخگذاری تاسیسات گردشگری اشاره کرد و گفت: هرچند این ماده با مخالفت برخی تشکلها مواجه شده اما در هر حال فضایی ایجاد کرده که تشکلی واحد پیگیر جریان صنعت گردشگری باشد.
وی اضافه کرد: ما انتظار داریم در شورای عالی میراث فرهنگی که باید چهار خبره به پیشنهاد رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با تایید ریئس جمهور حضور داشته باشند انتخابی از بخش خصوصی صورت گیرد.
این کارشناس گردشگری توجه به زیرساختها را از وظایف دولت برشمرد و تاکید کرد: باید در بودجه رسمی کشور و سازمان، سهمی به تبلیغات اختصاص یابد چرا باید بخش خصوصی از جیب خود برای تبلیغ و معرفی ایران هزینه کند، در شرایطی که قانون این را از وظایف دولت برشمرده است. هم اکنون بسیاری از کشورهای شناخته شده در صنعت گردشگری که نیاز چندانی برای تبلیغ و معرفی ندارند، برای جذب هر گردشگر دست کم دو دولار هزینه میکنند، در حالی که فکر نمیکنم در ایران این رقم به ۱۰ سنت هم برسد.
امینزاده در ادامه نظام آماری گردشگری ایران را صفر دانست و گفت: کل دارایی ما از بخش آمار به فایلهای خالی اِکسِل محدود شده، آیا شأن گردشگری این است؟ پورتال جامع گردشگری ایران نیز با هدف ترویج راهاندازی شد، اما هنوز مشکل زبان خارجی دارد. تغییر این وضعیت از تدوین برنامه ملی توسعه گردشگری با مشارکت بخش خصوصی حاصل میشود.
وی با طرح این مسئله که فعالان صنعت گردشگری نمیدانند چه نقش و جایگاهی در اقتصاد کشور دارند، گفت: اگر بنا است به درآمد ۲۵ میلیارد دلاری برسیم و سهم این صنعت از درآمد جهانی به یک و نیم تا دو درصد افزایش یابد، طبیعتا باید نقش صنعت گردشگری در اقتصاد کشور درنظر گرفته شود.
او ادامه داد: کسب درآمد هشت میلیارد دلاری آن هم در شرایط رکود اقتصادی و تحریم اتفاق بزرگی بود که بدون ادعا انجام شد، اما کوچکترین توجهی به آن در حوزه اقتصادی کشور نشده است.
جهانگیری اظهار کرد: انتظار ما از متولیان و سیاستگذاران این حوزه آن است که زمینه راهاندازی نهضت ملی در این صنعت به دلیل فرابخشی بودن آن فراهم شود.
وی به عنوان یک سرمایهگذار با اشاره به انتظاراتی که بخش خصوصی از دولت دارد، افزود: این بخش در شرایط کنونی باید بداند با چه روشی و چگونه فعالیت کند تا بازگشت سرمایه داشته باشد، اما در این وانفسا مسئلهی ما این است در شهری مثل تهران که شهرداری با نگاه کاسبمآبانه با فعالان گردشگری برخورد میکند نباید انتظار داشته باشید اتفاقی رخ دهد و یا حتی هتلی ساخته شود.
جهانگیری ادامه داد: در شهری مثل استانبول که سه ساعت فاصله پروازی با تهران دارد، ۸۰ هتل پنج ستاره موجود است. دوبی با دو میلیون جمعیت نیز بیش از ۸۰ هتل پنج ستاره دارد، اما در تهران بعد از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب بشمارید چند هتل پنج ستاره ساخته شده است. فکر نمیکنم آسیبشناسی این موضوع سخت باشد.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون گردشگری اتاق تهران همچنین پس از سخنرانی رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که پیشنهاد تشکیل اتاق فکر با حضور خبرگان بخش خصوصی را داده بود، از رییس این کمیسیون درخواست کرد در اینباره سریعتر اقدام و کارشناسانی را معرفی کند. همچنین حضور تشکلهای خصوصی در اتاق تهران را ظرف دو تا سه ماه آینده نهایی کند تا این اتاق با هویت مشاور در صنعت گردشگری فعالیتهای قدرتمندتری داشته باشد.
