سلامت گردش خون کلید سلامت بدن و کیفیت زندگی بالا است. سیستم گردش خون را مانند یک جاده بسیار منظم در داخل بدن تصور کنید که از بی نهایت رگ تشکیل شده است. در این جاده اکسیژن و مواد مغذی رد و بدل می شود.
جریان خون در پاها ,اگر در مسیر مشکلی پیش بیاید رگها سفت شده و با تشکیل کوچکترین لخته ای جریان خون مختل می شود و سلامتی به خطر می افتد. یکی از مشکلاتی که در این جاده بروز می کند و شایع است بیماری عروقی محیطی است.
در این نوع بیماری آسیب های وارده به رگها و انسدادهای به وجود آمده در رگهایی که از قلب دورتر هستند بروز می کند
و مشکلاتی مانند رگهای واریسی به وجود می آید که باید از بروز آن پیشگیری کرد.
در این مطلب چند توصیه غذایی داریم تا بتوانید از بروز چنین مشکلاتی در پاها پیشگیری کنید.لطفاً با ما همراه باشید.
شما در طول روز چند ساعت را در حالت نشسته به سر می برید؟ خیلی از ما به واسطه شغلمان مجبور هستیم
که ساعات طولانی را روی صندلی بنشینیم و کار کنیم.
در این صورت لازم است که در ساعات غیراداری نباید بی تحرک باشید.
در این مواقع باید از نشستن زیاد خودداری کنید تا قلبتان به تحرک وادار شود. بی تحرکی، رژیم های غذایی نادرست،
چاقی و عوامل ژنتیکی از جمله عوامل مؤثر در بروز اختلال جریان خون در پاها و بروز رگهای واریسی محسوب می شوند.
اگر از التهاب ورید یا دیگر بیماری های عروقی رنج می برید باید به متخصص مراجعه کنید تا از بروز ترومبوزهای احتمالی پیشگیری شود.
خبر خوب این است که می توان در صورت داشتن زمینه های ژنتیکی،
رگهای عنکبوتی یا واریس های جزئی با رعایت اصولی کیفیت زندگی را ارتقا داد و از بروز یا تشدید آنها جلوگیری کرد.
کافی است در زندگی و رژیم غذایی تان تغییراتی ایجاد کنید.
دانه های گوجه فرنگی خواص ضدانعقادی دارند و به همین دلیل نیز باعث بهبود جریان خون در رگها می شوند.
برای بهره مندی از خواص بی نظیر گوجه فرنگی می توانید
به مدت چند دقیقه یک برش گوجه فرنگی را به طور موضعی روی واریس ها و رگهای عنکبوتی قرار دهید.
زمانی که احساس سوزش یا خارش داشتید پوستتان را با آب سرد شستشو دهید.
علاوه بر این لازم است که روزتان را با نوشیدن یک لیوان آب گوجه فرنگی طبیعی و خانگی شروع کنید.
هیچ چیز مانند این نوشیدنی نمی تواند جریان خون را تحریک و فعال کند.
فراموش نکنید که گوجه فرنگی کالری بسیار اندکی دارد.
این ماده غذایی مفید همچنین ادرارآور است و باعث فعال شدن سوخت و ساز بدن برای چربی سوزی می شود.
آب گوجه فرنگی طبیعی به کاهش مایعات اضافه بدن و دفع سمومی که التهاب و ورم ایجاد می کنند
کمک کرده و احساس خستگی و سنگینی در پاها را از بین می برد.
برای مراقبت از سلامت عروق می توانید به سراغ دو ماده غذایی فوق العاده بروید. آلوئه ورا و عسل ترکیبی به دست می دهند
که برای کاهش التهاب واریس ها مؤثر عمل می کند.
مصرف این ترکیب باعث تحریک بازگشت خون و مقابله با احساس درد و ادم (ورم) در پاها می شود.
برای تهیه این ترکیب نیاز به یک قاشق غذاخوری عسل، یک قاشق (15 گرم) ژل آلوئه ورا و یک لیوان 200 میلی لیتری آب نیاز دارید.
کافی است آب را گرم کنید و زمانی که به جوش آمد آلوئه ورا و عسل را به آن اضافه کنید.
مواد را هم بزنید و هر روز بعد از یک وعده اصلی میل کنید.
برای تحریک جریان خون در بدن و پاها لازم است که تغییراتی در برنامه غذایی تان بدهید. داشتن یک رژیم غذایی سرشار از فیبر، میوه ها، سبزیجات و غلات برای مراقبت از رگها لازم و ضروری است.
در عین حال لازم است که مصرف نمک را کاهش دهید تا احتباس آب و ورم بدنتان کاهش پیدا کند.
برای دریافت فیبر بیشتر توصیه می شود دانه هایی مانند تخم شربتی،
تخمه آفتابگردان، غلاتی مانند جوی دو سر، گندم سیاه، نان جو،
پاستاهای تهیه شده از آرد کامل، سبزیجاتی مانند مارچوبه، کدو، چغندر، آرتیشو، بروکلی، عدس،
میوه های خشک، پسته، گردو، میوه هایی مانند سیب، آناناس، توت فرنگی و غیره را افزایش دهید.
* توصیه می کنیم هر روز صبح و شب پاها و پشت ساق پایتان را آب سرد بگیرید.
با این کار باعث تسریع جریان خون می شوید.
برای این کار میتوانید آب ولرم با دمای 36 تا 38 درجه را به مدت 5 تا 6 ثانیه روی پاهایتان بگیرید.
سپس به مدت 6 ثانیه دیگر آب سرد روی پاها بگیرید.
* توصیه دیگر برای بهبود جریان خون در این نواحی خودداری از بی تحرکی و خانه نشینی است.
علاوه بر این لازم است که در حین خوابیدن در وضعیتی باشید که پاهایتان اندکی بلندتر قرار گیرد.
اگر در محل کارتان ساعت ها روی صندلی می نشینید هر از گاهی از جایتان بلند شوید و پاهایتان را تکان دهید.
در موقع خوابیدن بالش کوچکی زیر پاهایتان قرار دهید.
کافی است که پاهایتان 15 سانتی متر از سرتان بالاتر قرار گیرد.
* در نهایت اینکه باید بدانید در صورت التهاب شدید رگها و واریس های متورم و دردناک تنها راه باقیمانده جراحی است.
با این حال می شود با رعایت این اصول ساده نیز از بروز این اختلالات پیشگیری کرد.
جام جم سرا
آشکارساز جریان AC دستگاهی است که بدون برقراری اتصال فیزیکی با قطعات یا مدارات الکترونیکی مختلف جریان AC را شناسایی میکند. در این ساختنی طرز ساخت این دستگاه ساده را یاد میگیرید. این مدار ساده میتوانید خطوط جریان و خنثی را در یک مدار AC مشخص کنید؛ بدون اینکه نیاز به اتصال به آن داشته باشد.
با ساختنی همراه باشید
روشهای مختلفی برای ساخت آشکارساز جریان AC وجود دارد اما روشی که در این ساختنی یاد میگیرید از کمترین و ساده ترین قطعات استفاده میکند. در ویدیوی زیر میتوانید آموزش ساخت آشکارساز AC را ببینید.
میتوانید شماتیک مدار و طراحی برد مدار چاپی را از لینک زیر دانلود کنید. برای ساخت برد مدار چاپی میتوانید از روش انتقال تونر یا ماژیک استفاده کنید.
بعد از ساخت برد مدار چاپی هم قطعات را طبق شماتیک روی آن لحیم کنید. هنگام لحیم کاری نهایت دقت را بخرج بدهید چون این مدار به شدت حساس است.
