ما این را عنوانی قرار می دهیم برای ورود به بحث دعا نویسی و عریضه نویسی و خرافات که البته نباید اینها به یکدیگر خلط بشود. به طور کلی همیشه در طول تاریخ نه فقط در اسلام بلکه قبل از اسلام هم وجود داشته که افرادی سعی می کردند به جای آب، سراب را به مردم نشان بدهند به جای حقیقت و واقعیت پندارهای باطل را بگذارند. رسول گرامی وقتی به پیامبری مبعوث شدند دیدند که جامعه عرب با خرافات زیادی آمیخته شده است. شش نوع آتش افروزی داشتند. مثلا آتش روشن میکردند و کنار آن پیمان می بستند.
اگر مسافری میخواست به سفری برود یا برگردد آتش روشن میکردند و مسافر با عبور از آتش معتقد بودند که سلامتیش حفظ میشود مثل همان چهارشنبه سوری که کاملا غلط و بی اساس است که از همانجا وارد فرهنگ ما شده، اگرمیخواستند باران ببارد به دم گاوی چوب می بستند، چوبها را آتش میزدند و سرو صدا میکردند و گاو بیچاره نعره میزد و میگفتند صدای نعره همان صدای رعد و جرقه ها همان برق است و عقیده داشتند که باران خواهد آمد و… خلاصه خرافه را به جایی رسانده بودند که کسی از خانه خارج میشد و به چپ میرفت، میگفتند : روز بدی دارد و اگر به راست میرفت روزش خوب بود که به آن طیره میگفتند که ریشه اش هم از پرندگان گرفته شده بود.
مثلا کسی می آمد خانه اگر کلاغ از پشت سرش رد میشد روزش بد و اگر از جلویش رد میشد روزش خوب بود. انبیا هم که محشور و مبعوث شدند مردم میگفتند که شما برای ما فال بد هستید . شما شوم هستید. قرآن میفرماید: سرنوشت هر کس دست خودش است. کار به جایی رسیده که مفاهیم حقیقی را با خرافات خرابش کرده ایم .مثلا عطسه، اصلا در مبانی دینی ما حدیث است که کسی عطسه کرد به او بگویید : خدا تو را رحمت کند و او هم بگوید خدا هم شما را بیامرزد ولی برای بعضی از ما تبدیل شده به صبر کردن که هیچ مبانی و اساسی ندارد. آمدیم کسی عطسه کرد و سریع یک کاری را انجام داد و برایش اتفاقی افتاد آن را ربط میدهیم به عطسه و بجای آنکه دعا کنیم که خدا تو را رحمت کند میگوییم صبر آمده و باید صبر کرد.
کسی خواست برود خدمت امام هادی (ع ) وقتی ازخانه خارج شد انگشتش به در گیر کرد و زخمی شد . در مسیر جایی که شلوغ بود کسی به او تنه ای زد و شانه اش آسیب دید و لباسش پاره شد، وقتی خدمت امام رسید گفت : عجب روز بدی بود . امام فرمودند: گناه روزها چیست؟ ممکن است برای کسی تصادفا حوادثی پیش بیاید. ما نتیجه میگیرم خرافه که متاسفانه ما در جامعه با آن مواجه ایم مخصوصا در جامعه هایی که از سطح علمی پایین هستند. در قرآن آمده( یز عنهم اسرهم والغلال انه کانت علیهم )،اغلال یعنی غل و زنجیر، این زنجیرها و مطالب و خرافاتی که جامعه را درگیر کرده و حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث شد تا اینها را از جامعه پاک کند. خوب است توجه کنید که بیش از۷۰۰ مرتبه در قرآن کلمه علم آمده است.آغاز وحی با علم اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم شروع شد.حتی کسی خدمت پیامبر آمد و گفت : سقرعه می اندازم اگر خوب آمد مسلمان می شوم و اگر بد آمد نه.