جهانگیری همچنین در پاسخ به سوال احمدیپور درباره اقدامات اتاق در دو و نیم سال گذشته برای آماده کردن طرحی به منظور توسعه گردشگری گفت: پیشنهادها در این زمینه به صورت مکتوب به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه خواهد شد.
هوش عاطفی قوه بسیار مهمی در پیشبرد زندگی است. شناخت هوش عاطفی و بالابردن هوش عاطفی باعث موفقیت در روابط اجتماعی و رسیدن به هدف هاست
تعاریف مختلفی برای درک معنای درست هوش عاطفی ارائه شده است اما تعریف اصلی آن چیست و چگونه در زندگی ما کاربرد دارد؟
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در واقع به معنای قوهی توانایی درک و همراهی احساس، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است و همچنین شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند. در ادامه به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن میپردازیم.
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
این نوع از هوش اجتماعی شامل توانایی درک احساسات افراد مختلف در اجتماع میباشد. افرادی که همواره توسط دیگران به عنوان گوش شنوا انتخاب میشوند و تاثیرات زیادی بر افکار و احساسات دیگران دارند دارای هوش عاطفی بین فردی بالایی میباشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
یک لیست از احساسات خود تهیه کنید
شما مطمئنا در طول یک شبانه روز احساسات مختلفی را تجربه میکنید و تمام آنها بر روی روند زندگی شما تاثیر میگذارند. شاید از خود بپرسید که همانطور که تا به حال بدون تهیه لیستی از احساسات خود زندگی عادی را داشتهاید پس بنابراین تهیه این لیست به نظر شما بیهوده خواهد بود. به نظر آسان میرسد که بدون بررسی علت کارهایی که میکنید زندگی کنید، ولی فقط یک روز تلاش کنید تا احساسات خودتان را ثبت و بررسی کنید آنگاه متوجه تفاوت تاثیرگذار اینکار خواهید شد و متوجه میشوید که با پیشرفت توانایی خود در شناخت انگیزههای عاطفی در پس کارهایتان به چه میزان زیادی درک بهتری از خود و روش احساسی خود خواهید داشت و رفته رفته در روابط اجتماعی و در جنبههای مختلف زندگی خود پیشرفت چشمگیری خواهید داشت.
برای بیان احساسات خود توانایی لازم را کسب کنید
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد. برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر. به هر میزان که نزدیک باشد توانایی شما بالاتر خواهد بود. در صورت تضاد نیز حتما با او درباره نحوهی کسب این مهارت مشورت کنید.
مدیریت احساسات منفی خود را بیاموزید
احساسات منفی از جمله استرسها، افسردگیها و احساساتی از این قبیل را شما در طول روز، هفته و ماه و سال در حالتهای مختلف تجربه میکنید. هوش عاطفی در مدیریت این احساسها بیشتر به کمک شما میآید. بعد از اینکه توانایی درک عواطف درونی خود را آموختید باید برای کاهش و مدیریت احساسات منفی خود تلاش کنید. ممکن است هرکسی راهکار متفاوتی برای این مسئله پیدا کند اما بهترین راه همان تهیه کردن یک لیست از احساسات منفیتان است تا هر زمان که دچار این حسهای منفی شدید به لیست خود مراجعه کرده و برای غلبه بر این حسها از یک روش مناسب استفاده کنید.
به حرفهای دیگران گوش بسپارید و به آنها دقت کنید
یکی از بهترین روشها برای بالابردن هوش عاطفی، افزایش مهارت گوش دادن است. هنگامی که کسی برای مطرح کردن مشکل خود به شما مراجعه میکند، به طور کاملا آگاهانه و با تمام حواس به هرچه میگوید گوش دهید. بگذارید تا به طور کامل احساساتش را برای شما بازگو کند. اینکاربه شما امکان میدهد که در درک افکار، ذهنیت و شخصیت افراد توانایی زیادی پیدا کنید و بنابراین تاثیرگذاری و نفوذ شما روی افراد بسیار بالا خواهد رفت.
