دبیر کل خانه پرستاری ایران ضمن بیان درخواست رسیدگی جدی مسئولان به وضعیت پرستاران ، از ارسال سومین نامه سرگشاده به شخص رییس جمهور خبر داد.
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه مبارک رمضان و پیرو اولین نامه سرگشاده به تاریخ 17/3/93 با امضاء الکترونیکی بیش از 24 هزار پرستار و دومین نامه سرگشاده به تاریخ 23/7/93 با امضاء الکترونیکی بیش از 17 هزار نفر پرستار و با عنایت به شرایط ویژه حاکم بر وزارت بهداشت و بازهم در راستای رسالت سازمانی که همان تلاش برای برخورداری مردم از حق سلامتی است، ناچار هستم سومین نامه سرگشاده را انشاء کنم. هرچند ممکن است از نظر موقعیت زمانی و سیاسی مناسب نباشد ولی امید است در برون رفت از وضعیت فعلی نظام بهداشت و درمان که به یک بحران شباهت پیدا کرده، مؤثر واقع شود.
خلاصه موارد اشاره شده در نامه های قبلی که شاید اگر به آن عنایتی می شد شاهد چنین وضعیتی پس از 2سال اجرای طرح تحول نظام سلامت نبودیم:
1- ایجاد زیر ساختی قوی قبل از اجرای طرح ملی تحول نظام سلامت برگرفته از الگوهای کشورهای موفق دنیا در حوزه سلامت و بومی سازی آن با تأکید بر سیاست های ابلاغی سلامت از سوی مقام معظم رهبری و سیاست ها و اسناد بالادستی.
2- در اولویت قرار گرفتن منافع و سلامت مردم در مقایسه با منافع گروهی خاص (مسأله ای که هم اکنون خلاف آن را شاهد هستیم).
3- بکارگیری و مشاوره صاحب نظران و کارشناسان حوزه اقتصاد بهداشت و درمان، مدیریت، جامعه شناسان و بیمه ها جهت کارآمد شدن طرح تحول نظام سلامت.
4- مشارکت همه گروه های ذینفع در نظام سلامت در تصمیم گیری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، سیاست گذاریها و ...
5- پایش و نظارت مستمر بر طرح، توسط سیستم هایی خارج از حوزه بهداشت و درمان و استقرار سیستم حسابدهی مناسب برای طرح
6- ضرورت مدیریت تخصصی حرفه ای و قوی در رابطه با منابع هنگفت ده هزار میلیارد تومانی طرح تحول با توجه به ساختار پوسیده مدیریتی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که احتمال هدر رفت منابع مورد انتظار بود.
جناب آقای دکتر روحانی
علیرغم این که انتظار می رفت حداقل دستور بررسی موارد فوق الذکر صادر شود تا شاید شاهد بسیاری از مشکلات فعلی نباشیم متاسفانه نه تنها به این موضوع توجهی نشد بلکه با فشار بر منتقدین و با برخوردهای غیر متعارف با اعتراضات زنجیره ای و بی سابقه در حوزه بهداشت و درمان، ایجاد فضای ارعاب، تهدید و اتخاذ شیوه های سلبی و حذفی و دور از شأن دلسوختگان بهداشت و درمان و از طرفی با بمباران تبلیغاتی گسترده و حتی انتقال اخبار و ابعاد گزینشی طرح به مراجع عظام تقلید و مسئولین عالی رتبه نظام، سعی شد طوری وانمود شود که این طرح صرفاً جهت حل مشکلات مردم در حوزه سلامت در حال اجرا است!
و حال بعد از دو سال از اجرای طرحی که با تحمیل هزینه های چندین هزار میلیارد تومانی به دولت و ملت و در شرایطی که مقام معظم رهبری تأکید بر اقدام به عمل اقتصاد مقاومتی دارند. این سؤالات مطرح می شود:
• این طرح به چه میزان به اهداف خود رسیده است؟
• آیا واقعاً پرداخت از جیب مردم کم شده است؟
• آیا مردم از خدمات بهداشتی و درمانی با کیفیت برخوردار شده اند؟
• آیا زیر میزی ها واقعاً حذف شده است؟
• چه تعداد از بیماران توسط متخصصین ویزیت، مداوا و یا عمل می شوند؟
• چه تعداد از اساتید در بیمارستان ها مقیم شده اند؟
• آیا خسارات به مردم نسبت به قبل کمتر شده است؟
• آیا تغییر رفتاری در ارائه دهندگان خدمات بهداشتی ایجاد شده است یا خیر؟
آنچه مسلم است نتیجه جواب سؤالات فوق الذکر با توجیهات و شعارهای قبل از اجرای طرح وزیر محترم بهداشت جهت جذب بودجه ده هزار میلیارد تومانی در سال مغایرت دارد و این مسأله را به وضوح همه می توانند قضاوت نمایند.
واما مهم ترین آثار زیان بار اجرای طرح تحول نظام سلامت:
1- تحمیل هزینه های چند هزار میلیارد تومانی از محل صرفه جویی هدفمند کردن یارانه ها، در شرایط سخت کشور و با کمترین اثر بخشی و در نتیجه تأثیر نامطلوب روی سایر بخش های حیاتی کشور و کاهش شدید توان مالی در جمعیت کثیر آسیب پذیر جامعه.
2- افزایش بی رویه خدمات القایی و مراجعات غیر ضروری به مراکز درمانی و در نتیجه کاهش و ضعف در رسیدگی به بیماران واقعی و نیازمند در مقایسه با قبل از اجرای طرح، جهت کسب درآمد بیشتر برای گروهی خاص.