رمز فایل saakhtani.ir است
حالا میتوانید هر مداری که جریان AC داشته باشد را با این آشکارساز تست کنید. اگر ایده ای برای بهبود طراحی برد یا خود مدار دارید، آن را با کاربران ساختنی به اشتراک بگذارید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
با قطعات الکترونیکی ارزان آشکارساز جریان AC بسازید
توضیح کوتاه
این مدار بدون تماس الکتریکی وجود جریان AC در مدار را تشخیص میدهد.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
پایه و اساس تحلیل پدیدهها در راستای رسیدن به تئوری و مدل در عصر حاضر برآمده از نگاه به انسان به صورتی افراطی میباشد که باید به آن در این مقال بیش از پیش نظر افکند. آری، پس از دوره رنسانس به عنوان عصر طلایی و انقلاب در بسیاری از علوم و دیدگاهها، غرب در ورطه مادی گرایی افراطی (9) و انسان محوری (10) غوطه ور شد و تمام عرصههای زندگی او را این نگاه به انسان تعریف نموده است، اما قرآن به عنوان کتاب جامع و اسلام به عنوان دین کامل، هویت اصلی انسان را به صورت متعادل تعریف نموده است.
تطبق مفهومی این نمودار بیان گر این حقیقت است که علم شامل قواعد و نظریاتی است که در پدیدهها بوده و با نمودهای خاص، خود را به انسان و عقل او عرضه میکند و انسان با ابزارهای معرفتی به شکار این قواعد میپردازد. تبیین یا تعلیل پدیدهها که معطوف به گذشته است و توصیف آن که معطوف به اکنون و حال بوده، برای رسیدن به قاعدهای که شمولیت داشته و توان پیش بینی را به انسان داده و هم چنین قدرت تبیین دیگر پدیدههای مشابه را داشته باشد همه ماهیت علم را تشکیل میدهد.
تحلیل کیفی در سه سطح قابل انجام است: توصیف، تبیین و تفسیر در راستای ترسیم آینده (22) تحلیل، عبارت است از شکستن کل به اقسام مختلف به منظور تعیین ماهیت آن که بر دو گونه ی طبیعی قابل تقسیم است. تحلیل، جزئی جداناپذیر از تبیین است، زیرا تبیین در ذات خود، نیاز به تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها دارد؛ بنابراین، رابطه میان این دو، عموم و خصوص مطلق است. (23)
هیچ پدیدهای در این عالم بدون علت به وجود نیامده و قاعده کلی فلسفی که در عالم صُدفه وجود ندارد جاری و ساری است. پدیدارهای طبیعی عمدتاً تک یا دو علتی هستند، اما پدیدههای انسانی دارای پیچیدگیهای خاص خود بوده، زیرا بازیگر اصلی این پدیدهها انسانها هستند، بنابراین، جریانهایی که در علوم انسانی شکل میگیرند دارای لایههای مختلف علّی هستند که عبارتند از: نقطه کانونی یا علّت اساسی که پدیده از آن جا نشئت گرفته است و بعد لایه اولیه علتها که علل معروف اربعه بوده و لایه ثانویه که عبارت است از علتهای ایجادی، تثبیتی و گسترش در سطح و عمق را شامل میشود و در مدل ذیل به نمایش درآمده است:
منظور از علت کانونی، نحوه پیدایش یک پدیده میباشد که به تعبیر بوزان میتواند ریشه در اغراض بازی گران و یا ماهیت سازمانها داشته باشد. (37)
تقریباً اولین کسی که مفصلاً به موضوع علل پرداخته ارسطو است. ارسطو بیان میکند که فلسفه علم، بررسی علل اولیه است به دلیل این که از حیرت سرچشمه گرفته است و به دلیل این که فلسفه علل اولیه را بررسی میکند بهترین نوع علم است، در حالی که انتزاعی ترین علوم است، دقیق ترین علوم است. در مابعدالطبیعه ارسطو چهار نوع علت را بر میشمارد: اولین علت، جوهر شیء است (علت صوری) دومین علت، ماده یا موضوع (علت مادی)، سومین علت، منشاء حرکت؛ یعنی علت فاعلی است و چهارمین علت، علت غایی است بنابراین، ارسطو علل را به چهار دسته تقسیم کرده است.
الف) آن چیزی که وجود یک شیء بسته به اوست گاهی چیزی است که ملاک فعلیت این شیء است؛ یعنی فعلیت پیدا کردن این شیء از او است و این، صورت است.
ب) اگر آن چیز، مناط بالقوه بودن این شیء یعنی معلول باشد آن، ماده است.
ج) اما اگر چیزی که علت خوانده میشود خارج از وجود و ذات شیء باشد، یا چیزی است که شیء به علت آن به وجود آمده است، علت غایی نامیده میشود.
د) و یا شیء از او بوجود آمده است که علت فاعلی نامیده میشود.
ما نباید در پدیدههای انسانی مانند پدیدههای تجربی و مادی نگاه کنیم، زیرا پدیدههای انسانی و اجتماعی دارای پیچیدگیهای خاص خود هستند، مبنی بر این که پدیدهها دارای لایههای متعدد درونی از علتها هستند و دارای یک نقطه کانونی بوده که باید محقق واقعی به آن دست یابد. مدل فوق بیانگر این نکته است، اما در لایه ثانویه علتها ما با علل چهارگانه دیگری رو به رو هستیم: علت ایجادی که چه علل و عواملی موجب پیدایش یک پدیده میباشد و در ادامه چه علل یا عواملی موجب تثبیت این پدیده شده است، زیرا بسیاری از پدیدهها پس از به وجود آمدن، قدرت ابراز وجود را در عرصه زمانی ندارند و به زبان ساده، سریع از صحنه روزگار محو میشوند. علت گسترش در سطح که همان مکان و جغرافیاست نیز یکی از علت است و در نهایت علتهای نفوذ در عمق که منظور ما در این مدل، عللی است که باعث شده یکاندیشه یا جریان در حوزه باورها و ارزشها نفوذ کرده است.
اگر بپذیریم که پدیدهها مقولاتی «زمینه وند» (41) هستند که به یک باره پدیدار نمیشوند، بلکه طی فرایندی تدریجی در بستر جامعه شکل و تکوین مییابند، در آن صورت مشخص میشود که هر پدیدهای دارای یک هویت اجتماعی است که دوره قبل از ظهور عینی آن را نیز شامل میشود. برخی از امنیت پژوهان همین رویکرد را در مقام تحلیل امنیت مورد توجه قرار داده و از وجود هویتهای اجتماعی شده (42) برای پدیدههای امنیتی سخن گفتهاند که ما را به ریشههای اجتماعی امنیت رهنمون میشود. (43)
تعداد بازی گران بر عدم تجانس تأثیر میگذارد؛ یعنی هر چه تعداد [بازی گران دخیل] بیشتر باشد... میزان [احتمالی] نابرابری یا تعارض تأثیر [می پذیرد] بنابراین، تعداد بیشتر بازی گران، عدم تجانس را افزایش میدهد.» (44)
مکان و سطح و جغرافیا چیست؟ «دیگر آن جایی (Outside) وجود ندارد – جهان به هم نزدیک شده است. یک زمین واحد داریم. در این فضا تهدیدات و فرصتهای تازه روییدن گرفته است.» (45)
ملاحظات جغرافیایی به دلیل عینیت و تأثیرگذاری شان از دیرباز مدنظر استراتژیستها در مقام تحلیل پدیدهها بودهاند. به همین دلیل است که حجم متون منتشر شده در این زمینه بسیار و تقسیمات پدیدهها از این منظر متنوع میباشد. البته طرح بحث جهانی شدن و بروز پدیده تراکم مکانی، مانع از توسعه فزاینده ملاحظات جغرافیایی شده است تا آنجا کهاندیشه گرانی چون: «کارل یاسپرس» (46) از بیاثر شدن این شاخص در منظومه فکری انسان معاصر سخن راندهاند.
