وی ادامه داد: هنگامی که یک وضعیت پراسترس مانند خبر ابتلا به سرطان به فردی داده میشود، برحسب اینکه بیماری ممکن است در فرد اضطرب ایجاد کرده و تعادل روحی روانی وی را تحت تاثیر قرار دهد، واکنشهای مختلفی ایجاد میکند.
عضو هیات علمی پژوهشکده سرطان پستان اضافه کرد: روایتدرمانی روشی مؤثر و از انواع رواندرمانیهای کوتاه مدت محسوب میشود که هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روایت درمانی بر کاهش اضطراب در زنان مبتلا به سرطان پستان، مرکز تحقیقات بیماریهای پستان تهران بوده است.
سجادیان خاطرنشان کرد: در این بیماران به جهت افزایش تنشهای روانی و تاخیر بر روایت زندگی آنها کارایی خوبی را مورد انتظار بود.
وی با اشاره به اینکه این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 60 زن مبتلا به سرطان پستان انجام شد که درمان اولیه را پشت سرگذاشته و به کلینیک پیگیری مرکز مراجعه کرده بودند، اضافه کرد: یافتههای این پژوهش تاکیدی بر تاثیر روایت درمانی بر کاهش اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان پستان است.
به گفته وی کاهش اضطراب نقش ارزشمندی در بهبود سلامت جسمی و روانی و نیز ارتقای کیفیت زندگی این بیماران خواهد داشت.
کانال میگنا
ایسنا
عضو انجمن آنکولوژی مطرح کرد
خطرات خوردن «شکلات و بیسکوئیت» برای بیماران سرطانی
تاریخ انتشار : شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۹
عضو انجمن آنکولوژی گفت: تحقیقات جدید نشان میدهد، موادی در شکلات وجود دارد که باعث پخش شدن تومورها در سراسر بدن می شود و بیماری سرطان را مهلکتر میکند.
فودازی همچنین به خوردن شکلات اشاره کرد و گفت: موادی در شکلات وجود دارد که باعث پخش شدن تومورها در سراسر بدن می شود و بیماری سرطان را مهلکتر میکند.
وی افزود: تحقیقات جدید نشان میدهد که خوردن شکلات، بیسکوئیت و نان در بیماران سرطانی میتواند بسیار خطرناک باشد.
فودازی در پایان گفت: دانشمندان امیدوارند این کشف باعث یافتن راههای جدید برای جلوگیری از پیشروی تومورها قبل از درگیر شدن اندامهای حیاتی شود و گام مهمی در درمان سرطان برداشته شود.
روزنامه ایران نوشت: اشک از گوشه چشمانش سرازیر میشود. زیر چشمی، نگاهی به مادر میکند و چشم هایش را میبندد. چند ماهی هست که درد امانش را بریده، دلش پر است از این همه آمدنها و رفتنهای بیهوده، از پرستاران، پزشکان، از پورتی که درون سینهاش سنگینی میکند و سوزن، سوزن شدن بدنش.... خسته است از اطرافیان و پزشکش که تمام سؤالهایش را بیجواب گذاشته است.مثل اینکه آنها زودتر از خدا از او قطع امید کردهاند. اصلاً مریض که باشی آن هم از نوع سرطانیاش وقتی به آخر خط میرسی پرستار و پزشک به هر سؤالت جواب سربالا میدهند. دکتر هر روز میآید و میرود، اما نه به نالههای بیمارش توجه دارد و نه به نگاه خسته کم طاقت مادرش. نه حرفی و نه کلامی. انگار پزشک هم با خودش عهد بسته از همان ابتدا حرفی از بیماریات نزند.
این روزها تاب و تحمل هیچ کس را ندارد، فقط به خستگی سال های عمرش فکر میکند، به کارهای کرده و نکرده و چقدر دلش میخواهد حالا زندگی کند.این بار اما زندگی را برای خودش میخواهد. اما ته چشم هایش پر از نگرانی است، انگار هم میداند، هم نمیداند که بیماریاش چیست و تا کی باید این درد را تحمل کند و نمیداند چرا پزشک حرفی، کلامی به او نمیگوید.
روزهای آخر زندگی چشم هایش دیگر رمق ندارند، نگاهی خسته و درمانده به مادر و خواهرانش میکند، حال و حوصله هیچ کس را ندارد، نه حرفی میزند ونه درخواستی دارد، هر روز به غدههای شکمش دستی میکشد و صدای آهش بلند میشود. شکمش آنقدر سفت شده که پزشک هم نگوید خودش حس میکند که چیزی به ته کشیدن پیمانه عمرش نمانده و دیگر باید با این دنیا با تمام خوبیها و بدی هایش خداحافظی کند، پرشک میآید و میرود. دست به جیب و بی خیال از آرزوهای این مادر و دختر.... انگار برایش اهمیتی ندارد که مادر صبح را تا شب و شب را تا صبح با صدای نالههای دختر سپری میکند: «قبل از بیماری به ما گفت که خوب میشه، اما امروز میگه غدهها بزرگ شده، دکترش میخواد که ما از بیمارستان ترخیصش کنیم. اولش گفته بود 10 جلسه شیمی درمانی کنه خوب میشه. گفت آخرین شیمی درمانی رو برای بهتر شدن حالش میکنم. اما الان میگه ببر خونه. این یعنی چی؟ الان بعد یک سال شیمی درمانی میگه ببر خونه.»
