نظریهی سهگانهی سیروتا برای افزایش انگیزه و اشتیاق در کارکنان
ایجاد انگیزه در محیط کار یکی از مهمترین عوامل موفقیت کسب و کارهاست و بدون انگیزه و اشتیاق نمیتواند انتظار زیادی از کارکنان داشته باشیم.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ اشتیاق زیاد در محیط کار معمولاً به معنی تمایل و علاقه به کار و تلاش زیاد است. حتماً شما هم با افرادی که شغل جدید خود را با اشتیاق آغاز میکنند و بعد از مدتی انگیزهشان را از دست میدهند مواجه شده اید. متأسفانه، این موضوع بسیار رایج است و میتواند به مشکلات جدی برای مدیران بیانجامد، زیرا آنها هستند که باید به اعضای بیانگیزه، بیتفاوت، بیمیل به همکاری و بیحوصلهی تیمشان روحیه بدهند. نظارت نزدیک، سخنرانیهای روحیهبخش، پاداش، تنبیه و انتقال، بخشی از اختیارات یک مدیر هستند. اما این استراتژیها عموماً موفق نخواهند بود.
دکتر دیوید سیروتا (Sirota)، محقق و مشاور، پژوهشی با عنوان راههای ایجاد انگیزه در کارمندان ترتیب داده است. تحقیق او بر پایهی یک نظرسنجی با بیش از چهار میلیون کارمند مشارکت کننده، و همچنین گروههای آزمایشی، مصاحبهها، موارد خاص و مشاهدات غیررسمی بوده است. همانطور که در کتاب منتشرشده در سال ۲۰۰۵ وی به نام کارمند مشتاق هم آمده، او نتیجه گرفته است که راه ایجاد اشتیاق در کارمندان، این است که آنچه میخواهند را در اختیارشان بگذارید.
نظریهی سهگانهی سیروتا برای ایجاد اشتیاق در محیط کار بر ۳ رکن استوار است:
۱. اهداف شرکت با اهداف کارمند در تقابل نباشند
۲. کارکنان نیازهای اولیهای دارند که باید به دست شرکت برطرف گردند
۳. اشتیاق کارکنان منبعی برای مزیت رقابتی است
برای درک بهتر نظریهی سیروتا، خوب است به نکتهای که در ابتدا گفته شد بیشتر بپردازیم. اکثر مردم شغل جدیدشان را با سطح بسیار بالایی از انگیزه و علاقه آغاز میکنند، و معمولاً دوست دارند از کاری که میکنند لذت ببرند. سیروتا معتقد است که این بنیان خوب، بهمرور و با رویکردهای نامناسب و شرایط بد شرکت خراب میشود.
۳ عاملی که در کنار هم به ایجاد اشتیاق منجر میشوند عبارتاند از:
۱. تساوی/عدالت: افراد دوست دارند در محیط کار با آنها عادلانه رفتار شود
۲. موفقیت: افراد دوست دارند کارهای مهم و مفید انجام دهند و به خاطر این کارها به آنان ارج نهاده شود
۳. رفاقت: افراد تمایل دارند روابط خوبی با همکارانشان برقرار کنند
برخورد عادلانه باعث ایجاد اشتیاق در افراد میشود. کارکنان از شرکتشان توقع دارند تا شرایط فیزیولوژیک، اقتصادی و روانی مدنظرشان را فراهم کند. سؤالات سیروتا شامل مواردی از قبیل شرایط فیزیکی محل کار، امنیت شغلی، میزان کار مورد توقع، دستمزد، ارتباطات، پارتیبازی و همخوانی حرف و عمل مدیریت بود.
به گفتهی او، برای کسب اطمینان از رعایت عدالت در محیط کار، باید هر سهی این موارد رعایت شوند:
از امنیت فیزیکی کارمندان اطمینان حاصل شود. این یعنی:
فراهم کردن میزان قابل قبولی از امنیت شغلی الزامی است. این یعنی:
نظریهی سیروتا تأکید زیادی روی دستمزد دارد. او بر خلاف دیگران اعتقاد دارد که پول اهمیت زیادی در ایجاد اشتیاق در نیروی کار دارد. نظریهی سیروتا میگوید که میزان دستمزد نشانه ای از احترام و موفقیت است، نه فقط راهی برای خرید ملزومات زندگی.
محیطی سرشار از احترام فراهم کنید. این یعنی:
افراد دوست دارند به کارشان ببالند و دیگران نیز کارشان را ببینند. همچنین میخواهند از دستاوردهای شرکت و تیمشان نیز احساس غرور کنند. سیروتا از کارکنان سوالاتی در مورد میزان و نوع بازخورهایی که دریافت کرده بودند پرسید؛ اینکه صمیمیت در محیط کارشان تا چه حد بوده و منابعی که در اختیارشان قرار داشته تا چه حد کافی و راضیکننده بوده است و درنهایت اینکه تا چه اندازه از شرکتشان راضی بوده اند و در آن احساس غرور می کردهاند.
برای آنکه کارمندان چنین احساسی کنند، شرکتها موظف به انجام چهار کار هستند:
این یعنی ابزار لازم برای موفقیت را در اختیار کارمندان بگذارند.
به کارمندان این اجازه را بدهند که کارهایی که مهارتها و تواناییهایشان را به چالش میکشد انجام دهند. به بیان دیگر:
به کارمندانتان بگویید کارشان چطور است. به بیان دیگر:
افراد دوست دارند برای شرکتهای قابلاعتماد کار کنند، شرکتهایی که بتوانند به کار کردن در آنها افتخار کنند. بهتر است:
هر کسی دوست دارد از قرار گرفتن در محیط کار خود لذت ببرد؛ این است که روابط بین افراد را مهم میکند. رفتاری که همکاری، تعامل، صمیمیت، پذیرفتن دیگران و کار تیمی را تبلیغ و تشویق میکند، در ایجاد اشتیاق بسیار مهم است. به همین شکل، همکاری باید جزئی مهم از سیاستهای شرکت باشد.
کارمندان دوست دارند حس کار تیمی داشته باشند و احساس کنند عضوی از گروه هستند. این یعنی باید:
با ایجاد محیطی که هر ۳ عامل ایجاد انگیزه در آن رعایت شده باشد، میتوانید از رضایت، اشتیاق و خلاقیت کارمندانتان اطمینان حاصل کنید. هرچند، این موارد از یکدیگر جدا نبوده و به هم وابستهاند: نمیتوانید انتظار داشته باشید رفاقت و صمیمیت جای حقوق کافی را بگیرد. و همچنین برعکس، حقوقهای بالا هم رفتارهای ناشایست را توجیه نخواهند کرد.
یکی از یافتههای سیروتا این است که عدالت و مشتقاتش مهمترین موضوع بوده و باید قبل از سایر موارد موردبررسی قرار گرفته و رعایت شود.
اشتیاق، بهعنوان معیاری برای سنجش خلاقیت و انگیزه، محور نظریهی سهگانهی سیروتا است.
این نظریه میگوید همهی کارمندان اصولاً از ابتدا انگیزهی کافی دارند، اما بهمرور و با اتفاقات گوناگون، این انگیزهی طبیعی از بین میرود.
