خبرگزاری آریا -
با اضطراب های دایمی چه کنیم؟
اخیرا بیش از قبل دچار اضطراب و دلشوره می شوم. می دانم که چه مشکلاتی در زندگی باعث این حالات در من می شود و دارم تلاش می کنم این مشکل را از درون حل کنم ؛ اما می ترسم اگر نتوانم این احساسات را زود از بین ببرم، این مشکلات در زندگی ام اثرگذار شود. اغلب با حالت عصبی از خواب بیدار می شوم و تا چند ساعت برای رفتن به سر کار حال خوبی ندارم. حتی عادت غذایی من نیز تحت تاثیر این مشکل قرار گرفته است.
آیا داروهای ضد دلشوره، اضطراب یا افسردگی آن قدر باعث آرامش می شود که من نتوانم با علل ایجاد اضطراب در زندگی ام کنار بیایم؟ به دنبال چیزی می گردم تا با مصرف آن بتوانم به زندگی ادامه دهم ، نه یک ماده شیمیایی که من را از خوشبختی و رفاه جدا کند.
جواب: میلیون ها تن در سراسر جهان از اضطراب بالینی قابل تشخیص ، رنج می برند که اختلال روانی اصلی و حتی شایع تر از افسردگی است. گرچه برخی از علل اضطراب قابل تشخیص هستند، گاهی، برخی از حالات شما ارتباط روشنی با مساله خاصی در زندگی ندارند. افراد زیادی که مبتلا به دلشوره و اضطراب اند، درمی یابند که واکنش آن ها تناسبی با این موقعیت واقعی ندارد. مصرف دارو به تثبیت شدن احساسات و واکنش ها کمک می کند و شما بهتر می توانید فکر کنید که چه چیزی باعث این دلشوره و اضطراب شده است. اگر این حالت را خوب بررسی کنید و تحت نظر مشاور ماهری باشید، پی می برید که چه چیزی باعث اضطراب شما شده است، علت اصلی این موارد چیست و ساز و کارهای موثر پرداختن به آن ها را پیدا خواهید کرد.
سابقا تنها نسخه برای افرادی که علایم شما را داشتند، داروهای بسیار مخدر بود و غالبا عوارضی شبیه بی حالی داشت. دیگر این طور نیست. اکنون معلوم شده که حد متعادلی از مواد شیمیایی اثر خوبی بر سلامت روانی یا فقدان آن می گذارد. با افزایش تحقیق و شناخت در این رابطه، تعداد داروهای متنوع و موجود برای کنترل احساسات و علایم روانی همراه آن ها نیز افزایش یافت.
بهترین کار این است که با پزشک خود در مورد احساساتتان صحبت کنید و بگویید به دنبال چه چیزی هستید. گرچه یک پزشک نسخه ای از داروهای ضد افسردگی را تجویز می کند، یک روان شناس کسی است که بهترین درمان را برای افراد دچار اختلال روانی ارایه دهد. شاید اکنون نیز تحت نظر یک مشاور باشید و می توانید از او بخواهید که شما را به یک روان شناس معرفی کند. اگر اکنون تحت درمان نیستید، این کار را انجام دهید. از نامه شما چنین برمی آید که ناراحتی شما به حدی رسیده که زندگی شما را دچار اختلال کرده است. هم چنین گفتید می دانید که شرایط خاصی در زندگی شما وجود دارد که در اضطراب شما سهیم هستند. با کمک یک مشاور، راهی را پیش می گیرید که کمک می کند حس بهتری داشته باشید.
روان شناس علایم شما را ارزیابی خواهد کرد و دارویی را به اندازه خاصی برای شما تجویز خواهد کرد. تجارب افراد زیادی که از اضطراب رنج می برند، شبیه افراد افسرده است. بنابراین تعجبی ندارد که داروی ضدافسردگی برای شما تجویز شود. از دستورالعمل های پزشک پیروی کنید و سعی کنید احساسات و حالات جسمانی خود را تنظیم کنید. برخی از داروهایی که در درمان بیماری های روانی به کار می روند، کم و بیش دارای عوارض جانبی هستند. برخی از داروها باعث خواب آلودگی یا مشکل در تمرکز می شوند. به محض ایجاد آن ها، درمورد همه این عوارض ،با روانپزشک یا پزشک خود صحبت کنید. چند هفته یا حتی چند ماه طول می کشد تا داروها بر وضعیت روانی شما اثر مثبتی بگذارند. صبور باشید. بدانید که اگر درمان آن طور که شما می خواهید، پیش نرفت ، یا عوارض جانبی غیرقابل تحملی داشت، پزشک مقدار دارو را تنظیم کرده یا داروی شما را تغییر خواهد داد. در برخی افراد، ترکیبی از چند دارو بهتر عمل می کند. بهتر است که داروها را فقط طبق نسخه، مصرف کنید و نه با تغییر خودسرانه مقدار آن ها. همچنین قبل از توقف مصرف دارو، با پزشک خود مشورت کنید؛ مگر آن که آنها عوارضی مرگبار داشته باشند.
اگر برخی داروهای روانی را بیش از زمان مقرر شده، مصرف کنید، اثرات اعتیاد آور خواهند داشت. درمورد وابستگی خود به دارو با پزشک خود صحبت کنید و اگر در گذشته مصرف مواد مخدر داشته اید، به پزشک خود بگویید. به یاد داشته باشید، مصرف داروهای روانی به معنی مصرف مادام العمر آنها نیست. چون معمولا درمان دارویی همراه با درمان روانی انجام می گیرد، به مرحله ای می رسید که دیگر به دارو نیاز ندارید. با توسعه بیشتر درمان های روانی و یادگرفتن کنترل خود و کار کردن در شرایط استرس زا، با پزشک خود صحبت کنید که آیا باید مصرف داروها را ادامه دهید.
در هر صورت ، درمان را ادامه دهید. این کار اثرات مخرب اضطراب و دلشوره را در زندگی شما کاهش خواهد داد.
