وب سایت پدال - امیر دهقان: در ژاپن به دلیل شلوغی شهرها، کمبود جای پارک و مسائلی ازایندست، خودروهای کوچک و جمعوجور بسیار محبوب بوده و از فروش بالایی برخوردند. به چنین خودروهای در ژاپن «کی کار» (Kei Car) گفته میشود. این خودروها که در انواع مختلفی چون سواری هاچبک، ون، وانت و رودستر ساخته میشوند، با توجه به قوانین بیمه و مالیاتی دولت ژاپن طراحیشده و به همین دلیل در بسیاری از موارد از پرداخت مالیات معاف هستند.
جدیدترین کی کار ژاپنی، هاچبک کوچکی از تویوتا است که بهتازگی بانام Pixis Joy معرفیشده است. تویوتا این کی کار جدید را با ظاهری مدرن و ابعادی کوچک جهت رقابت مستقیم با هوندا N-One معرفی کرده است. Pixis Joy در سه نوع متفاوت عرضه میشود که هرکدام ظاهر متمایزی دارند. Pixis Joy C با ظاهر آفرود و ارتفاع بیشتر، Pixis Joy F با ظاهری ظریفتر و Pixis Joy S با ظاهری اسپرت سه تیپ متفاوت کی کار جدید تویوتا محسوب میشوند.
بدون در نظر گرفتن تریم و تیپ، تمامی انواع Pixis Joy مجهز به یک موتور کوچک 600 سیسی هستند که توسط یک گیربکس CVT چرخهای جلو را به چرخش درمیآورد. نسخهٔ توربوشارژ این موتور در مدلهای C و F بهصورت سفارشی و در مدل S بهصورت استاندارد ارائه میگردد درحالیکه سیستم چهارچرخ محرک نیز برای تمامی مدلها قابل سفارش است.
همچنین در آینده مدلهای دیگری از این خودرو شامل Pixis Space wagon، Pixis Mega minivan، Pixis Van، Pixis Truck و Pixis Epoch hatchback نیز عرضه خواهد شد که همهٔ آنها توسط دایهاتسو به تولید خواهند رسید. دایهاتسویی که بهعنوان زیرمجموعهٔ تویوتا در ساخت ماشینهای کوچک تخصص دارد. مدلهای فعلی Pixis Joy از طریق 211 نمایندگی در سراسر ژاپن با قیمتهای مختلفی از 1,220,400 تا 1,620,000 ین (معادل 12 تا 16 هزار دلار) به فروش میرسد.
تویوتا با سرعتی بسیار پایین در حال بازطراحی ناوگان خود، حول معماری جدید TNGA است که در سال ۲۰۱۵ معرفی شد.
بر اساس برنامهها و طرحهایی که سال ۲۰۱۵ توسط کمپانی شناختهشدهی تویوتا معرفی شد، انتظار میرود فناوریهای جدیدی که شاهد آن خواهیم بود، تغییرات و بهبودهای چشمگیری در کارایی و تواناییهای خودروهای تولیدی آن ایجاد کنند. بر اساس این برنامهها، محصولات کمپانی تویوتا حول پلتفرم ماژولار TNGA شکل میگیرند و رفتهرفته ناوگان این کمپانی رنگ و بوی جدیدی به خود خواهد گرفت.
از موارد مهم برای خریداران مدلهای متداول کمپانی Toyota، جعبه دندههایی است که این کمپانی با کیفیت و کارایی بسیار بالا طراحی و تولید میکند. در همین رابطه، دو جعبه دنده جدید هشت و ده سرعته اتوماتیک توسط این کمپانی ارائه خواهد شد. این جعبه دندهها جایگزین برخی از نمونههای موجود شش سرعته و CVT (جعبهدنده متغیر پیوسته) که در حال حاضر خودروهای تویوتا و لکسوس از آنها بهره میبرند، خواهند شد. جعبه دندههای جدید، همانطور که انتظار آن نیز میرود، انرژی تلفشده را به حداقل خواهند رساند. همچنین نسبت به مدلهای مورد استفاده امروزی سبکتر هستند و از آنجایی که محل قرارگیری آنها طوری طراحی شده است که در ساختار خودرو پایینتر جای گیرند، به پایین نگهداشتن مرکز ثقل خودرو نیز کمک میکنند. گذشته از موارد ذکرشده، مهندسین طراح همچنین به اصلاح عملکرد و کارایی جعبه دندههای ارائهشده توجه ویژهای داشتهاند. این امر با بهکارگیری چرخدندههایی پهنتر و طراحی مبدل گشتاور کامپکت جدید با کارایی بسیار بالا محقق شده است. در نتیجه این تغییرات و بهینهسازیها، کورس دنده نیز افزایش یافته است.
کمپانی تویوتا خط تولید قوای محرکه را نیز دگرگون میکند. این خودروساز اعلام کرد تا پایان سال ۲۰۲۱، ۱۷ ویژگی جدید بر اساس ۹ پیشرانه معرفی خواهد شد. یکی از این پیشرانهها آرایش چهار سیلندر خطی دارد و با حجم ۲.۵ لیتر از سیستم پاشش مستقیم سوخت بهره میبرد. همچنین تمام پیشرانههای جدید به فناوری احتراق با سرعت بالا و سیستم کنترلی متغیر مجهز خواهند شد. بر همین اساس پیشبینی میشود، میزان دیاکسید کربن تولیدی برای مجموعه خودروهای تویوتا و لکسوس در مقایسه با مدلهای کنونی، تا پایان سال ۲۰۲۱ (زمانی که طرح تکمیل میشود) حدود ۱۵ درصد کاهش خواهد یافت.
یکی از نکات اصلی مورد توجه، دستیابی به کارکرد حرارتی بهتر بوده است که منجر به توان خروجی بیشتر برای هر لیتر سوخت میشود. این اتفاق به دلیل کاهش اتلاف حرارتی در سیستمهایی چون سیستم خنک کاری، سیستم اگزوز و حرکت قطعات مکانیکی رخ میدهد. تویوتا ادعا میکند پیشرانههای جدید بهطور میانگین ۲۰ درصد کارایی بالاتری خواهند داشت و در مصرف سوخت نیز حدود ۲۰ درصد مقرون بهصرفهتر هستند.
مانند رویکردی که در طراحی جعبه دندهها به کار گرفته شده است، طراحی سیستمهای قوای محرکه به صورتی در دستور کار قرار گرفته است که نسبت به گذشته، سبکتر و منسجمتر باشند. همچنین نصب آنها تا حد ممکن در قسمتهای پایینی بهمنظور پایین نگهداشتن مرکز ثقل خودرو، از دیگر مواردی است که تیم طراحی کمپانی تویوتا روی آن متمرکز شده است. علاوه بر موارد ذکرشده، برای استاندارد کردن ساختار پیشرانههای جدید، روش طراحی مدولار مورد استفاده قرار گرفته است که به سادهتر شدن تولید کمک میکند و همچنین توسعه و گسترش مجموعه این پیشرانهها را سادهتر میسازد.
طرفداران خودروهای هیبریدی نیز میتوانند منتظر فناوریهایی جدید در این زمینه باشند. یکی از این فناوریها، سیستمی با کارایی بالا است که با عنوان Multistage THS-II (نسخه دوم سیستم هیبریدی تویوتا) شناخته میشود. این سیستم برای خودروهایی دیفرانسیل عقب طراحی شده است و بنابراین احتمالا در خودروهای لکسوس مورد استفاده قرار خواهد گرفت. همچنین خودروهای اسپرتی که کمپانی تویوتا در آینده معرفی خواهد کرد، مانند سوبارو جدید و نسل بعدی خودرو ۸۶، از دیگر خودروهای محتمل برای دریافت سیستم هیبریدی جدید تویوتا هستند.
عبارت Multistage در نام این سیستم، در واقع به این مطلب اشاره دارد که E-CVT (موتور الکتریکی به همراه جعبه دنده CVT) و مبدل گشتاور اتوماتیک متداول، هر دو در آن وجود دارند. امتیاز چنین آرایشی آن است که کارایی یک جعبه دنده CVT همراه با تجربهای اسپرتتر و مهیجتر یک جعبه دنده معمولی، هر دو در اختیار راننده قرار میگیرند. این فناوری در ابتدا با خودروی لکسوس LC 500h معرفی شد که در آن یک پیشرانه ۲.۵ لیتری V6 وظیفه تأمین توان را بر عهده داشت. تویوتا ادعا میکند این سیستم طوری طراحی شده است که توانایی کار با یک پیشرانه چهار سیلندر خطی ۲.۵ لیتری را نیز دارا است.