برای ایجاد اشتیاق و انگیزه، رهبران و مدیران باید محیطی با سطح بسیار بالایی از عدالت، موفقیت و رفاقت ایجاد کنند. وقتی با افراد برخورد یکسانی صورت گیرد، آنها به کارشان ببالند و کارشان را در کنار افرادی که دوستشان دارند به انجام برسانند، شور و شوقشان افزایش یافته و اخلاق، قانونمندی و خلاقیت هم به نهایت خود خواهد رسید.
عوامل زیستی و روانی، هر دو در شاد بودن دخالت دارند
راههای شاد بودن
خیلیها ذاتا آدمهای شادی هستند. به هر بهانهای میخندند، وجودشان سرشار از انرژی مثبت است و همیشه و در هر شرایطی چهره شان متبسم است و برخی نیز کاملا برعکس... .
بررسی روانشناسان و روان پزشکان ثابت کرده است که عوامل زیستی و روانی، هر دو در شاد بودن دخالت دارند یعنی هم ژنتیک و محیط خانواده و هم جامعهای که در آن زندگی میکنیم، میتواند بر احساس شادمانی ما اثرگذار باشد، اما آیا ما میتوانیم انتخاب و تلاش کنیم که شادتر باشیم یا نه؟ و تا چه حد سبک زندگی و رفتاری که برمیگزینیم، تعیینکننده شادمانی ماست؟
دکتر رحیمنیا، روانپزشک، معتقد است: بسیاری از مطالعات نشان میدهد که نهایتا نگاه خود ما به دنیا، به خودمان و به آینده است که تعیینکننده میزان شادمانی ماست. بر این اساس، با تغییر نگرش میتوانیم زندگی شادتری داشته باشیم. فقط باید راهکارهای عملی برای شادتر زیستن را یاد بگیریم و آنها را به کار ببندیم.
این فلوشیپ اختلالات روان تنی تاکید میکند: یکی از مهمترین راههای شاد زیستن، آرزوپردازی، برنامهریزی و گام برداشتن در مسیر آرزوهای شخصی است. البته بسیاری از عوامل تعیینکننده شادی در اختیار ما نیستند (مانند نقشی که هورمونها یا مزاج در شاد بودن دارند)، ولی ما میتوانیم با تغییر در نگرش و عملکرد، سهم مهمی در شادزیستن خودمان داشته باشیم.
شادی در ژن شماست
بیشک نمیتوان منکر شد که بعضی افراد، ذاتا شادتر از دیگران هستند و با مسائل ساده، احساس سرخوشی و شادی میکنند و برخی دیگر، براحتی احساس شادی نمیکنند.
لاریجانی، روانشناس بالینی میگوید: در عین این که شغل ثابت، درآمد کافی و زندگی خانوادگی رضایتبخش، مولفههای مهمی در احساس شادی فرد هستند، اما تحقیقات زیادی نشان داده است که احساس شادی میتواند به زمینه ژنتیک فرد هم مربوط باشد. در واقع تا حدی احساس شادی به شخصیت و عوامل ژنتیک فرد برمیگردد. اگر احساس شادی نمیکنید الزاما اتفاق غیرعادی نیفتاده، اما راههایی وجود دارد که میتوان با کمک آنها احساس شادی خود را افزایش داد.
تلاش فراوان و توقع اندک
به گفته دکتر رحیمنیا، افرادی که برای کمترین تلاشهای خود، انتظارات فراوان دارند، کمتر از دیگران از زندگیشان راضی و خوشحال خواهند بود. پس اگر میخواهیم زندگی شادتری داشته باشیم، باید از توقعاتمان کم کنیم و بر سعیمان بیفزاییم.
لاریجانی میافزاید: باید به خودمان و تفریحات خاص خودمان و ورزش نیز بپردازیم. همیشه لازم است وقتهایی را برای این گونه فعالیتها بگذاریم. اشتغال زیاد به مسائل زندگی باعث میشود از تفریح کردن غافل شوید. پس در هر شرایطی که هستید، بخشی از روز را به تفریح و بازی اختصاص دهید.
با افراد شادتر در ارتباط باشید
یادتان باشد، افسرده دل افسرده کند انجمنی را یعنی شادمانی هم به اندازه افسردگی مسری است.
بر این اساس، دکتر رحیمنیا میگوید: افرادی هستند که مجاورت آنها به ما انگیزه و امید و اعتماد به نفس میدهد. معاشرت با اینها، گوهری گرانقدر است که ما را پر از انرژی میکند. یادمان باشد، ما هم در قبال دیگران همین وظیفه را داریم. گاهی با یک جمله زیبا میتوانیم اطرافیانمان را شاد کنیم؛ مثلا با گفتن نظر مثبتمان درباره زیبایی یا هوش یا متانت آنها یا این که مرتب به یادشان بیاوریم که چقدر دوستشان داریم.
لاریجانی در این باره میافزاید: ممکن است افراد خوبی اطراف شما باشند که از آنها فاصله گرفتهاید. ارتباط بیشتر با افراد صمیمی، حس آرامش و امنیت را بالا میبرد و باعث بهبود خلق میشود. پس دوستان خوب قدیمی را کنار نگذارید و با آنها حتی به صورت تلفنی در ارتباط باشید. از افرادی که به شما حس منفی میدهند، پرهیز کنید. آنها زندگی را برای شما سخت میکنند.
با افراد شادتر در ارتباط باشید
با ترسهایمان بجنگیم
شاید باورش دشوار باشد، ولی هنوز افرادی هستند که از ترس چشم خوردن، خودشان را از برخورداری از بسیاری داشتههایشان محروم میکنند؛ مثلا ترجیح میدهند منزل کوچکتری داشته باشند، با وجود این که استطاعت خانه بزرگ تر را دارند، مبادا که چشم بخورند!
دکتر رحیمنیا با بیان این مطالب میگوید: غلبه بر ترسهای بیمورد، گامی به سوی شادکامی است.
نقش قربانی را کنار بگذارید
یکی از رایجترین مانعها در برابر شادبودن، جاذبهای است که در داشتن نقش قربانی نهفته است. جمله «فقط به خاطر بچههام، بیمارانم، کشورم، و...» را زیاد میشنویم.
دکتر رحیمنیا معتقد است: در این نوع فرهنگ، رنج کشیدن نهتنها به یک ارزش تبدیل میشود، بلکه به آن یک معنای ثانوی فداکاری هم اضافه میشود. مشکل اینجاست که گویی اگر در زندگیمان جایی را برای لذت بردن و شادبودن خودمان داشته باشیم، دیگر نمیتوانیم آن تصویر معنوی فداکار را داشته باشیم. بنابراین ترجیح میدهیم خودمان را از بسیاری خوشیها محروم کنیم.
غذاهای شادیآور بخورید
امروزه درباره رابطه بین مواد غذایی و اثر آنها بر مغز بررسیهای زیادی شده است و چند ماده موثر که خلق را بهبود میبخشند و احساس شادی را بیشتر میکنند، پیدا شدهاند.
به گفته لاریجانی،کلسیم، آهن، امگا3 و اسیدهای چرب، ویتامین B6، B12، کروم، منیزیم، ویتامین D و روی با تاثیراتی که بر مغز دارند، باعث افزایش حس سرزندگی و خوشحالی میشوند .بی شک با خوردن موادی چون گردو، قهوه، شکلات، ماست،سبزیجات و میوهها بویژه زردآلو، انار، تربچه، قارچ و چای سبز میتوانید شادیتان را افزایش دهید.