از حرکات افراد حس آنها را بفهمید
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
گردآوری: گروه روانشناسی ستاره
تیمم غسل جنابت در مواردی لازم می شود. در صورت نبود وقت برای غسل کردن تییم غسل جنابت واجب می شود. تیمم غسل جنابت بعد از طهارت انجام می شود.
غسل جنابت در صورت خروج منی از انسان یا جماع کردن (نزدیکی کردن و داشتن ارتباط زناشویی) بر انسان واجب میشود و در شرایطی که نمی توان غسل نمود باید به جای آن تیمم غسل جنابت را انجام دهد.
در هفت مورد می توان به جای غسل، تیمم کرد:
1. در جایی که آب در اختیار نداشته باشد.
2. وقت کافی برای غسل نداشته باشد و غسل کردن موجب قضا شدن نماز او شود.
3. آب برای بدن او ضرر داشته باشد یا بترسد که به واسطۀ استعمال آن مریض شده یا بیماری او طولانی گردد.
4. اگر تهیه کردن آب یا استعمال آن به قدرى مشقّت داشته باشد که مردم آن را تحمّل نکنند.
5. اگر آب را به مصرف وضو یا غسل برساند خود او یا بستگانش از تشنگى بمیرند یا مریض شوند.
6. کسى که بدن یا لباسش نجس است و اگر وضو یا غسل کند، براى آب کشیدن بدن یا لباسش آبی نمىماند.
7. نداشتن آب مباح.
اگر کسی به دلیل خجالتی بودن نمی تواند غسل کند، نمی تواند در اول وقت تیمم کرده و نماز بخواند. چنین شخصی باید بدن خود را آب بکشد (قسمت هایی را که نجس شده است.) و صبر کند تا آخر وقت یعنی زمانی که فقط به اندازه تیمم و خواندن نماز (به صورت مختصر و اکتفاء به واجبات نماز) وقت داشته باشد و در آن موقع تیمم کرده و با تیمم نماز بخواند. |
ناگفته نماند که به خاطر این که عمداً نماز خود را به تأ خیر انداخته و فرصت غسل کردن را از خود سلب کرده است، مرتکب کار حرامی شده و معصیت کرده است. ولی نماز او صحیح است اگر چه احتیاط مستحب آن است که قضاى آن نماز را بخواند.
الف. نیت تیمم غسل جنابت (تیمم می کنم بدل از غسل جنابت قربه الی الله)
ب. زدن کف دو دست با هم بر چیزى که تیمم بر آن صحیح است
ج. کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانى و دو طرف آن، از جایى که موى سر مى روید تا ابروها و بالاى بینى و بنابر احتیاط واجب، دستها باید روى ابروها نیز کشیده شود
د. کشیدن کف دست چپ بر تمام پشت دست راست، و سپس کشیدن کف دست راست بر تمام پشت دست چپ.
در تیمم غسل جنابت مانند تیمم سایر غسل ها، قبل از اینکه پشت دستها را مسح کند، احتیاط مستحب آن است که یک بار دیگر (بار دوم) دست ها را بر زمین بزند و مجدداً با آن، پشت دست راست و سپس پشت دست چپ را مسح کند. برخی دیگر از فقها این استحباب را در تیمم بدل از وضو نیز قائل اند.
تیمم بر خاک و اقسام سنگها صحیح است. بنا بر احتیاط واجب در حال اختیار (که سنگ یا خاک وجود دارد) بر گچ و آهک پخته و آجر پخته و سفال و بر سنگ معدن مثل سنگ عقیق تیمم نشود.