3- ایجاد طبقه ای نو ظهور در نظام سلامت با افزایش دریافتی های چند ده و چند صد میلیون تومانی درماه در بخش دولتی و چند برابر آن در بخش خصوصی به دنبال اجرای طرح تحول و بروز نئولیبرالیسم و این در حالی است که بازنشستگان، کارگران و معلمان و حتی پرستاران با دریافتی 1 الی 2 میلیون تومان در ماه و در شرایط بسیار سخت گذران زندگی می کنند.
4- عدم توان تأمین منابع توسط بیمه ها و دولت و ایجاد معوقات چند ماهه برای وزارت بهداشت که باعث افزایش روند زیر میزی ها و کاهش انگیزه بقیه گروه ها شده است.
جناب آقای رئیس جمهور
اما در خصوص پرداخت های نجومی اگر در برخی از وزارتخانه ها، دستگاه ها و یا سازمان ها تعدادی انگشت شماری از افراد در بعضی از ماه ها دریافتی چند ده و شاید چند صد میلیون تومان در ماه داشته اند، این امر تعجب همگان را برانگیخته است حال آنکه به بهانه واقعی شدن تعرفه ها در مرحله سوم طرح تحول نظام سلامت در وزارت بهداشت نه تنها پرداخت های مستمر و ماهیانه چند ده میلیون تومانی به چند هزار نفر هیأت علمی به امری عادی تبدیل شده بلکه شاهد پرداخت های چند صد میلیون تومانی در ماه هم به تعداد زیادی از پزشکان هیئت علمی آن هم در بخش دولتی بوده که صحت این امر بدواً توسط مسئولین وزارت بهداشت انکار و پس از انتشار فیش های حقوقی چند میلیون تومانی در ماه در کمال تعجب اظهار میدارند دریافتی هایی از این دست (چند صد میلیونی) از شیر مادر هم حلال تر است، چون آن متخصصین در شهر مرزی خدمت می نمایند!. گفتنی است مجوز این شکل از پرداخت های نجومی که آن را حلال هم می دانند، در قالب طرح تحول نظام سلامت و به بهانه واقعی کردن تعرفه ها در دولت تدبیر و امید صادر شد.
عجیب است مگر آن افسر نیروی انتظامی که جان بر کف از مرزهای کشورمان حفاظت می نماید یا آن مقام قضایی در آن شهر مرزی که آن هم خطرات را به جان می خرد تا امنیت مردم تأمین شود و آیا آن پرستار، پزشک عمومی و بقیه کادر بهداشت در مقابل آن همه مسئولیت در بیمارستان چقدر دریافتی دارند؟!
جالب اینجاست که بیش از 90 درصد اقدامات مربوط به زایمان هایی که متخصصان مربوطه بابت آنها چند میلیون تومان در ماه دریافت کرده اند را ماماهای خدوم انجام داده و کمترین تأثیر را در این فرآیند، دریافت کنندگان چند صد میلیون تومانی دارند.
وحال این سؤال مطرح می شود که چرا بقیه خدمتگزاران و مسئولین در آن شهر مرزی دریافتی های کم ولی افرادی باید چند ده و یا چند صد میلیون تومان در ماه و چند میلیارد تومان در سال دریافتی داشته باشند؟!
جناب آقای رئیس جمهور
به دنبال اجرای طرح تحول نظام سلامت و با افزایش تا سقف 300درصدی تعرفه ها در بخش دولتی و از آن بدتر بخش خصوصی که در حقیقت دست اندرکاران و طراحان طرح تحول نظام سلامت بودند منابع هنگفتی که از محل صرفه جویی در هدفمند کردن یارانه ها و با خالی شدن سفره مردم از نیازهای اساسی و حیاتی که فقدان آنها موجب بیماری می شود، رقم های کلان و نجومی به جیب عده ای خاص سرازیر شد و از دل طرح تحول طبقه ای نو ظهور پدیدار شد که مراجعین و بیماران را صرفاً به چشم کالا و پول می بیند و نه یک انسان، و بقیه تیم بهداشت و درمان را هم به دید برده! و این در حالی است که مالکیت بیمارستان ها دولتی است، کارکنان و حتی خودشان از دولت حقوق دریافت می کنند و تجهیزات و هزینه های مختلف را نیز بیمارستان پرداخت می نماید ولی اینان با حضور حداقلی و کمترین تأثیر در روند درمان بیماران و صرفاً با ممهور کردن پرونده ها، دریافتی های اینچنینی دارند.
و از آن بدتر اینکه وقتی بحث پرداخت های چند ده میلیون تومانی مطرح می شود با کمال خودشیفتگی به جای پذیرش واقعیت ها و عذرخواهی از مردم بابت این همه هزینه کرد از جیب بیت المال از طریق سیستمی که به دلیل توجیهات نادرست امکان پرداخت های چند ده و چند صد میلیون تومانی را فراهم آورده است، با شکایت و ایجاد فضای تهدید در واکنش به انتشار فیش های نجومی و غیر متعارف و سرپوش گذاشتن و کتمان واقعیت و انکار این ارقام نجومی و با پنهان کردن حقایق سعی در فرافکنی دارند.
