جوانان امروزی برای دستیابی به زیبایی به هر روش و وسیلهای متوسل میشوند تا بتوانند زیباتر شوند یا کمی در ظاهر خود تغییر ایجاد کنند! در بین عملهای جراحی زیبایی، کشیدن پوست صورت، بالا بردن ابرو، جراحی زیبایی پلک و جراحی زیبایی بینی رایجترینها به شمار میآیند و حتی در برخی مناطق تهران جراحی زیبایی گوش و تیز و کشیده کردن آنکه به آن «گوش الاغی» میگویند نیز در حال گسترش است.
آمارها نشان میدهد که در ۱۵ سال گذشته شمار مصرفکنندگان لوازم آرایشی و متقاضیان عملهای جراحی پلاستیک زیبایی در جهان، ۷۰ درصد بیشتر شده است. همچنین بر اساس آماری که انجمن جراحی پلاستیک آمریکا ارائه کرده است، ۸۰ درصد از جراحی های سال ۱۹۹۹ را زنان انجام دادهاند، اما مقامات ایرانی میگویند آماری در این رابطه منتشر نشده است.
بر اساس مطالعه مشترک یک مرکز تحقیقاتی ایرانی و دانشگاه «جان هاپکینز» آمریکا، میزان سرانه مشاغل مربوط به عمل جراحی بینی در ایران ۷ برابر بیشتر از آمریکا است. در حال حاضر هزینه متوسط یک عمل جراحی بینی رقمی بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان است. هزینه عمل کشیدن پهلو و شکم بین ۳ تا ۷ میلیون تومان؛ کشیدن پوست صورت ۳ تا ۶ میلیون تومان و کشیدن کامل پوست صورت تا ۱۵ میلیون تومان هزینه دارد. این هزینهها در شرایطی است که در ایران متوسط درآمد ماهانه مردم در مناطق شهری بسیار پایینتر از این رقمهاست. (درباره عمل زیبایی «گوش الاغی» یا «گوش جنی» و همچنین انجام این مطالعه مشترک میتوانید نوشتار «اسمش جراحی «زیبایی» است: مدی به نام «گوش الاغی»!» را بخوانید که پیشتر در جام جم سرا نیز منتشر شد)
نبود آمار میزان جراحیهای زیبایی در کشور
سیدعبدالحسن امامی رئیس انجمن جراحان پلاستیک ایران میگوید: آمار دقیقی از میزان جراحیهای زیبایی در کشور نداریم زیرا تاکنون از هیچ مرکز زیبایی و پزشکی آمار دقیقی جمع آوری نشده و پزشکان به دلیل برخی مسائل اقتصادی، اجتماعی و پزشکی تمایلی به ارائه آماری از تعداد مراجعان خود ندارند اما در هر صورت تعداد مراجعه و انجام عملهای جراحی زیبایی بسیار رو به افزایش است.
وی تاکید میکند: وزارت بهداشت باید تشکیلاتی داشته باشد تا از مراکز و مراجع مختلف این آمارها را بگیرد زیرا حتی معلوم نیست این عملهای زیبایی از سوی چه پزشکانی صورت میگیرد. حتی در برخی مراکز این عملها توسط پزشکان عمومی و غیرمتخصص انجام میشود. جراحی بینی در صدر عملهای جراحی قرار دارد و بیشترین مراجعهها در شهر تهران صورت میگیرد.
اقناع کوتاه مدت شرایط روحی جوانان با جراحی زیبایی
حسن موسوی چلک، آسیبشناس اجتماعی و رئیس انجمن مددکاران ایران در گفتوگویی به بررسی علل و عوامل این آسیب اجتماعی میپردازد و میگوید: شیوع و بروز برخی جراحیهای زیبایی یکی از ویژگیهای جوامع رو به توسعه است که متاسفانه ایران یکی از کشورهایی است که در آن جراحی زیبایی بینی در صدر عملهای جراحی قرار دارد. باید توجه داشته باشیم که هیچ کس از زیبایی بدش نمیآید زیرا چهره زیبا جذابیتهای بسیاری دارد بر همین اساس جوانان برای اینکه بتوانند اینجاذبه را نسبت به خودشان ایجاد کنند به تیغ بسیاری از جراحان زیبایی تن میدهند تا بتوانند به نحوی در جامعه ابراز وجود کنند.
به گفته چلک، این پدیده مختص زنان کشور نیست و گاهی اوقات با مردانی روبرو میشویم که آرایش به صورت دارند و یا حلقههایی به گوش و بینی خود متصل کردهاند. همچنین چشم و همچشمی و رقابت میان زنان و مردان باعث تمایل بیش از اندازه جوانان به سمت جراحیهای زیبایی شده است.
وی با بیان اینکه انجام عملهای زیبایی و استفاده از آرایش و پوشش نامتعارف در کوتاهمدت شرایط روحی افراد را اقناع میکند، میافزاید: این جوانان به خاطر پرکردن خلاء عاطفی موجود در زندگیشان تن به چنین عملهای بیهوده و بیدلیل غیرپزشکی میدهند اما با گذر زمان وضعیت روحی آنان به حالت عادی باز میگردد و همچنان از خود ناراضی خواهند شد بنابراین تنوعطلبی یا مدگرایی در این حوزهها بیشتر است و هزینههای بسیاری نیز بر زندگی تحمیل میکند.
این آسیبشناس اجتماعی تصریح میکند: بسیاری از جوانان به منظور پرکردن خلاء عاطفی موجود در زندگی به سمت این نوع عملهای جراحی گرایش پیدا میکنند در حالی که خانوادهها و دستگاههای اجرایی کشور میتوانند با ایجاد برنامههای شاد و مفرح فرصتهایی را برای ابراز وجود این افراد فراهم کنند و به جوانان و نوجوانان امکان و فرصت مطرحشدن بدهند. یکی از راههای جلب توجه و ابراز وجود برای جوانان امروزه انجام عملهای جراحی زیبایی است زیرا بسیاری از جوانان کشور که درگیر خلاءهای روانی و عاطفی هستند با انجام این نوع عملهای جراحی بیدلیل میخواهند در جامعه متفاوتتر از سایر افراد حاضر شوند.
وی راهکار کاهش گرایش به سمت این نوع عملهای جراحی را سرمایه گذاری بر سایر بخشهای اجتماعی و روانی جوانان میداند و اضافه میکند: برای اینکه بروز پدیدههایی از این دست در جامعه کاهش یابد در جامعه فضای نشاط، گفتگوی اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی را باید تقویت کنیم زیرا زمانی که از این موارد غفلت میکنیم و آنها را مورد بیتوجهی قرار میدهیم طبیعتا عوارض و پیامدهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت و در نهایت این خلاءهای روانی و عاطفی باید به نحوی پوشش داده شود زیرا تاکنون ما بر روی تقویت هویت اجتماعی و نشاط اجتماعی کار نکردیم و کلا حوزه اجتماعی فرهنگی حوزه مورد توجه در عمل نبوده است. (آنا)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
272
همچنین این مطالعه خاطرنشان کرده زنانی که یا بچهدار نمیشوند یا بیش از ۴ فرزند دارند، با خطر بیشتری برای مشکلات قلبی و عروقی مواجه هستند. اما گویی دوره تک فرزندی بهسر آمده است. برخی خانوادهها بر این عقیده هستند که یک فرزند کافی نیست و برخی هنوز ازدواج نکرده در فکر راهاندازی مهدکودکند!
محمد اسماعیل مطلق، رئیس مرکز سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به وجود ١١میلیون جوان در شرف ازدواج، از خواست ٩٠درصد جوانان برای داشتن بیش از ٣ فرزند خبر داد.
وی گفت: با توجه به اینکه ١١میلیون جوان در شرف ازدواج داریم باید ابعاد ازدواج برای این افراد تشریح شود و ارگانهای دیگر در راستای تأمین مسکن، شغل و ارایه آموزش همکاری کنند تا بتوانیم جوانان را که ٩٠درصد آنان خواستار ازدواج هستند به شرایط ازدواج برسانیم.
سالانه در کشور ٨٠٠هزار ازدواج صورت میگیرد که نسبت به ۴سال گذشته کاهش داشته است بنابراین باید تلاش شود تا با اجرای برنامههایی این رقم را افزایش داد. بررسیها و آمارها نشان میدهد که ٩٠درصد جوانان خواستار ٧/٣ کودک در زندگی هستند یعنی هر زوج حدود ۴ کودک میخواهد. امروزه جوانان ۵/٣ سال پس از ازدواج اولین فرزند خود را به دنیا میآورند در حالی که به سلامتی آسیب میزنند و ممکن است ناباروری ثانویه ایجاد کند. بنابراین وزارت بهداشت اعلام میکند تولد نوزاد در خانواده در زمانی کمتر از ٣سال انجام شود چرا که از نظر سلامتی به مراتب مهمتر است.
فاصله ٢ فرزند از یکدیگر درحال حاضر ۵ سال و ۴ ماه است در حالی که شرایط استاندارد این زمان باید کمتر از ۵سال باشد تا از نظر سلامت روانی در خانواده شرایط مناسبی ایجاد شود. ٣٠ تا ٣۵درصد خانوادهها در تهران تک فرزند هستند بنابراین باید تمام تلاش صورت گیرد تا شمار تک فرزندی در خانوادهها کاهش یابد.
اکنون شتاب رشد جمعیت نیز نسبت به گذشته بهتر شده به گونهای که حدود ٢/۴ درصد نسبت به گذشته افزایش یافته است. سالانه یکمیلیون و ۴٣٠هزار فرزندآوری در کشور داریم که وزارت بهداشت متولی تأمین سلامت این نوزادان است که بتوانند تا ٨٠سالگی زندگی کنند که در این راستا سایر وزارتخانهها نیز باید با وزارت بهداشت همکاری داشته باشند.