منبع:مجله پزشکی مادر
خبرگزاری آریا -
همه چیز ممکن است باعث احساس اضطراب شود و علت خاصی در آن موجود نیست
آیا تا بحال اضطراب و دلشوره داشته اید؟ آیا در خانواده فردی مضطرب دارید؟ آیا تا بحال تلاش کرده اید تا خود و یا افراد مضطرب خانواده را کمی آرامتر کنید؟
اختلال اضطرابی GENERAL ANXIETY DISORDER یا اضطراب و دلشوره عمومی چیست؟
برای کسانی که یک اضطراب ساده را تجربه میکنند، راههای فراوانی وجود دارد اما برای فردی که پیوسته مضطرب است و دچار نگرانی دائم است چطور؟
اگر فکر میکنید با راه حلی ساده و به اثبات رسیده برای چند اضطراب ساده، میتوان نگرانی را از فردی که دائم نگران است، برطرف کرد، باید بگویم این راه جواب نمی دهد؛ چون برای اینگونه افراد نه راههای زیادی وجود دارد و نه مشابه دیگر راههاست. برای اینکه بهتر با اینگونه افراد آشنا شویم، بهتر است از زبان یکی از این افراد بشنویم اضطراب آنها چگونه است و آیا میتوان از طریقی به آنها کمک کرد یا خیر؟
GENERAL ANXIETY DISORDER که به طور اختصار GAD گفته می شود یک اختلال اضطرابی یا اضطراب و دلشوره عمومی است.
نگرانی در این افراد مزمن شده و در واقع در آنها تثبیت گشته است. اینگونه از اضطراب، نسبت به دیگر انواع اختلالات اضطرابی که برای بوجود آمدن آنها، علت خاصی موجود است، متفاوت است و در واقع علت خاصی در آن وجود ندارد. بطور مثال در اختلال اضطراب اجتماعی، فرد در هنگامیکه در یک محیط اجتماعی قرار میگیرد، دچار نگرانی و اضطراب میگردد و با خارج شدن فرد از محیط اجتماعی، احساس نگرانی تمام میشود. اما در یک فرد مبتلا به اضطراب منتشر، همه چیز ممکن است باعث احساس اضطراب شود و علت خاصی در آن موجود نیست تا درمان سریع و خاصی هم داشته باشد. محققان دریافته اند که اگر دست کم 3 علامت از علامات شش گانه زیر را داشته باشید، باید نسبت به اختلال اضطراب عمومی مشکوک شده و به دنبال درمان باشید.
علایم شش گانه ابتلا به اختلال اضطراب یا دلشوره و نگرانی عمومی:
1- بیقراری
2- به راحتی خسته شدن
3- مشکل در تمرکز
4- تحریک پذیری
5- تنش عضلانی
6- دشواری در به خواب رفتن
و حالا سخنانی از زبان یک فرد مبتلا به اضطراب عمومی:
1- وقتی مضطرب میشویم، نمیتوانیم آن را کنترل کنیم
درست در این حالت، موجی از نگرانی ما را احاطه میکند؛ ما بهترین تلاش خود را میکنیم تا آن را به عقب زده و آنچه را میخواستیم، انجام دهیم اما این اضطراب بسیار قوی تر از ماست و ما قادر به کنترل آن نیستیم.
2- ما را مجبور به کاری نکنید چون اضطراب ما با آن، کنار نمی رود
هنگامی که شما ما را مجبور به کاری میکنید، دقیقآ حالت اضطرابی ما بدتر میشود؛ وقتی ما را در یک موقعیت محدود قرار میدهید، احساس میکنیم واقعآ گرفتار شده ایم و این حس گرفتاری، ما را بیشتر مضطرب و ناامید می سازد.
3- وقتی مضطرب میشویم، احساس میکنیم واقعا بی پناه هستیم
گاهی درست در بدترین زمان ممکن، اضطراب، روی خود را به ما نشان می دهد؛ بطور مثال میخواهیم در مسابقه ای شرکت کنیم، اما این حس از ما سبقت گرفته و ما را عقب نگه میدارد. گاهی برخی افراد به ما میگویند: فقط برو و انجامش بده و به چیزی فکر نکن .....این کلمات به هیچ وجه به ما کمکی نمیکند، چون واقعآ نمیتوانیم آن را کنترل کنیم.
4- اگر تنها به اضطراب نیز فکر کنیم، مضطرب میشویم
زمانی که فکر میکنیم ،" الان اضطراب من شروع میشود" ، در واقع بیشتر عصبی شده و مضطرب میشویم؛ چون اضطراب در زمانهای نامناسب، به راستی بدتر میشود. درست زمانی که نیاز داریم تا بهترین باشیم، خودش را نشان میدهد و باور کنید، درکش اصلا ساده نیست.
5- زمانهایی هم هست که میتوانیم توجه خود را روی چیز دیگری متمرکز کنیم
ولی زمانهایی هم هست که این کار عملی نیست. با اینکه تلاش خود را میکنیم، اما واقعیت این است که موفق نمیشویم تا آن را کنترل کنیم و این عدم کنترل، بیشتر اوقات اتفاق می افتد.
6- این اضطراب در بیشتر مواقع ما را فلج میکند
خیلی کارها وجود دارد که ما مایل به انجام آن هستیم و یا دوست داریم تا چیزی را داشته باشیم، اما به دلیل اضطرابمان، از آن دست میکشیم. باور کنید برخلاف آنچه مردم عقیده دارند، افراد مبتلا به این اختلال، تنبل نیستند. باور کنید ما هم دوست داریم نقشه و یا طرحی را اجرا کنیم ، ولی وقتی که به دلیل اضطراب، اجرای آن به هم میخورد، احساس ناامیدی میکنیم. ما نمیخواهیم بی خیال طرح خود شویم ولی به دلیل شروع اضطراب، ناچار به کنسل کردن آن میشویم. در این حالت دچار ناامیدی و افسردگی زیادی میشویم.
