به تازگی متوجه شدهاید که پسرتان ماریجوانا مصرف میکند. جزئیات آن ممکن است متفاوت باشد ولی احتمالاً اتفاقی مثل این برایتان افتاده است. در اتاقش ماریجوانا یا وسایل و متعلقات مربوط به آن را پیدا کردهاید. یک پیام یا پست مشکوک در پروفایلهای او در شبکههای اجتماعی دیدهاید. شاید هم وقتی به خانه آمد کاملاً مشخص بود که چیزی مصرف کرده است. شاید هم از زبان یکی از دوستانش یا والدین آنها چیزی شنیدهاید.
قبل از اینکه وحشت کنید، این متن را تا آخر بخوانید و از انجام کاری که ممکن است در آینده موجب پشیمانیتان شود خودداری کنید. در زیر به ۵ کاری اشاره میکنیم که در چنین مواقعی میتوانید انجام دهید.
۱. در مورد آن با همسرتان صحبت کنید تا به یک راهحل مشخص برسید.
این اتفاق ممکن است کاملاً غافلگیرتان کرده باشد یا برعکس خودتان از قبل انتظارش را داشتهاید. در هر دو حالت، واکنشهای قابلدرک احساسی خواهید داشت. هر رفتاری از عضبانیت تا اضطراب کاملاً طبیعی است. خیلی خوب است که قبل از مواجه شدن با فرزندتان برای اقدامات خود برنامهریزی کنید.
با همسرتان یا فردی قابلاعتماد در این زمینه صحبت کنید. این فرد میتواند حتی یک مشاور روانشناس باشد. حتی میتوانید درمورد واکنشهای خودتان هم با او صحبت کنید. این فرد به شما کمک خواهد کرد که به موضوع از زوایای مختلف نگاه کنید و روشهایی درست برای برخورد با آن پیدا کنید.
قبل از حرف زدن با فرزندتان به این نکات دقت کنید:
– اتاق او را به طور کامل جستجو کنید.
– کمی درمورد آزمایش و امتحان کردن موادمخدر مطالعه کنید.
– کمی درمورد ماریجوانا و مغز در حال رشد نوجوانان مطالعه کنید.
– به نتیجهگیریهایی منطقی برسید.
۲. سعی کنید دلایل این کار او را بفهمید.
مصرف موادمخدر و الکل معمولاً نشانه یک مشکل و مسئله احساسی و اجتماعی بزرگتر است. خیلی راحت ممکن است فقط روی متوقف کردن این مسئله متمرکز شوید. بله مطمئناً دوست دارید که فرزندتان ماریجوانا را ترک کند ولی اگر بتوانید مشکل عمقیتر او را درک کنید بسیار بهتر خواهد بود. ممکن است حدسهایی درمورد مشکلات او داشته باشید یا شاید هم بیشتر از جواب با تعداد زیادی سوال روبهرو باشید.
موارد زیر میتواند دلایل روی آوردن نوجوانان به ماریجوانا باشد:
– یک کنجکاوی ساده
– حوصلهاش سر رفته است و اینکار هیجان جدیدی به زندگیاش میدهد
– فشار یا تاثیر همسالان
– کنار آمدن با استرس، اضطراب یا افسردگی
– سعی در کنار آمدن با بیخوابی
– این تصور نادرست که مصرف ماریجوانا کاملاً بیضرر است
– سابقه خانوادگی اعتیاد که او را در معرض این مشکل قرار میدهد
اگر از جایگاه کنجکاوی و توجه با او وارد صحبت شوید، احتمال موفقیتآمیز شدن گفتگویتان بسیار بیشتر خواهد بود. فقط سعی کنید حدس و گمانهای زیادی از کارهای او را مطرح نکنید یا نگویید که از دلیل معتاد شدن او مطمئنید. این روشها احتمال واکنش منفی او را بیشتر خواهد کرد و باعث میشود سعی کند خلاف آن را به شما ثابت کند.
۳. بنشینید و با او حرف بزنید.
براساس روش تربیتی شما ممکن است برای روبهرو شدن با او معذب باشید یا از مکالماتی که ممکن است بینتان اتفاق بیفتد واهمه داشته باشید. چیزی که مهم است این است که با او صادق و روراست باشید. واقعیاتی که میدانید را بدون اتهامزنی یا فرضیات اضافی برای او مطرح کنید. برای عنوان کردن انتظاراتتان از او، سیاستهای خانواده و عواقبی که ممکن است داشته باشد آماده باشید. او باید بداند که اگر به مصرف خود ادامه دهد چه خطراتی ممکن است در انتظار او باشد.
به هیچ ترتیب نمیتوانید از قبل بفهمید که این گفتگو چطور پیش خواهد رفت ولی ممکن است حدس بزنید که مکالمهای آرام خواهد بود یا پرسروصدا. باید انتظار داشته باشید که با انکارها، دروغها، بهانهها، عصبانیت و حتی مقصر دانستنهای خود شما بعنوان والدین روبهرو شوید. ممکن است به اندازه کافی تحقیق کرده باشید و متوجه شده باشید که مصرف علف هیچ اشکالی ندارد. همیشه این امکان وجود دارد که حتی بااینکه برنامهی خوبی ریخته بودید، ولی این گفتگو کاملاً اشتباه پیش برود. هیچ اشکالی ندارد میتوانید درستش کنید.
فقط مهم است که خونسردیتان را حفظ کنید و به موضوع با عشق و محبت هرچه تمامتر برخورد کنید. این احتمالاً کافی خراهد بود. ممکن است پسرتان تحتتاثیر آن قرار گیرد و تصمیم بگیرد که راهش را عوض کند. شاید فقط قصد امتحان کردن آن را داشته است و الان میفهمد که انتخاب خوبی نیست و اصلاً نمیخواهد بخاطر آن مزایا و موقعیتهای خود را در آینده از دست بدهد. اگر اینطور شود، بهترین نتیجه ممکن خواهد بود.
۴. از یک متخصص کمک بگیرید.
اگر گفتگوی اولیهای که با او داشتید خوب پیش نرفت و او همچنان به مصرف خود ادامه میدهد، باید اقدام بیشتری کنید. اولین قدم این است که از یک متخصص و کارشناس خوب درخواست ارزیابی کنید. این متخصص میتوانید یک روانپزشک یا مشاور و یا پزشک خانوادگیتان باشد. این فرد باید کسی باشد که هم با نوجوانان و هم درمورد موضوع مصرف موادمخدر تجربه داشته باشد. این ارزیابی وجود مشکل را تایید کرده، ذات آن را مشخص کرده و روشهایی برای درمان توصیه میکند.
مشاورههای روانشناسی هم میتواند برای فرزندتان مفید باشد. اگر مشکل بزرگتر از این حرفهاست، ممکن است لازم باشد که او در برنامههای ترکاعتیاد شرکت کند.
۵. حتماً برنامهتان را به دقت دنبال کنید.
تجربه کردن موادمخدر و الکل برای خیلی از نوجوانان مسئلهای عادی است. این تمایل در نوجوانان امروزی بسیار بیشتر از قبل شده است. البته استثناهایی هم وجود دارد ولی ماریجوانا تقریباً به قسمتی از فرهنگ جوانان در سراسر دنبا تبدیل شده است. بااینکه نمیتوانید جلوی آنها را برای امتحان کردن آن بگیرید ولی مطمئناً نمیتوانید مصرف مداوم آنها را تحمل کنید.
مطمئناً دخالت خواهید کرد و سعی خواهید کرد فرصتی برای زندگی شاد و موفق بدون موادمخدر به آنها بدهید. ممکن است تحتتاثیر حرفهای این و آن تصور کنید که هرازگاهی مصرف کمی ماریجوانا هیچ اشکالی ندارد و طبیعی است و فقط یک دوره کوتاه است که همه نوجوانان از آن عبور میکنند. ممکن هم است که چشمهایتان را روی این مسئله ببندید و اصلاً دخالت نکنید. ولی چیزی که باید دقت کنید این است که اگر فرزندتان به مصرف مرتب و دائم رو آورده است، اقدامات برنامهریزیشدهتان را به طور کامل دنبال کنید.
منبع مقاله : uriahguilford.com
مترجم : زینب آرمند
رابطه جنسی یکی از ارکان ازدواج و زناشوییست . عدم آموزش صحیح نحوه ی رابطه یا رعایت نکردن نکات ریزی که در ادامه ی مطلب خواهیم آورد ، سبب سرد شدن زن و لذت نبردن وی میشود و چه بسا به گزارش ایران ناز منجر به خیانت یا طلاق زن از شما گردد . به گزارش ایران ناز برای داشتن یک رابطه جنسی و سکس قوی باید قوانینی را رعایت کنید و بعضی از کارها را انجام دهید. باید بدانید که رابطه جنسی بد و بدون لذت یکی از عوامل طلاق می باشد.
پس در این مقاله ما 9 کاری را بررسی می کنیم که در رابطه جنسی نباید انجام شوند.
۹ کار که در رابطه سکس نباید انجام دهید
۱-وی را نمی بوسید!