در نگرش جدید جایگاه و میزان نقش افرینی عنصر جغرافیا تعدیل شده و تصویری نوین از منطقه و به تبع آن، تهدید منطقهای ارائه میگردد. از این منظر منطقه امنیتی عبارت است از: دستهای از کشورها که از حیث امنیتی وابستگی متقابل دارند یا تصور مینمایند که این گونه هستند این کشورها مستمراً تحت تأثیر یک یا چند عامل خارجی امنیتی هستند. (47)
عنصر دیگر در این مدل، بعد زمان است؛ یعنی پدیدهها پس از تولد، سیر رشد، نمو، بلوغ، افول و نابودی را طی مینمایند. بنابراین، زمان یکی از عوامل توصیف کننده یک پدیده محسوب میشود.
بعد سوم به سطوحاندیشهای و لایههای باوری بعلاوه گسترده مخاطبان نظر دارد. این که یک پدیده چگونه اپیدمی شده و مخاطب بیشتری را به خود جلب و جذب نموده، یا مبتلا به کرده است، ضمن این که این ابتلا در چه عمقی از باورها، استدلالات و رفتارها را شامل شده، نکتهای است که یک تحلیل گر در توصیف یک پدیده باید مدنظر قرار دهد.
جدول شماره 1- مدل تحلیل توصیفی جامع یک پدیده در ابعاد مختلف
ردیف |
معیار تحلیل پدیده |
گونه |
1 |
ماهیت پدیده |
سیاسی – اقتصادی – نظامی – اجتماعی – زیست محیط – فناورانه – و ... |
2 |
سطح پدیده |
فردی – گروهی – ملی – منطقهای – بین المللی – جهانی |
3 |
جغرافیای پدیده |
داخلی – خارجی – مرزی |
4 |
تقارن پدیده |
متقارن – نامتقارن |
5 |
پیچیدگی پدیده |
بسیط – پیچیده |
6 |
تعادل پدیده |
متعادل – نامتعادل |
7 |
هویت پدیده |
مادی – معنوی |
8 |
جنس پدیده |
عینی – ذهنی |
9 |
کانون پدیده |
بازیگران – ساختاری |
10 |
انگیزه پدیده |
عمدی – غیر عمدی |
11 |
کار ویژههای پدیده |
ایذایی، واقعی، آزمایشی، اصلی |
روش تحلیل لایهلایهای علتها با حرکت بالا و پایین در سطوح چهارگانه، نگرشهای مختلف شناختی را وارد میکند، اما آنها را در سطوح مختلف مرتب میکند ... در واقع بازگشت از لایههای پایین تر گفتمان و استعاره به لایه سطحی لیتانی به تهیه سیاستهای کل نگرتر در حوزه مطالعات پدیدههای مختلف، به ویژه پدیدههای امنیتی منجر خواهد شد. (49)
امنیت در سه سطح: نرم، سخت و نیمه سخت قابل ترسیم است، اما بهره گیری از همه این ظرفیتها در یک راهبرد هوش مند امری است که غرب و به ویژه آمریکا به دنبال آن است. استراتژی «قدرت تغییر» (54) که اوباما با روی کارآمدن خود سعی در تغییر تفسیر چهره آمریکا در سطوح بین المللی و منطقهای (خصوصاً منطقه خاورمیانه) دارد به نوعی بهره گیری از قدرت نرم میباشد. قدرتی که از مباحث محوری علم سیاست و مورداندیشه و تأمل در متون و آثار سیاسی بوده و به دلیل اهمیت آن در دو عرصه سیاست داخلی و خارجی برای اجرای خط مشیها و برنامهها و تحقق اهداف و منافع ملی، (55) مورد بهره برداری ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.
تفسیر قدرت در سیاست قدرت نرم عبارت است از پدید آوردن آثار مطلوب (56) و سلطه انسان بر انسان (57) هم چنین توانایی فرد یا گروه در کسب تسلیم و اطاعت دیگران (58) که کنترل و رفتار دیگران (59) را به همراه خواهد داشت.
هدف بهره گیری از قدرت نرم همانا ایجاد آثار و نتایج مورد نظر است (60) که مخاطبان اصلی آن را بر خلاف اهداف «قدرت» که دولتها، نخبگان سیاسی، گروههای ذی نفوذ و نهادهای حکومتی میباشند، مردم، نهادهای فروملی و NGOها تشکیل میدهد.
زمانی که تهدید، ماهیت پیچیده پیدا میکند، هر یک از بازی گران و ابزارهای لازم جهت ایجاد، گسترش و تقویت قدرت نیز باید دارای ماهیتی پیچیده باشند. (61) پیچیدگی و درهم تنیدگی اهداف، ابزار و مسائلی که در قدرت نرم وجود دارد سبب میشود که تحلیل گران، در آن، واحد، وضعیت محیطی را در سطوح مختلف: داخلی، منطقهای (محیط نزدیک) و بین المللی یا سیستمی (محیط دوردست) در ابعاد: سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وگاهاً اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده تا به یک تصویری درست از وضعیت حال و آینده دست یابند.
نقطه اشتراک تهدید نرم و قدرت نرم در ابزارها و روشهاست بدین صورت که به کار بردن ابزار سخت و قدرت نظامی صرف بر ضد نظامهای ایدئولوژیک که پایههای سیاست و افکار عمومی را دین، اعتقاد و مبانی دینی تشکیل میدهد، نه ممکن است و نه کارآمد. در این شرایط، به مرور ادبیات قدرت نرم (62) در مراکز تحقیقاتی غرب شکل گرفت (نای، 1378: 26) و سپس ترکیبی از قدرت سخت و نرم به عنوان قدرت هوشمند (63) در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار گرفت.
قدرت سخت دارای ساختاری هرمی با منطق «بالا به پایین» است، حال آن که قدرت نرم در ساختاری کروی و با منطق «دیالکتیک متن – بازیگر» تولید میشود.
در قدرت سخت قدرت به آمریت تعبیر شده و سبب گسست بین عامل و موضوع قدرت میشود، اما قدرت نرم با عنصر اقناع تعریف شده و قدرت در فضای ارتباط متقابل پدید میآید؛ یعنی عامل و موضوع بر یکدیگر تأثیرگذار هستند.
تهدید سخت، مستقل از مؤلفههای محیطی تعریف میشود، در حالی که در تهدید نرم، پدیدههای اجتماعی مرتبط با مؤلفههای محیطی است. تهدید سخت، حالتی ترکیبی دارد، ولی تهدید نرم، امتزاجی از مؤلفههای محیطی است. تهدید سخت، ماهیتی متعصب دارد، ولی تهدید نرم، تصویری ژلاتینی از قدرت است. تهدید سخت، بر سرمایه مادی بازی گر و تهدید نرم بر سرمایه اجتماعی بازی گر استوار است. (64)
برخی از دانشمندان سیاسی، عوامل و عناصر دیگری را نیز در عداد عوامل تشکیل دهنده و مؤثر در قدرت، اعم از نرم و سخت بر شمردهاند که اهم آنها عبارتند از:
وضعیت جغرافیایی (شامل: آب و هوا، نوع زمین، وسعت خاک، موقعیت سرزمین از نظر دسترسی به دریا یا مجاورت با سایر کشورها) جمعیت و نیروی انسانی، ظرفیت صنعتی، ترابری و ارتباطات، استعدادهای علمی و اختراعات و ابتکارات، سیستم اقتصادی، سازمان اداری و دولتی، موقعیت استراتژیک، ایدئولوژی و اخلاق اجتماعی، اطلاعات و آگاهی، تاسیسات نظامی و انتظامی، خرد رهبری و روحیه ملی. (65)
قدرت نرم مکمل قدرت سخت است به طوری که بیتوجهی به قدرت نرم میتواند قدرت سخت را تضعیف کرده، استراتژی قدرت یک نظام را به نحو محسوسی تضعیف کند. در واقع، موفقیت نه از جانب قدرت سخت و نه از جانب قدرت نرم، هیچ یک به تنهایی به دست نمیآید. برای رسیدن به موفقیت باید ترکیب بهینهای از آنها را به کار برد. (66) تفسیر جدیدی از «قدرت» در عصر کنونی که به عصر اطلاعات تعبیر شده، نه فقط از ساختار نظامی قوی و سخت، بلکه آمیزهای از قدرت سخت و نرم است (67) و حد فاصل بین قدرت نرم و سخت را قدرت امنیتی – اطلاعات نامیدند.