منتظر نباشید که شادتان کنند
برای شاد بودن، وجود شرایط خاص یا افراد خاص ضروری نیست و هیچ کس قادر نیست ما را شاد کند، مگر خودمان.
افرادی که ناخودگاه خود را شایسته شادی نمیدانند، تلاشی برای به دست آوردن آن نمیکنند. عدهای آن را محصول شانس میدانند و باور ندارند خودشان میتوانند شادی را به زندگی خود بیاورند، اما واقعیت این است که خود ما در شاد بودنمان خیلی نقش داریم. اگر همه کارها و فعالیتهای خود را محدود به یک نفر یا یک کار کنیم، این وضعیت باعث نگرانی مداوم از دست دادن میشود که به نوبه خود، حس شادی و لذت بردن را به طور چشمگیری کاهش میدهد. پس بهتر است برای شاد بودن، فعالیتهای مختلف و روابط متنوع داشته باشیم.
به یاد داشته باشید که اگر فکر کنید باید فلان شغل یا موقعیت یا ماشین را داشته باشید تا شاد باشید، شادی امروزتان را از دست میدهید.
جام جم آنلاین
اخبارمرتبط :
7 راه علمی برای رسیدن به شادی وداشتن زندگی شاد
راه های شاد بودن صبح برای خانم ها
رموز یک زندگی شاد
تست : مقدار «شادی» خود را متوجه شوید
برای داشتن مغز فعال باید به یه سری کارها رو بیاورید.دروغ نیست اگر بگوییم داشتن ذهنی پویا و شاداب آرزوی همه ماست، تصور نمی کنم فردی را پیدا کنید که دوست نداشته باشد حتی در سنین میانسالی و پیری قدرت ذهنش را حفظ کرده باشد. شما هم اگر دوست دارید
خیلی زود این قابلیت خود را از دست ندهید و به زوال عقل مبتلا نشوید، این گزارش را دنبال کنید و با چند راهکار بسیار ساده ولی مؤثر برای حفظ توان ذهنی و سر زنده نگه داشتن مغز آشنا شوید:زندگی، تلاش کنید حداقل هفته ای چند بار کاغذ و مدادتان را آماده کنید
در یک نامه کاغذی از خودتان بابت هر آنچه انجام داده اید و به هر آنچه رسیده اید تشکر کنید. تصور نکنید، که نامه های این چنینی تنها باید از جانب دیگران برایتان نوشته شود یا اینکه خودتان برای قدر دانی از دیگران بنویسید. نوشتن روی کاغذ اعصاب مغز شما فعال و پر قدرت نگه می دارد
و نوعی ورزش برای حافظه شما محسوب می شود.اگر چپ دست هستید با دست راست مسواک بزنید و اگر راست دست هستید عکس این عمل را انجام دهید. با این کار شما هر دو بخش مغز خود را فعال نگه می دارید و از بدون استفاده ماندن بخش مخالف مغزتان جلوگیری می کنید.
علاوه بر این می توانید، موقع مسواک زدن روی یک پا بیاستید و تلاش کنید تعادلتان را حفظ کنید.هرچند برای اغلب ما ایجاد تغییر در آنچه هر روز انجام می دهیم با احساس ترس و نا امنی همراه اســت، ولی چنین تصمیمی برای مغز مثل ورزش اســت و موجب تقویت آن می شود.
با کارهای خیلی ساده مانند: امتحان کردن یک غذای جدید، تمرین کردن برای کاهش احساس خودخواهی و لجاجت یا هر تغییر کوچک اما مثبت دیگری به شاداب و قوی ماندن ذهن کمک قابل توجهی می کند.اگر می خواهید مطمئن شوید که مغزتان در بهترین شرایط به سر می برد، باید ورزش کنید.
اما این بار یک ورزش جدید را تجربه کنید، به جای اینکه مثل قبل روی تردمیل راه بروید یا دوچرخه بزنید. لباس مناسب بپوشید، یک پارک مناسب انتخاب کنید و شروع به دویدن کنید. با همین کار ساده و کم خرج نه تنها به حفظ قوای ذهنتان کمک کرده اید بلکه استرس و ناراحتی را هم از خودتان دور می کنید.
ممکن اســت شما علاقه مند پروپاقرص کتاب های جنایی باشید، اما این دلیل نمی شود کتاب های دیگر را امتحان نکنید. از امروز تلاش کنید، علاوه بر اینکه در مورد موضوعات یا کارهای مورد علاقه تان مطالعه می کنید به دیگر کتاب هایی که با موضوعاتی متفاوت نوشته شده اند هم توجه کنید.
حوزه مطالعاتی و یادگیری خود را گسترش دهید تا ذهنتان با حیطه های جدیدی آشنا شود و آنها را تحلیل کند. در کنار این، یادگیری مهارت جدید را فراموش نکنید. لازم نیست حتماً سراغ زبان های خارجی یا فعالیت های سخت بروید کارهای ساده مثل حل روزانه جدول کلمات متقاطع یا هر فعالیت جدید دیگری به ترشح دوپامین در مغز کمک می کند و موجب افزایش اعتماد به نفس و بهبود عملکرد اجتماعی می شود.
