جام جم سرا: سوال من از شما این است: «بازگو کردن مسائل برای دیگران چه دلیلی دارد؟» اگر پاسخ این سوال را «کمبود دو گوش شنوا» فرض کنیم، آن گاه میتوان گفت، همسر شما یک نیاز برآورده نشده دارد و آن «شنیده شدن» است. نیازی که در اغلب همسران به دلایل مختلف برآورده نشده میماند.
گفتن حرفهای ناروا نیز میتواند به دلیل ناراحتی یا خشم باشد. لجبازی هم به فعال شدن کودک درون که گاهی برای جلب توجه دیگران است، اشاره دارد. لذا توصیه میشود نکاتی را که بیان میکنیم در زندگیتان به کار بگیرید و اثر آن را مشاهده کنید:
۱ - از نظر عاطفی به همسرتان نزدیکتر شوید:
فضای امنی ایجاد کنید تا همسرتان بدون نگرانی، نارضایتیها و نیازهایش را بیان کند، وقتی را به گفتوگو با او اختصاص دهید، در فضای امنی که ایجاد کردهاید، با حالتی پذیرنده و غیر قضاوتی حرف او را بشنوید.
۲ - مهارت گوش دادن را در خود تقویت کنید:
شنوندهای خوب بودن مهارتی بزرگ است که نیازمند یادگیری است. صبر و حوصله، عشق و علاقه شما به همسرتان و داشتن این مهارت همگی در کنار هم لازم و ضروری است. لذا چنانچه در هر یک از اینها احساس میکنید که نیازمند صرف وقت بیشتری برای تقویت آن هستید این زمان را حتماً در زندگیتان لحاظ کنید. همچنین یکی از پیش نیازهای رسیدن به این مهارت، این است که اشتباهات همسرتان را مکرراً بازگو نکنید، راه حل ندهید و به شکل غیر کلامی نسبت به گفتههایش واکنش نشان دهید، به عنوان مثال دست او را بگیرید یا هنگامی که صحبت میکند به او نگاه کنید.
۳ - علایق مشترکتان را پیدا کنید:
یکی از مسائلی که موجب دوری همسران از یکدیگر و به دنبال آن نارضایتی، لجبازی و تنبیهات و توهینهای کلامی میان آنها میشود، این است که هر یک سعی میکند دیگری را مجبور به پذیرفتن نظر شخصی خود کند. لذا با اولین جمله دیگری سپری در دست میگیرد و با تمام نیرو مقابل او میایستد، حتی اگر نظری نزدیک به نظر او داشته باشد. این مسئله زمینه را برای ناسازگاری در همسران فراهم میسازد. پیدا کردن علایق مشترک و صرف وقت برای انجام علایق مشترکتان موجب میشود که یکدیگر را بهتر و بیشتر درک کنید و حرفهای بیشتری برای گفتن به یکدیگر داشته باشید.
۴ - مهارتهای کلامی خود را نیز تقویت کنید:
گفتوگوی صحیح یکی دیگر از مهارتهایی است که نیازمند یادگیری است. چنانچه روابط کلامی خود با همسرتان را تقویت کنید، با صرف تلاش کمتری خواهید توانست از نیازهای او مطلع شوید و با گفتوگویی سازنده مسائل زندگیتان را حل و فصل کنید. (پریسا غفوریان- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: به طور کلی افراد بدبین یا شکاک به طور دائم با نوعی عدم قطعیت و اطمینان درگیر هستند. این گونه افراد نمیتوانند حقیقت را قبول کنند و یکسره به احتمالهایی که اغلب جنبه منفی دارد فکر میکنند و در نتیجه، فشار مضاعفی را به اطرافیان خود وارد میکنند.
دسته بندی افراد بدبین
* بدبینیهای اکتسابی: افرادی که به دلیل تجربیات و اتفاقات تلخی که داشتهاند مکرراً خلاف تصورشان را تجربه کردهاند به این نوع بدبینی دچار میشوند.