این طیف نشان میدهد تهدید دارای شش وضعیت اصلی است که تهدیدات امنیتی مرز میان تهدیدات بالقوه و بالفعل به شمار میروند. (48)
با بهره گیری از این مباحث در مقاله حاضر تلاش میشود وضعیت تهدید تکفیریها در این طیف مشخص شد. بدین منظور باید تهدید تکفیریها برآورد، شود. برآوردِ تهدید در اصطلاح، شامل شناسایی تهدید، تحلیل یا تعیین حجم تهدید و سنجش آن میشود. شناسایی الزاما به معنای تفحص یا جستجو، برای کشف تهدید نیست، بلکه میتواند به معنای پذیرش اولیه پدیدهای به عنوان تهدید باشد. در تحلیل تهدید باید محورهایی اساسی را دربارهی حجم تهدید مدنظر قرار داد. برخی از این محورها عبارتند از: حجم تاریخی، حجم مکانی، حجم آثار و پیامدها و حجم تعداد بازیگران و در نهایت، سنجش تهدید با پنج شاخصِ عمق تهدید، دامنه تهدید، توانمندی تهدیدگر، موقعیت تهدیدگر و عامل تهدیدگر صورت میپذیرد.
در ادامه به شناسایی و تحلیل تهدید جریان تکفیری خواهیم پرداخت تا ضمن مشخص نمودن سازمان معنایی تهدید جریان تکفیری زمینه بحث درباره سنجش این تهدید فراهم شود.
کوچهها را یکی پس از دیگری به دنبال خانهای قدیمی جستوجو میکنم. هوا بهشدت سرد است و آسمانهم چادر ابریاش را به تن کرده است. شال و کلاهم را محکمتر میکنم و از کوچههای حکیم نزاری بهطرف ۱۷ شهریور به راه میافتم. میگویند میتوان رد پای باستان را در آنجا یافت.
پیرزنی در کوچههای تنگ و باریک خیابان ۱۷ شهریور در حال عبور است. بهطرفش میروم و با سلام و احوالپرسی سراغی از خانههایی میگیرم که دستان باستان بر آن نقش بسته است.
مرا به سمت خانهای به نام «حاج عباس» سراغی میدهد. بنا به گفتههای پیرزن به دنبال خانهای میگردم که دری آبیرنگ و چوبی دارد و دیوارههایش نیز به قاب و نگارهای قدیمی آراستهشده است.
بعد از ۱۰ دقیقهای پرسوجو، خانه را در دل کوچهای طویل و تاریک، با شیبی ملایم مییابم. اطراف کوچه را خانههایی با دیوارهای بلند محاصره کرده است. گویا هنوز رد پای تاریخ در اینجا حضور دارد.
کلونهایی که بیصدا شدند
اما خانه «حاج عباس» اندکی رنگ و لعابش را تغییر داده است. تمام مشخصات مورد اشاره پیرزن را دارد. اما از کلون و یا در کوبی حلقهای اثری به چشم نمیآید. سمت چپ در، زنگ سفیدی تعبیهشده است. هر چه در را میکوبم و یا زنگ را میفشارم کسی پاسخگو نیست.
راهرفتهام را برمیگردم و کوچه تنگ و باریک را به سمت بالا قدمزنان میروم. دیوارهای خاکی و خشتی خانه در هوای نمناک زمستانی فضایی دلنشین را ایجاد کرده است.
در سمت چپ، در بزرگی با اندکی فرورفتگی در دیوار خودنمایی میکند. دری چوبی، کهنه، دولنگه و قدیمی همراه با در کوبی حلقهای و کلونی آهنی. با شک و تردید با صدای در کوب سکوت کوچه را در هم میشکنم. این بار صدای زنی جوان از پشت در به گوش میرسد.
بافاصله چندثانیهای، خانمی جوان در قاب آبیرنگ در ظاهر میشود. خودم را معرفی میکنم و با سلام و خوشامدگویی قدم در دالان حیاط قدیمی خانه «حاج عباس» میگذارم.
زیبایی خفته در بنایی ۱۰۰ ساله
همهجا را بهخوبی ورانداز میکنم. حیاطی بزرگ با اتاقهای مدوّر بیشترین خودنمایی را دارند. خانهای که در میان کلاهکهایی بیضیشکل قرار دارد و از هر طرف نیز با پلههایی به حیاط متصل میشود. حوض آبیرنگ هم در میان باغچههای ششضلعی و کوچک محاصرهشده است. درختهای کوتاهقد زیبایی خاصی به حیاط قدیمی خانه «حاج عباس» هدیه داده است.
سعی دارد برایم از تغییرات سخن بگوید اما پیرمرد درحالیکه آرام بر پلهها نشسته است او را منع میکند و میگوید: بگذار این خبرنگار جوان به کارش برسد.
حیاط کاملاً سنگفرش است و در قسمتی از آن نیز خانههایی تازه تأسیس بنا شده است. آنطرف تر هم در داخل دیوار، درست در زیر خانهها، فرورفتگی به چشم میخورد.
از پنجرههای چوبی خبری نیست و قاب های آهنی مربع شکل در وسط خانههای بیضی مانند خودنمایی میکنند اما از ظاهرشان پیداست که دو یا سه سال بیشتر از عمر این اتاق ها نگذشته است.
ورودی خانه هلالی شکل است و نقشهای زیبایی دارد. دیدن هر منظره عطش کنجکاویام را بیشتر می کند و بالاخره وجود اتاقکی بهدور از خانهها مرا برای پرسش بهطرف «حاج عباس» میکشاند.
غربت سبک اسلامی در معماریهای کنونی
این پیرمرد ۹۸ ساله در گفتوگو با ما میگوید: از بچگیام در این خانه بزرگ شده ام و جشن دامادی را هم در همین خانه برپا کرده ام.
حاج عباس صفوری بابیان اینکه نمای خانه سالبهسال عوض میشود، افزود: تا دو سال پیش پنجرههای چوبی با نقش و نگارهای زیبا داشت اما به دلیل حضور موریانهها و خراب شدن الیافهای چوب مجبور شدم آنها را عوض کنم.
وی با اشاره به بادگیرهای بالای بام خانه میگوید: این بادگیرها در جهت باد و برای سرد کردن خانه در فصل تابستان بهکار برده شده است.
اندکی سکوت میکند. گویی خاطرهها بر ذهنش نقش بستهاند. نفسی تازه میکند و میگوید: شیوه زندگی در گذشته کاملاً متفاوت با شرایط امروزی بود.
وی بابیان اینکه درگذشته حتی معماری خانهها هم اسلامی بود، میافزاید: این در حالی است که در معماری امروزی سبک اسلامی به فراموشی سپردهشده و غربت و تشویش در اکثر خانهها ورود پیداکرده است.
حاج عباس به دهلیز ورودی اشاره میکند و میگوید: این دالان را برای جلوگیری از نگاه دیگران به حیاط خانه ساختهایم.
وی میافزاید: درگذشته تمامی اعضای خانواده در یکخانه زندگی میکردند و هرکدام بعد از ازدواج در اتاقکی جدا که در دورتادور حیاط وجود دارد، زندگی می کردیم.
پختوپز در «پَستو»
این پیرمرد خوشصحبت ادامه میدهد: حال دیگر هم صفا رفته وهم محبتها قدیمی شده چراکه نه از خوشوبش کردن اعضای خانواده چیزی مانده و نه از خانههای قدیمی.
مرا به داخل خانه دعوت میکند. برای دیدن بیتابی میکنم. پشت سرش آرام به داخل میروم. اتاقها با معماری دایرهای و سقفهای گنبدی در قاب نگاهم پدیدار میشود.هر اتاق به اتاقی دیگر وصل میشود و آن اتاقک نیز به اتاقی دیگر. در های اصلی نمایی جدید به خود گرفتهاند اما درهای بین اتاق ها هنوز قدیمی و چوبی هستند.