کمپانی تویوتا همچنین یک سیستم هیبریدی جدید را طراحی کرده است که با اتصال به شبکه برق میتواند انرژی مورد نیاز برای حرکت خودرو را تأمین کند. این سیستم از حالت رانندگی دوگانه جدیدی بهره میبرد که علاوه بر بهکارگیری پیشرانه الکتریکی بهعنوان یک ژنراتور، این امکان را فراهم میکند تا پیشرانه الکتریکی بهطور مستقیم در تأمین توان مورد نیاز برای حرکت خودرو نیز نقش ایفا کند. با بهکارگیری این روش، بهبود چشمگیری در کارایی خودرو رخ خواهد داد؛ حتی زمانی که حالت الکتریکی انتخاب شده باشد. بهسازی دیگری که در این سیستم ایجاد شده است، اضافه کردن باتری لیتیوم یونی بزرگتر بهمنظور افزایش ۶۰ کیلومتری مسافت طی شده در حالت الکتریکی است.
کمپانی تویوتا بر آن است تا با شروع سال ۲۰۱۷، فناوریها و سیستمهای ذکرشده را بهسرعت در مجموعه وسیعی از خودروها به کار گیرد.
به گزارش پدال،کرولا 2017 که تازهتر شده تجهیزات استاندارد بیشتر و کابینی بهتر دارد و میرود که به قابلیت اعتماد خود بیفزاید.
نقاط قوت
این کرولا XLE تکنولوژیهای قابل اعتنایی دارد. کرولا خودرویی با بهای زیر 24 هزار دلار بوده و از تجهیزاتی چون دستیار حفظ خودرو بین خطوط، چراغ نوربالای خودکار، کروز کنترل تطبیقی، استارت/قفل دکمهای و چراغهای جلوی LED بهره میبرد. حتی فکر کردن به این تجهیزات 5 سال پیش امری نشدنی به نظر میرسید. وجود این تجهیزات در خودرویی با بهای اندک نیز فوقالعاده است. بهتر از آن بستهی ایمنی فعال تویوتاست که صرفنظر از تریم خودرو در همهی مدلهای کرولا 2017 وجود دارد.
راندن و استفاده از کرولا بسیار آسان است. نشاندهندهها و کنترلرها عملکرد ابتدایی داشته و خواندن آنها آسان است. ساعت دیجیتالی موجود در کنسول نیز از همین اسلوب تبعیت میکند. کرولا برای افرادی که به دنبال سادگی بوده و از پیچیدگی بیزارند خودرویی ایده آل به شمار میرود.
علیرغم این حقیقت که قوای محرکه کرولا در کلاس خود یکی از قدیمیترینها است، مصرف سوخت خودرو خیلی بد نیست. مصرف شهری/بزرگراهی 8.4/6.5 لیتر در هر صد کیلومتر کرولا اگرچه بهخوبی رقبایی چون سیویک و مزدا 3 نیست اما چندان بد هم به شمار نمیرود.
نقاط ضعف
هرچند هیچکسی از یک خودروی کامپکت انتظار ندارد که سواریای همچون پورشه کیمن داشته باشد اما کرولا نسبت به رقبا سواری لذت بخشی ندارد. شتاب گیری کرولا همانند نوجوانی است که صبح میخواهد از تخت خود بلند شود. ترمزها و هندلینگ آن نیز دقت و صحت چندانی ندارد؛ و البته سیستم تعلیق آن نیز ناهمواری را به بدنه منتقل کرده و در سر پیچها بدنه تکانهای زیادی دارد. در بحث رضایت از رانندگی این خودرو مغلوب شورلت کروز، هوندا سیویک و مزدا 3 میشود.
تنها به خودرو نگاه کنید. چه در داخل و چه در ظاهر کرولا خودرویی خستهکننده است. حتی رنگ خاکستری متالیک خودروی حاضر در تست نیز کمکی به این موضوع نمیکند. البته نمیگوییم که همهی خودروها باید به زیبایی استون مارتین باشند اما برای خطوط مستقیم و تختی که هیچ احساسی ندارند افسوس میخوریم. همهی رقبای کرولا ریسکهایی را در طراحی پذیرفتهاند. تویوتا همانند بچهای است که از او میخواهید یک خودروی 4 درب نقاشی کند.
تویوتا هنوز هم در سیستمهای اطلاعات سرگرمی خود اپل کارپلی و اندروید اتو را ارائه نمیکند. برای کسی که خودروی خود را چندین سال نگهداری میکند این معنی را میدهد که کرولای شما در بحث تکنولوژی عقب خواهد بود.
رقبا
شورولت کروز، فورد فوکوس، هوندا سیویک، هیوندای الانترا، کیا فورته/سراتو، مزدا 3، میتسوبیشی لنسر، نیسان سنترا، سوبارو ایمپرزا، فولکسواگن جتا
مشخصات تویوتا کرولا 2017
پیشرانه: 4 سیلندر 1.8 لیتری
قدرت/گشتاور: 132 اسب بخار/173 نیوتون متر
گیربکس: CVT اتوماتیک
مصرف سوخت شهری/بزرگراهی/ترکیبی: 8.4/6.5/7.3 لیتر در هر صد کیلومتر
وزن خالص: 1302 کیلوگرم
5454
رونمایی از نسل آینده تویوتا کمری
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۶
تویوتا روز گذشته اعلام کرد از مدل 2018 سدان اندازه متوسط خود، کمری در نمایشگاه 2017 آمریکایی شمالی واقع در دیترویت ایالات متحده رونمایی خواهد کرد.
وی اطلاعات دقیقی از نسل جدید این سدان باتجربه، پیشرانههای موردنظر کمپانی و احتمال ارائه نسخه تمام الکتریک ارائه نکرد و عملاً همهچیز به بعد از رونمایی بینالمللی موکول شده است.
مرجع : وب سایت پدال
معنای کلمهی Prius در زبان لاتین به معنای «حرکت از قبل» است؛ اما امروز مردم از این نام برای اشاره به خودروی هیبریدی استفاده میکنند، درست همانند برند Kleenex که اکنون برای اشاره به انواع دستمال کاغذی به کار میرود. اما تویوتا پریوس به طور ناگهانی به جایگاهی که امروز در بازار دارد نرسیده، بلکه این خودرو دارای تاریخچه و گذشتهای طولانی است. در اینجا بهطور مختصر به بررسی وقایعی خواهیم پرداخت که قبل و بعد از به بازار آمدن نخستین نسل پریوس اتفاق افتادند.
چیزی که ما امروزه با نام هیبریدی میشناسیم در حقیقت به اوایل قرن نوزدهم برمیگردد؛ یعنی زمانی که طراحان خودرو پس از فرستادن اسبها به چراگاهها به دنبال راهی برای تولید نیروی کافی جهت حمل و نقل بودند. در سال ۱۸۹۹ دو طرح برقی-گازوئیلی در نمایشگاه پاریس یالون به نمایش درآمدند. درست در همان سال، فردیناند پورشه در حالی که در شرکت Lohner Works در اتریش مشغول به کار بود، موفق شد نخستین خودروی هیبرید سری را طراحی کند و توسعه دهد، (خودروی مربوط به سال ۱۹۰۳ در تصویر بالا سمت چپ نشان داده شده است) این خودرو دارای چهار الکتروموتور بود که توسط دو ژنراتور ساخت دایملر، هر کدام به قدرت ۲.۵ اسب بخار تغذیه میشدند.
دو طرح ابتدایی هیبریدی دیگر نیز در آن دوران ساخته شدند، یکی از آنها خودروی Owen Magnetic بود (تصویر بالا سمت راست) که از طراحی سری بهره میبرد و پیشرانهی آن به شارژ باتریها میپرداخت و الکتروموتورها نیز خودرو را به حرکت درمیآوردند. طرح دیگر، خودروی Wood Dual Power بود که میتوانست بنا به انتخاب راننده از پیشرانهی الکتریکی، بنزینی یا هر دو استفاده کند. این طرح بیشتر شبیه سیستمهای هیبریدی موازی بود. تا اواسط دههی ۱۹۲۰ دیگر هیچ خودروی هیبریدی برای فروش در جهان تولید نمیشد.
تمایل به خودروهای هیبریدی برای بار دوم در دههی ۱۹۶۰ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که سازمان هوای پاک ایالات متحده شروع به اصلاحاتی کرد که سرانجام منجر به تأسیس آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) شدند. تلاشهایی که توسط این سازمانها برای کاهش آلایندهها صورت گرفت، سبب شد توجه جمعی دوباره به سمت خودروهای هیبریدی جلب شود. در آن زمان چهار مرکز؛ شامل دپارتمان رفاه آژانس حفاظت از محیط زیست، شرکت خودروسازی TRW، مرکز آموزش و سلامت شروع به سرمایهگذاری روی نوعی از جعبهدندهی هوشمند الکترومکانیکی کردند که میتوانست نیروی الکتریکی و نیروی پیشرانههای احتراق داخلی را با هم ترکیب کند. آنها سرانجام موفق شدند در سال ۱۹۶۹ این اختراع را به ثبت برسانند. در همان سال جنرال موتورز نیز اقدام به رونمایی از خودروی مفهومی XP-833 کرد که قادر بود پس از اتمام سوخت، مسافتی حدود ۱۶ کیلومتر را با اتکا به نیروی الکتریکی بپیماید. این طرح اگرچه نسبت به طرح پیشنهادی TRW بسیار ناکارآمدتر و پیشپاافتاده بود؛ اما با این وجود یک خودروی هیبریدی بهحساب میآمد.