اگر کسی با همسر خود نزدیکی کند و قبل از طلوع آفتاب نتواند غسل انجام بدهد، برای نماز صبح باید تیمم غسل جنابت کند؛ یعنی به جای غسل جنابت، تیمم انجام دهد و نماز صبح را بخواند و برای نمازهای بعدی غسل انجام دهد. لازم به توضیح است که این مسئله اختصاص به نماز صبح ندارد، بلکه در وقت های دیگر هم همینطور است؛ یعنی اگر کسی جنب شد و در وقت نماز نتوانست غسل کند، وظیفه اش تیمم است و قبل از قضا شدن نماز، باید تیمم غسل جنابت کند و با آن نماز بخواند.
اگر شخصی قبل از نزدیکی بداند که تا طلوع آفتاب قادر به انجام غسل نیست طبق نظر مراجع عظام تقلید انجام چنین عملی هیچ اشکال شرعی ندارد و تکلیف چنین شخصی هم تیمم غسل جنابت است. بنابراین، این فرد به جای غسل جنابت، تیمم بدل از غسل می کند و با این تیمم نمازش را می خواند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تپش قلب در باردرای میتواند طبیعی و در بعضی موارد خطرناک باشد. علت تپش قلب در بارداری افزایش میزان حجم خون در بدن میباشد.
اگر قلبتان ناگهان شروع به تپش شدید کرد نگران نشوید. تپش قلب در بارداری و به تبع آن خستگی و تنگی نفس امری طبیعی است؛ زیرا شما در حدود 40 درصد خون بیشتری نسبت به دورانی که باردار نیستید در بدنتان دارید، که اکسیژن لازم را به فرزندتان میرسانند. تپش قلب شما میتواند به علت دریافت بیش از اندازهی کافئین باشد. اگر اینگونه است، مصرف کافئین را از برنامهی غذایی خود حذف کرده یا به شدت کاهش دهید. در برخی موارد، تپش قلب میتواند علامت پرکاری تیروئید باشد. به خصوص اگر علائم دیگر تیروئید را در خود مشاهده میکنید، بهتر است در ملاقات بعدی با پزشکتان در این باره صحبت نمایید. در مواردی بسیار نادر، تپش قلب همرا با تنگی نفس میتواند علامت آریتمی قلبی (یک ناهنجاری در ضربان قلب) باشد. اگر تپش قلب شدید همراه با تنگی نفس غیرعادی دارید هرچه سریعتر با پزشکتان تماس بگیرید.
تنگی نفس در دوران بارداری میتواند به این علت باشد: در دوران بارداری با رشد جنین، دیافراگم به سمت بالا حرکت میکند که این باعث کم شدن حجم ریه و ایجاد تنگی نفس کمی میشود.
تهیه و ترجمه: مجله اینترنتی ستاره
تاریخ دقیق شهادت امام حسن مجتبی یکی از سه روایت هفت، 28 یا سی ماه صفر می باشد. تاریخ دقیق شهادت امام حسن مجتبی به روایت معتبرتر هفتم صفر است
از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی (ع) می دانند و شیعیان عراق و سایر کشورها نیز در این روز برای سبط اکبر، امام حسن مجتبی (ع) اقامه عزا می کنند اما در ایران شهادت امام حسن (ع) بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم؛ چرا؟!
در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر (ص) ، امام مجتبی(ع) در ماه صفر، بین علمای شیعه اختلافی وجود ندارد، لکن در میان علمای شیعه در تاریخ دقیق شهادت امام حسن مجتبی (ع) سه قول وجود دارد؛
قول اول: (آخر ماه صفر)
روز آخر ماه صفر که قائل آن شیخ کلینی میباشد و لازم به ذکر است که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قول منفردی است که با تمام وجاهت و بزرگی وی هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت ننمودهاند.
قول دوم: (28 صفر)
اولین قائل آن شیخ مفید در کتاب «مسارّ الشیعة» میباشد. این در حالی است که خود شیخ مفید در کتاب دیگرش بنام «الارشاد» از ذکر این روز به عنوان روز شهادت خودداری نموده است و تنها به ذکر ماه صفر اکتفا کرده است.