روزهای اول بیماری بود که دختر پیش هر پزشکی که میرفت جواب درستی نمیگرفت. حالش خوب نبود درد شکم امانش را بریده بود همه به او گفتند که فلان دکتر شهره شهر است و در کارش هم خبره. یک پایش کانادا و پای دیگرش در یکی از همین بیمارستانهای خصوصی بالای شهر است. بیمارستانی معروف. همان روزهای اول بیماری آقای دکتر بعد از دیدن تمامی آزمایشها این قول را به بیمارش داد که بزودی حالش خوب میشود. او تشخیص سرطان خوش خیم رحم و تخمدان را داد و گفت: «رحم و تخمدان را با جراحی در میآوریم و با چند جلسه شیمی درمانی از سرطان پیشگیری میکنیم. شیمی درمانی فقط و فقط برای پیشگیریه. ما هم گفتیم مهم نیست هزینهاش هر چقدر باشه میدیم تا دخترم زنده بمونه.»برای همین، خانواده میلیونها تومان هزینه کردند و بیتوجه به هر چیزی فقط به این فکر میکردند که حال دختر خوب میشود.
بعد از چند ماه اما قصه زندگی دختر عوض شد، دیگر توان راه رفتن نداشت، نه دیگر از امید و حرفهای خوب روزهای اول خبری بود و نه دکتر حاضر بود حرفهای چند ماه قبلش را تکرار کند، حالا دکتر مصر شده بود که جلسات شیمی درمانی باید ادامه پیدا کند. بعد از 10 جلسه شیمی درمانی بیثمر کار به 8 جلسه شیمی درمانی دیگر کشید، هر جلسه یک میلیون تومان: «پزشکش گفت باید ادامه بدیم هر چقدر پرسیدم چرا جواب نمیداد. فقط میگفت نگران نباش مادر خوب میشه. اما نشد که نشد.»
روزهای شیمی درمانی میگذشت و دختر بدنش ضعیف و ضعیفتر میشد. پزشک هم اصلاً حرفی نمیزد سرپایی دو دقیقه بالای سر بیمارش میآمد و میرفت. نگاه های خسته مادر را میدید و به چشمهای درمانده دختر نگاه میکرد و میگفت: «نگران نباش چیزی نیست خوب میشی.» تمام مدت شیمی درمانی جملهای که به دختر و مادر میگفت همین بود. پزشک توجهی به خانواده نداشت .اصلاً برایش مهم نبود که مادر دختر چه حالی دارد: «هر چه از پزشکش پرسیدم، مگه دختر من خوب نشده. میگفت خانم مگه تو پزشکی که میگی دخترم خوب شده یا نشده. توی کار من دخالت میکنی.خیلی سؤال میپرسی.اگر من پزشکم که تشخیصم همین است.» د
دخترش بعد از هر شیمی درمانی روز به روز لاغرتر و بیرمقتر میشد. صدایش در نمیآمد. شیمی درمانی جانش را به لبش آورد. چند باری به مرز کما رفت و باز هم پزشک به مادر بیلطفی میکرد و جواب سؤال هایش را نمیداد. دخترک از حرف زدن افتاد و چشم هایش روزهای آخر عمرش نمیدید. مادر اما فهمیده که این دختر، دختر روزهای اول شیمی درمانی نیست. پزشک اما همچنان همان پزشک روزهای اول. نه حرفی میزد و نه توضیحی میداد: «دستش توی جیبش بود و میآمد و میرفت. انگار نه انگار جون یک انسان در میونه. روزهای اول ما را امیدوارکرد .حتی شیمی درمانی را برای پیشگیری از سرطان اعلام کرد و روزهای آخر اما اصلاً جواب ما را نمیداد .اصلاً حرف نمیزد. توی چشم دخترم نگاه نمیکرد.از این دکترها زیاد توی این یک سال توی بیمارستان دیدم. نمیدونم چرا از اول به ما نگفت که بیماری دخترم وخیمه. ما کلی برنامه میتونستیم داشته باشیم. حتی اگر میدونستیم وضعیتش آنقدر بد شده، شیمی درمانی نمیکردیم. سفر میرفتیم و شاد نگهاش میداشتیم. کارهای ناتمومش رو تموم میکردیم. آرزوهاش رو میشنیدیم و.... این حق ما نبود که از دکتر دروغ بشنویم.»
بغض میکند و اشک هایش سرازیر میشود: «دخترم روزهای آخر عمرش همیشه در بیمارستان بود یک سال تمام در بیمارستان کنارش بودم و با دردش درد کشیدم. پزشکش در حق ما بدی کرد. جوابمون رو نمیداد.با دخترم بدرفتاری میکرد. اصلاً هم براش مهم نبود.»
