سرپرست دفتر توسعهی تجارت الکترونیک وزارت صنعت، معدن و تجارت، داشتن نماد اعتماد الکترونیکی را برای تاکسییابهای موبایلی کافی دانست.
تاکسییابهای موبایل یا همان سیستمهای حمل و نقل در فضای مجازی، مثل «اسنپ» و «تپسی» که دو نمونه از این اپلیکیشنها هستند، مؤسسات توریستی و خودرو کرایه و تاکسیرانی را کلافه کرده و در چند هفتهی گذشته غوغای زیادی به پا کردهاند. در این میان برخی افراد نیز که مسئولیتی ندارند، خود را وارد این حواشی کردهاند تا بتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
صادق زاده، سرپرست دفتر توسعهی تجارت الکترونیک وزارت صنعت، معدن و تجارت در این باره گفت: «به طور عمومی شرکتهایی که تقاضای فعالیتهای بانکی را در فضای مجازی دارند، باید پیش از هر چیز مجوز بانک مرکزی و سپس نماد اعتماد الکترونیکی (enamad) را بگیرند تا اجازهی فعالیت در این حوزه را در فضای مجازی داشته باشند. همچنین شرکتهایی که قصد دارند کسب و کار حقیقی خود را وارد فضای مجازی کنند، ابتدا باید مجوز صنفی مربوط به خود را در فضای واقعی دریافت و سپس اقدام به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی کنند.»
صادق زاده افزود: «شرکتهایی مانند سرویسدهندگان حمل و نقل که در فضای مجازی مشغول شدهاند، باید مجوزهای لازم را داشته باشند و در صورت داشتن نماد اعتماد الکترونیکی، مانعی برای فعالیت آنها وجود ندارد. اما اگر اصناف و اتحادیه مربوطه به شکل فعالیتی که وجود دارد اعتراضی دارند، میتوانند به مراجع مربوطه شکایت کنند تا برای رسیدگی به این مشکلات، ما هم بعد از طرح موضوع وارد عمل شویم.»
باید منتظر ماند و دید که اتحادیههای مرتبط، چه زمانی به جای مقابله و مبارزه با فناوریهای نوین و تاکسییابهای موبایل، به همراهی با جامعه و استفاده از راههای اینترنتی و موبایلی حمل و نقل شهری روی خواهند آورد.
نظر شما در مورد تاکسیهای سنتی و اپلیکیشنهای تپسی و اسنپ چیست؟
عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد...!!!
عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد...!!!
انسانهایی که:
نگرش مثبتی نسبت به خود دارند
- ارزش بالایی برای خود قائلند
- توانایی های خود را به درستی شناخته و به آنها قانع هستند
- این دسته از افراد معتقدند که بر مولفه ها و جنبه های مختلف زندگی خود کنترل داشته و می توانند به آنچه که علاقه و آرزو دارند، دست یابند.
افراد دارای عزت نفس بالا، برای خویشتن ارزش قایل بوده و همواره صفات و نکات مثبت شخصیت خود را مورد تقدیر و ستایش قرار می دهند
- به علاوه، این دسته از افراد سازگاری خوبی با اطرافیان داشته و کمتر با آنها وارد چالش و مشکل می شوند.
اما از طرف دیگر ضعف در عزت نفس توام با احساس ضعف و ناتوانی و حتی افسردگی اسـت.
اما پیش از آنکه وارد این مبحث شویم بهتر اسـت این نکته را خاطر نشان کنیم که علی رغم آنچه که تا به حال در متون مختلف مشاهده کرده اید که همواره عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد.
وجوه تمایز عزت نفس و اعتماد به نفس
عزت نفس
اعتماد به نفس و عزت نفس مفاهیم پیچیده
ای هستند و با وجود اینکه با یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقا شبیه به هم نیستند. این
در حالی اسـت که این دو عبارت به جای یکدیگر به کار برده می شوند. تعریف اعتماد به نفس
بسیار محدودتر از عزت نفس اسـت، اما به طور کل، اعتماد به نفس به عقیده یک فرد درباره
توانایی ها و اسنادهای او در توجه به ابعاد خاص خود یا موقعیت های خاصی که با آن مواجه
می شود، بر می گردد که به اعتماد به نفس فرد اشاره دارد.
اما عزت نفس به معنای داشتن احساس ارزشمندی یا احساس خوبی در مورد خود و یا احساس کارایی یا شایستگی تعریف شده اسـت. عزت نفس اعتماد به توانایی هایمان برای فکر کردن، اعتماد به توانایی هایمان در مقابله با چالش های بنیادی و اساسی زندگی و اعتقاد به حق مان برای موفقیت و شادکامی و همچنین احساس شایستگی، استحقاق دفاع از نیازها و خواسته ها و دستیابی به ارزش اطلاق می شود.
مثلا یک فرد ممکن اسـت به طور کلی یک سطح ثابت از عزت نفس را دارا باشد؛ اما وقتی در مقابل یک گروه بزرگ از تماشاگران قرار می گیرد اعتماد به نفسی نداشته باشد.
حال که متوجه تفاوت میان عزت نفس و اعتماد به نفس شدید فکر می کنید چگونه می توان عزت نفس را در افراد پرورش داد؟
چیزی که مسلم اسـت کیفیت عزت نفس افراد، بستگی به سبک زندگی آنها دارد. شکل گیری عزت نفس، از کودکی آغاز گشته و در سراسر زندگی، ادامه می یابد. این عزت نفس بر تمام جنبه های زندگی یک فرد از جمله تصمیم گیری، انتخاب رشته تحصیلی، دوست یابی، نحوه ا رتباط با اطرافیان، انتخاب همسر، شیوه فرزند پروری و... تاثیر خواهد گذاشت.
یک نمونه از مظاهر عزت نفس بالا، را می توان در انتخاب سبک زندگی افراد مشاهده نمود. فردی که بر خلاف عزت و فرهنگ جامعه خود یک شغل غیر سنتی را انتخاب می کند، برای مثال زنی که تصمیم می گیرد خلبانی را به عنوان شغل آینده خود برگزیند، و برای این کار حاضر اسـت تمام سختی های این شغل را تحمل کند، نیاز دارد که برای اتخاذ این تصمیم، عزت نفس بالایی را برخوردار بوده و حتی به طور معناداری با مخالفت های اطرافیان مقابله می کند.
عزت نفس مفهوم یک واکسن اجتماعی را به خاطر می آورد، بعدی از شخصیت که به افراد قدرت می دهد و در برابر کمبودها و نقصان های آنها و رفتارهای ناشایست اجتماعی محافظت شان می کند
اکثر کسانی که در دنیا می شناسیم و آنها را در موقعیت های بالای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مشاهده می کنیم، از یک عزت نفس بالا بهره می برند. زندگی همیشه زیبا نیست و تمام تلاش های ختم به موفقیت نمی شود. با این حال عزت نفس، حرکت در دشواری های زندگی را برای ما راحت و میسر می کند.
عزت نفس: واکسن اجتماعی
تحقیق و بررسی در خصوص عزت نفس مفهوم یک واکسن اجتماعی را به خاطر می آورد، بعدی از شخصیت که به افراد قدرت می دهد و در برابر کمبودها و نقصان های آنها و رفتارهای ناشایست اجتماعی محافظت شان می کند. خانواده یک عامل مهم در رشد عزت نفس اسـت. سال های ابتدایی در ایجاد یک عزت نفس درست و پایدار، در اشخاص بسیار مهم اسـت. والدینی که عزت نفس بالایی دارند در پرورش عزت نفس در فرزندانشان بسیار تأثیرگذار هستند. جو مدرسه نیز نقش مهمی در رشد عزت نفس در دانش آموزان دارد. افرادی که در خود احساس عزت نفس بالایی می کنند کمتر در رفتارهای مخرب مانند سوء استفاده از کودکان، استعمال سیگار و مواد مخدر و... مشارکت دارند. دخترانی که عزت نفس بالایی دارند به ندرت گرفتار ازدواج های زود هنگام و بی موقع می شوند و از طرف دیگر همسران و مادران شایسته ای خواهند بود.