بینشهایی برای ایجاد یک رابطهی مادر و دختری سالم:
بیشتر ما فکر میکنیم که فقط وقتی که بزرگ شویم به ایجاد یک رابطهی سالم با مادرمان نیاز داریم. اما رابطهی عاطفی با مادرمان از همان هنگام تولدمان شروع میشود. سفر یک مادر از دوران یک دختر جوان بودن تا مادر شدن به خاطر به دنیا آوردن فرزند شگفت انگیز اســت. میخواهیم که کمی در دوران مادرانهی مادرمان سیاحت کنیم.وقتی که به دنیا میآییم:
این زمانی اســت که او سفر خود را به عنوان یک مادر آغاز میکند. تعداد کمی از زنان از باردار شدن میترسند اما وقتی که فرشتهی کوچک خود را در آغوش خود میگیرند همهی این ترسها ناپدید میشوند. تحقیق نشان میدهد که وقتی زنان به کودکان خود شیر میدهند، یک مادهی شیمیایی به نام اکسی توسین آزاد میشود که باعث برانگیختن عواطف و احساسات مربوط به دوست داشتن میشود. بنابراین این علاقه از همان وقتی که به دنیا میآییم شروع میشود. از لحاظ پزشکی بهتر اســت که حداقل 6 ماه به بچه شیر داد شود. حالا تصور کنید که در این 6 ماه چه مقدار مادهی شیمیایی آزاد میشود و چه قدر این ارتباط عاطفی بین ما و مادرمان که فقط مختص ما دو نفر اســت افزایش مییابد.وقتی که به مدرسه میرویم:
دوران مدرسه زمانی اســت که ما ناگهان در معرض دنیای بیرون قرار میگیریم. ما با افراد جدید در مدرسه ملاقات میکنیم، دوست پیدا میکنیم، با معلمان خود تعامل داریم و شروع به فکر کردن میکنیم. ما در مدرسه چیزهای جدید یاد میگیریم و از ما انتظار این را دارند که تکالیفی انجام دهیم. این توقعات قبلاً از رفتن به مدرسه برای ما آشنا نبودند.وقتی که در دوران نوجوانی خود هستیم:
والدین از دوران نوجوانی فرزندان خود بیشتر از هر مرحلهی دیگر بزرگ شدن آنها میترسند. در این مرحله اســت که دختران، مادران خود را بهتر درک میکنند. هم چنین این مرحله زمانی اســت که دختران در دنیای خود سیر میکنند. تغییرات فیزیکی و عاطفی که دختر شما در این دوران تجربه میکند برای شما ناآشنا نیست اما او اولین بار اســت که فشار جنسی، در معرض دنیای دیگر قرار گرفتن و تحت تأثیر جمعی از دوستان بودن و تغییرات دوران بلوغ را تجربه میکند. در این مرحله از زندگی فقط او را حمایت کنید و با او شکیبا باشید و سعی کنید کنترل خود را از دست ندهید. در زمانهای نومیدی و یأس همراه او باشید. به او بگویید که هر وقت خواست میتواند به شانههای شما تکیه کرده و گریه کند و همیشه زمانی که مشکلی برای او پیش آمد میتواند روی شما حساب کند. او را مطمئن سازید که هر چیزی که پیش آمد شما با او هستید. این نوع اطمینان بخشی او را از انجام کارهای اشتباه و غلط باز میدارد.وقتی که بزرگ سال هستیم:
در این مرحله این رابطه بسیار ریشه دار شده اســت و تغییر آن سخت و دشوار اســت. اما همان طور که گفتهاند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه اســت. اگر ما قبلاً رابطهی خوبی با مادرمان نداشتهایم اما حالا به اندازه کافی بزرگ هستیم که بتوانیم برخی چیزها را درک کنیم. بسیار ضروری اســت که درک کنیم مادرمان نیز یک فرد بالغ اســت که اعتقادات و افکار مخصوص خودش را دارد. در طول سالیان برخی از اعتقادات او بخشی از سبک زندگیاش شدهاند که نمیتوانند تغییر کنند. بنابراین بهتر اســت افکاری را که برای ما جالب نیستند نادیده بگیریم. با این کار ما از وقوع برخی بحثهای ممکن جلوگیری میکنیم. در این مرحله او تنها مادرمان نیست بلکه دوستی اســت که میتوانیم بیشتر افکار و عواطف خود را با او در میان بگذاریم و هیچ مردی نمیتواند جایگزین او شود.اگر میخواهید فردی دوست داشتنی باشید به نکات زیر توجه کنید.استفاده از کلماتی مثل «لطفا» و «متشکرم» ممکن اسـت همه جا ضرورتی نداشته باشد اما اگر میخواهید کاریزماتیک باشید استفاده از آنها بسیار به نفعتان خواهد بود.وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر میکند گفتن دوکلمهی «خواهش میکنم»
خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» (یا مثلا «باشه») اثر دارد. آدمهای دوستداشتنی از شنیدن تشکر خوشحال میشوند و با کلام به آن پاسخ میدهند.در اینجا «واقعی» کلمهی کلیدی اسـت. افراد کاریزماتیک تعریفهای واقعی به زبان میآورند. نه بیهوده تعریف میکنند نه چاپلوساند. اگر کسی شایستهی تعریف باشد
از گفتناش دریغ نمیکنند.آنها از عباراتی مانند «حتما خیلی احساس غرور کردی» یا «میتونم تصور کنم چقدر عصبانی شدی» استفاده میکنند بنابراین هم با احساسات افراد دیگر همراهی میکنند و هم به آنها بها میدهند (بد نیست این راز را بدانید که آدمها دوست دارند دیگران درکشان کنند!)
بعضیها اطلاعات را فقط برای خودشان میخواهند چون فکر میکنند که این کار باعث قدرت آنها میشود. چنین آدمی نباشید. البته توجه کنید که: آدمهای واقعا دوستداشتنی متوجه هستند که «اطلاعات» با «شایعات» تفاوت دارد.خیلی از ما دلمان میخواهد به جامعه کمک کنیم
اما نمیدانیم از کجا باید شروع کرد. کاریزماتیکترین آدمها خیلی ساده در جستجوی فرصتی برای کمک، فقط به اطرافشان نگاه میکنند- در خانواده، در جامعه و در هر لحظه از زندگی روزمره (این کار میتواند در حد باز نگه داشتن در برای کسی باشد که پشت سر شما دارد وارد میشود).
احساس رفاقت میتواند موقعیتهای سخت را قابل تحمل کند. شوخطبعی حتی میتواند باعث لذتبخش شدن چنین موقعیتهایی بشود. آدمهای خیلی کاریزماتیک در موقعیتهای سخت جملاتی مثل این به زبان میآورند: «عیب نداره، برای همهمون همینطوره» و بعد در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف تیم تلاش میکنند.
آدمهای کاریزماتیک اسامی دیگران را به خاطر میسپارند و در موقعیتهایی که استفاده از عناوین، افراد را خوشحال میکند آنها را به کار میبرند. کسب عناوینی مثل «دکتر» یا «سرهنگ» زمان میبرد؛ پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟لاف نمیزنند اما در مواجهه با موقعیتهای چالشبرانگیز-
به خصوص چیزهایی که روی زندگی دیگران اثر دارند- با آرامش، کنجکاوی و اعتماد به نفس به مسئله نزدیک میشوند. معمولا میشود جملاتی مانند این را از زبانشان شنید: «خب، ببینیم چطور باید این مشکلو حل کرد»می دانید بهترین چیزی که کسی میتواند
همزمان به دو نفر بگوید چیست؟ «اجازه بدید … را به شما معرفی کنم.» البته ظاهرا این روزها همه به دنبال برقراری ارتباط هستیم اما آدمهای کاریزماتیک کسانی هستند که علاوه بر ساختن شبکهی ارتباطی خودشان به دیگران هم کمک میکنند تا با افراد بیشتری آشنا بشوند.
آدمهای واقعا کاریزماتیک به نظر خود اعتماد دارند اما در عین حال متوجه هستند که دیگران ممکن اسـت دیدگاه متفاوتی داشته باشند و باید بتوانند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند. به علاوه، رهبران کاریزماتیک از دادن اختیار و سپس اعتماد به دیگران برای دستیابی به چیزی که از آنها خواسته شده ترسی ندارند.
فقط سه کلمه :«بهت ایمان دارم». همین کلمات ساده میتوانند الهامبخش موفقیت باشند. همهی افراد به تصدیق شدن نیاز دارند. در عین حال این تصدیق باعث ایجاد محبت نسبت به فرد گوینده میشود.آدمهای دوستداشتنی وقتی که برای انجام کاری چه مفرح و چه دشوار و ناراحتکننده نوبت آنها باشد نمیترسند
و قدم پیش میگذارند . به عبارت دیگر، آنها اگرچه از دیگران تعریف میکنند یا بخشنده هستند اما در عین حال یادشان نمیرود که این دفعه مثلا پرداخت صورتحساب ناهار نوبت آنهاست.آدمهای خیلی دوستداشتنی شنوندههای فعال و صادقی هستند.
میتوانید با آنها درباره نظرات یا ماجراهایتان صحبت کنید یا از آنها راهنمایی بخواهید و آنها با پرسیدن سئوال و دادن نشانههای کلامی نشان میدهند که در لحظه حاضر و حتی به موضوع علاقهمند هستند.