دولت کلینتون در سال ۱۹۹۳ برای آنکه به خودروسازان فرصتی بدهد تا با قوانینی که در حال سختگیرانهتر شدن بودند، وقف پیدا کنند؛ اقدام به مشارکت در تولید نسل جدید خودروها کرد. این برنامه تحت عنوان شراکت در نسل جدید خودروها یا بهاختصار (PNGV) نامیده میشد. برای آنکه مصرف سوخت ترکیبی یا (CAFE) خودروها را بتوان به عدد ۸.۵ لیتر در هر صد کیلومتر رساند، خودروسازان موظف شدند با آزمایشگاههای ملی، دانشگاهها و آژانسهای فدرال همکاری کنند. این همکاریها موجب شد خودروسازان تا سال ۱۹۹۹ خودروهای مفهومی را با مصرف سوخت ۲.۹ لیتر در هر صد کیلومتر تولید کنند و نسخههای اولیهی قابلتولید این خودروها تا سال ۲۰۰۴ رونمایی شدند. در این راه، خودروسازان نسخههای غیرقابل تولیدی نیز ساختند، از جمله خودروی مفهومی Precept از جنرال موتورز (دو تصویر بالا و پایین)، کرایسلر ESX-3 و فورد Prodigy
شرکت جنرال موتورز خودرویی مفهومی هیبریدی با نام Precept تولید کرد که ادعا میشد، دارای مصرف سوختی برابر با ۲.۶ لیتر در هر صد کیلومتر است. در طی هفت سالی که برنامهی PNGV ادامه داشت، شرکای این پروژه -که آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا یک از آنها بود- استاندارد جدیدی تحت عنوان مایل بر هر گالن (MPG) تدوین کردند که امروزه بهعنوان معیار سنجش مصرف سوخت خودروها در آمریکا به کار میرود (ما در مقالات و اخبار منتشرشده در زومیت این واحد را به استاندارد کشورمان یعنی لیتر در هر صد کیلومتر تبدیل میکنیم). تمامی طرحهای پیشنهادی که در دیترویت ارائه شده بودند از سیستم هیبریدی برق-گازوییل استفاده میکردند؛ دلیل این امر این بود که سوخت دیزلی برای رسیدن به چنین هدفی مناسبتر بود. نمونههای اولیهی فورد و کرایسلر ، مصرف سوختی معادل ۳.۲ لیتر در هر صد کیلومتر داشتند که حدود ۱۰ درصد با هدف آنها، یعنی دستیابی به مصرف ۲.۹ لیتر فاصله داشت.
تویوتا نیز قصد داشت در آغاز برنامهی PNGV به این برنامه بپیوندد؛ اما عضویت این شرکت در این پروژه مورد پذیرش قرار نگرفت، چون یکی از اهداف ناگفتهی این پروژه این بود که رقبا با کمک به یکدیگر به کاهش واردات کمک کنند. پس از آن مدیر تویوتا، ایجی تویودا با جدیت به فکر کار روی مصرف سوخت و راندمان خودروها افتاد. اگر ایالات متحده در خصوص برنامهی توسعهی نسل جدید خودروها (PNGV) جدی میبود (حداقل تا زمانی که دولت جرج بوش این برنامه را متوقف نکرده بود) شاید ژاپن و مخصوصا تویوتا میتوانستند به این برنامه بسیار کمک کنند.
تویوتا رهبری پروژهی G21 را به یک مهندس فیزیک کاربردی به نام تاکاشی اوشیامادا سپرد که در آن زمان ۴۷ سال سن داشت. وی هماکنون رئیس هیئتمدیرهی تویوتا است. نام پروژهی G21 کوچکشدهی عبارت خودروی جهانی برای قرن ۲۱ بود.
با توجه به آنچه گفته شد، بهاحتمال زیاد نام پریوس برآمده از کلمهی لاتین Motivus است. آکیرو وادا که در آن زمان رئیس اوشیامادا بود نمایشگاه خودروی توکیو ۱۹۹۵ را برای معرفی پریوس تعیین کرد. وی همچنین هدف پروژهی G21 را کسب توانایی حرکت بیشتر به مقدار ۵۰ درصد با بنزین تعریف کرد. خودرویی که در تصویر میبینید، همان خودرویی است که آنها بهعنوان هدف برنامهی خود تعیین کرده بودند.
رونمایی تویوتا پریوس، همزمان شد با زلزلهی بزرگ هانشین و حملهی تروریستی با گاز سارین در مترو توکیو؛ اما هیچکدام از این حوادث نتوانستند وقفهای در رونمایی و معرفی مدل مفهومی پریوس ایجاد کنند. این مدل توانست بیش از خودروهای اسپرت جدیدی که مزدا، هوندا و تویوتا در آن نمایشگاه معرفی کردند، توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کند.
هشتاد تن از بهترین مهندسان و محققان تویوتا به مدت دو سال وقت خود را صرف طراحی یک سیستم مولد نیروی هیبریدی کاربردی برای پریوس کردند. روش استاندارد برای دستیابی به چنین تجربهای، این است که کار را با بررسی و مرور مقالات معتبر شروع شود. دو مقاله در این زمینه به سریعتر پیش رفتن کار تویوتا کمک کردند؛ منبع نخست، مقالهی «مبدلهای گشتاور و جعبهدنده» از پیتر هالدت بود، وی یک نویسندهی حوزه خودرو بود که این مقاله را در سال ۱۹۴۲ نگاشته بود. دومین منبع مقاله دفتر فنی جامعهی مهندسان خودرو بود که در سال ۱۹۷۱ توسط تیم مهندسی TRW انتشار یافته بود.
برخلاف بسیاری از خودروهای نمایشی، بعد از اینکه مدل مفهومی پریوس به نمایش درآمد، شاهد یک نمونهی اولیه بودیم که تستهای مهندسی را نیز پشت سر گذاشته بود.
مهندسان تویوتا بهجای آن شروع کار از صفر، اقدام به استفاده از مجموعهی هیبریدی TRW/Heldt کردند که شامل یک پیشرانهی احتراق داخلی و دو پیشرانهی الکتریکی است که به چرخهای جلو متصل شدهاند. این پیشرانهی هیبریدی تنها چند هفته پس از رونمایی از این خودرو در نمایشگاه خودروی توکیو به تولید رسید.
تویوتا برای اینکه هر چه سریعتر پریوس را راهی بازار کند، هیچ زمانی را برای استراحت کردن به هدر نداد و با سرعت بخشیدن به برنامه، پس از دو سال و تا پیش از آغاز کنفرانس گرم شدن کرهی زمین در توکیو، در دسامبر ۱۹۹۷ توانست پریوس را به بازار عرضه کند.
نخستین نمونهی تولیدی پریوس، مجهز به یک پیشرانهی احتراق داخلی به قدرت ۵۷ اسب بخار و پیشرانهی الکتریکی به قدرت ۴۰ اسب بخار بود. (موتور ژنراتور دوم پیشرانه را استارت میزند و به آن دور میدهد؛ این ژنراتور وظیفهی تولید نیروی الکتریسیته برای الکتروموتور بزرگتر پیشرانه را هم بر عهده دارد اما بهصورت مستقیم به چرخها وصل نیست.)
اتوکار در آن زمان، نسخهی بازار ژاپن این خودرو را که فرمان راست بود مورد بررسی قرار داد و به همراه عکسی که در بالا میبینید،در ماه فوریهی سال ۱۹۹۹ منتشر کرد. این خودرو دارای شتاب صفر تا صد معادل ۱۴.۱ ثانیه بود و میتوانست به مصرف سوختی برابر با ۸ لیتر در هر صد کیلومتر دست پیدا کند. قیمت این خودرو در بازار ژاپن معادل ۱۸ هزار و ۴۰۰ دلار بود.
در نمایشگاه خودروی بینالمللی آمریکای شمالی در سال ۱۹۹۹، هوندا خودروی مفهومی دو نفرهای را با نام VV به نمایش گذاشت. این خودرو از یک پیشرانهی سه سیلندر بنزینی که با یک الکتروموتور یکپارچه شده بود، استفاده میکرد، نیروی این مجموعهی هیبریدی به چرخهای جلو انتقال مییافت. خودروی VV بیشتر شبیه به طرح EV1 جنرال موتورز بود. این خودروی کوچک دو نفره میتوانست بخش اعظمی از انرژی خود را بازیابی کند.
این طرح با تغییرات بسیار کمی در ماه دسامبر همان سال به تولید رسید و با نام هوندا اینسایت به بازار عرضه شد و توانست ظرف مدت هفت ماه، رکورد فروش نسخهی بهینهسازی شدهی تویوتا پریوس را بزند.