« از هفتسالگی در این خانه زندگی میکردم و خاطرات زیادی دارم».
فضای اتاقها کوچک اما مملو از مهربانی و عطوفت است. لبخند بر صورت پیرمرد نقش بسته و گویی خاطرات کودکیاش را مرور می کند. «چای آماده است» این را دختر جوان میگوید و میافزاید: من اهل مشهد هستم و پنج سالی است که بهعنوان عروس به این خانه آمده ام.
مینا کدخدا زاده میگوید: شبهای زیادی را با خاطرات پدرشوهرم سپری میکنیم و تمامی عوامل و عناصر این خانه، زندگیمان را جلا داده است.
وی که از صحبتهایش پیداست آپارتماننشینی را دوست ندارد، میگوید: هنوز هم مانند گذشته شادی در این خانه حضور دارد و اعضای خانواده برای صرف وعدههای غذایی بر سر یک سفره می نشینند.
حفظ حریم خانه در معماری قدیم
یک معمار قدیمی هم در گفتوگو با ما میگوید: حال و هوای خانههای قدیمی بسیار جذاب و دوستداشتنی بود.
محمدولی فیاضی نسب که بنا به گفته خودش ۹۰ سال سن دارد و اولین خانه را در ۱۹ سالگی بنانهاده است، ادامه میدهد: پدرم هم در کار معماری و بنایی بود و از بچگی در کنارش شاگردی کردهام.
وی ادامه میدهد: درگذشته برای حریم خانهها و نگهداری زن و بچه از نگاه نامحرم، خانههایی با دیوارهای بلند و مستحکم ساخته میشد.
وی با اشاره به دهلیز ورودی خانههای قدیمی میگوید: در معماریهای قدیمی به زندگی و سبک معماری اسلامی توجه زیادی میشد.
فیاضی نسب بابیان اینکه این دهلیزها برای جلوگیری از نگاه دیگران به داخل خانه ساخته میشد، افزود: در معماری کنونی، از در حیاط تا داخل آشپزخانه را میتوان دید.
معماری جدید به سمت الگوهای غیربومی رفته است
این معمار بابیان اینکه معماریهای جدید برگرفته از الگوهای غیربومی است، میافزاید: هر سازه، اتاق و آجر در معماریهای گذشته با مفهوم و علتی نهاده میشد.
فیاضی نسب بابیان اینکه درگذشته در خانهها را کوچک و کوتاهقامت میساختیم، میافزاید: دلیل این امر هم این است که افراد باحالت تعظیم به خانه وارد شوند و نشاندهنده حرمت و احترام صاحبخانه بود.
وی با اشاره به مصالح بهکاررفته در معماریهای قدیمی بیان میکند: درگذشته از امکانات ساده اما مستحکم استفاده میشد.
فیاضی نسب میافزاید: بام خانهها را با کاهگل میپوشاندند تا در زمستان محافظ خوبی در برابر باران و ورود آب به داخل خانه باشد.
این معمار قدیمی میگوید: همچنین در ساخت حوض، خاک، مو و کاه را باهم مخلوط کرده و درنهایت نیز تخممرغ به آن اضافه میکردند تا محکم شود و بتواند آب را در خود نگهداری کند.
وی بابیان اینکه برای نگهداری از غلات و آذوقهها هم از خمرههای گلی به نام «گلینه» استفاده میشد، گفت: برای صرفهجویی در مصرف انرژی و سرد کردن خانه از بادگیر و برای پخت غذا نیز از اجاقگاز استفاده میشد.
سبک اسلامی در معماری جدید ناپیداست
فیاضی نسب ادامه میدهد: همچنین در ساخت خانهها تنها از خشت، سنگ و گل استفاده میشد و هزینهها به نسبت امروز اعداد و ارقام بالایی نبود.
وی بابیان اینکه چهره اسلامی معماری در عصر کنونی در حال نابودی است، میافزاید: بسیاری از خانهها دارای یک اتاق بوده و فضای آنهم کاملاً قابلمشاهده برای هرکسی است.
این معمار ۹۰ ساله میافزاید: همچنین رسانهها باید نسبت به بازگو کردن زیباییها و کاربردهای موثر معماری قدیم تلاش و توجه مردم را به سبکهای معماری اسلامی- ایرانی جلب کنند.
خانه های امروز حکم خوابگاه را دارد
یک کارشناس مهندسی معماری در گفتوگو با ما بیان کرد: تحولات صورت گرفته در حوزه مسکن را میتوان به دو بخش تحولات ناشی از تغییر نیازمندیها و ارتقای سطح تکنولوژی تقسیم کرد.
مهدی حسین پور ادامه داد: عمده این تحولات برگرفته از الگوهای غیربومی بوده و پیامدهای منفی دارد.
وی با اشاره به معماری قدیمی خانهها بیان کرد: در خانههای قدیمی به دلیل تفکیک اندرونی از محیط بیرونی، فضایی آرام برای ساکنان خانه فراهم میشد.
حسین پور ادامه داد: نوع معماری سازگار با محیط طبیعی در این خانهها باعث میشد تا ساکنان کمتر در معرض تنشهای اقلیمی قرار گیرند.
حسین پور بابیان اینکه ساکنان این خانهها ساعات کمتری را در خانه سپری میکنند، بیان کرد: در معماری قدیمی تناسب اجزاء با محیط فرهنگی، فضای خانه را برای ساکنان آرامبخش میکرد.
این کارشناس معماری بیان کرد: کمبود فضای مسکن در معماری جدید سرگرمیهای بیتحرک را جایگزین فعالیتهای بدنی کودکان در خانه کرده که پیامدهای روحی حاصل از آن نسل آینده را تهدید میکند.
وی ادامه داد: همچنین حذف برخی حریمهای شخصی و کاهش فاصله میان فضای درونی و بیرونی ازجمله پیامدهای منفی فرهنگی شکل جدید ساخت و سازهای مسکونی به شمار میرود.
لزوم احیای معماری قدیم در جامعه
مدیرکل تبلیغات اسلامی خراسان جنوبی هم در گفتوگو با ما انفکاک فضای درونی از محیط بیرونی را از مهمترین شاخص های معماری اصیل ایرانی دانست.
حجتالاسلام کاظم لطفیان ادامه داد: این امر باعث میشود خانه به معنای واقعی محلی برای سکون و آرامش خانواده باشد.
وی بیان کرد: در شرایط امروزی به دلیل افزایش تراکم جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین، نیازمندیهای خانوادهها با مشکلاتی روبهرو است اما میتوان با برنامهریزی قسمت قابلتوجهی از معماری قدیم را احیا کرد.
وی بیان کرد: استفاده از نمادهای معماری اصیل ایرانی در ساختمانهای عمومی، فضاهای تفریحی و اماکن مذهبی میتواند به معرفی معماری اصیل ایرانی کمک کند.
معماری اسلامی- ایرانی در روستاها احیا میشود
معاون پشتیبانی و امور هماهنگی استانهای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی هم در گفتوگو با ما بیان کرد: تلاش میکنیم در ساختوسازهای روستایی، معماری بومی روستاها را حفظ و احیاء کنیم.
هادی درفشی با اشاره به اجرای طرحهای بنیاد مسکن در روستاها بیان کرد: برای هر استان یک یا دو مشاور ارشد انتخاب شده که نوع معماری و طرحهای روستایی را بررسی کنند.
وی بابیان اینکه برخی از روستاها ویژگی تاریخی دارند، افزود: باید معماری قدیمی روستاها که بیشتر بر مبنای اسلامی – ایرانی بوده، احیا شود.
درفشی ادامه داد: برخی از روستاییان متأثر از سبک معماری جدید به سمت ساختوسازهای شهری میروند که امید است با پذیرش مردم بتوانیم این فرهنگ را تغییر داده و آنها را به سمت ساخت و سازهایی با نوع معماری قدیمی سوق دهیم.
