از گذشته تا بهامروز که هشتمین نسل از بازیهای ویدیویی را در حال سپری کردن هستیم، بازیهایی عرضه شدهاند که همگی آنها را چندین بار به اتمام رساندهایم. بازیهایی که اگر بگویند در مورد آنها صحبت کنید، میتوانیم ساعتها بهبحث کردن و گفت و گو بپردازیم. از طراحی مراحل و دلایل جذابیت بازی گرفته تا یادآوری خاطراتی که بخشی از زندگی ما را تشکیل میدهند.
در همین راستا قصد داریم ۳۰ بازی ارزشمندی که ارزش بازسازی شدن را دارند برای شما معرفی کنیم. بازیهای که طی نسلهای مختلف عرضه شده و خاطرات خوبی را برای ما مخاطبان صنعت بازیهای ویدیویی بهجا گذاشتهاند. این ۳۰ بازی به هیچوجه از رتبهبندی خاصی برخوردار نبوده و قطعا تعداد بازیهای ارزشمندی که ارزش بازسازی کامل را دارند بیشتر از این حرفها است.
Age of Empires II
یکی از بهترین بازیهای استراتژیک پیسی که دو سال بعد برروی کنسول پلیاستیشن 2 نیز عرضه شد. قطعا اگر از مخاطبان قدیمی پیسی باشید، امکان ندارد این بازی را تجربه نکرده یا اسم آن را نشنیده باشید. Age of Empires II: The Age of Kings در زمان عرضه خود ۱۳ تمدن را برای بازیکنان بهارمغان آورد تا طبق سلیقه خود آنها را انتخاب کرده و شروع بهبازی کردن کنند. یکی از نکات خوب بازی بخش داستانی آن بود که شامل پنج داستان تاریخی میشد. هر داستان شما را وارد بازه زمانی خاص میکرد. همچنین ویژگی بارز دیگر این بخش، درجهسختی آن بود که ابتداییترین قسمت آسانترین مراحل را در اختیار شما قرار میداد و آخرین بخش، سختترین مراحل. شاید بتوان جدای از روایت خوب و گیرای داستانی، آن را یک پیش درآمد برای بخش چندنفره هم دانست. بخش چندنفره بازی لذت خاصی داشت زیرا کار تیمی حرف اول و آخر را میزد. در هر تیم هشت نفر قرار داشتند و میبایست با انتخاب کردن تمدن خود، بهجنگیدن میپرداختند. با اینکه Age of Empires II در سال ۲۰۱۳ میلادی بهصورت HD وارد بازار شد ولی این بازی پس از گذشت این همه سال لایق یک بازسازی کامل است. بازسازی که با گرافیک نسل فعلی جلا داده شود.
Demon Souls
سری Souls جزو محبوبترین بازیهای ویدیویی است که توسط میازاکی خلق شده است. با اینکه Demon Souls مخاطبین زیادی را جذب خود نکرد ولی پایه گذار سهگانهای بود که هرنسخه فلسفه و دنیایی خاص را شامل میشود. البته همین Demon Souls نیز بهتنهایی میتواند شما را ساعتها بهفکر فرو ببرد. دنیای بازی و اتمسفر تاریک و سنگین آن از ویژگیهایی بود که شاید در آن زمان خیلی از ما قادر بهدرک کردن آن نبودیم. یکی دیگر از دلایلی که باعث میشد کمتر کسی سمت این انحصاری خاص برود، سختی مبارزات و گیمپلی آن بود. فرض کنید اینهمه راه را تا باس فایت طی کردهاید و کشته میشوید، باز باید از اول راه این مسافت طولانی (بدون در نظر گرفتن دشمنان اعصاب خورد کن بازی) را پیموده تا به باس فایت برسید! حال در نقطهای از صنعت بازیهای ویدیویی قرار داریم که خدا خدا میکنیم ای کاش سونی این بازی را بازسازی کرده و برای پلیاستیشن 4 عرضه کند. با تجربه کردن سهگانه سولز یا حتی بلادبورن خیلیها مشتاق هستند پدر این مجموعه را نیز تجربه کنند. البته ریشه و اساس بازی دمون سولز، بر میگردد به مانگاها و داستانهای ژاپنی؛ جایی که میازاکی در یکی از مصاحبههای خود در مورد دمون سولز اعلام کرده بود که برای فضاسازی بازی، یک دور مانگای برسرک را خوانده تا بتواند داستان بازی را بنویسد. اگر مانگا یا انیمه برسرک را دیده باشید، میبینید که در خیلی از موارد شبیه به یکدیگر هستند.
Shadow of the Colossus
۱۱ سال پیش بازی در صنعت گیم بازی متولد شد که سالهاست سایه آن بر سر این صنعت میتابد. بازی Shadow of the Colossus جز آندسته از بازیهایی نیست که هیچوقت از ذهن مخاطب خارج شود. مخصوصا مخاطبان قدیمی این صنعت. ویژگی مهم این بازی داستانسرایی و شخصیتپردازی بسیار قوی است که سبب شده تا Shadow Of The Colossus چندین پله بالاتر از بازیهای هم سبک خود قرار بگیرد. داستان بازی روایتگر دو دوست بنام واندر و آگرو (درواقع اسب واندر) است که ماجراجویی اصلی خود را زمانی که به سرزمین ممنوعه میرسند، شروع میکنند. واندر و آگرو به ورودی اصلی این مکان می آیند که مجسمهی شانزده غول سنگی است و در انتهای این مکان محراب خالی را مشاهده میکنند. داستان بازی از زمانی جالب میشود که پای شخصیت دختر بازی بهوسط میآید. شخصی که اصلا هیچ پیشزمینهای از وی در اختیار شما قرار داده نمیشود و تنها اطلاعات مورد نظر این است که وی بیهوش است. غم، شادی، تلاش و کوشش ویژگیهای اصلی Shadow of the Colossus هستند. این بازی نمادی است برای مخاطبان نسل ششم. دقیقا اینگونه نمادها در صنعت بازیهای ویدیویی کم نیستند و نخواهند بود.
Metal Gear Solid 1
۱۸ سال پیش مردی بنام هیدئو کوجیما جرقه آتشی را در صنعت بازیهای ویدیویی روشن کرد که شعلههای آن سالهاست این صنعت را نورانی نگه داشته است. نسخه اول مجموعه متالگیرسالید با ارائه گیمپلی ناب و مخفیکاری توانست هواداران زیادی را بهخود جذب کند. جدای از آن داستان این نسخه بهقدری زیبا روایت میشد که هیچوقت آن را فراموش نخواهید کرد. آشنایی با سالید اسنیک مرد وظیفهشناس و فوقالعاده محبوب که از همان ابتدا خود را در دل مخاطبانش قرار داد. هنوز که هنوز است وقتی صحبت از کوجیما میشود، یاد این بازی و موفقیتهایش میافتیم. طبق آمار و ارقام این بازی توانسته است ۶ میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروش داشته باشد که بهنسبت زمان عرضه، واقعا عالی است. داستان بازی در سال ۱۹۹۵ میلادی روایت میشود. جایی که گروهی بنام Outer Heaven در حال انجام کارهای مخفی بوده و تیم Fox Hound برای شناسایی این کارها، اقدام میکند. ولی مشکل اینجاست که همه موارد مطابق برنامه پیش نرفته و اینجاست که سالید اسنیک برای اولین بار به تمامی گیمرها معرفی میشود. مأموریت اسنیک این بود که گری فاکس را نجات دهد و به کمک بقیه زندانیان هویت متال گیر را شناسائی کند. قطعا بازسازی کامل این بازی و عرضه مجدد، آن هم در زمانی که دیگر خبری از کوجیما نیست میتواند حداقل یاد و خاطرات را زنده نگه دارد.
Dino Crisis 2
مجموعه Dino Crisis جز آندسته از بازیهایی است که در ایران مخاطبین زیادی ندارد. اگر یک پرس و جو کنید، متوجه این مسئله شده و اگر کسی این بازی را میشناسد، بیشتر بهخاطر خاطرات خوب نسخه دوم بازی است. البته نباید خرده گرفت زیرا نسخه اول بازی و زبان ژاپنی آن، کسی را سمت خود جذب نمیکرد. داستان نسخه دوم مدتی پس از وقایع نسخه اول بازی رخ میدهد. جایی که اختلالهای انرژی سوم سبب میشود تا کل پایگاه تحقیقاتی، ارتش و بهعبارتی کل شهر خیالی بازی به یک بازه زمانی دیگر منتقل شوند. حال در این میان رجینا بههمراه تیم خود به منطقه مورد نظر فرستاده شده تا تیم تحقیقاتی و بازماندگان را نجات دهند. همچنین وی وظیفه داشت تا اطلاعات بهجای مانده از انرژی سوم را نیز برگرداند. نکته جالب بازی، استفاده از دو شخصیت قابل بازی بود و در قسمتی از داستان میتوانستید با رجینا بهبازی کردن ادامه دهید یا شخصیت دایلن مورتون، رهبر تیم امداد و نجات، را کنترل کرده و داستان بازی را پیش ببرید. داینو کرایسیس ۲ بدلیل سبک خاص و مبارزاتی که با دایناسورها داشتید، سبب شد تا بتواند خودی نشان داده و تا بهامروز بازی عرضه نشده که آن حال و هوای ترسناک و هیجان انگیز را برای مخاطب بوجود آورد. شاید بازسازی کامل این بازی از سوی کپکام و عرضه دوباره آن در کنار نسخه اول بازی بتواند حال و هوای جدیدی بهصنعت بازیهای ویدیویی بدهد.
Final Fantasy VIII
هر مقاله خاطرهانگیز یا مقالاتی که بهستایش از بازیهای قدیمی اختصاص داده میشود، دارای یک یا دو نسخه از مجموعه فاینال فانتزی است. مجموعهای ارزشمند برای علاقهمندان به بازیهای ژاپنی و فانتزی. نسخه هشتم این مجموعه با ارائه داستانی کاملا دراماتیک توانست مخاطبین زیادی را به خود جذب کند. داستان فاینال فانتزی VIII در واقع حول هشت مبارز با قابلیتهای جدا که هرکدام از یک آکادمی رزمی فارغ التخصیل شدهاند، رخ میدهد. همچنین یکی از ویژگیهای مهم این نسخه الهام گیری از شخصیتها و داستان نسخه هفتم است. ماجرای یک سرباز و روایت یک زندگی عشقی و در کنار آن مبارزه کردن با دشمنی که محل زندگی آنها را تهدید میکند. همچنین دنیای فاینال فانتزی VIII از یک انرژی بنام استار تغزیه کرده و برخلاف نسخه هفتم که بر پایه جادو بود، در اینجا استار بیشتر از تکنولوژی و مکانیزمهای پیشرفته بهره میبرد. سیستم گیمپلی بازی همانند نسخههای گذشته دارای مبارزات نوبتی بود و شاید کمتر کسی را به خود جذب میکرد. از طرفی موردی که در کنار داستان توانست این بازی را بهمعروفیت برساند، پیشرفت گرافیکی آن نسبت به نسخه هفتم بود. امیدواریم با عرضه شدن نسخه بازسازی شده فاینال فانتزی VII شاهد بازسازی این نسخه و سایر نسخههای ارزشمند این مجموعه بهطور کامل باشیم. قطعا بازی کردن مجموعه فاینال فانتزی با سیستم مبارزاتی مدرن در کنار داستانسرایی و طراحیهای عالی میتواند بیش از پیش مخاطبان را راضی نگه دارد.