دومین قائل به این قول شیخ طوسی در کتاب «تهذیب الاحکام» است. با توجه به اینکه شیخ کلینی و شیخ مفید در شمار مشیخه او قرار داشتهاند، تنها از کلام شیخ مفیددر کتاب «الارشاد» تبعیت کرده است و روز خاصی را معین نکرده است. از عدم التزام و تعیین نکردن او به روز خاص در ماه صفر، میتوان استفاده نمود که کلام شیوخ خود (کلینی و شیخ مفید) در بیست و هشتم و آخر ماه صفر را نپذیرفته است.
البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی مورد تأیید قرار گرفته است، لکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد.
قول سوم: (7صفر)
این قول مشهور می باشد و از دو جهت حائز اهمیت است؛
جهت اول: از جهت قائلین به آن، در کم و کیف
از جهت کیفیت؛ در لسان روایات به روز دقیق شهادت امام (ع) اشاره شده است و این خود نشان از ترجیح این قول نسبت به اقوال دیگر است به گونهای که در روایات به روز پنجشنبه اشاره شده است.
از جهت کمیت تعداد قائلین این قول، از قائلین دو قول مذکور بیشتر است.
جهت دوم: سیره علما
سیره علمی علماء و متشرعه و سنت عملی آنها این گونه بوده است که حضرات در روز هفتم ماه صفر، در کلیه بلاد شیعه اقامه عزا می نمودند. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامة عزا نمودند؛ پس از ایشان تحفظ این سنت سیره بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی (که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند) بوده است. |
استفتاء از برخی مراجع معظم تقلید
سوال: با توجه به اهمیت برگزاری شعائر اهلبیت علیهم السلام و مظلومیت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و سیره مستمره علمای حوزه های علمیه قم و نجف اشرف و سایر مشاهد مشرفه که روز هفتم ماه صفر را به عنوان شهادت امام حسن مجتبی (ع) اقامه عزا می کردند... نظر حضرتعالی نسبت به روز هفتم صفر چیست؟ در صورت صحت اقوال فوق الذکر در این روز و بنا بر قولی ولادت امام موسی کاظم (ع) نیز هست، وظیفه و تکلیف ما شیعیان و خصوصا صدا و سیما در برپایی عزاداری و یا جشن و سرور چه می باشد؟
بسمه تعالی و له الحمد، در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی (ع) داشته باشد تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (ص) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر (ع) تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که «مشهور» هم همین است.
محرم و صفر ماه های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد. والله العالم
بسمه تعالی
مناسب است در جمع بین دو قول (مشهور) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر امام مجتبی (علیه الاف التحیطة والثناء ) و تولد امام موسی کاظم (ع) ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار به اینکه مصائب امام دوم (ع) و مناقب امام هفتم (ع) را متذکر و یادآور باشند و همین احتیاط حاصل می شود . والسلام «اول صفر 1430 ه ق».
بسم الله الرحمن الرحیم، به آنچه فقیه محقق، موسس حوزه علمیه قدس سره فرموده اند، باید عمل شود.
بسمه تعالی
بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است . و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب.
برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) می باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماه های حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء (ع) است، سزاوار است در این دو ماه مجلس روضه و عزا برپا نموده و از مجالس جشن و سرور جدا اجتناب نمود. ان شاءالله مجمع مقدس شما عزیزان مورد توجه و عنایت خاصه حضرت بقیةالله ارواحنا فداه قرار بگیرد و همه از منتظران امر فرج آن حضرت بوده باشید.
البته مشهور است طبق آنچه مرحوم کلینی
(رحمة الله علیه) در کافی آورده است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است ولی با توجه
به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام
رعایت شود. همیشه موفق باشید
باسمه جلت اسمائه، جماعتی از محققین و علما مانند شیخ مفید، شهید و کاشفالغطاء بعد از تحقیق، روز هفتم صفر را روز شهادت آن حضرت نوشتهاند من هم موقعیکه در این مورد تحقیق میکردم، تقریبا اطمینان به این پیدا کردم بنابراین مقتضای تعظیم شعائر، اقامه مجلس عزا، تعطیلی بازار، خروج دستهجات و عزاداری در این روز است و وظیفه صدا و سیما بر پایی عزاداری است و تولد امام کاظم (ع) در این روز مانع نباید بشود.