چرا پزشکان حقیقت را به بیماران نمیگویند
احتمالا اگر گذارتان به بیمارستانها افتاده باشد، شما هم میبینید که برخی پزشکان حقیقت را به بیمارشان نمیگویند و رابطه پزشک و بیمار همیشه برمبنای صداقت نیست. پزشک به صورت معمول حق چندانی برای بیمار از نظر پاسخگویی به سؤال هایش قائل نیست. دیدگاه او این است که پزشک سؤال میپرسد و بیمار باید به سؤالات پاسخ دهد. همین موضوع موجب سردرگمی خیلی از بیماران شده، خیلیها نمیدانند دردشان چیست و پزشک چه درمانی برای او در نظردارد. از سوی دیگر این همراه و خانواده بیمار هستند که در روزهایی که درد عزیزشان را میبینند با نامهربانی پزشک و کادر بیمارستان هم مواجه میشوند.
این درحالی است که این حق بیمار است که از بیماریاش باخبر باشد و این حق همراه بیمار است که از کادر بیمارستان احترام ببیند. موضوعی که احسان شمسی کوشکی متخصص اخلاق پزشکی در این باره بیشتر توضیح میدهد: «بسیاری از پزشکان هنوز این سؤال را میپرسند که آیا باید حقیقت را به بیمارم بگویم یا خیر؟ حقیقت گویی به بیمار وظیفه اخلاقی پزشک است. در حقیقت نخستین وظیفه پزشک این است که حقیقت را به بیمارش بگوید این موضوع بویژه درباره بیماران ناعلاج اهمیت بیشتری دارد. بیمار باید اطلاعات مربوط به بیماریاش را داشته باشد. برخی از پزشکان فکر میکنند اگر واقعیت را به بیمارشان بگویند وضعیت بیمار بدتر میشود. این درحالی است که اگر بیمار مریضی لاعلاجی داشته باشد. مثلاً مبتلا به بیماری سرطان باشد، حق طبیعیاش است که بداند چقدر تا پایان زندگیاش مانده است تا برای باقی مانده عمرش برنامهریزی کند، بیمار حق دارد کارهای ناتمام زندگی را تمام کند، جامعه پزشکی این حق را نباید از بیمار بگیرد. اتفاقی که حالا در بین برخی از همکارانم میافتد و حقیقت را به بیماران شان نمیگویند تا جایی که بیمار کلافه و سردرگم میشود. پزشکان ما نمیدانند که با نگفتن موضوع خیال بیمار را راحت نمیکنیم بلکه فرد را در فضای غبار آلودی میگذاریم که نمیداند چه اتفاقی قرار است، برایش بیفتد.»
وی با اشاره به اینکه همین پنهان کاری موجب سلب اعتماد مردم از برخی پزشکان شده است، می گوید: «همین پنهانکاری پزشک با بیمار موجب شده تا هم اکنون شاهد این باشیم که مردم نسبت به جامعه پزشکی قدری بیاعتماد شدهاند. البته اغلب پزشکان ایرانی با احساس مسئولیت با بیماران خود مواجه میشوند اما معدودی از آنها به صورت پدرسالارانه با بیماران برخورد میکنند که این رفتار در جامعه امروزی نامناسب است.»اغلب پزشکان جایگاهی برای بیمار در مقام تصمیمگیری قائل نیستند، به اعتقاد برخی پزشکان بیمار فقط باید «بیمار خوبی» باشد و توصیههای پزشک را موبه مو و بدون پرسش اجرا کند. اما به اعتقاد حمیدرضا دهقان منشادی، پزشک، نوع دیگر رابطه در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا اجرا میشود که بیمار برای بیماریاش تصمیمگیری میکند: «پزشک در ابتدا با صرف زمان و حوصله کافی تمامی اطلاعات مرتبط با بیماری را در اختیار بیمار قرار میدهد و تلاش میکند به تمامی سؤالات و دغدغههای او پاسخ دهد.
در مرحله بعد تمامی روشهای درمانی ممکن را برای بیمار توضیح میدهد و فواید٬ مضرات و خطرات اجرای هر کدام از این روشهای درمانی را برای وی بازگو میکند. سپس پزشک و بیمار با کمک یکدیگر بهترین راه ممکن را انتخاب و اجرا میکنند. این اتفاق در کشور ما نمیافتد ما هنوز گروه های تخصصی که متشکل از چند پزشک است تا بیماری فرد را به او اطلاع دهند و راه های درمان را هم توضیح دهند نداریم. همین است که بیمار بعد از تشخیص بیماریاش اغلب به پزشک اعتماد ندارد و با آزمایشهایی که انجام داده به چهار یا پنج پزشک دیگر هم مراجعه میکند که اغلب حرفهای متناقض را میشنود.
وی تأکید میکند: «هم اکنون خیلی از پزشکان این اعتقاد را ندارند و حقیقت را به بیماران نمیگویند این موجب می شود تا بیمار، مریضیاش را ساده ببیند و توجهی به درمانها نداشته باشد و اینکه اگر درمان طولانی شد برآشفته و کلافه شود. پزشکان همیشه بالای سر بیمار میروند و اعلام میکنند که تو حتماً خوب میشوی .