رهایی
سه گام جهت رسیدن به عزت نفس بهتر
پیش از آنکه شروع به بهبود عزت نفس خود نمائید ،ابتدا،به توانایی تغییر آن اعتقاد داشته باشید . لزوما هر تغییری سریع و آسان رخ نمیدهد، اما میتواند اتفاق بیفتد.
گام اول : خودداری از انتقاد درونی
اولین گام مهم در بهبود عزت نفس،شروع مبارزه با پیامدهای منفی ندای درونی منتقد اسـت. همه ما گاهی اوقات به مواخذه و انتقاد از خود می پردازیم اما در برخی از افراد شدت این رفتار دایمی و شدید تر اسـت و لذا باعث کاهش شدید عزت نفس در آنها می گردد بنابراین اولین گام برای اصلاح عزت نفس این دسته از افراد آن اسـت که میزان گفتگوهای منفی درونی آنها را کاهش داده و به جای آن نحوه صحیح مقابله با کاستی ها و نقاط ضعف را بیاموزیم.
گام دوم : تمرین پرورش خود
خودداری از انتقاد درونی ، اولین قدم مهم اسـت ،اما کافی نیست . از آنجایی که بخشی از عزت نفس ما ، به رفتاری که دیگران در گذشته با ما داشته اند مربوط می شود، دومین قدم به سوی عزت نفس سالم ،آن اسـت که با خودتان به عنوان یک فرد ارزشمند رفتار کنید.
با پرورش و اهمیت دادن به خود به شیو های نشان دهید، که ارزشمند ، با کفایت، لایق و دوست داشتنی هستید و این چنین با تجارب یا پیامهای منفی گذشته مبارزه کنید .
پرورش خود از بخش های گوناگونی تشکیل می شود که از مراقبت های اولیه نسبت به خود شروع شده و تا تلاش برای کسب موفقیتهایی که باعث افتخار شما می شود ادامه دارد.
و آخرین پیشنهاد:
از دیگران یاری بخواهید
غالبا ،یاری طلبیدن از دیگران ، مهمترین و نیز دشوارترین قدم به سوی تقویت عزت نفس اسـت.
افرادی که دارای عزت نفس پائین هستند،به دلیل احساس عدم لیاقت نمی توانند از دیگران طلب کمک نمایند . اما از آنجایی که ، عزت نفس پایین ، غالبا حاصل نحوه برخوردی اسـت که دیگران در گذشته با شما داشتهاند ، جهت مبارزه با پیامدهای انتقادی، که خود حاصل از تجارب منفی گذشتهاند، نیازمند کمک دیگران خواهید بود.
زنان موفق میدانند که در هر کار مردانهای، گاهی خود را در شرایطی نامساعد میبینند. ممکن اسـت دستکم گرفته شویم، مورد استفاده کمتر قرار گیریم یا حتی حقوق کمتر دریافت کنیم. تحقیقات نشان میدهد زنان باید در سطوحی به طور غیرعادی بالا کار کنند تا درمقایسه با همکاران مرد خود توانا به نظر برسند.
اما به تجربه من، زنان باهوش و بااستعداد ندرتاً میفهمند که یکی از سختترین موانعی که باید بر آن غلبه کنند تا موفق شوند، در درونشان اسـت. ما درمورد تواناییهای خودمان نه تنها خشنتر قضاوت میکنیم، بلکه کاملاً متفاوت از مردان این کار را انجام می دهیم. درک اینکه چرا این کار را میکنیم، اولین قدم برای اصلاح اشتباهات اسـت. و برای این منظور باید به موقع اقدام کنیم.
این احتمال وجود دارد که اگر امروز در کارتان موفق هستید، مطمئناً زن باهوش و بااستعدادی بودهاید. کارول وِک (Carol Dweck)، روانشناس، در دهه هشتاد میلادی یکسری تحقیقات انجام داده و بررسی کرد که دختران و پسران باهوش کلاس پنجمی چطور بر درسهای سخت، جدید و گیجکننده کنار میآیند.
او نتیجه گرفت که وقتی مسئلهای خارجی و پیچیده برای یاد گرفتن به دختران باهوش داده میشد، آنها خیلی زود دست کشیده و رهایش میکنند—و هرچه IQ دختر بالاتر باشد، احتمال کنار گذاشتن آن درس بیشتر میشود. درواقع، باهوشترین دختران، بدترین واکنشها را نشان دادند. از طرف دیگر، پسران باهوش به آن درس مشکل بعنوان یک چالش نگاه میکردند و آن را انرژیدهنده میدیدند. احتمال دوبرابر کردن تلاششان به جای دست کشیدن از آن مسئله، در آنها بیشتر بود.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ چه چیز دختران باهوش را آسیبپذیرتر میکند و باعث میشود اعتمادبهنفس کمتری داشته باشند، درحالیکه باید بیشترین اعتمادبهنفس را در بین همسالانشان داشته باشند؟ در سطح کلاس پنجم ابتدایی، دخترها معمولاً در همه درسها، ازجمله ریاضی و علوم، از پسرها بهتر عمل میکنند. بنابراین هیچ تفاوتی نه بین توانایی این دخترها و پسرها وجود داشت، نه سابقه موفقیت قبلیشان. تنها تفاوت در نحوه برداشت آنها از سختی درس بود—اینکه وقتی یادگیری درسی سخت بود برای آنها چه معنا و مفهومی داشت. دختران باهوش بیشتر و سریعتر تواناییهای خود را زیر سوال میبرند، اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند و درنتیجه کارایی کمتری دارند.
محققان دلیل این تفاوت را کشف کردهاند: اکثراوقات دختران باهوش عقیده دارند که تواناییهایشان ذاتی و غیرقابلتغییر اسـت درحالیکه پسران باهوش باور دارند که میتوانند با تلاش و تمرین، تواناییهای خود را رشد دهند.
اما چطور دخترها و پسرها چنین دیدگاههای متفاوتی پیدا میکنند؟ به احتمال زیاد به نوع فیدبک و حمایتی که از سمت والدین و معلم ها در کودکی دریافت میکنیم بستگی دارد. دخترهایی که کنترلنفس را از سنین کمتر شروع میکنند، دستورالعملها را بهتر دنبال میکنند و بخاطر "خوبی" خود مورد تشویق و تحسین قرار میگیرند. وقتی در مدرسه درسمان خوب اسـت، به ما میگویند که خیلی "باهوش" و "بااستعداد" هستیم و یا "دانشآموز بسیار خوبی" هستیم. migna.irاین نوع تحسین و تمجید به این معنی اسـت که خصوصیاتی مثل باهوش بودن، بااستعداد بودن و خوب بودن، ویژگیهایی اسـت که یا دارید و یا ندارید.
از طرف دیگر اینکه از پسرها بخواهید آرام بنشینند و توجه کنند و گوش دهند برای هر پدر و مادر یا معلمی واقعاً سخت اسـت. درنتیجه، به پسرها فیدبک بسیار بیشتری داده میشود که تاییدکننده تلاش اسـت (مثلاً "اگر بتوانی به این درس توجه کنی، آن را یاد میگیری"، "اگر فقط کمی بیشتر تلاش کنید، درست میشود").
نتیجه: وقتی یاد گرفتن یک چیر جدید واقعاً سخت باشد، دخترها آن را بعنوان نشانه اینکه "خوب" یا "باهوش" نیستند میبینند و پسرها آن را نشانه توجه و دقت کردن و بیشتر تلاش کردن.
ما این عقاید و باورها را معمولاً بطور ناخودآگاه تا آخر عمر همراه خود میبریم. و ازآنجاکه دخترهای باهوش تواناییهای خود را ذاتی و غیرقابلتغییر میبینند، به زنانی تبدیل میشوند که خیلی به خود سخت میگیرند—زنانی که به طور نابالغانه نتیجه میگیرند که توانایی لازم برای موفق شدن در یک حیطه خاص را ندارند و خیلی زود ناامید و دلسرد میشوند و از تلاش دست میکشند.