بسمه تعالی عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (ع) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (ع) منافات ندارد .
ترک شادی و سرور در روز میلاد حضرت امام موسی بن جعفر (ع) ـ بر فرض صحت روایت ـ به احترام روز شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) یا به احترام ایام عزای حسینی اشکالی ندارد؛ چرا که بدل دارد و مؤمنین میتوانند در روز دیگری مجلس سرور و شادی بر پا کنند و بهتر این است که در این ایام و در روز هفتم صفر مجلس سرور بر پا نشود؛ اما در مدح فضائل حضرت امام موسی بن جعفر (ع) اشعاری قرائت شود و وعاظ محترم سخنرانی کنند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
«مستجاب الدعوة» شدن همانند رشته های مختلف علمی و امثال آن نیست تا انسان با فراهم آوردن شرایط و ویژگی هایی در آن فن خاص متخصص و صاحب مقام بشود، آنگاه بساط پهن کند و دعا نماید و اجابت دریافت کند و یا برای کسی دیگر دعا کند و اجابت بگیرد. بلکه برخی از بندگان صالح خدا و اولیاء الهی به دلیل معنویت و مقام بلند که در قرب الهی پیدا کرده اند، دارای اوصاف و کمالات وجودی و آثار و برکات معنوی فراوان می شوند که یکی از آنها استجابت دعای آنان است؛ یعنی اگر آن فرد صالح برای کسی دعا کند و یا برای چیزی دعا نماید و اگر خداوند نیز مصلحت بداند، ممکن است بر اثر دعای او حاجتی برآورده شود.
به همین دلیل چه بسا فرد صالحی برای کاری دعا می کند و چون برآورده شدن آن حاجت و یا آن کار به مصلحت آن شخص نیست و یا اسرار دیگری در میان است، لذا دعای آن مومن صالح و یا آن ولی الهی مستجاب نمی شود. بنابراین مستجاب الدعوة بودن ،چون فن خاصی نیست پس شرایط خاص کلاسیک هم ندارد، بلکه برخی بندگان صالح به دلیل معنویت و تقرّب شان به خدا دعاهایشان مستجاب می شود.
عمروبن حمق هنگام جوانی برای پیامبر (صلی الله علیه و اله) آب برد، پیامبر (صلی الله علیه و اله) آن را آشامید و سپس ٍ این دعا را در حق او کرد: اللهم امتعه بشبابه: خدایا او را از جوانی بهره مند کن. این دعا آنچنان در حق او به استجابت رسید، که هشتاد سال از عمرش ٍ گذشت در عین حال موی سفید در سر و صورت او دیده نشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چهار کس دعایشان رد نخواهد شد و درهای آسمان به روی دعای آنان گشوده است: دعای پدر برای اولادش، دعای مظلوم بر علیه ظالم، دعای کسی که برای انجام عمره به مکه رفته باشد، و دعای انسان روزه دار. (بحارالانوار، ج 90، ص 354، باب 22)
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: از جمله کسانی که دعایش مستجاب می شود، دعای امام و پیشوای عادل برای رعیت و دعای مومنی که پشت سر و در غیاب مومنی دیگر برای او دعا کند. (بحارالانوار، ج 90، ص 355، باب 22)
و در روایت دیگری آمده که امام صادق علیه السلام فرمودند: سه کس دعایشان مستجاب است: یکی حاجی که به مکه رفته است. دیگر رزمنده ای که در جبهة جهاد حضور پیدا کرده و سوم انسان مریض. (بحارالانوار، ج 90، ص 357، باب 22)
چه بسا فرد صالحی برای کاری دعا می کند و چون برآورده شدن آن حاجت و یا آن کار به مصلحت آن شخص نیست و یا اسرار دیگری در میان است، لذا دعای آن مومن صالح و یا آن ولی الهی مستجاب نمی شود.