باور کنید یا نکنید حقیقت این است که درصد بالای ۹۰ در مردان در هنگام سکس زنان را نمی بوسند! مردان پس از معاشقه و پس از اینکه مشغول انجام رابطه گشتند بوسیدن زن را بطور کامل فراموش می کنند. بعضی ها دلایلی نیز دارند مبنی بر اینکه ذهن آنها در آن لحظه به حرکتی و کاری که انجام می دهند مشغول است ، یا پوزیشنی را که انجام می دهند
امکان برقراری بوسه در آن نیست. بعضیها در طول رابطه دهانشان خشک می شود و طعم ترشی می گیرد برای همین از بوسیدن و بوسیده شدن جلوگیری میکنند و مسائل دیگر. این اولین اشتباهی است که باعث می شود وی سیر صعودی را برای ارگاسم به تاخیر بیاندازد در س ک س .زنان دوست دارند در زمان دخول عملا مکیده شوند. آنها بوسه می خواهند.
۲-وی هنوز آماده نیست و شما شروع می کنید!
بسیار ساده. شما شدیدا تحریک شده اید و معاشقه می کنید . وی نیز با شما همراهی می کند اما وی هنوز کاملا تحریک نشده و به اصطلاح تنها فقط سرش گرم شده.در این مواقع از تماس با نقاط فوق العاده حساس بپرهیزد.زنان دوست دارند که در هنگام سکس سر سینه های آنها را به آرامی بفشارید و یا گاز بگیرید.کلیتوریس را لمس کنید و یا آنال را برای آنها ماساژ دهید. اما همین کارها اگر به اشتباه در زمانی شروع شود که زن هنوز کاملا تحریک نشده و شما رابطه را آغاز کردید ، می تواند کاملا دردناک باشد. زنان در این زمان بسرعت دچار درد و تیک های عصبی می شوند. این نیز باعث دورتر شدن آنها از ارگاسمشان می گردد. در نتیجه به هیچ قیمتی اگر حس نکردید که در زمان معاشقه وی به مرحله ای رسیده که بشما هجوم می آورد ، رابطه را آغاز نکنید.
۳-تنها سینه ها و جهاز جنسی زن نیست که حساس است!
این کار افراد بسیار ناشی در رابطه است! مردانی که زمان ندارند و یا حوصله ندارند و یا شدیدا تحریک شده اند و تحمل ندارند و یا وارد نیستند ، تماما اینکار را انجام می دهند! آنها برای آماده سازی زنان می دانند که لبها و سینه ها و جهاز جنسی آنها حساس است و وقت خود را تنها بروی آن صرف می کنند و دیگر به سایر نقاط کاری ندارند! یک مرد نا آزموده فراموش می کند و یا نمی داند که تمام بدن زن سرشار از نقاط حساس برای جذب لذت است.مردان فراموش می کنند که باید شانه های زن را ببوسند.پاهای وی را ماساژ دهند و ببوسند. از ماساژ عضلات ساق پا و تاثیرات آن خبری ندارند. از ماساژ عضلات کول که باعث می شود بدن وی کاملا شل گردد اطلاعی ندارند.از بوسیدن کمر و تاثیرات آن هیچ گونه برداشتی ندارند. در نتیجه بسیار ساده است که زنان را بصورت تیکهای عصبی تحریک کنند. نکته دیگر این است که توجه به نقاطی دیگر در بدن زنان باعث می شود که زنان تا حدی از خود بی خود گردند که اینبار آنها بسمت شما هجوم آورند و سعی کنند شما را نیز به همان شیوه به سطحی که در آن قرار گرفته اند برسانند
۴-وزن خود را بروی وی نیاندازید!
این نیز کار دیگری است که افراد نا وارد انجام میدهند.اشکالی ندارد که در رابطه دیوانه شوید و یا بخواهید که مقداری به وی فشار آورید. فشار اوردن به زنان یکی از نکات کلیدی برقراری رابطه و خواست زنان است اما اصلا معنی فشار آوردن چنین چیز یا چیزهای مشابه این عنوانی که ذکر کردم نیست.مردان نا وارد خود را فراموش می کنند ، خود را بروی وی می اندازند و مشغول می گردند. چنین چیزی تنها یک کابوس برای زنان است.بسیاری از زنان ترجیح می دهند که در طول رابطه تحت کنترل باشند و مرد باشد که آنها را در بر می گیرد اما تحمل کردن وزن مرد اصلا چیزی نیست که آنها خواستار آن باشند. مورد دیگر اینکه بخاطر تصور اینکه مرد بروی زن قرار گرفته است بسیاری از پوزیشنها را نمی توانند انجام دهند.چراکه اصلا به زاویه مچ پاها و شکل سائدها در پوزیشنها توجه نمی کنند که باعث شده تمامی وزن بدن بروی زمین منتقل گردد و زن چیزی را حس نکند.
۵- شما یا دیر ارگاسم می شوید و یا زود ارگاسم می شوید!
اینهم مورد عذاب آوری برای زنان است.در هر دو جنس انسانها بعد از ارگاسم تماس با آلت جنسی به دلیل تحریک بالایی که شده بسیار شوک آور و عصبی است. اینکه شما نمیتوانید ارگاسم خود را کنترل کنید باعث می شود که فقط چنین حسی را وارد کنید! باید ارگاسم خود را کنترل کنید و سعی کنید که در لحظه مناسب به ارگاسم برسید.اگر زود ارگاسم می شوید زمان خود را برای معاشقه بیشتر کنید تا وی نیز به مرز ارگاسم برسد.سکس دهانی را انجام دهید تا زمانیکه ببینید وی وارد مرحله ارگاسم شده و در حال رفتن به ارگاسم است.در این زمان شروع به انجام دخول کنید.اگر برعکس دیر انزال هستید ، وی را ارگاسم کنید و دیگر به دخول ادامه ندهید چون برای وی لذت بخش نیست و درد آور است. به وی استراحت بدهید و از وی بخواهید که با شیوه ای دیگر مثل اورال سکس و یا همان سکس دهانی شما را تحریک و به مرحله ارگاسم برساند .
۶-به وی نمی گویید که می خواهید ارگاسم شوید.
اینکه می خواهید چه کنید بسیار مهم است.در حال رابطه هستید و دیگر آماده تخلیه هستید . حال این تخلیه کجا قرار است صورت بگیرد ، مثل واژن ، دهان ، بدن و یا هر جای دیگر بماند. در ابتدا باید حتما به وی بگویید که در حال ارگاسم شدن هستید و چه می خواهید بکنید.و اینکه آیا وی با این کار موافق است یا خیر.بحث نکنید و لازم نیست توضیح زیاد بدهید و یا اینکه توضیح بشنوید که چرا نه.اینکار مال الان نیست.تنها به وی اطلاع بدهید و بگویید چه می خواهید بکنید.بعد در صورت عدم موافقت سریعا امکان دیگر را به وی اطلاع بدهید.اما حرف بزنید.در سکوت کارتان را نکنید . وی باید بداند.
۷- شماها به یکباره هنرپیشه فیلمهای پورن می شوید!
این هم عادتی است که یه تعداد از شماها دارید.به محض برقراری رابطه فکر می کنید که کارتان خیلی درست است و سعی می کنید تمامی کارهایی را که دیده اید و خواسته اید روزی انجام بدهید انجام بدهید!
بسیاری از زنان از رفتارهای متفاوت و پورن در رابطه استقبال می کنند اما بسیاری از آنها هم درگیر مسائل عاطفی بیشتری هستند و از چنین کارهایی اصلا استقبال نمی کنند.شما باید شریک خود را بشناسید.آیا وی به گروه خون شما می خورد؟ آیا تقاضاهای شما در سکس با هم تناسب دارد؟ آیا وی فردی است که دلش می خواهد تحت فشار قرار بگیرد و یا خیر؟ تمام اینها باید در قبل از هنگام سکس شناسایی شود. قبل از اینکه وی شما را فردی وحشی خطاب کند! زنان زیادی از لحظات دیوانگی وفشار استقبال می کنند . اما این دلیل نیست که شما فردی را که ازشیوه ذهنی وی اطلاعی ندارید ناگهان تحت فشار بگذارید.موهایش را در زمان اورال سکس محکم بگیرید و چنگ بزنید یا به باسنش با کف دست ضربه بزنید ، از وی بخواهید که کارهایی را انجام دهد که عموما مطلوب ذهنش نیست ، وی را بخواهید فینگر یا فیست کنید ، حرفهایی بزنید که چندان دلپذیر نیست و یا هرچیز دیگری. اگر شما به چنین سکسی تمایل دارید بسادگی یا باید از رفتاری که خواستار انجام آن هستید با فرد مورد علاقه خود جلوگیری کنید و یا اینکه از وی جدا شده و به دنبال فردی باشید که با شما جور گردد. اما فکر نکنید که چون زنان زیادی بدنبال ماجراهای متفاوت در سکس هستند همه زنها اینگونه اند!
۸-ساکت هستید!