پیش از این نیز حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت در همایش آینده پژوهی نظام سلامت در فرهنگستان علوم پزشکی گفته بود مهمترین مقوله در اصلاح سبک زندگی، بهبود سلامت کودکان و سایر گروههای سنی و حتی افزایش جمعیت، مقوله فرهنگ است و در این زمینه باید همکاری بین بخشی داشته باشیم. برای اجرای سند توسعه سلامت کودکان، دبیرخانه کشوری سلامت کودکان با حضور نخبگان و نمایندگان دستگاههای مرتبط فعال میشود تا اولویتها و برنامهها را پیگیری کنند. فرزندان مهمترین سرمایه هر خانواده هستند و این مهم است که ما برنامه درستی را برای بهبود سلامت کودکان در کشور داشته باشیم. درمورد افزایش جمعیت و تعداد فرزندان هر خانواده نیز برنامههای جدیدی با همکاری مجلس و دولت درحال تدوین است که اساس آن اقناع مردم است زیرا در این حوزه نمیتوانیم به صورت دستوری و شعاری به جایی برسیم. این نوع برخورد به نوعی رفع مسئولیت از خود است. برای افزایش جمعیت کشور نیازمند یک برنامه فاخر و محتوایی هستیم که بهخصوص با کمک نخبگان و بهویژه بخش غیردولتی مردم را برای افزایش موالید اقناع کنیم. این یک نیاز جدی در کشور است تا افرادی که کلامشان بین مردم نافذ است باید وارد میدان شوند. زیرا آینده کشور ما در گرو توجه به این مسأله است.
وزیر بهداشت گفته بود: برخی مردم دغدغه معیشت دارند اما حداقل پزشکان فهیم زیادی داریم که چنین دغدغهای ندارند، واقعا داشتن یک فرزند یا حتی ٢ فرزند برای این افراد کم است و آنان در آینده که از سن باروری عبور کردند، به این باور میرسند که در سنین جوانی چه دیدگاه اشتباهی داشتند. اقناع مردم یک کار طولانی و تخصصی است و افراد صاحب نفوذ و صاحبنظر باید در این حوزه وارد شوند.
وی گفت: در مورد تدوین و اجرای سند توسعه سلامت کودکان نیز دبیرخانه کشوری سلامت کودکان که تعطیل شده بود را مجدد فعال کردیم تا اجرای برنامههای سلامت کودکان را از زمان تولد تا ۸سالگی پیگیری کند. داشتن برنامههای آرمانگرایانه خیلی خوب و لازم است اما اگر نتوانستیم بخشی از این برنامهها را اجرا کنیم نباید مأیوس شویم، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، بهزیستی، بیمهها و بقیه دستگاهها باید دست به دست هم دهند تا بتوانیم نسل سالمی داشته باشیم و آینده بهتری را برای کشور رقم بزنیم. (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
767
کبری خزعلی افزود: برای بررسی سبک زندگی و نقش زنان ابتدا باید تعریفی از سبک زندگی داشته باشیم. سبک زندگی تابع انتخاب ما از هدف زندگی است و اوج هدفگذاری هر فرد ایمان و اعتقاد راسخ برای عمل به آن ایمان است. بنابراین سبک زندگی ما تابع باور و اعتقاد ماست و ایمان به مکتب مادی یا الهی سبک خاص خود را در پی دارد.
وی در ادامه گفت: اگر ایمان ما به مکاتب مادی یا لیبرالیستی یا سکولار باشد، بدیهی است سبک زندگی باید بر همان مبنا تعریف شود، اما اگر ایمان و اعتقاد ما الهی باشد و به مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشیم و حضور ناظر، حاضر، حیّ قادر و حکیم را در لحظه لحظه زندگی احساس کنیم، نوعی دیگر از ادب و آداب را میطلبد که پایههای آن بر مبنای تعلیمات دینی است. محور اصلی این تفکر حرکت در مسیر تکامل با بکار بردن آموزههای دینی و الهی است.
رئیس شورای فرهنگی - اجتماعی زنان اضافه کرد: با توجه به اینکه زنان محور اصلی و رکن خانواده و جامعه هستند، برای شتاب در این حرکت تکاملی نقش مهمی دارند. زنان در انقلاب اسلامی ایران با تأسی به آموزههای دینی و سبک زندگی اسلامی - ایرانی، پرچمدار تغییر در رفتار خود، خانواده و جامعه شدند و این انقلاب حاصل عزم جزم زنان مسلمان و انقلابی است که با گزینش بینشی خاصی از زندگی مبتنی بر وحی و ولایت الهی، روش متناسب با این نگرش را برگزیدند و شاکله زندگی را به گونهای رقم زدند که حاصل آن فرزندانی انقلابی و سربازان صالح متنظر موعود مصلح شد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این آرمانخواهی و رفتار هنوز هم در جامعه ما وجود دارد، گفت: این وضعیت در جامعه وجود دارد. زمانی که به فطرتها رجوع شود و در لحظههایی که زنان و جوانان ما به خود اصیل خویش برمیگردند، این موج خداخواهی و عشق به معنویات محسوس است و آن را در زیارت و توسلات و ایام الله و ارتباطات معنوی آنها میبینیم.
خزعلی با بیان اینکه زنان امروزه گاهی در ظواهر زندگی دچار آسیبهایی شدهاند، تصریح کرد: هر جا که جامعه تحت تأثیر تهاجم فرهنگ مادی و لذتگرایی غرب، در شناخت سعادت و کمال و رفتن به سوی آن و در گرایش به انتخاب راه درست دچار اختلالاتی شده، با آسیبهای زیاد مواجه شده است. به عنوان نمونه آداب و ادب زندگی، همسرداری (حقوق زن و شوهر)، حقوق والدین و فرزندان، نحوه فرزندپروری و حتی تمایل فطری و طبیعی به فرزندآوری و عشق مادری دچار انحطاط و ضعف شده است و آثار این آسیبها، ضعف فرهنگی و تغییر سبک زندگی، بالا رفتن طلاق و اعتیاد و بزهکاری است که در غرب بیداد میکند و در کشور ما هم آثارش محسوس و دردی استخوان سوز است.
رئیس شورای فرهنگی- اجتماعی زنان درباره نقش زنان در کاهش آسیبهایی که موجب کاهش استحکام خانواده شده است، گفت: از اوایل انقلاب رهبر کبیر انقلاب اسلامی اشاره کردند که مراقب نفوذ مجدد فرهنگ غربی که سالها در بدنه جامعه رخنه کرده و نهادینه شده بود، باشیم و سعی در زدودن آثار آن بکنیم. در دو دهه اخیر نیز تأکیدات مقام معظم رهبری بر تهاجم و شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی نمایانگر آن است که ایشان آنچه را در خشت میدیدند، بعضی از مسئولین بعد از سالها هنوز در آینه هم توان درک و مشاهده آن را ندارند.
وی اضافه کرد: ایشان برای آینده وحشتناکی که از نظر پیری جمعیت و کاهش نسل جوان متصور است، هشدار میدهند و برخی از سادهاندیشان و ناآگاهان از مسائل تخصصی جمعیت که حتی تا حد یک قدمی خود را هم نمیبینند و از آینده غافلند یا تغافل میکنند، این بحران را منکر میشوند و اعلام وضعیت عروسی به جای عزا دارند و آنقدر غیرعلمی سخن میگویند که فرق بین رشد جمعیت و باروری کلی و دیگر اصطلاحات آماری جمعیت را از هم تمیز نمیدهند، ولی متأسفانه در مسند این مسئولیت نشستهاند و با فرصتسوزی و عدم برنامهریزی مناسب با سیاستها بازی میکنند که اگر باز هم با همین روشها ادامه دهند جامعه را دچار ضعف و انحطاط خواهند کرد.
خزعلی در ادامه گفت: این رویکرد در دیگر عرصهها مانند علوم انسانی، تعلیم و تربیت از مهدکودک تا دانشگاه، برنامهریزیهای پنجساله - که اقتصاد محور است آن هم نه از نوع اقتصاد مقاومتی بلکه از نوع اقتصاد متکی بر نفت و مصرف محور - و برنامههای فرهنگی تربیتی و رسانهها وجود دارد. اگر این روند با همین روش ادامه یابد، ما را به سوی فرهنگ و سبک زندگی غربی که با ادعای جهانیسازی دنیا را تهدید میکند، خواهد برد.
وی تصریح کرد: وقتی زندگی بر پایه اصول مادی بنا شود، تمام توجه و تلاش هر فرد لذت هر چه بیشتر از زندگی میشود و این موضوع به یک اصل تبدیل میشود. در این شرایط مفاهیم زیبایی مثل از خود گذشتگی، ایثار و... هیچ معنا و مفهومی ندارد؛ البته در غرب هم خانوادههای سالمی وجود دارد و فرزندانی با نشاط زندگی میکنند و سالهاست که بازگشت به خانواده و ارزشها را رقم زدهاند. حتی کتاب دکتر گاردنر با عنوان «جنگ علیه خانواده» در همین راستا و با آسیبشناسی خانواده و نسل جدید برای اصلاح فرهنگ غرب نوشته شده است.
وی تصریح کرد: آنچه که غالب است، عمق فجایع و فساد در خانوادههای متزلزل است و زنانی که بعد از سالها آزمون و خطا و ورود به انواع همزیستیها و همباشی با مردهای متعدد و اخراج از زندگی با همه دلبستگیها و داشتن فرزندان متعدد سرگردانند و به قول خودشان میگویند «ما تا سی و چند سالگی در زندگی سراسر تردید و تزلزل به سر میبریم و هر روز باید با انواع ترفندها صلاحیت خود را اثبات کنیم شاید مردی حاضر به ادامه زندگی و تشکیل خانواده با ما شود» و به محض اختلاف و جدایی، زن میماند و بار فشار زندگی و مسئولیت فرزندان و تألمات روحی از دست دادن همه امیدهایش.