حتی اگر هر عیب خارجی در پیشرفت یک زن به بالاترین سطح یک شرکت یا سازمان برداشته شود—هر نابرابری فرصت، هر کلیشه مردسالارانه، همه چالشهایی که در توازن بین کار و خانواده با آن روبهرو میشوند –باز هم باید با این واقعیت کنار بیاید که بخاطر باورهای غلط خود درمور تواناییهایش، میتواند بدترین دشمن خود باشد.
خودتان چند بار از مقابله با چالشها دوری کردهاید و فقط به اهدافی چسبیدهاید که میدانید دست یافتن به آنها آسان اسـت؟ آیا چیزهایی هست که خیلی وقت پیش درمورد آن تصمیم گرفته باشید که هیچوقت نتوانستید در آن موفق باشید؟ مهارتهایی که باور داشتید هیچوقت به دست نمیآورید؟ اگر این لیست برای شما بلندبالا اسـت، احتمالاً یکی از دخترهای باهوش بودهاید که البته اگر تواناییهایتان ذاتی و غیرقابلتغییر باشند، هیچ اشکالی ندارد. فقط اینطور نیست.
توانایی شما هر چه که باشد—چه هوش شما باشد، چه خلاقیتتان، کنترلنفستان، جذابیتتتان یا ورزشکار بودنتان—تحقیقات نشان میدهند که کاملاً قابل تغییر هستند. وقتی میخواهید در هر مهارتی استاد شوید، تجربه، تلاش و پشتکار شماست که حرف اول را میزند. پس اگر دختری باهوش بودهاید، وقتش رسیده اسـت که باور اشتباه خود درمورد تواناییها را دور بیندازید و با این واقعیت روبهرو شوید که همیشه میتوانید پیشرفت کنید و اعتمادبهنفس لازم برای غلبه بر هر چالشی را به دست آورید.
مردمان
مردی که ادعا می کند، دیگر اعتقادی به عشق ندارد؛ کسی اسـت که دیگر عشق به او اعتمادی ندارد.(مارس کرانشه)
نداشتن انعطاف یکی از بدترین نقطه ضعف ها اسـت. می توانید بیاموزید که شتابزدگی را کنار بگذارید، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلی را با نظم و انظباط جایگزین کنید. اما برای سرسختی و انعطاف ناپذیری ذهن پادزهری وجود ندارد. این خصلتی اسـت که باعث می شود شخص با دست خویش گور خود را بکند.
معمولاً به گدایان و بینوایان که ریزه خواران دیگرانند، چند شاهی می دهیم و گمان می کنیم به آنها کمک کرده ایم، نمی دانیم که با این کار، آنها را بدبخت تر و رشته گدایی را به گردنشان محکم تر می سازیم. چه خوب [بود] اگر حس اعتماد و استقلال را که در آنها به خواب رفته بیدار می کردیم و راه زندگی را پیش رویشان می گذاشتیم.(لردآویبوری)
از ارسطو پرسیدند بهترین سخن کدام اسـت؟ در پاسخ گفت : آنچه موافق عقل باشد، گفتند پس از آن چیست؟ گفت : سخنی که شنونده بپذیرد، گفتند بعد از آن چه؟ گفت : سخنی که از سرانجام آن اطمینان داشته باشیم که ضرری متوجه ما نخواهد ساخت، گفتند بعد از آن چیست؟ گفت : اگر سخن یکی از این سه شرط را نداشته باشد از صدای چهارپایان پست تر اسـت.(از قابوسنامه)
جایی که اعتماد نیست، سخن بیهوده اسـت.(فرانتس کافکا)
به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن.(ویلیام شکسپیر)
عشق همیشگی اسـت، این ما هستیم که ناپایداریم. عشق متعهد اسـت و مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد اسـت، اما مردم نیستند.(لئوبوسکالیا)
اعتماد به تدریج می آید و یکجا می رود.(موار دفاست)
به هیچ دسته کلیدی اعتماد نکنید بلکه کلید سازی را فرا بگیرید.(آنتونی رابینز)
بزرگترین توانایی، قابل اعتماد بودن اسـت.(کورت برگ وال)
کارکنان لغزش های اتفاقی را به شرطی که بر اساس توانایی رهبر باشد و او را در حال رشد و بالندگی ببینند، می بخشند. اما به کسانی که در منش خود مرتکب لغزش می شود اعتماد نمی کنند.(جان ماکسول)
کارکنان لغزش های صادقانه را تحمل می کنند، اما اگر به اعتمادشان آسیب برسانید، دیگر به سختی می توانید اعتماد آنها را به دست آورید. می توان سر رئیس را شیره مالید، اما نمی توان سر همکاران و زیردستان را شیره مالید.(مدیر عامل پپسی کولا)
اگر خود به خویشتن اعتماد ندارید، دیگران هم به شما اعتماد نخواهند کرد.(جان ماکسول)
هر بار که در برابر ترس می ایستید، قدرت، شهامت و اعتماد به نفس پیدا می کنید. باید کاری را انجام دهید که فکر می کنید نمی توان انجام داد.(النور روزولت)
زندگی برای هیچ کس آسان نیست. اما که چه؟ باید پشتکار و از همه مهمتر اعتماد به نفس داشته باشیم. باید باور کنیم که هر یک برای انجام کاری استعداد داریم و آن کار باید انجام شود.(ماری کوری)
زیانبارترین احساس پس از شکست، از دست دادن اعتماد به نفس و مشکوک شدن به توانایی و صلاحیت خویش اسـت.(جان ماکسول)
قابل اعتماد بودن فراتر از توانمندی تنها اسـت.(جان ماکسول)
اگر کسی پیوسته دستور کارش این باشد که منافع خودش را مقدم بر منافع تیم بداند، غیر قابل اعتماد بودن خود را ثابت می کند.(جان ماکسول)
قابل اعتماد بودن چیزی فراتر از پذیرش مسئولیت اسـت. پذیرش مسئولیت باید با قضاوت درست همراه باشد.(جان ماکسول)
هرگز فواید بلندمدت قابل اعتماد بودن را دست کم نگیرید.(جان ماکسول)
به آدم اعتماد کنند، بهتر از آن اسـت که به آدم محبت کنند.(جرج مک دونالد)
به خویشتن اعتماد کن، آنگاه راه زندگی را خواهی یافت.(گوته)
تمام چیزی که در این زندگی لازم دارید بی خبری و اعتماد به نفس اسـت و موفقیت حتمی اسـت.(مارک تواین)
بزرگترین موفقیت عبارت اسـت از اعتماد یا سازش کامل بین اشخاص صمیمی.(رالف والدو امرسون)
هیچ کس به تصویر نقاش اعتماد نمی کند، اما مردم عکس را باور می کنند.(انس آدام)
پنج چیز اسـت که پنج چیز از آن نزاید: دلی که خانه ی غرور اسـت کانون محبت نشود. یاران دوران فرومایگی، نکوخویی ندانند و تنگ نظران ره به بزرگی نبرند. حسودان بر جمال و کمال جز به چشم کین ننگرند و دروغگویان از کسی وفا و اعتماد نبینند.(گوته)
با رشد یقین و اطمینان، شادمانی رشد می یابد و با رشد شک و تردید، تنش، بی قراری و بدبختی. شک و تردید در نهایت به رنج و عذاب و نگرانی می انجامد.(اشو)
بالاترین پیمانی که می توانیم با دوست خود ببندیم این اسـت: "بیا تا ابد اعتماد بین ما حاکم باشد."(رالف والدو امرسون)
دی رفت و باز نیامد، فردا را اعتماد نشاید، حال را غنیمت دان که دیر نپاید.(خواجه عبداله انصاری)
آیا شما موفق خواهید بود؟ بله حتما، بله حتما! با اطمینان نود و هشت درصد و هشت و سه چهارم درصد.(دکتر سوئز)