7- ما به راستی از افرادی که در هنگام شروع حملات اضطرابی، ما را درک میکنند، تشکر میکنیم
هنگامی که ما در حال انجام دادن طرحی هستیم و یا نقشه ای می ریزیم، درست در همان زمان این حملات شروع میشود؛ اما افرادی نیز هستند که خود را با ما وفق میدهند و میدانند که این، یک رخداد کوتاه مدت است؛ پس، تنها ما را به خانه برده و مطمئن میشوند که به سلامت در خانه هستیم. باور کنید، این افراد در واقع بهترین دوستان ما هستند.
اگر تنها به اضطراب فکر کنیم، مضطرب میشویم
8- ما هم آرزو داریم تا یک فرد معمولی باشیم و باور کنید خود، نخواسته ایم تا یک فرد مضطرب باشیم
این، احتمالآ بدترین چیزی است که از ما می پرسید: " نمیتوانی روی خودت کار کنی؟ حتمآ میتوانی " ، این پرسش شما، ما را و احساس ما را بدتر میکند؛ چون احساس میکنیم غیرطبیعی هستیم و در نتیجه ناامیدی به سراغ ما میاید. بخصوص وقتی فکر میکنید ما بطور عمد هرچه را شما میگویید، انجام نمی دهیم و با این گفته که " به هر حال ، اگر نرمال هم بودی کمکی نمی کردی" ، واقعا ما را افسرده تر میسازید.
9- ما این را میدانیم که در بیشتر مواقع ، اضطراب ما غیرمنطقی است
ما خوب میدانیم که این احساس در بیشتر اوقات، پایه محکمی نداشته و در نتیجه دلیل منطقی نیز برای آن وجود ندارد؛ اما خواهش میکنیم حتی در همان زمانی که بدون دلیل منطقی، اضطراب به سراغ ما آمده، اجازه دهید تا زمانی آرام باشیم تا این احساس کمتر شود. زمانی که در یک محل مطمئن هستیم، وقتی از ما می پرسید:
چه شده؟
چرا این احساس را داری؟
اینجا که راحتی ؟! ......
براستی از پاسخ دادن عاجز هستیم چون گاهی نمیدانیم که اصلا دلیل بوجود آمدن آن چه بوده است.
10- زمانی که حس میکنیم مضطرب هستیم، هر حسی در ما شدت می گیرد
وقتی این حملات شروع میشود، احساس میکنیم همه چیز با شدت همراه است مثلا صداها، بلندتر از آنچه باید باشند به گوشمان می رسد و احساس گرمای زیادی داریم. وقتی فضای کافی در اطرافمان باشد و کمی هوای تازه و سرد به ما میخورد، احساس آرامش بیشتری داریم.
11- هنگامی که کاری را به اتمام میرسانیم، به راستی به خودمان افتخار میکنیم
آنچه به نظر شما کوچک و ناچیز به نظر می آید، از نظر ما بسیار بزرگ است. بطورمثال زمانی که چیزی مثل یک مقاله را ارائه می دهیم و یا طرحی را که در سر داشتیم با موفقیت به پایان می رسانیم، واقعآ به خودمان افتخار میکنیم. این جمله ما را بسیار خوشحال می کند: "میدانیم که این کار چقدر سخت بوده و تو برای پیشبرد آن خیلی تلاش کرده ای " .
12- ازما میخواهید: " نفس عمیق بکش و تمرین آرام بودن انجام بده " ...خواهش میکنم بس کنید چون جواب نمی دهد
میدانیم که قصد کمک دارید ولی باور کنید جواب نمی دهد. ما ترجیح میدهیم در هوای آزاد باشیم . این کار بیشتر از تنفس عمیق برای ما جواب میدهد چون باعث میشود تا احساس امنیت ما برگردد و آرام شویم.
13- گاهی با احساس اضطراب، بیدار میشویم
در این زمان، این احساس در تمام روز با ماست . همه ما مبتلایان به این اختلال، آرزو داریم تا این حالت کمتر رخ دهد یا حداقل اگر با چنین حالتی در صبح، بیدار شدیم، در آن روز اتفاقات مهیج برای ما رخ ندهد.
14- کافئین بدترین دشمن ماست
کافئین برای ما همچون یک دشمن است چون در واقع ما را بیشتر وحشت زده و عصبی میکند. گرچه، این، باعث نمیشود تا دست از نوشیدن قهوه برداریم؛ برعکس زمانی که میخواهیم کاری انجام دهیم، ممکن است حتی به ما کمک نیز بکند. پس با اثرات جانبی و نامطبوع این دشمن، کنار می آئیم.
15- زمانی که منطقه امن خود را ترک میکنیم، از دست اندیشه های وحشتناک خود به ستوه می آئیم
هنگامی که خانه را ترک میکنیم ( که برای ما مثل یک منطقه امن است )، بطور مداوم زیر بمباران نگرانی های زیر احاطه میشویم :
- نکند فراموش کرده ام در را قفل کنم؟
- اگر اجاق گاز روشن باشد چه؟
- نکند پنجره ها باز مانده باشد ؟......
گاهی با این احساس مبارزه میکنیم ولی بهتر است بدانید که اغلب ما، دوباره برمیگردند تا با امتحان کردن دوباره، از دست این اندیشه های مزاحم خلاص شوند.
16- وقتی با ما حرف میزنید کمکی به ما نمی کنید
با ما مثل بچه ها رفتار نکنید ؛ اگر احساس اضطراب دائمی داریم، به معنی این نیست که مغز ما هم از بین رفته و کار نمی کند. خیلی خوب می فهمیم که شما چه میگوئید، تنها زمانی کافی میخواهیم برای آرام شدن.