رئیس شورای فرهنگی - اجتماعی زنان اضافه کرد: از آن بدتر این است که آنچه را که آنها بعد از آزمون و خطا به عنوان سم مهلک برای نابودی جامعه شناختهاند از کشورهای خود دور و برای کشورهای شرقی و اسلامی نسخه میکنند، زیرا آثار تخریبی این فرهنگ را در خانواده و نسل جدید میبینند که بر اثر القای آموزههای سکولار، زنان را به طرف قدرتطلبی و لذتجویی کشاندند و هدف اصلی زندگی را تحصیل و اشتغال و کسب پست و مقام و مال برای زن دانستند و از او فرصت همسری و مادری مطلوب و محبت و تربیت را گرفتند که این مسئله آثار شومی در نسل جدید به وجود آورد و کودکان را قبل از دبستان مجبور به درمانهای روحی و روانی کرد، لذا تصمیم بر تغییر گرفتند.
وی تصریح کرد: حتی در آمریکا زنان را با تأمین آتیه شغلی و بازنشستگی و مشوقهایی برای بازگشت به منزل دعوت کردند ولی آنها از این مرخصی تشویقی نیز برای خیابانگردی و بازار و پارک استفاده کردند و به خانه و کانون گرم خانواده بازنگشتند و این دقیقاً به تعریف آنها از زندگی و هدف و ایمان و اعتقاد آنها برمیگردد و این سوغات فمینیسم است.
خزعلی در ادامه گفت: کشورهای غربی چون بازگشت از این وضعیت را بسیار دور از دسترس میبینند، اقدام به تخریب فرهنگ شرق به ویژه کشورهای اسلامی کردهاند زیرا در دکترین امنیت آمریکا تأکید میکنند که ۱. ۱۲ درصد جمعیت اکثراً پیر هستند اما شرق به ویژه کشورهای اسلامی با داشتن امکانات و منابع و نسل جوان و جمعیت پویا رو به پیشرفت هستند، بنابراین ما در مقابل فشار آنها خم خواهیم شد. لذا به عنوان یک استراتژی اصولی باید با جمعیت شاداب و جوان و پویای کشورهای اسلامی مقابله کنیم.
وی تاکید کرد: تز آمریکا این است که از کل جهان باید ۴ میلیارد تن کاسته شود تا آنها بتوانند مدیریت کنند و از این چهار میلیارد که عمدتاً از شرق است حدود ۳۷۰. ۱ میلیون نفر کل مسلمین هستند. لذا برنامهریزی تغییر فرهنگ و سبک زندگی برای کشورهای اسلامی به منظور نابودی نسل، در برنامه رسمی دکترین امنیت ملی و دفاعی آمریکاست و این نقشه در سایت سازمان سیا مشهود است.
نوروز برای کسانی که وقت کنکورشان رسیده، تعطیلات متفاوتی است؛ تعطیلاتی که چندان رنگ و بوی تعطیلی و گشت وگذار و استراحت ندارد. یک برنامهریزی دقیق برای مطالعه و استفاده صحیح از تعطیلات نوروز، میتواند سرنوشت و نتیجه آزمون یک کنکوری را طوری رقم بزند که فقط همین یک سال به او سخت بگذرد و برای سالهای بعد، تعطیلاتی که واقعا تعطیلات باشد، انتظار او را بکشد.
ما اینجا یک راهنما به کمک «میثم رجالی» که خود دانشجوی دکتری پزشکی در یکی از دانشگاههای دولتی است برای کنکوریها تدارک دیدهایم. کنکوریها، خواندن این راهنما را از دست ندهند.
رقبا را در این فرصت جا بگذارید
در روزهای تعطیلات نوروز، به گروهی از رقیبانتان فکر کنید که کتابها را کنار گذاشتهاند و دارند در مهمانیها پسته میخورند و تخمه میشکنند. آنها میدان را خالی کردهاند، پس با سرعت و تا جایی که میتوانید آنها را عقب بگذارید. اگر میبینید که از برنامههای درسی جا ماندهاید و مباحث مهمی را نخوانده یا یاد نگرفتهاید، تعطیلات نوروز فرصت مناسبی است که این ضعف را جبران کنید و به رقیبان اصلی خود نزدیک شوید. اگر هم بر این باورید که از گروه خوبهای کنکوری هستید و دارید همراه با بقیه در گروه نخست به سمت خط پایان میدوید، نوروز را دریابید تا از همین گروه خوبها هم سبقت بگیرید و عدهای از آنها را پشت سر بگذارید.
فراموش نکنید که رقیبان شما هم در تکاپو هستند و قطعا با دستانی بسته در انتظار عبور شما از کنار خودشان نخواهند نشست.
یک گوشه دنج در دنیا بیابید
نوروز فصل طراوت، دید و بازدیدهای فراوان و رفت و آمدهای پر سر و صداست و طبیعتا درس خواندن در این شرایط، چندان آسان نیست. به جای اینکه درها را به روی مهمانها ببندید و باقی اعضای خانواده را از داشتن نوروز بازدارید، سعی کنید یک گوشه دنج برای خود پیدا کنید.
اگر اتاق خود را جای امن و آرامی برای مطالعه نمیدانید و با فرض اینکه مدرسهتان فضایی برای مطالعه در ایام نوروز درنظر نگرفته، به نزدیکترین کتابخانه عمومی پناه ببرید. اغلب کتابخانههای عمومی، ساعتهای کاری خود را متناسب با درخواست مخاطبانشان تعیین میکنند و قطعا کتابخانهای که فعال و مملو از کنکوری باشد، پیدا خواهید کرد. امتیاز دیگری که کتابخانهها دارند این است که تماشای رقیبانی که با جدیت درس میخوانند، رخوت بهاری را از تن داوطلب به در میکند و او را در یک فضای رقابتی برای درس خواندن قرار میدهد. پس هر طور هست در خانه نمانید و اوقات مهمانی را با اعصاب خرد و چهرهای برافروخته، بر خود و مهمانها تلخ نکنید.
نوروز؛ فرصتی برای استراحت
کنکور یک مسابقه است، مثل مسابقه دو. دوندهای که اندکی از مسیر را آرامتر بدود، از بقیه جا میماند. بنابراین در طول مسابقه، نباید چشم از رقیبانی که دارند نزدیک میشوند برداشت اما یک موضوع دیگر هم هست و آن اینکه این دونده در طول مدتی که اندکی از سرعتش کم کرده، به ماهیچههایش استراحت داده و وقتی باز با تمام توان شروع به دویدن کند، احتمالا بهتر از رقیبان خواهد دوید. بنابراین استراحت دادن به ماهیچهها ولو اینکه به اندکی جاماندن ختم شود، در آینده نشان خواهد داد که تصمیم درستی بوده.
کنکوریهایی که حسابی درس خواندهاند و فشار روحی و ذهنی مضاعفی را تحمل کردهاند، بد نیست که ایام نوروز را مثل توقف کوتاهی در طول مسیر مسابقه بدانند که آرامش را به سلولهای مغز آنان بازمیگرداند و آنان را برای یک آغاز پرانرژی و یک جهش حسابی آماده میکند اما فراموش نکنیم که این استراحت، نباید طوری باشد که دونده داستان، به آخرین نفر در مسابقه تبدیل شود و نکته مهمتر اینکه استراحت به ماهیچهها، تنها برای دوندهای مجاز است که موقعیتش در میدان مسابقه مناسب است. پیشنهاد میکنیم که یکی، دو روزی را به استراحت بپردازند.
هر داوطلب کنکور بهتر از همه میداند که در چه درسهایی لنگ میزند. ضعف داشتن در هر یک از منابع آزمون ممکن است صدمهای جدی به رتبه داوطلب بزند؛ بنابراین هیچ یک از درسها را نادیده نگیرید و سعی کنید از روزهای نوروز برای آموختن آن و رساندن خود به باقی داوطلبها بهره ببرید.
حالا که مدرسه تعطیل شده و مبحث جدیدی به شما آموزش داده نمیشود، نگاهی به عقب بیندازید و ببینید که در کدام مباحث دچار ضعف هستید. نوروز بهترین فرصت برای جبران عقبماندگیهاست. اگر حس میکنید که تمام مباحث را بهصورت همعرض فرا گرفتهاید و اشکال خاصی در دروس ندارید، تا میتوانید مرور کنید و بکوشید که مطالب تثبیت شده در ذهنتان را نظم دهید. هر اندازه که بیشتر مرور کنید، مباحث با عمق بیشتری ملکه ذهنتان خواهد شد و فقط در سر جلسه کنکور خواهید فهمید که چقدر این مرورها و ملکه ذهن شدنها به دردتان میخورد. فراموش نکنید که مرور تمامشدنی نیست.
برنامهریزی واقعبینانه داشته باشید
یادتان باشد هر چقدر در تعطیلات نوروز درس بخوانید، غنیمت است. پس بهدلیل کمتر خواندن از روزهای قبل، خودتان را سرزنش نکنید. برای هر یک از روزهای نوروز، برنامهای درنظر بگیرید و یادداشت کنید. معمولا داوطلبها از برنامهریزیهای خود عقب میمانند. بنابراین واقعبینانه و مطابق با تواناییهای خود برنامهریزی کنید تا از آن جا نمانید و دچار تشویش نشوید.
واقعبین بودن برای داوطلب، یک اصل حیاتی است. هر برنامهای که برای آینده خود میریزید، باید متناسب با توانمندیهایتان باشد. طوری برنامهریزی کنید که اگر از آنجا ماندید، نهایتا با یکیدو ساعت مطالعه جبران شود. فراموش نکنید که تعطیلات نوروز ۲ هفته است و قرار نیست در آن معجزه کنید. هرقدر از این ۲ هفته بهتر استفاده کنید، ۳ماه بعدی را با آرامش بیشتری خواهید گذراند.