آنها مدعی هستند سطح سواد بیمار آنقدر بالا نرفته که ما حقیقت را به آنها بگوییم. این درحالی است که ما با این کارمان فقط بیمار را خسته و کلافه از درمان میکنیم. رواج حقیقت گویی سبب افزایش اعتماد جامعه به پزشکان میشود. در غیر این صورت، بیماران همواره این تردید را در دل خواهند داشت که نکند خبر بدی هم هست و به او گفته نمیشود. ممکن است بیمار تشخیص خود را به طور تصادفی، برای مثال از گفتوگوهای کارکنان یا دیگربیماران بشنود در این صورت، ضربه روحی وارد به او بسیار سنگینتر خواهد بود.»
کلمات کلیدی: پزشک،بیمار،رابطه پزشک و بیمار،اخلاق پزشکی حقوق بیمار درمان
میگنا: دکتر احمد حاجبی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه شب شبکه دو سیما با اشاره به اینکه کمبود تخت های روانپزشکی یکی از مشکلات ما در حوزه سلامت روان است، افزود: تا اوایل سال ۹۴ حدود ۸ هزار تخت روانپزشکی در کشور وجود داشت.
وی ادامه داد: وزارت بهداشت در این زمینه اقدام کرد و سعی کرد تعداد این تخت ها را افزایش دهد.
حاجبی افزود: تا پایان امسال حدود ۱۰۰۰ تخت روانپزشکی که بیشتر آنها در بیمارستان های عمومی است، از طریق تغییر کاربری اضافه می شود.
وی گفت: بر اساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت در سال ۹۱ ؛ ۲۳.۶ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال یعنی حدود ۱۲.۵ میلیون نفر مبتلا به نوعی از اختلال روانپزشکی بوده اند و نیاز به درمان دارند.
حاجبی افزود: بر اساس بررسی ها در سال ۹۱ از این تعداد حدود ۶۵ درصد آنها هیچ خدمتی نگرفته بودند و بقیه هم که خدماتی را دریافت کرده بودند ۵۴ درصد آنها از حداقل استانداردها برخوردار بود.
مدیرکل دفتر سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت با بیان اینکه در حدود سه دهه گذشته ۷۰ درصد جمعیت در روستاها و ۳۰ درصد در شهرها بود اما اکنون بر عکس شده است، گفت: آمارها نشان می دهد اکثر مهاجران در حاشیه شهرها متوقف و به آسیب های اجتماعی زیادی دچار می شوند به همین علت وزارت بهداشت سعی کرد به آنها خدمات دهد و به حدود ۱۱ میلیون نفر از حاشیه نشینان خدمات ارائه کرد.
حاجبی با اشاره به اینکه هفت خدمت وارد کتاب ارزش های نسبی شده است، افزود: بیمه بنگاه اقتصادی است بنابراین باید هزینه اثربخشی و هزینه فایده و استانداردهای خدمتی مشخص باشد.
وی گفت: ۶۳ درصد افرادی که در طول یکسال خدمت نگرفته بودند علت را کم پولی و یا نبود خدمات بیان نکردند بلکه گفتند فکر می کردیم بیماری ما خود به خود بهبود می یابد و این نشان دهنده کمی آگاهی آنان در این زمینه است.
مدیرکل سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: در زمینه سواد سلامت روان بسیار ضعف هستیم و باید روی توانمندسازی و افزایش آگاهی مردم و سواد سلامت مردم کار کنیم.
حاجبی ادامه داد: رسانه ها، صدا و سیما، آموزش و پرورش و بقیه دستگاه ها باید در این زمینه همکاری و تلاش کنند.
وی گفت: مشکل عمده ای که در ارتباط با بیماران روانی شدید مزمن داریم این است که در بیمارستان های روانپزشکی، بیماران روانی شدید در طول سال فقط می توانند از ۵۶ روز بیمه استفاده کنند و مجبور می شویم بیماران را ترخیص کنیم زیرا بیشتر آنها توانایی پرداخت هزینه ها را ندارند.
کانال میگنا
مهر
برخورداری کلم قرمز از ویتامین E ،C، بتاکاروتن و آنتیاکسیدان موجب شده علاوه بر پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی، محافظ خوبی در برابر انواع سرطان باشد.
یکی از این آنتیاکسیدانهای مهم موجود در کلم قرمز «لیکوپن» است که از دیگر آنتیاکسیدانهای موجود مانند ویتامین C مؤثرتر عمل میکند.
دانشمندان همچنین معتقدند که سبزی ریحان بنفش نیز همین خاصیت را دارد و برای پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی میتوان این سبزی را به همراه غذا میل کرد.
با توجه به اینکه مصرف کلم قرمز نفخآور است، محققان توصیه میکنند مقدار مصرف کلم قرمز اندک ولی مداوم باشد.
تجمع نوعی چربی در کبد موجب افزایش بیماریهای قلبی میشود که مصرف کلم قرمز آن را دفع میکند.
وی
با اشاره به اینکه تاجر، پزشک نیست و میخواهد از تجارت خود درآمد کسب
کند، افزود: لذا واگذاری مراکز دیالیز به بخش خصوصی کیفیت دیالیز را کاهش
میدهد و برای جلوگیری از این مسئله باید حداکثر نظارت وجود داشته باشد.