من مطمئن هستم که شما می خواهید زن در طول رابطه بلند بلند آه بکشد و چنگ بزند و سر و صدا کند. بگوید که تندتر یا آرامتر و مدام بگوید که خوبه و حرفهای دیگر…بسیار طبیعی است که زنان نیز در طول رابطه می خواهند واکنش شما را بدانند.آنها باید بدانند که کار خود را خوب انجام می دهند و یا خیر.اینکه بدانند قدرت ارگاسم کردن شما را دارند.شما اگر ساکت باشید فکر می کنند کارشان را درست انجام نمی دهند.اینکه شما هم صدا کنید و یا ساده اعلام کنید که چه حس خوبی دارید چیزیست که شما برای تبدیل از یک آماتور به یک حرفه ای لازم دارید
۹-نحوه حرکتی پمپ کردن شما بسیار نا بخردانه است!
بله. بسیاری از مردان فکر می کنند باید مثل چکش بروی هاون بکوبند و درق درق پمپ بزنند. سرعت بالا داشته باشند و مدت طولانی! تمام اینها غلط است.زنان بسیاری از این وضع اصلا خوششان نمی آید ودرد باعث می شود که زن ” آه” را به ” آی ” تبدیل کند. اما مردان همچنان گوششان بدهکار نیست! آنها فکر می کنند فقط زن صدا بدهد یعنی دارد لذت میبرد! آنها بخاطر اینکه نحوه عملکرد جنسی خود را عموما فارغ از درد میبینند اصلا متوجه نیستند که درد در این رابطه می تواند وجود داشته باشد. این آن جایی است که که حرفه ای ها می دانند چگونه عمل کنند.آنها آرام آلت را وارد می کنند و پمپ می کنند.سرعت و نفوذ خود را با شرایط پوزیشن و خواسته زن همراه می کنند. زن هرچه به ارگاسم نزدیکتر میشود سرعت و قدرت را بالا میبرند.نه اینکه سرعت و قدرت را بالا ببرند تا زن را به ارگاسم برسانند! آنها می دانند که زن اکنون در چه حسی و کجا قرار گرفته و اکنون چه میزان فشار و نفوذ آلت را لازم دارد. آیا شما هم می توانید زنان را بخوانید ؟
مطالب مرتبط:
روش تحریک جنسی بیشتر مردان 18 +
طرز تهیه غذایی که ناتوانی جنسی را درمان میکند
احادیث ائمه درباره روش آمیزش و رابطه جنسی
کشف اینکه یکی از والدینتان به دیگری خیانت کرده است یا میکند، کشف وحشتناکی است. این کشف حتی رابطه شما با آنها را هم برایتان زیر سوال میبرد و ممکن است احساس کنید صمیمیت چندانی با آنها ندارید یا حتی عصبانی شوید. بااینحال آنها هنوز والدین شما هستند و باز هم میتوانید رابطهتان را با آنها حفظ کنید. خیلی مهم است که با روشهایی درست احساساتتان را تطبیق دهید، با والدینتان صحبت کنید و مرز تعیین کنید. در آخر شاید بتوانید رابطهتان با آنها را ترمیم کنید.
قدم اول: کنار آمدن با احساساتتان
۱. با یک دوست قابلاعتماد صحبت کنید. کسی را پیدا کنید که مستقیماً با این جریان در ارتباط نباشد، به همین دلیل بهتر است آن فرد خواهر و برادر یا از اقوامتان نباشد. یک دوست خوب شما را بخاطر احساساتتان قضاوت نخواهد کرد و با اطلاعاتی که به او میدهید کمکتان میکند وضعیت را ارزیابی کنید.
۲. نزد مشاور بروید. در چنین شرایطی احساسات متفاوتی از خشم تا ناراحتی به سراغ شما خواهد آمد. حرف زدن با یک متخصص روانشناس که در زمینه مشاوره تجربه داشته باشد خیلی خوب است چون ممکن است موضوع را از دیدی به شما نشان دهد که خودتان متوجه آن نبودید. این فرد همچنین والدین شما را هم بخاطر رفتارشان قضاوت نمیکند و رویکردی منتقدانه خواهد داشت.
۳. احساساتتان را در دفتری یادداشت کنید. نوشتن راه بسیار خوبی برای کنار آمدن با احساسات و خالی کردن استرس است. قرار نیست نوشتههایتان را کسی ببیند یا بخواند چون اینها دغدغههای بسیار خصوصی شما هستند. با این روش میتوانید احساساتتان را ارزیابی کرده و خودتان را برای حرف زدن با والدینتان آماده کنید.
۴. زود نتیجهگیری نکنید. شما جای پدر یا مادرتان که خیانت کرده است نیستید و این احتمال وجود دارد که از کل ماجرا باخبر نباشید. ازدواج مسئلهای بسیار چالشانگیز است و هر دو طرف در موفقیت آن سهیم هستند. ممکن است مشکلی وجود داشته باشد که شما چیزی از آن نمیدانید. زود نتیجهگیری کردن درمورد اتفاقی که افتاده است کمکی به رابطه شما با والدینتان نمیکند.
۵. جاسوسی نکنید. ممکن است وسوسه شوید که شواهد و مدارکی علیه پدر یا مادرتان که خیانت میکند پیدا کنید ولی این کار هیچ ارتباطی به شما ندارد و وظیفه شما نیست. این ازدواج شما نیست که احساس کنید به شما خیانت شده است. شما فرزند آن خانواده هستید. با این وسوسه مقابله کنید و سعی نکنید موبایل یا ایمیل او را چک کنید.
۶. به خواهر یا برادرتان رسیدگی کنید. اگر خواهر یا برادرهایتان هم از موضوع باخبر هستند، از اوضاع و احوال آنها باخبر شوید. اگر از شما کوچکتر هستند، سعی کنید به آنها برسید. مثلاً او را برای پیادهروی بیرون ببرید تا بتوانید خصوصی با هم حرف بزنید. درمورد احساساتشان و کنار آمدن به آن با او صحبت کنید.
* اگر خواهر یا برادرتان چیزی درمورد این خیانت نمیداند، خوب فکر کنید که او را در جریان این مسئله قرار دهید یا خیر. البته انجام این کار وظیفه شما نیست و ممکن است موجب ناراحتی او شوید.
قدم دوم: ترمیم رابطه با والدینتان
۱. به خاطر آورید که چه محبتهایی در حقتان کرده است. اینکه متوجه شوید یکی از والدینتان در حال خیانت به دیگری است ممکن است اعتبار او را در نظر شما زیر سوال ببرد. احترام شما برای او خدشهدار خواهد شد و ممکن است احساس ناراحتی و عصبانیت کنید. ولی به خاطر بیاورید که در تمام این سالها چه محبتهایی در حق شما کرده است چون این محبتهاست که رابطه شما را با او تعریف میکند نه خیانت او.
۲. رابطه جدیدتان با هر کدام از والدینتان را به صورت جداگانه بسازید. در بسیاری از موارد خیانت یکی از والدین باعث از هم پاشیدن خانواده و طلاق والدین میشود. ایجاد رابطه با این وضعیت جدید والدینتان به شما کمک خواهد کرد وارد مرحله جدیدی شوید و به هر کدام از آنها به عنوان یک فرد نگاه کنید نه یک گروه یا خانواده.
* به هر دو آنها محبت کرده و از هر دو آنها حمایت کنید. این زمان برای هر دو نفر آنها بسیار سخت و سردرگمکننده است و اینکه بدانند شما همچنان دوستشان دارید، کمک میکند وضعیت بهتری داشته باشند.
۳. تصمیم بگیرید که با مسئله خیانت چطور رفتار کنید. اگر تصمیم دارید که پیش روید و رابطهتان را با والدینتان ترمیم کنید، به این فکر کنید که میخواهید چه رویکردی نسبت به این خیانت داشته باشید. ممکن است نخواهید یا نتوانید که او را ببخشید. ولی نباید از آن بعنوان سلاحی برعلیه او استفاده کنید و هربار که با او وارد مشاجره میشوید آن را به روی او بیاورید.
* البته هیچ نیازی نیست که روی آن خیانت سرپوش گذاشته شود اما نباید از آن بعنوان نقطهضعف پدر یا مادرتان استفاده کنید.
۴. مشخص کنید که میخواهید از این به بعد با کدامیک از والدینتان زندگی کنید. رابطه شما با یکی از آنها نباید روی رابطهتان با دیگری تاثیر بگذارد. ممکن است تصور کنند که میخواهید جانبگیری کنید یا اینکه اگر تصمیم بگیرید رابطهتان با آن یکی که خیانت کرده است را ترمیم کنید، دیگری ممکن است تصور کند که میخواهید او را ببخشید. با هر کدام از آنها تنها بنشینید و درمورد اینکه میخواهید از آن به بعد با کدامیک زندگی کنید، حرف بزنید.
* به آنها نشان دهید که رابطهتان با یکی از آنها تاثیری روی رابطهتان با دیگری نمیگذارد.
۵. زندگی خودتان را پیش ببرید. بااینکه خیانت یکی از والدین ممکن است تهدیدی برای آینده خانواده باشد ولی زندگی خودتان هنوز در جریان است. شما میتوانید کنترل بعضی مسائل در زندگی را به دست گیرید، مخصوصاً وقتی که احساس میکنید کنترلی روی بعضی دیگر از مسائل آن ندارید،
* از هر دو والدینتان راهنمایی بگیرید. آنها میتوانند به ترمیم رابطهتان با آنها کمک کنند.