پیامبر فرمود : نمی خواهد ایمان بیاوری ،(قول هذه السبیلی ادعو الی الله علی بصیره )آخر سوره یوسف،اسلام دین بصیرت است حتی خدا به خداوند می فرماید: اگر با مشرکی در حال جنگ هستی و گفت که می خواهم در مورد اسلام تحقیق کنم با او جنگ نکن بلکه با او به گفت و گو بنشین. پس خرافات کلا از چیزهای موهوم، بی اساس،افسانه ای و از توهمات ناشی می شود. بعضی ها می گویند که این ها ناشی از اعتقادات قلبی است . آیا این اعتقادت می تواند موثر باشد ؟ حوزه ها را نباید خلط کرد . ما بحثی داریم تحت عنوان بدعت حرام حتی در روایات داریم که با بدعت گذار به شدت برخورد کنید، بدعت به چه معناست؟ بین بدعت و اعتقاد تفاوت وجود دارد .
بدعت یعنی چیزی که مشروع نیست و ما به آن مشروعیت میدهیم ما اجازه نداریم چیزی را وارد دین کنیم مثلا کوبیدن میخ به درخت یا بستن نخ و سرکردن داخل یک چاه و اعتقاد پیدا کردن به کارهای عجیب غریب، اصل این کار مشروع نیست پس جایز هم نیست حتی اگر به آن معتقد باشیم . طبیعتا اگر به این عقیده پشت کنیم خود به خود فراموش میشود. روایت داریم که سه چیز است که انسان از آن خالی نیست .
یکی فال ،دومی حسادت ،سومی سوظن. کسی کاری را انجام میدهد و ما به او سوءظن پیدا میکنیم یا به کسی جایزه میدهند و ما به او حسادت میکنیم و یا درموقع رفتن به مسافرت تسبیح پاره میشود درذهنمان حالتی پیش میاید، در روایت داریم اگر فال بد پیش آمد توجه نکنید . اگر حسادت پیش آمد ترتیب اثر ندهید . اگر سوظن پیش آمد براساس آن قضاوت نکنید البته نمیگویم اصلش را منکر شوید اما ما یک بخشهایی در زندگی داریم که مبانی شرعی و دینی دارد مثلا ائمه سفارش کرده اند برای حفظ فرزندان یک دعایی به عنوان دعای حرز که در مفاتیح آمده است نوشته و همراه آنان بکنید . امام رضا (ع) هم این دعا را همراه فرزندش امام جواد (ع) میکرد اشکالی هم ندارد چون حرف زدن با خداست .میگویند که اگر حاجتی دارید در کاغذ ی بنویسید و داخل جوی آب روان بیندازید، پس اصل دعا نویسی یک نوع انتقال حاجت از طریق نوشتار است . در مفاتیح دعا برای چشم زخم داریم این یک واقعیت است که کسی که زیبایی ، لباس خوب وثروت زیاد داشته باشد و در نگاه و چشم مردم باشد چشم می خورد . مثلا یک وقت انسان قل اعوذ برب الناس ،قل اعوذ برب الفلق و معوذتین که سفارش شده ،خواندن ان یکاد یا گفتن ماشاالله یا نوشتن دعایی که همراه داری یک نوع آرامش به انسان میدهد . خیلی شنیده ایم در شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ افراد بی سوادی چیزهایی نوشته اند و به خورد مردم داده اند و درآمد روزانشان از میلیون بالاست. میخواهم عرض کنم . اگر مشکلی در زندگی دارید میتوانید به افراد با تجربه ، با سواد و با خدا در میان بگذارید یا از کتاب مفاتیح استفاده کنید .