در این مورد به سه نکته اشاره می کنیم:
اولاً همین که انسان با دعا و تضرع و استغفار (که نوعی دعاست) توبه می کند و خداوند توبه او را قبول می کند، این خود روشن ترین دلیل بر آن است که دعای افراد گناه کار نیز پذیرفته می شود و لذا در روایات تأکید فراوانی بر استغفار و توبه از گناهان شده است. (اصول کافی، نشر پیشین، ج 4، ص 264) و قرآن کریم می فرماید: (و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون) (انفال/ 33) یعنی تا آنان طلب آمرزش می کنند، خدا عذاب کنندة ایشان نخواهد بود. پس معلوم می شود که دعای گناهکاران نیز گاهی پذیرفته می شود.
ثانیاً: این که در روایات آمده است که دعای مظلوم بر علیه ظالم مستجاب می شود. (اصول کافی، نشر پیشین، ج 4، ص 264) در هیچ روایتی قید نشده که مظلوم در صورتی دعایش بر علیه ظالم مقبول است که گناه کار نباشد. پس معلوم می شود که دعای مظلوم گرچه اهل گناه باشد بر علیه ظالم مستجاب است.
ثالثاً: آیاتی که همگان را به دعا فراخوانده و وعده اجابت داده مطلق است، مثلا می فرماید: (ادعونی استجب لکم) (مومن/ 60) مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. بخصوص آن که مفسرین گفته اند: شأن نزول این آیه افراد بی ایمان و مغرور و متکبر است که خداوند بعد از تهدید آنان می فرماید مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. (تفسیر نمونه، ج 20، ص 146) و در آیة دیگر نیز به طور مطلق فرموده: (اذا سألک عبادی عنّی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان) (بقره/ 186) هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیکم و دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم.
از این گونه آیات، که استجابت خدا را منوط به گناه کار نبودن دعا کننده نکرده است، به خوبی به دست می آید که خداوند کریم و رحیم حتی دعای افراد گناه کار را نیز اجابت می کند، پس هیچ کس و هیچ گاه از رحمت خدا نباید نا امید بود. گرچه به طور مسلم هر قدر انسان اطاعت بیشتری از خداوند داشته باشد از سوی پروردگار منزلت بالاتر و استجابت بیشتری شامل حال او می شود.
عمروبن حمق از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله) و از یاران شجاع و مخلص علی (علیه السلام) بود که سرانجام توسط دژخیمان معاویه دستگیر شده و در حصن موصل زندانی گردید، سرش را بریدند و نزد معاویه به هدیه بردند. او هنگام جوانی برای پیامبر (صلی الله علیه و اله) آب برد، پیامبر (صلی الله علیه و اله) آن را آشامید و سپس ٍ این دعا را در حق او کرد: اللهم امتعه بشبابه: خدایا او را از جوانی بهره مند کن. این دعا آنچنان در حق او به استجابت رسید، که هشتاد سال از عمرش ٍ گذشت در عین حال موی سفید در سر و صورت او دیده نشد.
او روزی به حضور امام علی (علیه السلام) آمد، امام دید چهره او زرد شده ، پرسید: این زردی چیست؟ او عرض کرد: بر اثر بیماری است که به آن مبتلا شده ام . امام علی (علیه السلام) به او فرمود : مااز خوشحالی شما خوشحالیم ، و هنگام اندوه شما، غمگین هستیم ، و برای بیماری شما بیمار می شویم و برای شما دعا می کنیم.
اندروید به عنوان پلتفرمی یکپارچه برای تلفن های هوشمند شناخته می شود که در قالب یک سیستم عامل نرم افزاری در اختیار کمپانی های تولیدکننده سخت افزاری قرار گرفته و محصول نهایی روانه بازار می گردد.
دیجیاتو