17- به ما نگوئید : " اینها فقط در سر تو اتفاق میفتد"
باورکنید، این احساس بسیار واقعی است و خیلی هم قوی. آن را حتی برای بدترین دشمنان خود نیز آرزو نمیکنیم. پس خواهش میکنم این جمله ها را به ما نگوئید.
18- از شما به خاطر این درک که ما را می فهمید و میدانید که گاهی این احساس از کنترل ما خارج است، تشکر میکنیم
زیرا احساس نگرانی درباره احساس شما نسبت به خودمان، و اینکه چه توضیحی بدهیم که شما قانع شوید، ما را بیشتر در اضطراب می اندازد. این اضطراب کمی طول خواهد کشید. ولی این درک شما، به ما بسیار کمک میکند تا اضطراب خود را با صرف زمانی ( چه کوتاه و چه بلند )، کمی آسانتر کرده و آرام شویم.
درمانی برای مبتلایان به اختلال اضطراب عمومی
این درست است که درمان موفقیت آمیز این اختلال دشوار است ؛ اما با ترکیبی از رویکردهای روانکاوی، شناختی، رفتاری و بالاخره زیستی، میتوان زندگی را برای این گروه از مبتلایان، کمی آسانتر کرد.
منبع: سیمرغ
چگونه به کودکانی که اضطراب مدرسه دارند کمک کنیم؟
اگر افسردگی و اضطراب را تجربه کرده باشید متوجه خواهید شد که این حس، یک احساس واقعی است. در این میان اضطراب مدرسه یکی از مواردی است که در میان کودکان رواج دارد. با اینکه برخی از افراد ممکن است از این حس برای نرفتن به مدرسه و انجام ندادن تکالیف درسی استفاده کنند، اما چنین شرایطی از لحاظ جسمانی و فیزیکی بسیار آسیب زننده خواهد بود. اگر فردی واقعا از اضطراب یا یکی از اختلالات موجود رنج ببرد، شرایط سخت و دشواری خواهد داشت. در این مقاله قصد داریم در مورد اضطراب مدرسه در کودکان صحبت کنیم. پس همراه ما باشید.
والدین چگونه میتوانند تفاوت بین این دو مورد را تشخیص دهند؟ زمانی که کودکان به تازگی وارد مدرسه میشوند، دوست پیدا کردن، درس خواندن و ارتباط برقرار کردن با معلمان ممکن است کمی آنها را عصبی کند. زمانی که کودک شما در مورد محیط اطراف خود نگران است مشکل بزرگی نخواهد بود. برای اینکه کودک بتواند خود را با محیط اطراف خود سازگار کند به زمان نیاز خواهد داشت. بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی چنین شرایطی بهبود پیدا میکند. در مقابل اضطراب چندین هفته یا چندین ماه به طول میانجامد. زمانی که کودک شما در مورد همه چیز نگران است، دوست ندارد به مدرسه برود، قادر نیست بر روی فعالیتهای خود تمرکز کند یا از شرایط موجود لذت ببرد ، چنین ترس و نگرانیهایی بر روی فعالیتهای زندگی روزمره او تاثیرگذار خواهد بود. در چنین شرایطی باید به فکر راه حل باشید. معلم او را از این شرایط آگاه کنید و از او بخواهید رفتارهای کودک را زیر نظر بگیرد. اگر خودتان نیز اضطراب دارید، ممکن است متوجه نشانههای آن در فرزندتان شده باشید. اجازه ندهید کودکتان در مورد نگرانیها و اضطرابهای شما چیزی بداند. او را تشویق کنید عقاید و نظراتش را بیان کند و در مورد احساساتش سخن بگوید. اگر اضطراب داشت مراحلی را برای درمان او طی کنید. در ادامه چند نکته در این مورد بیان خواهیم کرد که استفاده از آن میتواند مفید و کارساز باشد.
هر فردی ممکن است در زندگی خود عصبی شود اما اگر عصبی شدن به اضطراب تبدیل شود شرایط بدتر خواهد شد. با کودکانی که چنین شرایطی دارند صبور باشید. به کودک خود اجازه ندهید در منزل بماند. در عوض بدون اینکه او را اذیت کنید نقش حمایتی داشته باشید. در نهایت معلم و مدیر را در جریان بگذارید و از راهنماییهای آنها کمک بگیرید. آنها ممکن است تجربه ای در این زمینه داشته باشند و از تکنیکهای مناسبی برای کمک به بهبود شرایط استفاده کنند.
خبرگزاری آریا-متخصص دیابت با اشاره به اینکه اضطراب سبب ترشح هورمون کورتیزول و ماندگاری این هورمون در خون باعث افزایش قند می شود گفت: دیابتی ها 2 برابر در معرض این خطرند و باید از اضطراب به شدت دور باشند.
به گزارش خبرگزاری آریا ،مهریار خسروشاهی در مورد تأثیر استرس بر افزایش قند خون اظهار داشت: استرس باعث ترشح هورمونی بنام کورتیزول شده که ماندگاری این هورمون در خون باعث افزایش قند می شود.
وی افزود: در این حالت انسولین نمی تواند قند را به سلول ها برساند و بدن این حالت را مثل یک حالت استرسی می داند و دوباره کورتیزول ترشح می کند البته دیابتی ها دو برابر در معرض این خطرات هستند و باید از استرس به شدت دور باشند.
این متخصص دیابت به بیان اینکه برای کاهش استرس با روش خوردن غذا می توانید مواد غذایی استرس را تا حدودی کاهش دهید، عنوان داشت: ماست، شکلات تلخ، مرکبات، بادام، کلم بروکلی، سیر و چای در این رابطه می تواند موثر واقع شود.
خسروشاهی به 8 روش مفید کاهش استرس اشاره کرد و گفت: از قطع ارتباط با دیگران احساس گناه نکنید، تا زمانی که موضوعی برای نگرانی ندارید نگران نباشید و وسیله ای که دارید دوباره نخرید همچنین فکر نکنید که همیشه باید در حال انجام کاری باشید.