زمان برای همهی ما با ارزشترین منبع اسـت اما آنها حاضرند وقتشان را در اختیار شما بگذارند.این آدمها مسئولیت کار یا خطایشان را میپذیرند و کنترل اموری را که باید تحت نظارتشان باشد به دست میگیرند.
بنابراین با عقل جور درمیآید که بگوییم آدمهای قابل اعتماد بسیار دوست داشتنیاند.ما آدمهایی را که کنارمان میمانند و کاری می کنند احساس کنیم ما را حمایت میکنند دوست داریم. در ارتش به این کار میگویند
«هوای ساعت شش همدیگه را داشتن» (ساعت شش موقعیت پشت سر فرد اسـت). کسی را به یاد بیاورید که در موقع نیاز از شما حمایت کرده اسـت و به من بگویید
که در آن لحظه چقدر برایتان دوست داشتنی مینمود؟آدمهای دوست داشتنی اغلب آدمهایی رویاپرداز، مثبتنگر و عملگرا هستند. رابرت اف کندی این آدمها را به بهترین وجه توصیف کرده اسـت:
«بعضیها عادت دارند چیزها را همانطور که هستند نگاه کنند و بپرسند چرا؟ من رویای چیزهایی را میبینم که هرگز وجود نداشتهاند و میپرسم چرا که نه؟»
خبرگزاری آریا - ارزش زمان برای یک کارآفرین بسیار زیاد است و همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن دارد.
Laura Vanderkam نویسنده ی کتاب «من می دانم چگونه زنان موفق بیشترین بهره وری را از زمان خود می برند» به Business Insider گفته است:
«اکثر حاصبان کارهای کوچک برای کارهایی غیر از تولید، زمان نمی گذارند. درست است که هسته ی اصلی کار، تولید و فروش است اما در کنار آن کارهایی مانند ایجاد شبکه های اجتماعی، آموزش مهارت های مربوطه، ارتباط برقرار کردن با کارمندان و تفریح نیز بر کار اثر گذارند.»
برنامه ی زیر به گفته ی Vanderkam برای صاحبان کار کوچک کاربردی است:
6:00 صبح بیدار شوید و ورزش کنید
تحقیقات نشان داده اندکه ورزش قبل از صبحانه نه تنها انرژی لازم برای ادامه ی روز را به شما می دهد بلکه در رسیدن به اهداف نیز اثرگذار است.
6:45 آماده شوید
حمام بروید، صبحانه ی سالم بخورید، به وظایف خانوادگی تان برسید و در صورت امکان دیگران را به مدرسه یا محل کار برسانید.
8:30 مهم ترین کار را انجام دهید
برای اینکه کسب و کارتان همیشه در جریان باشد، اولین کاری که در روز می کنید باید مهم ترین آن باشد.
12:30 با همکاران ناهار بخورید
هر کاری به ارتباطات اجتماعی با دیگران ربط پیدا می کند. از طرفی دیگر باید ناهار متعادلی میل کنید تا سطح انرژی تان بالا بماند. برای بردن بیشترین استفاده از زمان این دو کار را باهم ادغام کنید.
1:30 علم تان را بیشتر کنید
علم شخصی یا کاری خود را با یاد گرفتن مهارت جدید، افزودن علمی که قبلا داشته اید یا انجام دادن پروژه های جدید بیافزایید.
2:30 حضور پر رنگ داشته باشید
شاید در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید اما برای درکی که مردم از شما دارند کافی نیست. برای گسترش کار، تربیت و آموزش دیگران می تواند موارد خوبی باشند.
3:30 چند دقیقه قدم بزنید
آفتاب گرفتن و ورزش سبک در این وقت روز می تواند انرژی لازم برای ادامه ی کار را به شما هدیه کند.
4:00 این زمان را باز بگذارید
در طول روز مسائل زیادی ممکن است رخ دهد که نباید در لحظه به آنها توجه کرد زیرا باعث به هم ریختگی برنامه ی شما می شوند. از این رو باید این زمان را برای رسیدگی به مسائل ناخواسته اختصاص داد.
5:00 برنامه ی روز بعد را بنویسید
سه کاری که در اولویت روز بعدی تان هست را یادداشت کنید و استراتژی های لازم را پیش از کار تعیین کنید.
6:00 کار را کنار بگذارید
این زمان، زمان شخصی شماست. می توانید با خانواده یا دوستان وقت بگذرانید. هر اقدامی می کنید نباید کار را با آن درآمیزید.
8:30 به مدت کوتاهی کار کنید
برخی صاحبان کارهای کوچک نمی توانند کاملا از کار جدا شوند. از این رو ساعتی را به مطالعه، فکر یا انجام کار اختصاص دهید.
9:30 خاموش کنید
لپ تاپ و موبایل تان را کنار بگذارید. اینترنت را قطع کرده و این زمان را به خواب و خود اختصاص دهید. ساعات مورد نیاز خواب برای هر کسی متفاوت است اما برای شروع 7 ساعت کافی است.
اینکه همیشه با دیگران خوش اخلاق باشید، کار راحتی نیست..
راهکارهایی برای خوشاخلاقی با دیگران ,اینکه همیشه با دیگران خوش اخلاق باشید، کار راحتی نیست، مخصوصا زمانی که روحیه خوبی ندارید یا با فردی که باعث آزارتان میشود، مواجه هستید. اما اگر تلاش کنید تا ابتداییترین کارها مثل لبخند زدن یا احوالپرسی را انجام دهید، میتوانید فضایی خوشایند برای خودتان و اطرافیان به وجود بیاورید. خوش اخلاقی با دیگران نهتنها باعث میشود که آنها به شما بیشتر احترام بگذارند، بلکه روزتان زیباتر میشود! در ادامه راهکارهایی برای برخورد بهتر با اطرافیان را با هم مرور میکنیم.
سادهترین راه برای خوش اخلاقی، لبخند زدن است.سادهترین کار برای اینکه فردی خوش اخلاق به نظر برسید، لبخند زدن است. وقتی به افرادی که شما را میشناسند لبخند میزنید، آنها را تشویق میکنید تا متقابلا به شما لبخند بزنند. گاهی فقط به این دلیل که دارای شخصیتی خجالتی بوده و به راحتی لبخند نمیزنید، بسیاری از افراد شاید تصور کنند که شما فردی سرد یا بداخلاق هستید. بنابراین، دفعه بعد که از کنار فردی نسبتا آشنا رد می شوید، لبخند بزنید. این لبخند باعث میشود که حتی اگر در بهترین شرایط روحی نیستید، احساس خوشحالی بیشتری کنید. پس این کار هم برای خودتان و هم برای دیگران مفید است.
در مورد موضوعات کوچکی که میدانید فرد مقابلتان به آنها علاقه دارد، صحبت کنید. اگر فرد را به خوبی نمیشناسید و از علایقش خبر ندارید، سعی کنید در مورد مسائلی که پیرامونتان اتفاق میافتد صحبت کنید (جلسهای که هر دو یک ساعت قبل در آن بودید، فرد جدید در کلاس ریاضی و…). شوخی کردن همیشه کمککننده است، چون افراد از کسی که شوخطبع است و آنها را درک میکند، خوششان میآید.جزو آن دسته از افرادی نباشید که فکر میکنند گفتوگوهای کوتاه، بیهوده و فقط وقت تلف کردن هستند. این مکالمات کوتاه میتواند پایه ارتباطات عمیق آینده باشد.