Max Payne
اگر قرار باشد لقب مجازاتگر لایق یک شخص باشد، آن فرد قطعا مکس پین است. یک شب سرد زمستانی نیویورک بهخانه آمده و با صحنه قتل فرزند و همسر خود مواجه شوی! از شدت دردناک بودن این صحنه هیچوقت آن را فراموش نکرده و مدام توهماتی را حول این موضوع ببینی. اینکه مدام همسرت در گوش تو نجوا کند و از تو کمک طلب کند سخت، دردناک و طاقت فرسا است. همه این اتفاقات دست به دست هم میدهند تا به فکر انتقام باشید. دیگر موردی برای از دست دادن نداشته و هدف شما یک چیز است، کشتن تک تک افرادی که در این قتل دست داشتند. همهی این موارد دست به دست هم دادند تا مکس پیس تبدیل به یک شخصیت دوست داشنی برای مخاطبان شود. ولی اگر بخواهم نظر خودم را بگویم، موردی که مکس پین را از بازیهای همرده خود در آن زمان جدا کرد، سیستم گیمپلی بازی بود. استفاده از قابلیت Bullet Time و کشتن دشمنان موردی بود که شدیدا گیمپلی بازی را متفاوت جلوه میداد. تیم سازنده نشان داد که خلاقیت و ایجاد نوآوری در کنار داستانسرایی عالی چقدر میتواند یک بازی شوتر را موفق جلوه دهد. مکس مرد بزرگی است و احترام به وی واجب. مردی که یک شبه زندگیاش ۱۸۰ درجه فرق کرد. مردی که تمام دنیای خود را از دست داد و جنگید. مردی که ثابت کرد چقدر دل بزرگی دارد.
Crisis Beat
اگر از مخاطبان نسل پنجم بازیهای ویدیویی باشید، قطعا نام شورش در کشتی را شنیده و ساعتها با برادر یا دوست خود این بازی زیبا را بازی کردهاید. شورش در کشتی یا در اصل Crisis Beat ساخته استودیو سافت ماشین که تا بهامروز هیچکس اطلاعاتی از داستان جدی و قطعی آن ندارد. این مشکل را هم باید گذاشت پای زیرنویس بد بازی و زبان ژاپنی که عملا هیچ اطلاعاتی از بازی نصیبمان نمیشد. ۱۶ سال از عرضه این بازی میگذرد و هنوز بازی ندیدیم که بتواند جای Crisis Beat یا حتی Fighting Force را پر کند. شاید بازسازی کامل شورش در کشتی بتواند رنگ و بوی جدید به این سبک از بازی بدهد.
IGI
یکی دیگر از خاطرهانگیزترین و بهترین انحصاریهای پیسی که در نسل پنجم بین شوترهای آن زمان پادشاهی میکرد. قطعا اکثر ما مخاطبان دستی به سر و روی این بازی کشیده و قطعا اعصابمان از مردنهای متعدد و بازگشت به اول مرحله خورد شده است. ولی تمامی این کارها دلچسب بود! مردنها، مخفی کاریها و کشتن سربازان شاتگان بدست که اگر سریع عمل نمیکردید، کارتان تمام بود. بازی Project I.G.I: I'm Going in روایتگر داستان بازی حول ماموری ویژه بنام جونز بود که بهکمک آنیا، دستیارش، سعی بر گرفتن جاچ پریبوی داشته تا بتوانند اطلاعاتی حول محل نگهداری کلاهکهای هستهای دزدیده شده را پیدا کند. ولی همه چیز مطابق میل این دو همکار پیش نرفت و پریبوی توسط روسها دزدیده شد. مهمترین ویژگی بازی IGI که سبب شده تا در این لیست قرار بگیرد، تنوع مراحل و گیمپلی هیجان انگیز بازی است که شما را تا آخرین لحظات سرگرم نگه میدارد. اگر نسل هشتم نسل ریمسترها و HD شدن بازیهای مختلف است، بهتر است انتظار بازسازی شدن بازیهایی نظیر IGI را داشته باشیم.
Okami
بازی Okami جز آن دسته از بازیهای شرقی است که هرچقدر آن را بازی کنید، خسته نخواهید شد. تنها دلیل این حرف داستان ناب شرقی است که در دل این بازی جای داده شده است. صد سال پیش در دهکده نیپون هیولایی هشت سر بنام اروچی، تاریکی و پلیدی را به ارمغان آورد. در آن زمان یک شمشیر زن بنام ناجی بهمراه گرگی سفید بنام شیرانویی سعی میکنند تا این هیولای هشت سر را از بین برده و معشوقه ناجی را نجات دهند ولی تنها کاری که از دست این دو شخص بر میآید، زندانی کردن اروچی در یک غار است. حال صد سال از آن ماجرا میگذرد و ظاهرا همه چیز مطابق میل مردمان دهکده کامیکی و سرزمین نیپون پیش نمیرود. جدای از این موارد نویسنده و کارگردان بازی هیدکی کامیا بزرگ است! همین اسم کافی است تا به عظمت این بازی پی ببریم. در لحظه به لحظه بازی Okami سرگرمی وجود دارد. برای مثال تیم سازنده از ویژگی جالبی در صفحات لودینگ بازی استفاده کرده بود، بازیکنان میتوانستند با فشار دادن پشت سر هم دکمه ضربدر امتیاز کسب کرده و در بازی به خرید آیتمهای مختلف بپردازند. با اینکه Okami یک بار بر روی پلتفرم نسل هفتمی سونی ریمستر شده است ولی بازسازی این بازی از اول میتواند شدیدا مخاطبان را بههیجان بیاورد. بازی اوکامی بهسادگی نشان میدهد که ژاپن چقدر از تاریخ جذاب و متنوعی برخوردار است. داستانهای اساطیری و تاریخی و فانتزی این کشور همیشه از جذابیت بالایی برخوردار است. برای ثابت شدن این حرف میتوانید یک دور این بازی را تماشا کنید یا فقط و تنها فقط دو انیمه موشیشی و سامورایی چمپلو را تماشا کنید.
Black
بازی Black یکی دیگر از بازیهایی است که در زمان عرضه توانست جدای از گیمپلی روان و هیجان انگیز، یک گرافیک عالی را برای بازیهای آن نسل پدید آورد. الحق که استودیو کرایتریون گیمز، سازنده بازی Black، نشان داد که با کمترین امکانات و تکنولوژی آن زمان میتوان بهترین بازده را بوجود آورد. کاری که امروزه خیلی از استودیوهای صاحب نام از انجام آن عاجز هستند. داستان بازی در شهر اینگوشتیا و چچن کشور روسیه رخ میدهد. جدای از این موارد، شاید نکتهای دیگر که بازی بلک را تبدیل به یک اثر ناب کرد، صداگذاری و موسیقیهای بازی بود که شدیدا حس و حال فیلمهای اکشن هالیوودی را برای مخاطبین خود به ارمغان میآورد. بلک بسادگی هرچه تمامتر نشان داد اقتباس گرفتن از سینمای هالیوود و استفاده درست از آن چقدر میتواند در خلق یک اثر ناب مفید باشد و آن را تبدیل به یکی از بهترینها کند.
Resident Evil 3
مجموعه رزیدنت اویل و مخصوصا نسخههای اولیه، از ارزش بالایی برخوردار هستند ولی در این میان رزیدنت اویل ۳ در جایگاه و رتبه ویژهای قرار دارد. از نظر گیمپلی رزیدنت اویل ۲ و رزیدنت اویل ۳ تقریبا یکسان بوده و تنها موردی که نسخه سوم را به یک اثر جاودانه تبدیل میکند، نمسیس، دشمن شما در بازی است. هر لحظه که نمسیس شما را تعقیب میکرد، سرشار از هیجان و آدرنالینی بود که بهشما تزریق میشد. جدای از آن ترس از رویارویی دوباره با نمسیس آن هم زمانی که وارد محیطهای جدید میشدیم، غیرقابل توصیف است. این بازی وقایع یک روز قبل از نسخه دوم را روایت میکند. جایی که ویروس T تمامی مردمان راکون سیتی را آلوده کرده و جیل ولنتاین نیروی ویژه S.T.A.R.S باید راه خود را برای فرار از این شهر آلوده شده پیدا کند. حال در این میان یک سلاح بیولوژیکی که شبیه به ماشین آدم کشی است، وجود داشته که نمسیس نام دارد. وی طوری برنامهریزی شده که میبایست تمامی اعضای باقیمانده S.T.A.R.S را یکی پس از دیگری از پای درآورد. بهعبارتی تمامی شاهدین آزمایشهای آمبرلا از بین بروند. در این میان بازسازی این بازی میتواند یاد و خاطرهمان از نمسیس را زنده کند. باردیگر خود را محک بزنیم و ببینیم در این سن و سال نیز باز نمسیس میتواند مو به تنمان سیخ کند یا نه.
No One Lives For Ever 2
No One Lives For Ever 2 یکی از بهترینهای نسل ششم بود. بازی در سبک شوتر اول شخص با المانهای مخفی کاری که نسخه اول و دوم آن برای رایانههای شخصی عرضه شد. داستان بازی روایتگر تنشهای ایجاد شده بین ایالت متحده آمریکا و جماهیر شوروی بود. کیت آرچر، مامور مخفی سازمان U.N.I.T.Y وظیفه داشت تا با سفر کردن و انجام کارهای مخفیانه، دستهای پشت پرده جنایتها و این اتفاقات را برملا کند. بازیهای قدیمی همگی یک وجه مشترک دارند و آنهم تنوع مراحل و گیمپلی بازی بود که باعث میشد به دل مخاطب بنشیند. همچنین باس فایتها و شخصیتهایی که در طول بازی باید با آنها مبارزه میکردید، دلیل دیگری بود که بازی No One Lives For Ever 2 را به یکی از بهترین و خاطرهانگیز ترین بازیهای این صنعت تبدیل کرده است.
Half Life
سال ۱۹۹۸ در نسل پنجم بازی منتشر شد تحت نام Half Life که تمامی مخاطبان پیسی را جذب خود کرد. قطعا نمیتوان لیستی از بهترینها را تهیه کرد و نامی از Half Life نبرد. ولو، سازنده و ناشر این بازی، در آن زمان بازی ساخت که در سبک شوتر اول شخص یک نوآوری بحساب میآمد. گیمپلی بازی بهنحوی تعبیه شده بود که جدای از اکشن بالا، بازی شامل یک سری پازل و معماهایی بود که میبایست آنها را حل میکردید. یکی از نکات مثبت بازی همین معماها و در کنار آن داستان فوق العاده بازی بود که هنوز که هنوز است برسر زبانهای مخاطبین قرار داد. مگر میشود اسم برترین شخصیتهای صنعت بازیهای ویدیویی را آورد و نامی از دکتر گوردن فریمن نبرد. داستان بازی حول شخصیتی بنام دکتر گوردن فریمن میچرخد، شخصی که قصد دارد از یک مرکز تحقیقات سری پس از رخ دادن یک فاجعه خارج شده و خود را نجات دهد. طرفداران مجموعه Half Life را میتوان یکی از اصیلترین و بهترین طرفداران دانست زیرا سالها میگذرد و منتظر تایید شدن نسخه سوم این بازی هستند و درکنار آن، اصلا از علاقه قلبیشان به این بازی کم نشده است.
Warcraft 3
داستان وارکرفت روایتگر جنگهای دیوانهوار بین ارکها و انسانهاست که در نسخه سوم آنددها نیز پایشان به این داستان بازی میشود. نسخه سوم بازی سرشار از نبردهای سنگین و کاتسینهای فوق العاده است که استودیو بلیزارد در آن زمان بهخوبی از پس آن برآمد. در طول بازی تا آخرین لحظه شاهد شجاعت پادشاهی هستیم که برای محافظت از مردم سرزمین خود دست بهفداکاری زده و بدترین نفرینها را بهجان میخرد تا مردمان سرزمینش در صلح و آرامش زندگی کنند. یکی دیگر از مواردی که این بازی را بیش از پیش جذاب کرد، بخش چند نفره بازی بود. یک بخش چندنفره هیجان انگیز که سرشار از کار تیمی است و میتوانست ساعتها بازیکنان را سرگرم نگه دارد. قطعا بازسازی وارکرفت ۳ و بسته الحاقی فروزن ترون میتواند مخاطبان را بیش از پیش خوشحال کند. خیلی از ما بازیهای استراتژی و آنلاین و همچنین بازی محبوب DOTA را بهواسطه نام وارکرفت شناختیم.