وی بیان داشت: حتما از تعطیلات تان استفاده کنید و حتی اگر می توانید دور هم با دوستان جمع شوید و بگویید و بخندید، همچنین به هیچ وجه خود را با کسی مقایسه نکنید و فقط خود را با یک هفته پیش خود مقایسه کنید و در صورت نداشتن پیشرفت، تغییراتی در خود ایجاد کنید.
این متخصص دیابت ادامه داد: تمام زندگی خود را روی یک شخص یا یک اتفاق سرمایه گذاری نکنید و یادمان باشد زندگی بدون مشکلات هیچ معنی نخواهد داشت پس با هر توانایی مالی مشکلات با ما هستند و وقتی از پس یک مشکل برمی آییم، لذت می بریم.
قرص ضد استرس دارویی آرامبخش است که با کاهش فعالیت سمپاتیک مغز باعث کاهش اضطراب و استرس میشود و مصرف خودسرانه آن عوارض جانبی به دنبال دارد.
همه ما اضطراب و استرس را تجربه کردهایم. اضطراب یک احساس ناخوشایند و مبهم از ترس و دلواپسی است که منشا شناخته شده ندارد و در فرد احساس درماندگی و واکنشهای فیزیولوژیکی مثل تپش قلب، عرق کردن و لرزش ایجاد میکند. گاهی این احساس اضطراب و استرس در برخورد با موقعیتهای استرس زا ایجاد میشود و گاهی اختلال سیستم هورمونی بدن این احساس را در فرد به وجود آورده یا تشدید میکند. در مواردی که به خصوص اضطراب ناشی از اختلالات هورمونی باشد برای درمان آن از قرص ضد استرس و آرامبخشها استفاده میشود. بنزودیازپینها مانند کلرودیازپوکساید، دیازپام، اکسازپام و آلپرازولام از جمله داروهای ضد اضطراب هستند.
آرامبخشها داروهایی هستند که با سرکوب سیستم اعصاب مرکزی و کاهش فعالیت سمپاتیک مغز باعث ایجاد آرامش، تمدد اعصاب، کاهش اضطراب و استرس، خواب آلودگی، سرخوشی، کندی تنفس، کاهش حس تعادل، شل شدن عضلات، قضاوت مختل و واکنشهای کند و مردد میشوند. این داروها در درمان اختلالهای اضطراب مورد استفاده قرار میگیرند و مصرف دوز بالای این دسته از داروها میتواند به از دست رفتن هوشیاری و حتی مرگ بیانجامد.
دیازپام (Diazepam) دارویی مسکن و خواب آور است که در رده درمانی بنزودیازپینها قرار میگیرد. از اشکال دارویی آن میتوان به قرص، آمپول و شیاف اشاره کرد. نام تجاری معروف دیازپام والیوم است.
دیازپام برای تسکین اضطراب، اختلالات خواب، و اختلالات هراس تجویز میشود. این دارو همچنین بهعنوان ضد تشنج و شلکننده ماهیچه اسکلتی و برای درمان انقباض عضلانی و تشنج (تب و تشنج در کودکان یا حمله صرع) نیز استفاده میشود.
دیازپام به عنوان یک قرص ضد استرس بسته به شرایط متفاوت و در افراد متفاوت با مقادیر متفاوتی تجویز میشود.
عوارض جانبی:
علایم ترک دارو:
کلردیازپوکساید (Chlordiazepoxide) اولین دارو از خانواده معروف بنزودیازپینها است که در سال ۱۹۵۷ خواص درمانی آن کشف شد و درسال ۱۹۶۰ با نام تجاری لیبریوم وارد بازار شد. کلردیازپوکساید یکی از بنزودیازپینهایهای پرمصرف است که در درمان اضطراب و بیخوابی موثر است و به عنوان یک قرص ضد استرس به کار میرود. این دارو همچنین در درمان قطع مصرف الکل و اضطراب قبل از جراحی مصرف میشود.
عوارض جانبی:
پروپرانولول (Propranolol) (بانامهای تجاری ایندرال و پرانول)٬ نخستین بتابلاکری است که در دهه ۱۹۶۰ توسط جیمز دبلیو بلک دانشمند اسکاتلندی کشف شد. او برای ساخت پروپرانول در سال ۱۹۸۸ جایزه نوبل پزشکی را گرفت.
برخی از این دارو به عنوان قرص ضد استرس استفاده میکنند اما این دارو عمدتا برای درمان فشارخون و نامنظمی تپش قلب مورد استفاده قرار میگیرد.
پروپرانول برای بیماریهای گوناگون دیگری چون تسکین درد قلبی، پیشگیری از سردردهای میگرنی، درمان بینظمی تپش و گلوکوم تجویز میشود و در برخی مواقع در تعدادی از اختلالات فیزیکی مانند لرزش اساسی و نیز روحی مانند فوبیای اجتماعی، اختلال اضطراب منتشر و اختلال هراس و بهویژه اختلال استرس پس از سانحه نیز کاربرد دارد.
عوارض جانبی:
تداخلات دارویی:
تنظیم دوز دارو حتما توسط پزشک وبا توجه به عوامل متعددی صورت میگیرد و از مصرف خودسرانه این دارو به عنوان قرص ضد استرس یا به هر دلیل دیگر بپرهیزید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
دویدن:
دویدن برای سلامتی بسیار مناسب اســت. این ورزش کالری سوزی بالایی دارند و احتمال بیماریهای قلبی را کاهش میدهد. تنها پنج دقیقه دویدن در روز طول عمر را افزایش میدهد. دویدن بر روی روحیه نیز تاثیر مثبت دارد.
یکی از محققان در این باره میگوید: دویدن تغییراتی در انتقال دهندههای عصبی همچون سروتونین و نورپینزین ایجاد میکنند که باعث احساس خوب میشوند. به نظر میرسد که دویدن تاثیر زیادی بر آرامش ذهن دارد.