* بدبینیهای ذاتی: افرادی که در همه و یا اغلب مواردی که با آن روبه رو هستند دچار شک و ظن هستند. نوعی بدبینی که در شخصیت فرد همیشه وجود دارد و غیر قابل کنترل است. این گونه افراد همیشه در حالت ترس به سر میبرند و برای به کنترل درآوردن آن، سعی میکنند میزان احاطه خود را بر اطرافیان و کلا آنچه باعث نگرانیشان میشود افزایش دهند.
چگونه بدبینها را بشناسیم؟
نشانههای رفتاری افراد بدبین شامل؛ عدم بخشش و گذشت از خطاهای دیگران و یادآوری کردن آن به فرد در موقعیتهای مختلف، تعبیر کردن رفتار اطرافیان به غلط و آن گونه که خودشان تصور میکنند و نه آنطور که هست، عدم صمیمیت با دوستان، همکاران و کلیه کسانی که با آنها در ارتباطند، درگیریهای مختلف خانوادگی با همسر و یا فرزندان و... میشود.
آنچه از شما انتظار میرود
۱ - پیش از آنکه از شما سوالی بپرسند آنچه را که لازم است به پدرتان توضیح دهید. اجازه ندهید در مسائلی که میدانید برایش سوال برانگیز است خودش شروع به فرضیه سازی کند.
۲ - در صورتی که درباره رعایت یکسری قوانین با هم به توافق رسیدهاید، سعی کنید به اجرای آنها پایبند باشید؛ چرا که با کوچکترین کوتاهی از طرف شما آرامش ذهنی پدرتان به هم میریزد و مجددا داستان جدیدی آغاز میشود.
۳ - درباره ارتباطتان با دیگر افراد از جمله همکاران و دوستان حواستان را بیشتر جمع کنید، افراد بدبین آنچه را که میبینند و میشنوند بر اساس افکار خود تعبیر و تفسیر میکنند و از آنجا که همه را دشمن خود و عزیزانشان فرض میکنند تلاش میکنند از هر طریقی فرد را از خطر دور کنند و اغلب راهی جز اعمال قدرت نمییابند.
۴ - اگر قرار است برای کاری برنامه ریزی کنید که پدرتان نیز از آن اطلاع خواهد یافت، از همان ابتدا وی را در جریان بگذارید، وقتی او از کم و کاست برنامههایی که قرار است پیش بیاید اطلاع پیدا کند، احساس امنیت میکند و دست از کندوکاوهای بیدلیل و بیموقع برمی دارد و حتی شما را در انجام آن همراهی خواهد کرد.
۵ - به طور کلی از بحث و جدل با افراد بدبین خودداری کنید. صبور باشید و سعی کنید اوضاع را آرام کنید. چرا که نه تنها با بحث و جدل فضای محیط زندگیتان را متشنج میکنید بلکه به او اجازه میدهید به افکار اشتباهش ادامه دهد و با عملکردش اوضاع را وخیمتر کند. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
جام جم سرا: مهرنوش فهیمی، کارشناس ارشد تربیتی معتقد است آگاهی از دورههای رشد کودک در تشخیص اینکه آیا کودک ما لجباز است، اهمیت بسیاری دارد. در واقع نافرمانی کودکان را در هر سنی نمیتوان لجبازی نامید. طبق نظریه روانشناسی اریکسون، سال دوم زندگی تا پایان سال سوم مرحله خودمختاری است و از آنجا که تواناییهای حسی و حرکتی کودکان در این فاصله سنی بسرعت رشد میکند، این فعالیتها نشانه قدرت کودک است؛ بنابراین کودک به دنبال کسب خودمختاری و استقلال است.
کودک در این سن به واسطه تواناییهایی که دارد، میتواند رفتارهای خودمختارانه از خود نشان دهد؛ مثلا اطراف خود را کنکاش کند، جست و خیز نماید، چند قدم راه برود و چند کلمه حرف بزند؛ بنابراین در این دوران که کسب خود مختاری و ایجاد هویت در کودکان به اوج خود میرسد لجبازی طبیعی است، مگر اینکه حالتی غیرطبیعی رخ دهد.