نسل نخست هوندا اینسایت که تا سال ۲۰۰۶ بر روی خط تولید قرار داشت، توانست به مصرف سوخت ۵.۴ لیتر در هر صد کیلومتر دست پیدا کند که این رکورد تا زمان آمدن تویوتا پریوس ۲۰۱۶ با مصرف سوخت ۵ لیتر بدون تغییر باقی ماند. دومین نسل هوندا اینسایت با ابعادی بزرگتر در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ روی خط تولید قرار داشت.
نسل اول تویوتا پریوس در سال ۲۰۰۰ با قیمت پایهی ۲۰ هزار دلار وارد بازار ایالات متحده شد. پریوس به خاطر آلایندگی پایین خود از ۲ هزار دلار تخفیف مالیاتی فدرال نیز برخوردار بود که آن را به گزینهای وسوسهانگیز برای مشتریان تبدیل میکرد. بسیاری در آن زمان بر این باور بودند این خودرو نخواهد توانست سرمایهگذاری عظیمی را که تویوتا در بخش توسعهی خودروهای هیبریدی انجام داده است، جبران کند و امیدی به موفقیت آن وجود ندارد.
این مدل اساسا با مدلی که تویوتا از سال ۱۹۹۷ در کشور ژاپن به فروش میرساند، یکسان بود؛ اما بخش نیرومحرکهی آن میتوانست ۷۰ اسب بخار نیرو از پیشرانهی بنزینی و ۴۴ اسب بخار از پیشرانهی الکتریکی خود تولید کند. همچنین تویوتا برای همخوانی این مدل با قوانین فدرال آمریکا، مجبور شد وزن خودرو را به میزان ۴۰ کیلوگرم افزایش دهد. نسخهی آمریکایی پریوس دارای یک اسپویلر کوچک بر روی صندوقعقب بود و رینگ چرخهای ۱۵ اینچی نسخهی ژاپنی، با رینگهای ۱۴ اینچی جایگزین شده بودند. این مدل همچنین فاقد راه دسترسی به صندوقعقب از بین صندلیهای عقب بود و دیگر تغییر آن نیز تولید خودرو بهصورت فرمان چپ محسوب میشد.
در آزمایش رانندگی که عوامل کار اند درایور در سال ۲۰۰۱ روی این خودرو انجام دادند؛ توانستند در مدت ۱۳ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسند و همچنین مصرف سوخت خودرو، به میزان ۶.۷ لیتر در دنیای واقعی به دست آمد.
نسل دوم پریوس در سال ۲۰۰۳ و بهعنوان مدل ۲۰۰۴ به بازار آمد. این خودرو دارای ابعادی بزرگتر از قبل و همچنین طرحی بود که در آن توجه بیشتری به بهبود ضریب آیرودینامیک شده بود. ضریب پسا یا درگ این خودرو معادل ۰.۲۶ بود که چنین عددی میتواند کمک شایانی برای کاهش مصرف سوخت جادهای خودرو باشد. تویوتا برای کاهش نگرانی در خصوص بروز مشکل در باتریهای این خودرو، گارانتی باتریها را تا ۱۵۰ هزار مایل (۲۴۰ هزار کیلومتر) در ایالت کالیفرنیا و تا ۱۰۰ هزار مایل (۱۶۰ هزار کیلومتر) در سایر مناطق افزایش داد. تویوتا برای پاسخ به تقاضای روزافزون بازار برای خودروهای کوچک و کممصرف، از سه کارخانهی خود در ژاپن کمک گرفت. تویوتا همچنین برای بیاعتبار جلوه دادن و تحقیر رقیب کمفروشش یعنی هوندا اینسایت، اقدام به ابداع اصطلاح (mild hybrid) کرد؛ این اصطلاح به خودروی هیبریدی بنزینی-الکتریکی اطلاق میشود که توانایی حرکت در حالت تمام برقی ندارد.
وبسایت کار اند درایور در سال ۲۰۰۴ نسل دوم تویوتا پریوس را در بین یکی از ۱۰ خودروی برتر سال قرار داد و این تنها باری بود که نام پریوس در این لیست سالانه قرار گرفت. سال ۲۰۰۴ دقیقا زمانی بود که قرار بود برنامهی PNGV آمریکاییها به ثمر بنشیند.
جنرال موتورز یکی از عوامل ناخواستهی پیشرفت تویوتا پریوس بود. خودروی مفهومی که در ابتدا به نمایش گذاشته شد، دارای نوشتهی (EMS) بر روی پیشرانهی خود بود که نشان از وجود سیستم مدیریت انرژی (Energy Management System-عکس بالا سمت چپ) داشت. نخستین مدل تولیدی نیز دارای نوشتهی (Toyota Hybrod System-عکس بالا سمت راست) بود. اکنون تویوتا از نام (Hybrid Synergy Drive) برای اشاره به فناوری هیبرید خود استفاده میکند. اما این نام از کجا آمده است؟
شرکت (New United Motor Manufacturing) در ابتدا دارای رابطهای با تویوتا بود و این دو غول خودروسازی، در خصوص توسعهی فناوریهای پیشرفتهای مانند سلولهای سوختی، سیستمهای هیبریدی و سایر فناوریهای پیشرفته با یکدیگر همکاری داشتند. بخشی از این همکاری که به فناوری هیبریدی مربوط میشد دارای نام (synergy) بود؛ این نام اشاره به سود خودروهای بنزینی-الکتریکی برای تویوتا و جنرال موتورز داشت. اما در سال ۲۰۰۰ این همکاری و شراکت به اتمام رسید ؛ البته NUMMI تا زمان فروخته شدنش به تسلا، برای چندین سال به فعالت ادامه داد. بعد از آن تویوتا در یک تصمیم مهم، اقدام به کسب موافقت جنرال موتورز برای استفاده از نام (synergy) کرد و بدین ترتیب نام (Toyota Hybrid Synergy Drive) متولد شد و از سال ۲۰۰۴ در نسل دوم پریوس مورد استفادهی این خودروساز قرار گرفت.
به دنبال موفقیت پریوس در بازار، تویوتا در سال ۲۰۰۹ اقدام به معرفی نسل سوم پریوس بهعنوان مدل ۲۰۱۰ کرد. این مدل از ضریب آیرودینامیک پایینتری نیز در مقایسه با نسل قبلی خود برخوردار بود، البته آزمایشهای صورت گرفته در تونل باد، نشان داد که ضریب پسای این خودرو معادل ۰.۲۶ است در حالی که تویوتا ادعا میکرد این عدد در نسل سوم پریوس به ۰.۲۵ کاهش یافته است. برای کاهش وزن این مدل، بخشهایی مانند درب موتور، درب صندوق بار و حتی برخی قسمتهای شاسی از آلومینیوم ساخته شدند. در این مدل خیل عظیمی از امکانات همانند سیستم نمایشگر سربالا (HUD)، سیستم رهیاب ماهوارهای و کروز کنترل نصب شد، ضمن اینکه پریوس در چهار تیپ مختلف به بازار عرضه میشد.
پریوس با شعار «حرکت تنها در حالت برقی» فاصلهی خود را از رقبا زیادتر کرد و تکنولوژی هیبریدی خود را در جایگاهی فراتر از دیگران قرار داد. سپس تویوتا متوجه شد مشتریان استقبال مناسبی از این شعار کردهاند و سرانجام به این نتیجه رسید: «چرا خودروهایمان را با قابلیت اتصال به پریز برق برای شارژ شدن مجهز نکنیم تا بتوان تنها بهصورت الکتریکی از آنها استفاده کرد؟»؛ به این ترتیب بود که نسخهی پلاگین هیبریدی پریوس در سال ۲۰۱۲ به بازار آمد. این خودرو در بیشتر بخشها تفاوتی با مدل قبلی نداشت و تنها تفاوت آن جایگزینی باتری ۱.۳ کیلووات ساعتی نیکل-متال-هیدراید (NiMH) آن با یک باتری لیتیوم-یون ۴.۴ کیلووات ساعتی بود. همچنین با توجه به افزایش بار وارد بر سیستم هیبریدی اصلاحات، بهینهسازیهایی در سیستم خنک کاری خودرو اعمال شد و به این ترتیب شعاع حرکتی تویوتا پریوس در حالت تمام الکتریکی به ۲۴ کیلومتر و تا حداکثر سرعت ۹۹ کیلومتر بر ساعت افزایش پیدا کرد؛ بنابراین با یک تویوتا پریوس میتوان در حالت تمام الکتریکی به گردش رفت؛ در حالی که نگرانیهای خودروهای تمام الکتریکی مانند نیسان لیف در آن وجود نداشته باشد. مشتریان تویوتا برای خریداری نسخهی پلاگین هیبریدی پریوس، تنها باید ۵ هزار دلار بیشتر از نسخهی عادی پرداخت میکردند.