بررسیها نشان داده اســت که ورزش مانند داروهای ضد افسردگی عمل میکند و میتواند افسردگی های مزمن را با کمک رشد نرون های جدید در مغز کاهش دهد. دویدن خواب شب را راحتتر میکند و باعث افزایش حافظه و کاهش استرس نیز میشود.
پیاده روی در جنگل و طبیعت:
سعی کنید مسیرهای پیاده روی در جنگل و طبیعت را طی کنید. طبیعت تاثیر زیادی بر آرامش ذهن دارد. گذراندن زمان در کنار طبیعت باعث کاهش اضطراب میشود و ترشح هورمون آرامش بخش را در بدن افزایش میدهد. ضمنا این کار حافظه را نیز بهبود می بخشد.
یوگا:
بررسیهای انجام شده در سال 2007 نشان داده اســت که انجام ورزش یوگا، عصبانیت، اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد. بنابراین یوگا برای بیماران مبتلا به افسردگی تجویز میشود.
در سال 2012 گروهی از محققان تاثیر یوگا بر استرس را بررسی کردند. آنها دریافتند که این ورزش تاثیر زیادی بر کاهش نشانه های افسردگی و استرس دارد.
یکی از محققان در این باره میگوید: یکی از ویژگیهای خوب یوگا این اســت که این ورزش بر پایه حرکات کششی و قدرتی اســت و بر تنفس تمرکز دارد. بنابراین باعث آرامش فرد میشود.
هنگامی که فرد تنفس عمیق انجام میدهد احتمال اضطراب و استرس کاهش می یابد.
در مجموع ۱۹ درصد بازماندگان سرطان بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ داروی ضدافسردگی مصرف کرده بودند درحالیکه این رقم در بین افراد غیربیمار، ۱۰ درصد بود.
دکتر نیکی هاوکینز، متخصص علوم رفتاری، در این باره می گوید: «این یافته ها بسیار حائز اهمیت هستند، چراکه ما مسیر طولانی ای برای درمان دارویی سرطان پیموده ایم، اما این داده ها به ما می گوید که سرطان هزینه جدی برای سلامت احساسی و روانشناختی به همراه دارد، حتی بعد از آنکه روند درمان کامل می شود.»
در بین بازماندگان سرطان، فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که استفاده از ضدافسردگی ها را افزایش می دهند بطوریکه بروز علائم افسردگی و اضطراب در سالمندان، زنان و سفیدپوستان بیشتر است.
طبق یافته های بدست آمده، یک سوم بازماندگان سرطان بعد از درمان سرطان با مشکلات مربوط به سلامت روان به پزشک مراجعه می کنند.
-
خبرگزاری مهر
به گفته محققان، تجلی میزان این microRNA ناشی از اضطراب در بافت ها و سلول های گوناگون مختلف اســت که به توارث و قرارگیری در معرض موقعیت های استرس زا مربوط می شود. به گفته محققان، این کشف دارای ارزش تشخیصی و مفاهیم عملی اســت چراکه فعالیت microRNAها از طریق داروهای مبتنی بر DNA قابل اصلاح اســت. بیماری های متابولیک ناشی از واکنش های شیمیایی غیرعادی در بدن بوده و شامل شرایطی نظیر چاقی و دیابت اســت.
اختلال اضطراب عبارت از شرایط مشخص شده با حس مزمن ترس و نگرانی اســت. برخی مثال های مربوط به اختلال اضطراب شامل اختلال چاقی و اختلال استرس پس از سانحه اســت.
، نگرانی های بیش از حد نیز منجر به اختلالات اضطرابی خواهد شد که در حال حاضر یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جهان اسـت و درمان آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از ان جا که بسیاری افراد با این اختلال آشنایی کامل ندارند و ممکن اسـت بدون آنکه خود بدانند دچار این مشکل باشند به چند نشانه ی به اختلال اضطراب اشاره می کنیم.
همه ی ما گاهی اوقات در زندگی نگران می شویم، اما زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت و در طول زمان ممکن اسـت دچار اختلال اضطراب شده و زندگی و حرفه مان به خطر بیفتد. البته اگر از آن دسته افرادی هم هستید که هرگز نگران نمی شوید، باید بگوییم احتمالا پیشرفت قابل توجهی در زندگی تان نخواهید داشت، زیرا نگرانی انسان را وادار به انجام و پیش بردن کارها می کند.
شما همیشه نگرانید
اختلالات اضطرابی می تواند در هر سنی خود را نشان دهد. بسیاری از محققان ویژگی های خاصی که بیماران در طول زندگی نشان داده اند، حتی در سنین جوانی، را بررسی کرده اند. اختلالات اضطراب معمولا در سنین کاملا جوانی شروع می شوند و به طور معمول در کودکان و نوجوانان کم سن دیده می شوند. افرادی که دچار اختلال اضطراب کامل هستند خود را فردی همیشه نگران توصیف می کنند.
افراد دیگر به خوبی می توانند با اضطراب خود مبارزه کنند و هرگز تا زمانی که زندگی شان دچار تغییر اساسی نشود و یا در شرایط حساس و در معرض حوادث بزرگ و ناگهانی قرار نگیرند دچار اضطراب نخواهند شد. برخی افراد نیز بعد از هر اتفاق بزرگ در زندگی مانند بچه دار شدن و خرید خانه، دچار اضطراب خواهند شد.
شما اخیرا در یک شرایط آسیب زا زندگی کرده اید
در حالی که بسیاری از روانشناسان، استرس پس از حادثه (PTSD) را یک اختلال اضطرابی نمی دانند، ولی یک حادثه منفی یا ترس آور می تواند تأثیر قابل توجهی در افزایش اضطراب هر کسی داشته باشد.
حتی اگر شخص سطحی از PTSD را نداشته باشد، نگرانی و اضطراب بعد از هر واقعه ی آسیب زننده در او بروز می یابد؛ برای مثال برخی از مردم پس از تجربه ی یک تصادف، همیشه یک نگرانی خاص در هنگام رانندگی دارند.