حواستان به دامهای نوروزی باشد
معمولا حتی برای کسانی که برنامههای تلویزیونی را کمتر نگاه میکنند، برنامههای نوروز جذاب است و یکی از دامها برای کنکوریها، همین برنامههاست. فراموش نکنید که تماشای تلویزیون، نباید اوقات استراحت شما را پر کند، چون تماشای تلویزیون خودش انرژیبر است و البته چشمها را خسته میکند. مسافرت در نوروز هم از آن موارد وسوسهانگیز است که کنکوریها باید از آن حذر کنند. با فرض اینکه تمام کتابهای درسی را هم با خود ببرید، قطعا دل به درس نخواهید داد. چون مسافرت برای یک کنکوری که ماهها سرش در کتاب و نکته و تست بوده، بیشتر از بقیه افراد جذابیت دارد و به این ترتیب همهچیز در سفر هست الا تمرکز.
درسهای عمومی را فراموش نکنید
بخش قابل توجهی از داوطلبهای کنکور که خوب خودشان را در درسهای تخصصی آماده کردهاند، با ناباوری از جانب درسهای عمومی لطمه میخورند. این جریان همیشه در تاریخ کنکور وجود داشته و خواهد داشت. پس سعی کنید در این جریان قرار نگیرید. هر اندازه هم که ادبیات سخت باشد و زبان را دوست نداشته باشید، درسهایی هستند که در کنکور از شما پرسیده میشوند و باید از سد آنها عبور کنید.
اگر تا امروز درسهای عمومی را کنار گذاشته بودید، بخش قابل توجهی از تعطیلات نوروز را به آنها اختصاص دهید و سعی کنید زیباییهای دروس عمومی را درک کنید و از خواندن آنها لذت ببرید.
۳ نکته کنکوری
اسمش را گذاشتهاند کسالت بهاری و در توضیحش میگویند که از دیدگاه پزشکی، بیماری محسوب نمیشود و کاملا طبیعی است. برای مقابله با کسالت بهاری و تنظیم ساعت بدن با تغییرات فصلی، روشهای زیادی توصیه شده؛ مثل خوردن سبزیجات و خرما.
یک روش مؤثر دیگر هم پیادهروی صبحگاهی است. با این کار بدنتان شاداب میشود و قدرت بیشتری برای مواجهه با نکتهها و تستها مییابید.
خوردن میوههای بهاری و پرهیز از خوراکیهای چرب هم خوابآلودگی را دور میکند.
کنکوریها معمولا بخش مهمی از تعطیلات نوروز را به تست زدن میپردازند. خود را محک زدن خوب است اما اگر بهصورت ناصحیح انجام شود، داوطلب را ناامید میکند. بهخاطر داشته باشید که با تست زدن، نمیتوان درس را یاد گرفت و پیش از تست زدن، باید حتما به تسلط خوبی در مبحث درسی رسیده باشید.
توقع نابهجا از خود داشتن، تقریبا هرگز کسی را به جایی نرسانده. ۱۲ سال تحصیل در مدرسه به شما نشان داده که در مقایسه با باقی دانشآموزان، کجای کارید. بنابراین برای کنکور انتظار شگفتانگیزی از خود نداشته باشید و اگر همیشه شاگرد متوسطی بودهاید، برای برق شریف و پزشکی تهران و امثال آن تلاش بکنید اما هدفگذاری نکنید. اگر هدف خیلی بزرگتر از توانتان باشد، آن را نمییابید و احساس شکست و سرخوردگی خواهید کرد. (محسن رخشخورشید/همشهری)
90
محمود گلزاری در جلسه ستاد ساماندهی امور جوانان استان کردستان اظهار داشت: در حال حاضر ۲۴ میلیون جوان در کشور وجود دارد و یکی از اصلیترین برنامههای دولت جوان باوری و تلاش برای نجات از آسیبهای اجتماعی این قشر پویای جامعه است. عدم توجه به نیازهای جوانان و عدم ایجاد بسترهای لازم برای رفع مشکلات آنها میتواند در افزایش آسیبهای اجتماعی و سرخوردگی کشور نقش بسزایی داشته باشد.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اضافه کرد: با توجه به بررسیهای صورت گرفته در حال حاضر ۱۰ آسیب اجتماعی مهم حوزه جوانان شناسایی شده است و متاسفانه به دلیل عدم توجه به نیاز این قشر تاثیر گذار بیگانگان فرصت لازم را در جنگ نرم برای چیره شدن و آسیب زدن به آنها پیدا کردهاند.
گلزاری یادآور شد: امروز دشمن به دنبال از بیین بردن ارزشها، آرمانها، جوانان و باورهای دینی مردم به خصوص جوانان است و باید مسئولان با برنامه ریزی مناسب این فرصت را از آنها بگیرند. با توانمند سازی جوانان از مشارکت آنها در اجرای برنامهها میتوان روحیه آنها به سمت شادابی و فعال بودن سوق داد.
وی همچنین گفت: محور برنامه ریزیهای دولت بر مسئله تحکیم خانواده استوار است و مسائل مختلفی چون بیرغبتی بسیاری از جوانان به ازدواج، مشکل همسریابی و مشاورههای قبل از ازدواج از جمله چالش ها در این راستا است که باید مورد بررسی قرا بگیرد.
گلزاری در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: ادغام دو حوزه ورزش و جوانان کار بسیار اشتباهی بوده است و در حال حاضر دولت و وزرارتخانه نامهای را برای جدایی این دو وزارتخانه به مجلس ارائه داده است. انتظار میرود با پیگریهای صورت گرفته در سال ۹۴ شاهد جدایی دو سازمان ورزش و جوانان از یکدیگر باشیم.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در پایان سخنان خود در این نشست گفت: ورزش حوزهای اجرای با دردسرهای اجرایی و فنی است در حال که جوانان حوزهای آرام بسیار پر مشغله و بسیار حساس است و ادغام این دو حوزه خیانت به جوانان است. (مهر)
300
یاشا شایان با بیان اینکه برنامهتان را با پدر و مادرتان در میان بگذارید، گفت: بگویید کجاها را با آنها هستید و کجاها را نیستید. این جوری پدر و مادرتان حس میکنند که احترامشان را حفظ کردهاید.
شایان افزود: از مهمانیها به عنوان یک فضای مهارتهای اجتماعی استفاده کنید. رابطه برقرار کردن با فامیل، حتی به صورت موقت و سطحی در مهمانیها، میتواند تمرینی برای دستیابی به مهارتهای اجتماعی - که در محیط کار و تحصیل به کارتان میآید - باشد. از جمله این مهارتها به گوش دادن، همدلی و حتی نه گفتن میتوان اشاره کرد.
این روانشناس گفت: میتوانید در میان افراد حاضر در مهمانیهای نوروزی همسن و سالهای خودتان را پیدا کنید و ببینید واقعاً با شخصیت و علایق کدامشان بیشتر سازگارید. با این شیوه در این دید و بازدیدها حداقل یک نفر هست که شما منتظر آمدن یا مشتاق دیدنش باشید. (ایسنا)
233
ساینس در گزارشی نوشت: سندرم انفجار سر یا سندرم سرِ در حال انفجار یا exploding head syndrome اختلالی است که باعث میشود فرد به محض برخاستن از خواب یا زمانی که میخواهد به رختخواب برود، یک صدای بلند ناگهانی، شبیه انفجار در گوش خود احساس میکند. این اختلال کاملا بدون درد است و باعث ترس و اضطراب فرد میشود؛ در حالی که هیچ توجیهی برای نشانههای این اختلال ندارد.
گرچه این اختلال تقریبا ناشناخته است ولی تحقیقات پژوهشگران علوم اعصاب و آمارگیری انجام شده در آمریکا نشان میدهد که درصد بالایی از جوانان (حدود ۲۰ درصد) این پدیده عصبی را تجربه میکنند.
اطلاعات کمی در مورد این عارضه در دست است، ولی همین اطلاعات نشان میدهد که سندرم انفجار سر مربوط به زمانی است که مغز برای خواب آماده میشود. زمانی که افراد به خواب میروند، بخشهای مختلف مغز از جمله بخش محرک، شنوایی و نورونهای تصویری به ترتیب و در مراحل مختلف خاموش (turn off) میشوند.
محققان احتمال میدهند که هنگام سندرم سرِ در حال انفجار، سلولهای عصبی شنوایی به جای خاموش شدن، همه یکباره فعال میشوند.
قبلا تصور میشد که این اختلال مختص افراد میانسال است ولی به تازگی مشخص شده است که اغلب، جوانان به این عارضه مبتلا میشوند. در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای این عارضه وجود ندارد.
نتایج این تحقیقات در نشریه Sleep Research منتشر شده است. (ایرنا)
گاهی وقتها برخی از دخترها برای اینکه دوست داشتهاند با برادر و یا پدرشان بروند استادیوم دعوا و سر و صدا کردهاند و سر آخر پسرها و پدرها خودشان رفتهاند و با انرژی مضاعف برگشتهاند اما دخترها همچنان گوشه اتاق کز کردهاند با این سوال: آخر چرا؟ چه چیزی باعث میشود این تفاوت برای ما وجود داشته باشد؟
از وزارت ورزش و جوانان خبرهایی رسیده که آنها در حال رایزنی برای آماده کردن ورزشگاهها برای حضور خانمها هستند اما قبل از رفتن به استادیوم، باید چند سوال از خودمان بپرسیم که یکیاش این است: درباره حضور خانومها در ورزشگاهها چه نظری دارید، موافقید یا مخالف؟
حوالی میدان راه آهن
علی احمدی، ۲۴ ساله، دیپلم، بیکار
با حضور بانوان در ورزشگاهها موافقام. همین تشویق آنان باعث میشود که بازیکنان بهتر بازی کنند و چون خانواده خود بازیکنان هم میتوانند حضور داشته باشند، انگیزهشان بیشتر میشود و تماشاچیان دیگر مخصوصا آقایان مجبور میشوند در رفتارشان بیشتر دقت کنند و مواظب باشند کار ناشایستی انجام ندهند. در کل به نفع همه است.
میثم مرادی، دانشجوی کارشناسی عمران، کارمند شرکت اتوبوسرانی
درصورتی که فرهنگسازی شود، با حضور بانوان در ورزشگاهها موافقم. البته دخترها هم باید حجاب اسلامی را رعایت کنند تا بتوانند در کنار آقایان باشند و تشویق کنند و به بازیکنان تیم روحیه بدهند. وجود خانمها در ورزشگاهها باعث بهتر شدن بازی بازیکنان تیم میشود.