شما میدانید سحر حقیقت دارد و سفارش شده به دنبالش نروید چون به دیگران ضربه میزند . در قرآن هم خیلی سفارش شده که اگر شما میترسید فرزندتان در معرض سحر قرار گیرند به مفاتیح مراجعه کنید . در آن گفته شده وقتی آبی به فرزندت میدهی به آن دو سه مرتبه قل اعوذ برب الفلق وسوره حمد را بخوانید .حضرت زهرا(س) دعایی دارند که اگرشخصی تب کرد به آن بخوانید که همان دعای نور است .چرا پول میدهیم تا این رمال های از خدا بی خبر چه بلاهایی سر مردم دربیاورند ؟ میخواهم بگویم دعا نویسی شغل نیست شاید شما بپرسید که چرا افرادی رفتند خدمت امام صادق (ع) و میگفتند برای ما دعا کنید؟ بله من هم قبول دارم . شما پیش یک عالم یک مرجع بروید پیش یک فردی که پیش خدا اعتبار بیشتری دارد مثل آیت الله بهجت ،به قول مرحوم مجلسی که میگویند من بیش از هزار نفر را با سوره حمد شفا دادم . بالاخره ایشان عالم هستند صاحب بحارانوار و صاحب قلم با آن همه تدین، وقتی سوره حمد را به مریض می خوانند مسلما شفا پیدا میکند .میخواهم بگویم دعا نویسان و رمالان با پول های زیادی که از شما میگیرند و با دادن چند مهره و موادی که با هم قاطی کرده اند جز آسیب رساندن ، دردی از شما دوا نمیکند .پیامبر کودک بود با بچه های هم سن و سال خودش بازی میکرد که حلیمه آمد و چیزی به پیامبر آویزان کرد . حضرت فرمود : مادر جان این چیست ؟ او گفت : فرزندم میخواهم تو را از چشم زخم دور کنم .ایشان فرمودند : خدا مرا حفظ کند .عزیزان اگر شما در زندگی مشکلی دارید میتوانید با صدقه دادن و گوسفند قربانی کردن و به فقرا دادن حتی با سر بریدن مرغی خریدن نانی و یا مقداری پول خرج فقرا کردن کارتان درست میشود .خانمی میگوید که بچه ام چشم خورده و باید تخم مرغ بشکنیم . میخواهم بگویم این کار چند نکته حرام داخلش است ۱- اسراف ۲-تهمت ،که فلانی بچه ام را چشم زده شما میتوانید چند تخم مرغ و نان تهیه کنید و فقیری را غذا دهید و به آنها بگویید فرزندتان را دعا کند .من در جایی در مورد تخم مرغ شکستن گفتم به من خرده گرفتند که ما نسل درنسل به این موضوع اعتقاد داریم .
اصلا نباید به چیزی که پایه و اساسی ندارد معتقد بود . کودکی را که ظاهرا گلو درد داشت نزد پیامبر آوردند . به این بچه مهره هایی آویزان کرده بودند ایشان پرسیدند اینها چیست ؟مادرش گفت مهره ها را آویزان کرده ایم که کودکمان خوب شود .پیامبر فرمود :این وسایل را باز کنید شرک است .امام صادق (ع)فرمودند : اگر کسی به کاهل و سحر اعتقاد داشته باشد آنها را تصدیق و خدا را تکذیب کرده است. حضرت علی (ع) میخواست به جنگ برود . کسی گفت که امروز روز خوبی برای جنگیدن نیست و شما شکست می خورید .امام گفتند :نام خدا را میبرم بسم الله میگویم و کارم را انجام میدهم . پس اصل تاثیر دعا را قبول دارم . دعا دو جور است نوشتاری و گفتاری . نوشتاری این است که خودت می نویسی و در جوی آب می اندازی. من شنیده ام بعضی از این رمال ها آیات قرآن را می نویسند و میگویند با اسپند بسوزان . سوزاندن آیات قرآن جایز نیست . اگر من یکاد و یا حرزی همراه داریم باید داخل بسته ای باشد . چون بدن ما همیشه وضو ندارد بدن بی وضو برای آیات قرآن جایز نیست . خلاصه راهی که قرآن نشان میدهد راه علم ، عقل ، بصیرت ،فهم و اولوالباب است که صحبت از دین و قرآن ما است. کتابی نوشته و ترجمه شد .