و جالب تر آنجاست که این افراد، برملا کنندگان فیش های حقوقی را توصیه به رعایت اخلاق می نمایند و از طرف دیگر تلویحاً تهدید به دست از کار کشیدن پزشکان از طرف بالاترین مقام اجرایی وزارت بهداشت نیز مطرح می شود و اعلام می نمایند که این پرداخت ها مبنای قانونی دارد ولی چگونگی قانونی کردن آن را اعلام نمی کنند که اگر تصویب کنندگان می دانستند که با تأییدشان این پرداخت های نجومی صورت میگیرد آیا بازهم رأی به تصویب می دادند یا خیر؟ و آیا این خود فریب نیست؟
متأسفانه مسئولان وزارت بهداشت از ارائه گزارشات خلاف واقع به سیستم های مختلف حتی حضرتعالی هم ابایی ندارند! برای نمونه کافی است مقرر فرمایید دریافتی های از منابع مختلف ( نه صرفاً فیش حقوقی ) همان رئیس دانشگاهی که در حضور حضرتعالی دریافتی وزیر محترم بهداشت را 8 میلیون تومان در ماه اعلام می نمایند بررسی کنند آن موقع تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
جناب آقای دکتر روحانی
پرستاران به عنوان مؤثرترین گروه در چرخه نظام سلامت که بیشترین خدمات بهداشتی درمانی را بدون چشم داشت به مردم عزیز ارائه می نمایند و به علت ماهیت شغلی بیشترین زمان را در کنار بیماران سپری نموده و در حقیقت عمیق ترین درک را از مشکلات بیماران و مردم داشته، بیشترین دغدغه را نسبت به سلامت مردم دارند. بنابراین جامعه بزرگ پرستاری کشور با شناخت همه جانبه از وضعیت نابه سامان موجود، میزان نارضایتی بیش از 96 درصدی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی درمانی اعم از پرستاران، ماماها، پیراپزشکان، پزشکان عمومی،
کارکنان بهداشت و درمان و حتی بخشی از پزشکان متخصص را تهدیدی جدی برای نظام سلامت دانسته و این امر موجب به بن بست رسیدن سیاست های فعلی حاکم بر وزارت بهداشت می داند. لذا جهت نجات کشتی سلامت و پیشگیری از بحرانی تر شدن اوضاع بهداشت و درمان که قطعاً مردم متضرر اصلی آن خواهند بود، جامعه پرستاری کشور تقاضای عاجل برای رسیدگی به موارد مشروحه زیر را دارد:
1- اصلاح نظام پرداخت با تأکید بر سیاست های کلی ابلاغی سلامت از طرف مقام معظم رهبری با الگو برداری از کشورهای موفق دنیا در حوزه نظام سلامت و بر قراری عدالت در پرداخت ها جهت کاهش شکاف طبقاتی در بین گروه های پزشکی و شفافیت در پرداخت ها و توقف هرچه زودتر مرحله سوم طرح تحول نظام سلامت که در هیچ کجای دنیا بدین شکل سابقه ندارد.
2- تا زمان استقرار نظام پرداخت جدید، تعیین سقف حداکثر 15 میلیون تومان در ماه برای کلیه دریافتی های اعضای هیأت علمی، متخصصین و شاغلین در وزارت بهداشت و درمان و سازمان تأمین اجتماعی بر اساس شاخص های استاندارد متعارف.
3- سهولت در استفاده از تخصص های کمیاب پزشکی از سایر کشورهای توسعه یافته جهت شکست انحصار بازار پزشکی و بکارگیری متخصصین خارجی مورد نیاز در کشور که با هزینه های بسیار کمتر حاضر به خدمت هستند و افزایش سهمیه تخصص های کمیاب با عنایت به بیکاری هزاران پزشک عمومی ( جهت پاسخ به بهانه پرداخت های غیر متعارف به تخصص های کمیاب )
4- اجرای کامل قوانین بر زمین مانده در حوزه بهداشت و درمان برای همه گروه های نظام سلامت به ویژه در حوزه پرستاری و افزایش جذابیت های حرفه ای و کاهش موج مهاجرت،ترک شغل، تغییر شغل و خانه نشین شدن پرستاران.
5- واگذاری سکان مدیریت بیمارستان ها، دانشگاه های علوم پزشکی و وزارت بهداشت به صاحبان علم مدیریت مثل سایر کشورهای دنیا جهت مدیریت بهینه منابع با عنایت به تخصص، دانش و تجربه لازم در این حوزه و برون رفت از وضعیت نابه سامان و آشفتگی های مالی موجود.
امید است موارد فوق مورد عنایت حضرتعالی قرار گیرد تا در یک سال باقی مانده از دولت تدبیر و امید با تغییرات اساسی و بنیادین اثری ماندگار برای مردم و نظام سلامت به یادگار بماند.
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار
6 نوع رئیس اعصاب خردکن و روش تا کردن با هر کدام از آنها؛
اگر میخواهید با رئیستان رفتار مناسبی داشته باشید همینکه خودتان باشید ممکن است کافی باشد اما این موضوع در مورد رئیسی که اخلاق بدی داشته باشد صدق نمیکند!
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ داشتن یک رئیس بد، مشکلی فراتر از آن مشکلاتی است که در موردشان یک غرغر ساده به دوستان یا پیشخدمت رستوران بکنید و خلاص . یک رئیس بد میتواند با در میان نگذاشتن بازخورد و راهنماییهایی مرتبط با کارتان و یا اختصاص دادن امتیاز منفی به عملکرد شما، زندگی حرفهایتان را تحتالشعاع قرار دهد.
اگر با انصاف باشیم، باید بگوییم اکثر رئیسهای بد در واقع آدمهای بدی نیستند – بلکه آدمهایی خوب در نقشهایی اشتباهاند. ولی خبر خوب اینکه معمولا چنین وضعیتی قابل مدیریت، در اختیار گرفتن و برگردانده شدن به نفع شما خواهد بود.
رئیستان چه آمار بگیر باشد و چه بدجنس، میتوانید با این روشها کنترلش کنید و سلامت عقلتان را حفظ کنید.
رئیستان میخواهد تک تک ایمیلهایتان را بخواند. نه اینکه فقط بخواهد رونوشتی از تمام ایمیلهایتان برایش ارسال کنید، نه، بلکه میخواهد بالای سرتان بایستد و تک تک کلمات را به شما دیکته کند. حتی برای شسته شدن لیوانها هم برنامه میچیند. استانداردهای مخصوص خودش را برای تعویض جوهر دستگاه کپی دارد. دارد دیوانهتان میکند.