Syberia
اولین نسخه از مجموعه سایبریا که اکثرا آن را بهخاطر معماها و روایت داستانی زیبایش میشناسیم. یک بازی ماجراجویی در سبک اشاره که معماهایش واقعا شما را به چالش میکشید. داستان بازی حول یک وکیل آمریکایی بنام کیت واکر رخ میداد. وکیلی که برای انجام کارهای اداری یک کارخانه اسباببازی سازی وارد دهکدهای فرانسوی میشود. ولی با وارد شدن بهدهکده مورد نظر، متوجه شرایط عجیبی میشود و داستان این وکیل دوست داشتنی برای پیدا کردن صاحب کارخانه شروع شده و شاهد یک روایت عالی هستیم. بهمناسبت ساخت و عرضه نسخه سوم در سال ۲۰۱۷ ای کاش شاهد عرضه شدن نسخهای بازسازی شده از نسخه اول و دوم باشیم. اگر هنوز فرصت بازی کردن سایبریا ۱ و سایبریا ۲ را نداشتهاید، فرصت را غنیمت شمرده و به بازی کردن این دو بازی فوقالعاده نسل ششمی بپردازید. گرافیک و طراحیها بهگونهای است که با گذشت این همه سال میتوانید با آن کنار بیایید.
Freedom Fighters
یک لوله کش ساختمان که برای عیبیابی لولههای مشتری خود وارد خانه شده تا کارش را انجام دهد. یک لولهکش که همانند سایر روزها قصد دارد زندگی روزانه خود را سپری کند ولی وقت آن رسیده تا زندگیش ۱۸۰ درجه عوض شود. وقت آن رسیده به واسطه ملحق شدن به گروه مقاومت، سربازان جماهیر شوروی را از خاک نیویورک بیرون کند. بازی Freedom Fighters سرشار از جنگ آوریها و دلاوریهای سربازانی است که قصد دارند کشور خود را به یک جای امن برای زندگی کردن تبدیل کنند و چه خوب تیم سازنده این کار را انجام داده است. یکی از نکات خوب گیمپلی بازی Freedom Fighters المانهایی بود که در اختیار شما قرار میداد. میتوانستید با آزاد کردن مردمان از دست سربازان جماهیر شوروی، آنها را وارد گروه مقاومت کرده و در ماموریتها از آنها استفاده کرده و مدیریتشان کنید. البته ناگفته نماند حیف است از ارزشهای این بازی سخن بگوییم و نامی از ساندترکهای عالی Freedom Fighters ساخته دستان پرتوانای جاسپر کید نبریم. واقعا دلمان برای یک شوتر سوم شخص با حال و هوای Freedom Fighers تنگ شده است.
S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chernobyl
وقتی برای اولین بار بازی S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chornobyl را بازی میکنید، شاید هیچ ایدهای از سبک و سیاق بازی یا مراحل آن نداشته باشید. فکر کنید با یک بازی بیهدف رورو هستید ولی وقتی کمی بهجلو میروید و با دنیای دلهره آور و بیرحم بازی آشنا میشوید، نظرتان کاملا عوض میشود. اتمسفری که در این بازی بکار گرفته شده بود دقیقا همانند اتمسفر و فضاسازی است که بعدها در بازی مترو شاهد آن بودیم. آن فضای ساکت و ترسناک که کوچکترین صدا شما را میخکوب میکرد و مجبور میشدید اطراف را بیش از پیش بگردید. همین گشت و گذار بعضا کار دست شما میداد و با جانوران بازی روبرو میشدید. بازی در منطقهای بنام The Zone رخ میداد که شخصیت بازی میتوانست با گرفتن ماموریتهای مختلف، در ۱۸ منطقه موجود در محیط اصلی بازی سفر کرده و کارهای مورد نظر را انجام دهد. شاید بتوان اصلیترین عامل دلهره بازی را موجودات جهش یافته بازی و سایر جانوران دانست که اگر شما را مشاهده میکردند، کارتان تمام بود و بهدیار باقی میشتافتید! مگر اینکه آنقدر مهمات دراختیار داشتید که از پس کشتنشان برآیید. بازی Shadow of Chornobyl شاید روایتگر داستان خاصی نباشد ولی در گیمپلی و المانهای بازی آنقدر تجربه کاملی را در اختیارتان قرار میدهد که میتوانید ساعتها خود را غرق این بازی کنید.
Return to Castle Wolfenstein
هیچوقت نمیتوان تریلر Return to castle Wolfenstein که مربوط به باس فایت آخر این بازی بود را فراموش کرد. یک صحنه سینمایی فوقالعاده که شما را بیش از پیش تحریک میکرد تا به بازی کردن بپردازید. بازگشت به قلعه ولفنشتاین دقیقا آن چیزی بود که از یک شوتر اول شخص انتظار داشتید. یک شوتر اول شخص که روایتی از جنگ جهانی و کارهای شیطانی نازیها داشت و هرچه جلوتر میرفتیم، میفهمیدیم موردی فراتر از یک بازی شوتر اکشن انتظار ما را میکشد. یک ترس و هیجان وصف نشدنی که در دل بازی نهفته شده و هرچقدر به بازی کردن میپرداختیم، بیشتر بهآن پی میبردیم تا اینکه با آن روبرو میشدیم. اصلیترین و جذابترین بخش بازگشت به قلعه ولفنشتاین، طراحی مراحل عالی و باس فایتها است که در کنار اسلحههای متنوع بازی، توانسته بود گیمرها را عمیقا به خود جذب کند. نسخههای فعلی این مجموعه شاید در نوع خود جالب باشند ولی هرگز نتوانستهاند محبوبیت و موفقیت این نسخه را کسب کنند. بازسازی بازگشت به قلعه ولفنشتاین یک حس و حال نوستالوژیک را در دل مخاطبان قدیمی بازیهای ویدیویی زنده خواهد کرد. فرض کنید باس فایت آخر با گرافیک نسل هشتم و افکتهای بصری، چه حس و حال وصف نشدنی را به بازی میدهد.
Call of Duty 2
مگر میتوان شاهکار جیسون وست و وینس زاپملا و همچنین محمد علوی را بهعنوان طراحان بازی Call of Duty 2 فراموش کرد. اصلا نمیتوان لیستی تهیه کرد از بازیهایی که ارزش بازسازی شدن دارند و اسمی از کالاف دیوتی ۲ ساخته استودیو اینفینیتی وارد نبرد. معرفی و خلق شخصیت کاپیتان پرایس که بهعبارتی میتوان وی را شخصیت جاوادانه و نامیرا مجموعه کالاف دیوتی دانست. همچنین جدای از مراحل هیجان انگیز و آدرنالیندار که شدیدا مخاطب را یاد فیلم نجات سرباز رایان میاندازد، آن پایان دراماتیک، جایی که کاپیتان پرایس را از دست سربازان آلمانی نجات میدهیم، در نوع خود واقعا عال و جالب است. ایکاش یک استودیو دیگر یا شخصی برای تنوع این بازی را بازسازی میکرد تا به اکتیویژن و استودیوهای سازنده کالاف دیوتی نشان میداد که چقدر از گذشته خود دور هستند. گذشتهای که سالهاست انتظار تکرارش را میکشیم و هرسال با یک سری وعده توخالی روبرو میشویم. وعدههایی که از بیرون خیلی خوش آب و رنگ هستند ولی وقتی با باطن اصلیشان مواجه میشویم، میبینیم که هواداران بیارزشترین اشخاص برای اکتیویژن هستند.
Devil May Cry 3
دانته فرزند اسپاردا جز آن دسته از شخصیتهایی است که توانست براحتی خود را در دل مخاطبان جای کند. بازی Devil May Cry 3 نیز در همان اوایل عرضه خود، توانست راه خود را از بازیهای هم سبک جدا کرده و بهعبارتی میخ خود را در زمین رقابت بکوبد. یک بازی هک اند اسلش ناب با موسیقی پس زمینه فوق العاده هیجانی که شما را در طول مبارزات بیش از پیش هیجان زده کرده و آدرنالین خونتان را بالا میبرد. اگر بخواهم یک نسخه در بین پنج نسخه عرضه شده بازی انتخاب کنم، قطعا دویل می کرای ۳ انتخاب خواهد شد. دنیای دویل می کرای سرشار از خوبیها و بدیهاست. اصلا این بازی تضاد خالص است. دانته و ورجیل دو برادر دوقلو با دو خلق و خوی متفاوت یکی خوب دیگری بد. رنگ قرمز و آبی. پدری از جنس شیطان و مادری فرشته. تمامی اینها عواملی است که باعث میشوند این بازی را دوست داشته باشیم. داستان این نسخه روایتگر و ادامه دهنده داستان دو برادری بود که سالها پیش راهشان از یکدیگر جدا شد. دو برادر که مبارزاتشان در نسخه سوم قطعا در یاد و خاطره تمامی دوستداران این بازی است. آخرین مبارزه که پس از آن دانته شمشیر یاماتو را در اختیار گرفت و ورجیل را در دنیای شیاطین رها کرد، هیچوقت از ذهن هیچ دویل می کرای دوستی خارج نخواهد شد.
Harvest Moon: Back to Nature
Harvest Moon: Back to Nature، یکی از آن دست بازیهایی است که در بین ایرانیها هم طرفداران بسیار زیادی دارد. این بازی که سال ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن عرضه شد، داستان یک پسر کشاورز را روایت میکرد که باید در مدت محدودی یک زمین تقریبا بایر را به یک مزرعه پرمحصول تبدیل میکرد. تنوع بالایی از فعالیتها از کشاورزی و دامداری گرفته تا امکان ازدواج و موارد دیگر، باعث شد تا Harvest Moon: Back to Nature همواره در ذهن کاربران و علاقهمندان به بازیهای ودیویی باقی بماند. با اینکه اخیرا بازی Stardew Valley با سبکی مشابه این اثر عرضه شده، اما قطعا بازسازی این نسخه از هاروست مون میتواند بسیار ارزشمند باشد.
Silent Hill 2
بازی Silent Hill 2 جز آن دسته از بازیهایی بود که پس از عرضه شدیدا مخاطبان و هواداران خود را متعجب کرد. تمامی مخاطبان دوست داشتند ادامه داستان قبل را شاهد باشند ولی تیم سازنده بهکل داستان و شخصیتهای جدیدی را خلق کرد و از حق نگذریم، این کار بهخوبی هرچه تمامتر انجام شد. داستان بازی حول مردی است که زن خود را بهقتل رسانده بود و حال هیچ خاطرهای از آن زمان را در یاد نداشت. بنابهدلایلی وارد شهر سایلنت شده بود و بهدنبال همسرش میگشت. اولین سوال که با شروع بازی در ذهن مخاطب رخ میدهد این است که چرا جیمز پس از فراموشی خاطره کشتن همسر خود، در شهر سایلنت هیل بدنبال وی میگردد؟ چه رازی در این شهر مرموز و نفسگیر نهفته است؟ نکته دیگری که شخصا آن را بهترین بخش مجموعه سایلنت هیل میدانم، موسیقی نفسگیر بازی است که در نسخه دوم این امر به خوبی هرچه تمامتر انجام شده بود.
Onimusha 3: Demon Siege
Onimusha 3: Demon Siege یک بازی ژاپنی دیگر است که مخاطبان خاص خود را دارد. داستان بازی درمورد شخصیتی بنام سامانوسکه آکچی است و وی قصد دارد با کشتن نوبوناگا اودا ماموریت خود را انجام دهد. مشکل از جایی شروع میشود که نقشه وی مطابق میلش پیش نرفته و همه موارد در دنیای ساموراییها تغییر کرده و وی توسط یک پورتال به سال ۲۰۰۴ میلادی در فرانسه منتقل میشود. جایی که میبیند در آنجا نیز ۲ مامور پلیس در حال جنگیدن با شیاطین هستند. همه چیز مطابق میل وی پیش نمیرود. وقتی صحبت از تاریخ سامورایی ژاپن میشود، نام قبیله اودا بهگوش میرسد. حال در سومین نسخه از این بازی روایتی زیبا و درگیر کننده را که گوشهای از آن مربوط به این قبیله است شاهد هستیم. دنیای Demon Siege پر شده از معماهای بسیار که برای عبور کردن و پیشروی در خط داستانی میبایست آنها را حل کنید. درجه سختی این معماها بسیار زیاد بوده و قطعا سختترین بخش بازی را میتوان حل کردن معماهای بازی دانست.