قدم سوم: تعیین مرز
۱. به والدینتان بگویید که نمیتوانید مابین آنها قرار گیرید. در ازدواجی که خیانت اتفاق افتاده است، متاسفانه بعضی از والدین ممکن است از بچهها برعلیه طرفمقابل خود استفاده کنند. این مسئله مخصوصاً وقتی بچهها کوچکتر هستند و هنوز در خانه والدینشان هستند بیشتر اتفاق میافتد.
* به والدینتان توصیه کنید که پیش مشاور بروند. خودتان هم میتوانید برای آنها گوش شنوا باشید اما نباید به تکیهگاه آنها تبدیل شوید.
۲. خودتان را درگیر نکنید و جانبگیری هم نکنید. درست کردن اوضاع وظیفه شما نیست. بااینکه چنین اتفاقی مطمئناً روی شما هم تاثیر میگذارد ولی تصمیماتی که والدینتان میگیرند تصمیمات خودشان است، نه تصمیمات شما.
* کارهای یکی از آنها را به دیگری گزارش ندهید و رازهای آنها را برای همدیگر برملا نکنید. بااینکه ممکن است بعضی اوقات این کار بیضرر به نظر برسد، ولی درواقع سوءاستفاده والدینتان از شماست و ممکن است استرس زیادی برایتان به همراه داشته باشد.
۳. از همدردی با یکی از آنها جداً خودداری کنید. شاید خودداری از این کار بسیار سخت باشد چون ممکن است احساس کنید باید از پدر یا مادرتان که به او خیانت شده محافظت کنید. ولی ازدواج مسئلهای بین دو نفر است و آنها داستان به مراتب طولانیتر و پیچیدهتری از آنچه شما در جریان آن هستید با همدیگر دارند. سعی کنید تا میتوانید هیچ جانبگیری نداشته باشید.
قدم چهارم: مواجهه با والدینتان
۱. تصمیم بگیرید که دوست دارید نتیجه کار چه باشد. قبل از مواجهه با والدینتان، به این فکر کنید که امیدوارید گفتگویتان با آنها چه نتیجهای در بر داشته باشد. بیان این موضوع ممکن است عواقب جدی برای کل خانواده به دنبال داشته باشد، بنابراین قبل از هر اقدامی باید خیلی خوب فکر کنید. هدف شما از این گفتگو ممکن است موارد زیر باشد:
– جمعآوری اطلاعاتی که دوست دارید بدانید.
– ابراز احساساتتان به آنها
– ترمیم رابطهتان با آنها
– دانستن اینکه او به خیانت خود ادامه میدهد یا خیر
۲. زمانی مناسب برای حرف زدن پیدا کنید. از او بپرسید که چه زمانی برای حرف زدن راحتتر است. زمانی را انتخاب کنید که هیچکدامتان برای کاری عجله نداشته باشید و بتوانید به راحتی و ذهن باز با هم حرف بزنید.
۳. با حرف زدن درمورد ناراحتیتان شروع کنید نه عصبانیت. احساس ناراحتی و اندوهتان را برای او توضیح دهید. با متهم کردن او شروع نکنید. ممکن است او اصلاً از ناراحتی که ممکن است برای شما پیش بیاید آگاه نبوده باشد. وقتی با حرف زدن درمورد عصبانیتتان شروع کنید، متوجه خواهد شد که این عصبانیت از کجا آمده است.
* مثلاً میتوانید اینطور شروع کنید، «خیلی ناراحتم، شبها نمیتوانم درست بخوابم و مدام گریه میکنم. نگران آینده خانواده هستم.»
۴. فاعل جملههایتان «من» باشد نه «تو». تمرکزتان را به احساس خودتان درمورد وضعیت موجود قرار دهید و سعی نکنید او را قضاوت کنید. به جای متهم کردن او، برای او توضیح دهید که حال و روحیه خودتان چطور است. به جای اینکه بگویید، «تو خیلی آدم بدی هستید، چطور تونستی همچنین کاری انجام بدی؟» بگویید، «من واقعاً ناراحتم و غصه دارم.»
۵. سعی کنید آرامشتان را حفظ کنید. این زمان برای هر دو شما زمان بسیاری احساسی است و ممکن است حفظ آرامشتان سخت باشد. ولی اگر داد و بیداد نکنید و سعی نکنید با قضاوت و متهم کردن او صحبتتان را ادامه دهید، گفتگوی بسیار موثرتر و کارآمدتری خواهید داشت.
۶. گفتگو را مرحله به مرحله پیش ببرید. این گفتگو خیلی مفصل است و ممکن است پدر یا مادرتان کاملاً متعجب شود که شما از خیانت او باخبر هستید. ممکن است عصبی شود و حالت دفاعی بگیرد. احساس خودتان را به او بگویید و زمانی برای هر دوتان بگذارید تا بسنجید که در چه شرایطی هستید و چه حسی دارید.
* اگر او نمیخواهد با شما وارد صحبت شود و درمورد موضوع حرف بزند، به او نشان دهید که شما دوست دارید در این مورد حرف بزنید ولی میتوانید این کار را در زمانی که او هم آمادگی لازم را داشت انجام دهید.
۷. روی رفتار پدر یا مادرتان که خیانت کرده است متمرکز شوید. گفتگو را حول رفتار او و اینکه چطور این رفتار مطابق با نقش او بعنوان پدری یا مادر نبوده است، قرار دهید. نکته این است که به او حملهور نشوید ولی درمورد رفتار او با هم صحبت کنید.
۸. به تصمیم موردتوافق ووالدینتان احترام بگذارید. ممکن است پدر یا مادرتان که به او خیانت شده است بخواهد دیگری را ببخشد یا او را از خانه بیرون کند یا اصلاً این موضوع را نادیده بگیرد. ممکن است شما با تصمیم او موافق نباشید ولی باز به خاطر بیاورید که این ازدواج شما نیست. آنها خودشان بهترین تصمیم را برای ادامه رابطهشان خواهند گرفت.
* اگر همچنان با والدینتان زندگی میکنید یا خواهر و برادرهایی دارید که در خانه هستند، با والدینتان درمورد اینکه چطور این رفتار میتواند بر شما و خواهر و برادرهایتان تاثیر بگذارد صحبت کنید.
۹. اگر قصدتان آسیب زدن به او است، با او مواجه نشوید. رفتار پدر یا مادر شما ممکن است ناراحتکننده باشد و تاثیر بسیار بدی روی تکتک اعضای خانواده بگذارد ولی این مسئله تا حد زیادی فقط بین والدین شماست. نباید خودتان را بین آنها قرار دهید و در تصمیماتشان دخالت کنید.
اینجا پیشنهادهایی برایتان آوردهایم که به صبر از دیدی فراتر از انفعالی نگاه کنید و آن را به یکی از مهمترین مهارتهای زندگی کردن تبدیل کنید.
از زمانهای خیلی قدیم گفتهاند که صبر یکی از فضیلتهای اخلاقی اســت. شاید یکی از چیزهایی که باعث آزارتان میشود همین اســت که همیشه گفتهاند باید صبر داشته باشید. در دنیای مدرن امروز نیاز داریم که کمی بیشتر در این مورد توجیهمان کنند. ما به شواهد و مدارکی نیاز داریم که نشانمان دهد صبر کردن در زندگی به نفعمان خواهد بود.
در دنیای به شدت رقابتی امروز، صبور بودن یعنی دوم شدن یا شاید هم آخر شدن. به عبارت دیگر، صبر شاید به چشم «ضعف» دیده شود.
لغتنامه مریاموبستر، صبر را اینطور معنی میکند، «توانایی حفظ آرامش و اذیت نشدن در زمان انتظار طولانی یا در برخورد با مشکلات یا افراد سرسخت». نکته خاصی در این معنی دیده نمیشود. با اینکه «حفظ آرامش» یا «اذیت نشدن» در مواجه با «مشکلات» یا «افراد سرسخت» عالی به نظر میرسد ولی واقعاً مشخص نیست که اینکار چطور باید انجام شود و چه حسی در فرد ایجاد میکند.
ایجاد مهارت تمرکز حواس و ملاحظهکار بودن روش ایجاد صبر اســت. ایجاد صبر سه مولفه اصلی دارد:
۱) پذیرش آنچه که در زمان حال وجود دارد.
۲) درک اینکه همه چیز تغییر میکند.
۳) تصور نکردن اینکه شما تنها و جدا از دیگران هستید.
صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری اســت. و تصور نکنید که فقط افرادی مثل حضرت ایوب و دالایلاما از پس آن برمیآیند. علوم روانشناسی جدید بر آن تاکید دارند و وقتی منتظر اتفاق بعدی در زندگیتان هستید، تنها کاری اســت که باید انجام دهید.
بیصبری و بیحوصلگی شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگیتان دور میکند.
وقتی در خانه یا هر جای دیگری دچار خشم و کلافگی میشوید، دلیل آن این اســت که از این سه مولفه که در بالا اشاره کردیم دور شدهاید.