مدریس بوکامی مقایسه ای بین قرآن و انجیل وتورات وعلم روز انجام داده است . او میگوید نکته ای در قرآن نیست که خرافه و این جور قضایا را تایید کنید. البته فال خوب است . یعنی چه ؟مثلا آقایی به دیدن ما می آید اسمش حسن است و حسن به معنای نیکویی و میگوییم امروز روز خوبی برای ما است یا اینکه در موقع غذا خوردن پنج مهمان وارد خانه می شود و ما میگوییم مهمان حبیب خداست . ورود شما به خانه ی ما خیر و برکت داده است . پیامبر وقتی می خواستند دور مدینه خندق بکنند ضربه ای به سنگی خورد و جرقه ای زد حضرت فرمود : در این جرقه نابودی امپراطوری ها را می بینم و می خواستند با این حرف به دیگران روحیه بدهند و این عیبی ندارد ولی از آن طرف قضیه درست نیست . عدد سیزده نه تنها بین ما بلکه بین اروپایی ها هم مفهوم خوبی ندارد حتی سر در بعضی خانه ها به جای عدد سیزده نوشته اند ۱۲+۱ . امیر المومنین متولد سیزده رجب هستند . این روز آغاز ایام البیض است .
ایامی است که حضرت آدم روزه گرفت ، ایام عبادت است . این مطالب و خرافات در جوامعی که سطح علمی پایینی دارند رونق زیادی دارد .ما با بعضی از دعاها بیشتر آشناییم و به آنها می پردازیم . ما باید به دعاهایی بپردازیم که هم در دنیا و در آخرت به کار ما می آید . البته برای هر کاری در اسلام آدابی وجود دارد و متاسفانه ما کمتر آن ها را توضیح داده ایم که باید در سخنرانی ها و منبر ها آنها را بازگو کرد چون منبر یک بخشش موعظه است ولی ما بیشتر به مسایل روز و تاریخ می پردازیم و در مورد آداب و رسوم کمتر حرف زده میشود مثلا آداب مهمانی رفتن . ما باید در سخنرانی ها بیشتر به آداب مثل مهمانی رفتن آداب مربوط به عیادت مریض و غیره بپردازیم . کتاب های زیادی در مورد آداب نوشته شده است . آداب اقتصادی ،آداب عبادی ،آداب حج و زیارت و آداب برخورد با صاحب عزا ،آیا واقعا این آداب را رعایت می کنیم ؟ مثلا داریم کسی که عزادار است باید غذا برایش درست کرد تا او به عزاداریش برسد ولی دقیقا بر عکس عمل میکنیم و خود را مهمان عزادار میکنیم و نمی گذاریم او عزاداری کند . یکی از جاهایی که خرافات و انحرافات در آن وارد شده است بحث زیارت است. آداب زیارت ۳۷یا۳۸ تا است، وقتی وارد میشوید اجازه بگیرید ، اذن دخول کنید ، پای راست را بگذارید بعد توسل کنید. اما می بینید طرف از همان اول به قصد ضریح رفته نخی می بندد و میرود . آیا نخ یا قفل بستن به ضریح در منابع دینی ما جایی دارد؟ اصل توسل را قبول دارم ولی قفل بستن درست نیست.ما همیشه نگاهمان به دعا این است که برای چه دردی خوب است اما هیچ وقت به مضامین دعا توجه نمیکنیم. مثلا دعای نور برای تب یا یک دعا برای سر درد یا غیره خوب است. گفتیم قل اعوذ برب الناس… برای زخم چشم خوانده میشود ولی هیچ وقت دقت نکرده ایم که در همین قل اعوذ برب الناس…مالکیت و ربوبیت و وحدانیت خدا مطرح شده است. مردم بیشتر به قشر دعا توجه میکنند و به محتوا کمتر میپردازند.خوشبختانه عده ای از عزیزان دعاها را جمع آوری کرده اند .در دعای شنبه و یکشنبه حضرت زهرا (س) مضامین زیبایی نهفته شده است.