شما هم مثل او جزئینگر شوید تا کنترل اوضاع دست خودتان باشد. در تقویم روزانهتان زمان کارها را هم مشخص کنید، حتی اگر شده برای هر روز. سر جلسات اول صبح، ریز کارهای آن روزتان را مشخص کنید. از او بپرسید دوست دارد چگونه کارها پیش بروند. بپرسید دوست دارد نتیجه نهایی را ببیند یا خیر. بپرسید آیا ترتیب کارها مطابق میلش هست یا نه. بپرسید باید هنگام تایپ از چه فونتی استفاده شود. بپرسید آیا لازم است جلسهی دیگری هم بعد از ناهار برگزار کنید یا خیر. هر چه میگوید یادداشت کنید و انجام دهید.
خلاصه اینکه، آنچه میخواهد در اختیارش قرار دهید و بعد کلی هم از خودتان اضافه کنید. نتیجه کار میتواند یکی از موارد زیر باشد (که همه پیشرفت به حساب میآیند):
رئیستان هیچ ایدهای از مدیریت کردن و اینکه شما چه کارهاید ندارد. و وقتی سراغتان میآید و میگوید دارید کارتان را اشتباه انجام می دهید… خب، مسلم است که نه، اشتباه انجام نمیدهید. او تمام کارکنان و مشتریان را از خود میراند. بلد نیست رونوشت گمنام (BCC) بنویسد و توانایی مدیریت جلسات را ندارد. جملاتی مثل «بیایید در توییتر ایمیلش کنیم.» را به کار میبرد. کلا آبروبر است دیگر!
اول، باید آن کسی شوید که به رئیستان حس ریاست میدهد. خوشش خواهد آمد، نه؟ وقتی مهلت کارها را فراموش میکند، به او بگویید: «خیلی از روش مدیریتتان خوشم میآید قربان. این که جایی کار میکنیم که خودمان مسئول کارهاییم بسیار لذتبخش است.»
سپس، خودتان وارد گود شده و رهبری کنید. تمام گیجبازیها و نظرات احمقانه را به نفع خودتان استفاده کنید. خردهکاری و جمع کردن گندکاریهای دیگران بس است. اسم خودتان را در پروژهها وارد کنید. داوطلب برگزاری جلسات شوید. با خستگیناپذیری، دائما خودتان را جاهایی نشان دهید که افراد با جایگاه بالاتر ببینند چطور دارید با آرامش کار شرکت را پیش میبرید. در عین حال، با رئیس ناتوانتان هم مهربان باشید و بزرگوارانه به خاطر کارهایی که همه میدانند کار او نبوده است از او تشکر کنید. حالا که صحبتش شد، اگر بهتر از او لباس بپوشید هم بد نیست!
در نهایت، مطمئنا رئیستان در همهی کارها هم بد نیست – بالاخره، توانسته استخدام که شود، نه؟ شاید اصلا در مصاحبه استعداد دارد. شاید هم خیلی خوشصحبت است. هر چه که بوده، آن قدری هست که ناتوانی کلیاش را پوشش داده است. متواضع باشید و از او یاد بگیرید. شاید مهارتش در آینده به کارتان بیاید.
رئیستان هیچ ایدهای در مورد کارمندانش و گزارشهایشان ندارد. اگر از او سوالی ریز در مورد کار یا وظیفه کنونیتان بپرسید، با پاسخی گنگ و یا نظری بیربط رو به رو خواهید شد. آیا اصلا میداند این شرکت چه کار میکند؟ معلوم نیست.
به روشی که وجههاش او هم حفظ شود، در جریان کارها قرارش دهید. همانطور که خیلی از مدیرعاملها در کارخانهها و دفاتر قدم می زنند، از رئیستان بپرسید چه زمانی برای پیشنمایشی از محصولی که رویش کار میکنید، بازرسی دپارتمان طراحی گرافیک و یا گپ و گفتی با مشتریان مناسبتر است.
سعی کنید نسبت به او شناخت پیدا کنید. اگر منزوی است و ترجیح میدهد در دفترش پناه بگیرد و از مکالمات روزمره دوری کند، در سطحی بالاتر و عالمانهتر با او ارتباط برقرار کنید. آیا جالب نیست که در اوقات فراغتتان مجلات مدیریت میخوانید؟ مثلا مقالهای خواندید و به نظرتان رئیستان هم از آن خوشش خواهد آمد! یا شاید هم واقعا این شغل را دوست ندارد – شاید برای شغل دیگری در شرکت داوطلب بوده ولی در عوض به این شغل «بیهدف» گماشته شده است. سعی کنید چیزهای مهم در نظرش را پیدا کرده و روی همانها تاکید کنید.
اگر به انزوا در دفترش ادامه داد، دیگر وقت مدیریت کردن شرایط خودتان است. برای خودتان برنامهای تنظیم کنید. اولویتهای سه ماههتان اینهاست. اینها مهلتهای تحویل است. ذینفعان اینها هستند و اهداف هم اینهاست. از رئیس بخواهید امضایش کند. اگر رئیستان به پستی رسید که دوستش دارد، رئیس جدید با مدرک خواهد دید که اینجا کسی هست که کارش را بلد باشد.
مدیرعامل ایدههای فوقالعادهای دارد و رئیستان هم گفته تیمش میتوانند تا هفتهی بعد از پس کار بر بیایند. ضمن این که سایر پروژهها را هم به اتمام خواهند رساند. فقط باید با اوضاع کنار بیایید و ناهارهایتان را سر میز خودتان بخورید و همه چیز خوب خواهد بود.