آنچه فرد تحصیلکرده را از فرد خودآموخته مشخص می سازد، وسعت دانش نیست، بلکه مراتب گوناگون نیروی حیات و اعتماد به نفس اسـت.(میلان کوندرا)
همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، باز هم می توانید.(آنتونی رابینز)
عشق، عشق می آفریند. عشق، زندگی می بخشد. زندگی، رنج به همراه دارد. رنج، دلشوره می آفریند. دلشوره، جرات می بخشد. جرات، اعتماد می آورد. اعتماد، امید می آفریند. امید، زندگی می بخشد. زندگی، عشق به همراه دارد و عشق، عشق می آفریند.(مارکوس بیکل)
نشاط و خوشدلی، اعتماد به نفس شما را تقویت و زندگی را دلپذیرتر می سازد و باعث می شود که اطرافیان شما شادی بیشتری را احساس کنند. خوشدلی به معنی خوش خیالی و فرار از مشکلات نیست، بلکه نشانه ی هوش و ذکاوت شما اسـت.(آنتونی رابینز)
به آدمها اعتماد کن تا با تو صادق باشند.(رالف والدو امرسون)
اعمال
اعمال نتیجهی افکار هستند؛ شما آنچه احساس و فکر میکنید را انجام میدهید. بنابراین، ما اول از تغییر فرآیند فکری شما آغاز میکنیم. به خودتان بگویید که تو به برای به دست آوردن آن چه که میخواهی، به قدر کافی جسور هستی. خودتان را تجسم کنید که این تکالیف سخت را انجام میدهید. همیشه، خودتان رابهعنوان یک برنده تصور کنید.شروع
با کارهای کوچک شروع کنید و با بلندپروازیها خودتان را زیاد تحت فشار قرار ندهید. بیش از حد جاهطلب بودن به دلیل افزایش احتمال رویارویی با شکست ممکن اسـت اعتماد بهنفس شما را کاهش دهد. بنابراین، با چیزهای کوچکی که از انجام دادن آنها میترسید، شروع کنید. این کار می تواند هرچیزی باشد، از رانندگی کردن تا درخواست خوردن یک قهوه با یک نفر. همچنان که اعتماد به نفس شما افزایش پیدا میکند، شما میتوانید چیزهای دشوار مانند به تنهایی سفر کردن را هم امتحان کنید.غیرقابل پیش بینی باشید
انجام دادن کارهای غیر قابل پیش بینی، بهترین راه برای داشتن احساس خوب در مورد خودتان اسـت. دیگران را به واسطه انجام دادن کارهایی که شما به طور معمول انجام نمیدهید، شگفت زده نمایید. شما خود را در این روند متعجب خواهید کرد. لباسهای متفاوت بپوشید: لباسهایی که معمولا نمیپوشید. برای مثال، لباس برجستهای بپوشید. هنگامی که مردم به شما توجه میکنند و از شما تعریف میکنند، شما در مورد خودتان احساس خوب و اعتماد به نفس بیشتری میکنید.ارتباطات قاطعانه
با اعتماد به نفس صحبت کنید. اجازه دهید چیزهای سادهای که شما بر زبان میآورید باعث حفظ اعتماد به نفس شما شوند. اگر شما فکر میکنید که همکارتان به درستی با شما رفتار نمیکند، خیلی واضح از او بخواهید تا از خط قرمزها عبور نکند؛ نترسید. در مورد کوچکترین چیزها، قاطع باشید.والدین برای فرزندان خود بهترینها را میخواهند و بهترین چیزی که یک فرزند میتواند داشته باشد اعتماد به نفس بالاست تا در زندگیش بتواند به موفقیت برسد.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ کودکان نیاز دارند که به چشم افرادی توانا و قدرتمند دیده شوند، اما آنها از دانش و مهارت لازم برای رشد خود بهرهمند نیستند. فهرست کارهایی که میتوانند انجام دهند کمتر از آنهایی اسـت که نمیتوانند. آنها واقعاً به کمک شما برای رشد خود نیاز دارند.
عبارات تشویقی | عبارات غیرتشویقی |
تو میتوانی انجام دهی | تو همیشه اشتباه میکنی، کمی دقت کن |
من به تو ایمان دارم | شک دارم بتوانی آن را انجام بدهی |
کارت خوب اسـت | میشد از این بهتر هم عمل کنی |
از ترانهات لذت بردم | موسیقی خوبی بود، اما بعضی از نتهای پایانیاش نقص داشت |
بازیات خوب اسـت | خب، بازی تو کمی بهتر شده |
واکنشهایی که والدین و سایر بزرگسالان به فعالیت کودک نشان میدهند نشان میدهد که خودش را کارامد یا ناکارامد تصور کند. آیا شما به اینکه چگونه کودکتان به موفقیتهای خود افتخار میکند توجه کردهاید؟ آنها اغلب اصرار دارند که شما به آنچه درست کردهاند نگاه کنید و نظرتان را بگویید.
حس مشترکی بین تمام والدین وجود دارد که این اسـت: اگر من بخواهم کودکی توانا داشته باشم،باید تمام اشتباهاتش را به او تذکر دهم و آنها را تصحیح کنم. اما باید دانست که منتقد همیشگی بودن تنها یک چیز به کودکان یاد میدهد: تو نمیتوانی کاری را درست انجام دهی. وقتی والدین به جنبههای مثبت کار کودک توجه دارند،در واقع به داشتن احساس خوب در بچهها کمک میکنند.
برای اینکه به رشد اعتماد به نفس کودکتان کمک کنید به این موارد توجه داشته باشید:
ـ بر تواناییها و موفقیتهای کودکتان تأکید کنید.
ـ به او نشان دهید که به تواناییهایش ایمان دارید.
ـ اسباب موفقیت فرزندتان را فراهم کنید.
ـ واکنشی که به موفقیتهای آنها نشان میدهید، مثبت اما واقعبینانه باشد.
البته هیچ پدر و مادری نمیتواند جلوی تمام شکستهای ممکن فرزند خود را بگیرد. کودکان شکست را نیز مثل موفقیت تجربه میکنند. اما آنهایی موفقند که ضعفها و اشتباهاتشان را میپذیرند و در آخر به این نتیجه میرسند که به رغم همه چیز، شایستهاند. طبق یک ضربالمثل قدیمی،«هیچ چیزی به اندازه موفقیت یاددهنده نیست». اجازه دهید فرزندتان طعم شیرین موفقیت را بچشد. او را بیشتر در موقعیتهایی قرار دهید که احتمال موفقیت هست، نه شکست:
ـ لباسهایی را که مشکل پوشیده میشوند شما تنش کنید و لباسهای ساده را به آنها واگذارید.
ـ برای اینکه از صدمه دیدن آنها جلوگیری کنید برای آنها ظروف پلاستیکی تهیه کنید.
ـ اشیایی را خریداری کنید تا بتوانند دستکاریشان کنند.
ـ آنها را درگیر تجربههای متنوع جسمی، ذهنی و اجتماعی کنید.
اعتماد به نفس شبیه موج کوچک اسـت. وقتی کودک احساس کند در حوزهای خاص دارای تونایی اسـت، احتمالاً این احساس خود را به سایر زمینهها نیز گسترش خواهدداد. این موج غالباً با اولین تشویقهای والدین به وجود میآید. تشویق، اعتماد به نفس کودک را پایهریزی و سازماندهی میکند. رفتار اشتباه در اکثر موارد نتیجه عدم تشویق اسـت. تشویق در ایجاد اعتماد به نفس کودک،بهویژه مواقعی که درست رفتار میکند، بسیار تأثیرگذار اسـت. متأسفانه اکثر روشهای تربیتی ما بین تجربیات غیرتشویقی،سرخوردگی، افراطکاری، توجه بیش از اندازه یا غفلت کردن نوسان دارند.