خریداران تویوتا خواهان خودرویی شبیه کراس اوورها بودند و به این شکل بود که تویوتا اقدام به تولید و عرضهی مدل پریوس V کرد. طول این خودرو ۱۵ سانتیمتر افزایش پیدا کرده بود و فضای سرنشینان آن افزایش داشت؛ ضمن اینکه فضای حمل بار پریوس V نیز در مقایسه با نسخهی استاندارد سدان به میزان ۷۰ درصد بیشتر شده بود. ابعاد این خودرو واقعا بزرگ است و حتی در برخی بازارها با سه ردیف صندلی عرضه میشد.
این نسخه، نمونهای کوچکتر و ارزانقیمتتر از پریوس بود که بر اساس تویوتا یاریس ساخته شده بود و از سال ۲۰۱۲ به مدلهای پریوس اضافه شد. در آن زمان حتی بحثهایی مطرح شد تا پریوس نیز همانند سایون تبدیل به برندی جدا و زیرمجموعهی تویوتا شود که البته تویوتا حاضر به انجام چنین کاری نشد. هوندا نیز در آن سال تولید مدل ویژهی هیبریدی اینسایت را رها کرد و با تغییر استراتژی خود، اقدام به عرضهی نسخههای هیبریدی برای تمام مدلهای خود کرد. پریوس C دارای پیشرانهای ضعیفتر (۱.۵ لیتری به قدرت ۷۳ اسب بخار)، باتری کوچکتر و الکتروموتوری کم قدرتتر بود. در تستهای انجامشده توسط کار اند درایور، این مدل توانست عملکردی حتی بهتر از نسخهی عادی پریوس نشان دهد و ضمن ثبت شتاب صفر تا صد کیلومتر ۱۰.۹ ثانیهای، موفق شد به مصرف سوخت ۷.۲ لیتر در هر صد کیلومتر نیز دست پیدا کند.
اگر چه تولید مدلهای C و V پریوس همچنان ادامه دارد؛ اما تویوتا برای سال ۲۰۱۶ یک بازیگر جدید روانهی میدان کرد و برای نسل چهارم پریوس یک طراحی کاملا متفاوت و جدید در نظر گرفت. نسل اول پریوس دارای یک نماد قورباغه بود که در هنگام خالی شدن ظرفیت باتریها روشن میشد؛ ممکن است عدهای آن را دوست داشته باشند؛ اما در نسل چهارم خودرو واقعا طراحی بهتری دارد. همچنین سیستم تعلیق این مدل در قسمت عقب ارتقا یافته است تا بتواند هندلینگ و راحتی سواری قابل رقابت و بهتری ارائه دهد.
نسخهی پلاگین هیبریدی آخرین نسل پریوس، در نمایشگاه خودروی نیویورک ۲۰۱۶ و بهعنوان مدل ۲۰۱۷ معرفی شد. این خودرو ۲۰ سال پس از عرضهی نخستین پریوس به بازار میآید و تویوتا با افزایش قابلیتهای پیشرانه الکتریکی، این خودرو را قادر ساخته است مسافت ۳۵ کیلومتر را تنها با اتکا به نیروی برق طی کند. نسل اول پریوس طوری بود که مشتریان را فراری میداد؛ اما این نسل طوری طراحی شده است که طرفداران خودروهای سبز را هر چه بیشتر به خود جلب کند.
در میان اخبار منتشرشده در نمایشگاه خودرو لسآنجلس ۲۰۱۶، جایزهی مبهمترین و البته جالبترین خبر را میتوان به تویوتا اعطا کرد.
در حالیکه علاقهی تویوتا به استفاده از سلولهای سوختی در وسایل نقلیهی بزرگتر -مانند کامیون حمل بار هیدروژنی- برای همه عادی شده است، اخیرا تویوتا بهطور رسمی استفاده از پیل سوختی را اعلام کرده است. اعلام رسمی خبر کوتاه است و عینا در ادامه آورده شده است:
تویوتا مدت زمان زیادی است که باور دارد فناوری سلول سوختی هیدروژنی، میتواند راهحلی برای رسیدن به آلایندگی صفر در محدودهی وسیعی از وسایل نقلیه باشد. تویوتا فناوری سلول سوختی هیدروژنی را در کامیون حمل بار بهعنوان یک پژوهش با هدف امکان پیادهسازی در شهر کالیفرنیا آزمود.
تویوتا میرای خودرویی است که با استفاده از فناوری مذکور برای مشتریان تویوتا در سراسر دنیا میزان آلایندگی صفر را به ارمغان میآورد؛ با استفاده از سلولهای سوختی فراهمشده برای یک کامیون حمل بار، آلایندگی وسایل نقلیهی حمل بار نیز در آینده به صفر میرسد.
در ماههای آتی جزئیات بیشتری از این پژوهش و تکمیل کاربردهای هیدروژن در زمینههای دیگر در جامعه اعلام میشود.
تویوتا جزئیات بیشتری منتشر نکرده است اما میتوان حدسهایی زد. همانطور که یکی از سخنگویان تویوتا چند ماه پیش به خبرگزاری AutoblogGreen گفت: «یک سلول سوختی کاربردهای فراوانی دارد، بهخصوص مادامیکه فناوری توسعه مییابد.» او بهطور خاص اشاره به کامیونها و اتوبوسها دارد.
حتی اگر آزمون در شهر کالیفرنیا انجام گیرد؛ شریک تجاری تویوتا، کمپانی آمریکایی هینو پیگیری امور را انجام میدهد. کمپانی هینو به خودش لقب «برندی در صنعت خودروهای باری با سریعترین رشد» در آمریکا داده و فناوری کاهش مصرف سوخت خود را در وبسایتش عرضه کرده است. تصویری که تویوتا همراه با انتشار این خبر ارائه میکند، شبیه هیچیک از کامیونهای هینو در این کشور نیست و یکی از ابهامات این خبر است. برای آگاهی از جزئیات بیشتر باید منتظر گذشت زمان و رسیدن ماههای پیش رو در سال ۲۰۱۷ بود.
تویوتا توانست بر سلطهی ۱۳ سالهی شورلت در مسابقات قهرمانی نسکار پایان دهد.
تویوتا اولین قهرمانی خود در سری مسابقات نسکار را با کسب مقام ششمی توسط کایل بوش در جادهی سریعالسیر میامی هومستد، جشن گرفت.
این دستاورد، اولین مقام تویوتا بعد از ۱۰ سال شرکت در مسابقات کاپ سرعت بود و با کسب این مقام، تویوتا بر سلطهی قهرمانی در ۱۳ دورهی متوالی شورلت پایان داد.
تویوتا همچنین قهرمانی مسابقات در ردههای Xfinity و پیکاپتراک را از آن خود کرد.
تویوتا در کل ۱.۴۷۷ امتیاز کسب کرد، شورلت با ۱.۴۵۲ امتیاز دوم شد و فورد با ۱.۳۸۸ امتیاز جایگاه سوم را از آن خود کرد. آخرین پیروزی فورد در این مسابقات به سال ۲۰۰۲ بازمیگردد.
اد لاوکس، معاون رئیس عملیات بازاریابی یکپارچه در بخش بازرگانی تویوتا موتور ایالات متحده گفت:
کسب اولین قهرمانی در این سری مسابقات یک دستاورد فوقالعاده و هدفی است که تویوتا از ۱۰ سال پیش و در زمان ورود به این مسابقات، برای به دست آوردن آن تلاش میکرد. با مشارکت تیمهای بزرگی چون تیمهای مسابقهای جو گیبس و فرنیچر راو، تویوتا پیشرفت کرده و اولین شگفتی در میان تولیدکنندگان با کسب قهرمانی این مسابقات در طول ۱۳ فصل بوده است.
لاکس در ادامه گفت:
تویوتا در حال حاضر قهرمانی مسابقات را در هر سه سری تورینگ ملی نسکار کسب کرده است و این نقطهی عطف شگفتانگیز، تعهد تویوتا را نهتنها به نسکار بلکه به تمام شاخههای موتوراسپورت در سراسر دنیا گوشزد میکند. ما به تلاشهای تکتک افراد حاضر در تیم تویوتا افتخار میکنیم و همهی افرادی را که در تیم تویوتا، ما را در رساندن به این هدف یاری رساندند، ستایش میکنیم.
پنج رانندهی تویوتا کمری در طی بیش از ۳۶ مسابقهی فصل ۲۰۱۶، موفق به کسب تعداد ۱۶ جام قهرمانی شدند که شامل ۱۲ پیروزی به وسیلهی تیم مسابقهای جو گیبس و ۴ پیروزی بهوسیلهی تیم مسابقهای فرنیچر راو بود. بوش و مارتین ترواکس چهار پیروزی برای گروه به ارمغان آوردند و کارل ادواردز (سه پیروزی)، دنی هاملین (دو پیروزی) و مت کنزث (دو پیروزی) نیز پیروزیهایی در فصل ۲۰۱۶ کسب کردند.