نگذارید رئیسهایی که با واقعیات کنار نمیآیند وظایف غیرممکنی به گردنتان بیندازند. با اعداد و ارقام و نمودار و فهرستها، تصمیمات و اولویتهای واقعگرایانهی خود را به کرسی بنشانید – بدون این که نیازی هم به اعتراض به حجم کاریتان داشته باشید.
از جملاتی مثل «خوشبینیتان را دوست دارم!» استفاده کرده و سپس تقویمتان را رو کنید. به عنوان مثال، روزهای یک هفته را نمایش داده و جا برای اختصاص یک کار برای هر ساعت خالی بگذارید. سپس از رئیستان بخواهید برای تقسیم کارها در تمام ساعات شبانهروز کمکتان کند!
تکنیکی مرتبط: وقتی رئیستان پروژهای عظیم را که باید تا دیروز به اتمام میرسید را به شما محول میکند، زمانی را با او صرف بررسی همهی گامها کنید. یک نمودار گانت چارت تنظیم کنید. یا اصلا فهرستی با جزئیات دقیق تدوین کنید. دقیق و واضح توضیح دهید که کاری که از نظر رئیستان یک کار است، در واقع ۲۵ قسمت دارد. سوالاتی مثل «چطور میتوانیم با تقسیم وظایف کار را در مهلت مشخص تحویل بدهیم؟» بپرسید.
از ریاضیات استفاده کنید. مدت واقعی کار را محاسبه کنید. «تیم شش نفرهی ما هفتهای ۲۴۰ ساعت کار میکند. حدود ۹۰ ساعت به انجام کارهای روتینمان می گذرد. میخواهید از آن ها کم کنیم؟ نه؟ خب، از ۳۵۰ ساعت باقیمانده، علی و سعید تماما درگیر پروژهی شرکت الف هستند پس میماند…»
آخرین باری که سر کار اشتباهی ازتان سر زد را به خاطر دارید؟ بله، هر کسی باشد به خاطر خواهد داشت – چرا که رئیس اعصاب خردکنتان به همه گزارش داده است. از شدت استرس زخم معده گرفتهاید و موهایتان ریزش پیدا کرده است. از ترفیع هم که خبری نیست. در واقع شدهاید یکی از بازیگران فیلم دختران بدجنس نسخهی بزرگسالان.
مستقیما به موضوع رسیدگی کنید. ننشینید و به تعریف و تمجیدهای سطحی و بیمعنی قانع نشوید.
به خودتان بیایید و بپرسید «به نظرم شما واکنش چندان مثبتی به ایدههای من سر جلسهی این هفته نداشتید. اگر توضیحی دربارهی آیندهی مدنظرتان برای پروژه داشته باشیم، ایدههای بهتر و مرتبطتری خواهم داد.»
تا حدی مسئولیت کار را گردن بگیرید («بازخورد مثبتی از شما دریافت نکردهام») اما کوتاه هم نیایید. مخصوصا اگر تا الان کوتاه میآمدید. واضح است که این روش به درد نمیخورد و بیتفاوتیتان شاید بیشتر و بیشتر رئیستان را عصبانی کند.
بعضی از رئیسها دوست دارند با افرادی کار کنند که با آنها همتا و برابرند، افرادی که مورد احترامشان و پذیرای انتقاد هستند. برای همین شاید سر خم کردنهای شما برای بهتر کردن اوضاع اتفاقا اوضاع را بدتر هم کرده باشد. با تمام اینها، اگر رئیستان شایعهپراکنی کرده و این طرف و آن طرف آبروی شما را میبرد، شاید بد نباشد سری هم به منابع انسانی شرکتتان بزنید!
ای بابا، رئیستان زیادی مهربان است! با چنین داستانی هیچ کس دلش برای شما نمیسوزد. اما خب این موضوع مشکلاتی هم دارد. همکارانتان دیر سر کار میآیند و مهلت انجام کارها را جدی نمیگیرند. خبری از بازخورد مورد نظر شما هم نخواهد بود. شاید هم وقتی کل سال را برای ترفیع گرفتن زحمت کشیدهاید، ناگهان ببینید رئیستان چندان هم از کارتان راضی نبوده و صرفا با شما خوب برخورد میکرده است.
به طور مستمر وضعیت را ارزیابی کنید. فضا را شما دیکته کنید. نگذارید حواستان با گپ زدنهای دوستانه پرت شود – روراست بگویید «میخواهم نظرتان را راجع به کارم بدانم تا بفهمم آیا در مسیر درستی قرار دارم یا نه.» توقعات رئیستان را یادداشت کنید. از رفتار دوستانه و پراحترام رئیستان تشکر کنید اما تاکید کنید که بازخوردی صادقانه میخواهید.
همچنین میتوانید به شکلی سنجیده به مشکلاتی را که این صمیمیت بیش از حد رئیستان پدید میآورد اشاره کنید. برای مثال: یک از زیر کار در رو پروژههایش را نصفه و نیمه تحویل میدهد و بقیه باید درستش کنند. وقتی رئیس با این آدم مهربان است، مشکل ادامه مییابد و جو کلی را خراب می کند. شاید رئیستان وقتی ببیند همه او را «مهربان» میدانند کوتاه بیاید.
در ضمن، اگر رئیستان در فیسبوک خیلی دوستانه به شما پیشنهاد دوستی داد، وانمود کنید درخواستش را ندیدهاید و سریعا تنظیمات اکانتتان را چک کنید. سپس با دعوتنامهای شاد و صمیمی در لینکدین بگویید «از ارتباط با شما خرسند خواهم شد. این روزها بیشتر در لینکدین فعال هستم. این مقاله به چشمم خورد و گفتم شاید خوشتان بیاید.»
رئیس اورژانس کشور تغییر کرد و پیرحسین کولیوند رئیس سابق سازمان امداد و نجات جایگزین امین صابرینیا در اورژانس شد.