از طرفی، گاهی والدین رفتارهای ناشی از ترس کودکان را به اشتباه لجبازی تلقی میکنند، چرا که ترس در کودکان نیز مانند هر بزرگسالی میتواند موجب گریز یا اجتناب از موقعیت شود که این رفتار میتواند لجبازی تلقی شود.
فهیمی معتقد است ویژگی ذاتی کودکان در لجبازی آنان بیاثر نیست، بعضی از کودکان دشوارتر از کودکان دیگر و مستعد بدخلقی هستند، این کودکان از لحظه تولد، خلقی بیثبات داشته و مدام به واسطه کوچکترین محرکی از خلق آرام به خلق طوفانی نوسان دارند. اما با وجود تفاوتهای ذاتی، مشکلات لجبازی کودکان بیشتر تربیتی بوده و به ژنتیک وابسته نیست؛ بنابراین نقش روشهای فرزندپروری، عوامل محیطی و مسائل جسمانی در بروز این مشکل مهم است.
چگونه میتوان کودکان لجباز را شناسایی کرد؟ فهیمی برای پاسخ به این پرسش وجود چهار نشانه به مدت شش ماه را علامت لجبازی کودکان معرفی میکند.
1 ـ از کوره در میرود.
2 ـ با بزرگترها جر و بحث میکند.
3 ـ فعالانه در مقابل خواستههای بزرگسالان میایستد و از مقررات سرپیچی میکند.
4 ـ به طور عمدی کارهایی انجام میدهد که موجب آزار دیگران میشود.
5 ـ برای رفتار و اشتباهات خود دیگران را سرزنش میکند.
6 ـ زودرنج است و به آسانی از دست دیگران آزرده خاطر میشود.
7 ـ خشمگین و عصبانی است.
8 ـ کینهتوز و انتقامجو است.
طبق آنچه گفته شد از آنجا که تربیت و شیوههای فرزند پروری در میزان رفتار لجبازی کودکان اثر دارد، والدین میتوانند در برابر کودک نافرمان و لجباز از برخی تکنیکها بهره ببرند. فهیمی استفاده از این تکنیکها را در جلوگیری از نهادینه شدن رفتاری لجبازی در کودک پیشنهاد میدهد:
• کودک را مورد محبت قرار دهیم، گاهی کودکان برای مورد توجه قرارگرفتن از رفتارهای ناسالم لجبازی استفاده میکنند، اگر برای کودکمان به اندازه کافی وقت بگذاریم و او را مورد محبت قرار دهیم، روان کودک برای جبران نادیده گرفته شدن او را به استفاده از روشهای ناسالم سوق نمیدهد.
• به کودک یاد دهید خودش را آرام کند. کودکان بخصوص کودکان لجباز به طور مکرر دچار بیقراری میشوند. میتوانیم با ایجاد دلبستگی به یک عروسک یا پتوی گرم و نرم برای کودکمان به او یاد دهیم خودش را آرام کند.
• به کارهای درست کودک اشاره کنید. از آنجا که توجه به یک رفتار موجب ادامه دار شدن آن میشود به جای آنکه به کارهای نادرست کودک اشاره کنیم، رفتار درست او را مورد توجه قرار دهیم. نادیده گرفتن یک رفتار نادرست به مرور میتواند موجب از بین رفتن آن رفتار شود.
• والدین باید رفتاری قابل پیشبینی داشته باشند. والدینی که هر بار در معرض یک رفتار مشخص کودک رفتاری ثابت ندارند، کودک را گیج میکنند. به طور مثال، اگر والدین یکبار در مقابل رفتار نا مناسب کودک بخندند و بار دیگر در مقابل همان رفتار او را شماتت کنند، کودک دچار گیجی میشود.
علاوه بر اهمیت قابل پیش بینی بودن رفتار والدین، هماهنگی بین رفتار آن دو نیز مهم است، ناهماهنگی رفتار والدین با یکدیگر در پاسخ به رفتار کودک موجب لجبازی کودک میشود.