تشویق، چیزی بیش از تمجید اسـت. در حقیقت، ستایش کردن یکی از عوارض تشویق نادرست به حساب میآید،زیرا وقتی آن را به کار میبرید،کودکان این برداشت را خواهندکرد که شما چیزی فراتر از تواناییهای آنها انتظار دارید. اما تشویق به این معنی اسـت که من تو را آنطور که هستی میپذیرم، نه آنطور که میتوانی باشی. کدام یک از این عبارات، اگر به شما گفته شود، احساس خوبی در شما ایجاد میکنند: «خیلی سخت اسـت، خودم برایت انجام میدهم» یا «بله،خیلی سخت اسـت، اما من به توانایی تو ایمان دارم» ؟ اگر توجه کنید،میبینید که مورد دوم بیشتر باعث برانگیزاندن احساس مثبت در شما میشود. اکنون به برخی مثالها که در آن از کلمات تشویقی و غیرتشویقی به کار رفته اسـت اشاره میکنیم.
به خاطر داشته باشید هر وقت فرزندتان را تشویق میکنید،به شکلگیری شخصیتی شاد و با اعتماد به نفس بالا در او کمک میکنید.
بسیار مهم اسـت که والدین در تربیت فرزندانشان از قوانین و محدودیتهای منطقی استفاده کنند که البته به مرور زمان و با رشد کودک باید تغییر کند. اگر والدین از روشهای خشنی برای تسلط بر کودک استفاده کنند و خواستههای طبیعی آنها را سرکوب کنند، آن احترام به خود لطمه میبیند و در نتیجه دچار کاهش اعتماد به نفس میشود. وقتی احترام به خود کودک لطمه میبیند (یا رشد نمیکند)،کودک بالقوه به رفتارهای خشن و انحرافی ترغیب خواهدشد. کودکانی که احساس بیقدرتی میکنند اغلب نسبت به خود و دیگران رفتارهای تخریبی را پیش میگیرند. این عمل آنها تلاشی غیرقابل قبول برای بهدست آوردن کنترل محیطشان محسوب میشود.
اگر میخواهید کارایی کارمندان خود را افزایش دهید راهکارهای مختلفی را میتوانید در پیش بگیرید اما کم هزینه ترین و بهترین آنها جلب اعتماد آنهاست.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ بنا بر پژوهش تازهای از سوی The Forum Corporation، اگر کارکنان به شما اعتماد داشته باشند حتی فراتر از حد وظیفهشان تلاش خواهند کرد؛ اما اگر اعتماد نداشته باشند ممکن اســت کمکاری کنند؛ بنابراین، بهترین روش برای افزایش کارایی کارکنان ایجاد بستر مناسب جهت جلب اعتماد آنها اســت. اینک چگونگی این کار را بررسی میکنیم:
کارکنان بهراحتی تشخیص میدهند که شما نظرات و خواستههایتان را تحت عنوان کار تیمی به آنها تحمیل میکنید. دههها پیش، دیل کارنگی بهدرستی تشخیص داده بود زمانی که توصیه نمود بهجای دستور مستقیم دادن بهتر اســت با سؤال کردن کارها را پیش ببرید.
کارکنان درک میکنند چیزهایی وجود دارد که نمیتوانید با آنها در میان نمیگذارید؛ مانند میزان حقوقی که به دیگران میپردازید. بااینحال، کارکنان همواره متوجه کارهای مخفیانه شما هستند، مانند زمانی که به دو نفر میگویید آنها را برای یک موقعیت شغلی یکسان در نظر دارید.
زمانی که به تعهدات خود عمل نمیکنید نباید انتظار داشته باشید کارکنان بهراحتی به شما اعتماد کنند. تحویل بهموقع کارها توسط کارکنان موردتوجه شماست، متقابلاً آنها هم دوست دارند شما نیز به قولهایتان عمل کنید.
این یکی از حقایق مدیریت اســت: اگر تیم شما با شکست مواجه شود، تقصیر شماست؛ اگر تیمتان موفق شود، این پیروزی از آن تیم اســت. برعکس این را فرض کردن باعث میشود رئیس نادان به نظر برسد.
کارکنان احمق نیستند. وقتی در نزد کارمندی، از کارمند دیگری بدگویی میکنید، او بهخوبی میداند که همین کار را در غیاب او نیز انجام خواهید داد. آیا خود شما به چنین فردی اعتماد میکنید؟
هرگز انتظار نداشته باشید کاری را که خودتان بههیچوجه حاضر به انجام آن نمیشوید، کارکنان انجام دهند.
طبیعتاً کارکنانتان نسبت به شما درباره مشتریان بیشتر میدانند؛ بنابراین اگر خواهان موفقیت کسبوکارتان هستید، گوشهایتان را باز کنید و کمتر حرف بزنید.
اعتماد کردن به فردی که اشتباهات خود را نمیپذیرد کار دشواری اســت. بنابر پژوهش Forum از کل کارکنان مورد بررسی قرار گرفته 50% گفتهاند رئیسشان هرگز به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی نمیکند، درحالیکه تنها 5% آنها گفتهاند رئیسشان همیشه بابت اشتباهاتش عذرخواهی میکند. تأسفبرانگیز اســت، نه؟
وظیفه اصلی هر کارمندی این اســت که کاری کند رئیسش موفقتر شود؛ اما این تنها در صورتی امکانپذیر اســت که کارکنانتان بدانند این یک رابطه دوطرفه اســت و شما نیز متقابلاً همیشه منافع آنها را در نظر میگیرید.
خبرگزاری آریا -
اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه های آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته و با مرور زمان این امر گسترده تر و عمیق تر می شود. متاسفانه در بسیاری از خانواده های سنتی چون مهمترین مساله برای والدین حرف شنوی و تسلیم بله بودن فرزندان می باشد ، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیر ضروری و مشکل آفرین ، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در ایشان میشود.
برای افزایش اعتماد به نفس روشهای مختلفی وجود دارد که متخصصان اعصاب و روان به موارد ذیل اشاره میکنند:
1- اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است. ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست، اگر ایرادی یا مشکلی دارید که خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین کمک بخواهید.
2 - تاریک ترین زمان شب، نزدیک ترین زمان به سپیده صبح است. این جمله را به خاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید.
3- بدون توجه به نتیجه کار، تمامی نیروی خود را به کار گیرید تا مسئولیتی که به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید، داشتن وجدان کاری، دقت و تلاش باشد. با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس شما وارد نخواهد شد.
4- همیشه هدفمند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی کنید. یعنی برای خود اهداف کوتاه مدت انتخاب کنید و مطمئن باشید حتی اگر یک گام کوچک، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان کوتاه تر خواهد کرد.
5- در لحظات سختی که احساس تنهایی و ناامیدی می کنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در کنار شماست. به خدا توکل کنید، محکم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شکرگزار باشید.
6- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند.
7- از شوخی های توهین آمیز که باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری کنید.
8- در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید: این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
9- در حال زندگی کنید: اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظهها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز میباشد.
10- دست دادن خودرا محکمتر کنید: به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
11- به موفقیتهای خود نگاهی بیندازید: از موفقیتهایی که تاکنون داشتهاید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
12- به خودتان تبریک بگویید: حتی از گفتن جملههایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
13- نیروی نگاه خود را تقویت نمایید:افراد نظامی به خصوص آنهایی که در شغل فرماندهی بودهاند ناخودآگاه نیروی قدرتمندی دارند، اگر میخواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید: «ساچمهای سیاه را در وسط سینی قرار دهید، و سعی کنید با نگاه خود از فاصله 2 متری آن را حرکت دهید.»
14- همیشه با خود مبلغی پول داشته باشید: وجود مقداری پول در جیب و کیف شما، اعتماد به نفستان را زیاد میکند، تاکنون شما شاید این موضوع را بسیار تجربه کرده باشید.