حمید رستگار، ۲۰ ساله، دانشجوی مکانیک
در صورتیکه فرهنگسازی شود با حضور خانمها در ورزشگاهها موافقام. در غیر این صورت مشکلساز میشود. این حق خانمهاست که در هر زمینهای فعالیت و حضور داشته باشند.
خانم نوری، ۲۷ ساله، بیکار
موافقم. خانمها با آقایان هیچ تفاوتی ندارند و پا به پای آقایان در جامعه فعالیت میکنند و حضور آنها باعث تقویت روحیه بازیکنان میشود.
منیریه
محمدرضا یوسفی، ۲۷ ساله، دیپلم، شغل آزاد
موافقم. به نظر من مشکلی برای حضور خانومها در استادیومها نیست. البته اگر برخی از آقایان مواظب الفاظی که در ورزشگاهها بهکار میبرند، باشند. در ایران در همه ورزشها آقایان به عنوان تماشاچی میتوانند حضور داشته باشند و همین موضوع باعث شده که ورزش بانوان ضعیف شود. باید این امکان به وجود بیاید که در برخی از مسابقات بانوان هم بتوانند همچون آقایان در ورزشگاهها حاضر شوند تا با حضور و تشویق خود انگیزهای برای مدالآوری بازیکنان در مسابقاتی همچون المپیک باشند.
خیابان جمهوری
حمیدرضا فراهانی، ۲۳ ساله، دانشجو
تا وقتی شرایط ورزشگاهها آماده نباشد، موافق نیستم. وقتی در تهران شاهد این وضعیت هستیم به نظر من در شهرستانها وضعیت بدتر است و نمیشود پیشبینی کرد چه اتفاقی میافتد. اصولا فوتبال یک ورزش مردانه است و بیشتر طرفدارانش مردان هستند. خانمها از همان تلویزیون تماشا کنند برای خودشان بهتر است.
خیابان خردمند
مجید فاضل، ۲۰ ساله، فروشنده
موافق نیستم چون جو ورزشگاهها خیلی خراب است و آمادگی برای حضور خانمها وجود ندارد. خودم اگر باشم نمیگذارم خواهرم به ورزشگاه برود چون شما نمیدانید آنجا چه اتفاقی میافتد. شما میتوانید روی خانواده خودتان یا دوستانتان حساب باز کنید، اما خیلی از افرادی که میآیند را نمیشناسید و نمیدانید که ممکن است چه عکسالعملی نشان دهند.
سعید جمالی، ۲۳ ساله، دانشجوی رشته نرم افزار
موافقم. به نظر من حضور بانوان در ورزشگاهها باعث میشود آقایان مجبور شوند خیلی از رفتارهایشان را تغییر دهند و ادب را رعایت کنند و همین باعث میشود محیط ورزشگاهها بهتر شود. تاثیر حضور خانمها و تشویق آنها باعث میشود تیمها بهتر بازی کنند.
خیابان فاطمی
ندا رضانژاد، ۲۲ ساله، دانشجوی رشته نقاشی
موافقم. ما در همه این سالها میتوانستیم وارد ورزشگاهها شویم اما چون بعضی از آقایان نمیتوانند جلوی برخی حرفهایشان را بگیرند نتوانستیم. به نظر من تا زمانی که خانمها وارد ورزشگاهها نشوند این فضا وجود دارد. در خیلی از فضاهای دیگر هم بیشتر مردان حضور دارند مثل میدانهای میوه و ترهبار. به نظر میرسد در فضای کاملا مردانه، برخی بعضی نکات را رعایت نمیکنند و رفتارشان را زیاد کنترل نمیکنند اما وقتی خانمی آنجا باشد همه سعی میکنند احترام او را نگه دارند و مؤدب باشند. به نظر من برای اینکه بتوان فرهنگ رفتاری را در استادیومها بالا برد و اصلا فرهنگسازی کرد، باید ورود خانمها را به استادیومها آزاد کرد.
یوسف آباد
وحید داداشی، ۱۹ ساله، دانشجو
دوست دارم خانمها هم بیایند اما با وضعیت فعلی فکر نمیکنم آنها بتوانند. برخی از آقایان حرفهای ناشایست میزنند و من فکر نمیکنم با این اوضاع بشود خانمها را به ورزشگاهها برد. اما دخترها هم حق دارند بیایند به استادیومها و باید در این زمینه فکری کرد. شاید حضور خانمها موجب شود رفتار آن دسته از آقایان هم بهتر شود.
فرشته حاجیپور، ۲۱ ساله، دانشجو
موافقم، چون این حق ماست که در ورزشگاهها حضور داشته باشیم مثل همه جای دیگر مثلا سینما، پارک و یا کنسرت که خانم و آقا در کنار هم هستند پس در ورزشگاهها هم میتوانند همه در کنار هم باشند و مواظب رفتارهایشان باشند.
پسرجوانی که خودش را معرفی نکرد.
دلیلی ندارد در محیطی که آقایان هستند، خانمها هم حضور داشته باشند. یعنی چه؟
مخالفم.
پریسا، ۲۶ ساله، کارشناس ادیان و عرفان، عکاس
موافقم اما به شرط. اول باید فرهنگسازی شود چون تا الان فقط آقایان در ورزشگاهها حضور داشتهاند. ادبیات کلامی آقایان با ادبیات کلامی خانمها فرق دارد و باید اخلاق را در برابر خانمها رعایت کنند. البته حضور خانمها میتواند تاثیر خیلی خوبی بر روحیه افراد تیم داشته باشد و باعث تقویت روحیه آنان شود. نمونهاش هم مسابقات والیبال است.
خانم ضرابی، ۲۸ ساله، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
موافقم و فکر نمیکنم در جامعه امروز زنی وجود داشته باشد که با این مسأله مخالف باشد. یک سری از مسائل هست که اگر از طرف برخی از آقایان رعایت شود فضای جامعه بهتر خواهد شد. متاسفانه به خاطر رفتارهای یک سری از آقایان ما از حضور در ورزشگاهها محروم هستیم. من تا 6-5 سال پیش ورزش رزمی کار میکردم و تا آنجا که یادم هست به عنوان تماشاچی به استادیومها میرفتم و هیچ مشکلی هم پیش نمیآمد، اما در ورزشگاههای بزرگ و عمومی مثل آزادی به دلیل رعایت نکردن ادب و احترام این فضا هنوز برای خانمها آماده نیست.
علی تمدن، ۱۸ ساله، دیپلمه، بیکار
موافقم، ولی در حال حاضر محیط ورزشگاهها برای خانمها مناسب نیست. برخی از آقایان تماشاچی گاهی وسط بازی حرفهای زشت میزنند و این باعث میشود خود خانمها اذیت شوند. البته اگر میشد محیطی به وجود آورد که خانمها راحتتر در آن حضور داشته باشند خیلی بهتر بود، ولی متاسفانه هنوز فرهنگش وجود ندارد آن هم درحالیکه حضور بانوان در بازی افراد تیم، تاثیر مثبتی میگذارد.
میدان تجریش
رضا محمدی، ۲۴ ساله، دانشجوی الکترونیک
موافقم و از دو جنبه میشود این قضیه را بررسی کرد. بانوان باید در ورزشگاهها حضور داشته باشند زیرا این حق آنهاست ولی از یک طرف دیگر در محیط ورزشگاهها زدن برخی حرفها رایج است. حضور خانمها شاید کمک کند برخی از آقایان ادب را در رفتار و گفتارشان بیشتر رعایت کنند. این موضوع برای سایر آقایان هم که چنین رفتاری ندارند شرایط و فضای بهتری فراهم میآورد.
یک نمونه مسابقات والیبال بود که حضور خانمها آزاد بود و تشویقهای خیلی خوبی هم شد و این باعث موفقیت بیشتر تیمها شد. حضور خانمها میتواند تاثیر خوبی بگذارد مثلا اگر همسر و دختر بازیکنان در ورزشگاهها حضور داشته باشند انگیزه بیشتری برای پیشرفت آنها میشود. (هفت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
619
«هر روز با بچهها دور دور میکنیم؛ اما پیادهروی جدی نه.»، « باشگاه بدنسازی میروم؛ ولی بعضی وقتها هم پس از باشگاه از شدت گرسنگی با یک لیوان ذرت مکزیکی از خجالت عضلاتم درمیآیم.»، «غذاهای دانشگاه چرب و پرحجم است ولی من تا ته آن را میخورم.»، « عاشق چیزبرگر و کوکتل پنیرم.با پنیر زندگی میکنم. غیر از خوردن تفریحی ندارم.»، « در وایبر و تلگرام و اینستاگرام گاهی تا 3 و 4 صبح وقت می گذارم ، اما فعالیت بدنی شرمنده ام.»... اینها را هر کدام از آنها درباره سبک زندگی خود میگویند.
عاشقان کیک و شکلات
عسل 21 ساله و دانشجو است. مدیریت صنعتی میخواند و در خوابگاه زندگی میکند. حالا هم ترم تابستانی گرفته که کمی جلو بیفتد. میگوید: شبها تا دیر وقت بیدار است و زودتر از 2- 5/ 1 خوابش نمیبرد. صبح هم حدود 10-5/ 9 بیدار میشود. حدود 2 ساعتی هم بعد از ظهر استراحت میکند:« قدم 172 سانتی متر و وزنم 89 کیلو گرم است. اراده زیادی برای رژیم گرفتن ندارم ؛ یعنی بیانگیزه شده ام چون تازگیها هیچ رژیمی روی من اثر ندارد. هر روز یکی دو ساعتی با بچهها در خیابان دور میزنیم ولی پیاده روی جدی نه.»
عسل خیلی شیرینی خور نیست ولی عاشق خوراکیهای شور و ترش و تند است و در برابر چیپس و آلوچه و پفک کنترلش را از دست میدهد. میگوید این روزها خیلی حس و حال باشگاه رفتن ندارد چون هوا خیلی گرم شده است.