Ninja Gaiden
زمانی که هنوز خبری از سری Souls با آن چالشهای سختش نبود، این بازی Ninja Gaiden بود که به عنوان یکی از سختترین بازیهای اکشن شناخته میشد. بازی Ninja Gaiden که توسط استودیو تیم نینجا و به دست ایتاگاکی خلق شد، با خشونت بالای خود و چالشهای فوقالعاده سختی که داشت، عرق هر گیمری را به راحتی درمیآورد یا حتی باسهای بازی به قدری بیرحم و سر سخت بودند که خیلیها از ادامه دادن بازی صرف نظر میکردند. بازی Ninja Gaiden بازیکنان را در نقش یک نینجا حرفهای به نام ریو هایابوسا قرار میداد و از دید سوم شخص بازی را پیش میبردیم. این بازی که ابتدا برای کنسول ایکسباکس عرضه شده بود، سعی داشت تا با سیستم مبارزات بسیار عمیق خود در برابر آثاری مانند God of War و Devil May Cry خودی نشان دهد و میانگین نمرات و بازخورد بازیکنان موفقیت این هدف را اثبات کرد. دنیای خیالی بازی Ninja Gaiden پر از دشمنانی است که میتوان با آنها حمام خون راه انداخت، اما هنگامی که جلوی باسهای وحشتناک بازی قرار میگرفتیم، هنگامی که با سختی عجیب و غریب و فوقالعاده چالشبرانگیز آنها رو به رو میشدیم، این تنها خونسردی و مهارت بازیکنان بود که باعث میشد از پس باسهای گردن کلفت بربیاییم. در این روزها که در میان بازیهای اکشن، این تنها سری Souls است که بازیکنان را واقعا به چالشی جذاب و سخت دعوت میکند، بازسازی اثر تحسین شده Ninja Gaiden نیز میتواند رقیبی سرسخت برای بازیهای میازاکی باشد؛ یک هک اند اسلش ناب که جای خالی آن به شدت در این دوره و زمان صنعت گیم احساس میشود.
Mafia 1
بازی و مجموعه مافیا محبوبیت زیادی دارد و نسخه اول این بازی، اثری است فراموش نشدنی که ساعتها میتوان از زیباییهای آن گفت.صحنههای سینمایی بازی و شخصیت آنجلو، مواردی هستند که بازی مافیا آنها را برای همیشه در ذهنمان هک کرده است. موسیقی عالی، روایت داستانی فوق العاده و شخصیت پردازی شخصیتها همه و همه دست به دست هم داده بودند تا مافیا به یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین بازیهای صنعت بازیهای ویدیویی تبدیل شود. با اینکه امثال مافیا هیچوقت تکرار نخواهند شد ولی بازسازی این بازی میتواند خاطرات خوش قدیم را تکرار کند. پس از این بازی، آثار مشابه دیگری در این صنعت خلق شدند ولی هیچکدام نتوانستند خیلی موفق شوند.
Neverwinter Nights 2
اگر بخواهیم مروری بر موفقترین بازیهای سبک نقش آفرینی داشته باشیم، قطعا باید نامی از Neverwinter Nights 2 ببریم. این بازی توسط استودیو آبسیدین و پس از موفقیتهای نسخه اول ساخته شد و توانست خود را بهعنوان یک بازی نقش آفرینی بسیار موفق مطرح کند. گیمپلی بازی مبتنی بر قوانین D&D بود و در آن گیمر میتوانست کاراکتر خود را با جزییات بسیار زیادی طراحی کند. بازی در کل دارای سه فصل بود که هریک داستان مجزایی را تعریف میکرد و در کل Neverwinter Nights 2 از آن دست بازیهایی بود که میتوانست ساعتهای بسیار طولانی گیمرها را سرگرم کنند. مخصوصا اینکه گیمپلی بازی عمق زیادی داشت و برای موفقیت در نبردها، باید تاکتیک تیمی بسیار خوبی اتخاذ میکردید. در دورانی که دیگر شاهد بازیهای نقش آفرینی کلاسیک خیلی زیادی نیستیم، قطعا ساخت بازسازی این اثر میتواند برای طرفداران این سبک بسیار لذتبخش باشد.
The Witcher 1
آغاز ماجراجوییهای گرگ سفید که همگی ارادت خاصی به وی داریم. با اینکه بین نسخه اول و دوم آنچنان فاصله خاصی نیست و بهدلیل انحصاری بودن این بازی برای رایانههای شخصی، خیلیها نسخه اول این بازی را تجربه نکردهاند. ویچر سرشار از دلاوریهای مردی است که تخصص خاصی در کشتن هیولاها و انجام جادوهای مختلف دارد. مردی که در ابتدا استخدام شده تا دختر پادشاه راه بهبود بخشد. دختری که روحش توسط هیولا تسخیر شده و مدام به شکل هیولا در میآید. ولی این تازه ابتدای ماجراجوییهای گرگ سفید است. اگر داستان و روایت داستان ویچر عالی است باید مدیون رمان این مجموعه باشیم. در اصل مدیون آندره اسپاکووسکی، نویسنده کتاب ویچر، باشیم. از طرفی استودیو سیدی پراجکت در آن زمان نشان داد یک استودیو بینام و نشان چه کارها که نمیتواند انجام دهد. جدای از روایت داستانی و حماسی بودن آن، گیمپلی و مراحل بازی، بخشی است که اگر کامل نباشد یک بازی نقش آفرینی بیمعنا خواهد شد. نسخه اول مجموعه ویچر در این بخش به بهترین نحو ممکن کار خود را انجام داده است و میتوان گفت اگر در نسخههای بعدی شاهد کوئستها و مراحل سرگرم کنندهای بودیم، همگی بهخاطر نسخه اول بازی است که از ابتدا قدمهای خود را در این صنعت محکم و حساب شده برداشت. بازسازی این نسخه فرصتی است تا مخاطبان جدید ویچر بتوانند داستان این شاهکار لهستانی را بهتر از قبل درک کرده و تجربه جدیدی را از آن خود کنند.
Dragon Age: Origins
هفت سال پیش اولین نسخه از مجموعه دراگون ایج تحت نام Dragon Age: Origins روانه بازار شد که توانست سیل عظیمی از مخاطبان صنعت بازیهای ویدیویی را بهبازیهای نقش آفرینی جذب کند. استودیو بایوور، سازنده بازی، نشان داد که در ساخت بازیهای نقش آفرینی چقدر مهارت داشته و میتواند مخاطبان را سرگرم نگه دارد. یکی از ویژگیهای این بازی که شدیدا آن را دوست داشتم و باعث میشد اوریجینز از بازیهای هم رده خود متمایز شود، سیستم گیمپلی و استفاده از المانهای نقش آفرینی بود. هرچقدر مخاطبان این بازی را دوست دارند، هستند کسانی که نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. برای مثال یکی از بخشهایی که سبب میشود گیمرها سمت بازی نروند، سیستم مبارزاتی کلاسیک بازی است. البته بماند که این سیستم کاملترین در نوع خود است و میتوانستید با دستور دادن به سایر همتیمیها هرکدام را برای حمله کردن با استراتژی متفاوت آماده کنید. سیستمی که سالها بعد آن را در نسخه اینکوزیشن مشاهده کردیم. همهی این ویژگیها یک طرف و داستانسرایی و شخصیتپردازی بازی نیز یک سمت دیگر. شخصیتهایی نظیر موریگن که هنوز نام و آوازهشان از زبان مخاطبان قدیمی بازیهای ویدیویی بهگوش میرسد.
GTA: Vice City
یکی از بهترین نسخههای سری GTA قطعا Vice City است. گیمپلی بازی در این نسخه دست خوش تغییراتی شده بود ولی موردی که Vice City را از نسخه قبل و بعد خود جدا میکند، داستانسرایی و هیجان انگیز بودن بازی است. داستان بازی روایتگر زندگی تامی ورسیتی است که بدلیل کشتن ۱۱ شخص، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. پس از مدتی و آزاد شدنش توسط رئیس سابقش برای انجام معاملات مواد مخدر به شهر گنان فرستاده میشود. قرار گرفتن تامی در شهری که خلاف از سر و روی آن میبارد، ماجراجویی جدید را برای وی بهوجود آورد. جدای از این مسائل یکی از نکاتی که بازی را به یک اثر عالی تبدیل کرد، الهام گرفتن از فیلمهایی نظیر صورت زخمی بود.
بافتنی و قلاب بافی یکی از بهترین روشهای عروسک سازی هستند. برای ساخت عروسک با این روش فقط به کاموا نیاز دارید و به همین خاطر هزینه تمام شده عروسک بافتنی بسیار پایین است. در این ساختنی ساخت عروسک ماهی بافتنی را یاد میگیرید. ساخت عروسک ماهی بافتنی برای کسانی که قلاب بافی بلد نیستند کمیپیچیده به نظر میرسد اما با صرف کمیوقت و دقت هر کسی میتوانید این عروسک را بسازد.
برای ساخت عروسک ماهی بافتنی از گرههای زیر استفاده میکنیم:
در ویدیوی زیر میتوانید آموزش ایجاد حلقه جادویی که کاربرد زیادی در بافت عروسک دارد را یاد بگیرید:
ساخت بدنه عروسک را با حلقه جادویی شروع کنید و به ترتیب زیر پیش بروید:
نخ را گره بزنید و با سوزن دایره را بدوزید و کاموا را گره بزنید.
یک زنجیره ۹ تایی ببافید و سپس به ترتیب زیر پیش بروید:
کاموا را گره بزنید.
کاموا را گره بزنید. با استفاده از سوزن، کاموا را از بافت دوم حلقه کنید (بافتی که طرف دیگر محل گره قرار دارد). کاموا را محکم بکشید. سوزن را از جایی که کاموا را بسته اید، رد کنید و آن را از جایی در ردیف دوم بیرون بکشید. کاموا را آرام بکشید و وقتی هیچ کاموای شلی نبود، کاموا را ول کنید (اگر طناب را محکم بکشید، شکل باله خراب میشود). سوزن را دوبار از یک تکه کاموا رد کنید تا کاموا بافت باله را نکشد.
بالهها را با سنجاق به بدنه وصل کنید. با استفاده از سنجاقها جای بالهها را ثابت کنید و سپس آنها را بدوزید.
عروسک ماهی بافتنی آماده است. اگر دست تان در قلاب بافی تند نباشد، بافت عروسک کمیطول میکشد اما قطعاً از نتیجه کار راضی خواهید بود. تصاویر ماهی بافتنی که میسازید را برای ما ارسال کنید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
آموزش ساخت عروسک ماهی بافتنی؛ یک هدیه ارزان اما دوست داشتنی
توضیح کوتاه
یک عروسک بافتنی ساده و بامزه بسازید.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
طی قرون متمادی بهانههای سفر، شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ در حالی که سفر در دوران باستان، با انگیزه به دست آوردن غذا و دوری از خطر و رفتن به مکانی با آب و هوایی بهتر صورت میگرفت و پس از آن در قرونوسطی نیز انگیزههای مذهبی دلیل سفرهای مردم بود، در دوره رنسانس با هدف کسب دانش و تجربهآموزی انجام میشد.
همزمان با انقلاب صنعتی بود که پایه و اساس سفرهای جمعی در زمان حاضر شکل گرفت و مردم برای دوری از زندگی شهری، در فرصتهای اندکی که دست میداد به سواحل پناه میبردند. در این زمان بود که سفر از فعلی ویژه برای خواص خارج شد و شکلی عمومیتر و انبوهتر به خود گرفت.
حالا اما مردم با هدف بازگشت به اصالت و دوری از زندگی روزمره شهری سفر میکنند. ما ایرانیان نیز با اندکی تاخیر نسبت به تحولات گردشگری در جهان، چنین مراحلی را از سر گذراندهایم و حالا هم سفر را دستاویزی برای فرار از روزمرههای خود قرار میدهیم؛ این در حالی است که گذشتگان ما به صورت عام، بیش از هر چیز با انگیزههای مذهبی و به قصد جاذبههای زیارتی عازم سفر میشدند.