ببیند در صحیفه سجادیه دعاهای بسیاری برای طلب اولاد و طلب باران، دعا برای پدر و مادر و … که باید به مضامین آنها توجه داشت که تفکر در دعا تفکر در قرآن است. پس سفارش من این است که اول دعاهای اصلی را بشناسیم . دوم مضامین و مفاهیم دعا را روشن و به آن توجه و عنایت داشته باشیم. برای کسانی که کمی از ما کینه دارند یک چیزهایی دست آویز این خرافات میشود و شاید در این مواقع ما شایسته ای خوبی برای مکتب ودین مان باشیم . بله چیزهایی در مبانی اعتقادی و دینی ما نیامده ولی آن را درست میکنیم. یکی از آداب زیارت فریاد نزدن در کنار قبور است. آیا ما در حرم امام رضا (ع) یا در مدینه به این مسئله توجه میکنیم؟ پیامبر به ابوذر فرمود: سه جا صوتت را پایین بیاور. یکی در قرائت قرآن،یکی در جنگ و یکی هم در تشییع جنازه البته قرائت قرآن بحث قرآن و بحث جهانیش در اینجا مطرح نیست. بعضی در کنار حرم فریاد میزنند و بلند صلوات میفرستند و حال زوارهای دیگر را به هم می ریزند. متعدد دیده ایم مراجع و علما وقتی به این مکانها وارد میشوند خیلی زیبا متوسل میشوند ، دعا میکنند ، حاجات خود را بیان میکنند ، این آداب زیارت است.ما باید فرهنگ سازی کنیم که این وظیفه ای رسانه ، روحانیون و فرهیختگان است.حتما در بعضی از زیارتنامه ها خوابی را نقل کرده و توصیه کرده اند که آنرا بیست مرتبه بنویسد وتکثیر کنید که اگر چنین نکنید داغ اولاد می بینید و اگر انجام دهید کارتان سکه میشود.این مفاتیح وقف است و داخل آن چیزی نوشتن حرام است .
اگر از فرقه های دیگر این نوشته ها را بخوانند در مورد شیعه ها چه فکری میکنند ؟ البته من در سخنرانیها خیلی سفارش کرده ام و خوشبختانه کم شده است ولی باید به صفر برسد . کدامیک از علما و بزرگان دینی ما اینها را تایید میکنند .در بعضی از شهرها رسم شده ماه صفر تمام میشود میروند در مسجد را میزند و میگویند بشارت که ماه صفر تمام شده یا ۲۷ ماه رمضان میشود میگویند باید کله پاچه خورد . آخر صبح ۲۱ رمضان امام حسن ابن ملجم را به درک واصل کرد این چه ربطی به کله پاچه خوری دارد ؟ چرا به کارهایمان رنگ دینی میدهیم ؟ در یک جمله بگویم به جز خدا و پیامبران و ائمه معصومین هیچ کس حق ندارد برای ما تکلیف شرعی بیاورد. مراجع هم اگر فتوایی میدهند از قرآن واحادیث است. بیاییم واقع گرا وواقع بین باشیم . دین برای دینداری است و تدین نیامده که کانالهای انحرافی ایجاد کند.
دنبال رمال و دعا نویسی نروید که مثلا بچه ام سرطان دارد شاید معجزه کند . راه راست را از علما و مراجع بخواهید تقلید از علما و مراجع تقلید از علم است. اگر شما دل درد بگیرید یکی میگوید نبات بخور یا فلان قرص را بخور. کسی که عاقل است به اینها گوش میدهد یا اینکه پیش پزشک میرود؟اگر ساختمانتان ترک بخورد پیش پدرتان میروید تا علتش را بفهمید مگر آنکه مهندس باشند چون فقط یک مهندس میتواند علت آنرا بفهمد . دین هم همینطور است در مسائل دینی باید پیش مراجع رفت . باید عرض کنم ( اقرا و ربک الکرم الذی علم القلم ) هر چیزی مبنادار وعلمی آن وارد دین شده است البته چیزهایی در دین است که ما نمیدانیم چرا اینطور است ؟ مثلا چرا نماز صبح دو رکعت است ؟ باید عرض کنم برای اینکه شبهه ای ایجاد نشود هر چیزی را با عقلمان درک نمیکنیم . اگر پزشک به شما کپسول داد به تشخیص او اعتراض نمیکنید و آن را قبول دارید . وقتی پیامبر و ائمه فرمودند که نماز این طور و زکات این قدر باشد باید انجام داد. وقتی گفته میشود : ۳۴ الله اکبر ۳۳ الحمدالله ۳۳ سبحان الله نمیشود گفت که من میخواهم ۳۵ تا بگویم و چیزهای بی اساس وبی مبنا را مطرح و باب کنیم.