• به کودک یاد دهید به جای دستور دادن، خواهش کند. کودکان یادگیرندگان بسیار خوبی هستند و از رفتار والدین الگوبرداری میکنند، استفاده از کلام فاخر و مودب در ارتباط با آنها و در حضورشان اثر قابل توجهی دارد.
اگر به جای دستور دادن به کودکمان با اقتدار از او خواهش کنیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم او نیز به جای دستور دادن، خواهش کند.
• همکاری و مسئولیتپذیر بودن را به کودک آموزش بدهید. برای آموزش همکاری و مسئولیتپذیری، به کودکمان بر حسب سن مسئولیتی بسپاریم.
لزوم جبران کردن، ایجاد درک غیرقابل جبران بودن بعضی امور و نشان دادن پیامد رفتار به صورت عینی در تربیت کودکی همکار و مسئول اهمیت بسزایی دارد.
تعریف کردن قصههایی با این مضمون هم برای کودکان مفید است، اما شرکت دادن در فعالیتِ مناسب سن تاثیر بیشتری خواهد داشت.
صرفنظر از ویژگیهای ذاتی کودک انتخاب روش صحیح فرزندپروری در رشد همه جانبه او اثر بسیار دارد، روشهای والدین آسانگیر میتواند موجب ایجاد رفتار لجبازی در کودک شود، اما والدینی که با سبک آمرانه با فرزندان خود برخورد میکنند، کودکانی سازگار، خودمختار با عزت نفس و شایسته فعالیتهای اجتماعی تربیت میکنند، آنها به شیوهای منطقی با کودکان خود گفتوگو میکنند.
اینگونه والدین به نیازها و علایق فردی کودکان توجه دارند و در عین هدایت کودکان به سمت علایق فردیشان قوانین مشخصی را نیز برای رفتار آنها تعیین میکنند. (ضمیمه چاردیواری)
فاطمه عمانی
جام جم سرا: این استدلال اشتباه باعث میشود برخی از افراد حتی زمانی که میدانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنجتر میشود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجبازها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور میکند.
برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش میگیرند که هر یک از این رفتارها، به تنهایی میتواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.
براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
حجت الاسلام محمود حسنینژاد، کارشناس ارشد روانشناسی، در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد:
چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم
قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانوادههای متفاوت رشد کرده و تربیت شدهاند و این تربیتهای متفاوت سبب اختلاف نظر بین آنها میشود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظرها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیههایی قابل ذکر است:
انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید
همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمیتوانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.
از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید
قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفتوگوهایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد میکنید او نیز میتواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب میشود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.
اعتدال را رعایت کنید
از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب میشود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) میفرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته میشود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.
از رفتار انتقاد کنید نه از شخص
به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.
تلافی ممنوع
اگر همسرتان لجبازی میکند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.
خودتان و همسرتان را بشناسید
شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمزها و ایده آلهای زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژهها و مصداقها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.
تفاوتها را بپذیرید
به تفاوتهای بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتابهایی که در این زمینه، وجود دارد میتوانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانمها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.
این صمیمیت باعث میشود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمیگذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل میشود و او را به لجبازی وا میدارد.
از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیهگاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث میشود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آنها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است. (خراسان)
داستانی از لتونی
پدر و مادر ثروتمندی دختری داشتند که بسیار زیبا ولی لوس و ننر بود. با تمام زیبایی و ثروتش هیچ کس به خواستگاری او نمیآمد، زیرا در میان مردم شایع شده بود که اخلاق بدی دارد و هرگاه چیزی برخلاف میلش انجام شود فوراً میرود توی بستر میخوابد و آن قدر به این کار ادامه میدهد تا خواستهاش برآورده شود.داستانی از لتونی
پدر و مادر ثروتمندی دختری داشتند که بسیار زیبا ولی لوس و ننر بود. با تمام زیبایی و ثروتش هیچ کس به خواستگاری او نمیآمد، زیرا در میان مردم شایع شده بود که اخلاق بدی دارد و هرگاه چیزی برخلاف میلش انجام شود فوراً میرود توی بستر میخوابد و آن قدر به این کار ادامه میدهد تا خواستهاش برآورده شود.