رئیس سابق انجمن نفرولوژی ایران ادامه داد: همچنین افرادی باید در این زمینه فعالیت کنند که سابقه کار در حوزه دیالیز داشته باشند و پیش از این امتحانهای لازم را گذارنده و تجربه کسب کرده باشند. این در حالی است که ممکن است برخی تاجر خوبی باشند ولی در این حوزه تجربه لازم را کسب نکرده باشند لذا برای بیماران مشکلآفرین شوند.
برومند با اشاره به اینکه در استان البرز این صحبت پیش آمده که قرار است مراکز دیالیز در اختیار مراکز خصوصی قرار گیرد که قبلا سابقه فعالیت در این حوزه را نداشتهاند، گفت: طبق گفته مسئولان یک هزار تخت دیالیز کمبود داریم و همین افراد میگویند هزار میلیارد تومان قرار است هر مرکز وام بگیرد و به طور کلی این وامها بین 5 تا 10 مرکز به صورت انحصاری تقسیم شود.
وی بیان کرد: این شرکتهای خصوصی نه تنها قرار است وام بانکی با بهره اندک دریافت کنند بلکه این امکان را داشته که صافی دیالیز نیز از خارج وارد کنند. لذا آنها در صدد درآمدزایی بوده و سعی در صرفهجویی دارند، لذا برای اینکه این موضوع برایشان صرفه داشته باشد صافی را از چین تهیه کرده که کیفیت آن بسیار پایین است.
رئیس سابق انجمن نفرولوژی ایران با تأکید بر اینکه در کشور ما تولید صافی دیالیز بیشتر از میزان احتیاج است، گفت: نیازی به واردات نداریم از طرفی نیز تولید داخل دچار آسیب میشود همچنین صافی ارزان بیکیفیت مرگ و میر بیماران را به همراه داشته و سبب میشود بیصدا جان خود را از دست بدهند.
برومند با اشاره به اینکه این اقدام نیاز به صلاحیت سازمانی دارد، گفت: همچنین مراکزی که میخواهند این موضوع را در دست بگیرند نباید وام بگیرند بنابراین شرکتهایی همچون هلالاحمر امتحانهای خود را گذرانده و تولید صافی را انجام میدهند لذا استفاده از تولید داخلی در این زمینه مؤثر است.
وی تأکید کرد: انجمن نفرولوژی ایران واردترین سازمان برای نظارت و انجام دیالیز است چرا که افراد این حوزه در زمینه دیالیز تحصیل کرده و آموزشهای لازم را گذراندهاند لذا این نظارت باید بر عهده انجمن نفرولوژی باشد.
رئیس سابق انجمن نفرولوژی ایران
خاطر نشان کرد: من هیچ سود شخصی در این زمینه ندارم و تنها دلم برای مردم و
دستاوردهای پزشکی میسوزد که امیدوارم مسئولان متوجه عواقب واگذاری مراکز
دیالیز به بخش خصوصی باشند.
پزشکان می گویند؛
ورزش دوچرخه در رختخواب برای بیماران ICU مفید است
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۰
ورزش دوچرخه
به گفته پزشکان، انجام ورزش دوچرخه در رختخواب برای افرادی که در قسمت ICU بیمارستان بستری هستند می تواند روند بهبود برخی بیماران را تسریع نماید.
میشل کو، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «ممکن است افراد فکر کنند بیماران ICU بسیار برای انجام فعالیت فیزیکی بدحال هستند، اما ما می دانیم اگر بیماران در طول دو هفته بستری در بخش ICU دوچرخه در رختخواب را انجام دهند، بعد از ترخیص از بیمارستان می توانند بهتر راه بروند.»
بیمارانی که از مرحله ICU زنده بمانند در معرض ریسک بالای ضعف و ناتوانی عضلات قرار دارند و لاغری و ضعف ماهیچه ها در چند روز اول بستری شدن بیمار در ICU آغاز می شود. دوچرخه زدن موجب تقویت پاهای این گروه از بیماران می شود.
به گفته محققان، با تقویت عضلات و سلامت عمومی بیمار، این افراد زودتر، قوی تر و خوشحال تر مرخص شده و به خانه می روند.
تیم تحقیق مطالعه خود را بر روی ۳۳ بیمار ۱۸ سال به بالا در بیمارستان همیلتون کانادا انجام دادند. این بیماران شش روز در هفته و به مدت ۳۰ دقیقه با استفاده از دوچرخه ثابت بسته شده به تخت، رکاب می زدند.
محققان دریافتند دوچرخه زدن زودهنگام در چهار روز اول تهویه مکانیکی در بین بیماران دارای جریان خون ثابت، روشی ایمن است.
معاون آموزش انجمن صرع ایران:
بیماران مبتلا به صرع منع ازدواج ندارند
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۲
ازدواج
معاون آموزش انجمن صرع ایران با اشاره به اینکه بیماران مبتلا به صرع منعی برای ازدواج ندارند، گفت: اشتغال و تحصیل هم برای این بیماران غیرممکن نیست.