در چند سال اخیر، روند سفر در کشور تشدید شده و گردشگری در سبد اقتصادی خانوارها جایگاهی مهمتر یافته است؛ در حالی که پیش از آن، به عنوان موضوعی لوکس، کمتر در میان عموم مردم جای داشت و به باور کارشناسان دلیل اصلی آن هم تلقی مردم و حقیقت بالا بودن هزینههای سفر بود.
اکنون عموم مردم در سفرهای داخلی در چادرهای مسافرتی اقامت و از اتومبیلهای شخصی برای این سفرها استفاده میکنند. آنها اغلب به صورت جمعی به سفر میپردازند و به دلایل مختلف از جمله کم بودن اطلاعرسانی در مورد سایر مقاصد گردشگری کشور، شهرهای شمالی را برای گردشهای یکروزه و چندروزه خود برمیگزینند.
در سفرهای خارجی نیز، آنها بیشتر کشورهای همسایه را انتخاب میکنند و از مشتریان جدی دوبی و ترکیه به خاطر هزینههای کمتر آنها نسبت به سایر مقاصد خارجی محسوب میشوند. اما علاوه بر این گروه وسیع از گردشگران ایرانی، گروهی دیگر از هموطنانمان نیز که اخیراً تعداد آنها رو به افزایش گذاشته، جوانانی هستند که به سفرهای ماجراجویانه در داخل و خارج ایران میپردازند.
این روند از سالها پیش در کشورهای پیشرفته ظهور کرده بود و حالا نیز برخی در ایران، با بهرهگیری از این الگو به سفرهای ماجراجویانه و کوله به پشت میپردازند؛ اشکالی از سفر که درجه اعلایی از جستوجو برای اصالت و سنت از دسترفته را در خود دارد. روی دیگر سکه سفر برای ایرانیها، تاریخچه میزبانی آنها از گردشگران خارجی است.
متونی که از گردشگران خارجی سفرکرده به ایران باقیمانده، از دیرباز تاکنون شاید چندان تغییری نکرده باشد؛ سفرنامهنویسان قرون گذشته، با سفر به میان مردم از زندگی عادی آنها نوشتهاند و حالا نیز گردشگران بسیاری که راهی ایران میشوند، به نوشتن از سبک زندگی مردم ایران بیش از هر چیزی علاقه نشان میدهند.
در این میان شاید آنچه تغییر کرده، جنس خود گردشگران است؛ در گذشته سفرنامههای به جامانده از سفر به ایران، عمدتاً به افرادی خاص تعلق داشته که به همین منظور به کشورمان سفر میکردند و حالا، عادیترین گردشگران نیز روایت سفر خود به ایران را در رسانههای جمعی منتشر میکنند. روایتهای کنونی تنها به نوشتار نیز ختم نمیشوند و در موارد بسیاری، ایران را در قاب تصویر به دنیا نشان میدهند.
جامعهشناسان بر این باورند که ایرانیها به دلیل پذیرش و تعاملی که با فرهنگهای مختلف دارند، توانستهاند در طول تاریخ ملتی پذیرای گردشگران باشند و تصویری مهماننوازانه از خود در ذهن آنها برجای بگذارند. بر همین اساس، شاید ایرانیها همانند برخی دیگر از ملل مختلف، به عنوان گردشگرانی حرفهای شناخته نشوند اما همواره میزبانانی حرفهای بوده و هستند.
محدودیتهای فرهنگی و قانونی یکی از عوامل افزایش سفرهای خارجی ایرانیان است
پویا علاءالدینی*: سنت مهماننوازی در میان ایرانیان همواره مورد توجه افرادی که به ایران رفت و آمد داشتهاند بوده است. استقبال باشکوه از مهمان و پذیرایی با تمام امکانات موجود، عادتی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته تا آنجا که امروز از آن به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری نام برده میشود. اینکه این رسم دیرین چرا و از چه زمانی به عنوان یک ارزش فرهنگی در میان خانوادههای ایرانی مطرح شده، دلایل بسیاری دارد که در توضیح این رفتار باید به نتایج مطالعات اجتماعی، تاریخی، مردمشناسی و... رجوع کرد.
اما آنچه در این فرصت بیش از همه اینها برای نگارنده حائز اهمیت است، توضیح دلایل مانایی این رفتار در دنیای امروز است؛ اینکه چگونه در شرایطی که جامعه به سمت مدرن شدن پیش میرود و افراد زمان کمتری برای پرداختن به اموری از این دست دارند، همچنان این خصیصه به عنوان یک نشانه فرهنگی دیده میشود و مورد تاکید بسیار قرار میگیرد؟
در پاسخ به این چرایی لازم است دایره نگاهمان را گستردهتر کنیم و جوامع دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم. در واقع آنچه در این کنجکاوی جلبتوجه میکند، ارتباط هر چه بیشتر میان سنتی بودن جوامع و رفتار پذیرنده و توام با مهربانی و تعارفات معمول با مهمان است به این معنا که هر چه از شهرهای بزرگ به سمت مناطق کمترتوسعهیافته و محلیتر میرویم، غلظت این رفتارها بیشتر شده و جوامع با آغوشی بازتر به استقبال غریبهها میروند.
از این نگاه میدانی شاید بتوان این نتیجه ضمنی را استخراج کرد که جامعه شهری ایران که با در اختیار داشتن ابزار و تکنولوژی روز در مسیر مدرن شدن طی طریق میکند و در حال پیمودن راه توسعه است، همچنان در دل خود یک جامعه سنتی و قائل به ارزشهای فرهنگی دارد و به همین دلیل با وجود تمامی تغییرات قابل مشاهده در فضای شهری امروز این کشور هنوز هم میتوان پایبندی به این ارزشها را به خوبی مشاهده و در سفر به این کشور به عنوان یک تجربه ویژه و منحصربهفرد از آن یاد کرد.
در کنار این موضوع و فارغ از تغییر انگارههای ذهنی افراد در طول زمان که رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد، مشغله بیشتر و حجم بالاتر کار و تعلقات خاطر به امور، یکی دیگر از مسائلی است که میتواند کیفیت و شدت رفتارهای مردم یک جامعه را از خود متاثر کند. با این همه از آنجا که مردم ما زمانهای کاری مفیدشان در مقایسه با میانگین جهانی کشورهای توسعهیافته بسیار کمتر است و زمانهای فراغت برنامهریزینشده بیشتری در اختیار دارند، راحتتر میتوانند به آداب و رسوم پایبند باشند و در این مورد زمان زیادی را به مهمان یا مهمانان خود اختصاص دهند.
در کنار این باید نسبت تعداد جمعیت شاغل در یک خانواده به تعداد افراد بدون شغل را نیز مورد توجه قرار داد که خود زمان کافی را برای پذیرش و پذیرایی از مهمان در اختیار خانوادهها قرار میدهد. در کنار اینها اما پذیرایی از مهمانان خارجی که گزارش آن از سوی گردشگرانی که به ایران سفر میکنند به کرات منتشر میشود، دلایل دیگری نیز دارد که از آن جمله میتوان به محدودیت رفت و آمد با دیگر کشورها و بسته بودن فضای کشور به روی دنیای بیرون به ویژه در سالهای اخیر اشاره کرد.
از سوی دیگر تکثیر تصویر رسانهای منفی از ایران در رسانههای جهانی خود عامل دیگری است که ایرانیان را در برابر رفتارشان با خارجیهایی که به ایران سفر میکنند، حساستر کرده است به این صورت که هر یک از ما در مواجهه با گردشگرانی که به کشورمان سفر میکنند مسوولیتی نانوشته برای اصلاح و بازترسیم چهره مخدوششدهمان احساس میکنیم که انعکاس آن در رفتار گرم و پذیرا و توام با احترام تجلی مییابد.
برآیند این عوامل در نهایت سبب شده ایرانیها همچنان به مهماننوازی شهره باشند و این در شرایطی که کشور برای جذب گردشگران خارجی خیز برداشته، امتیازی فوقالعاده محسوب میشود که باید بیشتر به آن پرداخت و تقویتش کرد تا آنجا که حتی میتواند ایران را از این نظر، به یک برند فرهنگی تبدیل کند؛ برندی که نیازی به سرمایهگذاریهای مستقیم مالی ندارد و متکی به سرمایههای فرهنگی و اجتماعی است.
با این همه ما ایرانیها بهرغم مهماننوازبودنمان، در محیطهای عمومی چندان مهماننواز نیستیم و روابط غیرشخصی را اصل قرار نمیدهیم. به بیان دیگر باید گفت که در جامعه امروز ایران روابط ناشخصیوار کمتر تعریف شده و در حالی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنیم، همچنان در بسیاری از مواقع طایفهای میاندیشیم و بر آن مبنا رفتارهایمان را تنظیم میکنیم.
رفتار گردشگری ایرانی
اما در همین حال که ورود گردشگران به کشور افزایش داشته و به نظر میرسد که همچنان روندی رو به رشد داشته باشد، تعداد ایرانیهایی هم که در این سالها کشورهای دیگر را به عنوان مقصد سفر خود برگزیدهاند بیشتر شده است و قطعاً بررسی رفتار گردشگران ایرانی در این مقاصد هم اهمیت مییابد.
اما پیش از پرداختن به این مهم باید پرسید که چه عواملی مسبب این رشد بوده است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر میرسد دو عامل کلیدی وجود داشته باشد؛ نخست سیاستهای اقتصادی وارداتمحور که زاییده اقتصاد نفتی کشور است و پس از آن، شرایط داخلی کشور و محدودیتهای فرهنگی و قانونی موجود.
عامل نخست، سبب شده میزان مسافرتهای خارجی ایرانیها با توجه به متوسط سرانه تولید ناخالصشان در مقایسه با آمارهای جهانی بیشتر باشد. همچنین محدودیتهای داخلی در بسیاری از مواقع، انگیزه سفر گردشگران ایرانی به خارج از کشور است؛ گردشگرانی که در صورت نبود این سختگیریها میتوانستند سفرهای داخلی را برگزینند و از این طریق به تقویت گردشگری داخلی کمک کنند.
در پی این مسائل، متاسفانه در سالهای اخیر گردشگران ایرانی در برخی کشورها به رفتارهایی شهره شدهاند که وجهه عمومی مردم ما را تا حدی مخدوش کرده است. در واقع در شرایطی که افراد تنها به دلیل تجربه برخی از تفریحات و بهرهبردن از شرایطی که به صورت عادی در کشور وجود ندارد اقدام به مسافرت میکنند، بدیهی است که چنین رفتارهایی به صورت مشخص و برجسته در جامعه میزبان دیده شود.
در کنار این به دلیل ارزانتر بودن سفر در برخی مقاصد خارجی، افراد زیادی این امکان را مییابند تا پیش از آنکه فرصت تجربه گردشگری در داخل کشور را داشته و رفتارهای متناسب با آن را بیاموزند، راهی کشورهای دیگر شوند که همین امر خود به نوعی دیگر موجب بروز برخی رفتارهای نامتناسب توسط آنها میشود.
نکته دیگر در سفر ایرانیها به خارج از کشور اشتیاق شدید آنها برای خرید است که این خود متاثر از عدم امکان ورود برندهای معروف جهانی به کشور از طرق رسمی و نیز سیاستهای ارزی موجود است. البته باید تاکید کرد حجم بسیاری از گردشگران خروجی را گردشگران زیارتی تشکیل میدهند.
در این باره شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که هر چقدر انگیزه سفر افراد به کشورهای دیگر نشاتگرفته از رهایی از قید و بندهای موجود در کشورشان باشد، احتمال بدرفتاریها و افراط در انجام برخی امور افزایش مییابد و به همان نسبت گردشگران سفرکرده به این کشورها، غیرحرفهایتر به نظر میرسند.