برترین ها: یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکائی ج پ مورگان نامهای بدین مضمون نوشته اســت:
آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم. شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد.
چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زیاد نیست. آیا مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلاری وجود دارد؟
آیا شما خودتان ازدواج کردهاید؟ سئوال من این اســت که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟
چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار کجاست؟
2- چه گروه سنی از مردان به کار من میآیند؟
3- معیارهای شما برای انتخاب زن کدامند؟
امضا، خانم زیبا و خوش اندام
درآمد سالانه من بیش از 500 هزار دلار اســت که با شرط شما همخوانی دارد، اما خدا کند کسی فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما، وقت خودم را تلف میکنم.
از دید یک تاجر، ازدواج با شما اشتباه اســت، دلیل آن هم خیلی ساده اســت: آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبائی" با "پول" اســت. اما اشکال کار همین جاست: زیبائی شما رفتهرفته بعد ده سال آرام آرام به کل محو میشود اما پول من، در حالت عادی بعید اســت بر باد رود.
در حقیقت، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زیبائی شما نه و چین و چروک و پیری زود رس زنانه جایگزین این زیبائی خواهد گردید و اثری از این جوانی و زیبائی باقی نخواهد ماند.
از نظر علم اقتصاد، من یک "سرمایه رو به رشد" هستم اما شما یک "سرمایه رو به زوال".
به زبان والاستریت، هر تجارتی "موقعیتی" دارد. ازدواج با شما هم چنین موقعیتی خواهد داشت. اگر ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن اســت که آن را نگاه نداشت و در اولین فرصت به دیگری واگذار کرد و این چنین اســت در مورد ازدواج با شما.
بنابراین هر آدمی با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نیست که با شما ازدواج کند به همین دلیل ما فقط با امثال شما قرار میگذاریم اما ازدواج هرگز.
اما اگر شما علاوه بر جوانی و زیبائی کالایی داشته باشید که مثل سرمایه من رو به رشد باشد و یا حداقل نفع آن از من منقطع نشود کالاهایی با ارزش مثل "انسانیت، پاکدامنی، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری، حمایت، دوست داشتن، عشق و ... " آن وقت احتمالا این معامله برای من هم سود فراوانی خواهد داشت چون ممکن اســت من حتی فاقد دارایی هایی با ارزش با مشخصات شما باشم و برای داشتن آنها پول زیادی خرج کنم. چون بعد چند مدت از ازدواج، بیش از زیبائی، اندام و هیکل، مواردی که بیان کردم برای زندگی مشترک لازم بوده و من شدیدا به آنها نیاز پیدا خواهم کرد.
در هر حال به شما پیشنهاد میکنم که قید ازدواج با آدمهای ثروتمند را بزنید. بجای آن شما خودتان میتوانید با کمی تفکر و تلاش و با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاری، فرد ثروتمندی شوید. اینطور، شانس شما بیشتر خواهد بود تا آن که یک پولدار احمق را پیدا کنید.
امیدوارم این پاسخ کمکتان کند.
امضا رئیس شرکت ج پ مورگان
به گزارش شفاف: دکتر سید حسن هاشمی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: به عنوان متولی سلامت کشور، طی سه سال گذشته همه توان خود را بکار گرفتم که با بهرهگیری از خرد جمعی و در حد امکانات موجود، اقدامات زیربنایی بهمنظور ایجاد بستر مناسب گسترش زندگی با کیفیت را برای هموطنانم فراهم آورم.
نقش افراد در پدید آمدن حوادث و بهویژه تصادفات اما بسیار پررنگ اسـت و سازمانهای متعددی در این حوزه نقشی جدّی ایفا مینمایند که در نهایت بار این مسائل بر دوش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سنگینی میکند و پیش از همه، همکارانم در اورژانس پیش بیمارستانی قرار دارند، متخصصانی که چون سربازان خط مقدم هر روز با موارد متعددی از حوادث دست و پنجه نرم میکنند.
در حال حاضر اورژانس کشور با ۳۵۰۰ دستگاه آمبولانس، ۵۷ اتوبوس آمبولانس و ۴۰ موتورلانس در ۲۱۹۰ پایگاه شهری و جادهای، ۲۰ پایگاه هوایی و ۲ پایگاه دریایی مشغول ارائه خدمت به هموطنان اسـت.
طی یک سال گذشته نیز علاوه بر پایگاههای اورژانس هوایی، ۱۰۰۰ دستگاه آمبولانس مدرن به این ناوگان اضافه شده و انشاءالله همین تعداد نیز تا پایان سال تأمین خواهد شد.
اما آنچه طی چهل و یک سال گذشته، نام اورژانس را در سراسر کشور، بلند آوازه ساخته، تلاش خستگیناپذیر همکارانم در اورژانس پیش بیمارستانی اسـت.
همکارانی که در تمام ساعات شبانه روز، خدمت به هموطنان و نجات جان مصدومان را نه تنها به آرامش خود که به خانواده خویش نیز ترجیح دادهاند.
ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و جان باختگان ۴۱ سال خدمت، از آسمان
مسیر تهران به ونزوئلا، سالروز تأسیس اورژانس کشور را به همه همکاران
عزیزم تبریک میگویم؛ از خداوند متعال، سلامت و سربلندیشان را خواهانم و
مراتب تشکر رئیس جمهوری محترم، جناب آقای دکتر روحانی را به ایشان ابلاغ
مینمایم.
منبع: خبرگذاری مهر
تاریخ انتشار : جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۸
رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفتوگوی تصویری با پایگاه خبری پیک نکا به نکات قابل تأملی در زمینه تغییر معنادار عوامل اصلی مرگ و میر طی سالهای اخیر در کشور ارائه کرده است.