اشکان 29 ساله است. قدش 174 و وزنش 86 کیلو گرم است. مهندس نرم افزار است و تا 5 بعد از ظهر کار میکند. اکثر روزها 3و 4 ناهار میخورد. میگوید درگیر کار است و چون صبحانه نخورده به اداره میآید، کیک و بیسکویت همیشه در کشوی او یافت میشود. خیلی به ندرت هم سر راه نان بربری و خامه و مربا یا پنیر یا سالاد الویه آماده برای صبحانه میگیرد. اشکان میگوید تقریبا همیشه رژیم دارد. ولی گاهی ترمز میبرد و سه برابر موقع عادی چیز میخورد. اشکان آنقدر در طول روز خسته میشود که ترجیح میدهد یک قدم هم پیاده راه نرود و کلا با ماشین اینور و آنور میرود.اصلا اهل میوه و سبزیجات نیست. میگوید: «باید اعتراف کنم که هفتهای سه روز باشگاه میروم، ولی بعدش گاهی ناپرهیزی میکنم و با یک لیوان ذرت مکزیکی پر سس و پنیر از خجالت عضلاتم در میآیم.»
خوردن به مثابه تفریح
محمد 25 ساله است و دانشجوی کارشناسی ارشد است. میگوید تمام روز را بیرون از خانه است. یا در دانشگاه است یا کتابخانه یا در حال تدریس خصوصی. بیشتر ناهار بیکیفیت دانشگاه را میخورد: «آنقدر گرسنه و خسته میشوم که تا ته غذا را میخورم. با این حال مدام احساس میکنم که قندم پایین است و به ناچار شکلات و گاهی هم آب قند میخورم.»
او آخر شبها هم زمان زیادی پای کامپیوتر است و با دوستانش در فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی گپ میزند و صبح زود هم به سختی از خواب بیدار میشود. میگوید ورزش مطلقا در زندگیاش جایگاهی ندارد و اگر وقت اضافهای داشته باشد اولویتش خوابیدن است. محمد عاشق پنیر است. میگوید:«من با پنیر زندگی میکنم.»
همیشه در خانه چند نوع پنیر دارند. با اشتیاق پنیرها را یکی یکی معرفی میکند: پنیر مسدمر، گودا، پارمسان، بلو چیز، چدار، بوترکیزه و ...میگوید پنیر شاهکار خوراکیهاست. هم خالی خالیاش مزه میدهد هم با غذا و در حالیکه دیوانهوار از پنیرها تعریف میکند، میگوید: «مگر به جز خوردن چه تفریحی داریم؟»
مهتاب گیاهخوار است. 27 سال سن و یک دختر 4 ساله دارد. میگوید دخترش هم چاق است. به ندرت مواد پروتئینی را مصرف میکند. از تخم مرغ هم بدش میآید. با اکراه بعضی روزها کمی شیر میخورد. مهتاب میگوید:«غذایی که میخورم، معمولا مرا نمیگیرد. بعد از غذا ناچارم با چای و هله هولههای دیگر این ضعف را جبران کنم.»
با این که روزی 5 /1 ساعت پیاده روی میکند، وزنش ثابت است. دخترش عاشق بلال و بستنی است. عصرها بعد از پیاده روی در پارک برای دخترش بلال و بستنی و برای خودش آب یا گاهی هم نوشابه انرژیزا میخرد.
علی هم دانشجوی نرم افزار است. تازه 23سالش تمام شده. قدش181 و وزنش 84 کیلو است. عاشق چیپس با ماست موسیر و تخمه آفتاب گردان است.با دوستش روزی نیم کیلو تخمه را میخورند. اهل ورزش نیست و میگوید من تنبل آفریده شدم، دست خودم نیست. به خنده میگوید: « من به جای فعالیت بدنی، فعالیتم در شبکههای اجتماعی عالی است. روی لاین و وایبر و واتساپ و تلگرام و اینستاگرام را سفید کردهام.»
علی میگوید: «روی خوراکم تسلط دارم و اگر بیموقع احساس گرسنگی کنم، خودم را با چیزی سرگرم میکنم چون به تازگی احساس چاقی و سنگینی میکنم.» علی از سبزیجات متنفر است ولی قارچ را خیلی دوست دارد. به ویژه در پیتزا و لازانیا. او عاشق بولینگ است و میگوید: :اگر بولینگ را ورزش حساب کنید، گاهی من هم ورزش میکنم.»
اپیدمی فست فود
تقریبا واضح است که با در دسترس قرار گرفتن مواد غذایی متنوع و همچنین بالا رفتن مصرف غذاهای آماده در کنار فعالیت بدنی کم، نباید انتظاری غیر از شیوع چاقی داشته باشیم.
در واقع افزایش انرژی دریافتی و عادات غلط غذایی در اکثر خانوادهها، به همراه بی تحرکی از عواملی هستند که حتی بر عوامل ژنتیک غالب شدهاند. این وضعیت اما برای قشر جوان جامعه رنگ دیگری دارد.آنها برنامهای برای کنترل سلامتی خود ندارند و برای خوراک خود تقریبا از هیچ قاعدهای برای حفظ سلامتی پیروی نمیکنند.
اپیدمی فست فود هم که تقریبا دو دههای است باب شده است. مثلا اگر سری به پاتوقهای شکمی تهران در خیابان نیلوفر و پالیزی و ستارخان و آریا شهر و ... بزنید، کاملا برایتان جا میافتد که چگونه مصرف فست فودها سلامت همه ما را تهدید میکند. این در حالیست که قشر جوان جامعه یکی از مشتریان اصلی مصرف این خوراکیهای مضرند.
بازی با موبایل، هات داگ و غذای دانشگاه
ثنا 16 ساله و دانش آموز است. صبحها به مدرسه میرود و بعد از آن یکی دو ساعت ناهار و استراحت. بعدش هم کلاسهای فوق برنامه موسیقی و زبان و حالا که امتحانهای آخر را میدهد، قرار است استخر هم برود. زنگ تفریحها از دکه مدرسه ساندویچ میخرد. چون خوراکیهای خانگی را دوست ندارد.ثنا از شیر بدش میآید.
او میگوید دستپخت مادرش چرب و چیلی و عالی است و وقتی از مدرسه میآید، دوست ندارد حتی لباسش را عوض کند، آنقدر که گرسنه است. 12 کیلو اضافه وزن دارد و تحت نظر دکتر غدد است، اما به حرفهای دکترش خیلی هم گوش نمیدهد. میگوید اگر پدر و مادرش گیر ندهند میتواند بیش از سه، چهار ساعت هم روی مبل بنشیند و بدون خستگی با موبایلش بازی کند یا با دوستانش اساماس رد و بدل کند. میگوید پدر و مادرش گاهی لج او را در میآورند چون خودشان هرچه پای اینترنت و کامپیوتر باشند، اشکالی ندارد ولی من نباید باشم. ثنا عاشق هات داگ و چیز برگر است.
بینظمیتغذیه، بیخوابی و بیتحرکی
چاقی پدیدهای است که درسالهای اخیر با تغییر سبک زندگی به ویژه گریبانگیر شهرنشینان شده است.اگرچه نمیتوان نام بیماری را بر آن گذاشت، اما نشانه و هشداری است که اگر به موقع به آن توجه نشود، رفته رفته تبدیل به یک مشکل اساسی میشود. پیشترها چاقی و اضافه وزن سن وسال خاصی داشت و به قول معروف چهل سالگی که رد میشد و با آغاز دوره میانسالی، سر وکله اضافه وزن هم
کم کم پیدا میشد، ولی این روزها چاقی دیگر سن ندارد. طبق هشدار محققان، اگر با چاقی (پدیدهای که خطر آن با خطر گرمایش زمین مقایسه میشود) مبارزه نشود، این عارضه که براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، علت اصلی بیش از 40 درصد موارد مرگ و میر در سال است، به معضل شماره یک جهان تبدیل میشود.
دکتر شیرین عادل، متخصص تغذیه میگوید:« حدود 60 تا 65 درصد مراجعان ما جوانان زیر
30 سال هستند و بین 15 تا 20 کیلو اضافه وزن دارند. تغذیه نادرست ، کمبود فعالیت بدنی، دیر خوابیدن، نداشتن وقت برای ورزش، حتی نداشتن وقت برای خوردن وعدههای غذایی به موقع، دریافت وعدههای پرکالری یا حذف وعدهها یا میان وعدهها سبب این چاقی است. چاقیای که خیلی زود بیماریهای مزمنی چون فشار خون، دیابت، چربی خون، سکته و... را به وجود میآورد.»
وی می افزاید:« بخشی از چاقهای امروز جامعه، دانشجویان و کارمندان جوانی هستند که در طول روز یا درگیر کارند یا درگیر درس و کلاس. این گروه از آنجایی که نمیتوانند به موقع برای خوردن وعده ناهار وقت بگذارند، در فاصله کوتاهی که فرصت پیدا میکنند، چیزهایی مثل کیک و بیسکویت با شیر کاکائو و آبمیوه و نوشابههای انرژی زا و تنقلاتی دیگر که انرژی و کالری بیشتر و ارزش غذایی کمتری دارند را جایگزین وعده غذایی میکنند و چون این تنقلات غذای کامل نیست، بعد از ظهر حدود ساعت 4 و 5 با گرسنگی دوچندان یک وعده غذایی سنگین و پر کالری میخورند که منجر به اضافه وزن میشود. از این رو تاکید میکنم که نظم در غذا خوردن و اینکه همه ما سه وعده اصلی و دو میان وعده سالم شامل میوه و لبنیات و سبزیجات دریافت کنیم ، در تناسب اندام و وزن ایده آل و سلامت بدن ما بسیار تاثیرگذار است.»