در زیر توصیهها و پیشنهادهایی آوردهایم که کمکتان میکند به صبر از دیدی فراتر از فقط منفعل بودن و انتظار کشیدن نگاه کنید و بتوانید آن را به یکی از مهمترین مهارتهای زندگیتان تبدیل کنید.
۱. از خودتان سوال کنید: آیا خشمتان در مقابل فردی دیگر حس خوبی به شما میدهد؟
آیا این خشم باعث میشود کنترل بهتری روی اوضاع پیدا کنید؟ آیا قدرت فکر کردنتان را تقویت میکند یا مسدود؟ لبریز شدن صبر و در رفتن از کوره چه تاثیرات منفی بر خودتان و دیگران خواهد داشت؟ اینکار چه هزینههایی برایتان به دنبال دارد؟
۲. از خودتان سوال کنید: از این از کوره در رفتن چه درسی میگیرید؟
این واکنشها چطور میتواند شما را درمورد مرزهای ظرفیت صبرتان آگاه کند؟ لازم نیست دردی که ممکن اســت اینکار برایتان به همراه داشته باشد را دوست داشته باشید ولی آیا اصلاً دوست دارید بخاطر این فرصت برای تقویت صبر و ظرفیت سلامتتان قدردان باشید؟
۳. برای خودتان هدف قرار دهید که در جمع از واکنشهای احساسی و لحظهای خودداری کنید.
خودتان را به تمرین کردن صبر متعهد کنید.
۴. سنگر بگیرید.
سعی کنید خودتان را در موقعیتهایی که لازم اســت درمقابل میل به واکنشهای احساسی در زمان خستگی و کلافگی مقاومت کنید، قرار ندهید. تمرینات صبر را برای زمانهایی نگه دارید که احتمال لبریز شدن صبرتان کمتر اســت.
منبع مقاله : mindful.org
مترجم : زینب آرمند
خبرگزاری آریا -
از مجرد ماندن فاجعه نسازید.
قصه مجردماندن، فقط قصه شما نیست. اگر هنوز متاهل نشده اید، از مجرد ماندن فاجعه نسازید و انتظار نداشته باشید هیچ کس هیچ چیزی به شما نگوید. با عزت نفس و خوش بینی دوران مجردی را طی کنید، چرا که روزی حسرت آن را خواهید خورد.
در مقاله قبل گفتیم، در جامعه ی در حال گذار ما که ازدواج کردن پیچیده تر از گذشته شده، تعداد دختران مجردی که هنوز امکان ازدواج پیدا نکرده اند افزایش یافته است. در حال حاضر مهمترین مشکل دختران مجرد ، فشار خانواده و اطرافیان است آن هم در شرایطی که در سیستم تربیتی و سنت رفتاری خانواده این مسئله پیش بینی نشده و تمهیداتی در مورد آن اندیشیده نشده است. گفتیم این روزها دختر مجرد حرف های زیادی راجع به تجرد خودش می شنود و چون نمی داند و یا بهتر بگویم نمی تواند برای حل مشکلش اقدام سریع و مستقیمی انجام دهد، به استرس بیشتر دچار می شود. در این مطلب درباره مشکلاتی و فشارهایی که این دختران در خانواده و جامعه با آن مواجه هستند، صحبت می کنیم.
این فشارها ممکن است چه تبعاتی داشته باشند؟
افزایش احتمال رفتارهای پر خطر
خانواده هایی که برای پیدا کردن شوهر، دخترانشان را تحت فشار می گذارند ممکن است آنها را به سمت موقعیت هایی سوق دهند که دختران برای آن آموزش کافی ندیده اند و بیشتر باعث پشیمانی شود.
افزایش احتمال ازدواج ناموفق
فشارهایی که بر دختران مجرد وارد می شوند، می توانند آنقدر برای آنها آسیب زا باشد که باعث شوند برای فرار از آن به ازدواج با هر کسی تن دهند. بدیهی است این شکل از ازدواج خیلی دوام نمی آورد و دیری نمی گذرد که دختر با مهر طلاق بر شناسنامه اش و زخمی عمیق تر بر روانش به خانه اول باز می گردد.
بیماری های روان تنی
دختران مجرد به خاطر فشارها ممکن است به مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، نا امیدی، بدبینی، انزوا، زخم معده، سردردهای میگرنی، پرفشاری خون و سایر بیماریهای روان تنی دچار شوند.
از بین بردن فرصت های رشد و پیشرفت
دخترانی که با این فشارها مواجهند نمی توانند از ظرفیت های روانی و هوشی خود به طور کامل استفاده نمایند. در نتیجه فرصت های مضاعفی را از دست می دهند و علاوه بر اینکه از بهبود بخشیدن به استقلال مالی خود باز می مانند، رشد اقتصادی کلان را هم تحت تأثیر قرار می دهند.
این دختران برای کاهش مشکلات خود چه کارهایی می توانند بکنند؟
دهان مردم را نمی شود بست
انتظار نداشته باشید هیچ کس هیچ چیزی به شما نگوید. این که هیچ کس کاری به کار شما نداشته باشد ممکن نیست. برای مثال فرض کنید والدین شما هیچ حرفی درباره آینده با شما نزنند، چقدر این وضعیت برایتان جالب خواهد بود؟ آیا آنها را به کم توجهی متهم نخواهید کرد؟ گذشته از این بسیاری از اطرافیان ما آدم های خوب و دلسوزی هستند که نگران مایند اما خب به دلیل آگاهی کم نمی دانند چگونه باید نگرانی هایشان را ابراز کنند. به همین دلیل توصیه می شود به جای درگیر کردن فکرتان و خودتان با حرف های این و آن، این حرفها و رفتارها را بازتعبیر کنید و برای کسانی که از دلسوزی و بی غرضی شان مطمئنید وقت بگذارید و ضمن گوش کردن به صحبت های آنها درباره دلایل و برنامه های خود به آنها توضیح دهید. یادگرفتن مهارت های مذاکره و همچنین حفظ شوخ طبعی عبور شما از این مسیر را برایتان راحت تر خواهد کرد.
از دوران مجردی خود لذت ببرید.
فاجعه سازی ممنوع
از مجرد ماندن فاجعه نسازید. تنهایی انتخاب هیچ انسان عاقل و بالغی نیست اما اگر به دلایلی که تحت اختیار و کنترل شما نیستند مجرد مانده اید، عاقلانه و مدبرانه با آن برخورد کنید. فاجعه سازی هیچ مشکلی را از شما حل نمی کند که هیچ، گرفتاری هایتان را بیشتر هم می نماید. پس تا زمان پیدا کردن یک همسر خوب و مناسب، با انرژی و انگیزه به زندگی ادامه دهید.
خوش بین باشید
خوش بین باشید، بیشتر از همه نسبت به خودتان. شما ارزشمندید، یگانه اید، زیبایید و پر از استعداد و توانایی هستید. زندگی هم پر از فرصت های خوب و زیباست که نصیب کسانی می شوند که عزت نفس دارند و خوش بینند.
تمرینی به نام جرأت ورزی
بخش زیادی از توقعات خدمت رسانی که در اطرافیان ایجاد می شوند ناشی از کمبود جرأت ورزی خود شماست. درباره این مهارت مطالب زیادی نوشته شده است. سعی کنید با تمرین جرأت ورزی مرزهای روانی و عاطفی بین خود و اطرافیانتان را واضح تر کنید.
بدوید و کتاب بخوانید
کتاب خواندن، ورزش کردن، زمانی برای تفریح در نظر گرفتن، راههای مناسبی برای در امان ماندن از افسردگی و بسیاری دیگر از بیماریها هستند. برای خودتان یک برنامه منظم هفتگی و یا ماهانه تدارک ببینید.
به یک ازدواج رویایی فکر کنید
قسمت اعظم مشکلات هر کس در درون او هستند نه بیرون از او. اگر فکر می کنید که با ازدواج کردن لزوماً مشکلات فعلی تان حل می شوند اشتباه می کنید. در این حالت مشکلات تان از خانه پدر به خانه شوهر منتقل می شوند، فقط همین. پس سعی کنید مشکلات الآن تان را الآن حل کنید نه اینکه از آنها فرار کنید. و فقط با یک مورد مناسب ازدواج کنید نه هر موردی.
افزایش تعاملات با اقوام و دوستان
جویای حال اطرافیانتان باشید و در حد تعادل اگر کاری ازدست تان بر می آید برای آنها انجام دهید. با دیگران رفت و آمد داشته باشید و به خاطر حرف و حدیث ها و رنجش ها خود را منزوی نکنید.
تقویت خویشتن داری
در موقعیت های وسوسه انگیزی که در زندگی برایتان اتفاق می افتند عاقبت اندیش باشید و خودتان را از گزند آسیب ها مصون نگه دارید.
پرورش توانمندی ها
کارهای زیادی از عهده شما بر می آید. خودتان را باور کنید و برای رسیدن به اهدافتان تلاش و پشتکار داشته باشید.