15- شناخت عمیق از خود ، در جهت پی بردن به توانائیهای عظیم و پنهان خویش یکی از راه های اساسی افزایش اعتماد به نفس میباشد.
16- نقاط ضعف خود را نیز باید شناخته و در جهت رفع آنها اقدامات لازم را به کار بگیریم و در صورتی که این کار عملی نباشد ، با آنها مدارا کنیم یا از طریق دیگر به جبران آن بپردازیم ، مثلاً اگر ناتوانی و محدودیتهای جسمی مادرزادی و ارثی داریم از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم.
17- شناخت دیگران به خصوص آشنایان خود و استفاده از توانائیهای ایشان در جهت مثبت نیز می تواند برای ما کار ساز باشد.
18- محیط خود را نیز بهتر بشناسیم تا از آنها در جهت رشد و پیشرفت خود بهتر بهره بگیریم.
19- استعدادهای خود را شناخته و در جهت رشد و شکوفایی آنها گام برداریم و سرانجام در جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنیم.
20- از معجره امیدواری واقعی بهره بگیریم و هرگز تسلیم ناامیدی نشویم که ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است ، از طرف دیگر بر کاهش اعتماد به نفس ما می انجامد.
21- نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشیم و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائیم.
22- هر جایی از مسیر زندگیتان که هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و نیاز به تغییر مسیر دارید، پس از حصول اطمینان از صحت مسیر جدید، بدون تأسف و درنگ از خود انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید که سبب بهتر شدن نتیجه غایی شما و میانبری برای رسیدن به هدفتان باشد.
23- اگر می خواهید حرکت نوینی را در زندگی آغاز کنید، پس از تحقیق و جمع آوری اطلاعات موثق، اولین گام را پرتوان بردارید و تردید را از خود دور کنید.
24- فرزندان خود را از کودکی به مستقل بودن تشویق کنید و با دادن مسئولیت های متناسب با سن آنان، روحیه استقلال و خودباوری آنها را شکوفا سازید.
25- در هر کاری تعادل را حفظ کنید و از افراط و تفریط بپرهیزید، چون هر کدام می توانند به اندازه دیگری عاملی جهت شکست شما به حساب آیند.
26- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خود مسلط باشید و قیافه انسان های شکست خورده را به خود نگیرید.
27- اندیشه های امروز شما، فردای شما را خواهد ساخت، پس همیشه مثبت اندیش باشید و ضمن انجام فعالیت های لازم خود را برنده تلقی کنید.
28- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره باعث می شود در برنامه های زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. برای جلوگیری از این معضل، برنامه روزانه ای برای خود تهیه کنید و برحسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و سعی کنید در طی روز آنها را به انجام برسانید.
29- مهمتر از همه نه گفتن را یاد بگیرید: بسیاری از افراد، قدرت نه گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکلهایی ایجاد نموده است. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما میشود که میل ندارید آنرا بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگویید نه.
30- فکر کنید که اعتماد به نفس بینظیری دارید: هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید، همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والایی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید، چهطور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید. فراموش نکنید که به هرچه فکر کنید، به سرتان میآید. اگر فکر کنید که کاری را نمیتوانید انجام دهید به طور حتم نمیتوایند. آنچه مهم است، فقط افکار شماست.
ادامه دارد...
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته
منابع:
tebyan.net
Fekreno.org
خبرگزاری آریا -
آیا اولین باری را که برای استخدام، قرار مصاحبه داشتید و می خواستید در مقابل حضار بسیاری سخنرانی کنید، به خاطر دارید؟ شاید هم وقتی قرار بود کار جدیدی را شروع کنید یا برای نخستین بار به ملاقات شخص مهمی بروید، گلوی تان از ترس خشک شده و لرزه بر اندامتان افتاده بود.
روابط یکی از مهمترین قسمتهای زندگی ماست و تقویت مهارتهای اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه میگیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارتهای اجتماعیتان اعتمادبهنفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.
آیا اولین باری را که برای استخدام، قرار مصاحبه داشتید و می خواستید در مقابل حضار بسیاری سخنرانی کنید، به خاطر دارید؟ شاید هم وقتی قرار بود کار جدیدی را شروع کنید یا برای نخستین بار به ملاقات شخص مهمی بروید، گلوی تان از ترس خشک شده و لرزه بر اندامتان افتاده بود، از لحاظ روحی و روانی به هیچ وجه در شرایطی مساعد نبودید و فکر می کردید مجبورید حاشیه امن خود را رها کنید و به همین خاطر به شدت احساس ناامنی می کردید؟
از طرف دیگر می خواستید تمام مهارت های خود را نشان دهید و در این راه هر ریسکی را بپذیرید. می دانستید که اگر موفق شوید، مزایای بسیاری از آن شما خواهد شد. با این وجود عدم اعتماد به نفس، ترس ها و تردیدهای تان همواره شما را ناامید می کرد
در چنین مواردی داشتن اعتماد به نفس و لحنی مطمئن نسبت به کاری که می خواهیم انجام دهیم اهمیت بسیاری دارد. اگر خودمان را باور داشته باشیم، به رغم عوامل دلسرد کننده و موانع موقتی که با آنها مواجه می شویم، همواره با شهامت و انرژی به پیش می رویم.
حالا تصور کنید در یکی از این موقعیت های کاری و اجتماعی قرار گرفته اید. قرار است یک ایمیل کاری مهم ارسال کنید و یا به یک مصاحبه کاری بروید. خوب است با خود تمرین کنید که قوی و محکم باشید. برای این کار اولین قدم این است که خودتان را بشناسید. آیا شما اعتماد به نفس بالا دارید یا خیر؟!
برای این منظور ابتدا یک ایمیل کاری بنویسید و یا متن صحبت خود را آماده کنید. بعد بیایید با هم ببینیم چقدر در صحبت های خود از این لغات استفاده کرده اید؛ این ده کلمه نشان دهنده اعتماد به نفس پایین هستند:
نمیدانم
از به کار بردن این لغت باید به جد جلوگیری کرد، هر کسی که در مقابل یک درخواست کاری یا قرار ملاقات کاری نمی دانم را به کار ببرد موجب ایجاد یک احساس منفی در طرف مقابل می شود. بنابراین تلاش کنید در گفتار خود قطعیت بیشتری داشته باشید، نمیدانم نشان از شک و دودلی شما دارد.
شاید
در استفاده از کلمه «شاید» احتیاط پیشه کنید، آیا شما واقعاً نسبت به آنچه می گویید مطمئن هستید؟ به این نکته دقت کنید که هیچ از شما انتظار انجام کارهای خارق العاده ندارد، بنابراین به کار بردن چنین کلمه ای در مکالمات کاری این معنا را به ذهن متبادر می سازد که شما توانایی لازم برای انجام کار مربوطه را ندارید.
شک دارم
استفاده از این لغت تنها در یک حالت بار منفی همراه با خود ندارد، آن هم در دادگاه و هنگام صحبت در مورد متهم به انجام جرمی است. بنابراین با صراحت تمام و مستقیم منظور خود را بیان کنید و تلاش کنید از نتیجه گیری خود در مورد هر بحثی دفاع کنید، بدون اینکه اندکی شک به دل خود راه دهید.
معمولاً
این واژه هم چون یک تیر عمل می کند و حاوی این پیام است که شما ویژگی های لازم برای انجام کار مورد نظر را ندارید. به کار بردن واژه «معمولاً» باعث مخدوش و مخفی شدن بخشی ازواقعیت ها و توانایی های شما می شود.
غیرممکن
مطمئن باشید که انسان های موفق هیچ گاه در مکالماتشان از غیرممکن استفاده نکره اند، با گفتن چنین کلمه ای مخاطب به سرعت اعتمادش را به شما از دست می دهد. بنابراین تلاش کنید به جای استفاده از واژه غیرممکن شرایط دشوار و موانع موجود در کار را توضیح دهید.