وقتی از کسی تمجید میکند، شما را فرد خوش اخلاقی میبیند.همه از تعریف و تمجید خوشششان میآید، پس، از گفتن چیزهای مثبت به دیگران نترسید. با این حال محتاط باشید که چاپلوسی نکنید. تعریف زیاد میتواند اینطور به نظر بیاید که شما دارید چاپلوسی میکنید. مخصوصا اگر فرد مقابل دوست جدیدتان یا مدیر شماست، ممکن است فکر کند که چاپلوسی میکنید.میتوانید از تمجید برای شروع یک مکالمه استفاده کنید. مثلا بگویید: «من از پیراهنت خوشم آمده. آن را از کجا خریدهای؟»
شما باید به همان اندازه که با خانوادهتان مودب هستید، با غریبهها هم مودبانه برخورد کنید. به تنهایی دو صندلی را در اتوبوس اشغال نکنید، با موبایلتان با صدای بلند صحبت نکنید؛ به جای آن، مودب باشید و به دیگران یک صندلی خالی تعارف کنید.
این کار باعث میشود شما بهعنوان فردی بینزاکت، خشن و بسیار بداخلاق به چشم دیگران دیده شوید. اگر افراد ببینند که شما عصبانی میشوید و دشنام میدهید، انرژی منفیتان را دریافت کرده و از شما دور خواهند شد. دفعه بعد که عصبانی شدید و خواستید دشنام بدهید، تلاش کنید که این دشنام در ذهنتان باقی بماند و حتی سعی کنید با لبخندزدن با آن دشنامها بجنگید.
کمک کردن باعث ایجاد حس خوب در خودتان و خوش اخلاقی میشود.بسیار مهم است که وقتی میبینید دیگران نیازمند کمک هستند، به آنها پیشنهاد کمک دهید، چه فردی با دستان پر که نمیتواند در را باز کند، چه کودکی که عروسکش از دستش افتاده و چه فردی مسن که به سختی راه میرود. یک روز ممکن است شما به مهربانی و کمک یک غریبه دیگر نیاز داشته باشید، پس بهتر است تا میتوانید خوبی کنید. این کار قطعا یکی از راههای خوشاخلاقی با دیگران است و باعث میشود با انجام این کار، نسبت به خودتان احساس بهتری داشته باشید.
نیازی نیست فقط با نزدیکترین و عزیزترین افراد اطرافتان، مهربان باشید. زمانی که برف را از مسیر خودرویتان پارو میکنید، مقداری زمان هم به پارو کردن برف از مسیر خودروی همسایه پیرتان اختصاص دهید. بگذارید یک نفر در صف از شما جلو بزند. با صرف زمان برای انجام کاری برای کسی که نمیشناسید، آن فرد احساس میکند که مورد قدردانی قرار گرفته است و کار نیک گسترش مییابد.
یکی از چیزهایی که قطعا خوب نیست، قضاوت افراد قبل از شناختنشان است. به افراد فرصت بدهید و فرض کنید آنها خوب هستند، مگر اینکه دلیلی برایتان به وجود آید که خلافش به شما ثابت شود. یاد بگیرید افراد را برای آنچه که هستند ببینید، نه اینکه آنها را بر اساس ظاهرشان قضاوت کنید. زمان زیادی میبرد تا بتوانید بدون قضاوت به فردی که نمیشناسید نگاه کنید، اما قطعا این کار، راهی برای خوش اخلاقی است.
سادهترین راه برای خوش اخلاقی، لبخند زدن است
۱) برجستهسازی موارد مثبت. به بخشهایی از زندگیتان فکر کنید که خوب پیش میروند، نه آنهایی که شما را آزار میدهند.
۲) موفقیتهای گذشته را مرور کنید.
قبل از ایجاد انگیزه در خودتان برای پیشبرد بیشتر امور در آینده، آنچه انجام دادهاید را به خودتان یادآور شوید.
۳) عبادت کنید. انجام امور دینی و مذهبی، بیشترین تاثیر را بر رهایی از اضطراب و افسردگی دارد.
۴) به موزیک گوش دهید.
با توجه به این که شکلهای بسیاری از خلاصشدن از حالات بد وجود دارد،
این کار حداقل و بهطور موقتی، یکی از رایجترین و موثرترین موارد برای تقویت خلق و خو است.
۵) خودتان را درمان کنید.
اغماضها و گذشتها (بزرگ یا کوچک) میتوانند هنگامی که احساس میکنید پایین افتادهاید، شما را بالا بکشند.
آنها موجب میشوند که شما احساس خاص و ویژه کنید.
۶) داوطلب بشوید. کارهای داوطلبانه و فعالیت در خیریهها، احساس بهتربودن را به ما میدهند.
۷) ورزش از بهترین راههای تغییر حالت بد انسان،
افزایش انرژی و کاهش فشار و استرس است.
۸) رفتار شاد داشته باشید.
لبخندزدن و داشتن چهره شاد موجب از بین رفتن مشکلات نمیشود
اما به بهبود حالت و خلق کمک میکند.
۹) تاکیدتان بر آینده باشد. اگرچه نمیتوانید گذشته را دوباره بنویسید اما میتوانید از آن درس بگیرید.
تصمیم بگیرید که دفعه بعد، بهتر و سختتر کار کنید.
۱۰) برای افسوس خوردن، حدی را قایل شوید. به خودتان بگویید:
امروز صبح درباره خودم احساس تاسف میکنم
اما امروز بعد از ظهر به زندگیام توجه خواهم کرد و مسائل صبح را کنار میگذارم.
آرمان امروز
۱۳ تغییر کوچک برای پوست، مو و ناخنهای زیباتر؛
خواهان پوستی سالم تر، موهایی شاداب تر و ناخن هایی زیباتر هستید؟ باید تغییرات کوچکی در سبک زندگی خود بدهید.
به گزارش آلامتو و به نقل از مجله تناسب اندام؛ شما برای داشتن یک پوست درخشان مانند سوپراستارها، نیازی به یک اسپای تجملی ندارید. روزهای اسپا قطعا با شکوه هستند اما آنها برای داشتن مو، پوست و ناخنهایی که در سر میپرورانید ضروری نمی باشند. در واقع تمام کاری که لازم است انجام دهید، اعمال چند تغییر ساده در روال روزمره تان است تا به موهایی براق، پوستی درخشان و ناخنهایی محکم و جذاب دست پیدا کنید. روزهای اسپا را به رسیدگی به سلامت روحی تان اختصاص دهید. شما برای دستیابی به ظاهر مورد نظرتان، نیازی به آنها ندارید.
آن شیک پروتئین صبحگاهی، بجز کمک به تقویت ماهیچه های شما، فایده دیگری نیز دارد. پروتئین به ضخیم تر شدن موها نیز کمک می کند.