شما یک یا چند حمله ی هراس داشته اید
یک حمله ی ترس ضرورتا نشان دهنده ی وجود یک اختلال اضطرابی نیست. حملات ترس طبیعی اسـت و پاسخ به آن معمولا شدید اسـت. اما برخی افراد حملات هراس زیادی را تجربه می کنند که می توان آن را اختلال ترس نامید. حمله ی هراس، مجموعه ای کامل از پاسخ جنگ و گریز اسـت که کاملا مطابق طبیعت و تکامل موجودات اسـت. هنگامی که ضربان قلب شدید و درد و ترس زیاد با حمله ی هراس همراه می شود و قابل توجیه نیست، نیاز به درمان وجود خواهد داشت.
اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند
اضطراب، شما را از فعالیت های اجتماعی که به آن علاقه دارید دور نگه می دارد
عصبی شدن و استرس و اضطراب در هنگام روبرو شدن با یک جمعیت بسیار طبیعی اسـت و ممکن اسـت شما قبل از سخنرانی به طور طبیعی دچار ترس شوید. اما اگر به راحتی در برابر افراد عادی دور و برتان دچار اضطراب می شوید، شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. اگر متوجه شدید که هر وقت افرادی در اطرافتان هستند دچار ضربان قلب سریع، حالت برافروختگی و حالت تهوع و یا چیزی شبیه به اینها می شوید، بدانید که مشکل فراتر از یک اضطراب طبیعی اسـت.
شما زندگی تان را در حاشیه ترس هایتان جای داده اید
بسیاری از مردم مبتلا به اختلالات اضطرابی بدون آنکه متوجه شوند کارهای خود را به خوبی انجام می دهند ، زیرا آن ها از مواجهه با آنچه آنها را می ترساند و نگرانشان می کند اجتناب می کنند. برخی افراد هم زندگی خودشان را می کنند و تلاشی برای خارج شدن از این اوضاع و یا اجتناب از آن ندارند، اما ظاهرا مشکل خاصی نیز وجود ندارد.
لزوما این افراد تداخلی در زندگی خود احساس نمی کنند تا اینکه در یک شرایط خاص قرار می گیرند و به خاطر ترس شان قادر به تصمیم گیری نیستند. زمانی که اضطراب آغاز می شود، توانایی و آمادگی فرد برای ادامه زندگی کاهش می یابد. در این صورت اسـت که درمان می تواند زندگی فرد را نجات دهد و آن را پربارتر سازد.
شما همچنین تجربه ی علائم جسمی را نیز دارید
بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه آن هایی که دچار نوع کامل و پیشرفته ی آن هستند، از دردهای جسمی مانندسردرد، دل درد و پشت درد شکایت دارند. مردم معمولا این علائم را با مشکلات دیگر اشتباه می گیرند و پزشکان نیز نمی توانند به راحتی متوجه شوند که مشکل از کجاست. پس اگر شما تجربه ی نگرانی های دائمی و این علائم جسمی را دارید، دچار اختلال اضطرابی هستید.
شما اغلب دچار مشکلات خواب هستید
بسیاری از ما حداقل یک بار بی خوابی ناشی از اضطراب یک اتفاق بزرگ را تجربه کرده ایم. اما اگر این بی خوابی ها به یک عادت منظم تبدیل شود، نمی توان آن را نادیده گرفت. اگر شما شب قبل از امتحان دچار بی خوابی شوید امری طبیعی اسـت، اما اگر شما هفته ها برای یک رویداد یا مسابقه نمی خوابید، حتی اگر واقعا موضوع استرس زایی باشد، این یک نشانه ی واضح از اختلال اضطرابی اسـت.
اضطراب شما باعث ناراحتی های قابل توجه می شود
اختلالات روانی ممکن اسـت در طول زندگی همه ی افراد بروز پیدا کند، با این تفاوت که زمان آن برای هر کسی متفاوت اسـت و ممکن اسـت برای برخی حتی همیشگی شود. اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند و مشکلات قابل توجهی را به وجود بیاورد.
این سئوالات را از خود بپرسید که آیا به خاطر اضطراب از کلاس درس فاصله می گیرید؟ آیا یک روز کاری را به این دلیل از دست می دهید؟ و آیا از فعالیت های اجتماعی به خاطر اضطراب دور می شوید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت اسـت، پیشنهاد می کنیم که در اسرع وقت به یک روانشناس مراجعه کنید و به فکر درمان خود باشید.
زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت..
درمان اضطراب
نگرانی های بیش از حد نیز منجر به اختلالات اضطرابی خواهد شد که در حال حاضر یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جهان اســت و درمان آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از ان جا که بسیاری افراد با این اختلال آشنایی کامل ندارند و ممکن اســت بدون آنکه خود بدانند دچار این مشکل باشند به چند نشانه ی به اختلال اضطراب اشاره می کنیم.
همه ی ما گاهی اوقات در زندگی نگران می شویم، اما زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت و در طول زمان ممکن اســت دچار اختلال اضطراب شده و زندگی و حرفه مان به خطر بیفتد. البته اگر از آن دسته افرادی هم هستید که هرگز نگران نمی شوید، باید بگوییم احتمالا پیشرفت قابل توجهی در زندگی تان نخواهید داشت، زیرا نگرانی انسان را وادار به انجام و پیش بردن کارها می کند.
شما همیشه نگرانید
اختلالات اضطرابی می تواند در هر سنی خود را نشان دهد. بسیاری از محققان ویژگی های خاصی که بیماران در طول زندگی نشان داده اند، حتی در سنین جوانی، را بررسی کرده اند. اختلالات اضطراب معمولا در سنین کاملا جوانی شروع می شوند و به طور معمول در کودکان و نوجوانان کم سن دیده می شوند. افرادی که دچار اختلال اضطراب کامل هستند خود را فردی همیشه نگران توصیف می کنند.