نگران هستم
طبیعی است که استرس های بی پایان زندگی آدمی را نسبت به انجام کارهای مختلفش قدری نگران می کند. اما زمانی که شما در پُست الکترونیکی خود از واژه «نگران هستم» استفاده می کنید، در واقع عدم اعتماد به نفس خود را نسبت به توانایی هایتان نسبت به انجام آن کار نشان می دهید. اگر نسبت به پذیرفتن کاری نگران هستید تنها نگرانی خود را ابراز کنید و تلاش کنید راه حلی بدون استفاده از واژه غیرممکن ارائه دهید.
تشویش دارم
توضیح احساس پریشانی و گیجی برای دیگران تنها موجب افزایش این احساس درون آدم می شود، بهتر است با پرسیدن سۆالات مختلف ابهامات خود را در رفع کنید. زیرا گفتن از تشویش درونی این احساس را به سایرین می دهد که شما حتی سر فصل موضوع مورد بحث را به خوبی درک نکرده اید یا اینکه موضوع برای شما گیج کننده و دشوار بوده است.
نیاز
همه ما نیازهایی در زندگی خود داریم، وقتی شما این نیازها را از طریق پست الکترونیکی برای دیگران مرتباً شرح می دهید شما را یک انسان نیازمند نشان می هد. از گفتن اینکه نیاز دارید تا کاری را انجام دهید و بیان احتیاج هایتان به صورت مستقیم جداً خودداری کنید.
احتمالاً
برخی از ما عادت داریم تا آینده یک موقیعت شغلی یا یک پروژه را پیش بینی کنیم. زمانی که شما به فردی از نتیجه احتمالی کاری صحبت کنید در واقع عدم اطمینان خود را نسبت به توانایی ها و عدم شناخت کامل از ابعاد کار مورد نظر را نشان می دهید.
حیرت
باید نسبت به این مسأله آگاه باشید که به کار بردن چنین واژه ای به صورت مستقیم نشان از سرگشتگی و آشفته حالی شما دارد. هرچند قرار گرفتن در یک موقعیت جدید کاری می تواند با چنین احساسی همراه باشد اما بیان آن تنها منجر به از بین رفتن احساس اطمینان مدیر یا کارفرما به شما می شود.
منبع: سلامت، عصرایران
اعتمادسازی برندها در فضای آنلاین: چالشها و مزایا
اگر می خواهید برند خود را در فضای مجازی نیز مطرح کنید پس باید با ساختار اصولی این کار آشنا شوید تا بتوانید به راحتی اعتمادسازی در فضای مجازی را به سرانجام برسانید.
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ اعتمادسازی در فضای بازاریابی آنلاین همیشه از اهمیت بسیار زیادی برای برندها برخوردار بوده است. در عمل اگر مردم به شما اعتماد نداشته باشند، چرا باید از شما بخرند؟ اما مسئله این است که واقعاً اعتماد به برند یعنی چی؟ و این معنا در سالهای اخیر با ظهور و گسترش شبکههای آنلاین بسیار پیچیده شده است، جایی که مخاطبین تنها یک نمایه یا آواتار ساده و چند خط متن بیشتر نیستند.
تا چند سال پیش، تنها لازمه اعتمادسازی در فضای آنلاین مجاب کردن گوگل از طریق برخی روشهای ساده بهینهسازی به قراردادن نام وبسایت شما در صفحه اول نتایج بود که با تهیه محتوای مملو از برخی کلمات کلیدی و تعدادی لینک از وبسایتهای دیگر بهراحتی قابلاجرا بود و اینگونه تمام مشتریان بالقوه در حجم بالا به سراغ وبسایت شما آمده و در آن از صفحهای به صفحه دیگر حرکت میکردند. در آن زمان قرار داشتن در صفحه اول نتایج گوگل برای تائید شدن شما بهعنوان یک برند معتبر و قابلاعتماد کافی بود، اما اکنون دیگر جذب این اعتماد به این سادگیها نیست.
این موضوع از زمانی شدت گرفت که گوگل الگوریتم مورداستفاده خود تحت عنوان پاندا را بهروزرسانی کرد و پسازآن تغییرات در این الگوریتم و دیگر الگوریتمها پیدرپی میآمدند و اینگونه گوگل وزن بیشتری بر روی کیفیت محتوای منتشرشده بهعنوان یکی از نشانههای قابلاعتماد بودن برند قرارداد. اما امروزه به دلیل تکثیر زیاد شبکههای اجتماعی، نقاط ارتباطی بین برند و مصرفکننده که میتوانند موجب موفقیت یا نابودی یک برند شوند، بسیار افزایشیافته است و درنتیجه برندها هرگز قادر به کسب درک درستی از شخصیت مخاطبین خود نیستند و درنتیجه کمتر میتوانند نسبت به خود اعتماد کسب کنند، چراکه اغلب مصرفکنندهها بر روی این شبکهها هویتی جعلی داشته، تصاویری گرافیکی دارند یا نظرات خود را در کمتر از 140 حرف منتشر میکنند (که البته محدودیت این مورد آخر، مدتی است که از شبکه توییتر حذفشده است).
در این میان تبلیغات هدفمند و ایجاد اعتماد در میانه نگرانیهای بسیار زیاد و در حال افزایش در رابطه با حریم خصوصی تبدیل به یک میدان مینی شده که عبور از آن به هدایت بسیار زیادی نیاز دارد. بااینوجود بسیاری از برندها با استراتژی فیالبداهه وارد این عرصه میشوند.
و بدتر از آن اینکه مطالعات میدانی یا در اندازههای کوچک بسیار اندکی در رابطه تعاملات مردم در این شبکهها انجامشده است تا بهعنوان کمکی به برندها جهت شناخت بهتر مشتریان بالقوه خودشان مورداستفاده قرار بگیرد. ما در ادامه این مطلب سعی کردهایم موارد اصلی را در رابطه با ایجاد اعتماد در فضای آنلاین جمعآوری کنیم.
نکته مهم اینکه این موارد مانند قراردادن مثلاً نماد اعتماد الکترونیک، ضمانت تعویض یا بازگشت پول و . . . نیست، بلکه موارد و نکتههای کوچکی هستند که هر برندی میتواند بهصورت آنلاین انجام دهد و تفاوتهای بسیار زیاد آنها را شاهد باشد:
تعدادی از مطالعات مختلف در سالهای اخیر نشان دادهاند که برخی کاربران در سطح شبکههای اجتماعی دون داشتن اطلاعات دقیق تمایل به اظهارنظر و قضاوت در رابطه با برندها دارند. گاهی این موضوع ناشی از اعتبار پایین و ضعیف آنهاست و درنتیجه برای پوشش دادن این موضوع با نمایهها یا پروفایلهای غیرحقیقی اقدام به درج نظراتی در این شبکههای میکنند که در عمل ارزشی ندارد. اینکه دیگر کاربران تا چه حد نظرات این دسته از افراد را باور میکنند، خود جای حدس زدن دارد. مطمئناً تمام نظرات در این فضای آنلاین توسط دیگر کاربران معتبر شناخته نمیشود، اما اینکه یک برند بهخوبی این افراد را شناخته و رفتار آنها را این شبکهها زیر نظر داشته باشد، از اهمیت به نسبت زیادی برخوردار است.
همواره باید توجه داشت که کیفیت دنبال کنندگان و نه کمیت آنها، برای برندی که در پی کسب اعتماد مخاطبان خودش است، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اینکه یک یا چند کاربر در مورد عملکرد یک برند اظهارنظر کند، که طبیعتاً تا حدودی ناشی از تعدد کاربران است، آنقدر که برای آن برند موجب زیان میشود، سودی را موجب نمیشود.
جریان موضوعات موردبحث در فضای آنلاین برای کسی صبر نمیکند و مردم خیلی سریع از موضوعی به موضوعی دیگر حرکت میکنند. پس فقط و فقط زمانی پاسخ منتشرشده از طرف یک برند ارزش و اهمیت دارد که پاسخی بهموقع و مرتبط باشد؛ چراکه تحقیقات مختلف نشان داده است قدرت پاسخدهی یک برند در این فضا یکی از شاخصههای مهم قابلاعتماد بودن یک برند است. همیشه یک پاسخ سریع و کوتاه به سؤال یا نظر مصرفی کننده بهتر از یک پاسخ طولانی اما دیرهنگام است.