این متخصص تغذیه در ادامه میگوید:« درباره میان وعدههای سالم هم نکته این است که یک فرد بالغ در طول روز و در فواصل وعدهها سه سهم میوه میتواند بخورد؛ اما باید توجه کرد که بعضی از میوهها و سبزیجات پر کالری یا پر قند هستند. برای مثال سبزیجات نشاسته ای مانند باقالی ، ذرت، سیب زمینی، چغندر قند( لبو) و کدو تنبل در شمار پر کالریها هستند؛ موز و انبه و آناناس هم از میوههای پر کالری هستند.پس اگر قرار است موز بخوریم، نصف موز برای یک میان وعده مناسب است و چنانچه یک موز کامل خوردیم، دو میان وعده محسوب میشود یا یک سیب معادل 17 حبه انگور دانه ریز است. پس مقدار مصرف مهم است. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که غذای سلفهای دانشگاه و ادارات و رستورانها معمولا برای خوشایند مصرف کننده بسیار پر نمک و چرب و پر کالری است.»
وی در ادامه می افزاید:« نکته دیگر در اضافه وزن جوانان، ساعات خواب نامناسب است. بیشتر جوانها ، دیر میخوابند و میگویند خوابم نمیبرد. از آن سو هم صبحها دیر بیدار میشوند. بخشی از این دیر خوابیدنها هم به تغییر سبک زندگی باز میگردد. به کم تحرکی و این که جوانان هم مانند دیگر اعضای خانواده، ساعات زیادی را در روز چه برای تفنن و سرگرمی؛ چه برای کار به کامپیوتر و موبایل گره خوردهاند. دیر خوابیدن نظم سیستم هورمونی را به هم میزند و این اختلال هورمون، سبب چاقی میشود. بیدار ماندن بعد از ساعت 12 شب، سبب این تغییرات هورمونی است.در این ساعات شب در صورت بیداری، بیشتر حس گرسنگی به سراغ آدم میآید و این دقیقا زمانی است که بدن باید ناشتا باشد تا دستگاه گوارش استراحت کند.»
او همچنین می گوید:« مورد دیگر ورزش است؛ اما آن هم شرایط خود را دارد. وقتی به متخصص تغذیه مراجعه میکنید، ترکیبات بدن شما با دستگاه مخصوصی آنالیز میشود. اگر بافت ماهیچه ای بدن در حد نرمال و طبیعی باشد، باید به سراغ بدنسازی بروید؛ چون افت بافت ماهیچهای سبب افت سوخت و ساز بدن و متابولیسم پایین و چاقی میشود.»
به گفته دکتر عادل، وزن ایده آل در خانمها، قد منهای 105 و در آقایان قد منهای 100 است. یک شاخص BMI هم داریم که محدوده تناسب وزن، اضافه وزن و چاقی را معین میکند. BMI یعنی وزن به کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد به متر که عدد به دست آمده اگر بین 5/ 18 تا 25 باشد، توده بدنی طبیعی و متناسب است.اگر بین 25 تا 5/ 29 باشد، اضافه وزن و اگر بالای 30 باشد چاقی است.
وی ادامه می دهد:« تعدادی از گیاهخوارها هم چاق هستند؛ اما گیاهخواری به تنهایی نمیتواند عامل چاقی باشد؛ مگر آنکه فرد گیاهخوار روزانه هیچ پروتئینی حتی لبنیات و تخم مرغ دریافت نکند و به جای آن قند و چربی و کربوهیدرات زیاد مصرف میکند که کالری و انرژی بالا دارد و ارزش غذایی پایین.تاکید بسیار دارم که جوانان هیچ دارو و مکملی چه برای بدنسازی ؛ چه برای لاغری بدون مشورت با پزشک مصرف نکنند؛ حتی ویتامینها هم با توجه به شرایط و نیاز بدنی هر کس باید تجویز شود.دیگر اینکه خودسرانه به سراغ داروهای گیاهی و عطاریها نروید. تنها چیزی که مصرف آن بدون مشورت پزشک ایرادی ندارد، قطرههای زیره و لیمو و پودر سبوس است که در داروخانهها موجود است و اینها هم به تنهایی وزن را کاهش نمیدهد و باید حتما به همراه رژیم غذایی باشد.» (مینا نبئی/ ایران جوان)
«هر روز با بچهها دور دور میکنیم؛ اما پیادهروی جدی نه.»، « باشگاه بدنسازی میروم؛ ولی بعضی وقتها هم پس از باشگاه از شدت گرسنگی با یک لیوان ذرت مکزیکی از خجالت عضلاتم درمیآیم.»، «غذاهای دانشگاه چرب و پرحجم است ولی من تا ته آن را میخورم.»، « عاشق چیزبرگر و کوکتل پنیرم.با پنیر زندگی میکنم. غیر از خوردن تفریحی ندارم.»، « در وایبر و تلگرام و اینستاگرام گاهی تا 3 و 4 صبح وقت می گذارم ، اما فعالیت بدنی شرمنده ام.»... اینها را هر کدام از آنها درباره سبک زندگی خود میگویند.
عاشقان کیک و شکلات
عسل 21 ساله و دانشجو است. مدیریت صنعتی میخواند و در خوابگاه زندگی میکند. حالا هم ترم تابستانی گرفته که کمی جلو بیفتد. میگوید: شبها تا دیر وقت بیدار است و زودتر از 2- 5/ 1 خوابش نمیبرد. صبح هم حدود 10-5/ 9 بیدار میشود. حدود 2 ساعتی هم بعد از ظهر استراحت میکند:« قدم 172 سانتی متر و وزنم 89 کیلو گرم است. اراده زیادی برای رژیم گرفتن ندارم ؛ یعنی بیانگیزه شده ام چون تازگیها هیچ رژیمی روی من اثر ندارد. هر روز یکی دو ساعتی با بچهها در خیابان دور میزنیم ولی پیاده روی جدی نه.»
عسل خیلی شیرینی خور نیست ولی عاشق خوراکیهای شور و ترش و تند است و در برابر چیپس و آلوچه و پفک کنترلش را از دست میدهد. میگوید این روزها خیلی حس و حال باشگاه رفتن ندارد چون هوا خیلی گرم شده است.
اشکان 29 ساله است. قدش 174 و وزنش 86 کیلو گرم است. مهندس نرم افزار است و تا 5 بعد از ظهر کار میکند. اکثر روزها 3و 4 ناهار میخورد. میگوید درگیر کار است و چون صبحانه نخورده به اداره میآید، کیک و بیسکویت همیشه در کشوی او یافت میشود. خیلی به ندرت هم سر راه نان بربری و خامه و مربا یا پنیر یا سالاد الویه آماده برای صبحانه میگیرد. اشکان میگوید تقریبا همیشه رژیم دارد. ولی گاهی ترمز میبرد و سه برابر موقع عادی چیز میخورد. اشکان آنقدر در طول روز خسته میشود که ترجیح میدهد یک قدم هم پیاده راه نرود و کلا با ماشین اینور و آنور میرود.اصلا اهل میوه و سبزیجات نیست. میگوید: «باید اعتراف کنم که هفتهای سه روز باشگاه میروم، ولی بعدش گاهی ناپرهیزی میکنم و با یک لیوان ذرت مکزیکی پر سس و پنیر از خجالت عضلاتم در میآیم.»
خوردن به مثابه تفریح
محمد 25 ساله است و دانشجوی کارشناسی ارشد است. میگوید تمام روز را بیرون از خانه است. یا در دانشگاه است یا کتابخانه یا در حال تدریس خصوصی. بیشتر ناهار بیکیفیت دانشگاه را میخورد: «آنقدر گرسنه و خسته میشوم که تا ته غذا را میخورم. با این حال مدام احساس میکنم که قندم پایین است و به ناچار شکلات و گاهی هم آب قند میخورم.»
او آخر شبها هم زمان زیادی پای کامپیوتر است و با دوستانش در فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی گپ میزند و صبح زود هم به سختی از خواب بیدار میشود. میگوید ورزش مطلقا در زندگیاش جایگاهی ندارد و اگر وقت اضافهای داشته باشد اولویتش خوابیدن است. محمد عاشق پنیر است. میگوید:«من با پنیر زندگی میکنم.»
همیشه در خانه چند نوع پنیر دارند. با اشتیاق پنیرها را یکی یکی معرفی میکند: پنیر مسدمر، گودا، پارمسان، بلو چیز، چدار، بوترکیزه و ...میگوید پنیر شاهکار خوراکیهاست. هم خالی خالیاش مزه میدهد هم با غذا و در حالیکه دیوانهوار از پنیرها تعریف میکند، میگوید: «مگر به جز خوردن چه تفریحی داریم؟»
مهتاب گیاهخوار است. 27 سال سن و یک دختر 4 ساله دارد. میگوید دخترش هم چاق است. به ندرت مواد پروتئینی را مصرف میکند. از تخم مرغ هم بدش میآید. با اکراه بعضی روزها کمی شیر میخورد. مهتاب میگوید:«غذایی که میخورم، معمولا مرا نمیگیرد. بعد از غذا ناچارم با چای و هله هولههای دیگر این ضعف را جبران کنم.»
با این که روزی 5 /1 ساعت پیاده روی میکند، وزنش ثابت است. دخترش عاشق بلال و بستنی است. عصرها بعد از پیاده روی در پارک برای دخترش بلال و بستنی و برای خودش آب یا گاهی هم نوشابه انرژیزا میخرد.
علی هم دانشجوی نرم افزار است. تازه 23سالش تمام شده. قدش181 و وزنش 84 کیلو است. عاشق چیپس با ماست موسیر و تخمه آفتاب گردان است.با دوستش روزی نیم کیلو تخمه را میخورند. اهل ورزش نیست و میگوید من تنبل آفریده شدم، دست خودم نیست. به خنده میگوید: « من به جای فعالیت بدنی، فعالیتم در شبکههای اجتماعی عالی است. روی لاین و وایبر و واتساپ و تلگرام و اینستاگرام را سفید کردهام.»