از سوی دیگر رفتارهای حسابشده و حرفهای گردشگران یک کشور ارتباط مستقیمی با گردشگرپذیری آن کشور دارد چرا که افزایش گردشگران ورودی و خروجی از یک علت مشترک برخوردار بوده و علاوه بر آن مواجهه با فرهنگهای مختلف و تجربه ارتباط با ملیتهای گوناگون، سطح روابط اجتماعی مردم یک کشور را ارتقا میبخشد.
مضاف بر همه اینها، افزایش تعداد گردشگران خروجی ایرانی تابع یک روند جهانی نیز هست که با تسهیل امکانات سفر و ارزان شدن هزینههای آن، در حال افزایش است به ویژه در کشورهای در حال توسعه که جمعیت جامعه شهری آنها رو به افزایش است و سفر رفتهرفته به عنوان یک کالای ضروری جای خود را در سبد مصرفی خانوادهها باز میکند.
به همین ترتیب و در نتیجه این افزایش تقاضا، توجه فعالان نهادهای مستقل و نیز دولتها به بحثهای مربوط به گردشگری پایدار بیشتر شده است. احترام به جامعه میزبان در کنار توجه به حفظ محیط زیست از جمله رفتارهایی است که در گردشگری حرفهای و مسوولانه بر آن تاکید میشود.
اصل اصالت مقصد سفر
هدف این گروه، زیارت و انجام فرائض دینی بوده است. دسته دوم پادشاهان بودهاند که به شکل خاص خود سفر میکردند و دسته سوم نیز سیاحانی بودند که بیشتر نجبا و اشراف را در خود جای میدادند. این گروه، سیاحانی بودند که به لحاظ مالی و فرهنگی میتوانستند سفرهای غیرزیارتی هم داشته باشند. در همین حال و در کنار این گروههایی که از آنها نام بردیم، تعداد اندکی هم افراد فرهیخته و نویسنده و شاعر و تاریخدان وجود داشتهاند که به سفر میپرداختند و درباره سفر خود مینوشتند.
حالا جامعهشناسان بین چنین سفرهایی که در گذشته وجود داشته و سفرهای کنونی تفاوت قائل میشوند. این هم در کشورهای دیگر وجود داشته و هم در ایران تجربه شده است. بر اساس نظریه جامعهشناس معروف مک کانل، این تمایز بیشتر به خاطر این است که علت سفرها تغییر کرده است. به باور او، شهروند مدرن در جستوجوی اصالت و تاریخ و گذشته بودن است ولی در گذشته چنین اهدافی وجود نداشته و گردشگران عصر قدیم به دنبال اصالت نبودند. مک کانل معتقد است علت اینکه گردشگران کنونی به دنبال اصالت و تاریخ هستند، این است که خویشتن را در گذشته، تاریخ و پیش از خود جستوجو میکنند. برای آنها دنیای جدید دنیایی آلوده، شلوغ، گرم، پرهیاهو و بوروکراتیک است.
از اینرو، جامعهشناسی مانند مک کانل بر این باور است که هر چه منطقهای که توریستهای مدرن به آن سفر میکنند اصالت بیشتری داشته باشد، آنها را بیشتر راضی میکند. برای همین است که امروزه کسانی که اماکن گردشگری را به وجود میآورند، باید جذابیت آن در جهت اصالتبخشی بیشتر را تضمین کنند. از همینجا این جامعهشناس به مفهومیکه گافمن از آن استفاده کرده نیز اشاره میکند. گافمن دنیای جدید را به روی صحنه و پشت صحنه تقسیم میکند. مک کانل با عنایت به این نظریه، میگوید توریست همیشه میخواهد واقعیتهای پشت صحنه را به دست آورد و تا این واقعیتها را به دست نیاورد، راضی نخواهد شد.
میتوانم اینگونه مثال بزنم که توریستی از انگلستان، آلمان یا فرانسه به کشور ما میآید، ما در وهله اول او را برای یک نمایشگاه به ایران میکشانیم. در وهله دوم برخی آثار باستانی کشور را به او نشان میدهیم. اما در وهله سوم امری که در بین توریستها رو به اشاعه است، ورود به زندگی مردم عادی و نشان دادن علاقه نسبت به این مقوله است. این امر تا آنجا پیش رفته که تورگردانان نیز به این موضوع توجه و برای گردشگران محیطهایی طراحی میکنند که آنها بتوانند زندگی عادی مردم را از نزدیک ببینند. لذا استقبال زیاد از اقامت در خانههای محلی در میان توریستهای ایرانی و خارجی نسبت به هتل، برای همین بخش از گردشگران است که بیشتر به دنبال اصالت هستند.
از این موضوع با عنوان شکلدهی تجربه گردشگر نیز یاد میشود؟
بله، همینطور است. یکی از شاگردان من که راهنمای تور بود تعریف میکرد یکی از توریستهایش از او خواسته بود او را به خانه خود ببرد و این گردشگر از حضور در میان یک خانواده ایرانی لذت برده بود. این تجربه برای گردشگر بسیار اصیلتر است. میخواهم تاکید کنم اصالت نیز معانی مختلفی پیدا میکند؛ زمانی شما یک فرد را به طبیعت کویر میبرید و او میتواند این اصالت را در آنجا بیابد و گاهی هم او را به خانه خود میبریم و وی در خانه ما اصالت را خواهد یافت. برخی از اینها از رفتار کردن مانند ما و کسب تجربههای ویژه ما لذت میبرند. مثلاً کسی برای من تعریف میکرد یک زن آلمانی در سفر به ایران، حجابش را بهتر از یک زن ایرانی حفظ میکرده و وقتی به او میگفتند ما آنقدر هم محدودیت نداریم که تو داری اینگونه حفظ پوشش میکنی، جواب داده که من همیشه با شیوه و پوشش غیرایرانی و غیراسلامی زندگی کردهام و آزادی پوشش داشتهام و حالا دوست دارم یک هفته با پوشش شما زندگی کنم.
منظورم این است که این تجربههای اصیل یکی از عللی است که میتوان توریستهای جدید را از قدیم تفکیک کرد و تشخیص داد. یک مورد دیگر نیز اینجا وجود دارد و آن را جامعهشناسان به ویژه جامعهشناسان جهان سومی مطرح میکنند. آنها میگویند توریستی که به ایران میآید و اینجا مسجدی را میبیند با یک ایرانی معتقد به اسلام، فرق میکند. آن توریست صرفاً هدفش از این بازدید، تجربه گذشته و آن حال و هواست؛ درحالی که افراد معتقد به این مرکز دینی، هدفشان از دیدن آن متفاوت خواهد بود. از همین موضوع میخواهم استفاده کنم و بگویم چگونه تفاوت وجود داشته بین زائران عصر قدیم و گردشگران عصر حاضر؛ آنها به دنبال سفر به یک جاذبه مذهبی بودند و اینها چنانچه گفتیم به دنبال اصالت.
مثال دیگر نگاهی به سفرنامههای مذهبی است. در بعضی از این سفرنامههایی که بر جایمانده از سفر به اماکن مذهبی مثل کربلاست، بهویژه آن دسته از نویسندگانی که جزو گروههای نخستینی بودند که به کربلا سفر کرده بودند، میخوانیم که دنبال گمشدههای خود میگشتند. این افراد را جزو زائران دستهبندی میکنند نه توریستها ولی بسیاری معتقدند اکنون حتی ایرانیانی که به مکه و کربلا میروند نیز توریست هستند و صرفاً زائر نیستند چون هدفهای دیگری را نیز دنبال میکنند؛ آنها خرید میکنند، به گردش در مقصد میپردازند و بعضاً انگیزههایی به جز انگیزه صرف زیارتی دارند. انگیزه این افراد اکنون تغییر کرده و با انگیزه زائران خانه خدا در ایام قدیم که صرفاً میخواستند به زیارت بروند متفاوت است.
تفاوتهای اینچنینی را میتوانید در نوشتههای افرادی مثل جلال آلاحمد و دکتر شریعتی نیز ببینید که چه موضوعاتی را در سفرهای خود به مکه و عتبات عالیات مطرح کردهاند. این به نظر من تفاوت بین زائر قدیم و توریست جدید را آشکار میکند.
شما به این موضوع اشاره کردید که الان هدف از سفر تغییر کرده است. پیش از این هدف سفرهای زیارتی بوده و اکنون جستوجوی اصالت، هدف اصلی سفر است. اما شکل سفرها در ایران و جهان دستخوش چه تحولاتی بوده است؟
در آن زمان پدیده سفر و گردشگری تودهای نشده بود اما اکنون، این امر به عنوان موضوعی تودهای شناخته میشود. شما تقریباً بین افراد در سفر نمیتوانید فرقی ببینید؛ مگر تفاوتی که در شیوه اقامت افراد وجود داشته باشد، وگرنه همه آنها میخواهند به جستوجوی اصالت به سفر بروند و جاذبههای گردشگری را ببینند. مثلاً تمام کسانی که به اصفهان سفر میکنند اعم از غنی و فقیر و از طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف به دیدن آثاری همچون منارجنبان میروند ولی در گذشته به این صورت نبوده است. بر همین اساس در زمان گذشته، سفرهایی که تفریحی بوده فقط به گروهی خاص از مردم اختصاص پیدا میکرده است.
نکته دیگری که وجود دارد این است که ایران همیشه برای خارجیها جذاب بوده است. در سفرنامههای قدیمی هم گواهی بر این موضوع وجود داشته است. اما اساساً چرا ایران برای خارجیها اهمیت داشته و دارد؟ یا اگر بهتر بخواهم سوال را مطرح کنم باید بپرسم ایران اکنون برای کدام دسته از گردشگران به عنوان یک مقصد گردشگری اهمیت دارد؟
برای گردشگر مدرن که از کشورهای خارجی میآید، ایران ویژگیهایی دارد که اصیلتر است. حالا برخی مواقع این اصالت را در آثار باستانی یا در طبیعت میبینند و گاهی نیز در جلوههایی نو و ناشناخته برای آنها که ممکن است در شهرها نیز وجود داشته باشد. یکی از این جلوهها که خیلی از توریستها برایشان جالب است، تصاویری است که ما در شهرهای ایران از شهدای جنگ داریم. این تصاویر برای آنها خیلی جالب است چون آنها را در غرب نمیبینند. این دقیقاً امری است که برای مردم ایران دیگر عادی شده. این گردشگران طبیعت و صحرا را در کشورهای توسعهیافته خود ندارند و این هم یک نوع نیاز به بومگردی و بازگشت به آن اصالت را ایجاد میکند.
همانطور که اشاره کردیم، حالا با توسعه سفر تودهای، گردشگران اغلب مایلند به سفرهایی بروند که اصالت بیشتری دارد یا مقاصدی را انتخاب کنند که پیش از این، محدودیتهای بیشتری برای سفر به آن وجود داشته است. ایران یکی از جاهایی است که چندین سال به دلیل تیره و تار بودن روابط خارجی، به لحاظ سفر و گردشگری برای خارجیها محدودیتهایی داشته و الان که تصویر بهتری از این کشور در غرب شکل گرفته، شهروندان کشورهای توسعهیافته اشتیاق بیشتری به این سفرها پیدا کردهاند. از سوی دیگر، مجموعهای از اصالتهای تاریخی و طبیعی و فرهنگی را در ایران میتوان یافت.
میتوانید مثالی عینی از مقاصد گردشگری ایران برای این موضوع بیاورید؟
مثلاً یزد را اگر به عنوان یک مقصد گردشگری در نظر بگیریم، درخواهیم یافت که هم به لحاظ تاریخی، هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ طبیعت کویری که دارند، صاحب اصالت است؛ شهری که هنوز به آن معنا، مدرن نشده و جلوههایی از اصالت را در آن میتوان یافت. در مورد چنین مقصدهای گردشگری حتی ظاهرسازی هم صورت نگرفته است.