وی با اشاره به اینکه گاهی تصورات مردم از صرع ناقص و نادرست است، افزود: این مسئله گاهی سبب بروز حاشیه برای این بیماران شده و مشکلاتی برایشان پدید می آورد.
این متخصص مغز و اعصاب ادامه داد: صرع ممکن است در افراد مختلف با گروههای سنی متفاوت بروز کند لذا نمی توان گفت فقط کودکان یا میانسالان دچار آن می شوند. همچنین این بیماری علل مختلف ژنتیکی و غیر ژنتیکی دارد.
معاون آموزش انجمن صرع ایران اضافه کرد: صرع یعنی تشنج های تکرار شونده ولی تشنج همیشه علامت ابتلا به صرع نیست و می تواند علل مختلفی داشته باشد مانند کاهش قند خون و ...
صدیق مروستی در پاسخ به اینکه آیا آمار ابتلا به صرع نسب به گذشته بیشتر شده است، گفت: آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد ولی شاید دلیل افزایش مراجعات، شناخت بیشتر این بیماری باشد.
وی افزود: شعار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۵ در جهت کاهش حملات صرع در بیماران بوده که خوشبختانه این موضوع در ایران به وقوع پیوسته و موفقیت های زیادی حاصل شده است.
این متخصص مغز و اعصاب عنوان کرد: زنان مبتلا به صرع منعی برای بارداری ندارند ولی تشنج یا حملات صرع باید در آنها کنترل شود. همچنین ازدواج و اشتغال و تحصیل نیز برای این بیماران غیر ممکن نیست فقط باید بیماری تحت کنترل باشد.
صدیق مروستی در مورد اینکه آلودگی هوا می تواند در تشدید حملات صرع موثر باشد، گفت: خیر، ولی احتمال دارد مسمومیت با سرب در طولانی مدت عوارض جانبی برای این بیماران داشته باشد. همچنین بیماران مبتلا به صرع باید متوجه خطرات استعمال سیگار یا مصرف الکل باشند چراکه این مسئله احتمال افزایش حملات صرع را به همراه خواهد داشت.
سیزدهمین کنگره بین المللی صرع ۶ تا ۸ بهمن ۹۵ در تالار امام بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار می شود.
با دلگرم همراه باشید تا با علائم خطرناک تب دنگی آشنا شوید.
مقدمه ای در مورد پشه دنگی
پشه دنگی از نژاد Adese aegypti است که اصالتا متعلق به مناطق آفریقایی – استوایی است ؛ این پشه باعث بوجود آمدن یکی از خطرناکترین بیماریهای کشنده ناشناخته بنام تب دنگی ( Dengue Fever & Dengue Hemorrhagic Fever) می شود. همچنین بیماری تب زرد ( Yellow Fever) نیز توسط گونه ای از این حشره بوجود می آید.
ویروس دنگی که سالانه در حدود ۵۰ میلیون نفر انسان بر روی کره خاکی را آلوده می کند ، شامل چهار نوع متفاوت می باشد که در مناطق مختلفی مانند آمریکای جنوبی ، آفریقا و جنوب شرق آسیا شیوع پیدا کرده است. کشورهایی مانند برزیل، کوبا ، بولیوی، ونزوئلا، دومینیکن، اکوئادور، هائیتی ، جامائیکا ، موگادیشو ، کنیا ، سومالی ، هند ، تایلند، میانمار ، سنگاپور، کامبوج، تایوان، سریلانکا ، استرالیا و مالزی نمونه هایی از کشورهای معرفی شده توسط سازمان بهداشت جهانی هستند که از آنها بعنوان زیستگاه ناقل این بیماری نام برده شده است.
متاسفانه مالزی با توجه به شرایط زیست محیطی و آب و هوای استوایی اش ؛ در برگیرنده تمامی گونه های چهارگانه این پشه است که از این بابت بعنوان یکی از مناطق پرخطر معرفی شده است. اولین شیوع این بیماری که به آن Backbone Fever(تب شکستن استخوان) هم گفته می شود در سال ۱۷۷۹ در مناطق استوایی آفریقا مشاهده و ثبت شده است. همچنین اولین مورد مشاهده شده در آسیای جنوب شرقی مربوط به کشور فیلیپین در سال ۱۹۵۳ می باشد. این بیماری از دهه ۱۹۶۰ تا به امروز رشدی صعودی را داشته که نشان از یک هشدار جدی برای پیشگیری از این بیماری می باشد.
در مالزی ، مراکز و سازمان هایی که زیر مجموعه وزارت بهداشت این کشور هستند بطور مستمر و مرتب نسبت به جلوگیری از شیوع این بیماری و سم پاشی ( دود اندود کردن) مراکز اقدام می کنند. بیشترین آمارمربوط به آلودگی دنگی در مناطق سلانگور ، پوتراجایا ، پراک ، جوهور و صباح و ساراواک گزارش شده است.پشه دنگی در دو نوع ( مذکر و مونث) در طبیعت موجود است که با رگه های سفید و سیاه قابل شناسایی و تمایز با سایر حشرات می باشند. ناقل بیماری دنگی پشه مونث می باشد.