سوء تفاهم نسازید
روابط تان را برنامه ریزی کنید و برای آنها حد و مرزی را روشن نمایید.
مدیریت استرس
این مهارت ها که شامل آرام سازی خود ، کنترل فکر، حل مسئله و غیره هستند را یاد بگیرید و به طور روزمره از آنها استفاده کنید.
قصه مجردماندن تان را بررسی کنید
سرزنش کردن خود و احساس گناه مشکلی را حل نمی کند جز اینکه حال شما را بدتر می کند. پس بدون سرزنش خود و یا دیگران به دلایل واقعی رد کردن خواستگاران قبلی خود مجدداً فکر کنید. این مسئله از آنجا مهم است که ممکن است دلایل دیگری به جز دلایلی که تا به حال فکر می کردید، برای ازدواج نکردن شما وجود داشته باشند. شناسایی این دلایل کمک می کند تا در موارد آتی بهتر عمل کنید و تصمیم درستی بگیرید.
منبع:تبیان
خیلی هیجان زدهاید. آرزویی دارید که باید به آن برسید. به همین خاطر همه انرژی و وقتتان را برای به واقعیت تبدیل کردن این آرزو میگذارید. ولی با گذشت زمان حتی به آن نزدیک هم نمیشوید. به همین خاطر انرژیتان کمکم کمتر میشود و وسوسه میشوید که از تلاش دست بکشید.
شور اولیهتان فروکش کرده است ولی خودتان را به زور جلو میکشید. لحظه به لحظه، ساعت به ساعت، روز به روز، سال به سال تا اینکه یک روز میبینید که دیگر نمیتوانید ادامه دهید. ناامید میشوید چون نتوانستهاید به آرزویتان دست پیدا کنید.
حالا چه باید بکنید؟ قدم بعدیتان چیست؟ به نقطهای رسیدهاید که از کاری که میکنید متنفرید. مطمئن نیستید که اصلاً این آرزو را میخواهید یا نه.
اگر شما هم در این موقعیت گیر کردهاید و به قدم بعدیتان فکر میکنید و اینکه دست بکشید یا نه، یک لحظه صبر کنید. دست نکشید.
احتمالاً آرزوی اشتباهی داشتهاید
قبل از اینکه از آرزویتان دست بکشید، آیا به این فکر کردهاید که ممکن است آرزوی اشتباهی داشتهاید؟ ما معمولاً انگیزه بسیار زیادی را روی آرزو داشتن میگذاریم ولی هیچکس درمورد داشتن آرزوهای اشتباه حرف نمیزند. تصور این است که تا زمانیکه آرزویی داشته باشید، میتوانید به آن دست پیدا کنید ولی به این سادگیها که تصور میکنید نیست.
امیدوارم که با این حرف ناراحتتان نکرده باشم، ولی این حقیقت دارد. آدمها ممکن است به روشهای مختلفی آرزوهای اشتباه داشته باشند. مثلاً آرزوی خیلیها را پدر و مادرشان ساختهاند یا حتی دوستان و معلمانشان.
حتی دوستی را میشناسم که میگفت آرزو دارد پزشک شود و وقتی از او پرسیدم چرا، گفت که مادرش به او گفته است که برایش بهتر است. بعد درمورد آرزوی مادرش برایمان حرف زد.
آیا آرزوی شما هم آرزوی فردی دیگر است؟ اگر اینطور است، دیگر وقتش رسیده که آرزوی خودتان را داشته باشید. ولی اگر آرزویتان آرزویی اشتباهی نیست و باز هم نمیتوانید به آن دست پیدا کنید، آنوقت:
دوباره به آرزویتان فکر کنید
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید.
من عاشق داستان جوزف خیالباف هستم. جوزف وقتی بچهتر بود آرزو میکرد که همه خانوادهاش به او تعظیم کنند. او به آرزویش رسید ولی نه به آن روشی که برایش برنامهریزی کرده بود. هیچوقت انتظار نداشت که بردهای در سرزمینی ناشناخته شود و انتظار هم نداشت که زندانی یا مرد دست راست پادشاه یونان شود. ولی به آرزویش رسید.
شما از این داستان سه درس میگیرید.
۱. گاهیوقتها آرزویتان را خوب نمیشناسید. جوزف آرزویش را به خانوادهاش محدود کرده بود ولی چیزی که به دست آورد بسیار بزرگتر بود. اگر تصور میکنید به آرزویتان نرسیدهاید، شاید به این خاطر است که آرزوهایتان را با دانشتان از آنطور که باید باشد محدود میکنید. شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید.
۲. شاید دنیا به استقبال آرزوی شما نمیآید. استیو جابز رویای اپل را در سر داشت ولی سرمایهگذارانی که او را از کمپانیهای خود بیرون کردند استقبال خوبی از رویای او نداشتند. ولی با گذشت زمان، او توانست به آرزویش حامه عمل بپوشاند. با آرزویتان صبور باشید. به آن زمان بدهید. برای آن تلاش کنید و مطمئن باشید که به آن خواهید رسید.
۳. فقط آرزو داشتن کافی نیست، باید خودتان را برای آن آماده کنید. باید درک کنید که فرآیند رسیدن به آرزوها یک سفر راحت و سریع نیست. گاهیاوقات آرزوی شما درست در زمان تسلیمشدنتان به واقعیت تبدیل میشود. باید برای همه چیز آماده باشید. یاد بگیرید، تلاش کنید و تماشا کنید که چطور آرزویتان به واقعیت تبدیل میشود.
حرفمان را با یک سوال تمام میکنیم، آیا باور دارید که بعضی آرزوها اشتباهی هستند؟ فکر میکنید چطور ممکن است افراد آرزوهای اشتباهی برای خود داشته باشند؟
منبع مقاله : awazieikechi.com
مترجم : زینب آرمند
خبرگزاری آریا -
اگر به آرزویتان نرسیدهاید،شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید
خیلی هیجان زدهاید. آرزویی دارید که باید به آن برسید. به همین خاطر همه انرژی و وقتتان را برای به واقعیت تبدیل کردن این آرزو میگذارید. ولی با گذشت زمان حتی به آن نزدیک هم نمیشوید. به همین خاطر انرژیتان کمکم کمتر میشود و وسوسه میشوید که از تلاش دست بکشید.
شور اولیهتان فروکش کرده است ولی خودتان را به زور جلو میکشید. لحظه به لحظه، ساعت به ساعت، روز به روز، سال به سال تا اینکه یک روز میبینید که دیگر نمیتوانید ادامه دهید. ناامید میشوید چون نتوانستهاید به آرزویتان دست پیدا کنید.
حالا چه باید بکنید؟ قدم بعدیتان چیست؟ به نقطهای رسیدهاید که از کاری که میکنید متنفرید. مطمئن نیستید که اصلاً این آرزو را میخواهید یا نه.
اگر شما هم در این موقعیت گیر کردهاید و به قدم بعدیتان فکر میکنید و اینکه دست بکشید یا نه، یک لحظه صبر کنید. دست نکشید.
احتمالاً آرزوی اشتباهی داشتهاید
قبل از اینکه از آرزویتان دست بکشید، آیا به این فکر کردهاید که ممکن است آرزوی اشتباهی داشتهاید؟ ما معمولاً انگیزه بسیار زیادی را روی آرزو داشتن میگذاریم ولی هیچکس درمورد داشتن آرزوهای اشتباه حرف نمیزند. تصور این است که تا زمانیکه آرزویی داشته باشید، میتوانید به آن دست پیدا کنید ولی به این سادگیها که تصور میکنید نیست.
امیدوارم که با این حرف ناراحتتان نکرده باشم، ولی این حقیقت دارد. آدمها ممکن است به روشهای مختلفی آرزوهای اشتباه داشته باشند. مثلاً آرزوی خیلیها را پدر و مادرشان ساختهاند یا حتی دوستان و معلمانشان.
حتی دوستی را میشناسم که میگفت آرزو دارد پزشک شود و وقتی از او پرسیدم چرا، گفت که مادرش به او گفته است که برایش بهتر است. بعد درمورد آرزوی مادرش برایمان حرف زد.
آیا آرزوی شما هم آرزوی فردی دیگر است؟ اگر اینطور است، دیگر وقتش رسیده که آرزوی خودتان را داشته باشید. ولی اگر آرزویتان آرزویی اشتباهی نیست و باز هم نمیتوانید به آن دست پیدا کنید، آنوقت:
دوباره به آرزویتان فکر کنید
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید.
من عاشق داستان جوزف خیالباف هستم. جوزف وقتی بچهتر بود آرزو میکرد که همه خانوادهاش به او تعظیم کنند. او به آرزویش رسید ولی نه به آن روشی که برایش برنامهریزی کرده بود. هیچوقت انتظار نداشت که بردهای در سرزمینی ناشناخته شود و انتظار هم نداشت که زندانی یا مرد دست راست پادشاه یونان شود. ولی به آرزویش رسید.
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید
شما از این داستان سه درس میگیرید.