آن وعده اضافی از دسری که می خورید، تنها به ضرر سایز دور کمرتان نیست. قند بیش از حد می تواند به کلاژن گرانبهایی که از چین و چروک جلوگیری می کند نیز آسیب برساند. مثل اینکه به یک دلیل دیگر برای صرفنظر کردن از آن تکه کیک نیاز داشتید، درست است؟
دفعه بعدی که به بچه هایتان می گویید شیرشان را بخورند، خودتان نیز به نصیحت خودتان عمل کنید. شما نیز به شیر نیاز دارید. ویتامین D و کلسیم به ساخت مو و ناخنهای سالم کمک می کنند.
اشکالی ندارد که مراقب چیزی که می خورید، باشید اما حذف کامل یک ماده غذایی، پوست، مو و ناخنهای شما را از مواد مغذی که برای رشد کردن به آنها نیاز دارند، محروم خواهد کرد. اسیدهای چرب ضروری ناکافی می تواند به پوست خشک، موها و ناخنهای شکننده و بسیار ضعیف منجر شود.
شما می دانید که خورشید می تواند به پوستتان آسیب برساند اما این، تنها ضررش نیست. همان اشعه های UV که از ترسشان به ضدآفتاب پناه می برید، می توانند به موهای شما نیز صدمه بزنند و آنها را شکننده و نازک کنند. دفعه بعدی که در آفتاب بیرون می روید، برای پوشاندن آن گیسوان زیبا، یک کلاه یا روسری بگذارید.
آنچه که میخورید، بر ظاهر پوست، مو و ناخنهای شما تاثیر می گذارد. با مصرف یک مولتی ویتامین روزانه، شکافهای تغذیه ای در رژیم غذایی خود را پر کنید تا پوست، مو و ناخنهایی قوی، سالم و درخشان داشته باشید.
در عین حال که مصرف پروتئین را افزایش می دهید، از گوشت ارگانیک نیز استفاده کنید. ممکن است کمی گرانتر باشد اما برخی متخصصان پوست می گویند بیمارانی که گوشت بدون هورمونهای افزوده می خورند، متوجه می شوند که ظاهر پوستشان بهتر شده است.
این هم یک دلیل دیگر برای ورزش کردن «افزایش جریان خون ناشی از تمرین، به پوستتان یک درخشش سالم می دهد، پوست سر شما را تحریک می کند و فولیکولهای مو را سالم نگه می دارد.»
شاید کافئین برای سرحال و با نشاط نگه داشتن شما عالی باشد، اما به ضرر پوست، مو، و ناخنهای شما عمل میکند. کافئین بیش از حد بدن شما را کم آب می کند، در حالیکه شما برای داشتن ظاهری بهتر به آبرسانی نیاز دارید.
فقط به تمرین کاردیو در باشگاه بسنده نکنید. برای گردش خون بهتر، مقداری یوگا به تمرینتان اضافه کنید. یوگا برای کاهش استرس که همه ما می دانیم بر پوست، مو و ناخنهای شما تاثیر منفی می گذارد نیز مفید است.
به محض بیرون آمدن از حمام مرطوب کننده تان را بردارید. استفاده از مرطوب کننده در عرض ۲ تا ۳ دقیقه، رطوبت را در پوست به دام خواهد انداخت و پوست شما را بهتر هیدراته نگه می دارد.
زمانی که به دنبال آن هستید تا از استراحتتان، فواید زیبایی نصیبتان شود، سعی کنید تا حد ممکن به پشت دراز بکشید. خوابیدن به پشت، از تجمع مایع که به پف کردگی و حلقه های سیاه زیر چشم منجر می شود و شاید با افزایش سن باعث چین و چروکهای بیشتر شود، جلوگیری می کند.
تمام آن لاکهایی که می زنید، مطمئنا زیبا بنظر می رسند اما جلوی جذب رطوبت توسط ناخنهایتان را می گیرند که به ناخنهایی شکننده و نازک منجر می شود. پس بین لاک زدن هایتان فاصله بیندازید.
در ماه های سرد سال افراد در تکاپو هستن تا محیطی گرمتر رو برای خودشون ایجاد کنند. همیشه اتاق خوابها از اهمیت بیشتری برخوردارن چون محل استراحت و آرامش به حساب میان. برای گرم کردن اتاق ها نیازی نیست که همیشه درجه ی وسایل گرمایشی رو زیاد کنیم بلکه با رعایت بعضی از قواعد در دکوراسیون داخلی اتاق ها میتونید حس گرما رو به افراد القا کنید و محیط رو طوری برای خودتون دیزاین کنید که از شخصی بودن اون فضا لذت ببرین و تمایل داشته باشین بیشتر وقتتون رو در اونجا بگذرونین. بهترین موارد رو در این مطلب براتون ذکر میکنم.
استفاده از دکوراسیون و ایجاد گرما و آرامش اتاق خواب
یکی از بهترین روش ها برای ایجاد حس گرما و آرامش در فضا استفاده از عناصر طبیعی است و چوب یکی از بهترین متریال ها برای این کاره بخصوص چوبهای دارای رنگ تیره. از چوب میتوان در پوشش دیوارها، سقف و همچنین به عنوان کف پوش استفاده کرد.
استفاده از چوب در کف و سقف اتاق ها
در مواردی مانند تخت، پاتختی، لوسترها و قاب های آویز به دیوار هم میتوان از عنصر چوب بهره برد و حس گرما و آرامش رو دریافت کرد.
تخت خواب و لوستر های چوبی
در کنار استفاده از عناصر طبیعی در فضا، آوردن گیاهان به اتاق خواب راه دیگری برای ایجاد حس آرامش و گرما در اتاق خوابه. گل ها و گیاهان آرامش و زندگی رو به اتاقتون هدیه میکنن و علاوه بر اون خاصیت تصفیه کنندگی هوا رو هم دارن.
گیاهان و پاکی هوا
نگهداری از برخی گیاهان در اتاق خواب باعث خوابی آرام میشن و امواج ناشی از وسایل الکتریکی رو کاهش میدن. در مطلب گیاهان مفید در فضای خانه میتونین با اونها آشنا بشین.
استفاده از گیاهان و ایجاد حس زندگی
شما با گذاشتن یک یا دو فرش در اتاق خوابتون میتونین سردی کف رو از بین ببرین و به کمک بافت فرش به فضاتون عمق بدین. همونطور که میدونین فرش ها جنس، رنگ و سبک های مختلفی دارن و مطمئنا با هر سلیقه ای که باشین میتونین فرش مورد نظر خودتون رو طبق دیزاین اتاقتون انتخاب کنید.
انتخاب فرشی متناسب با رنگ اتاق خواب
استفاده از پوشش هایی با جنس کرک برجسته یا پشمی هم برای قرار دادن در اتاق بسیار مناسبه.
قالیچه و فرش های زیبا
راه بعدی برای ایجاد بافت و حس آرامش و گرما در اتاق خواب اضافه کردن انواع کوسن ها و بالش ها به تخت خوابه. شما میتونین بالش های کرکی رو با بافت ها و رنگ های مختلف پوشش اونها به اتاقتون اضافه کنید و از نرمی و گرمی اونها لذت ببرین. استفاده از پارچه های کش بافت برای پوشش بالش ها و حتی تزئین بالش ها با کامواها باعث میشه تا حس گرمی و زیبایی بیشتری در اتاق خواب داشته باشین.