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با اعلام این موضوع که دو سال است که با رئیس سازمان مدیریت و آقای دکتر هاشمی صحبت میکنیم و داد میزنیم که طرح تحول سلامت چاهی است که باید ته آن بسته شود از این طرح انتقاد کرد.
«متاسفانه جناب آقای دکتر نوربخش در جلسه مورد اشاره که فایل آن منتشر شده، ظاهرا عرصه را خالی انگاشته و با انکار همه آنچه که وزیر محترم رفاه و نیز در موارد مکرر شخص ایشان در ماههای اخیر در خصوص طرح تحول سلامت سخن راندهاند، مطالبی مخدوش و عاری از صحت ارائه نمودهاند که برای هر کارشناسی با اندکی اطلاعات در حوزه سلامت و تامین اجتماعی جای شگفتی و مایه تاسف است. این اظهارات از زبان مدیری جاری میشود که در اردیبهشتماه سال جاری صراحتا ادعا نموده : «اکنون پرداخت ما به بیمارستانها بهروز شده است و هر مرکزی که اسنادش را به باجه بانک رفاه ببرد 60 درصد مبلغ را دریافت و40 درصد آن را سه ماه بعد دریافت خواهد کرد. چگونه وقتی 9 ماه پیش چنین ادعا شده، همان مقام مسئول در حضور مقامات اجرایی یک استان با قسم جلاله مدعی میشود که دوسال است به سازمان مدیریت و وزیر بهداشت چنین و چنان گفته است و ...»
دربخش دیگری از این بیانیه، پس از ذکر موارد دیگری از گفتههای پیشین مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در حمایت از طرح تحول سلامت، آمده است: «صرفنظر از وجوه اخلاقی زیرپا نهادهشده در گفتار ایشان که متاسفانه با مواضع شخص ایشان در سه سال اخیر نیز در تناقض آشکار است، آیا بهراستی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از یاد برده است که شرعا و قانونا در مقابل وجوهی که نقدا از محل حق بیمه کارگران هر ماه تحت عنوان سهم درمان به این سازمان میرسد، مسئول است و در قبال آن موظف به ارائه گزارش دقیق نحوه هزینه کرد آن در جای خود، یعنی سلامت جامعه کارگری و درمان بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی است؟
آیا سازمان تامین اجتماعی نحوه هزینهکرد بیش از هزار میلیارد تومان سهم درمان کارگران در استان اصفهان را به جامعه کارگری به روشنی گزارش نموده است؟ آیا سازمان تامین اجتماعی به اطلاع جامعه عزیز کارگری رسانده است که از افزون بر 1000 میلیارد تومان سهم درمان حق بیمه ایشان در استان به بزرگترین ارائهدهنده خدمت درمانی (یعنی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) در ده ماه اول سال 95 پرداختی نداشته است و بهقول مدیرعامل سازمان، این مبالغ را عمدتا در جای دیگری صرف هورمون رشد بدنسازی کرده است؟ آیا آقای دکتر نوربخش به بیمهشدگان تامین اجتماعی فرمودهاند که هزینه کل خدماتی که در 37 بیمارستان تابعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در یکسال اخیر دریافت کردهاند، حتی معادل یکسوم سهم درمان حق بیمه آنها در همان سال هم نبوده و از پرداخت همان هم دریغ شده است؟»
مردم بیتقصرند، تدبیر کنید . . .
به نقل از روزنامه سپید اما در نهایت آنچه پرواضح است و از نظرات کارشناسان و ابراز نگرانی عامه مردم به خوبی برمیآید، این است که چنین اختلافات میان دو دستگاه دولتی، موضوعاتی نیستند که با فرافکنی، اتهامزدن به یکدیگر و تحرکات رسانهای قابل حل باشد و درنهایت هزینه تکتک روزهایی که این مشکلات به صورت استخوانی لای زخم باقی میماند را اقشار کمبضاعت جامعه پرداخت خواهند کرد.
همانها که در این وانفسا و شرایط سخت اقتصادی اخبار را با دلهره و ناراحتی دنبال میکنند و نگرانند که مبادا مجبور شوند در یکی از این روزها یا شبها، عضو بیمار خانوادهشان را به بیمارستانی ببرند که متعلق به یکی از این دو دستگاه دولتی (وزارت بهداشت و تامین اجتماعی) باشد و با دست رد مسئولین آن بیمارستان مواجه شوند.
حالا بسیاری از کارشناسان و دلسوزان کشور از شخص ریاست جمهوری خواستهاند که شخصا به این موضوع ورود کرده و اجازه ندهند سلامتی و رفاه مردم، دستخوش اختلافات سیاستی و بیتدبیری برخی مدیران شود.
بعد از رفتن سید رضا صالحی امیری از کتابخانه ملی؛ گزینه های مختلفی برای تصدی پست این مرکز معرفی شدند.
اما در نهایت یک گزینه قطعی برای تصاحب این پست باقی ماند و آن هم احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران بود؛ رئیس جمهور قرار است این هفته حکم وی را به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس کتاب خانه ملی امضا کند.
احمد مسجد جامعی در سال ۱۳۳۵ در خانوادهای مذهبی در مشهد به دنیا آمد؛ وی مدرک لیسانس جغرافیای انسانی خود را از دانشگاه تهران اخذ کرده است.
برخی از سوابق اجرایی احمد مسجدجامعی:
خبرگزاری آریا - رئیس پلیس فتا تهران با اشاره به اینکه بیشتر پرونده های موجود در پلیس فتا مربوط به سوء استفاده از عکس های خصوصی کاربران در فضاهای مجازی است به کاربران هشدار داد که مراقب عکس های همین الان یهویی خود باشند.