1. گاهیوقتها آرزویتان را خوب نمیشناسید. جوزف آرزویش را به خانوادهاش محدود کرده بود ولی چیزی که به دست آورد بسیار بزرگتر بود. اگر تصور میکنید به آرزویتان نرسیدهاید، شاید به این خاطر است که آرزوهایتان را با دانشتان از آنطور که باید باشد محدود میکنید. شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید.
2. شاید دنیا به استقبال آرزوی شما نمیآید. استیو جابز رویای اپل را در سر داشت ولی سرمایهگذارانی که او را از کمپانیهای خود بیرون کردند استقبال خوبی از رویای او نداشتند. ولی با گذشت زمان، او توانست به آرزویش حامه عمل بپوشاند. با آرزویتان صبور باشید. به آن زمان بدهید. برای آن تلاش کنید و مطمئن باشید که به آن خواهید رسید.
3. فقط آرزو داشتن کافی نیست، باید خودتان را برای آن آماده کنید. باید درک کنید که فرآیند رسیدن به آرزوها یک سفر راحت و سریع نیست. گاهیاوقات آرزوی شما درست در زمان تسلیمشدنتان به واقعیت تبدیل میشود. باید برای همه چیز آماده باشید. یاد بگیرید، تلاش کنید و تماشا کنید که چطور آرزویتان به واقعیت تبدیل میشود.
حرفمان را با یک سوال تمام میکنیم، آیا باور دارید که بعضی آرزوها اشتباهی هستند؟ فکر میکنید چطور ممکن است افراد آرزوهای اشتباهی برای خود داشته باشند؟
منبع: مردمان
خبرگزاری آریا -
به کودک خود بگویید دروغگویی چیزی است که نمیخواهید در خانهی شما دیده شود
دوست دارید فکر کنید کودکتان همیشه راست میگوید، اما دروغ بخشی از فرایند رشد کودک است. شما باید بدانید چگونه با او برخورد کنید.
علت ریشهای دروغ را بیابید
آیا کودک شما به عنوان بخشی از بازی رویایی خود دروغ میگوید یا سعی میکند به خاطر ترس از تنبیه حواس شما را پرت کند؟ اگر کودک تنها از قدرت تخیل خود استفاده کرده است به او کمک کنید تفاوت میان واقعیت و افسانه را متوجه شود، بدون اینکه به خلاقیت او آسیب برسانید. در مورد دوم، اگر او ادعا میکند یک دوست خیالی چیزی را شکسته است که او اجازه نداشته به آن دست بزند در ابتدا به او یادآوری کنید که اگر بگوید واقعاً چه اتفاقی افتاده است مشکلی برایش پیش نخواهد آمد. سپس توضیح دهید شما میفهمید برای او سادهتر است اشتباه خود را بر گردن فرد دیگری بیندازد اما گفتن حقیقت همیشه کمک میکند اوضاع بهتر شود.
نگذارید کودک فکر کند نمیتواند به شما بگوید
اگر کودک نگران عصبانی شدن شما باشد ممکن است به هر قیمتی سعی کند حقیقت را نگوید. مهم این است به او کمک کنید احساس امنیت و حمایت از جانب شما داشته باشد، در نتیجه میتواند با احساس علاقه و محبت با شما صحبت کند.
به جای تنبیه او را با عواقب کار آشنا کنید
چه فرقی دارد؟ تنبیه از خشم میآید درحالیکه عواقب کار روی درست کردن رفتار اشتباه تمرکز دارد. برای مثال اگر کودک شما در مورد انجام کارهای کوچکی از خانه که به او سپرده بودید به شما دروغ میگوید به او اهمیت انجام کارهایش را توضیح دهید. با او کمک کنید کار را انجام دهید تا متوجه اشتباهش شود، مثلاً کارهایی مانند مرتب کردن لباسها در سن مناسب.
برچسب زدن به کودک تنها میتواند به او آسیب برساند
به او دروغ گو نگویید
برچسب زدن به کودک تنها میتواند به او آسیب برساند، این اسامی میتوانند تأثیری دائمی بر دیدگاه کودک نسبت به خودش داشته باشند. اگر به او دروغگو بگویید باور میکند اینگونه است و مطابق باور خود رفتار میکند.
در مورد انتظارات خود شفاف باشید
به کودک خود بگویید دروغگویی چیزی است که نمیخواهید در خانهی شما دیده شود. بگذارید بداند گفتن حقیقت به اندازهی تمام کارهای خوب دیگری که از او انتظار دارید اهمیت دارد، مانند رفتار و گفتار مؤدبانه با شما.
در زمان گفتن از حقیقت رفتار خود را ارزیابی کنید
آیا برای فرار از یک شرایط خاص خودتان هم دروغ میگویید؟ مثلاً کودکتان می شنود شما به همسایه میگویید نمیتوانید برای چند روز از حیوان خانگی او مراقبت کنید زیرا یکی از بستگانتان بیمار است، اما حقیقت این است که شما زیاد حیوانات را دوست ندارید. کودک میفهمد بزرگسالان نیز برای راحتی خود گاهی دروغ میگویند.
در مورد تأثیر دروغ روی روابط صحبت کنید
توضیح دهید دروغگویی میتواند به روابط بین دو فردی که یکدیگر را دوست دارند آسیب وارد نماید. از او بخواهید تصور کند شما در مورد چیزی به او دروغ بگویید. آیا بار دیگر به شما اعتماد خواهد کرد؟
منبع: wiki.5040.ir
خیلی هیجان زدهاید. آرزویی دارید که باید به آن برسید. به همین خاطر همه انرژی و وقتتان را برای به واقعیت تبدیل کردن این آرزو میگذارید. ولی با گذشت زمان حتی به آن نزدیک هم نمیشوید. به همین خاطر انرژیتان کمکم کمتر میشود و وسوسه میشوید که از تلاش دست بکشید.
شور اولیهتان فروکش کرده است ولی خودتان را به زور جلو میکشید. لحظه به لحظه، ساعت به ساعت، روز به روز، سال به سال تا اینکه یک روز میبینید که دیگر نمیتوانید ادامه دهید. ناامید میشوید چون نتوانستهاید به آرزویتان دست پیدا کنید.
حالا چه باید بکنید؟ قدم بعدیتان چیست؟ به نقطهای رسیدهاید که از کاری که میکنید متنفرید. مطمئن نیستید که اصلاً این آرزو را میخواهید یا نه.
اگر شما هم در این موقعیت گیر کردهاید و به قدم بعدیتان فکر میکنید و اینکه دست بکشید یا نه، یک لحظه صبر کنید. دست نکشید.
احتمالاً آرزوی اشتباهی داشتهاید
قبل از اینکه از آرزویتان دست بکشید، آیا به این فکر کردهاید که ممکن است آرزوی اشتباهی داشتهاید؟ ما معمولاً انگیزه بسیار زیادی را روی آرزو داشتن میگذاریم ولی هیچکس درمورد داشتن آرزوهای اشتباه حرف نمیزند. تصور این است که تا زمانیکه آرزویی داشته باشید، میتوانید به آن دست پیدا کنید ولی به این سادگیها که تصور میکنید نیست.
امیدوارم که با این حرف ناراحتتان نکرده باشم، ولی این حقیقت دارد. آدمها ممکن است به روشهای مختلفی آرزوهای اشتباه داشته باشند. مثلاً آرزوی خیلیها را پدر و مادرشان ساختهاند یا حتی دوستان و معلمانشان.
حتی دوستی را میشناسم که میگفت آرزو دارد پزشک شود و وقتی از او پرسیدم چرا، گفت که مادرش به او گفته است که برایش بهتر است. بعد درمورد آرزوی مادرش برایمان حرف زد.
آیا آرزوی شما هم آرزوی فردی دیگر است؟ اگر اینطور است، دیگر وقتش رسیده که آرزوی خودتان را داشته باشید. ولی اگر آرزویتان آرزویی اشتباهی نیست و باز هم نمیتوانید به آن دست پیدا کنید، آنوقت:
دوباره به آرزویتان فکر کنید
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید.
من عاشق داستان جوزف خیالباف هستم. جوزف وقتی بچهتر بود آرزو میکرد که همه خانوادهاش به او تعظیم کنند. او به آرزویش رسید ولی نه به آن روشی که برایش برنامهریزی کرده بود. هیچوقت انتظار نداشت که بردهای در سرزمینی ناشناخته شود و انتظار هم نداشت که زندانی یا مرد دست راست پادشاه یونان شود. ولی به آرزویش رسید.
شما از این داستان سه درس میگیرید.
۱. گاهیوقتها آرزویتان را خوب نمیشناسید. جوزف آرزویش را به خانوادهاش محدود کرده بود ولی چیزی که به دست آورد بسیار بزرگتر بود. اگر تصور میکنید به آرزویتان نرسیدهاید، شاید به این خاطر است که آرزوهایتان را با دانشتان از آنطور که باید باشد محدود میکنید. شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید.
۲. شاید دنیا به استقبال آرزوی شما نمیآید. استیو جابز رویای اپل را در سر داشت ولی سرمایهگذارانی که او را از کمپانیهای خود بیرون کردند استقبال خوبی از رویای او نداشتند. ولی با گذشت زمان، او توانست به آرزویش حامه عمل بپوشاند. با آرزویتان صبور باشید. به آن زمان بدهید. برای آن تلاش کنید و مطمئن باشید که به آن خواهید رسید.