بالش های گرم و نرم
پتوها هم از جمله وسایلی هستن که به تخت و اتاق خوابتون حس متفاوت و گرما رو منتقل میکنن. استفاده از پتوهای نرم و گرم و دارای بافت درشت برای این کار مناسب تر هستن و در رنگ های مختلف میتوان آنها را تهیه و استفاده کرد.
پتوهایی با بافت نرم و درشت
برای اینکه فضای اتاقتون رو شخصی کنید تا از گذران وقت در اون لذت ببرین میتونین از تابلوهایی که بهشون علاقه دارین در این فضا استفاده کنین یا عکسهایی که ازشون خاطره دارین. با این کار شما میتونین آرامش و گرمی خاصی رو به اتاقتون اضافه کنید و به فضای اطرافتون معنا بدین.
اضافه کردن تابلوها به اتاق خواب
بزرگ بودن اتاق و خالی بودن اون باعث میشه تا سردی فضا بیشتر حس بشه. برای مقابله با این موضوع میتونین از مبلمان هایی مناسب با دکوراسیون اتاق خوابتون استفاده کنید و بافت های مختلف رو به اتاق اضافه کنین.
کاربرد مبلمان در اتاق خواب های بزرگ
قرار دادن مبلمان های راحت در کنار پنجره های اتاق خواب علاوه بر ایجاد فضایی برای استراحت و مطالعه بهتون اجازه میده تا از گرما و نور خورشید هم بهره ببرین.
مبل های راحتی کنار پنجره ها
خبرگزاری آریا -
افراد باهوش موقع ریسک پذیری و خلق و بهره برداری از فرصت ها تصمیمات هوشمندانه تری می گیرند
به نظر می رسد زندگی در سن و سال پایین بدون آنکه نقش زیادی در آن داشته باشیم برایمان اتفاق می افتد. اما کم کم مسئولیت زندگی از والدین به ما منتقل می شود و از این نقطه به بعد، تصمیمات و شرایط خودمان است که بر زندگی ما تسلط پیدا می کند. این دو با رابطه ی تنگاتنگی که با یکدیگر دارند، عامل تعیین کننده ی بسیاری از اتفاقاتی هستند که در زندگی ما رقم می خورند.
ما اغلب می بینیم افراد موفق چگونه شانس خودشان را رقم می زنند. آنها در واقع وقتی کار به ریسک پذیری و خلق و بهره برداری از فرصت ها به میان می آید تصمیمات هوشمندانه تری می گیرند. به این ترتیب می توان گفت موفقیت شما در زندگی شخصی و شغلی، در درجه ی اول تابع تصمیمات هوشمندانه ای است که در زندگی خود اتخاذ می کنید.
هر تصمیمی که می گیرید تماماً بر اساس افکار و احساسات خود شماست؛ اینکه مغزتان تجربیات، رویدادها و اطلاعاتی که از منابع مختلف دریافت می کند را برای نتیجه گیری چگونه پردازش می کند. به این ترتیب پیدا کردن شیوه هایی که با استفاده از آنها می توانید تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید چندان هم پیچیده نیست. نحوه ی کار از این قرار است:
حواستان متوجه لحظه باشد
خیلی از خاطرات همه ی ما به لحظاتی مربوط می شود که تأثیر زیادی روی روند زندگی ما گذاشته اند. در زندگی هر کسی چندین تجربه شبیه این می تواند وجود داشته باشد. اگر فرد در این لحظات حواسش متوجه همان لحظه نباشد، فرصت ها از کنارش رد می شوند و او حتی ممکن است هیچ وقت متوجه فرصتی که از دست داده است نشود. اگر در لحظه های سرنوشت ساز زندگی خود، فرصت را از دست داده بودید الان کجا بودید؟ این سؤال تفکر بر انگیزی است.
به شم درونی خود اعتماد کنید
در همان نمونه ی بالا، اگر در چنین لحظاتی به حس درونی خودتان در مورد انتخابی که داشته اید اعتماد نمی کردید چه اتفاقی می افتاد؟ اگر بدون اتلاف وقت از این فرصت استفاده نمی کردید امروز کجا بودید؟
وقتی پای تصمیم گیری به میان می آید، به حرف انسان های باهوش و آگاهی که می شناسید گوش دهید، اما در نهایت، این خود شما هستید که باید تصمیم نهایی را بگیرید. اگر یاد بگیرید به احساس درونی خودتان اعتماد کنید، وقتی چیزی که می شنوید به نظرتان درست می رسد دیگر وقت را تلف نخواهید کرد. و اگر دچار تردید شدید می توانید بفهمید چیزی که شنیده اید درست نیست.
افراد باهوش تفکر انتقادی دارند
تفکر انتقادی داشته باشید
هرچه اجازه دهید بیش از اندازه اطلاعات وارد ذهن شما شود، ارتباطات فعالیت هایتان را با وقفه مواجه کنند، و عوامل مختلف حواستان را پرت کنند، وقت و توجه کمتری برای تمرکز روی نکات مهم پیش روی خود خواهید داشت و کمتر در مورد دقت، کارایی و کاربردپذیری آنچه مشغول یادگیری و تجربه اش هستید فکر خواهید کرد.
به بیان دیگر، شما با ارجحیت دادن به کمیت اطلاعات، ارتباطات و دارایی های خود به جای کیفیت آنها، داشتن درکی عمیق نسبت به موضوع از طریق استدلال منطقی را قربانی جواهرات، یک پست پر بیننده و یا دیگر مواردی خواهید کرد که تنها کاربردشان یک حس خوب موقتی است. هر چه می گذرد بازه ی توجه شما با این کار تنگ تر می شود. شاید باورتان نشود این کار (ارجحیت دادن به کمیت به جای کیفیت) چقدر هوش شما را تحلیل می برد. بدون ساختار های منطقی مثل استدلال استنتاجی و روش علمی، جامعه ی ما هیچ گاه به هیچ پیشرفتی دست پیدا نمی کرد.
فناوری هیچ گاه خلق نمی شد و ما هنوز در همان قرون تاریک گذشته به سر می بردیم. یک لحظه تأمل کنید و به این موضوع فکر کنید، البته اگر بتوانید از موبایلتان فاصله بگیرید.
حواستان را جمع نگه دارید
تمام تبلیغات و شعار های تبلیغاتی بی اساسی که در مورد قرص های کاهش وزن، ویتامین یا مکمل های غذایی جادویی می شنویم که قرار است ما را به نحوی سحرآمیز لاغرتر، باهوش تر یا قدبلند تر کنند دروغ هستند. هیچ یک از آنها قادر به چنین کارهایی نیستند و تماماً با هدف پول سازی از فرهنگ ما به خوردمان داده می شوند؛ فرهنگی که دوست دارد یک شبه و بدون زحمت راه صد ساله را برود.
اما مغز بخشی از بدن همه ی ماست. از آن استفاده کنید. کافی است به اندازه ی نیاز مجموعه ای از مواد غذایی سالم و تازه مصرف کنید، در خوردن زیاده روی نکنید، یک یا دو بار در هفته از خانه بیرون بروید و ورزش کنید، تا سلامت بمانید. اگر تندرستی خود را حفظ کنید، ذهنتان نیز در وضعیت خوبی قرار می گیرد و انعطاف پذیری خود را در گذر زمان حفظ خواهد کرد.
منبع: دیجیاتو