البته اگر هم گاهی در پاسخدهی به این موارد زمان زیادی طول بکشد، ممکن است دلایل خوب و قابل توجیهی هم برای برندها وجود داشته باشد. ازجمله اینکه به دلیل تعدد شبکههای اجتماعی مختلف، امروزه مسئولین و ادارهکنندگان شبکههای اجتماعی این برندها دارای ایمیل آدرسهای مختلفی برای هر یک از این شبکهها هستند که اعلانهای لازم برای هر یک نظر یا سؤال و … به هر یک از آنها ارسال میشود. پس یکی از سادهترین کارها در این رابطه استفاده از یک آدرس ایمیل برای ثبتنام و کنترل و مدیریت تمام این شبکهها میتواند راهحل کار باشد.
همچنین باید توجه داشت که مخاطبین ما برای هر سؤال و نظری که درج میکنند یا ارسال میکنند، توقع دریافت پاسخ دارند و درج یک پاسخ یا حتی یک پُست به معنای پاسخگویی به همه مخاطبین نیست. مثلاً اگر تولد شماست و افراد بسیار زیادی اقدام به درج جمله یا تبریکی با اشاره به شما کردهاند، درج یک پست یا پاسخ کلی به همه آنها بر روی آن شبکه یا حتی بر روی یک شبکه دیگر و انتظار دیده شدن آن توسط کلیه مخاطبین، انتظاری بسیار نابجا است.
جریان موضوعات موردبحث در فضای آنلاین برای کسی صبر نمیکند و مردم خیلی سریع از موضوعی به موضوعی دیگر حرکت میکنند. پس فقط و فقط زمانی پاسخ منتشرشده از طرف یک برند ارزش و اهمیت دارد که پاسخی بهموقع و مرتبط باشد؛ چراکه تحقیقات مختلف نشان داده است قدرت پاسخدهی یک برند در این فضا یکی از شاخصههای مهم قابلاعتماد بودن یک برند است. همیشه یک پاسخ سریع و کوتاه به سؤال یا نظر مصرفی کننده بهتر از یک پاسخ طولانی اما دیرهنگام است.
البته اگر هم گاهی در پاسخدهی به این موارد زمان زیادی طول بکشد، ممکن است دلایل خوب و قابل توجیهی هم برای برندها وجود داشته باشد. ازجمله اینکه به دلیل تعدد شبکههای اجتماعی مختلف، امروزه مسئولین و ادارهکنندگان شبکههای اجتماعی این برندها دارای ایمیل آدرسهای مختلفی برای هر یک از این شبکهها هستند که اعلانهای لازم برای هر یک نظر یا سؤال و … به هر یک از آنها ارسال میشود. پس یکی از سادهترین کارها در این رابطه استفاده از یک آدرس ایمیل برای ثبتنام و کنترل و مدیریت تمام این شبکهها میتواند راهحل کار باشد.
همچنین باید توجه داشت که مخاطبین ما برای هر سؤال و نظری که درج میکنند یا ارسال میکنند، توقع دریافت پاسخ دارند و درج یک پاسخ یا حتی یک پُست به معنای پاسخگویی به همه مخاطبین نیست. مثلاً اگر تولد شماست و افراد بسیار زیادی اقدام به درج جمله یا تبریکی با اشاره به شما کردهاند، درج یک پست یا پاسخ کلی به همه آنها بر روی آن شبکه یا حتی بر روی یک شبکه دیگر و انتظار دیده شدن آن توسط کلیه مخاطبین، انتظاری بسیار نابجا است.
برای ایجاد اعتماد، توجه داشته باشید که استفاده از فرمت ویدئو بهمراتب بهتر از فرمت صوتی بدون تصویر، و فرمت فایل صوتی بهتر از پنجره گفتگو آنلاین و البته پنجره گفتگو آنلاین بهتر از یک متن خالی در قالب یک پست در این فضا است. چرا اینچنین است؟ منطق پشت آن به نظر تا حدودی احساسی به نظر میآید. مردم اصولاً به چیزی اعتماد میکنند که گفته میشود و البته در این گفته شدن، چگونه گفته شدن از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. مثلاً در ویدئو زبان بدن استفادهشده توسط سخنگو در ارتباط با جلب اعتماد مشتری و مخاطب بسیار اهمیت دارد. مثلاً خشک نشستن فرد یا داشتن حرکات یکباره میتواند نشان از عصبی بودن فرد باشد، یا لحن زیبا وی میتواند نشان از اعتبار مجموعه وی باشد. هرقدر تعداد ویدئوهای درجشده بیشتر باشد، میزان اعتبار قابل کسب توسط برند بیشتر و بیشتر میشود. اما در نبود ویدئو، فایل صوتی برای مخاطبین همین اثر را داشته و در القاء اعتبار، صداقت، رکگویی یا لحن دوستانه فرد بسیار کمک میکند. اما اگر فایل صوتی هم ممکن نبود، استفاده از پنجره گفتگو آنلاین که با هر بار صحبت ظاهرشده و حذف میشود، احتمال بیشتری برای کاربر مبنی بر وجود یک انسان حقیقی در پشت این تشکیلات را میدهد که موجب ایجاد اعتماد دوطرفه میشود.
البته این مورد دقیقاً نکتهای است که بسیار از برندها موفق و مطرح به آن بیتوجه هستند. سؤال مهم در این بخش البته از شماست، که آیا یک مشتری ناراضی به هر دلیلی، با دیدن یک متن عذرخواهی و توضیح از برند بر روی سایت یا شبکههای اجتماعی وی راضی میشود و آیا بازهم اعتماد نسبت به برند را حفظ میکند، خصوصاً زمانی که بخش زیادی از اعتماد ما نسبت به برندها از زبان بدن و لحن صحبت افراد ظاهرشده در ویدئوها ناشی میشود.
برخلاف باور عموم، این وظیفه برند نیست که در شبکههای اجتماعی در مورد تعهد، ارزش و مسئولیت برند صحبت کند. بلکه این وظیفه برند است که فضایی را برای تجربه شدن این ارزشها برای مردم ایجاد نمایند. مردم زمانی میتوانند یک برند را بهصورت تجربه کنند که فرصت قرار گرفتن در اجتماعات آنلاین و دیدن و شنیدن بطن سخنان و نظرات دیگران در رابطه با آن برند را داشته باشند. این اجتماعات موجب مقید و متعهد ساختن اعضای قرارگرفته در خود را فراهم کرده، ارزشهای برند را تحکیم میبخشد و فرصتی را برای برند ایجاد میکند تا از این طریق ارزشهای خودش را بیشتر و بیشتر بر مردم و اعضای قرارگرفته در آن نشان دهد.
زمانی که برند با گوش دادن و تحلیل دقیق اطلاعات و صحبتهای کاربران در رابطه با خودش به درکی دقیق از مخاطبان خودش دست پیدا کرد، دیگر وظیفهای برای تهیه یک پاسخ سریع و مکانیک وار به سؤالات مخاطبین ندارد. بلکه باید با تهیه و انتشار محتوای باارزش، جالب و انگیزشی کاربران را به خود جذب نماید و اینگونه از ضرورت انتشار مطالب و پاسخهایی با محدودیت زمان یا طول کلام کم کند. به عبارتی در صورت نیاز، کسانی که مسئول پاسخدهی به سؤالات و نظرات کاربران هستند، در این وضعیت ضمن پاسخگویی به آن نظرات در صورت نیاز، حتماً باید توجه داشته باشند که با این دست محتوا بتوانند نظر بقیه افراد و اعضاء را نسبت به برند و اعتمادسازی برای آنها تغییر دهند.