۳. فقط آرزو داشتن کافی نیست، باید خودتان را برای آن آماده کنید. باید درک کنید که فرآیند رسیدن به آرزوها یک سفر راحت و سریع نیست. گاهیاوقات آرزوی شما درست در زمان تسلیمشدنتان به واقعیت تبدیل میشود. باید برای همه چیز آماده باشید. یاد بگیرید، تلاش کنید و تماشا کنید که چطور آرزویتان به واقعیت تبدیل میشود.
حرفمان را با یک سوال تمام میکنیم، آیا باور دارید که بعضی آرزوها اشتباهی هستند؟ فکر میکنید چطور ممکن است افراد آرزوهای اشتباهی برای خود داشته باشند؟
منبع مقاله : awazieikechi.com
مترجم : زینب آرمند
به تازگی متوجه شدهاید که پسرتان ماریجوانا مصرف میکند. جزئیات آن ممکن است متفاوت باشد ولی احتمالاً اتفاقی مثل این برایتان افتاده است. در اتاقش ماریجوانا یا وسایل و متعلقات مربوط به آن را پیدا کردهاید. یک پیام یا پست مشکوک در پروفایلهای او در شبکههای اجتماعی دیدهاید. شاید هم وقتی به خانه آمد کاملاً مشخص بود که چیزی مصرف کرده است. شاید هم از زبان یکی از دوستانش یا والدین آنها چیزی شنیدهاید.
قبل از اینکه وحشت کنید، این متن را تا آخر بخوانید و از انجام کاری که ممکن است در آینده موجب پشیمانیتان شود خودداری کنید. در زیر به ۵ کاری اشاره میکنیم که در چنین مواقعی میتوانید انجام دهید.
۱. در مورد آن با همسرتان صحبت کنید تا به یک راهحل مشخص برسید.
این اتفاق ممکن است کاملاً غافلگیرتان کرده باشد یا برعکس خودتان از قبل انتظارش را داشتهاید. در هر دو حالت، واکنشهای قابلدرک احساسی خواهید داشت. هر رفتاری از عضبانیت تا اضطراب کاملاً طبیعی است. خیلی خوب است که قبل از مواجه شدن با فرزندتان برای اقدامات خود برنامهریزی کنید.
با همسرتان یا فردی قابلاعتماد در این زمینه صحبت کنید. این فرد میتواند حتی یک مشاور روانشناس باشد. حتی میتوانید درمورد واکنشهای خودتان هم با او صحبت کنید. این فرد به شما کمک خواهد کرد که به موضوع از زوایای مختلف نگاه کنید و روشهایی درست برای برخورد با آن پیدا کنید.
قبل از حرف زدن با فرزندتان به این نکات دقت کنید:
– اتاق او را به طور کامل جستجو کنید.
– کمی درمورد آزمایش و امتحان کردن موادمخدر مطالعه کنید.
– کمی درمورد ماریجوانا و مغز در حال رشد نوجوانان مطالعه کنید.
– به نتیجهگیریهایی منطقی برسید.
۲. سعی کنید دلایل این کار او را بفهمید.
مصرف موادمخدر و الکل معمولاً نشانه یک مشکل و مسئله احساسی و اجتماعی بزرگتر است. خیلی راحت ممکن است فقط روی متوقف کردن این مسئله متمرکز شوید. بله مطمئناً دوست دارید که فرزندتان ماریجوانا را ترک کند ولی اگر بتوانید مشکل عمقیتر او را درک کنید بسیار بهتر خواهد بود. ممکن است حدسهایی درمورد مشکلات او داشته باشید یا شاید هم بیشتر از جواب با تعداد زیادی سوال روبهرو باشید.
موارد زیر میتواند دلایل روی آوردن نوجوانان به ماریجوانا باشد:
– یک کنجکاوی ساده
– حوصلهاش سر رفته است و اینکار هیجان جدیدی به زندگیاش میدهد
– فشار یا تاثیر همسالان
– کنار آمدن با استرس، اضطراب یا افسردگی
– سعی در کنار آمدن با بیخوابی
– این تصور نادرست که مصرف ماریجوانا کاملاً بیضرر است
– سابقه خانوادگی اعتیاد که او را در معرض این مشکل قرار میدهد
اگر از جایگاه کنجکاوی و توجه با او وارد صحبت شوید، احتمال موفقیتآمیز شدن گفتگویتان بسیار بیشتر خواهد بود. فقط سعی کنید حدس و گمانهای زیادی از کارهای او را مطرح نکنید یا نگویید که از دلیل معتاد شدن او مطمئنید. این روشها احتمال واکنش منفی او را بیشتر خواهد کرد و باعث میشود سعی کند خلاف آن را به شما ثابت کند.
۳. بنشینید و با او حرف بزنید.
براساس روش تربیتی شما ممکن است برای روبهرو شدن با او معذب باشید یا از مکالماتی که ممکن است بینتان اتفاق بیفتد واهمه داشته باشید. چیزی که مهم است این است که با او صادق و روراست باشید. واقعیاتی که میدانید را بدون اتهامزنی یا فرضیات اضافی برای او مطرح کنید. برای عنوان کردن انتظاراتتان از او، سیاستهای خانواده و عواقبی که ممکن است داشته باشد آماده باشید. او باید بداند که اگر به مصرف خود ادامه دهد چه خطراتی ممکن است در انتظار او باشد.
به هیچ ترتیب نمیتوانید از قبل بفهمید که این گفتگو چطور پیش خواهد رفت ولی ممکن است حدس بزنید که مکالمهای آرام خواهد بود یا پرسروصدا. باید انتظار داشته باشید که با انکارها، دروغها، بهانهها، عصبانیت و حتی مقصر دانستنهای خود شما بعنوان والدین روبهرو شوید. ممکن است به اندازه کافی تحقیق کرده باشید و متوجه شده باشید که مصرف علف هیچ اشکالی ندارد. همیشه این امکان وجود دارد که حتی بااینکه برنامهی خوبی ریخته بودید، ولی این گفتگو کاملاً اشتباه پیش برود. هیچ اشکالی ندارد میتوانید درستش کنید.
فقط مهم است که خونسردیتان را حفظ کنید و به موضوع با عشق و محبت هرچه تمامتر برخورد کنید. این احتمالاً کافی خراهد بود. ممکن است پسرتان تحتتاثیر آن قرار گیرد و تصمیم بگیرد که راهش را عوض کند. شاید فقط قصد امتحان کردن آن را داشته است و الان میفهمد که انتخاب خوبی نیست و اصلاً نمیخواهد بخاطر آن مزایا و موقعیتهای خود را در آینده از دست بدهد. اگر اینطور شود، بهترین نتیجه ممکن خواهد بود.
۴. از یک متخصص کمک بگیرید.
اگر گفتگوی اولیهای که با او داشتید خوب پیش نرفت و او همچنان به مصرف خود ادامه میدهد، باید اقدام بیشتری کنید. اولین قدم این است که از یک متخصص و کارشناس خوب درخواست ارزیابی کنید. این متخصص میتوانید یک روانپزشک یا مشاور و یا پزشک خانوادگیتان باشد. این فرد باید کسی باشد که هم با نوجوانان و هم درمورد موضوع مصرف موادمخدر تجربه داشته باشد. این ارزیابی وجود مشکل را تایید کرده، ذات آن را مشخص کرده و روشهایی برای درمان توصیه میکند.
مشاورههای روانشناسی هم میتواند برای فرزندتان مفید باشد. اگر مشکل بزرگتر از این حرفهاست، ممکن است لازم باشد که او در برنامههای ترکاعتیاد شرکت کند.
۵. حتماً برنامهتان را به دقت دنبال کنید.
تجربه کردن موادمخدر و الکل برای خیلی از نوجوانان مسئلهای عادی است. این تمایل در نوجوانان امروزی بسیار بیشتر از قبل شده است. البته استثناهایی هم وجود دارد ولی ماریجوانا تقریباً به قسمتی از فرهنگ جوانان در سراسر دنبا تبدیل شده است. بااینکه نمیتوانید جلوی آنها را برای امتحان کردن آن بگیرید ولی مطمئناً نمیتوانید مصرف مداوم آنها را تحمل کنید.
مطمئناً دخالت خواهید کرد و سعی خواهید کرد فرصتی برای زندگی شاد و موفق بدون موادمخدر به آنها بدهید. ممکن است تحتتاثیر حرفهای این و آن تصور کنید که هرازگاهی مصرف کمی ماریجوانا هیچ اشکالی ندارد و طبیعی است و فقط یک دوره کوتاه است که همه نوجوانان از آن عبور میکنند. ممکن هم است که چشمهایتان را روی این مسئله ببندید و اصلاً دخالت نکنید. ولی چیزی که باید دقت کنید این است که اگر فرزندتان به مصرف مرتب و دائم رو آورده است، اقدامات برنامهریزیشدهتان را به طور کامل دنبال کنید.
منبع مقاله : uriahguilford.com
مترجم : زینب آرمند