نزدیک به %۸۰ از بیماران مبتلا به ویروس دنگی (۸ از ۱۰ نفر) هیچ گونه نشانهای نداشته و یا نشانههای بسیار خفیفی (مانند تب ملایم) دارند. فقط وضعیت %۵ از بیماران (۵ از ۱۰۰ نفر) وخیم میشود. برای تعداد بسیار کمی از این افراد بیماری کشنده خواهد بود. نشانهها ۳ تا ۱۴ روز بعد از ابتلا به ویروس دنگی نمایان میشوند.
بیشتر مواقع نشانهها بین ۴ تا ۷ روز آشکار میشوند. بنابراین اگر شخصی از مکانی که ویروس دنگی در آن شایع است بازگردد و پس از ۱۴ روز نشانهها را در خود مشاهده کند، به ویروس دنگی مبتلا نشدهاست.معمولاً نشانهها در کودکان مبتلا به ویروس دنگی، مشابه سرماخوردگی معمولی و یا گاستروآنتریت (آنفلوآنزای معده، برای مثال استفراغ و اسهال) است.با این حال احتمال پدید آمدن مشکلات حاد برای کودکان بسیار بیشتر است.
انتقال بیماری معمولا به دو صورت است یکی گزش انسان توسط کنه یا پشه ناقل و یکی تماس مستقیم انسان با ترشحات یا خون آلوده انسانی است.
از زمانی که فرد توسط پشه ناقل بیماری، آلوده شود تا 2 روز فرصت دارد که به سرعت به بیمارستان مراجعه و روزی 3 نوبت خون بدنش تصفیه شود.
جالب است بدانید که در عین حال، محققان کشورمان در پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری بتازگی اعلام کردهاند که موفق به تولید داروی درمان تب دنگی شده و بزودی برای استفاده عمومی به برخی کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا ارسال خواهد شد.
دفع اصولی زبالههای بیمارستانی
همانطور که گفته شد شیوه دوم انتقال بیماری دنگی، تماس مستقیم انسان با ترشحها یا خون آلوده انسان است که کنترل آن عمدتا به مراکز درمانی، بیمارستانها و کشتارگاهها باز میگردد.
در این راستا زباله بیمارستانی در دسته بندی زبالههای ویژه قرار میگیرند چرا که گروهی از زباله هستند که به نوعی با موادی که از بدن ترشح میشوند مانند خون و سایر مواد یا قطعات بدن در ارتباط هستند یا شامل موادی میشوند که برای برداشتن، گذاشتن، بستهبندی کردن یا تزریق دارو به انسان یا تزریق خون به انسان استفاده میشوند. فراموش نکنید که زباله بیمارستانی به یک مدیریت منسجم و علمی نیاز دارد.
آمار حاکی از آن است که در کنار افزایش قابل توجه تلفات مربوط به تب دنگی در مالزی، سنگاپور نیز طی سال گذشته با 126درصد افزایش، تایلند با 36درصد، ویتنام با 26درصد و کامبوج با 22درصد افزایش با موارد ابتلای به تب دنگی در این کشورها مواجه بودهاند. بعلاوه هند، فیلیپین و پاکستان هم از این بیماری در امان نماندهاند.
بنظر میرسد ضعف در برنامهریزی در فرآیند طرحهای مربوط به شهرنشینی و نیز عدم همکاری جامعه با ریشهکنی مناطق مناسب برای تخمگذاری و رشد پشه آئدس (ناقل ویروس تب دنگی) در افزایش این بیماری در کشورهای فوق الذکر موثر هستند. به بیان دیگر علت این بیماری که هم در شهر و هم در روستا وجود دارد، میتواند حاشیهنشینی کنترل نشده در شهرها، عدم وجود سیستم مناسب برای دفع فضولات، افزایش انتشار و تراکم پشه ناقل، عدم کنترل موثر و نابود کردن پشهها، افزایش انتشار ویروس دانگ و ضعف بهداشت عمومی باشد.
معمولا زمانی تب دانگی گسترش مییابد که تعداد پشه مزبور زیاد شود و این زمانی اتفاق میافتد که آبهای فراوانی به صورت راکد رها شده باشند و رعایت بهداشت محیط به دقت انجام نگرفته باشد. ویروس دانگ که در کشورهای استوایی در سرتاسر عالم گسترده است در سال 1980 برای اولین بار وارد کشور امریکا شد.
اما اخیرا اپیدمیهایی در جنوب چین، تایوان و شمال استرالیا داشته است که موید انتشار این بیماری به نواحی غیر استوایی است و به همین خاطر نگرانی از آن فراگیر شده است.
این بیماری محدوده وسیعی را از امریکای لاتین، آفریقا و آسیا در اختیار دارد که در برخی سالها گسترش آن تلفات سنگین انسانی برجای گذاشته است. ابتلا و تلفات ناشی از تب دنگی در مقایسه با آنفلوآنزای مرغی در برخی کشورهای منطقه بسیار فراگیرتر و کشندهتر است.
از بین بردن حشره بالغ دنگی
از اسپری حشره کش استفاده نمایید.
پنجره ها را توری بچسبانید.
پخش دود (Fogging) بسیار موثر است که معمولا در محلهای عمومی انجام می شود.