شما اشاره میکنید به این موضوع که مثلاً در مقصدی همچون یزد، ظاهرسازی در جلوههای گردشگری صورت نگرفته و همه چیز با همان اصالت پیشین خود به گردشگر ارائه میشود. این در حالی است که بسیاری از جامعهشناسان و دانشمندان مطالعات فرهنگی بر این باورند که برخی مقاصد گردشگری دستکاری شده و در واقع یک اصالت دستکاریشده را به گردشگر ارائه میدهند. نظر شما در این باره چیست؟
دستکاری کردن دو معنی دارد؛ یکی به معنای وندالیسم است که منجر به آسیب رساندن و دست بردن در آثار ملموس تاریخی میشود. مثلاً در زندان اسکندر و بسیاری دیگر از سایتهای تاریخی کشورمان متاسفانه شاهد این یادگارینویسی هستیم. اتفاقاً این پدیده گرچه ناپسند است اما جلوه دیگری را ایجاد میکند که برای توریست جالب و جدید است؛ چرا که چنین اتفاقی را پیش از این در دیگر جاذبههای گردشگری که در کشور خودش یا کشورهایی به جز ایران یا ندیده یا کمتر دیده. به همین خاطر، این مساله نیز به نوبه خود میتواند اصالت یک مقصد باشد.
اما نوع دیگری از دستکاری این است که بهگونهای جلوههای توریستی مقصد گردشگری تغییر کرده و دستکاری شده باشد که گردشگر را به گمان اصالت وادارد. مثلاً به گروه آمیشها نگاه کنید؛ گروهی مذهبی که روابط محدودی دارند، اجازه نمیدهند کسی به اجتماعشان وارد شود، بعضاً از مظاهر مدرنیته استفاده نمیکنند و اغلب در ایالات متحده و کانادا زندگی میکنند. همین گروه خود سوژه گردشگری میشوند و تورهای گردشگری برای ورود به آنها شکل میگیرد. اما چنین تورهایی این سوال را برای گردشگران ایجاد میکند که اگر ورود به این اجتماع سخت است چرا ما توانستهایم به این گروه وارد شویم؟ اینجاست که آنها متوجه میشوند، اینها یا خود را به شکل آمیش درآوردهاند یا دستهای از آمیشها هستند که برای اینکه اصالت توریستی داشته باشند باوجود آنکه مظاهر مدرنیته را نیز در اختیار دارند، اما از آنها استفاده نمیکنند. این نمونه یک صحنهسازی یا دستکاری در اصالت تلقی میشود. با این همه گردشگر وارد این بازی خواهد شد و از آن لذت خواهد برد.
با این همه در ایران اتفاقاً میتوانیم نمونههای بسیاری از آثار تاریخی را مثال بزنیم که چون از آنها نگهداری و در آنها دستی برده نشده، اصالت آنها مورد تایید است. برای مثال در بافت تاریخی یزد، میتوانیم شاهد تصاویری از خرابههای خانههای تاریخی باشیم که بعضاً جایگاهی برای انباشت زباله نیز شده است. این البته برای گردشگری ما ضعف بزرگی به شمار میرود اما به هر روی نشان میدهد کسی نخواسته آن را دستکاری کند. با این حال، در بخشهایی از بافتهای تاریخی شهرهای قدیمی ما بناهایی هستند که با بهرهگیری از برخی مصالح و شبیه به گذشته ترمیم شدهاند؛ با اینهمه عموماً شما در ایران این دستکاری را آنقدرها حرفهای نمیبینید. اگر هم دستکاری اتفاق افتاده باشد، در فرهنگ و طبیعت این شهرها آن اصالت گفتهشده، وجود دارد.
بنابراین شما بر این باورید که جلوههای توریستی در ایران دستکاری نشده است؟
بله، به نظر میرسد اگر هم دستکاری صورت گرفته، بسیار غیرحرفهای است و گردشگری که تجربه سفر در سایر کشورها را داشته باشد به خوبی متوجه میشود که این تغییرات در ایران مطلوب نبوده و نتوانستهاند مانند الگوهای جهانی رفتار کنند. دستکاری به این معنی است که یک چیز غیراصیل را اصیل نشان دهیم و از دیدگاه من این موضوع در ایران چندان رخ نداده است.
اما همانطور که مطلع هستید در شرایط کنونی بسیاری از گردشگران نظر مساعدی در خصوص سفر به ایران دارند؛ تعداد گردشگران اروپایی نیز نسبت به قبل بیشتر شده و بسیاری از گردشگران کشورهای دیگر نیز تمایل به سفر به ایران دارند. حال با این جذابیتها از نظر شما جامعه ایران، یعنی مردم و نظام اداری (بوروکراسی) تا چه حد آماده پذیرش این گردشگرهاست؟
به نظر میرسد مردم در بسیاری از موارد از نظام اداری جلو هستند. بگذارید مثالی از برخورد مردم دیگر کشورهای گردشگرپذیر با مهمانان خارجی خود برایتان عنوان کنم تا به تفاوت پذیرایی ایرانیها و دیگر کشورها پی ببرید. اگر یک گردشگر وارد فرانسه یا انگلستان شود مردم جامعه ممکن است در برابر بسیاری از مسائل این گردشگران واکنشهای جالبی نداشته باشند. مردم در این کشورها به دلیل کثرت مهاجران و بومیها، به گردشگران و مسافران خارجی روی چندان خوشی نشان نمیدهند و با وجود اینکه سالانه چندین میلیون گردشگر به این کشورها سفر میکنند، همچنان دستگاه اداری فراهمکننده امکانات برای این دسته از افراد است.
اما در ایران شرایط متفاوت و بالعکس است. مردم ایران استقبال بسیار خوبی از خارجیها در ایران دارند. این امر در یک نظریه نیز عنوان میشود که میگوید ایرانیها پذیرش فرهنگی زیادی نسبت به گردشگرها دارند و این نشان میدهد ایرانیها مهماننوازی مطلوبی نسبت به خارجیها دارند. اما دستگاه اداری که از قسمت ویزای وزارت خارجه آغاز میشود تا نهادهای زیرمجموعه مرتبط همچنان چالشهای بسیاری دارند که برای گردشگران مشکلات بسیاری را ایجاد میکند.
به نکات جالبی اشاره کردید. پس به باور شما ما بستر اجتماعی پذیرش گردشگر را داریم ولی همچنان بستر بوروکراتیک ما برای جذب گردشگر، ضعیف است. با این شرایط نظام اداری باید چگونه برای ورود بیشتر گردشگران به کشور آمادگی کسب کند؟
یک تفکر همواره پشت سیاستگذاری در این حوزه وجود دارد. این تفکر این است که آیا ورود توریست خسارتی به سنتها و ارزشهای ما میزند یا خیر؟ اگر این مساله را به بحث بگذاریم و با کشورهایی نظیر ترکیه که از لحاظ فرهنگی و مذهبی شباهتهایی با ایران دارند مقایسه کنیم، میبینیم «فرهنگپذیری» در ایران که از آن بعضاً به عنوان تهاجم فرهنگی یاد میشود، منابع دیگری دارد و منبع آن توریسم نیست.
درحالی برخی گمان میکنند فرهنگ توریستهای خارجی میتواند در جامعه موثر باشد که توریستها حین سفر به کشوری دیگر، سعی میکنند تنظیم فرهنگی جامعه میزبان را بپذیرند. این موضوع بستری را فراهم میکند که توریست از نظر عقاید و ارزشهای ما، چندان آسیبی را احساس نکند. به ویژه در سالهای اخیر و همزمان با جهانی شدن، کمترین تغییری در ارزشها از این جهت دیده شده است. بنابراین این مساله در نوع تفکر و سیاستگذاریهای کشور ما باید رفع شود و دقیقاً زمانی که این چالشها برطرف شود، دستگاههای اداری سیستمشان را با شرایط پذیرش گردشگر تطابق میدهند.
اما مرحله دوم در این زمینه زیرساختها هستند که باید همگام شوند؛ چه اینکه نبود زیرساختهای اقامتی و تفریحی برای تداوم جذب گردشگر خطر مهمی خواهد بود. اگر آماری از شهرهای فرهنگی مانند اصفهان، یزد یا کرمان داشته باشید متوجه میشوید بعضاً ورود گردشگر در مقایسه با دو سال گذشته اندکی کاهش داشته است. علت اصلی آن که عموماً در گزارشها و اظهارات توریستها نیز بیان میشود، نبود زیرساختهای اقامتی و بهداشتی است. به عنوان مثال امکانات نامناسب در سرویسهای بهداشتی و امکانات محدودتر مانند بیمه سفر از جمله مواردی است که همواره توریستها از آنها گله دارند. به نظر میرسد حل مواردی از قبیل حمل و نقل داخلی ناوگان هوایی نیز میتواند هم به بهبود توسعه کشور کمک و هم راه را برای ورود توریستها هموار کند.
پسکوچه
این جهان را ببیند
ابر، گل، باد، باران
آسمان را ببیند
دوست دارد که در باغ
سبز باشد همیشه
از درونش بروید
ساقه و برگ و ریشه
کاش خورشید زیبا
روی او را ببوسد
سر کشد از دل خاک
تا دل او نپوسد
قاب عکس
محمد صارمیشهاب
از پدر سؤال میکنم
کودک درون عکس
چند ساله است؟
آه میکشد
با سؤال من پدر
چند سال زودتر
پیر میشود
خبرگزاری آریا-والک کوهی نوعی سبزی وحشی و خودرو است که در رشته کوه البرز و فقط در فصل بهار می روید. سرشار از کلسیم و انواع ویتامین های نافع بدن است.
به گزارش خبرگزاری آریا،والک یکی از گونه های سیر و به اصطلاح نوعی سیرکوهی است. نام علمی آن Allium ursinum L و نام انگلیسی آن Board-leaved Garlic، wild Garlic و از خانواده Liliaceae می باشد.
با نام های پیاز خرسی، سیر جنگلی، سیر خرس نیز از آن یاد می شود. والک بسیار ملایم تر و شیرین تر از سیر معمولی است و بیشتر مصرف دارویی دارد. بوی آن شبیه پیاز است.
قسمت مورد استفاده ی والک، گیاه جوان و به ندرت از گیاه خشک شده یا عصاره آن است.
ترکیبات شیمیایی والک
والک حاوی ترکیباتی مانند اسانس فرار که حاوی ترکیبات گوگردی است، می باشد. والک را در فصل بهار می چینند و برای فصول دیگر به دو روش فریز کردن و یا خشک کردن نگهداری می کنند. در صورتی که بخواهید سبزی والک را خشک کنید، حتماً باید به روش خشک کردن در سایه عمل کنید.
خواص و اثرات دارویی والک
* والک در موارد تصلب شرایین، اسهال، اتساع روده ای، آنفلوانزا، برونشیت، بیماری اسهال خونی از نوع آمیبی و سیاه سرفه به کار می رود.
* خوردن آن تنفس را آسان و تنگی نفس را درمان مى کند.
مداومت در خوردن والک سبب ریزش موى سفید و در آمدن موى سیاه به جاى آن می شود. این خاصیت به علت داشتن فلز منگنز است که در آن زیاد بوده و عامل سیاهى موى بدن انسان مى باشد
* والک با انبساط ملایم عروق خونی سبب کاهش فشار خون می شود.
* سرشار از ویتامین C بوده و داراى لعاب و صمغ زیاد مى باشد.
* والک برای تصفیه خون بسیار مفید است و در ناراحتی های هاضمه کمک می کند و خواص پیاز آن تا حدود زیادی شبیه سیر است.
* مصرف گیاه والک باعث کاهش قند و پیشگیری از افزایش فشار خون در مبتلایان به دیابت می شود.
* سیر کوهی برای کسانی که تنگی عروق دارند و همچنین برای سرگیجه بسیار مفید است.
* این گیاه ضد عفونى کننده ی قوى است؛ به هضم غذا کمک مى کند و ضد کرم معده و کرم کدو است.
* اثر خوبى بر روى اعصاب دارد و از آن براى درمان نسیان، تقویت اعصاب و اشخاص فلج استفاده می کنند.
* تسکین دهنده ی درد روماتیسم ، سیاتیک و نقرس مى باشد.
* ادرار را باز مى کند و رنگ چهره را نیکو مى سازد.
* پادزهر سموم حیوانى و غذایى هست.