افراد دیگر به خوبی می توانند با اضطراب خود مبارزه کنند و هرگز تا زمانی که زندگی شان دچار تغییر اساسی نشود و یا در شرایط حساس و در معرض حوادث بزرگ و ناگهانی قرار نگیرند دچار اضطراب نخواهند شد. برخی افراد نیز بعد از هر اتفاق بزرگ در زندگی مانند بچه دار شدن و خرید خانه، دچار اضطراب خواهند شد.
شما اخیرا در یک شرایط آسیب زا زندگی کرده اید
در حالی که بسیاری از روانشناسان، استرس پس از حادثه (PTSD) را یک اختلال اضطرابی نمی دانند، ولی یک حادثه منفی یا ترس آور می تواند تأثیر قابل توجهی در افزایش اضطراب هر کسی داشته باشد.
حتی اگر شخص سطحی از PTSD را نداشته باشد، نگرانی و اضطراب بعد از هر واقعه ی آسیب زننده در او بروز می یابد؛ برای مثال برخی از مردم پس از تجربه ی یک تصادف، همیشه یک نگرانی خاص در هنگام رانندگی دارند.
شما یک یا چند حمله ی هراس داشته اید
یک حمله ی ترس ضرورتا نشان دهنده ی وجود یک اختلال اضطرابی نیست. حملات ترس طبیعی اســت و پاسخ به آن معمولا شدید اســت. اما برخی افراد حملات هراس زیادی را تجربه می کنند که می توان آن را اختلال ترس نامید. حمله ی هراس، مجموعه ای کامل از پاسخ جنگ و گریز اســت که کاملا مطابق طبیعت و تکامل موجودات اســت. هنگامی که ضربان قلب شدید و درد و ترس زیاد با حمله ی هراس همراه می شود و قابل توجیه نیست، نیاز به درمان وجود خواهد داشت.
اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند
اضطراب، شما را از فعالیت های اجتماعی که به آن علاقه دارید دور نگه می دارد
عصبی شدن و استرس و اضطراب در هنگام روبرو شدن با یک جمعیت بسیار طبیعی اســت و ممکن اســت شما قبل از سخنرانی به طور طبیعی دچار ترس شوید. اما اگر به راحتی در برابر افراد عادی دور و برتان دچار اضطراب می شوید، شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. اگر متوجه شدید که هر وقت افرادی در اطرافتان هستند دچار ضربان قلب سریع، حالت برافروختگی و حالت تهوع و یا چیزی شبیه به اینها می شوید، بدانید که مشکل فراتر از یک اضطراب طبیعی اســت.
شما زندگی تان را در حاشیه ترس هایتان جای داده اید
بسیاری از مردم مبتلا به اختلالات اضطرابی بدون آنکه متوجه شوند کارهای خود را به خوبی انجام می دهند ، زیرا آن ها از مواجهه با آنچه آنها را می ترساند و نگرانشان می کند اجتناب می کنند. برخی افراد هم زندگی خودشان را می کنند و تلاشی برای خارج شدن از این اوضاع و یا اجتناب از آن ندارند، اما ظاهرا مشکل خاصی نیز وجود ندارد.
لزوما این افراد تداخلی در زندگی خود احساس نمی کنند تا اینکه در یک شرایط خاص قرار می گیرند و به خاطر ترس شان قادر به تصمیم گیری نیستند. زمانی که اضطراب آغاز می شود، توانایی و آمادگی فرد برای ادامه زندگی کاهش می یابد. در این صورت اســت که درمان می تواند زندگی فرد را نجات دهد و آن را پربارتر سازد.
شما همچنین تجربه ی علائم جسمی را نیز دارید
بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه آن هایی که دچار نوع کامل و پیشرفته ی آن هستند، از دردهای جسمی مانندسردرد، دل درد و پشت درد شکایت دارند. مردم معمولا این علائم را با مشکلات دیگر اشتباه می گیرند و پزشکان نیز نمی توانند به راحتی متوجه شوند که مشکل از کجاست. پس اگر شما تجربه ی نگرانی های دائمی و این علائم جسمی را دارید، دچار اختلال اضطرابی هستید.
شما اغلب دچار مشکلات خواب هستید
بسیاری از ما حداقل یک بار بی خوابی ناشی از اضطراب یک اتفاق بزرگ را تجربه کرده ایم. اما اگر این بی خوابی ها به یک عادت منظم تبدیل شود، نمی توان آن را نادیده گرفت. اگر شما شب قبل از امتحان دچار بی خوابی شوید امری طبیعی اســت، اما اگر شما هفته ها برای یک رویداد یا مسابقه نمی خوابید، حتی اگر واقعا موضوع استرس زایی باشد، این یک نشانه ی واضح از اختلال اضطرابی اســت.
اضطراب شما باعث ناراحتی های قابل توجه می شود
اختلالات روانی ممکن اســت در طول زندگی همه ی افراد بروز پیدا کند، با این تفاوت که زمان آن برای هر کسی متفاوت اســت و ممکن اســت برای برخی حتی همیشگی شود. اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند و مشکلات قابل توجهی را به وجود بیاورد.
این سئوالات را از خود بپرسید که آیا به خاطر اضطراب از کلاس درس فاصله می گیرید؟ آیا یک روز کاری را به این دلیل از دست می دهید؟ و آیا از فعالیت های اجتماعی به خاطر اضطراب دور می شوید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت اســت، پیشنهاد می کنیم که در اسرع وقت به یک روانشناس مراجعه کنید و به فکر درمان خود باشید.
تبیان
اخبارمرتبط :
اضطراب خوب- اضطراب بد چیست؟
نکات ضروری در پیشگیری و درمان اضطراب
این غذاها باعث اضطراب شما میشوند!
مفید ترین راهکارهای درمان اضطراب اجتماعی !!
رابطه وسواس فکری و اضطراب