وی بابیان اینکه فضای روستایی را باید خاص روستا بدانیم، گفت: تلاش ما مبنی بر این است که روستاهایی مدرن با امکانات خوب بسازیم مشروط بر اینکه معماری ایرانی- اسلامی آن حفظ شود.
اینگونه که پیداست تاریخ و معماری ایرانی- اسلامی از کوچههای بیرجند رخت بربسته و از بافت خانههای قدیمی هم چیزی به یادگار نمانده و این نشان دهنده ضعف مدیریتی برخی دستگاهها و نهادهای ذیربط است. چراکه برخی از خانهها که ارزش تاریخی داشته به مکانهایی خاص تبدیلشده و تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در آن مکانها حضور یابند.
آشکارساز جریان AC دستگاهی است که بدون برقراری اتصال فیزیکی با قطعات یا مدارات الکترونیکی مختلف جریان AC را شناسایی میکند. در این ساختنی طرز ساخت این دستگاه ساده را یاد میگیرید. این مدار ساده میتوانید خطوط جریان و خنثی را در یک مدار AC مشخص کنید؛ بدون اینکه نیاز به اتصال به آن داشته باشد.
با ساختنی همراه باشید
روشهای مختلفی برای ساخت آشکارساز جریان AC وجود دارد اما روشی که در این ساختنی یاد میگیرید از کمترین و ساده ترین قطعات استفاده میکند. در ویدیوی زیر میتوانید آموزش ساخت آشکارساز AC را ببینید.
میتوانید شماتیک مدار و طراحی برد مدار چاپی را از لینک زیر دانلود کنید. برای ساخت برد مدار چاپی میتوانید از روش انتقال تونر یا ماژیک استفاده کنید.
بعد از ساخت برد مدار چاپی هم قطعات را طبق شماتیک روی آن لحیم کنید. هنگام لحیم کاری نهایت دقت را بخرج بدهید چون این مدار به شدت حساس است.
رمز فایل saakhtani.ir است
حالا میتوانید هر مداری که جریان AC داشته باشد را با این آشکارساز تست کنید. اگر ایده ای برای بهبود طراحی برد یا خود مدار دارید، آن را با کاربران ساختنی به اشتراک بگذارید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
با قطعات الکترونیکی ارزان آشکارساز جریان AC بسازید
توضیح کوتاه
این مدار بدون تماس الکتریکی وجود جریان AC در مدار را تشخیص میدهد.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
پایه و اساس تحلیل پدیدهها در راستای رسیدن به تئوری و مدل در عصر حاضر برآمده از نگاه به انسان به صورتی افراطی میباشد که باید به آن در این مقال بیش از پیش نظر افکند. آری، پس از دوره رنسانس به عنوان عصر طلایی و انقلاب در بسیاری از علوم و دیدگاهها، غرب در ورطه مادی گرایی افراطی (9) و انسان محوری (10) غوطه ور شد و تمام عرصههای زندگی او را این نگاه به انسان تعریف نموده است، اما قرآن به عنوان کتاب جامع و اسلام به عنوان دین کامل، هویت اصلی انسان را به صورت متعادل تعریف نموده است.
تطبق مفهومی این نمودار بیان گر این حقیقت است که علم شامل قواعد و نظریاتی است که در پدیدهها بوده و با نمودهای خاص، خود را به انسان و عقل او عرضه میکند و انسان با ابزارهای معرفتی به شکار این قواعد میپردازد. تبیین یا تعلیل پدیدهها که معطوف به گذشته است و توصیف آن که معطوف به اکنون و حال بوده، برای رسیدن به قاعدهای که شمولیت داشته و توان پیش بینی را به انسان داده و هم چنین قدرت تبیین دیگر پدیدههای مشابه را داشته باشد همه ماهیت علم را تشکیل میدهد.
تحلیل کیفی در سه سطح قابل انجام است: توصیف، تبیین و تفسیر در راستای ترسیم آینده (22) تحلیل، عبارت است از شکستن کل به اقسام مختلف به منظور تعیین ماهیت آن که بر دو گونه ی طبیعی قابل تقسیم است. تحلیل، جزئی جداناپذیر از تبیین است، زیرا تبیین در ذات خود، نیاز به تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها دارد؛ بنابراین، رابطه میان این دو، عموم و خصوص مطلق است. (23)
هیچ پدیدهای در این عالم بدون علت به وجود نیامده و قاعده کلی فلسفی که در عالم صُدفه وجود ندارد جاری و ساری است. پدیدارهای طبیعی عمدتاً تک یا دو علتی هستند، اما پدیدههای انسانی دارای پیچیدگیهای خاص خود بوده، زیرا بازیگر اصلی این پدیدهها انسانها هستند، بنابراین، جریانهایی که در علوم انسانی شکل میگیرند دارای لایههای مختلف علّی هستند که عبارتند از: نقطه کانونی یا علّت اساسی که پدیده از آن جا نشئت گرفته است و بعد لایه اولیه علتها که علل معروف اربعه بوده و لایه ثانویه که عبارت است از علتهای ایجادی، تثبیتی و گسترش در سطح و عمق را شامل میشود و در مدل ذیل به نمایش درآمده است:
منظور از علت کانونی، نحوه پیدایش یک پدیده میباشد که به تعبیر بوزان میتواند ریشه در اغراض بازی گران و یا ماهیت سازمانها داشته باشد. (37)
تقریباً اولین کسی که مفصلاً به موضوع علل پرداخته ارسطو است. ارسطو بیان میکند که فلسفه علم، بررسی علل اولیه است به دلیل این که از حیرت سرچشمه گرفته است و به دلیل این که فلسفه علل اولیه را بررسی میکند بهترین نوع علم است، در حالی که انتزاعی ترین علوم است، دقیق ترین علوم است. در مابعدالطبیعه ارسطو چهار نوع علت را بر میشمارد: اولین علت، جوهر شیء است (علت صوری) دومین علت، ماده یا موضوع (علت مادی)، سومین علت، منشاء حرکت؛ یعنی علت فاعلی است و چهارمین علت، علت غایی است بنابراین، ارسطو علل را به چهار دسته تقسیم کرده است.
الف) آن چیزی که وجود یک شیء بسته به اوست گاهی چیزی است که ملاک فعلیت این شیء است؛ یعنی فعلیت پیدا کردن این شیء از او است و این، صورت است.
ب) اگر آن چیز، مناط بالقوه بودن این شیء یعنی معلول باشد آن، ماده است.
ج) اما اگر چیزی که علت خوانده میشود خارج از وجود و ذات شیء باشد، یا چیزی است که شیء به علت آن به وجود آمده است، علت غایی نامیده میشود.
د) و یا شیء از او بوجود آمده است که علت فاعلی نامیده میشود.
ما نباید در پدیدههای انسانی مانند پدیدههای تجربی و مادی نگاه کنیم، زیرا پدیدههای انسانی و اجتماعی دارای پیچیدگیهای خاص خود هستند، مبنی بر این که پدیدهها دارای لایههای متعدد درونی از علتها هستند و دارای یک نقطه کانونی بوده که باید محقق واقعی به آن دست یابد. مدل فوق بیانگر این نکته است، اما در لایه ثانویه علتها ما با علل چهارگانه دیگری رو به رو هستیم: علت ایجادی که چه علل و عواملی موجب پیدایش یک پدیده میباشد و در ادامه چه علل یا عواملی موجب تثبیت این پدیده شده است، زیرا بسیاری از پدیدهها پس از به وجود آمدن، قدرت ابراز وجود را در عرصه زمانی ندارند و به زبان ساده، سریع از صحنه روزگار محو میشوند. علت گسترش در سطح که همان مکان و جغرافیاست نیز یکی از علت است و در نهایت علتهای نفوذ در عمق که منظور ما در این مدل، عللی است که باعث شده یکاندیشه یا جریان در حوزه باورها و ارزشها نفوذ کرده است.