علی میگوید: «روی خوراکم تسلط دارم و اگر بیموقع احساس گرسنگی کنم، خودم را با چیزی سرگرم میکنم چون به تازگی احساس چاقی و سنگینی میکنم.» علی از سبزیجات متنفر است ولی قارچ را خیلی دوست دارد. به ویژه در پیتزا و لازانیا. او عاشق بولینگ است و میگوید: :اگر بولینگ را ورزش حساب کنید، گاهی من هم ورزش میکنم.»
اپیدمی فست فود
تقریبا واضح است که با در دسترس قرار گرفتن مواد غذایی متنوع و همچنین بالا رفتن مصرف غذاهای آماده در کنار فعالیت بدنی کم، نباید انتظاری غیر از شیوع چاقی داشته باشیم.
در واقع افزایش انرژی دریافتی و عادات غلط غذایی در اکثر خانوادهها، به همراه بی تحرکی از عواملی هستند که حتی بر عوامل ژنتیک غالب شدهاند. این وضعیت اما برای قشر جوان جامعه رنگ دیگری دارد.آنها برنامهای برای کنترل سلامتی خود ندارند و برای خوراک خود تقریبا از هیچ قاعدهای برای حفظ سلامتی پیروی نمیکنند.
اپیدمی فست فود هم که تقریبا دو دههای است باب شده است. مثلا اگر سری به پاتوقهای شکمی تهران در خیابان نیلوفر و پالیزی و ستارخان و آریا شهر و ... بزنید، کاملا برایتان جا میافتد که چگونه مصرف فست فودها سلامت همه ما را تهدید میکند. این در حالیست که قشر جوان جامعه یکی از مشتریان اصلی مصرف این خوراکیهای مضرند.
بازی با موبایل، هات داگ و غذای دانشگاه
ثنا 16 ساله و دانش آموز است. صبحها به مدرسه میرود و بعد از آن یکی دو ساعت ناهار و استراحت. بعدش هم کلاسهای فوق برنامه موسیقی و زبان و حالا که امتحانهای آخر را میدهد، قرار است استخر هم برود. زنگ تفریحها از دکه مدرسه ساندویچ میخرد. چون خوراکیهای خانگی را دوست ندارد.ثنا از شیر بدش میآید.
او میگوید دستپخت مادرش چرب و چیلی و عالی است و وقتی از مدرسه میآید، دوست ندارد حتی لباسش را عوض کند، آنقدر که گرسنه است. 12 کیلو اضافه وزن دارد و تحت نظر دکتر غدد است، اما به حرفهای دکترش خیلی هم گوش نمیدهد. میگوید اگر پدر و مادرش گیر ندهند میتواند بیش از سه، چهار ساعت هم روی مبل بنشیند و بدون خستگی با موبایلش بازی کند یا با دوستانش اساماس رد و بدل کند. میگوید پدر و مادرش گاهی لج او را در میآورند چون خودشان هرچه پای اینترنت و کامپیوتر باشند، اشکالی ندارد ولی من نباید باشم. ثنا عاشق هات داگ و چیز برگر است.
بینظمیتغذیه، بیخوابی و بیتحرکی
چاقی پدیدهای است که درسالهای اخیر با تغییر سبک زندگی به ویژه گریبانگیر شهرنشینان شده است.اگرچه نمیتوان نام بیماری را بر آن گذاشت، اما نشانه و هشداری است که اگر به موقع به آن توجه نشود، رفته رفته تبدیل به یک مشکل اساسی میشود. پیشترها چاقی و اضافه وزن سن وسال خاصی داشت و به قول معروف چهل سالگی که رد میشد و با آغاز دوره میانسالی، سر وکله اضافه وزن هم
کم کم پیدا میشد، ولی این روزها چاقی دیگر سن ندارد. طبق هشدار محققان، اگر با چاقی (پدیدهای که خطر آن با خطر گرمایش زمین مقایسه میشود) مبارزه نشود، این عارضه که براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، علت اصلی بیش از 40 درصد موارد مرگ و میر در سال است، به معضل شماره یک جهان تبدیل میشود.
دکتر شیرین عادل، متخصص تغذیه میگوید:« حدود 60 تا 65 درصد مراجعان ما جوانان زیر
30 سال هستند و بین 15 تا 20 کیلو اضافه وزن دارند. تغذیه نادرست ، کمبود فعالیت بدنی، دیر خوابیدن، نداشتن وقت برای ورزش، حتی نداشتن وقت برای خوردن وعدههای غذایی به موقع، دریافت وعدههای پرکالری یا حذف وعدهها یا میان وعدهها سبب این چاقی است. چاقیای که خیلی زود بیماریهای مزمنی چون فشار خون، دیابت، چربی خون، سکته و... را به وجود میآورد.»
وی می افزاید:« بخشی از چاقهای امروز جامعه، دانشجویان و کارمندان جوانی هستند که در طول روز یا درگیر کارند یا درگیر درس و کلاس. این گروه از آنجایی که نمیتوانند به موقع برای خوردن وعده ناهار وقت بگذارند، در فاصله کوتاهی که فرصت پیدا میکنند، چیزهایی مثل کیک و بیسکویت با شیر کاکائو و آبمیوه و نوشابههای انرژی زا و تنقلاتی دیگر که انرژی و کالری بیشتر و ارزش غذایی کمتری دارند را جایگزین وعده غذایی میکنند و چون این تنقلات غذای کامل نیست، بعد از ظهر حدود ساعت 4 و 5 با گرسنگی دوچندان یک وعده غذایی سنگین و پر کالری میخورند که منجر به اضافه وزن میشود. از این رو تاکید میکنم که نظم در غذا خوردن و اینکه همه ما سه وعده اصلی و دو میان وعده سالم شامل میوه و لبنیات و سبزیجات دریافت کنیم ، در تناسب اندام و وزن ایده آل و سلامت بدن ما بسیار تاثیرگذار است.»
این متخصص تغذیه در ادامه میگوید:« درباره میان وعدههای سالم هم نکته این است که یک فرد بالغ در طول روز و در فواصل وعدهها سه سهم میوه میتواند بخورد؛ اما باید توجه کرد که بعضی از میوهها و سبزیجات پر کالری یا پر قند هستند. برای مثال سبزیجات نشاسته ای مانند باقالی ، ذرت، سیب زمینی، چغندر قند( لبو) و کدو تنبل در شمار پر کالریها هستند؛ موز و انبه و آناناس هم از میوههای پر کالری هستند.پس اگر قرار است موز بخوریم، نصف موز برای یک میان وعده مناسب است و چنانچه یک موز کامل خوردیم، دو میان وعده محسوب میشود یا یک سیب معادل 17 حبه انگور دانه ریز است. پس مقدار مصرف مهم است. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که غذای سلفهای دانشگاه و ادارات و رستورانها معمولا برای خوشایند مصرف کننده بسیار پر نمک و چرب و پر کالری است.»
وی در ادامه می افزاید:« نکته دیگر در اضافه وزن جوانان، ساعات خواب نامناسب است. بیشتر جوانها ، دیر میخوابند و میگویند خوابم نمیبرد. از آن سو هم صبحها دیر بیدار میشوند. بخشی از این دیر خوابیدنها هم به تغییر سبک زندگی باز میگردد. به کم تحرکی و این که جوانان هم مانند دیگر اعضای خانواده، ساعات زیادی را در روز چه برای تفنن و سرگرمی؛ چه برای کار به کامپیوتر و موبایل گره خوردهاند. دیر خوابیدن نظم سیستم هورمونی را به هم میزند و این اختلال هورمون، سبب چاقی میشود. بیدار ماندن بعد از ساعت 12 شب، سبب این تغییرات هورمونی است.در این ساعات شب در صورت بیداری، بیشتر حس گرسنگی به سراغ آدم میآید و این دقیقا زمانی است که بدن باید ناشتا باشد تا دستگاه گوارش استراحت کند.»
او همچنین می گوید:« مورد دیگر ورزش است؛ اما آن هم شرایط خود را دارد. وقتی به متخصص تغذیه مراجعه میکنید، ترکیبات بدن شما با دستگاه مخصوصی آنالیز میشود. اگر بافت ماهیچه ای بدن در حد نرمال و طبیعی باشد، باید به سراغ بدنسازی بروید؛ چون افت بافت ماهیچهای سبب افت سوخت و ساز بدن و متابولیسم پایین و چاقی میشود.»
به گفته دکتر عادل، وزن ایده آل در خانمها، قد منهای 105 و در آقایان قد منهای 100 است. یک شاخص BMI هم داریم که محدوده تناسب وزن، اضافه وزن و چاقی را معین میکند. BMI یعنی وزن به کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد به متر که عدد به دست آمده اگر بین 5/ 18 تا 25 باشد، توده بدنی طبیعی و متناسب است.اگر بین 25 تا 5/ 29 باشد، اضافه وزن و اگر بالای 30 باشد چاقی است.
وی ادامه می دهد:« تعدادی از گیاهخوارها هم چاق هستند؛ اما گیاهخواری به تنهایی نمیتواند عامل چاقی باشد؛ مگر آنکه فرد گیاهخوار روزانه هیچ پروتئینی حتی لبنیات و تخم مرغ دریافت نکند و به جای آن قند و چربی و کربوهیدرات زیاد مصرف میکند که کالری و انرژی بالا دارد و ارزش غذایی پایین.تاکید بسیار دارم که جوانان هیچ دارو و مکملی چه برای بدنسازی ؛ چه برای لاغری بدون مشورت با پزشک مصرف نکنند؛ حتی ویتامینها هم با توجه به شرایط و نیاز بدنی هر کس باید تجویز شود.دیگر اینکه خودسرانه به سراغ داروهای گیاهی و عطاریها نروید. تنها چیزی که مصرف آن بدون مشورت پزشک ایرادی ندارد، قطرههای زیره و لیمو و پودر سبوس است که در داروخانهها موجود است و اینها هم به تنهایی وزن را کاهش نمیدهد و باید حتما به همراه رژیم غذایی باشد.» (مینا نبئی/ ایران جوان)