به گزارش ، رئیس پلیس فتا تهران بزرگ در گزارشی گفت:
بیش از نیمی از پرونده های تشکیل شده در پلیس فتا تهران شکایت از انتشار یا سوء استفاده از عکس های خصوصی افراد در فضای مجازی است.
سرهنگ محمد مهدی کاکوان بیان کرد: پیش از این برای گرفتن عکس های یادگاری فرصتی به افراد داده می شد که در سلفی ها و همین الان یهویی ها نادیده گرفته شود. اما در حال حاضر کاربران به این قضیه بی اعتنا هستند که این عکس ها ثبت و ضبط می شود و در فضای مجازی می چرخد و ممکن است برای برخی امکان سوء استفاده را فراهم کند.
وی در خصوص انتشار عکس های خصوصی و سلفی در شبکه های اجتماعی و فضای سایبر هشدار داد و گفت:
انتشار این عکس ها می تواند در آینده برای آن ها دردسر ساز شود.
به گفته رئیس پلیس فتا تهران، بیش از نیمی از پرونده های فتا مربوط به سوء استفاده از عکس های خصوصی است.
وبسایت سخت افزار - سیمین نوربخش: بدست آوردن دل رئیس ها اصولا کار سختی نیست. این مطلب بطور قطع آموزش چاپلوسی و ظاهرسازی برای ایجاد یک رابطه خوب بین رئیس و کارمند نیست. ما قصد داریم نکات کلیدی و استراتژیکی را به شما یادآور شویم و بگوییم که با انجام چه کارهایی نه تنها رئیس تان بلکه خودتان هم حس خوبی به انجام آنها خواهید داشت.
تحقیقات مایکل جی.فاستر از دانشگاه واشنگتن نشان میدهد، کارمندانی که زودتر از دیگران به دفتر کار می آیند به طور کلی از طرف مدیران بهتر درک میشوند و در رتبه بندی عملکرد کاری، امتیازات بالاتری را نسبت به کارکنانی که دیرتر می آیند دریافت میکنند. حتی بیشتر ماندن در اداره توسط کسانی که دیر به سرکار میایند نیز اهمیتی ندارد. زود سرکار رفتن را در اولویت خود قراردهید.
شما ممکن است که در سوال پرسیدن از رئیستان محتاطانه رفتار کنید و یا از سوالات خود خجالت بکشید. اما تحقیقات دانشگاه هاروارد نشان میدهد که مشاوره باعث نمیشود که شما بی اطلاعات به نظر آیید، بلکه شما را شایسته تر نشان میدهد، همانطوری که احتمالا دوست دارید رئیستان شما را ببیند. محققان توضیح میگویند زمانی که شما از کسی درخواست مشاوره کنید، به هوش و تجربه آن فرد اعتبار می بخشید و این باعث می شود که فرد حس خوبی در مورد شما داشته باشد.
مدیریت امور یکی از آن چیزهایی است که رئیس به آن اهمیت میدهد. زمانی که شما امور مربوط به خودتان را مدیریت میکنید، نه تنها به رئیس کمک میکنید، بلکه خودتان را در جایگاهی قرار میدهید که رسیدن به موفقیت در آن آسان تر است. در این زمینه شما میتوانید ماهرانه تلاش کنید تا خودتان کشف کنید و یا به صورت مستقیم از رئیس خود بپرسید که چه چیزی برای او مهم تر است.
مطالعات نشان داده است که تنها یک رفتار است که میتواند باعث ممتاز بودن یک کارمند در حضور رئیس و بقیه همکاران شود و آن تنظیم اهداف کششی و دوره اییست. تعیین اینگونه اهداف تمام آنچه را که دیگران فکر میکنند محتمل است پشت سر میگذارد و بدلیل آنکه انتظاری از آن نمیرود دستیابی به این اهداف معنی دار است.
اگر شما به خودتان از یک پله بالاتر نگاه کنید، آنگاه توانایی حل مسائل کوچک و نظارت بر آنها راحت تر خواهد بود. کارمندانی که بتوانند به طور قابل اعتمادی خطاهای کوچک کار را کشف کنند، در میان جمعیت عظیم کارمندان برجسته خواهند شد.
ابراز قدردانی از نظرات رئیس، حتی اگر منفی باشد میتواند احساس صمیمانه تری نسبت به شما ایجاد کند. همچنین تحقیقات نشان داده است که قدرناشناسی و متشکر نبودنِ همکاران یا زیردستان، باعث میشود که به آنها مانند یک فرد ناتوان، بی کفایت و کم هوش به نظر آیند با قدردانی میتوانی از معرض تهدیدهای مافوق و رفتارهای انتقام جویانه جلوگیری کنید.
مرخصی گرفتن و به تعطیلات رفتن قطعا باعث ارتقاء شغلی شما نمی شود. اما مطالعات نشان داده که کارمندان موفق، احساس میکنند که مرخصی و یک تعطیلات کوچک حق آنهاست. از طرفی دیگر یافته ها در دانشگاه هاروارد ثابت میگوید که کارکردن تا لحظه مرگ، لزوم رسیدن به موفقیت نیست. اضافه کاری کمکی به شما نمیکند، در حالیکه تعطیلات به ذهن شما اجازه استراحت میدهد و تفکرات جدید شما میتواند بسیار خلاقانه تر از قبل باشد.
8. صحبت کردن
شما نظری برای بهتر شدن دارید؟ آن را از همکاران خود پنهان نکنید. دیدگاه های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر شما گوشه بایستید و وارد بحث نشوید، غیرممکن است که کسی متوجه حضور شما شود. از اینکه احمق به نظر آیید نترسید. ایده های خودتان را بیان کنید. همه ما همانطور که نظرات خوبی داریم، نظرات بدی هم ممکن است داشته باشیم.