علاوه بر قهرمانی در سری مسابقات تولیدکنندگان نسکار ۲۰۱۶، تویوتا قهرمانی در سری مسابقات جهانی ردهی تِراک نسکار در پیست سریعالسیر بینالمللی فونیکس و قهرمانی در سری مسابقات ردهی Xfinity نسکار در هومستد را نیز از آن خود کرد. رانندگان تویوتا همچنین چندین مسابقهی قهرمانی در طول سری مسابقات تورینگ ملی نسکار را با پیروزی دنیل سوارز در سریهای Xfinity و کایل بوش عنواندار سری مسابقات جهانی موتوراسپورت در ردهی خودروی حمل بار کسب کردند.
اولین باری که تویوتا در سری مسابقات تولیدکنندگان نسکار شرکت کرد، به سال ۲۰۰۷ باز میگردد. تویوتا فاتح ۹۵ مسابقه بود و در ۳۶۰ مسابقه، ۹۰ بار روی سکو رفت.
تویوتا امسال پنجاهمین سال تولید کرولا را جشن میگیرد و به منظور بزرگداشت این رویداد، تصمیم گرفتیم نگاهی به همهی ۱۱ نسل کرولای محبوب داشته باشیم.
کرولا بر خلاف خودرویی که جای آن را گرفت (یعنی فولکسواگن بیتل اصل)، برای تبدیل شدن به یکی از محبوبترین خودروهای جهان، از نظر طراحی و تولید سختیهای زیادی را پشت سر نگذاشت.
در این مقاله، عمدتا مدلهای فروختهشده در استرالیا مورد بررسی قرار میگیرند. بنابراین پیشاپیش از افرادی که به امید بحث و بررسی دقیق در مورد تویوتا اسپرینتر مارینو ۱۹۹۵ وارد این پست شدهاند عذرخواهی میکنیم.
جدای از برخی مدلهای قابل توجه در طول تاریخ تویوتا، کرولا هیچگاه هیجان زیادی به همراه نداشته است. گفتن این حرف کلیشهای است ولی به هر حال میگوییم: علت وجود و دوام کرولا همیشه قیمت منصفانه و قابلیت اطمینان آن بوده است.
این نسل در مدلهای سدان دو درب، کوپه، واگن و ون عرضه میشد، کرولای اورجینال به صورت محلی با موتور pushrod 1.1 لیتری ۴۴ کیلوواتی، حالت انتقال نیرو به دیفرانسیل عقب، ترمزهای طبقهای برای هر دو محور و یک جعبهدندهی دستی ۴ سرعته یا خودکار دو سرعته عرضه میشد.
کرولای اورجینال از نظر استانداردهای، مدرن کوچک محسوب میشود و اندازههای آن عبارتند از: ۳۸۴۸ میلیمتر طول، ۱۴۹۱ میلیمتر عرض، ۱۳۷۹ میلیمتر ارتفاع و ۲۲۸۶ میلیمتر فاصلهی بین محورها.
برای درک و تصور درست از آن، میتوان مینی هاچبکهای سه درب امروزی را که از هر نظر بهجز طول بزرگتر هستند، متصور شد. اندازههای مینیهای امروزی عبارتند از: ۳۸۲۱ میلیمتر طول، ۱۷۲۷ میلیمتر عرض، ۱۴۱۴ میلیمتر ارتفاع و ۲۴۹۵ میلیمتر فاصلهی بین محورها.
حقیقت جالب شماره ۱: استرالیا اولین کشوری بود که کرولا وارد آن شد. در اولین تحویل در نوامبر سال ۱۹۶۶، فقط ۱۵ کرولا وارد شد و هیچکدام تا سال ۱۹۶۷ به فروش نرسیدند.
حقیقت جالب شماره ۲: تولید محلی کرولا در استرالیا از سال ۱۹۶۸ در کارخانهی صنایع Australian Motor واقع در بندر ملبورن، ویکتوریا آغاز شد که قبلا از این کارخانه برای تولید مرسدس بنزهای استاندارد و عالی استفاده میشد.
با وجود اینکه کل کارخانه توسط تویوتا خریداری شد؛ اما تأسیسات بندر ملبورن تا دههی ۱۹۷۰ همچنان به تولید مدلهای AMC بنز ادامه داد. تویوتا برای مالکیت ۱۰۰٪ و کامل این تأسیسات تا دههی ۱۹۸۰ صبر کرد.
حقیقت جالب شماره ۳: کرولا اولین مدل تویوتا نبود که در استرالیا ساخته شد، بلکه قبل از آن تیارا بود که کرولا جایگزین آن شد. کرولا رؤیای پادشاهی در سر میپروراند.
حقیقت جالب شماره ۴: بله، تویوتا رؤیای پادشاهی در سر داشت. جالب اینجاست که نام کرولا از یک تاج گلبرگ گرفته شده بود که در برخی گیاهان گلدار دیده میشد و این تاج گل از ارگانهای تولید مثل گیاه محافظت میکرد. نامهای دیگر مدلهای تویوتا همچنین تیارا، کمری و کورونا هم بهنوعی ربطی به تاج دارند.
تولید این نسل از سال ۱۹۷۰ آغاز شد و در طول دوران تولیدش در مدلهای سدان دو درب، کوپهی دو درب، ون سه درب و واگن ۵ درب عرضه شد. ظرفیت موتور به ۱.۲ لیتر افزایش یافت و نیروی تولید موتور همچنان از طریق یک جعبه دندهی دستی ۴ سرعته یا خودکار ۲ سرعته، به دیفرانسیل عقب منتقل میشد.
حقیقت جالب: تا سال ۱۹۷۰، کرولا در سطح جهانی به رکورد فروش یک میلیون مدل رسیده بود.
مدل گرد و جدید کرولا اولین مدلی بود که با کمک یک معبر تونل باد(برای آزمایش آیرودینامیک) ساخته شد. این مدل در سال ۱۹۷۵ تولید شد، کرولا KE30 در مدلهای واگن ۵ درب، کوپهی دو درب و ون بارکش ۳ درب عرضه شد.
اگرچه نسلهای پیشین کرولا در کشورهای دیگر، با مدل سدان ۴ درب هم موجود بود، اما این اولین کرولای استرالیایی بود که در این کشور به صورت سدان ۴ درب عرضه شد.
ابتدا با موتور ۴ سیلندر ۱.۲ لیتری و جعبه دندهی دستی ۴ سرعته یا خودکار ۲ سرعته عرضه میشد. اما مدتی بعد موتور آن به یک موتور ۱.۳ لیتری بهروزرسانی شد و آپشن جعبه دندهی دستی ۵ سرعته و خودکار ۳ سرعته به مشتریان ارائه شد.
حقیقت جالب: فروش سالانهی محلی این نسل در سال ۱۹۷۵ به ۲۰ هزار دستگاه رسید. رکوردی که کرولا تا به امروز موفق شده است نهتنها آن را حفظ کند بلکه همیشه بالای آن باقی بماند.
تا سال ۱۹۷۹ مدل هاچبک سه درب تویوتا با موتور ۱.۸ لیتری با نام تویوتا T-18 به فروش میرسید؛ اما از سال ۱۹۸۱ به بعد، تولیدکنندگان محلی شروع به تولید و فروش KE70 کردند که در مدلهای سدان، واگن و ون بارکش عرضه میشد.
این وضعیت تا پایان تولید محلی کرولا در سال ۱۹۹۹ ادامه یافت و پس از آن با معرفی مدلهای جدید کرولا در استرالیا(که چند سال از ژاپن عقبتر بود)پایان یافت.
حقیقت جالب: کرولا تا سال ۱۹۸۳ به رکورد فروش ۱۰ میلیون دستگاه خودرو در سطح جهان دست یافت
AE80 با وجود اینکه ظاهرش چنگی به دل نمیزد، اما اولین کرولایی بود که با کمک کامپیوتر طراحی شد.
جدای از این نکتهی مثبت، AE80 مدلی بود که جریان تولید مدلهای کرولا را به سمت پلتفرم انتقال نیرو به دیفرانسیل جلو تغییر داد.
بار دیگر، AE80 چند سال بعد از معرفی در کشورهای دیگر شروع به کاهش خط تولید محلی کرد. نمونههای تولیدشدهی استرالیایی AE80 در مدلهای سدان ۴ درب، هاچبک ۵ درب و لیفتبک سکای ۵ درب عرضه شد.
حقیقت جالب: اگرچه تولید کرولا در استرالیا تنها دو سال بعد از اینکه این مدل در کشورهای دیگر رواج یافت، آغاز شد، اما از سال ۱۹۸۴ ایالات متحده آغاز به تولید کرولاهای خودش کرد، البته در چند سال اول تولید این کرولاها نشان شورلت نووا را دارند.