در نهایت اگر احساس کردید عوارض دنگی را دارید سریعا به درمانگاه یا بیمارستان مراجعه نمایید تا آزمایش دنگی را انجام دهند.
و نکته مهم اینکه درصد آلودگی توسط این حشره بسیار پایین بوده و در صورت توجه به علائم و مراجعه به پزشک جای هیچگونه نگرانی نیست.
سالانه بیش از 30 هزار نفر در ایران بر اثر تصادف از دنیا می روند ولی این بیماری در سال 2007، 75 نفر را از بین برده که اکثر آنها در جنگل یا بخش شرقی مالزی (سبا و ساهاواک) زندگی می کردند.
درمان
برای درمان این بیماری، مراجعه به مرکز درمانی مجهز الزامی است. باید بیمار به دقت تحت نظر قرار گیرد و در صورت لزوم اکسیژن یا مایعات وریدى برایش تجویز شود.میزان نهائى مرگ و میر در یک مرکز مجرب در نواحى استوائى تقریباً ۱ درصد است.
گردآوری شده ی مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
به گزارش جام جم آنلاین، در دیابت تیپ 1، به علت تخریب سلولهای تولیدکننده انسولین، بدن توانایی تولید این هورمون به میزان کافی را از دست میدهد. این بیماری شایعترین بیماری غدد درونریز در کودکان و نوجوانان است. در دیابت تیپ 2 علاوه بر این که بدن ممکن است توانایی تولید انسولین به میزان کافی را از دست بدهد، سلولهای ماهیچه،کبد و بافت چربی نسبت به انسولین مقاوم میشوند.
برخی مکملهای غذایی میتوانند با برخی زیانهای قند خون بالا مقابله کنند و برخی دیگر میتوانند در کنترل قند خون، نقش پشتیبان داشته باشند. گاهی اوقات نیز افراد دیابتی به دلیل بیماری یا عادتهای نادرست تغذیهای که تاکنون داشتهاند، دچار کمبود ویتامینها و مواد معدنی باشند که باید با مصرف مکملها مطمئن شد این مواد مغذی اصلی به بدنشان میرسد.
یکی از مواد معدنی مورد نیاز بدن کروم است که در سالهای اخیر تحقیقات زیادی درباره با تأثیر آن بر میزان قندخون افراد دیابتی انجام گرفته است. در بیشتر این مطالعات، تأثیر کروم بر کاهش قندخون به اثبات رسیده است. مکانیسم دقیق تأثیر کروم روی قند خون مشخص نیست، ولی بعضی محققان اعتقاد دارند کروم باعث افزایش حساسیت عضلات بدن نسبت به انسولین شده و از این طریق باعث کاهش قندخون میشود. مصرف کروم در افراد دیابتی باعث کاهش چربی و تریگلیسرید خون هم میشود.
منیزیم از دیگر مواد معدنی مورد نیاز بدن است که موجب کاهش مقاومت به انسولین و نیز کاهش فشارخون میشود. در واقع منیزیوم نیز همانند کروم، حساسیت سلولها به انسولین را بیشتر کرده و باعث عملکرد بهتر انسولین در بدن میشود.
زینک نیز یک ماده معدنی است که مقدار آن در افراد دیابتی کمتر از دیگران است. این کمبود ممکن است به خاطر کم بودن مقدار جذب روی یا افزایش دفع آن در بیماران دیابتی باشد. هنوز علت دقیق بروز این دو حالت در میان دیابتیها مشخص نیست، ولی در هر حال این دو عامل سبب کاهش میزان زینک در بدن افراد دیابتی میشود. مصرف زینک با بالا بردن مقاومت بدن در پیشگیری از طولانی شدن بهبود زخمهای سطحی در دیابتیها مؤثر است.
از ویتامینهای ضروری و مورد نیاز بدن که در افراد دیابتی باید با احتیاط بیشتری مصرف شود ویتامین C است. مقدار مورد نیاز روزانه بدن به این ویتامین حدود 90 میلیگرم است.
کسانی که از دوز بالای ویتامین C استفاده میکنند، ممکن است دچار افزایش عوارض عروقی شوند، بنابراین نباید در مصرف این مکمل زیادهروی کرد.
کلسیم نیز در حفظ و نگهداری استخوانها و تقویت آنها نقش بسیار تعیینکنندهای دارد. این مادة معدنی در تولید انسولین به لوزالمعده کمک میکند .
اگر از متفورمین برای درمان دیابت استفاده میشود، ممکن است بیمار دچار کاهش جذب اسید فولیک و ویتامین B12 شود. مصرف روزانه 1200 میلیگرم مکمل کلسیم میتواند با این مشکل مقابله کند.
و در نهایت این که براساس آخرین تحقیقات صورت گرفته، مصرف مکملهای حاوی کوآنزیم Q 10 که در تولید انرژی در سلولها نقشی بسیار حیاتی دارد، در افراد مبتلا به دیابت نوع 2، به کنترل فشار و قند خون کمک میکند. معمولا 100 میلیگرم از این مکمل به عنوان حداقل دوز مصرفی روزانه تجویز میشود که باید در سه وعده مصرف شود.
دکتر کاوه سالارمند
داروساز