اگر بپذیریم که پدیدهها مقولاتی «زمینه وند» (41) هستند که به یک باره پدیدار نمیشوند، بلکه طی فرایندی تدریجی در بستر جامعه شکل و تکوین مییابند، در آن صورت مشخص میشود که هر پدیدهای دارای یک هویت اجتماعی است که دوره قبل از ظهور عینی آن را نیز شامل میشود. برخی از امنیت پژوهان همین رویکرد را در مقام تحلیل امنیت مورد توجه قرار داده و از وجود هویتهای اجتماعی شده (42) برای پدیدههای امنیتی سخن گفتهاند که ما را به ریشههای اجتماعی امنیت رهنمون میشود. (43)
تعداد بازی گران بر عدم تجانس تأثیر میگذارد؛ یعنی هر چه تعداد [بازی گران دخیل] بیشتر باشد... میزان [احتمالی] نابرابری یا تعارض تأثیر [می پذیرد] بنابراین، تعداد بیشتر بازی گران، عدم تجانس را افزایش میدهد.» (44)
مکان و سطح و جغرافیا چیست؟ «دیگر آن جایی (Outside) وجود ندارد – جهان به هم نزدیک شده است. یک زمین واحد داریم. در این فضا تهدیدات و فرصتهای تازه روییدن گرفته است.» (45)
ملاحظات جغرافیایی به دلیل عینیت و تأثیرگذاری شان از دیرباز مدنظر استراتژیستها در مقام تحلیل پدیدهها بودهاند. به همین دلیل است که حجم متون منتشر شده در این زمینه بسیار و تقسیمات پدیدهها از این منظر متنوع میباشد. البته طرح بحث جهانی شدن و بروز پدیده تراکم مکانی، مانع از توسعه فزاینده ملاحظات جغرافیایی شده است تا آنجا کهاندیشه گرانی چون: «کارل یاسپرس» (46) از بیاثر شدن این شاخص در منظومه فکری انسان معاصر سخن راندهاند.
در نگرش جدید جایگاه و میزان نقش افرینی عنصر جغرافیا تعدیل شده و تصویری نوین از منطقه و به تبع آن، تهدید منطقهای ارائه میگردد. از این منظر منطقه امنیتی عبارت است از: دستهای از کشورها که از حیث امنیتی وابستگی متقابل دارند یا تصور مینمایند که این گونه هستند این کشورها مستمراً تحت تأثیر یک یا چند عامل خارجی امنیتی هستند. (47)
عنصر دیگر در این مدل، بعد زمان است؛ یعنی پدیدهها پس از تولد، سیر رشد، نمو، بلوغ، افول و نابودی را طی مینمایند. بنابراین، زمان یکی از عوامل توصیف کننده یک پدیده محسوب میشود.
بعد سوم به سطوحاندیشهای و لایههای باوری بعلاوه گسترده مخاطبان نظر دارد. این که یک پدیده چگونه اپیدمی شده و مخاطب بیشتری را به خود جلب و جذب نموده، یا مبتلا به کرده است، ضمن این که این ابتلا در چه عمقی از باورها، استدلالات و رفتارها را شامل شده، نکتهای است که یک تحلیل گر در توصیف یک پدیده باید مدنظر قرار دهد.
جدول شماره 1- مدل تحلیل توصیفی جامع یک پدیده در ابعاد مختلف
ردیف |
معیار تحلیل پدیده |
گونه |
1 |
ماهیت پدیده |
سیاسی – اقتصادی – نظامی – اجتماعی – زیست محیط – فناورانه – و ... |
2 |
سطح پدیده |
فردی – گروهی – ملی – منطقهای – بین المللی – جهانی |
3 |
جغرافیای پدیده |
داخلی – خارجی – مرزی |
4 |
تقارن پدیده |
متقارن – نامتقارن |
5 |
پیچیدگی پدیده |
بسیط – پیچیده |
6 |
تعادل پدیده |
متعادل – نامتعادل |
7 |
هویت پدیده |
مادی – معنوی |
8 |
جنس پدیده |
عینی – ذهنی |
9 |
کانون پدیده |
بازیگران – ساختاری |
10 |
انگیزه پدیده |
عمدی – غیر عمدی |
11 |
کار ویژههای پدیده |
ایذایی، واقعی، آزمایشی، اصلی |
روش تحلیل لایهلایهای علتها با حرکت بالا و پایین در سطوح چهارگانه، نگرشهای مختلف شناختی را وارد میکند، اما آنها را در سطوح مختلف مرتب میکند ... در واقع بازگشت از لایههای پایین تر گفتمان و استعاره به لایه سطحی لیتانی به تهیه سیاستهای کل نگرتر در حوزه مطالعات پدیدههای مختلف، به ویژه پدیدههای امنیتی منجر خواهد شد. (49)
امنیت در سه سطح: نرم، سخت و نیمه سخت قابل ترسیم است، اما بهره گیری از همه این ظرفیتها در یک راهبرد هوش مند امری است که غرب و به ویژه آمریکا به دنبال آن است. استراتژی «قدرت تغییر» (54) که اوباما با روی کارآمدن خود سعی در تغییر تفسیر چهره آمریکا در سطوح بین المللی و منطقهای (خصوصاً منطقه خاورمیانه) دارد به نوعی بهره گیری از قدرت نرم میباشد. قدرتی که از مباحث محوری علم سیاست و مورداندیشه و تأمل در متون و آثار سیاسی بوده و به دلیل اهمیت آن در دو عرصه سیاست داخلی و خارجی برای اجرای خط مشیها و برنامهها و تحقق اهداف و منافع ملی، (55) مورد بهره برداری ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.
تفسیر قدرت در سیاست قدرت نرم عبارت است از پدید آوردن آثار مطلوب (56) و سلطه انسان بر انسان (57) هم چنین توانایی فرد یا گروه در کسب تسلیم و اطاعت دیگران (58) که کنترل و رفتار دیگران (59) را به همراه خواهد داشت.
هدف بهره گیری از قدرت نرم همانا ایجاد آثار و نتایج مورد نظر است (60) که مخاطبان اصلی آن را بر خلاف اهداف «قدرت» که دولتها، نخبگان سیاسی، گروههای ذی نفوذ و نهادهای حکومتی میباشند، مردم، نهادهای فروملی و NGOها تشکیل میدهد.
زمانی که تهدید، ماهیت پیچیده پیدا میکند، هر یک از بازی گران و ابزارهای لازم جهت ایجاد، گسترش و تقویت قدرت نیز باید دارای ماهیتی پیچیده باشند. (61) پیچیدگی و درهم تنیدگی اهداف، ابزار و مسائلی که در قدرت نرم وجود دارد سبب میشود که تحلیل گران، در آن، واحد، وضعیت محیطی را در سطوح مختلف: داخلی، منطقهای (محیط نزدیک) و بین المللی یا سیستمی (محیط دوردست) در ابعاد: سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وگاهاً اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده تا به یک تصویری درست از وضعیت حال و آینده دست یابند.
نقطه اشتراک تهدید نرم و قدرت نرم در ابزارها و روشهاست بدین صورت که به کار بردن ابزار سخت و قدرت نظامی صرف بر ضد نظامهای ایدئولوژیک که پایههای سیاست و افکار عمومی را دین، اعتقاد و مبانی دینی تشکیل میدهد، نه ممکن است و نه کارآمد. در این شرایط، به مرور ادبیات قدرت نرم (62) در مراکز تحقیقاتی غرب شکل گرفت (نای، 1378: 26) و سپس ترکیبی از قدرت سخت و نرم به عنوان قدرت هوشمند (63) در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار گرفت.
قدرت سخت دارای ساختاری هرمی با منطق «بالا به پایین» است، حال آن که قدرت نرم در ساختاری کروی و با منطق «دیالکتیک متن – بازیگر» تولید میشود.