کارخانهی NUMMI (کارخانهی تولید موتور مشترک جدید) در فرمونت کالیفرنیا، محلی که در آن کرولا و دیگر محصولات تویوتا ساخته شدند، در واقع یک مکان مشترک با جنرال موتورز بود. در ابتدا یک تأسیسات انحصاری جنرال موتورز بود، زمانی این تأسیسات به خاطر جایگیری اتحاد محلی ستیزهگر، بدنام بود و بعد از آن دوران بود که خودروهای باکیفیتی در آن ساخته شد.
با وجود سرمایهگذاری تویوتا برای تبدیل این کارخانه از تولیدی بدترین محصولات جنرال موتورز به بهترینها؛ کارخانهی فرمونت در سال ۲۰۱۰ به خاطر ورشکستی جنرال موتورز بسته شد. مدتی بعد این کارخانه توسط تسلا خریداری شد و تسلا این کارخانهی NUMMI قدیمی را به محلی برای تولید سدانهای مدل S و کراساوورهای مدل X تبدیل کرد.
اگرچه مدلهای بیکیفیت و نهچندان جالب کرولا به مدلهای با حالت انتقال نیرو به دیفرانسیل جلو تبدیل شدند، اما مدلهای کوپهی دو درب و لیفتبک سه درب AE85 و AE86، همچنان با حالت انتقال نیرو به دیفرانسیل عقب عرضه میشدند.
AE86 بهعنوان تویوتا اسپرینتر به فروش میرفت، اما از موتور 4A-GEU ۱.۶ لیتری ۹۶ کیلوواتی که مدلهای بازار داخلی ژاپن از آن بهرهمند بودند، بیبهره ماند. خودروهای استرالیایی با موتور 4A-GE تزریق سوخت الکترونیکی ۱.۶ لیتری ۸۶ کیلوواتی ساخته میشدند.
بنابراین، این اولین خودرویی نبود که به واسطهی کتابهای کمیک و سری انیمیشنهای مختلف معروف شده بود. با این حال، کنترل خودرو بهقدری عالی و خوب بود که بعدها بر تویوتا ۸۶ و سوبارو BRZ تأثیر مفیدی گذاشت.
اگرچه ظاهر مثلثی شکل، برای این نسل یک نقطهضعف و ویژگی کلی به حساب میآمد، اما مدلهای ساختهشده در استرالیا شامل سدان ۴ درب، هاچبک ۵ درب و سکا لیفتبک ۵ درب بودند. این کمپانی همچنین یک واگن با سقف تاشوی پلهای با حالت استاندارد انتقال نیرو به ۴ محور نیز ارائه کرد.
ویژگی برجستهی این نسل، مدل هاچبک GTI و بعدها مدل لیفتبک ۵ درب SX بود. هر دوی این خودروها از موتور 4A-GE ۱.۶ لیتری مدل ۱۰۰ کیلوواتی بهره میبردند.
برای این نسل، مدلهای کوپه ۲ درب و لیفتبک ۳ درب (که هیچگاه رسما به فروش گذاشتهه نشدند) هم بعدها با پلتفرم استاندارد انتقال نیرو به ۴ محور، به بقیهی مدلها اضافه شدند.
حقیقت جالب: در بخشی از برنامهی جامعی که به اشتراکگذاری مدلها با تولیدکنندگان محلی را تشویق و ترویج میکرد، Holden همکاریاش را با نیسان به اتمام رساند، در این همکاری مدلهای پولسار و آسترا بهصورت محلی به فروش میرسیدند.
در همین مورد، بخش محلی جنرال موتورز همکاری مشترکی با تویوتا آغاز کرد و شروع به خردهفروشی مدل نووا کرد، نووا یک سدان و هاچبک کرولا با برند و ظاهری متفاوت بود، این تفاوت در شکل چراغهای عقب و همچنین شیشهی جلو و سپرها بهوضوح مشخص بود.
همکاری تویوتا و جنرال موتورز همچنین مدلهای هولدن آپولو ، تویوتا کمری با برند جدید و تویوتا لکسن (که در واقع یک هولدن کومودور با برند جدید بود) را تولید کرد.
کرولا AE100 در سال ۱۹۹۴ در استرالیا رونمایی شد، یعنی هنوز چند سال از بقیهی دنیا عقب بود. این بار دلیل تأخیر، انتظار کمپانی برای افتتاح کارخانهی جدیدش در آلتونای ملبورن بود. در تولید محلی این خودرو فقط دو مدل ارائه شد که عبارت بودند از سدان ۴ درب و هاچبک ۵ درب.
قبل از افتتاح این کارخانهی مدرن، اهالی استرالیا در زمانی که کمپانی اسپرینتر مدل لیفتبک ۵ درب را وارد کرد؛ بهنوعی کرولا AE100 را تجربه کردند. با وجود قیمت خودرو که حدود ۳۰ هزار دلار بود، کرولا AE100 طرفدار زیادی نداشت.
حقیقت جالب شماره ۱: AE100 آخرین کرولایی بود که در استرالیا ساخته شد. در طول مدت ۳۰ سال تولید محلی، کارخانههای تولید محلی تویوتا توانستند بیش از ۶۶۶,۷۰۰ کرولا به فروش برسانند.
با کاهش تعرفههای خودرو، بهصرفه بودن پروندهی تجاری تولید خودروهای محلی کوچک، روز به روز بیشتر زیر سؤال میرفت و در سال ۱۹۹۱ آخرین کرولا در خط تولید این تأسیسات وارد مرحلهی تولید شد. تا زمانی که برند هولدن در سال ۲۰۱۱ شروع به تولید مدل کروز کرد، این تصور وجود داشت که کرولای مدل ۱۹۹۹ آخرین خودروی کوچکی است که در استرالیا تولید میشود.
حقیقت جالب شماره ۲: همانند نسل قبلی، کرولا AE100 در استرالیا با نام هولدن نووا به فروش رفت و دارای شیشه جلو، سپر و چراغهای عقب منحصربهفرد بود.
حقیقت جالب شماره ۳: زمانی در سال ۱۹۹۷، کرولا به رکورد فروش بیش از ۲۰ میلیون مدل دست یافت و همچنین توانست مقام محبوبترین خودروی دوران را از فولکسواگن نوع ۱(بیتل) برباید.
باز هم اهالی استرالیا، کمی بعد از بقیهی جهان AE110 را مشاهده کردند. AE110 زمانی فروشش را در مرزهای استرالیا آغاز کرد که یک مدل لیفتبک وارداتی با چراغهای جلوی بزرگ و برآمده و شیشه جلوی بزرگ با قاب کرومی بود.
وقتی تولید مدلهای AE100 در سال ۱۹۹۹ به پایان رسید، کمپانی آن را با یک مدل لیفتبک با ظاهر جدید و یک مدل سدان جدید برای استرالیا جایگزین کرد.
به لطف از هم پاشیدن عاملیت ژاپن و به وجود آمدن بحران اقتصادی، کرولا AE110 با یک پلتفرم قدیمی و طرح کمهزینه مهندسی شد که به این ترتیب خودروی جدید حس لاکچری و شیک بودن نسل قبلی را نداشت.
حقیقت جالب شماره ۱: همراه با آغاز این نسل، تویوتا شروع به ایجاد اصلاحات در طراحی بدنهی خودرو کرد. ژاپن، اروپا و آمریکای شمالی هر کدام ظاهر متفاوتی از این خودرو را به فروش میرساندند: مدل استرالیا از مدل اروپایی الهام گرفته شده بود.
حقیقت جالب شماره ۲: شعبهی تویوتا در استرالیا موفق شد تعداد کمی از مدلهای اسپرت این خودرو را که دارای کیت توربو، موتور ۱۱۵ کیلوواتی اسپرت ۱.۸ لیتری و ۲۳۷ نیوتون متر گشتاور بود، به فروش برساند. افزایش خوب قدرت و گشتاور نتوانست خودرو را از زیاندهی نجات دهد.
کرولا هزارهی جدید را با جدایی از نقاط ضعفی که دههی قبلی ژاپن را به وجود آوردند، آغاز کرد. مدل ZZE120 فروش محلی خود را در سال ۲۰۰۱ آغاز کرد و دارای یک پلتفرم کاملا جدید و بدنهی بزرگتر بود که در اروپا طراحی شده بود.
دوباره، طراحیهایی با تفاوت کم در ژاپن، اروپا، آسیا و آمریکا به فروش رسیدند. برای اولین بار در دو نسل قبلی، کرولا در فروش محلی خود یک مدل واگن نیز ارائه داد و همچنین مدلهای سدان ۴ درب محبوب و هاچبک ۵ درب هم همانند قبل ارائه میشدند.
بیشتر کرولا ZZE120-های به فروش رفته در استرالیا، دارای موتور بنزینی ۴ سیلندر ۱.۸ لیتری بودند که ۱۰۰ کیلووات نیرو و ۱۷۱ نیوتونمتر گشتاور تولید میکرد. از ZZE120-هایی که دارای موتور ۱.۸ لیتری 2ZZ-GE با ۱۴۱ کیلووات نیرو و ۱۸۰ نیوتون متر گشتاور بودند، تعداد کمی به فروش رفتند.
