بازیگر خاطرهانگیز فیلم و سریالهای تلویزیونی این روزها دوباره با سریال «خانه سبز» به تلویزیون بازگشته است. او در گفتوگویی از زندگی، فرزندان، رمز و راز شاداب بودن و تفکرات و نظرات و علائق خود صحبت کرده است که گزیدهای از آن را در ادامه بازنشر کردهایم:
با مشکلات کنار بیایید تا راحت زندگی کنید
شیوه زندگی افراد مختلف با هم متفاوت است و شاداب بودن و روحیه داشتن آنها در سنین مختلف به ویژگیهای شخصیتی آنها بستگی دارد. در زندگی هر فردی ناراحتی و مشکل پیش میآید. غم، شادی و اختلافاتی که ممکن است برای همه پیش بیاید در زندگی همه وجود دارد که میتواند در روحیه هر کس اثر بگذارد و او را رنج دهد. فکر و خیال کردن درباره اتفاقهای بد فرد را مغموم و کاهل میکند و باعث میشود او از روند زندگی عادیاش فاصله بگیرد.
جوانی یکی از دورههای مهم زندگی است، باید مراقبش بود. مراقبتی که هم جسمی است و هم روانی. وقتی جوانتر هستی باید به تغذیهات اهمیت بدهی و بدنت را روی فرم نگه داری، ورزش کنی تا شاداب و سرزنده باشی. اینها آثارش را در سنین بالاتر نشان میدهد |
در بالا و پایین زندگی کسی موفق است که با این ناراحتیها، اختلافها، دشمنیها و ناملایمات به گونهای کنار بیاید، از آنها بگذرد و صرفنظر کند تا خودش راحت زندگی کند.
من هم مثل هر فرد دیگری در زندگیام مشکلات زیادی داشتهام اما سعی کردهام به روی خودم نیاورم و گذشت کنم. به نظر من گذشت در زندگی اثری جاودانه برای خودتان به جای میگذارد که آن آرامش است. آرامشی که در طول زندگی میتواند همیشه همراهتان باشد و روح، قلب و مغزتان را در امان نگه دارد و اذیت نکند.
در آمریکا خیلی اذیت شدم
من ۱۰ سال در آمریکا بودم و شاید خیلیها فکر کنند در کشوری خوب و همهچیز تمام زندگی میکردم و راحت بودم اما بدترین دوران زندگیام را آنجا سپری کردم. من مجبور شدم به آنجا بروم و دوری از وطن آرامشم را به هم زده بود. نمیشود همهچیز را گفت اما سفر من به آمریکا باعث شد همه سرمایهام از بین برود و آینده خودم و فرزندانم به خطر بیفتد، اما باز هم همه را فراموش کردم و وقتی به ایران برگشتم زندگی جدیدی را آغاز کردم.
من همیشه با این تفکر زندگی کردهام که مثل یک مهمان به این دنیا آمدهام و قرار نیست همیشه هم اینجا بمانم پس باید سعی کنم اوقات خوشی را برای خودم فراهم کنم و از زندگی لذت ببرم.
روحتان را سالم نگه دارید
سالم زندگی کردن ابعاد معنوی هم دارد که به نظر من در روحیه افراد میتواند خیلی تاثیر داشته باشد. من در پستهای مهم زیادی فعالیت کردهام اما همیشه سالم زندگی کردهام و هیچوقت دنبال مادیات و استفاده مالی از موقعیتهایی که داشتم، نبودم. این مسائل خیلی در روحیه افراد تاثیر میگذارد. مخصوصا در جامعه امروز ما که خیلیها مادیگرا شدهاند. غرق شدن در مسائل مادی روح انسان را آزرده و او را از دیگر لذتهای معنوی دور میکند. در درازمدت هم تاثیر منفی در ذهن و روحیه افراد میگذارد.
بدیها را میبخشم تا خودم راحت باشم
من در زندگیام خیلی ناراحتی کشیدم و سستیها و زشتیهای زیادی دیدم، ولی همه را فراموش کردهام. پول من را خوردند، حقم را ندادند و خیلی اتفاقهای دیگر که نمیتوانم بگویم و گفتنی هم نیست. حتی نمیخواهم با فکر به آنها که حالا دیگر گذشته دوباره برای خودم ناراحتی فراهم کنم، اما فقط میخواهم بگویم روحیه هر فردی است که او را سرحال نگه میدارد. من هم نمیگویم از اتفاقهایی که برایم افتاده ناراحت نشدم اما تمام سعیام را کردم که زود آنها را از یاد ببرم و خودم را خیلی درگیرشان نکنم. مدتی هم به آنها فکر کردم چون نمیشود همهچیز را خیلی زود هم از خاطر برد اما به هر حال فراموش کردم. همه کسانی که به من بد کردند را بخشیدم و به آنها توجه نکردم. هیچوقت دوست نداشتم و نخواستم روحیه و وجود خودم را به خاطر مسائلی که دیگران برایم به وجود آوردند خدشهدار کنم. به همین دلیل گذشت کردم و بخشیدم.
دنیا هیاهو برای هیچ است بیخیال باش
هر کسی در مواجهه با مشکلات و اتفاقهایی که در زندگی برایش میافتد شیوهای مخصوص به خودش را دارد، شیوه من هم بخشیدن و گذشت بوده و همیشه از این کار لذت میبردم و حس خوبی به خودم منتقل میشد.
وقتی از اتفاقی ناراحت میشدم ممکن بود چند روز طول بکشد تا تمام ناراحتیام برطرف شود اما میبخشیدم تا زودتر فراموش کنم و به زندگیام برسم. به قول قدیمیها دنیا اینقدر ارزش ندارد که بخواهی خودت را به خاطر اتفاقهای آن آزردهخاطر کنی. دنیا پوچ است، هیاهو برای هیچ است، پس چرا خودم را اذیت کنم. من با این طرز تفکر بر مشکلاتم غلبه کردم و گفتم چرا در این چند صباحی که زندهام خودم را زجر بدهم، اگر بخواهم برای هر مسالهای خودم را ناراحت کنم از زندگی هیچ چیز نمیفهمم و فقط خودم را اذیت میکنم.
«بیخیال باش، بگذر آقا، مگه دنیا چند روزه؟»، با این جملات خودم را آرام میکردم و به زندگی ادامه میدادم.
سر همدیگر را کلاه نگذاریم
وقتی سن بالاتر میرود، انسان کمحوصله و کمطاقت میشود. به همین دلیل خیلی از دوستان و همدورههایی من نتوانستند مشکلاتی که برایشان پیش آمد را تحمل کنند. خیلی از آنها بیمار و خانهنشین شدهاند. به هر حال ناراحتیهایی که برایشان پیش آمد در روحیهشان تاثیر گذاشت و آنها را از پا درآورد. به همین دلیل است که میگویم باید در مقابل رنجها و مشکلات شکیبا بود. همیشه هم به دوستانم میگفتم و میگویم که اینقدر فکر و خیال نکنید، آخرش چه میشود؟ بعد از این همه بدو بدو برای زندگی باید همهچیز را بگذاری بروی پس لااقل سعی کنیم در این دنیا درست زندگی کنیم، آرامش داشته باشیم، سر همدیگر را کلاه نگذاریم، به هم بدی نکنیم و...
مگر میشود پدر و مادر باشی و دلتنگ فرزندانت نشوی، اما چه میشود کرد. آنها زندگی خودشان را دارند و فاصلهشان با من هم خیلی زیاد است. همین که بدانم خوب هستند من هم خوب هستم |
من در این سالها دوستان زیادی را از دست دادم، دوستان و همکارانی که با هر کدامشان یک دنیا خاطره داشتم. هنرمندانی که متاسفانه از دستشان دادیم، دوستان دیگر هم همینطور، اما تا آخر عمر که نمیشود به درگذشتگان فکر کرد و غصه خورد.
در جوانی درست زندگی کن
رمز و راز شاداب ماندن در سنین بالا و زمانی که پا به سن میگذاری این است که در جوانی مراقب خودت باشی و خودت را حفظ کنی. جوانی یکی از دورههای مهم و تاثیرگذار در زندگی هر فرد است، پس باید به آن اهمیت داد و مراقبش بود.
مراقبتی که میگویم هم جسمی است و هم روانی. وقتی جوانتر هستی باید به تغذیهات اهمیت بدهی و سعی کنی بدنت را روی فرم نگه داری، ورزش کنی تا هم به سلامتت کمک شود و هم اینکه شاداب و سرزنده باشی. همه اینها آثارش را در سنین بالاتر هم نشان میدهد.
دلتنگ بچههایم میشوم
من ۲ فرزند پسر دارم که خارج از ایران زندگی میکنند. ۸-۷ ساله بودند که آنها را از ایران بردم. آنها دوست داشتند وارد حرفه من شوند اما من خودم علاقهای نداشتم. حرفه من عشق است و برای این عشق باید تاوان زیادی بدهی. دوست داشتم بچههایم آینده خوبی داشته باشند و زندگی کنند. به همین دلیل نخواستم وارد دنیای بازیگری و هنر شوند. عشق به هنر هنوز هم در دل من زنده است اما چون قدر هنر را در ایران نمیدانند باعث شده کمی دلزده شوم.
در همه این سالها با وجود همه ناملایمات فقط به خاطر عشقی که داشتم ماندم و تحمل کردم. دلتنگ بچههایم میشوم، مگر میشود پدر و مادر باشی و دلتنگ فرزندانت نشوی، اما چه میشود کرد. آنها زندگی خودشان را دارند و فاصلهشان با من هم خیلی زیاد است ولی هر از چند گاهی با هم صحبت میکنیم و از طریق اینترنت آنها را میبینم تا شاید بخش کوچکی از دلتنگیام رفع شود. البته آنها به دلیل مشغلههایی که دارند کمتر فرصت میکنند با من تماس بگیرند اما همین که بدانم آنها خوب هستند و زندگی آرام و خوبی دارند من هم خوب هستم.
۴ نوه هم دارم که دوستشان دارم و آنها را هم از طریق اینترنت میبینم. من تمام زندگیام را برای بچههایم گذاشتم و الان ۳۰ سال است که آنها را ندیدهام. وقتی دلتنگ بچههایم میشوم فکرم مشغول میشود، ولی سعی میکنم سریع از فکرشان بیرون بیایم و خودم را قانع کنم که آنها زندگی خودشان را دارند و سرشان گرم مشغولیات خودشان است.
عاشق کتاب خواندن و نوشتنم
زمانی که سر سریال یا فیلم سینمایی نباشم مدام در کتابخانهام هستم. من یک کتابخانه بسیار بزرگ دارم که گنجینهای از کتب مختلف است. من عاشق نوشتن و مطالعه هستم. به همین دلیل اوقاتی که سر کار نباشم یا فرصت داشته باشم در کتابخانهام مینشینم و مطالعه میکنم. تا به حال ۲ کتاب از من منتشر شده و سومین کتابم دست ناشر است به تئاتر علاقه زیادی دارم و الان هم تا جایی که فرصت کنم به تماشای تئاتر میروم. دوستان لطف میکنند و من را برای دیدن کارهایشان دعوت میکنند و من هم با کمال میل میپذیرم.
خیلی خوشحال میشوم وقتی دختر و پسرهای جوان و باانگیزه را میبینم که با عشق کار میکنند و زحمت میکشند. آنها عاشق هستند، شاید خودشان ندانند اما واقعا کارشان را دوست دارند و من عشق به کار را از نگاهشان و تلاشی که میکنند، میبینم. همیشه سعی میکنم در برخورد با جوانهای علاقهمند به این حرفه به آنها انرژی مثبت دهم ولی از سختیهای این کار هم برایشان میگویم که فکر نکنند همهچیز خیلی آسان است. یک هنرمند باید باسواد و از همه جهات کامل باشد.
در کودکی ویولن آموختم
من عاشق موسیقیام و زمانهای زیادی از روز را موسیقی گوش میکنم. موسیقی سنتی خودمان را خیلی دوست دارم چون کامل و همهچیز تمام است. به صدای خوانندههای قدیمیمان هم علاقه زیادی دارم. البته عشق و علاقه من به موسیقی به زمان کودکیام برمیگردد. من قبل از اینکه وارد تئاتر شوم سراغ موسیقی رفتم و مدتی هم ویولن کار کردم اما بعدها که جذب تئاتر شدم آن را رها کردم. کسی که عاشق هنر است تمام هنرها را دوست دارد. من عاشق نقاشی هم هستم و خانهام پر است از تابلوهای مختلف نقاشی. ترجیح میدهم زمانهایی که فرصت دارم، کتاب بخوانم و موسیقی گوش دهم. (زندگی مثبت)
بیماری حرکت نوعی اختلال ایجادشده در گوش داخلی است که با حرکات مداوم و در واکنش به تغییرات عدم تعادل در گوش ایجاد میشود و فرد در طول حرکت در وسیله نقلیه، روی دریا یا داخل هواپیما دچار سرگیجه، حالت تهوع و تعریق میشود. دستگاه دهلیزی گوش داخلی مسئول برقراری تعادل و حرکت در بدن است و وقتی فرد در داخل وسیله نقلیه مینشیند، قوه بینایی، سیگنالهای مرتبط را به مغز مخابره میکند. ولی گاهی حرکت این ارتباط را دچار اختلال میکند. مطالعه هنگام مسافرت نیز ممکن است چنین اختلالی پدید بیاورد؛ چشمها صفحه کتابی را مشاهده میکنند که ثابت و بیحرکت است، ولی دستگاه دهلیزی گوش میانی طوری عمل میکند که تصور میکند فرد در حال حرکتکردن است. کودکان دو تا 12 سال، زنان باردار و افرادی که مستعد ابتلا به میگرن هستند، بیش از دیگران دچار بیماری حرکت میشوند.
نکاتی که باید رعایت کنید
ـ یکی از سادهترین راهها، توجه به نوع تغذیه و موادی است که پیش از سفر میخورید. ابتدا باید توجه داشته باشید که هرگز با شکم گرسنه مسافرت خود را آغاز نکنید و از سوی دیگر چند ساعت پیش از سفر از خوردن غذاهایی که با شما سازگار نیست یا باعث نفخ و احساس سنگینی میشود، خودداری کنید. ادویههای تند و غذاهای چرب از جمله موادی است که احتمال بروز بیماری حرکت را در سفر تشدید میکند. همچنین، دوریکردن از بوهای غلیظ برخی مواد غذایی به کاهش این حالت کمک میکند.
ـ هنگام انتخاب صندلی در وسیلهای که قصد دارید با آن مسافرت کنید، بهتر است جایی را انتخاب کنید که کمتر احساس ناراحتی کنید. برای مثال، اگر هواپیما را برای مسافرت برگزیدهاید، باید بدانید که بهترین مکانی که برای شما مناسب است، صندلیهای میانه و روی بال هواپیما آرامترین نقطه محسوب میشود. روی کشتی، کابینهای پایینتری که به مرکز کشتی نزدیک است از کابینهای بالاتر و خارجیتر کمتر باعث بروز سرگیجه و حالت تهوع میشود.
ـ اگر به بیماری حرکت مبتلا هستید، هرگز روی صندلیهایی که برخلاف جهت جاده و حرکت وسیله نقلیه است، ننشینید. نشستن روی صندلی جلوی خودرو احتمال سرگیجه را بیشتر میکند.
ـ از کتاب خواندن یا نگاه به گوشی موبایل هنگام حرکت در وسیله نقلیه خودداری کنید.
ـ خیره نگاهکردن به افق هنگام مسافرت با خودرو یا قایق احتمال سرگیجه را کاهش میدهد. علاوه بر این، باز نگه داشتن شیشه یا پنجرهای که راه ورودی هوای تازه باشد موثر است. جدا نشستن از افرادی که دچار این حالت میشوند، به عدم ایجاد سرگیجه و حالت تهوع کمک میکند.
ـ استفاده از برخی داروها مانند دیمنهیدرینات که به قرص ماشین هم مشهور است، تا حد زیادی از بروز بیماری حرکت جلوگیری میکند. (جام جم سرا/ منابع: medicinenet.com+webmd.com/ سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
سه شنبه 4 فروردین 1394 ساعت 10:34
جام جم سرا- «کامینیتو دل ری» که به معنای «معبر کوچک پادشاه» است در ارتفاع ۳۳۰ فوتی دره «لوس کایتانس» اسپانیا ساخته شده و در نظر بسیاری از گزارشگران رسانهها و گردشگران دنیا ترسناکترین معبر جهان لقب گرفته است. تصاویری از این معبر را در ادامه ببینید.
به همین دلیل میتوانید انواع و اقسام خوراکیهای سبک و سنگین از گوشت گوزن و آهو گرفته تا چیزی شبیه اشکنه خودمان یا همین کره و پنیری را که صبحها به زور از گلویمان پایین میرود، در منوی صبحانه برخی کشورها بیابید.
گفته میشود کاملترین صبحانه را انگلیسیها میخورند، چون صبحانه آنها اغلب شامل خوراک لوبیا، سوسیس، بیکن (گوشت ورقه شده)، تخممرغ، قارچ، گوجه، پودینگ سیبزمینی و در صورت تمایل پودینگ سیاه و نان تست است که این صبحانه معمولا با چای، قهوه یا آبپرتقال صرف میشود. دانمارکیها هم صبحانه کاملی دارند که مخلفات زیادی دارد؛ در بشقاب صبحانه دانمارکی معمولا نان چاودار، پنیر، کالباس، ژامبون، مغز انواع خشکبار، عسل، مربا و بعضی مواقع حتی یک ظرف کوچک شکلات پیدا خواهید کرد. اردنیها هم عادت به خوردن صبحانههایی پر و پیمان دارند، به طوری که فلافل، روغن زیتون، سوسیس گوشت بره، گوشت گاو و کره و مربا اجزای این وعده غذایی را تشکیل میدهد. صبحانه مردم سرزمین آلاسکا گرچه شاید چندان کامل نباشد، اما سنگین و بسیار هوسانگیز است، زیرا شامل گوشت گوزن شمالی، گوشت آهو و تخممرغ است که اگر ما آن را نوشجان میکردیم، به احتمال قوی دیگر تا صبحانه روز بعد هیچ اشتهایی برایمان باقی نمیماند.
اما شاید عجیبترین صبحانهها را بتوانید در کشورهایی همچون تایلند، فیلیپین، هند، چین، اوگاندا و مغولستان بیابید.
صبحانه تایلندیها که میتوان آن را در سراسر این کشور و تمام دکههای آن پیدا کرد، شامل ماهی نعنایی تند و گوشت خوک تند و شیرین است که به همراه برنج سرو میشود. این صبحانه بسیار ارزان است و تقریبا با آن چیزی که به عنوان ناهار یا شام خورده میشود، تفاوت چندانی ندارد. فیلیپینیها هم برای صبحانه خود برنج را سرخ کرده و سپس آن را با تخممرغ و انواع گوشت و لوبیا مخلوط و نوشجان میکنند. هندیها هم که مشهور به خوردن غذای تند هستند، برای تهیه صبحانه خود سیبزمینی را با رزماری، تخممرغ، توفوی هندی، عدس، سوسیس گیاهی و موز برشته فلفلی سرخ و سپس میل میکنند. چینیها هم از جمله مردمانی هستند که صبحانهشان عجیب و البته شبیه ناهار و شام است. این صبحانه شامل نودل، برنج، مرغ و سبزیجات سرخ شده است. گوشت آبپز شده و پر از چربی گوسفند یا اسب، به همراه آرد، برخی لبنیات و برنج هم صبحانه مغولیهاست که حتی تصورش هم ممکن است برای ما غیرقابل هضم باشد. صبحانه مکزیکیها هم شامل یک بشقاب پر از مخلفاتی تند همچون گوشت گاو، لوبیا، تخم مرغ و پنیر است که مخلوطشان چندان خوشایند به نظر نمیآید. صبحانه رایج و البته عجیب در اوگاندا هم ترکیبی از موز سبز پخته شده مخلوط با گوشت گاو یا سس سبزیجات است. صبحانه ایرلندیها هم کمی عجیب به نظر میآید، زیرا شامل بلغور جو است که با شکر قهوهای، کشمش و آجیل مخلوط شده و طرفداران زیادی هم در این کشور دارد. ویتنامیها هم یکی از عجیبترین غذاها را برای وعده غذایی صبحانه خود تهیه میکنند که توصیه میکنیم هیچوقت حتی تصویر آن را هم مشاهده نکنید تا همین نان و پنیر ساده خودمان براحتی از گلویتان پایین برود. بشقاب صبحانه ویتنامیها شامل مقداری خوراک گوشتی و دیگر مخلفات است که به آن فرنی خوک میگویند. این غذا ترکیبی از دونات چینی، جوانه لوبیا، روده خوک پر شده از گوشت خوک چرخ کرده تند و مخلفات دیگر است. وعده صبحانه مردم پرو نیز که شامل ماهی تازه خوابانده شده در لیمو و فلفل است، گرچه عجیب نیست، اما به هر حال آنقدر سنگین هست که در هر سه وعده غذایی صبحانه، ناهار و شام مورد استفاده قرار گیرد.
صبحانههای سالم و سبک
البته صبحانه در همه جای دنیا مانند کشورهایی که گفتیم سنگین و عجیب و پر از مخلفات نیست. در این میان کشورهایی هم هست که صبحانههای سبک و سالمتری دارند. بهطور مثال صبحانه مردم هاوایی را میوههای خوشرنگ و آبدار و کمی شیرینی مقوی و انرژیزا تشکیل میدهد. صبحانه پرتقالیها هم یک ساندویچ نان پر شده از سبزیجات و مواد مغذی است. مصریها و عربستانیها هم عادت به خوردن صبحانهای دارند که بیشتر از سبزیجاتی همچون باقلا، نخود، سیر، لیموترش، روغن زیتون و تخممرغ آبپز تشکیل میشود. صبحانه مالزیاییها هم شامل یک کاسه نودل با تخممرغ و انواع سبزیجات است. ایتالیاییها هم گرچه ملیتی مشهور به خوردن غذاهای سنگین هستند که گاهی پیتزا و پاستا را هم میتوان در صبحانه آنها مشاهده کرد، اما بهطور معمول صبحانه سبکی شامل یک فنجان کاپوچینو به همراه نان کروسانت را ترجیح میدهند. آلمانیها هم عادت به خوردن سوسیس و پنیر محلی با نان و قهوه دارند که صبحانه چندان سنگینی بهشمار نمیرود. اما شاید باورتان نشود، شبیهترین صبحانه به صبحانه ما ایرانیها را میتوانید در ترکیه مشاهده کنید. یک صبحانه کامل ترکی شامل چند نوع پنیر، کره، زیتون، گوجهفرنگی، خیار، مربا، عسل و البته گوشت ادویهدار است که فقط همین یک قلم آخرش را نمیتوان صبحگاه سر سفره ایرانیها مشاهده کرد.
در هر صورت شاید بسیاری از صبحانههایی که در کشورهای دیگر سرو میشود، خیلی به مذاق ما خوش نیاید، اما باید بدانید که با ذائقه خودشان سازگار و حتی خیلی هم خوشمزه است. با این حال فکر میکنید اگر ایرانی نبودید و میخواستید خوشمزهترین صبحانه دنیا را انتخاب کنید، انتخابتان کدام بود؟ یک جهانگرد انگلیسی این کار را کرده، یعنی تقریبا تمام صبحانههای دنیا را امتحان و خوشمزهترین آن را انتخاب کرده است. شاید باورتان نشود، اما ویکتوریا فیلبوت، صبحانه ایرانی را خوشمزهترین صبحانه دنیا معرفی کرده است.
صبحانه ما ایرانیها هم که شامل چای، نان، پنیر، گردو، کره، مربا، عسل و گاهی هم حلیم و املت است، در گروه صبحانههای سبک و مغذی جای میگیرد و جالب اینکه فیلبوت املت و کشک و بادمجان ایران را نوش جان کرده و آن را بهترین صبحانه دنیا عنوان کرده است. (جام جم سرا)
پنج شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 08:44
جام جم سرا- یک طراح ژاپنی خانهای طراحی کرده است که اگرچه میتوان آن را باریکترین خانه در دنیا نام نهاد اما با طراحی دقیقی که در ساخت آن اعمال شده از کمترین فضا بیشترین استفاده حاصل شده است.
.
کایزرزبرگ کامون، شمال شرق فرانسه
واژه کامون در در زبان فرانسه به معنای بخش یا شهر است. کایزرزبرگ نیز از جمله بخشهای زیبا در شمال شرق فرانسه است که بیشتر به خاطر جنبه تاریخیاش در جریان جنگ فرانسه و آلمان شناخته میشود. این دهکده شباهت زیادی به شهری که در داستان دیو و دلبر دیزنی به تصویر کشیده شده دارد. البته اگر از طرفداران بازی باشید احیاناً متوجه شباهت Riverwood town در بازی Skyrim به این دهکده شدهاید.
این تصویر مربوط به یک پارک جذاب نیست بلکه تصویری از یک دهکده رنگی به نام روتنبرگ در آلمان است که خیابان اصلی مربوط به قرون وسطی در آن به خوبی حفظ شده است.
گودوانگن مقصد بسیاری از گردشگرانی است که به نروژ سفر میکنند و البته دلیل آن هم واضح است. این دهکده علاوه بر داشتن مناظری که نفس را در سینه حبس میکنند، گزینههای خوبی برای تفریح دارد از قایق سواری گرفته تا پیاده روی در کوه پایههای سرسبز.
این منطقه بسیار زیبا است. یک شرکت معدنی چینی دقیقاً شهری مشابه هال استات را در هویژو واقع در استان گوان دونگ چین ساخته است. هال استات علاوه بر زیبایی دارای اهمیت تاریخی هم هست. برخی از اولین مدارک باستانی سلت ها در نزدیکی هال استات یافت شده است. از این رو این منطقه تبدیل به منطقه مهم باستان شناسی و مردم شناسی شده است.
یک شهر کوچک و دور افتاده در ایسلند که مخصوص ماهیگیری است. ساختمانهای سفید رنگ طوری طراحی شدهاند که طی سردترین فصل زمستان عملاً این شهر محو میشود. راستی تلفظ نام این شهر هم از کارهای دشوار است، امتحان کنید!
یک مقصد برفی دیگر، دهکده ایگلو در مرتفعترین کوههای آلمان واقع شده است و یکی از مقاصد اصلی گردش گران و ماجراجویانی است که به آلمان سفر میکنند.
این مزرعه زیبا که در تصویر مشاهده میکنید، فاصله بسیار کمی تا سایر خانههای دهکده دارد.
روستای سر آقا سید کوهرنگ، شهرکرد، ایران
این روستا طوری ساخته شده است که حیاط خانه بالایی در واقع پشت بام خانه پایینی است. از این روستا به نام ماسوله زاگرس هم یاد میشود.
کوه فوجی یکی از سه کوه مقدس برای بودائیان ژاپن است. این دهکده کوچک در پای کوه فوجی است و منظره زیبایی از قله این کوه از آن پیدا است.
این روستای زیبا و آرام در بین دو کوه هیمالیا قرار گرفته است و کشاورزی در آن رونق دارد. از نظر رسمی تبت قسمتی از چین است اگر چه که خیلی از اهالی آن در نزاع با دولت چین هستند تا اداره منطقه را خود به دست بگیرند.
روستایی در کنار رودخانه مالی، نیجر
این روستا همان طور که در تصویر هم پیدا است، در کنار رودخانه شکل گرفته است که بخصوص وقتی در یک منطقه با آب و هوای گرم و خشک زندگی میکنید، ضروری به نظر میرسد. (زومیت)
نیک با کمک ورزش و رژیم غذایی در کنار درمان بیماریاش توانسته کنترل اعصابش را دوباره به دست گیرد و برای رفتن به هند و نپال لحظهشماری میکند. سفر او از شهریورماه شروع میشود و نیک به جز آنکه دنبال رویای کودکیاش است، میخواهد مردم را با بیماری اماس و مشکلات مربوط به آن آشنا کند و اگر امکانش باشد، برای مبارزه با این بیماری، پول جمع کند.
او میگوید: «از بچگی عاشق کوهنوردی و صعود بودم. آن زمان یک برنامه تلویزیونی درباره قله اورست پخش میشد که در آن تمام مسیرهای صعود مشخص شده بود. من آن نقشه را در اتاقم داشتم و همیشه به این فکر میکردم که چه زمانی میتوانم به آرزویم برسم.» او برای صعود به اورست فکر تمام جزئیات را کرده بود اما تولد ۲۱ سالگی او با یک اتفاق عجیب همراه شد. نشانههای بیماری اماس در او دیده میشد پزشکان ابتدا فکر میکردند این تنها یک ویروس ساده است که خیلی زود از بین میرود اما اوضاع هر روز بدتر و بدتر شد تا نهایتاً، پزشکان ابتلای نیک به اماس را تأیید کردند.
نیک که آن روزها را بخوبی در خاطرش دارد میگوید: «حتی توانایی راه رفتن هم نداشتم و متوجه شده بودم که دیگر نمیتوانم به رویایم برسم. وقتی کوهها را میدیدم بیشتر از آنکه خوشحال شوم بابت وضعیتم ناراحت بودم. کارم به جایی رسیده بود که مجبور بودم به کمک صندلی چرخدار کارهایم را انجام دهم و احساس یک آدم شکستخورده را داشتم.»
نیک دوست نداشت باقی عمرش را ویلچرنشین باشد؛ بنابراین در ۲۵ سالگی تصمیم بزرگش را گرفت؛ او تمام مواد غذایی که برای بدنش مضر بود را کنار گذاشت و ورزش را به شکل جدی در کنار سایر درمانهایش شروع کرد.
انگیزه و اراده او برای بهبود آنقدر زیاد بود که بعد از مدتی توانست روی پاهایش بایستد و پیادهروی را شروع کند و آنقدر شرایطش خوب شود که بتواند یک قله ۲۷۰۰ متری را فتح کند. حالا که اوضاع نیک آلن خوب شده میخواهد به کمک کسانی برود که مشکل او را دارند. از نظر او این فرضیه که ابتلا به اماس به معنای پایان زندگی است، نمیتواند درست باشد و حالا که او توانسته خلاف این فرضیه را ثابت کند، دوست دارد دیگران هم بتوانند به چنین نتیجهای برسند. (زندگی مثبت)
.
کایزرزبرگ کامون، شمال شرق فرانسه
واژه کامون در در زبان فرانسه به معنای بخش یا شهر است. کایزرزبرگ نیز از جمله بخشهای زیبا در شمال شرق فرانسه است که بیشتر به خاطر جنبه تاریخیاش در جریان جنگ فرانسه و آلمان شناخته میشود. این دهکده شباهت زیادی به شهری که در داستان دیو و دلبر دیزنی به تصویر کشیده شده دارد. البته اگر از طرفداران بازی باشید احیاناً متوجه شباهت Riverwood town در بازی Skyrim به این دهکده شدهاید.
این تصویر مربوط به یک پارک جذاب نیست بلکه تصویری از یک دهکده رنگی به نام روتنبرگ در آلمان است که خیابان اصلی مربوط به قرون وسطی در آن به خوبی حفظ شده است.
گودوانگن مقصد بسیاری از گردشگرانی است که به نروژ سفر میکنند و البته دلیل آن هم واضح است. این دهکده علاوه بر داشتن مناظری که نفس را در سینه حبس میکنند، گزینههای خوبی برای تفریح دارد از قایق سواری گرفته تا پیاده روی در کوه پایههای سرسبز.
این منطقه بسیار زیبا است. یک شرکت معدنی چینی دقیقاً شهری مشابه هال استات را در هویژو واقع در استان گوان دونگ چین ساخته است. هال استات علاوه بر زیبایی دارای اهمیت تاریخی هم هست. برخی از اولین مدارک باستانی سلت ها در نزدیکی هال استات یافت شده است. از این رو این منطقه تبدیل به منطقه مهم باستان شناسی و مردم شناسی شده است.
یک شهر کوچک و دور افتاده در ایسلند که مخصوص ماهیگیری است. ساختمانهای سفید رنگ طوری طراحی شدهاند که طی سردترین فصل زمستان عملاً این شهر محو میشود. راستی تلفظ نام این شهر هم از کارهای دشوار است، امتحان کنید!
یک مقصد برفی دیگر، دهکده ایگلو در مرتفعترین کوههای آلمان واقع شده است و یکی از مقاصد اصلی گردش گران و ماجراجویانی است که به آلمان سفر میکنند.
این مزرعه زیبا که در تصویر مشاهده میکنید، فاصله بسیار کمی تا سایر خانههای دهکده دارد.
روستای سر آقا سید کوهرنگ، شهرکرد، ایران
این روستا طوری ساخته شده است که حیاط خانه بالایی در واقع پشت بام خانه پایینی است. از این روستا به نام ماسوله زاگرس هم یاد میشود.
کوه فوجی یکی از سه کوه مقدس برای بودائیان ژاپن است. این دهکده کوچک در پای کوه فوجی است و منظره زیبایی از قله این کوه از آن پیدا است.
این روستای زیبا و آرام در بین دو کوه هیمالیا قرار گرفته است و کشاورزی در آن رونق دارد. از نظر رسمی تبت قسمتی از چین است اگر چه که خیلی از اهالی آن در نزاع با دولت چین هستند تا اداره منطقه را خود به دست بگیرند.
روستایی در کنار رودخانه مالی، نیجر
این روستا همان طور که در تصویر هم پیدا است، در کنار رودخانه شکل گرفته است که بخصوص وقتی در یک منطقه با آب و هوای گرم و خشک زندگی میکنید، ضروری به نظر میرسد. (زومیت)
نیک با کمک ورزش و رژیم غذایی در کنار درمان بیماریاش توانسته کنترل اعصابش را دوباره به دست گیرد و برای رفتن به هند و نپال لحظهشماری میکند. سفر او از شهریورماه شروع میشود و نیک به جز آنکه دنبال رویای کودکیاش است، میخواهد مردم را با بیماری اماس و مشکلات مربوط به آن آشنا کند و اگر امکانش باشد، برای مبارزه با این بیماری، پول جمع کند.
او میگوید: «از بچگی عاشق کوهنوردی و صعود بودم. آن زمان یک برنامه تلویزیونی درباره قله اورست پخش میشد که در آن تمام مسیرهای صعود مشخص شده بود. من آن نقشه را در اتاقم داشتم و همیشه به این فکر میکردم که چه زمانی میتوانم به آرزویم برسم.» او برای صعود به اورست فکر تمام جزئیات را کرده بود اما تولد ۲۱ سالگی او با یک اتفاق عجیب همراه شد. نشانههای بیماری اماس در او دیده میشد پزشکان ابتدا فکر میکردند این تنها یک ویروس ساده است که خیلی زود از بین میرود اما اوضاع هر روز بدتر و بدتر شد تا نهایتاً، پزشکان ابتلای نیک به اماس را تأیید کردند.
نیک که آن روزها را بخوبی در خاطرش دارد میگوید: «حتی توانایی راه رفتن هم نداشتم و متوجه شده بودم که دیگر نمیتوانم به رویایم برسم. وقتی کوهها را میدیدم بیشتر از آنکه خوشحال شوم بابت وضعیتم ناراحت بودم. کارم به جایی رسیده بود که مجبور بودم به کمک صندلی چرخدار کارهایم را انجام دهم و احساس یک آدم شکستخورده را داشتم.»
نیک دوست نداشت باقی عمرش را ویلچرنشین باشد؛ بنابراین در ۲۵ سالگی تصمیم بزرگش را گرفت؛ او تمام مواد غذایی که برای بدنش مضر بود را کنار گذاشت و ورزش را به شکل جدی در کنار سایر درمانهایش شروع کرد.
انگیزه و اراده او برای بهبود آنقدر زیاد بود که بعد از مدتی توانست روی پاهایش بایستد و پیادهروی را شروع کند و آنقدر شرایطش خوب شود که بتواند یک قله ۲۷۰۰ متری را فتح کند. حالا که اوضاع نیک آلن خوب شده میخواهد به کمک کسانی برود که مشکل او را دارند. از نظر او این فرضیه که ابتلا به اماس به معنای پایان زندگی است، نمیتواند درست باشد و حالا که او توانسته خلاف این فرضیه را ثابت کند، دوست دارد دیگران هم بتوانند به چنین نتیجهای برسند. (زندگی مثبت)
دبی
دبی فرصت بعضی تجربه های خاص در زمینه غذا و شکم چرانی را به شما می دهد که به نظر من از دست ندهید مثلا شما می توانید یک شام یا ناهار خود را مهمان رستوران آرمانی در برج خلیفه کنید. مجموعه کافه و رستوران های آرمانی متعلق به جیورجیوآرمانی ، طراح ایتالیایی است.
اگر برای ماه عسل یا در یک سفر دو نفره با همسرتان به دبی رفتید ، حتماً آرمانی را در برنامه خود قرار دهید. برای خوردن یک وعده ناهار یا شام در آرمانی لازم نیست لباس رسمی بپوشید ولی هنگام پا گذاشتن به برج خلیفه و هتل آرمانی بهتر است خیلی اسپرت لباس نپوشیده باشید.
در سفر به امارت ، زمان اصلی شما در مراکز خریدی می گذرد که با جاذبه های مختلف مثل آکواریوم ، اسکی و ... سر شما را گرم می کنند و متوجه گذر زمان نمی شوید. با درک احساس گرسنگی نگاهی به ساعت می اندازید و متوجه می شوید که ساعت از 10 شب هم گذشته است.
به جز رستوران های بزرگ و کوچکی که در طبقات مختلف این مراکز وجود دارد ، اغلب یک بخش مخصوص را به رستوران ها اختصاص داده اند. اگر به صورت گروهی سفر کرده اید ، فود کورت ها بهترین جای انتخاب هستند چون هر کسی می تواند غذای مطلوب خودش را سفارش دهد و سر میز در کنار هم میل کنید.
هنگام سفارش غذا در دبی به چند نکته دقت کنید : تازه ترین غذاهای دریایی را می توانید در دبی تجربه کنید ؛ پس اگر اهل غذاهای دریایی هستید ، این فرصت را از دست ندهید.
پیشنهاد می کنیم حتی در رستوران های زنجیره ای شناخته شده به جای همبرگر ، ماهی برگر را تجربه کنید..
بانکوک
شهر بانکوک و فراتر از آن ، سایر شهرهای تایلند سرزمین غذاهای ارزان قیمت هستند ؛ غذاهایی که با عنوان غذاهای خیابانی تایلند در سراسر دنیا مشهورند و حتی بخشی از جذابیت های گردشگری این کشور محسوب می شوند.
توصیه می کنم با احتیاط به این غذاها نزدیک شوید. غذاهای تان به دلیل حجم زیاد ادویه و نوع طبخ متفاوت با ذائقه ایرانی هماهنگی ندارند و ممکن است با یک کنجکاوی شکمویی سلامت خودتان را در سفر به خطر بیندازید. برای تجربه غذای تان به شما پیشنهاد می کنم ، به جای غذاهای خیابانی سراغ رستوران ها بروید.
در این رستوران ها می توانید غذای تان را داخل رستوران تجربه کنید و به دلیل وجود منوی انگلیسی می توانید از محتویات غذا آگاه شوید و انتخابی با توجه به سلیقه غذایی خودتان داشته باشید. خیابان سوخومیت در بانکوک ، خیابان شلوغ و پر هیاهویی است که بهترین انتخاب برای خیابان گردی های شبانه به حساب می آید.
رستورانی مثل « لیوینگ روم » در شماره 250 خیابان سوخومیت با انواع غذاهای بین المللی انتخاب خوبی است. این رستوران شب ها موسقی زنده دارد و به همین دلیل هزینه هر نفر بین 15 تا 20 دلار خواهد بود.
توصیه شخصی من این است که بانکوک را بدون تجربه « بوتیک بستنی » ترک نکنید. این جا یک فروشگاه بستنی است که با بیسکویت یا کوکی های تازه از شما پذیرایی می کند. کوکی شما با بستنی و مخلفات دلخواه شما تکمیل و در نهایت یک بشقاب هیجان انگیز از شیرینی ، بستنی و سس دلخواه شما تحویل داده می شود.
آدرس بوتیک بستنی را می توانید از هر کسی در بانکوک بگیرید اما بد نیست بدانید این بوتیک خوش مزه در مرکز خرید چولاسوی و در محله سیلوم واقع شده است.خوشی سفر با لذت خوراکی های خوشمزه کامل می شود. اگر به شهری سفر کنید که با ذائقه غذایی شما همسو نباشد ، با بالاترین تفریحات و خوشی ها ، یک جای سفر لنگ می زند.
برای این که در سفر نوروزی خودتان با چنین مشکلی رو به رو نشوید ، راهنمای کوچکی فراهم کرده ایم از مقاصد پر طرفدار برای سفرهای نوروزی البته بر اساس شکم. در این راهنمای جمع و جور به شما می گوییم که غذای مطلوب ذایقه ایرانی را کجا می توانید بخورید.
ایروان
سال های زیادی از استقلال ارمنستان و تولد دوباره شهر بروان نمی گذرد ولی حالا یروان تازه نفس ، جای خوبی برای سفر خانوادگی ، دوستانه یا دو نفره است و مقصد خوبی برای یک سفر خوشمزه برای این که یک وعدهغذای اصیل ارمنی را تجربه کنید، رستوران « دلماما » در شماره 10 خیابان یوشکین را به شما پیشنهاد می کنیم.
یک خانه قدیمی با دکوراسیون قدیمی که با منویی شامل غذاهای اصیل ارمنی از شما پذیرایی می کند. بهترین دلمه معروف ارامنه و غذای شناخته شده شان « خوراوات » که نوعی خوراک با گوشت است را می توانید در این رستوران امتحان کنید. دلماما که در سال 2014 تأییدیه تریپ ادوایزر را دریافت کرد ، تمام طول هفته از 11 صبح تا 11 شب باز است. اما خیلی زود در اول خیابان گردی ها دست تان می آید که یروان ، شهر کافه هاست.
شیرین تر از رستوران گردی ، کافه نشینی در این شهر است. کافی است حوالی ساختمان اپرا و میدان جمهوری قدم بزنید و از میان کافه های کوچک و بزرگ ، یکی را انتخاب کنید. انتخاب شما می تواند « جزوه کافه » باشد ؛ کافه ای زنجیره ای که شعبات زیادی در شهر یروان دارد و پیدا کردن آن در این شهر کار سختی نیست.
جزوه با منوی متنوعی از صبحانه تا غذا ، کیک ، شیرینی و قهوه از شما پذیرایی می کند. شهرت این کافه به قهوه های ارمنی و کیک هایش است ولی شما می توانید غذا هم مهمان این پاتوق باشی. پیشنهاد می کنم به هیچ شیرینی در یروان نه نگویید. این جا شهر جادوگرهای شیرینی پزی است با کیک هایی که طعم شان را به یادگار می آورید.
استانبول
استانبول جایی است که رستوران های لوکس و گران قیمت را به شما پیشنهاد نمی کنم چون آن قدر کافه ها و پاتوق های متنوع و جذاب با قیمت های اقتصادی مناسب وجود دارد که لازم نیست بخشی از بودجه سفرتان را به خوردن یک وعده غذای لوکس در برج ها و آسمان خراش ها اختصاص بدهید.
نویسندگان و کارشناسان معتبرترین سایت های گردشگری مثل تریپ ادوایزر و لونلی پلنت و تجربه ما ، اول از همه رستوران « البوراکاتیسما » را به شما پیشنهاد می کنند. خانه ای بزرگ در محله سلطان احمد که از تمام بخش های داخلی ، باغ و حتی پیاده رو برای پذیرایی مهمانان استفاده می شود.
اگر هتل شما حوالی میدان تقسیم و خیابان استقلال قرار دارد ، در برنامه سفر خود روزی که به تماشای مسجد آبی ، قصر توپ کاپی و .... می روید ، شام یا ناهار را مهمان این رستوران شوید چون این رستوران هم در بخش آسیایی استانبول قرار دارد و لازم نیست هزینه اضافی برای رفت و آمد بپردازید.
دست شما برای انتخاب در این رستوران باز است ؛ از پیتزا و پاستا تا غذاهای اصیل ترکی که ما این بخش را به شما پیشنهاد می کنیم. فرصت خوبی برای تجربه غذای اصیل ترکی است. شب های استانبول را از دست ندهید ؛ شب زنده داری های این شهر مشهور است. اگر می خواهید شبی شاد را در استانبول تجربه کنید ، محله ارتاکوی و رستوران های این محله انتخاب خوبی است.
مشرف به تنگه بسفر در محله ارتاکوی ، کوچه پس کوچه های سنگفرش با رستوران های متنوع وجود دارد که شما را به شبی خاطره انگیز دعوت می کند. اغلب این رستوران ها منو خود را در بیرون قرار داده اند و شما می توانید با توجه به سلیقه خود دست به انتخاب بزنید.
اگر در کنار مکان های تاریخی و مراکز خرید به جاذبه های شهری استانبول علاقه دارید ، سری به محله « امی نونو » بزنید. محله ای مشرف به دریا با بندری پر رفت و آمد که وجود بازار ادویه حال و هوای خاصی به آن بخشیده است.
در همین محله و همین هیاهو می توانید مهمان رستوران « حمدی » باشید ؛ رستوران ترکی که با غذاها تمام نمی شود و انواع باقلوای استانبولی را هم می توانید تجربه کنید.
حمدی دو شعبه دیگر در مناطق دیگر استانبول دارد اما منظره این شعبه اتفاق فوق العاده ای است که پیشنهاد می کنیم از دست ندهید. در هر کدام از خیابان های استانبول که قدم بزنید ، با مغازه های نه چندان بزرگی رو به رو می شوید که با سلفی از غذاهای متنوع ، شما را به غذای ترکی دعوت می کنند.
این رستوران های بومی مکان های مناسبی برای رفع گرسنگی و خوردن غذای خوب و با کیفیت است. دونر اصیل را هم در طول پرسه زدن و خیابان گردی های خود تجربه کنید.
کوآلالامپور
سفر به کوآلالامپور یعنی یک سفر فشرده به آسیای شرقی ؛مختصری از چین ، ژاپن ، تایوان ، کره و .... را می توانید در این شهر ببینید. این تجربه به آسیا محدود نمی شود.
مالزی به دلیل سرعت رشد و مدرن شدنی که در سال های اخیر داشته ، مجموعه ای پدیده های مدرن مثل مراکز تجاری غول پیکر ، شهر بازی های عظیم و .... را در دل خودش جای داده و در کنار این ها می توانید غذاهای ملل دنیا را با مزه به یادماندنی و کیفیتی قابل قبول در مرکز مالزی امتحان کنید.
یکی از این محله های مدرن و جدید ، بوکیت بین تانگ است. محله ای که شب های شاد و سرزنده ای دارد و شما می توانید شام خود را در فضای شاد و سرزنده این حله نوش جان کنید. به طور کلی رستوران های این محله خوب است و مراکز تجاری بزرگی مثل پاویلیون در قلب آن واقع شده که با بخش غذا (فود کورت) جذابش می تواند پاسخ گوی هر سلیقه ای باشد.
در شماره 48 این محله ، خانه استیک واقع شده که عنوان بهترین رستوران سال 2014 را از تریپ ادوایزر دریافت کرد؛ رستورانی با چند مدل استیک که همراه با دورچین دلخواه شما سرو می شود و به ادعای 90 درصد از کسانی که این رستوران را تجربه کرده اند ، طعم آن نظیر ندارد.
هنگام سفارش به مقدار گوشتی که در منو نوشته شده ، دقت کنید. خوردن استیک « تی بن » با 700 گرم گوشت کار یک نفر نیست در برنامه سفر یادتان باشد این رستوران فقط شب ها پذیرای مهمانانش است.
(لحظه نما)