در قدرت سخت قدرت به آمریت تعبیر شده و سبب گسست بین عامل و موضوع قدرت میشود، اما قدرت نرم با عنصر اقناع تعریف شده و قدرت در فضای ارتباط متقابل پدید میآید؛ یعنی عامل و موضوع بر یکدیگر تأثیرگذار هستند.
تهدید سخت، مستقل از مؤلفههای محیطی تعریف میشود، در حالی که در تهدید نرم، پدیدههای اجتماعی مرتبط با مؤلفههای محیطی است. تهدید سخت، حالتی ترکیبی دارد، ولی تهدید نرم، امتزاجی از مؤلفههای محیطی است. تهدید سخت، ماهیتی متعصب دارد، ولی تهدید نرم، تصویری ژلاتینی از قدرت است. تهدید سخت، بر سرمایه مادی بازی گر و تهدید نرم بر سرمایه اجتماعی بازی گر استوار است. (64)
برخی از دانشمندان سیاسی، عوامل و عناصر دیگری را نیز در عداد عوامل تشکیل دهنده و مؤثر در قدرت، اعم از نرم و سخت بر شمردهاند که اهم آنها عبارتند از:
وضعیت جغرافیایی (شامل: آب و هوا، نوع زمین، وسعت خاک، موقعیت سرزمین از نظر دسترسی به دریا یا مجاورت با سایر کشورها) جمعیت و نیروی انسانی، ظرفیت صنعتی، ترابری و ارتباطات، استعدادهای علمی و اختراعات و ابتکارات، سیستم اقتصادی، سازمان اداری و دولتی، موقعیت استراتژیک، ایدئولوژی و اخلاق اجتماعی، اطلاعات و آگاهی، تاسیسات نظامی و انتظامی، خرد رهبری و روحیه ملی. (65)
قدرت نرم مکمل قدرت سخت است به طوری که بیتوجهی به قدرت نرم میتواند قدرت سخت را تضعیف کرده، استراتژی قدرت یک نظام را به نحو محسوسی تضعیف کند. در واقع، موفقیت نه از جانب قدرت سخت و نه از جانب قدرت نرم، هیچ یک به تنهایی به دست نمیآید. برای رسیدن به موفقیت باید ترکیب بهینهای از آنها را به کار برد. (66) تفسیر جدیدی از «قدرت» در عصر کنونی که به عصر اطلاعات تعبیر شده، نه فقط از ساختار نظامی قوی و سخت، بلکه آمیزهای از قدرت سخت و نرم است (67) و حد فاصل بین قدرت نرم و سخت را قدرت امنیتی – اطلاعات نامیدند.
این طیف نشان میدهد تهدید دارای شش وضعیت اصلی است که تهدیدات امنیتی مرز میان تهدیدات بالقوه و بالفعل به شمار میروند. (48)
با بهره گیری از این مباحث در مقاله حاضر تلاش میشود وضعیت تهدید تکفیریها در این طیف مشخص شد. بدین منظور باید تهدید تکفیریها برآورد، شود. برآوردِ تهدید در اصطلاح، شامل شناسایی تهدید، تحلیل یا تعیین حجم تهدید و سنجش آن میشود. شناسایی الزاما به معنای تفحص یا جستجو، برای کشف تهدید نیست، بلکه میتواند به معنای پذیرش اولیه پدیدهای به عنوان تهدید باشد. در تحلیل تهدید باید محورهایی اساسی را دربارهی حجم تهدید مدنظر قرار داد. برخی از این محورها عبارتند از: حجم تاریخی، حجم مکانی، حجم آثار و پیامدها و حجم تعداد بازیگران و در نهایت، سنجش تهدید با پنج شاخصِ عمق تهدید، دامنه تهدید، توانمندی تهدیدگر، موقعیت تهدیدگر و عامل تهدیدگر صورت میپذیرد.
در ادامه به شناسایی و تحلیل تهدید جریان تکفیری خواهیم پرداخت تا ضمن مشخص نمودن سازمان معنایی تهدید جریان تکفیری زمینه بحث درباره سنجش این تهدید فراهم شود.
خبرگزاری مهر: شاید باورش سخت باشد اما در زیر سطح زمین جریانی از آهن مذاب وجود دارد که دمایش تقریبا با سطح خورشید برابری می کند.
نشریه نیوساینتیست در گزارشی جالب توجه به تشریح یک فرآیند طبیعی اما حیرت انگیز در دل زمین پرداخته و می نویسد: برای نخستین بار در تاریخ است که چنین جریان چشمگیری از آهن مذاب در زیر سطح زمین یافت می شود. اما کشف این موضوع در نوع خود جالب توجه است. جایی در عمق ۳ هزار کیلومتری زمین، آهن مذاب در قالب یک جریان بزرگ وجود دارد. دانشمندان تخمین می زنند که این جریان در زیر آمریکای شمالی یعنی جایی که کانادا واقع شده و روسیه وجود داشته، باشد. اما جالب تر از همه اینکه کشف این جریان مذاب که تخمین زده می شود دمایی همتراز با سطح خورشید دارد از طریق مشاهدات فضایی صورت گرفته است.
نیوساینتیست در ادامه این گزارش آورده است: هیچ کس به درستی نمی داند که چرا این جریان مذاب تا این حد با سرعت پیشروی می کند اما تیمی از دانشمندان که موفق به کشف آن شده اند بر این باورند که این یک پدیده طبیعی است که اساس آن به یک میلیارد سال پیش بازمی گردد. با بررسی دقیق این جریان می توان به شکل گیری میدانهای مغناطیسی زمین پی برد. اهمیت این میدانها در این است که از زمین و ساکنانش در برابر توفانهای خورشیدی محافظت می کنند.
در بخش دیگری از این گزارش می خوانیم: گروهی از دانشمندان دانشگاه لیدز در بریتانیا این جریان مذاب را کشف کرده اند. فیل لیورمور که هدایت این دانشمندان را بر عهده داشته می گوید: حقیقتا این یک کشف قابل توجه است. تا پیش از این می دانستیم که هسته مذاب زمین در حال حرکت است اما حالا متوجه وجود این جریان مذاب از آهن هم شده ایم. اهمیت این کشف جدید در آن است که درباره اعماق زمین چیز زیادی نمی دانیم. در واقع ما بیشتر از آنکه درباره اعماق سیاره مادر بدانیم درباره خورشید آگاهی داریم.
آب آناناس طعم بسیار خوبی داشته و همیشه به عنوان یک نوشیدنی محبوب در میان مردم در نظر گرفته می شود. این ادامه ...
غلات حاوی فیبر بالا دارای فواید سلامتی متعددی می باشند. با این حال، همه ی انواع غلات برای افراد دیابتی ادامه ...
دیابت نوع 1 و 2 دو نوع اصلی دیابت می باشند. سطوح غیر طبیعی گلوکز خون علامت مشخص بیماری دیابت می باشد. ادامه ...
ملوکسیکام یا موبیک یک داروی غیر استروئیدی ضد التهابی (NSAID) بوده که عمدتا برای درمان درد، سفتی و کاهش ادامه ...
داروهای غیر استروئیدی ضد التهابی که به عنوان NSAIDs نیز شناخته می شود، به منظور کاهش درد و التهاب مورد ادامه ...
افرادی که داروی لووتیروکسین مصرف می کنند، احتمال توسعه ی مشکلات استخوانی مانند پوکی استخوان در آن ها ادامه ...
گلیکوزیدهای قلبی عمدتا برای درمان بی نظمی و نارسایی قلب تجویز می شود. این مقاله اطلاعاتی را درباره ی ادامه ...
کاربرد کرم کتوپروفن می تواند باعث احساس خارش ناخوشایند و منجر به تشکیل جوش گردد. حساسیت به نور یکی دیگر ادامه ...
در صورتی که سطوح کلسترول شما بالا باشد، احتمالا پزشک ممکن است داروی سیمواستاتین را برای شما تجویز کند. ادامه ...