* مداومت در خوردن والک سبب ریزش موى سفید و در آمدن موى سیاه به جاى آن می شود. این خاصیت به علت داشتن فلز منگنز است که در آن زیاد بوده و عامل سیاهى موى بدن انسان مى باشد. از این نظر شباهت زیادى به سیر دارد.
با توجه به اهمیتی که دوست خوب در شخصیت و سعادت و شقاوت انسان دارد و توجهی که قرآن کریم و اهل بیت در این زمینه دارند، در این فرصت چند نکته ی قرآنی را یادآوری می کنیم که اگر می خواهیم دوست و همنشین خوبی برای خود بر گزینیم، باید چه ویژگی هایی داشته باشد…
دوست خوب آدمی به سه دسته تقسیم می شوند:
اول دوستی که بسیار بی وفا بوده و پس از مرگ شما را تنها می گذارد.
دوم دوستی است که تا قبر با شماست، اما پس از آن که شما را دفن کرد، دیگر به سراغتان نمی آید.
دسته سوم نیز دوستی است که همیشه و همه جا حتی در قیامت و یا بهشت و جهنم با شما خواهد بود.
گروه اول مال و دارایی انسان است که پس از جان دادن به وارث ها منتقل می شود، گروه دوم اهل و عیال و دوستان هستند که تا قبر با شما هستند و گروه سوم اعمال شماست “وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا(کهف،۴۹)” که در همه جا با شماست و شما را همراهی می کند.
در سوره فرقان خداوند حال برخی ظالمان را این گونه بیان می دارد: (روز قیامت) روزی است که می بینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را می گزد و (می گوید: ای کاش با فلان شخص دوست نمی شدم! (فرقان، ۲۷)
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: کسی که شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه کنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند پس بدانید که او نیز هیچ بهره ای از دین خدا ندارد.
۱- ایمان، بهترین زیر بنای دوست خوب
ایمان، بهترین زیر بنای دوست خوب است: یگانه چیزى که اصالت و استوارى دارد، ایمان به اعتقادات و اصول دینی است. اگر رفاقت و دوست خوب انسان، با دیگران، به جهت پیوندشان با خدا باشد، گسسته نمى شود؛ زیرا بر پایه ای محکم بنا شده است و این ویژگى آیین جاویدان اسلام است که زیر بناى همه چیز را ایمان قرار داده است و در این مکتب اصیل و ارزنده، دوستى و دشمنى هایى که بر پایه ایمان استوار است و فقط براى خدا باشد، نیرومندترین ارتباط بین آفرینند جهان و آفریدگان به شمار مى آید.
قرآن شریف در این رابطه آیات گوناگونی دارد که در ضمن آنها، مردم و مومنان را از برقرار کردن پیوند دوستی و مودّت با کافران، مشرکان و منافقان بر حذر می دارد؛ مانند: «افراد باایمان نباید به جاى مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه اى با خدا ندارد (و پیوند او به کلّى از خدا گسسته مى شود) مگر این که از آنها بپرهیزید…» (آل عمران، ۲۸)
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: کسی که شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه کنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند پس بدانید که او نیز هیچ بهره ای از دین خدا ندارد.
۲- عیبت را به تو تذکر دهد
دوست خوب ، در نگاه روایات، دوستی است که چون آینه، عیب ها را به ما نشان داده تا ما به اصلاح آنها بپردازیم؛ چرا که او به درستی و سعادت دوست خویش علاقمند است و به انگیزه خیرخواهى، عیب او را بر وى ارائه مى کند و او را آگاه مى سازد که تا او خود را اصلاح نماید.
در قرآن کریم نیز چنین آمده است که: «مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف، و نهى از منکر مى کنند نماز را برپا مى دارند و زکات را مى پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى کنند بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار مى دهد خداوند توانا و حکیم است.» (توبه، ۷۱)
۳- راستگو باشد
ای کسانی که ایمان آورده َاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید. (توبه، ۱۱۹)
۴- خیر خواه تو باشد
ای کسانی که ایمان آورده اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید؛ آنها از هرگونه شر و فسادی درباره شما کوتاهی نمی کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.
۵- خوش اخلاق بودن
یکی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است که جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی ،هم دوستی ها را پایدار می سازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوق العاده ای دارد: بدی را با نیکی دفع کن (مؤمنون/۹۶) ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی می کند، گویی دوستی گرم و صمیمی است. در مقابل، تحمل نکردن دیگران و تندخو بودن، باعث می شود آنان از اطراف انسان پراکنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد: به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.
دوستان در روز قیامت دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران: (سوره زخرف/ آیه ۶۷) بله تبدیل شدن دوستی هایی که بر پایه گناه و فساد باشد به عداوت، در روز قیامت طبیعی است، چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود می شمرد و تنها انسان های با تقوی هستند که پیوند دوستی آنها هم در زندگی دنیا و هم در سرای آخرت موجب برکت می باشد و این به خاطر آن است که محور دوستی آنان خداوند متعال می باشد، نتایج پربار این دوست خوب در قیامت آشکارتر می شود…
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت حوزه به نقل از بیانات حجت الاسلام والمسلمین توکل
سایت شیعه نیوز
کد مطلب: 419309
دو گزینه ای که صاحبان خودروهای مدرن دوست ندارند
بخش دانش و فناوری الف،10 آذر95
اما بهترین سامانههای اطلاعات و سرگرمی نیز مشکلات محدودی را از خود نشان میدهد و همچنان نیاز به فعالیت بیشتر در این زمینه محسوس است.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۳۳
تنها حدود یک دهه است که خودروها از عصر رادیو، ضبط صوت با کاست عبور کرده و به صفحات لمسی حد واسط مجهز شدهاند. صفحاتی که به راحتی بخش عظیمی از کنترل خودرو را در دست گرفته و میتوانند به ناوبری GPS، سامانههای صوتی، تصویری مجهز شوند. از طرفی این نمایشگرها میتوانند به راحتی با تلفن همراه مشتریان هماهنگ و یکپارچه شوند.
اکثر خودروسازان در حال توسعه سامانههای اطلاعات و سرگرمی خود هستند. آنها میخواهند در این مسیر بهتر از همتایان خود ظاهر شوند. اما بهترین سامانههای اطلاعات و سرگرمی نیز مشکلات محدودی را از خود نشان میدهد و همچنان نیاز به فعالیت بیشتر در این زمینه محسوس است.
دو گزینه ای که صاحبان خودروهای مدرن دوست ندارند
این سامانهها در خوشبینانهترین حالت کسل کننده و ناامید کننده هستند و در کار با حجم بالا متوقف شده یا چیز بیشتری را به کاربران ارائه نمیدهند.
اما سامانه انتقال بهرهوری بیشتر سوخت، داستان متفاوتی دارند. در حالیکه سامانههای انتقال سرعت 4 و 5 سرعته به صورت معمول قابل اعتماد نشان دادهاند، مدلهای جدید 7،8 و 9 سرعته در سالهای اخیر با سر و صدا و تبلیغات فراوان معرفی شدند. سرعت بالاتر یا دندههای بیشتر در هماهنگی با کامپیوتر پیچیده موتور باید به بهرهوری بهتر سوخت کمک کند.
اما گزارشهای اخیر رفتارهای نامتعادلی را در سامانههای انتقال قدرت 8 و 9 سرعته نشان میدهد. این موضوع نقطه التهاب و ضعف بزرگ از دید صاحبان خودرو است.
اما موضوع نگران کننده در این میان آهنگ توسعه اطلاعات و سرگرمی است که روند کندی ندارد. این تکنولوژی در اکثر معاملات به مشتریان تحمیل میشود. از طرفی خودروسازان نیز باید استانداردهای سختگیرانهتری را برای ساخت خودروهایشان در نظر بگیرند تا مصرف سوخت را کاهش دهند. این در حالیست که سیاستهای آتی خودروسازان بر پایه فروش SUV و پیکآپها چرخ میخورد.
از این رو به نظر میرسد رسیدگی به این موضوعات در جهت رضایتمندی مشتریان و عدم بروز مشکلات اینچنینی در آینده بسیار حیاتی است و میتواند پایه توسعههای آتی به شمار آید.
منبع:عصر ایران
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+خودروهای مدرن
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
وب سایت دکوبوم: سبک Bohemian یا کولی وار در دکوراسیون داخلی در واقع به معنی نادیده گرفتن قراردادها و عرف های موجود است در این سبک از دکوراسیون می توانید نقاشی، تابلو یا کاغذ دیواری و همچنین کف پوش ها و چارچوب در و پنجره را بدون توجه به هیچ قاعده و قانونی با هر رنگ و طرحی که می پسندید انتخاب کنید.
آثار برندههاى مسابقهى «بهترین دوستم!»
سلام، کسی اینجا نیست؟/نویسنده: یاستین گوردر/ مترجم: مهرداد بازیاری/ ناشر: نشر هرمس
این کتاب معمولی نیست؛ مثل بعضی فیلمها که چند لایه دارند و میشود از ابعاد مختلف به آنها پرداخت، این کتاب هم لایهلایه است. یعنی فقط چیزی نیست که در ظاهر میخوانیم. دیالوگهایش ساده نیستند، پشت آنها فکر است. فلسفیاند و آدم را وادار میکنند بیتفاوت از آنها نگذرد. طرح مسئله دارد و آدم دوست دارد سراغ جواب برود.
عکس و متن: مرضیه کاظمپور از پاکدشت
رتبهی دوم
دختران علیه دختران/ نویسنده: مصطفی خرامان/ ناشر: نشر افق
این کتاب را بهخاطر اینکه احساسات و علاقهی یک دختر را بیان میکند، دوست دارم. این دختر اهل رقابت است؛ رقابت با کسانی که حق ندارد با آنها بحث کند و اینطوری رقابت را با یکی از همسایهها شروع میکند.
روناک دارایی، 12ساله از تهران
رتبهی دوم
ستارگان و سیارههای ترسناک/ نویسنده: نیک آرنولد/ مترجم: محمود مزینانی/ ناشر: پیدایش
این کتاب هیجانانگیز است و چون مخاطب اصلی کتاب خودم هستم، میتوانم مطالب علمیاش را راحتتر درک کنم. طنزپردازی کتاب هم جالب است و مرا جذب کرد.
محبوبه نوابی، 15ساله از تهران
رتبهی سوم
دایرةالمعارف چراهای شگفتانگیز/ ناشر: محراب قلم
این کتاب دربارهی مردم و کشورهاست و چون به سؤالهایمان پاسخ میدهد و اطلاعات و دانستنیهای گوناگون را دربارهی جهان بیان میکند، کتاب مورد علاقهی من است.
نوید صنعتی، 13ساله از ملارد
رتبهی سوم
دیوان حافظ
اشعار حافظ عرفانی و معنوی است، اما مهمترین ویژگیاش این است که جسورانه به نقد اتفاقات زمانش میپردازد و پندهایش با طنز همراه است.
پرستو فیضی، 15 ساله از همدان
رتبهی سوم
عکس: مهسا منافی، 16 ساله، خبرنگار افتخاری از اسلامشهر
مواد لازم:
1. ابتدا کره را در دمای اتاق بگذارید تا نرم شود. سپس کرهی نرم شده و پودر قند را باهم خوب بزنید تا سبک شود.
2. زرده تخم مرغ و وانیل را هم اضافه کنید و باهم خوب مخلوط کنید. در مرحلهی بعد نشاسته ذرت و آرد را باهم مخلوط و به مواد اضافه کنید تا جاییکه خمیر نرمی بهدست آید.
3. خمیر را بهمدت یک ساعت در یخچال بگذارید تا استراحت کند. سپس خمیر را قالب زده و مواد میانی و داخل شیرینی را درون خمیر قرار دهید و داخل فر از قبل گرم شده روی ١٧٠ درجه بهمدت ٢٠ تا ٢٥ دقیقه قرار دهید.
4. برای مواد میانی، همه مواد را باهم مخلوط کنید. سفیده تخممرغ را با چنکال بزنید تا یکدست شود. سپس کمکم به مواد اضافه کنید تا خمیر شود.