حقیقت جالب شماره ۱: وقتی تولید ZZE120 در اروپا به اتمام رسید، آخرین کرولای هاچبک سه درب که فقط در اروپا تولید میشد هم بالاخره به پایان دوران تولیدش رسید.
حقیقت جالب شماره ۲: به خاطر فروش زیاد و قوی کرولا (۳۶٫۱۲۸ واحد)، تویوتا لقب خودروی شماره ۱ استرالیا را در سال ۲۰۰۳ از هولدن ربود و تا الان هم این لقب را حفظ کرده است.
بهمنظور همپایی و رقابت با دنیای پر افتوخیز خودرو، کرولا یک بار دیگر شروع به رشد و پیشرفت کرد. سدانهایی که در آسیا و آمریکا به فروش میرفتند به طول ۴.۵ متر رسیدند و بزرگتر از اولین نسل کمری شدند.
چون هاچبکها در اروپا بهعنوان خودروهای کوچک به حساب میآمدند، تویوتا به دنبال این بود که با از بین بردن شهرت بد مدل جدید آوریس هاچبک، قابلیت اطمینان کرولا را افزایش دهد.
آوریس با وجود اینکه دارای پلتفرم سدان کرولا بود، اما بدنه و کابین کاملا متفاوت داشت. برای بازارهای استرالیا و نیوزیلند، عوامل محلی تویوتا قصد داشتند آوازه و اعتبار کرولا را باز پس بگیرند.
این خودروهای بزرگتر، فروش مداوم در بازارهای صادراتی را تضمین کردند. در ژاپن، تویوتا مدلهای سدان و واگن کاملا مشابهی را عرضه میکرد که باریکتر و کوتاهتر از مدلهایی بودند که در کشورهای دیگر به فروش میرفتند. با تحت نظر داشتن ابعاد کرولا در داخل ژاپن، تویوتا اطمینان حاصل کرد که مشتریانش دچار پرداخت عوارض و مالیات بیش از حد به خاطر ابعاد خودرو نشوند.
حقیقت جالب شماره ۱: تویوتا بلید، یکی از مدلهای آوریس (همان کرولا هاچبک خودمان) با موتور V6 ۳.۵ لیتری به فروش میرسید.
حقیقت جالب شماره ۲: این مدل طراحی شد تا به موفقیتی را که مدل بسیار کوچکتر تویوتا bB به دست آورده بود، ادامه دهد و نشان دهد که پرچم برند تویوتا همچنان بالا است. تویوتا توانست مدل کرولا راکوس هاچبک با ارتفاع بلند را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ به فروش برساند. این مدل در ایالات متحده با نام سایون xB و در ژاپن با نام کرولا رامیون شناخته میشد؛ راکوس به اندازهی کافی موفق نبود تا مجوز تولید سری دوم را به دست آورد.
حقیقت جالب شماره ۳: در سال ۲۰۰۷، کرولا در استرالیا توانست از مرز فروش میلیونی عبور کند.
حقیقت جالب شماره ۴: همزمان با تغییر ظاهر در سال ۲۰۰۹، مدلهای ۵ درب کرولا در استرالیا دیگر نشان و برند Seca را حمل نمیکردند، این نشانی بود که از سال ۱۹۸۵ تا سال ۲۰۰۹ روی این مدلهای قرار میگرفت.
در سال ۲۰۱۲، آخرین نسل کرولا هاچبک در استرالیا رونمایی شد که باز هم در اروپا و ژاپن با نام آوریس به فروش میرفت. نسل جدید سدانهای این مدل تا سال ۲۰۱۴ عرضه نشدند.حتی با وجود سدانهای قدیمی، کرولا توانست از مزدا ۳ جلو بزند و تبدیل به پرفروشترین خودروی استرالیا در سال ۲۰۱۳ شود؛ مقامی که تابهحال آن را حفظ کرده است. البته گاهی فاصلهی کمی با دیگر رقبا دارد.
حقیقت جالب شماره ۱: تا الان حدود ۴۴ میلیون کرولا در سراسر جهان به فروش رفتهاند. بهطور میانگین در طول سالیان تولید این مدل، کرولا در هر ۳۶ ثانیه یک فروش داشته است.
کرولا تالی یک سر و گردن از فورد سری F که با حداقل ۳۳ میلیون فروش در مقام دوم قرار دارد، بالاتر است. همچنین فولکسواگن بیتل (با ۲۱.۵ میلیون فروش) در مقام سوم جای دارد. این مدلها تا الان بهخوبی توانستهاند فورد مدل T (با ۱۶.۵ میلیون فروش) را مغلوب کنند.
حقیقت جالب شماره ۲: تویوتا تخمین میزند که در سال ۲۰۱۵، به طور میانگین ۳۶۷۰ کرولا در هر روز به فروش رسیدهاند، در کل ۱,۳۳۹,۵۵۰ کرولا در سال ۲۰۱۵ فروش رفتهاند.
حقیقت جالب شماره ۳: وقتی تویوتا در سال ۲۰۱۶ کرولا هیبریدی را به صورت محلی معرفی کرد، اولین باری بود که در یک دهه، اهالی استرالیا یک آپشن دوم برای موتور کرولا به دست آوردند.
بر خلاف برخی دیگر از خودروسازان تولیدکنندهی خودروهای کوچک(منظور سوبارو و میتسوبیشی هستند)، تویوتا هرگز علاقهی واقعی به شرکت در مسابقات سرعت و موفقیت جهانی در زمینهی مدلهای اسپرت نداشت.
بنابراین، فراموش کردن این موضوع که کرولا زمانی در سطح خودش در مسابقات Bathurst 1000 حرفی برای گفتن داشت و بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۵ پیروزیهایی به دست آورده بود، کار سادهای است. کرولا همچنین در سطح خودش در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ در مسابقات Bathurst 500 به پیروزی رسید.
کرولا همچنین مقام تولیدکنندگان WRC را در سال ۱۹۹۹ به دست آورد و درعینحال در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ با مدلهای کرولا اسپورتیوو و مدل S2000-spec قهرمانی مسابقات رالی استرالیا را به دست آورد.
کد مطلب: 417327
نسل دوم شورولت کروز رقیبی برای تویوتا کرولا + تصاویر
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۲
تا امروز اکثر خریداران سدان های کامپکت غیرلوکس در آمریکا تویوتا کرولا و هوندا سیویک را اولویت اول خود دانستهاند و بقیه دنبالهروی این دو خودرو بودهاند. البته این سگمنت هماکنون بسیار رقابتی بوده و حالا شورولت کروز 2017 نیز باید با رقبایی چون فولکسواگن جتا، نیسان سنترا، فورد فوکوس، هیوندای الانترا، کیا فورته/سراتو و مزدا 3 رقابت نماید.
کلمات کلیدی : خودرو + شورولت کروز + تویوتا کرولا
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
یک خودرو در میان تمامی خودروها وجود دارد که جرمی کلارکسون، ریچارد هاموند و جیمز می، مجریان سابق برنامهی تلویزیونی Top Gear و مجریان فعلی برنامهی گرند تور آمازون از آن متنفرند: تویوتا پریوس. هر زمان که آنها نیاز به خودرویی داشته باشند که جذابیتی ندارد، بهسرعت نام تویوتا پریوس را بیان میکنند.
قبلاً در برنامهی تلویزیونی Top Gear هیچگاه خودروی تویوتا پریوس برای تخریب انتخاب نشده بود؛ زیرا هنوز خودروی گرانی به حساب میآید. به همین دلیل خودرویی مانند موریس مارینا بارها و بارها مورد تخریب قرار گرفت؛ اما تویوتا پریوس هیبریدی هاچبک تنها مورد تحقیر و تمسخر لفظی قرار گرفته است.
اما حالا به نظر میرسد آمازون بودجهای در اختیار جرمی کلارکسون، ریچارد هاموند و جیمز می قرار داده است تا با آن بتوانند هر تعداد تویوتا پریوس که میخواهند بخرند و نابود کنند.
برنامهی گرند تور روز جمعه آغاز به پخش میکند و آمازون از تمامی ویدیوها و کمپینهای تبلیغاتی خود برای تبلیغ این برنامه استفاده کرده است. در بیشتر ویدیوهای منتشرشده، تویوتا پریوسهایی در سراسر دنیا مشاهده میشوند که تصادف کرده و به نحوی تخریب شدهاند. همه منتظر روز جمعه برای دیدن اولین قسمت از برنامهی گرند تور هستند.
عکس زیر مربوط به خودروی تویوتا پریوس در شهر لندن است:
عکس دیگری تویوتا پریوس را اینطور در پیادهروی کشور آلمان نشان میدهد: